حجاریان

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟



در ایران امروز اضطرار غرب‌گرایی چهره های متفاوت بامراتب گوناگون دارد، مهم‌ترین مشخصه آنان بی اعتمادی به خدا و وعده‌ها وسنت‌های الهی و عهد های قرآنی و هدایت خاندان وحی است.

سرویس دیدگاه مشرق- امام خمینی، اهل انقلاب اسلامی، مؤمنان و پیروان متقی قرآن و اهل البیت علیهم السلام‌  و اهل باور به سنت های الهی و دارای نفوس مطمئنه  و دست کم لوامه  ومنتظران صدیق  حجت بن الحسن العسکری، همه مردم انبوه از اقشار مختلف که حلال خوار بوده اند و چشم براه  امام و منجی موعود جهان(عج) برای رهایی از ظلمات و دار دهشت عدم ظهور نوربخش بزرگ،   نیٌر الاعظم (عج) زیسته اند، مضطرین غیبت امام منتظرشان هستند و جان ناچیز در راه انجام تکالیف عصر غیبت در کف گرفته و بسیاری هم با شهادت گواه راستگویی خود را در معامله با ربٌ یکتا  امضا کرده اند.

ایستادگی بازماندگان واین دست مردم صبور، گویای آن است که بر سر همان عهد و همان پیمان ازلی‌هستند. امام خمینی(ره) و امام خامنه ای دامت برکاته، کارشان‌رهبری و سرپرستاری این مؤمنان دارای بها و به دور از بهانه‌گیری و پیمانداران جان بر کف بوده است.

اما مضطران و به تنگ آمدگان دیگری هم که کم نیستند میان مردم ایران، از درون حکومت و وزیر و وکیل و قاضی وگروه های سیاسی و مقتدران اقتصادی و… تا میان اقشار مردم از مسرفین و دارامندان و زراندوزان مرفه و تحصیل‌کرده گرفته تا حتی مردم  معمولی، مضطرند و اینان هم امروزهمه جا حضور علنی دارند که کارشان و علت درماندگی و ناچاری و دچاری شان غیبت امام غایب عج نیست، بر عکس  حضور وجود نورانی امام معصوم (عج) در زندگی جامعه و انقلاب ایران است که تاب از آنان برده است؛ زیرا اهل حرام از نظارت پاکان دلخسته می شوند و از مدد و یاری امام (عج)   به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وبه  امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای دامت برکاته که راه امام خمینی را در مسیر انتطاربقیه الله الاعظم ادامه میدهد، به تنگ می آیند.

 حضور امام زمان که  فراخواننده به انجام تکلیف بندگی و حلال کاری و ایستادگی و مقاومت برابر ظلم و فساد و بردگی شیاطین وگناه است، به مذاقشان خوش نمی آید  و حرام‌خواران و بی ایمانان و اسیران شیاطین و نفس اماره و خودپرست و نفاق‌کار و  متمایل به دنیا و آرامش و رفاه و خوشی و لذات دنیوی و زندگی بی درد سر ولو تحت فرمان کفر مدرن از نظامی گریزان از کفر حاکم به جهان و پذیرنده مشقات ایستادگی برای آزادگی و ذلت ناپذیری خشمگین اند.

آنان از همان قیام لله امام (ره) وسپس  پیروزی انقلاب و در تمام طول ایستادگی معجزه آسا و جاری بودن سنت الهی و در دوران امام خمینی (ره) وجانشین شایسته ایشان و تا امروز مضطر بوده اند، اما نه اضطرار مومنان با تمنای ظهور عدل جهانی، بلکه مضطر برای پذیرش سرپرستی کفر جهانی و دست شستن از مقاومت برای حفظ استقلال و آزادی از قید طاغوت متکبر و فرعون دجال عصر و مضطر برای  سازش با شیطان بزرگ و کاربرد عقل مدرن که به نفع های زندگی  دنیوی می اندیشد  و و فراموشی عمل به قرآن و چشیدن لذات قدرت و فرار ار هزینه بندگی و جان دادن برای انجام تکلیف الهی و به امتیاز  بهره مندی از دنیا وچرب و شیرین سازش و تسلیم به فرعون وحفظ قدرت ولو با ذلت!

این دسته از ایرانیان مراتب مختلف دارند و هر کاری برای گریز از انجام تکالیف الهی و پاسخ به «میل» خویش و زیر پانهادن فرامین و سنت‌های الهی کرده اند از هولناک ترین جنایات تا رفتارهای کوچک از سر جهالت و اعتماد به کفر وشیاطین و مدرنیته و سبک زندگی غربی و اجتهاد رای، از  ترور وجاسوسی وخونریزی و نفوذ تا عمل فاسد و حرام و تجاوز به حقوق ملت  در درون نهادهای حکومت و تضعیف مقاومت و کار مشرکانه ی ترویجی و دانشگاهی و «علمی» و سیاسی مدرن  و  تبلیغ عمومی  و رسانه ای و حزبی به سود تسلیم به غیر خدا  و حرام‌خواری و فساد و نهان روشی و اجتهاد رای و دل‌سپردگی به دنیا و دشمن محارب و هر موقعیت و چهره ای داشته اند از اپوزیسیون کمونیست و لیبرال تا یار سابق امام و انقلاب و از خانواده رهبران انقلاب و اهل جبهه سابق تا آیت الله العظمی و مجتهد عالیقدر، از  افراد اهل نماز شب واصول گرا تا اهل اباحه اصلاح طلب و مدرن! و این گریزندگان از خدا و اهل البیت علیهم السلام  و در جاهلان و فریب خوردگان معمولی و دل دادگان به فساد و سبک زیست شیطان بزرگ، امروز در دانشگاه، بازار و اداره و کارخانه  و میان غنی و فقیر هم همراهان اغوا شده و به مهلکه دنیا و فساد غلتیده دارد اینان مضطران بازگشت ارتجاعی به جاهلیت سرپرستی کفرند.

باری، این دو اضطرار ماهوا متفاوت است. یکی مبین شجاعت مؤمنان در وفا به پیمان با خدا و امام عصر عج و انقلاب اسلامی  ودیگری بیانگر ترس از دشمنان خدا و روحیه انحلال  و تسلیم طلبانه و سست ایمانی ی نا معقول و نفاق و دنباله رو نگرش دشمن و زمره ی رفرمیست های غرب و شرقگرا  و اسیران شیطان نفس اماره و شیطان بزرگ مدرنیته ی الحادگرا و لائیک اند.

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟

در ابن مقاله می خواهم در باره این دو اضطرار سخن بگویم و نمونه‌هایی به نمایش بگذارم و نشان دهم هر موضوع از برجام تا شهادت شهید بهشتی، از موضوع عقلانیت تا محاسبه نفع ضرر و وظایف عاجل و نوع برخورد به دشمن غدار و موضوع انعطاف و حد انعطاف با نگاه هریک چه معنایی دارد!

 خط پشیمانی از راه امام(ره)

غربگرایان بر عکس خدا باوران حقیقی، دارای اضطرارجهت قبول وظهورسرپرستی شیطان مدرنیت و خواهان حضور فیزیکی آن در قالب رسمیت یافتن پذیرش سلطه نظام جهانی قدرت سرمایه داری  و شیطان بزرگ، پیوند با فرعونیت و کفر جهانی محارب با اسلام، تسلیم به خواستهای او و خاطر جمع شدن از رضایت شیطان و اهدای برد و پیروزی مطلق به خصم اسلام و ایران هستند. امروز این گروه‌های غربگرا و هر گروه دیگر نافی استفلال اسلام از کفر،   آگاهی مردم را کور می کنند. می کوشند مردم احساس کنند که بدون پذیرش بردگی شیطان، راهی برای زندگی امن شان وجود ندارد.

 آنان می کوشند مردم نفهمند که شرایط آمریکا مطلقا به ذلت کشاندن مردم ایران و نا امنی ابدی و دوزخ همیشگی است. کنگره آمریکا، دولت آمریکا و افراد مؤثرشان در قدر، کاملا و به روشنی مقاصد خود را باز می گویند : تحمیل و تٱمین منافع یک جانبه خود، بدون کمترین امتیاز و ادامه این وضعیت تا  تحقیر ملت، نفی مطلق ایستادگی بر پیمانذبا خدا،   هویت زدایی از ملت ، بدل کردنشان به خود باختگانی که خدا و اسلام شان را به بهایی پوچ می فروشند و به ابزار نفی استقلال و آزادی و عدالت و عزت خود بدل می شوند.

 آنان توهم و پندارهای بی پایه در ذهن جامعه منتشر می کنند. نظیر آن که گویی خدایی نیست و گویی ماجرای تقابل حق و باطل افسانه‌ی لای کتابهاست نه زندگی واقعی  و یاری خدا که در هر مرتبه وظیفه‌ای بر گردن ما می نهد،   شدنی نیست و این وعده که در صورت یاری دادن به خدا مشمول مدد الهی خواهیم شد و نظایر این سنت‌های الله، اساسا خرافه است و آدم‌ها به اجتهاد رٱی خویش و رها از فرامین قرآن و به عقل محاسب و به میل و نکراء باید عمل کنند و اجتهاد این گروه ها سرشار از خودباختگی و ترس و زبونی و تسلیم بی قید و شرط به أمریکاست.

 آن ها حتی به گونه فریبنده ای از قیاس سود می جویند و زمان/مکان واقعی را پرده پوشی می کنند. مثلا تکالیف زمانی را که حاکم شیعه حکومت دارد با دورانی عوض می کنند که زمانه و سرزمین غلبه مطلق مشرکان و کفر خشن است  و دشمن غدار و سلاطین وحشی بر مردم حاکم اند و امام معصوم در اردوگاه و سیاهچال زندانی و یا تقیه ناگزیر و هر مخالفت آشکار بی هوده و زیان بخش در حد مرگ بی فایده  و کاری نا مشروع بوده، در حالیکه  برعکس امروز ایران در عصر حاکمیت جمهوری اسلامی و حکومت سرپرست فقیه است و باید به او یاری داد و نظام  قدرتمند تر از دیروز و آمریکا ضعیف تر از دیروز است  و فساد نه مربوط به خواست نظام که حاصل دشمنان داخلی و خارجی است و باید قدرتمندانه با آن مقابله و حیات پاک جمهوری اسلامی راحفظ کرد نه حرف و عمل مشرکان و منافقان و گرویدگان به مستکبران را پیشه نمودو با مضطرین بازگشت به گذشته همراه شد!

 البته امروزاین فشار سلطه جویان و اضطرار رفرمیست ها دلیل دیگری هم دارد، آنها می ترسند آقای رئیس جمهور فرصت و مجال تغییر ساختار جامعه ایران را و گسست از وضعیت پیرامونی را بیابد و همه رؤیاهایشان به باد رود. در نتیجه بیشترین تلاش را می کنند که آقای رئیسی در کوتاه مدت زمین گیر شود و هیچ توفیقی در تغییر ساختار نیابد و آب رفته را به جوی باز گردانند. به هجوم رهبران فکری و سیاسی این جریان توجه کنید. همه طیف هاشان طوری دستپاچه اند که گویی همین روزها هر فرصتی نابود می شود وحیات جمهوری اسلامی را قطع می کنند!

همه جا رفتار گسست از فرامین مسجل اسلام، انقلاب اسلامی و آرمان‌های اصیل جهاد الهی دیده می شود. توگویی اسلام در ایران مغلوب و قدرت دست کفر و حاکم، جائر و مشرک است و ما به جای کمک به او باید با او بستیزیم و قدرت را به ظالمان جهانی واگذاریم!

از زید آبادی تا عبدی، از خاتمی تا خانواده منتطری و بهشتی ومطهری و همراهان سابق امام(ره)   سانی که راه امام را ترک کرده به لیبرالیسم غربی پناه برده اند امروز دچار این خطا هستند و رفتار زمان مغلوبیت را با زمان غلبه و تشکیل حکومت و ضرورت حفظ حکومت یکی وانمود می کنند و ملت و حکومت را به پذیرش بی چون وچرای مقاصد دشمن فرا می خوانند و علیرغم تجربه و عقل و وحی باز نمی بینند کفر محارب و شیطان بزرگ اصلا در پی توافق نیست و گیم و وانموده مذاکره برای او ابزار تسلیم محض و حراج ایمان و اسلام و استقلال و آزادی و آزادگی است. اینان آگاهانه به سبب غربزدگی و سلطه پذیری  خود را به نا بینایی و نا شنوایی می زنند.

البته کور کردن آگاهی مردم و انحلال طلبی در باور و سلطه رقبای غرب و شرقزدگی، و فراتر از وفا به عهد با کافرانی که محارب نیستند  رفتار کردن و از کف دادن بصیرت قرآنی در این جبهه، هم خطری بزرگ است. وباید مراقب وسوسه موذیانه ابالسه بود. برای مؤمنان هر سلطه پذیری جز عبودیت الله حرام است و نباید ارتباط صلح آمیز با کفار غیر محارب را به معنی پذیرش سیطره شان گرفت. برای اهل خدا هر کس که با اسلام و استقلال اهل ایمان  و برای سلطه گری بر ما بکوشد دشمن است و باید به هر شکل که می توانیم ایستادگی کنیم. چه فرق می کند  شیطان در نقش آمریکا بخواهد به زور بر ما غلبه کند یا انگلیس یا فرانسه یا روسیه یا چین و…امروز اگر با چین و روسیه ارتباط صلح آمیز داریم به سبب فایده دو سویه و نبود خطر و توان آنهاست در سلطه گری بر ما و وفای آن هاست به پیمان روابط معقول  و دور از محاربه!

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟

نقاب غرب‌گرایی در ایران

ببینیم در هر فرصت نگرش خود باخته و نامعقول برابر غرب که همه آگاهی، تجربه و عقل را زیر پا می نهد و هراس زده خواهان تسلیم است، در چه سیمای فکری ظهورمی‌کند.

در ایران امروز اضطرار غربگرایی چهره های متفاوت بامراتب گوناگون دارد. مهمترین مشخصه آنان بی اعتمادی به خدا و وعده ها وسنتهای الهی و عهد های قرآنی و هدایت خاندان وحی است و نیز ترک عقل نوری و بصیرت قرآنی و تسلیم عقل مدرن و در اصل محاسبات  دنیایی ی مغز بی ایمان شدن !

چهره ی جاسوسان و مزدوران مستقیم شیطان بزرگ و گروه ها و افراد خود فروخته البته فرق می کند با سیمای جاهلانی که مرعوب تمدن فرعونی غرب اند و فرق می کند با نیروهای درون جامعه و انقلاب اسلامی که امروز بریده اند و از جهاد خستهدشده اند ودچار وهم دنیاگرایی، اعتماد به کفر محارب با اسلام و انقلاب اسلامی و ایران شده اند. طیف رهبران فکری، گرویدگان به دامان غرب و بوق  های بی بی سی و ایران انتر نشنال و صدای آمریکا و… و. همراهان مانده در ایران آنان  و انبوه اشتباه کار اقشار فریب خورده مردم و نیروهای انقلاب را نباید در یک سژح از سقوط ارزیابی کرد.

 ببینیم کسانی چون زید آبادی، عبدی و… و. چه می گویند. البته از سروش تا کدیور از بشیریه تا حجاریان و انواع رهبران کمونیست و لیبرال مقیم آغوش شیاطین خارجی کم و بیش همین راه را طی می کنند و ارجاع به همه، در یک مقاله مقدور نیست!

من‌ آخرین  متن‌های منتشر شده‌ از کسانی را برای گفتگو و نقد برگزیده ام که در گفتارهای ژورنالیستی و دیدارهای عمومی حضور دارند و از فعالان  اصلاح طلبی اند و گرایش ایدئولوژیک متفاوت دارند. البته کسانی دیگر که هم‌حکم رهبری فکری و هم سیاسی اینان را دارند، با گفته‌های عریان‌تر رادیکال‌تر علیه خط امام که نگاه حاضر را بی رودربایستی رمز گشایی  می کند، وجود دارد و حتی سخنانی و مصاحبه ها و نوشتارهایی از همین سه تن که اتفاقی انتخاب شدند ووجود است که روشنتر تعارض دیدگاهی شان را با هدایت زنده قرآن و سنت های الهی و راهنمایی اهل البیت علیهم السلام و نیز راه پیرو خالص‌شان، راه امام و با قانون اساسی انقلاب اسلامی به نمایش می گذارد؛ اما قصدم گزینش انتخابی سخن شان که حتی ظاهرا بی ربط به موضوع خط امام خمینی است بوده تا نشان دهم حتی در این نوع مباحث می توان تعرض نگاه را تماشا کرد.

 اینان به سبب پرده پوشی و کلی بافی و حذف اجزا و اساس سخن امام هردو، حرف خود را جای حرف امام می نشانند و یا میدانند که نظرشان غیر و حتی ضد نظر امام (ره) است اما به روی خود نمی آورند و همچنان در سست کردن پایه های نفوذ دیدگاه امام و انقلاب او در جامعه می کوشند.

نکته دیگر آن که امیدوارم در کنار هزار کار جدی نقادانه در باره عملکرد جمهوری اسلامی، مسئولان تٱثیر گذار، نهادهای حکومتی از منظر قرآن و اهل البیت (ع) و استفاده از نتایج برای اصلاح فکر و عمل انقلابی  نیز، این کار هم بشود که مجموعه نظر و عمل اپوزیسیون برانداز و اصلاح طلب و اصول گرا واکاوی شود  (از گروهای مخلف و کمونیست‌ها و منافقان و لیبرال‌ها و شرق‌گراها و غرب‌گراهای امروزی گرفته تا  نامداران عرصه مخالفخوانی  و بررسی موضع گیری های شان درمقاطع مختلف  و وضعبت کنونی شان در نسبت با استکبار و طاغوت عصرو…بازخوانی گردد).

این عمل در  نشان دادن حقانیت و مظلومیت امام خمینی و امام خامنه ای و انقلاب اسلامی و مردم مؤمن به انقلاب و… و. نقش بزرگی دارد و نشان می دهد مسیر اینان از زمان امام (ره) تا امروز یقینا به چه ارتجاع و تسلط مجددشیطان بزرگ و فلاکت و ذلتی ختم می شده و چه خیانتی علیه اسلام و چه سرنوشتی برای حذف تدریجی نظر و عمل مؤمنان در آستین داشته است.

ما مضطریم، اما چرا؟

من ناگزیرم پیش از پرداختن به جزییات متن این سه تن در باره ساختار و ابزارهای خود را بر حق جلوه دادن و پرده پوشی حق، مقدمه‌ای بیان کنم.

۱-زبان ماهوا دارای ویژگی هایی است، از جمله آن که زبان می تواند بیانگر حقیقت باشد و یا به اشتباه فهم خود را که نا حقیقت است، حقیقت وابنمایاند. از مسائل کلان دو جهان وقتی شناخت خود انسان مقیاس حق و باطل می شود و فعالیت مغز نام عقل می گیرد تا مسائل کوچک روزمره و بالمآل مسایل سیاسی چنین است.

۲-زمانی هم قصد استفاده از زبان تا ناحقیقت خود راحقیقت وانمود کنیم، کاملا آگاهانه است. یعنی زبان غیر معصوم  می تواند نا حق راحق جلوه دهد. تاریخ تفکر، تاریخ فلسفه، تاریخ سیاست و حتی تاریخ علم بشری و تاریخ زندگی افراد و… و. مشحون است از این منطق زبان پرده پوش و مطلقا نه منطق ارسطویی و نه هیچ منطقی قادر نیست از نظر ساختاری بر این مشکل فائق آید. فیلسوفانی از ویژگی هنرهمیشه بر حق بودن صحبت کرده اند. پاره ای از این شگردهای زبانی قابل افشا و در مواردی غیر قابل آشکار کردن از نظر منطقی است. مادر چهارچوب زبان نمی دانیم فرد معین دارد اشتباه می کند و یا اراده درونی  قصد سخن ناراست دارد و یا در ردون در باره راستی سخن خود مردد است و…

خود فیلسوف هم گاه از مبانی خود در حق جلوه دادن ناحق دفاع می کند وگاه این روش را  بمثابه «هنری» سفسطه آمیز فاش می سازد! بنا بر این  اغوای این «هنر» زبان و کاربرد ماکیاوللیستی نیروی نطق که در مجادلات برای پیروزی به هر قیمت به کار می رود قابل افشا و گاه غیر قابل افشا ست. چرا که زبان ظرفیت آن دارد که از توان های مختلفی سود جوید و ردی در تحریف گری اش بجا ننهد و یا برعکس نادرستی ساختار  وانمایی و وانمودگی و بازنمایی کلامی  به سنجش آید و خطایش فاش گردد. نکته جالب آن است که امر معکوس هم رخ می دهد و انسانی که حق با اوست به سبب ناتوانی در بکاذگیری زبان آن چه می گوید قدرت اثبات حقانیتش را ندارد و قدرت اقناع در آن ضعیف است.

به هر رو آن چه در جهان واقعی، ناممکن استذدر زبان ممکن وانمود تواند شد. آنچه رخ نداده رخداد می شود پیدایش هستی در زبان با چرخش زبانی به غیر آفریدگار و پروردگار حقیقی نسبت داده می شود، حتی «علم» در خدمت بزرگترین دروغ در می آید و مخلوق بی جان را موجودی خود بنیان و یا بنیان هستی معرفی می کند و با شعبده زبان  حق را باطل و باطل راحق معرفی می نماید فیلسوفان بزرگ کتابها در باره کلیات و موضوع وجود و قوانین حیات و جامعه و تاربخ و عقل وفلسفه حق و… و. نوشته اند با بنایی کانتی ویا پیچیده ترین کلام هگلی و یا براهین  «علمی» کانتی و مارکسی و استدلالات اکزیستانسیالیستی و نگرش هایدگری یا ساختار منطق ابطال پذیر پوپری  که چندی نگذشته خود و یا دیگران  بر ناحقیقت آن اذعان کرده اند. همین زبان در روانشناسی و بیان  فرمول های متقن  اقتصادی  و جامعه شناختی و علم سیاست چنین نقشی ایفا کرده وحتی در بیان فیزیک و مکانیک! و چندی نگذشته که ناحقیقت آن حقیقت ساخته شده در زبان فرو پاشیده شده است. وتازه این مربوط به قلمرو فلسفه و نگرشهای علمی است که قصد پرده پوشی و اراده وارو نمایی بنا به منافعی در آن وجود نداشته است، چه رسد زمانی که بنا به منافع قدرت و دفاع از حقانیت خود، زبان در خدمت پرده پوشی آگاهانه قرار گیرد.

۳- از منظرالهی راه حل تنها یکی است ایمان و وحدت وجودی با حق، خاصیت آینگی عقل نوری و حاصل از تقوی و تزکیه روح و تمسک به تنها زبان مطلقا دارای عصمت و تبعیت از آن  یعنی زبان وحی،   قرآن و اهل البیت (ع) که مستلزم همان پاکیزگی وجود و ایمان و تقوا و اراده با حق زیستن و خلوص است. چیزی که فراتر از فعالیت مغز و لفظ، عقل نوری را از ظلمات نفس می رهاند و بنا به مراتب عبودیت به آن دیده وری و روشن بینی حق  اعطاء می کند. و اختلاف حاصل از دست اندازی و تحریف آگاه و نابخود آگاه نفس را از میان بر می دارد. اگر چنین تزکیه و پیوندی با حق نباشد بزرگترین فیلسوف دهر و فقیه هوشمند هم باشی خواسته و ناخواسته یک تحریف گر حقیقت از آب در می آیی!

۴- درهرمجادله با حق از هر و همه چیز برای غلبه نفس ومیل خود سود می جویی. از کلیات درست برای پیروزی نتایج غلط دل‌خواه، از قیاس و تمثیل و توجیه، از تطبیق نمونه نا بجا با نمونه معروف مطلوب، از هم با کردن نمونه فاسد با نمونه صالح و نادرست با درست در زبان و لفظ، از تشبیه و استعاره و شعر، از وجود اشخاص نامدار و مقبول به صورت بی وجه با صورت مسئله، و اثبات آن چه خود بدان باور داریم، از قدرت جدل کلامی و عقب نشینی نکردن از موضع خود حتی وقتی که غلط بودنش عیان می شود و پرده پوشی تجربه، از تفسیر واروی تجربه و شکست  و تنگنا را دال بر عدم‌ حقانیت  رقیب معرفی کردن،   استفاده از سفسطه های نو مثل همان سوفسطاییان باستانی و حتی ستایش سفسطه و عقب نشینی نکردن از موضع خود بی توجه به راستی و نا راستی آن، شکاف انداختن بین اصول درست و رخدادهای جزیی و مشخص در واقعیت، ندیده گرفتن مدام قوانین اصولی الله و سرپوش نهادن بر آن و دنبال کردن نفس و میل و منافع دنیوی خود، سرپوش نهادن بر محل واقعی نزاع، ارائه تعریف نادرست از مفاهیم کلی برای استفاده به سود محق جلوه دادن خود و مصداق های غلط ارائه دادن، استفاده از فنون خطابی و کاربرد رهزن های عاطفی صرفا به قصد اقناع مخاطب درباره موضع غلط  و صحت نظرخود، بی اهمیت کردن راه پژوهش برای درک حقیقت و اتکا به اسناد حقیقی برای شناخت امر واقع، از شناخت ولی خدا (ص) وحقانیت رسول او گرفته تا شناخت شیاطین و… و. ، استفاده از مهارت های ادبی و کلامی، فصاحت و سلاست و …برای توفیق در مجادله بی توجه به حقانیت و عدم حقانیت، و نیزآنچه ماکیاوللی و فیلسوفانی  چون نیچه و شوپنهاور و… و. پیشنهاد کرده و کسانی که صرفا در صدد پیروزی در مجادله و برحق جلوه کردن هستند امروزه به وفور از آن بهره می گیرند.

۵- کسترش دادن گستره مصداق، استفاده کردن از مشترکات لفظی، تعمیم دادن گزاره های رقیب، توسل قضایای قبلی که صادق نیست برای اثبات صدق قضیه دلخواه، و مقدمات کاذب، و مسلم فرض کردن  چیزی که باید به اثبات برسد. مسائل انحرافی مطرح کردن، موارد خاص نا کارامدی رقیب یا کارامدی خود را تعمیم دادن برای نفی کلیت درست او، از ارای امام برای مسیری خلاف او استفاده کردن، موضوع را تعمیم دادن و علیه غلط خود ساخته وموهوم داد یخن سر دادن، نتیجه گیری دلخواه از وانموده ها و تفاسیر غلط خود در باره رخدادها، کاربرد قیاس های نادرست، هم و غم خود را صرف ساهتن مثال نقص برای نفی حقیقت کلی بکار بردن، اوضاع را به سود خود تفسیر و عوض و وارو جلوه دادن، مردم نا آگاه را متقاعد کردن و نه متهم مظلوم را که در مظان اتهان ناحق قرار گرفته و توانایی دفاع از حقیقت را دارد اما حرف اورا نشنوده گرفتن و از دلایل او گریختن و پاسخ نگفتن، دلایل روش و عمل برحق انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی در ایستادگی برابر خصم  را و در ممانعت از بردگی و نفوذ دشمن را در مقولات نفرت انگیز چون استبدادو اقتدار گرایی و… و. طبقه بندی کردن، با نکاتی دلفریب  که در حرف صادق است و نه در عمل، مردم را اغوا کردن و با دلیلی کم اهمیت و رخدادی قابل تصحیح کل حقانیت و دلایل محکم ایستادگی انقلاب برابر دشمن را نادرست جلوه دادن و …

۶– هریک از این ترفندهای ضد قرآنی در کنش فکری  و جدل اپوزیسیون برانداز و اصلاح طلبان و متحجران به وفور یافت می شود و نشان دادن ان در کارنامه شان هم ضروری و هم روشنگر است که البته کتاب پژوهشی قطوری می طلبد و جایش اینجا نیست. اما این روشهای نهان کار وسیعا در نظر و عمل نامدارن و رؤسای اپوزیسون و اصلاح طلبانیافت شدنی است در اسناد سخن همان کسانی که ایده مانور اشرافیت را به جای خطبه های دفاع از عدالتخواهی پس از رحلت امام راحل در خطبه های نماز جمعه جار زدند، همان کسان که گسترش قشر ممتاز مدیران و تکنوکرات های رانتخوار را در دوران سازندگی و توسعه تبعیض را عادی سازی و رایج کردند، همان کسان که در مقدمه برنامه چهارم پذیرش منطقی، قلبی وروانی فرعونیت عصر و رهبری طاغوت را در ارکستر جهانی سرمایه سالاری  با اراده آزاد یک حکومت مدعی اسلام، و تسلیم  میراث بزرگ استقلال و آزادی را به شیطان، عقلایی و ضروری عنوان کردند، همان کسان که تحت نام اصلاح طلبی، به جای مبارزه با مادر و کانون فساد بزرگ و بردگی کفر و غارتگر اموال مردم و ازبین بردن موانع تولید مستقل، پروژه ضدیت با راه اصلی امام و حفظ استقلال و عدم اعتماد به کفر محارب و به کرگ  درنده و دشمن دین و چشم نداشتن به غرب در اداره مملکت اسلامی را زیر پا نهادند و در عوض برای استدراج نفی میراث و وصیت  امام و حاکم کردن سکولاریسم  غربگرا از درون حکومت و مجلس نقشه کشیدند و با نهان روشی و پنهان کردن تفکر خود وجدایی شان از راه امام قدم به قدم کوشیدند مردم را ازمعارف اسلام و امام دور وخط ریشه دار خود را اجرا کنند که باید تبار شناسی شود. همان کسانی که روش ضد انقلابی و غرب‌گرا و اشرافی شان منشٱ فساد بزذگ درون حکومت شد ولی از فساد برای فریب و اقناع مردم به پذیرش سرپرستی شیطان مفسده جو و ام الفساد یود جسته اند.

ما مضطریم، اما چرا؟

آیا این رفتاری ماکیاوللیستی نیست ما خود را  به عنوان میراث دار راه امام معرفی و از اعتماد مردم سوء استفاده کنیم ولی راه غرب و نه حتی  فقهای بزرگ و ارجمند ولی با مبانی متفاوت از امام انقلاب را  به جامعه تزریق کنیم که تازه حتی اگر به اسم امام راهی را که در عراق یا لبنان درست است یا نظر یا  فتوای فقیه دیگریست به خورد مردم بدهیم حرام است چه رسد به آن که  به راه پدران خود باز گردیم. تازه آقایان بزرگوار  ضرات آیات عظام چون بروجردی، خویی، گلپایگانی و وحید…شرافتمندانه از دیدگاه خود سخن گفتند و معاصران امام از تمایزات سوء استفاده نکردند اما کسانی که در تقوایشان خلل ها بوده، بنام کارگزار امام وارد دستگاه انقلاب اسلامی شدند و به مبانی آن وفانکرده و امیال خود را پی گرفتند که لیبرال دموکراسی غرب و مدرنیت ضد راه امام و سیاست زدایی از دین و دین زدایی ازسیاست و بی توجهی یه قرآن و سنن الهی مهمترین آنهاست.

انبوه متکاهای غربی در حکمرانی و اقتصاد و اداره فرهنگ زیر مجموعه این تحریف است و فضاحت بیشرمانه تبریک به اهل فحشا برای جایزه بازیگری جشنواره کن،   در  اثری دشمن اهل البیت(ع) و خصم اسلام و انقلاب اسلامی کمترین نشان فساد این اصلاح طلبی و نتایج  غربگرایی و بردگی انان است وگرنه کارنامه دلبستگی و اعتماد به شیطان در همه برنامه های مدیریت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی و روش فکری برگرفته از منابع تفکر غربی، به وفور در کارنامه شان مندرج است و همسو یی با پروژه های امریکا و اسراییل بویژه از اخر دهه هفتاد و هشتاد تا امروز که در ماجرای کوی دانشگاه  پروژه بدنام کردن و شالوده شکنی عیان به‌وسیله اصلاح‌طلبی غرب‌گرای درون حکومت رقم خورد و در ماجرای سعید امامی و سید امامی فاش گشت و در ۸۸به اوج رسید و تا امروز ادامه دارد و هم خشونتگران اپوزیسیون و هم خشونت نفوذی‌های شیطان پرست داخل حکومت هم‌دست در این پروژه هستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ما مضطریم، اما چرا؟

ما مضطریم، اما چرا؟ بیشتر بخوانید »

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»



اصلاح‌طلبان که به گفته بسیاری کارشناسان به دلیل ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم پایگاه اجتماعی خود را کاملا از دست داده‌اند، این روزها برای عدم حضور در انتخابات بهانه‌تراشی می‌کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،‌ روزهایی که دولت از تسویه حساب استقراض ۵۴هزار میلیاردی دولت روحانی از بانک مرکزی به عنوان یکی از عوامل شتاب‌دهنده نرخ تورم خبر می‌دهد، اصلاح طلبان که به گفته بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی پایگاه اجتماعی خود را کاملا از دست داده‌اند دوباره بلندگو به دست شده‌اند که نظارت استصوابی کشور را به بن‌بست کشیده است. همه تلاش این جریان این است که بگویند چون ما تایید صلاحیت نشدیم، مردم پای صندوق‌های رای نیامدند.

** ورود مشروط!

این جریان‌سازی از سالنامه نوروزی روزنامه شرق کلید خورد. آنجا که سعید حجاریان گفت: «…ما مشارکت بی‌قید و شرط نداریم و همین‌جا بگویم که سال ۱۴۰۲ هم مشارکت حتما مشروط خواهد بود؛ مشروط به اینکه شورای نگهبان چه‌قدر با ما راه بیاید و تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمی‌کنیم. من یک چیزی هم بگویم؛ شخصا باور دارم تحریم انتخابات هم مشکلی ندارد. این نظر من است، می‌تواند مخالفانی داشته باشد اما تحریم غیرقانونی نیست…»

ورای اینکه صحبت از تحریم انتخابات نیز خود می‌تواند یک کنش انتخاباتی زودهنگام باشد، طنز پنهان تلخی در این اظهارات حجاریان وجود دارد و آن اینکه آیا اساسا عدم حضور حجاریان و حلقه اطرافیانش موجب کاهش مشارکت شد یا همین سیاست‌های اشتباهی که دولت محبوب اصلاح‌طلبان در ۸سال حاکمیتش بر کشور اعمال کرد؟

او در بخش دیگری از اظهارات خود نیت و راهبرد خود و بخشی از جریان اصلاحات را اینگونه افشا می‌کند که: «من باور دارم که هنوز آن شعار قدیمی « فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» کارایی دارد. فشار از پایین یعنی همین فشار افکار عمومی که واقعا تأثیرگذار بوده است…»

اصلاح‌طلبان به زعم خود درصدد این هستند که با ایجاد یک اجماع در افکار عمومی، نظر شورای نگهبان را درخصوص گزینه‌های اصلاح‌طلب خود در انتخابات آتی بنا به مصلحت تغییر دهند و یا دست کم، تقصیر هرگونه ناکامی را بر دوش شورای نگهبان بیاندازند. حال اینکه در دوره قبل انتخابات مجلس نیز انبوهی از اصلاح‌طلبان در قالب حداقل دو لیست انتخاباتی به صحنه آمدند و اشخاصی چون مجید انصاری هم بین آنان بودند ولی نتوانستند رای مردم را بگیرند.

حجاریان بعد از ۸سال،‌ به یکباره زبان باز می‌کند و به دولت فعلی که کمتر از ۸ماه از شروع به کارش می‌گذرد می‌تازد و می‌گوید: « حتی من می‌گویم اگر خود رئیس‌جمهور هم ضعیف عمل کرد، نباید با او تعارف کرد. وقت زیادی برای اصلاح امور وجود ندارد و نباید معطل کرد… نباید فرصت اصلاح را از دست داد. کشور نیاز به مدیران و مدیریت قوی دارد. باید جلوی فامیل‌بازی‌ها گرفته شود. این وضعیت تورم، ارزش پول ملی، بیکاری و… قابل پذیرش نیست و البته کابینه کنونی هم توان حل این مشکلات را ندارد.»

این اظهارات در حالی است که به اذعان کارشناسان اقتصادی با اعمال سیاست‌های درست اقتصادی در چند ماه گذشته، دولت برای تامین بودجه کشور نه تنها از بانک مرکزی استقراض نکرده، بلکه انبوه استقراض دولت قبل را هم تسویه کرده است. همچنین شتاب تورم در سایه همین سیاست‌ها کاهش یافته و نظارت سفت و محکم‌تری نسبت به بازارهایی چون مسکن و خودرو اعمال شده است. همچنین زیر سایه برچیده شدن کرونا، دیگر نه اصنافی تعطیل می‌شوند و نه چرخ صنعت گردشگری از کار می‌افتد. همین نوروز امسال بود که میلیون‌ها سفر داخلی رخ داد که ماحصل مدیریت کرونا در دولت فعلی بوده است.

** نظارت استصوایی و شعار سال

این ورود زودهنگام به عرصه انتخابات اما منحصر به حجاریان نیست. اکبر اعلمی نماینده مجلس ششم و هفتم نیز در کانال شخصی خود می‌نویسد: «مادامی‌که در جمهوری اسلامی، مسیر ورود به ارکان قدرت، بصورت مستقیم و غیرمستقیم، از فیلتر بسیار تنگ نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده و اکثر تصمیمات اساسی و راهبردی و روابط و مناسبات حاکم برکشور تابع اراده و منویات قدرت مطلقه‌ای است که به هیچ‌کس پاسخگو نیست و لاجرم شرط دسترسی به صندلی‌های قدرت و مدیریت در سطوح مختلف، به جای شایسته‌سالاری در گرو اعلام ارادت، تبعیت، سرسپردگی، اطاعت‌پذیری، ظاهرسازی، چاپلوسی، تملق و خودشیرینی است و در این بین ضابطه و شایسته‌سالاری جای خود را به رابطه‌ و چاکرسالاری داده است و افاضل خانه‌نشین و فرومایگان بر آنها مدیریت می‌کنند و اصول، پنهان و سایه‌ِ فروع بر همه امور گسترده شده، نامگذاری سال ۱۴۰۱ با عنوان «سال تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» نیز همان سرنوشت نامگذاری‌های سالهای ۱۴۰۰ – ۱۳۷۸ را خواهد یافت».

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»

اعلمی می‌خواهد بگوید اصلاح‌طلبان افاضل و شایستگان جامعه هستند و چون به دلیل رد صلاحیت‌ها نمی‌توانند در مصدر امور بنشینند، کشور پیشرفت نمی‌کند و شعارهای اقتصادی تحقق نمی یابد؛ ولی به این سوال‌ها پاسخ نمی‌دهد که دولت ۸ساله روحانی که همه اصلاح‌طلبان حامی آن بودند و همچنین فراکسیون امید مجلس که بخش عمده‌ای از مجلس سابق را شامل می‌شد،‌ دقیقا چه کردند؟ همچنین اعلمی نمی‌گوید که مجلس ششم که یکدست اصلاح‌طلب بود، جز حاشیه‌هایی چون تحصن چه حاصلی برای کشور داشت.

آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت(مشارکت سابق) هم در این سلسله اظهارات می‌نویسد: «هر چند از زمانی که نظارت استصوابی در قانون انتخابات ایران جا نمایی شد، همواره شاهد رد صلاحیت های سیاسی انتخاب شوندگان بودیم، اما با توجه به ضرورت تحقق مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، حداقلی از رقابت معنا دار وجود داشت، اما بعد از انتخابات ۹۸ که به نظرم گام اول بی اعتنایی به مشارکت حداکثری مردم برداشته شد و تقریبا تکلیف دو سوم کرسی های مجلس از پیش تعیین شده بود، اما با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری مخالفان مشارکت حداکثری مردم، این بار بسیار آشکاراتر انتخابات را  از معنا و مفهوم تهی کردند و اساسا هیچ رقابتی بین کاندیداها شکل نگرفت، در واقع هدف شکل گیری حاکمیت یکدست هر وسیله‌ای را حتی به قیمت افت مشارکت بی‌سابقه مردم توجیه کرد».

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»

منصوری در این نوشتار خود سعی دارد ضمن القای مفهوم گزینش مصلحتی در دوره‌های گذشته توسط شورای نگهبان، این گزاره را به خورد جامعه بدهد که دیگر مشارکت برای شورای نگهبان مهم نیست. این را نز شاید بتوان از موارد سعه صدر نظام تلقی کرد که منصوری در این اظهارات خود رسما و بدون پرده می‌گوید نظام دوسوم کرسی‌های مجلس را چینش کرده بود و هیچ شخص یا گروهی مستندی برای این مدعا از او درخواست نکنند. با این حال پای استدلال منصوری و هم‌مسلکان سیاسی اش آنجا لنگ می زند که در ۸سال گذشته و در دوران ریاست جمهوری خاتمی کشور بصورت یکدست در اختیار اصلاح‌طلبان بود و از کابینه گرفته تا فرمانداران و استانداران اصلاح طلب بودند. و سوال اینکه در این ۱۶سال با کشور چه کردند؟

** ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم  دلیل کاهش مشارکت 

حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در این‌باره با اشاره به چرایی حملات اخیر اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان می‌گوید: با توجه به عملکرد کوتاه‌مدت دولت سیزدهم اثبات شد که تمام بهانه‌هایی که اصلاح‌طلبان برای عدم حل مشکلات اقتصادی کشور می‌آوردند و آن مشکلات را به برجام و پذیرش FATF وصل می‌کردند، باطل بوده و با هدف تخریب افکار عمومی جامعه بود تا بتوانند اهداف آمریکا را در کشور پیاده کنند.

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»

ترقی تاکید می‌کند که وجود این بهانه که اصلاح‌طلبان مطرح می‌کنند که ما با شرط و شروط در انتخابات شرکت می‌کنیم، چیز جدیدی نیست و اصلاح‌طلبان آن‌را بارها به اشکال مختلف مطرح کرده‌اند و هربار که دیده‌اند مردم به سمت جریان فکری دیگری گرایش دارند، یا انتخابات را زیر سوال برده‌اند، یا انگ تقلب به نظام زده‌اند و یا شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده‌اند.

این فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که مواضع اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که آنها امیدی به بازگشت به حاکمیت از طریق صندوق رای و انتخابات ندارند و چون اصلاحات را پای صندوق مرده تصور می‌کنند، به دنبال این موضع‌گیری ها و تحریم انتخابات آینده و مشروط کردن حضورشان در صحنه هستند تا بتوانند آبروی از دست رفته خودشان را قدری ترمیم ببخشند. در حالی‌که امروز باید پاسخگوی خیانت‌ها و خسارت‌هایی که به کشور وارد کرده‌اند باشند.

این فعال سیاسی اصولگرا همچنین بیان می‌کند که «مردم در نظرسنجی‌ها عمده دلیل عدم مشارکت خود در انتخابات را بی توجهی دولت به خواسته‌های خود عنوان کردند و وقتی میزان مقبولیت دولت به زیر ۸درصد رسید، طبیعی هست که مردم مشارکتی نکنند و وقتی شاهد افزایش ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی نرخ تورم باشند و مشکلات اقتصادی همچنان متراکم باقی بماند و هیچ‌کدام از گرفتاری‌هایشان حل نشود، طبیعی هست که مشارکت کاهش یابد.

ترقی در یک کلام دلیل کاهش مشارکت را ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم عنوان می‌کند.

مغلطه و سفسطه که عمدتا در بستر رسانه،‌ به جامعه پمپاژ می‌شود، برگترین مولفه قدرت کنونی اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبان علاوه بر رسانه‌های داخلی، هم راستایی رسانه‌های ضد انقلاب را نیز همواره با خود دارند و بدیهی است که امروز بی‌بی‌سی، ایران اینترنشنال، من‌وتو و رسانه‌هایی از این دست هم‌صدا با امثال حجاریان از اکنن بر طبل تحریم انتخابات و بن بست در کشور بکوبند. اصلاح طلبان امروز با دست خالی از عملکرد و کارنامه،‌ به رسانه‌هایشان در داخل و خارج دل بسته‌اند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم»

ورود زودهنگام اصلاح‌طلبان به انتخابات؛ با شعار «تحریم» بیشتر بخوانید »

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!


اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست.

سرویس سیاست مشرقآفتاب گرم تابستان بر سر تهران افتاده است؛ گروهک منافقین از یک ماه قبل سلسله عملیات‌های تروریستی را در خیابان‌های تهران آغاز کرده و هرروز علاوه بر بسیاری از نیروی‌های راستین انقلاب اسلامی، مردم عادی توسط عوامل این غده سرطانی بدخیم به خاک و خون می‌افتند. دشمن نیز چشمش به خرمشهر و آبادان است و فشار خارجی راه را برای تسویه گروهک‌های ضدانقلاب سخت کرده است. در چنین شرایطی در خانه‌ای قدیمی در بلوار کشاورز یک جلسه سری میان دودسته از تروریست‌ها برگزار می‌شود.

یک‌سوی میز حبیب‌الله آشوری نشسته و درحالی‌که چند صد صفحه کاغذ سیاه شده را پیش روی خود گذاشته رو به حسن جنگی مسئول اول گروهک تروریستی آرمان می‌گوید: جمهوری اسلامی باید برود، اما باید بدانیم بعدازآن چه خواهد شد! او سپس ادامه می‌دهد؛ وضعیت خیابان‌ها امروز به سود ماست، یک ضربه یا نهایتاً دو ضربه کافی است تا حکومت را تغییر بدهیم و خلق را آزاد کنیم؛ اشاره او به «ضربه» انجام عملیات خرابکارانه و تروریستی در خیابان است. در میانه بحث‌ها رسول آقایی از اعضای ارشد تروریست‌ها به بحث پیوسته و می‌گوید؛ جناب آشوری ما آماده ائتلاف هستیم؛ اسلحه از ما، تئوری آن از شما. آشوری که تا به اینجا تنها نقشه‌های عملیاتی ازجمله آلوده کردن آب شهر تهران و نیز انفجار ایستگاه راه‌آهن را روی میز نگاه کرده؛  با کمی مکث می‌گوید: همه آن چیزهایی که برای براندازی لازم است را من قبول دارم؛ اما اجازه بدهید تا یک شرط هم بگذاریم.

مسئولین آرمان که انتظار شرط و شروط از جانب «تئوریسین ترور» را نداشته جاخورده و می‌گویند؛ شما چه چیزی را شرط می‌گذارید! آشوری عینک خود را بر چشم زده و می‌گوید: اول به من بگوئید شما حکومت شوروی را امپریالیستی می‌دانید یا سوسیال امپریالیستی! مسئولین رده‌بالای آرمان در جلسه عصبانی شده و بحث‌های شدید تئوریک میان آن‌ها آغاز می‌شود. روایت است که سه روز تمام جلسات بحث در خانه تیمی ادامه پیداکرده و درنهایت دو طرف به توافق نمی‌رسند. البته این جدایی به معنای تغییر جهت در کار تروریستی از جانب این دو گروه نیست، مدتی بعد آشوری با تمسک به اندیشه‌های سلفی گری در فرقان دست به اقدامات انتحاری زده و بخش اساسی گروهک آرمان نیز به منافقین پیوسته و بعدها به درک واصل می‌شوند. [۱]

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

تصویری از حبیب الله آشوری

 آیت‌الله مصباح یزدی در نقد ویژگی‌های شخصی آشوری می‌گویند: کتاب توحید حبیب‌الله آشوری را دقیقاً مطالعه کردم و دیدم سراپا زهر است! کتابی بود با ادبیات فریبنده برای جوانان، ولی روحش تفسیر سمبلیک قرآن! در عصرهای جمعه، یک جلسه در مدرسه حقانی داشتیم. در آن جلسه فریاد زدم که: ما در حوزه باشیم و به نام روحانیت و به نام اسلام، چنین مطالبی پخش شود؟… این برخورد موجب شد که عده‌ای نسبت به موضوع حساس شوند. [۲]

ماجرای تاریخی اختلاف میان تروریست‌ها بر سر براندازی در آن روز درس‌های مهمی در خود دارد، این جریان‌های اغلب التقاطی، چنان در اهداف خود غرق‌شده و دشمنی با انقلاب اسلامی آن‌ها را کور کرده که جریان مردم را گم و به‌سوی بیراهه رفتند. در طول دوران معاصر این دست حوادث بارها تکرار شده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

مانیفست ترور در اسناد باقی مانده از گروهک «پیشگام مستضعفین» معروف به آرمان

چهل سال پس از پاک‌سازی تروریست ها و براندازان، نسل مدرن آن ها پس از چند کنش و واکنش سیاسی به صحنه آمده اند. سعید حجاریان تئوریسین اصلاح‌طلبان رادیکال در آخرین تز سیاسی بحث «براندازی حقوقی» را ارائه داده و در وب‌سایت مشق نو می‌نویسد:

در قدیم ساختار قضاوت بسیار بسته بود. به این صورت که قاضی در دکه‌القضا می‌نشست، شاکی و متشاکی مراجعه می‌کردند و او، همان‌جا حکم صادر می‌کرد و همه‌چیز به انصاف و روحیات شخصی وابسته بود. اما، امروزه این سازوکار بسط پیداکرده است و فارغ از نتایج و کیفیت، نقشی برای دادستان، بازپرس، وکیل، شعب تخصصی و نهادها و مراجع تخصصی مانند پزشک قانونی، سجل کیفری، دادگاه‌های تجدیدنظر، دیوان عالی و… تعریف و آیین دادرسی نوشته‌شده است. البته، در مواقعی هم با اختلالات مهمی مواجه بوده‌ایم. فی‌المثل زمانی آیت‌الله یزدی، در قامت رئیس دستگاه قضا با این استدلال که زمان پیغمبر دادستان و دادستانی مطرح نبوده است، دادسرا و مراحل تحقیق مقدماتی را حذف و همه فرآیندها را زیر نظر یک فرد تجمیع کرد، هرچند در ادوار بعدی دست‌کم در ظاهر این دست‌کاری دستخوش دگرگونی شد.

حجاریان در ادامه بحث خود با تمسک به اندیشه‌های امیل دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی می‌گوید:

در سنوات اخیر در حال تجربه روندی معکوس هستیم و تجربه کوتاه دولت سیزدهم درزمینهٔ انتصابات نیز مؤید این چرخش است. یعنی، بهمان سرعتی که پس از قبضه قدرت از سوی طالبان همه اختیارات در اختیار طلبه‌های علوم دینی قرار گرفت، آشکارا شاهد هستیم با شدت کمتر، بوروکراسی ایران در حال ادغام در دو نهاد روحانیت و نظامیان است. [۳]

سعیدحجاریان که پیش‌ازاین بر اساس نظریات جان رالز آمریکایی، لیبرال دموکراسی ناب را تنها راه نجات ایران می‌دانست و با شعار فشار از پایین شورشی‌ها و چانه‌زنی نخبگان از بالا می‌خواست براندازی کند؛ در ادامه تلاطم حاد روحی و فکری این بار به این نتیجه رسیده است که برای رفورم اساسی (اصلاحات ساختاری) باید قوانین حقوقی را تغییر و برخی احکام اسلامی تضعیف شود؛ تا بتوان بر پایه‌های حفظ انقلاب اسلامی سوار شده و براندازی کرد. حجاریان در این مقاله با عنوان «بازگشت به نقطه صفر» به شکل شگفت‌انگیزی از ایده خودکشی آنومیک دورکیم در «بی‌هنجاری» و «نا به سامانی» استقبال کرده است.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

اما مقاله حجاریان مخاطب خاص دارد؛ او پیش‌ازاین در مقاله‌ای دیگر با عنوان «اصلاحات ساختاری یعنی چه؟» رو به مصطفی تاج‌زاده گفته است که موافق تز براندازی او نیست. حجاریان به اصلاح‌طلب شورشی هشدار داده که واقع‌بین باشد؛ اصلاحات ساختاری از درون امکان ندارد و فقط باید با کمک نیروی بیرونی انجام شود. [۴] اشاره حجاریان از نیروی بیرونی استفاده از ظرفیت‌های دولت‌های خارجی و براندازی به شبیه  لیبی و عراق است.

پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح‌طلبان رادیکال به‌صورت عریان درباره براندازی با یکدیگر گفتگو می‌کنند. این‌چنین دریدگی در بیان نظرات حتی در دوران دوم خرداد و در میان روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز بی‌بدیل است. برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که لکه پنهانی جریانی که در سال ۱۳۸۰ و هم‌زمان با تجاوز آمریکا به منطقه پدید آمده و با عنوان «بهار بغداد» از آن استقبال شد، حالا پررنگ شده است.

پس از توصیه‌های حجاریان به تاج‌زاده در تعیین پارادایم‌های حقوقی در براندازی، عنصر تندخو و رادیکال اصلاحات پاسخ او را داده است، عنصر افراطی آمریکایی‌ها در تهران به تئوریسین محفل خاتمی پیام داده اکه اصلاحات حقوقی دیگر جواب نداده و باید در برابر نظام تمام‌قد ایستاد! او در ادامه خاطر نشان‌کرده که این بازی برای او تمام نشده است. این دست اغتشاشات ذهنی میان هواداران هسته سخت اصلاحات یادآور تقریرهای لغوی میان گروه‌های چریکی تروریست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ البته مسیر هر دو گروه انحرافی یکسان است و درنهایت به عصیان خیابانی و سیلی خوردن از جانب مردم ختم می‌شود.

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

بخشی از نامه تاجزاده به حجاریان درباره زمان و موقعیت براندازی

اصلاح‌طلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شده‌اند. آن‌ها در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آن‌هاست. دوره‌ای که این جریان را از برج بلند خروج از حاکمیت در قدرت‌طلبی حداکثری، در حکم دندانه‌های کلید روحانی تقلیل داد و تحقیر کرد. آن ازخودبیگانگی بار دیگر آن‌ها را تکان داده تا دندان‌تیز کرده و خشن‌تر شوند.

البته بالا بردن دوز خشونت برای این گروه حکم خوردن شراب مسموم را دارد؛ اگرچه آن‌ها را دچار توهم و خودبزرگ‌بینی می‌کند، اما در آن روی سکه باعث مرگ خودخواسته و ناگواری نیز می‌شود. گروه فاشیستی که در ابتدای انقلاب اسلامی با ترویج چهره‌ای تند و افراطی از بینش‌های عمیق و ناب اسلام محمدی سعی در تولید بدبینی و زدودن اعتماد میان مردم و نظام داشت، حالا خود را آرایش‌کرده و همان خشونت سیستماتیک را نظریه‌سازی می‌کند.

برخی معتقدند گرفتن ژست رادیکال از سوی اصلاح‌طلبان در اواخر دولت روحانی و خاتمی قابل‌فهم است؛ به‌هرروی این جریان تمایل دارد در بافت قدرت باقی بماند، لذا با تند کردن فضا می‌تواند رگ حساس قشر خاکستری را تحریک کند. اما در دورانی که اصلاح‌طلبان نیاز به بازسازی درونی و تولید گفتنمان قانونی برای بازگشت به قدرت دارند، شاخ‌وشانه کشیدن آن‌ها در سنگربندی در برابر حاکمیت معنای دیگری دارد. آنها به‌صراحت اعلام کرده‌اند منتظر رسیدن به ایستگاه «انتخابات» نخواهند شد. این گروه سرشکسته می‌داند که با برگزاری صدباره انتخابات بازهم به کف رأی نرسیده و فاجعه‌ای در حد انتخابات شورای دوم یا ریاست جمهوری سیزدهم برای آن‌ها تکرار می‌شود. آن‌ها عرض بازی را کم کرده و به عمق زده‌اند، قاعدتاً حجاریان برای تئوری‌نویسی این رویداد برحق‌تر از آشوری نیست!


[۱] برگرفته از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی در ایران نوشته رسول جعفریان

[۲] https://www.javanonline.ir/fa/news/۱۰۳۸۶۲۳

[۳] https://mashghenow.com/?p=۵۱۱۷

[۴] http://www.ensafnews.com/۳۱۰۲۱۲


اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات!

منبع

اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپ‌های ستادی/ نامه‌نگاری میان رادیکال‌های جبهه اصلاحات! بیشتر بخوانید »

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می شوم

روزنامه شرق در گزارشی نوشت:«خود را نه اصلاح‌طلب می‌داند و نه اصولگرا، اما هر دو جناح می‌دانند اگر برای انتخابات ریاست‌جمهوری پا پیش بگذارد، سبد رأی خوبی خواهد داشت. مردم، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه 62ساله کابینه حسن روحانی را با برجام و پایان‌دادن به تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل می‌شناسند. او از افرادی است که در هشت سال اخیر سوژه اول رسانه‌های داخلی و حتی خارجی بوده و اصلاح‌طلبان بدشان نمی‌آید که ظریف را به‌عنوان گزینه اصلی خود وارد انتخابات کنند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه به نقل از ظریف نوشت:«هشت سال است بهترین دستاوردهای دیپلماسی را تخطئه‌ کرده‌اند؛ هشت سال است به دلیل سکوت ما یک‌تنه به قاضی رفته‌اند و هشت سال است برای کوبیدن دستگاه دیپلماسی، عزت و اعتماد مردم را نشانه گرفته‌اند؛ اما به لطف خدا هنوز از نعمت محبت مردم دلاورمان برخورداریم. یادآوری کردم که علت تصمیم بنده برای نامزدنشدن نگرانی از سبد رأی نیست که برای بهبود آن از سیاست خارجی یا انسجام ملی هزینه کنم. نگرانی من از رأی‌آوردن است نه رأی‌نیاوردن. بر عزم خود برای نامزدنشدن استوارم؛ ولی تداوم فشارها، آزارها، افتراها و تهدیدها در اقبال عمومی و در این عزم تأثیر معکوس دارد. سیاست خارجی نباید موضوع دعوای جناحی و انتخاباتی باشد».

برخلاف فضاسازی رسانه های اصلاح طلب، محمدجواد ظریف کارنامه بسیار ضعیفی از خود در وزارت خارجه ثبت کرده است. خسارت محض برجام، دیپلماسی ضعیف منطقه ای، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، لگدمال شدن عزت پاسپورت ایرانی با اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی و…تنها بخش کوچکی از کارنامه ضعیف آقای ظریف در وزارت خارجه است.

در 8 سال اخیر شخص وزیر خارجه و وزارت امور خارجه بارها منتقدان را آماج توهین قرار داده و به هیچ عنوان به نظرات دقیق و فنی کارشناسان و صاحبنظران در حوزه سیاست خارجی توجه نکردند.

ظریف تاکید کرده که اگر آزارها و افتراها ادامه یابد، در انتخابات ریاست جمهوری کاندید می شود. وی گلایه کرده که چرا منتقدان دولت، سیاست خارجی را به موضوعی برای دعوای جناحی و انتخاباتی بدل می کنند.

این ادعا در حالی است که ظریف در جریان مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات در گوشه‌ای از سالن مذاکرات از «محمد البرادعی» رئیس وقت آژانس انرژی اتمی خواست تعریف خود از موضوع تعلیق را به گونه‌ای ارائه دهد که جریان اصلاحات در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم بازنده نشود!

وی همچنین-شهریور ۹۳- در شورای روابط خارجی آمریکا و درپاسخ هاله اسفندیاری-ضد ایرانی فعال در حوزه جنگ نرم- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت:«ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی (مجلس دهم) برگزار می‌شود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد (!) حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که می‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند»!

** عبدی: مقایسه شهرداری قالیباف با شهرداری اصلاح طلبان،«ساده انگاری متقلبانه» است

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مقایسه ناروا» نوشت:«می‌خواهم به مساله‌ای که این روزها درباره عملکرد شهرداری در چهار سال اخیر و مقایسه آن با دوره شهرداری 1384 تا 1396 به وجود آمده بپردازم».

عبدی در ادامه نوشت:«در این فاصله قیمت دلار تا حدود 20 برابر افزایش یافته است. با این ملاحظات مقایسه این دو مقطع زمانی از شهرداری تهران بدون توجه به این تفاوت‌ها نوعی ساده‌انگاری متقلبانه است. هر چند در این مقایسه میان 4 سال و 12 سال، باز هم عقب‌افتادگی‌های فراوانی در دوره اول مشاهده می‌شود که در دور دوم نیست».

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

در روز 28 خرداد انتخابات شوراهای شهر برگزار می شود. در این میان اصلاح طلبان به شدت نگران هستند؛ چرا که شورای شهر پنجم تهران- که همگی اصلاح طلب هستند و با تَکرارِ خاتمی روی کار آمدند- و شهرداری تهران به هیچ عنوان نتوانستند رضایت افکارعمومی را جلب کنند.

مردم شهر تهران کارنامه شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران را با کارنامه قالیباف در شهرداری مقایسه می کنند و همین مسئله یکی از دلایل اصلی هجمه های بی وقفه اصلاح طلبان علیه قالیباف است.

براساس گزارش های رسمی، حدود نیمی از بزرگراه های تهران از جمله اتوبان(شمال به جنوب)  امام علی(ع) و اتوبان شهید زین الدین و… که همگی در مجموع معادل ۲۳۱ کیلومتر بوده در دوره شهرداری قالیباف احداث شد. در دوره قالیباف، بالغ بر ۲۴ کیلومتر تونل در تهران ساخته شد. ساخت بالغ بر هزار بوستان، ایجاد سامانه خدمات دهی به معلولان و جانبازان،   ۳۸ هزار هکتار جنگل‌کاری در قالب کمربند سبز پیرامون تهران، تخفیف ۱۰۰ درصدی در نوسازی و ترمیم بافت فرسوده در تهران، افزایش ۸۰ درصدی ایستگاه های آتش نشانی، تجهیز ۳۵۴ محله تهران به خانه سلامت، شتاب ۵ برابری خدمات در جنوب شهر نسبت به شمال شهر، خرید و نوسازی بالغ بر ۳ هزار اتوبوس، افزایش بالغ بر هزارتایی تعداد واگن ها در مترو، افزایش ۴ برابری خطوط مترو پایتخت و…تنها بخشی از مصادیق مدیریت جهادی قالیباف در شهرداری تهران است.

اول خرداد ۹۶، رسانه‌های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «لبخند بهشت به امید»، «فاتحان بهشت»، «تهران را پس گرفتیم» ، «تهران طلایی» ، «فتح تهران» و…به تعریف و تمجید از لیست امید و خوشحالی از پیروزی در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران پرداختند. نکته قابل توجه اینجاست که در انتخاب اعضای شورای شهر تهران، «نظارت استصوابی» شورای نگهبان نیز وجود نداشت.

شورای شهر اصلاح طلب تهران بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان روی کار آمد. اگر ادعاهای حجاریان و تاجزاده و عبدی و…درباره تبعات نظارت استصوابی صحیح بود، الان باید شورای شهر پنج تهران به نمادی بی بدیل از خدمت رسانی به مردم و تخصص گرایی و شایسته سالاری و کارآمدی تبدیل می شد.

اما شورای شهر اصلاح طلب تهران ، به نماد «سیاسی بازی»، «ناآشنایی با مسائل شهری»، و «مدیریت شعاری» تبدیل شده است.

در زمستان سال گذشته، «زهرا نژادبهرام» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در اظهارنظری تأمل برانگیز با اشاره به امکان «ثبت آرزوهای تهرانی‌ها» در سایت تهرانِ من گفت:«آرزویی که در فضای مجازی و در سایت تهران من بیشترین درخواست یا لایک را داشته باشد مدیریت شهری به دنبال تحقق آن می‌رود و از شهروندان خواستاریم که در انجام این کمپین مشارکت داشته باشند».

این اقدام شورای شهر اصلاح طلب تهران، با اعتراض افکارعمومی مواجه شد. مردم معتقدند که چرا شورای شهر تازه بعد از سه سال و نیم از آغاز به کار خود، تازه به یاد آرزوهای مردم تهران افتاده است!؟

این در حالی است که مسائل شهروندان تهرانی از جمله ترافیک، آلودگی هوا، کمبود اتوبوس در ناوگان حمل و نقل شهری، لزوم توسعه ناوگان مترو، نوسازی بافت فرسوده، نوسازی معابر و…آشکار و عیان است و این مسئله نیازی به ثبت آن در قالب آرزوهای مردم تهران ندارد.

البته از شورای شهری که اقداماتش به تعیین اسم و فامیل برای خیابان ها و کوچه های تهران خلاصه شده و شهردارش «محمدعلی نجفی» است، بیش از این انتظاری نیست.

** دلواپسی اصلاح طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «سیاست ایران در مقابل تروریسم هسته‌ای» به قلم «جاوید قربان اوغلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت:«حوادثی که درحال وقوع است از تازه‌ترین آن که خبر حمله به کشتی اسرائیلی در امارات است و قبل‌تر از آن، حادثه نطنز گرفته تا هفته قبل که حمله به کشتی ایرانی در سواحل یمن را پشت سر گذاشتیم، همگی نشانه‌هایی مبنی بر این است که اسرائیلی‌ها به دنبال تحریک‌آمیزی و دامن زدن به بحران هستند تا ایران را وادار به واکنش کنند. درواقع هدف اصلی و غائی اسرائیل عصبانی کردن ایران و وادار کردنش به واکنش علنی و اعلام شده علیه اسرائیل است. هدفی که تاثیر اول آن بر مذاکرات در حال انجام در وین است که تا حدودی با خلل و اشکال مواجه می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«درواقع در صورت تشدید بحران، آمریکایی ها ناچار به موضع‌گیری هستند که  خودبه‌خود تاثیر بر ایران خواهد گذاشت و ایران نسبت به آمریکایی‌ها واکنشی لفظی یا سیاسی نشان خواهد داد که بلافاصله نمود آن در برجام و مذاکرات هسته‌ای خواهد بود. اما هدف اصلی و تاکتیکی اسرائیلی‌ها وارد کردن آمریکایی‌ها به یک اقدام نظامی علیه ایران است».

نویسنده این یادداشت در پایان تاکید کرد:«اینکه تو بزن و من بزنم، ممکن است به جایی برسیم که اوضاع از کنترل خارج شود و تاثیرات منفی روی موضوعات دیگری که ما نمی‌خواهیم آسیب ببیند، داشته باشد».

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

اصلاح طلبان درخصوص ماجرای اقدام خرابکارانه در نطنز، 2 مسئله را تعمدا نادیده گرفته اند. اولین مسئله شراکت آمریکا و اروپا با رژیم اسرائیل در این اقدام خرابکارانه است و دومین مسئله، قدرت ایران در پاسخ قاطع به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه طرف مقابل است.

در روزهای گذشته روزنامه جروزالم پست در گزارشی نوشت: «هدف از حمله نطنز جلوگیری از اعمال فشار از سوی ایران روی آمریکا در مذاکرات برای بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای بوده است».

همچنین «جاناتان شانزر» محقق ارشد مرکز تحقیقات آزادی برای دفاع از دموکراسی‌ها گفته، «خرابکاری در تاسیسات نطنز یک رویداد مرموز و نسبتاً چشمگیر تلقی می‌شود. این حادثه می‌تواند به تضعیف دیپلماسی منجر شود اما در واقع یک ابزار فشار به ایالات متحده اعطا خواهد کرد».

پس از اقدام خرابکارانه در نطنز، وزیر دفاع آمریکا از رژیم صهیونیستی به دلیل اقداماتش علیه ایران قدردانی کرده و گفت تعهد واشنگتن به شراکت استراتژیک آمریکا- اسرائیل، مستحکم است.

اما عصر دیروز رسانه‌ها از هدف قرار گرفتن یک فروند کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی در نزدیکی ساحل بندر فجیره امارات خبر دادند.

نکته قابل توجه اینجاست که این کشتی متعلق به یک تاجر ثروتمند اسرائیلی به نام «آبراهم اونگار» از دوستان نزدیک «یوسی کوهن» رئیس موساد است.

رژیم صهیونیستی چندین بار در ایران با شراکت آمریکا و دولت های اروپا و سرویس دهی شبکه نفوذ، اقدام به ترور و خرابکاری کرده است. بر همین اساس این رژیم از پاسخ قاطع ایران وحشت دارد.

در همین رابطه در روزهای گذشته نشریه صهیونیستی‌هاآرتص در گزارشی با عنوان «عملیات ایران ما را غافلگیر خواهد کرد» نوشت: «مقامات رسمی ‌اسرائیل از واکنش ایران نسبت به اقدام خرابکارانه در سایت هسته‌ای نطنز بسیار نگران‌اند».

حالا علیرغم شراکت آشکار آمریکا و دولت های اروپایی با اسرائیل در مسئله ترور و خرابکاری در ایران و همچنین با وجود قدرت بالای ایران در واردکردن ضربات مهلک به رژیم صهیونیستی، اصلاح طلبان از یکسو ایران را به انفعال دعوت کرده و از سوی دیگر از حمله به کشتی اسرائیلی دلواپس و نگران می شوند.

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی

منبع خبر

ظریف: اگر آزارها و افتراها ادامه یابد،کاندید می‌شوم/ دلواپسی اصلاح‌طلبان از حمله به کشتی اسرائیلی بیشتر بخوانید »

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند،تحریم ها لغو می شود

«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دوره اوباما گفته بود «مردم آمریکا نمی گذارند رئیس جمهور بعدی شان برجام را تحت الشعاع قرار دهد» در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:« از امروز جریان اصولگرا بالاخص اصولگرایان تندرو با استفاده از رسانه‌هایی که دارند بر طبل و شیپور خواهند کوبید که دیدید با آمدن جو بایدن چیزی عوض نشد. دیدید اصلاح‌طلبان، غرب‌زده‌ها، میانه‌روها که غرق در خوشحالی و نور و امید شده بودند از انتخاب بایدن چه زود متوجه خواهند شد که آبی از بایدن گرم نخواهد شد…از یک نظر اتفاقا تندروها درست می‌گویند. با آمدن بایدن قرار نیست که نه تحریم‌ها برداشته شود، نه چراغ سبزی به تهران نشان داده شود و نه نامه فدایت شوم از سوی واشنگتن به سمت تهران ارسال شود. اصلاح‌طلبان و میانه‌روها نیز هیچگاه نگفتند که اگر بایدن انتخاب شود همه مشکلات و مسائل حل خواهد شد؛ چراکه ظرف 42 سالی که از پیروزی انقلاب می‌گذرد قریب به 7 رئیس‌جمهور در آمریکا وارد کاخ سفید شده‌اند اما هیچ‌چیز تغییری نکرده است».

زیباکلام در ادامه نوشت:«تندروها در یقت نمی‌خواهند تکه دومی را که باعث تغییر می‌شود بیان کنند؛ به بیان ساده‌تر، تندروها لا اله را می‌گویند اما الا ا… را نگفته‌اند. حقلااله آنها این است که ببینید روسای جمهور آمریکا عوض شدند اما هیچ چیز تغییر نکرد و دشمنی و خصومت آمریکایی‌ها با ما ادامه پیدا کرده…اما الا ا… را نمی‌گویند که چرا دشمنی با ایران ادامه پیدا کرده است. نمی‌گویند که ما هستیم که در تنور می‌دمیم. واقع مطلب آن است که آنچه تغییر پیدا نکرده رویکرد آمریکایی‌ها نیست».

این فعال سیاسی اصلاح طلب در این یادداشت تاکید کرد:«آنچه هرگز تغییری نکرده استراتژی ایران بوده است. بنابراین سیاست بایدن و آمریکا زمانی نسبت به ایران تغییر پیدا خواهد کرد، تحریم‌ها زمانی لغو خواهند شد که تحرکی هم از این طرف صورت بگیرد. ایران می‌خواهد نظرات خود را ادامه دهد و وقتی ترامپ می‌رود و بایدن می‌آید تغییرات مهمی هم صورت گیرد. اما باوجود تمام تبلیغاتی که تندروها از امروز به راه خواهند انداخت که در آمریکا مراسم تحلیف صورت خواهد گرفت، بایستی به آنها گفت که یک‌طرفه و یک‌سویه تغییر اساسی به‌وجود نمی‌آید».

صادق زیباکلام در آبان 95 تاکید کرده بود که «ترامپ به برجام وفادار خواهد ماند»، اما در نهایت ترامپ از برجام خارج شد. وی پیش از آن نیز تاکید کرده بود که «مردم آمریکا نمی گذارند رئیس جمهور بعدی شان برجام را تحت الشعاع قرار دهد».

حالا این فرد با چنین سطح تحلیلی اکنون تاکید دارد که اگر استراتژی ایران تغییر کند، تحریم ها لغو می شود. یک سوال؛ مگر در دولت آقای روحانی، استراتژی ایران در صنعت هسته ای تغییر نکرد؟! پس چرا تحریم ها لغو نشد؟!

از ابتدای انقلاب تاکنون قریب به 7 رئیس جمهور- دموکرات و جمهوری خواه- در آمریکا به کاخ سفید راه یافته اند. اما هیچگاه تحریم ها لغو نشده است. در صورتی که ما در این بازه زمانی، توافق سعدآباد و برجام را امضا کردیم.

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

تحریم ها لغو نشد، چرا که تحریم اساسا ابزار قدرت دولت آمریکاست و واشنگتن این ابزار قدرت را کنار نمی گذارد. دولت آمریکا- هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها- دولتی زورگو، غارتگر، مداخله گر و زیاده خواه است. مسئله آمریکا با ما، توانمندی ها و مولفه های قدرت ایران است.

آمریکا می گوید مردم ایران نباید از طریق صنعت هسته ای، داروهای بیماران خاص خود را تأمین کنند و همزمان داروی کودکان مبتلا به بیماری پروانه ای را تحریم می کند.

آمریکا می گوید مردم ایران حق ندارند از صنعت موشکی و دفاعی برخوردار باشند و همزمان تحریم تسلیحاتی ایران را تشدید می کند.

آمریکا از یکسو از ارسال تجهیزات مربوط به مقابله با کرونا به ایران در ابتدای شیوع این ویروس، ممانعت ایجاد می کند و در ادامه دقیقا در مقطعی که کشته های روزانه کرونا در آمریکا رکورد زده و ایران همزمان رکورددار کاهش تلفات روزانه کرونا است، اصرار می کند تا مردم ایران «موش آزمایشگاهی» شرکت های بدسابقه دارویی آمریکایی شوند.

زیباکلام و همفکران وی، تاکید دارند که مردم ایران در مقابل آمریکا باید همچون «برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح» باشد. همین جماعت، استعداد جوان ایرانی را در حد آبگوشت بزباش و قرمه سبزی تصور می کند.

این جماعت، تلاش شبانه روزی جوانان غیور و نخبه ایرانی در راه اندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس و خودکفایی ایران در تولید بنزین را نمی بیند. و همین طور، چشمان خود را بر توانمندی عظیم جوانان نخبه ایرانی در تولید واکسن کووید 19 می بندد.

**حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

«سعید حجاریان» از لیدرهای فتنه 88 و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«ما اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم و از این به بعد نباید اشتباه‌مان را تکرار کنیم. اگر انتخابات نمایانگر اراده عمومی شهروندان است باید مساله نظارت استصوابی از یک طرف و شهروند درجه دوم و باقی سازوکارهای تبعیضی از طرف دیگر حل شود. صریح بگویم، نمی‌شود سرنوشت کشور را به تیغ استصواب سپرد».

حجاریان در ادامه گفت:«اقتدارگرایان گره کار انتخابات را به‌درستی فهمیده‌اند و می‌دانند چه آسیبی به نهاد انتخابات زده و می‌زنند اما می‌خواهند هزینه را از دوش خود بردارند… که در پاسخ باید گفت، اگر به‌ دنبال مهندسی انتخابات هستید، باید هزینه‌اش را هم بپردازید. با این اوصاف من هنوز مشارکت مشروط را راهبرد مناسب و موثری می‌دانم و معتقدم اگر ابعاد و مرزهای آن به ‌دقت و صراحت مشخص شود، می‌تواند فراگیر شود؛ یعنی جریانی فراگیر شکل بگیرد و بر سر آزادسازی نهاد انتخابات بایستد».

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

طیف تندرو اصلاح طلب عادت دارد که در مقابل قانون گردن کشی کند. حجاریان و همفکران وی به دلیل روحیه دیکتاتوری، حاضر به پذیرش رأی و نظر مردم نیستند. به همین خاطر در سال 88 بدون هیچ سند و مدرکی، دروغ تقلب را مطرح کرده و علیه جمهوریت شورش کردند.

حجاریان در این مصاحبه، به نظارت استصوابی حمله کرده است. در پاسخ به وی، یک مثال روشن وجود دارد. انتخابات شورای شهر در ایران، تنها انتخاباتی است که بدون نظارت شورای نگهبان برگزار می شود.

طبیعتا اگر ادعاهای حجاریان و همفکران وی درباره مضرات نظارت استصوابی شورای نگهبان صحیح بود، الان باید شوراهای شهر در سراسر کشور، نماد کارآمدی بود. اما آیا وضعیت شوراهای شهر مصداق کارآمدی است؟! پاسخ منفی است.

در هفته های گذشته، تمام اعضای شورای شهر ساری به اتهام فساد مالی بازداشت شدند. همچنین در ماههای گذشته رئیس شورای شهر بوشهر، رئیس شورای شهر تبریز، دو عضو شورای شهر پاکدشت، یکی از اعضای شورای شهر بروجرد و اعضای شورای شهر سلمان شهر، به دلیل اتهامات مالی و اخلاقی بازداشت شده اند.

از سال ۹۶ تاکنون نیز اعضای شورای شهر نظرآباد، مشهد، مرودشت، بابل، پرند، زابل، کرج، لرستان، شهریار، رودهن، بروجرد، پاکدشت و… به دلایل وجود اتهاماتی از جمله فساد مالی، رشوه خواری، رسوایی اخلاقی، ارتشا، اختلاس، تضییع حقوق عمومی، اخذ رشوه و…بازداشت شده اند. در برخی شوراها به دلیل بازداشت تمامی اعضا، عملا شورای شهر مذکور منحل شده است.

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که شوراهای شهر در بسیاری از نقاط کشور از ناکارآمدی رنج می برد. در همین شهر تهران، شورای شهر تماما اصلاح طلب، در عرض مدت کوتاهی، سه شهردار عوض کرد! یکی «محمد علی نجفی» بود که با سوءمدیریت کنار رفت و چندی بعد همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند. دیگری «محمد علی افشانی» بود که باز هم به دلیل سوءمدیریت و اجرای قانون بازنشستگی کنار رفت. شهردار سوم نیز «پیروز حناچی» است که به هیچ عنوان نتوانسته کارنامه قابل قبولی ارائه کند.

نکته قابل توجه اینجاست که تخریب کنندگان شورای نگهبان به هیچ عنوان از دلایل کارشناسی و فنی و منطقی بهره نمی برند. یکی می گوید  «شورای نگهبان من را را با ۹ متر عمامه ردصلاحیت کرده است»!  ، دیگری می گوید  «چون فلان کاندیدا فرزند یکی از شهدای شاخص انقلاب اسلامی و رئیس انتشارات مربوط به آثار آن شهید بزرگوار است، پس بنابراین نباید ردصلاحیت شود!  و…

در زمستان سال گذشته، «مایک پمپئو»  وزیر خارجه دولت ترامپ با اعتراض نسبت به روند احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس، به شورای نگهبان حمله کرده بود. به نظر شما،  چرا وزیر خارجه دولت ترامپ از عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها عصبانی است؟! آیا پمپئو نگران کارآمدی و شایسته سالاری در ایران است؟! جالب اینجاست که حجاریان و پمپئو نظر مشترکی درباره شورای نگهبان دارند.

** مافی: رقبا در فضای مجازی مجلس دهم را ناکارآمد جلوه دادند

«پروانه مافی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که علیرغم تبلیغات گسترده در انتخابات مجلس یازدهم- با حدود 33 هزار رای– از راهیابی به مجلس بازماند، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«من نمی‌خواهم از عملکرد مجلس دهم کاملا دفاع کنم و این مجلس نیز مانند دیگر مجالس دارای نقاط ضعفی بود ولی دسترسی رقبا به فضای مجازی و تخریب شدید و کوبنده‌ای که صورت می‌گرفت، خیلی روی این موضوع اثر گذاشت که مجلس دهم را ناکارآمد جلوه دهند...در اینستاگرام و تلگرام و هر نوع شبکه اجتماعی که وجود داشت، تحت بمب‌باران رقبا بودیم. این اتفاق در مجلس ششم و هفتم و هشتم وجود نداشت».

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

فراکسیون امید در مجلس دهم، با مطالبات و مشکلات عموم مردم، بیگانه بود. برای همین «محمود صادقی» عضو فراکسیون امید مجلس در اظهارنظری عجیب گفت:«در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و…منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و…شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود».

نمایندگان اصلاح طلب و حامی دولت در مجلس دهم، یکروز مشغول سلفی حقارت بودند و روز دیگر درگیر برگزاری جشن تولد صفحه اینستاگرامی خود و دیگر روز مشغول حواشی کمیته رفع حصر و…

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

موارد مذکور هیچ ارتباطی به دسترسی رقبا به فضای مجازی نداشت. مسئله اصلی عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع فراکسیون امید مجلس دهم بود.

به همین خاطر علیرغم تبلیغات سنگین و گسترده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، سرلیست اصلاح طلبان- مجید انصاری- حدود 70 هزار رای در تهران کسب کرد.

یعنی در شرایطی که سرلیست وحدت- قالیباف- حدود یک میلیون و سیصد هزار رای کسب کرد، اصلاح طلبان با تبلیغات وسیع رسانه ای، حتی نتوانستند 80 هزار رای هم کسب کنند.  

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم

منبع خبر

زیباکلام: اگر استراتژی ایران تغییر کند تحریم‌ها لغو می‌شود/ حجاریان: اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم بیشتر بخوانید »