حامد کرزی

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها



در سال ۲۰۰۳ در کابل و برخی از ولایت‌های افغانستان پروژه شیلتر یا به اصطلاح خانه امن با هدف نگهداری از زنان و دخترانی که به هر دلیلی از خانه و کاشانه خود فرار و یا مورد خشونت قرار می‌گرفتند اجرا شد.

سرویس جهان مشرق*- با اشغال افغانستان توسط نیروهای متجاوز ناتو به سرکردگی آمریکا در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به بهانه نابودی القاعده و طالبان، افراد بی‌گناه زیادی اعم از کودکان و بزرگسالان قربانی سیاست‌های سلطه‌جویانه غرب شدند. اصلی‌ترین قربانی لشکرکشی غرب به افغانستان، زنان هستند که با بروز و ظهور هر تحول یا منازعه‌ای بیشترین آسیب را از هر لحاظ دیده‌اند، با تشکیل حکومت مورد حمایت آمریکا در افغانستان و فعالیت سازمان ملل متحد و گروه‌های مرتبط با آن در این کشور، این نوید داده شد تا زنان افغان بتوانند شرایط جدیدی را به سوی پیشرفت و ترقی همه جانبه تجربه کنند.

بسیاری از مسئولین و کارگزاران بر این باور بودند که حضور غرب در افغانستان و مشارکت و برنامه‌ریزی آن‌ها در امور فرهنگی و اجتماعی می‌توانست زمینه رشد و شکوفا شدن زنان افغان را به همراه داشته باشد، به همین خاطر تبعیت و اجرای برنامه‌های خارجی در امور زنان را در اولویت قرار دادند.

با وجودی که مدت زیادی از روی کار آمدن دولت جدید در افغانستان نمی‌گذشت، اما توجه به مسئله خشونت علیه زنان یا کنترل خشونت علیه زنان، چیزی بود که دست مایهٔ بسیاری از نشست‌های خبری و هم‌اندیشی‌ها شد تا جایی که «خانه‌های امن» از دل آن بیرون آمد.

در سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲) در کابل و برخی از ولایت‌های افغانستان «پروژه شیلتر» (Shelter) یا به اصطلاح خانه امن با هدف نگهداری از زنان و دخترانی که به هر دلیلی از خانه و کاشانه خود فرار و یا مورد خشونت قرار می‌گرفتند اجرا شد. براساس این برنامه، وقتی فردی به یکی از نهادهای مرتبط با خانه‌های امن مراجعه می‌کرد؛ در وهله اول باید تلاش می‌شد تا با میانجی‌گری و مشاوره مشکل پیش آمده حل شود و چنانچه مسئله پابرجا می‌ماند، فرد مذکور به یکی از مراکز خانه‌های امن معرفی می‌گردید.

USAID، بنیاد راکفلر، افرن فرانسه و دیگر نهادهای خارجی وکشورهای غربی مستقیم یا غیر مستقیم حامیان مالی و برنامه ریزان اصلی این پروژه بودند و در دوره‌های معینی ضمن بازدید از مراکز مذکور، برنامه‌های آموزشی و مراقبتی خود را مورد ارزیابی قرار می‌دادند. باید به این مطلب هم اشاره کرد که شناسایی استعدادها و تفکیک آنها از دیگر زنان، تربیت بانوانی با گرایشات خاص و تفکرات لیبرالی، بخشی از مواردیست که ذیل برنامه‌های آموزشی و مراقبتی خانه‌های امن به آن می‌پرداختند.

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها

خانه‌های امن؛ وضعیت ناخوشایند، اهداف نامطلوب

در آغاز اجرای طرح شیلتر و با حمایت‌های همه جانبه به نظر می‌رسید چیزی که به آن کنترل خشونت یا مقابله با خشونت علیه زنان گفته می‌شود به هدف خود نزدیک شده، اما با گذشت زمان مشخص شد نه تنها اهداف مطلوبی که نقل قول محافل و رسانه‌ها بود حاصل نشده، بلکه وضعیت موجود نیز دستخوش تغییرات ناخوش‌آیندی قرار گرفته است.

«حامد کرزی» رئیس‌جمهور وقت حکومت پیشین افغانستان طی سخنانی در مورد وضعیت خانه‌های امن گفته بود به دلیل رفتارهای مشکوک، فساد و عدم شفافیت مالی در خانه‌های امن، دولت در نظر دارد تا این مراکز را بصورت مستقیم تحت پوشش حاکمیت قرار دهد و از اختیار نهادهای بین‌المللی و غیر دولتی خارج کند.

همچنین «حبیب الله غالب» وزیر دادگستری وقت نیز در آن زمان تأکید داشت که خانه‌های امن منبع فساد هستند و زنان و دختران را به بی‌بند و باری و بی عفتی سوق می‌دهند و آنها را وادار به فاصله گرفتن از چارچوب خانواده می‌کنند. وی گفته بود که تأسیس خانه‌های امن آورده کشورهای غربی به افغانستان است و در تضاد با فرهنگ حاکم بر این کشور می‌باشد.

سخنان مقامات وقت افغانستان با واکنش‌های مختلفی مواجه شد به طوری که سفارت آمریکا در کابل و سازمان ملل نیز از نحوه مدیریت و سرپرستی خانه‌های امن توسط نهادهای غیردولتی حمایت کردند. در واقع خانه‌های امن به بهانه کمک به زنان و دختران افغانستان، بستر مناسبی را برای کشورهای غربی و سازمان‌های بین‌المللی به منظور رسیدن به مقاصد خود همچون مافیای مفاسد اخلاقی و پولشویی فراهم کرده بود.

منابع آگاه می‌گویند؛ مقامات ناتو برای تفریح نیروهای خارجی در جشن‌ها و ایام تعطیل پروازهایی را بصورت اختصاصی از برده‌های جنسی به افغانستان ترتیب می‌داند، اما مافیای فساد تا جایی پیش رفت که برای این منظور از خانه‌های امن استفاده می‌کردند و پروازهای اختصاصی به حداقل رسید.

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها

تبلیغات ویژه رسانه‌های ناتو برای خانه‌های امن کابل!

خانه‌های امن؛ افزایش خشونت علیه زنان

حداکثر مدت اقامت در خانه‌های امن دو سال بود، اما افرادی بودند که بیش از ۱۰ سال در این مکان‌ها حضور داشتند و حتی فرزندان خود را متولد و بزرگ می‌کردند. عدم شفافیت و اطلاع مردم از برنامه‌ها و ساختار خانه‌های امن و همچنین مسائلی متعددی که پیرامون این مراکز رخ داده بود و به گوش می‌رسید و از سوی دیگر بافت سنتی و فرهنگی افغانستان، باعث بی‌اعتمادی مردم به این اماکن بود بطوری که بسیاری از خانواده‌ها دیگر حاضر به پذیرفتن و بازگرداندن زنان و دختران نبودند.

این افراد به ناچار در این مراکز باقی می‌ماندند و یا سعی می‌کردند به تنهایی در جامعه به زندگی بپردازند که همین امر نیز باعث بوجود آمدن مشکلات متعدد روانی و اجتماعی برای آنها می‌شد. خانه‌های امن نه تنها نتوانستند امنیت زنان و دختران آسیب دیده را تأمین کنند، بلکه دور شدن و فرار آنها از ارکان خانواده بیشتر زمینه ناامنی و آسیب پذیری را فراهم کرده است.

خانه‌های امن؛ حمایت سمبلیک و خشونت سیستماتیک

ممکن است حمایت نمادین کشورهای غربی و سازمان‌های بین‌المللی از زنان و دختران آسیب دیده بتواند مصونیتی ظاهری ایجاد کند، اما آسیب‌های بزرگ اجتماعی و فرهنگی که در پی دارد بیش از پیش خشونت را علیه زنان افزایش داده است.

اینکه به بهانه حمایت از زنان و دختران به فرار از خانه و دور شدن از خانواده وجاهت قانونی دادند و در پس پرده ظواهر قانونی به خواسته‌های خود رسیدند، در واقع خشونتی پنهان و ظلمی سیستماتیک علیه زنان و دختران بی‌گناهی بود که ارمغان حضور غرب و نیروهای ناتو به سرکردگی آمریکا در افغانستان است.

با وجودی که افغانستان ۲۰ سال در اشغال ارتش تروریستی آمریکا و متحدانش بود و نهادهای حقوق بشری و سازمان‌های بین‌المللی همگی حضوری پررنگ داشتند و حتی دولت مطلوب غرب برسرکار بود، اما هیچ فرد یا نهادی پاسخگوی ظلم‌های آشکار و پنهان به زنان این کشور نبود.

باید به این مسئله توجه داشت که مصونیت‌های افراطی و برگشت ناپذیر برای زنان، توسط کشورهای غربی و به واسطه نهادهای بین‌المللی در چارچوب طرح‌های حقوق بشری به دولت وقت افغانستان ارائه می‌شد و ظاهری قانونی کسب می‌کرد که این امر اقدامی نرم در جهت استحاله فرهنگی و از بین بردن ارزش‌های ملی و مذهبی مردم افغانستان بود تا فرهنگ منحط و شکست خورده غرب به مرور زمان غلبه یابد.

پروژه خانه‌های امن در افغانستان نیز یکی از برنامه‌هایی بود که در همین راستا از بدو ورود ارتش تروریستی آمریکا و متحدانش به این کشور کلید خورده بود که به واسطه آن زنان آسیب دیده از خشونت رهایی نمی‌یافتند، بلکه بطور سیستماتیک زیر بار ظلمی قرار می‌گرفتند که آنها را به مسیر انحطاط کامل سوق می‌داد.

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها

خشونت علیه زنان، حقیقت انکار ناپذیر

نمی‌توان از واقعیت خشونت علیه زنان در افغانستان چشم پوشی کرد اما آیا فرار از آن به خانه‌های امن و سلب امنیت اخلاقی توانست به حل مسئله کمکی کند؟ بیش از یکسال است که افغانستان توسط حکومت سرپرست امارت اسلامی طالبان اداره می‌شود و تغییرات زیادی در ساختار اداری و نحوه حکومتداری این کشور بوجود آمده است.

یکی از اولین اقدامات طالبان پس از به قدرت رسیدن و استقرار در کابل، تعطیلی تمام مراکز خانه‌های امن بعد از دودهه فعالیت در افغانستان بود. سازمان عفو بین‌الملل خواستار بازگشایی خانه‌های امن شد اما حکومت طالبان با اعلام مخالفت صریح در این خصوص اذعان داشت که تلاش می‌کند هیچ تهدیدی برای زنان وجود نداشته باشد.

با روی کار آمدن طالبان، نیروهای ارتش تروریستی آمریکا و متحدانش افغانستان را ترک کردند و طرح‌ها و برنامه‌های به اصطلاح بشردوستانه و حمایتی خود را رها کردند و این فرصت ایجاد شده تا با بررسی شکاف‌ها و معضلات موجود، عرصه را برای امنیت اخلاقی و اجتماعی زنان آسیب دیده فراهم کرد.

دستیابی به حقوق شرعی و قانونی زنان در یک جامعه اسلامی، نیازمند حمایت قضایی براساس موازین اسلامی است. به نظر می‌رسد یکی از اقداماتی که می‌تواند در مسئله برخورد یا کنترل خشونت علیه زنان کمک شایانی کند، تأسیس دادگاه‌های ویژه خانواده است تا بطور اخص به مسائل مرتبط به امور زنان و خانواده رسیدگی شود.

** سید احمد حسین پور/ کارشناس مسائل افغانستان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارمغان غرب برای افغانستان؛ فروپاشی هویت زن در خانه‌های امن! / روایتی ناگفته از طراحی خشونت جنسی علیه زنان افغان توسط آمریکایی‌ها بیشتر بخوانید »

وزیر جنجالی آموزش و پرورش طالبان تغییر کرد

وزیر جنجالی آموزش و پرورش طالبان تغییر کرد



سخنگوی طالبان اعلام کرد که رهبر این گروه در حکمی مولوی حبیب‌الله آغا را به‌جای مولوی نورالله منیر به عنوان وزیر آموزش و پرورش جدید دولت موقت منصوب کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، طالبان تغییرات جدیدی را کابینه دولت موقت این گروه اعمال کرد.

ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان اعلام کرده است که مولوی حبیب‌الله آغا، رییس پیشین شورای علمای ولایت قندهار به‌جای مولوی نورالله منیر به عنوان وزیر آموزش و پرورش جدید دولت موقت منصوب شده است.

به‌گفته‌ مجاهد، نورالله منیر براساس حکم مولوی هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان، به‌ عنوان رییس ریاست عمومی دارالافتاء مرکزی تعیین شده است.

سخنگوی طالبان گفته است که مولوی محمدمحسن هاشمی نیز به عنوان والی جدید پنحشیر و آخوند والی لوگر شده است.

وزیر آموزش و پرورش طالبان در حالی تغییر می‌کند که اظهارات متفاوت وی درباره بازگشایی مدارس حاشیه‌های را بهمراه داشته است.

وی بارها اعلام کرده که دلیل ادامه تعطیلی بازگشایی مدارس دخترانه فرهنگ مردم افغانستان بوده که اجازه نمی‌دهد دختران به مدارس بروند.

طالبان بیش از یکسال می‌شود که دختران را از رفتن به مدارس بازداشته و با آنکه این تصمیم واکنش‌های تندی جهانی را به همراه داشته است و اما تصمیم طالبان مبنی بر مسدود ماندن مدارس به روی دختران همچنان پا برجاست.

ناظران بین‌المللی با اشاره به دوره قبلی حکومت طالبان مبنی بر وعده‌هایی درباره وضعیت زنان و دختران در این کشور عمیقا ابراز نگرانی کرده‌اند.

از طرف دیگر ادامه تعطیلی مدارس دخترانه با واکنش داخلی و جهانی گسترده مواجه بوده و جامعه جهانی بارها خواستار بازگشایی مدارس دخترانه شده است.

حامد کرزی، رئیس جمهور سابق افغانستان نیز از جمله سیاستمداران این کشور است که بارها خواستار بازگشایی مدارس دخترانه در افغانستان شده و این اقدام را به نفع آینده افغانستان عنوان کرده است.

در آخرین اظهار نظر کرزی در پیامی به مناسبت روز جهانی سوادآموزی بار دیگر از طالبان خواست مدارس دخترانه را در افغانستان بازگشایی و زمینه تحصیل را برای تمام مردم این کشور فراهم کند.

کرزی در رشته توئیتی نوشت: دسترسی به تعلیم و آموزش از جمله اساسی‌ترین حقوق انسان هاست که ملت‌ها را به تعالی و رفاه می‌رساند.

کرزی گفته است: «آرزو دارم علمای کرام، بزرگان و متنفذین کشور، تعلیم و تحصیل جوانان عزیز ما، اعم از دختران و پسران، را تشویق کنند.»

رئیس جمهور سابق افغانستان همچنین از طالبان درخواست کرده است تا مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانه را در سراسر افغانستان بازگشایی کند و زمینهٔ تعلیم و آموزش را برای تمام کودکان افغان فراهم کند.

پیش از این مقامات گروه طالبان به جامعه جهانی تعهد داده بود، که با آغاز سال جدید تعلیمی در افغانستان ( اول فروردین) مدارس دخترانه را باز خواهند کرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزیر جنجالی آموزش و پرورش طالبان تغییر کرد بیشتر بخوانید »

راز ماندگاری امام خمینی در عرصه تحولات بین‌الملل

بازخوانی بزرگ‌ترین فرار نظامی



فرار نظامیان آمریکایی از افغانستان، افق فرار آنان را از عراق تا خلیج‌فارس و کشورهای شبه‌جزیره و به‌طور کلی غرب آسیا ترسیم نمود.

سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۲۴ مردادماه سالگرد فرار مفتضحانه ارتش متجاوز آمریکا از افغانستان است. این کشور برای آنکه وانمود کند قدرت عملیاتی خود را در افغانستان حفظ کرده و هدف‌گذاری آن مقابله با گروه‌های شبه‌نظامی بدون مرز بوده است، در نزدیکی اولین سالگرد فرار خود با کمک سرویس اطلاعاتی پاکستان، اقدام به عملیات پهپادی علیه «ایمن الظواهری» رهبر مصری القاعده، در منزل «جلال‌الدین حقانی» از رهبران طالبان در کابل کرد.

در این میان طالبان که منکر حضور رهبران القاعده در افغانستان بود، نتوانست واکنش تندی علیه اقدام مشترک آمریکا و پاکستان علیه «میهمان ویژه» خود داشته باشد. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:

۱- اشغال نظامی افغانستان در سال ۲۰۰۱ به بهانه حمله به برج‌های دوقلوی منهتن صورت گرفت ولی هدف‌گذاری آن ایجاد سلطه نظامی درازمدت در افغانستان – که کیسینجر از ۱۰۰ سال سخن می‌گفت – با هدف کنترل ایران، روسیه، چین و هند بود.

آمریکا به همین منظور ائتلاف نظامی «ایساف» را پدید آورد و از کشورهای غربی خواست ولو به‌صورت نمادین و اعزام یک یگان کوچک در این ائتلاف شرکت نمایند. جمع این نیروها را بین ۳۶ تا ۵۰ هزار نفر ذکر کرده‌اند که با احتساب نیروهای آمریکا به حدود ۱۳۰ هزار نفر می‌رسید.

این نیروها به مرور کاهش یافتند و تقریباً پنج سال پس از اشغال این کشور و بروز اختلافات میان نیروهای آمریکایی با بقیه و به‌خصوص اختلاف بین انگلیس و آمریکا، عدد نیروهای نظامی غربی در افغانستان در سال‌های بعد به حدود ۷۰ هزار نفر رسید و در نهایت نیروهای دولت‌های غربی به کشورهای خود بازگشتند و عدد نیروهای نظامی آمریکا نیز به کمتر از ۵۰ هزار نفر رسید.

با به بن‌بست رسیدن روش اشغال کامل و درازمدت و فعال نظامی، آمریکا روی کار آوردن یک دولت افغانستانی وابسته را مدنظر قرار داد.

از این‌رو در نتیجه برگزاری انتخابات، «حامد کرزی» به ریاست‌جمهوری رسید. کرزی ابتدا حضور نظامیان آمریکایی در کشورش را به‌عنوان پادزهر حمله طالبان به دولت مرکزی در نظر داشت و از آن پشتیبانی می‌کرد، اما چندی نگذشت که او متوجه شد آمریکا اصولاً وجود یک دولت قدرتمند در کابل را نمی‌خواهد و آن را در جهت منافع خود نمی‌داند، به همین جهت شکافی میان دولت کرزی و ایساف به فرماندهی آمریکا پدید آمد.

پس از آن دولت به‌صورت ضعیف در کابل وجود داشت و اما در عمل این آمریکایی‌ها بودند که سررشته بسیاری از امور امنیتی و سیاسی افغانستان را در دست داشتند. این موضوع دامنه اختلافات کابل و آمریکا را دائماً فزونی بخشید.

همزمان با اختلافات میان آمریکا و دولت ضعیفی که در کابل سر کار آمده بود، طالبان در بخش‌های مختلف افغانستان مشغول پیشروی و به دست گرفتن کنترل امنیتی بسیاری از استان‌ها بود. این تحرک پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری کرزی و آغاز دوره ریاست‌جمهوری اشرف غنی تشدید شد.

غنی برخلاف کرزی با تقلب علیه دکتر عبدالله عبدالله به ریاست‌جمهوری رسید، به همین جهت اختلافات درون دولت افغانستان در دوره غنی شدت گرفت و طالبان از این اختلافات بهره‌برداری می‌کرد و بر دایره کنترل خود در افغانستان می‌افزود.

۲- در حد فاصل ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱، با قدرت گرفتن طالبان به مرور از اقتدار نیروهای اشغالگر و دولتی که در یک دموکراسی ضعیف سر کار آمده بود، کاست و در نهایت دولت کابل را تا سرحد انحلال پیش برد.

از آن طرف سیاست جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای اخراج آمریکا از افغانستان استوار بود و متناسب با آن اقداماتی را طراحی و به اجرا گذاشت، عرصه را بر آمریکایی‌ها تنگ و افق تسلط درازمدت آمریکا را برای واشنگتن نومیدانه کرد.

آمریکایی‌ها در وضعیتی قرار گرفتند که ناگزیر شدند با قدرتمندترین گروه معارض افغان که طالبان بوده وارد مذاکره شده و راهی را برای حل مسئله پیدا نمایند. از این رو مذاکرات آمریکا و طالبان در دوحه آغاز گردید.

مذاکرات دوحه با دو نیت مجزا و در واقع با دو دستورکار جداگانه شروع شد. آمریکایی‌ها با این انگیزه که با طالبان بر سر بقای نیروهای نظامی خود در این کشور به توافق برسند و افغان‌ها با این هدف که آمریکا را وادار به پذیرش حکومت خود نمایند، مذاکرات را شروع کردند.

زلمای خلیل‌زاد و ملابرادر در اولین گفت‌وگوها قبول کردند که تحت هر شرایطی ارتباط میان آمریکا و طالبان برقرار باشد. در گام‌های بعدی، آمریکایی‌ها با طالبان برای زمانی یک‌ساله به توافق رسیدند و براساس آن مقرر شد در این یک سال، طالبان به نیروهای نظامی آمریکا کاری نداشته باشد و در مناطق تحت سیطره خود مانع حمله به نیروهای آمریکا نیز بشود و متقابلاً آمریکا در منازعه میان دولت و طالبان بی‌طرف بماند!

مذاکرات که تقریباً دو سال به درازا کشید، در نهایت به پذیرش خروج از افغانستان توسط آمریکا منجر گردید. در مقابل طالبان قبول کردند خروج امن آمریکا از افغانستان را تضمین نمایند.

جمهوری اسلامی به دقت مذاکرات دوحه میان طالبان و آمریکا را زیر نظر گرفت. مطلوب جمهوری اسلامی این بود که آمریکا بدون گرفتن امتیاز، خاک افغانستان را به‌طور کامل ترک نماید.

بر این اساس در وقت لازم نکاتی را به دوستان افغانستانی یادآوری می‌کرد. جمهوری اسلامی ایران، تجربه اخراج نظامیان آمریکا از عراق را داشت. ایران در این کشور، سیاستی را اتخاذ کرد که نتیجه آن در تنگنای شدید قرار گرفتن نیروهای آمریکایی و پذیرش خروج از این کشور بود. در این روند، ایران دوستان عراقی را مجاب کرد که روی خروج کامل و نه کاهش حضور تأکید داشته باشند و همزمان با آن در ساختار اجتماعی عراق، فشار بر نیروهای آمریکا را دنبال کرد. این فرمول برای افغانستان هم کارآیی لازم را داشت.

به همین جهت مذاکرات دوحه در ادامه و با راهنمایی ایران، به مذاکرات بیکر – همیلتون در عراق شبیه گردید.

۳- آمریکا چند سال پس از حضور نظامی به وضعیتی رسیده بود که سه رئیس‌جمهور آن – اوباما، ترامپ و بایدن – قادر نبودند از دلیل و روند حضور آمریکا در افغانستان دفاع نمایند.

از این‌رو لزوم خروج از افغانستان و اعتراض به هزینه‌های سرسام‌آور در این کشور، به ترجیع‌بند اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکا تبدیل شده بود.

این که فرمانده کل قوای آمریکا قادر نباشد از سیاست نظامی کشورش دفاع نماید، خیلی جالب است.

واقعیت هم این بود که افغانستان برای نیروهای آمریکایی از یک‌سو به گورستان و از سوی دیگر به زندان تبدیل شده بود. این موضوع بیش از آنکه به طالبان و قدرت آن برگردد، به روحیه ضدغربی مردم افغانستان بازمی‌گشت.

یکی از نظامیان آمریکا که سال‌ها به‌عنوان یک افسر اطلاعاتی در افغانستان حضور داشته، در آستانه اخراج آمریکا از افغانستان، کتابی منتشر کرد که در آن نوشته بود «ما از «حومه روستاها»ی افغانستان شکست خوردیم؛ روستائیان افغانستان اگرچه به‌دلیل دست و پنجه نرم کردن با فقر، کمک‌های غذایی ما را دریافت می‌کردند ولی به هیچ وجه دید خوبی نسبت به ما نداشتند.

آنان که به‌دلیل گرفتن پول، در روز به ما کمک می‌کردند، شب علیه ما و به نفع مجاهدین افغانی عمل می‌نمودند. از نظر آنان ما در نهایت «کافر متجاوز» و مجاهدان افغانی، «مجاهد آزادگر» به حساب می‌آمدند. ما هیچ شانسی در افغانستان نداشتیم و به هیچ وجه نمی‌توانستیم در این کشور بمانیم».

آنچه این افسر اطلاعاتی در کتاب مفصل خود شرح داده است، به خوبی دلیل اجتماعی شکست آمریکا را نشان می‌دهد اما باید گفت اخراج آمریکا از افغانستان سه ضلع داشت؛ یک ضلع راهبردی و استراتژیک که جمهوری اسلامی ایران بود، یک ضلع نظامی که طالبان بود و یک ضلع اجتماعی که توده‌های مردم مجاهد افغانستان بودند.

یک سال است آمریکا از افغانستان فرار کرده و تصویر و نتیجه این فرار، شکست و شکست‌پذیری آن بوده است. فرار نظامیان آمریکایی از افغانستان، افق فرار آنان را از عراق تا خلیج‌فارس و کشورهای شبه‌جزیره و به‌طور کلی غرب آسیا ترسیم نمود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازخوانی بزرگ‌ترین فرار نظامی بیشتر بخوانید »

واکنش‌ها به انفجارهای کابل/ سازمان ملل جنایت امروز را محکوم کرد

واکنش‌ها به انفجارهای کابل/ سازمان ملل جنایت امروز را محکوم کرد


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) امروز سه شنبه در پیامی توییتری «حمله شنیع به مدارس در کابل» را محکوم کرد و خواستار محاکمه عاملان آن شد.
 
در بخشی از این پیام بدون اشاره به ۲ دهه اشغال افغانستان از سوی محور غرب به سرکردگی تروریست های آمریکایی و مشکلات ناشی از آن آمده است: کسانی که مسئول جنایتِ هدف قرار گرفتن کودکان و مدارس هستند، باید به پای میز محاکمه آورده شوند.
 
وزارت امور خارجه ایران نیز انفجارهای غرب کابل را محکوم کرده و از مقامات طالبان در افغانستان خواست که عاملان این «اقدام تروریستی را شناسایی و مجازات» کنند.
 
سازمان بین‌المللی «نجات کودکان» نیز در بیانیه‌ای انفجارهای امروز در غرب کابل را محکوم کرد و از این حادثه شدیداً ابراز نگرانی کرد.
 
حامد کرزی رئیس‌جمهور سابق افغانستان با انتشار پیامی در صفحه فسبوک خود اعلام کرد: این جنایت ضد بشری کار دشمنان صلح و ترقی مردم افغانستان بوده و دشمنی آشکار با علم و دانش و هراس از نسل تعلیم یافته کشور است.
 
عبدالله عبدالله رئیس سابق شورای عالی مصالحه ملی افغانستان نیز اعلام کرد: این حملات تروریستی به شدت محکوم است. این کشتار قساوت بار را کار دشمنان صلح و ترقی کشور می‌دانیم.
 
محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان با صدور پیامی انفجارهای امروز غرب کابل را «نسل‌کشی» دانسته و آن را «مصداق جنایت علیه بشریت» توصیف کرد.
 
گفتنی است که پس از روی کار آمدن دولت موقت طالبان در افغانستان، این مرگبارترین حمله به اقدام هزاره در کابل بوده است.
 
سه انفجار ساعاتی پیش غرب کابل، پایتخت افغانستان را به لرزه درآورد.
 
روزنامه «۸ صبح» به نقل از منابع مطلع نوشت که در انفجار مرکز آموزشی ممتاز در غرب کابل، ۶ نفر به شهادت رسیده و ۱۰ نفر دیگر مجروح شدند.
 
در همین حال، منابع دیگر می‌گویند در پی دو انفجار پی‌درپی در مدرسه «عبدالرحیم شهید» نیز دست‌کم ۲۰ نفر به شهادت رسیدند.
 
انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش‌ها به انفجارهای کابل/ سازمان ملل جنایت امروز را محکوم کرد بیشتر بخوانید »

ایران از هیچ کمکی به افغانستان دریغ نکرده است

ایران از هیچ کمکی به افغانستان دریغ نکرده است



رئیس جمهور سابق افغانستان اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران در نزدیک به ۱۳ سال زعامتش بر افغانستان از هیچ کمکی به مردم این کشور دریغ نکرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان با اشاره به روابط این کشور با ایران گفت: ایران در زمان ریاست جمهوری من دوست عزیز و صمیمی مردم افغانستان بود و از هیچ کمکی به مردم این کشور دریغ نکرد و در هر وضعیتی همکار و همگام افغانستان بود.

وی درباره کمک‌های ایران به مردم افغانستان افزود: در دو دهه اخیر که آمریکا و ناتو در افغانستان حضور داشت و از سویی ایران با آمریکا و ناتو اختلاف دارد، اما با وجود این اختلافات عمیق، جمهوری اسلامی ایران بهترین همکاری را با افغانستان داشت.

کرزی درباره حق‌آبه ایران نیز گفت: من در زمان ریاست جمهوری خود همواره به کابینه گفته بودم که ایران همسایه بزرگ ما است و درصورتی که ما آب بیشتری داشته باشیم و کشور همسایه ما دچار کم آبی و به آب نیاز داشته باشد بدون توجه به هرگونه تفاهم نامه منعقد شده، باید به رسم همسایه‌داری، آب بیشتری به ایران بدهیم.

وی تصریح کرد: بدون توجه به دیدگاه حکومت‌های افغانستان و ایران و ماورای توافقات رسمی، همسایگی دو ملت ایران و افغانستان نیز ایجاب می‌کند که باید به ایران آب بدهیم.

رئیس جمهور سابق افغانستان با بیان اینکه ما خواستار همکاری دو کشور در حوزه آب هستیم، گفت: من به حاکمان فعلی افغانستان نیز توصیه می‌کنم که از دادن آب به ایران دریغ نکند.

کرزی درباره حمله آمریکا به افغانستان با شعار مبارزه با تروریسم نیز گفت: شعار آمریکا برای مبارزه با تروریسم باعث دردسرعظیم برای مردم افغانستان شد، این شعار نتیجه معکوس داد، خانه‌های مردم افغانستان بمباران و ویران شد و مردم این کشور در این حملات کشته شدند.

وی درباره وضعیت کنونی افغانستان افزود: از آنجا که صلح به افغانستان آمده و جنگ پایان یافته است و اکنون شاهد جنگ جبهه‌ای و برادرکشی نیستیم، وضعیت رضایت بخش است، اما هنوز به صلح و ثبات دلخواه ما که در اتحاد ملی نهفته است، نرسیده‌ایم و زمانی به صلح با ثبات و پایدار می‌رسیم که هر افغان در تصمیم گیری‌های کشورش شریک باشد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران از هیچ کمکی به افغانستان دریغ نکرده است بیشتر بخوانید »