جو بایدن

تایید نتایج انتخابات در ایالت پنسیلوانیا

تایید نتایج انتخابات در ایالت پنسیلوانیا



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایالت پنسیلوانیا هم امروز سه‌شنبه نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سوم نوامبر در این ایالت را اعلام و «جو بایدن» را برنده اعلام کرد.

روز گذشته (دوشنبه) هم در ادامه چالش‌های انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا ایالت میشیگان نیز برد «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری را تأیید کرده بود.

با تأیید نتیجه انتخابات در میشیگان تمامی مسیرهای «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا برای برگرداندن نتیجه انتخابات به نفع خودش هم بسته شد.

ستاد انتخاباتی و هم‌پیمانان ترامپ به دنبال اعلام پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست‌جمهوری سوم نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ماه)، شکایاتی را با هدف به تعویق انداختن تأیید نهایی بایدن بعنوان رئیس‌جمهور جدید آمریکا و ارائه شواهدی برای اثبات تقلب در شمارش آراء انتخاباتی مطرح کردند.

تیم ترامپ برای تغییر نتیجه انتخابات به نفع خود، از دادگاه درخواست کرده بود که مانع دو ایالت میشیگان و پنسیلوانیا در تأیید بایدن بعنوان پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا شوند.

یک قاضی فدرال بامداد یکشنبه (به وقت تهران) شکایت ستاد ترامپ را که توسط «رودی جولیانی» وکیل وی برای حذف میلیون‌ها رأی پستی در پنسیلوانیا ارائه شده بود، رد کرد.

بر این اساس، قاضی «متیو بران»، شکایت ستاد انتخاباتی ترامپ را مملو از «استدلال‌های حقوقی ناروا و مخدوش» دانسته و با درخواست حذف آراء پستی در این ایالت مخالفت کرد.

بامداد سه‌شنبه، ساعاتی بعد از تأیید نتیجه انتخابات در ایالت میشیگان رسانه‌ها گزارش دادند سازمان خدمات عمومی آمریکا به تیم «جو بایدن» گفته که به نظر می‌رسد که او در انتخابات برنده شده و می‌تواند روند انتقال قدرت را آغاز کند.

دونالد ترامپ دقایقی بعد از انتشار این خبر در توئیتر صحت این موضوع را تأیید کرد و در توئیتر نوشت: «می‌خواهم از امیلی مورفی، رئیس سازمان خدمات عمومی به خاطر فداکاری سرسختانه و وفاداری‌اش به کشورمان تشکر کنم. او مورد آزار، تهدید و سوءاستفاده قرار گرفته است و من نمی‌خواهم شاهد وقوع این اتفاقات برای او، خانواده‌اش و کارکنان سازمان خدمات عمومی باشم. پرونده ما با قدرت ادامه دارد و ما این مبارزه خوب را ادامه می‌دهیم و معتقدم که پیروز می‌شویم. با وجود این، من در راستای منافع کشورم، توصیه کرده‌ام که امیلی و تیم او کارهای لازم در خصوص پروتکل‌های اولیه را انجام دهند و به تیم خودم هم گفته‌ام همین کار را انجام دهند.»

در پی این بیانیه تیم انتقال قدرت جو بایدن اعلام کرد اکنون که «سازمان خدمات عمومی آمریکا» پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری را تأیید کرده‌، اعضای این تیم طی روزهای آتی با مقام‌های دولت فدرال دیدار خواهند کرد.

منبع: فارس



منبع خبر

تایید نتایج انتخابات در ایالت پنسیلوانیا بیشتر بخوانید »

بایدن با تندروترین دیپلمات‌های دموکرات به میدان می‌آید

بایدن با تندروترین دیپلمات‌های دموکرات به میدان می‌آید



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات که طبق برآورد رسانه‌ها پیروز انتخابات آمریکا اعلام شده است شامگاه دوشنبه شماری از اعضای تیم سیاست خارجی و امنیتی خودش را معرفی کرد و در یکی از مهم‌ترین اقدام‌ها «تونی بلینکن» را به‌عنوان وزیر خارجه و «جیک سالیوان» را به‌عنوان مشاور امنیت ملی دولت آینده معرفی کرد.

انتصاب «تونی بلینکن» و «جیک سالیوان» نقش زیادی در جهت‌گیری سیاست خارجی آمریکا در دولت جو بایدن خواهد داشت. هم بلینکن و هم سالیوان از مقام‌های دولت اوباما هستند و در شکل‌گیری توافق هسته‌ای با ایران نقش داشته‌اند با این حال، دیدگاه‌ها و نظرات آنها در زمینه سیاست خارجی به طیف «کلینتون‌ها» که جزو تندروترین جریان‌های حزب دموکرات‌ها محسوب می‌شوند نزدیک است.

بلینکن کیست؟

«آنتونی جان بلینکن» سیاستمدار آمریکایی 58ساله متولد نیویورک از پدر و مادری یهودی، در طول سه دهه اخیر سمت‌های ارشد سیاست خارجی در دو دولت آمریکا داشته که متأخرترین آن‌ها قائم‌مقام وزیر خارجه، دیپلمات شماره دوی آمریکا بین سال‌های 2015 تا 2017 در دولت اوباما بوده است. پیش از فعالیت در وزارت خارجه، بلینکن در کاخ سفید دستیار اوباما و معاون اصلی مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود.

در دوره اول دولت اوباما او به‌عنوان مشاور امنیت ملی جو بایدن که آن زمان معاون اوباما بود، فعالیت داشت. پیش از آن به‌مدت شش سال در کنگره آمریکا بین سال‌های 2002 تا 2008 به‌عنوان مدیر ستاد دموکرات کمیته روابط خارجی سنا خدمت کرد، پیش از آن هم در دولت «بیل کلینتون» عضو شورای امنیت ملی بود و از جمله فعالیت‌هایش نوشتن متن سخنرانی‌های کلینتون در زمینه سیاست خارجی بود. او بعداً مشاور ارشد بیل کلینتون در امور اروپا شد.

دیدگاه‌های سیاست خارجی بلینکن

با آنکه بخش زیادی از فعالیت سیاسی بلینکن در دوران ریاست‌جمهوری اوباما بوده است تحلیلگران می‌گویند دیدگاه‌های او در زمینه سیاست خارجی بیشتر به «مادلین آلبرایت»، وزیر خارجه دولت بیل کلنیتون نزدیک است تا باراک اوباما.

بلینکن، یکی از طرفداران سرسخت هژمونی آمریکا است و از مداخله نظامی برای حفظ رهبری آمریکا در دنیا حمایت می‌کند. او به‌عنوان مثال یکی از حامیان حمله نظامی آمریکا به عراق در سال 2003 است.  رویکرد او در حمایت از مداخله نظامی آمریکا در نبرد لیبی و سوریه برای مقابله با حضور منطقه‌ای روسیه نشان‌دهنده گرایش‌های مداخله‌جویانه او در غرب آسیا است.

از جمله مهم‌ترین محورهای دیدگاه تونی بلینکن در زمینه سیاست خارجی که احتمالاً در انتخاب او به‌عنوان وزیر خارجه هم نقش داشته تأکیدی است که بر اتحاد کشورهای دو سوی آتلانتیک برای مقابله با کشورهای مخالف آمریکا و تضعیف آنها دارد.

در مقام مقایسه با سیاست خارجی ترامپ، بلینکن از لحاظ ضرورت تضعیف دشمنان آمریکا با دونالد ترامپ هم‌نظر است اما راهش را از آنجا از او جدا می‌کند که معتقد است این کار را باید از طریق هماهنگ‌سازی سیاست‌ها با کشورهای اروپایی و به‌صورت متحد انجام داد.

دیدگاه‌های بلینکن در خصوص ایران هم از همین تئوری نشئت می‌گیرد. او همانند ترامپ، هدف غایی‌اش از هر سیاستی در قبال ایران را تضعیف این کشور می‌داند اما معتقد است که اگر آمریکا و اروپا در یک جبهه متحد بمانند، نتیجه نهایی مؤثرتر و کارسازتر خواهد بود.

ریشه‌های این تشابه و تضاد با ترامپ را می‌توان به‌وضوح در اظهارات بلینکن در خصوص توافق هسته‌ای برجام، مشاهده کرد. او با وام گرفتن از ادبیات ترامپ، از ضرورت «توافق قوی‌تر» با ایران و طولانی‌تر کردن محدودیت‌های ایران سخن گفته، اما از طرف دیگر تصریح کرده است که آمریکا باید مسئله بازگشت به برجام را به «سکویی» برای تقویت روابط با کشورهای اروپایی در جهت «تقویت برجام» تبدیل کند.

او دو ماه پیش در مصاحبه با شبکه خبری سی‌بی‌اس گفت: «چنانچه بایدن رئیس‌جمهور شود و اگر ایران به پایبندی به توافق هسته‌ای برگردد، ما هم همین کار را انجام خواهیم داد.»

وی اضافه کرد: «اما، ما از این مسئله به‌عنوان سکویی جهت همکاری با متحدان و شریکانمان در جهت تلاش برای تقویت و طولانی‌تر کردن این توافق استفاده خواهیم کرد.»

او در جای دیگر گفته که حاضر است برای تحقق این سیاست، تمامی تحریم‌هایی را که دولت ترامپ علیه ایران وضع کرده است حفظ کند. بلینکن خردادماه سال جاری در نشست مجازی کمیته یهودیان آمریکا گفت: ««ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد، در غیر این صورت واضح است که همه تحریم‌ها پابرجا خواهند ماند. اگر ما به پایبندی توافق برگردیم، همراه با شریکان و متحدانمان که در موضع یکسانی با ما قرار می‌گیرند، از این مسئله به‌عنوان سکویی استفاده خواهیم کرد تا به مذاکره بر سر توافقی طولانی‌مدت‌تر و قوی‌تر بپردازیم.»

سالیوان کیست؟

جیک سالیوان متولد 28 نوامبر 1976 است. او به‌عنوان دستیار امنیتی بایدن در دوران معاونت ریاست‌جمهوری او کار کرده است و یکی از نزدیکترین افراد به هیلاری کلینتون محسوب می‌شود.

هیلاری کلینتون چند سال پیش در مصاحبه‌ای درباره اینکه چرا سالیوان را برای حضور در تیم مذاکره‌کننده آمریکا برای انجام گفت‌وگوهای محرمانه با ایران انتخاب کرده بود به نیویورک‌تایمز گفت: «او نسبت به کسان دیگری که می‌شد به این مذاکرات فرستاد تجربیات زیادی نداشت، ولی از اطمینان کامل من برخوردار بود و به‌جهت اینکه شناخته‌شده نبود می‌توانست بدون آنکه توجه زیادی جلب کند به سفر برود و برگردد.»

با این حال، یک دلیل دیگر برای این انتخاب هیلاری، ظاهراً این بوده که او به‌راحتی قادر به ایفای نقش «پلیس بد» در مذاکرات بوده است، این نظری است که «تریتا پارسی»، بنیانگذار نایاک در کتابی درباره مذاکرات هسته‌ای دولت اوباما با ایران مطرح کرده است.

پارسی می‌نویسد: «سالیوان همانند کلینتون ترجیح می‌دهد وزنه مواضعش به‌سمت شک و تندروی سنگینی کند. او از اینکه در داخل تیم مذاکره‌کننده آمریکا با ایران نقش پلیس بد را بازی کند هیج مشکلی نداشت.»

در ماه‌های گذشته سالیوان درباره سیاست دولت ترامپ در قبال ایران و بازگشت به برجام اظهار نظر کرده است و به‌نظر می‌رسد او هم همانند بلینکن به استفاده از فشار تحریم‌ها برای اضافه کردن مفاد جدید به توافق هسته‌ای اعتقاد دارد.

بلینکن البته در جایی گفته ابتدا گمان می‌کرده است تحریم‌های یکجانبه‌ای که دولت ترامپ بعد از خروج آمریکا از برجام علیه ایران وضع کرده است اثرگذار نخواهند بود، اما اکنون دیدگاهش در این خصوص را تغییر داده و به همین جهت معتقد است که ایران برای رفع تحریم‌ها باید امتیاز بدهد.

چندی پیش پایگاه آسیاتایمز بر اساس تحلیل مواضع سالیوان بود که نوشت به‌نظر می‌رسد اعضای حزب دموکرات، با آشکار شدن اثرات تحریم‌ها نظرشان را درباره بازگشت به برجام عوض کرده‌اند. این رسانه انگلیسی‌زبان خاطرنشان کرده بود یکی از سردمداران این چرخش موضع، «جیک سالیوان»، مشاور سابق «جو بایدن» در امور امنیت ملی و از دستیاران «هیلاری کلینتون» است.

سالیوان بعد از خروج آمریکا از برجام در مقاله‌ای برای «آتلانتیک» نوشته بود تحریم‌ها علیه ایران تنها در صورتی موفق خواهند بود که از حمایت جهانی برخوردار باشند و بتوانند حمایت شریکان تجاری ایران را جلب کنند.

با این حال، او اندکی بعد اعتراف کرد که این دیدگاهش اشتباه بوده است و یک سال بعد در مقاله‌ای مشترک با «بیل برنز»، مقام سابق حزب دموکرات اعتراف کرد که «فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌های یکجانبه آمریکا قابل‌توجه‌تر از آن چیزی بوده که آن‌ها پیش‌بینی می‌کرده‌اند.»

سالیوان در سخنانی در ماه مه در اندیشکده هادسون یک بار دیگر این موضع را تکرار کرد و گفت: تحریم‌ها علیه ایران «قدرت دلار و نظام مالی آمریکا را نشان داده است.»

سالیوان در جایی دیگر هم گفته است: «ایرانی‌ها باید واقع‌بین‌تر باشند. تصور کاهش عمده تحریم‌ها از سوی ایالات متحده بدون دریافت ضمانت‌هایی از ایران مبنی بر آغاز مذاکره فوری بر سر توافقی متعاقب که در آن دست‌کم چارچوب‌های زمانی توافق بسط داده شده و مسائل مربوط به راستی‌آزمایی و موشک‌های بالیستیک قاره‌پیما حل شده باشند، غیرعملی است.»

آسیاتایمز نوشته بین مه 2018 (زمان خروج آمریکا از برجام) و ژانویه سال جاری، موضع سالیوان از بی‌اثر بودن تحریم‌های یکجانبه آمریکا به اینکه «بدون دریافت ضمانت از تهران»، خبری از کاهش تحریم نیست، چرخش پیدا کرده است.

سالیوان در مصاحبه با اندیشکده هادسون گفته است: «مخالفان توافق هم اشتباه می‌کردند، چراکه بازگشت تحریم‌ها پس از خروج ترامپ از توافق کار ساده‌ای بود. به‌نظر من، توافقنامه بعدی باید زمان‌بندی محدودیت‌ها موسوم به بند غروب را تمدید کند». وی همچنین گفت: «باید تلاش شود عناصر دیگری را هم در توافق تقویت کنیم. من فکر می‌کنم این یک استراتژی کاملاً قابل‌قبول و مسیری بسیار عاقلانه‌تر از آن چیزی است که باعث خروج ایران از توافق و درنهایت جنگ شود.»

منبع: تسنیم



منبع خبر

بایدن با تندروترین دیپلمات‌های دموکرات به میدان می‌آید بیشتر بخوانید »

باید در این ۲ ماه احتیاط کنیم تا ترامپ به ایران حمله نکند/ محجوب: دولت روحانی از مظلوم‌ترین دولت‌های تاریخ جمهوری اسلامی است

باید در این ۲ ماه احتیاط کنیم تا ترامپ به ایران حمله نکند/ محجوب: دولت روحانی از مظلوم‌ترین دولت‌های تاریخ جمهوری اسلامی است


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**باید در این ۲ ماه احتیاط کنیم تا ترامپ به ایران حمله نکند

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «جاوید قربان اوغلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت: «کافی است تا نخبگان سیاسی از طیف‌های مختلف و خصوصا دستگاه‌های تصمیم‌گیر در کشور، «تغییر» ناشی از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را به فال نیک گرفته و متناسب با آن و استفاده از فرصت چهارساله‌ای که پیش‌روی جهان قرار دارد، به تدوین راهکارهایی در جهت برون‌رفت از مشکلاتی که ترامپ و تصمیم وی در آن نقشی اساسی داشت، بپردازند. ‌اولین موضوع در این رابطه، پشت‌سرگذاشتن آرام و بدون حادثه دو ماه پیش‌رو…و گذر از تونل وحشت ترامپ است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «برخی از منابع از رایزنی ترامپ با مشاوران ارشد خود درباره حمله نظامی سخن گفته‌اند. هرچند رافائل گروسی، مدیرکل آژانس آن را «کمی بر پایه حدس و گمان» ارزیابی کرده، ولی به گفته تحلیگران این موضوع با توجه به روان‌شناسی شخصیت ترامپ، دور از ذهن نیست؛ به‌خصوص اینکه این اقدام از حامیانی جدی همچون اسرائیل برخوردار استاز یاد نبریم که از ترامپ شکست‌خورده و تحقیرشده در انتخاباتی که خود را پیروز قطعی آن می‌دانست، هیچ کاری را نباید دور از ذهن دانست».

شرق در ادامه تاکید کرد: «اقدام دیگر در این راستا، اعلان صریح و بدون لکنت‌زبان آمادگی ایران برای «مذاکره» در راستای احیای برجام است…اشتباه درپیش‌گرفتن شعار عوام‌فریبانه «سگ زرد برادر شغال» و رویکردی است که صداوسیما در نمایش گزینشی و تصاویر و گزارش‌های منتخب برکشیده از آرشیو برای منفی جلوه‌دادن شخصیت رئیس‌جمهور منتخب آمریکا دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در شرایط بسیار وخیم اقتصادی باید نگران همسویی آمریکا و اروپا در رابطه با کشورمان باشیمپیشنهاد نگارنده پیشگامی در مذاکره با اروپا و اقداماتی مانند پایان‌دادن به موضوعاتی مانند زندانیان دوتابعیتی و زندانیان سیاسی است که برای کشور بسیار کم‌هزینه بوده و چراغ سبز پررنگی برای آمادگی ایران در قبال رفع نگرانی‌های آنهاست».

حامیان دولت در هفت سال و نیم اخیر همواره با دو کلیدواژه بازی کرده اند؛ جنگ و مذاکره.

تجربه ثابت کرده است که نه تنها ترامپ، بلکه مجموعه ساختار حاکمیتی آمریکا گزینه حمله نظامی به ایران را از روی میز برداشته است. واکنش آمریکا به موشک باران پایگاه عین الاسد و سرنگونی پهپاد متجاوز ترایتون و ارسال اولین ماهواره نظامی ایران به فضا و حرکت نفتکش های ایرانی به ونزوئلا و…بیش از پیش بر این مسئله صحه گذاشت.

دولت آمریکا- هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها- دولتی غارتگر، جنایتکار، مداخله گر، تروریست و زورگو است؛ بنابراین این دولت فقط زبان زور را می فهمد. در نتیجه آنچه سایه جنگ را از کشور دور کرده و خواهد کرد، نه انفعال و ضعف در مقابل آمریکا، بلکه اقتدار و عزت است.

مسئله بعدی، مقوله مذاکره است. در دولت روحانی با آمریکا مذاکره شد اما دولت اوباما- به معاون اولی جو بایدن- از تابستان ۹۴ تا زمستان ۹۵ به هیچ عنوان به تعهدات برجامی خود عمل نکرد و حتی در این مدت تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.

دولت روحانی با آمریکا و اروپا مذاکره کرد و طبق خواسته آنان در قلب راکتور اراک بتن ریخت ولیکن در سوی مقابل، نه تنها تحریم ها لغو نشد، بلکه دامنه گسترده تری پیدا کرد.

اما طیف اصلاح طلب می گوید ما باید در سیاست خارجی صرفا امتیاز داده و فکر اینکه بخواهیم امتیازی بگیریم از سر بیرون کنیم! برای همین است که این طیف همیشه خواسته های زیاده خواهانه طرف آمریکایی و اروپایی را به عنوان وظیفه ایران معرفی می کند.

طیف اصلاح طلب علیرغم تجربه پرهزینه و خسارت بار توافق هسته ای، مدعی است که ما باید در گام بعدی، بُرد موشک هایمان را کاهش دهیم، بلکه آمریکا و اروپا کمی راضی شوند! به نظر شما این رویکرد نسبتی با منافع ملی دارد!؟

** محجوب: دولت روحانی از مظلوم‌ترین دولت‌های تاریخ جمهوری اسلامی است

«علیرضا محجوب» عضو فراکسیون امید مجلس دهم که در انتخابات مجلس یازدهم علیرغم تبلیغات فراوان و پرحجم- با ۹۵ هزار رأی- از راهیابی به مجلس بازماند، در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «در مورد ارزیابی عملکرد دولت آقای روحانی قطعا در آینده تاریخ نشان خواهد داد که با وجود همه مباحث و فشارهایی که بر این دولت که از مظلوم‌ترین دولت‌های تاریخ جمهوری اسلامی بوده آورده شده است، اما در آینده کارکردهای مثبت این دولت در عرصه‌های مختلف برملا خواهد شد. در آینده وقتی پرونده این دولت باز شود آن وقت ما خواهیم دید که اعمال این دولت چقدر مثبت بوده است».

محجوب در ادامه نوشت: «در عرصه سیاست خارجی دولت دوازدهم در مسیر متعادلی را حرکت کرده و البته در سیاست داخلی هم دولت تاکنون راه تعادل و میانه‌روی را پیش گرفته است. گرچه رئیس‌جمهور خودشان هم تاکید کرده‌اند که همواره به دنبال تعادل در عرصه‌های مختلف سیاسی بوده‌اند. از سوی دیگر در اقتصاد هم تنها ایرادی که به دولت داریم این است که نتوانسته به وعده تعادل خود برسد. اگر دولت آقای روحانی می‌توانستند اقتصاد را متعادل کنند مطمئنا کسانی که از ایشان انتقاد کرده و می‌کنند در حال حاضر دعایش می‌کردند. با این همه در مجموع مطمئنا پشت پرده تلاش‌های دولت در آینده روشن خواهد شد. نگاهی به زمینه‌ها و حوزه‌های مختلف نشان می‌دهد که دولت تاکنون چه خدماتی را ارائه داده و چه تلاش‌هایی کرده است. اما باید زمان بگذرد و در آینده پرده از این خدمات و عملکردهای مثبت برداشته شود».

«اشرف بروجردی»  نماینده رئیس جمهور در شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و رئیس کتابخانه ملی چندی پیش گفته بود: «برای دولت کاری ندارد که بخواهد به‌طور مرتب کارنامه خود را به رخ بکشد و مواردی که در آنها موفق عمل کرده را بیان کند اما امروز زمان مناسبی برای این کار نیست و کشور درگیر بحران‌های زیادی است که هرکدام از آنها به نوعی مردم را از پای درآورده‌اند. دولت در شأن خود نمی‌بیند که بخواهد به این نکات بپردازد و توان خود را صرف این مسائل کند».

«بهزاد نبوی» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز پیش از این گفته بود: «به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است».

محجوب در مصاحبه مذکور تاکید کرده که «در آینده کارکردهای مثبت این دولت در عرصه‌های مختلف برملا خواهد شد». این اظهارنظر در حالی است که تنها در یک قلم برآورد صندوق بین‌المللی پول این است که در پایان سال ۱۳۹۹ دولت ایران بیش از ۱۳۶۷ هزار میلیارد تومان بدهی عمومی ناخالص به جای خواهد گذاشت. این در حالی است که در پایان سال ۱۳۹۱ و قبل از شروع به کار دولت روحانی، حجم بدهی عمومی ناخالص دولت فقط ۸۸ هزار میلیارد تومان بود. به عبارتی می‌توان گفت دولت دهم کمتر از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی برای دولت یازدهم به یادگار گذاشت اما دولت دوازدهم بیش از ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی را برای دولت بعد خواهد گذاشت.

علت افزایش بدهی عمومی ناخالص دولت در دوره روحانی، رفع کسری بودجه از طریق استقراض همچون انتشار گسترده انواع اوراق بدهی، افزایش بدهی دولت به بانک‌ها، افزایش تعهدات دولت به صندوق‌های بازنشستگی، تامین اجتماعی و …   بوده است. حقیقت نگران‌کننده‌تر آن است که زمان سررسید اکثر اوراق بدهی منتشرشده در دولت روحانی، از سال ۱۴۰۰ به بعد و در دولت آینده خواهد بود.

به عبارت دیگر دولت بعدی که سال آینده بر سر کار خواهد آمد تقریبا ۲.۵ برابر کل بودجه عمومی خود، با بدهی به جای مانده از دولت روحانی روبرو است.

در یک نمونه دیگر، گزارش دیوان محاسبات حاکی از آن است که سرنوشت ۴.۸ میلیارد دلار از ارزهای ۴۲۰۰ تومانی بلاتکلیف است و مشخص نیست کجا خرج شده است. این رقم با نرخ فعلی دلار حدود ۱۴۴ هزار میلیارد تومان است.

متاسفانه کارنامه دولت آقای روحانی به هیچ عنوان قابل دفاع نیست؛ برای همین حامیان دولت برای خالی نبودن عریضه و البته با توهین به فهم و شعور مردم، از ترفند مظلوم نمایی استفاده کرده و در پی آن هستند تا با بکارگیری این ترفند تکراری، صورت مسئله را پاک کنند.

** برای بهبود اقتصاد، راهی جز تعامل با دنیا نداریم

«علی تاجرنیا» عضو حزب اتحاد ملت(حزب مشارکت سابق) و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «مهم‌ترین مساله و چالش برای دولتی که پس از این روی کارخواهد آمد، کارآمدی در حوزه اقتصاد، رفاه و مسائل معیشتی است. امروز شاهدیم که مردم در این حوزه مطالبه جدی دارند و اگر به خواسته‌ آنان توجه نشود، ممکن است وارد شرایط بحرانی شویم. بر این اساس معتقدم اگر قرار باشد این مساله حل شود و در مسیر کاهش فشارهای اقتصادی برای مردم پیش برویم، راهی جزو تعامل با دنیا نداریم».

تاجرنیا در ادامه نوشت: «هر کسی رییس دولت آینده باشد، ناگزیر است که این مسیر را انتخاب کند و وارد راه تعامل با دنیا شود چرا که در غیر این صورت مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم آن گونه که مردم انتظار دارند، حل نمی‌شود و در نتیجه شرایط به‌ مراتب بحرانی‌تر از امروز خواهد بود. فرقی هم نمی‌کند که سکان دولت آینده در دست یک اصولگرا باشد یا اصلاح‌طلب؛ هر کسی رییس‌جمهور باشد، با این چالش جدی مواجه است و باید این چالش حل شود».

رهبر معظم انقلاب– ۲۶ شهریور ۹۸- با اشاره به مسئله تعامل با دنیا فرمودند: «علاج کارهای گوناگون، مشکلات گوناگون کشور دست مردم است؛ به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با این و آن نبایستی اتّکال کرد. اشتباه نشود؛ ما نمیگوییم باب مراوده را با دولتهای عالم ببندیم؛ نخیر، بنده سالها رئیس‌جمهور این کشور بودم، اهل مراوده و اهل گفتگو و اهل نشست و برخاستیم، منتها نشست و برخاست ‌کردن یک چیز است، کارهای کشور را به نشست و برخاست با این و آن موکول‌کردن یک چیز دیگر است؛ این دوّمی همان چیزی است که ما آن را نهی میکنیم، منع میکنیم. هر چه میتوانید از امکانات دنیا استفاده کنید؛ امّا بدانید علاج مشکلات در داخل کشور است، حلّ مشکلات به دست این مردم است».

ایشان همچنین- ۱۰ اردیبهشت ۹۷- تاکید کردند: «راه مقابله‌ی با جنگ اقتصادی چیست؟ این است که ما در داخل به اقتصاد خودمان بپردازیم. وقتی اقتصاد ما متّکی بود، وابسته بود، مشکلات به وجود می‌آید. البتّه بنده عقیده ندارم به اینکه رابطه‌ی اقتصادی را از دنیا باید قطع کرد یا میتوان قطع کرد؛ معلوم است که نمیتوان؛ امروز همه‌ی دنیا به هم مربوط و متّصل است امّا تکیه‌ی به بیرون از مرزها غلط اندر غلط است؛ نباید تکیه کرد. بله، بروند با زرنگی، با تدبیر، با سیاست‌گذاری درست، با پیگیری صحیح، با جدّیّت، ارتباطات با دنیا [برقرار کنند]. دنیا بزرگ است؛ دنیا که فقط آمریکا و چند کشور اروپایی نیست؛ دنیا خیلی وسیع است؛ بروند ارتباطات را برقرار کنند به آن مقداری که لازم هست امّا چشم ندوزند به هیچ نیروی خارجی».

متاسفانه دولت آقای روحانی تمام تخم مرغ های خود را در سبد برجام چید. اظهاراتی از جمله «امضای کری تضمین است» و «آمریکا قول داده است که به تعهداتش عمل کند» و «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است» و…در نهایت اجرای برجام به هر قیمت موجب شد تا فرصت های بیشماری در هفت سال و نیم اخیر از بین رفته و قربانی شود.



منبع خبر

باید در این ۲ ماه احتیاط کنیم تا ترامپ به ایران حمله نکند/ محجوب: دولت روحانی از مظلوم‌ترین دولت‌های تاریخ جمهوری اسلامی است بیشتر بخوانید »

سه راه پیشنهادی کاترین اشتون به بایدن برای احیای برجام

سه راه پیشنهادی کاترین اشتون به بایدن برای احیای برجام


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، کاترین اشتون مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا «جو بایدن» را رئیس‌جمهور منتخب آمریکا و برنده انتخابات جنجالی اخیر خواند و به او برای احیای برجام راهکار ارائه داد.

اولین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که هم اکنون عضو مجلس اعیان (لُردها) انگلیس و رئیس میز «اروپای جهانی» در مرکز وودرو ویلسون مستقر در واشنگتن دی سی است، یادداشتی با این عنوان منتشر کرد: «من به مذاکره برای (حصول به) توافق هسته‌ای ایران کمک کردم. اینجا توضیح می‌دهم که جو بایدن چطور می‌تواند آن را احیا کند».

کاترین اشتون در نشریه «تایم» آمریکا نوشت: «اصطلاح رایج که ما در جریان مذاکرات درباره توافق سال ۲۰۱۵ هسته‌ای ایران (برجام) استفاده می‌کردیم، خوشبینی محتاطانه بود. این اصطلاح هم اکنون خلاصه احساسی است که در بروکسل، پاریس، لندن و برلین درباره گزارش‌ها مبنی بر طرح جو بایدن رئیس جمهور منتخب (آمریکا) برای بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) وجود دارد».

این سیاستمدار انگلیسی ادامه داد: «برای دولت بایدن کار راحتی نخواهد بود به توافقی که رئیس‌جمهور دونال ترامپ آمریکا را از آن در سال ۲۰۱۸ خارج کرد، برگرداند. خروجی که به رغم تمام اقدامات بسیار و از روی حسن نیت اروپا انجام شد. از همان ابتدا، بسیاری از اعضای کنگره (آمریکا) هرگز اشتیاقی به ایده حصول یک توافق با ایران نشان ندادند. حتی زمانی که ما در سال ۲۰۱۳ به توافق موقت رسیدیم، برخی ها می‌خواستند تحریم‌های جدید علیه ایران وضع کنند، کاری که باعث می شد توافق، شروع نشده به پایان برسد. تقریبا همه نامزدهای جمهوری‌خواه منصب ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ گفتند آنها یا مفاد برجام را سخت تر می‌کنند یا اینکه به طور کامل آن را از بین می‌برند».

به نوشته مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، «ایرانی‌ها درباره این خصومت آگاهی داشتند و نگرانی‌هایشان را در جریان مذاکرات درباره اینکه آیا یک دولت جدید (در آمریکا) به توافق پایبند خواهد بود، مطرح کردند. پاسخ (به هیات مذاکره ایران) این بود که هیچ دلیلی وجود ندارد که اعتقاد داشته باشیم یک توافق موثر رها شود. اینجاست که مشکل وجود دارد. برای برخی، توافق “موثر” شامل این موضوع نمی‌شد که به ایران اجازه یک برنامه صلح آمیز (هسته‌ای) داده شود. برای دیگران هم این موضوع شامل آن می شد که ایران باید رفتارش در منطقه را تغییر دهد. برخی دیگر از افراد هم گفتند که توافق یا بخش هایی از آن، بسیار کوتاه مدت بود و خواستار آن بودند که ایران برای مدتی طولانی تر به یک آینده غیر اتمی محدود شود».

این سیاستمدار 64 ساله افزود: «بایدن همه اینها را می‌داند. او یک تیم با تجربه برای طراحی اینکه چه کاری بکند دارد و می تواند روی تخصص بسیاری از افرادی که در مذاکرات برجام حضور داشتند، حساب کند. اما البته این کار راحتی نخواهد بود. یافتن راهی برای جلب حمایت کنگره چالش برانگیز خواهد بود چرا که با توجه به شرایط موجود، دموکرات‌ها شاید کنترل (اکثریت) سنا را در اختیار نداشته باشند. او برای قرار دادن یک برجام احیا شده روی پایه های مستحکم،  باید قادر به تضمین این موضوع باشد که درص ورت پایبندی ایران به تعهدات (برجامی) خودش، ایالات متحده هم این کار را خواهد کرد».

 

به گفته او، «همچنین مساله دیگر شرکای این توافق، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان که “گروه 1+5” را شکل می‌دهند، هم وجود دارد. برجام به همه آنها تعلق دارد و هر صحبتی به مشارکت و حضور آنها هم نیاز دارد. من امید زیادی به این گروه بی نظیر داشتم  و به نظر می رسید که این گروه جایگاه خوبی برای پرداختن به دیگر چالشها هم داشت و من خوشبین بودم که این توافق (برجام) به دیگر پروژه ها منجر شود که بر اساس آن گروه 1+5 با همکاری یکدیگر باعث ایجاد جهانی امن تر بشوند. هم اکنون این امید  سرکوب شده است البته نه فقط توسط رئیس جمهور ترامپ. اعتماد کردن به کسی، هرگز آسان نبوده و طی این 4 سال روابط به طرزی چشمگیر تغییر کرده است. پادشاهی متحده (انگلیس) از اتحادیه اروپا خارج شده است، نفوذ چین بیشتر شده است، روسیه پر مدعاتر شده است. در برابر “تقاضاهای” بیشتر از ایران مقاومت خواهد شد به ویژه اگر ایالات متحده در ازایش چیز بیشتری برای ارائه مطرح نکند».

اشتون مدعی شد: «البته ایرانی‌ها از اینکه از کارزار “فشار حداکثری” دولت ترامپ بقا و نجات یافته‌اند، آسوده خواهند شد و بدون تردید بسیار امیدوارند که انتخاب بایدن به معنای باز شدن یک فصل جدید باشد اما اشتهای کمی در تهران برای انجام اقدامات بیشتر وجود دارد اگر که از آنها خواسته شود. ایران انتظار خواهد داشت که یک برجام احیا شده این موضوع را که چه آسیب اقتصادی به این کشور طی دو سال گذشته وارد آمده، به رسمیت بشناسد. در حالی که میانه روها در این کشور خیالشان آسوده و خرسند خواهند شد که شاید توافق به نحوی از انحا احیا شود، دیگر ایرانی‌ها اما چنین حسی نخواهند داشت. صداهای تندرویی شنیده خواهد شد که استدلال می کنند، نمی‌توان به آمریکایی‌ها اعتماد کرد».

وی سپس به بایدن برای احیای برجام سه راهکار ارائه و توصیه کرد و نوشت: «خوب رئیس‌جمهور منتخب (بایدن) چه باید بکند؟ این کارهای ذیل شاید دستور کار (بایدن) باشد: ۱- تیمش را آماده و تقویت کند ۲- برجام را به عنوان توافق اول قرار دهد نه توافق پایانی ۳- پایه برجام را روی اساس مستحکم‌تری قرار دهد».

اشتون در توضیح مورد اول نوشت: «(دولت بایدن) اتحادیه اروپا را برای گردهم آوردن گروه ۱+۵ متقاعد کند. با رهبران تک تک این کشورها به طور خاص درباره این موضوع صحبت کند و از آنها بخواهد که وزرای خارجه خودشان را برای دیدار با وزیر خارجه جدید ایالات متحده آماده کنند. تصمیم بگیرد که چه کسی قرار است رهبری مذاکرات را برعهده بگیرد».

وی در توضیح مورد دوم اینطور تصریح کرد: «هرگز بنا نبود که توافق سال ۲۰۱۵ نقطه پایانی مذاکرات باشد. این توافق فقط به یک موضوع بزرگ و مورد نگرانی خاص که همان برنامه غنی سازی اورانیوم ایران بود، پرداخت و موفق هم عمل کرد تا زمانی که رئیس جمهور ترامپ ایالات متحده را از این توافق خارج کرد، ایران همچنان تعهداتش را حفظ کرده بود. همه ما درباره همه دیگر موضوعاتی که باید به آنها پرداخته می شد از قبیل از سامانه‌های موشکی بالستیک گرفته تا جاه طلبی‌هایش در منطقه، اطلاع داشتیم  اما (موضوع برنامه هسته ای ایران) مثل تخته سنگی بود که باید از راهروی در برداشته میشد قبل از اینکه ما بتوانیم به پیش برویم و بقیه موضوعات را حل کنیم. بایدن و تیمش باید این تصویر را که چطور چنین کاری می تواند با استراتژی بزرگتر منطقه ای متناسب باشد، ترسیم کنند و البته توافق های اخیر امضا شده آبراهام بین اسرائیل و کشورهای عربی را هم مدنظر داشته باشند».

از نظر این عضو مجلس اعیان انگلیس، سومین راهکار و دستور کار احتمالی مستحکم کردن پایه برجام است.

اشتون در این باره نوشت: «این کار یعنی کار کردن با کنگره (آمریکا) برای یافتن راه‌هایی به منظور اطمینان بخشی به این توافق تا زمانی که همه طرف‌ها به آن پایبند باشند و اهداف طولانی مدت تری به عنوان ابزار جلب حمایت از آن ترسیم شود. بازگشت به برجام تنها با اتکا به اختیارات ریاست جمهوری به منظور حفظ آن شاید برای کوتاه مدت کارساز باشد اما توسل به آن رویکردی پایدار و مانا نیست».

وی در پایان نوشت: «هیچ کدام از این (سه کار پیشنهادی اشتون به بایدن) کار راحتی نخواهد بود اما انجام همه آنهایی ارزشش را دارد. کاستن از تنش در منطقه، بازگرداندن ایالات متحده به قلب حل مسائل بین‌المللی و امن تر کردن ما، همه اینها اهدافی با ارزشی برای سال جدید (۲۰۲۱) هستند».

انتهای پیام/م

 





منبع خبر

سه راه پیشنهادی کاترین اشتون به بایدن برای احیای برجام بیشتر بخوانید »

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟

هدایت‌ا… آقایی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا گفته است: آمدن جو بایدن در ریاست جمهوری آمریکا فضای اقتصادی ایران را به سمت جلو حرکت می‌دهد!

او همچنین تصریح می‌کند: “تیم جدیدی که در آمریکا با ایران مذاکره می‌کند به‌نظر بنده باید از دونالد ترامپ منطقی‌تر باشند و این موضوع حتما در دولت جدید آمریکا وجود خواهد داشت. دونالد ترامپ بسیار از حوزه قدرت در مقابل ایران برخورد می‌کرد و از تمام اهرم‌های خود هر لحظه ممکن بود استفاده کند و شرایط را برای مردم ایران بسیار سخت‌تر می‌کرد. دموکرات‌ها حداقل در شعارهای خود به مذاکره و تعامل اعتقاد دارند و به‌نظر من با آمدن بایدن فضای اقتصادی بهتری ایجاد می‌شود. من فکر می‌کنم که فشار کمتری هم در مسائل اقتصادی وارد می‌شود و مردم ایران فشار کمتری را نسبت به گذشته تحمل خواهند کرد. “[۱]

*اظهارات آقایی در حالی است که مسئله گرانی در ایران دقیقا هیچ ربطی به آمریکا و اذناب او ندارد. بلکه به “عدم نظارت بر قیمت‌ها” از سوی آقای روحانی و دستیاران دولتی ایشان مربوط است.

و اکنون سؤال اینجاست که چرا آقایی و امثال آقایی به جای گفتن حقیقت با مردم، راه “دروغ” را برگزیده‌اند و ترجیح می‌دهند مثل ۸۸ با مردم ناراستی کنند؟

آقایی حکما می‌داند اما نمی‌گوید که صرفا با “رأی خوب” مردم در انتخابات آینده و آمدن دولتی که معتقد به جهش تولید و نظارت بر قیمت‌ها باشد؛ نرخ‌ها وارد فرایند کاهشی خواهند شد. و این یک حقیقت واضح در اقتصاد ایران است که البته لیبرالها و حامیان دولت فعلی قصد کتمان آنرا دارند.

جالب است که اصلاح‌طلبان برای فرار از ننگ اجنبی‌پرستی می‌گویند بایدن در روش با ترامپ متفاوت است اما توضیح نمی‌دهند که چرا این تفاوت در روش قرار است به زعم آنها به ارزانی در ایران منتج شود!

شوق و شعف ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان گویا از پیروزی جو بایدن آمریکایی از شخص بایدن و همکاران او نیز بیشتر است که این مسئله تأملات فراوانی را می‌طلبد.

“علی ربیعی”، فعال چپ و سخنگوی دولت نیز به تازگی در یک توییت نوشته است: نمی‌فهمم که چگونه عده‌ای در داخل از نتیجه انتخابات آمریکا حتی داغ‌تر از طرفداران کاندیدای شکست خورده نگران بودند،  برخی او را با اسطوره‌های مذهبی ما هم شبیه سازی کردند. نیل به هدف سیاسی به چه قیمت!

او با اشاره به پیروزی بایدن تصریح می‌کند: در مرحله‌ تضعیف تحریم‌های یک جانبه و فرصت پیش‌آمده برای عقب‌راندن جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه، نیاز به حمایت از دولت مستقر است. نباید جریان‌هایی با اهداف کوتاه‌مدت سیاسی احساس کنند پیروزی دولت در این عرصه به زیانشان است. پیروز نهایی ملت ایران است. “! [۲]

***

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر قرآن کریم طی سخنانی در یازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی که همزمان با ایام بزرگداشت علامه طباطبایی (ره) در مؤسسه اسراء برگزار شد، پیرامون علوم عقلانی و فلسفه اسلامی گفت: در هیچ عصری علوم عقلی و علوم اسلامی مورد حمایت نبود و به خصوص علوم عقلی مورد بی‌مهری قرار می‌گرفت. در دوره‌هایی که حکومت با علوم عقلی همراه شد، مردان بزرگی رشد کردند. اگر حکومت بغداد محور علوم عقلی در دوره صادقین(ع) و امام کاظم(ع) شد، زیرا این ائمه(ع) شاگردان خود را با براهین عقلی تربیت کردند.

او می‌افزاید: مرحوم مجلسی در بحارالانوار در خلال مذاکرات علمی امام صادق(ع) نقل کرده است که امام صادق(ع) فرمود: ارسطو چنین گفته است. این حرمت نهادن به یک حکیم یونانی است. استاد ما علامه شعرانی در شرح اصول کافی ملاصالح همین مطلب را نقل کرده و در عین حال آورده است که ارسطو کجا و امام صادق(ع) کجا و این فخر ارسطوست که نامش بر زبان امام صادق(ع) جاری شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از شفقنا، این مفسّر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه هیچ وقت ندیده‌ایم که ائمه(ع) آنها (فلاسفه) را مورد بی‌مهری قرار دهند تصریح کرد: در دوره صفویه هم چون انس نسبت به علوم عقلی و نقلی از سوی دولت صفویه نشان دادند، شیخ بهایی و ملاصدرا پیدا شدند. امروز که حوزه قم از نجف و اصفهان بالاتر است، چه نعمتی بالاتر از این، اگر الان انجام وظیفه نکنیم، هیچ عذری نداریم.

علامه جوادی آملی گفته است: چه زمانی رهبری سراغ داشتیم که این طور از علوم عقلی و فلسفه حمایت کند!؟ [۳]

*اهتمام رهبر معظم انقلاب به علوم عقلانی و فلسفه موجب اعجاب دانشمندان و اهالی حکمت شده و به گواه تاریخ نیز بیسابقه است.

اهتمامی که البته نشانه‌های آن در کلام معظم‌له به وضوح هرچه‌تمامتر قابل رؤیت است.

رهبر انقلاب در سال ۹۱ و در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در این رابطه می‌فرمایند:

“باید گسترش گفتمان فلسفه‌ی اسلامی در دنیا باشد؛ این را هدف قرار دهید. امروز مطلقاً اینجور نیست، بلکه بعکس است. یعنی امروز در ایران مثلاً در محیطهای دانشگاهی و علمی ما فلسفه‌ی کانت بمراتب رائج‌تر و شناخته شده‌تر است از فلسفه‌ی بوعلی سینا. یعنی ابن‌سینای با این عظمت که همه‌ی تاریخ بشر، از هزار سال پیش به این طرف، با اسم او درگیر است، در مجامع دانشگاهی ما حکمت و فکر فلسفی‌اش شناخته شده نیست به آن اندازه‌ای که کتاب فکر فلسفیِ مثلاً کانت شناخته شده است. این یک مسئله‌ی مهمی است. ما باید عکس این را عمل کنیم. یعنی باید هدف را این قرار بدهیم که تفکر فلسفه‌ی اسلامی – حالا با همان مشخصاتی که دارد؛ که خود این، جای بحث و گفتگو دارد که فلسفه‌ی اسلامی چیست – در دنیا به عنوان گفتمان فلسفی شناخته شود، در دانشگاه‌ها رواج پیدا کند، متفکرین عالم از آنها مطلع باشند، روی آنها بحث کنند، نقد و انتقاد کنند، در مجلات علمی‌شان منعکس شود. “[۴]

ایشان همچنین در یک سخنرانی در حدود ۱۸ سال قبل نیز فلسفه اسلامی را “فقه اکبر” و “پایه‌ی دین” معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:

“در گذشته در حوزه‌ی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. میدانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ی اخیر، قم مرکز حوزه‌ی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آن‌طوری نبوده است – البته جلسات خصوصی را کاری نداریم – مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه‌ی یک از تلامذه‌ی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله‌ی ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه میکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود.

فلسفه‌ی اسلامی – همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید – فقه اکبر است؛ پایه‌ی دین است؛ مبنای همه‌ی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. “[۵]

جالب است بدانیم که رهبر فرزانه انقلاب بر “آموزش فلسفه اسلامی حتی به کودکان” نیز تأکید دارند و در یکی از بیانات خود با طرح مثالی جالب در این رابطه می‌فرمایند:

“یک مسئله، مسئله‌ی نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است، که غربی‌ها دارند این کار را میکنند. دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه – حالا اسمش یادم نیست؛ توی کتابهایم هست – به نظرم یک آمریکائی این را نوشته. ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچه‌های ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود، و این همین‌طور دارد به نسلهای پائین‌تر منتقل میشود.

 ما یک نوه‌ی کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند. چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت می‌انداخت. به او گفتم این میز را نینداز. گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا. چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد. بعد پنجه میزد به یک بچه‌ی دیگری، گفتم آقاجان نکن. گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود می‌آید. حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده ساله‌ای باشد، سؤالات قوی‌تری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید. “[۶]

***

تکرار تئوری تحریم انتخابات توسط مباشر روحانی

اکبر ترکان، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات سابق دولت آقای روحانی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: کیفیت انتخابات ۱۴۰۰ بستگی به نظر شورای نگهبان دارد. اگر این شورا مانند انتخابات مجلس یازدهم عمل کند فضا رقابتی نخواهد شد. شاهد بودیم که در انتخابات مجلس یازدهم، در تعداد بسیاری از حوزه‌ها، نامزدهای اصلاح‌طلبان مورد تایید شورای نگهبان واقع نشدند و در نتیجه اصلاح‌طلبان امکان رقابت نداشتند.

او می‌افزاید: در نتیجه این عمل شورای نگهبان، انتخابات مجلس یازدهم به رقابتی بین خود اصولگرایان تبدیل شد. اگر شورای نگهبان مثل انتخابات مجلس عمل کند نتیجه‌اش هم مانند انتخابات مجلس می‌شود.  اما اگر وضعیت تایید صلاحیت‌ها تغییر کند و نامزدهای اصلاح‌طلبان تایید شوند، امکان دارد وجود برخی چهره های اصلاح‌طلب، موجب مشارکت وسیع‌تر مردم شود.[۷]

*ترکان در حال تکرار تئوری “تحریم انتخابات ۱۴۰۰” است که به تازگی در زمزمه‌هایی از سوی ستاد اصلاحات و امثال خوئینی‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد. [۸]

رفتاری شریرانه که ستاد اصلاحات آنرا برای انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز تجویز کرد و مشارکت کسانی از مردم را کاهش داد.

هدف این تئوری نیز القای نامشروع بودن نظام اسلامی در پی کاهش مشارکت کسانی از مردم بود.

اصلاح‌طلبان البته به مردم توضیح ندادند که شورای نگهبان هرگز نمی‌تواند چهره‌های بدسابقه و اشرار سیاسی را تأیید صلاحیت کند و چپ‌ها بعنوان یک طیف سیاسی مکلف هستند نامزدهایی مورد تأیید قانون را به نهاد نظارتی معرفی کنند نه اینکه با اشرار و فتنه‌گران هم‌کاسه باشند.

حرف و حدیث‌ها اینطور می‌گوید که ستاد اصلاحات از آنجا که ایران را در آستانه شعله‌ور شدن فتنه اقتصادی می‌داند؛ قصد دارد رفتار تحریمی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ نیز تکرار کند و با معرفی چند نامزد بدسابقه که بی‌صلاحیتی آنها از هم‌اکنون محرز است؛ به انتظار عدم تأیید صلاحیت آنها بنشیند و بعد هم در حالی که منتظر فتنه اقتصادی است، به مردم بگوید نظام اسلامی اجازه حضور ما در انتخابات را نداد!

در بحث میزان مشارکت انتخاباتی همچنین لازم به اشاره است که اگرچه بالا بودن مشارکت یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود اما حیات و قوام یک انتخابات به رعایت “مُرّ قانون” است نه به میزان مشارکت.

به عبارت دیگری نظام اسلامی همواره باید تلاش کند تا انتخابات با هر میزان مشارکتی اما قانونی برگزار شود و منتخب یا منتخبین بتوانند مثل انتخابات مجلس یازدهم با طی شدن فرایندهای قانونی پا به عرصه بگذارند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/301907

2_ https://etemadonline.com/content/446970

3_ https://fa.shafaqna.com/news/1048878/

4_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

5_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616

6_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898

7_ www.irna.ir/news/84119138/

8_ mshrgh.ir/1121882



منبع خبر

مزیّت تاریخی رهبر انقلاب از نگاه علامه جوادی‌آملی/ چرا درباره علت گرانی به مردم دروغ می‌گویند!؟ بیشتر بخوانید »