حزب اعتدال و توسعه

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف



“سند ملی خواندن و ترویج مطالعه مفید” که به تازگی از سوی رئیس‌جمهور رئیسی ابلاغ شد تکلیف قانونی جالبی را برای شهرداری‌ها معین کرده است.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

“چپ‌های نجیب” به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف

محمدباقر نوبخت، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات دولت شیخ حسن روحانی که سمت دبیری حزب چپ اعتدال و توسعه را بر عهده دارد؛ اخیرا طی سخنانی در جلسه مطبوعاتی این حزب گفته است: با توجه به –مشکلات و- شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی، از نظر حزب اعتدال و توسعه راه حل این موضوع اعتراضات خیابانی و تصمیم‌گیری منفعلانه انتخاباتی نیست. حزب اعتدال و توسعه معتقد است اگر مردم اراده کنند و مسئولان ذیربط اراده کنند، می‌توانیم شرایط را تغییر دهیم.

به گزارش مجاهدت از اعتمادآنلاین، او درباره برنامه‌های این حزب در سال جاری که منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ است، تصریح کرد: حزب اعتدال و توسعه در خصوص بهبود وضع موجود به خصوص شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی معتقد به شرایط نگران کننده است و لذا باید نقش موثری را داشته باشد. این نقش می‌تواند با افزایش شاخص نماد جمهوریت و افزایش درصد مشارکت مردم در انتخابات به عنوان تحول رخ دهد و حزب در این خصوص در تلاش است.

نوبخت همچنین گفته است: به دنبال آن هستیم که برای انتخابات آینده، خود را آماده کنیم و از چهره‌هایی که می‌توانند انگیزه را در مردم ایجاد کنند استفاده کنیم. البته برخی گفتند که بخش‌هایی از مردم از برخی مسائل عبور کرده‌اند اما ما معتقدیم اتفاقا خیلی از آحاد جامعه منتظر یک تحول هستند و می‌خواهند اطمینان داشته باشند که می‌توان یک تحول مثبت را ایجاد کرد؛ لذا به دنبال شناسایی چهره‌های محبوب هستیم و از شورای محترم نگهبان نیز می‌خواهیم به خاطر جمهوریت این کشور و نیز بالا بردن شاخص‌ها و درصد مشارکت؛ زمینه حضور این چهره‌های محبوب و مطرح را از جناح‌های مختلف سیاسی فراهم کنند.

دبیر کل حزب اعتدال و توسعه می‌افزاید: حتی لازم است از شخصیت‌های مستقل حضور داشته باشند تا مردم احساس کنند با هر گرایش فکری افرادی هستند که مورد انتخابشان قرار بگیرند و انشالله شاهد انتخابات با مشارکت بالایی در اردیبهشت و خرداد سال ۱۴۰۴ باشیم که می‌توان زمینه تحول مثبت در کشور را به وجود آورد.[1]

*صحبت‌های نوبخت دارای یک وجه بسیار مهم و قابل توجه است و آن اینکه دبیر کل حزب اعتدال و توسعه با این سخنان خود بصورت تمام قد در مقابل “چپ‌های تحریمی” ایستاده است.

همان افرادی که لیدرشان به تازگی در یک فایل صوتی گفته بود: “تا این شورای نگهبان هست، ما دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کنیم”!

اکنون راهکار چپ‌های نجیب و مشارکت‌جو که قصد پیروی از چپ‌های نانجیب و تحریمی را ندارند و در انتخابات مجلس دوازدهم نیز شرکت کردند؛‌ این است که موضع انتخابات‌محور خود را شفاف و بر صندوق رأی تأکید کنند.

قبل از نوبخت،‌ محمد عطریانفر، از اعضای مبرّز حزب کارگزاران سازندگی نیز طی سخنانی در واکنش به اظهارات تحریمی خاتمی گفته بود: اصلاح‌طلبان همچنان نسبت به مقوله انتخابات واکنش مثبت دارند و نمی‌توانند انتخابات را از دستور کار خود حذف کنند، اگر بگوییم اصلاح‌طلبان انتخابات را از دستور کار خارج می‌دانند، یعنی اصلاح طلبان سیاست‌ورزی را بوسیده و کنار گذاشته‌اند.

او تصریح می‌کرد: خیلی باور ندارم که چنین صحبت‌هایی (صحبت‌های خاتمی) که در محافل خصوصی می‌شود، ملاک داوری و تصمیمات جریان اصلاحات باشد.[2]

در اقتفای موارد بالا لازم به ذکر است که به نظر می‌رسد فضای کشور با توجه به رخدادهای سیاسی و مشکلات اقتصادی به سرعت در حال ورود به اتمسفر انتخابات 1404 است که باید از این روند استقبال کرد.

به نظر می‌رسد گفتمان غالب انتخابات آینده و رقابت‌های آن بر سر نیاز فعلی کشور یعنی “کارآمدی” باشد.

***

تکلیف جالب شهرداری‌ها در سند ملی ترویج مطالعه

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف

در “سند ملی خواندن و ترویج مطالعه مفید” که به تازگی از سوی رئیس‌جمهور رئیسی ابلاغ شد؛ یک تکلیف مهم و البته جالب برای شهرداری‌های کشور وجود دارد.

به گزارش مجاهدت از ایرنا، بر اساس بخشی از بند 9 سند مذکور، تمامی شهرداری‌های کشور مکلفند حداقل ۳ درصد از تبلیغات شهری را به ترویج خواندن و کتابخانه‌های عمومی اختصاص دهند.[3]

*ترویج مطالعه در محیط‌های شهری؛ یک حلقه مفقوده بود که در بحث ترویج کتابخوانی از نبودش رنج می‌بردیم.

حلقه مفقوده‌ای که خوشبختانه در سند ملی مطالعه به آن پرداخته شده و هم‌اکنون شهرداری‌های کشور موظفند بخشی از تبلیغات شهری خود را به این موضوع اختصاص دهند.

البته خوب‌تر آن بود که در بند مذکور الزامی هم در نظر گرفته می‌شد مبنی بر اینکه شهرداری‌ها بهترین بخش از تبلیغات شهری خود را به مطالعه اختصاص دهند و نشود که در یک بخش کم‌بازدید و صرفا برای رفع تکلیف اقدام به این کار کنند!

به هر حال اکنون امید جامعه به شهرداران فرهیخته و معاونان کتابدوست فرهنگی و هنری شهرداری‌هاست که بهترین نقاط تبلیغات شهری را به معرفی کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوانی اختصاص دهند و حتی بیشتر از 3 درصد برای مطالعه ارزش قائل باشند.

ضمن اینکه انتظار است دولت محترم نیز کار نظارتی ویژه‌ای بر روی کیفیت اجرای سند ملی مطالعه انجام دهد تا مفادّ آن مثل مصوبات اقتصادی دولت درگیر مماشات و اهمال نشود.

***

در مقابل مردم، علیه کارآمدی؛ مأموریت غیر ممکن

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف

سیدروح‌الله موسوی،‌ منتخب مردم لردگان در انتخابات مجلس دوازدهم، طی سخنانی که مشرق آنها را منتشر کرد، درباره گزینه‌های ریاست مجلس دوازدهم گفته است: محمدباقر قالیباف شانس بیشتری نسبت به سایر گزینه‌ها برای کسب ریاست مجلس دوازدهم دارد و حتما هم رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد.

او می‌افزاید: ما این روزها با برخی از نمایندگان مجلس نشست و برخاست داریم که نظر آنان روی ریاست محمدباقر قالیباف برای مجلس دوازدهم است.

موسوی تصریح می‌کند: قالیباف تجربیات زیادی دارد و نفوذ در حاکمیت دارد. وی مسؤولیت های کلان و مهمی از ابتدای انقلاب تاکنون داشته است و شخصیتی جامع الشرایط است.[4]

*قالیباف به دلیل کارآمدی واضحی که دارد؛ البته دشمنان و منتقدانی هم دارد.

کسانی که کارآمدی قالیباف؛ موجب شده قضاوت صحیح‌تری نسبت به کارنامه آنان در میان مردم شکل بگیرد و از همین رو با معضل مواجه می‌شوند. در این فضا طبیعیست که اینان علیه قالیباف و هر سمتی که او بر مسئولیت آن تکیه داشته باشد موضع بگیرند.

اکنون و با پایان انتخابات مجلس دوازدهم؛ مسئله ریاست پارلمان جدید به یکی از مباحث داغ سیاسی تبدیل شده است.

منتقدان قالیباف اگرچه خاستگاه‌های یکسانی ندارند اما جملگی بر ممانعت از ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم توافق دارند و از رحِم این توافقات نانوشته حتی یک‌، دو نامزد ریاست مجلس هم انتخاب کرده‌اند.

مع‌الوصف همانطور که اشاره شد اینان با چالش کارنامه و کارآمدی مواجه‌اند.

مجلس یازدهم در سطح خوبی از کارآمدی و تأثیرگذاری ملموس در زندگی مردم برخوردار بود. تأثیراتی که اگر به سدّ ناکارآمدی دولت برخورد نمی‌کرد یقینا بیشتر می‌شد. از همین رو بود که مقام معظم رهبری هم مدال “انقلابی” را به این مجلس دادند.

در عین حال مسئله اساسی دیگری هم وجود دارد و آن اشاره مهم آقای موسوی به خصلت‌های مدیریتی قالیباف است.

او در کنار کارنامه و کارآمدی بلامنازع خود البته جامع‌الشرائط مدیریت کلان نیز هست و از تجربه و نفوذ معقول زیادی هم برخوردار است.

صفاتی که هیچیک از مدعیان جانشینی او در هیچ سمتی برخوردار نیستند.

در این فضا؛ طبیعیست که بخش اکثریتی مجلس از چنین عقلانیت‌هایی عبور نمی‌کند زیرا یک نماینده فهیم می‌داند که مردم از ریاست مجلس انتظار کارنامه و کارآمدی دارند نه دعواهای سیاسی یا بی‌هنری یا رفتارهای سوپرانقلابی!

آنچه که ذکر شد معقولات تحلیلی ماجرای ریاست مجلس دوازدهم است. معقولاتی که در کنار اکثریت بودن عمده منتخبان فهرست شورای نیروهای انقلاب در مجلس جدید که قالیباف در صدر آن قرار داشت؛ تکلیف ریاست مجلس را از هم‌اکنون مشخص کرده و در سمت خواست مردم قرار داده است.

***

1_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-660593

2_ mshrgh.ir/1603058

3_ https://irna.ir/xjQB7r

4_ mshrgh.ir/1603534

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

"چپ‌های نجیب" به انتخابات ۱۴۰۴ می‌آیند/ مأموریت غیر ممکن منتقدان قالیباف بیشتر بخوانید »

اعضای شورای مرکزی حزب «اعتدال و توسعه» انتخاب شدند

اعضای شورای مرکزی حزب «اعتدال و توسعه» انتخاب شدند



در جریان کنگره حزب اعتدال و توسعه که امروز برگزار شد، اعضای شورای مرکزی این حزب انتخاب شدند.

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق،کنگره حزب اعتدال و توسعه، امروز(پنج‌شنبه) با حضور ۹۰۰ نفر از اعضای این حزب در سراسر کشور برگزار شد و ۲۱ نفر اعضای شورای مرکزی این حزب انتخاب شدند.

نتایج انتخابات شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه به شرح زیر است:

۱. محمدباقر نوبخت
۲. علی جنتی
۳. محمود واعظی
۴. سید علی آقازاده
۵. سروش راسخ
۶. غلامعلی جعفرزاده
۷. پروین داداندیش
۸. مجتبی زینی‌وند
۹. حبیب‌الله خجسته پور
۱۰. زهرا اربابی
۱۱. میراعظم هاشمی
۱۲. مرتضی براری
۱۳. علی سبحانی فر
۱۴. اقبال عباسی
۱۵. امیر مسعود هراتیان
۱۶. جواد هروی
۱۷. محسن قاسمی
۱۸. اردشیر خدایی
۱۹. مسعود الماسی
۲۰. سمیرا فعلی
۲۱. عباسعلی باباگلزاده

همچنین نتایج انتخابات بازرس به شرح زیر است:

۱. مجتبی علمدار
۲. نادر قربانی

۳. مهدی هاشمی
۴. مرتضی وجداندار

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعضای شورای مرکزی حزب «اعتدال و توسعه» انتخاب شدند بیشتر بخوانید »

رقیب اردوغان را بهتر بشناسید

رقیب اردوغان را بهتر بشناسید



«تکنوکرات پاکدست درستکار» تصویری است که از قیلیچ داراوغلو کشیده می‌شود.او که روی حقوق‌بشر و بازگشت به حکومت قانون تاکید دارد تلاش کرده از رویکردهای سکولار دوری کند و صدایش را به همه مردم ترکیه برساند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،«کمال کارا بولوت» در سال ۱۹۴۸ در روستای بالیجا، ۵۳ کیلومتری شهر تونجلی مرکز استان تونجلی به دنیا آمد. در دهه ۱۹۵۰ نام خانوادگی‌اش را به دلیل اینکه در روستای آنها همه اهالی کارابولوت نام داشتند به قیلیچ داراوغلو(کیلیچ داراوغلو Kılıçdaroğlu) تغییر داد.

خانواده علوی مذهب قیلیچ داراوغلو در اصل از عشیره‌های عرب کوچ‌کرده از خراسان و سکنا گزیده در تونجلی هستند که نسب خود را به قبیله قریش می رسانند. شجره خانوادگی قیلیچ داراوغلو به «ایل بیگدلی» از قوم غوز می رسد و او پیش از این به سیادت خود اشاره کرده است.

قیلیچ داراوغلو در سال ۱۹۷۱ از دانشکده علوم تجارت و اقتصاد آنکارا در رشته اقتصاد مالی فارغ‌التحصیل شد و شغل خود را به عنوان کارشناس مالی در وزارت اقتصاد آغاز کرد و تا سال ۱۹۸۳در همین رشته فعالیت کرد.

او تا نیمه دهه ۱۹۹۰ در سمت مدیریت در چند اداره دولتی کار کرد و در سال ۱۹۹۴ وقتی مشاور مالی وزارت کار و رفاه اجتماعی بود به‌دلیل مشاوره درست خود از سوی یک مجله تاثیرگذار اقتصادی به عنوان «بوروکرات سال» برگزیده شد. با این حال در سال ۱۹۹۶ از سوی وزیر اقتصاد دولت ائتلافی «نجم‌الدین اربکان» از کار برکنار و به دادگاه فراخوانده شد. با وجود تبرئه‌شدن قیلیچ داراوغلو در دادگاهِ جرایم مالی و استیناف، تا سال ۱۹۹۷ از مشاغل دولتی دور ماند و در نهایت به درخواست خودش در سال ۱۹۹۹ بازنشسته شد.

بازنشستگی و ورود به سیاست

قیلیچ داراوغلو مدتی در دانشگاه «حاجی تپه» در رشته ریاضیات ریسک و بیمه، به تدریس پرداخت و هم‌زمان ریاست «کمیسیون تقسیم اعتبارات اقتصادی» هشتمین برنامه توسعه اقتصادی ترکیه را برعهده داشت. آخرین سمت شغلی او پیش از ورود به دنیای سیاست و عضویت در حزب دموکراتیک چپ «بولنت اجویت» عضویت در هیات مدیره بانک کار (Türkiye İş Bankası) بزگترین بانک خصوصی ترکیه بود.

ستاره سیاسی قیلیچ داراوغلو سال ۱۹۹۹ ظهور کرد وقتی در حزب دموکراتیک چپ ( Demokratik Sol Partisi) خوش درخشید با این حال «بولنت اجویت» حاضر به معرفی او به عنوان کاندیدای این حزب در انتخابات نشد. قیلیچ داراوغلو که در آن زمان مدیر مجله سازمان امور مالیاتی بود به درخواست یکی از اعضای حزب جمهوری خلق ترکیه (Cumhuriyet Halk Parisi) گزارشی درباره فساد (مالی_اداری) تهیه کرد. این گزارش توجه «دنیز بایکال» رهبر وقت CHP را جلب و درهای این حزب را به روی او گشود. بایکال از او دعوت کرد به حزب آنها بپیوندد.

به این ترتیب قیلیچ داراوغلو در انتخابات سراسری سال ۲۰۰۲ به عنوان نماینده حزب جمهوری خلق از استانبول برگزیده شد. در سال ۲۰۰۴ اعتراض‌های درون حزبی علیه رهبری حزب جمهوری خلق روی داد که در آن ۳۰ نماینده از جمله قیلیچ داراوغلو در نامه‌ای مراتب مخالفت خود را با دنیز بایکال اعلام کردند. همه آن افراد از سوی کادر رهبری حزب تصفیه شدند اما قیلیچ داراوغلو که نامش در فهرست سیاه حزب وارد نشده بود دوباره در سال ۲۰۰۷ به عنوان نماینده حزب جمهوری خلق ترکیه از استانبول انتخاب و به درخواست بایکال به رهبری فراکسیون این حزب در مجلس انتخاب شد.

قیلیچ داراوغلو در مجلس در قالب فعالیت‌های حزبی می‌درخشید، با رسانه‌ها مصاحبه می‌کرد و در هر فرصتی ادعاهای معمول در مورد فساد موجود در حزب حاکم بر ترکیه (حزب اعتدال و توسعه) را بر زبان می‌آورد و به تدریج مورد حمایت مخالفان حزب حاکم قرار می‌گرفت.

«شعبان دیشلی» رهبر وقت حزب حزب اعتدال و توسعه، «دنگیر میرمحمد فرات» معاون وی و «ملیح گوکچک» شهردار وقت آنکارا از جمله کسانی بودند که قیلیچ داراوغلو با آنها درافتاده بود. در سال ۲۰۰۸ قیلیچ داراوغلو پرونده فساد مالی بزرگی را علیه میرمحمد فرات باز کرد.

این پرونده که مربوط به قاچاق هروئین و فعالیت‌های اقتصادی غیرقانونی میرمحمد فرات و شریکش در آلمان بود، قیلیچ داراوغلو و میرمحمد فرات را به یک مناظره زنده تلویزیونی کشاند و در نهایت به استعفای فرات از نمایندگی حزب حاکم منجر شد.

نفر بعدی ملیح گوکچک شهردار پایتخت بود که مناظره تلویزیونی وی با قیلیچ دار اوغلو بر سر قیمت گاز خانگی در آنکارا به یک دوئل سخت تبدیل شد و نام قیلیچ داراوغلو را بیش از پیش بر سر زبان‌ها انداخت.

او در سال ۲۰۰۹ از سوی حزب جمهوری خلق در انتخابات شهرداری استانبول شرکت کرد اما با کسب ۳۶.۸ درصد آرا به رقیب خود از حزب حاکم باخت.

در دست گرفتن رهبری حزب جمهوری خلق

سال ۲۰۱۰ نوبت دنیز بایکال رهبر حزب جمهوری خلق ترکیه رسید، وقتی در پی پخش فیلم رسوایی جنسی‌اش مجبور به استعفا شد. ادعا می‌شود که قیلیچ داراوغلو در افشای آن فیلم نقش داشت. در پی این استعفا، قیلیچ داراوغلو اول اعلام کرد به رهبری حزب چشمداشتی ندارد اما مدتی بعد از حرفش برگشت و کاندیدای رهبری حزب شد. این دوگانگی حرف و عمل تا سال‌ها توسط مخالفانش علیه او استفاده می‌شد. با این وجود او در سال ۲۰۱۰ در انتخابات رهبری حزب در حالی که هیچ رقیب دیگری نداشت به عنوان هفتمین رهبر حزب جمهوری خلق ترکیه برگزیده شد.

حزب جمهوری خلق ترکیه در نخستین انتخابات پارلمانی که به رهبری او در آن شر کت کرد ۲۵.۹۸ درصد آرا را به خود اختصاص داد و در جایگاه دوم بعد از حزب حاکم(AK) قرار گرفت. در واکنش به این پیروزی قیلیچ داراوغلو مدعی شد حزبشان موفق شده در کمتر از ۶ ماه بیشتر از ۳.۵ میلیون رای‌دهنده را جذب کند و تعداد نمایندگانش در پارلمان را افزایش دهد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ قیلیچ داراوغلو با حزب «حرکت ملی» ترکیه (Milliyetçi Hareket Partisi) به رهبری دولت «باغچه لی» متحد و بر خلاف مشی همیشگی، یک فرد محافظه‌کار را به عنوان کاندیدا معرفی کردند. این فرد «اکمل‌الدین احسان‌اوغلو» دبیرکل سابق سازمان کنفرانس اسلامی بود. این انتخاب با انتقادهای درون حزبی مواجه شد و در رای‌گیری صوری حزب، احسان اوغلو در حالی رای فقط ۳۲ درصد اعضای حزب جمهوری خلق ترکیه را کسب کرد که در حزب «حرکت ملی» نظر مساعد ۷۵ درصد اعضای حزب حرکت ملی (MHP) را جلب کرده بود.

با وجود همه مخالفت‌ها، قیلیچ داراوغلو پشت احسان اوغلو به عنوان کاندیدای ائتلاف ایستاد و در پاسخ به منتقدان با گفتن جمله «آخر سر، سرتان را می‌اندازید پایین و خودتان می‌روید رای می‌دهید» بزرگترین خطای سیاسی‌اش را مرتکب شد.

با شکست در انتخابات ریاست جمهوری، صدای برخی اعضای حزب مبنی بر استعفای قیلیچ داراوغلو از رهبری حزب و برگزاری جلسه فوق‌العاده بلند شد. قیلیچ داراوغلو جلسه فوق‌العاده حزب را برگزار و برای رهبری حزب با «محرم اینجه» به رقابت پرداخت و بار دیگر به رهبر حزب انتخاب شد.

انتخابات شهرداری‌ها، کلید موفقیت حزبی

در سال ۲۰۱۹ حزب جمهوری خلق ترکیه با کمک رای‌دهندگان احزاب مخالف توانست برای نخستین‌بار حزب حاکم(AK) را در انتخابات شهرداری‌ها شکست دهد و دو کاندیدای مورد حمایت خود «اکرم امام اوغلو» و «منصور یواش» را در مسند شهرداران استانبول و آنکارا بنشاند. و حالا قیلیچ داراوغلو در ظاهر به دستاورد مشابهی برای انتخابات ۱۴ ماه می (۲۴ اردیبهشت) امید بسته است.

در بهمن‌ماه پارسال در آستانه شروع فعالیت‌های انتخاباتی، قیلیچ داراوغلو و رهبران پنج حزب مخالف(سعادت، خوب، دموکرات، دموکراسی و پیشرفت، آینده) ائتلاف ملت را تشکیل دادند. هدف اصلی این ائتلاف که در همان روزهای نخست با خطر از هم پاشیدگی روبرو بود شکست حزب حاکم و شخص رئیس‌جمهور رجب طیب اردوغان است.

نظرسنجی‌ها به رقابت تنگاتنگ بین اردوغان و قیلیچ داراوغلو اشاره دارد. یکی از قول‌های انتخاباتی وی در میانه تورم ۸۵ درصد که ترکیه را فرا گرفته، بازگشت به سیاست‌های اقتصادی سختگیرانه و رابطه بهتر با همسایگانی چون ایران و غرب است. با این حال وی فاقد کاریزما و توانایی اردوغان در راه‌انداختن گردهمایی‌های بزرگ است و تا کنون نیز هیچ دورنمایی از آینده بدون اردوغان به رای‌دهندگان ارائه نکرده است.

«تکنوکرات پاکدست درستکار» تصویری است که از قیلیچ داراوغلو کشیده می‌شود. او که روی حقوق‌بشر و بازگشت به حکومت قانون تاکید دارد تلاش کرده از رویکردهای سکولار و تبعیض‌آمیزی که حزب متبوعش _که به دست مصطفی کمال آتاتورک بنا شد _ از آنها حمایت می‌کرد دوری کند و صدایش را به همه مردم ترکیه برساند.

تلاش برای جذب آرای کردها

او که خود متولد استانی عمدتا کردنشین در شرق ترکیه است در نخستین ویدئوی تبلیغاتی خود از سیاست حکومت در برابر کردها انتقاد کرد و گفت «به‌دلیل کسب پنج رای، میلیون‌ها کرد را تروریست قلمداد کردند». وی بر علوی‌بودنش هم تاکید کرد: «به آنهایی که می‌گویند چیزی به اسم علوی وجود ندارد می‌گویم که این سیستم تبعیض را باید از اساس برکند».

او به قشر دیندار ترکیه که حجاب اصلی ترین نماد و اردوغان مایه امید آنهاست اطمینان داده که در صورت پیروزی حزبش، کشور هرگز به سیاست‌های ضد حجاب و ضد دین سابق باز نخواهد گشت. او همچنین به سیاست‌های اردوغان علیه آزادی‌های مدنی از جمله آزادی بیان حمله کرده و قول داده دموکراسی را برگرداند: «جوانان، دموکراسی می‌خواهند؛ نمی‌خواهند صبح زود پلیس به دلیل یک پست توئیتری به خانه آنها یورش ببرد.»

منتقدانش این اظهارات و حملات را بخشی از سیاست‌ورزی ریاکارانه قیلیچ داراوغلو توصیف می‌کنند. واقعیت هرچه باشد این اظهارات از همین حالا باعث حمایت کردها از جمله حزب دموکراتیک خلق‌ها(Halkların Demokratik Partisi) شده است که حتی عضو ائتلاف ۶گانه نیست.

رجب طیب اردوغان تا کنون با جمع‌کردن میلیونی هوادارانش تلاش‌کرده کاریزمای خود را به رخ قیلیچ داراوغلو بکشد. چندبار با خواندن مصرعی از شاهنامه فردوسی «نشستند و گفتند و برخاستند» به ائتلاف ۶گانه کنایه‌زده و حتی یک بار گفته «قیلیچ داراوغلو حتی نمی‌تواند یک گله گوسفند را چوپانی کند».

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رقیب اردوغان را بهتر بشناسید بیشتر بخوانید »

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند



کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند، درواقع طیف تجدیدنظرطلب و ادامه هسته سخت جریان دوم خرداد هستند که از آقای تاجزاده و آقای حجاریان و حتی بخشی از اتحاد ملت مثل همین خانم منصوری دبیرکل‌شان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق؛ سعید آجرلو کارشناس مسائل سیاسی به چرایی کنش تقابلی اصلاح‌طلبان رادیکال در مواجهه با چهره‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلب حاضر در دیدار رمضانی با رئیس‌جمهور پرداخته است که گفتگوی وی با روزنامه فرهیختگان و بررسی دلایل این هجمه اصلاح طلبان را در ادامه می خوانید:

دلیل هجمه‌ای که به اصلاح‌طلبان حاضر در جلسه با رئیس‌جمهور وارد می‌شود، چیست؟

اصلاح‌طلبان قبل از انتخابات ۱۴۰۰ با سه چالش مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی مواجه بودند، بعد از انتخابات ۱۴۰۰ به‌واسطه اینکه دولت و شورای شهر دراختیارشان نیست و عملا آزمون کارآمدی ندارند، همچنان درگیر چالش مشروعیت هستند و اختلاف‌نظرهایی که بین آنها می‌بینیم، به‌واسطه همین چالش مشروعیت است که ابعاد هویتی برایشان دارد، درواقع این چالش قبل از انتخابات هم وجود داشت و آنها را به دو دسته تقسیم کرده بود؛ کسانی که جریان اصولگرا را رقیب خودشان می‌دانند و کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند.

کسانی که حاکمیت را رقیب خودشان می‌دانند، درواقع طیف تجدیدنظرطلب و ادامه هسته سخت جریان دوم خرداد هستند که از آقای تاجزاده و آقای حجاریان و حتی بخشی از اتحاد ملت مثل همین خانم منصوری دبیرکل‌شان و اینها تشکیل می‌شود که نگاه‌شان به قدرت، نگاهی تمامیت‌خواهانه بوده و از نظر روشی، رادیکال عمل می‌کنند. این طیف از نظر فکری می‌شود گفت کاملا یا تا حدود زیادی نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی دچار شبهه است. طیف دیگری از اصلاح‌طلبان که همچنان روش‌های معتدل‌تر و ملایم‌تری دارند و سعی می‌کنند در چهارچوب نظام باشند، رقیب‌شان را جریان اصولگرا و اصطلاحا جناح راست می‌دانند و نمی خواهند رقیب حاکمیت باشند.

این گروه در احزابی مثل کارگزاران، بخشی از اعتماد ملی و حزب اعتدال و توسعه فعالیت می‌کنند و بخشی از آنها در شورای عالی اصلاحات حضور دارند.   اینها در انتخابات ۱۴۰۰ و انتخابات ۹۸ تبدیل به دو طیف متفاوتی شدند که به‌واسطه عملکرد روحانی اتحاد اینها از بین رفت. اقبال عمومی که نسبت به روحانی در سال ۹۲ به وجود آمد این دو طیف را به‌هم نزدیک کرد؛ چه طیف تجدیدنظرطلب و تندرو و چه آن طیف معتدل حس کردند با روحانی منافع بهتری به‌دست می‌آورند. در سال ۹۲ و ۹۶ قدرت این دو طیف را به هم نزدیک کرد. در مقطع فعلی هم طیف تندرو عرصه انتخابات و قدرت را رها نکرده و اگر ببیند از نظر اجتماعی فضا مساعد است، حتما می‌خواهد وارد صحنه شود تا از ظرفیت اجتماعی خود استفاده کند.   در وضعیت فعلی اختلافات بین اصلاح‌طلبان به اختلافات هویتی، فکری و اندیشه‌ای تبدیل شده است. به ‌لحاظ فکری و عملی این دو طیف دو مسیر جدا از هم را می‌روند. برای مثال همین انتقادهای رادیکال ها از قوچانی نشان دهنده این شکاف سیاسی است.

چون من در آن جلسه حضور داشتم، صحبت‌های دوستان اصلاح‌طلب و دوستان اصولگرا را هم شنیدم، صحبت‌های قوچانی بیشتر براساس همین تفکرات اصلاح‌طلبان عمل گرا بود و همان‌ها را نمایندگی می‌کرد، بالاخره او انتقادهایی هم داشت هم درمورد انتخابات، هم درمورد سیاست خارجی و هم درمورد فضای اجتماعی-فرهنگی ولی می‌بینید که طیف تندرو عملا آنها را کنار می‌زنند به این خاطر که اعتقاد دارند اصلاح‌طلبان میانه‌رو از سرمایه اجتماعی اینها استفاده کردند و در دولت روحانی سرمایه اجتماعی را تمام کردند و به اتمام رساندند و این دعوا به همین دلیل ادامه پیدا می‌کند و به آن دامن زده می‌شود.  

من فکر می‌کنم الان مساله اصلی اصلاحات اختلاف بین این دو طیف است، البته این اختلاف به این معنی نیست که هیچ‌موقع اینها به هم نمی‌رسند.   ممکن است از میوه آن انتقادهای تند و رادیکال‌کردن فضا که به‌دنبال ناکارآمد نشان دادن جریان مقابل است، همان اصلاح‌طلبانی که در چهارچوب مناسبات قدرت جمهوری اسلامی هستند زمانی بتوانند استفاده کنند. یعنی ممکن است قدرت دوباره اینها را به هم اضافه کند.

آیا این سردرگمی و این چالش هویتی که اصلاح‌طلبان رادیکال به آن برخوردند و منجر به قهر و هجمه با نظام شده است درنهایت انفعال و بن‌بست سیاسی آنها را به‌همراه نمی‌آورد؟ دستاویز قراردادن ردصلاحیت‌ها تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟

اصلاح‌طلب‌ها اگر ببینند که می‌توانند از لحاظ اجتماعی خود را احیا کنند که بخش زیادی از آن به عملکرد جریان رقیب بستگی دارد، طبیعتا میل بازگشت به قدرت را دارند، به ‌نظرم حتی اگر آقای لاریجانی می‌توانست نامزد اصلاح‌طلبان در انتخابات باشد فضای ۱۴۰۰، فضایی نبود که اینها را برنده کند. از نظر اجتماعی در وضعیت نامناسبی بودند و سرمایه اجتماعی پایینی داشتند. عملکرد روحانی به سرمایه اجتماعی و حتی به نهاد انتخابات هم ضربه زد. عدد مشارکت را پایین آورد، اما بین اصلاح‌طلب‌ها همچنان سوال است که اگر بازهم نتوانستیم نامزدمان را احراز صلاحیت کنیم چه کاری باید انجام دهیم، تا کجا باید برویم؟ این جزء دعواها و چالش‌هایی است که درون جبهه اصلاحات وجود دارد و تمام نشده است و یکی از اساسی‌ترین دعواهای بین همین طیف عملگرا و طیف رادیکال است و این سوالی است که هنوز نتوانسته‌اند به آن جواب بدهند و یکی از چالش‌های اصلی‌شان است.

اگر اصلاح‌طلبان رادیکال در کسب مجدد قدرت ناکام بمانند فکر نمی‌کنید به‌طور کامل با حاکمیت دچار نزاع شوند؟ در این صورت رفتار سیاسی آنها را در آینده چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اصلاح‌طلبان رادیکال همچنان سعی می‌کنند تمام پای خود را از قدرت بیرون نگذارند. ولی به این معنا نیست که درمقابل هر نوع اتفاقی از جنس دی‌ماه ۹۶ یا آبان ۹۸ همچنان همان رویکرد سابق را اتخاذ کنند، ممکن است رویکردشان عوض شود، چون از دولت بیرون هستند، در آن دو اتفاق درون دولت بودند و همراهی با دولت می‌کردند، ممکن است الان رویکردشان را عوض کنند، این احتمال وجود دارد، ولی همچنان عنصر مصلحت در نگاه مرکزیت اصلاح‌طلبان وجود دارد، نمی‌خواهند از قدرت خارج شوند و یک‌پایی همچنان در قدرت می‌مانند و نمی‌خواهند درواقع این رابطه کامل قطع شود. طبیعتا حاکمیت هم نمی‌خواهد این رابطه قطع شود. طبیعی است که جناح‌های سیاسی با افکار و عقاید مختلف، مدیریت بخشی از فضای سیاسی کشور را برعهده دارند مخصوصا در کشوری که تقریبا بالای ۴۰ انتخابات در آن برگزار شده است؛ اما به‌هرحال همان‌طور که عرض کردم استحاله برخی از این افراد خیلی جدی است و خیلی سخت است که اینها در چهارچوب جمهوری اسلامی بمانند و اگر هم وارد فضاهای انتخاباتی شوند خیلی ماکیاولیستی است، یعنی به‌خاطر این است که بتوانند اهداف‌شان را به جلو ببرند. این درمورد افرادی مثل تاجزاده و برخی از بدنه اتحاد ملت صدق می‌کند.

اینها خیلی به نهضت آزادی شدن- که یک اپوزیسیون سیاسی است که درون کشور زندگی می‌کنند، نزدیک می‌شوند. خیلی فایده‌گرایانه به نهاد انتخابات نگاه می‌کنند و دنبال روزنه‌ای هستند که بتوانند اهداف خودشان را با روش های مختلف جلو ببرند ولی من فکر می‌کنم در مرکزیت اصلاحات که این گرایش‌های مختلف را باید با هم بالانس کند، همچنان سعی می‌شود اصلاحات پایی درون نظام نگه دارد و خارج نشود.  به صورت کلی مساله اصلی اصلاحات همچنان چالش مقبولیت است و مساله سرمایه اجتماعی که با حل‌شدن این موضوع شاید گره از بقیه کارهایشان باز شود، منتها اینها می‌خواهند سرمایه اجتماعی‌شان را با ترساندن از رقیب و تخریب به‌ دست بیاورند. سعی می‌کنند از رقیب تصویر هراسناکی بسازند که بتوانند خودشان را به‌عنوان گزینه سلبی معرفی کنند نه گزینه ایجابی، من فکر می‌کنم این دیگر جواب ندهد یا حداقل اگر هم اثر داشته باشد اثر بلندمدتی ندارد. من فکر می‌کنم الان فرصتی وجود دارد که جریان اصلاحات هم به این موضوع فکر کند که چرا به‌جای اینکه کارنامه ارائه بدهد و ایجابی حرف بزند و درمورد ایده‌های سازنده بگوید، همچنان تمام تمرکزش روی تخریب رقیب است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند بیشتر بخوانید »