حامد بهداد

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم



اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا باید بررسی کنیم که چه کسی برنده‌ است؟

  • تور آنتالیا

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – «حمید فرخ‌نژاد» در سال‌های اخیر بیش از آنکه با آثار سینمایی و تلویزیونی خود شناخته شود، به دلیل مواضع و اظهارنظرهای جنجالی‌اش در مرکز توجهات قرار گرفته است؛ چه در دوران حضورش در ایران و چه پس از مهاجرت به آمریکا.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی نقش‌ها یکنواخت می‌شوند، سیاست می‌آید به داد شهرت!

بازیگر «عروس آتش» علاوه بر فعالیت در مقام بازیگر، با انتشار دیدگاه‌های سیاسی منتقدانه در صفحه اینستاگرامش خود نیز نامش را پررنگ نگه داشت. در حالی‌که با افزایش سن، کیفیت نقش‌آفرینی‌های او در آثار نمایشی حالتی یکنواخت به خود گرفته بود و این مسئله جایگاه هنری‌اش را تهدید می‌کرد، اما تمرکز بر مباحث سیاسی و بهره‌گیری از فضای مجازی فرصتی برای بازسازی وجهه عمومی و حفظ توجه مخاطبان را برایش فراهم آورد.

این بازیگر اکنون در آمریکا اقامت دارد و همچنان با ذهنیت و تصورات مربوط به ایران زندگی می‌کند. او بر این باور است که فعالیت‌های مجازی می‌تواند زمینه‌ساز حضورش در پروژه‌های هالیوودی شود، اما به اعتقاد بسیاری، این تصور دور از واقعیت است.

در روزهای اخیر نیز ویدئوهایی از تقابل کلامی میان «حامد بهداد» و «حمید فرخ‌نژاد» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این ویدئوها چه به صورت جداگانه و چه در کنار یکدیگر، با اشکال گوناگون بازنشر می‌شوند و توجه کاربران فضای مجازی را جلب کرده‌اند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

این لفاظی جنجالی از زمانی آغاز شد که «حامد بهداد»، بازیگر سینما درباره علت ناراحتی‌اش از فرخ‌نژاد گفت: «حمید فرخ نژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ و رفتن یک انتخاب است، من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. ما به تصمیم آن‌هایی که رفتند احترام می‌گذاریم ولی آن‌ها به ما احترام نمی‌گذارند. من گلایه و دعوا دارم نمی‌بخشم کسی رو که نسخه خودش رو پیچیده و حالا می‌خوادراهکار جلوی پای ما بگذاره. من انتخاب کردم اینجا بمونم و علیر رغم تمام محدودیت‌ها کار کنم. »

اظهارنظر اخیر حامد بهداد موجب شد حمید فرخ‌نژاد در گفت‌وگویی با مهدی رستم‌پور به‌طور مستقیم واکنش نشان دهد و با لحنی صریح بگوید: «بله، من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قراردادی ندارم و درآمدی به دست نمی‌آورم. مرا عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانی‌ام

این رویارویی نشان می‌دهد مناقشه میان چهره‌های هنری وارد مرحله تازه‌ای شده است؛ نزاعی میان آنان که کشور را ترک کرده‌اند و آنان که مانده‌اند؛ جدالی که فرخ‌نژاد از آن بهره‌برداری کرد تا دوباره چهره فراموش شده خود در ایران را بازسازی کند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

چرا بازیگر ارتفاع پست، واردی بازی پست شد؟

این واکنش چندان دور از انتظار نیست. با این حال، او و دیگر چهره‌های هنری مهاجر پیش از ترک کشور، سال‌ها با نهادهای فرهنگی و حتی امنیتی همکاری داشتند و نمی‌توانند گذشته‌ خود را نادیده بگیرند. همین همکاری با نهادهای امنیتی زمینه پرسش‌هایی را درباره هنرمندانی که سال ۱۴۰۱ از ایران مهاجرت کردند تقویت می‌کند.

«بازیگر ارتفاع» پست، بازیگری است که بخش عمده‌ای از کارنامه‌اش به آثار حکومتی با دستمزدهای چشمگیر گره خورده است. با این حال، او در جریان حوادث سال ۱۴۰۱ مسیری متفاوت در پیش گرفت و با حضور در کانون‌های اعتراضی و تأکید بر حمایت از پروژه بازگشت پهلوی به قدرت، چنین تصور می‌کرد که می‌تواند جایگاه تازه‌ای برای خود به‌عنوان یک کنشگر سیاسی رقم بزند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

با وجود این، از نگاه افکار عمومی ـ به استناد رویکردهای منتشرشده در اکانت‌های اپوزیسیون و حتی کاربران منتقد حکومت، بازیگر سریال امنیتی «سقوط» محصول همان سیستمی است که اکنون در برابر آن موضع می‌گیرد.

بسیاری از کاربران فضای مجازی، حتی مخالفان حاکمیت، با ادبیاتی مشابه می‌نویسند: «این هنرمندان سال‌ها در ایران از امکانات مالی و موقعیت‌های اجتماعی ویژه برخوردار شدند؛ امتیازاتی که در خارج از کشور هرگز نصیبشان نمی‌شد. بنابراین حتی فرخ‌نژاد نیز نمی‌تواند برای کسانی که در ایران مانده‌اند تعیین تکلیف کند. »

حمایت تمام قد شبکه نمایش خانگی از بازیگران آنارشیست/ هر بازجویی ۱۰ ساعته فرخ‌نژاد چند دلار می‌ارزد!؟ +تصاویر

فرخ‌نژاد درست پیش از ترک ایران، مشغول بازی در واپسین صحنه‌های سریال «سقوط» بود؛ اثری که گفته می‌شود ارتباطاتمستقیم با نهادی امنیتی داشته است. دستمزد او در این پروژه با درنظر گرفتن تورم، حقوقی نجومی محسوب می‌شد و همزمان قرارداد تازه‌ای نیز برای فیلم «پالایشگاه» بسته بود. با این حال، در صفحه اینستاگرام خود ادعا می‌کرد: «دو بار احضار شدم، ده ساعت بازجویی شدم و ممنوع‌الخروج بودم، فقط برای اینکه ثابت کنند اشتباه کردم وقتی گفتم نمی‌شود حتی یک اعتراض مسالمت‌آمیز کرد. »

آیا حضور فرخ‌نژاد در آمریکا و همراهی او با پهلوی یک پروژه امنیتی است؟

او در حالی روی «حافظه کوتاه‌مدت مردم» حساب باز کرده بود که کاربران شبکه‌های اجتماعی این تناقض‌ها را نادیده نگرفتند. حتی شماری از مخاطبان معتقدند حضور وی در آمریکا یک پروژه امنیتی است.

به‌ویژه آنکه مشرق‌نیوز به فایل صوتی گفت‌وگوی او با یکی از مدیران فرهنگی دست یافت؛ گفت‌وگویی که نشان می‌داد امکان خروج او از کشور (در سال ۱۴۰۱) برخلاف بسیاری دیگر از هنرمندان، به‌سادگی فراهم شد. در این مکالمه فرخ‌نژاد تأکید می‌کند که قصد ترک دائم ایران را ندارد و تنها برای دیدار خانواده به آمریکا خواهد رفت و سپس برای چند سکانس فیلم «پالایشگاه» بازمی‌گردد، او همچنین اذعان می‌کند که انتقاداتش در فضای مجازی «از سر دلسوزی و مصلحت‌اندیشی» بوده است.

با وجود شایعات گسترده درباره «اپوزیسیون اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد، اثبات این موضوع نزد افکار عمومی دشوار است. با این حال، بررسی چند پرده از کارنامه او، اتصالاتش به بدنه حاکمیت را روشن می‌سازد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

کاسبی ۵۰۰ هزار دلاری فرخ‌نژاد در دوران پساجنبش سبز

دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد. فرخ‌نژاد در سال‌های پس از ۱۳۸۸ و در اوج جنبش سبز، از حمایت‌های دولت محمود احمدی‌نژاد بهره برد. او با حضور در پروژه‌های مهم حاکمیتی آن دوران، در سال ۱۳۸۹ برای فیلم‌های «دموکراسی تو روز روشن» و «شب واقعه» جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دفاع مقدس را دریافت کرد. تهیه‌کننده «شب واقعه»، احمد میرعلایی، از حلقه نزدیکان جواد شمقدری و از مدیران وقت سینما (بنیاد سینمایی فارابی) است.

با وجود این سوابق، فرخ‌نژاد در سال ۱۴۰۱ دستاویز تازه‌ای یافت، حمایت از اعتراضات. این در حالی است که در سال‌های پسا۸۸، شورش‌های وقت را به رسمیت نشناخت و در عوض از دولت وقت بیشترین بهره را برد. دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد.

بهداد همیشه بازی کرد، اما دلارها به جیب فرخ‌نژاد رفت!

در مقایسه، دستمزدهای «حامد بهداد» هرگز به این ارقام نزدیک نشد. اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به زحمت به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا شما بگویید چه کسی برنده‌ است؟

در سال ۱۳۹۰ فرخ‌نژاد برای فیلم نازل «گشت ارشاد» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت و سال بعد نیز برای «استرداد» جایزه‌ای مشابه دریافت کرد؛ امری که کمتر برای یک بازیگر در دو سال متوالی رخ می‌دهد و نشان از حمایت مدیران وقت داشت.

محکومیت خاندان پهلوی در پرده نقره‌ای تا سلامتی با رضا در لس‌آنجلس

امروز اما او در قامت حامی رضا پهلوی ظاهر می‌شود؛ در حالی که خود در فیلم «استرداد» نقشی ایفا کرد که به محکومیت خاندان پهلوی اشاره داشت. امروز که حمید فرخ‌نژاد جام‌ با رضا پهلوی بهم می‌زند می‌تواند به او بگوید من در ایران فیلمی بازی کردم که خاندان پهلوی را متهم و محکوم می‌کند که بخش عمده‌ای از طلاهای کشور را به عنوان پشتوانه‌های خودشان از این کشور خارج کرده‌اند تا در آینده از آن بهره‌مند شوند و برای همین فیلم به اندازه تمام دستمزدهای سینمایی حامد بهداد، حقوق دریافت کرده‌ است؟ منتقدان این تناقض را یادآور می‌شوند و آن را در تضاد با شعارهای امروزش می‌دانند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

حامد بهداد هیچگاه‌ بازیگر مورد تایید ارگان‌های امنیتی نبوده است

از سوی دیگر، مقایسه تطبیقی کارنامه بهداد و فرخ‌نژاد نشان می‌دهد هرچند اولی در پروژه‌های دفاع مقدس نیز ایفای نقش کرده، اما هرگز بازیگر شاخص فیلم‌های ارگانی یا امنیتی نبوده و برخلاف فرخ‌نژاد، او به حمایت‌های مستقیم نهادهای امنیتی وابستگی نداشته است. .بدون هیچ پرده‌پوشی باید اذعان داشت که برای ایفای نقش‌های امنیتی باید تاییدی از سوی نهاد یا کمپانی سفارش دهنده وجود داشته باشد.

حالا یکبار دیگر باید گذشته فرخ‌نژاد بازیگررسمی فیلم‌های و سریال‌های امنیتی را بررسی کرد و باید به تقابل دو دیگاه فرخ‌نژاد – بهداد توجه داشت که کدامیک ارگانی‌تر، حکومتی‌تر و یا امنیتی‌تر هستند!؟

از بازجویی ۱۰ ساعته تا لوکیشن فیلمبرداری؛ مأموریتی غیرممکن اما واقعی!

مخاطبان عادی، حتی آنان که چندان درگیر مسائل سیاسی نیستند نیز نمی‌توانند محتوای سریال «سقوط» و شخصیت «حمید فرخ‌نژاد» را در نقش یک مأمور امنیتی باور کنند. این در حالی است که شنیده‌ها حاکی از کنار گذاشته شدن «مرتضی اصفهانی» ـ همکار نزدیک سعید امامی ـ از این پروژه است.

با وجود این تغییر، نوعی تسامح و تساهل در شیوه مدیریت پیمانکار آثار امنیتی مشاهده می‌شود؛ شرایطی که به گفته ناظران، احساس قدرت را در بازیگرانی چون فرخ‌نژاد تقویت کرده و موجب شده او علیرغم شکست برخی آثارش، همچنان از پرکارترین چهره‌های پروژه‌های امنیتی و ارگانی باقی بماند.

از سوی دیگر مخاطبی که همزمان با حوادث سال ۱۴۰۱ سریال سقوط را دنبال می‌کرد، نمی‌تواند باور کنند فرخ‌نژاد به محض اتمام بازجویی ۱۰ ساعته، به محل فیلمبرداری آخرین اثرش رفته، گریم شده و در مقابل دوربین ظاهر شده است، آنهم در پروژه‌ای که متعلق به وزارت اطلاعات است و این موضوع در مشرق‌ منتشر شد و هیچگاه تکذیبه‌ای برای آن ارسال نشد. این تناقض، باورپذیری نقش او و ادعاهایش را زیر سؤال برد.

با این حال، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این باورند که «حمید فرخ‌نژاد» همچنان در قامت یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار فعالیت می‌کند. به اعتقاد آنان، او نتوانسته از حقوق ماهیانه ۵۰ هزار دلاری خود در ایران چشم بپوشد و اکنون در پروژه‌هایی مانند نمایش «خانه امن» با دستمزدی حداقلی در آمریکا به زندگی هنری خود ادامه می‌دهد. از نگاه تحلیلگران، حضور در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی برای هنرمندانی که طی سال‌های فعالیتشان از ایران مهاجرت کرده‌اند، بازگشت به نقطه صفر است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

خانه امن؛ صحنه تئاتر یا مأموریت اجاره‌ای؟

فرخ‌نژاد پیش‌تر در گفت‌وگویی با «تی‌وی پلاس» ادعا کرده بود که برای تأمین زندگی خانواده‌اش ماهیانه ۱۰ هزار دلار ارسال می‌کرده، اکنون پرسش جدی مطرح می‌شود: آیا او می‌تواند با حضور در پروژه‌های پراکنده نمایشی، همچون نمایش «خانه امن»، به چنین سطحی از درآمد در آمریکا دست یابد؟

منتقدان در فضای مجازی بر این باورند که فرخ‌نژاد همچنان یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار است. آنها معتقدند او نتوانسته از درآمدهای کلان خود در ایران چشم‌پوشی کند و در آمریکا نیز با پروژه‌هایی همچون نمایش «خانه امن» معادل درآمد خود را بازتولید می‌کند. نمایش «خانه امن» در سالگرد حوادث ۱۴۰۱ در چند شهر آمریکا روی صحنه رفت.

برای یافتن سرنخ‌هایی از «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و نیز برای زیر سؤال بردن پروژه‌های سلطنت‌طلبان، می‌توان به همکاری مشترک او با «علیرضا امیرقاسمی» در قالب نمایش «خانه امن» اشاره کرد؛ همکاری‌ای که از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است.

امیرقاسمی – فرخ‌نژاد؛ پروکسی‌های جدید در آمریکا

«علیرضا امیرقاسمی» با فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری خود در خارج از کشور، به‌ویژه در ایالات متحده، جایگاه ویژه‌ای در میان جامعه ایرانیان مهاجر یافته، با این حال، اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی او گاه با واکنش‌های منفی مواجه شده و نشان‌دهنده پیچیدگی‌های هویتی، سیاسی و امنیتی او در دوران پس از مهاجرت است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

برای اثبات اجاره‌ای بودن او کافیست چند اظهارنظر فرخ‌نژاد را بررسی کنیم.

۱- تلویزیون لس‌آنجلسی «طپش» ـ که جز پخش موزیک ویدئو، موسیقی لس‌آنجلس و گفت‌وگو با خوانندگان ساکن این شهر برنامه دیگری پخش نمی‌کرد. یک روز داغ تابستان ۱۳۸۴، بسیاری از مخاطبان این شبکه انگشت حیرت به دهان گزیدند. مجری و گرداننده اصلی این شبکه مهمان ویژه‌ای داشت که باهمه حاضران در این شبکه متفاوت بود. نادر طالب‌زاده از چهره‌های تصمیم‌ساز شبکه «پرس تی‌وی» در این شبکه حاضر شد و با امیرقاسمی درباره وضعیت ایران سیاسی پسا احمدی‌نژاد گفت‌وگو کرد.

علیرضا معتمدی کارگردان فعلی سینما و روزنامه‌نگار سابق شرحی بر این گفت ‌وگو در یکی از مجلات نوشته و طالب زاده در گفت‌وگو با مشرق این موضوع را تصدیق کرد. پیام تغییر اوضاع سیاسی ایران پس از دوم خرداد توسط طالب زاده در این برنامه مورد بررسی قرار گرفت. هدف طالب‌زاده ادامه تعامل ایرانیان خارج از کشور با دولت تازه بر سرکار آمده محمود احمدی‌نژاد بود، سیاست طرح‌ریزی شده‌ای که بعدا توسط نزدیکان احمدی‌نژاد در قالب همایش‌های مختلف ادامه پیدا کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۲- امتداد رابطه طالب‌زاده و مدیر این شبکه در ویژه‌برنامه شب یلدا، نمود پررنگ‌تری پیدا کرد. امیرقاسمی با اشاره به سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۷ در دانشگاه کلمبیا که گفته بود «ما در ایران هم‌جنس‌گرا نداریم»، هم‌جنس‌گرایان را افرادی بیمار خطاب کرد. این اظهارات او با انتقادهای شدیدی از سوی ایرانیان در آمریکا مواجه شد. برخی معتقد هستند که این واکنش امیرقاسمی تاثیرپذیرفته از هادی رسانه‌ای او، نادرطالب‌زاده بود که با تیم رسانه‌ای احمدی‌نژاد همکاری می‌کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۳- تعاملات مدیر و مجری شبکه طپش در دوره احمدی‌نژاد بسیار افزایش یافت و او از جمله افرادی بود که مسئولیت اکران فیلم‌های سینمای ایران در لس آنجلس برعهده گرفت و ویدئوهای تبلیغاتی فراوانی درباره نمایش‌های مکرر این فیلم‌ها در آمریکا از شبکه طپش منتشر شد. البته رابطه محمدرضاشریفی‌نیا با مدیر این شبکه را نباید نادیده گرفت.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۴-حضور پرستویی به بهانه نمایش مستند «داستان‌های هزار و یک روز» در آمریکا در اردیبهشت 1401 با اعتراضات علیه این بازیگر تبدیل به یک جنجال امنیتی شد اما امیرقاسمی از این بازیگر حمایت کرد و معترضان را به عضویت در گروه مجاهدین خلق متهم نمود.

این اظهارات با واکنش‌های منفی گسترده‌ای علیه او مواجه شد و رسانه‌های داخلی ایران نیز به پوشش آن پرداختند. کما اینکه بر اساس اخبار غیررسمی اف‌بی‌آی قصد بازداشت پرستویی را داشت و این اخبار توسط یکی از همسایگان امیرقاسمی که در این نهاد مشغول به کار است به او منتقل می‌شود و او در کمتر از ۴۸ ساعت پرستویی را از آمریکا خارج می‌کند.

این مستندات زمینه بررسی همکاری فرخ‌نژاد پس از خروج از ایران و همکاری با علیرضا امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند. بسیاری اعتقاد دارند حتی زمانی که فرخ‌نژاد همچنان در ایران فعالیت می‌کرد، در سفرهایش به آمریکا رابطه تنگاتنگی با مجری و تهیه کننده شبکه طپش داشته است و این رابطه آنقدر صمیمانه بود که تبادلات این دو در قالب پیاده‌روی ورزشی، قبل از خروج کامل او، هیچگاه قطع نمی‌شد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم
تصویر مسعود جمالی در کنار علیرضا امیرقاسمی

منبعی آگاه به مشرق می‌گوید، مسعود جمالی شریک همیشگی امیرقاسمی در دبی ازدواج می‌کند و به اصرار همسرش به ایران سفر می‌کند. این منبع آگاه می‌گوید امان‌نامه جمالی از نهادهای ناظر توسط حمیدفرخ‌نژاد اخد شده است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

شورش‌ها از کف‌ خیابان‌های تهران، تبدیل به همایش‌های لس‌آنجلسی شد؟

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود. پازل‌های زیادی برای اثبات همکاری امنیتی مشترک این دو وجود دارد. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود.

گفت‌وگوی آرین ریسباف، مجری شبکه صدای آمریکا، با عوامل این نمایش نیز ابعاد تازه‌ای از ماجرا را آشکار ساخت و بار دیگر موضوع «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و شریک امنیتی او امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند.

در این گفت‌وگو ریسباف در قالب طرح سئوالی به نمایندگی که نمایش خانه امن در آمریکا را دیده‌اند می‌گوید:

«یکی ازتندترین نقدهایی که به نمایش می‌شود این است که گره کار به دست مردم گشوده نمی‌شود و به دست یک نیروی امنیتی گشوده می‌شود، به نوعی نگاه اصلاح‌طلبانه در نمایش وجود دارد. »

در یکی دیگر از بخش‌های این نمایش اشاره به تجاوز نیروهای امنیتی با بطری نوشابه می‌شود. اتهامی که سال ۱۳۸۸ برای مواجهه با نیروهای امنیتی ساخته شد و در دستورالعملی نانوشته قرار شد که بسیاری از فیلم‌ها و سریال سینمایی کمدی این موضوع را هجو کنند تا این پروژه دروغ با شکست مواجه شود.

به عنوان نمونه این شوخی در فیلم مستقل بخارست وجود دارد و فرخ‌نژاد همین شوخی که برآمده از دستورالعمل‌های امنیتی غیررسمی داخلی را در نمایش خانه امن به روایت فرشید منافی استفاده می‌کند.

طرفدار شورش زن، زندگی، آزادی، جاانداز مفهوم گشت ارشاد

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی کسی آشکارا مهره نهادهای خاص باشد و در اتاق‌فکرهای آنان حضور داشته باشد به مهره ثابت تمامی پروژه‌های حکومتی و غیرحکومتی تبدیل می‌شود. در سینمای کمدی شوخی با بسیاری از مفاهیم به جااندازی آنان کمک می‌کند. فرخ‌نژاد بازیگر و یکی از تهیه کنندگان فیلم غیروابسته «گشت‌ارشاد»، با زبانی کمدی، به دنبال جاانداختن گزاره گشت ارشاد در افکار عمومی بود.

پروژه «خانه امن» فرخ‌نژاد- امیرقاسمی هم از جهتی ادامه همان پروژه سقوط در ایران است. فرخ‌نژاد مسئول جااندازی برخی مفاهیم امنیتی است و امکان دارد که ماهیانه ۵۰ هزار دلاری برای چنین اجراهایی همچنان برقرار باشد و گرنه چه کسی می‌توانست با درآوردن صداهای عجیب و یک گریه تصنعی موجب خندیدن ایرانیان سراسر دنیا به آخرین همایش سلطنت‌طلبان و رضاپهلوی شود، کمدین خوبی مثل فرخ‌نژاد می‌تواند برای چنین اجرایی که بیش از ۵۰ فیلم سینمایی در دنیا بیننده داشته باشد و در مسیر تخریب پهلوی اثرگذار بوده و همچنان ماهیانه چند هزار دلاری خود را دریافت کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فیلم/ حامد بهداد خطاب به بازیگران فراری: کسی که رفته حق ندارد برای ما نسخه بپیچد

فیلم/ حامد بهداد خطاب به بازیگران فراری: کسی که رفته حق ندارد برای ما نسخه بپیچد



حامد بهداد، بازیگر سینما درباره علت ناراحتی‏‌اش از حمید فرخ‌نژاد گفت: حمید فرخ‎نژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟

  • تور آنتالیا


دریافت
5 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ حامد بهداد خطاب به بازیگران فراری: کسی که رفته حق ندارد برای ما نسخه بپیچد

فیلم/ حامد بهداد خطاب به بازیگران فراری: کسی که رفته حق ندارد برای ما نسخه بپیچد بیشتر بخوانید »

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟



اشک ریختن برای قاتلان و تروریست‌ها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن و حتی نقش‌آفرینی در ترور مردم، مسیر همواره منافقین است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه های امروز سه شنبه دوم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که سفر رئیس‌جمهور به اندونزی، تغییرات و تحولات در شورای عالی امنیت ملی، آمادگی مشروط ایروان برای به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان و وداع با سربازان وطن در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

بعد از حدود یک‌دهه تصدی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی توسط علی شمخانی، یکشنبه‌شب هفته ‌جاری وی در توییتی پایان فعالیت خود در این شورا را اعلام کرد و درنهایت جایش را به علی‌اکبر احمدیان، فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه داد و خود با حکم رهبر انقلاب به‌عنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.

روزنامه اعتماد درباره تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی نوشته است:

ناگهانی و با سرعتی بالا رخ داد؛ دست به دست شدن صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی از علی شمخانی به علی‌اکبر احمدیان، روندی عجیب داشت؛ هم به لحاظ نحوه اطلاع‌رسانی، هم به لحاظ سرعت جابه‌جایی و مهم‌تر به لحاظ زمان این تغییر. دبیر جدید، «دریادار» است و دبیر قدیم «دریابان»؛ هر دو هم از اعضای سپاه پاسداران. علی‌اکبر احمدیان صبح دیروز با حکم ابراهیم رییسی، رییس دولت سیزدهم، مسوولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را بر عهده گرفت. روند این تغییر از آن جهت عجیب بود که شامگاه دوشنبه علی شمخانی در حساب توییتری خود، شعری از محتشم کاشانی نوشت: «حرفی که در حجاب ز گفت و شنود بود / آخر به رمز گفت و به ایما شنود و رفت»؛ بیتی که مشخص نبود خطاب به چه کسانی است و بابت چه موضوعی نوشته شده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

زمان این تغییر نیز از دیگر اضلاعی است که جابه‌جایی در چنین سطحی را مورد توجه قرار می‌دهد. حدود یک هفته تا ۱۰ روز است که یک حساب توییتری در حال انتشار تصاویر و مدارکی است و مدعی «فساد مالی» از سوی فرزندان شمخانی است. در این حساب توییتری عکس فرزندان و برخی مسائل شخصی شمخانی نیز منتشر شده است. حدود ۱۰ روز این حساب کاربری تمرکز خود را روی شمخانی گذاشته بود و نهایتا شمخانی هم در همین بازه زمانی تصمیم به رفتن گرفت. نکته دیگر در این بین آن است که صاحب این حساب توییتری، فردی خارج‌نشین است که با استانداردهای خبری نظام همخوانی ندارد و از سوی دیگر مدارک منتشر شده، در صورتی که صحت داشته باشند، مدارکی نیستند که فردی عادی یا یک خبرنگار در خارج از کشور به دست آورده باشد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه هم‌میهن در گزارشی با عنوان «تغییر مسیر شورای عالی امنیت ملی؟» می‌نویسد:

این تغییر از اختیارات و حق رئیس دولت است و همانطور که روحانی طی تصمیمی شمخانی را انتخاب کرد، رئیسی هم می‌تواند این تغییر را ایجاد کند. شورایعالی امنیت ملی مثل یک تیم است که رئیسی تشخیص داده که امروز سردار احمدیان می‌تواند این تیم را پیش ببرد. رئیس‌جمهور در واقع مربی یک تیم است که احساس می‌کند فردی باید روی نیمکت ذخیره‌ها بنشیند و فرد تازه‌نفس‌تری جای او را بگیرد. امروز رئیسی احساس می‌کند با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی کشور، تیمش با وجود سردار احمدیان برنده خواهد شد. فکر می‌کنم مهم این است که حرکتی که شمخانی در منطقه شروع کرده و فرصتی را به وجود آورده را ادامه دهند و فرصت‌سوزی نکنند.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه آرمان امروز با توصیف یک شخصت جناحی از دبیر سابق شورای امنیت ملی نوشته است:

علی شمخانی، در تمام این سال‌های حضور در عرصه سیاسی ایران تلاش کرده خود را به‌عنوان یک جریان سوم و فردی فراحزبی و ورای دسته‌بندی‌های مرسوم و مألوف تعریف کند. جریان سومی که هرچند اقبال عمومی و مردمی ندارد، اما در ظرف سیاست و اثرگذاری نظام جمهوری اسلامی ایران توانسته جای پای محکمی از خود به‌جای بگذارد. جای پایی که باید دید بعد از تحول اخیر به کدام سو می‌رود. رفتار، سابقه و عملکرد شمخانی، چه آن زمان که بخشی از هدایت هم سپاه و هم ارتش را در اختیار داشت و چه بعد از آن که پا به عرصه سیاست و قوای اجرایی گذاشت، مؤید تلاش او برای معرفی خود به عنوان یک جریان سوم است. او کسی است که وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی بود، اما در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری یعنی در سال ۱۳۸۰ به طور مستقل نامزد انتخابات شد و در مقابل رئیس خود و رئیس دولت اصلاحات قرار گرفت. پس از آن، یعنی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، شمخانی فاصله معناداری از عالم سیاست گرفت. او یکی از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ به حساب می‌آمد. با روی کار آمدن حسن روحانی در دولت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

روزنامه فرهیختگان نیز با طرح این سوال که شورای عالی امنیت ملی در دوره جدید چه ماموریت‌هایی دارد؟ می‌نویسد:

شاید بشود اصل تغییر و تحول در یک ساختار را به‌طور کلی مثبت و امیدوارکننده ارزیابی کرد، اما همین تحول اگر محدود به تغییر اشخاص شود صرفا در همان مرحله باقی بماند، در بلندمدت می‌تواند عکس آنچه انتظار می‌رفت عمل کند. حالا درباره تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی هم همین نگرانی وجود دارد. یکی از روشن‌ترین موارد مورد نگرانی هم باور شخص دبیر نسبت به مسائل اساسی مرتبط با وظایف این شورای عالی است. نمونه آن، میزان تفاوت نوع نگاه مجموعه شورای عالی امنیت ملی در دوره پیش‌رو نسبت به امنیت مردم‌پایه در مقایسه با دوره پیشین است. ابتدایی‌ترین مورد مرتبط با آن را می‌توان در لزوم تقویت این نگاه دانست که شورایی با این شرح وظایف و اختیارات، به‌سمت تعمیق فهم از پایین به بالا بودن مفهوم امنیت در دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کشور حرکت کند.

فرهیختگان نوشته است:

اختلاف سلایق در هر جامعه‌ای علی‌رغم آنکه ظرفیتی برای هم‌فکری جامع حول مسائل محسوب می‌شود این تهدید را نیز در پی دارد که مبادا از دل آن تفرقه و تنش حاصل شود. نهادهای امنیتی در چنین مواقعی اگر با کوچک‌ترین اختلاف‌نظری برخورد سخت نشان دهند نه‌تنها کمکی به حل مساله نکرده بلکه شدت نزاع را زیاد کرده و دامنه آن را گسترش می‌دهند. توصیه به عدم‌افراط البته به این معنی نیست که نهادهای امنیتی از خود سلب مسئولیت کرده و با رویکردی انفعالی نظاره‌گر حوادث باشند، اما این توقع وجود دارد که با کوچک‌ترین التهابی سریعا رویکردهای رادیکال و سخت سلبی تجویز نشده و راهبردهای جامع‌نگری که به دوقطبی‌ها دامن نزد نیز در دستورکار قرار گیرد.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

سوگواران نفاق

سه تروریستی که آبان ماه سال گذشته در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، با حمله مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت عمومی، سه تن از حافظان امنیت را با گلوله کشته بودند، جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با حکم محاربه اعدام شدند، سوگواری افرادی چون شقایق دهقان، ستاره پسیانی، حامد بهداد و… پس از اجرای حکم اعدام، همراه با منافقین که نیز عزادار تروریست‌های اعدامی شده بود و سوگواری می‌کرد و در این هم‌مسیری، نکته‌ها نهفته است.

روزنامه جوان دراین‌باره نوشته است:

اشک ریختن برای قاتلان و تروریست‌ها و با سکوت از کنار ترور فرزندان ملت گذشتن و حتی نقش‌آفرینی در ترور مردم، مسیر همواره منافقین است. منافق فقط آن عضو رسمی مجاهدین خلق نیست، همین جماعت سوگواران تروریسم، همین‌ها که از خشونت عریان دفاع می‌کنند و مشوق آدمکشی شده‌اند، همین که حمله به نیروهای حافظ امنیت و آتش زدن به جان و مال و امنیت مردم را تشویق می‌کنند و پس از ناآرامی‌ها هم می‌گویند خشونت‌ها کار ما نیست، همین‌ها که برای قاتلان مسلح، به نام مردم ایران سوگواری می‌کنند، اما همزمان از کنار ترور فرزندان مرزبانی این ملت با سکوت و سانسور می‌گذرند هم منافق هستند، سوگوارانی که برای منافقین عزادارند و منافقانه این سوگواری را برای مردم ایران فاکتور می‌کنند و نقاب دلسوزی برای ایران را بر چهره می‌زنند. مگر می‌شود دلسوز ملت بود و از خشونت برائت نجست. نه آن تروریست‌ها فرزندان ایران هستند، نه این جماعت حامی تروریسم، هنرمند مردمی؛ مردم ایران قربانیان مظلوم و سربلند تروریسم هستند و نباید این حق را به کسی داد که این ملت را با قاتل و تروریست و حامی ترور به جهان معرفی کند.

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟

مراسم سوگواری نفاق و اصلاح‌طلبان برای تروریست‌ها/ تغییر و تحولات در شورای عالی امنیت ملی به چه معناست؟ بیشتر بخوانید »

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!



دادکاوی از بررسی ۲۰ هزار توئیت‌نشان می‌دهد با وجود اینکه توئیتری‌ها درباره پلتفرم فیلیمو تولیدمحتوای بیشتری منتشر کردند، اما میزان رضایت از برخی تولیدات نماو بیشتر بوده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلیمو و نماوا دو پلتفرم اصلی و شناخته‌شده داخلی هستند که در سال‌های اخیر و به خصوص با شیوع کرونا و قرنطینه‌ خانگی خانواده‌ها توانستند مخاطبان زیادی را برای خود بدست آورند. این دو پلتفرم‌ بارها و بارها با یکدیگر و نمونه‌های مشابه داخلی و خارجی مقایسه و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مقایسه مداوم این پلتفرم‌ها و برنامه‌های آنها با مجموعه‌های نمایشی صدا و سیما از یک سو و قیاس میزان اشتراک این دو با نمونه موفق خارجی همچون نتفلیکس یکی از مهم‌ترین و رایج‌ترین مقایسه‌هایی است که از بدو ورود و شروع به کار نماوا و فیلیمو از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت. گروه زیادی از کاربران نیز به دلایل گوناگون عملکرد و کیفیت این دو پلتفرم را از جهات مختلف از قبیل آرشیو فیلم‌ها و سریال‌ها، کیفیت دوبله، زمان به روزرسانی و … برای دریافت و خرید اشتراک ماهانه یا سالانه مورد نقد قرار دادند.  

در این گزارش داده‌کاوی که در بازه زمانی ۶ ماهه از اول دی ماه ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۱ صورت گرفته، سعی شده ضمن استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها، عملکرد این دو پلتفرم از جهات مختلف بررسی و مهمترین نقاط قوت و ضعف آنها از نظر کاربران توئیتر فارسی بررسی شود.

میزان تولیدمحتوا چقدر بود و با چه روندی این محتوا انتشار و بازخورد پیدا کردند؟

داده‌کاوی در بازه زمانی زمستان ۱۴۰۰ تا پایان بهار ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که حدود ۲۰ هزار توئیت با کلیدواژه‌های مرتبط با نمایش خانگی، فیلیمو و نماوا در توئیترفارسی نشر و بازنشر پیدا کردند. این میزان تولید محتوا که از سوی حدود ۱۲ هزار کاربر منحصر به فرد منتشر شده‌اند، نرخ مشارکت ۱.۶ را نشان می‌دهد که حاکی از عمومیت این موضوع در میان توئیتری‌ها و عدم سازماندهی سایبری‌ها در این موج دارد. به طور کلی در موضوعات غیرسیاسی در توئیتر فارسی کمتر شاهد سازماندهی طیف‌های مختلف سیاسی و تولیدمحتوای گسترده و همفکرانه در یک موضوع هستیم و در این مورد نیز آنالیز دیتاها از تنوع و تکثر مضامین و کاربران مختلف حکایت دارد. مقایسه میزان توئیت‌ها و ریتوئیت‌ها در این موضوع نشان می‌دهد که توئیت‌ها با ۵۱ درصد و ریتوئیت‌ها با ۴۹درصد نزدیکی زیادی داشتند، به طوری‌که در موج‌های توئیتری مشابه شاهد حجم بیشتر ریتوئیت‌ها نسبت به توئیت‌ها هستیم، در این موضوع کاربران توئیتر ترجیح دادند مشارکت بیشتری در تولیدمحتوای نشری داشته باشند و درصد بازنشر یا ریتوئیت مطالب به نسبت موج‌های توئیتری دیگر کمتر شده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

روند انتشار مطالب در این موضوع و در بازه ۶ ماهه اخیر نموداری با نوسان‌های جزئی و دو نقطه اوج بوده است. ۲۸ اسفندماه نخستین نقطه پیک این نمودار، زمانی بود که اخبار مرتبط به واگذاری پلتفرم‌های نمایش‌خانگی باردیگر داغ شد و از سوی دیگر خبر نمایش مجموعه «مهمونی» از سوی ایرج طهماسب در فضای مجازی پربازدید شد. ۲۱ خردادماه نقطه اوج دیگر این نمودار است که مربوط به خبر افزایش بهای اشتراک پلتفرم‌ها بود، این واکنش در توئیتر به گونه‌ای بود که هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا در توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی ترند شد.  

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نمودار روندنمای لایک توئیت‌ها نسبت به نمودار انتشار مطالب روند پرنوسان‌تر و پرافت وخیزتری را پیموده است. به جز دو اتفاق ذکر شده در اسفند ۱۴۰۰ و خرداد ۱۴۰۱، چند قله دیگر در نمودار تعداد لایک مطالب که نمایان‌گر بازخورد مطالب در توئیتر است، وجود دارد که در اواسط دی ماه ۱۴۰۰، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ رخ داده است. این قله‌ها نیز به توئیت‌های اختصاص داشته که از افزایش بهای اشتراک ماهانه، انتقاد از عملکرد و رویکرد پلتفرم‌ها و همچنین واکنش به فرم و محتوای برخی مجموعه‌های نمایشی در فیلیمو و نماوا نوشته بودند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

رویکرد کلی کاربران به عملکرد این دو پلتفرم چگونه بود؟

بررسی رویکرد کاربران به عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو از پرسش‌های اصلی این پژوهش بوده است. داده‌کاوی نمونه آماری انتخاب ‌شده از میان بیش از ۲۰ هزار توئیت پرلایک و کاربر تاثیرگذار نشان می‌دهد که نزدیک به ۶۵ درصد کاربران از عملکرد نماوا و فیلیمو ابراز نارضایتی کردند. این نارضایتی علاوه بر میزان افزایش اشتراک به محتوای برنامه‌ها و حجم بالای سانسور، تبلیغات و نقض کپی‌رایت مربوط می‌شد که در ادامه بیشتر به این موارد پرداخته شده است. تنها ۱۴.۸ درصد از توئیتری‌ها نسبت به این دو پلتفرم ابراز رضایت و حمایت کردند که بیشتر به تبلیغ و اطلاع‌رسانی چند سریال و برنامه تلویزیونی خاص مربوط شده بود. نزدیک ۲۰ درصد از کاربران نیز سوگیری خاصی در ارتباط با عملکرد یا رویکرد این دو پلتفرم و محصولات نمایش خانگی نداشته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

میزان انتشار مطالب و بحث و نظر توئیتری در مورد کدام پلتفرم بیشتر بوده است؟

اینکه کدام پلتفرم در توئیتر فارسی محبوب‌تر است و درباره کدام یکی از دو پلتفرم‌ها بحث و نظر بیشتری در توئیتر صورت می‌گیرد، یکی دیگر از پرسش‌های متداول مخاطبان است که در این بخش سعی شده به این سوال پاسخ داده شود. داده‌کاوی  از بررسی بیش از ۲۰ هزار توئیت در مدت حدود ۶ ماه نشان می‌دهد که فیلیمو با ۴۵ درصد نسبت به نماوا با ۲۰ درصد تولیدمحتوا، پلتفرم پربحث و جدل‌تری در میان کاربران محسوب می‌شود اما این حجم دو برابری مطالب لزوما به دلیل محوبیت بیشتر فیلیمو نیست، چرا که حجم زیادی از این محتوا به انتقاد و ابراز نارضایتی از این پلتفرم مربوط بوده و برخی نیز عملکرد این پلتفرم را پسندیدند. اما به نظر می‌رسد توئیتری‌ها فیلیمو را به عنوان پلتفرم اصلی پخش نمایش خانگی انتخاب و بحث و جدل‌های خود را معطوف به این پخش‌کننده و  تولیدکننده کرده‌اند. از سوی دیگر حدود ۳۵ درصد کاربران نیز عملکرد نماوا و فیلیمو را در یک کاسه و مجموعه طبقه‌بندی کرده و اننقادات و واکنش‌های خود را به هر دوی این پلتفرم‌ها وارد دانسته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

مضامین اصلی و پرتکرار توئیتری‌ها درباره پلتفرم‌های نمایش خانگی داخلی چه مواردی بوده است؟

استخراج مضامین پرتکرار توئیت‌ها در این بخش از اصلی‌ترین و مهم‌ترین اهداف این گزارش بود که علاوه بر نمایش مضامین اصلی توئیت‌ها که در واقع خلاصه‌ای از محتوای عمیق و جزئی مطالب منتشر شده است، فراوانی و درصد این مضامین در مقایسه با یکدیگر به نمایش درآورده است:

 

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۱. انتقاد از سانسور، نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد پلتفرم‌ها: این مضمون پرتکرارترین مضمون در میان مضامین پرتکرار توئیتری‌ها بوده که مضمونی انتقادی و در نقد عملکرد فیلیمو  و نماوا است. توئیتری‌ها بر این باورند که سانسور زیاد سریال‌ها و فیلم‌های خارجی، نقض قانون کپی‌رایت و تعطیلی برخی سایت‌های دانلود فیلم و همچنین تبلیغاتی که در حین و ابتدای مجموعه‌ها به نمایش در می‌آید، زائد و اضافی است و از سویی بی احترامی به حقوق مخاطبان و همچنین برهم زدن برخی کسب‌و کارهای مجازی مرتبط با تولید و پخش فیلم به حساب می‌آید.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۲.مقایسه عملکرد شبکه‌های نمایش خانگی با صداو سیما و نتفلیکس: در این مضمون، کاربران به مقایسه وی. او. دی‌های داخلی با رقبای دیگر داخلی(صدا وسیما) و خارجی (نتفلیکس) پرداختند. بحث مقایسه حق اشتراک نماوا و فیلیمو با نتفلیکس و همچنین تعارضاتی که میان صداو سیما و بخش نمایش خانگی به وجود آمد، از مهمترین محورهای این مضمون بوده‌اند. برخی کاربران نیز از نظر محتوایی این پلتفرم‌ها را مورد قیاس و تحلیل قرار دادند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۳. تبلیغ و معرفی برنامه‌ها و مجموعه‌های نمایشی: بخشی از توئیت‌ها نیز به تبلیغ مجموعه‌های نمایشی و سریال‌ها از سوی عوامل و طرفداران آن اختصاص داشت. در این بخش کاربران با انتشار پوسترها و بخش‌های از دیالوگ‌های فیلم، سریال و مجموعه‌ها به حمایت و تبلیغ و اطلاع‌رسانی این مجموعه‌ها پرداختند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۴. اعتراض و ایجاد کمپین مجازی برای افزایش قیمت اشتراک: این مضمون به طور مشخص به بحث افزایش قیمت اشتراک ماهانه پلتفرم‌ها در دو مقطع زمانی مورد اشاره مربوط بوده است. کاربران زیادی با ترند کردن هشتگ نخریدن_اشتراک_فیلیمو_و_نماوا از دیگر کاربران خواستند به این کمپین پیوسته و از خرید اشتراک این دو پلتفرم امتناع ورزند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۵. نفع پلتفرم‌ها از طرح صیانت: برخی توئیتری‌ها این گونه تحلیل کردند که سکوت نماوا و فیلیمو در مواجهه با طرح صیانت به معنای حمایت آنها از این طرح بوده و از این رو به انتقاد و تخریب آنها پرداختند. برخی نیز از نفع این دو پلتفرم از اینترنت ملی و افزایش تعداد مشترکین آنها نوشتند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۶. انتقاد از محتوای داستانی سریال‌ها و برنامه‌ها: یکی از تندترین و رادیکال‌ترین محتواهای منتشرشده از سوی کاربران توئیتر در این بخش منتشر شد، به طوری که برخی از آنها مدعی شدند سریال‌های نمایش خانگی از مجموعه‌های ترکی ضعیف‌تر و مخرب‌تر  و از نظر اخلاقی زننده‌تر است؛ گروهی از کاربران نیز مجموعه‌های این شبکه را مروج فرقه‌هایی همچون بهائیت عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۷. تمجید از فیلیمو برای پخش رایگان برنامه‌های آموزشی: طرح فیلیمو برای پخش مجموعه‌های آموزشی برای کودکان افغان از جمله مضامین مورد توجه و تمجید توئیتری‌ها بود که بارها از سوی کاربران مطرح شد. همچنین طرحی که در یکی از مجموعه‌های این پلتفرم‌ برای آزادی زندانیان اجرا شد،   نیز مورد توجه و تحسین برخی توئیتری‌ها قرار گرفت.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

۸.انتقاد از حذف سریال اوکراینی در فیلیمو: حذف یک سریال اوکراینی با عنوان «خادم ملت» از سوی فیلیمو که پیش از این در این پلتفرم بارگذاری شده بود، مورد انتقاد طیف زیادی از توئیتری‌ها قرار گرفت. برخی از کاربران منافع سیاسی و اقتصادی را عامل این اقدام فیلیمو عنوان کردند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

سهم فیلیمو و نماوا در تولید مضامین پرتکرار توئیتری‌ها چقدر بوده است؟

در بخش های قبل به افزایش ۱۰۰ درصدی تولید محتوا درباره فیلیمو در مقایسه با نماوا اشاره شد، در این بخش نقش هر یک از پلتفرم‌ها در مضامین پرتکرار توئیت‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلیمو در ۷ مضمون از هشت مضمون استخراج شده مورد اشاره قرار گرفته و در مضمون تمجید از فیلیمو به خاطر برنامه‌های آموزشی و همچنین انتقاد از حذف سریال اوکراینی، تمام محتوا مربوط به این پلتفرم بوده است. در مضامین انتقادی و اعلام نارضایتی نیز فیلیمو نسبت به نماوا سهم بیشتری از محتوا را به خود اختصاص داده، به طوری که انتقاد از سانسور و نقض کپی‌رایت و تبلیغات زیاد و اعتراض به افزایش قیمت اشتراک حجم انتقادات و اعتراض به فیلیمو نسبت به نماوا بیشتر بوده است. در مقابل، تبلیغ و اطلاع‌رسانی درباره مجموعه‌های نماوا (به خصوص سریال مهمونی) نسبت به فیلیمو بیشتر بوده و در باره مضمون سیاسی طرح صیانت نیز نماوایی‌ها بیشتر مورد خطاب قرار گرفته‌اند. انتقاد از محتوای داستانی در هر دو پلتفرم صورت گرفته و سریال «جیران» از فیلیمو و سریال «خاتون» از نماوا بیشترین بحث و نظر توئیتری‌ها را در این مورد به خود اختصاص داده‌اند.

همچنان که گفته شد فیلیمویی‌ها بیشتر مورد اشاره توئیتری‌ها بودند و حجم محتوا درباره آنها به نسبت قابل توجهی بیشتر بود، با این وجود بسیاری از محورهای موضوعی ذکرشده در مضامین پرتکرار کاربران به هر دو پلتفرم مربوط بودند و با کلیدواژه‌هایی چون فیلیمیو و نماو و همچنین نمایش خانگی مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

کدام سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی بیشتر مورد توجه کاربران قرار گرفت؟

با وجود اینکه هدف اصلی این داده‌کاوی، یافتن نظرات کاربران توئیتر درباره دو پلتفرم اصلی نمایش خانگی یعنی نماوا و فیلیمو بوده است، در میان توئیت‌ها برخی از کاربران به سریال مورد علاقه خود اشاره و یا درباره آن نقد و نظر دادند. دلیل اینکه در گراف زیر گزینه سایر با اختلاف بیشترین درصد(۶۳/۸۲) را به خود اختصاص داده نیز همین است که عموم کاربران درباره سریال خاصی ابراز نظر نکردند و کلیت محتوا درباره عملکرد و رویکرد این دو پلتفرم بوده است.

سریال «مهمونی» محصول نماوا با اجرای ایرج طهماسب و عروسک‌هایی چون «پشه» و «بچه» در میان مجموعه‌های نمایشی مورد اشاره، بیشترین میزان بحث و نظر را به خود اختصاص داده است. «جیران» پربحث‌ترین سریال فیلیمو در این نمونه آماری بوده که بیشتر محتوای این بخش به تبلیغ در خصوص سریال و انتقاد از نمایش بیش از حد زندگی شاهان قاجاری بوده است. «خادم ملت» عنوان سریالی است که از فیلیمو حذف شد و بدین خاطر باعث واکنش‌هایی در توئیتر شد. «خاتون» دیگر سریال مورد بحث توئیتری‌ها و محصول نماوا است که درباره محتوای داستانی آن و تعویق در ارائه‌ قسمت‌های پیش‌رو و فصل جدید انتقادهایی مطرح شد. «نیسان آبی» محصول فیلیمو بیشتر با تمجید مخاطبان توئیتری همراه بود و جوکر با وجود تبلیغات زیادی که در اینستاگرام داشت آنچنان که باید و شاید مورد توجه کاربران تاثیرگذار توئیتر قرار نگرفت. «یاغی» و «شب‌های مافیا» دو عنوان دیگر از فیلیمو بودند که عمدتاً محتوای مثبتی درباره آنها منتشر شده بود.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

چه کلیدواژه‌ها و کدام هشتگ‌ها در میان کاربران توئیتر پرتکرارتر و پربازدیدتر شدند؟

در این بخش، کلیدواژه‌ها و هشتگ‌های پرتکرار ۲۰ هزار توئیت از سوی هوش مصنوعی گردآوری و در دو گراف ابرنما به نمایش درآمده است. نمایش خانگی پرتکرارترین کلیدواژه کاربران توئیتری بود که در ارتباط با وی. او. دی‌ها مطرح کرده بودند. فیلیمو و نماوا، شبکه نمایش خانگی، شبکه نمایش، سایت فیلیمو، سریال نمایش خانگی نیز در این گراف و در میان واژگان پرتکرار مشاهده می‌شود. تگ‌های مربوط به اشتراک از قبیل کدتخفیف، اشتراک فیلیمو، اشتراک ماهانه و همچنین اشاره به برخی مجموعه‌های نمایشی پرمخاطب از جمله نیسان آبی، ایرج‌ طهماسب و کلاه قرمزی نیز از دیگر واژگان پرتکرار این گراف و استفاده شده از سوی کاربران بوده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

در میان هشتگ‌های پرتکرار این موضوع نیز نخریدن اشتراک فیلیمو و نماوا همچنان که گفته شد، از جمله هشتگ‌های مهم کاربران توئیتر بود که با هدف تحریم عملکرد این دو پلتفرم صورت گرفت. هشتگ قیام علیه سلبریتی‌ها، آنفالو کردن سلبریتی‌های دوزاری نیز همراه با هشتگ مورد اشاره از سوی کاربران و در راستای تخریب سلبریتی‌ها ترند شد. اسامی برنامه‌ها و افرادی چون جوکر، حامد بهداد، خاتون، یاغی، ایرج‌ طهماسب، جیران و مهمونی نیز به صورت هشتگ در میان توئیتری‌ها پرتکرار و در گراف زیر به نمایش درآمده است.

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نقد و نظر

۱. با توجه به نارضایتی حدود ۶۵ درصد کاربران از عملکرد دو پلتفرم نماوا و فیلیمو، لزوم بازنگری در سیاست‌ها و برنامه‌سازی‌های این دو شبکه نمایش خانگی پرمخاطب بیش از هرچیز ضروری به نظر می‌رسد. عمده نارضایتی‌ها در دو محور کلی افزایش اشتراک ماهانه و همچینین محتوای ضعیف سریال‌ها قابل جمع‌بندی است و گردانندگان این دو پلتفرم بیش از هرچیز برای جذب مخاطبان و نگه‌داشتن کاربران قبلی می‌بایست تمهیداتی برای بالابردن کیفیت آثار نمایشی خود و همچنین راه‌کارهایی برای تخفیف و کاهش هزینه‌های اشتراک در نظر بگیرند و درصورت افزایش آبونمان ماهانه شفاف‌سازی لازم و اطلاعات قانع‌کنندهای به مخاطبان خود ارائه دهند.

۲. تاثیرگذاری و توجه مخاطبان ایرانی به شبکه‌های نمایش داخلی که در سال‌های اخیر از عمده تولیدات تلویزیون و سریال‌های ترکی و حتی آمریکایی پیشی گرفتند، همچون تیغ دو لبه‌ای است که استفاده از ظرفیت‌های آن می‌تواند در جهت فرهنگ‌سازی، آموزش و ترویج هنجارهای اجتماعی بسیار کارگشا باشد و از سوی دیگر سهل‌انگاری و بی‌تفاوتی به آن می‌تواند در درازمدت آثار سوئی را در راستای تخریب فرهنگی و فکری خانواده‌ها و فرزندان ایجاد نماید. از این رو به نظر می‌رسد توجه خانواده‌های ایرانی به پلتفرم‌های نمایش خانگی عنایت دوچندان نهادهای فرهنگی، دولتی و خصوصی را به این پلتفرم‌ها در جهت ارتقای فرهنگی و ملی جامعه طلب می‌کند.

۳. بحث محتوا همچنان که گفته شد، از مهم‌ترین چالش های پلتفرم‌های نمایش خانگی از سوی مخاطبان و حاکمیت به ‌شمار می‌رود. در سال‌های اخیر موفقیت چند مدل امتحان پس داده از سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی سازندگان نمایش‌خانگی را به این صرافت انداخته که بدون خرج خلاقیت و اندیشه لازم از همان مسیر حرکت کرده و کمترین ریسکی را برای انجام و ارائه یک اثر نوآورانه و پرمحتوا ارائه ندهند. حجم زیاد خشونت در مجموعه‌ها، داستان‌های عاشقانه نافرجام که نسبتی با فرهنگ ملی و دینی ایرانی‌ ما ندارد و همچنین توجه و تبلیغ بیش از حد زندگی اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و یا تصویر سیاه و نکبت‌بار از فقر و فلاکت زندگی در ایران از جمله مهم‌ترین مشکلات محتوایی برنامه‌ها و سریال‌های نمایش خانگی‌ است که با وجود این‌که شاید بتواند در ابتدا مخاطب را جذب نماید اما سرانجام آثار مثبت و مفیدی را در ذهن و روح آن به جای نخواهد گذاشت.

۴. در نهایت باید گفت با توجه به تاثیری که سینما و داستان‌گویی در عصر حاضر بر مخاطبان در سراسر جهان دارد، لزوم تقویت پلتفرم‌های نمایش‌خانگی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه و ارائه تولیدات ملی و با کیفیت می‌تواند به حل بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک نماید. اتفاقی که بدون حمایت مالی و معنوی نهادهای ذی‌ربط و دولت با پلتفرم‌ها محقق نمی‌شود. در بحث تعامل نهادها با این شبکه‌ها نیز ذکر این نکته قابل توجه است که سفارش به هنرمند هیچ‌گاه پاسخ مناسبی نداده و اعتماد به هنرمندان همواره راهگشا و باعث تولیدات فاخر و با کیفیت شده است. از سوی دیگر، سازندگان نیز باید به این نکته کلیدی توجه کنند که صرف جذب مخاطب و فروش آثار نباید هنجارهای فکری و فرهنگی جامعه را دچار چالش نمایند و لزوم ساخت آثار نمایشی با مخاطب ملی و برای همه ایرانیان(نه اقلیت‌های خاص جغرافیایی و اجتماعی) از سازندگان نمایش خانگی انتظار می‌رود.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید!

نارضایتی توئیتری‌ها از نماوا و فیلیمو؛ هم گرانید، هم ضعیفید! بیشتر بخوانید »