جواد ظریف

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است!

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است!



قطر چهار ماه پیش میلیاردها دلار با امریکا قرارداد بست، به ترامپ هواپیما هدیه دادند، توافق امنیتی امضا کردند و حالا اسرائیل به قطر حمله کرده و آمریکا تماشاچی بود.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

در حالی که دیپلماسی در مصر میان ایران و آژانس آغاز شده بود منطقه با شوکی امنیتی مواجه شد؛ حمله هوایی رژیم به قطر مهمترین واقعه در روزهای اخیر بوده است. این حمله که با محکومیت شدید قطر و کشورهای اسلامی و عربی همراه شد، تنش‌ها را در خلیج فارس افزایش داده و نگرانی‌ها درباره گسترش دامنه درگیری‌ها به کشورهای همسایه را بالا برده است.

هم‌زمانی این دو رویداد، تصویری پیچیده از وضعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه ارائه می‌دهد؛ جایی که دیپلماسی و درگیری در کنار هم نفس می‌کشند.روزنامه سازندگی با کنار هم قرار دادن واژه ترور و توافق نوشته است:

قطر، کشوری با روابط رسمی با اسرائیل و هم‌پیمانی نظامی و سیاسی با ایالات متحده حالا خود را در معرض حمله‌ای مستقیم از سوی اسرائیل می‌بیند. این اقدام نشان داد که از منظر تل‌آویو تفاوتی میان کشور دشمن مانند ایران و کشوری با روابط دیپلماتیک مانند قطر وجود ندارد. این حمله نخستین اقدام نظامی اسرائیل در جنوب خلیج فارس محسوب می‌شود؛ منطقه‌ای که پیش‌تر از حملات مستقیم اسرائیل مصون مانده بود.

در بخش دیگری از این تحلیل آمده است:

از منظر تاریخی این دومین حمله به خاک قطر از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۷۱ میلادی است. پیش‌تر، در تیرماه گذشته، ایران در واکنش به حملات هوایی آمریکا به مراکز هسته‌ای خود، پایگاه نظامی آمریکا در قطر را هدف حمله موشکی قرار داده بود. اکنون، با حمله اسرائیل، قطر بار دیگر در مرکز یک بحران امنیتی قرار گرفته است.

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است!

قطر و اوکراین دو نمونه، قطر چهار ماه پیش میلیاردها دلار با امریکا قرارداد بست، به ترامپ هواپیما هدیه دادند، توافق امنیتی امضا کردند. اسرائیل به قطر حمله کرد و امریکا تماشاچی بود. همین بلا را سر اوکراین آوردند.

نوبت دیگران هم می‌رسد. نکته دیگر اینکه نقشه ترافیک هوایی نشان می‌دهد؛ جنگنده‌های اسرائیلی هنگام حمله به قطر از هواپیمای سوخت‌رسان انگلستان که در خاک قطر و بحرین قرار دارند، سوخت‌گیری کرده‌اند!

نکته مهم دیگر آن است که جریان ‎ظاهربین در کشور می‌گفت ببینید حتی حماس هم با ‎امریکا ‎مذاکره می‌کند. حمله به تیم مذاکراتی حماس در ‎قطر در حین بررسی طرح غزه ترامپ نشان داد؛ مذاکره در نگاه طرف مقابل ابزاری برای فریب و ترور است. این حمله بدون هماهنگی با امریکا غیر ممکن بود.

جواد ظریف وزیر سابق خارجه نیز در یادداشتی در روزنامه هم‌میهن به خطرات اسرائیل پرداخته و می‌نویسد:

بمباران‌های اسرائیل هیچ خط قرمزی را رعایت نمی‌کنند. در ایران، ترور دانشمندان و حمله به تأسیسات ما به منزله اعمال آشکار تروریسم دولتی است. در قطر، تجاوز تروریستی علیه مذاکره‌کنندگان صلح نشان می‌دهد که صلح تنها تهدید وجودی برای اسرائیل است.این توهم وحشیانه با هدف از بین بردن مبانی حقوق بین‌الملل و تضمین مصونیت کامل از طریق حمایت بی‌دریغ قدرت‌های غربی، به ویژه ایالات متحده، صورت می‌گیرد.

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است!

درک واقعیت آمریکا همان چیزی است که ظریف مدت‌ها در شناخت واقعی آن دچار خطای راهبردی بوده است؛ گویی لازم بود حتما مرکز مذاکره در دوحه بمب بخورد تا امثال وزیر سابق خارجه متوجه شوند که دیپلماسی تا لایه‌ای نازک از واقعیت جهان وحشی است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است!

ترور شدن یک توافق پیش چشم چپ‌ها در دوحه/ درس‌هایی در سیاست خارجه که جواد ظریف دیر آن‌ها را آموخته است! بیشتر بخوانید »

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟



استفاده دولت و ترغیب آن به انتخاب «قید فوریت» روی موضوعی چون «جواد ظریف» بیش از هر چیز هدر دادن وقت خود و مجلس را به اموری است که جنبه سیاسی دارد و میان مردم فاقد ارزش‌گذاری خواهد بود.

  • آهن پرایس

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

روز گذشته بررسی تقاضای یک‌فوریت لایحه اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس در جلسه علنی مجلس در دستور کار نمایندگان قرار گرفت اما رأی مخالف ۲۰۷ نماینده در برابر ۳۸ رأی موافق و ۷ رأی ممتنع، این لایحه یک‌فوریتی را به لایحه اصلاحی عادی تبدیل کرد تا در صف بررسی طرح‌ها و لوایح عادی صحن علنی مجلس قرار گیرد.

پاسخ منفی مجلس به ماندن ظریف در دولت مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته و آن را در تضاد با وفاق خوانده‌اند، روزنامه سازندگی ارگان سیاسی حزب کارگزاران درباره این ماجرا نوشته است:

آنچه دیروز در مجلس و هنگام بررسی فوریت لایحه «اصلاح قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» رخ داد عملا یک نه بزرگ به رئیس جمهور و هواداران او بود. اگرچه نمایندگان پایداریچی مجلس آنچنان که حمیدرضا رسایی گفته است پس از انتصاب ظریف (که فرزندانش تابعیت قهری آمریکا دارند) به دنبال اثبات تخلف رئیس جمهور(!) و احیانا بعدش دادگاهی کردن مسعود پزشکیان هستند اما دیروز اکثریت مجلس به طرحی که بوی وفاق و همراهی با دولت را داشت، پشت کردند و خواسته حداقلی دولت را نادیده گرفتند.

این روزنامه در ادامه با گره زذن حذف ظریف به بحران سازی سیاسی گفته است:

۲۰۷ نفر از نمایندگان مجلس با فوریت لایحه دولت برای اصلاح قانون انتصاب اشخاص به مشاغل حساس مخالفت کردند و بدین ترتیب فشار را برای خروج “محمدجواد ظریف” از دولت بیشتر کردند تا به وفاقی که “مسعود پزشکیان” به دنبال آن بود، نه بگویند!

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟

روزنامه آرمان‌ملی دیگر روزنامه اصلاح‌طلب که سمپاتی شدید به ظریف دارد هم از هجمه‌های تمام نشدنی علیه ظریف خبر داده و می‌نویسد:

اما واقعیت امر بر آن است که از همان ابتدا نیز مشخص بود که دلواپسان و تندروها اساسا وقعی به آنچه از سوی پزشکیان مطرح می‌شود نمی‌نهند و صرفا به‌دنبال پیاده‌سازی منویات خود هستند. چه اینکه رگه‌هایی از این موضوع را در همان روزهای رای اعتماد از سوی تندروها مشاهده کردیم. اما اینکه هنوز هم با وجود مخالفت‌های مکرر تندروها در مجلس پزشکیان به‌دنبال وفاق با آنها است امری قابل تامل است. چرا که به‌وضوح پیدا است دلواپسان بهارستان اساسا به‌دنبال وفاق یا همگرایی با دولت نیستند و رویکردهای دولت را قبول ندارند و هر جا ببینند منویات‌شان اجرا و رعایت نمی‌شود بازی را در هر کجا و هر موضوعی که باشد به هم می‌ریزند!

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟

در حالی که این روزها عموم جامعه درباره مسائل روز به ویژه مشکلات معیشتی مسئله داشته و نگران قطعی برق و گاز در زمستان هستند باز کردن ماجرای ظریف و تبدیل آن به یک بحران سیاسی با هدف شکاف آفرینی میان مجلس و دولت عاقبت خوبی نداشته و تنها از جانب کسانی حمایت می‌شود که بحران زیست هستند.

واقعیت آن است که نه پرونده ظریف بلکه هر مسئله سیاسی در میان آحاد مردم فاقد اهمیت بوده و اصلاح‌طلبان با دادن آدرس غلط در حال انحراف دولت از مسائل اصلی هستند.

روزنامه هم‌میهن گویی بیش از رسانه‌های اصلاح‌طلب مسئله بحران‌های پیش رو را درک کرده است، جایی که به جای مانور روی مسئله ظریف به سراغ پاشنه آشیل دولت یعنی مسائل روزمره و اقتصادی رفته است، این روزنامه نوشته است:

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری‌های نادرست دولت در مدیریت منابع انرژی، از جمله افزایش ناترازی گاز و کاهش ذخایر سوخت نیروگاه‌ها، به بحران برق در کشور دامن زده است. قاچاق گسترده سوخت به دلیل اختلاف قیمت شدید نیز بر وخامت اوضاع افزوده است. در حالی که مردم با خاموشی‌های طولانی دست و پنجه نرم می‌کنند، دولت همچنان در کنترل این بحران ناکام مانده است. از سوی دیگر مصرف سوخت مایع در نیروگاه‌های حرارتی افزایش یافته و در زمان حاضر ذخایر گازوئیل و نفت‌کوره نیروگاه‌ها در ۶ ماهه اول ۱۴۰۳ نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده و افزایش ناترازی گاز و عدم امکان تأمین سوخت مایع جایگزین، چالش‌هایی را برای تأمین برق در زمستان به وجود آورده است!

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟

استفاده دولت و ترغیب آن به انتخاب «قید فوریت» روی موضوعی چون «جواد ظریف» بیش از هر چیز هدر دادن وقت خود و مجلس را به اموری است که جنبه سیاسی دارد و میان مردم فاقد ارزش‌گذاری خواهد بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟

زمستان سخت پزشکیان آغاز شده است! / کنار گذاشتن شدن ظریف از دولت چقدر برای مردم اهمیت دارد؟ بیشتر بخوانید »

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!



بازگشت جواد ظریف به سیاست ایران بار دیگر پای موسسات شبکه شده به آمریکایی‌ها را به سیاست ایران باز کرده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

**********

روزنامه های امروز سه شنبه ۱۶ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که گمانه زنی هایی در مورد سکاندار دستگاه دیپلماسی، رایزنی دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران و روسیه و چرا موضع صریح رئیس‌جمهور در دیدار وزیر خارجه اردن درباره پاسخ به صهیونیست‌ها مهم بود؟ در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

طیف رادیکال جبهه اصلاحات تلاش می کنند که در گزارش هایی با برجسته سازی آنچه که خطر وقوع جنگ و تله رژیم صهونیستی می نامند، تلاش می کنند تا تصریح کنند چون اسرائیل به طور رسمی مسئولیتی در قبال ترور شهید هنیه قبول نکرده، پس ایران در پاسخ به این رژیم دارای محدودیت است!

روزنامه هم‌میهن در گزارشی به نقل از گروه بین‌المللی بحران توصیه کرده است که ایرن به جای انتقام به سراغ مذاکره با آمریکا برود، انتشار این گزارش از این نهاد بدنام جای تعجب دارد، به نظر می‌رسد بازگشت جواد ظریف به سیاست ایران بار دیگر پای این دست موسسات شبکه شده را به سیاست ایران باز کرده است، در بخشی از این گزارش آمده است:

اوه بر این، بازیگران اصلی نشان داده‌اند که ابزارهای دیپلماتیک برای مدیریت بحرانی با این ماهیت را دارند. تجربه آوریل نشان می‌دهد که پیام‌های مستقیم بین ایالات متحده و اسرائیل، همراه با دیپلماسی قوی پشت پرده بین ایالات متحده و ایران، می‌تواند موثر باشد. نتیجه حمله ۱۳ آوریل ایران می‌توانست بسیار بدتر باشد اگر تهران از قبل آن را تلگراف نمی‌کرد، و اگر اسرائیل و متحدانش دفاعی قوی و عمدتاً موفق را پیش‌بینی نمی‌کردند. اسرائیل نیز می‌توانست با شدت بیشتری به این رگبار پاسخ دهد، اگر دولت بایدن در گفت‌وگوهای فشرده علیه آن رایزنی نمی‌کرد. با وجود همه این ملاحظات، خطر فراگیری آتش وجود دارد.

گروه بحران در روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

این وظیفه کاخ سفید است که عواقب انحراف از خطوط قرمز را روشن کند. واشنگتن باید به تهران اطلاع دهد که هرچه جلوتر می‌رود، کمتر می‌تواند انتقام‌جویی اجتناب‌ناپذیر اسرائیل را محدود کند و خارج از برخی خطوط، خطرات غیرقابل کنترل خواهند شد. به اسرائیل نیز باید پیام سختی بدهد.

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!

گروه بین‌المللی بحران(International Crisis Group)، یک سازمان ظاهرا غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونت‌بار و تدوین راه حل برای آن‌ها تشکیل شد. با این حال، افراد حاضر در هیات امناء این سازمان که همه از سیاستمداران و سرمایه‌داران و چهره‌های آکادمیک متنفذ هستند، نفوذ بسیار عمیق و محکم آن در ساختار حکومتی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، دسترسی‌های گسترده آن به حلقه‌های تاثیرگذار سیاست و اقتصاد و منابع مالی تامین کننده فعالیت آن، نشان می دهد که این سازمان که مقر اصلی آن در بروکسل بلژیک است، در همکاری تنگاتنگ با دولت ایالات متحده و متحدان غربی آن کار می کند.

چهره اصلی و تامین‌کننده مالی اصلی این سازمان هم کسی نیست جز کسی که نام او با فتنه ۸۸ برای ایرانی‌ها هم به نامی آشنا تبدیل شد: جرج سوروس

جرج سوروس، سرمایه‌دار یهودی صهیونیست، با اصالت مجارستانی، در دنیا به «پدر انقلاب‌های رنگی» معروف است، چرا که وقتی اولین بار در ۲۰۰۴ در اوکراین ماجرای «انقلاب نارنجی» پیش آمد و ویکتور یوشچنکو، مهره طرفدار آمریکا به واسطه آن اعتراضات خیابانی روی کار آمد، معلوم شد که پول و فرماندهی این سرمایه‌دار صهیونیست، از طریق بنیاد زیر نظر او «بنیاد جامعه باز» هدایت‌کننده ماجرا بوده، و او همین روند را در سایر انقلاب‌های رنگی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی ادامه داد.

نام سوروس در فتنه سال ۸۸ هم به میان آمد و بسیاری از تحلیل‌گران داخلی و تحلیل‌گران رسانه‌های آلترناتیو غربی درباره حضور سوروس به عنوان یکی از نقش‌آفرینان آن غائله قلم زدند. بازگشت دوباره تحلیل‌های این گروه به رسانه‌های ایرانی در این بازه زمانی جای تامل و تحقیق دارد!

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!

روزنامه آرمان امروز دیگر روزنامه اصلاح‌طلب پشت پرده این دست بیانیه‌های آمریکایی در رسانه‌های ایرانی را فاش ساخته و نوشته است:

در بحبوحه ترس از تشدید تنش نظامی بین ایران و متحدانش با اسرائیل، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه و ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن با ابراز نگرانی «بسیار عمیق» نسبت به تشدید تنش‌ها در خاورمیانه به ویژه میان ایران و اسرائیل از همه طرف‌ها خواستند که «منطق انتقام‌جویی» را کنار بگذارند!

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است!

انتشار مانیفست یک شبکه جاسوسی در روزنامه‌ اصلاح‌طلب/ احیای برجام بهتر از انتقام خون شهدا است! بیشتر بخوانید »

تَرک در سیرتِ مردانِ چپِ سیاستِ ایران

تَرک در سیرتِ مردانِ چپِ سیاستِ ایران



… اگر آن حلقه ی نزدیک به خودتان که این روزها با نیات شوم به شما چسبیده اند را کمی کنار بزنید، بهتر دوستانِ واقعی خودتان و خیرخواهان منافع ملی و امنیت ملی ملت تان را در میان شان پیدا خواهید کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا گنجی تحلیلگر سیاسی طی یادداشتی نوشت: بر خلافِ تصور بسیاری از شیفته گانِ “مردی با عبای شکلاتی” که از او با عنوان “سیدِ خندان” یاد می کنند، آنجناب از جمله معدود روسای جمهورِ “بد خُلق” و “تند مزاج” بوده که ساختمان ریاست جمهوری ایران به خود دیده است. ایضا “ساده لوح” ترین رئیسی که بر آن منصب نشسته بود.

اگر معیارِ قضاوتِ شما در خوشخویی، رویتِ لبخند های زعیمان در مقابل دوربین ها است که باید یادآور شویم ملت های دیگر هم گاها قربانی شِکرخندهای مردانِ سیاسی شان شده اند و ما و شما در این خصوص مشترکا فریب بسیار خورده ایم.

شاید به جرات بتوان گفت که در میانِ وزرا از بعد از انقلاب ایران تاکنون، کمتر وزیری به تندخویی محمد جوادِ ظریف در کابینه حضور داشته است. وزیری با “تبختر” بسیار و افاده هایی که بعضا حتی باعث آزرده گی اطرافیانش هم شده است.

اینطور تصور می شود که یکی از دلایل نزدیکی و قرابت زیادِ شیخِ دیپلمات!،حسن روحانی با فردی چون ظریف، در یک خصلتِ مشترک تفسیر می شود و آن “خودبزرگ بینی” و “باد سری” است.

اگر آن جماعتِ نفع طلب که سالهاست در اطرافِ این حضرات با اهداف متفاوت چنبره زده اند، ساعتی دست از تملقِ این عالیجنابان بردارند تا آنها دمی با خود خلوت کنند و نگاهی به پستوی خلقیاتِ خود بیندازند، تصدیق می فرمایند که “ساده لوحی و دژخویی ذاتی” و “تبختر بسیار که محصولِ توجه زیاد و ظرفیت اندک است” و “خودبزرگ بینی متوهمانه” ی سیاسیونی چون خاتمی و ظریف و روحانی، جملگی تبدیل به دشمنانِ حقیقی شان شده است.

و اما اعظم دیپلماتِ ایران زمین، والا حضرت جواد ظریف ….

آنکه گفت “به ظریف گفتم حسادت یک مشکل ریشه‌ای در میان مسوولان ما است” خود یکی از همانهاست که راه راست به رفیق اش نشان نمی دهد. اتفاقا وجه اشتراکشان هم، همان “خودپسندی” است. او حرف می زند تا منش و خُلقِ ناپسندِ خود و “بعضی” دیگر از دیپلماتهای فعلی و پیشین را توجیه کند. کسی منکرِ حسادت در میان مسئولان نیست. چپ و راست هم ندارد. اتفاقا اگر نیک بیاندیشید در خواهید یافت که در میانِ هم کیشانِ سیاسی اصلاح طلب و دگر اندیش، این خصیصه ی ناپسند، یعنی تنگ چشمی، برجسته تر ظهور و بروز دارد.

یک شیادِ رسانه ای هم می تواند با ذکر یک خاطره از ایامی که مثلا انقلابی بوده است، شما را هم وزن مطهری و بهشتی بداند و نقدِ عملکردِ شما را “آرمانخواهی توهمی” در ” آسمانِ تخیلات” بخواند! و شما در تمام همان لحظات که در فضای رسانه ای، این تملقاتِ مشمئز کننده را می خوانید و یا می بینید و می شنوید، به این فکر می کنید که چقدر رقیب ناجوانمردانه و تازیانه بدست دارد بر صورت تان خراش وارد می کند و این همان هنرِ “تعدادی” از مردانِ ناپاکِ رسانه ای و سیاسی پیرامون تان است که اجازه نمی دهد تا جناب تان منصافانه تر پای نقدِ منتقدان تان بنشینید.

آقای دیپلماتی که رئیس جمهور آمریکا هم تشنه دیدارِ شماست. کدام عقلِ سلیمی از شما می پذیرد که برندِ سیاسی تان را در بستری چون “کلاپ هاوس” تخریب کنید و سیاستِ رسانه ای تان را خرج رفیق بازی در خوشبینانه ترین حالت بکنید؟ اصلا این چه مراقبتی دیپلماتیک در قد و قامتِ یک وزیر است که در کنارِ تعدادی اشخاصِ مسئله دار در یک گفتگو با منظور و هدف خاص قرار بگیرید؟ نخوانده اید که وقتی سیاستمداری “خشم” اش از رقیب فزون شود، تصمیماتش دچار نقصان می شود؟ شما اگر اراده کنید یک خروار رسانه به صف می شوند برای مصاحبه. به زیر کشیدنِ رقیب، با توجیه روشنگری، چقدر ارزش داشت که یک وزیرِ محترم از بدنام ترین و آلوده ترین رسانه برای این منظور استفاده کند؟ آن رئیس جمهورِ کت شلواری پیشین هم، وقتی تمام و کمال از چشم ما افتاد که بلندگویش شده بود اینترنشنال فارسی و تعدادی رسانه ی برانداز.

مطلعم که مطلعی که تعدادِ خائنین به وطن، بد اندیشان و بدخواهانِ ایران، در بین دگر اندیشان و براندازنِ داخل و خارج، همانان که اندیشه شان نزدیک تر است به اندیشه “بعضی” از دوست نماهای اصلاح طلبِ شما، هزاران برابر بیشتر است از خائنینِ وطن در کیشِ اصولگرایی اما چه می شود کرد وقتی که گاهی “حُریت” در امرِ سیاست به دلایل متعدد رنگ می بازد و کسانی معذور می شوند در بیانِ این نکاتِ واقعی در علن.

جناب آقای ظریف، در دنیای دوستانِ شما که “پیروز” فقط و فقط کسی است که از خط پایان عبور کرده باشد و آنکه سکه را به چنگ نیاورده و نفروخته است و لذتِ پولش را نبرده است بازنده است، چرا دلخور می شوید از کسانی که نتیجه ی توافقِ ضعیف تان را “هیچ” می دانند. تازه این را هم که یکی از خودتان گفته است. چرا چنین نقدهایی تا این حد شما را برآشفته می کند؟ مگر قرار نبود که میوه ی آنهمه سال زیست در فرنگ، نگه داشتنِ حرمتِ مخالف باشد؟

در آرمانشهرِ “آزادی بیانِ” ادعایی اصلاح طلبان، قرار بود که شما جانتان را نثار کنید تا مخالفِ شما بتواند آزادانه حرفش را بزند. این اداها و این رفتارهای کودکانه چیست که از خودتان بروز می دهید و تا کسی نقدی به فعل و عملکردتان می کند، جیغ بنفش و سبز می زنید و قهر می کنید و ناز می کنید و ناسزا می گویید و … ؟ وقتی می گویند که کلماتی چون “آزادی بیان” و “دموکراسی” و ” حقِ مخالف” برای طیفِ اصلاح طلب، واژه گانی برای بالا رفتن از گرده ی مردم بیچاره و یک کلاشی سیاسی است، اسباب رنجش تان می شود.

این شمایید که مدام شعارِ “آزادی بیان” بی هیچ “قید و شرط” می دهید اما هرگز بدان نه معتقدید و نه عمل کرده اید. رقیب، صادق تر از شماست چرا که نخواسته با این شعارِ فریبکارانه که در هیچ نقطه ای از کره زمین بدان عمل نشده است، مردمش را فریب بدهد. جریانِ مقابلِ شما، معتقد به “آزادی بیان” در چهارچوبِ عقل و منطق و شرع است.

دیپلماتِ محترمِ ایرانیان، فراموش نکنیم که “ساده لوحی” رئیس قوه مجریه یک مملکت، اقل اش عزت و اعتبار یک ملت را بر باد می دهد. “تکبر” یک دیپلمات، فرصتِ مشورت را می گیرد و خیرخواهان را برای تعاملِ درست ناامید می کند. “خودبزرگ بینی” یک سیاستمدارِ مدعی کیاست، باعث نفرت توده از اصحابِ سیاست و حکومت می شود. هم مردانِ سیاستِ جناح راست و هم چپ می توانند قربانی این خصایص نکوهیده باشند.

رسانه های همسو می توانند چهره ای مهربان و خوش اخلاق و دلسوز و ملی گرا از شماها در ذهن ها بسازند اما اگر اینها که ذکر شد در ذاتِ یک سیاستمدار نباشد، خدای توده ها، روزی تشتِ ناصداقتی اش را بد بر زمین می کوبد.

مردِ نخستِ سیاستِ خارجی ضعیف ترین دولتِ تاریخِ ایران، برادرِ عزیز، جنابِ آقای ظریف، بی شک در بین منتقدینِ توافق هسته ای و عملکردِ شما در مذاکرات، هستند کسانی که از جاده انصاف خارج می شوند، زبان تلخ می کنند و کسرِ معلومات در این خصوص دارند، اما هستند بسیاری که دست شان پر، فهم شان درست، دانش شان در این حوزه مقبول، نقدشان صحیح و نیت شان از انتقاد خیرخواهانه است. اگر آن حلقه ی نزدیک به خودتان که این روزها با نیات شوم به شما چسبیده اند را کمی کنار بزنید، بهتر دوستانِ واقعی خودتان و خیرخواهان منافع ملی و امنیت ملی ملت تان را در میان شان پیدا خواهید کرد.

و اما مراد و مریدانِ مد نظر، هم می توانید همه ی یافت های ما را به باد انتقاد بگیرید و خیال زده، آن را بخشی از پروژه تخریبِ مردانِ شاخصِ چپِ ایران بدانید و هم می توانید عاقلانه در جهتِ اصلاح اش بکوشید. فقط بدانید که دانسته ها و استنتاجِ ما از خصایلِ این فَرنشینان عینی است نه ذهنی.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تَرک در سیرتِ مردانِ چپِ سیاستِ ایران

تَرک در سیرتِ مردانِ چپِ سیاستِ ایران بیشتر بخوانید »

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!



هم‌زمان با تدارکات وسیع رسانه‌ای آمریکایی‌ها برای تحمیل توافق موقت در تهران نیز دست‌های پنهان و گاه آشکار در صدد بازارگرمی‌ برای برجام است.

سرویس سیاست مشرق- طی روزهای اخیر، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص مذاکرات هسته‌ای میان ایران و اعضای ۱+۴ و ازسرگیری احتمالی آن‌ها(در قالب دیپلماسی پنهان) به گوش می‌رسد. درعین‌حال، برخی منابع می‌گویند گزارش دوپهلوی اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آن‌هم علی‌رغم پیشرفت‌های صورت گرفته در خصوص همکاری با ایران و فراتر از آن، سفرهای مکرر مقامات آمریکایی به ریاض و ابوظبی و رایزنی آن‌ها با مقامات سعودی و اماراتی، می‌تواند بیانگر استمرار تاکتیک «خرید زمان» به ضرر «احیای برجام» باشد. همچنین اظهارات اخیر برخی مقامات آمریکایی در خصوص عدم تمرکز دستگاه دیپلماسی این کشور بر مذاکرات برجام، می‌تواند بیانگر انتخاب روشی غیر از احیای توافق اصلی سال ۲۰۱۵ باشد! این روش، می‌تواند «توافق موقت» یا «توافق مرحله‌به‌مرحله در ذیل برجام» باشد!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

تفاوت توافق «موقت» و «گام‌به‌گام»

یکی از مباحثی که طی روزهای اخیر در حوزه سیاست خارجی آمریکا مطرح می‌شود، «انعقاد توافق گام‌به‌گام» با ایران است، به‌گونه‌ای که از یک‌سو، بتوان آن را مرحله‌ای عملیاتی از احیای برجام قلمداد کرد و از سوی دیگر، مقامات کاخ سفید بتوانند در مواجهه با منتقدان جمهوری‌خواه خود مدعی شوند که چنین توافقی ارتباطی با احیای برجام ندارد! همان‌گونه که مشاهده می‌شود، در اینجا کماکان بعد فرا متنی ماجرا نسبت به بعد متنی آن ارجحیت دارد. شاید تنها تفاوت «توافق موقت» و «توافق گام‌به‌گام در مسیر احیای برجام» این باشد که دومی معطوف به احیای توافق سال ۲۰۱۵ میلادی بوده و اولی (توافق موقت) لزوماً این‌گونه نیست و سندی مجزا از برجام محسوب می‌شود. بااین‌حال، طبق شواهد موجود، کشورمان مخالفت خود را با «توافق موقت» اعلام کرده و در حال بررسی پیشنهادها جدیدی است که پادشاه عمان و وزیر امور خارجه این کشور در جریان سفر به تهران (در قالب توافق گام‌به‌گام و معطوف به احیای برجام) مطرح ساخته است!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

رمزگشایی از گزارش آژانس

اگرچه همکاری ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در روند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه کشورمان قابل تفسیر بوده و گامی در راستای احقاق حقوق حقه ما مبنی بر مختومه سازی پرونده‌های غیرحقوقی (علیه جمهوری اسلامی ایران) محسوب می‌شود، اما نباید تحت تأثیر همکاری‌های شکل‌گرفته، چشمان خود را بر روی رویکرد کلی غیر سازنده آژانس و برخی رفتارهای مدیرکل این سازمان یعنی رافائل گروسی ببندیم.

اخیراً در گزارش سه‌ماهه محرمانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (جهت ارائه به شورای حکام)، تأکید شده است که بازرسان این سازمان دیگر در مورد ذرات اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۸۳.۷ درصد در تأسیسات زیرزمینی «فردو» سوالی ندارند. در این گزارش همچنین آمده است که بازرسان تحقیقات خود را در مورد آثار اورانیوم در مریوان، در نزدیکی شهر آباده، در حدود ۵۲۵ کیلومتری (۳۲۵ مایلی) جنوب شرقی تهران بسته‌اند؛ اما همان‌گونه که مشاهده می‌شود، نگاه فرا متنی گروسی و آژانس در این خصوص، کماکان سلبی و بازدارنده است! چندی پیش، زمانی که مختومه سازی این پرونده‌ها برای مدیرکل آژانس محرز شده بود، وی مدعی شده بود:

برجام در آینده‌ای نزدیک احیا نمی‌شود! احتمال بازگشت به میز مذاکره وجود دارد، اما اگر تعاملات ایران و آژانس نامناسب ارزیابی شود و همکاری‌ها خوب نباشد، احتمال احیای برجام به صفر می‌رسد.

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

پیروی گروسی از بازی تاکتیکی واشنگتن و تل‌آویو

همان‌گونه که مشاهده می‌شود، گروسی نیز به‌جای تمرکز بر ابعاد حقوقی و فنی روند مختومه سازی پرونده‌های ادعایی علیه جمهوری اسلامی، به ابعاد سیاسی و فرا متنی موضوع فکر می‌کند! گویا او کماکان وظیفه دارد به نیابت از لابی‌های فعال غربی و صهیونیستی در آژانس، موانعی را درروند احیای توافق هسته‌ای ایجاد کند. در چنین شرایطی، بهتر است مقامات کشورمان به گروسی یادآور شوند که مذاکرات با آژانس تابعی از حسن نیت این نهاد ظاهراً بین‌المللی در دفاع از حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌عنوان عضوی از آژانس هست! به عبارت بهتر تا زمانی که بازی فرا متنی گروسی و همراهانش در قبال پرونده هسته‌ای ایران ادامه داشته باشد، نمی‌توان انتظار داشت تعامل سازنده ایران و آژانس ادامه پیداکرده و به نقطه نهایی برسد. در چنین شرایطی بهتر است مقامات آژانس بر روی رفتار، گفتار و حتی رویکرد کلان خود در تقابل با حقوق هسته‌ای ایران تجدیدنظری اساسی صورت دهند!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نگاه خوش‌بینانه به آژانس کماکان ممنوع!

نکته دیگر به ذهنیت و رویکرد سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه کشورمان در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و متعلقات این سازمان بازمی‌گردد. بدیهی است که در کنار تعامل با آژانس (آن‌هم بر اساس حدودوثغور پادمانی تعیین‌شده) و اعطای برخی دسترسی‌های محدود باهدف اثبات حسن نیت جمهوری اسلامی ایران (آن‌هم معطوف و مشروط به مختومه سازی پرونده‌های ادعایی)، باید صراحتاً به گروسی در خصوص اظهارات و مواضع غیرمسئولانه خود در قبال مذاکرات هسته‌ای هشدار داد. به عبارت بهتر، همکاری‌های حقوقی ما و آژانس نباید ما را نسبت به یکی از اصلی‌ترین وظایف خود یعنی هشدار و تذکر به مقامات آژانس در خصوص کمک به چینش پازل‌های غیرحقوقی و راهبردی غرب در تقابل با ایران بازدارد.

قرار نیست کشورمان میان همکاری یا عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، درگیر تفکر صفر یا صدی گردد! درجایی که آژانس به وظیفه خود به‌عنوان یک سازمان بین‌المللی عمل نمی‌کند یا خود را به‌عنوان جزئی از بازی ضد ایرانی غرب یا رژیم اشغالگر قدس تبدیل می‌کند، وظیفه و مسئولیت ما در خصوص مهار بازی فرا متنی آژانس پابرجا و به قوت خود باقی است. درهرحال، نوع مراودات و تعاملات ما در آژانس، متغیری وابسته به عملکرد این نهاد و مدیرکل آن هست!

رمزگشایی از یک گزارش

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نشریه فارین پالیسی در تازه‌ترین گزارش خود، به بررسی خروج ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا از برجام (به مناسبات فرارسیدن پنجمین سالگرد آن) پرداخته است. نکته قابل‌تأمل در این گزارش، تأکید مدام نویسنده بر خطای راهبردی بزرگ دولت سابق آمریکا در خروج از توافق هسته‌ای و ناتوانی بایدن در درک واقعیات مربوط به فعالیتهای هسته‌ای کشورمان است. در بخشی از این مطلب آمده است:

پنج سال پیش دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، ایالات‌متحده را از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یک توافق چندجانبه در سال ۲۰۱۵ که محدودیت‌هایی را بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌کرد، خارج کرد. اگرچه دولت ترامپ و بایدن هر دو وعده داده بودند که راه‌حل بهتری پیدا کنند، اما پرونده هسته‌ای ایران اکنون پس از ۵ سال پیچیده‌تر شده است. فشارهای اقتصادی و خرابکاری‌های خارجی، تهران را از افزایش پیوسته توانمندی‌های غنی‌سازی اورانیوم خود بازنمی‌دارد. امروز، ایران اگر تصمیم بگیرد که این گام را بردارد، تنها هفته‌ها، اگر نگوییم چند روز، توانایی تولید مواد شکافت پذیر کافی برای یک سلاح هسته‌ای را خواهد داشت!

فارین پالیسی اصلی‌ترین نقطه آسیب آمریکا در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران را عدم درک صحیح ماهیت برجام از سوی سیاستمداران این کشور می‌داند. این نشریه می‌نویسد:

اگرچه احیای برجام به‌طور فزاینده‌ای غیرمحتمل شده است، اما درک چگونگی کارکرد آن و آنچه ازدست‌رفته است ضروری است. بیشتر بحث‌ها درباره توافق ایران بر موارد اشتباه متمرکز است. منتقدان استدلال می‌کنند که این امر بیش‌ازحد به ایران قدرت مانور داده بود زیرا حق این کشور برای غنی‌سازی اورانیوم را به رسمیت می‌شناخت. انتقاد دیگری که در این خصوص مطرح می‌شود، مربوط به گنجانده شدن بند موسوم به غروب آفتاب در برجام است. بندی که تضمین می‌کند پس از سال ۲۰۲۵ میلادی محدودیت‌های وضع‌شده (در برجام) علیه ایران برداشته می‌شود. فراتر از آن، منتقدان برجام در آمریکا و اروپا می‌گویند در سند توافق هسته‌ای، به سایر موضوعات دیگر مانند توانایی ساخت موشک‌های بالستیک توسط ایران و حمایت تهران از گروه‌های همسو (گروه‌های مقاومت) پرداخته نشده است!

 از بازی دوگانه سفیر انگلیس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

نگاه مدافعان برجام در آمریکا و ایران

مدافعان برجام در آمریکا می‌گویند، این نگاه سلبی نسبت به برجام اشتباه است زیرا سند توافق هسته‌ای، اجازه نظارت و راستی آزمایی فرا پادمانی و بی‌سابقه‌ای را در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد داد. همان‌طور که رویدادهای اخیر نشان می‌دهد، نمی‌توان (بدون وجود داشتن یک توافق واقعی مانند برجام) کشورها را از اخراج بازرسان، قطع دوربین‌های نظارتی یا ازسرگیری فعالیت‌های هسته‌ای غیرمتعارف (به‌زعم مقامات آمریکایی) بازداشت. بااین‌حال، کسانی که برجام را به‌عنوان یک توافق ضعیف رد می‌کنند، تمایل دارند آنچه را که آن را ازنقطه‌نظر عدم اشاعه معتبر و ارزشمند کرده است نادیده بگیرند. آن‌ها اصل ماجرا و ماهیت توافق هسته‌ای را درک نکرده‌اند.

فراموش نکرده‌ایم که در سال ۲۰۱۶ میلادی، جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی سابق آمریکا شهادت داد که ایران با هیچ مانع فنی غیرقابل‌عبور برای رسیدن به بالاترین سطح غنی‌سازی اورانیوم مواجه نیست. برخلاف کشور لیبی که در سال‌های گذشته، برنامه هسته‌ای پیشرفته‌ای نداشت و به‌راحتی نیز خلع سلاح شد! در چنین شرایطی منتقدان برجام در آمریکا فراموش کرده‌اند به‌واسطه این توافق، نقطه گریز هسته‌ای ایران از چند ماه به یک سال افزایش پیدا کرد اما اکنون بار دیگر، به نقطه گذشته، بلکه سریع‌تر نسبت به قبل، بازگشته است. مقاله اخیر نشریه فارین پالیسی ازآن‌جهت اهمیت دارد که تقابل ماهوی دو جریان قدرت در آمریکا را بر سر برجام و مسائلی که در دفاع از برجام با مخالفت با آن در میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مطرح می‌شود را به تصویر می‌کشد.

هم‌زمان با تدارکات وسیع رسانه‌ای آمریکایی‌ها برای تحمیل توافق موقت در تهران نیز دست‌های پنهان و گاه آشکار در صدد بازارگرمی‌ برای برجام است. به صحنه آمدن جواد ظریف وزیر سابق خارجه با تشریح و توجیه «دیپلماسی التماسی» از یک سو و ایجاد یک تصویر غیر واقعی از در بن‌بست قرار گرفتن کشور و نداشتن هیچ راه‌حلی جز سازش از سوی دیگر نشان از آن دارد که بازی برجامی به نقطه‌جوش خود رسیده است، در روزهایی که دیپلماسی منطقه محور در تهران، پکن، مسکو، ریاض و حتی در دمشق و صنعا در توازنی با تحولات میدانی به خوبی کار می‌کند راه انداختن یک نمایش جدید جای تامل دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید!

از بازی دوگانه آژانس تا طرح توافق پلکانی آمریکایی‌ها/ این‌بار برای جواد ظریف تور دیپلماتیک بگذارید! بیشتر بخوانید »