جواد افشار

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟



چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهرماه ۱۴۰۱، درست در همان زمانی که دوران کرونا به پایان رسیده و چند روز از یک‌سالگی دوره مدیریت جبلی بر سازمان صداوسیما می‌گذشت، او به همراه جمعی از بازیگران و هنرمندان، مرکزی را در سازمان صداوسیما احداث کرد که قرار بود بخش «مغفول‌مانده‌ای» در مهم‌ترین بازوی رسانه‌ای کشور را احیا کند. جبلی ماژیک آبی‌رنگی را در دست گرفت و سه خط کنار لوگوی مرکز تازه‌تأسیس سیمرغ متنی نوشت.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

نوشته جبلی به منزله آغاز به کار مرکزی بود که از این پس یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های تحولی سازمان را به دوش می‌کشید. در آن مراسم، مهدی فرجی تهیه‌کننده، جواد افشار کارگردان و امین زندگانی بازیگر، پشت تریبون می‌روند و از مزایای تاکتیک جدید صداوسیما می‌گویند. مراسمی که به‌جز فرجی و افشار، افرادی همچون بهروز افخمی، سعید سلطانی، احمد نجفی، سید جواد هاشمی، جعفر دهقان، بهروز مفید، حسین طاهری، محمود رضوی، محسن علی‌اکبری و حبیب والی‌نژاد هم در آن حضور دارند. حالا از آن روز سه سال می‌گذرد و عملکرد یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سازمان برای پرداختن به بخش مغفول‌مانده در تحول باید مورد بررسی قرار گیرد. بخشی که قرار بود مهم‌ترین تولیدات سازمان برای رقابت با آثار نمایش خانگی از آن سرچشمه بگیرد.

با این حال، تولیدات مرکز سیمرغ طی این سه سال داده‌های پرنوسانی منتج شده که از پربیننده‌ترین مجموعه نمایشی شبکه دو سیما تا کم‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون را شامل می‌شود؛ تولیداتی که باید آن‌ها را روی ترازوی ارزیابی قرار داد تا مشخص شود یکی از ارکان اصلی تحول صداوسیما چه عملکردی داشته است.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اصلاً چرا سیمرغ بال گرفت؟

مرکز سیمرغ از همان ابتدا قرار بود در کنار «سیمافیلم» و «مرکز تولیدات صبا»، سه بازوی اصلی تولیدات سازمان را بر عهده بگیرد و ذیل استراتژی مدیران تازه ساختمان شیشه‌ای، نظام تولید را از نظام پخش جدا کند. یعنی به جای آنکه تولیدات در شبکه‌ها انجام شود، سیمرغ، سیمافیلم و صبا بودند که تولید را بر عهده گرفته و پخش را به شبکه‌های مختلف می‌سپردند.

تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. سیمافیلم ذیل همین رویکرد، ساخت سریال‌های الف ویژه و پرهزینه‌تر را بر عهده گرفت و مرکز صبا هم تولیدات کودک و نوجوان را پوشش می‌داد. حالا سیمرغ قرار بود چه کاری انجام بدهد؟

این مرکز تازه‌تأسیس قرار بود تولیدات کار اولی‌ها و جوان‌های فیلم‌سازِ متعهدی را پوشش بدهد که با بودجه‌های کم، تولیداتی مبتنی بر بوم و نظام مسائل تعریف‌شده در سازمان را پیش ببرند. به نوعی مرکز سیمرغ بدل می‌شد به بازوی جوان سازمان. با این حال، این همه وظایف سیمرغ نبود.

در همان مهرماه ۱۴۰۱ اعلام شد که سیمرغ می‌خواهد تمرکزش را بگذارد روی تولیداتی که در این سال‌ها مغفول مانده و به تنوع ژانر و بوم در آثار نمایشی تلویزیونی کمک کند. در وهله اول، این اقدام امیدوارکننده به نظر می‌رسید چون به معنای توجه بیشتر به سینمای مستند، مسابقه، برنامه ترکیبی، تله‌تئاتر و گونه‌های متفاوت سریال‌سازی همچون سیتکام بود.

ذیل همین نگاه، بخشی از بودجه سازمان به ساخت تولیداتی همچون «آقای قاضی» و «جام جم» تخصیص پیدا کرد و تولیدات موفقی همچون «ایرانگرد» و «زندگی پس از زندگی» به این مرکز انتقال داده شد. این یعنی بخشی از قدیمی‌ها به دلیل تقسیم‌بندی جدید سازمان به سیمرغ می‌رفتند و برخی از تولیدات هم منحصراً مربوط به سیستم تغییر یافته بودند.

با همه این احوالات، تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. نیرویی که سازمان با آن می‌توانست فرایند قدرت‌گرفتن سلبریتی‌ها را کنترل کند و بازار را در دست بگیرد؛ بازاری که تجربه سال‌های اخیر تلویزیون و نمایش خانگی نشان داده به این راحتی‌ها هم رام‌شدنی نیست.

اسماعیل بهمن‌آبادی، رئیس مرکز تولیدات جوان سیمرغ، گفته است: «شاید جنس چالشی که من در خانه تولیدات جوان مرکز سیمرغ تجربه کردم، در قیاس با سایر گروه‌ها در این مرکز در سه سال گذشته شدیدتر بود؛ هم باید کمبود نیروی انسانی هنرمند، متعهد و متخصص را در فرصت محدود و شروعی که داشتیم جبران می‌کردیم و هم باید برای حضور کسانی که از قبل در صف انتظار بودند، فرصتی فراهم می‌شد و برنامه‌ریزی می‌کردیم تا وارد چرخه تولید شوند. سخت‌ترین چالش ما این بود که هم‌زمان با هم باید این کارها را انجام می‌دادیم؛ آن هم در شرایطی که مرکز سیمرغ تازه‌تأسیس بود و تحقق مواردی که بیان کردم با طول و عرض این مرکز به‌راحتی اتفاق نمی‌افتاد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.سیمرغ در بازار سریال

با گذشت چند هفته از تأسیس رسمی این سازمان، مرکز سیمرغ عملکرد قابل‌توجهی را با سریال «آقای قاضی» از خود نشان داد. آقای قاضی در برهوت تولیدات تلویزیون، اثر موفقی بود که توانست به آمار بیش از۴۰ درصد مخاطب هم دست پیدا کند و سجاد مهرگان، کارگردان آقای قاضی، خیلی زود به عنوان مهم‌ترین آورده مرکز سیمرغ شناخته شد. آمارهای آقای قاضی و البته تولیدات ضعیف سیمافیلم باعث شد این سریال در برخی نظرسنجی‌ها به عنوان بهترین تولید سال ۱۴۰۳ شناخته شود. با این حال، آقای قاضی یک تولید تمام‌سیمرغی نیست و محصول مشترک تلویزیون و حوزه هنری است و نمی‌توان آن را دستاورد تمام‌وکمال این مرکز تازه‌تأسیس دانست.

به‌جز این اثر، عملاً اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.

وضعیت «لمندگان» برای دیگر آثار نمایشی هم تکرار شد و تولیداتی همچون «رویای ریحانه» با آنکه در قسمت‌های اول در تلوبیون به عدد ۲۳ هزار مخاطب رسیده بودند، اما با گذشت زمان این عدد به دو یا سه هزار مخاطب رسید که نشان می‌دهد مهم‌ترین تولید مرکز سیمرغ در حوزه فرزندآوری در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. حتی سریال‌هایی چون «حکایت‌های کمال» و «چرخ گردون» که اعلام می‌شد در جذب مخاطب موفق عمل کرده‌اند و با همین استدلال توانستند مجوز ساخت فصل دوم را بگیرند، تولیدات متوسطی بودند و فصل دوم‌شان با افول جدی مخاطب مواجه شد. شاهد مثال این موضوع هم مخاطب ۷ درصدی «چرخ گردون ۲» است که نشان می‌دهد پروژه دنباله‌سازی برای این مجموعه با شکستی فاحش مواجه شده است.

دنباله‌سازی البته تنها استراتژی ناموفق مرکز سیمرغ در چند سال اخیر نبود. این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟
لمندگان محصول مرکز سیمرغ

این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

البته نباید این نکته را فراموش کرد که مرکز سیمرغ با برخی تولیدات همچون «دوقلوها» و «شهر پرستاره» آثار نسبتاً موفقی را روانه آنتن کرد؛ آثاری که نشان می‌دهد دنباله‌سازی از تولیدات دوران موفق تلویزیون و همچنین استفاده از چهره‌ها هنوز در جذب مخاطب مؤثر است.

شاید مهم‌ترین مشکلات تولیدات سیمرغ در چند سال اخیر را بتوان مربوط به عدم حضور چهره‌ها و همچنین ضعف جدی در فیلمنامه و کارگردانی دانست. آثاری که برخی از آن‌ها مانند «آقای قاضی» موفق ظاهر می‌شوند، اما بخش مهم و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از تولیدات، ضعف جدی در فیلمنامه دارند و پرداختشان به محتوا به شکل مشهودی کلیشه‌ای است؛ موضوعی که در آثار کمدی مرکز سیمرغ بیشتر و بهتر به چشم می‌آید.

نوسان در برنامه‌ها هم ادامه دارد

مرکز سیمرغ از همان ابتدای تأسیسش تمرکز جدی روی مستندمسابقه گذاشته بود و در همین راستا، تولیداتی همچون «خونه مونه»، «مزرعه فراوری»، «خانه» و «خانه سبز» را روانه آنتن کرد. برنامه‌هایی که بنا داشتند روی مفاهیمی همچون کارآفرینی، تمرکززدایی و خانواده متمرکز شوند اما درنهایت نتوانستند مخاطب چندانی را به آنتن تلویزیون بازگردانند و درمجموع ناموفق ارزیابی می‌شوند. به‌عنوان مثال، مستندمسابقه‌ای چون «خونه مونه» در هیچ‌کدام از قسمت‌هایش در تلوبیون نتوانست بیش از سه هزار مخاطب بگیرد، با آنکه در یکی از پنج شبکه اصلی تلویزیون هم پخش می‌شد.

با این حال، این مرکز در ساختن برنامه نسبتاً موفق‌تر عمل کرد و مهم‌ترین برنامه‌ای که مسئله نقد تلویزیون را به دوش می‌کشید، روی آنتن برد. برنامه جام جم تا حدودی توانست بخشی از انتقادها نسبت به عدم مورد نقد قرار گرفتن خود سازمان در میان شبکه‌های سیما را پوشش دهد و مخاطب قابل قبولی هم بخصوص در فصل ابتدایی- پای آنتن بنشاند، با این حال جام جم هم مثل آقای قاضی و زندگی پس از زندگی نسیمِ موقت بودند و برخی تولیدات چون دوکوهه ادبیات، مشاور، هموطنز، تو بگو ماه کجاست(نوروز و محرم) و دیده بگشا(تولیدات نوروزی) نتوانستند چندان مخاطبی را برای مرکز سیمرغ جذب کنند. هرچند استراتژی استفاده از برنامه‌های گذشته همچنان در دستور کار مرکز سیمرغ قرار گرفته و قرار است فصل جدید «قندپهلو» به عنوان یکی از تولیدات موفق سال‌های قبل به آنتن تلویزیون بازگردد.

در سینمایی و مستند چیزی به جز ایرانگرد قابل ارائه است؟

مرکز سیمرغ در سه سال اخیر به جز تولیدات مختص به تلویزیون تلاش کرد به سمت آثار سینمایی هم حرکت کند و بلندپروازانه‌تر از تله‌فیلم آینده‌ای برای تولیداتش ترسیم کند. ساختن آثاری چون «خوناب» و «شکلات ششم» هم از این دست اقدامات بود.

هرچند که این دو فیلم فرصت حضور در جشنواره‌های درجه اول کشور را پیدا نکردند و شکلات ششم از ورود به جشنواره فجر بازماند و مهم‌ترین دستاوردش بردن جایزه بهترین فیلم کم‌هزینه از جشنواره فیلم مقاومت بود.

خوناب هم به عنوان دیگر اثر ساخته‌شده در این سه سال توانست با برنده شدن جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره مقاومت موفقیت دیگری را برای مرکز سیمرغ پدید بیاورد. به جز جشنواره مقاومت محصولات مرکز سیمرغ در سال‌های اخیر پای ثابت جشنواره عمار هم بودند و چندباری ازشان با فانوس عمار و لوح افتخار تقدیر شد. با این حال گویا این تولیدات صرفاً آثار تجربی‌ای بودند که قرار نبود به سمع و نظر مخاطب برسند.

این دست آثار در میان تولیدات مستند هم بسیار قابل توجه بود، هرچند کیفیت بسیاری از آثار مستند به نسبت آثار داستانی مرکز سیمرغ بهتر است و قابلیت ارزیابی بیشتری دارد؛ آثاری همچون «امیرعلی»، «همه فرزندان من»، «اسماعیل»، «سه روز قبل پرواز»، «جمعه سیاه‌»، «آلبوم خانوادگی من‌»، «پلاک ۱۱»، «ماه بالاسر آبادی»، «وداع تهران»، «تاریخ ورزشی ایران»(با جواد خیابانی)، «لیلی من»، «تا آخرین نفس»، «آقای وزیر»، «آذربایجان آتاسی»، «عهدنامه»، «مرگ پشت دیوارهای سبز»، «سید فیصل»، «باقر شمر» و «اربعین».

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که در مستندها و آثار کوتاه داستانی تولیدشده در مرکز سیمرغ به چشم می‌خورد، تولیدات مناسبتی است که به نظر هدفی جز تکمیل کنداکتور سیما در مناسبت‌های خاص ندارد و عمده آثار از این دست تولیدات سفارشی ناموفق است. در بین همین آثار تولیدشده هم مهم‌ترین اثر ایرانگردِ جواد قارایی‌ است که آن هم به مدیریت سه دور قبل سازمان صداوسیما برمی‌گردد.

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

برآیند تولیدات موفق را اعلام کنید

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

این موضوع نشان می‌دهد مرکز سیمرغ در مخاطب‌سنجی ایرادی جدی دارد. با آنکه در برنامه‌های این مرکز احیای موضوعاتی چون تله‌فیلم و تله‌تئاتر گنجانده شده بود اما آمار و ارقام و کیفیت محصولات نشان می‌دهد این ایده مرکز سیمرغ خیلی زود به بن‌بست رسیده و با واقعیت مواجه شده.

مجموعه این عملکردها چه در مرکز سیمرغ و حتی سیما فیلم یک پرسش جدی را ایجاد می‌کند؛ آیا ایده جداسازی پخش از تولید از اساس ایده درستی بود؟ آیا به جای بهره‌وری بیشتر ایده‌های بهتری به جز تولید سازمان‌های جایگزین وجود نداشت؟

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟ بیشتر بخوانید »

افشار: تولیدات سینمای دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد

افشار: تولیدات سینمای دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد


جواد افشار، کارگردان فیلم سینمایی «صیاد»، در گفت‌و‌گو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، با اشاره به فضای اکران فیلم‌ها در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اظهار داشت: هنر و تجربه یک اتفاق بسیار خوب و مهم در سینمای ایران هست. من شخصاً از زمانی که این بخش آغاز به کار کرد، بسیار خوشحال شدم چرا که یک بخش سینمای تجربی راه‌اندازی شده که باعث می‌شود فیلم‌های هنری و ارزشمند، که شاید مخاطب عام کمتری داشته باشند، بتوانند دیده شوند و علاقه‌مندان به این نوع آثار از آنها دیدن کنند.

دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1404/5/19/3077931_198.jpg” alt=”افشار: تولیدات سینمای دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد” width=”600″ height=”400″>

وی در ادامه درباره وضعیت اقتصادی فیلم‌های «هنر و تجربه» و سینمای هنری گفت: این فیلم‌ها ممکن هست در رقابت با آثار تجاری مختلف شکست بخورند، اما این شکست، شکست واقعی نیست بلکه شکست تجاری هست، نه شکست فرهنگی؛ بنابراین خیلی خوب هست که فیلم‌های ارزشمند فرهنگی و هنری در جایی نمایش داده می‌شوند، فارغ از بحث بیزینس و تجارت. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد تا فیلمسازانی که بضاعت ساخت آثار پرپروداکشن و تجاری را ندارند، بتوانند آثار خود را در این عرصه ارائه کنند.

افشار که خود از علاقه‌مندان به فیلم‌های تجربی هست، افزود: من زیاد فیلم‌های تجربی را در سالن‌های مختلف دیده‌ام و دوست دارم. متأسفانه در شرایط امروز، کار هنری را با معیار‌های فیلم‌های تجاری می‌سنجند که این دیدگاه اشتباه هست. در تمام دنیا، انواع مختلفی از آثار وجود دارد؛ آثار تجاری شکل و ساختار خاص خود را دارند و آثار هنری شکل و ساختار متفاوتی. هر کدام جایگاه ویژه‌ای دارند و خوشبختانه در سینمای ایران به آثار هنری بها داده می‌شود که بسیار ارزشمند هست.

ضرورت تولید فیلم‌های دفاع مقدس

این کارگردان سینما درباره ضرورت ساخت فیلم درباره دفاع مقدس، تأکید کرد: سؤال از اینکه چرا باید درباره دفاع مقدس فیلم بسازیم، حرفی بی‌اساس هست. سینما بستر گسترده‌ای هست که می‌توان در هر موضوع و پدیده‌ای اثر خلق کرد، چه جنگ باشد چه غیر جنگ. حتی در کشور‌های دیگر و در سینمای جهان، آثار متعددی درباره جنگ‌های ۲۰۰۰ سال قبل، هزار سال قبل و حتی صد سال قبل ساخته می‌شود. این موضوعات گسترده‌اند و در بستر جنگ ممکن هست موضوعات انسانی و مفاهیم ارزشمندی روایت شوند. حتی ممکن هست یک قصه جنگی در ژانری متفاوت، مثلاً کمدی، خلق شود.

وی افزود: نگاه ما به موضوعات جنگ و دفاع مقدس باید هوشمندانه و به‌روز باشد تا بتوانیم هم تاریخ را به درستی برای نسل‌های امروز روایت کنیم و هم حرفی برای گفتن داشته باشیم. این موضوع مهمی هست که در سال‌های گذشته باید بیشتر به آن توجه می‌شد.

درباره جنگ ۱۲ روزه و فرصت‌های سینمایی آن

افشار در ادامه درباره جنگ ۱۲ روزه اخیر و قابلیت تبدیل آن به فیلم گفت: برخورد با چنین پدیده‌ای دو جنبه دارد؛ یکی نیاز به زمان دارد و باید شرایط و ابهامات، شبهات و مسائل مختلف آن باز شود، کار کارشناسی و با دقت انجام شود. گاهی ممکن هست کار‌های هیجانی و احساسی زودگذری انجام شود که سطحی می‌ماند، بنابراین باید صبر کنیم، سعه‌صدر داشته باشیم و با دقت و تمرکز برنامه‌ریزی کنیم تا در آینده آثار خوبی خلق شود.

وی با بیان اینکه شرایط این جنگ اخیر فرصت‌های خوبی برای خلق آثار ارزشمند فراهم می‌کند، افزود: این موضوع می‌تواند منبع بسیار خوبی برای فیلم‌های آینده باشد. باید به دنبال داستان‌ها و روایت‌هایی باشیم که عمق بیشتری دارند و می‌توانند پیام واقعی مقاومت و ایثار را منتقل کنند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

افشار: تولیدات سینمای دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد

افشار: تولیدات سینمای دفاع مقدس باید هوشمندانه باشد بیشتر بخوانید »

جواد افشار: استقبال از فیلم «صیاد» بخاطر علاقه مردم به قهرمان ملی است

جواد افشار: استقبال از فیلم «صیاد» بخاطر علاقه مردم به قهرمان ملی است


«جواد افشار» کارگردان فیلم سینمایی صیاد در گفت‌و‌گو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، با تاکید براینکه «شهید صیاد شیرازی» یک شخصیت بزرگ و تاثیرگذار در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بوده هست، اظهار داشت: مقطع تاریخی سال‌های ۵۹-۱۳۵۸ که ما برای فیلم «صیاد» انتخاب کرده بودیم، دوران پُرفراز و نشیب کشورمان بود که سپری شد. موضوعات مهمی مانند تجزیه ایران، هجموم ارتش رژیم بعثی صدام به خاک کشورمان و ترور‌هایی که توسط گروهک منافقین صورت می‌گرفت، در این مقطع تاریخی وجود داشت لذا شخصیت‌های مهمی از رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و ۱۷ هزار تن از مردم شریف کشورمان به شهادت رسیدند.

کارگردان فیلم سینمایی صیاد عنوان کرد: در این مقطع حساس افرادی مانند شهید صیاد شیرازی هم در جهت حفظ تمامیت ارضی کشورمان و حفظ وفاق ملی بین نیرو‌های ارتش و سپاه و حتی بازگشت جایگاه ارتش چراکه ارتش هم در خطر انحلال قرار گرفته بود، نقش مهم و اساسی داشتند لذا این دوران، دوران مهم و حساسی از تاریخ ماست که در این فیلم به آن پرداختیم و من فکر می‌کنم، مخاطب آن را دوست داشت. 

وی بازنمایی دیگر بخش‌های خدمات شهید صیاد شیرازی را ضروری خواند و تاکید کرد: امیدواریم به زودی دیگر خدمات این شخصیت بزرگ ارتش و دیگر مجاهدان به زبان هنر بیان شود و این مفاهیم به نسل کنونی منتقل شود.

افشار درخصوص مخاطبین صیاد گفت: طی چند روز اخیر که اکران فیلم شروع شده هست، بازخورد‌های خیلی خوبی دریافت کرده‌ایم و مخاطبین و مردم استقبال بسیار خوبی از آن داشته‌اند چراکه مردم قهرمانان‌شان و کسانی که جان و خون برای سربلندی سرزمین‌شان می‌دهند را دوست دارند و شهید صیاد شیرازی یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های قهرمان هست. 

کارگردان فیلم سینمایی صیاد بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه میدانی را ویژگی این فیلم دانست و عنوان کرد: در این کار سینمایی به صورت کامل از جلوه‌های ویژه میدانی استفاده شده و صحنه‌های ساخته شده به وسیله جلوه‌های ویژه رایانه‌ای بر رویش اصلاحاتی گرفته هست.

وی پرداختن به بخش‌های دیگر زندگی شهید صیاد شیرازی در دوران دفاع مقدس را یک اقدام ضروری خواند و گفت: صحبت‌هایی برای تولید «صیاد ۲» انجام شده هست و امیدواریم مقدمات تولید این فیلم که بخش مهم دیگری از زندگی شهید صیاد شیرازی را رقم می‌زند، رقم بخورد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جواد افشار: استقبال از فیلم «صیاد» بخاطر علاقه مردم به قهرمان ملی است

جواد افشار: استقبال از فیلم «صیاد» بخاطر علاقه مردم به قهرمان ملی است بیشتر بخوانید »

رونمایی از گریم علی سرابی در نقش شهید صیاد شیرازی

رونمایی از گریم علی سرابی در نقش شهید صیاد شیرازی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، فیلم سینمایی «صیاد» به کارگردانی جواد افشار و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی از فیلم‌های بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر هست که به عنوان فیلم افتتاحیه، جمعه ۱۲ بهمن‌ماه در نخستین سئانس در سالن‌ همایش‌های برج میلاد نمایش داده خواهد شد.

این فیلم برشی از زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی هست و نگارش فیلمنامه آن پس از پنج سال تحقیق و پژوهش، توسط حسین تراب‌نژاد انجام شده هست.

طبق اعلام روابط عمومی فیلم، پیش‌تر قرار بود داستان زندگی این شهید، در قالب یک سریال تلویزیونی تولید شود که به دلیل خارج شدن از اولویت‌های تولید در رسانه ملی، گروه سازنده تصمیم گرفتند نسخه سینمایی آن را بسازند.  

پیش‌تولید فیلم سینمایی «صیاد» از شهریور ۱۴۰۲ آغاز شد و فیلم‌برداری آن از فروردین امسال کلید خورد.  

همزمان با انتشار نخستین تصویر رسمی از «صیاد» از گریم علی سرابی که نقش اصلی فیلم را بازی کرده، رونمایی شده هست.  

از دیگر بازیگران این فیلم می‌توان به هومن برق‌نورد، مارال بنی‌آدم، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، خیام وقار کاشانی، حامد شیخی و رز رضوی اشاره کرد.

این فیلم محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید انقلاب اسلامی هست که با حمایت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و توسط موسسه فرهنگی هنری صاد تولید شده هست.

سایر عوامل فیلم سینمایی «صیاد» عبارتند از: مدیر فیلم برداری: داوود محمدی، مدیر صدابرداری: فرشید احمدی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، صداگذار: امین شریفی، تدوین: خشایار موحدیان/ الهه یزدی، طراح جلوه های بصری: امیر ولی خانی، طراح جلوه های میدانی: حمید رسولیان، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: علیرضا ناصربخت، مدیرتولید: سامان شعشعه، مدیر تدارکات: سعید رضوی، عکاس: علی نیک رفتار، مدیر روابط عمومی: سروناز مظاهری، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری صاد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

رونمایی از گریم علی سرابی در نقش شهید صیاد شیرازی

رونمایی از گریم علی سرابی در نقش شهید صیاد شیرازی بیشتر بخوانید »

فیلم/ گفت‌وگوی جذاب با بازیگر نقش «آقامحمد» گاندو

فیلم/ گفت‌وگوی جذاب با بازیگر نقش «آقامحمد» گاندو

وحید رهبانی بازیگر نقش آقامحمد سریال گاندو: هیچ جبری برای بازی در گاندو نداشتم؛ دوست دارم رمانم فیلم شود؛ با مأموران امنیتی در ارتباط نیستم.

فیلم/ گفت‌وگوی جذاب با بازیگر نقش «آقامحمد» گاندو

منبع

فیلم/ گفت‌وگوی جذاب با بازیگر نقش «آقامحمد» گاندو بیشتر بخوانید »