عکس/ بازدید درست از مناطق سیل زده این شکلیه!
در حاشیه انتقادات به بازدید مسوولان از مناطق سیل زده…
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عکس/ بازدید درست از مناطق سیل زده این شکلیه! بیشتر بخوانید »
در حاشیه انتقادات به بازدید مسوولان از مناطق سیل زده…
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عکس/ بازدید درست از مناطق سیل زده این شکلیه! بیشتر بخوانید »
داماد رئیس جمهور سابق مدعی شده دولت سیزدهم از اختصاص دفتر به «حسن روحانی» امتناع کرده و در ادامه گفته نهایتاً دفتر رهبر انقلاب دستورات لازم را برای تدارک دفتری برای رئیس جمهور سابق داده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، «کامبیز مهدی زاده» داماد رئیس جمهور سابق در مصاحبه ای اعلام کرده دولت سیزدهم از اختصاص دفتر به «حسن روحانی» امتناع کرده و در ادامه همچنین گفته که در نهایت، دفتر رهبر انقلاب دستورات لازم را برای تدارک دفتری برای رئیس جمهور سابق داده است.
پیگیریها اما نشان میدهد که ماجرای عدم اختصاص دفتر به حسن روحانی با روایت داماد وی متفاوت است.
در همین رابطه یک منبع آگاه در پاسخ به این سوال که آیا دولت از تحویل دفتر به رئیس جمهور سابق امتناع کرده است، گفت: پس از پایان دولت دوازدهم و بر اساس روال معمول برنامه ریزی برای اختصاص دفتر به رئیس دولت پیشین آغاز شد اما تصمیم ابتدایی دولت سیزدهم برای استقرار آقای روحانی در یکی از ساختمانهای دولتی با پاسخ منفی اعضای دفتر ایشان روبه رو شد.
وی افزود: آقای روحانی خواستار در اختیار گرفتن ملک جنجالی موسوم به «سلام» در محله جماران بود که در دوران دولت گذشته با وجود مشکلات قانونی میلیاردها تومان تجهیزات و امکانات رفاهی از بیت المال برای آن ایجاد شد.
اینمنبع مُطّلع با اشاره به وجود برخی تجهیزات خاص در ساختمان «سلام» خاطرنشان کرد: در همین مدت، نهاد ریاست جمهوری دولت سیزدهم با در اختیار گرفتن ساختمان جنجالی «سلام» مانع از خروج تجهیزات بسیار خاص الکترونیکی وارداتی و مستقر در این ساختمان توسط برخی نزدیکان دولت گذشته شد.
وی ادامه داد: در نهایت یک ساختمان دولتی در خیابان الوند برای دفتر ایشان پیشنهاد شد که با موافقت اولیه نمایندگان ایشان، ساختمان مذکور تخلیه و با انجام عملیات عمرانی و بهسازی، آماده تحویل شد ولی ظاهراً آقای روحانی بر روی ساختمانی خاص، هم از لحاظ موقعیت جغرافیایی و هم امکانات ویژه اصرار داشت که به جهت این اصرار، نهایتاً محل فعلی را خودش پیشنهاد داد که البته در خصوص این محل نیز مطالبی وجود دارد که فعلاً قابل بیان نیست.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دولت سیزدهم حاضر به تحویل کدام ساختمان به عنوان دفتر کار روحانی نشد؟ بیشتر بخوانید »
حسن روحانی مدعی شد: اگر گرفتار مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم، تحریمها را اسفند ۹۹ پایان میدادیم. او همچنین ادعا کرد که مشکل کسری بودجه را نه دولت وی بلکه مجلس درست کرده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روحانی در دیدار برخی مقامات دولت سابق گفته است: کشور پس از انقلاب، با مشکلات زیادی روبهرو شده و از همه این مشکلات توانسته به نحوی عبور کند. پس از جنگ تحمیلی و ترور، معضل بزرگی به نام تحریم برای مردم ایجاد شده و تاکنون با همه آسیبها و مشکلات توانستهایم از این مراحل گذر کنیم. خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمها نیز از این دست مسائل بوده که قطعا این مسئله و رفع مجدد تحریمها قابل حل بود وای کاش دچار ۹/۱۱ (۱۱ آذر ۹۹) و مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند ۱۳۹۹ تحریمها را پایان دهیم.
او با مقایسه شرایط تحویل دولتهای یازدهم و سیزدهم گفت: زمانی که در مردادماه ۱۳۹۲ دولت را تحویل گرفتیم چند صد میلیون دلار اسکناس در بانک مرکزی بود. اما در زمان تحویل دولت در مردادماه ۱۴۰۰ به دولت سیزدهم، چند میلیارد دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود.
روحانی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران درباره کسری بودجه سال ۱۴۰۰ و بازپرداخت بدهی دولت قبل توسط این دولت گفت: دولت دوازدهم لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ را با سقف ۸۰۰ هزار میلیارد تومانی ارائه داد اما مجلس یازدهم سقف این بودجه را به حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان رساند. بنابراین ۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، همان رقم افزایش یافته توسط مجلس است. وی افزود: با کاهش درآمدهای نفتی پس از تحریمهای ظالمانه آمریکا، دولت طبق مجوز مجلس برای رفع کسری بودجه، اقدام به فروش اوراق قرضه کرد. همانطور که ما بدهی دولت قبل را پرداختیم و دولت بعدی هم باید بدهی فروش اوراق قرضه توسط این دولت را بپردازد.
روحانی ابراز امیدواری کرد که مذاکرات احیای برجام در این دولت به نتیجه برسد و تاکید کرد: ما دشمنان زیادی در جهان و منطقه داریم، اختلاف و شکاف در داخل به نفع هیچ کس نیست. همه ما باید به دولت کمک کنیم چنانکه قبلا هم برای همکاری با دولت برای رفع مشکلات مردم اعلام آمادگی کردهایم.
درباره این سخنان شایان ذکر است اولا علت اصلی کسری بودجه در سال گذشته، لایحه بودجه نامتوزانی بود که دولت روحانی در پاییز ۱۳۹۹ تقدیم مجلس کرد. آن زمان در حالی که در اثر بیعملی و برجامزدگی دولت وقت، فروش نفت به زیر چند صد بشکه کاهش یافته بود، در لایحه بودجه به شکلی آرزواندیشانه و کاملا خیالی، درآمدها و هزینههای مبتنی بر آن، بر اساس فروش ۲/۳ میلیون بشکه در روز تدوین شده بود!
در این زمینه گفتنی است آقای نوبخت قبلا ادعا کرده بود «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم». رئیسسازمان برنامه و بودجه همچنین هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس مدعی شده بود «آقای قالیباف! از آن گزارش بکلی سری خبر دارید. درآمد صد و چند میلیارد دلاری کشور به چند میلیارد دلار کاهش پیدا کرده. نمیتوانم عدد رو به شما بگم که بعد از سه سال محاصره که ذخایرمان را استفاده کردیم، در چه شرایطی هستیم». همان جا رئیسمجلس در پاسخ به نوبخت گفت: «اگر میدانید که در صادرات نفت در وضعیت فروش حداقلی به سر میبرید و با سختی و مشکلات رو به رو هستید، چرا در لایحه خود پیشنهاد فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه را پیشنهاد دادید؟ براساس آنچه که پیشنهاد دادید، هزینههای واقعی و قطعی را در لایحه بودجه الزامی کردید، این دوگانگی را چطور مجلس باید حل کند؟».
بنابراین روشن است که علت کسری بودجه، رویکرد غلط دولت روحانی بود. نکته دوم همین است که آقای روحانی چگونه میتواند کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را به یادگار بگذارد -که یک رکورد بیسابقه است- و هم مدعی شود که خزانه پر از پول تحویل دولت بعد داده است؟ آیا منظور ایشان، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته و خالی بودن خزانه در حدی است که وزرای وی به آقای رئیسی میگفتند نمیتوانند حقوق مردادماه کارکنان دولت را بپردازند؟
ثالثا آقای روحانی نزدیک ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سود ناشی از فروش اوراق قرضه را هم به ارث گذاشتهاند و دولت سیزدهم در طول چهار سال مجبور است ماهانه ده تا دوازده هزار میلیارد تومان سود این اوراق را هم بپردازد.
رابعا دولت روحانی بودجه ارزی اختصاص یافته برای واردات در طول ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۰ را در همان چهار پنج ماه پایانی خود (چهار ماه اول سال) هزینه کرد و هیچ بودجه ارزی برای دولت جدید باقی نگذاشت.
اما درباره مذاکرات کذایی احیای برجام و متهم کردن مجلس از سوی آقای روحانی باید یادآور شد که بنا بر تصریح خانم موگرینی، این روحانی بود که به ترامپ برای خروج یکطرفه و بازگرداندن تحریمها جرئت داد. موگرینی در نشست اتحادیه اروپا گزارش داده که «از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها، ایران همچنان در برجام بماند»! بنابراین مقصر و متهم اصلی در زیر پا ماندن برجام چه در دولت ترامپ و چه در دولت اوباما و سپس بایدن، شخص آقای روحانی است. همین انفعال مشکوک بود که موجب شد اوباما در دورهای که از سوی روحانی و غربگرایان به عنوان دوره ماه عسل برجام تصور میشد، نماینده منصوب دولت روحانی برای نمایندگی سازمان ملل (حمید ابوطالبی) را تروریست بنامد و برای او ویزا صادر نکند. همچنین در این دوره، تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا برقرار شد و سپس با اتفاق نظر جمهوری خواهان و دموکراتها در کنگره آمریکا به تحریمهای کاتسا (مادر تحریمها) گسترش یافت و مجموعا ۱۷۰۰ تحریم (دو برابر بیشتر از پیشا برجام) را روی دست ملت ایران گذاشت و حال آن که آقای روحانی، ۹۵ درصد برنامه هستهای کشورمان را دو ماه قبل از روز اجرای برجام، واگذار یا اوراق و تعطیل کرده بود و دست ایران از هر نوع اهرم فشار و برگشتپذیری تعهدات یا شکایت خالی بود.
در چنین شرایطی مجلس یازدهم با شش ماه تاخیر و با جلب حمایت همه دستگاهها و تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی، قانون موثر و بازدارنده اقدام متقابل را تصویب کرد. اما متاسفانه در حالی که دولت آمریکا پشت مصوبات کنگره پنهان میشود و از آنها برای چانهزنی استفاده میکند، آقای روحانی در جهت مسئولیتگریزی، مجلس را متهم به کارشکنی کرده و عملا دولت غدار آمریکا را تبرئه کرد!
این نکته در پایان سزاوار یادآوری است که در طول سه سال مذاکرات پس از خروج آمریکا از برجام تا پایان دولت روحانی، دولت آمریکا حاضر نشد هیچ یک از مطالبات مشروع ایران در زمینه لغو موثر تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی را بپذیرد که این خباثت در مذاکرات در دوره دولت جدید ایران هم ادامه داشته است.
با همه این اوصاف و در حالی که دولت آمریکا در موضع بدهکاری و اتهام قرار دارد، باید سؤال کرد که هدف آقای روحانی از تکرار اظهارات تحریفآمیز قبلی چه بوده است؛ چیزی جز عصا گذاشتن زیر بغل دولت یاغی آمریکا و نجات او از مخمصه خود ساخته؟!
ایران با تدابیر دولت بحران جهانی گندم را پشت سر گذاشت
با تدابیر دولت برای هوشمندسازی یارانه گندم و همچنین افزایش خرید تضمینی گندم، پیشبینی میشود ایران از چالش جهانی تأمین گندم و نان پس از جنگ اوکراین، عبور کند. روزنامه همشهری در این باره نوشت: با گذشت ۳ ماه از آغاز اجرای طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد، تاکنون ۶۳ درصد نانواییهای کشور به این طرح پیوستهاند و قرار است تا پایان تیرماه فروش نان در همه نانواییهای کشور با کارتخوانهای ویژه صورت گیرد و صدور کارت نان هم منتفی است.
دولت سیزدهم با هدف هوشمندسازی یارانه نان درصدد است جلوی انحراف در مصرف آرد یارانهای را بگیرد و همزمان سیاست خرید تضمینی گندم از گندمکاران به عاملیت بانک کشاورزی سرعت گرفته تا جایی که میزان خرید گندم به قیمت تولیدی از ۵ میلیون تن عبور کرده است. پیشبینی میشود با این روند ایران از چالش تامین گندم و نان که پس از جنگ اوکراین در جهان به بحران تبدیل شده، گذر کند.
محمد جلال مشاور وزیر اقتصاد با اشاره به برآورد صرفهجویی ۱.۵میلیارد یورویی سالانه با اجرای این طرح گفت: با گذشت ۵۵ روز از این طرح، ما از نظر تعداد کارتخوان ۶۳درصد از کل کشور را و از نظر تعداد تراکنشهای فروش نان نانواییها ۸۹درصد نانواییها را پوشش دادهایم. قبل از شروع طرح، روزانه ۷میلیون تراکنش فروش نان در کارتخوانهای نانواییهای سراسر کشور داشتیم که مبتنی بر آمارهای بانک مرکزی است و الان بیش از ۶ میلیون تراکنش را روزانه در سامانه مشاهده میکنیم.
همزمان وزارت جهاد کشاورزی هم اعلام کرد: تمام استانها تحت پوشش عملیات خرید تضمینی گندم درآمدهاند. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی میزان خرید گندم از ۵ میلیون تن عبور کرده است. بر این اساس ارزش گندم خریداری شده به ۵۷ هزار میلیارد تومان رسیده است که با احتساب ۱۱ هزار میلیارد تومان واریزی در روزهای اخیر، تاکنون ۴۵ هزار و ۱۰۹ میلیارد تومان از مطالبات گندمکاران پرداخت شده است. پیشبینی شده خرید امسال گندم از ۶میلیون تن بیشتر شود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
متهم خسارتهای برجام دوباره عصا زیر بغل آمریکا گذاشت بیشتر بخوانید »
نگاهی به فعالیتهای حجاریان و تاجزاده نشان میدهد که این دو نفر یک دوئتنوازی را برای “انزوای عقلانیت” آغاز کردهاند. یکی به عبارت عقلانی ناتوی فرهنگی طعنه میزند و دیگری از اصلاحات ساختاری میگوید!
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
وقتی سعید به مصطفی میگوید: نه!
دوئتنوازی حجاریان و تاجزاده برای “انزوای عقل”
سعید حجاریان، اخیراً در بخشی از یک نامه سرگشاده که با محتوای دستگیری مصطفی تاجزاده، خطاب به دبیر شورایعالی امنیت ملی نگاشته، آورده است:
“حتماً با اصطلاح «ناتوی فرهنگی» نیز آشنایی دارید و قطعاً واقف هستید «ناتو» یک پیمان نظامی میان امریکا و شماری دیگر از کشورهاست که در برابر بلوک شرق برقرار شد. لفظ «ناتو» متأسفانه از مقطعی به حوزه فرهنگ راه یافت و اصطلاح نادرست «ناتوی فرهنگی» به قصد قطبیسازی این فضا وضع شد. در حالیکه نه خبری از «ناتوی فرهنگی» بود و نه «ورشوی فرهنگی»!“[1]
*ناراحتی حجاریان از دستگیری رفیق گرمابه و گلستانش کاملا قابل درک است.
بماند که حجاریان خود بهتر از همه میداند که تاجزاده تا آنجا تند بود که حتی سعید هم با برخی تئوریهای مصطفی همراهی نمیکرد. (مثل ماجرای مخالفت با تز تاجزاده مبنی بر اصلاحات ساختاری!)
مفهوم عقلانی و فلسفی “ناتوی فرهنگی” را رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه 80 و در تشریح تهاجمات و شبیخون فرهنگی غرب مورد اشاره قرار دادهاند.
یک معنای کاملا فلسفی در اشاره به صفآرایی رسانهای و فرهنگی جهان سلطه علیه ملتهای آزاد و در صدر آنها علیه ایران و انقلاب اسلامی که مثل یک اژدهای هفت سر، ابزارآلات مختلف رسانهای و غیر رسانهای را برای تأثیرگذاری در باورهای هویتی مردم به کار میگیرد.
روشن نیست کدام بخش از این توصیف عقلانی و اصولی که هرچه میگذرد بر اتقان آن نیز بیشتر افزوده میشود؛ مورد طعن و کینه آقای حجاریان واقع شده و اساسا حجاریان در کدام بخش این مفهوم منطقی و عبارت پیشانی آن توانسته به کشف یک نقض نائل آید؟
هرچه هست چیزی خارج از گپ و گفتهای طنزآمیز توییتری نیست! همان طنزهایی که میگویند دوئت تاجزاده و حجاریان مایلند هرچه میبینند و میشنوند را با الصاق یک نقص مواجه کنند و سپس به مقصرتراشی از رهبری مظلوم نظام بپردازند.
گفتنیست، مقام معظم رهبری طی یک سخنرانی در سال 85 پیرامون مفهوم ناتوی فرهنگی فرمودند:
“سررشتهی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات می خواهند اهداف خودشان را – که یا زر است یا زور – تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه های عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء می کرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت می کردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، به راحتی این کار را انجام می دادند؛ بی اعتنایی به هویتهای ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را می کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر می کردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانه ای و روزنامه های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش می شود و من پریروز در روزنامه – البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم – گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که امریکاییها در اروپا به عنوان مقابله ی با شوروی سابق یک مجموعه ی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است.”[2]
*دوئت اصطلاحی موسیقایی به معنی همنوازی دو نوازنده است.
***
از 9 دی تا جشن 10 کیلومتری؛ باطلالسحر مردم علیه دشمن
سلاح تازهای که مردم در مشت رهبری گذاشتند
جشن 10 کیلومتری تهرانیها در روز عید غدیر با حضور و استقبال چندین میلیونی مواجه شد.
رخدادی که تقریبا هیچکس فکرش را هم نمیکرد که چنین جمعیت بینظیری از همه قشرها به خیابان بیایند و عید ولایت را جشن بگیرند.
طبق گزارش رسمی پلیس کشور بیش از 3 میلیون نفر در این جشن مردمی شرکت کردهاند.[3]
رخدادهای این جشن اعم از حضور چشمگیر مردم، نقش تشکلهای مردمی، حضور قشرهای مختلف و مهمتر از همه “حال خوب” غیر قابل انکاری که در نزد حضّار دیده میشد؛ تحلیلهای فراوانی را برانگیخته است.
*اگرچه عدهای در تلاش هستند با بهانه کردن مقولاتی مثل وقوع ترافیک؛ به زعم خود از عظمت این اتفاق بکاهند اما حقیقت این است که جامعه ایرانی نشان داد بسی فهیمتر و بصیرتر از چند اکانت توییتری و اینستاگرامی عمل میکند و فراتر از سیاهنماییها طعم زندگی را میچشد.
در کنار این مسئله همچنین باید دانست که اگرچه جشن 10 کیلومتری تهران از این حیث که یک تجمع عمومی فراگیر پس از کاهش موج بیماری کرونا بود، توانست جمعیت زیادی را به خود جلب کند اما اهمیت مسئله اینجاست که شاهد یک جشن میلیونی با مضمون ولایت و رهبری جامعه اسلامی بودیم که این خود غنیبخش اتفاق رخنمون شده است.
چنین تجمعی با مضمون دینی در خیابانهای امالقرای جهان اسلام تنها در یکی از نتایج خود باطلالسحری خواهد بود برای تمام آنها که جامعه ایرانی را خشن، ناامید، ناشاد و بریده از انقلاب اسلامی معرفی میکنند.
باطلالسحری که همچون “یوما… 9 دی” البته نه توسط رجال سیاسی و پژوهشگران و محافل تحلیلی که در دست مردمان سادهی کوچه و خیابان به ایران اسلامی و آرمانهای نظام تقدیم شد.
چهره بینالمللی این جشن بزرگ را نیز به فضل الهی در گردهمایی پیادهروی اربعین به تماشا خواهیم نشست…
***
آنچه مردم باید درباره نقش رهبری در تصمیمات دولتها بدانند
ناجوانمردی محسن هاشمی درباره “ولایت فقیه”
محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند ارشد مرحوم هاشمی طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد در واکنش به مفهوم مورد اقتراح “بانیان وضع موجود” نوشته است:
“استفادهکنندگان این اصطلاح تخریبی، متوجه نیستند که در نظام ولایت فقیه اکثر راهبردهای کلان و کلیدی در امور مختلف از جمله روابط خارجی، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، امنیت و… در دست دولت نیست. عبور کنیم و به سبک دیگری به مساله نگاه کنیم. نمیتوان وضع موجود را که حاصل 44 سال جمهوری اسلامی و نظام حکومت دینی است از ولایت فقیه جدا دانست و طبیعتا در ساختاری که در راس آن ولی فقیه قرار دارد، بیشترین تاثیرگذاری را در راهبردهای حاکمیت و عملکرد مسوولان مربوط به مقام رهبری است.”[4]
*ما برادرانه به آقای هاشمی عرض میکنیم که سفیدسازی یا حمایت سیاسی یا تلاش برای بلاگردانی از رفقا هرگز ارزش ناجوانمردی را ندارد.
خاصّه ناجوانمردی از طرف کسی یا کسانی که قاتق نانشان را در ساحت نظام اسلامی خوردهاند و اصول و فروع و ساختارهای آنرا بهتر از هر کس دیگری میشناسند.
“مقصرتراشی از رهبری نظام” یک پروژه دیرینه است که هر بار و به هر بهانهای از سوی “قبیله ناکارآمدان” مورد احتجاج قرار میگیرد و البته به یمن بصیرت مردم هم راه به جایی نمیبرد!
آقای هاشمی باید به مردم میگفت که بیش از 90 درصد بودجه و اجرائیات کشور صراحتا در اختیار رئیس جمهور و در ید قدرت اوست.
او باید به مردم میگفت که مسئولیت ولی فقیه به جز در 2 حوزه امنیت و دین؛ در سایر حوزهها غیر مستقیم است و رهبری صرفا مکلف به “مهندسی سازه نظام” است نه دست بردن در انتخاب مردم!
هاشمی باید به مردم میگفت که اگر قرار است تصمیمها با رهبری باشد پس چه حاجت به انتخابات؟
و اگر رهبری همه کاره کشور است پس اینهمه تفاوت در مانیفست و اجرائیات و کارنامه در دولتهای هاشمی و احمدینژاد و خاتمی و روحانی و رئیسی از چه نشأت میگیرد؟
و این یک ناجوانمردی آشکار است که هاشمی از این حقایق با مردم محاکات نکرده است.
و اما سخنی با مردم…
همه باید بدانند که پروژه نرمالیزاسیون در دولتین هاشمی رفسنجانی خواسته شخص هاشمی بود نه خواسته رهبری. کما اینکه اسناد مخالفت رهبری با اشرافی گری، با ریاضت اقتصادی و… موجود است.
پروژههای دولت اصلاحات اعم از جامعه مدنی، مردمسالاری و آزادی صراحتا با تأکیدات رهبری بر مدینةالنبی، هشدار برای شبیخون فرهنگی و مردمسالاری اسلامی مغایر بود.
آنچه احمدینژاد تحت عنوان اعتقاد به امام زمان و کار جهادی و مذاکره با آمریکا میخواست دقیقا بر خلاف چیزی بود که رهبری نظام برای مردم و ساحت عقلانیت تعریف کردند.
و برجام خواسته و اصرار شخص روحانی و اذناب او بود نه خواسته رهبری نظام. همانطور که اقدام نابجای مذاکره مستقیم با آمریکا و رها کردن امر مهم نظارت بر بازار و خفیف کردن قدرت نظامی کشور از سوی ظریف؛ هیچیک با تأکیدات و راهبردهای رهبر معظم انقلاب همسو و همخوان نبودند.
معالوصف تجربه 30 ساله از این خاصّهخوانی نشان میدهد که تقریبا همه این رؤسای جمهور با عنایت به رأی مردم و بسط ید وسیعی که داشتهاند؛ امورات خود را دقیقا طبق خواستهها و اصرارهای خود به پیش بردهاند و رهبر معظم انقلاب نیز جز معدود مواردی که پای حفظ کیان و سازه نظام در میان بوده؛ اغلب ورود مستقیمی به این خواستهها نداشتهاند، برخی را با سخنرانی و موعظه در نزد مردم روشنسازی کردهاند و بخشی را نیز به دلیل ماهیت مسئولیتهای رهبری و مسئولیتهای رئیسجمهور به اختیار عمل دولت گذاشتهاند.
اینکه محسن هاشمی علیرغم اینکه در تجربه زیسته 30 سال اخیر یک حضور اجرایی داشته و از نزدیک شاهد حقایق پیش گفته بوده اما امروز مثل یک فرد بیاطلاع و عوام درباره حقایق سیاسی ایران نظر میدهد جای تأسف دارد و از شوربختیهای جامعه ماست.
که به قول سعدی علیهالرحمه:
“از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم”؟!
***
1_ http://www.ensafnews.com/358628
2_ https://khl.ink/f/3362
3_ mehrnews.com/xY6Z3
4_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/187870
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سلاح تازهای که مردم در مشت رهبری گذاشتند/ ناجوانمردی محسن هاشمی درباره "ولایت فقیه" بیشتر بخوانید »
مردم حدود دو سال خانهنشین شده بودند و روابط خانوادگی آنها متوقف شده و دلتنگی و حضور مستمر در خانه، اعصاب مردم را به هم ریخته بود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، حمیدرضا ترقی با بیان اینکه دولت رئیسی از ابتدای کار با وجود بحران دو ساله کرونا روبه رو بود، گفت: این بحران سلامت، هم به جسم مردم آسیبهای زیادی رسانده بود، وحشت، نگران و دغدغه و عدم آرامش را در همه خانهها حاکم کرده بود. میلیونها نفر درگیر این بیماری شده بودند و روزانه ۷۰۰ نفر از مردم عزیز ما بر اثر این ویروس از دست میرفتند و خانوادهها فراوانی عزادار میشدند.
قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی اضافه کرد: مردم حدود دو سال خانهنشین شده بودند و روابط خانوادگی آنها متوقف شده و دلتنگی و حضور مستمر در خانه، اعصاب مردم را به هم ریخته بود. در کنار آن، نیروهای پزشکی و بیمارستانی هم ظرف این مدت طولانی از مداوای بیماران خسته شده بودند.
وی با بیان اینکه در کنار همه اینها، تحریمهای غرب و آمریکا در زمینه دارو، ورود واکسن را به کشور دشوار میکرد، افزود: بهانههای گوناگونی نیز از سوی دولت مطرح میشد که به دلیل وجود مشکلات مربوط به برجام و عدم پذیرش FATF نمیتوانیم واکسن وارد کنیم.
ترقی ادامه داد: از بین رفتن و تعطیل شدن بسیاری از کسب و کارها، بیکار شدن بسیاری از کارگران فصلی و روزمزد، ضربه خوردن سیستم حمل و نقل و امثال اینها، ضربه بسیار سنگینی بود که به کشور ما وارد شد. در چنین شرایطی، دولت سیزدهم اولویت اول خود را صیانت از جان مردم قرار داد تا بتواند عوارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از کرونا را برطرف کند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی یادآور شد: دولت بلافاصله پس از روی کار آمدن، نسبت به تأمین نیاز واکسن در کشور اقدام کرد و توانست ظرف مدت ۶ ماه هم واکسن وارد کشور کرده و هم در داخل با حمایت از شرکتهای دانشبنیان آن را تولید کند.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: بنابراین یک مصونیت عمده و عمومی به مردم داده شد تا بتوانند با این اقدام جلوی گسترش و پیشرفت این ویروس در کشور را بگیرد و با کنترل دقیق مزرها، جلوی ورود گونههای این ویروس را بگیرد و در نهایت توانست تعداد تلفات را از ۷۰۰ نفر در روز، به صفر برساند.
وی گفت: در کنار تلاشهای دولت، حرکتهای مردمی با دستور رهبر انقلاب با عنوان رزمایش مواسات در زمینه کمک به نیازمندان و اقشار آسیبدیده از این ویروس آغاز شد و توانست ملت را در کنار دولت قرار دهد. با این حرکت، بخشی از دردها و آلام مردم درمان پیدا کرد. دولت با تخصیص اعتبارات ویژه تبصره ۱۶ بودجه و امثالهم، میلیاردها تومان کمک را سرازیر خانوادههایی کرد که نیازمند مایحتاج اولیه زندگی خود شده بودند.
ترقی تصریح کرد: این حرکت با حمایت دولت از پزشکان و پرستاران و کمک به نیروهای جهادی برای ضد عفونی و واکسیناسیون در سراسر کشور، توانست این امکان را فراهم کند که با غلبه بر این ویروس، دوباره آرامش را به خانوادهها بازگرداند، از عزادار شدن خانوادهها جلوگیری کرده و زمینه ارتباطات اجتماعی و مسافرتها را فراهم کند.
قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی اضافه کرد: عید امسال هم شاهد هجوم گسترده مردم به مسافرت بودیم که توانست قدری از آزردگیهای روحی مردم را رفع کرده و یک نشاطی به زندگیها ببخشد. کسب و کارها راه افتاد، بازار رونق پیدا کرد و مردم از انزوای اجتماعی خارج شدند.
این فعال سیاسی اصولگرا یادآور شد: دولت هم با فراهم کردن ۱۵۰ میلیون دز واکسن توانسته است مردم را مقابل این ویروس واکسینه کند و با کمک به اقشار ضعیف جامعه، خسارتهای ناشی از کرونا را جبران کرده و به زندگی مردم آرامش و بهبود نسبی ببخشد.
وی با اشاره به ارسال پرونده ترک فعل حسن روحانی در ستاد کرونا به قوه قضائیه از سوی کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی افزود: گزارش مجلس نشان داد که دولت قبل در شناسایی این ویروس، نحوه برخورد و چارهاندیشی در مقابله با این ویروس تعلل داشته و از مشورت افراد نخبه و کارشناس در این زمینه استفاده نکرده است.
ترقی گفت: تعلل دولت قبل در زمینه واردات واکسن دلیل موجهی نداشت و در اثر این بیتوجهی و ترک فعلها، کسب و کار مردم تعطیل و از فعالیتهای اجتماعی روزمره جلوگیری شد. در صورتی که دولت در قبال تامین امنیت جانی مردم مسئولیت داشت.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: در این مدت خسارات سنگینی به جان و مال مردم وارد شد که اگر این تعللها وجود نداشت این خسارات وارد نمیشد. بنابراین کسانی که دست اندر کار این مساله بودند، باید پاسخگو باشند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
تعلل دولت قبل در واردات واکسن دلیل موجهی نداشت بیشتر بخوانید »