جواد شمقدری

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم



اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا باید بررسی کنیم که چه کسی برنده‌ است؟

  • تور آنتالیا

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – «حمید فرخ‌نژاد» در سال‌های اخیر بیش از آنکه با آثار سینمایی و تلویزیونی خود شناخته شود، به دلیل مواضع و اظهارنظرهای جنجالی‌اش در مرکز توجهات قرار گرفته است؛ چه در دوران حضورش در ایران و چه پس از مهاجرت به آمریکا.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی نقش‌ها یکنواخت می‌شوند، سیاست می‌آید به داد شهرت!

بازیگر «عروس آتش» علاوه بر فعالیت در مقام بازیگر، با انتشار دیدگاه‌های سیاسی منتقدانه در صفحه اینستاگرامش خود نیز نامش را پررنگ نگه داشت. در حالی‌که با افزایش سن، کیفیت نقش‌آفرینی‌های او در آثار نمایشی حالتی یکنواخت به خود گرفته بود و این مسئله جایگاه هنری‌اش را تهدید می‌کرد، اما تمرکز بر مباحث سیاسی و بهره‌گیری از فضای مجازی فرصتی برای بازسازی وجهه عمومی و حفظ توجه مخاطبان را برایش فراهم آورد.

این بازیگر اکنون در آمریکا اقامت دارد و همچنان با ذهنیت و تصورات مربوط به ایران زندگی می‌کند. او بر این باور است که فعالیت‌های مجازی می‌تواند زمینه‌ساز حضورش در پروژه‌های هالیوودی شود، اما به اعتقاد بسیاری، این تصور دور از واقعیت است.

در روزهای اخیر نیز ویدئوهایی از تقابل کلامی میان «حامد بهداد» و «حمید فرخ‌نژاد» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این ویدئوها چه به صورت جداگانه و چه در کنار یکدیگر، با اشکال گوناگون بازنشر می‌شوند و توجه کاربران فضای مجازی را جلب کرده‌اند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

این لفاظی جنجالی از زمانی آغاز شد که «حامد بهداد»، بازیگر سینما درباره علت ناراحتی‌اش از فرخ‌نژاد گفت: «حمید فرخ نژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ و رفتن یک انتخاب است، من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. ما به تصمیم آن‌هایی که رفتند احترام می‌گذاریم ولی آن‌ها به ما احترام نمی‌گذارند. من گلایه و دعوا دارم نمی‌بخشم کسی رو که نسخه خودش رو پیچیده و حالا می‌خوادراهکار جلوی پای ما بگذاره. من انتخاب کردم اینجا بمونم و علیر رغم تمام محدودیت‌ها کار کنم. »

اظهارنظر اخیر حامد بهداد موجب شد حمید فرخ‌نژاد در گفت‌وگویی با مهدی رستم‌پور به‌طور مستقیم واکنش نشان دهد و با لحنی صریح بگوید: «بله، من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قراردادی ندارم و درآمدی به دست نمی‌آورم. مرا عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانی‌ام

این رویارویی نشان می‌دهد مناقشه میان چهره‌های هنری وارد مرحله تازه‌ای شده است؛ نزاعی میان آنان که کشور را ترک کرده‌اند و آنان که مانده‌اند؛ جدالی که فرخ‌نژاد از آن بهره‌برداری کرد تا دوباره چهره فراموش شده خود در ایران را بازسازی کند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

چرا بازیگر ارتفاع پست، واردی بازی پست شد؟

این واکنش چندان دور از انتظار نیست. با این حال، او و دیگر چهره‌های هنری مهاجر پیش از ترک کشور، سال‌ها با نهادهای فرهنگی و حتی امنیتی همکاری داشتند و نمی‌توانند گذشته‌ خود را نادیده بگیرند. همین همکاری با نهادهای امنیتی زمینه پرسش‌هایی را درباره هنرمندانی که سال ۱۴۰۱ از ایران مهاجرت کردند تقویت می‌کند.

«بازیگر ارتفاع» پست، بازیگری است که بخش عمده‌ای از کارنامه‌اش به آثار حکومتی با دستمزدهای چشمگیر گره خورده است. با این حال، او در جریان حوادث سال ۱۴۰۱ مسیری متفاوت در پیش گرفت و با حضور در کانون‌های اعتراضی و تأکید بر حمایت از پروژه بازگشت پهلوی به قدرت، چنین تصور می‌کرد که می‌تواند جایگاه تازه‌ای برای خود به‌عنوان یک کنشگر سیاسی رقم بزند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

با وجود این، از نگاه افکار عمومی ـ به استناد رویکردهای منتشرشده در اکانت‌های اپوزیسیون و حتی کاربران منتقد حکومت، بازیگر سریال امنیتی «سقوط» محصول همان سیستمی است که اکنون در برابر آن موضع می‌گیرد.

بسیاری از کاربران فضای مجازی، حتی مخالفان حاکمیت، با ادبیاتی مشابه می‌نویسند: «این هنرمندان سال‌ها در ایران از امکانات مالی و موقعیت‌های اجتماعی ویژه برخوردار شدند؛ امتیازاتی که در خارج از کشور هرگز نصیبشان نمی‌شد. بنابراین حتی فرخ‌نژاد نیز نمی‌تواند برای کسانی که در ایران مانده‌اند تعیین تکلیف کند. »

حمایت تمام قد شبکه نمایش خانگی از بازیگران آنارشیست/ هر بازجویی ۱۰ ساعته فرخ‌نژاد چند دلار می‌ارزد!؟ +تصاویر

فرخ‌نژاد درست پیش از ترک ایران، مشغول بازی در واپسین صحنه‌های سریال «سقوط» بود؛ اثری که گفته می‌شود ارتباطاتمستقیم با نهادی امنیتی داشته است. دستمزد او در این پروژه با درنظر گرفتن تورم، حقوقی نجومی محسوب می‌شد و همزمان قرارداد تازه‌ای نیز برای فیلم «پالایشگاه» بسته بود. با این حال، در صفحه اینستاگرام خود ادعا می‌کرد: «دو بار احضار شدم، ده ساعت بازجویی شدم و ممنوع‌الخروج بودم، فقط برای اینکه ثابت کنند اشتباه کردم وقتی گفتم نمی‌شود حتی یک اعتراض مسالمت‌آمیز کرد. »

آیا حضور فرخ‌نژاد در آمریکا و همراهی او با پهلوی یک پروژه امنیتی است؟

او در حالی روی «حافظه کوتاه‌مدت مردم» حساب باز کرده بود که کاربران شبکه‌های اجتماعی این تناقض‌ها را نادیده نگرفتند. حتی شماری از مخاطبان معتقدند حضور وی در آمریکا یک پروژه امنیتی است.

به‌ویژه آنکه مشرق‌نیوز به فایل صوتی گفت‌وگوی او با یکی از مدیران فرهنگی دست یافت؛ گفت‌وگویی که نشان می‌داد امکان خروج او از کشور (در سال ۱۴۰۱) برخلاف بسیاری دیگر از هنرمندان، به‌سادگی فراهم شد. در این مکالمه فرخ‌نژاد تأکید می‌کند که قصد ترک دائم ایران را ندارد و تنها برای دیدار خانواده به آمریکا خواهد رفت و سپس برای چند سکانس فیلم «پالایشگاه» بازمی‌گردد، او همچنین اذعان می‌کند که انتقاداتش در فضای مجازی «از سر دلسوزی و مصلحت‌اندیشی» بوده است.

با وجود شایعات گسترده درباره «اپوزیسیون اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد، اثبات این موضوع نزد افکار عمومی دشوار است. با این حال، بررسی چند پرده از کارنامه او، اتصالاتش به بدنه حاکمیت را روشن می‌سازد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

کاسبی ۵۰۰ هزار دلاری فرخ‌نژاد در دوران پساجنبش سبز

دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد. فرخ‌نژاد در سال‌های پس از ۱۳۸۸ و در اوج جنبش سبز، از حمایت‌های دولت محمود احمدی‌نژاد بهره برد. او با حضور در پروژه‌های مهم حاکمیتی آن دوران، در سال ۱۳۸۹ برای فیلم‌های «دموکراسی تو روز روشن» و «شب واقعه» جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دفاع مقدس را دریافت کرد. تهیه‌کننده «شب واقعه»، احمد میرعلایی، از حلقه نزدیکان جواد شمقدری و از مدیران وقت سینما (بنیاد سینمایی فارابی) است.

با وجود این سوابق، فرخ‌نژاد در سال ۱۴۰۱ دستاویز تازه‌ای یافت، حمایت از اعتراضات. این در حالی است که در سال‌های پسا۸۸، شورش‌های وقت را به رسمیت نشناخت و در عوض از دولت وقت بیشترین بهره را برد. دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد.

بهداد همیشه بازی کرد، اما دلارها به جیب فرخ‌نژاد رفت!

در مقایسه، دستمزدهای «حامد بهداد» هرگز به این ارقام نزدیک نشد. اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به زحمت به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا شما بگویید چه کسی برنده‌ است؟

در سال ۱۳۹۰ فرخ‌نژاد برای فیلم نازل «گشت ارشاد» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت و سال بعد نیز برای «استرداد» جایزه‌ای مشابه دریافت کرد؛ امری که کمتر برای یک بازیگر در دو سال متوالی رخ می‌دهد و نشان از حمایت مدیران وقت داشت.

محکومیت خاندان پهلوی در پرده نقره‌ای تا سلامتی با رضا در لس‌آنجلس

امروز اما او در قامت حامی رضا پهلوی ظاهر می‌شود؛ در حالی که خود در فیلم «استرداد» نقشی ایفا کرد که به محکومیت خاندان پهلوی اشاره داشت. امروز که حمید فرخ‌نژاد جام‌ با رضا پهلوی بهم می‌زند می‌تواند به او بگوید من در ایران فیلمی بازی کردم که خاندان پهلوی را متهم و محکوم می‌کند که بخش عمده‌ای از طلاهای کشور را به عنوان پشتوانه‌های خودشان از این کشور خارج کرده‌اند تا در آینده از آن بهره‌مند شوند و برای همین فیلم به اندازه تمام دستمزدهای سینمایی حامد بهداد، حقوق دریافت کرده‌ است؟ منتقدان این تناقض را یادآور می‌شوند و آن را در تضاد با شعارهای امروزش می‌دانند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

حامد بهداد هیچگاه‌ بازیگر مورد تایید ارگان‌های امنیتی نبوده است

از سوی دیگر، مقایسه تطبیقی کارنامه بهداد و فرخ‌نژاد نشان می‌دهد هرچند اولی در پروژه‌های دفاع مقدس نیز ایفای نقش کرده، اما هرگز بازیگر شاخص فیلم‌های ارگانی یا امنیتی نبوده و برخلاف فرخ‌نژاد، او به حمایت‌های مستقیم نهادهای امنیتی وابستگی نداشته است. .بدون هیچ پرده‌پوشی باید اذعان داشت که برای ایفای نقش‌های امنیتی باید تاییدی از سوی نهاد یا کمپانی سفارش دهنده وجود داشته باشد.

حالا یکبار دیگر باید گذشته فرخ‌نژاد بازیگررسمی فیلم‌های و سریال‌های امنیتی را بررسی کرد و باید به تقابل دو دیگاه فرخ‌نژاد – بهداد توجه داشت که کدامیک ارگانی‌تر، حکومتی‌تر و یا امنیتی‌تر هستند!؟

از بازجویی ۱۰ ساعته تا لوکیشن فیلمبرداری؛ مأموریتی غیرممکن اما واقعی!

مخاطبان عادی، حتی آنان که چندان درگیر مسائل سیاسی نیستند نیز نمی‌توانند محتوای سریال «سقوط» و شخصیت «حمید فرخ‌نژاد» را در نقش یک مأمور امنیتی باور کنند. این در حالی است که شنیده‌ها حاکی از کنار گذاشته شدن «مرتضی اصفهانی» ـ همکار نزدیک سعید امامی ـ از این پروژه است.

با وجود این تغییر، نوعی تسامح و تساهل در شیوه مدیریت پیمانکار آثار امنیتی مشاهده می‌شود؛ شرایطی که به گفته ناظران، احساس قدرت را در بازیگرانی چون فرخ‌نژاد تقویت کرده و موجب شده او علیرغم شکست برخی آثارش، همچنان از پرکارترین چهره‌های پروژه‌های امنیتی و ارگانی باقی بماند.

از سوی دیگر مخاطبی که همزمان با حوادث سال ۱۴۰۱ سریال سقوط را دنبال می‌کرد، نمی‌تواند باور کنند فرخ‌نژاد به محض اتمام بازجویی ۱۰ ساعته، به محل فیلمبرداری آخرین اثرش رفته، گریم شده و در مقابل دوربین ظاهر شده است، آنهم در پروژه‌ای که متعلق به وزارت اطلاعات است و این موضوع در مشرق‌ منتشر شد و هیچگاه تکذیبه‌ای برای آن ارسال نشد. این تناقض، باورپذیری نقش او و ادعاهایش را زیر سؤال برد.

با این حال، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این باورند که «حمید فرخ‌نژاد» همچنان در قامت یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار فعالیت می‌کند. به اعتقاد آنان، او نتوانسته از حقوق ماهیانه ۵۰ هزار دلاری خود در ایران چشم بپوشد و اکنون در پروژه‌هایی مانند نمایش «خانه امن» با دستمزدی حداقلی در آمریکا به زندگی هنری خود ادامه می‌دهد. از نگاه تحلیلگران، حضور در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی برای هنرمندانی که طی سال‌های فعالیتشان از ایران مهاجرت کرده‌اند، بازگشت به نقطه صفر است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

خانه امن؛ صحنه تئاتر یا مأموریت اجاره‌ای؟

فرخ‌نژاد پیش‌تر در گفت‌وگویی با «تی‌وی پلاس» ادعا کرده بود که برای تأمین زندگی خانواده‌اش ماهیانه ۱۰ هزار دلار ارسال می‌کرده، اکنون پرسش جدی مطرح می‌شود: آیا او می‌تواند با حضور در پروژه‌های پراکنده نمایشی، همچون نمایش «خانه امن»، به چنین سطحی از درآمد در آمریکا دست یابد؟

منتقدان در فضای مجازی بر این باورند که فرخ‌نژاد همچنان یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار است. آنها معتقدند او نتوانسته از درآمدهای کلان خود در ایران چشم‌پوشی کند و در آمریکا نیز با پروژه‌هایی همچون نمایش «خانه امن» معادل درآمد خود را بازتولید می‌کند. نمایش «خانه امن» در سالگرد حوادث ۱۴۰۱ در چند شهر آمریکا روی صحنه رفت.

برای یافتن سرنخ‌هایی از «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و نیز برای زیر سؤال بردن پروژه‌های سلطنت‌طلبان، می‌توان به همکاری مشترک او با «علیرضا امیرقاسمی» در قالب نمایش «خانه امن» اشاره کرد؛ همکاری‌ای که از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است.

امیرقاسمی – فرخ‌نژاد؛ پروکسی‌های جدید در آمریکا

«علیرضا امیرقاسمی» با فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری خود در خارج از کشور، به‌ویژه در ایالات متحده، جایگاه ویژه‌ای در میان جامعه ایرانیان مهاجر یافته، با این حال، اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی او گاه با واکنش‌های منفی مواجه شده و نشان‌دهنده پیچیدگی‌های هویتی، سیاسی و امنیتی او در دوران پس از مهاجرت است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

برای اثبات اجاره‌ای بودن او کافیست چند اظهارنظر فرخ‌نژاد را بررسی کنیم.

۱- تلویزیون لس‌آنجلسی «طپش» ـ که جز پخش موزیک ویدئو، موسیقی لس‌آنجلس و گفت‌وگو با خوانندگان ساکن این شهر برنامه دیگری پخش نمی‌کرد. یک روز داغ تابستان ۱۳۸۴، بسیاری از مخاطبان این شبکه انگشت حیرت به دهان گزیدند. مجری و گرداننده اصلی این شبکه مهمان ویژه‌ای داشت که باهمه حاضران در این شبکه متفاوت بود. نادر طالب‌زاده از چهره‌های تصمیم‌ساز شبکه «پرس تی‌وی» در این شبکه حاضر شد و با امیرقاسمی درباره وضعیت ایران سیاسی پسا احمدی‌نژاد گفت‌وگو کرد.

علیرضا معتمدی کارگردان فعلی سینما و روزنامه‌نگار سابق شرحی بر این گفت ‌وگو در یکی از مجلات نوشته و طالب زاده در گفت‌وگو با مشرق این موضوع را تصدیق کرد. پیام تغییر اوضاع سیاسی ایران پس از دوم خرداد توسط طالب زاده در این برنامه مورد بررسی قرار گرفت. هدف طالب‌زاده ادامه تعامل ایرانیان خارج از کشور با دولت تازه بر سرکار آمده محمود احمدی‌نژاد بود، سیاست طرح‌ریزی شده‌ای که بعدا توسط نزدیکان احمدی‌نژاد در قالب همایش‌های مختلف ادامه پیدا کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۲- امتداد رابطه طالب‌زاده و مدیر این شبکه در ویژه‌برنامه شب یلدا، نمود پررنگ‌تری پیدا کرد. امیرقاسمی با اشاره به سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۷ در دانشگاه کلمبیا که گفته بود «ما در ایران هم‌جنس‌گرا نداریم»، هم‌جنس‌گرایان را افرادی بیمار خطاب کرد. این اظهارات او با انتقادهای شدیدی از سوی ایرانیان در آمریکا مواجه شد. برخی معتقد هستند که این واکنش امیرقاسمی تاثیرپذیرفته از هادی رسانه‌ای او، نادرطالب‌زاده بود که با تیم رسانه‌ای احمدی‌نژاد همکاری می‌کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۳- تعاملات مدیر و مجری شبکه طپش در دوره احمدی‌نژاد بسیار افزایش یافت و او از جمله افرادی بود که مسئولیت اکران فیلم‌های سینمای ایران در لس آنجلس برعهده گرفت و ویدئوهای تبلیغاتی فراوانی درباره نمایش‌های مکرر این فیلم‌ها در آمریکا از شبکه طپش منتشر شد. البته رابطه محمدرضاشریفی‌نیا با مدیر این شبکه را نباید نادیده گرفت.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۴-حضور پرستویی به بهانه نمایش مستند «داستان‌های هزار و یک روز» در آمریکا در اردیبهشت 1401 با اعتراضات علیه این بازیگر تبدیل به یک جنجال امنیتی شد اما امیرقاسمی از این بازیگر حمایت کرد و معترضان را به عضویت در گروه مجاهدین خلق متهم نمود.

این اظهارات با واکنش‌های منفی گسترده‌ای علیه او مواجه شد و رسانه‌های داخلی ایران نیز به پوشش آن پرداختند. کما اینکه بر اساس اخبار غیررسمی اف‌بی‌آی قصد بازداشت پرستویی را داشت و این اخبار توسط یکی از همسایگان امیرقاسمی که در این نهاد مشغول به کار است به او منتقل می‌شود و او در کمتر از ۴۸ ساعت پرستویی را از آمریکا خارج می‌کند.

این مستندات زمینه بررسی همکاری فرخ‌نژاد پس از خروج از ایران و همکاری با علیرضا امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند. بسیاری اعتقاد دارند حتی زمانی که فرخ‌نژاد همچنان در ایران فعالیت می‌کرد، در سفرهایش به آمریکا رابطه تنگاتنگی با مجری و تهیه کننده شبکه طپش داشته است و این رابطه آنقدر صمیمانه بود که تبادلات این دو در قالب پیاده‌روی ورزشی، قبل از خروج کامل او، هیچگاه قطع نمی‌شد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم
تصویر مسعود جمالی در کنار علیرضا امیرقاسمی

منبعی آگاه به مشرق می‌گوید، مسعود جمالی شریک همیشگی امیرقاسمی در دبی ازدواج می‌کند و به اصرار همسرش به ایران سفر می‌کند. این منبع آگاه می‌گوید امان‌نامه جمالی از نهادهای ناظر توسط حمیدفرخ‌نژاد اخد شده است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

شورش‌ها از کف‌ خیابان‌های تهران، تبدیل به همایش‌های لس‌آنجلسی شد؟

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود. پازل‌های زیادی برای اثبات همکاری امنیتی مشترک این دو وجود دارد. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود.

گفت‌وگوی آرین ریسباف، مجری شبکه صدای آمریکا، با عوامل این نمایش نیز ابعاد تازه‌ای از ماجرا را آشکار ساخت و بار دیگر موضوع «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و شریک امنیتی او امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند.

در این گفت‌وگو ریسباف در قالب طرح سئوالی به نمایندگی که نمایش خانه امن در آمریکا را دیده‌اند می‌گوید:

«یکی ازتندترین نقدهایی که به نمایش می‌شود این است که گره کار به دست مردم گشوده نمی‌شود و به دست یک نیروی امنیتی گشوده می‌شود، به نوعی نگاه اصلاح‌طلبانه در نمایش وجود دارد. »

در یکی دیگر از بخش‌های این نمایش اشاره به تجاوز نیروهای امنیتی با بطری نوشابه می‌شود. اتهامی که سال ۱۳۸۸ برای مواجهه با نیروهای امنیتی ساخته شد و در دستورالعملی نانوشته قرار شد که بسیاری از فیلم‌ها و سریال سینمایی کمدی این موضوع را هجو کنند تا این پروژه دروغ با شکست مواجه شود.

به عنوان نمونه این شوخی در فیلم مستقل بخارست وجود دارد و فرخ‌نژاد همین شوخی که برآمده از دستورالعمل‌های امنیتی غیررسمی داخلی را در نمایش خانه امن به روایت فرشید منافی استفاده می‌کند.

طرفدار شورش زن، زندگی، آزادی، جاانداز مفهوم گشت ارشاد

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی کسی آشکارا مهره نهادهای خاص باشد و در اتاق‌فکرهای آنان حضور داشته باشد به مهره ثابت تمامی پروژه‌های حکومتی و غیرحکومتی تبدیل می‌شود. در سینمای کمدی شوخی با بسیاری از مفاهیم به جااندازی آنان کمک می‌کند. فرخ‌نژاد بازیگر و یکی از تهیه کنندگان فیلم غیروابسته «گشت‌ارشاد»، با زبانی کمدی، به دنبال جاانداختن گزاره گشت ارشاد در افکار عمومی بود.

پروژه «خانه امن» فرخ‌نژاد- امیرقاسمی هم از جهتی ادامه همان پروژه سقوط در ایران است. فرخ‌نژاد مسئول جااندازی برخی مفاهیم امنیتی است و امکان دارد که ماهیانه ۵۰ هزار دلاری برای چنین اجراهایی همچنان برقرار باشد و گرنه چه کسی می‌توانست با درآوردن صداهای عجیب و یک گریه تصنعی موجب خندیدن ایرانیان سراسر دنیا به آخرین همایش سلطنت‌طلبان و رضاپهلوی شود، کمدین خوبی مثل فرخ‌نژاد می‌تواند برای چنین اجرایی که بیش از ۵۰ فیلم سینمایی در دنیا بیننده داشته باشد و در مسیر تخریب پهلوی اثرگذار بوده و همچنان ماهیانه چند هزار دلاری خود را دریافت کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

آیا جدال پلت‌فرم‌ها با ساترا شبیه دعواهای خانه سینما خواهد شد؟

آیا جدال پلت‌فرم‌ها با ساترا شبیه دعواهای خانه سینما خواهد شد؟



اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.

به گزارش مجاهدت از مشرق، با تغییر رویکرد دولت‌ها از تصدی‌گری به تنظیم‌گری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیت‌ها در عرصه‌های گوناگون، نقش نهادهای تنظیم‌گر بسیار برجسته شده است. اگرچه در عرصه‌هایی مانند رسانه بویژه رسانه‌های نوین، دنیا با استفاده از ظرفیت‌های مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصه تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، اما همچنان نقش نهادهای تنظیم‌گر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیده همگرایی و کمرنگ‌شدن مرزهای حوزه‌های رسانه‌ای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیم‌گر لحاظ شده است.

تمام آن منازعات و مناقشات میان خانه سینما و مدیران سازمان سینمایی وقت نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانه‌سینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمی‌آید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمی‌دانست؛ نکته‌ای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانه‌سینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند.
مدت‌ها خبرهایی از ساترا به عنوان یک نهاد تنظیم‌گر به گوش می‌رسید که قرار است مجمع صنفی را راه بیندازد. البته که این اتفاق می‌تواند سبب تعارض‌های بسیاری شود.همچنین وجود یک مجمع صنفی شاید حتی یک رقیب جدی برای انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط محسوب شود و شاید مشابه این اتفاق را در همان دوره‌ای شاهد بودیم که عسگرپور مدیرعامل خانه‌سینما بود و به نوعی می‌توان به سبب فعالیت‌های صنفی‌اش به عنوان مرد روزهای سخت هم شناخته می‌شود؛ روزهای سختی که در اواخر دولت دهم فضای سینما را چنان تنگ کرد که منجر به تعطیلی خانه‌سینما شد.

تاریخ به خاطر خواهد داشت که ایستادگی و سماجت محمدمهدی عسگرپور در مقام مدیرعامل این نهاد صنفی با همراهی و همدلی اکثریت قریب اتفاق اهالی سینما چطور نتیجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانه‌سینما شد.اگر خاطرتان باشد، در ابتدای دهه ۹۰ عملکرد خانه‌سینما و تغییر اساسنامه‌ آن با انتقاد شدید جواد شمقدری در معاونت سینمایی همراه شد و به نوعی موجبات تعطیلی خانه‌سینما را فراهم کرد اما این تلاش‌های بی‌وقفه عسگرپور مدیرعامل و هیأت‌مدیره وقت خانه‌سینما به همراه بیانیه‌های تند و تیز اکثر اهالی سینما بود که مانعی شد بر انحلال دایمی آن. جدال‌های کلامی عسگرپور با شمقدری و سیدمحمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که بعضی از آنها در رسانه‌ها منتشر می‌شد، یادتان هست؟

«خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یکسال از مسئولیت‌تان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتن‌شان چندان پیش‌زمینه و تجربه خاصی لازم ندارد، بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید.» (نامه عسگرپور به وزیر ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)

«در این نامه ادبیاتی از توده‌مسلک‌های سابق و لیبرال‌منش‌های امروز دیده می‌شود که سعی می‌کنند خشم و عصبانیت ناشی از عدم موفقیت‌های سیاسی‌شان را جبران کنند. هم‌صدایی و استقبال رسانه‌های بیگانه از این اقدام نیز خود قابل تأمل بود! خدا را شکر در جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که حتی هتاکان و بی‌ادبان هم به نامه‌پراکنی بپردازند. از آنجا که پاسخ هتاکان در نزد عاقلان خاموشی است، در مقام پاسخگویی برنمی‌آییم. فقط جهت روشنگری چند مطلب ذکر می‌شود…» (پاسخ شمقدری به نامه عسگرپور۱۰ مهر ۸۹) و…

تمام این منازعات و مناقشات نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانه‌سینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمی‌آید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمی‌دانست؛ نکته‌ای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانه‌سینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند. از آن روزها که بگذریم، حالا در دولت سیزدهم انگار تمام آن وقایع و اتفاقات دوباره تکرار می‌شود؛ با این تفاوت که این‌بار کار برای عسگرپور به مراتب سخت‌تر از ابتدای دهه ۹۰ است. اگر آن زمان تمرکز او بر ممارست از کیان خانه‌سینما بود و صرفاً با تیم جواد شمقدری در سازمان سینمایی طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سینما و هنرمندان دفاع می‌کند.

حکایت یک ماجرای مسبوق به سابقه!

عسگرپور دبیر انجمن نمایش ویدیویی در خصوص تلاش ساترا برای گسترده‌تر کردن زمینه فعالیت خود با برگزاری مجمع و شکل‌دهی شورا و تدبیر انجمن در مقابل آن گفت: شبیه همین اتفاق در حوزه سینما نیز رخ داد.

در سال‌های ۱۳۸۹ و ۹۰، مسئولان وزارت ارشاد وقت در مقابله با خانه‌سینما آمدند و گفتند که فعالیت شما خیلی برای ما مهم است و می‌خواهیم با هنرمندان در ارتباط باشیم، ولی بهتر است صنف کنار برود و افراد یکی‌یکی جذب شوند. در آنجا هم گفتند هر کسی که می‌خواهد، می‌تواند ثبت‌نام کند و ممکن است نوبت به شما نرسد و…. این موجب شد عجله‌ای در میان گروهی از سینماگران به‌وجود آید. البته اغلب سینماگران متوجه شدند که این کار شکل قانونی ندارد و وارد این جریان نشدند.

همان‌طور که اکنون ساترا که با ردیف بودجه و نه قانون اداره می‌شود، تقریباً با همان شیوه عمل می‌کند. مجموعه صداوسیما می‌تواند نهادهای درونی مربوط به خود را مدیریت کند. بنابراین اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.

وی اعتقاد دارد چنین نهادی که با ابهامات قانونی قصد دارد فعالان پلتفرم‌ها را جذب کند و مجمع عمومی تشکیل دهد، اسمی هم روی این مجمع عمومی نمی‌تواند بگذارد: موقعیت چنین است که یک مسئول تصمیم می‌گیرد مثلاً هفت یا هشت نفر از فعالان صنف را در کنار خود جمع کند، اما از آنجا که این کار مبنای قانونی ندارد، با آمدن مدیر بعدی وضعیت می‌تواند کاملاً تغییر کند. حالا ممکن است همکاران ما شتاب‌زده عمل کنند و بگویند ما باید برویم و اگر نرویم اوضاع بد می‌شود؛ در سینما نتیجه این بود که هرچه سینماگران بیشتری رفتند، اوضاع سخت‌تر شد.
همچنین مهدی کوهیان حقوقدان، از منظر حقوقی در خصوص اقدامات اخیر ساترا گفت: برنامه ششم توسعه همه‌چیز را روشن کرده و گفته است کل ماجرا باید به سازمان‌های مردم‌نهاد و رگولاتوری از بخش دولتی واگذار شود.
وی ادامه داد: آیین‌نامه را هم که خود آقای رئیسی ابلاغ کردند و یک سال به صداوسیما و ارشاد وقت دادند که تصدی‌گری‌ها و صدور مجوزها را به سازمان‌های مردم‌نهاد واگذار کنند.او معتقد است بسیاری از عقب‌نشینی‌های اعضای صنف در مقابل فشارهای ساترا به‌دلیل ناآشنایی با محدوده اختیارات است.

اتحاد اعضا موجب قوی‌تر شدن صنف می‌شود!

نوروزی بازرس انجمن نمایش ویدیویی گفت: آنچه که می‌تواند موجب قوی‌ترشدن صنف شود، اتحاد میان اعضاست؛ پلتفرم‌ها و شرکت‌های فعال در عرصه VOD با اتحاد و کنار هم قرار گرفتن می‌توانند به یاری هم بیایند و موجب پیشرفت شوند. فراز و فرودهایی همواره بوده است، اما باید بتوانیم چالش‌های عرصه تنظیم‌گری را به کمترین میزان برسانیم. اینکه بتوانیم موفقیت‌های بیشتری به‌دست آوریم، نیازمند این است که محکم‌تر از قبل کنار هم باشیم. اعضا به‌واسطه همین همنشینی‌ها می‌توانند از مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، بگویند و این به‌ اشتراک‌ گذاشتن اتفاقات در انجمن می‌تواند منجر به ارائه پاسخ‌های محکم‌تر شود.

البته در این میان مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس ضمن انتقاد از اقدام جدید ساترا برای تشکیل مجمع «رصتا»، در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار توضیح درباره روند شکل‌گیری این مجمع شد.

او در این نامه نوشت که سازمان صداوسیما نیز در حالی به‌عنوان فراگیرترین رسانه کشور از امواج این تغییرات متأثر گردیده است که در دوره جدید مدیریت این سازمان از یک سو شاهد افت محسوس کیفیت برنامه‌های تولیدی این سازمان هستیم و از سوی دیگر به‌دلیل اتخاذ سیاست‌های انحصارگرایانه و سراسر غلط در موضوع تنظیم مقررات صوت و تصویر از طریق تأسیس سازمانی به نام ساترا بدون طی مراحل و ضوابط قانونی، شاهد آن هستیم که تلاش داشته و دارد تا شرکت‌های ارائه دهنده محتواVODها را تحت فشار قرار داده و تا مرز فیلترینگ بکشانند که با ایستادگی ریاست محترم جمهوری، دستگاه قضا و مجلس شورای اسلامی ناکام مانده است.

همچنین توانگر در ادامه ضمن گلایه از ایجاد یک نهاد صنفی نوشته است که در جدیدترین تحرکاتی از این جنس فشارها، سازمان صداوسیما همه تلاش خود را بر آن نهاده که در کنار نهاد غیرقانونی ساترا، یک نهاد به اصطلاح صنفی، با حضور شرکت‌هایی که برای آنها مجوز صادر کرده است، ایجاد کند.

دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری

او نتیجه این فرایند غلط راه‌اندازی رگولاتوری را مقابل بخش خصوصی و دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری در کشور از سوی این سازمان دانست و در ادامه نامه نوشت که اساساً ساترا با مجمع صنفی مذکور تعارض منافع دارد و چگونه ممکن است یکی به این شکل نادرست، حامی و در عمل متولی تشکیل مجمع دیگری باشد!؟

توانگر در پایان نامه نوشت که با توجه به آنکه ساترا، عجولانه و با وجود مخالفت‌های فراگیر بسیاری از شرکت‌ها و مجامع صنفی فعال این حوزه، در حال تأسیس غیرقانونی مجمع مذکور با دادن فراخوان و برگزاری انتخابات برای تعیین هیأت رئیسه آن است، خواهشمند است در پاسخگویی به سؤالات سه گانه فوق‌الذکر تسریع فرمایید.البته پیش از این سعید مقیسه رئیس ساترا بخشی از این ممیزی‌ها را ناظر به سیاست‌های محتوایی دانست و گفت: ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کرده‌ایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بی‌دلیل برای مخاطب پخش نکند، مورد سؤال واقع می‌شود.

گاهی اتفاقی رخ می‌دهد، مشکل فنی پیش می‌آید و گرفتاری‌ای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع می‌شود که ما ورود می‌کنیم.همچنین در ادامه مقیسه خود را لزوماً مرجع تصمیم‌گیری در این موارد ندانست و گفت: ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خراب‌کننده صنعت است.حتی اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد، ما به روش‌های مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.

صدا و سیما مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر

از طرفی پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما درباره جایگاه قانونی ساترا عنوان کرد که اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را به‌عنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان که به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد، در سال ۱۳۷۹ دستور العمل‌ها را به‌صورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.

همچنین وی در حاشیه اختتامیه جشنواره «پژواک» در پاسخ به سؤالی درباره پخش سریال‌های خانگی از تلویزیون گفت: برخی از طرح‌هایی که به ساترا ارائه شده کاملاً با اولویت‌های فرهنگی جامعه ، ضرورت‌ها و نیازهای فرهنگی جامعه منطبق است. آنچه که ذائقه فرهنگی و سالم جامعه به آن نیاز دارد و ما هم اینها را با دوستان‌مان در ساترا بررسی کرده‌ایم،این که هم طرح‌های اینچنینی را تشویق کنند و هم اگر طرح‌های اینچنینی وجود دارد به حوزه‌های مختلف سیما معرفی شود. اگر حتی امکان داشته باشد مشارکت در تولید آنها برای تبلیغ و ترویجش هم وجود دارد. البته جبلی اضافه کرد: ما به شیوه‌های مختلف هم مشارکت می‌کنیم، هم تبلیغ و ترویج و هم تیزرهای آنها را در سیما خواهیم داشت و حتی می‌توانیم حق پخش آنها را خریداری کنیم. تا الان مورد خاصی اسم نبرده‌اند اما اخبار خوبی می‌رسد که طرح‌های خوبی رسیده است. به محض اینکه کارهای فاخری که قابل حمایت و پشتیبانی است وجود داشته باشد به این وعده عمل می‌کنیم.
همه این ماجرا ادامه داشت تا اینکه حسین زارعی در خبرها از تشکیل مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران و رأی‌گیری توأمان حضوری و برخط این مجمع در ششم اردیبهشت‌ماه خبر داد.
او عنوان کرد: این مجمع به‌نوعی نهاد صنفی تصمیم‌ساز در حوزه رسانه‌های صوت‌ و تصویر فراگیر است و اعضای آن همه ۳۶۷ رسانه‌ای هستند که از ساترا مجوز دارند. البته زارعی این مجمع را در تحقق منافع عمومی جامعه در حوزه حاکمیتی و کاربران دارای نقش عمده‌ای دانست و منشأ خیر وبرکت برای کاربران و البته ساترا عنوان کرد.همچنین او معتقد است که رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر با تشکیل این مجمع، هویت و نقشی تأثیرگذار پیدا می‌کنند.

زمان گذشت و در تاریخ مذکور یعنی ششم اردیبهشت مراسم انتخاب اعضای شورای راهبری مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران با حضور رئیس و مدیران ساترا و نماینده سازمان بازرسی کل کشور و با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌صورت برخط و با حضور فیزیکی تعدادی از سکوهای دارای مجوز برگزار شد و شاهد اعلام تعدادی از اسامی در آن بودیم که بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از: مهدی شاملو مدیر رسانه آنتن، لیلا آمره مدیر رسانه هابینا، آرش دارابیان مدیر رسانه اپیزود، امیر رضاخانیان مدیر رسانه گپ فیلم، محمدعلی طهرانچی مدیر رسانه بادصبا، فرزاد آذری‌پور مدیر رسانه هاشور، سامان مرادحسینی مدیر رسانه روستا تی‌وی و امیرحسین حیدری مدیر رسانه تماشاخونه.

همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران ده‌نمکی از رسانه‌های آریو و اسپرت پلاس به‌عنوان عضو علی‌البدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.

البته سعید مقیسه رئیس ساترا پیش‌تر از حضور نمایندگان اعضای شورای راهبری مجمع رصتا در شورای صدور مجوز تولید، شورای صدور مجوز انتشار، شورای حمایت‌های محتوایی مانند توزیع بسته‌های محتوای سازمانی، شورای حمایت‌های دولتی مانند توزیع بودجه‌های دولتی مانند تبصره ۶ و مانند آن، شورای صندوق تسهیلات، شورای حمایت‌های اختصاصی ساترا مانند بهره‌مندی از تسهیلات مجموعه آومیک، شورای داوری و میانجیگری برای رفع اختلاف‌های احتمالی بین مجوزگیرندگان یا عوامل تولید، شورای رسیدگی به تخلفات، شورای تدوین مقررات، شورای تنظیم‌گری داده‌محور و فناوری، شورای تعیین صلاحیت حرفه‌ای، شورای رقابت ساترا، شورای نمایشگاه و جشنواره «رصتا»، شورای ارزیابی و رتبه‌بندی رسانه‌ها، شورای سواد رسانه، شورای ممیزی بعد از انتشار و شورای نقشه بازار خبر داده بود.۷۶ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌عنوان کاندیدای عضو شورای راهبری مجمع رصتا ثبت‌نام کرده بودند که با انصراف ۲ سکو از سکوهای کاندیدای عضویت در شورای راهبری مجمع رصتا، انتخابات این مجمع در تاریخ ششم اردیبهشت ماه با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا برای انتخاب هشت عضو اصلی و ۲ عضو علی‌البدل شورای راهبری مجمع رصتا از میان ۷۴ کاندیدای قطعی برگزار شد.همانطور که انجمن صنفی که همزمان در زمان مدیریت عسگرپور به‌عنوان مدیرعامل خانه سینما تشکیل شد و با گذشت سال‌ها خبری از فعالیت آن انجمن نیست، بعید نیست که این بار هم عسگرپور برنده میدان باشد و مجمعی که از سوی ساترا تشکیل شد، با شکست روبه‌رو شود.باید منتظر ماند و نتیجه فعالیت‌های مجمع صنفی ساترا را رصد کرد، اما به نظر می‌رسید که ساترا باید همه فعالیت‌هایش را در همان مجموعه‌اش انجام می‌داد، چرا که تاریخ ثابت کرده است تشکیل و وجود چنین مجامع صنفی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند جز آنکه باگ‌های قانونی بسیاری را پیش پای صنوف قرار دهند.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا جدال پلت‌فرم‌ها با ساترا شبیه دعواهای خانه سینما خواهد شد؟

آیا جدال پلت‌فرم‌ها با ساترا شبیه دعواهای خانه سینما خواهد شد؟ بیشتر بخوانید »

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد


** خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سریال های بسیاری ساخته شدند که هر کدام از بُعدی به انقلاب ورود کردند و هر کدام با زاویه دید کارگردان و نویسنده ساخته شده اند. از معمای شاه گرفته تا فرار بزرگ و انقلاب زیبا و میعاد در سپیده دم و کیمیا و سریال های دیگری که در این مقال نمی گنجد.

اما این شب ها و با شروع دهه فجر سریال «روزهای ابدی» از شبکه یک سیما پخش می شود. این سریال که به ماجرای نفوذ آمریکا  در ایران و منطقه هایی نظیر گنبد،‌کردستان، تهران و … می پردازد، با زاویه دید جدیدی انقلاب اسلامی ایران را روایت می کند.

شخصیت «مهدی» در این سریال ایفاگر یکی از نقش های اصلی و جوان اول انقلابی قصه ای است که جواد شمقدری آن را نویسندگی و کارگردانی می کند. با «امین اسکندریان» بازیگر این نقش درباره دغدغه هایش در اجرای نقش جوانی انقلابی و بازی در چنین نقشی گفت و گو کردیم.

 

** آقای اسکندیان بازخوردها تا به الان به چه صورت بوده است؟

-نقدهایی که به بازی من می شود خوب بوده است و از آنجایی که روی بازی خودم متمرکز هستم سعی می کنم برای آینده ام کمک بگیرم.

** به هر حال انتخاب بازیگران نقش های اصلی سریالی که به انقلاب و ماجراهای قبل از آن برمی گردد کار ساده ای نیست. شما چطور برای این نقش انتخاب شدید؟

-سال ۹۰ تئاتری برای جشنواره تئاتر فجر بازی می کردم و همان جا با علی رجایی که بازیگر هستند آشنا شدم و او قبلا در کارهای آقای علی اکبری بازی کرده بود. بعد از مدتی طی اتفاقی دوستم متوجه می شود که آقای علی اکبری دنبال بازیگر نقش مهدی برای این سریال هستند و عکس من را به ایشان نشان می دهد. صبح فردای همان روز به دفتر رفتم و با آقای شمقدری و علی اکبری صحبت کردم و همانجا ۵ بار تست بازی و گریم گرفتند که تست های سختی هم بود و بعد از آن برای این نقش انتخاب شدم.

** در سریال هم ۵ گریم مختلف دارید؟

-ما در سریال در چند برهه از زمان مهدی را می بینیم که از جوانی اش آغاز می شود و در ادامه به اتفاق های پایان داستان می رسد. در برهه ای بدون ریش و مو است و در زمانی هم با ریش و موی بلند و زمانی هم ریش و موی کوتاه که همه این گریم ها هنر دست آقای داریوش صالحیان بود.

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

 

** کلیت این سریال کمتر از یکسال می گذرد و سن مهدی بالاتر نمی رود.

-بله درست است تا همان سال ۵۸ قصه روایت می شود و همان ریش و موی بلندی که می بینیم پایان کار است.

** با توجه به اینکه این سریال اولین بازی شما در قالب تصویر است، اولین گزینه ای که برای حضور در یک سریال برایتان اهمیت داشت، چه بود؟

-من سالیان سال است که تئاتر بازی می کنم و خیلی دوست داشتم با نقش اصلی یک سریال معرفی شوم. البته قبلا کار تصویری انجام داده بودم اما خب خیلی دیده نشد در سال ۷۹ سریال آوایی در گلستان را بازی کرده بودم و بعد از آن چند فیلم کوتاه و یک فیلم سینمایی بازی کرده بودم.

آقای علی اکبری هم که در سینما و تلویزیون ما در جه یک هستند و چهره های مختلفی را به سینما معرفی کردند و نام ایشان که آمد سراپا گوش شدم. نقش مهدی برایم خیلی جذاب بود و اتفاق های عجیب و غریبی در خلال قصه برای مهدی می افتد و همه چور احساسات و موقعیت های بازیگری را تجربه می کند و همین برای خود من هم چالشی بود که ببینم می توانم از عهده ایفای این نقش بربیایم.

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

 

** یعنی می خواهید بگویید نقش سنگینی بود؟

-بله خیلی نقش سنگینی بود. بار سریال ۴۴ قسمتی بر دوش شخصیتی است که باید این بار را تا پایان به مقصد برساند. در این سه سال ضبطی که داشتیم خیلی تلاشم را به کار بستم تا نقش خوبی را ارائه دهم و حالا این را نمی دانم چقدر در بازخوردهای مردم موفق بوده ام.

** به هر حال یکی از گزینه هایی که در این سریال وجود دارد قصه کار است. برای اغلب بازیگران داستان و فیلم نامه از اهمیت بالایی برخوردار است درحالی که برخی بازیگران در چنین آثاری حضور نمی یابند.

-خود نقشی که بازی کردم بیش از هر موضوع و یا شایعه دیگری که در سینما و تلویزیون وجود دارد، برایم مهم بود. اینکه نقش چقدر جای بازی و مانور دارد برایم اهمیت دوچندانی داشت و سعی کردم صرفا روی کارم بدون حواشی ای که دیگران می گویند، تمرکز کنم.

** شخصیت مهدی در بستر انقلاب رشد می کند،‌ فعالیت می کند و شکل می گیرد،‌ با توجه به اینکه شما در زمان انقلاب حضور نداشتید، چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشت؟

-در کل بازی کردن در کارهای تاریخی برای همه بازیگران جذاب است چونکه هیچ ذهنیتی از آن زمان ندارند. برای مثال آقای میرباقری سریال امام علی (ع) را می سازد و بازیگران به این دلیل که متن موجود را برای اولین بار می شنوند برایشان جذاب است و از سویی آنها را با چالشی مواجه می کند که ببینند از عهده ایفای چنین نقشی برمی آیند یا نه؟ برای سریال روزهای ابدی هم چنین اتفاقی افتاد و زمان انقلاب و قبل و بعد از آن یک برهه ای از تاریخ است که در کشور ما رخ داده و من به این دلیل که آن زمان از تاریخ را ندیدم، خیلی برایم جالب بود که ببینم می توانم از پس آن بربیایم و یک کار تاریخی بازی کنم. در ادامه خیلی خودم را درگیر آن حال و هوا کرده بودم.

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

 

** از چه طریقی با حال و هوای آن روزهای انقلاب آشنا شدید؟ با فردی مشورت کردید یا به فیلم و کتاب بسنده کردید؟

– از روزی که فیلم نامه را خواندم تا روز شروع ضبط یک ماه زمان داشتیم و در این زمان خیلی تحقیق کردم و با افراد مختلف صحبت کردم به این خاطر که ما آدم های آن زمان را ندیده بودیم و باید ریز شخصیت هایشان را متوجه می شدیم. همچنین فیلم های بسیاری درباره دانشجوهایی که سفارت آمریکا را تسخیر کردند، دیدم و خیلی خودم را درگیر این کرده بودم که آدم های آن زمان چه حس و حالی داشتند و اصلا چی شد که چنین تصمیم هایی گرفتند تا چنین کارهایی را انجام دهند؟

** یعنی تفکر این افراد برای شما جذابیت داشت؟

بله دقیقا درست است. دوست داشتم بدانم چه نوع تفکری داشتند و سیر و سلوک و راه و روش زندگی شان چطور بوده است و همه اینها چالش هایی بود که برایم جذابیت داشت. در تمام صحنه ها تمام فکر و ذکرم این بود مهدی در آن دوران زندگی می کند با امینی که در عصر حاضر زندگی می کند خیلی تفاوت دارد و خیلی سعی کردم ببینم مهدی چه طور فکر می کند حرف می زند و یا وقتی در یک موقعیتی قرار می گیرد، چطور راه می رود؟ سعی کردم از خودم دورش کنم و واقعا به دلیل سال های زیادی که از انقلاب گذشته و من هم آن دوران را ندیدیم، آدم های آن زمان را نمی شناسم و به همین دلیل سر صحنه هم سعی می کردم بیشتر روی شخصیت این فرد و تمام موقعیت هایی که مهدی در آنها قرار می گیرد، تمرکز و تحلیل شخصیت کنم.

** این شخصیت در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ما به ازای بیرونی داشته یا نه و نماینده یکی از انقلابی هایی است که در آن زمان می زیسته؟

-نه مهدی شخصیت بیرونی ندارد و کاملا تخیلی است و آقای شمقدری آن را خلق کردند. البته که با ایشان صحبت می کردم گفتند این شخصیت را از چند شخصی که در آن زمان زندگی می کردند الهام گرفتند.

** تا به حال خودتان را به جای شخصیت مهدی قرار دادید؟ که اگر جای او بودید چه می کردید؟

-مهدی پسر با جنب و جوشی است و من خیلی آرام هستم. مهدی شجاعت بسیاری دارد و واقعا نمی دانم که اگر به جای او بودم به کردستان و گنبد می رفتم یا نه؟

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

 

** چقدر برای اجرای این نقش حساسیت وجود داشت؟

-حساسیت دارد چونکه موضوع سریال به شدت حساس است و ما هم سعی می کردیم تا این حساسیت ها را شناسایی کرده و به درستی  اجرایش کنیم و اینها به کمک آقای شمقدری و علی اکبری پیش رفت.

** از ابتدای پخش این سریال نقدهای زیادی از دور و اطراف شنیده می شود که بخشی از آنها منصفانه نیست. خودتان این نقدها را شنیدید یا دنبال می کنید؟

-نظر شخصی ام این است که وقتی بازیگر کارش را انجام می دهد، هر حرفی که بزند توجیه کارش است. اما تا همین جا هم باید بگویم نقدهایی که به بازی من شده است، خیلی منصفانه نیست. چون نقدهایی که به کلیت کار شده است را من نباید پاسخ بدهم. به هر حال این اولین تجربه بازیگری من در چنین پروژه بزرگی بود و فشارهای روحی و روانی زیادی روی من وجود داشت و به نظرم باید کمی مهربان تر با هم برخورد کنیم. چه انتظاری داریم از پسری که در سن ۲۷ سالگی برای اولین بار نقش اصلی یک سریال را بازی می کند همه چیز تمام باشد؟ بازیگری خیلی به تجربه متکی است و شما باید حداقل ۱۰ فیلم بازی کنید تا کسی به شما نقد نکند. البته که دلخور نشدم و به هر حال نقد است و نظر هر فردی برای من قابل احترام است و من هم باید تلاش بیشتری می کردم تا جای این نقدها را در زندگی ام نبینم.

** پروسه تصویربرداری این سریال چند سال بود؟

-حدود سه سال مشغول ضبط بودیم و جوانی که تازه آمده و ذوق و انگیزه دارد ممکن است این مدت زمان و فشارها روی او تاثیر بگذارد. خیلی تلاش کردم این شخصیت همه جا به یک شکل نباشد و دلم می خواست فراز و فرود داشته باشد و در هر موقعیتی یک نوع رفتاری از او بروز دهد.

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

 

** برای اولین بار در یک سریال به پروژه نفوذ امریکایی ها در ایران پرداخته شده است. چقدر این بخش برای مخاطبان جذابیت داشت؟ و چقدر توانست تاثیرگذار باشد؟

-من خیلی سوادش را ندارم و علوم سیاسی نمی دانم و صرفا روی بازیگری ام تمرکز دارم و به این خاطر که سواد سیاسی ندارم نمی توانم این اتفاق ها را تحلیل کنم.

** این سریال یک سال پیش در قالب 10 قسمت و تحت عنوان «خط تماس» در دهه فجر از همین شبکه پخش شد. فضای آن ده قسمت با این سریالی که این شب ها می بینیم متفاوت بود؟

-قرار بود پخش کل سریال در سال گذشته باشد و به دلیل اینکه چند ماهی سریال متوقف شد تصمیم بر آن شد که ده قسمتی را برای دهه فجر ارائه دهیم به همین جهت در «خط تماس» کمی داستان تغییر کرد اما کلیت آن در راستای یک هدف بود.

* سخت ترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام سکانس بود؟

-همه سکانس هایم از لحاظ اجرایی به شدت سخت بود. البته یک سری سکانس ها از نظر روحی و برخی از نظر جسمی برایم سخت بود. در قسمت اول یادم است از کوه بالا می رفتم و شیب کوه نود درجه بود و اگر پایم سر می خورد قطعا اتفاقی برایم می افتاد.

** به تازگی تهیه کننده و کارگردان ها به جوان های بازیگر اعتماد می کنند شما نیز با همین اعتماد در این سریال بازی کردید.

-خیلی کار خوبی است. البته در دهه ۷۰ و ۸۰ این اتفاق رخ داد و شهاب حسینی پارسا پیروزفر و فریبرز عرب نیا هم جزو افرادی بودند که با همین اعتمادها دیده و چهره شدند. من واقعا از آقای علی اکبری و شمقدری ممنونم که به بازیگران جوان اعتماد کردند و همچنین صداوسیما که راه را برای جوان ها باز کرده است. اما کاش فقط از جوان هایی استفاده کنیم که پتانسیل بالایی دارند و واقعا برای بازیگری زحمت کشیده باشند. چندین جوان بی نظیر تئاتری می شناسم که هیچ وقت فرصتی نبوده که این افراد خودشان را نشان دهند و ای کاش در انتخاب هایمان دقتی کنیم و به سمت جوان های تئاتری برویم. متاسفانه برخی ها فقط به سمت بازیگرهایی می روند که فقط دغدغه شهرت دارند و این آسیب زننده است.

** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟

-پیشنهاد که داشتم اما هنوز کاری که مورد قبولم باشد نبوده است. این روزها هم تمرین تئاتر دارم که اگر کرونا کمتر شود بعد از جشنواره تئاتر فجر بروی صحنه می رود.

** بعد از بازی در این سریال برای خودتان اولویت قرار دادید که در کدام مدیوم بازی کنید؟

-نه اگر پیشنهاد خوبی باشد چه در تئاتر و چه تصویر حتما قبول می کنم و بازی می کنم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «روزهای ابدی» به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و بازی علیرام نورایی، احمد نجفی،‌حمید گودرزی، رحیم نوروزی،‌صالح میرزاآقایی، شهره لرستانی، زهرا سعیدی،‌ جلیل فرجاد، امیرمحمد زند و … این شب ها از شبکه یک سیما بروی آنتن می رود.

انتهای پیام/



قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

منبع خبر

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد بیشتر بخوانید »