حسن روحانی

دولت سیزدهم حاضر به تحویل کدام ساختمان به عنوان دفتر کار روحانی نشد؟

دولت سیزدهم حاضر به تحویل کدام ساختمان به عنوان دفتر کار روحانی نشد؟



داماد رئیس جمهور سابق مدعی شده دولت سیزدهم از اختصاص دفتر به «حسن روحانی» امتناع کرده و در ادامه گفته نهایتاً دفتر رهبر انقلاب دستورات لازم را برای تدارک دفتری برای رئیس جمهور سابق داده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «کامبیز مهدی زاده» داماد رئیس جمهور سابق در مصاحبه ای اعلام کرده دولت سیزدهم از اختصاص دفتر به «حسن روحانی» امتناع کرده و در ادامه همچنین گفته که در نهایت، دفتر رهبر انقلاب دستورات لازم را برای تدارک دفتری برای رئیس جمهور سابق داده است.

پیگیری‌ها اما نشان می‌دهد که ماجرای عدم اختصاص دفتر به حسن روحانی با روایت داماد وی متفاوت است.

در همین رابطه یک منبع آگاه در پاسخ به این سوال که آیا دولت از تحویل دفتر به رئیس جمهور سابق امتناع کرده است، گفت: پس از پایان دولت دوازدهم و بر اساس روال معمول برنامه ریزی برای اختصاص دفتر به رئیس دولت پیشین آغاز شد اما تصمیم ابتدایی دولت سیزدهم برای استقرار آقای روحانی در یکی از ساختمان‌های دولتی با پاسخ منفی اعضای دفتر ایشان روبه رو شد.

وی افزود: آقای روحانی خواستار در اختیار گرفتن ملک جنجالی موسوم به «سلام» در محله جماران بود که در دوران دولت گذشته با وجود مشکلات قانونی میلیاردها تومان تجهیزات و امکانات رفاهی از بیت المال برای آن ایجاد شد.

این‌منبع مُطّلع با اشاره به وجود برخی تجهیزات خاص در ساختمان «سلام» خاطرنشان کرد: در همین مدت، نهاد ریاست جمهوری دولت سیزدهم با در اختیار گرفتن ساختمان جنجالی «سلام» مانع از خروج تجهیزات بسیار خاص الکترونیکی وارداتی و مستقر در این ساختمان توسط برخی نزدیکان دولت گذشته شد.

وی ادامه داد: در نهایت یک ساختمان دولتی در خیابان الوند برای دفتر ایشان پیشنهاد شد که با موافقت اولیه نمایندگان ایشان، ساختمان مذکور تخلیه و با انجام عملیات عمرانی و بهسازی، آماده تحویل شد ولی ظاهراً آقای روحانی بر روی ساختمانی خاص، هم از لحاظ موقعیت جغرافیایی و هم امکانات ویژه اصرار داشت که به جهت این اصرار، نهایتاً محل فعلی را خودش پیشنهاد داد که البته در خصوص این محل نیز مطالبی وجود دارد که فعلاً قابل بیان نیست.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دولت سیزدهم حاضر به تحویل کدام ساختمان به عنوان دفتر کار روحانی نشد؟ بیشتر بخوانید »

متهم خسارت‌های برجام دوباره عصا زیر بغل آمریکا گذاشت

متهم خسارت‌های برجام دوباره عصا زیر بغل آمریکا گذاشت



حسن روحانی مدعی شد: اگر گرفتار مصوبه هسته‌ای مجلس نمی‌شدیم‌، تحریم‌ها را اسفند ۹۹ پایان می‌دادیم. او همچنین ادعا کرد که مشکل کسری بودجه را نه دولت وی بلکه مجلس درست کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روحانی در دیدار برخی مقامات دولت سابق گفته است: کشور پس از انقلاب، با مشکلات زیادی روبه‌رو شده و از همه این مشکلات توانسته به نحوی عبور کند. پس از جنگ تحمیلی و ترور، معضل بزرگی به نام تحریم برای مردم ایجاد شده و تاکنون با همه آسیب‌ها و مشکلات توانسته‌ایم از این مراحل گذر کنیم. خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریم‌ها نیز از این دست مسائل بوده که قطعا این مسئله و رفع مجدد تحریم‌ها قابل حل بود وای کاش دچار ۹/۱۱ (۱۱ آذر ۹۹) و مصوبه هسته‌ای مجلس نمی‌شدیم تا می‌توانستیم در اسفند ۱۳۹۹ تحریم‌ها را پایان دهیم.

او با مقایسه شرایط تحویل دولت‌های یازدهم و سیزدهم گفت: زمانی که در مردادماه ۱۳۹۲ دولت را تحویل گرفتیم چند صد میلیون دلار اسکناس در بانک مرکزی بود. اما در زمان تحویل دولت در مردادماه ۱۴۰۰ به دولت سیزدهم، چند میلیارد دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود.

روحانی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران درباره کسری بودجه سال ۱۴۰۰ و بازپرداخت بدهی دولت قبل توسط این دولت گفت: دولت دوازدهم لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ را با سقف ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی ارائه داد اما مجلس یازدهم سقف این بودجه را به حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان رساند. بنابراین ۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، همان رقم افزایش یافته توسط مجلس است. وی افزود: با کاهش درآمدهای نفتی پس از تحریم‌های ظالمانه آمریکا، دولت طبق مجوز مجلس برای رفع کسری بودجه، اقدام به فروش اوراق قرضه کرد. همان‌طور که ما بدهی دولت قبل را پرداختیم و دولت بعدی هم باید بدهی فروش اوراق قرضه توسط این دولت را بپردازد.

روحانی ابراز امیدواری کرد که مذاکرات احیای برجام در این دولت به نتیجه برسد و تاکید کرد: ما دشمنان زیادی در جهان و منطقه داریم، اختلاف و شکاف در داخل به نفع هیچ کس نیست. همه ما باید به دولت کمک کنیم چنان‌که قبلا هم برای همکاری با دولت برای رفع مشکلات مردم اعلام آمادگی کرده‌ایم.

درباره این سخنان شایان ذکر است اولا علت اصلی کسری بودجه در سال گذشته، لایحه بودجه نامتوزانی بود که دولت روحانی در پاییز ۱۳۹۹ تقدیم مجلس کرد. آن زمان در حالی که در اثر بی‌عملی و برجام‌زدگی دولت وقت، فروش نفت به زیر چند صد بشکه کاهش یافته بود، در لایحه بودجه به شکلی آرزواندیشانه و کاملا خیالی، درآمدها و هزینه‌های مبتنی بر آن، بر اساس فروش ۲/۳ میلیون بشکه در روز تدوین شده بود!

در این زمینه گفتنی است آقای نوبخت قبلا ادعا کرده بود «حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم». رئیس‌سازمان برنامه و بودجه همچنین هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس مدعی شده بود «آقای قالیباف! از آن گزارش بکلی سری خبر دارید. درآمد صد و چند میلیارد دلاری کشور به چند میلیارد دلار کاهش پیدا کرده. نمی‌توانم عدد رو به شما بگم که بعد از سه سال محاصره که ذخایرمان را استفاده کردیم، در چه شرایطی هستیم». همان جا رئیس‌مجلس در پاسخ به نوبخت گفت: «اگر می‌دانید که در صادرات نفت در وضعیت فروش حداقلی به سر می‌برید و با سختی و مشکلات رو به رو هستید، چرا در لایحه خود پیشنهاد فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه را پیشنهاد دادید؟ براساس آنچه که پیشنهاد دادید، هزینه‌های واقعی و قطعی را در لایحه بودجه الزامی کردید، این دوگانگی را چطور مجلس باید حل کند؟».

بنابراین روشن است که علت کسری بودجه، رویکرد غلط دولت روحانی بود. نکته دوم همین است که آقای روحانی چگونه می‌تواند کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را به یادگار بگذارد -که یک رکورد بی‌سابقه است- و هم مدعی شود که خزانه پر از پول تحویل دولت بعد داده است؟ آیا منظور ایشان، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته و خالی بودن خزانه در حدی است که وزرای وی به آقای رئیسی می‌گفتند نمی‌توانند حقوق مردادماه کارکنان دولت را بپردازند؟

ثالثا آقای روحانی نزدیک ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سود ناشی از فروش اوراق قرضه را هم به ارث گذاشته‌اند و دولت سیزدهم در طول چهار سال مجبور است ماهانه ده تا دوازده هزار میلیارد تومان سود این اوراق را هم بپردازد.

رابعا دولت روحانی بودجه ارزی اختصاص یافته برای واردات در طول ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۰ را در همان چهار پنج ماه پایانی خود (چهار ماه اول سال) هزینه کرد و هیچ بودجه ارزی برای دولت جدید باقی نگذاشت.

اما درباره مذاکرات کذایی احیای برجام و متهم کردن مجلس از سوی آقای روحانی باید یادآور شد که بنا بر تصریح خانم موگرینی، این روحانی بود که به ترامپ برای خروج یکطرفه و بازگرداندن تحریم‌ها جرئت داد. موگرینی در نشست اتحادیه اروپا گزارش داده که «از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا و بازگرداندن تحریم‌ها، ایران همچنان در برجام بماند»! بنابراین مقصر و متهم اصلی در زیر پا ماندن برجام چه در دولت ترامپ و چه در دولت اوباما و سپس بایدن، شخص آقای روحانی است. همین انفعال مشکوک بود که موجب شد اوباما در دوره‌ای که از سوی روحانی و غربگرایان به عنوان دوره ماه عسل برجام تصور می‌شد، نماینده منصوب دولت روحانی برای نمایندگی سازمان ملل (حمید ابوطالبی) را تروریست بنامد و برای او ویزا صادر نکند. همچنین در این دوره، تحریم‌های ویزا و آیسا و سیسادا برقرار شد و سپس با اتفاق نظر جمهوری خواهان و دموکرات‌ها در کنگره آمریکا به تحریم‌های کاتسا (مادر تحریم‌ها) گسترش یافت و مجموعا ۱۷۰۰ تحریم (دو برابر بیشتر از پیشا برجام) را روی دست ملت ایران گذاشت و حال آن که آقای روحانی، ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای کشورمان را دو ماه قبل از روز اجرای برجام، واگذار یا اوراق و تعطیل کرده بود و دست ایران از هر نوع اهرم فشار و برگشت‌پذیری تعهدات یا شکایت خالی بود.

در چنین شرایطی مجلس یازدهم با شش ماه تاخیر و با جلب حمایت همه دستگاه‌ها و تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی، قانون موثر و بازدارنده اقدام متقابل را تصویب کرد. اما متاسفانه در حالی که دولت آمریکا پشت مصوبات کنگره پنهان می‌شود و از آنها برای چانه‌زنی استفاده می‌کند، آقای روحانی در جهت مسئولیت‌گریزی، مجلس را متهم به کارشکنی کرده و عملا دولت غدار آمریکا را تبرئه کرد!

این نکته در پایان سزاوار یادآوری است که در طول سه سال مذاکرات پس از خروج آمریکا از برجام تا پایان دولت روحانی، دولت آمریکا حاضر نشد هیچ یک از مطالبات مشروع ایران در زمینه لغو موثر تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و ارائه تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی را بپذیرد که این خباثت در مذاکرات در دوره دولت جدید ایران هم ادامه داشته است.

با همه این اوصاف و در حالی که دولت آمریکا در موضع بدهکاری و اتهام قرار دارد، باید سؤال کرد که هدف آقای روحانی از تکرار اظهارات تحریف‌آمیز قبلی چه بوده است؛ چیزی جز عصا گذاشتن زیر بغل دولت یاغی آمریکا و نجات او از مخمصه خود ساخته؟!

ایران با تدابیر دولت بحران جهانی گندم را پشت سر گذاشت

با تدابیر دولت برای هوشمندسازی یارانه گندم و همچنین افزایش خرید تضمینی گندم، پیش‌بینی می‌شود ایران از چالش جهانی تأمین گندم و نان پس از جنگ اوکراین، عبور کند. روزنامه همشهری در این باره نوشت: با گذشت ۳ ماه از آغاز اجرای طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد، تاکنون ۶۳ درصد نانوایی‌های کشور به این طرح پیوسته‌اند و قرار است تا پایان تیرماه فروش نان در همه نانوایی‌های کشور با کارتخوان‌های ویژه صورت گیرد و صدور کارت نان هم منتفی است.

دولت سیزدهم با هدف هوشمندسازی یارانه نان درصدد است جلوی انحراف در مصرف آرد یارانه‌ای را بگیرد و همزمان سیاست خرید تضمینی گندم از گندم‌کاران به عاملیت بانک کشاورزی سرعت گرفته تا جایی که میزان خرید گندم به قیمت تولیدی از ۵ میلیون تن عبور کرده است. پیش‌بینی می‌شود با این روند ایران از چالش تامین گندم و نان که پس از جنگ اوکراین در جهان به بحران تبدیل شده، گذر کند.

محمد جلال مشاور وزیر اقتصاد با اشاره به برآورد صرفه‌جویی ۱.۵میلیارد یورویی سالانه با اجرای این طرح گفت: با گذشت ۵۵ روز از این طرح، ما از نظر تعداد کارتخوان ۶۳درصد از کل کشور را و از نظر تعداد تراکنش‌های فروش نان نانوایی‌ها ۸۹درصد نانوایی‌ها را پوشش داده‌ایم. قبل از شروع طرح، روزانه ۷میلیون تراکنش فروش نان در کارتخوان‌های نانوایی‌های سراسر کشور داشتیم که مبتنی بر آمارهای بانک مرکزی است و الان بیش از ۶ میلیون تراکنش را روزانه در سامانه مشاهده می‌کنیم.

همزمان وزارت جهاد کشاورزی هم اعلام کرد: تمام استان‌ها تحت پوشش عملیات خرید تضمینی گندم درآمده‌اند. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی میزان خرید گندم از ۵ میلیون تن عبور کرده است. بر این اساس ارزش گندم خریداری شده به ۵۷ هزار میلیارد تومان رسیده است که با احتساب ۱۱ هزار میلیارد تومان واریزی در روزهای اخیر، تاکنون ۴۵ هزار و ۱۰۹ میلیارد تومان از مطالبات گندم‌کاران پرداخت شده است. پیش‌بینی شده خرید امسال گندم از ۶میلیون تن بیشتر شود.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

متهم خسارت‌های برجام دوباره عصا زیر بغل آمریکا گذاشت بیشتر بخوانید »

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه"

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه"



نگاهی به فعالیت‌های حجاریان و تاجزاده نشان می‌دهد که این دو نفر یک دوئت‌نوازی را برای “انزوای عقلانیت” آغاز کرده‌اند. یکی به عبارت عقلانی ناتوی فرهنگی طعنه می‌زند و دیگری از اصلاحات ساختاری می‌گوید!

سرویس سیاست مشرق«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

وقتی سعید به مصطفی می‌گوید: نه!

دوئت‌نوازی حجاریان و تاجزاده برای “انزوای عقل”

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه"

سعید حجاریان، اخیراً در بخشی از یک نامه سرگشاده که با محتوای دستگیری مصطفی تاجزاده،‌ خطاب به دبیر شورایعالی امنیت ملی نگاشته، آورده است:

“حتماً با اصطلاح «ناتوی فرهنگی» نیز آشنایی دارید و قطعاً واقف هستید «ناتو» یک پیمان نظامی میان امریکا و شماری دیگر از کشورهاست که در برابر بلوک شرق برقرار شد. لفظ «ناتو» متأسفانه از مقطعی به حوزه فرهنگ راه یافت و اصطلاح نادرست «ناتوی فرهنگی» به قصد قطبی‌سازی این فضا وضع شد. در حالی‌که نه خبری از «ناتوی فرهنگی» بود و نه «ورشوی فرهنگی»!“[1]

*ناراحتی حجاریان از دستگیری رفیق گرمابه و گلستانش کاملا قابل درک است.

بماند که حجاریان خود بهتر از همه می‌داند که تاجزاده تا آنجا تند بود که حتی سعید هم با برخی تئوری‌های مصطفی همراهی نمی‌کرد. (مثل ماجرای مخالفت با تز تاجزاده مبنی بر اصلاحات ساختاری!)

مفهوم عقلانی و فلسفی “ناتوی فرهنگی” را رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه 80 و در تشریح تهاجمات و شبیخون فرهنگی غرب مورد اشاره قرار داده‌اند.

یک معنای کاملا فلسفی در اشاره به صف‌آرایی رسانه‌ای و فرهنگی جهان سلطه علیه ملت‌های آزاد و در صدر آنها علیه ایران و انقلاب اسلامی که مثل یک اژدهای هفت سر، ابزارآلات مختلف رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای را برای تأثیرگذاری در باورهای هویتی مردم به کار می‌گیرد.

روشن نیست کدام بخش از این توصیف عقلانی و اصولی که هرچه می‌گذرد بر اتقان آن نیز بیشتر افزوده می‌شود؛ مورد طعن و کینه آقای حجاریان واقع شده و اساسا حجاریان در کدام بخش این مفهوم منطقی و عبارت پیشانی آن توانسته به کشف یک نقض نائل آید؟

هرچه هست  چیزی خارج از گپ و گفت‌های طنزآمیز توییتری نیست! همان طنزهایی که می‌گویند دوئت تاجزاده و حجاریان مایلند هرچه می‌بینند و می‌شنوند را با الصاق یک نقص مواجه کنند و سپس به مقصرتراشی از رهبری مظلوم نظام بپردازند.

گفتنیست، مقام معظم رهبری طی یک سخنرانی در سال 85 پیرامون مفهوم ناتوی فرهنگی فرمودند:

“سررشته‌ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات می خواهند اهداف خودشان را – که یا زر است یا زور – تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه های عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء می کرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت می کردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، به راحتی این کار را انجام می دادند؛ بی اعتنایی به هویتهای ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را می کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر می کردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانه ای و روزنامه های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش می شود و من پریروز در روزنامه – البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم – گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که امریکاییها در اروپا به عنوان مقابله ی با شوروی سابق یک مجموعه ی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است.”[2]

*دوئت اصطلاحی موسیقایی به معنی هم‌نوازی دو نوازنده است.

***

از 9 دی تا جشن 10 کیلومتری؛ باطل‌السحر مردم علیه دشمن

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه"

جشن 10 کیلومتری تهرانی‌ها در روز عید غدیر با حضور و استقبال چندین میلیونی مواجه شد.

رخدادی که تقریبا هیچکس فکرش را هم نمی‌کرد که چنین جمعیت بی‌نظیری از همه قشرها به خیابان بیایند و عید ولایت را جشن بگیرند.

طبق گزارش رسمی پلیس کشور بیش از 3 میلیون نفر در این جشن مردمی شرکت کرده‌اند.[3]

رخدادهای این جشن اعم از حضور چشمگیر مردم، نقش تشکل‌های مردمی، حضور قشرهای مختلف و مهمتر از همه “حال خوب” غیر قابل انکاری که در نزد حضّار دیده می‌شد؛ تحلیل‌های فراوانی را برانگیخته است.

*اگرچه عده‌ای در تلاش هستند با بهانه کردن مقولاتی مثل وقوع ترافیک؛ به زعم خود از عظمت این اتفاق بکاهند اما حقیقت این است که جامعه ایرانی نشان داد بسی فهیم‌تر و بصیرتر از چند اکانت توییتری و اینستاگرامی عمل می‌کند و فراتر از سیاه‌نمایی‌ها طعم زندگی را می‌چشد.

در کنار این مسئله همچنین باید دانست که اگرچه جشن 10 کیلومتری تهران از این حیث که یک تجمع عمومی فراگیر پس از کاهش موج بیماری کرونا بود، توانست جمعیت زیادی را به خود جلب کند اما اهمیت مسئله اینجاست که شاهد یک جشن میلیونی با مضمون ولایت و رهبری جامعه اسلامی بودیم که این خود غنی‌بخش اتفاق رخ‌نمون شده است.

چنین تجمعی با مضمون دینی در خیابان‌های ام‌القرای جهان اسلام تنها در یکی از نتایج خود باطل‌السحری خواهد بود برای تمام آنها که جامعه ایرانی را خشن، ناامید، ناشاد و بریده از انقلاب اسلامی معرفی می‌کنند.

باطل‌السحری که همچون “یوم‌ا… 9 دی” البته نه توسط رجال سیاسی و پژوهشگران و محافل تحلیلی که در دست مردمان ساده‌ی کوچه و خیابان به ایران اسلامی و آرمان‌های نظام تقدیم شد.

چهره بین‌المللی این جشن بزرگ را نیز به فضل الهی در گردهمایی پیاده‌روی اربعین به تماشا خواهیم نشست…

***

آنچه مردم باید درباره نقش رهبری در تصمیمات دولت‌ها بدانند

ناجوانمردی محسن هاشمی درباره “ولایت فقیه”

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه"

محسن هاشمی‌رفسنجانی، فرزند ارشد مرحوم هاشمی طی یادداشتی در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اعتماد در واکنش به مفهوم مورد اقتراح “بانیان وضع موجود” نوشته است:

“استفاده‌کنندگان این اصطلاح تخریبی، متوجه نیستند که در نظام ولایت فقیه اکثر راهبردهای کلان و کلیدی در امور مختلف از جمله روابط خارجی، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، امنیت و… در دست دولت نیست. عبور کنیم و به سبک دیگری به مساله نگاه کنیم. نمی‌توان وضع موجود را که حاصل 44 سال جمهوری اسلامی و نظام حکومت دینی است از ولایت فقیه جدا دانست و طبیعتا در ساختاری که در راس آن ولی فقیه قرار دارد، بیشترین تاثیرگذاری را در راهبردهای حاکمیت و عملکرد مسوولان مربوط به مقام رهبری است.”[4]

*ما برادرانه به آقای هاشمی عرض می‌کنیم که سفیدسازی یا حمایت سیاسی یا تلاش برای بلاگردانی از رفقا هرگز ارزش ناجوانمردی را ندارد.

خاصّه ناجوانمردی از طرف کسی یا کسانی که قاتق نانشان را در ساحت نظام اسلامی خورده‌اند و اصول و فروع و ساختارهای آنرا بهتر از هر کس دیگری می‌شناسند.

“مقصرتراشی از رهبری نظام” یک پروژه دیرینه است که هر بار و به هر بهانه‌ای از سوی “قبیله ناکارآمدان” مورد احتجاج قرار می‌گیرد و البته به یمن بصیرت مردم هم راه به جایی نمی‌برد!

آقای هاشمی باید به مردم می‌گفت که بیش از 90 درصد بودجه و اجرائیات کشور صراحتا در اختیار رئیس جمهور و در ید قدرت اوست.

او باید به مردم می‌گفت که مسئولیت ولی فقیه به جز در 2 حوزه امنیت و دین؛ در سایر حوزه‌ها غیر مستقیم است و رهبری صرفا مکلف به “مهندسی سازه نظام” است نه دست بردن در انتخاب مردم!

هاشمی باید به مردم می‌گفت که اگر قرار است تصمیم‌ها با رهبری باشد پس چه حاجت به انتخابات؟

و اگر رهبری همه کاره کشور است پس اینهمه تفاوت در مانیفست و اجرائیات و کارنامه در دولت‌های هاشمی و احمدی‌نژاد و خاتمی و روحانی و رئیسی از چه نشأت می‌گیرد؟

و این یک ناجوانمردی آشکار است که هاشمی از این حقایق با مردم محاکات نکرده است.

و اما سخنی با مردم…

همه باید بدانند که پروژه نرمالیزاسیون در دولتین هاشمی رفسنجانی خواسته شخص هاشمی بود نه خواسته رهبری. کما اینکه اسناد مخالفت رهبری با اشرافی گری، با ریاضت اقتصادی و… موجود است.

  پروژه‌های دولت اصلاحات اعم از جامعه مدنی، مردمسالاری و آزادی صراحتا با تأکیدات رهبری بر مدینة‌النبی، هشدار برای شبیخون فرهنگی و مردمسالاری اسلامی مغایر بود.

  آنچه احمدی‌نژاد تحت عنوان اعتقاد به امام زمان و کار جهادی و مذاکره با آمریکا می‌خواست دقیقا بر خلاف چیزی بود که رهبری نظام برای مردم و ساحت عقلانیت تعریف کردند.

و برجام خواسته و اصرار شخص روحانی و اذناب او بود نه خواسته رهبری نظام. همانطور که اقدام نابجای مذاکره مستقیم با آمریکا و رها کردن امر مهم نظارت بر بازار و خفیف کردن قدرت نظامی کشور از سوی ظریف؛ هیچیک با تأکیدات و راهبردهای رهبر معظم انقلاب همسو و هم‌خوان نبودند.

مع‌الوصف تجربه 30 ساله از این خاصّه‌خوانی نشان می‌دهد که تقریبا همه این رؤسای جمهور با عنایت به رأی مردم و بسط ید وسیعی که داشته‌اند؛ امورات خود را دقیقا طبق خواسته‌ها و اصرارهای خود به پیش برده‌اند و رهبر معظم انقلاب نیز جز معدود مواردی که پای حفظ کیان و سازه نظام در میان بوده؛ اغلب ورود مستقیمی به این خواسته‌ها نداشته‌اند، برخی را با سخنرانی و موعظه در نزد مردم روشن‌سازی کرده‌اند و بخشی را نیز به دلیل ماهیت مسئولیت‌های رهبری و مسئولیت‌های رئیس‌جمهور به اختیار عمل دولت گذاشته‌اند.

اینکه محسن هاشمی علیرغم اینکه در تجربه زیسته 30 سال اخیر یک حضور اجرایی داشته و از نزدیک شاهد حقایق پیش گفته بوده اما امروز مثل یک فرد بی‌اطلاع و عوام درباره حقایق سیاسی ایران نظر می‌دهد جای تأسف دارد و از شوربختی‌های جامعه ماست.

که به قول سعدی علیه‌الرحمه:

“از دشمنان برند شکایت به دوستان

چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم”؟!

***

1_ http://www.ensafnews.com/358628

2_ https://khl.ink/f/3362

3_ mehrnews.com/xY6Z3

4_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/187870

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلاح تازه‌ای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه" بیشتر بخوانید »

تعلل دولت قبل در واردات واکسن دلیل موجهی نداشت

تعلل دولت قبل در واردات واکسن دلیل موجهی نداشت



مردم حدود دو سال خانه‌نشین شده بودند و روابط خانوادگی آنها متوقف شده و دلتنگی و حضور مستمر در خانه، اعصاب مردم را به هم ریخته بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حمیدرضا ترقی با بیان اینکه دولت رئیسی از ابتدای کار با وجود بحران دو ساله کرونا روبه رو بود، گفت: این بحران سلامت، هم به جسم مردم آسیب‌های زیادی رسانده بود، وحشت، نگران و دغدغه و عدم آرامش را در همه خانه‌ها حاکم کرده بود. میلیون‌ها نفر درگیر این بیماری شده بودند و روزانه ۷۰۰ نفر از مردم عزیز ما بر اثر این ویروس از دست می‌رفتند و خانواده‌ها فراوانی عزادار می‌شدند.

قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی اضافه کرد: مردم حدود دو سال خانه‌نشین شده بودند و روابط خانوادگی آنها متوقف شده و دلتنگی و حضور مستمر در خانه، اعصاب مردم را به هم ریخته بود. در کنار آن، نیروهای پزشکی و بیمارستانی هم ظرف این مدت طولانی از مداوای بیماران خسته شده بودند.

وی با بیان اینکه در کنار همه اینها، تحریم‌های غرب و آمریکا در زمینه دارو، ورود واکسن را به کشور دشوار می‌کرد، افزود: بهانه‌های گوناگونی نیز از سوی دولت مطرح می‌شد که به دلیل وجود مشکلات مربوط به برجام و عدم پذیرش FATF نمی‌توانیم واکسن وارد کنیم.

ترقی ادامه داد: از بین رفتن و تعطیل شدن بسیاری از کسب و کارها، بیکار شدن بسیاری از کارگران فصلی و روزمزد، ضربه خوردن سیستم حمل و نقل و امثال اینها، ضربه بسیار سنگینی بود که به کشور ما وارد شد. در چنین شرایطی، دولت سیزدهم اولویت اول خود را صیانت از جان مردم قرار داد تا بتواند عوارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از کرونا را برطرف کند.

عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی یادآور شد: دولت بلافاصله پس از روی کار آمدن، نسبت به تأمین نیاز واکسن در کشور اقدام کرد و توانست ظرف مدت ۶ ماه هم واکسن وارد کشور کرده و هم در داخل با حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان آن را تولید کند.

این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: بنابراین یک مصونیت عمده و عمومی به مردم داده شد تا بتوانند با این اقدام جلوی گسترش و پیشرفت این ویروس در کشور را بگیرد و با کنترل دقیق مزرها، جلوی ورود گونه‌های این ویروس را بگیرد و در نهایت توانست تعداد تلفات را از ۷۰۰ نفر در روز، به صفر برساند.

وی گفت: در کنار تلاش‌های دولت، حرکت‌های مردمی با دستور رهبر انقلاب با عنوان رزمایش مواسات در زمینه کمک به نیازمندان و اقشار آسیب‌دیده از این ویروس آغاز شد و توانست ملت را در کنار دولت قرار دهد. با این حرکت، بخشی از دردها و آلام مردم درمان پیدا کرد. دولت با تخصیص اعتبارات ویژه تبصره ۱۶ بودجه و امثالهم، میلیاردها تومان کمک را سرازیر خانواده‌هایی کرد که نیازمند مایحتاج اولیه زندگی خود شده بودند.

ترقی تصریح کرد: این حرکت با حمایت دولت از پزشکان و پرستاران و کمک به نیروهای جهادی برای ضد عفونی و واکسیناسیون در سراسر کشور، توانست این امکان را فراهم کند که با غلبه بر این ویروس، دوباره آرامش را به خانواده‌ها بازگرداند، از عزادار شدن خانواده‌ها جلوگیری کرده و زمینه ارتباطات اجتماعی و مسافرت‌ها را فراهم کند.

قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی اضافه کرد: عید امسال هم شاهد هجوم گسترده مردم به مسافرت بودیم که توانست قدری از آزردگی‌های روحی مردم را رفع کرده و یک نشاطی به زندگی‌ها ببخشد. کسب و کارها راه افتاد، بازار رونق پیدا کرد و مردم از انزوای اجتماعی خارج شدند.

این فعال سیاسی اصولگرا یادآور شد: دولت هم با فراهم کردن ۱۵۰ میلیون دز واکسن توانسته است مردم  را مقابل این ویروس واکسینه کند و با کمک به اقشار ضعیف جامعه، خسارت‌های ناشی از کرونا را جبران کرده و به زندگی مردم آرامش و بهبود نسبی ببخشد.

وی با اشاره به ارسال پرونده ترک فعل حسن روحانی در ستاد کرونا به قوه قضائیه از سوی کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی افزود: گزارش مجلس نشان داد که دولت قبل در شناسایی این ویروس، نحوه برخورد و چاره‌اندیشی در مقابله با این ویروس تعلل داشته و از مشورت افراد نخبه و کارشناس در این زمینه استفاده نکرده است.

ترقی گفت: تعلل دولت قبل در زمینه واردات واکسن دلیل موجهی نداشت و در اثر این بی‌توجهی و ترک فعل‌ها، کسب و کار مردم تعطیل و از فعالیت‌های اجتماعی روزمره جلوگیری شد. در صورتی که دولت در قبال تامین امنیت جانی مردم مسئولیت داشت.

عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: در این مدت خسارات سنگینی به جان و مال مردم وارد شد که اگر این تعلل‌ها وجود نداشت این خسارات وارد نمی‌شد. بنابراین کسانی که دست اندر کار این مساله بودند، باید پاسخگو باشند.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعلل دولت قبل در واردات واکسن دلیل موجهی نداشت بیشتر بخوانید »

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!



مقاومت دیپلماتیک ایران مانعی بزرگ در برابر اجرای طرح مهار ایران از سوی بایدن در آستانه سفر به منطقه است

سرویس سیاست مشرق- اردیبهشت سال ۱۳۸۵ در یکی از اتاق ‌های دفتر حزب اعتدال و توسعه پنج نفر از اعضای شورای مرکزی حزب کنار یکدیگر نشسته و رسانه‌ها را برای یک کنفرانس خبری دعوت کردند. هدف همراهان هاشمی رفسنجانی در آن جلسه نقد ادبیات طوفانی رئیس جمهور وقت در برخورد با غربی‌ها بود، تا پیش از این عضو ارشد این حزب مسئول پرونده ایران در مذاکرات هسته‌ای بوده و حالا پس از برکناری می‌خواست از لایحه دفاعیه خود پیش چشم خبرنگاران دفاع کند.

حسن روحانی پس از تعارف‌های معمول، رشته سخن را در دست گرفته و گفت: غرب به ما بدبین شده است، حتی اگر آمریکا را دشمن خود بدانیم، لااقل باید با اروپایی‌ها همراهی کنیم. سر تیم سابق مذاکره کننده ایران کمی هیجانی شده و صدایش را بلندتر کرده و می‌گوید: «روی سنگلاخ‌های تیز و سخت نمی‌توان دوید، دولت فعلی تجربه نداشته و نمی‌داند که در مذاکره فقط سخت‌گیری لازم نیست، گاهی هم باید نرمش داشت.»

یارِغار هاشمی درحالی مانیفست سیاسی خود را از روی کاغذ می‌خواند که فراموش کرده بود که نزدیک به سه سال قبل‌تر از این وقتی با آلمانی‌ها در برلین توافق کرد که سازمان انرژی هسته‌ی را پایلوت کند تا به جایش درهای ورود ایران به سازمان تجارت جهانی باز شود؛ بوش با آن طرح مخالفت کرده و گفته بود حتی یک موتور بوئینگ نیز به تهران نخواهد داد! البته حسن روحانی روحانی در آن میتینگ خبری در آخرین بند از اعلامیه دیپلماتیکش پاسخی قابل توجه به ابهامات پیرامون «میزان اعتماد به غرب» داده و گفته بود گاهی باید در برابر بی‌اعتمادی تاریخی گذشت کرد و معبرهای مسدود شده را باز نمود.

روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نیز نزدیک به هشت سال از همین تِز سیاسی استفاده کرده و هر بار پس از شکست دوباره آماده مذاکره با غربی‌ها بود. این مسئله تا جایی پیش رفت که سال گذشته در آخرین دقایق از دور ششم گفتگوهای هسته‌ای میان تهران و اروپا، عباس عراقچی حاضر شد در برابر دریافت ۳ میلیارد دلار تعلیق هسته‌ای را بپذیرد. در آن زمان روحانی در یکی از آخرین سخنرانی‌های خود در کسوت رئیس جمهور اعلام کرد که اگر نظام به مذاکره کنندگان ایرانی اختیار عمل بیشتر بدهد، کار را تمام خواهد کرد، البته با این درخواست عجیب مخالفت شد.

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

چرا با آمریکایی‌ها توافقی شکل نمی‌گیرد؟

اواخر اسفند ماه سال گذشته جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با انتشار چند توییت سریالی درباره سرنوشت مذاکرات هسته‌ای نوشت که متن توافق روی میزش آماده است و کافی است تنها دو طرف(ایران و آمریکا) در وین حاضر شده و زیر آن را امضا کنند.

 فردای آن روز یک روزنامه اصلاح طلب در سرمقاله خود نوشت که درنگ جایز نیست و هر چه زودتر باید زیر قرارداد جدید را امضا کرد. این جملات از سوی نویسنده آن یادداشت در ظاهر منطقی به نظر رسیده و طرف ایرانی باید با اولین پرواز به پایتخت اتریش سفر کرده و زیر یک توافق را امضا می‌کرد، در ظاهر همه چیز برای «توافق خوب» محیا بود، اما هیچ پروازی از تهران به سوی وین حرکت نکرد، زیرا دیپلمات‌های ایرانی اقدام جدید اروپا را دامی زیر پای خود می‌دیدند.

پس از این تحرک دیپلماتیک از جانب اروپا، در رسانه‌های جریان اصلی در غرب این‌گونه تبلیغ می‌شد که تهران برای توافق تعلل می‌کند. ماجرای جالبی بود! از بیرون تروئیکای اروپایی بیانیه داده و جمهوری اسلامی ایران را مقصر به عدم توافق و نیز متهم به وقت کشی می‌کرد و از داخل نیز جریان‌های غرب گرا این گونه تبلیغ می‌کرند که دولت و مذاکره کنندگان آن اصلا اعتقادی به توافق نداشته و فرصت‌های مهم را از یکی پس از دیگری دست داده و به بخت خود لگد می‌زد. این جملات درست مانند همان مانیفست سیاسی بود که ۱۵ سال قبل‌تر حسن روحانی زیر گوش دولت وقت خوانده بود!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

صحنه سازی داخلی و خارجی به گونه‌ای بود که گویی تهران از زیر یک توافق مهم با ثمرات زیاد شانه خالی کرده و بازی را به هم زده است. اما این مهندسی افکار عمومی، تنها برشی ساده لوحانه از پیشنهاد غربی‌ها به تهران بود و در پشت صحنه آمریکایی‌ها در حال پخت و پز یک طرح ضد ایرانی بودند. با فرو نشستن گرد و غبار اولیه، سخنگوی وقت وزارت خارجه با انداختن توپ در زمین غرب از موضع اروپایی‌ها استقبال کرده و اعلام کرد که اگر عامل خارجی دخالت نکند، رسیدن به توافق دور از دسترس نیست. اشاره خطیب زاده به «عامل خارجی» درخواست‌های جدید از سوی آمریکایی‌ها بود که تمایل داشتند برخی مسائل غیربرجامی و فراپادمانی را نیز درمتن توافق جدید وارد کنند.

آن روزها یک تیم امنیتی ازعربستان‌سعودی در همکاری مشترک با رژیم صهیونیستی به بایدن فشار می‌آورد که مسائل منطقه‌ای و موشکی در قرارداد جدید ذکر شود. آمریکایی‌ها نیز با بزک کردن این طرح و استفاده از عباراتی چون ساختن «ناتوی عربی» به آن بال و پر داده و فضا را برای تحمیل توافق به ایران آماده می‌کردند.

 علی باقری مذاکره کننده ارشد کشورمان برای نشان دادن موضع ایران در گفتگوهای وین به طرف اروپایی پیشنهاد کرد که همه به سال ۲۰۱۵ بازگشته و آمریکایی‌ها با لغو تحریم‌ها، انتفاع تهران از برجام را تضمین کنند. پاسخ رابرت مالی به این پیشنهاد منصفانه آن بود که اگر بیشتر می‌خواهید باید بیشتر بدهید!

در حالی‌که غرب با انجام مانور تبلیغاتی ادعا می‌کرد که آماده توافق است، حتی حاضر نبود به توافقی که خود در سال ۲۰۱۵ آن را امضا کرده است باز گردد. بعدها مشخص شد که هدف طرف غربی از ارائه چنین پیشنهادهایی صرفا تحریک اجتماعی با هدف فشار به ایران برای رسیدن به یک توافق دل‌خواه بوده است.

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

مذاکرات دوحه؛ آخرین تلاش در آخرین روزها!

در حالی‌که در تهران به این موضوع ایمان داریم که بدون برجام نیز چرخ اقتصاد چرخیده و می‌توان با تکیه بر توان داخلی بر مشکلات غلیه کرد، با دعوت امیر قطر و با هدف نشان دادن «حسن نیت منطقه‌ای» بار دیگر بخت طرفین برای رسیدن به یک توافق آزموده شد. در دو اتاق هتل اینترکنتیننتال دوحه طرف ایران و آمریکایی بر سر میز نشسته‌اند و میانجی‌های اروپایی و قطری یادداشت‌های هر طرف را به دیگری دادند. وزارت امور خارجه این روش از مذاکره را «گفتگوهای سه جانبه غیر مستقیم» خوانده بود، این پیغام و پس‌خوان‌های دیپلماتیک البته به نتیجه مطلوب نرسید.

از همان ابتدای مذاکرات دوحه، طرف ایرانی به خوبی‌ می‌دانست که آمریکا اصولا از مسئله‌ای به نام «برجام» گذشته و احیای آن در دستور کار تیم آمریکایی قرار ندارد. این موضوع حتی برای واشنگتن موضوعی محرمانه نیز محسوب نمی‌شود! ولی نصر در یک مقاله مشترک با حسین موسویان (عضو سابق و پرحاشیه تیم مذاکرات) نوشته است که بایدن باید به سمت یک توافق جدید به جای برجام برود. در این مقاله نوشته شده است که آمریکا حل مسائل منطقه‌ای را باید در کانال گفتگوهای مستقیم میان ایران و عربستان سعودی پیگیری کرده و در دو یا سه پرونده پیوسته به هم، تهران را تحت کنترل درآورد. انریکه مورا(متخصص جنگ شبکه‌ای در بالکان) این پیشنهاد را قابل تامل و اجرایی دانسته است.

در بخشی از این مقاله مهم آمده است:

آمریکا بجای اصرار بر مذاکرات منطقه ای درقالب گفتگوهای ایران و شش قدرت جهانی و بعنوان پیش شرط بازگشت به برجام،   باید از مذاکرات جاری ایران و عربستان حمایت کند تا به موازات گفتگوهای برجامی، گفتگوهای منطقه ای بین کشورهای منطقه و ایران شکل گیرد. آمریکا باید عربستان وسایر کشورهای منطقه خلیج فارس را تشویق کند که مذاکرات ایران-عربستان در بغداد به سکوی گفتگوهای ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شود تا خودشان در مورد امنیت منطقه گفتگو کنند.

 این پروسه می‌تواند در چهارچوب قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل و با هدایت سازمان ملل صورت گیرد. قطعنامه ۵۹۸ که موجب توقف جنگ عراق و ایران شد، به دبیرکل سازمان ملل ماموریت میدهد که گفتگوهای منطقه ای برای امنیت منطقه آغاز کند. این قطعنامه با حمایت جامعه بین المللی شامل عربستان و سایرکشورهای منطقه تصویب شد.

به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها (با واسطه اروپا) با تغییر مکان مذاکرات مدل بازی را نیز عوض کرده‌اند. دلیل عدم توافق هسته‌ای(با وجود آماده بودن بسترهای آن) در دور اول گفتگوها در دوحه نیز به همین موضوع باز می‌گردد. پلن (نقشه) جدید واشنگتن آن است که به جای گنجاندن موضوعات مختلف در یک توافق، سلسله گفتگوهایی هم‌پوشانی شده را پیش برده و با کانالیزه کردن ایران به مجموعه توافقاتی دست یابد که ترامپ خواب آن را نیز نمی‌دید!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

واقعیت آن است که تا پیش از این انریکه مورا و جوزپ بورل چندبار پیام‌های مبادله شده میان تهران و واشنگتن را جابه‌جا کرده و هر دو طرف(ایران و آمریکا) به خوبی می‌دانستند که در دوحه قرار است بر سر چه موضوعاتی و تا چه سر حد و مرزی با هم گفتگو کنند. اما رابرت مالی به ناگهان با بهانه‌های واهی و بیان چند موضوع فراپادمانی زیر میز گفتگوها زد.

در حال حاضر هدف آمریکایی‌ها آن است که در یک «جنگ ترکیبی» با افزایش فشار، فضای تحلیلی در ایران را بر هم زده تا پس از سفر بایدن به منطقه یک ساختار جدید امنیتی را شکل دهند. در ذیل این سازو کار جدید هم زمان موضوع ناتوی عربی، گفتگوهای منطقه‌ای و نیز مذاکرات هسته‌ای پیش رفته تا تهران در ذیل چند توافق مجزا از یکدیگر واشنگتن را به اهداف خود در خاورمیانه برساند. افزایش اقدامات شروروانه از سوی رژیم صهیونیستی و عوامل مزدور در ماه‌های اخیر کاتالیزور این برنامه است.

 بدیع یونس روزنامه‌نگار عرب زبان در این باره نوشته است: طرح جدید واشینگتن برای خاورمیانه؛ مهار ایران و بهبود روابط با متحدان است، سفر شتاب زده مصطفی کاظمی به تهران را باید درست تفسیر کرد!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات!

البته اجرای این نقشه شوم از سوی آمریکایی‌ها با رصد اطلاعاتی و میدانی و نیز مقاومت دیپلماتیک از سوی جمهوری اسلامی ایران روبرو گردیده است. این روزها صداهای مشکوک از داخل از جانب برخی لیبرال‌ها برای تغییر در آرایش دیپلماتیک و حذف علی باقری سر تیم مذاکره کننده کشورمان از مذاکرات بی دلیل نیست.

 مقاومت دیپلماتیک در داخل و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی دشمن، مانعی بزرگ در برابر اجرای طرح مهار ایران از سوی بایدن در آستانه سفر به منطقه است، روزنامه جمهوری اسلامی که این روزها از خط انقلاب اسلامی خارج شده، در سرمقاله خود نوشته است که اگر احیای برجام را می‌خواهید، باقری را برکنار کنید. حتی آمریکایی‌ها هم جرات نکردند این درخواست را در واشنگتن پست مطرح کنند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف آمریکایی‌ها از گفتگوهای دوحه چه بود؟ / پشت پرده تلاش یک جریان خاص برای حذف علی باقری از مذاکرات! بیشتر بخوانید »