جواد خیابانی

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟



چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، مهرماه ۱۴۰۱، درست در همان زمانی که دوران کرونا به پایان رسیده و چند روز از یک‌سالگی دوره مدیریت جبلی بر سازمان صداوسیما می‌گذشت، او به همراه جمعی از بازیگران و هنرمندان، مرکزی را در سازمان صداوسیما احداث کرد که قرار بود بخش «مغفول‌مانده‌ای» در مهم‌ترین بازوی رسانه‌ای کشور را احیا کند. جبلی ماژیک آبی‌رنگی را در دست گرفت و سه خط کنار لوگوی مرکز تازه‌تأسیس سیمرغ متنی نوشت.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

نوشته جبلی به منزله آغاز به کار مرکزی بود که از این پس یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های تحولی سازمان را به دوش می‌کشید. در آن مراسم، مهدی فرجی تهیه‌کننده، جواد افشار کارگردان و امین زندگانی بازیگر، پشت تریبون می‌روند و از مزایای تاکتیک جدید صداوسیما می‌گویند. مراسمی که به‌جز فرجی و افشار، افرادی همچون بهروز افخمی، سعید سلطانی، احمد نجفی، سید جواد هاشمی، جعفر دهقان، بهروز مفید، حسین طاهری، محمود رضوی، محسن علی‌اکبری و حبیب والی‌نژاد هم در آن حضور دارند. حالا از آن روز سه سال می‌گذرد و عملکرد یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سازمان برای پرداختن به بخش مغفول‌مانده در تحول باید مورد بررسی قرار گیرد. بخشی که قرار بود مهم‌ترین تولیدات سازمان برای رقابت با آثار نمایش خانگی از آن سرچشمه بگیرد.

با این حال، تولیدات مرکز سیمرغ طی این سه سال داده‌های پرنوسانی منتج شده که از پربیننده‌ترین مجموعه نمایشی شبکه دو سیما تا کم‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون را شامل می‌شود؛ تولیداتی که باید آن‌ها را روی ترازوی ارزیابی قرار داد تا مشخص شود یکی از ارکان اصلی تحول صداوسیما چه عملکردی داشته است.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اصلاً چرا سیمرغ بال گرفت؟

مرکز سیمرغ از همان ابتدا قرار بود در کنار «سیمافیلم» و «مرکز تولیدات صبا»، سه بازوی اصلی تولیدات سازمان را بر عهده بگیرد و ذیل استراتژی مدیران تازه ساختمان شیشه‌ای، نظام تولید را از نظام پخش جدا کند. یعنی به جای آنکه تولیدات در شبکه‌ها انجام شود، سیمرغ، سیمافیلم و صبا بودند که تولید را بر عهده گرفته و پخش را به شبکه‌های مختلف می‌سپردند.

تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. سیمافیلم ذیل همین رویکرد، ساخت سریال‌های الف ویژه و پرهزینه‌تر را بر عهده گرفت و مرکز صبا هم تولیدات کودک و نوجوان را پوشش می‌داد. حالا سیمرغ قرار بود چه کاری انجام بدهد؟

این مرکز تازه‌تأسیس قرار بود تولیدات کار اولی‌ها و جوان‌های فیلم‌سازِ متعهدی را پوشش بدهد که با بودجه‌های کم، تولیداتی مبتنی بر بوم و نظام مسائل تعریف‌شده در سازمان را پیش ببرند. به نوعی مرکز سیمرغ بدل می‌شد به بازوی جوان سازمان. با این حال، این همه وظایف سیمرغ نبود.

در همان مهرماه ۱۴۰۱ اعلام شد که سیمرغ می‌خواهد تمرکزش را بگذارد روی تولیداتی که در این سال‌ها مغفول مانده و به تنوع ژانر و بوم در آثار نمایشی تلویزیونی کمک کند. در وهله اول، این اقدام امیدوارکننده به نظر می‌رسید چون به معنای توجه بیشتر به سینمای مستند، مسابقه، برنامه ترکیبی، تله‌تئاتر و گونه‌های متفاوت سریال‌سازی همچون سیتکام بود.

ذیل همین نگاه، بخشی از بودجه سازمان به ساخت تولیداتی همچون «آقای قاضی» و «جام جم» تخصیص پیدا کرد و تولیدات موفقی همچون «ایرانگرد» و «زندگی پس از زندگی» به این مرکز انتقال داده شد. این یعنی بخشی از قدیمی‌ها به دلیل تقسیم‌بندی جدید سازمان به سیمرغ می‌رفتند و برخی از تولیدات هم منحصراً مربوط به سیستم تغییر یافته بودند.

با همه این احوالات، تأسیس مرکزی چون سیمرغ را می‌توان پیامد ضعیف شدن شبکه‌های سازمان و گرفته شدن بسیاری از اختیاراتشان دانست. بعد از کاهش اقبال هنرمندان به کار کردن با تلویزیون در سال‌های اخیر، که با اتفاقات ۱۴۰۱ شدت گرفت، سازمان در ابتدا تلاش کرد به دنبال جایگزینی برای خارج‌شدگان از دایره پیدا کند و مرکز سیمرغ قرار بود همان نیرویی باشد که سازمان به آن احتیاج داشت. نیرویی که سازمان با آن می‌توانست فرایند قدرت‌گرفتن سلبریتی‌ها را کنترل کند و بازار را در دست بگیرد؛ بازاری که تجربه سال‌های اخیر تلویزیون و نمایش خانگی نشان داده به این راحتی‌ها هم رام‌شدنی نیست.

اسماعیل بهمن‌آبادی، رئیس مرکز تولیدات جوان سیمرغ، گفته است: «شاید جنس چالشی که من در خانه تولیدات جوان مرکز سیمرغ تجربه کردم، در قیاس با سایر گروه‌ها در این مرکز در سه سال گذشته شدیدتر بود؛ هم باید کمبود نیروی انسانی هنرمند، متعهد و متخصص را در فرصت محدود و شروعی که داشتیم جبران می‌کردیم و هم باید برای حضور کسانی که از قبل در صف انتظار بودند، فرصتی فراهم می‌شد و برنامه‌ریزی می‌کردیم تا وارد چرخه تولید شوند. سخت‌ترین چالش ما این بود که هم‌زمان با هم باید این کارها را انجام می‌دادیم؛ آن هم در شرایطی که مرکز سیمرغ تازه‌تأسیس بود و تحقق مواردی که بیان کردم با طول و عرض این مرکز به‌راحتی اتفاق نمی‌افتاد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.سیمرغ در بازار سریال

با گذشت چند هفته از تأسیس رسمی این سازمان، مرکز سیمرغ عملکرد قابل‌توجهی را با سریال «آقای قاضی» از خود نشان داد. آقای قاضی در برهوت تولیدات تلویزیون، اثر موفقی بود که توانست به آمار بیش از۴۰ درصد مخاطب هم دست پیدا کند و سجاد مهرگان، کارگردان آقای قاضی، خیلی زود به عنوان مهم‌ترین آورده مرکز سیمرغ شناخته شد. آمارهای آقای قاضی و البته تولیدات ضعیف سیمافیلم باعث شد این سریال در برخی نظرسنجی‌ها به عنوان بهترین تولید سال ۱۴۰۳ شناخته شود. با این حال، آقای قاضی یک تولید تمام‌سیمرغی نیست و محصول مشترک تلویزیون و حوزه هنری است و نمی‌توان آن را دستاورد تمام‌وکمال این مرکز تازه‌تأسیس دانست.

به‌جز این اثر، عملاً اکثریت سریال‌های مرکز سیمرغ یا شکست خورده بودند یا شرایطی نزدیک به شکست را تجربه کردند. «دم زندگی»، «رویای ریحانه»، «لمندگان»، «دوقلوها در شهر پرستاره»، «حکایت‌های کمال»، «جایی برای همه»، «دستچین» و «چرخ گردون» از دیگر سریال‌های مرکز سیمرغ در یک سال اخیر بودند که عمده آن‌ها نتوانستند از ده درصد مخاطب عبور کنند و برخی آثار چون «لمندگان» که ۴۰ قسمت تولید شد، در نهایت (بنابر آمار مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق) مخاطبی ۹درصدی کسب کرد و از بی‌مخاطب‌ترین آثار تلویزیون و نمایش خانگی در شش‌ماهه نخست امسال بود.

وضعیت «لمندگان» برای دیگر آثار نمایشی هم تکرار شد و تولیداتی همچون «رویای ریحانه» با آنکه در قسمت‌های اول در تلوبیون به عدد ۲۳ هزار مخاطب رسیده بودند، اما با گذشت زمان این عدد به دو یا سه هزار مخاطب رسید که نشان می‌دهد مهم‌ترین تولید مرکز سیمرغ در حوزه فرزندآوری در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. حتی سریال‌هایی چون «حکایت‌های کمال» و «چرخ گردون» که اعلام می‌شد در جذب مخاطب موفق عمل کرده‌اند و با همین استدلال توانستند مجوز ساخت فصل دوم را بگیرند، تولیدات متوسطی بودند و فصل دوم‌شان با افول جدی مخاطب مواجه شد. شاهد مثال این موضوع هم مخاطب ۷ درصدی «چرخ گردون ۲» است که نشان می‌دهد پروژه دنباله‌سازی برای این مجموعه با شکستی فاحش مواجه شده است.

دنباله‌سازی البته تنها استراتژی ناموفق مرکز سیمرغ در چند سال اخیر نبود. این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟
لمندگان محصول مرکز سیمرغ

این مرکز با دادن بودجه به برخی از بلاگرها هم در چند ماه اخیر تلاش کرد از ظرفیت صفحات مجازی برای دیده شدن آثارش استفاده کند و با دادن بودجه به مصطفی آزاد (بلاگر)، «دستچین» را روانه آنتن شبکه دو کرد. البته این سریال هم موفق نبود و با گذشت چند هفته از پخشش، نتوانست مخاطبان شبکه دو را افزایش دهد.

البته نباید این نکته را فراموش کرد که مرکز سیمرغ با برخی تولیدات همچون «دوقلوها» و «شهر پرستاره» آثار نسبتاً موفقی را روانه آنتن کرد؛ آثاری که نشان می‌دهد دنباله‌سازی از تولیدات دوران موفق تلویزیون و همچنین استفاده از چهره‌ها هنوز در جذب مخاطب مؤثر است.

شاید مهم‌ترین مشکلات تولیدات سیمرغ در چند سال اخیر را بتوان مربوط به عدم حضور چهره‌ها و همچنین ضعف جدی در فیلمنامه و کارگردانی دانست. آثاری که برخی از آن‌ها مانند «آقای قاضی» موفق ظاهر می‌شوند، اما بخش مهم و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از تولیدات، ضعف جدی در فیلمنامه دارند و پرداختشان به محتوا به شکل مشهودی کلیشه‌ای است؛ موضوعی که در آثار کمدی مرکز سیمرغ بیشتر و بهتر به چشم می‌آید.

نوسان در برنامه‌ها هم ادامه دارد

مرکز سیمرغ از همان ابتدای تأسیسش تمرکز جدی روی مستندمسابقه گذاشته بود و در همین راستا، تولیداتی همچون «خونه مونه»، «مزرعه فراوری»، «خانه» و «خانه سبز» را روانه آنتن کرد. برنامه‌هایی که بنا داشتند روی مفاهیمی همچون کارآفرینی، تمرکززدایی و خانواده متمرکز شوند اما درنهایت نتوانستند مخاطب چندانی را به آنتن تلویزیون بازگردانند و درمجموع ناموفق ارزیابی می‌شوند. به‌عنوان مثال، مستندمسابقه‌ای چون «خونه مونه» در هیچ‌کدام از قسمت‌هایش در تلوبیون نتوانست بیش از سه هزار مخاطب بگیرد، با آنکه در یکی از پنج شبکه اصلی تلویزیون هم پخش می‌شد.

با این حال، این مرکز در ساختن برنامه نسبتاً موفق‌تر عمل کرد و مهم‌ترین برنامه‌ای که مسئله نقد تلویزیون را به دوش می‌کشید، روی آنتن برد. برنامه جام جم تا حدودی توانست بخشی از انتقادها نسبت به عدم مورد نقد قرار گرفتن خود سازمان در میان شبکه‌های سیما را پوشش دهد و مخاطب قابل قبولی هم بخصوص در فصل ابتدایی- پای آنتن بنشاند، با این حال جام جم هم مثل آقای قاضی و زندگی پس از زندگی نسیمِ موقت بودند و برخی تولیدات چون دوکوهه ادبیات، مشاور، هموطنز، تو بگو ماه کجاست(نوروز و محرم) و دیده بگشا(تولیدات نوروزی) نتوانستند چندان مخاطبی را برای مرکز سیمرغ جذب کنند. هرچند استراتژی استفاده از برنامه‌های گذشته همچنان در دستور کار مرکز سیمرغ قرار گرفته و قرار است فصل جدید «قندپهلو» به عنوان یکی از تولیدات موفق سال‌های قبل به آنتن تلویزیون بازگردد.

در سینمایی و مستند چیزی به جز ایرانگرد قابل ارائه است؟

مرکز سیمرغ در سه سال اخیر به جز تولیدات مختص به تلویزیون تلاش کرد به سمت آثار سینمایی هم حرکت کند و بلندپروازانه‌تر از تله‌فیلم آینده‌ای برای تولیداتش ترسیم کند. ساختن آثاری چون «خوناب» و «شکلات ششم» هم از این دست اقدامات بود.

هرچند که این دو فیلم فرصت حضور در جشنواره‌های درجه اول کشور را پیدا نکردند و شکلات ششم از ورود به جشنواره فجر بازماند و مهم‌ترین دستاوردش بردن جایزه بهترین فیلم کم‌هزینه از جشنواره فیلم مقاومت بود.

خوناب هم به عنوان دیگر اثر ساخته‌شده در این سه سال توانست با برنده شدن جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره مقاومت موفقیت دیگری را برای مرکز سیمرغ پدید بیاورد. به جز جشنواره مقاومت محصولات مرکز سیمرغ در سال‌های اخیر پای ثابت جشنواره عمار هم بودند و چندباری ازشان با فانوس عمار و لوح افتخار تقدیر شد. با این حال گویا این تولیدات صرفاً آثار تجربی‌ای بودند که قرار نبود به سمع و نظر مخاطب برسند.

این دست آثار در میان تولیدات مستند هم بسیار قابل توجه بود، هرچند کیفیت بسیاری از آثار مستند به نسبت آثار داستانی مرکز سیمرغ بهتر است و قابلیت ارزیابی بیشتری دارد؛ آثاری همچون «امیرعلی»، «همه فرزندان من»، «اسماعیل»، «سه روز قبل پرواز»، «جمعه سیاه‌»، «آلبوم خانوادگی من‌»، «پلاک ۱۱»، «ماه بالاسر آبادی»، «وداع تهران»، «تاریخ ورزشی ایران»(با جواد خیابانی)، «لیلی من»، «تا آخرین نفس»، «آقای وزیر»، «آذربایجان آتاسی»، «عهدنامه»، «مرگ پشت دیوارهای سبز»، «سید فیصل»، «باقر شمر» و «اربعین».

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که در مستندها و آثار کوتاه داستانی تولیدشده در مرکز سیمرغ به چشم می‌خورد، تولیدات مناسبتی است که به نظر هدفی جز تکمیل کنداکتور سیما در مناسبت‌های خاص ندارد و عمده آثار از این دست تولیدات سفارشی ناموفق است. در بین همین آثار تولیدشده هم مهم‌ترین اثر ایرانگردِ جواد قارایی‌ است که آن هم به مدیریت سه دور قبل سازمان صداوسیما برمی‌گردد.

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

برآیند تولیدات موفق را اعلام کنید

شاید مهم‌ترین سؤال اینجا باشد که چند درصد از تولیدات مرکز سیمرغ در سه سال اخیر توانسته‌اند بیش از ۵۰۰هزار مخاطب را پای تلویزیون بنشانند؟ آیا تعدادشان به انگشتان یک دست می‌رسد؟ برآیندها نشان می‌دهد، این مرکز با آنکه تا کنون بیش از ۵۰ اثر داستانی و غیرداستانی را روی آنتن برده اما حدود ۹۰ درصد از این آثار نتوانسته مخاطبی به تماشاگران اصلی رسانه ملی اضافه کند یا حتی باعث جذب همان تماشاگران پای ثابت شود.

این موضوع نشان می‌دهد مرکز سیمرغ در مخاطب‌سنجی ایرادی جدی دارد. با آنکه در برنامه‌های این مرکز احیای موضوعاتی چون تله‌فیلم و تله‌تئاتر گنجانده شده بود اما آمار و ارقام و کیفیت محصولات نشان می‌دهد این ایده مرکز سیمرغ خیلی زود به بن‌بست رسیده و با واقعیت مواجه شده.

مجموعه این عملکردها چه در مرکز سیمرغ و حتی سیما فیلم یک پرسش جدی را ایجاد می‌کند؛ آیا ایده جداسازی پخش از تولید از اساس ایده درستی بود؟ آیا به جای بهره‌وری بیشتر ایده‌های بهتری به جز تولید سازمان‌های جایگزین وجود نداشت؟

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟

کارنامۀ ۳ سالۀ مرکز سیمرغ صداوسیما / مرکزی که قرار بود در تولیدات سازمان تحول ایجاد کند/سیمرغ جواب داد؟ بیشتر بخوانید »

فیلم/ انتقاد جواد خیابانی از لباس ۱۵ میلیاردی رامین رضاییان

فیلم/ انتقاد جواد خیابانی از لباس ۱۵ میلیاردی رامین رضاییان



جواد خیابانی از شیوۀ لباس پوشیدن رامین رضاییان، بازیکن استقلال در برنامه فوتبال برتر، انتقاد کرد و گفت: «بازیکنی با ۱۵ میلیارد تومان لباس، می‌گوید که من با مردم هستم».

  • تور آنتالیا


دریافت
18 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ انتقاد جواد خیابانی از لباس ۱۵ میلیاردی رامین رضاییان

فیلم/ انتقاد جواد خیابانی از لباس ۱۵ میلیاردی رامین رضاییان بیشتر بخوانید »

جواد خیابانی به کمیته اخلاق فراخوانده شد

جواد خیابانی به کمیته اخلاق فراخوانده شد



گزارشگر و مجری تلویزیون به دلیل اظهاراتش به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال فراخوانده شد.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، جواد خیابانی یکشنبه شب در شبکه ورزش سیما گفت: «نصف فوتبال ایران روی بت و شرط بندی پیش می‌رود.»

به دنبال این صحبت‌ها کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال از این گزارشگر خواست تا با حضور در این کمیته مستندات خود را ارائه کند.

هرچند کمیته اخلاق نمی‌تواند محرومیتی برای خیابانی در نظر بگیرد اما به واسطه نقش نظارتی خود از این گزارشگر خواسته مدارک و مستندات خود را ارائه کند تا اگر واقعاً چنین موضوعی وجود خارجی داشته باشد با آن برخورد کند.

حال باید دید خیابانی بابت این ادعای سنگین و جنجالی مستنداتی دارد یا خیر.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جواد خیابانی به کمیته اخلاق فراخوانده شد

جواد خیابانی به کمیته اخلاق فراخوانده شد بیشتر بخوانید »

خلیل‌زاده: سرباز ایران هستیم، بی‌جا انتقاد نکنید

خلیل‌زاده: سرباز ایران هستیم، بی‌جا انتقاد نکنید



کاپیتان تراکتور به انتقاداتی که علیه خط دفاعی تراکتور مطرح می‌شود، پاسخ داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شجاع خلیل‌زاده پس از پیروزی یک بر صفر تراکتور برابر چادرملو در هفته یازدهم لیگس برتر در جمع خبرنگاران حاضر شد و در خصوص این بازی گفت: اول به هواداران عزیزمان خسته نباشید می‌گویم که در این هوای سرد آمدند و حمایت‌مان کردند. دست تک تک‌شان را می‌بوسیم. ما امروز خیلی خوب بازی کردیم و موقعیت‌های زیادی داشتیم که تبدیل به گل نشد. با این حال دقیقه آخر بازی آقای هاشم‌نژاد یک گل خیلی حساس زد که به او تبریک می‌گویم. توانستیم سه امتیاز بازی را بگیریم و به صدر جدول برویم. امیدوارم این روند را حفظ کنیم و تا آخر فقط خوب ادامه بدهیم.

او در خصوص انتقاداتی که به عملکرد خط دفاعی تراکتور وارد می‌شود، گفت: من ابتدا یک صحبتی با هواداران بکنم. خیلی وقت است که راجع به این موضوع صحبت نکرده‌ام. هواداران عزیز، همه ایران نه اما رسانه‌های تهران و سایر رسانه‌های دیگر جمع شده‌اند که تیم‌تان را بزنند. از تلویزیون و مجری بگیر تا بقیه. من اسم نمی‌آورم اما اینهه هدف دارند. شما باید خیلی زرنگ باشید. امسال جو خوب است، نگذارید جوتان را خراب کنند. اسیر حواشی نشوید. هر کسی صبح بیدار می‌شود و یک تریبون دستش است و علیه بازیکنان و تیم ما صحبت می‌کند. باید خیلی باهوش باشیم و دست به دست هم بدهیم. هواداران گول این رسانه‌های به قول آقای زنوزی رنگی را نخورید. به ورزشگاه بیایید و تیم‌تان را حمایت کنید.

شجاع افزود: همین امروز من لذت بردم که در این سرما از دقیقه یک تا ۹۰ تشویق کردند. خدا را شکر توانستیم سه امتیاز بازی را بگیریم و به هواداران عزیزمان تقدیم کنیم. باز هم می‌گویم مشکلی که رسانه‌های ملی و تلویزیون ما پیدا کرده‌اند این است که هر کسی به تلویزیون می‌آید و از بازیکن ما انتقاد می‌کند. باید جایگاه‌شان را بدانند. دو روز به تلویزیون رفته‌ای درباره بازیکنان ما صحبت نکن. بر فرض مثال علیرضا بیرانوند سرباز تیم ملی و مملکت‌مان بوده و ۱۰ سال است که برای تیم ملی و این پرچم زحمت می‌کشد. همه ما، چه بیرانوند و چه امثال ما، زیر یک پرچم زندگی می‌کنیم و برای یک پرچم بازی می‌کنیم. امثال یک مجری که برای ویو خوردن و بازدید گرفتن صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند. ایشان هر روز صبح تریبون دارد،هر روز صبح.

او در پاسخ به اینکه آیا منظور او جواد خیابانی است، گفت: من اسم نمی‌آورم. من آقای خیابانی را دوست دارم. از قدیم که گزارش می‌کرد، من او را می‌دیدم. منظور من آقای خیابانی نیست. کلا یک برنامه هست که صبح به صبح راجع به بازیکنان ما صحبت می‌کنند. این حاشیه‌ها را بس کنید. من دفاع هستم و اشتباه می‌کنم، شما اشتباه می‌کنید، همه اشتباه می‌کنند؛ چرا وقتی ما بازیکنان تراکتور اشتباه می‌کنیم، کل رسانه‌های ملی و خبرگزاری‌ها پر از تراکتور می‌شود؟ شاید یک بازیکن دیگر در تیم دیگری اشتباهی بزرگتر از اشتباه ما کند اما اصلا جایی نمی‌بینید. هواداران باید امسال زرنگ باشند. امسال سال سختی است.

کاپیتان تراکتور در واکنش به اینکه هواداران حمایت ویژه‌ای از این تیم دارند، گفت: بحث هواداران تراکتور با همه جا جداست. امسال طوری حمایت کردند که من شوکه شدم. سه بازی در خانه باختیم اما من جو استادیوم را می‌بینیم لذت می‌برم‌ خدا را شکر که چنین هواداری داریم، فقط می‌خواهم گول نخورند. وقتی رسانه‌ای علیه تراکتور حرف می‌زند، عملا برخی پشتش می‌آیند، چون آنها هم هوادار زیاد دارند و به به و چه چه می‌کنند.

مدافع ملی‌پوش تراکتور در مورد دریافت چهار گل توسط تیم ملی ایران پس از اخراج شجاع خلیل‌زاده گفت: من شدیدا انتقادپذیر هستم، اما بی‌احترامی را دوست ندارم. هر کسی از من انتقاد کند، مسلما گوش می‌دهم. حتی آقای خیابانی از من انتقاد کرد، به خدا قسم گوش کردم. من حتما دیدم آن انتقاد درست بوده و گوش کردم. بر فرض یک فوتبالیست گل به خودی بزند، اما این به آن رسانه مربوط نمی‌شود؛ تیم هوادار دارد و هوادار انتقاد می‌کند و دستش را هم می‌بوسم اما به رسانه‌ای که رنگی است، مربوط نمی‌شود. هوادار در استادیوم است و هر چه بگوید من گوش می‌دهم و تاج سر من است. ما تراکتور هستیم و این‌همه هوادار داریم، پس این حرف‌ها دلیلی ندارد. من تا به حال ندیده‌ام در یک برنامه تلویزیونی یک هوادار ترک درباره تراکتور صحبت کند. یک‌بار ندیدم ما حمایت شویم. ما این‌همه مدت اینجا هستیم و من صبح تلویزیون روشن می‌کنم، درباره تراکتور صحبت می‌شود، ظهر راجع به تراکتور صحبت می‌شود، شب صحبت می‌شود. تراکتور را چه کار دارید؟ بگذارید ما کارمان را بکنیم.

شجاع در پاسخ به اینکه آیا از سایر تیم‌ها انتقاد نمی‌شود، گفت: من اصلا چنین چیزی ندیده‌ام. صبح به صبح درباره تراکتور و بیرانوند صحبت می‌شود. من می‌گویم هر چه بوده، احترام بگذارید. علی بیرانوند آدمی است که گاهی نمی‌داند چه می‌گوید و همه هم او را می‌شناسیم. بسیار بچه خوبی است.

من می‌گویم کسی که در تلویزیون صحبت می‌کند باید بداند جایگاهش کجاست و راجع به چه بازیکنی صحبت می‌کند. من می‌گویم حتی یک دقیقه زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران بازی کردی، قابل احترام هستی. سربازان عزیز لب مرز می‌روند و ما فوتبالیست‌های ملی هم مثل همان‌ها هستیم و برای پرچم جمهوری اسلامی بازی می‌کنیم. پس نباید انتقاد کنید. بیرانوند بد منظورش را گفت و گفت ویو بخورید. از نظر من این انتقاد درست نیست و باید درست و به جا انتقاد شود. باید بگویید آقای بیرانوند شما باید به روزهای خوبت برگردی، نه اینکه بکوبی.

مدافع تراکتور در پاسخ به اینکه اگر بیرانوند کمتر صحبت کند، حواشی کمتر می‌شود، گفت: علی خودش هم می‌داند و مدتی است صحبت نمی‌کند. علی با اختلاف گلر اول ایران است و این مقایسه کردن‌ها هم درست نیست. درباره نسل‌ها صحبت می‌شود. همه نسل‌ها زحمت کشیدند. اصلا نسل قبلی خیلی بهتر و زحمت کشیده‌اند. نسل بعد ما هم می‌آید و ما نمی‌توانیم به نسل بعد هم بگوییم ما بهتر از شما بودیم. این صحبت‌ها الکی است. همه می‌آیند و می‌روند و مهم تیم ملی است.

او در خصوص انتقادات از تیم ملی نیز عنوان کرد: یک سری از انتقادات بی‌جاست و یک سری به‌جا. برخی از انتقادات درست نیست.

خلیل‌زاده درمورد اینکه انتقادپذیری پایین آمده است، گفت: آقای منصوریان خوب صحبت کرد. یک زمانی تیم ملی دفاعی بازی می‌کرد و گل نمی‌خورد. الان شما گفتید خط دفاعی تراکتور. تراکتور هجومی بازی می‌کند و وقتی هجومی بازی می‌کنید، به حریف موقعیت هم می‌دهید. ما در خانه همه بازی‌ها رو به جلو هستیم. خواهشا پست تیم‌تان باشید. دوست‌تان داریم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خلیل‌زاده: سرباز ایران هستیم، بی‌جا انتقاد نکنید

خلیل‌زاده: سرباز ایران هستیم، بی‌جا انتقاد نکنید بیشتر بخوانید »

خیابانی در اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد کند

خیابانی در اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد کند



ملی‌پوش سابق گفت:جواد خیابانی در حد و اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد فنی کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پیروز قربانی درباره انتقادهای تند جواد خیابانی و برخی دیگر از مجریان تلویزیونی از عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در مسیر صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ اظهار کرد: در اینکه تیم ملی در برخی بخش‌ها دچار مشکل است جای شکی نیست. باید امیر قلعه‌نویی ایرادهای فنی تیمش را قبول کند ولی باید این حرف را چه کسی بگوید؟ جواد خیابانی در حد و اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد فنی کند. او به قدری تند صحبت می‌کند که حیران می‌مانیم. این مجری یا گزارشگر توصیه به کتابخوانی می‌کند یعنی نمی‌داند تا دلتان بخواهد فوتبالیست داریم که کتاب می‌خوانند؟ خیابانی به چه چیز خود می‌نازد که با چنین دبدبه و کبکبه‌ای حرف می‌زند؟

خیابانی پدیده‌ای به نام «جِت لَگ» را نمی‌داند

وی افزود: خیابانی کِی و چه زمانی ۱۰ دقیقه در زمین فوتبال دویده؟ اگر نقد فنی را امیر حاج رضایی، جلال چراغپور، مجید جلالی و … کنند جای اعتراضی نیست، چون هم فوتبال بازی کرده‌اند و هم مربیگری کرده‌اند. جواد خیابانی به صِرف گزارشگر بودن صاحب رزومه فنی شده است؟ هرگز چنین جایگاهی به او تعلق نمی‌گیرد که بخواهد نقد فنی کند. به علیرضا بیرانوند گفته از تعداد طبقات خانه‌ات کم کن و به طبقات کتاب خانه‌ات اضافه کن. به عنوان یک فوتبالی این حرف خیابانی به من برخورد. بی سواد جلوه دادن گلر اول تیم ملی بی‌احترامی به ارکان تیم ملی است. از آن طرف گفته بازیکنان تیم ملی در پرواز اختصاصی نشسته‌اند و ۹ ساعت به لائوس رفته‌اند پس اذیت نشده‌اند. هنوز خیابانی آن قدر اطلاعات ندارد که بداند پدیده‌ای به نام «جِت لَگ» (Jet lag) (پرواززدگی) داریم که ساعت خواب بازیکنان به خاطر فشار پرواز تغییر می‌کند و در نتیجه ریتم فیزیکی بدن به هم می‌ریزد. بازیکنان کاملاً درست می‌گویند که دچار فشار منفی شده‌اند.

برنامه‌ریزی صدا و سیما روی رئیس نشدن تاج است

ملی‌پوش سابق خاطرنشان کرد: خیابانی وقتی اطلاعات ناقصی دارد به چه حقی به بیرانوند می‌گوید به تعداد طبقات کتاب خانه‌ات اضافه کن؟ فضای مجازی که به طور کلی در اختیار خیابانی و همکارانش قرار گرفته است که هر چه دلتان می‌خواهد بگویید. نمی‌دانم این چه تریبونی است که در اختیار امثال خیابانی قرار می‌گیرد؟ تاکید می کنم نقد فنی به تیم ملی را می‌پذیرم و باید کادرفنی تیم ملی قوی‌تر شود. الان، چون انتخابات فدراسیون فوتبال نزدیک است برنامه‌ریزی کلان صدا و سیما روی آن شده که مهدی تاج رئیس نشود. تمامی برنامه‌ها را در راستای انتقاد از تیم ملی گذاشته‌اند، بعد خودشان را دلسوز تیم ملی معرفی می‌کنند.این را با صراحت می گویم اصلا و ابدا دلتان برای تیم ملی نمی‌ سوزد. به امثال خیابانی دیکته کرده‌اند تا علیه تیم ملی انتقاد کنند. بعد جواد خیابانی که اظهارات وی در گزارش‌هایش برای خنده مردم منتشر می‌شود در حال نقد فنی تیم ملی است.

تریبون دست افرادی افتاده که بی سواد هستند

وی یادآور شد: مشکل مملکت ما جنگ افراد بیسواد و با سواد در هر زمینه‌ای است. تریبون هم به دست آدم‌های بی سواد افتاده، برای همین پیشرفت در کشور ما به کندی پیش می‌رود. تیم ملی ایرادهای فنی دارد ولی حملاتی که می‌شود کاملاً ناجوانمردانه و برنامه ریزی شده است. خیابانی که علیه تیم ملی حرف می‌زند چرا جواب خداداد عزیزی را نداد؟ چون زورش به او نمی‌رسید. جرئت جواد خیابانی در کدام کُمد صدا و سیما جا مانده بود که وجود آن را نداشت علیه کارلوس کی‌روش انتقاد کند. نه خیابانی، کدام مجری یا گزارشگر صدا و سیما جرئت آن را داشت از کی‌روش انتقاد کند. مردم خوب می‌فهمند چه کسانی لایق آن هستند تا تیم ملی را نقد فنی کنند. خیابانی یا هر مجری و گزارشگر تلویزیونی ادعایش می‌شود در هر زمینه فوتبال حاضر به مناظره با او هستم. خیلی به کتاب خواندن‌تان می‌نازید و می‌خواهید فوتبالیست‌ها را قشر بیسواد جامعه معرفی کنید؟ سواد کاملاً تخصصی است. فقط به کتاب خواندن نیست باید با پوست و گوشت و استخوان خود آن را تجربه کنید.

اطلاعات امثال خیابانی را پسر ۹ ساله من از گوگل پیدا می کند

قربانی افزود: آن اطلاعاتی که خیابانی‌ها دارند از طریق سِرچ در گوگِل پسر ۹ ساله من هم می‌تواند پیدا کند. اصلاً درست نیست بخواهید در مورد بازیکنانی که زحمت کشیدند تا به تیم ملی رسیدند یا سرمربی تیم ملی، چون ایرانی است با چنین ادبیات سخیفی حرف بزنید. خیابانی وسیله دست صدا و سیماست که علیه تیم ملی انتقاد کند. حتی به دیگر مجریان و گزارشگران هم چنین سیاستی دیکته شده است. انتقاد فنی به تیم ملی کار گزارشگر نیست، چون فوتبال را فقط دیده و آن را لمس نکرده، می‌توانید کتاب‌های مربیگری را از بَر کنید ولی تا زمانی که فوتبال بازی نکرده‌اید و سر به سر و ساق به ساق نشدید بدانید که در قواره انتقاد از تیم ملی نیستید. هر وقت کنار زمین ضربان قلبتان به ۱۸۰ رسید بعد تصمیم‌گیری کنید. حالا بیاید نظرات قشنگ‌تان را درباره تیم ملی بدهید. جالب است در صدا و سیما همدیگر را دعوت می‌کنند و خیابانی به عنوان کارشناس مصاحبه می‌کند! دورهمی چشم نوازی به راه انداخته‌اید؟ اعضای تیم ملی حق دارند واکنش نشان دهند، چون کسانی که در جایگاه نقد فنی نیستند به حرف افتاده‌اند. کارشناسان فنی محق هستند تا تیم ملی را نقد کنند، اما گزارشگران و مجریان در جایگاه نقد نیستند.

منبع: خبرگزاری آنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خیابانی در اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد کند

خیابانی در اندازه‌ای نیست که تیم ملی را نقد کند بیشتر بخوانید »