پاسخ امام به همه آقایون لیبرال
پاسخ امام به همه آقایون لیبرال بیشتر بخوانید »
سرویس سیاست مشرق – در شمال شهر تهران، قرار دیدار میگذاریم، در همان لحظه ورود به او میگوییم: این شوخیهای سیاسی که کارگزاران حزب اشراف است واقعاً صحت دارد، میگوید اینجا دفتر یک شرکت تجاری و مهندسی است که بخشی از آن در اختیار من قرارگرفته است. درحالیکه حیات زیبای آنجا را نگاه میکنیم به ایشان میگوییم؛ قاعدتاً منافع این شرکتها را حزب شما با دادن پروژههای قابلتوجه جبران میکند، درحالیکه در پشت میز خود جابهجا میشود پاسخ میدهد؛ خیر کسانی که به قواعد مناقصههای ملی آشنایی دارند؛ میدانند که چنین نیست. دوباره سررشته بحث را در دست گرفته و میگوییم: «به لحاظ شغلی با بسیاری از اصلاحطلبان گفتگو داشتهام؛ قاعدتاً خیلی از آنها شرکتهای تجاری بزرگ یا دمودستگاههای قابلتوجهی دارند» پاسخ میدهد: از این زاویه ببینیم که محصول تلاش خودشان است.
دیدار ما با محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به یک گفتوگوی چندساعته تبدیل میشود. میگوید تنها اصلاحطلبی هستم که با صدای بلند لاریجانی را بهترین گزینه برای اصلاحطلبان میدانم، اصلاح طلبان اگر سیاست را خوب بفهمند پشت او را خالی نمیکنند. رابطه او با لاریجانی طولانیمدت است؛ در میانه بحث با لهجه اصفهانی و شوخی میگوید: «علی آقا همیشه میگفت، محمد تو رهبر من هستی».
عطریانفر یکتنه در برابر جبهه اصلاحات ایستاده است؛ او میگوید: اصلاحطلبان گاهی حسودی میکنند؛ آنها باید واقعیت سیاست در ایران را درک کنند. ما می خواستیم حسین آقا (مرعشی) رئیس جبهه اصلاحات شود؛ اما اصلاح طلبان به سراغ آدرس خانه بهزاد (نبوی) رفتند.
گفتگوی محمد عطریانفر از ماهیت حزب کارگزاران تا جنگ با جبهه اصلاحات درباره نامزد نهایی آنها در انتخابات را میخوانید.
***********
** میگویند کارگزاران حزب ۷۲ ملت است، برخی در حزب به دنبال آقای لاریجانی هستند؛ برخی به دنبال نامزد حزبی و برخی دیگر به دنبال نامزدی که خاتمی قرار است معرفی کند، این اختلافنظرها در حزب خوب است یا بد؟
اختلاف همیشه همهجا ازجمله در احزاب هست و میتواند مایه خیروبرکت ورشد سیاسی هم باشد. البته در کارگزاران به این پررنگی که مطرح میکنید، نیست، من به اعتبار اینکه به آنها نزدیک و مرتبط هستم، چنین غلظت اختلافی نمیبینم، این آسیب فقط مربوط به حزب کارگزاران نیست، تقریباً اکثریت قاطع احزاب در ایران گرفتار این نوع مشکلات و اختلافات هستند، ریشه آنهم بیشتر به این نکته برمیگردد که گرچه قانون اجازه تأسیس حزب داده ولی نسبت معناداری بین سیاست ورزی حزبی و کسب قدرت در ایران وجود ندارد و چرخش مدیریت نخبگان نسبت تنگاتنگ و روشنی با نظام حزبی برقرار نمیکند، وقتی به یک حزب اجازه فعالیت سیاسی داده میشود، منطقاً میپذیرید که در سطوح عالی کسب قدرت، رقابت کند و در جهت منافع ملی قدم بردارد، متقابلاً حزب باید مسئولیت بپذیرد و پاسخگو باشد اما انتخابات و روندهای حقوقی حاکم بر آن در ایران، از دامنه ارتباط با نظام حزبی فاصله میگیرد و بهصورت منفرد عمل میکند، ازاینجهت این دغدغهها معمولاً رخ میدهد.
در درون یک حزب (چپ و راست) مینشینند و همفکری و گفتگو میکنند بعد یکباره میبینند یک داستان دیگری برخلاف منویات و گفتگوهای مشترک آن جمع رخ میدهد و آنها هم لاجرم مجبور به همراهی میشوند. در سال ۹۶، جمنا سه هزار نفر از سراسر کشور جمع کرد و با فرازوفرود بسیار و پالایش نامزدها ۱۰ نفر را لیست کرد ناگهان فارغ و خارج از فرایند طی شده فرد دیگری را به صحنه رقابت آوردند. کشور ما این گرفتاری را هم در جناح چپ و هم در جناح راست دارد. با این نحوه تصمیمسازیهای خارج از قواعد سیاسی هیچگاه احزاب بهدرستی و باکیفیت عزت شکل نمیگیرند.
** برخی میگویند بخشی از حزب کارگزاران رادیکالتر از یک بخش دیگری هستند؟
همه احزاب همینطوراند. دامنه ادبیات بین العباسین در کلمات قصار سعید حجاریان در همه احزاب وجود دارد، سنخ و جنس کار حزبی، تنوع دیدگاه است، ازاینرو تفاوت دیدگاه و گفتگو متقابل آرا ملاک کار حزب و ارتقاء گفتمانهاست، ودرادامه طبعاً فصل مشترک دیدگاهها، نظریه فائق و گفتمان غالب خواهد بود.
** چند سالی است که حزب کارگزاران از یک حزب کلیشهای یا به تعبیری پیرمردهای قدیمی تکنوکرات تغییر رویه داده درها را بهسوی جوانها هم باز کرد و شاهد این بودیم که بعضی از فعالان سابق دانشجویی وارد حزب شدند.
این روند، اتفاق مبارکی است و منطق کار درست حزب همین است.
** اما بیشتر از برخی از دانشجویان تندرو عضو دفتر تحکیم وحدت جذب حزب شدند.
چه اشکالی دارد. مزید اطلاع عرض کنم کارگزاران قرار نبود حزب شود، رویکرد کارگزاران گامی بهسوی خلق تحرک وجوبش نوین سیاسی ـ اجتماعی در یک مقطع تاریخی بود. شرایط پس از جنگ حکم میکرد رویکرد سیاست ورزی متحول شود و این انتظار حول محور مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت اگرچه در ادامهٔ راهبری جنبش سیاسی اجتماعی، قرارنبودکارگزاران در فرمت حزب متولد شود اما بنا به تأکید شخص مقام معظم رهبری، حزب شد و درساختارپایدار ماند. تصور خیلیها این بود که کارگزاران فرزندخوانده هاشمی است، درحالیکه تأکید میکنم نقش و اراده رهبری در بقا، استقرار و صیانت این نهاد سیاسی حزبی، مؤثرتر از حمایت نخستین آقای هاشمیرفسنجانی بود.
تصور خیلیها این بود که کارگزاران فرزندخوانده هاشمی است، درحالیکه تأکید میکنم نقش و اراده رهبری در بقا، استقرار و صیانت این نهاد سیاسی حزبی، مؤثرتر از حمایت نخستین آقای هاشمیرفسنجانی بود.
** چه سالی؟
سال ۷۳. حضور کارگزاران در عرصه سیاست و مدیریت، حادثه سیاسی مهمی در زمان خودش بود، بزرگان کشور در تدبیر و تصمیمسازیان مشارکت کردند و در آن مقطع رهبری هم در کوران بحثها قرار داشتند و توصیهها وصوابدید های ایشان هم مطرح و موردتوجه قرار میگرفت. سهم ماندگاری حزب را بیش از تعلق و دلبستگی به آقای هاشمی رفسنجانی باید نسبت به تأکید و تدبیر رهبری انقلاب احاله کنیم.
** البته در حزب کارگزاران تحولاتی ایجاد شد است مثلاً آقای مرعشی خودش لیبرال دموکراتهای مسلمان؛ خواند این با آن اساس اولیه حزب که گروهی مدیر دلسوز و نگران به سرنوشت انقلاب بودند فاصله ایجاد کرد.
به لحاظ تاریخی تولد کارگزاران فراتر از حزب بود، قرار بود یک جنبش اجتماعی باشد، اما به این سمت هدایت وفروکاهیده شد که به یکنهاد حقوقی ساختاری تبدیل شود. کارگزاران در ابتدا با ایده چند سیاستمدار و دولتمرد آغاز شد. شخصیتهای محوری آن از تعداد انگشتان دودست بیشتر نبود. سالهای ۸۸ به بعد در جریان درگیریها و ماجراهایی که پیش آمد، ۴ جریان سیاسی در حوادث برکرسی اتهام نشانده شدند. حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، کارگزاران و اعتماد ملی، با این توضیح که اعتماد ملی در آن مقطع زمانی به معنای تشکیلاتی به بلوغ لازم نرسیده بود، مجمع روحانیون هم بیشتر یکنهاد معنوی بود. در این میان دورویکرد حزبی مجاهدین و مشارکت، دوقلوهای سیاسی دچار توقف تشکیلاتی شدند لکن کارگزاران به لحاظ حقوقی و ماندگاری سیاسی آسیب کمتری دید.
** با خوششانسی بیرون آمدید؟
نه!
** درایت مجموعه آقای کرباسچی بود؟
ربطی به این نوع علل و عوامل نداشت، به ذهنم متبادر بود که حاکمیت تحمل بقاء واستمرارحیات سیاسی این نهاد حزبی را دارد، حسب همین تحلیل مقداری درها باز شد و در چند دوره اخیر جوانترها نیز آمدند و ورود جدی پیدا کردند و طبیعی است اصحاب دانشگاه و تحکیم، درخت مقدم استقبالکنندگان قرار داشته باشند. میل حضور وکنش سیاسی جوانترها همواره بیشتر است.
** این نیروهای جوان با آن سابقه درگذشته را کنترل میکنید؟
چرا کنترل کنیم؟ جوانان در فرآیندهای سیاسی با آزادی عمل وباصراحت لهجه وبدور از تحمیل وتبعیت کورکورانه رأی و نظر خود را میدهند و بارها در درون حزب گفت وشنفت سیاسی انهابه گفتمان غالب تبدیلشده و ارتقا یافته است.
** یک اصطلاحی آقای علوی تبار در مورد کارگزاران به کار میبرند میگویند کارگزاران در مواقعی که میخواهد تصمیمگیری کند یک حزب بهشدت سرکوبگر و انحصاری میشود.
اینکه ادعا است. دوست عزیز آقای علوی تبار از این نوع فرمایشات دارند، کسانی هستند شعاری، ادعایی، بیانیهای میدهند و بدون ارائه حجت قاطع فضای همزیستی سیاسی مسالمتآمیز را مشوش میکنند. بهصرف اینکه فرضاً کسی ادعایی بکند کافی نیست باید استدلال شود، دوستان وقتی در مناسبات فیمابین کم میآورند دست به اتهام میزنند. ریشه این نوع برچسبزنی عمدتاً به حسادت برمیگردد. هرچه در وصف کارگزاران بگویند مستلزم ارائه و اقامه دلیل است. بفرموده کلامالله مجید خطاب به این دوستان عرض میکنم:هذه امانیکم قل هاتوا برهانکم.
** بحث آسیبشناسی حزب کارگزاران را در همین مقطع نگهداریم و نگاه سیاسی شما به انتخابات را بررسی کنیم، به نظر حزب کارگزاران، در انتخابات ریاستجمهوری ۴ ملاحظه جدی برای نامزدمورنظرش دارد اول طرف کارگزار باشد، یعنی مدیر و مدبر باشد.
خیلی ممنون، کارگزار، مدیر و مدبر تصویر درستی است. نسبت خوبی است و من پسندیدم.
** دیگر آنکه از فیلتر شورای نگهبان بگذرد، رأی منفی کمی داشته باشد و بعد اجماع اصلاحطلبان را داشته باشد.
بله اما در آن محورهای چهارگانه یک محور را نگفتید، آنیکی، اعتمادسازی با رهبری است. سنخ فعالیت حزبی حکم میکند در یک نظام حقوقی، به لحاظ اعتمادسازی در درون حزب، متکی بر محورهایی که شما اشاره کردید، باید کسی برگزیده شود که آن فرد نسبت تنگاتنگی با حزب و مواضع کلان نظام داشته باشد، درواقع حزب تشکیل نمیشود مگر اینکه در گام های کلیدی انتخاباتی متکی بر اصول مورداشاره با پرنسیب های لازم بهسوی جذب آرای مردم قدم بردارد.
** چه تفاوتی میکند؟ مثلاً آقای لاریجانی همه این را داشته باشد، اصرار شما چیست که نامزد شما حتماً باید اصلاحطلب باشد؟
شما وقتی مغازه پوشاک دارید سعی میکنید جنس خودتان را بفروشید نه اینکه برای رقیب تبلیغ کنید، چنانچه شما از فرصت فروش متاع خویش محروم شوید بلی ممکن است به نزدیکترین کسی که با او حس مشترک وجوب دارید مراجعه کنید. بله در عرصه سیاسی هم میتوانید کسی را متناسب با اقتضائات فکری خودتان پیدا کنید و با او پیوند بخورید و توسعهٔ تشکیلاتی بدهید، این اشکال ندارد و عیب نیست.
سنخ فعالیت حزبی حکم میکند در یک نظام حقوقی، به لحاظ اعتمادسازی در درون حزب، متکی بر محورهایی که شما اشاره کردید، باید کسی برگزیده شود که آن فرد نسبت تنگاتنگی با حزب و مواضع کلان نظام داشته باشد، درواقع حزب تشکیل نمیشود مگر اینکه در گام های کلیدی انتخاباتی متکی بر اصول مورداشاره باپرنسیب های لازم بهسوی جذب آرای مردم قدم بردارد.
** مثلاً آقای روحانی؟
آقای روحانی دربستر اصولگرایی سالیان متمادی تنفس سیاسی داشته است، در دوران اخیر از عملکردها و رویکردهای افراطی اصولگرایی فاصله گرفته است.
** جنس مطلوب شما بوده است؟ به نظر من روحانی اصل جنس اصلاحطلبی است.
آقای روحانی ازجمله پدیدههایی است که رویکردهایش در دولت با راه و رسم اصلاحی سنخیت پیدا کرد.
** روحانی الان اصلاحطلب است؟
رویکردش اصلاحطلبانه است.
** از عملکرد روحانی دفاع میکنید؟
بله
** یعنی کل کارنامه روحانی بهپای اصلاحطلبها است؟
باشد، اشکالی ندارد. جوانمردی حکم میکند پا روی حق نگذاشت و به خاطر اتفاقاتی که خارج از اراده دولت بر روحانی تحمیل و بر سر او آوار شد، دفاع کرد.
** خیلی از اصلاحطلبان میگویند ایشان اصلاحطلب نبوده ما مجبور شدیم بین بد و بدتر انتخاب بکنیم.
من این نوع نگاه را نمیپسندم. و ازنظر من مردود است. سال ۹۲ گرچه دوستان اصلاحطلب با تردید و تا حدودی با ابهام و بنا به محدودیت شرایط از آقای روحانی پشتیبانی کردند. لکن در ۹۶ با شوق وعلاقمندی و باافتخار دولت دوم روحانی را همراهی کردند.
** اما سند رسمی در این مورد وجود ندارد که از آقای روحانی حمایت کردید؟
از شما عجیب است. مگر معامله ملکی است که سند بخواهید؟
** اظهارنظر واسطهای بوده است، بیانیه حزبی و رسمی نبوده است.
رسمی و یا غیر رسمی چندان مهم نیست؛ مساله آن است که ذهنیت جامعه به این سمت معطوف شد که روحانی جایگزین هاشمیرفسنجانی شده است، بعد از آن خاتمی هم پیام داد، احزاب سیاسی هم کوشیدند آقای عارف انصراف بدهند.
** آقای عارف در زمان خروجش اعلام نکرد از آقای روحانی حمایت میکند.
بله بنظر میرسد خطای سیاسی ایشان بود. توصیه دوستان به ایشان این بود که به نفع روحانی خارج شود، اما نگفت، ولی جامعه این پیام را گرفت، خیلی مهم نیست که چیزی را مستند کنیم. مهم توسعه ذهنی جامعه است که این واقعیت ناگفته و نامشهود را بپذیرد. این اتفاق افتاد و آقای روحانی هم پیروز شد، عملکرد ۴ سالهٔ اول ایشان مطلوب نظر اصلاح طلبان بود و با موازین و دیدگاههای آنها سازگاری داشت. در حدی که عرض کردم سال ۹۶ اصلاحطلبان صمیمانه و بیهیچ دغدغهای از ایشان حمایت کردند.
** ولی سال ۹۶ ورق برگشت.
نه! ورق برنگشت. زمانه بر او سخت گرفت
** نظرسنجیها میگوید مقبولیت اقای روحانی زیر ۶ درصد است.
دور از ذهن نیست، اما حق هم نیست. بقول راسل برخی پدیدههای جاری که امروز شما آن راموجه میبینید، ای بسا در گذشته حتی یک درصد هم مورداقبال جامعه نبوده است. جامعه تمام گرفتاریها و مسائل خود را از چشم دولت میبیند، گرچه جامعه ناراحت است ولی جهت نقد آن مطابق با واقع نیست. حق دارد ناراحت باشد ولی نقد سنگین موجود، مطابق با واقع نیست. من که پیشتر فراتر از نظر شما گفتهام. عرض کرده بودم متاسفانه برخلاف حق وعدل نسبت به عملکرد دولت یک نفرت ملی شکل گرفته است. آیا واقعاً دولت مستحق این نفرت است؟ از نظر من نه! ما باید ببینیم دولت دوم آوردههایش چه بود؟ و در برابر آن، چه چیزی باید ارائه میکرده که موفق نبوده است. باید تفاضل داده و ستانده را میزان قضاوت قرار داد.
** در این انتخابات میگویند کارگزاران دنبال آقای لاریجانی است، بعضیها میگویند چشم کارگزاران به ظریف است و گوشهچشمی هم به آقای لاریجانی دارد.
کارگزان موضع حمایتی و تایید خود در مورد آقای ظریف را علنی اعلام کرده است و گوشهچشم هم نبوده، تمام چشم بوده است، در مورد آقای ظریف تصمیم کمیته سیاسی بود، ۶ ماه پیش جمعبندی کارگزاران از موضع جبههای، مناسبتترین گزینه را آقای ظریف دانست و مصوب کرد.
** چرا به یک شخص غیرسیاسی رسیدید؟
ظریف سیاسی است.
** خودشان که ادعا ندارند؟
نداشته باشند!
** آقای ظریف میگویند من دانشجوی روابط بینالملل هستم و چیزی از مدیریت داخلی نمیدانم و سیاست را نمیفهمم، نمیخواهم نامزد شوم، چرا حزب کارگزاران روی چنین فردی با این ذهنیت اصرار دارد؟
کسی که ۴۰ سال کار دیپلماسی خارجی و روابط بین الملل داشته و چهره شاخص وناموری در عرصه جهانی بوده چگونه از نظر شما سیاسی نیست!؟ بحث زور و تحمیل هم نیست کارگزاران تشخیص خود را اعلام داشته طبعاً به وقتش طبع مخالف ایشان هم موافق میشود.
** کارگزاران در دوگانه ظریف و لاریجانی به کدام رأی میدهد؟
آقای لاریجانی را در جبهه اصولگرایی شخصیت وجیه و معتدلی میشناسم، قرار هم نیست ایشان از منظر اصلاحات در عرض آقای ظریف در جبهه اصلاحات بنشیند. دوستان اصلاحات نوعا از منظر اصلاحات عنایتی به آقای لاریجانی ندارند؛ تنها کسی که مسالهٔ آقای لاریجانی را در شرایط خاص مطرح میکند تقریبا من و یکی دو نفر از دوستان هستیم.
** چرا؟
یک حزب سیاسی موظف است در چارچوب اختیارات و منویات خود دست به گزینش و انتخاب بزند و از فرد حزبی و یا جبههای موردنظر خود حمایت کند. بارها اشاره کردهام اگر چنانچه با توجه به سیاستهای انقباضی شورای نگهبان، کسی از جبهه اصلاحات نتواند از فیلتر خارج شود، تکلیف چیست؟ علی القاعده سه تکلیف برسرراه قراردارد. در این میدانِ حیرت سهگانه کجا قرار داریم؟ آیا قرار است تحریم کنیم؟ سنخ تحریم فعال، سنخ براندازی است، چون فرد سیاسی تحریمی، مبانی راقبول نمیکندو زیربار ساختارهای قانونی نظام نمیرود. تحریم فعال و تحریم خاموش داریم، تحریم خاموش بیضرر است ولی موضع تحریم فعال به سمتی میرود که معادلات را بهم بزند. خواه ناخواه این رویکرد به سمت رفتارهای براندازانه رفته و زیر میز همه چیز میزند. اگر چنانچه کسی نظام سیاسی ایران را قبول داشته باشد و نخواهد مانند جماعت خاموش در کشور منفعل باشد و نخواهد به جبهه براندازان بپیوندد، پس باید انتخاب کند. در این مقام بله من قائل به این هستم که شخصیتی مانند آقای لاریجانی قابل محاسبه است و میشود روی آن مطالعه کرد.
** ولی جبهه اصلاحات؛ قائل به نظر شما نیست؛ می گویند یا یک نامزد شش دانگ اصلاح طلب. یا رأی نمیدهم.
آنها قائل به این هستند که در گام اول باید تلاش کرد فردی را انتخاب کنند که از جنس و سنخ خودشان باشد و در گام دوم سعی کنند نامزدشان از فیلتر شورای نگهبان عبور کند ولی از گام سوم به بعد کسی حرفی نمیزند که اگر نشد چه کار کنیم؟
** حسین کمالی نائب رئیس جبهه اصلاحات در این مرحله میگوید اگر نامزد ماعبور نکند خداحافظ شما! هر کسی دلش خواست رأی بدهد؛ نخواست ندهد.
اگر فرموده باشند، اظهارنظر شخصی است. هیچ کس نمیتواند از طرف یک جبهه و یک حزب بی محابا اظهارنظر شخصی بکند!
** درگیری شما با کمالی ایدئولوژیک است؛ اصلاح طلبان نظر ایشان را پیش خواهند برد.
اینطور نیست. آقای کمالی و حزب متبوع ایشان در رویکردهای سیاسی نزدیکترین حزب به کارگزاران است،
** لیبرال دموکرات مسلمان کجا و چپ مسلمان کجا!
مرحوم آقای هاشمیرفسنجانی همزهٔ وصل ما بوده است.
** اگر جبهه اصلاحات بیانیهای مانند انتخابات مجلس یازدهم تنظیم کند، حزب کارگزاران نامزد اختصاصی معرفی میکند؟
خیلی روشن است، کارگزاران رکن نیرومند جبهه است و با جبهه توافق تام دارد. حرکت سیاسی احزاب همسو باید باهم باشد.
** بعد از انتخابات مجلس یازدهم اصلاح طلبان بسیار به کارگزاران حمله کردند که چرا خلاف نظر اکثریت عمل کرده است.
البته بعدها فهمیدند که اشتباه کردند.
** نامزد بالقوه جبهه اصلاحات آقای ظریف است، آقای ظریف بعد از انتشار فایل مصاحبهاش سوخت؟
اتفاق ناگوار و ساختارشکنی رخ نداده است، آقای ظریف در یک گفتگوی نظری، نگاه خود را درباره نسبت تنگاتنگ دیپلماسی و میدان مطرح کرده و انتشار آن از نظر من دراین مقطع زمانی ایراد داشته است، برخی ادعا میکنند وی اسرار مگو را گفته است، اصلاً سّر مگویی در کار نبوده است، مدعیان باید بروند یقهٔ آقای آشنا را بچسبند که چرا مطلبی که برای تاریخ شفاهی تدوین شده از زیر دستشان در رفته و بدون رعایت اصول طبقه بندی و در زمان نامناسب منتشر شده است.
** انتشار فایل عملی هوشمندانه از درون دولت بود تا دو قطبی انتخاباتی ایجاد کنند، به نظر شما چه کسی این فایل را منتشر کرد؟ چند سناریو میتوان طرح کرد اول همین حزب شما و آقای لیلاز.
خیر
** دلایل شما چیست؟
چون سعید لیلاز مأموریت حزبی نداشته است، اقای آشنا از او خواهش کرده که این مسئولیت را قبول کند.
** آقای قوچانی مدیر پروژه است.
بعید می دانم. آقای قوچانی در ریاست جمهوری تنها مسئول تدوین اثار و بیانیه ها و مکتوبات اقای روحانی هستند و در این ماجرا حداکثر یکی از اضلاع همکاران پروژه بوده یا خواهد بود. در پیشنهادی مطرح شده که اقای محمد قوچانی با اقای روحانی و اسحاق جهانگیری گفتگو کند. دکتر محمد فاضلی و دکتر سعید لیلاز هم با تعدادی از وزیران. دست بر قضا لیلاز هیچ نسبتی با نهاد ریاستجمهوری ندارد، از او خواهش کردند، او یک مدیر صنعت و عضو کارگزاران است، اساساً شأن او مصاحبه کردن نیست، آقای سعید لیلاز استاد تاریخ و اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی است. حداقل دو نکته قابل تأمل در انتشار این فایل وجود دارد: اول آنکه در دولت؛ اقای جهانگیری مخالف این کار بوده است. دومین مورد آنکه اجرای پروژه باید در نهاد ریاستجمهوری و توسط عوامل دولتی صورت میگرفت، در حالی که در باغ کتاب انجام میشود. نمیتوان به این سادگی از این خطاهای عملیاتی بگذریم، این بیتوجهی آقای آشنا است که به اعتقاد من خلاف توقع بود چون سابقه ایشان شخصیت امنیتی بوده است. من حس میکنم بیتدبیری و ساده لوحی آقای آشنا باعث انتشارفایل شده است.
** برخی میگویند انتشار فایل اقدام دولت علیه نامزد اصلاحطلبان بوده است؟
بیش از آنکه ذهن شما معطوف به اصلاحطلبان و دولت بشود، یک بازی بیرون از ماجرا است که باید عمق آن توسط نهادهای امنیتی مشخص شود، من تحت عنوان “نفوذ” از آن نام میبرم، چون فایل خارج از کشور میرود و برمیگردد.
** یک ماه قبل از انتشار این فایل آشنا در یک توییت گنگ خبر میدهد که ظریف نا گفتههایی دارد که برای خیلیها تلخ است.
اقای آشنا راازنزدیک نمیشناسم! بله گفته میشود ایشان با آقای ظریف روابط گرم و پیشینهٔ مساعدی نداشته است. البته صحت وسقم ان برمن مشهود نیست.
** برخی می گویند با انتشار عامدانه این فایل ظریف کنار رفته و اصلاح طلبان مجبورند از لاریجانی حمایت کنند.
من باور ندارم. گرچه احتمال حضور انتخاباتی اقای ظریف تضعیف شد
** گفته میشود ممکن است از درون وزارت خارجه این اقدام صورت گرفته باشد.
دور از ذهن است، چون نواری که در اختیار آقای ظریف قرارگرفته خارج از وزارتخارجه ودرانحصاری اقای ظریف بایگانی شده است. ما باید وجوه احتمال را بسته به غلظت و رقّتان تحلیل کنیم.
** آقای ظریف روی دوگانگی میدان و دیپلماسی خیلی تاکید کردند، واقعیت صحنه این نبود، آیا با دیپلماسی میتوانستیم با داعش بجنگیم؟
فقط با دیپلماسی خیر! “دیپلماسی ومیدان”همزاد هماند. عمدهترین مأموریت “میدان”و”دیپلماسی” معطوف به تأمین امنیت فراگیر کشور ونظام است. همواره تأمین امنیت ملی بعهده “سیاست ودفاع “است.
به ادبیات دیگر “میدان” وجه سخت و خشن “دیپلماسی” و”دیپلماسی” وجه نرم “میدان و امر دفاع” است.
** چرا آقای ظریف این حرفها را زد؟
این از رموزی است که باید روی آن گفتگو کرد، داستان دیپلماسی و موضوع دفاع و نقش میدان و روابط فیمابین از مناقشات پر دامنه و پر تحلیلی است که باید به جا و در شرایط عادی و غیر حساس مطرح شود.
** لیلاز او را هُل نداد تا غلظت اختلاف میدان و دیپلماسی را بالا ببرد؟
لیلاز هم حریم و حساسیت موضوع را نزد مصاحبه شونده تقویت کرد.
** لیلاز را در این قضیه مقصر میدانید؟
مقصر نیست. او وظیفهاش را انجام داده. البته فارغ از نقش مصاحبهگری از موضع کنشگر سیاسی بلی باید ملاحظاتی را رعایت میکرد. شما هم که گهگاه در مصاحبه من را به یک سمتی هُل میدهید، حالا تا چقدر موفق شوید، ایرادی به کار شما نیست. هوش سیاسی من باید به این نکته برسد که پاسخ ها را درست و به جا و با رعایت هر ملاحظه احتمالی بدهم.
** سعید لیلاز فرق میکند؛ یک شخصیت سیاسی و حزبی دارد.
وظیفهٔ او بوده که درگفتگو تمام عیار ظاهر شود و به اصطلاح با رسم و سنت رسانه بجنگد. من اگر بنا بود به آقای ظریف توصیهای داشته باشم؛ به ایشان میگفتم نظریات را باید بگونه ای تبیین میکردید که میدان و دیپلماسی را دو روی یک سکه و همزاد و مکمل هم ترسیم مینمودید. در جریان مصاحبه ضعف و قوت وجود داشت. به باور من پرداختن به مصادیق ضرورتی نداشت، چون بعضاً ذکر مصادیق در فهم موضوع، محدودیت ایجاد میکند. یقّرب من وجه و یبّعد من وجه میشود. و گاهی از حد خود بزرگتر ظهور میکند و عملا وافی بمقصود نخواهد بود.
دولت بدون دستاورد روحانی، باید از خودش دفاع بکند، این تاکتیک خوبی است که با فرافکنی و انداختن تقصیرات بر گردن دیگران از خود سلب مسئولیت کند.
ای کاش این شیطنت سیاسی که شما میگوید در دولت و اصلاحطلبان وجودداشت! این “هوشمندی ” دراصلاحات بواقع وجود ندارد. آقای روحانی گرفتار مشکلات داخلی خودش است، مفهوم حرف شما این است که در یک کلونی بسته محفلی وجود دارد با حضور ویژه شخص آقای روحانی و سیدمحمد خاتمی و چند نفر دیگر که مثل ما نشسته باشند وطراحی توطئه کنند. معاذالله! اصلاً این چیزها وجود ندارد.
**چند سالی است جلساتی در منزل آقای عبدالله نوری برگزار میشود که شما هم میروید…
۵ سال است نمیروم.
** در آن جلسات تصمیمات خاصی گرفته نمیشود؟
این نوع جلسات درکشور ودرهردوسوی جبهه اصلاحات واصولگرا فراوان تشکیل میشود والبته ازسر دلسوزی برای نظام ومردم است لکن خروجی دندان گیری ازآن هادرنمیآید. دوستان دور هم مینشینند واز هر دری صحبت میکنند.
** از بحث انتخابات دور نشویم؛ آقای حجاریان مصاحبه کردند و گفتند کارگزاران آقای تاجزاده را مرتب میزنند تا نامزد خودشان را بالا بیاورند؟
اگر سعید چنین گفته باشد که بعید بنظر میرسد. خلاف گفته است. کارگزاران کسی را نمیزند. ممکن است نقدی یا توصیه وتذکری مطرح شوداما قصد تخریب درکارنیست. بله کارگزاران با رویکرد وحدت شکنانه درنظام ودر جبهه اصلاحات موافق نیست.
** چرا؟ تاج زاده حرفهای خوب میزند؟ اهل مناظره است؛ گزینه جذابی برای شماست.
من شخصاً برای دوست عزیزم آقای تاجزاده احترام بسیار قائلم. بیش از ۴۰ سال است دوستی ما برقرار است و صمیمیت فراوانی باهم داریم. همدلی نخستین ما به تأسیس سازمان مجاهدین انقلاب برمیگردد. علیرغم همه صمیمیتها در شرایط موجود بنده همسویی چندانی با تدابیر انتخاباتی فعلی آقا مصطفی ندارم. ایشان اگر در صورتبندی سیاسی مدنظر بخواهد بیاید و رقابت کند، مشفقانه دو ایراد به او دارم: یکی آن که حضور او در انتخابات با سنت چریکی سیاسی و رفتار پارتیزانی وی سازگار نیست. آقامصطفی انسان شجاع صادق وصریحی است. براین اساس و باتوجه به شاکله حقیقی او و اظهارات پیشینی که داشته بنظر میرسد که با قانون اساسی موجود مشکل دارد، لذاچگونه میخواهد وارد انتخاباتی شود که منبعث از این قانون اساسی است؟
ایراد دوم اینکه ایشان تصمیمی خارج وفارغ از تدابیر کلان جبهه اصلاحات نباید بگیرد. منطق کارجمعی حکم میکند، وی به عنوان یکی از اعضای کلیدی جبهه اصلاحات از سیاستهای اعلام شده جمع که خود درتعّین وتثبیت ان همواره نقش مؤثر داشته، تبعیت کند، شایسته نیست درامر حضور انتخاباتی اعلام استقلال شود. سرمایه سیاسی آقا مصطفی فقط متعلق به شخص اونیست، سرمایه اجتماعی اصلاحات است. ضمن آنکه محورهایی که او در بیانیهاش آورده گرچه بخش مهمی از ان درست است اما باتوجه به عمر کوتاه ۴ ساله ویا ۸ ساله دولتها عموماً برنامههای طولانی مدت است ودرکوتاه مدت ممتنع الوقوع و شعارهای دوراز دسترس میباشد و درفراگرد کارسیاسی نشدنی است وناخواسته باعث افزایش سطح انتظارات جامعه ومایه تحریک است.
** رقیب شما میشود؛ اشکالی دارد؟ خیلی از جوانهای اصلاحطلب را با یک سری شعارهای توخالی جذب خودش کرده است.
دستاوردی و مصلحتی از این ناحیه برای اصلاحات و شخص آقای تاج زاده عزیز حاصل نمیشود و اتفاقی نمیافتد. اگر دراین ایام به گفتگوهای جاری درکلابهاوس مراجعه کنید خواهید دید که چه خبر است؟ چقدر دامنه اختلافات متفاوت است. من فکر میکنم آقای تاج زاده و نیز فائزه خانم هاشمی اعتبار وسرمایه سیاسیشان، شخصی نیست. باید درجمع حرکت کنند. تکروی سم مهلک کار سیاسی است وخیر وبرکتی ببار نمیآورد.
** هدف تاج زاده از آمدن به انتخابات چیست؟
نمیدانم! ایشان شاید قصد دارد بگوید میخواهم تلاش کنم گفتمان اصلاحطلبی متفاوتی را جدای از نظریه غالب ارائه کنم. یکی من، علویتبار و حجاریان و دیگری هم شماها! اگراین نوع نگاه جدایی طلبانه باشد، البته کم لطفی است. گرچه نسبت به رویکرد اقای حجاریان آن گونه که آقا مصطفی میگوید، باورندارم. مذاق سعید که درزندان تلاش میکرد کوچه بنبست فتنه را باز کند وبچه ها را از گرفتاری نجات دهد، نمیتواند با ادبیات سیاسی جدایی طلبانه جور دراید. بالاخره ما که دشمن کشور ونظام و برانداز نبوده ونیستیم. الان هم باید نشان دهیم دلسوز کشور ونظام وملت ایم وبا چشم باز و واقع بینانه و بتدریج باید با همدلی و موضع مشترک بر مشکلات فائق آییم. باورم اینست که سعید حجاریان در درازمدت منطق و اقدام انفرادی را تأیید نمیکند. البته تاکید و تایید میکنم آقای تاجزاده شخصاً با توجه به حجم فعالیت سیاسیاش در شرایط موجود از یک حزب بزرگتر است لذا بعید نیست که این تصمیم ناشی از همین باور و واقعیت باشد.
** آقای تاجزاده دچار توهم است؟
حتماً نیست. اما احساس مسئولیت بیش از توان وتقدیر خود وجامعه واصلاحات ومصلحت وزمان میکند. باید یادمان باشد عرصه سیاست، میدان مشاعی است که بسیاری دران حاضر ومراقب وناظرند وفعالیت میکنند. زمین مشترک هرفعال اصلاح طلب واصولگرا ودیگر نحلههای سیاسی است و نمیتوان بزعم خود بدور از هم اندیشی کافی هر کاری در آن کرد. نباید مانند بازیکنی باشیم که دراثر ناراحتی و بنبستی که به هردلیل در بازی ایجادشده، درمیانه میدان، توپ را دفعتاً و بی هدف شوت کنیم، شاید هواداران بطور هیجانی ابتدا برایمان هورا بکشند ولی بعد از عدم توفیق در بازی ما رانمی بخشند.
** نامزد بالقوه بعدی در جبهه اصلاحات آقای عارف است؛ چرا ایشان را کنار زدید، عارف و لاری بایکوت شدند این جبهه اصلاحات که جای شعسا آمده مگر فیل هوا شده است؛ خب با همان تدبیر قبلی ادامه میدادید تا جایی برای عارف میان اصلاح طلبان باشد.
بله. اتفاقی نیفتاد فقط فرقش این بود که آقای دکتر عارف جای خود را به کسی داد که این توان را بیشتر دارد.
** البته خودشان ادعا دارند توانمند اند و رأی بیشتری داشته و اصلاح طلبان با نظرسنجی ساختگی او را کنار زدند.
هر کسی میتواند این داوری حق بجانب رابنفع خود بکند! آقای عارف استاد برجسته دانشگاه ودانشمند عالیقدری است. اخلاق ومنش انسانی والایی دارد، یک وزیر علمی خوبی است مدیر اجرایی کارآمد شایسته، حتی در موضع مدیریت هماهنگی معاون اولی هم بد نبود ولی در جایگاه گفتمانسازی و مدیریت ساختار تشکیلاتی توانمندی موردانتظار قاطبه اصلاح طلبان را نداشت.
** توصیه شما در حال حاضر به عارف چیست، برود حزب خودش را بزند؟
نه. جناب آقای عارف شخصیت قابل احترام وبزرگی است لکن مرد حزب وتربیت کننده کادرهای همه جانبه برای اندیشه سیاسی نیست، سنخ کار حزبی با شاکله وروحیه جناب آقای عارف انطور که رافع نیاز روزگار ما باشد، جور درنمیآید.
** اگر همه افراد ردصلاحیت شدند به آقای عارف رأی میدهید؟
میرود به سمت اینکه جبهه اصلاحات تصمیم بگیرد که بماند یا نماند، اگر بماند تمکین تشکیلاتی میکنیم.
** حزب کارگزاران نیز تمکین میکند؟
اگر تصمیم تشکیلاتی باشد بله، چون وفادار هستیم. اگر جبهه اصلاحات تصمیم بگیرد، تمکین میکنیم، ولی اگر به تدبیری مانند مجلس یازدهم برسد، وتصمیم جبهه اصلاحات آزاد سازی احزاب مطابق با تشخیص خود باشد، احتمال همراهی حزب کارگزاران با ایشان رااندک میبینم.
** احتمال همراهی با آقای عارف بیشتر است یا با لاریجانی؟
دو جنس است، آقای عارف با پیشینه اصلاحطلبی است، به ایشان یک جور باید نگاه کرد وبه اقای لاریجانی بگونه ای دیگر. ایشان برکشیده نظریه اصولگرای معتدل است.
** از لحاظ حزب؟
از موضع گمانه زنی حزب، هر دو بزرگوار واجد رأی قرین به پیروزی نیستند.
** نظر جالبی دادید، شما به چه کسی رأی میدهید؟
اگر اصلاح طلبان نامزد مستقل خود را در رقابتهای انتخاباتی نداشته باشند واقای لاریجانی نامزد باشد در میان نامزدهای موجودین، بنظرم آقای لاریجانی خیرالموجودین است. رأی من با اوست.
** در حزب کارگزاران روی لاریجانی کار کردهاید؟
خیر.
** جبهه اصلاحات یک نامزد دیگر هم دارد : محسن هاشمی، تکلیف آقای هاشمی مشخص است؟ خیلی وضعیت سرگردانی دارد.
در تدارک تقویت اقامحسن هستیم. ۶ ماه قبل توافقی داشتیم. از موضع جبههای توافق شدآقای ظریف را معرفی کنیم. جمعبندی ما این بود اگر جبهه اصلاحات به احزاب تحتپوشش خود توصیه کند که از موضع حزبی نماینده خودتان را معرفی کنید، جمعبندی ما اقای محسن هاشمی بود. دیگران هم مطرح بودند آقای کرباسچی، آقای مرعشی هر دو احتمال مطرح شد. اما به دلیل نگاه واقعبینانهای که داشتیم احتمال خروجی آنها از تائید تاییدصلاحیتها، محدودتر از آقامحسن بود. آنهاخود نپذیرفتند.
** الان بحث آقای کرباسچی کلاً بسته شد؟
بله. نه آقای مرعشی و نه آقای کرباسچی، آقامحسن هم خودش خیلی جدی نیست، تشخیص او این است اگر به عنوان نماینده اصلاحات بتواند مطرح باشد، موضوع تعقیب شود؛ در غیر این صورت ممکن است حتی ثبتنام نکند. البته دوستان ما وازجمله خود من مصّر هستیم که حتماً ثبت نام بکند. برنامه بدهد. تجربهای در این سطح را از سر بگذراند. دچار انفعال نشود. از ریسک شکست نهراسد. آینده را با ناکامیهای گذشته نسنجد.
** فکر میکند اصلاحطلبان با او مخالفند؟
موقعیت نسبتاً خوبی دارد لکن بعید میدانم بتواند رأی حداقل دو سوم احزاب را بدست آورد.
** دلیل مخالفت اصلاحطلبان چیست؟
بخشی حسادت است، بخشی آنکه او فرزند آقای هاشمی است، بخشی ناراحتی از دست کارگزاران است. بخشی از سر کم لطفی وکدورتهای تاریخی است. دوستان اصلاحطلب هم خیلی سر سازش ندارند، در جبهه اصلاحات کمیت هم دردی را دوا نمیکند، ۳۵ حزب کوچک وبزرگ کنار هم، مشارکت در رأی واحد است و حساسیت هم وجود دارد. حقیقت آن است وقتی اصلاحطلبان را غربال میکنید شاخصها حزب اتحاد؛ کارگزاران وایثارگران و بچههای اعتماد ودوستان مجمع هم ریشسفید هستند وممکن است حرف ما را گوش کنند یا نکنند، اینها باید کنار هم تفاهم کنند، در ماجرای انتخاب محسن هاشمی، اتحاد، قرینه ما است.
** چه شد این جمع متکثری که از آن نام بردید به بهزاد نبوی رسید؟
در جزئیاتش نیستم.
** موافق آقای نبوی بودید؟
بله! جزو معدود سیاستمداران چپ اصلاحی ما است که خیلی واقعبینانه حرکت میکند و تجربیات ارزنده ایشان تجربیات کمی نیست.
** نبوی میگوید دولت فقط بیست درصد اختیار دارد، چرا با چنین گرایشی باید رئیس جبهه اصلاحات شود؟
آقای نبوی آدم صریحی است، دوگانه صحبت نمیکند، انسان واقع بین معتدل وراستگو وراسخ وکم نظیر است. درنوع مسائل سیاسی دیدگاه مشترک داریم. نه تنها دیدگاهش در مورد ولایتفقیه با امثال بنده هیچ فرقی ندارد بلکه در مصداق از ما حساستر وجدیتر است، میگوید اگر امروز قرار باشد یک رهبری را برای این کشور انتخاب کنیم انتخاب من منحصر در آیت الله خامنهای است، اینطور آدمی ارزنده وکارآمد است.
** مصداق عکس صحبتهای شما زیاد است، مثلاً ماجرای تحصن مجلس ششم.
نبوی اهل تفکر وتسامح و گفتگو است، اهل همگرایی وارتباطگیری است، بهزاد نبوی در تحصن مجلس از منظر شخصی مخالف بود.
** شخص بهتری برای هدایت جبهه اصلاحات نداشتید؟
مثلاً چه کسی؟
** مثلاً حسین کمالی؛ کواکبیان؛ صادق خرازی مرعشی یا حتی آقای کرباسچی…
حسین کمالی در مراتب بعدی قرارداشت. حسین مرعشی نائبرئیس شد، اصراراقای بهزاد نبوی این بود که آقای مرعشی باشد بهتراست. البته عزیزانی هستند که بی دلیل نمیخواهند حسین مرعشی رئیس باشد. وبخطا فکر میکنند نقش حسین درجایگاه ریاست کارسازتر وبزیان انهاخواهد بود.
** صحنهآرایی جبهه اصلاحات نشانههای یک جریان سیاسی که قرار است در انتخابات شرکت کند را ندارد، ما شاهد بودیم اعضای نهضت آزادی هم به جمع شما اضافه شدند، شما با این قضیه مشکلی ندارید؟
ظاهرامنظورتان حضور فعال یکی از جوانان ایم جریان است. این را نباید به حساب نهضت آزادی بگذارید، جوانی است وواجد گفتمان مستقل که خوبست به او بها دهند.
** آوردن نهضت آزادی دیسکورس سیاسی جبهه اصلاحات است؟
جریان نهضت و بعد ملی مذهبیها به مرور زمان دچار ریزش شد و اینها یکسری جوانهایی هستند که نزدیک شدن آنها به اصلاحات فارغ از نسبت وقرب وبُعدشان به نهضت، به نفع کشور واصلاحات است باید آنها را از پیله وپوسته قبلی بیرون آورد. درعرصه سیاست وحاکمیت همواره هزار دوست کم ویک دشمن زیاد است. این هنر نیست که بدنه نخبگانی جامعه را نزد حاکمیت روز بروز لاغر ولاغرتر کرد
** شما حساسیتتان را نسبت به نهضت ازادی از دست دادهاید و این برای اصلاح طلبان خوب نیست.
ولو اینکه رویکرد سیاسی نهضت ازادی را قبول نداشته باشیم لکن با سیاست منکوب کردن اعضای نهضت موافق نیستم، غلط است؛ بازسازی علاقمندان به نهضت وانطباق اعضا بخصوص جوانان هواداران نحله با موازین انقلاب ونظام ورهبری جزو ضرورتهاست.
** آقای عبدالله ناصری مقالهای نوشتند و گفتند آقای خاتمی به مراتب بسیار شبیه آقای بازرگان شده است. این یعنی گفتمان نهضت آزادی اصلاح طلبان را به خود جذب کرده است و نه برعکس.
خود آقای خاتمی که این را نمیگوید نباید مسائل را بهم چسباند. من به صفت یک تحلیلگر سیاسی قائل به این هستم که اگر نهضت آزادی یک زمانی در مدیریت کشور به بنبست رسید، نباید آنها را دفن کنیم باید آنها را جذب کنیم، ما به سیاست جذب وکاهش سطح تنش اعتقاد داریم.
** نقش آقای خاتمی درجبهه اصلاحات چیست؟
به جهت ساختاری هیچ؛ ولی به صفت فرایندی و رأی معنوی جایگاهی بالا است.
** یعنی پدر معنوی جبهه اصلاحات هستند یا پدر خوانده آن؟
تشخیص من این است که باید پدر معنوی باشد، من دوست دارم جبهه اصلاحات تدابیر و خروجیاش راحتماً با آقای خاتمی مرور کند.
** آقای خاتمی باید مرور کند یا برعکس؟
من حتماً دوست دارم آقای خاتمی در رأس باشد.
** آقای هادی غفاری میگویند آقای خاتمی دیکتاتوری راه انداخته است؟
خلاف میگویند! نمیدانم. این حرف درشأن آقای غفاری نیست. یکسری مدعیاند که در عرض آقای خاتمی هستند و برای خود وزن بیش از حد قائلند؛ این حرفها و کسانی که دامن میزنند، خیلی مهم نیستند.
** هر کسی علیه خاتمی حرف بزند سهمخواه است؟
نه! خیلی هاهستند که آقای خاتمی را نقد کرده ومیکنند. ولی برخی نقدهای ناموجه، دارند. پشت پردهای دارد ازجنس خود خواهی ها وخودبزرگ بینیها که باید انها را ازتاریکخانه بیرون آورد.
** یکی از نامزدهای مورد توجه اصلاح طلبان آقای پزشکیان است؟
هنوز نیامده اند، میخواهند بیاید.
** نامزد سفید شما نیست؟
خیر! نامزدهای خود خوانده در جبهه اصولگرا و اصلاح طلب بسیار داریم. البته اقای پزشکیان جزو چهرههای مورد اعتنای گروههایی از اصلاح طلبان است. کارگزاران هم نام ایشان را درجدول ۵ نفره خود به جبهه اصلاحات معرفی کرده است.
از اینکه وقت خودتان را در اختیار مشرق قرار دادید؛ ممنونیم
سرویس سیاست مشرق – سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. در ستون «صندوقچه انتخابات» به بررسی روزانه اخبار و حواشی انتخاباتی و رصد رسانههای داخلی و بررسی رسانههای معاند میپردازیم.
********
فائزه هاشمی، چهرهای انتخاباتی با پشتوانه انقلابی است
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «چهرههای انتخاباتی با پشتوانه انقلابی» نوشت:«یک ماه دیگر، ثبتنام برای سیزدهمین دوره ریاستجمهوری در وزارت کشور آغاز خواهد شد و مانند دورههای گذشته شخصیتهای سیاسی سرشناس و معروف تا چهرههای معمولی بخت خود را برای رسیدن به صندلی ریاست دولت در میدان پاستور آماده میکنند. در میان این افراد هستند کسانی که بهواسطه رابطه نسبی با بزرگان انقلاب و سیاستمداران از چهرههای سرشناس محسوب میشوند و این پتانسیل را دارند (یا در خود میبینند) که راه پدران خود را بروند و مسئولیتی را بپذیرند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در این گزارش به سه خانواده که از بزرگان و بنیانگذاران انقلاب اسلامی بودند، پرداخته شده که فرزندان آنان از جمله افرادی هستند که در دنیای سیاست دستی بر آتش دارند و نامشان برای حضور در کوران انتخابات ریاستجمهوری شنیده میشود…درحالحاضر در میان خانواده بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، سیدحسن خمینی نوه امام، سیاسیترین شخصیت محسوب میشود…برخی جریانات سیاسی سیدحسن خمینی را یکی از گزینههای اصلاحطلبان برای انتخابات میدانند، اما خودش هیچگاه دراینباره بهصورت شفاف حرفی نزده است».
روزنامه شرق در بخش دیگری از این گزارش تصریح کرد:«علی مطهری، در هفتم اسفند سال گذشته رسما اعلام کرد برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد خواهد شد. او در یک نشست خبری اعلام کرد خود را برای اداره کشور اصلح میدانم و معتقدم برای ترغیب مردم به مشارکت هرکس این توانایی را در خود ببیند، باید برنامه خود را ارائه دهد… همه فرزندان مرحوم هاشمیرفسنجانی که در سال 95 درگذشت، در میان مردم شناختهشده هستند؛ فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر. در میان آنان فائزه و محسن اهل سیاست هستند و احتمالا برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام خواهند کرد».
استقبال اصلاح طلبان از اظهارات انتخاباتی احمدی نژاد
روزنامه سازندگی- ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در گزارشی با عنوان «محمود تهدید می کند» نوشت:«محمود احمدی نژاد که این روزها حضور بسیار جدی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دارد، می گوید نمی توان مردم را در این وضعیت سخت و بدبختی نگه داشت و این فنر به زودی در خواهد رفت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«احمدی نژاد گفته است تمرکز همه تصمیمات در حکومت اشتباه است. در وقت انتخابات در باب مسببان وضع مردم سخن خواهم گفت و از کسی نمی ترسم».
روزنامه اعتماد نیز در مطلبی با عنوان «محمود سخن خواهد گفت؟!» نوشت:«احمدینژاد اخیرا در جمع مردم کرمان سخنرانی داشته و گفته است:”این اشتباه بزرگی است که فکر کردهاید که میتوانید ملت ایران را در این سطح نگه دارید. این فنر به زودی درخواهد رفت. من به وقت انتخابات مطالبی دارم که درباره وضعیت موجود کشور عرض خواهم کرد و به فضل الهی از کسی هم نمیترسم”. ».
این رونامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«رد صلاحیت احمدی نژاد به معنی حذف کامل او نخواهد بود و شاید بالاخره وعدههای گاه و بیگاه افشاگریاش رنگ واقعیت بگیرد و اگر خودش یا کاندیدای موردحمایتش در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ رد صلاحیت شود، احتمالا باید منتظر افشاگریهای سریالی او علیه کاندیداهای انتخابات بهویژه اصولگرایان باشیم».
قوه مجریه محل آزمون و خطای رئیس جمهور در حوزه اجرایی نیست
«رستم قاسمی» وزیر نفت دولت دهم و فرمانده اسبق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا که از او به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری نام می برند، در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفت:«شخصی که در قامت رئیس جمهور ادعا می کند که نمی گذارند کار کنیم، یا شرایط کشور را نمی دانسته که اصلا بیخود کرده است خود را در معرض رای مردم قرار داده است و یا اگر شرایط کشور را می دانسته باید در موقعی که مسئولیت را به عهده گرفت محکم پای تصمیم خود بایستد».
قاسمی در ادامه گفت:«ادعای دیگری که مطرح می شود این است که رئیس جمهور اختیارات لازم برای اداره کشور را در اختیار ندارد. اصلا به فرض اینکه اختیارات رئیس جمهور بیش از 15 درصد نیست، سوال این است که چرا در دوران تبلیغات انتخابات، شعارهایی دادند که هیچ گونه نسبتی با اختیارات 15 درصدی رئیس جمهور ندارد؟ همان زمان می گفتید رئیس جمهور اختیار 15 درصد امور را در دست دارد و می توانم در حد همین 15 درصد وعده انتخاباتی بدهم».
سایت خبرآنلاین در گزارشی با عنوان «وضعیت خاکستری سعید جلیلی؛آقای دیپلمات مهره سوخته شد؟» نوشت:« محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، حسین دهقان، رستم قاسمی، ابراهیم رئیسی و …. صف افراد احساس تکلیف کرده آنقدر شلوغ شده است که خود اصولگرایان هم ماندهاند با این صف عریض و طویل چه کنند؛افرادی که برای خود جایگاه و مقامی دست و پا کردهاند و حالا میخواهند بخت و اقبالشان را بعد از ۸ سال دوره سکانداری معتدلین امتحان کنند. در این میدان سعید جلیلی هم که تمام برنامهریزیهایش را بر اساس انتخابات ۱۴۰۰ به پیش برده بود در حالتی از خوف و رجا به سر میبرد؛ به هر حال او یک بار طعمِ طمع قدرت همقطارانش را در جریان انتخابات ۹۲ چشیده است و میداند اگر پای قدرت در میان باشد هیچکدام حاضر به کنار کشیدن به سود دیگری نخواهند بود و اگر پا به میدان رقابت بگذارد احتمالا وضعیتی نامبارکتر از سال ۹۲ انتظارش را میکشد».
در ادامه این مطلب آمده است:«وضعیتی که حدس و گمانش چندان دور از انتظار نیست و در حال حاضر میتوان با چشم مشاهده کرد که در محافل اصولگرایی کمتر صحبت از سعید جلیلی به گوش میرسد و بیشتر به نظر میرسد جلیلی در این وانفسای انتخابات اگر نگوییم به یک مهره سوخته تبدیل شده است باید گفت کاملا در حاشیه انتخابات قرار گرفته است کسی که در فقدان آیت الله مصباح یزدی، جبهه همیشه حامی او نیز حاضر نیست بر سرش طلب سهمخواهی کند».
در ادامه این گزارش آمده است:«عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این جلسه ضمن بیان نکات مهمی پیرامون مباحثی نظیر شکستن رکود سیاسی، اهمیت مشارکت حداکثری، مختصات وحدت گفتمانی و تجربه از انتخابات قبلی و همچنین نحوه پاسخ به مطالبات جامعه در انتخابات پیش رو، خواهان حضور حداکثری نیروهای انقلابی در صحنه انتخابات شد».
عارف: پاسخ به مطالبات مردم نباید در سطح شعار باقی بماند
«محمدرضا عارف» از فعالین اصلاح طلب که از او با عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نام برده می شود در مصاحبه با سایت خبری جماران گفت:«پاسخ به مطالبات مردم نباید در سطح شعار باقی بماند. بلکه باید در عمل محقق شود. همه شعار می دهند ولی باید دید عملکرد افرادی که شعار می دهند در گذشته چگونه بوده است؟ آیا پاسخ به مطالبات مردم ،برنامه ای که مطالبات عمومی را پاسخ دهد، دارند یا صرفا نگاهی آرمانی داشته و شعار می دهند و در گذشته عملکرد قابل دفاع و یا قابل توجهی نداشته اند».
عارف در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«وزن دولت در اداره کشور بیشتر از بقیه است به همین نسبت مسئولیت بیشتری هم دارد… دانستن حق مردم است، حرف من هم است. اما توی دل مردم را خالی کردن حق آنها نیست. مردم باید در جریان امور قرار بگیرند و اینکه دولت چه برنامه هایی دارد. مردم حق دارند بدانند که موانع پیش پای دولت چیست یا راهکار رفع موانع چیست؟ دولت می تواند بگوید مردم ما این برنامه را داریم اما فلان مشکل هم وجود دارد.اما اختلافاتی که برخی مسئولین مطرح می کنند متاسفانه ناشی از خودخواهی است. دعوایی که درون یک خانواده است در بیرون از آن مطرح نمی شود. من کشور را یک خانواده می دانم. مردم باید بدانند اما در دلشان نباید خالی شود».
«احمد امیرآبادی فراهانی» عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با تسنیم از استعفای خود از هیأت اجرایی انتخابات ریاست جمهوری خبر داد و گفت:«در جلسه روز گذشته هیئت رئیسه مجلس این استعفا پذیرفته و آقای حیسنعلی حاجی دلیگانی جایگزین بنده شد».
وی ادامه داد: «به دلیل اینکه قرار است در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ثبت نام کنم، لازم بود تا از این هیئت استعفا بدهم».
سرویس سیاست مشرق – روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**لغو تحریم ها مهم نیست،برجام موشکی را کلید بزنید!
روزنامه سازندگی– ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در مطلبی با عنوان «پیام بایدن به ایران» نوشت:«رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کرد آمریکا آماده است در چارچوب 1+5 نشست برگزار کند و با ایران رایزنی کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز از برگزاری نشست غیررسمی با حضور ایران و کشورهای عضو برجام استقبال کرد و گفت دیپلماسی تنها راه خروج از بن بست کنونی است».
برخی روزنامه های اصلاح طلب به گونه ای فضاسازی می کنند که گویا بایدن بی صبرانه در پی تنش زدایی با ایران به نفع مردم کشورمان است. این در حالی است که جو بایدن و اعضای ارشد دولت وی دقیقا در حال تکرار ادعاهای ترامپ و پمپئو علیه مردم ایران هستند.
بایدن در روزهای گذشته در کنفرانس مونیخ با اشاره به اینکه «آمریکا آماده تعامل دوباره در چارچوب 5+1 درخصوص برنامه هستهای ایران است» تاکید کرد:«باید با اقدامات بیثباتکننده ایران در سراسر خاورمیانه مقابله کنیم و در این مسیر من با شریکان اروپایی و سایر شریکانمان همکاری نزدیکی خواهم داشت».
پنجشنبه هفته گذشته، وزیران خارجه 4 کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، پس از برگزاری یک نشست مجازی، درخصوص مسائل مختلف از جمله ایران بیانیهای منتشر کردند.
در بخشی از این بیانیه که مربوط به مسئله ایران بود، تاکید شد:«عزم خود را برای قویتر کردن برجام و همکاری با شریکان منطقهای و جامعه بینالمللی جهت رسیدگی به نگرانیهای گستردهتر امنیتی مربوط به برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران، جزم کرده ایم».
همچنین «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا در روزهای گذشته در گفتوگو با شبکه بیبیسی تأکید کرد:« ایالات متحده در صدد است در صورت بازگشت به برجام با کشورهای دیگر برای مقابله با ایران درخصوص موضوعاتی چون منطقه و برنامه موشکی ایران وارد همکاری شود».
بایدن و اعضای دولت وی هیچ اشاره ای به مسئله لغو تحریم ها ندارند و در پی آن هستند تا پروژه ضدایرانی «برجام موشکی و منطقه ای» را کلید زده و محدودیت های هسته ای برجام را دائمی کنند.
با اینحال برخی رسانه های اصلاح طلب با بزک دولت آمریکا، این پیام را می دهند که «لغو تحریم ها مهم نیست، برجام موشکی و منطقه ای را کلید بزنید»!
در حال حاضر قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها، دست دولت و وزارت خارجه در مقابل آمریکا و اروپا را پُر کرده است. جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تحریم ها دو راهکار را در پیش گرفته است، رویکرد مقتدرانه در مقابل زیاده خواهی آمریکا و اروپا در جهت لغو تحریم ها و تلاش برای خنثی کردن تحریم ها با اتکا به ظرفیت های عظیم داخلی.
اما برخی اصلاح طلبان بی توجه به این دو راهکار مهم، همچنان در پی هموارسازی مسیر برجام موشکی و منطقه ای هستند. آنچه قابل تأمل است اینکه، مسئله لغو و بی اثرکردن تحریم ها اصلا برای این طیف موضوعیت ندارد.
**«کاسبان حصر» دلواپس معیشت مردم شدند
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «فشار گرانی بر طبقات کم درآمد» نوشت:«رکورد بیشترین میزان تورم در طول سال 99 در حالی در بهمنماه به ثبت رسید که بخش بزرگی از تورم به دهکهای کمدرآمد فشار آورده؛ چراکه عمده تورم به وجود آمده به دلیل افزایش قیمتها در بخش خوراکیها و آشامیدنیها بوده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«نسبت به بهمنماه سال گذشته سبد خوراکیها نزدیک به 67 درصد رشد داشته است!… شاخص قیمت در گروه کالایی «روغنها و چربیها» 95 درصد نسبت به بهمن 98 رشد کرده است. شاخص قیمت میوه و خشکبار هم نزدیک به 87 در یکسال بالا رفته یا گروه کالایی «شیر، تخممرغ و پنیر» نزدیک به 80 درصد نسبت به بهمن ماه سال گذشته رشد داشته است».
اعتماد در ادامه تصریح کرد:«با افزایش قیمتها در بخش خوراکیها و «توقف رشد قیمتها و تورم» در بخش «غیرخوراکیها و کالاهای بادوام» این دهکهای کمدرآمد بودهاند که آسیب دیدهاند. کم درآمدهایی که حالا نوسان قیمت دلار در دی ماه و رسیدن آن به بیش از 30 هزار تومان را به عینه در زندگی و سر سفرههای خود میبینند».
این روزنامه اصلاح طلب در گزارش مذکور به هیچ عنوان به عملکرد دولت انتقاد نکرده است. این در حالی است که کارشناسان تاکید دارند که 70 الی 80 درصد مشکلات در حوزه اقتصادی ناشی از سوءمدیریت در دولت است.
از سوی دیگر، الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، در مجلس دهم رئیس کمیسیون اقتصادی بوده است. اما متاسفانه وی هیچ اقدامی مناسبی در جهت رفع مشکلات اقتصادی مردم و کاهش مشکلات معیشتی جامعه انجام نداد.
روزنامه اعتماد و برخی دیگر از رسانه های اصلاح طلب همزمان با اوج گیری مشکلات معیشتی مردم در دولت روحانی، یکروز بر لزوم رفع حصر سران فتنه تاکید می کردند و روز دیگر حضور زنان در ورزشگاه را اولویت اصلی کشور می نامند و دیگر روز دغدغه اصلی جوانان را برگزاری کنسرت خیابانی جا می زدند!
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از فعالین سیاسی اصلاح طلب با مشکلات معیشتی مردم بیگانه هستند. طیفی که مدیران نجومی را ذخائر نظام و امانت دار بزرگ می نامد و مفسدان دانه درشت اقتصادی را کارآفرینان برتر جا می زند، هیچ نمیداند که حقوق معوقه و افزایش سرسام آور اجاره بهای مسکن در موعد تمدید قرارداد و بسیاری دیگر از مشکلات معیشتی، چگونه مردم را آزار می دهد.
**جریان اصلاحات با معضل ریزش سرمایه اجتماعی مواجه است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اصلاح طلبان چندی پیش نهاد اجماع ساز خود را تحت عنوان جبهه اصلاح طلبان ایران تشکیل دادند تا گام اول خود را برای حضور در انتخابات پیش رو محکم بردارند. با اینحال گرچه آنها هنوز با معضل ریزش سرمایه اجتماعی مواجهند اما نیم نگاهی نیز به افراد حاضر در این اردوگاه جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«ظریف…زنگنه…جهانگیری…محسن هاشمی…عارف و…جزو کسانی هستند که نام آنها مطرح می شود».
جریان اصلاحات اکنون با چند معضل جدی روبرو است. اولین و مهمترین آن معضل ریزش شدید پایگاه اجتماعی است. در زمستان سال گذشته، قالیباف علیرغم توپخانه سنگین رسانه های اصلاح طلب علیه وی، با حدود یک میلیون و سیصدهزار رای به مجلس راه یافت. در سوی مقابل مجید انصاری، سرلیست اصلاح طلبان علیرغم تبلیغات سنگین و پرحجم در تهران تنها حدود 70 هزار رای کسب کرد.
یکی دیگر از معضل های جدی جریان اصلاح طلب، درگیری ها و اختلافات داخلی است. برای نمونه، تشکل جدید این طیف تحت عنوان «ناسا» بجای اینکه مسبب همبستگی فعالین این طیف باشد، به عاملی جهت اختلاف میان فعالین این طیف بدل شد.
مسئله بسیار مهم دیگر، کارنامه دولت روحانی است. افکارعمومی به درستی کارنامه دولت را به پای اصلاح طلبان نوشته است. اما این طیف با فرافکنی در پی شانه خالی کردن از پاسخگویی در این خصوص است.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه سازندگی با بیان این که لایحه بودجه ۱۴۰۰ بزرگترین کسری بودجه چند دهه گذشته است، نوشت: عامل این کسری موقتی است یا ممکن است طولانی مدت باشد؟
کشور ما از نظر اقتصادی در یک جنگ کامل قرار گرفته اما هر جنگی در نهایت تمام میشود. ما باید حتماً تلاش کنیم که در پایان، طرف شکستخورده و بازنده نهایی نباشیم. اما اگر پاسخ سیاست به اقتصاد از نوع پاسخ دوم باشد که بگویند در یک بازه زمانی مثلاً دو یا سه سال آینده این شرایط تمام میشود، آنوقت مسئله اوراق سلف نفتی بهترین راهحل میشود.
زمانی که اقتصاد در جنگ است و شوک بسیار بزرگی به آن وارد شده، حل کردن آن در نخستین گام مستلزم آن است که آینده پیشبینیپذیر باشد. در واقع کارشناس بتواند تا حدودی آینده را پیشبینی کند. قطع بودجه از درآمد نفت در شرایط اضطرار فراهم نمیشود.
به این ترتیب باید گفت؛ مسئله کسری بودجه در کشور ما یک مسئله اقتصاد سیاسی است نه اقتصاد کلان. اینگونه نیست که کارشناسان اقتصادی با بهرهبرداری حداکثری از علم اقتصاد این خروجی مشعشع را داشتند که اقتصاد ما باید کسری بودجه همیشگی داشته باشد. کسری بودجه اقتصاد ایران خروجیِ علم اقتصاد نیست. در نتیجه برای حل آن باید تمام تصمیمگیران دور میز باشند و باید یک تصویر قابلقبول برای همه روی میز گذاشته شود. هماکنون افراد موثر و ذینفوذی هستند که دائماً برای رفع کسری بودجه میگویند از هزینههای دولت کم کنید. اما اگر فهرست هزینهها را مقابلشان بگذارید نمیتوانند هیچ هزینهای را کم کنند. بخش عمده بودجه دولت هزینههای جاری و حقوق و دستمزد کارمندان دولت است. این است که باید جدول بودجه مقابل کل ساختار سیاسی گذاشته شود نه فقط جلوی کارشناسی که در سازمان برنامه نشسته و راجع به جدول فکر و صحبت میکند».
تحلیل روزنامه سازندگی در حالی است که اولاً حزب کارگزاران پس از قانع شدن نمایندگان مجلس دهم از پاسخهای روحانی، چهار سؤال اقتصادی، در بیانیهای تأکید کرد: پاسخ آقای روحانی نه مجلس را قانع کرد، نه ملت را راضی ساخت. دولت فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. اوج این سرگشتگی را میتوان در سیاست ارزی دید که در بهار ۹۷، بستر ویژهخواری] ۱۸ میلیارد دلاری [اخلالگران را فراهم کرد. متأسفانه با وجود نقدها بر سازمان برنامه و بودجه، در دولت دوم روحانی اصلاحی صورت نگرفت. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بروکراتهای بیانگیزه بدل ساخته که دولت را نه به عنوان مغز متفکر توسعه ملی بلکه به یک اداره کاغذی تقلیل داده است.
ثانیاً طبق وعدههای انتخاباتی دولت، قرار بود نگاه سیاسی (سیاستزده) به اقتصاد و وابسته کردن آن به مذاکرات، سایه جنگ و تحریم را بردارد و رونق بیافریند، نه این که به ادعای روزنامه سازندگی به کام جنگ کامل ببرد.
کارگزاران باید ضمناً به این سؤال نفتی- به اقتضای یادداشت -روزنامهشان- پاسخ دهند که چرا قبل از برجام میتوانستیم ۱/۴ میلیون بشکه نفت بفروشیم اما با برجام به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسید!؟ این فرض البته در صورتی است که بخواهیم بودجه را تماماً نفتی ببندیم و هیچ تدبیر دیگری برای کاربست انواع ظرفیتها به کار نبندیم. به یک معنا عود کردن معضل کسری بودجه، حاصل ۷ سال فریبخوردگی و نشستن به امید دشمنانی است که به طور پیوسته به تشدید فشارهای تحریمی تأکید داشته و مسیر انسداد توافق برای باجگیری بیشتر را انتخاب کرده بودند. آیا عجیب نیست که حزب ائتلافی دولت به جای پاسخگو بودن درباره این خرابکاری، بخواهد نسخه نخنمای قبلی را قالب کند!؟
"کارگزاران" پاسخ سؤالش را در «اداره کاغذی سردرگم» پیدا کند بیشتر بخوانید »