حجاریان

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!


اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست.

سرویس سیاست مشرقآفتاب گرم تابستان بر سر تهران افتاده است؛ گروهک منافقین از یک ماه قبل سلسله عملیات‌های تروریستی را در خیابان‌های تهران آغاز کرده و هرروز علاوه بر بسیاری از نیروی‌های راستین انقلاب اسلامی، مردم عادی توسط عوامل این غده سرطانی بدخیم به خاک و خون می‌افتند. دشمن نیز چشمش به خرمشهر و آبادان است و فشار خارجی راه را برای تسویه گروهک‌های ضدانقلاب سخت کرده است. در چنین شرایطی در خانه‌ای قدیمی در بلوار کشاورز یک جلسه سری میان دودسته از تروریست‌ها برگزار می‌شود.

یک‌سوی میز حبیب‌الله آشوری نشسته و درحالی‌که چند صد صفحه کاغذ سیاه شده را پیش روی خود گذاشته رو به حسن جنگی مسئول اول گروهک تروریستی آرمان می‌گوید: جمهوری اسلامی باید برود، اما باید بدانیم بعدازآن چه خواهد شد! او سپس ادامه می‌دهد؛ وضعیت خیابان‌ها امروز به سود ماست، یک ضربه یا نهایتاً دو ضربه کافی است تا حکومت را تغییر بدهیم و خلق را آزاد کنیم؛ اشاره او به «ضربه» انجام عملیات خرابکارانه و تروریستی در خیابان است. در میانه بحث‌ها رسول آقایی از اعضای ارشد تروریست‌ها به بحث پیوسته و می‌گوید؛ جناب آشوری ما آماده ائتلاف هستیم؛ اسلحه از ما، تئوری آن از شما. آشوری که تا به اینجا تنها نقشه‌های عملیاتی ازجمله آلوده کردن آب شهر تهران و نیز انفجار ایستگاه راه‌آهن را روی میز نگاه کرده؛  با کمی مکث می‌گوید: همه آن چیزهایی که برای براندازی لازم است را من قبول دارم؛ اما اجازه بدهید تا یک شرط هم بگذاریم.

مسئولین آرمان که انتظار شرط و شروط از جانب «تئوریسین ترور» را نداشته جاخورده و می‌گویند؛ شما چه چیزی را شرط می‌گذارید! آشوری عینک خود را بر چشم زده و می‌گوید: اول به من بگوئید شما حکومت شوروی را امپریالیستی می‌دانید یا سوسیال امپریالیستی! مسئولین رده‌بالای آرمان در جلسه عصبانی شده و بحث‌های شدید تئوریک میان آن‌ها آغاز می‌شود. روایت است که سه روز تمام جلسات بحث در خانه تیمی ادامه پیداکرده و درنهایت دو طرف به توافق نمی‌رسند. البته این جدایی به معنای تغییر جهت در کار تروریستی از جانب این دو گروه نیست، مدتی بعد آشوری با تمسک به اندیشه‌های سلفی گری در فرقان دست به اقدامات انتحاری زده و بخش اساسی گروهک آرمان نیز به منافقین پیوسته و بعدها به درک واصل می‌شوند. [۱]

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

تصویری از حبیب الله آشوری

 آیت‌الله مصباح یزدی در نقد ویژگی‌های شخصی آشوری می‌گویند: کتاب توحید حبیب‌الله آشوری را دقیقاً مطالعه کردم و دیدم سراپا زهر است! کتابی بود با ادبیات فریبنده برای جوانان، ولی روحش تفسیر سمبلیک قرآن! در عصرهای جمعه، یک جلسه در مدرسه حقانی داشتیم. در آن جلسه فریاد زدم که: ما در حوزه باشیم و به نام روحانیت و به نام اسلام، چنین مطالبی پخش شود؟… این برخورد موجب شد که عده‌ای نسبت به موضوع حساس شوند. [۲]

ماجرای تاریخی اختلاف میان تروریست‌ها بر سر براندازی در آن روز درس‌های مهمی در خود دارد، این جریان‌های اغلب التقاطی، چنان در اهداف خود غرق‌شده و دشمنی با انقلاب اسلامی آن‌ها را کور کرده که جریان مردم را گم و به‌سوی بیراهه رفتند. در طول دوران معاصر این دست حوادث بارها تکرار شده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

مانیفست ترور در اسناد باقی مانده از گروهک «پیشگام مستضعفین» معروف به آرمان

چهل سال پس از پاک‌سازی تروریست ها و براندازان، نسل مدرن آن ها پس از چند کنش و واکنش سیاسی به صحنه آمده اند. سعید حجاریان تئوریسین اصلاح‌طلبان رادیکال در آخرین تز سیاسی بحث «براندازی حقوقی» را ارائه داده و در وب‌سایت مشق نو می‌نویسد:

در قدیم ساختار قضاوت بسیار بسته بود. به این صورت که قاضی در دکه‌القضا می‌نشست، شاکی و متشاکی مراجعه می‌کردند و او، همان‌جا حکم صادر می‌کرد و همه‌چیز به انصاف و روحیات شخصی وابسته بود. اما، امروزه این سازوکار بسط پیداکرده است و فارغ از نتایج و کیفیت، نقشی برای دادستان، بازپرس، وکیل، شعب تخصصی و نهادها و مراجع تخصصی مانند پزشک قانونی، سجل کیفری، دادگاه‌های تجدیدنظر، دیوان عالی و… تعریف و آیین دادرسی نوشته‌شده است. البته، در مواقعی هم با اختلالات مهمی مواجه بوده‌ایم. فی‌المثل زمانی آیت‌الله یزدی، در قامت رئیس دستگاه قضا با این استدلال که زمان پیغمبر دادستان و دادستانی مطرح نبوده است، دادسرا و مراحل تحقیق مقدماتی را حذف و همه فرآیندها را زیر نظر یک فرد تجمیع کرد، هرچند در ادوار بعدی دست‌کم در ظاهر این دست‌کاری دستخوش دگرگونی شد.

حجاریان در ادامه بحث خود با تمسک به اندیشه‌های امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی می‌گوید:

در سنوات اخیر در حال تجربه روندی معکوس هستیم و تجربه کوتاه دولت سیزدهم درزمینهٔ انتصابات نیز مؤید این چرخش است. یعنی، بهمان سرعتی که پس از قبضه قدرت از سوی طالبان همه اختیارات در اختیار طلبه‌های علوم دینی قرار گرفت، آشکارا شاهد هستیم با شدت کمتر، بوروکراسی ایران در حال ادغام در دو نهاد روحانیت و نظامیان است. [۳]

سعیدحجاریان که پیش‌ازاین بر اساس نظریات جان رالز آمریکایی، لیبرال دموکراسی ناب را تنها راه نجات ایران می‌دانست و با شعار فشار از پایین شورشی‌ها و چانه‌زنی نخبگان از بالا می‌خواست براندازی کند؛ در ادامه تلاطم حاد روحی و فکری این بار به این نتیجه رسیده است که برای رفورم اساسی (اصلاحات ساختاری) باید قوانین حقوقی را تغییر و برخی احکام اسلامی تضعیف شود؛ تا بتوان بر پایه‌های حفظ انقلاب اسلامی سوار شده و براندازی کرد. حجاریان در این مقاله با عنوان «بازگشت به نقطه صفر» به شکل شگفت‌انگیزی از ایده خودکشی آنومیک دورکیم در «بی‌هنجاری» و «نا به سامانی» استقبال کرده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اما مقاله حجاریان مخاطب خاص دارد؛ او پیش‌ازاین در مقاله‌ای دیگر با عنوان «اصلاحات ساختاری یعنی چه؟» رو به مصطفی تاج‌زاده گفته است که موافق تز براندازی او نیست. حجاریان به اصلاح‌طلب شورشی هشدار داده که واقع‌بین باشد؛ اصلاحات ساختاری از درون امکان ندارد و فقط باید با کمک نیروی بیرونی انجام شود. [۴] اشاره حجاریان از نیروی بیرونی استفاده از ظرفیت‌های دولت‌های خارجی و براندازی به شبیه  لیبی و عراق است.

پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح‌طلبان رادیکال به‌صورت عریان درباره براندازی با یکدیگر گفتگو می‌کنند. این‌چنین دریدگی در بیان نظرات حتی در دوران دوم خرداد و در میان روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز بی‌بدیل است. برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که لکه پنهانی جریانی که در سال ۱۳۸۰ و هم‌زمان با تجاوز آمریکا به منطقه پدید آمده و با عنوان «بهار بغداد» از آن استقبال شد، حالا پررنگ شده است.

پس از توصیه‌های حجاریان به تاج‌زاده در تعیین پارادایم‌های حقوقی در براندازی، عنصر تندخو و رادیکال اصلاحات پاسخ او را داده است، عنصر افراطی آمریکایی‌ها در تهران به تئوریسین محفل خاتمی پیام داده اکه اصلاحات حقوقی دیگر جواب نداده و باید در برابر نظام تمام‌قد ایستاد! او در ادامه خاطر نشان‌کرده که این بازی برای او تمام نشده است. این دست اغتشاشات ذهنی میان هواداران هسته سخت اصلاحات یادآور تقریرهای لغوی میان گروه‌های چریکی تروریست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ البته مسیر هر دو گروه انحرافی یکسان است و درنهایت به عصیان خیابانی و سیلی خوردن از جانب مردم ختم می‌شود.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

بخشی از نامه تاجزاده به حجاریان درباره زمان و موقعیت براندازی

اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست. دوره‌ای که این جریان را از برج بلند خروج از حاکمیت در قدرت‌طلبی حداکثری، در حکم دندانه‌های کلید روحانی تقلیل داد و تحقیر کرد. آن ازخودبیگانگی بار دیگر آن‌ها را تکان داده تا دندان‌تیز کرده و خشن‌تر شوند.

البته بالا بردن دوز خشونت برای این گروه حکم خوردن شراب مسموم را دارد؛ اگرچه آن‌ها را دچار توهم و خودبزرگ‌بینی می‌کند، اما در آن روی سکه باعث مرگ خودخواسته و ناگواری نیز می‌شود. گروه فاشیستی که در ابتدای انقلاب اسلامی با ترویج چهره‌ای تند و افراطی از بینش‌های عمیق و ناب اسلام محمدی سعی در تولید بدبینی و زدودن اعتماد میان مردم و نظام داشت، حالا خود را آرایش‌کرده و همان خشونت سیستماتیک را نظریه‌سازی می‌کند.

برخی معتقدند گرفتن ژست رادیکال از سوی اصلاح‌طلبان در اواخر دولت روحانی و خاتمی قابل‌فهم است؛ به‌هرروی این جریان تمایل دارد در بافت قدرت باقی بماند، لذا با تند کردن فضا می‌تواند رگ حساس قشر خاکستری را تحریک کند. اما در دورانی که اصلاح‌طلبان نیاز به بازسازی درونی و تولید گفتنمان قانونی برای بازگشت به قدرت دارند، شاخ‌وشانه کشیدن آن‌ها در سنگربندی در برابر حاکمیت معنای دیگری دارد. آنها به‌صراحت اعلام کرده‌اند منتظر رسیدن به ایستگاه «انتخابات» نخواهند شد. این گروه سرشکسته می‌داند که با برگزاری صدباره انتخابات بازهم به کف رأی نرسیده و فاجعه‌ای در حد انتخابات شورای دوم یا ریاست جمهوری سیزدهم برای آن‌ها تکرار می‌شود. آن‌ها عرض بازی را کم کرده و به عمق زده‌اند، قاعدتاً حجاریان برای تئوری‌نویسی این رویداد برحق‌تر از آشوری نیست!


[۱] برگرفته از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی در ایران نوشته رسول جعفریان

[۲] https://www.javanonline.ir/fa/news/۱۰۳۸۶۲۳

[۳] https://mashghenow.com/?p=۵۱۱۷

[۴] http://www.ensafnews.com/۳۱۰۲۱۲




منبع

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات! بیشتر بخوانید »

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می شوم

روزنامه شرق در گزارشی نوشت:«خود را نه اصلاح‌طلب می‌داند و نه اصولگرا، اما هر دو جناح می‌دانند اگر برای انتخابات ریاست‌جمهوری پا پیش بگذارد، سبد رأی خوبی خواهد داشت. مردم، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه 62ساله کابینه حسن روحانی را با برجام و پایان‌دادن به تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل می‌شناسند. او از افرادی است که در هشت سال اخیر سوژه اول رسانه‌های داخلی و حتی خارجی بوده و اصلاح‌طلبان بدشان نمی‌آید که ظریف را به‌عنوان گزینه اصلی خود وارد انتخابات کنند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه به نقل از ظریف نوشت:«هشت سال است بهترین دستاوردهای دیپلماسی را تخطئه‌ کرده‌اند؛ هشت سال است به دلیل سکوت ما یک‌تنه به قاضی رفته‌اند و هشت سال است برای کوبیدن دستگاه دیپلماسی، عزت و اعتماد مردم را نشانه گرفته‌اند؛ اما به لطف خدا هنوز از نعمت محبت مردم دلاورمان برخورداریم. یادآوری کردم که علت تصمیم بنده برای نامزدنشدن نگرانی از سبد رأی نیست که برای بهبود آن از سیاست خارجی یا انسجام ملی هزینه کنم. نگرانی من از رأی‌آوردن است نه رأی‌نیاوردن. بر عزم خود برای نامزدنشدن استوارم؛ ولی تداوم فشارها، آزارها، افتراها و تهدیدها در اقبال عمومی و در این عزم تأثیر معکوس دارد. سیاست خارجی نباید موضوع دعوای جناحی و انتخاباتی باشد».

برخلاف فضاسازی رسانه های اصلاح طلب، محمدجواد ظریف کارنامه بسیار ضعیفی از خود در وزارت خارجه ثبت کرده است. خسارت محض برجام، دیپلماسی ضعیف منطقه ای، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، لگدمال شدن عزت پاسپورت ایرانی با اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی و…تنها بخش کوچکی از کارنامه ضعیف آقای ظریف در وزارت خارجه است.

در 8 سال اخیر شخص وزیر خارجه و وزارت امور خارجه بارها منتقدان را آماج توهین قرار داده و به هیچ عنوان به نظرات دقیق و فنی کارشناسان و صاحبنظران در حوزه سیاست خارجی توجه نکردند.

ظریف تاکید کرده که اگر آزارها و افتراها ادامه یابد، در انتخابات ریاست جمهوری کاندید می شود. وی گلایه کرده که چرا منتقدان دولت، سیاست خارجی را به موضوعی برای دعوای جناحی و انتخاباتی بدل می کنند.

این ادعا در حالی است که ظریف در جریان مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات در گوشه‌ای از سالن مذاکرات از «محمد البرادعی» رئیس وقت آژانس انرژی اتمی خواست تعریف خود از موضوع تعلیق را به گونه‌ای ارائه دهد که جریان اصلاحات در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم بازنده نشود!

وی همچنین-شهریور ۹۳- در شورای روابط خارجی آمریکا و درپاسخ هاله اسفندیاری-ضد ایرانی فعال در حوزه جنگ نرم- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت:«ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی (مجلس دهم) برگزار می‌شود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد (!) حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که می‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند»!

** عبدی: مقایسه شهرداری قالیباف با شهرداری اصلاح طلبان،«ساده انگاری متقلبانه» است

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مقایسه ناروا» نوشت:«می‌خواهم به مساله‌ای که این روزها درباره عملکرد شهرداری در چهار سال اخیر و مقایسه آن با دوره شهرداری 1384 تا 1396 به وجود آمده بپردازم».

عبدی در ادامه نوشت:«در این فاصله قیمت دلار تا حدود 20 برابر افزایش یافته است. با این ملاحظات مقایسه این دو مقطع زمانی از شهرداری تهران بدون توجه به این تفاوت‌ها نوعی ساده‌انگاری متقلبانه است. هر چند در این مقایسه میان 4 سال و 12 سال، باز هم عقب‌افتادگی‌های فراوانی در دوره اول مشاهده می‌شود که در دور دوم نیست».

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

در روز 28 خرداد انتخابات شوراهای شهر برگزار می شود. در این میان اصلاح طلبان به شدت نگران هستند؛ چرا که شورای شهر پنجم تهران- که همگی اصلاح طلب هستند و با تَکرارِ خاتمی روی کار آمدند- و شهرداری تهران به هیچ عنوان نتوانستند رضایت افکارعمومی را جلب کنند.

مردم شهر تهران کارنامه شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران را با کارنامه قالیباف در شهرداری مقایسه می کنند و همین مسئله یکی از دلایل اصلی هجمه های بی وقفه اصلاح طلبان علیه قالیباف است.

براساس گزارش های رسمی، حدود نیمی از بزرگراه های تهران از جمله اتوبان(شمال به جنوب)  امام علی(ع) و اتوبان شهید زین الدین و… که همگی در مجموع معادل ۲۳۱ کیلومتر بوده در دوره شهرداری قالیباف احداث شد. در دوره قالیباف، بالغ بر ۲۴ کیلومتر تونل در تهران ساخته شد. ساخت بالغ بر هزار بوستان، ایجاد سامانه خدمات دهی به معلولان و جانبازان،   ۳۸ هزار هکتار جنگل‌کاری در قالب کمربند سبز پیرامون تهران، تخفیف ۱۰۰ درصدی در نوسازی و ترمیم بافت فرسوده در تهران، افزایش ۸۰ درصدی ایستگاه های آتش نشانی، تجهیز ۳۵۴ محله تهران به خانه سلامت، شتاب ۵ برابری خدمات در جنوب شهر نسبت به شمال شهر، خرید و نوسازی بالغ بر ۳ هزار اتوبوس، افزایش بالغ بر هزارتایی تعداد واگن ها در مترو، افزایش ۴ برابری خطوط مترو پایتخت و…تنها بخشی از مصادیق مدیریت جهادی قالیباف در شهرداری تهران است.

اول خرداد ۹۶، رسانه‌های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «لبخند بهشت به امید»، «فاتحان بهشت»، «تهران را پس گرفتیم» ، «تهران طلایی» ، «فتح تهران» و…به تعریف و تمجید از لیست امید و خوشحالی از پیروزی در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران پرداختند. نکته قابل توجه اینجاست که در انتخاب اعضای شورای شهر تهران، «نظارت استصوابی» شورای نگهبان نیز وجود نداشت.

شورای شهر اصلاح طلب تهران بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان روی کار آمد. اگر ادعاهای حجاریان و تاجزاده و عبدی و…درباره تبعات نظارت استصوابی صحیح بود، الان باید شورای شهر پنج تهران به نمادی بی بدیل از خدمت رسانی به مردم و تخصص گرایی و شایسته سالاری و کارآمدی تبدیل می شد.

اما شورای شهر اصلاح طلب تهران ، به نماد «سیاسی بازی»، «ناآشنایی با مسائل شهری»، و «مدیریت شعاری» تبدیل شده است.

در زمستان سال گذشته، «زهرا نژادبهرام» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در اظهارنظری تأمل برانگیز با اشاره به امکان «ثبت آرزوهای تهرانی‌ها» در سایت تهرانِ من گفت:«آرزویی که در فضای مجازی و در سایت تهران من بیشترین درخواست یا لایک را داشته باشد مدیریت شهری به دنبال تحقق آن می‌رود و از شهروندان خواستاریم که در انجام این کمپین مشارکت داشته باشند».

این اقدام شورای شهر اصلاح طلب تهران، با اعتراض افکارعمومی مواجه شد. مردم معتقدند که چرا شورای شهر تازه بعد از سه سال و نیم از آغاز به کار خود، تازه به یاد آرزوهای مردم تهران افتاده است!؟

این در حالی است که مسائل شهروندان تهرانی از جمله ترافیک، آلودگی هوا، کمبود اتوبوس در ناوگان حمل و نقل شهری، لزوم توسعه ناوگان مترو، نوسازی بافت فرسوده، نوسازی معابر و…آشکار و عیان است و این مسئله نیازی به ثبت آن در قالب آرزوهای مردم تهران ندارد.

البته از شورای شهری که اقداماتش به تعیین اسم و فامیل برای خیابان ها و کوچه های تهران خلاصه شده و شهردارش «محمدعلی نجفی» است، بیش از این انتظاری نیست.

** دلواپسی اصلاح طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «سیاست ایران در مقابل تروریسم هسته‌ای» به قلم «جاوید قربان اوغلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت:«حوادثی که درحال وقوع است از تازه‌ترین آن که خبر حمله به کشتی اسرائیلی در امارات است و قبل‌تر از آن، حادثه نطنز گرفته تا هفته قبل که حمله به کشتی ایرانی در سواحل یمن را پشت سر گذاشتیم، همگی نشانه‌هایی مبنی بر این است که اسرائیلی‌ها به دنبال تحریک‌آمیزی و دامن زدن به بحران هستند تا ایران را وادار به واکنش کنند. درواقع هدف اصلی و غائی اسرائیل عصبانی کردن ایران و وادار کردنش به واکنش علنی و اعلام شده علیه اسرائیل است. هدفی که تاثیر اول آن بر مذاکرات در حال انجام در وین است که تا حدودی با خلل و اشکال مواجه می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«درواقع در صورت تشدید بحران، آمریکایی ها ناچار به موضع‌گیری هستند که  خودبه‌خود تاثیر بر ایران خواهد گذاشت و ایران نسبت به آمریکایی‌ها واکنشی لفظی یا سیاسی نشان خواهد داد که بلافاصله نمود آن در برجام و مذاکرات هسته‌ای خواهد بود. اما هدف اصلی و تاکتیکی اسرائیلی‌ها وارد کردن آمریکایی‌ها به یک اقدام نظامی علیه ایران است».

نویسنده این یادداشت در پایان تاکید کرد:«اینکه تو بزن و من بزنم، ممکن است به جایی برسیم که اوضاع از کنترل خارج شود و تاثیرات منفی روی موضوعات دیگری که ما نمی‌خواهیم آسیب ببیند، داشته باشد».

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

اصلاح طلبان درخصوص ماجرای اقدام خرابکارانه در نطنز، 2 مسئله را تعمدا نادیده گرفته اند. اولین مسئله شراکت آمریکا و اروپا با رژیم اسرائیل در این اقدام خرابکارانه است و دومین مسئله، قدرت ایران در پاسخ قاطع به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه طرف مقابل است.

در روزهای گذشته روزنامه جروزالم پست در گزارشی نوشت: «هدف از حمله نطنز جلوگیری از اعمال فشار از سوی ایران روی آمریکا در مذاکرات برای بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای بوده است».

همچنین «جاناتان شانزر» محقق ارشد مرکز تحقیقات آزادی برای دفاع از دموکراسی‌ها گفته، «خرابکاری در تاسیسات نطنز یک رویداد مرموز و نسبتاً چشمگیر تلقی می‌شود. این حادثه می‌تواند به تضعیف دیپلماسی منجر شود اما در واقع یک ابزار فشار به ایالات متحده اعطا خواهد کرد».

پس از اقدام خرابکارانه در نطنز، وزیر دفاع آمریکا از رژیم صهیونیستی به دلیل اقداماتش علیه ایران قدردانی کرده و گفت تعهد واشنگتن به شراکت استراتژیک آمریکا- اسرائیل، مستحکم است.

اما عصر دیروز رسانه‌ها از هدف قرار گرفتن یک فروند کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی در نزدیکی ساحل بندر فجیره امارات خبر دادند.

نکته قابل توجه اینجاست که این کشتی متعلق به یک تاجر ثروتمند اسرائیلی به نام «آبراهم اونگار» از دوستان نزدیک «یوسی کوهن» رئیس موساد است.

رژیم صهیونیستی چندین بار در ایران با شراکت آمریکا و دولت های اروپا و سرویس دهی شبکه نفوذ، اقدام به ترور و خرابکاری کرده است. بر همین اساس این رژیم از پاسخ قاطع ایران وحشت دارد.

در همین رابطه در روزهای گذشته نشریه صهیونیستی‌هاآرتص در گزارشی با عنوان «عملیات ایران ما را غافلگیر خواهد کرد» نوشت: «مقامات رسمی ‌اسرائیل از واکنش ایران نسبت به اقدام خرابکارانه در سایت هسته‌ای نطنز بسیار نگران‌اند».

حالا علیرغم شراکت آشکار آمریکا و دولت های اروپایی با اسرائیل در مسئله ترور و خرابکاری در ایران و همچنین با وجود قدرت بالای ایران در واردکردن ضربات مهلک به رژیم صهیونیستی، اصلاح طلبان از یکسو ایران را به انفعال دعوت کرده و از سوی دیگر از حمله به کشتی اسرائیلی دلواپس و نگران می شوند.



منبع خبر

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی بیشتر بخوانید »

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند،تحریم ها لغو می شود

«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دوره اوباما گفته بود «مردم آمریکا نمی گذارند رئیس جمهور بعدی شان برجام را تحت الشعاع قرار دهد» در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:« از امروز جریان اصولگرا بالاخص اصولگرایان تندرو با استفاده از رسانه‌هایی که دارند بر طبل و شیپور خواهند کوبید که دیدید با آمدن جو بایدن چیزی عوض نشد. دیدید اصلاح‌طلبان، غرب‌زده‌ها، میانه‌روها که غرق در خوشحالی و نور و امید شده بودند از انتخاب بایدن چه زود متوجه خواهند شد که آبی از بایدن گرم نخواهد شد…از یک نظر اتفاقا تندروها درست می‌گویند. با آمدن بایدن قرار نیست که نه تحریم‌ها برداشته شود، نه چراغ سبزی به تهران نشان داده شود و نه نامه فدایت شوم از سوی واشنگتن به سمت تهران ارسال شود. اصلاح‌طلبان و میانه‌روها نیز هیچگاه نگفتند که اگر بایدن انتخاب شود همه مشکلات و مسائل حل خواهد شد؛ چراکه ظرف 42 سالی که از پیروزی انقلاب می‌گذرد قریب به 7 رئیس‌جمهور در آمریکا وارد کاخ سفید شده‌اند اما هیچ‌چیز تغییری نکرده است».

زیباکلام در ادامه نوشت:«تندروها در یقت نمی‌خواهند تکه دومی را که باعث تغییر می‌شود بیان کنند؛ به بیان ساده‌تر، تندروها لا اله را می‌گویند اما الا ا… را نگفته‌اند. حقلااله آنها این است که ببینید روسای جمهور آمریکا عوض شدند اما هیچ چیز تغییر نکرد و دشمنی و خصومت آمریکایی‌ها با ما ادامه پیدا کرده…اما الا ا… را نمی‌گویند که چرا دشمنی با ایران ادامه پیدا کرده است. نمی‌گویند که ما هستیم که در تنور می‌دمیم. واقع مطلب آن است که آنچه تغییر پیدا نکرده رویکرد آمریکایی‌ها نیست».

این فعال سیاسی اصلاح طلب در این یادداشت تاکید کرد:«آنچه هرگز تغییری نکرده استراتژی ایران بوده است. بنابراین سیاست بایدن و آمریکا زمانی نسبت به ایران تغییر پیدا خواهد کرد، تحریم‌ها زمانی لغو خواهند شد که تحرکی هم از این طرف صورت بگیرد. ایران می‌خواهد نظرات خود را ادامه دهد و وقتی ترامپ می‌رود و بایدن می‌آید تغییرات مهمی هم صورت گیرد. اما باوجود تمام تبلیغاتی که تندروها از امروز به راه خواهند انداخت که در آمریکا مراسم تحلیف صورت خواهد گرفت، بایستی به آنها گفت که یک‌طرفه و یک‌سویه تغییر اساسی به‌وجود نمی‌آید».

صادق زیباکلام در آبان 95 تاکید کرده بود که «ترامپ به برجام وفادار خواهد ماند»، اما در نهایت ترامپ از برجام خارج شد. وی پیش از آن نیز تاکید کرده بود که «مردم آمریکا نمی گذارند رئیس جمهور بعدی شان برجام را تحت الشعاع قرار دهد».

حالا این فرد با چنین سطح تحلیلی اکنون تاکید دارد که اگر استراتژی ایران تغییر کند، تحریم ها لغو می شود. یک سوال؛ مگر در دولت آقای روحانی، استراتژی ایران در صنعت هسته ای تغییر نکرد؟! پس چرا تحریم ها لغو نشد؟!

از ابتدای انقلاب تاکنون قریب به 7 رئیس جمهور- دموکرات و جمهوری خواه- در آمریکا به کاخ سفید راه یافته اند. اما هیچگاه تحریم ها لغو نشده است. در صورتی که ما در این بازه زمانی، توافق سعدآباد و برجام را امضا کردیم.

تحریم ها لغو نشد، چرا که تحریم اساسا ابزار قدرت دولت آمریکاست و واشنگتن این ابزار قدرت را کنار نمی گذارد. دولت آمریکا- هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها- دولتی زورگو، غارتگر، مداخله گر و زیاده خواه است. مسئله آمریکا با ما، توانمندی ها و مولفه های قدرت ایران است.

آمریکا می گوید مردم ایران نباید از طریق صنعت هسته ای، داروهای بیماران خاص خود را تأمین کنند و همزمان داروی کودکان مبتلا به بیماری پروانه ای را تحریم می کند.

آمریکا می گوید مردم ایران حق ندارند از صنعت موشکی و دفاعی برخوردار باشند و همزمان تحریم تسلیحاتی ایران را تشدید می کند.

آمریکا از یکسو از ارسال تجهیزات مربوط به مقابله با کرونا به ایران در ابتدای شیوع این ویروس، ممانعت ایجاد می کند و در ادامه دقیقا در مقطعی که کشته های روزانه کرونا در آمریکا رکورد زده و ایران همزمان رکورددار کاهش تلفات روزانه کرونا است، اصرار می کند تا مردم ایران «موش آزمایشگاهی» شرکت های بدسابقه دارویی آمریکایی شوند.

زیباکلام و همفکران وی، تاکید دارند که مردم ایران در مقابل آمریکا باید همچون «برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح» باشد. همین جماعت، استعداد جوان ایرانی را در حد آبگوشت بزباش و قرمه سبزی تصور می کند.

این جماعت، تلاش شبانه روزی جوانان غیور و نخبه ایرانی در راه اندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس و خودکفایی ایران در تولید بنزین را نمی بیند. و همین طور، چشمان خود را بر توانمندی عظیم جوانان نخبه ایرانی در تولید واکسن کووید 19 می بندد.

**حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

«سعید حجاریان» از لیدرهای فتنه 88 و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«ما اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم و از این به بعد نباید اشتباه‌مان را تکرار کنیم. اگر انتخابات نمایانگر اراده عمومی شهروندان است باید مساله نظارت استصوابی از یک طرف و شهروند درجه دوم و باقی سازوکارهای تبعیضی از طرف دیگر حل شود. صریح بگویم، نمی‌شود سرنوشت کشور را به تیغ استصواب سپرد».

حجاریان در ادامه گفت:«اقتدارگرایان گره کار انتخابات را به‌درستی فهمیده‌اند و می‌دانند چه آسیبی به نهاد انتخابات زده و می‌زنند اما می‌خواهند هزینه را از دوش خود بردارند… که در پاسخ باید گفت، اگر به‌ دنبال مهندسی انتخابات هستید، باید هزینه‌اش را هم بپردازید. با این اوصاف من هنوز مشارکت مشروط را راهبرد مناسب و موثری می‌دانم و معتقدم اگر ابعاد و مرزهای آن به ‌دقت و صراحت مشخص شود، می‌تواند فراگیر شود؛ یعنی جریانی فراگیر شکل بگیرد و بر سر آزادسازی نهاد انتخابات بایستد».

طیف تندرو اصلاح طلب عادت دارد که در مقابل قانون گردن کشی کند. حجاریان و همفکران وی به دلیل روحیه دیکتاتوری، حاضر به پذیرش رأی و نظر مردم نیستند. به همین خاطر در سال 88 بدون هیچ سند و مدرکی، دروغ تقلب را مطرح کرده و علیه جمهوریت شورش کردند.

حجاریان در این مصاحبه، به نظارت استصوابی حمله کرده است. در پاسخ به وی، یک مثال روشن وجود دارد. انتخابات شورای شهر در ایران، تنها انتخاباتی است که بدون نظارت شورای نگهبان برگزار می شود.

طبیعتا اگر ادعاهای حجاریان و همفکران وی درباره مضرات نظارت استصوابی شورای نگهبان صحیح بود، الان باید شوراهای شهر در سراسر کشور، نماد کارآمدی بود. اما آیا وضعیت شوراهای شهر مصداق کارآمدی است؟! پاسخ منفی است.

در هفته های گذشته، تمام اعضای شورای شهر ساری به اتهام فساد مالی بازداشت شدند. همچنین در ماههای گذشته رئیس شورای شهر بوشهر، رئیس شورای شهر تبریز، دو عضو شورای شهر پاکدشت، یکی از اعضای شورای شهر بروجرد و اعضای شورای شهر سلمان شهر، به دلیل اتهامات مالی و اخلاقی بازداشت شده اند.

از سال ۹۶ تاکنون نیز اعضای شورای شهر نظرآباد، مشهد، مرودشت، بابل، پرند، زابل، کرج، لرستان، شهریار، رودهن، بروجرد، پاکدشت و… به دلایل وجود اتهاماتی از جمله فساد مالی، رشوه خواری، رسوایی اخلاقی، ارتشا، اختلاس، تضییع حقوق عمومی، اخذ رشوه و…بازداشت شده اند. در برخی شوراها به دلیل بازداشت تمامی اعضا، عملا شورای شهر مذکور منحل شده است.

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که شوراهای شهر در بسیاری از نقاط کشور از ناکارآمدی رنج می برد. در همین شهر تهران، شورای شهر تماما اصلاح طلب، در عرض مدت کوتاهی، سه شهردار عوض کرد! یکی «محمد علی نجفی» بود که با سوءمدیریت کنار رفت و چندی بعد همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند. دیگری «محمد علی افشانی» بود که باز هم به دلیل سوءمدیریت و اجرای قانون بازنشستگی کنار رفت. شهردار سوم نیز «پیروز حناچی» است که به هیچ عنوان نتوانسته کارنامه قابل قبولی ارائه کند.

نکته قابل توجه اینجاست که تخریب کنندگان شورای نگهبان به هیچ عنوان از دلایل کارشناسی و فنی و منطقی بهره نمی برند. یکی می گوید  «شورای نگهبان من را را با ۹ متر عمامه ردصلاحیت کرده است»!  ، دیگری می گوید  «چون فلان کاندیدا فرزند یکی از شهدای شاخص انقلاب اسلامی و رئیس انتشارات مربوط به آثار آن شهید بزرگوار است، پس بنابراین نباید ردصلاحیت شود!  و…

در زمستان سال گذشته، «مایک پمپئو»  وزیر خارجه دولت ترامپ با اعتراض نسبت به روند احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس، به شورای نگهبان حمله کرده بود. به نظر شما،  چرا وزیر خارجه دولت ترامپ از عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها عصبانی است؟! آیا پمپئو نگران کارآمدی و شایسته سالاری در ایران است؟! جالب اینجاست که حجاریان و پمپئو نظر مشترکی درباره شورای نگهبان دارند.

** مافی: رقبا در فضای مجازی مجلس دهم را ناکارآمد جلوه دادند

«پروانه مافی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که علیرغم تبلیغات گسترده در انتخابات مجلس یازدهم- با حدود 33 هزار رای– از راهیابی به مجلس بازماند، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«من نمی‌خواهم از عملکرد مجلس دهم کاملا دفاع کنم و این مجلس نیز مانند دیگر مجالس دارای نقاط ضعفی بود ولی دسترسی رقبا به فضای مجازی و تخریب شدید و کوبنده‌ای که صورت می‌گرفت، خیلی روی این موضوع اثر گذاشت که مجلس دهم را ناکارآمد جلوه دهند...در اینستاگرام و تلگرام و هر نوع شبکه اجتماعی که وجود داشت، تحت بمب‌باران رقبا بودیم. این اتفاق در مجلس ششم و هفتم و هشتم وجود نداشت».

فراکسیون امید در مجلس دهم، با مطالبات و مشکلات عموم مردم، بیگانه بود. برای همین «محمود صادقی» عضو فراکسیون امید مجلس در اظهارنظری عجیب گفت:«در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و…منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و…شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود».

نمایندگان اصلاح طلب و حامی دولت در مجلس دهم، یکروز مشغول سلفی حقارت بودند و روز دیگر درگیر برگزاری جشن تولد صفحه اینستاگرامی خود و دیگر روز مشغول حواشی کمیته رفع حصر و…

موارد مذکور هیچ ارتباطی به دسترسی رقبا به فضای مجازی نداشت. مسئله اصلی عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع فراکسیون امید مجلس دهم بود.

به همین خاطر علیرغم تبلیغات سنگین و گسترده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، سرلیست اصلاح طلبان- مجید انصاری- حدود 70 هزار رای در تهران کسب کرد.

یعنی در شرایطی که سرلیست وحدت- قالیباف- حدود یک میلیون و سیصد هزار رای کسب کرد، اصلاح طلبان با تبلیغات وسیع رسانه ای، حتی نتوانستند 80 هزار رای هم کسب کنند.  



منبع خبر

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم بیشتر بخوانید »

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟


سرویس سیاست مشرق- روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه های مشرق» همراه شوید.

*******

**از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می شود!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «ترامپ و تهدید ایران» به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق نوشت: «امریکا که سال گذشته با ترور سردار سلیمانی بنزین بر آتش تنش در منطقه ریخته حالا مدعی است برخی اظهارات مقامات ایرانی پیرامون انتقام‌گیری خطرناک است و وعده برخورد سخت داده است. این رفتارهای یکجانبه‌گرایانه و خطرآفرین دولت ترامپ در روزهای آینده هم ادامه خواهد داشت و امیدواریم که ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند. چرا که هر اتفاقی در این میان بیفتد این مردم ایران هستند که آسیب می‌بینند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «همچنان نگرانی‌های زیادی وجود دارد چرا که دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا از سلامت روانی کافی برخوردار نیست و ممکن است بدون سنجیدن شرایط و در نظر گرفتن تبعات موضوع دست به هر اقدام خطرناکی بزند. باید در نظر داشت که طی این مدت به صلاح نیست که با اظهاراتی تند یا تهدید چنین فردی را تحریک کرد، زیرا ترامپ نشان داده بدون توجه به عواقب و مشکلاتی که می‌تواند اقداماتش به همراه داشته باشد، ممکن است دست به کارهایی بزند که توجیه عقلانی برای آنها نداشته باشد».

این دیپلمات سابق تاکید کرده است که «ترامپ از سلامت روانی کافی برخوردار نیست»؛ نکته جالب اینجاست که در سالهای اخیر فعالین اصلاح طلب از جمله نویسنده همین یادداشت در کنار حجاریان، تاجزاده، علوی تبار، عبدی، حسین موسویان، کرباسچی و…به دفعات اصرار می کردند که ما می توانیم با ترامپ مذاکره کرده و به توافق برد-برد برسیم.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در لفافه تاکید کرده که در آستانه سالگرد شهادت سردار سلیمانی، مقامات ایران باید از بیان اظهارات تند پرهیز کرده و ترامپ را تحریک نکنند.

این ادعای مضحک در حالی است که همین پارسال ایران- در اقدامی بی سابقه- با موشک باران پایگاه عین الاسد، آمریکا را تحقیر کرد. مقامات آمریکایی و از جمله ترامپ در ابتدا با لاف زنی از پاسخ قاطع سخن گفتند ولیکن به فاصله بسیار کوتاهی، از موضع قبلی عقب نشینی کرده و اقدامی انجام ندادند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشت مذکور ابراز امیدواری کرده است که «ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند»؛ این در حالی است که «جو بایدن» و تیم وی سابقه تشکیل و تجهیز و حمایت همه جانبه از داعش را در کارنامه خود دارند.

در مقطعی که جو بایدن معاون اول رئیس جمهور بود، دانشمندان هسته ای در ایران ترور شده و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران تمدید شد.

بایدن در سال ۹۴ و در ماه عسل روابط دولت روحانی با دولت اوباما در اظهارنظری خصمانه گفت «لازم باشد با ایران وارد جنگ می شویم». بایدن و اوباما و کلینتون از جمله حامیان اصلی فتنه ۸۸ نیز بوده اند.

طیف تندرو اصلاح طلب همواره نسخه ضعف و حقارت و استیصال می پیچد؛ برای این طیف هیچ تفاوتی ندارد که اوباما در کاخ سفید است یا ترامپ یا بایدن، از نگاه فعالین این طیف، آمریکا کدخداست و ایرانی ها رعیت هستند و این رعیت است که باید تا ابد به کدخدا باج بدهد و صدایش هم درنیاید.

برخلاف فضاسازی جریان تندرو اصلاح طلب، انتقام خون حاج قاسم، قطعی و جدی است.

** برخورد اصلاح‌طلبان با مسئله جامعه مدنی، نمایشی بوده است

«محمد نعیمی‌پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اصلاح‌طلبان همواره با مسئله جامعه مدنی به صورت نمایشی برخورد کرده‌اند. برای مثال وقتی درباره حقوق کارگران سخن به میان می‌آید، می‌گویند کارگران هفت‌تپه را بازداشت کردند؛ یعنی مسئله کارگران از یک موضع کاملا سیاسی مورد پیگیری قرار می‌گیرد. یک تحلیل قابل اعتنا در این زمینه نمی‌بینیم…اصلاح‌طلبان باید به جامعه، گروه‌ها و سرمایه‌های اجتماعی خود توجه نشان دهند و موضوعات را واضح برای مردم بیان کرده و از کلی‌گویی حذر کنند. راهکار برای حل مشکلات، مسائل و معیشت مردم ارائه دهند. تنها گفتن لزوم ایجاد عدالت در جامعه کافی نیست، بلکه باید برای ایجاد عدالت در جامعه راه‌حل ارائه داد».

نعیمی پور در ادامه گفت: «نقطه ضعف جریان اصلاحات در ]انتخابات های[ سال‌های اخیر تصمیم‌گیری در دقیقه ۹۰ بوده است. روش اصلاح‌طلبان در ادوار گذشته این بوده که می‌توان موجی ایجاد کرد و بر آن موج سوار شد. سؤالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا مردم همچنان به این موج‌ها توجه نشان می‌دهند؟».

اصلاح طلبان مردم را صرفا «ماشین رأی» و جوانان را «سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی» و «سپر بلای آشوب های خیابانی» و زنان را نیز  در حد «کاندیداهای نمایشی برای شهرداری و وزارت و…» می بینند.

این طیف هیچوقت به حقوق معوقه کارگران اشاره ای نمی کند، اما بلافاصله پس از مطرح شدن نام یک مدیر در مسئله «حقوق های نجومی» ، وی را ذخیره نظام و نخبه معرفی کرده و حقوق های نجومی را حق این فرد جا می زند.

هرگاه یک مفسد دانه درشت اقتصادی در دستگاه قضا مورد محاکمه قرار می گیرد، اصلاح طلبان به صف شده و او را کارآفرین برتر جا زده و محاکمه وی را اشتباه و ظلم جا می زنند.

این طیف هیچ واکنشی نسبت به پرواز قیمت دلار و سکه و مرغ و تخم مرغ و پراید ندارد و اتفاقا با ژست «آزادسازی قیمت ها» از این افزایش سرسام آور دفاع هم می کند.

اصلاح طلبان بارها از یک «قاتل» دفاع کرده اند، چه آن وقتی که شهردار سابق اصلاح طلب، همسر دومش را که زنی جوان بود به طرز فجیعی در حمام با گلوله به قتل رساند، و چه آن وقتی که یکی از اراذل و اوباش- که پیش از آن کشتی گیر بوده است- از پشت سر، پدر یک خانواده را با چاقو سلاخی کرد و سه فرزند وی را از داشتن نعمت پدر محروم کرد و…

اصلاح طلبان همان طیفی هستند که در سال ۹۶ مدعی شدند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، قیمت دلار ۵ هزارتومان خواهد شد؛ همین طیف در سال های بعد دلار را تا آستانه ۳۲ هزارتومان افزایش داده و حتی بابت آن فخر فروشی هم کردند.

همانطور که این فعال اصلاح طلب نیز اذعان کرده است، برخورد اصلاح طلبان با مسئله جامعه مدنی همواره نمایشی بوده است.

** آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

«عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی در دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «طرح اصلاح قانون انتخـــابات ریاســــت جـــمهـــوری کـــه در مجلـس در دســـت بــــررســــی اســــــت، آشــکارا مشـحون از تبعیــض‌هــای نــاروا میـان شـــهرونــدان و موجب سلب حق از انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان است…اکنون پرسش این است که چرا چنین طرحی در دستور کار قرار می‌گیرد تا اعصاب و روان ملتی را آزار دهد و زمان ارزشمند مجلسیان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت را که در این روزگاران سخت باید در اندیشه گره‌گشایی از کار ملت باشند به چنین امر ناسنجیده‌ای مشغول می‌سازد».

آخوندی در این یادداشت از «آزرده خاطرشدن اعصاب و روان مردم» و «لزوم گره گشایی از کار ملت» سخن گفته است. گویا آقای آخوندی دچار ضعف حافظه شده است. ظاهرا وی فراموش کرده است که در دوران تصدی وزارت راه و شهرسازی، چگونه اعصاب و روان مردم را آزرده خاطر کرده و گره گشایی از کار ملت را به فراموشی سپرده بود.

در اصل ۳۱ قانون اساسی آمده است: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند».

روحانی-خرداد ۹۲- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفت: «تامین مسکن ارزان برای جامعه جزو برنامه‌های دولت تدبیر و امید است».وی در همان مقطع تاکید کرد: «مسئله مسکن در اولویت دوم جوانان [برای ازدواج] است که به آن توجه ویژه‌ای دارم. همین مشکل اقتصادی بسیاری از ازدواج‌ها را به طلاق رسانده است». روحانی در سال ۹۲ علی‌رغم انتقادهایی که به طرح مسکن مهر داشت در چندین نوبت قول داد که تا پایان فعالیت دولت یازدهم، طرح مسکن مهر تکمیل خواهد شد.

همچنین «عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی- مرداد ۹۲- در جلسه‌ رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دوره‌ی مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد».

نکته قابل توجه اینجاست که آخوندی در سال ۹۲ تاکید کرده بود که «من مسکن مهر وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم»؛ ولی در سالهای بعد با توهین به مردم گفت «مسکن مهر طرح مزخرفی است»!؛ البته وقتی یک مسئول دولتی با سرمایه چند صد میلیاردی در ویلای هزار و چندصد متری در لواسان ساکن می شود و همزمان مسئولیت تامین مسکن مردم را هم بر عهده می گیرد، باید هم انتظار اینگونه اظهارات تکبرآمیز و تاسف برانگیزی را داشته باشیم.

از ابتدای انقلاب تاکنون، عباس آخوندی قریب به ۹ سال وزیر مسکن و راه و شهرسازی بوده است. وی یکبار در دهه ۷۰ وعده داد که مسکن اجتماعی را برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه اجرا خواهد کرد. آخوندی در سال ۹۲ نیز مجددا تاکید کرد که مسکن اجتماعی به زودی ساخته خواهد شد.

اما حتی ماکت مسکن اجتماعی هم ساخته نشد، چه برسد به اجرایی شدن این پروژه و تحویل کلید به مردم! نمایندگان مجلس پیش از این تاکید کرده بودند که آخوندی متهم به «ترک فعل» است و باید به همین منظور پاسخگو باشد.

قیمت مسکن و همچنین اجاره بهای مسکن در دولت روحانی حدود ۶ برابر افزایش یافت. این وضعیت تنها یکی از نتایج حضور آخوندی در وزارت راه و شهرسازی است. به نظر شما آیا کارنامه آخوندی، مصداق بارز آزرده شدن اعصاب و روان مردم و بی توجهی به مسئله گره گشایی از کار ملت نیست!؟

آخوندی بجای یادداشت نویسی باید به افکارعمومی جواب پس بدهد؛ یک سوال مهم این است؛ آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟



منبع خبر

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟ بیشتر بخوانید »