حادثه تروریستی شاهچراغ

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها



بچه‌ها از یک سنی به بعد تا حدودی با مسائل و بحران‌های اجتماعی مواجه می‌شوند و از اطرافیان می‌شنوند یا در بیرون از خانه ماجرایی را می‌بینند، با ما همراه باشید تا بدانید چطورکودکتان را آرام کنید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حادثه تروریستی شاه چراغ که رخ داده بود، مهمترین دغدغه‌ی مادرانه‌ام این بود که مواجهه پسرِ دبستانی‌ام با این اتفاق چگونه باشد؟ اصلا لازم است از این قضیه که طبیعتا مشوش کننده است خبردار شود؟ خب، اگر در مدرسه و محیط بیرون، از کسی دیگر قضیه را بشنود آن هم با روایتی نامناسب سنش، چطور؟ اگر برای رشد در مسیر تربیتی الهی‌اش لازم باشد که آگاه باشد از این گونه قضایا تکلیفم چیست؟

خلاصه هی پیش خودم فکر می‌کردم و در ذهن خودم «فک می‌زدم» که یکدفعه شبکه‌ی حاکم بر خانه ما تکلیف را برایم یکسره کرد؛ «شبکه‌ی پویا» که روشن شد گوشه‌ی بالای صفحه تلویزیون پیام «ایران تسلیت» و «آرتین کنارتیم»، اولین چیزی بود که برایم جلب توجه کرد. و البته انگار زودتر از من توجه پسرم را جلب کرده بود، قبل از این که من چیزی بگویم سریع پرسید که مامان آرتین کیه؟ ایران تسلیت برای چیه؟

برایش از حادثه‌ای که پیش آمده بود توضیح مختصری دادم. اما خب، نه شبکه‌ی پویا ول کن قضیه بود و نه سوالات پسرم تمامی داشت.

مثلا شبکه پویا اعلام کرده بود که بچه‌ها برای آرتین نقاشی بکشند تا در تلویزیون نشان داده شود، و پسرم هم با چهره‌ای که داد می‌زد علامت سوال‌های ذهنش را، گفت: «آخه مامان الان مثلا نقاشی به چه درد بچه‌ای می‌خوره که این قدر ناراحته که دیگه مامان و بابا و برادر نداره؟ به نظر من که حتی یک توجه کوچیک هم آرتین نمی‌کنه به این نقاشی ها.»

بگذریم از ادامه‌ی ماجرا و ارتباط مستقیم شبکه‌ی پویا با بیمارستانی که آرتین آنجا بود…حالا نمی‌دانم تکرار و تکرار این حادثه ها که بسته به نوع مدیریت ما می‌تواند بر روی آرامش ما و خانواده‌مان عامل یا غیر عامل باشد، مثل همین حوادث ایذه، اصفهان و مشهد، آیا باعث شده حساسیت‌های مادرانه برای حفظ آرامش و امنیت روانی بچه‌هایشان کمتر شود یا حتی زیادتر، اصلا نمی‌دانم هنوز هم پسر بچه‌ی دوستِ کاشانی‌ام که بعداز حادثه‌ی تروریستی شاهچراغ مادرش را برای رفتن به امامزاده‌ی شهرشان همراهی نکرده بود و از مادرش خواهش کرده بود که تو هم نرو چون با تیر می‌زنندت، هنوز هم امامزاده می‌رود یا نه!

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادث اخیر قرار دهیم؟

همه‌ی این دغدغه‌ها باعث شد که قضیه را از دیدگاه یک کارشناس خبره و کاربلد بررسی کنم. با یک سوال کلی گفت‌وگویمان را با خانم «مرزانی» کارشناس تربیتی، آموزشی و مدیر محتوای مجموعه موج کودک شروع کردیم. اینکه چقدر بچه‌ها را در جریان حوادث اخیر قرار دهیم؟

خانم مرزانی توضیح می‌دهد: «اتفاقات و مسائل اجتماعی، تلخ یا شیرین بخش مهمی از زندگی ما و فرزندان ما هستند. اگرچه که ما معمولا ترجیح می‌دهیم تا حد ممکن بچه‌ها از آسیب‌های این فضا در امان باشند، ولی نوع مواجهه‌ی درست بچه‌ها با این جنس مسئله‌ها هم موضوع مهمی برای والدین و خانواده‌هاست. در مسائل اجتماعی و فرا خانوادگی و انتقال آن به بچه‌ها به دو موضوع خیلی مهم باید توجه داشته باشیم؛ موضوع اول امنیت، و موضوع دوم هویت ملی و نقش من در جامعه.»

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها

مرزانی کارشناس تربیتی،آموزشی و مدیرمحتوای مجموعه موج کودک

امنیت، پایه‌ای‌ترین نیاز انسان برای زندگی

اصطلاحات امنیت و آسیب‌های این فضا، ناخودآگاه ذهنم را می‌کشاند به سمت آرتین و اینکه واقعا چقدر طول می‌کشد که این بچه که در یک لحظه جلوی چشمانش پدر ومادر و برادرش را از دست داده، بازهم امنیت خاطر و آرامش را احساس کند!

خانم مرزانی ادامه می‌دهد: «امنیت داشتن و امنیت خاطر بعنوان پایه‌ای‌ترین نیاز انسان برای زندگی، ثبات و رشد است که به مراتب برای بچه‌ها اهمیت بیشتری دارد. در موضوعات مختلف باید به این نکته توجه کنیم که نباید به امنیت خاطر بچه‌ها آسیب وارد شود. محیط خانه، بعنوان امن‌ترین مکان برای بچه‌ها نباید در این شرایط ناامن شود، وقتی بچه‌ها در محیط خانه، در کنار پدر و مادر امنیت را حس کنند، در ناامن‌ترین نقطه‌ی دنیا هم که باشند، باز هم احساس امنیت می‌کنند.»

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها

چند مورد ایجادکننده حس ناامنی برای روحیه‌ی بچه‌ها

حالا خانم مرزانی که خودش هم مادر است و خوب می‌فهمد دغدغه‌های مادرانه و البته صبورانه این روزهای مادران ایران عزیز را، ریزتر و مصداقی‌تر برایمان توضیح می‌دهد و می‌گوید: «چند مورد از اتفاقاتی که در حوادث اخیر برای روحیه‌ی لطیف بچه‌ها ممکن است احساس ناامنی ایجاد کند را بشماریم:

۱. شنیدن و دیدن اخبار تلخ و نگران‌کننده در حضور بچه‌ها؛ گاهی ممکن است احساس کنیم بچه‌ی چهار، پنج‌ساله‌ی من که چیزی متوجه نیست پس کلا اخبار را از تلویزیون می‌بینم، یا با صدای بلند از گوشی دنبال می‌کنم، در صورتی که شنیدن و دیدن این اخبار که بچه‌ها را با آسیب‌هایی به جامعه‌اش یا ضربه زدن به آدم‌ها روبرو می‌کند، برای بچه‌ها در این سن و حتی سنین پایین‌تر تشویش و اضطراب را به دنبال دارد.

۲. دنبال کردن درگیری‌ها و توقف در محیط بیرون از خانه؛ گاهی ممکن است در حضور بچه‌ها صحنه‌ی درگیری را در محیط بیرون از خانه ببینیم، که توقف و دنبال کردن ماجرا هیچ لزومی ندارد.

۳. توصیه‌های مکرر به بچه‌ها نسبت به حوادث اخیر.مثل اینکه بگوییم: «شبها اغتشاش میشه باید زودتر بریم، باید زودتر بریم خونه، مراقب باش کسی نزدیکت نشه و …» اینها مکالماتی هست که گاهی برای مراقبت از بچه‌ها با آن‌ها داریم و چیزی جز احساس ناامنی و ترس برایشان ندارد. باید سعی کنیم با وجود حوادثی که در بیرون از خانه در جریان است، محیط خانه را با دور نگه‌داشتن از اخبار تلخ و توصیه‌های نگران کننده به بچه‌ها امن کنیم تا زندگی عادی بچه‌ها به راحتی ادامه پیدا کند.»

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها

هویت ملی و نقش من در جامعه، آن روی دیگر سکه

در بین حرف‌های خانم مرزانی طرح موضوع هویت ملی و نقش من در جامعه، جلب توجه کننده بود. خانم مرزانی در این رابطه بیشتر توضیح می‌دهد: «قطعا بچه‌ها از یک سنی به بعد تا حدودی با مسائل و بحران‌های اجتماعی مواجه می‌شوند و از اطرافیان می‌شنوند یا در بیرون از خانه ماجرایی را می‌بینند، مواردی که تحت کنترل ما نیست و به گوش بچه‌ها می‌رسد، در این شرایط اجازه بدهید روایت خود بچه‌ها را از چیزی که درک کرده‌اند بشنوید و توضیح اضافه‌ای ندهید و سعی کنید بچه‌ها در مورد آن موضوع نگرش و تحلیل خودشان را ارائه دهند که خیلی وقت‌ها کوچکترها (بچه‌های زیر هفت سال) صرفا درگیر هیجان ماجرا شده‌اند و نسبت به مسائل بنیادین سؤالی ندارند و از شما یک همراهی کوچک وشنیدن‌شان را می‌خواهند.

اما برای بچه‌های بزرگ‌تر و نوجوان‌ها ممکن است سؤالاتی پیش بیاید، گره‌های ذهنی ایجاد شود و بخواهند که نقش آفرینی اجتماعی داشته باشند؛ اینجا باید مراقب بود که دهان بچه‌ها را نبندیم، چون بخش مهمی از هویت ملی آن‌ها در همین موضوعات قرار است شکل بگیرد، باید فرصت حرف زدن به آن‌ها داد، فکرشان را شنید و تحلیل خودمان از ماجرا را با مستنداتی که داریم برایشان بگوییم تا کمک کنیم گره‌های ذهنی‌شان باز شود.

البته در این شرایط حضور در اجتماعات عمومی و ملی که از ملیت و وطن بعنوان خانواده‌ای بزرگ‌تر که بچه‌ها در آن زندگی می‌کنند دفاع می‌کند، در هر سنی برای بچه‌ها اهمیت دارد و به نوعی هویت آفرین است و حتی می‌تواند امنیت خاطر هم برای بچه‌ها به همراه داشته باشد.»

ای خوشا ورق متن را برگردانم به روزهای آرام و بدون اغتشاش، با دوستی در مورد وظایف والدگری برای در امان ماندن بچه‌هایمان از آسیب‌های مجازستان صحبت می‌کردیم، آخر گفت‌وگویمان حرف درشت و درستی زد، می‌گفت دشمنیِ دشمن تمامی ندارد، نباید خیالمان راحت شود که فلان فتنه هم تمام شد و به خیر گذشت، به هر حال دشمن دست از دشمنی‌اش برنمی دارد و بیکار نمی‌نشیند، این ما هم هستیم که باید در دل این فتنه‌ها و نقشه‌ها خودمان را قوی‌تر کنیم و نسلمان را قوی‌تر بپرورانیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چقدر بچه‌ها را در جریان حوادثِ این روزها قرار دهیم؟/ باید و نبایدهایی برای در امان ماندن بچه‌ها بیشتر بخوانید »

اعترافات تروریست دوم حادثه شاهچراغ امشب از تلویزیون پخش می‌شود


اعترافات عامل دوم حادثه تروریستی شاهچراغ از تلویزیون پخش می‌شود

اعترافات عنصر دوم حادثه تروریستی شاهچراغ، امشب از بخش خبری ۲۰:۳۰ پخش خواهد شد.

به گزارش مجاهدت از خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام سید اسماعیل خطیب دوشنبه در همایش ملی پدافند غیرعامل اعلام کرد که سربازان گمنام امام زمان(عج) توانستند یکشنبه‌شب با رعایت یکی از اصول کوچک پدافندی، عامل دوم اقدامات تروریستی شاهچراغ‌(ع) را دستگیر کنند. این تروریست که نقش پشتیبانی از تروریست اول را در حادثه شاهچراغ داشت اکنون در اختیار وزارت اطلاعات است.

تروریست دوم که توسط دستگاه امنیتی بازداشت شد، اعترافاتی داشته که بخشی از اعترافات وی برای اولین بار امشب در خبر ۲۰:۳۰ پخش خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعترافات تروریست دوم حادثه شاهچراغ امشب از تلویزیون پخش می‌شود بیشتر بخوانید »

حال ۲ مصدوم حادثه تروریستی شیراز وخیم است

حال ۲ مصدوم حادثه تروریستی شیراز وخیم است



معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با بیان اینکه ۹ نفر از حادثه دیدگان حادثه تروریستی حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) همچنان در بیمارستان‌های شیراز بستری هستند گفت: حال دو نفر از این افراد وخیم است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر مهرداد شریفی  افزود: در حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ (ع) ۲۶ نفر مجروح شدند که در بیمارستان های شهید فقیهی، نمازی، مسلمین و شهید رجایی شیراز بستری شدند، از این تعداد ۱۷ نفر تا کنون ترخیص شده اند.

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در ادامه افزود : هم اکنون ۴ نفر از مصدومان در بخش‌های مراقبت‌های ویژه خدمات درمانی دریافت می‌کنند که حال دو نفر از آنان وخیم است.

غروب روز چهارشنبه (چهارم آبان ۱۴۰۱) فردی مسلح با حمله به زائران و خادمان حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) در شهر شیراز، آنها را به رگبار بست که بنا بر آخرین اعلام مسئولان استان فارس، ۱۳ نفر را به شهادت رساند.

عامل نخست این حمله تروریستی قبل از دستگیری مجروح شد که پس از انتقال به بیمارستان و با وجود تلاش‌ها، به هلاکت رسید

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حال ۲ مصدوم حادثه تروریستی شیراز وخیم است بیشتر بخوانید »

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟



بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی و امنیتی کشور دامنه و بعد عملیاتی دشمن در جریان سرمایه گذاری وسیع مالی بر روی اغتشاشات را به خوبی نمایش داد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

********

روزنامه‌های امروز شنبه ۷ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام رهبر انقلاب در پی حادثه تروریستی در شیراز، بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، روز تلخ آمریکایی‌ها در بغداد و برجام میان و دو لبه قیچی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در پی حمله تروریستی شامگاه چهارشنبه ۴ آبان به حرم شاهچراغ در شیراز که به شهید و زخمی شدن شماری از مردم بی‌گناه منجر شد، دیروز جمعه ۶ آبان، ملت ایران پس از اقامه نمازجمعه، ضمن محکوم کردن این جنایت به راهپیمایی در سراسر کشور پرداختند و با خانواده‌های داغدار این حمله تروریستی اعلام همدردی کردند. در این راهپیمایی‌ها که مردم ضمن ابراز همدردی با خانواده شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ، انزجار و تنفر خود را از دشمنان ایران اعلام کردند، رئیس‌جمهور و جمعی از مسئولان لشکری و کشوری هم در راهپیمایی دیروز حضور داشتند.

روزنامه جام جم با اشاره به پیام رهبر عالی‌قدر انقلاب اسلامی در پی حادثه تروریستی در شیراز نوشت:

حادثه شیراز به اندازه تمام جنایات تروریستی، آشوب‌ها و شهادت حافظان امنیت اخیر در دوماه اخیر جانکاه بود؛ اتفاقی که برای چندمین بار سبب شد مردم ایران در کنار یکدیگر و برای حمایت از امنیت و ایران به خیابان‌ها بیایند و خط تروریسم رسانه‌ای و تروریسم تکفیری را در سراسر کشور محکوم کنند. حالا نه فقط درد شهادت مردم در حرم شاهچراغ شیراز، بلکه جنایت اکباتان در تهران و شهادت نیروهای تأمین امنیت هم مردم را در ادامه این ناآرامی‌ها و آشوب‌طلبی‌ها بی‌تاب کرده است و مردم به دنبال عدم مماشات و پایان این ناامنی‌ها هستند. فقط در یک نمونه از رفتار داعش داخلی، آرمان علی‌وردی به عنوان یک طلبه توسط اراذل و اوباش حرفه‌ای ربوده شده و پس از شکنجه با شوکرهای خاص و شبه‌نظامی به کما رفت و دیروز پس از سه روز تحمل جراحات، به شهادت رسید. جریان فحاشی، کشته‌سازی، تحریم و جنگ‌طلبی با هدایت نارسانه‌های فارسی‌زبان خارجی این روزها به جنون رسیده است، اما پروژه ویران‌طلبی ایران قطعاً راه به جایی نمی‌برد چون ایران، لیبی، افغانستان، عراق و سوریه نیست.

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

روزنامه جوان نیز با اشاره به حادثه تروریستی در شیراز نوشته است:

روزبه‌روز تهاجم ترکیبی تمام‌عیار علیه کشورمان خود را نمایان‌تر می‌کند؛ تهاجمی که از یک عملیات رسانه‌ای پرحجم امپراتوری دروغ آغاز شد و کم‌کم لایه‌های دیگر خود را آشکار کرد. اصطلاح «جنگ ترکیبی» (Hybrid Warfare) واژه‌ای نسبتاً جدید است که اولین‌بار در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۱۵ مطرح شد و به‌معنای کشاندن دامنه منازعه به زمان‌ها، مکان‌ها و حوزه‌های گوناگون و هم‌افزایی ابزارهای تهاجم برای تضعیف طرف مقابل است. براساس همان مدل اولیه برخی از اجزای این نوع تهاجم عبارتند از: ۱(جنگ دیپلماتیک ۲) تهاجم رسانه‌ای ۳) حمایت از شورش و اغتشاش ۴(عملیات ویژه تروریستی و خرابکاری ۵) جنگ اقتصادی و حمله سایبری. در این مدل لایه‌های مختلف تهاجم یک‌به‌یک و یا هم‌افزا مؤلفه‌های قدرت حریف را آماج حملات خود قرار می‌دهند.

در ادامه سرمقاله این روزنامه آمده است:

چه بخواهیم و چه نخواهیم چشم طمع دشمنان این مرزوبوم قدرت و تمامیت ارضی ایران را نشانه رفته و در این جنگ احزاب همه ظرفیت‌های دشمن به میدان آمده است. باطل‌السحر این جنگ احزاب و فتنه ترکیبی، اتحاد در صف خودی است و ایستادن در مقابل چنین تهاجم ترکیبی نیازمند انسجام و «ید واحده» ای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن توصیه فرمودند. همه باید نقش خود را در مقابله با این تهاجم ترکیبی شناخته و به آن عمل کنند.

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

پیام‌های بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی

روزنامه اصلاح‌طلب آرمان ملی به بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره وقایع و اغتشاشات اخیرپرداخته و می‌نویسد:

بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمینه‌سازی، مقدمه‌چینی و نیز بخش مهمی از عملّیات اجرایی آشوب‌های اخیر توسط سرویس‌های جاسوسی بیگانه در قالب بسته‌ای طراحی و به واسطه برخی گروه‌ها و شبکه‌های مرتبط با آنها به روش‌های مختلف درون کشور پیاده‌سازی شده است؛ از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این سرویس‌ها در عملّیات اخیر خود تلاش کرده‌اند از بسترها و زمینه‌های برخی نارضایتی‌های موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتی‌المقدور پروژه‌های اطلاعاتی خود را بر سوءاستفاده از این بسترها و زمینه‌ها استوار سازند.

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

روزنامه وطن امروز نیز در گزارشی با عنوان «پروژه عقیم ویران‌سازی» بیانیه مهم و مفصل وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره نقش سازمان سیا و سرویس‌های جاسوسی غربی در راه‌اندازی اغتشاشات اخیر را تیتر یک کرده و نوشته است:

حوادث اخیر کشور نیز بیش از همه، عنایات خداوندی به این آب و خاک را نشان داد؛ «پروژه ویران‌سازی ایران» شکست مفتضحانه‌ای خورد؛ همان پروژه‌ای که قبلاً در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لیبی پیاده کردند اما در ایران قوی شکست سختی خورد. طبیعی است که به انتقام‌گیری از ملت سرافراز و مقاوم ایران رو آورند و بدیهی است که بلافاصله، دست‌پروردگان داعشی و تروریست‌های تجزیه‌طلب را وارد میدان نمایند اما با عنایات صاحب اصلی این ملک و ملت، حضرت ولیعصر، کل توطئه‌ها به سوی آنها برخواهد گشت.

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی و امنیتی کشور در باره اغتشاشات در این بازه زمانی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ این بیانیه دامنه و بعد عملیاتی دشمن در جریان سرمایه گذاری وسیع مالی بر روی اغتشاشات را به خوبی نمایش داد. افشای پلن طراحی دشمن باعث می‌شود تا عوامل مؤثر شبکه داخلی را دچار شوک انفعالی شده به گونه‌ای که دیگر یارای ادامه مسیر اغتشاش را نداشته باشند. این بیانیه مهم باعث شد تا نیروی خیابانی دشمن احساس کند که هزینه ورود به صحنه آشوب بالا بوده و پتانسیل خود را به صورت کامل از دست بدهد.

اصلاح‌طلبان در کدام نقطه میدانی اغتشاشات ایستاده‌اند؟

این روزها سؤال مهم آن است که اصلاح‌طلبان چه موضعی نسبت به اغتشاشات دارند؟

 روزنامه هم‌میهن به این سؤال پاسخ داده و نوشته است: باید به سمت اقدامات بدون خشونت حرکت کرد، زیرا فضا رادیکال شده است، این روزنامه به نقل از محمد خاتمی نوشته است که خشونت را با خشونت نمی‌توان پاسخ داد، هرچند باید با خشونت‌گران مقابله کرد، مردم ایران از خشونت نفرت دارند، باید با یکدیگر گفتگو کنند!

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

روزنامه اعتماد نیز به تحلیل پیام خاتمی پرداخته و نوشته است:

اصلاح‌طلبان با حکومت در رسانه‌ها سخن می‌گویند و هر روز فاصله آنها با حکومت بیشتر شده است. هر چند در این شیوه تعامل اصلاح‌طلبان تنها مقصر نبوده‌اند، بلکه حکومت نیز خطا کرده است، اما با سنت تاریخی ایران همخوانی ندارد، تعامل اهل قلم از رودکی و سعدی تا… با حکومت اندرزنامه و چانه‌زنی در دیوان بوده است. اصلاح‌گران ایرانی کنشگران واسطی بودند که از یک سو با هنر خود مردم را گرد می‌آوردند و از سوی دیگر این پایگاه مردمی را تبدیل به سرمایه‌ای برای تعامل با حکومت می‌ساختند تا آنها بر مدار مردم حکومت کنند. یکی از رموز بقای ایران وجود همین کنشگران واسط در عرصه هنر و سیاست بوده است، همین منش را باید ادامه داد.

در ادامه این یادداشت آمده است:

اگر اصلاح‌طلبان بتوانند مردم را گرد خود آورند، سرمایه‌ای بزرگ برای تعامل با حکومت دارند. تاکنون حکومت سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را یک تهدید تلقی می‌کردند، اما وقت آن رسیده است که هم حکومت و اصلاح‌طلبان در تعامل با جامعه و تعامل با یکدیگر تجدیدنظر کنند.

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟

این دست ادعاها و پیام‌های سانتی‌مانتال از سوی لیبرال‌ها در میانه آشوب سازی دشمن نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان رادیکال هنوز برای دفاع از مردم تردید داشته و روی لبه تیز انتخاب میان مردم و هیجان اغتشاشات بلا تکلیف مانده‌اند. رهبران جریان اصلاح‌طلب گمان می‌کنند که اگر کنار ملت ایران قرار بگیرند، فرصت ارتباط با غرب را از دست داده و سرمایه خارجی خود را از دست می‌دهند؛ البته این وضعیت دوران بلاتکلیفی و تردید طولانی مدت نخواهد بود!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تردیدهای لیدر اصلاحات برای برعهده گرفتن رهبری اغتشاشات/ چرا دو نهاد اطلاعاتی کشور با هم بیانیه مشترک دادند؟ بیشتر بخوانید »

برای آرتین، آرشام، راستین و...

برای آرتین، آرشام، راستین و…



سه دانش‌آموز شهید یا ۱۲ شهید دیگر حادثه تروریستی روز چهارشنبه در شیراز به چه گناهی مظلومانه به خون خود غلطیدند؟ آرتین دوست‌داشتنی به کدام گناه در یک لحظه چنین تنها و داغدیده شد؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی «آرتین» و «آرشام» همراه پدر و مادر خود یک هفته مانده به مراسم عروسی خواهرشان با شوق و ذوق برای خرید از خانه خارج شدند و آن لحظاتی که با نزدیک شدن وقت نماز پا در حرم شاهچراغ(ع) گذاشتند و پس از بازی در حیاط زیبای حرم مشغول زیارت شدند، هرگز فکر نمی‌کردند که به فاصله چند لحظه و با ورود یک قاتل تروریست تکفیری به این حرم امن، فاصله‌ای این چنین طولانی بینشان بیفتد و آرشام ۱۰ ساله و پدر و مادر، مظلومانه رهسپار بهشت شوند و آرتین ۶ ساله زخمی روی تخت بیمارستان بی‌خبر از اتفاقی که برای برادر و پدر و مادرش افتاده رو به دوربین لبخند بزند و منتظر بماند تا هر لحظه والدین و برادرش بیایند و او را با خود به خانه ببرند؛ خانه‌ای که تا چند روز دیگر آرتین خواهد فهمید از زیباترین و دوست‌داشتنی‌ترین جای دنیا تبدیل به دلگیرترین و غم‌انگیزترین نقطه شده است.

در کنار آرتین کمی آن طرف‌تر کودکی دو ساله به نام «راستین»، بیهوش در حالی به خواب عمیقی فرو رفته که سهم جسمی کوچکش از عملیات تروریستی حرم شاهچراغ دو گلوله بوده است. کودکی که نه می‌داند چه اتفاقی افتاده و نه می‌داند این اتفاق برای کدام گناه مرتکب نشده او را تا مرز مرگ برده است.

این هفته وقتی دانش‌آموزان به مدرسه بروند جای «آرشام سرایداران» کلاس پنجمی،«علی اصغر لری گویینی» کلاس دومی و «محمدرضا کشاورز» پایه دهمی را در کنار خود خالی می‌بینند؛ سه دانش‌آموزی که در حرم شاهچراغ پر کشیدند و آسمانی شدند.

اما این سه دانش‌آموز شهید یا ۱۲ شهید دیگر حادثه تروریستی روز چهارشنبه در شیراز به چه گناهی مظلومانه به خون خود غلطیدند؟ آرتین دوست‌داشتنی به کدام گناه در یک لحظه چنین تنها و داغدیده شد؟

جواب این سؤال آسان اما تلخ است! این شهدا که پاک و برگزیده بودند و به سعادت رسیدند اما کسانی دیگر باید جوابگوی خون آنها و اشک یتیمی امثال آرتین باشند. آنها که بیش از ۴۰ روز است با تدارک وسیع دشمن و ظاهراً به بهانه انتشار یک دروغ درخصوص مرگ طبیعی دختری جوان و با فریب برخی جوانان و نوجوانان سعی در ایجاد آشوب و اغتشاش در سطح کشور داشته‌اند، آنها که جاگیری تروریست‌های تکفیری و منافق و کومله و… در بین صفهای اعتراض و آشوب و جنایت‌های آنها در قتل ماموران پلیس و نیروهای امنیتی، ایجاد رعب و وحشت در دل مردم، آسیب به زندگی و کسب و کارها را دیدند اما با سکوت یا تهییج دست از تحریک برای آشوب و کمک به تداوم آن بر نداشتند و از کوچه باز کردن برای تروریست‌ها دریغ نکردند. مگر غیر از این است که دامن زدن آنها به آشوب و تلاش برای ایجاد جو ناامنی، به مهره تکفیری و سیستم حامی او این جرأت را داد که وارد فاز عملیات مسلحانه در کشور شود؟

آن چهره‌های سیاسی لجباز یا معاند و رسانه‌های داخلی همفکر رسانه‌های ضدانقلاب و آن دسته از سلبریتی‌های کم فهمی که به دروغی اثبات نشده دامن زدند تا بر آتش فتنه بنزین بریزند باید خود را برای جواب به آرتین‌ها و البته چه اعتقاد داشته و چه نداشته باشند در پیشگاه الهی آماده کنند.

این افراد که با تحریک و تهییج زمینه آشوب را ایجاد کردند چه جوابی برای فرزند ۷ ماهه شهید «مهدی لطفی» (پلیس جوان حافظ قرآنی که در یک خانه اجاره‌ای ۳۹ متری زندگی می‌کرد و چند روز قبل در تهران با آتش کینه آشوبگران به شهادت رسید) یا فرزندان و خانواده سایر شهدای مدافع امنیت که این روزها در غم از دست دادن پدر و فرزند و عزیزانشان داغدار هستند دارند؟

آن خانم بازیگری که با وجود اثبات بی‌ارتباط بودن مرگ افرادی مانند نیکا و سارینا و… به جریان اغتشاشات و با دامن زدن به دروغ‌پردازی بی.بی‌.سی فارسی و اینترنشنال خود را مادر این افراد می‌خواند اکنون کجاست؟ آیا می‌تواند در چشمان یتیمان شهدای مدافع امنیت و بازماندگان حادثه تروریستی حرم شاهچراغ نگاه کند؟ اصلاً اجازه و اختیار این را دارد که با آنها همدردی کند؟

آن خانمی که با تحریک و تشویق جوانان از طریق تایید دروغ رسانه‌های ضد انقلاب درخصوص مرگ مهسا امینی و در حالی که به خیال خام خود فکر می‌کرد بر عکس زلیخا این بار با برداشتن حجاب، از پیری به جوانی و زیبایی می‌رسد این روزها سری به وجدانش زده است؟

آن مجری وطن‌فروشی که همزمان با ریختن اشک تمساح برای قربانیان متروپل و کوبیدن نظام در عروسی یک خواننده مستهجن‌خوان می‌رقصید و اکنون با ماهیگیری از مرگ مهسا مشغول کسب و کار در شبکه ماهواره‌ای معاند و خوانندگی و بغل بازی است، اکنون جرأت همدردی با مردم ایران در حادثه تروریستی اخیر را دارد؟

آن آقای گل و سلطان دریبل که با سادگی یا… در بازی دشمن مقابل مردم ایران گرفتار شدند و به دشمن پاس گل دادند و خود دریبل شدند و با اظهارنظر غیر واقعی و تحریک مردم به آشوب‌ها دامن زدند این روزها درخصوص شهدای حادثه شاهچراغ حرفی ندارند؟

چرا آنها که به دروغ یک مرگ تلخ اما طبیعی را یک قتل و جنایت جا زدند تا کشور را دچار اغتشاش کنند و آنها که از این دروغ حمایت کردند اکنون در برابر شهادت ۱۵ زن و کودک و مرد بی‌گناه سکوت در پیش گرفته‌اند؟

آن عده قلیل از دانشجونماها که چند روزی است بدون اینکه بدانند عروسک خیمه‌شب‌بازی دشمن شده‌اند و با بهانه‌گیری‌های کودکانه دانشگاه را با قهوه‌خانه اشتباه گرفته و هوس غذای مختلط کرده‌اند؛ ندیدند که نام دکتر «سید فریدالدین معصومی» جوان نخبه حوزه انرژی و برق در بین شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ بود؟ آیا این اخلالگران نظام آموزش عالی متوجه نقش خود در تداوم آشوب و امیدوار نگه داشتن دشمن برای ضربه زدن به این کشور و نقش کاتالیزوری خود برای فعل و انفعال آشوبگران و تروریست‌های تکفیری و قتل عام شهدایی همچون شهید معصومی شده‌اند؟ راستی اگر نهار مختلط را نوش جان کردید و فعلا حال فحاشی ندارید، بعد از نهار به این هم فکر کنید که آن تروریست تکفیری قبل از تیراندازی پرسید چه کسی نخبه و دانشجوی شریف و علامه و… است یا همه را به رگبار بست؟ این دوستان کاش هنگام حضور در موسسات کنکوری و صرف هزینه چند ده میلیونی برای آموزش تست‌زنی کمی هم درباره نقش دانشجوی واقعی در ایجاد امید و سازندگی در جامعه و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی دشمنان سرزمینشان می‌آموختند. کاش به جای چند کتاب تست بیشتر، کمی درباره دانشجویان نخبه و شهیدی همچون شهید وزوایی، علم‌الهدی، زین‌الدین و… مطالعه می‌کردند. کاش از خود می‌پرسیدند چطور نقشه دشمن پس از ترور دانشمندان شهیدی همچون علیمحمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد، احمدی روشن، فخری‌زاده و… به جلوگیری از رشد و پرورش چنین دانشمندانی تغییر کرده است؟ آیا ایجاد اخلال در تحصیل دانشجویانی که قصد درس خواندن و مطالعه و پژوهش دارند به بهانه غذای مختلط و… همان عمل به خواست دشمن برای جلوگیری از پرورش نخبگان نیست؟

و اما آنها که این روزها شعارهای فریبنده‌ای همچون «زن، زندگی، آزادی» سر دادند یا روسری بر سر چوب کردند و برای رقصیدن در کوچه و هوس‌های نازل خود سرودند و خواندند آیا تصاویر زنان غلطیده در خون در حرم شاهچراغ را دیدند که یک تروریست قوت قلب گرفته از فضای آشوب چگونه زندگی و جان و فرزندان این زنها را گرفت؟

این تنها یک تروریست تکفیری بود اما اگر خدای نکرده با از بین رفتن امنیت، تروریست‌های تکفیری که در سوریه و عراق بدترین جنایت‌ها را در حق زنان و کودکان و همه اقشار مرتکب شدند وارد این سرزمین امن می‌شدند آیا جایی برای این لفاظی‌ها و شعارهای فریبنده باقی می‌ماند؟ اگر نبود رشادت‌های شهدای مدافع حرم و سردار شهیدمان حاج قاسم سلیمانی و پای تکفیری‌ها به این سرزمین باز می‌شد دیگر نه مهسا، نه نیکا، نه سارینا و نه هیچ زن و دختری در این کشور امنیت نداشتند و همه به کنیزی و اسارت می‌رفتند.

این واقعیتی انکارناپذیر است که «امنیت» کالای گران‌بهایی است و هرگونه خدشه به آن اثرات گاه جبران‌ناپذیری خواهد داشت. کسانی که این چله سخت را بر مردم ما تحمیل کردند و تلاش داشتند این ناامنی را به کل کشور تسری دهند خوب فهمیده‌اند که دست روی چه نقطه حساسی گذاشته‌اند اما باید این را هم بدانند که جواب سختی در انتظار آنهاست و این مرحله نیز با مدد الهی و اتحاد و ایستادگی مردم مسلمان و وطن‌دوست ایران خواهد گذشت. این کشور باید برای همیشه و با رشادت مردم و سربازان مخلص این آب و خاک برای آرتین، آرشام، راستین و… امن و آباد باشد.
 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برای آرتین، آرشام، راستین و… بیشتر بخوانید »