پیکر شهیدی که پس از ۱۳ سال قطعه قطعه به وطر بازگشت

پیکر شهیدی که پس از ۱۳ سال قطعه قطعه به وطن بازگشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس، حاج کاظم نجفی رستگار در آغازین روز‌های شکوفایی بهار سال ۱۳۳۹ در شهر ری به دنیا آمد و در دامان مادری مهربان و با دست رنج پدری کشاورز تکامل و تربیت یافت.

از هفت سالگی، قدم در راه تحصیل علم گذاشت و با وجود سختی‌های زندگی تا کلاس سوم متوسطه با موفقیت به ادامه تحصیل پرداخت. اما پس از آن از ادامه تحصیل بازماند و وارد مبارزات و فعالیت‌های انقلابی شد. او که دوران نوجوانی را با زمزمه‌های نهضت امام خمینی (ره) آغاز کرده بود، در روز‌های نخست پیروزی، با شروع غائله کردستان و تحریکات نیرو‌های ضد انقلاب، همراه نیرو‌های دکتر چمران راهی کردستان شد و آموزش‌های چریکی را در آنجا فرا گرفت.

وی که تربیت یافته مکتب بزرگانی، چون شهید دکتر چمران و حاج احمد متوسلیان بود، پس از بازگشت در پادگان توحید به عضویت رسمی سپاه پاسداران در آمد و بعد از مدتی به فیروز کوه رفته، کلاس‌های آموزش احکام دینی و مسائل نظامی را برای جوانان و نوجوانان برپا کرد. وی را به عنوان فرمانده یکی از گردان‌های تیپ رسول الله (ص) که فرمانده آن احمد متوسلیان بود، انتخاب کردند و بعد از شش ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.

حاج کاظم در این زمان طی مأموریتی جهت توانمند سازی نیرو‌های حزب الله به عنوان فرمانده گردان به جنوب لبنان اعزام شد و مسئولیت تعدادی از عملیات‌ها را بر عهده گرفت. وی در راه آماده سازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد. بازگشت او با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران مصادف شد که این تیپ به نام مبارک سیدالشهدا (ع) مزین شد و با جمعی از یاران و دوستانش، فرماندهی عملیات تیپ را عهده دار شد. در مهرماه سال ۱۳۶۱ همسری مؤمن و پارسا اختیار کرد و چند روز بعد به جبهه رفت.

شهید رستگار که تمام عمر خود را در جستجوی رستگاری ابدی گذرانده بود، در حین عملیات بدر، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد و آخرین آرزویش نیز محقق شد.

گویی حاج کاظم فرمانده غریب لشکر سیدالشهدا (ع) به زیارت مولای کاظمین رفته بود که پیکر مطهرش بعد از ۱۳ سال طبق وصیت نامه اش مانند مولای غریبش ابا عبدالله الحسین (ع)، قطعه قطعه به وطن بازگشت.

فراری از وصیت نامه

ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد (ص) و شیعه علی (ع) قرار داد و سپاس خدایی را که مرا با آوردن حق، از ظلمت به روشنایی هدایت کرد و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچک‌ترین خدمت گزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد.

امیدوارم که خدای متعال، رحمت خود را نصیب بنده گنهکار خود بفرماید و مرا به آرزوی قلبی خود یعنی شهادت فی سبیل الله برساند که این را تنها راه نجات خود می‌دانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گنهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص حضرت سیدالشهدا (ع) بروم، من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم به این دلیل است که خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی، بر گردن این بنده، حق زیادی داشته که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده

انتهای پیام/361

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیکر شهیدی که پس از ۱۳ سال قطعه قطعه به وطن بازگشت بیشتر بخوانید »