حادثه تروریستی

یکی از شهدای حادثه تروریستی «سراوان» فرزند خراسان جنوبی است

یکی از شهدای حادثه تروریستی «سراوان» فرزند خراسان جنوبی است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از بیرجند، در پی حمله تروریستی ناجوانمردانه اشرار و معاندان در شب گذشته و تلاش برای ورود به کشور با مقاومت مرزبانان دلیر برجک مرزبانی «مزه سر» هنگ مرزی سراوان روبه رو شدند که در این درگیری متأسفانه پنج نفر از مرزبانان دلیر، به درجه شهادت نائل و تروریست‌ها با تحمل تلفات از صحنه درگیری متواری شدند.

یکی از این پنج تن از شهدا از فرزندان خطه کویری خراسان جنوبی است. استوار دوم «حسن بادامکی» اهل شهرستان قاین از استان خراسان جنوبی است. وی متولد یکم بهمن‌ماه ۱۳۷۷، متأهل و دارای یک فرزند پسر می‌باشد.

سرتیپ دوم ستاد «حسين دهکی» فرمانده مرزبانی استان خراسان جنوبی در پیامی شهادت ۵ تن از مرزداران استان سیستان و بلوچستان که در حمله تروریستی شب گذشته به برجک مرزی روستای «مزه سر» به درجه رفیع شهادت نائل آمدند را تبریک و تسلیت گفت.

متن پیام بدین شرح است:  

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

ایثار و از خودگذشتگی زیبنده انسان‌های فداکار و جان برکفی است که همواره در جهت رسیدن به معبود برای خدمت به مردم تلاش و مجاهدت می‌نمایند و در این راه از سلامت و جان خود می‌گذرند تا همچون مجاهد فی سبیل‌الله برای عزت و سربلندی کشور تلاش نمایند.

چه دلیران مردانی که جنگیدند و اینگونه برای دفاع از مرزهای عزت، افتخار، سربلندی، اقتدار و خدمت به مردم شهید شدند و چه زیبا رهبر کشورمان فرمودند؛ «شهدای مرزبانی و انتظامی مظلوم هستند».

اینجانب شهادت همرزمان خودم در استان سیستان و بلوچستان را که به مقام والای شهادت نائل آمدند را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی، خانواده معزز شهدا به ویژه خانواده معزز شهید «حسن بادامکی» از غیور مردان خطه استان خراسان جنوبی، همرزمان خودم در فرماندهی مرزبانی فراجا  تبریک و تسلیت عرض می‌نمایم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یکی از شهدای حادثه تروریستی «سراوان» فرزند خراسان جنوبی است بیشتر بخوانید »

صدور حکم اعدام عاملین حادثه تروریستی شاهچراغ

صدور حکم اعدام عاملین حادثه تروریستی شاهچراغ



رئیس کل دادگستری فارس گفت: با اتمام رسیدگی به پرونده عاملین حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ (ع) دو نفر از عاملین حادثه تروریستی حرم به اعدام محکوم شدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حجت‌الاسلام والمسلمین سید کاظم موسوی با اعلام این مطلب از محکومیت دو نفر از متهمان اصلی این پرونده به اعدام در ملأ عام خبر داد و گفت: اتهام این دو متهم معاونت در افساد فی الارض، بغی و اقدام علیه امنیت کشور بود.

موسوی با تأکید بر اینکه دو متهم اصلی پرونده در مسلح سازی، تدارکات، پشتیبانی و هدایت عامل اصلی حمله تروریستی به شکل مستقیم دخالت داشتند گفت: یکی از این عوامل محمد رامز رشیدی نام دارد که در اعترافات خود به تحویل اسلحه، همراهی با عامل اصلی ترور جهت شناسایی کامل محیطی حرم شاهچراغ (ع) پیش از حمله و همچنین در شب حادثه، اسکان وی و ارتباط مکرر و اخذ دستور از سرکرده داعش اعتراف کرده است.

رئیس کل دادگستری فارس به نقش محکوم به اعدام دیگر این پرونده اشاره کرد و بیان داشت: این متهم نیز که سید نعیم هاشم قتالی نام دارد در دادگاه به تحویل گرفتن عامل اصلی ترور بعد از ورود به ایران و همچنین اسکان وی و سایر اعضای داعش در تهران و جابجایی آنان در خانه‌های امن و سایر تدارکات و حتی تهیه بلیط سفر به شیراز برای عامل اصلی ترور اعتراف کرده است.

وی با اشاره به اینکه اقدامات متهمین در شیراز و تهران و همچنین ارتباطات برون مرزی آنان مستقیماً زمینه ساز حمله ناجوانمردانه تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ (ع) و شهادت ۱۳ نفر از خادمان و زائران و مجروحیت ۳۰ تن دیگر شده است گفت: شکات پرونده در اولین جلسه دادگاه خواستار اشد مجازات متهمین بودند.

رئیس شورای قضائی استان فارس در ادامه به محکومیت ۳ تن دیگر از متهمین به مجازات‌های سنگین حبس اشاره کرد و در تشریح آن بیان داشت: متهم دیگر این پرونده محمد رحمانی که از سر پل‌های گروه‌های داعش در تهران بود به ۲۵ سال حبس، مصطفی جان امانی متهم دیگر پرونده به دلیل عضویت و حمایت از گروه تروریستی داعش به ۱۵ سال و یک روز و حمید اله کابلی دیگر عضو دستگیر شده گروه داعش نیز به ۵ سال حبس محکوم شدند.

این مقام ارشد قضائی استان به تعیین صلاحیت دادگاه انقلاب شیراز در رسیدگی به اتهامات چند تن دیگر از عوامل داعش مرتبط با این پرونده نیز اشاره کرد و افزود: پرونده این متهمین در شعبه ویژه بازپرسی دادسرای انقلاب اسلامی شیراز در حال تکمیل تحقیقات است که پس از صدور قرار نهایی و کیفرخواست جهت صدور رأی به دادگاه ارسال خواهد شد.

وی در پایان خاطر نشان ساخت: آرا صادره در خصوص ۵ متهم این پرونده مطابق آئین دادرسی کیفری قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می‌باشد.
گفتنی است عامل اصلی حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ (ع) که با نام‌های مستعار متعددی از جمله ابوعایشه، حامد بدخشان و سبحان معروف بود در شامگاه ۴ آبانماه در جریان درگیری با نیروهای انتظامی کشته شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صدور حکم اعدام عاملین حادثه تروریستی شاهچراغ بیشتر بخوانید »

شهادت یک دختر دانش‌آموز توسط جلاد دهه ۶۰


شهادت یک دختر دانش‌آموز توسط جلاد دهه 60

روزنامه اطلاعات درباره یکی از شهدای حادثه تروریستی میدان عشرت‌آباد نوشت: «یک دختر بچه محصل حدود ۱۰ ساله که در اثر این انفجار دست و پایش قطع شده بود جزو شهدا می‌باشد.»

به گزارش مجاهدت از مشرق، روز سوم اسفند ۱۳۶۰ سازمان منافقین با انفجار یک بمب در میدان عشرت‌آباد تهران، جنایتی دیگر رقم زدند. یکی از نکات تلخ این حادثه تروریستی، شهادت یک دختر محصل بود. بر اثر انفجار این بمب که زیر یک کامیون حمل زباله جاسازی شده بود ۱۱ نفر شهید و ۲۵ نفر مجروح شدند.

اطلاعات گزارش داد: بر اثر انفجار یک بمب بسیار قوی که در زیر یک کامیون حمل زباله شهرداری جاسازی شده بود ۱۱ تا ۱۲ نفر شهید و ۲۵ نفر مجروح شدند و هنوز از شهدای بعدی خبری به دست نیامده است. قدرت بمب بعدی بود که تا شعاع یک کیلومتری تخریب به وجود آورد و به بیش از ۸ دستگاه اتومبیل در حال عبور و ۱۰ خانه مسکونی خسارت زیادی رساند.

براساس گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات از محل حادثه ساعت ۷:۱۶ دقیقه بامداد هنگامی که امت حزب‌الله مانند هر روز برای فعالیت روزانه به سر کار خود می‌رفتند بر اثر انفجار یک بمب بسیار قوی که گفته می‌شود از نوع تی-ان –تی بوده در خیابان سپاه مقابل تعمیرگاه شرکت واحد عده‌ای از مردم به شهادت رسیدند و عده‌ای نیز به سختی مجروح شدند.

یکی شاهدان عینی در مورد چگونگی این حادثه می‌گوید: «هنگام انفجار این بمب ما در نزدیکی حادثه بودیم. چند لحظه پس از انفجار مشاهده کردیم که تعدادی اتومبیل در حال سوختن هستند و نیز چند خانه مسکونی ویران گشته‌اند، وقتی به طرف صدای انفجار رفتیم با اجساد قطعه قطعه شده بیش از ده عابر روبرو شدیم که در وسط خیابان و پیاده‌رو پخش شده بودند که بلافاصله با کمک پاسداران کمیته و اهالی محل به جمع‌آوری پرداختیم. علاوبر آن از داخل چند اتومبیل که در لحظه انفجار دچار حادثه شده بودند حدود ۸ جنازه خارج کردیم و به بیمارستان‌های مختلف انتقال دادیم. ضمنا یک دختر بچه محصل حدود ده ساله که در اثر این انفجار دست و پایش قطع شده بود جزو این شهدا می‌باشد.»

شهادت یک دختر دانش‌آموز توسط جلاد دهه ۶۰

یکی از پاسداران کمیته که در محل حادثه حضور داشت در مورد این حادثه می‌گوید: «من با یک اتومبیل پژو از این خیابان عبور می‌کردم که ناگهان از مقابل تعمیرگاه شرکت واحد صدای یک انفجار مهیب بگوشم رسید. به دنبال آن شیشه‌های اتومبیل خرد شد و من به بیرون پرتاب شدم. وقتی چشم‌هاییم را گشودم متوجه شدم عده‌ای در داخل چند اتومبیل می‌سوزند که بلافاصله با کمک اهالی تعدادی از سرنشینان اتومبیل را خارج کردیم ولی متاسفانه یک زن و شوهر و یک بچه خردسال که در داخل یک اتومبیل پیکان بودند هر سه به شهادت رسیدند.»

ضمنا در جمع شهدا یک پاسدار و دو رفتگر شهرداری و یک موتور سوار نیز بودند. همچنین در حدود ۲۰ نفر مجروح شدند که توسط آمبولانس‌ها به بیمارستان‌های طرقه، امیراعلم سابق، فیروزگر و چند بیمارستان دیگر منتقل گردیدند. خبرنگار روزنامه اطلاعات از محل حادثه می‌نویسد؛ شدت حادثه به حدی زیاد بوده است که کامیون شهرداری به تلی از آهن پاره تبدیل شده است. به دنبال این حادثه عده‌ای از اهالی محل که تعدادشان قریب ۲ هزار نفر بود در نزدیکی محل اجتماع کردند و با مشاهده این جنایت هولناک در خیابان‌های اطراف با دادن شعارهای گوناگون، نظیر مرگ بر منافق و مرگ بر ضد انقلاب مسلح، راهپیمایی کردند. عده‌ای از راهپیمایان لباس‌های خونین شهدا را نیز حمل می‌کردند.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهادت یک دختر دانش‌آموز توسط جلاد دهه ۶۰ بیشتر بخوانید »

فیلم/ بدون تعارف با خانواده‌ای که توسط جمشید شارمهد داغ‌دار شدند

فیلم/ بدون تعارف با خانواده‌ای که توسط جمشید شارمهد داغ‌دار شدند



برنامه بدون تعارف میزبان خانواده‌ای بود که در حادثه تروریستی شیراز توسط گروهک تروریستی تندر به رهبری جمشید شارمهد داغدار شدند.


دریافت
10 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ بدون تعارف با خانواده‌ای که توسط جمشید شارمهد داغ‌دار شدند بیشتر بخوانید »

روایتی دیگر از دومین جلسه دادگاه حادثه تروریستی شاهچراغ

روایتی دیگر از دومین جلسه دادگاه حادثه تروریستی شاهچراغ



چمدان را باز کردم، کیسه‌ای برنجی داخل آن بود، داخل کیسه جلیقه جاخشابی، ۸ خشاب، ۱۹۴ فشنگ و یک اسلحه کلاشِ گریس کاری شده بود. عکس امانتی را گرفتم و برای عبدالله سعید فرستادم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در ادامه روایت دومین جلسه دادگاه حادثه تروریستی شاهچراغ، فاطمه حبیبی در روایتی از این دادگاه نوشت: محمد رامز خیلی خوب و شمرده فارسی صحبت می کرد. حتی لهجه چندانی هم نداشت.

قاضی از او پرسید: همراه چه کسی اومدی شیراز؟ محمد رامز در جواب گفت: «۲۳ مهر، شب که شد با تاکسی به شیراز اومدم. خودم تنها با راننده توی ماشین بودیم. یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان کرایه دادم. ترمینال کاراندیش پیاده شدم. اولین بار بود که شیراز رو می دیدم. جایی رو بلد نبودم و آشنایی هم نداشتم. تا ظهر توی ترمینال نشستم. عبدالله سعید پیام داد که برو دنبال مسافرخونه.
منتظر بودم عبدالله بگه کسی میاد دنبالت اما نگفت!

رفتم مسافرخانه ای در دروازه اصفهان. دو روز بعد یعنی ۲۵ مهر عبدالله گفت: برو خانه بگیر، یه جای ارزون تر و دورتر از شهر.
در بلوار اتحاد خانه پیدا کردم.

خودم کارت بانکی نداشتم. پدرزن برادرم ایرانی هست. کارتی با نام خودش به من داده بود تا از آن استفاده کنم. عبدالله ۴۰ میلیون واریز کرد به همین کارت برای رهن خانه. به خواست عبدالله رفتم عابربانک و موجودی گرفتم و عکس واریزی را برایش ارسال کردم.

فردایش خانه را در یکی از بنگاه های بلوار اتحاد رهن کردم برای یک سال. عکس قولنامه را گرفتم و برای عبدالله فرستادم. من طبقه پایین بودم. یک اتاق، سرویس و حمام و یک انباری داشت. صاحب خانه هم طبقه بالا بود.
فکر کردم عبدالله کسی را می فرستد پیشم که کاری انجام دهد. خواستم دنبال کار بروم اما عبدالله گفت: فعلا صبر کن.»

دستانش می‌لرزید اما دلیلش را نمی‌دانستم!

دستان محمد رامز همچنان می لرزید و ای کاش می دانستم دلیلش ترس هست یا پشیمانی یا کم سن و سال بودنش!

۲۸ مهر شد و عبدالله گفت یه امانتی می فرستیم چند روز پیشت باشه بعد می برن. عبدالله آیدی تلگرام من را به طرف مقابل داده بود. شب بود که پیام داد: حاضری تحویل بگیری؟ گفتم کجا؟ کریم خان زند.

گفتم: شیراز را بلد نیستم. گفت: فردا، صبح زود آماده باش. اسنپ نگیر، با تاکسی دربست بیا. هرجا می رفتم اسنپ می گرفتم اما آن روز ۹ صبح تاکسی دربست گرفتم و رفتم. توی مسیر پیام داد بیا پل بزرگ ولیعصر.

هنوز نرسیده بودم که عکس چادری سیاه فرستاد و گفت: امانت داخل چمدان قرمز توی چادر هست. برو بردار،من رفتم.
گفتم من تحویل نمی گیرم. به عبدالله سعید پیام دادم، او هم گفت تحویل نگیر.

چند دقیقه ای گذشت و از طرف همان شخص ناشناس پیام آمد که چکار کردی؟ برو دیگه، منتظر دستور عبدالله سعید بودم. پیام زد که برو بردار، مطمئنه، از رفقای امیرصاحب هست.

زیر پل ولیعصر چادر را پیدا کردم. زود امانتی رو برداشتم. به عبدالله سعید گزارش دادم و با تاکسی دربست برگشتم خانه. وقتی هم رسیدم خانه به عبدالله خبر دادم.

عبدالله گفت: بذارَش جای امن، گذاشتم بالای انباری. می دانستم امانتی چیه اما داخلش را ندیدم، نگاه هم نکردم تا روز بعد که عبدالله خودش گفت: امانتی رو باز کن و عکسش بفرست.

چمدان را باز کردم. کیسه‌ای برنجی داخل آن بود. داخل کیسه جلیقه جاخشابی، ۸ خشاب، ۱۹۴ فشنگ و یک اسلحه کلاشِ گریس کاری شده بود. فشنگ ها درون خشاب بودند. آن ها را در آوردم و شمردم و دوباره توی خشاب گذاشتم.

عکس امانتی را گرفتم و برای عبدالله سعید فرستادم. پیام داد گریس ها را پاک کن و بذار سر جایش. میان میبرن

نگاه قاضی از پرونده ی روی میز به سمت محمد رامز رفت.

سامان کیه؟

محمد رامز ابرویی بالا انداخت و گفت سامان؟ در اظهاراتت گفتی امانت رو از سامان گرفتم.
محمد رامز گفت: «سامان یعنی وسیله ، کد رمز ما بود.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی دیگر از دومین جلسه دادگاه حادثه تروریستی شاهچراغ بیشتر بخوانید »