حجاب

فاطمه: بچه بودچادر•°{}°•سر می کرد.همه گفتند: بچه است نمی فهمد… بزرگتر شد بازهم چادر•°{}°…


فاطمه:
بچه بود??چادر•°{?}°•سر می کرد.همه گفتند:
بچه است نمی فهمد…?
بزرگتر شد?? بازهم چادر•°{?}°• بر سر داشت …
همه گفتند:مادرش?? مجبورش می کند…
ازدواج کرد? باز هم چـادر
•°{?}°•برسر داشت…?
بازهم همه گفتند:
از ترس? همسرش??
چـادر•°{?}°• سر میکند …
همیشه دنبال دلیلی براے تخریبش بودند…??

ولے☝️ هیچ گاه نفهمیدند :
{عاشـ♥️ـق استـ}
عـاشــق حجاب حضرت مـ?ــادر (س)
نفهمیدند تمام عمرش را وقف این عشــــــق کرد…?
چـادر •°{?}°• همان حـجابی⚫️ بود که پشت در? سوخـــت?.
اما از سرحضرت زهرا{ســ?}نیفتــــاد…
حقیقت ایــن است چـادر•°{?}°•
حجاب کامل ایست?
حداقل☝️ اگرهم چادرے نیستیم این حقیقت را کتمان نکنیم…?
پرچم? باحجاب هاپیش اون بالایی?✨، بالاست…??☺️

?

.
.

.



منبع

javane_hoseiny@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

فاطمه: بچه بودچادر•°{}°•سر می کرد.همه گفتند: بچه است نمی فهمد… بزرگتر شد بازهم چادر•°{}°… بیشتر بخوانید »

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ…


ڪوچڪ دُختِ من؛
بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت
“نیم وجبے جانم..”
بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگونہ ات
“مو خرمایے جانم..”
بہ پاس،(مامان خدا ڪجاست)،گفتنت
“ڪاراگاہ گجت جانم..”
بہ پاس خانمے براے خودت شدنت
“مادر بہ فدایت..” برایت تاجے خریدہ ام امروز..
یڪ تاجِ استثنائے..
تاجے ڪہ درخورِ گل بودنت باشد..! دُختِ پریایِ من..
گوشت را بیاور جلو..
این تاج،یڪ تاج معمولے نیست مادر..
عتیقہ ایست خاڪے ارثیہ ے دُختِ نبے..
ڪہ دست بہ دست،نسل بہ نسل..
رسیدہ است بہ من..
و حالا بہ تو..! عزیزِ ڪوچڪم؛
در آیندہ هاے دور..
این تاج، مواظب تمام دخترانگے هایت..
براے همبازے شدن در باد،یار و مونست..
و در برابر چشم نانجیبان،محافظت..
خواهد بود!

جانڪم؛
اینچنین تاج خارق العادہ اے را..
چند تا دوست دارے؟
.
.
.
.

.



منبع

mim.sadeghi72@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ… بیشتر بخوانید »

. هرکه تو را نشناخت از پایان دنیا سخن گفت تو می‌آیی و همه خواهند فهمید که دنیا تازه آغاز م…


.
هرکه تو را نشناخت
از پایان دنیا سخن گفت
تو می‌آیی و
همه خواهند فهمید
که دنیا تازه آغاز می‌شود…

.
.
.
.
.
.
.

.
.



منبع

shahidkharazi_com@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. هرکه تو را نشناخت از پایان دنیا سخن گفت تو می‌آیی و همه خواهند فهمید که دنیا تازه آغاز م… بیشتر بخوانید »

. برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما . ….


❤️♥️❤️♥️❤️♥️❤️♥️
.

برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما ?
.
.
بابام برام چادر میخرید ولی میگفتم سر نمیکنم مگر اینکه مشهدی جایی میرفتیم واسه زیارت سر میکردم ⭐️
و همه میگفتن چقدر بهت میاد و چقدر واسم خاستگار میومد??(خداااا)
.
.
خیلی یهویی یه تایمی تصمیم گرفتم یکمی روسریمو بیارم جلو بنظرم خیلی شیک بود این استایل ولی برای یه تایمی فقط نمیخاستم محجبه بشم ??‍♀️?
.
.
فک کنم تیر ماه بود
یه شب خواب دیدم یه اقایی بهم میگه نمیای بهمون سر بزنی؟ ?
نکنه از ما بدت بیادااا
از خواب پریدم یکمی با گوشیم ور رفتم و خابیدم باز

(شاید خیلیا باورشون نشه اما مهم نیست?)
دو روزی ذهنم درگیر بود
یکی از دوستام بهم پیام داد میای بریم بهشت زهرا ?یکمی دلم گرفته بریم یکمی اکی بشم
گفتم نه والا من میام اونجا بدتر دلم میگیره تا اکی بشم
گفت نه تو بیا مطمعنا حال توام خوب میشه❤️
.
.

زیاد مشتاق نبودم ?
ولی رفتم
همونجای قبلی ( شهدای فانوس دار)
رفتم کنار یکیشون نشستم
شروع کردم به درد ودل به حرف زدن
از همه چی گفتم
راست میگفت دوستم
خیلی بهتر شدم ?
یه خانمی بهم یه برگه داد
عکس یه شهید بود ?
خیلی قیافش برام اشنا بود ?
ولی نمیدونستم کجا دیدمش
هرچی فکر کردم نفهمیدم کجا دیدمش ولی میدونستم قطعا یجا دیدم?
شاید همون اقایی بود که خابشو دیدم?

اما مگه میشه؟
این حرفا و فکرا برام خنده دار بود?
.
.
.

.
.
.



منبع

sara_bagheriann@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. برای مامانمینا تعریف کردم و گفتم بنده خدا منو با یکی دیگه اشتباه گرفته بود حتما . …. بیشتر بخوانید »

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ…


ڪوچڪ دُختِ من؛
بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت
“نیم وجبے جانم..”
بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگونہ ات
“مو خرمایے جانم..”
بہ پاس،(مامان خدا ڪجاست)،گفتنت
“ڪاراگاہ گجت جانم..”
بہ پاس خانمے براے خودت شدنت
“مادر بہ فدایت..” برایت تاجے خریدہ ام امروز..
یڪ تاجِ استثنائے..
تاجے ڪہ درخورِ گل بودنت باشد..! دُختِ پریایِ من..
گوشت را بیاور جلو..
این تاج،یڪ تاج معمولے نیست مادر..
عتیقہ ایست خاڪے ارثیہ ے دُختِ نبے..
ڪہ دست بہ دست،نسل بہ نسل..
رسیدہ است بہ من..
و حالا بہ تو..! عزیزِ ڪوچڪم؛
در آیندہ هاے دور..
این تاج، مواظب تمام دخترانگے هایت..
براے همبازے شدن در باد،یار و مونست..
و در برابر چشم نانجیبان،محافظت..
خواهد بود!

جانڪم؛
اینچنین تاج خارق العادہ اے را..
چند تا دوست دارے؟
.
.
.
.

.



منبع

mim.rezai75@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

ڪوچڪ دُختِ من؛ بہ پاس قد ڪشیدن وجب بہ وجبت “نیم وجبے جانم..” بہ پاس سانت بہ سانت موهاے فرگ… بیشتر بخوانید »