حسینیه

فیلم/ شام غریبان در سرتاسر ایران

فیلم/ شام غریبان در سرتاسر ایران


به رسم هرساله با غروب عاشورا درجای جای کشورمان، مردم عزادار با بازماندگان حادثه جانگداز عاشورا همراه شدند و با نوحه خوانی و روشن نمودن شمع به یاد مظلومیت اباعبدالله و اسیران دشت کربلا اشک ماتم ریختند.



منبع خبر

فیلم/ شام غریبان در سرتاسر ایران بیشتر بخوانید »

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، این روزها و همزمان با فرا رسیدن ماه محرم بسیاری از کودکان و نوجوانان به همراه والدین خود در مساجد، هیأت ها و تکایا حضور پیدا کرده و پای صحبت های مداحان و سخنرانان مذهبی می نشینند، در حالی که فهم درستی از مباحث مطرح شده ندارند.

علاقه به امام حسین (ع) از کودکی در قلب بچه ها ریشه می کند اما ای کاش این دلبستگی همراه با آگاهی بخشی های متناسب با سن کودکان و نوجوانان باشد تا خیلی زود از حضور در این مراسم خسته نشوند.

شاید یکی از اقداماتی که می توان در این زمینه انجام داد این است که در هیأت ها از نوحه‌خوان‌های جوان و کودک بهره برد، همچنین ایجاد محیطی باز و منحصر نکردن برنامه‌های آن به زمان‌های خاص تأثیر بسزایی در جذب کودکان به هیأت های عزاداری دارد.

بسیار پیش آمده که والدین فرزندشان را با خود به هیأت برده و از او خواسته اند که برای مدتی طولانی در یک مکان مشخص بماند،‌ یا گاهی پیش آمده که بچه ها به دلیل شیطنت هایی که اقتضای سن شان بوده با تذکر و رفتار بدی از سوی دیگران مواجه شده اند.

اینها بخشی از مشکلات حضور کودک و نوجوان در هیأت های بزرگسالان است،‌ بماند که گاهی بچه ها به دلیل شدت گریه اطرافیان در هیأت ها و یا نحوه عزاداری هایی که شاهد آن بوده اند دچار ترس شده اند.

این روزها جای خالی هیأت های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان به شدت احساس می شود، هیأت ها و مراسم های مذهبی که در آن مباحث دینی به نحوی بیان شود که برای بچه ها مفید باشد و به نوعی با زبان خودشان مفاهیم دینی به آن ها منتقل شود.

هیأت هایی که در کنار آن ها شاهد برگزاری مسابقات و اردوها و کلاس‌های آموزشی و ورزشی، نگاه کلان و برنامه‌ریزی شده و آینده نگری در برنامه‌ها، دوری از سوءنگری در برنامه‌ها و بهره مندی از سخنران و مداح خوب باشیم اما واقعاً چه تعداد از مداحان، وعاظ، روحانیون و مخاطبان مساجد و هیأت‌ها با ادبیات کودک آشنا هستند؟

بخش مهمی از ادبیات عاشورایی کودکان ما به حوزه پژوهش و مردم‌شناسی مرتبط می شود، اما متأسفانه ما در این حوزه بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم.

متأسفانه بخش بزرگی از وقایع عاشورا از دسترس مردم به دور مانده و تلقی رایج ما این است که ظهر عاشورا همه چیز تمام می شود، در صورتی که آن موقع تازه شروع ماجراست.

قدرت تأثیرگذاری واژه‌ها برکسی پوشیده نیست و اگر نویسنده‌ای بر این قدرت بی پایان احاطه داشته باشد می تواند به صورتی واقعه عاشورا را برای کودکان طرح کند که اثرش خیلی تلخ نشود، واقعه عاشورا از آن دست موضوعاتی است که می تواند حضوری مؤثر در ادبیات کودکان داشته باشد.

در همین راستا با سعید مدرسی دکترای علوم تربیتی و کارشناس سواد رسانه به گفت و گو نشستیم که مشروح آن را در زیر می خوانید.

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

 در حوزه ادبیات مذهبی نوجوانان چقدر ضعف داریم؟

مدرسی:‌ اگر منظور شما مناسبت های عاشورایی پیش رو باشد، مسأله ای که داریم این است که تدوین های ما محدود به یک برش تاریخی خاص شده و اتفاقاتی که در بازه زمانی ۵ روزه عاشورا پررنگ شده را در ادبیات برای نسل امروز فرآوری کرده ایم.

اگر هم خواستیم رمان یا داستانی برایشان فراهم کنیم، باز محدود به همان واقعه تاریخی چندروزه شده که آن را تبدیل به یک قصه اکشن، تراژدی یا درام کرده ایم، در واقع ما در لا به لای یک متن تاریخی متوقف شده ایم.

به عبارت بهتر به جای اینکه رئالیستی کار کنیم، ایده آلیستی جلو رفته ایم، حضرت سید الشهدا (ع) طبق فرمایش خودشان کاری که انجام می دادند احیای دین جدّشان بود، نگاه شان بحث عدالت طلبی، کمک به مظلوم، احیای حکومت شیعی و …  بود اما هیچ کدام از این موارد در ادبیات مذهبی کودکان و نوجوانان بیان نشده است.

 برای رفع این نقاط ضعف باید چه اقداماتی صورت گیرد؟

مدرسی: ما نیازمند این هستیم که حتماً این برش تاریخی را بیان کنیم تا به دلالت های آن هم اشاره داشته باشیم اما گاهی در تاریخ متوقف می شویم، با عرض ارادت به ساحت اهل بیت (ع) اما باید گفت برای نوجوان امروز باید درس آموزه های امروزی استخراج کرد، مثلاً کمک به همنوعان، یاری امام بر حق جامعه، گسترش دین نبی مکرم اسلام و…

در واقع کاری که امام حسین (ع) انجام دادند را تبدیل به یک درس امروزی کرده و در قالب ادبیات کودک و نوجوان عرضه کنیم، کار امام حسین (ع) بدعت بوده، یعنی آنچه که در دین نبوده و وارد دین شده است، حالا باید دید کودک و نوجوان ما چه کاری در این حیطه می تواند انجام دهد.

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

در زمان دفاع مقدس نوجوان های ما در این زمینه مصداق یابی کرده بودند و آن هم جهاد و حضور در جبهه بود،‌ امام حسین (ع) در راه خدا جهاد کردند و حق جهاد را به جا آودند، یعنی آنچه در توان داشتند عرضه کردند، خب اگر این موضوع را به زندگی کودک و نوجوان یا به طور کلی زندگی امروز دلالت دهیم نتیجه اش این می شود که در هر نقطه ای که هستی اگر دانش آموز هستی، اگر معلم هستی، اگر فعال اجتماعی هستی تو هم اهل «حق جهاد» باش.

یعنی نهایت تلاش برای به ثمر رسیدن کاری، شاید این یک گذر تاریخی از سال ۶۱ هجری به ۱۴۰۰ و بالاترین درسی باشد که بتوان از سید الشهدا (ع) گرفت.

ما در زیارت سید الشهدا داریم که ایشان جانشان را فدا کردند تا امت را از جهالت و بی خبری نجات دهند، اگر نوجوان چنین چیزی را متوجه شود،‌ آیا نسبت به انحرافات هم سن و سال های خود بی تفاوت خواهد بود؟ آیا نسبت به آسیب های اخلاقی که پیرامون خودش وجود دارد بی تفاوت عبور می کند؟

در واقع نوجوان می فهمد که اگر ترک گناه و فعل باطل را انجام دهد بخشی از هدف امام حسین (ع) را دنبال کرده و با امام در این مسیر همراه شده است، آن وقت به عنوان شیعه امروزی نسبت به آسیب های رفتاری، اخلاقی و اجتماعی اطرافش هم بی تفاوت عبور نمی کند، چون خود را سرباز امام می داند.

به همین جهت باید رفتارهای کلان سید الشهدا را از این واقعه تاریخی چند روزه و چند ساعته بیرون بکشیم، آن را امروزی کنیم و بگوییم اگر سید الشهدا الان بود چه می کرد و اگر یارانش بودند چه می کردند.

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

 گاهی همراهی کودکان و نوجوانان با والدین و حضور آن ها در هیأت های مذهبی بزرگسالان باعث می شود پای صحبت هایی بنشینند که درک درستی از آن نخواهند داشت،‌ والدین چگونه می توانند این بحث ها را مدیریت کنند تا واقعه عاشورا صرفاً برای بچه ها به لباس مشکی و عزاداری ختم نشود و پیش زمینه ذهنی حداقلی داشته باشند؟

مدرسی: قطعاً والدین باید در این زمینه مطالعات گسترده ای داشته باشند تا بتوانند به سوالات بچه ها جواب های قانع کننده ای بدهند، همین حضور در هیأت و پوشیدن پیراهن مشکی زمینه ارتباط عاطفی با امام حسین (ع) را فراهم می کند، به همین جهت باید به آیین ها و مراسم واقف باشند اما قرار بر این است که این مسیر را امتداد دهیم، این ارتباطات عاطفی زمینه را برای شبیه امام حسین  (ع) شدن فراهم می کند.

 بحث بر سر همین شناخت ویژگی ها و خصایص اخلاقی است، مادری برای من از دعوای دو فرزند ۷ و ۱۱ ساله خود بر سر مشکی پوش کردن خانه شان برای محرم صحبت می کرد و به عنوان یک مادر آگاه دعوای فرزندانش را با ترغیب آنها به گذشت و فداکاری که یکی از خصاصیص اخلاقی امام حسین بود پایان داد. 

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

مدرسی: احسنت! ما داریم پرچم می زنیم، غذا می دهیم، روضه می خوانیم و اشک می ریزیم اما نباید در این مناسک متوقف شویم،‌ چون اینها برای یک گام بلندتری قرار است اجرا شود. 

امام حسین (ع) اهل ایثار، گذشت،‌ فداکاری و کمک به دیگران بوده پس خروجی عزاداری باید این باشد که اگر اطراف ما خانواده هایی هستند که در دوره کرونا دچار مشکل شده اند طبق درسی که از امام حسین گرفتیم به آنها کمک کنیم، پس تو وقتی حسینی هستی که خلق و خوی حسینی داشته باشی.

 ما چقدر از این پدران و مادران آگاه داریم که بتوانند این موضوعات را به فرزندان شان به بهترین شکل منتقل کنند؟ آیا در این زمینه هم ضعف داریم؟

مدرسی: قطعاً، ما تبیین های روزآمد از واقعه عاشورا انجام نداده ایم که در ادامه آن،‌ شاهد خلق ادبیات و کودک و نوجوان در این زمینه باشیم. شنیده اید که به داعشی ها می گوییم تکفیری- سلفی، سلفی به این معناست که آنها در یک گذشته ای متوقف شده اند و سایرین برایشان محلی از اعراب ندارند.

ما گاهی اوقات در خلق ادبیات حادثه عاشورا دچار توقف مضمونی می شویم، والدین به روزآمد کردن ادبیات عاشورایی مسلط نیستند و همین می تواند بزرگترین ضعف در این راستا باشد.

ما از قالب های هنری که در بستر آن ها می توانستیم حادثه عاشورا را به بهترین شکل تببین کنیم، غفلت کرده ایم، نکته بعدی این است که کانال ارتباطی بچه ها با والدین خیلی وصل نیست چون ادبیات مشترکی ندارند، دلیل آن هم زیست رسانه ای بچه هاست.

در واقع فرصت گفت و گویی وجود ندارد که پدر بخواهد کتابی باز کند و یا پدر و مادر زمان و حس و حال گفت و گو را ندارند، ما برای صحبت باید ملات لازم را داشته باشیم، هم پدران و مادران آگاه باید در این زمینه خود را مسلح کنند و هم مبلغین بزرگوار باید کلان گزاره های عاشورایی را کشف، تبیین و تبلیغ کنند.

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

 لزوم وجود هیأت های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان چقدر احساس می شود؟

مدرسی: همانطور که صنایع غذایی کودک از صنایع غذایی بزرگسال جداست و با توجه به طبع کودک، مواد خوراکی تولید می شود، برای خوراک روح و ذهن بچه ها هم باید مخاطب شناسی صورت گیرد.

آن مبلغی که بالای منبر مشغول تببین حادثه عاشوراست به مخاطبین خود نگاه می کند و خب مخاطبین او هم آدم های بزرگی هستند که از قوه عقلانی حداکثری برخوردارند. 

ولی اگر قرار باشد تبیین دقیق نسلی انجام شود نیازمند هیأت های مخصوص کودکان و نوجوانان با ابزار ها و ادبیات خاص خودشان هستیم، در واقع جای این جهاد تربیتی در بین مداحان اهل بیت (ع) خالی است.

مداحان باید به این نکته توجه داشته باشند که هیأت ویژه بزرگسالان کم نداریم، اما جای مجالس کودکانه ای که این خوراک و ادبیات تاریخی،‌مذهبی و معرفتی را به کودکان منتقل کند به صورت جدی خالی می بینیم،‌ ما مهد قرآن داریم اما هیأت مخصوص کودکان نداریم.

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان

 متأسفانه در حوزه تولید آثار دینی هم توجهی به ویژگی های روانشناختی کودکان و نوجوانان نمی شود.

مدرسی: دقیقاً، باید به این نکته توجه شود که وقتی از حادثه عاشورا صحبت می کنیم سطح خشونتی که از این واقعه بازنمایی می کنیم مناسب سن بچه ها باشد، حتی  القاء حزنی که صورت می گیرد باید متناسب با روحیات و ویژگی های روانی و ذهنی کودکان و نوجوانان باشد.

من مجبورم تلخ صحبت کنم اما واقعیت دارد که ما متأسفانه برای نسل جدید یک امام حسینِ شکست خورده تبیین کرده ایم، به فرموده شهید مطهری توجهی به وجوه حماسی آن چند ساعت نکرده ایم تا باعث انرژی مضاعف برای بچه ها شود.

 به همین جهت هم من در ابتدای گفت و گو عنوان کردم که بچه ها محرم و واقعه عاشورا را صرفاً با لباس مشکی و عزاداری می شناسند و خبری از پشت پرده ها و جلوه های حماسی این واقعه تاریخی ندارند.

مدرسی،: بله، شاید نیاز است سازمان های مذهبی و نخبگان فرهنگی در این زمینه کاری انجام دهند، باید از سازمان تبلیغات سوال شود که در این چند سال برای خلق ادبیات عاشورایی برای بچه ها چه کارهایی کرده اند؟ منظور ما باز دوباره خوانی های صرف نیست بلکه درس آموزه های امروزی این واقعه تاریخی است.

منبع: فارس

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان/جای خالی «جهاد تربیتی» در بین مداحان اهل بیت (ع)

مدرسی گفت: همانطور که صنایع غذایی کودک از صنایع غذایی بزرگسال جداست و با توجه به طبع کودک، مواد خوراکی تولید می شود، برای خوراک روح و ذهن بچه ها هم باید مخاطب شناسی صورت گیرد.



منبع خبر

ضرورت راه اندازی هیأت ویژه کودک و نوجوان بیشتر بخوانید »

گناهانی که سبب سلب نعمت می‌شود

دورترین و نزدیک‌ترین انسان‌ها به خدا کیست؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم عزاداری شب تاسوعا محرم هیأت فارس‌المؤمنین علیه‌السلام شب ۲۷ مردادماه با پیش‌ منبرخوانی حسین ارضی، سخنرانی حجت‌الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی و مرثیه‌خوانی حیدر خمسه و روح‌الله بهمنی در دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران برگزار شد.

حجت‌الاسلام علوی تهرانی در این مراسم طی سخنانی با موضوع اوصاف مقربان اظهار داشت: در جلسات گذشته ۱۳ عامل اثرگذار در نزدیک شدن به قرب الهی را بیان کردیم. یکی دیگر از این عوامل تواضع است. امام صادق(ع) در خصوص یکی از وحی‌هایی که به حضرت داوود(ع) شد، می‌فرماید: «فیما أَوحَی اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَی دَاوُدَ یا دَاوُدُ کَما أنَّ أقرَبَ النَّاسِ مِنَ اللهِ المُتَوَاضِعونَ کَذَلِکَ أبعَدُ الناسِ مِنَ اللهِ المُتَکَبِّرُونَ؛ ای داوود! همچنان که نزدیک‌ترین مردم به خداوند انسان‌های متواضع و فروتن هستند، دورترین مردم از خداوند نیز متکبران‌اند.»

این استاد اخلاق با اشاره به اینکه تواضع از مصادیق عبادت اجتماعی است، تصریح کرد: امیرالمومنین(ع) می‌فرماید تواضع کردن از بلندمرتبه‌ترین عبادت‌های الهی است. ایشان در جای دیگر می‌فرمایند: تواضع، زینت انسان‌های بزرگ‌زاده است. یعنی هرکسی نمی‌تواند تواضع کند بلکه باید خاندان بزرگ داشته باشد. خداوند برای انسان‌هایش توضاع را می‌پسندد و راه رضایت خدا تواضع نسبت به خلق است.

وی با بیان اینکه یک ملاک برای تواضع وجود دارد، گفت: امام رضا(ع) می‌فرماید: «التَّواضُعُ أن تُعطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أن تُعطاهُ؛ فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار شود.»

علوی تهرانی با اشاره به اینکه تواضع یعنی اظهار کوچکی و این با ذلت چه تفاوت‌هایی دارد، تصریح کرد: اظهار کوچکی اگر نسبت به تمام افراد باشد تواضع است اما اگر تنها نسبت به برخی افراد مثلا پول‌دارها، سیاست‌مداران، افراد مشهور و … باشد، تملق است و این ذلت است.

این استاد اخلاق افزود: عامل بعدی برای رسیدن به خدا صبر و شکیبایی است.

صوت کامل این سخنرانی را اینجا بشنوید:

دانلود

منبع: فارس

حجت‌الاسلام علوی تهرانی گفت: خداوند در یکی از وحی‌هایش به حضرت داود می‌فرماید: «ای داوود! همچنان که نزدیک‌ترین مردم به خداوند انسان‌های متواضع و فروتن هستند، دورترین مردم از خداوند نیز متکبران‌اند.»



منبع خبر

دورترین و نزدیک‌ترین انسان‌ها به خدا کیست؟ بیشتر بخوانید »

نشانه‌شناسی علم‌های عاشورایی و ساختار هنری آنها +عکس

نشانه‌شناسی علم‌های عاشورایی و ساختار هنری آنها +عکس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، تیمچه مظفریه تبریز، از نخستین دوره‌های بنا در سال ۱۳۰۵ هجری قمری، پذیرای دستجات ماه محرم ‌بوده‌است. معماری زیبا، شرایط آکوستیک صوتی و دمای مطبوع مظفریه، باعث شده ٢۴ محله تاریخی تبریز، از جای‌جای شهر خود را به این تیمچه رسانده و زیباترین آئین‌های سوگواری را در قالب سه سبک عرب، زنجیرزن و عجم برپا کنند. 

علم‌های تاریخی دستجات تبریز، مهم‌ترین عنصر بصری در عزاداری‌های بازار این شهر است که با وجود غنای مفهومی، جلوه زیبا و دیرینگی قدمت، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است.

عزاداری بازار تاریخی تبریز، علاوه‌بر جنبه‌های مذهبی و معنوی، جلوه باشکوهی است از فرم‌ها و نمادهای مهم هنری. نمادهایی که از بطن عزاداری‌ مردم نشات گرفته و در قالب هنرهایی مانند تعزیه، پرده‌خوانی، شبیه‌خوانی و نقالی، وارد هنرهای نمایشی شده‌است.

 «مهدی لزیری» از پیشکسوتان هنرهای نمایشی است و از کودکی، پای ثابت دستجات عزاداری بازار بوده‌است. استاد لزیری، در ۶٠ سال گذشته، مشاهدات، تجربه‌ها و پژوهش‌های ارزشمندی در مورد فرم‌شناسی و نمادشناسی آئین‌های عزاداری بازار داشته‌است.

لزیری، عَلم‌های عزاداری را از نمادهای مهم عاشورایی توصیف می‌کند و می‌گوید: در حالت کلی علم سیاه در فرهنگ اسلامی و ایرانی، سمبل سوگواری و عزا است. اما گستردگی مفاهیم عاشورایی باعث شده این سمبل، در دستجات حسینی، معانی و نمادهای دیگری هم داشته‌باشد.

* نشانه‌شناسی علم‌های چهارگوش، سه‌گوش و استوانه‌ای
 
وی با بیان اینکه علم، پرچم و بیرق، در طول تاریخ، یکی از ارکان تشکیلات نظامی بوده‌است، یادآور می‌شود: دستجات عزاداری، مشابه جوخه‌های نظامی وارد صحن مظفریه می‌شوند و پیشیاپیش هر دسته، علم چارگوشه‌ای حرکت می‌کند که مُعرّف محله مربوط به دسته است. 
 
لزیری این قِسم از علم‌ها را مهم‌ترین و زیباترین علم‌های عزاداری بازار می‌خواند و بیان می‌کند: روی این علم‌ها عنوان هیئت، با خط بزرگی نقش بسته‌است. علاوه بر عنوان، طرح ویژه هیئت نیز در روی علم کار شده‌است. این طرح، به قدری خاص است که حتی افراد بی‌سواد که توانایی خواندن اسم هیئت را ندارند، می‌توانند از روی طرح، تشخیص بدهند که مثلاً این  «هیئت عرب محله نوبر» است که وارد مظفریه شده‌است.
 
این پژوهشگر در ادامه به علم‌های سه‌گوش اشاره و خاطرنشان می‌کند: این علم‌ها راس تیزی دارند و نمادی هستند از نیزه‌هایی که سر مبارک شهدا بر آن‌ها قرار گرفته‌بود. در زمان قدیم، بالای این علم‌ها را به چند قطره مایع قرمز رنگ به نام «شَـنگـَرف» می‌آغشتند تا این نماد خون‌آلود، ملموس‌تر باشد.
 
وی با بیان اینکه بخش دیگر علم‌ها که کُتَل هستند، می‌گوید: کتل‌ها حالت استوانه‌ای دارند و نمادی هستند از دستان مبارک قمر مبارک بنی‌هاشم. 

* گرافیک آشفته علم، نماد شهدای مظلوم دشت کربلا

علم‌های تاریخی عزاداری‌های بازار، در روزگاری ساخته و پرداخته شده‌اند که تبریز در اوج مکتب نقاشی و نگارگری خود بود. از این رو، طرح‌ و نقش‌های زیبا و متنوع آن‌ها، نشان می‌دهد که مردمان آن دوران، چه ذوق سرشاری در ارادت به امام‌حسین(ع) داشته‌اند.

لزیری، صفحه کلی علم‌های عزاداری را نمادی از عرصه دشت کربلا و طرح‌های دوخته‌شده را نماد یاران امام‌حسین(ع) توصیف می‌کند که هر یک در گوشه‌ای از صحرا غریبانه به خون غلتیده‌اند. بنابراین می‌توان گفت گرافیک کلی علم‌های عزاداری، مبتنی بر نوعی آشفتگی و بی‌نظمیِ کاملاً عامدانه و آگاهانه است.

نام دسته و محله مربوط به آن، با خط بزرگی در وسط علم کار می‌شود و گِرداگِرد آن، علاوه‌ بر گل‌وبوته، شمشیر و دست، که از نمادهای مهم واقعه کربلا است، اشعار آئینی معروف و اسامی متبرک پنج‌تن آل با خطوط ثلث، نسخ و نستعلیق، نقش می‌بندد.

در این طرح‌ها، خبری از دسته‌گل یا شاخه‌گل نیست. «گلبرگ‌های پرپر» ویژگی‌ گرافیکی شاخص در علم‌های تاریخی بازار تبریز است. گلبرگ‌های پرپر و آشفته، نمادی است از شهیدانی که غریب و مظلوم در دشت کربلا کشته ‌شدند.

در این میان، وصله پارچه‌ای در میان برخی از علم‌ها، همیشه باعث کنجکاوی است.

لزیری در مورد نقش شیر روی علم‌ها این طور توضیح می‌دهد: شیر در فرهنگ اسلامی، نمادی است از امام علی(ع). این نماد در پرچم دوره‌های مختلف تاریخی ایران نیز نقش بسته و از همان دوره‌های نخست عزاداری، در علم‌های عزاداری نیز آمده‌است. از یک دوره تاریخی به بعد، این طرح، از روی علم‌ها حذف شد اما چون‌ تعویض علم‌های عزاداری به خاطر قدمت، معنویت و ارزشی که دارند، ممکن نبود. بنابراین در برخی از علم‌های تاریخی، روی نقش شیر، تکه‌ پارچه‌هایی وصله شده‌ که هنوز هم باقی است.

* علم اهدایی مظفرالدین‌شاه

علم‌های عزاداری بازار تاریخی تبریز، از نظر ارزش تاریخی و ویژگی‌های زیباشناسانه، جزو میراث نفیس و ممتاز تبریز و آذربایجان به شمار می‌رود. قدمت برخی از این علم‌ها، حتی به ۲۰۰ سال نیز می‌رسد. علم‌های صد ساله نیز در میان آن‌ها وجود دارد. این علم‌ها، در طول سال، در محل خاصی که فقط معتمدان و متولیان هیئت از آن مطلع‌اند، نگهداری می‌شوند و در روزهای خیلی خاصی از ایام عزاداری مظفریه، به نمایش در می‌آید. 

لزیری با اشاره به علم معروفی که از سوی مظفرالدین‌شاه قاجار به هیئت عرب محله نوبر هدیه داده‌است، می‌گوید: روی این علمِ بسیار زیبا، گلبرگ‌های طبیعی دوخته و به اصطلاح امروز، کولاژ شده‌است. این علم هنوز هم موجود است و در نوع خود، بی‌همتا است اما به دلیل ارزش و اهمیت خاص به ندرت در معرض دید عموم قرار می‌گیرند.

* عَلم‌دوزی، پیشه فراموش‌شده بازار تبریز

هیئت‌های تاریخی تبریز، از نظر تعداد و تنوع رسوم، پیشتاز و کم‌نظیر هستند. همین امر باعث شده‌بود علم‌دوزی و علم‌سازی، از قدیم یکی از پیشه‌ها و حرفه‌های فعال در بازار تبریز باشد. نگارنده از کودکی خوب به خاطر دارد که چندین مغازه بزرگ در سرای گرجیلر، در همین حرفه فعالیت داشت. اما امروز، اثری از این پیشه‌ سنتی و مذهبی نیست. گزارش فارس را در مورد تنها بازمانده علم‌دوزی تبریز در این لینک بخوانید: http://fna.ir/dbz۰r۵

*  نقش منفعل میراث‌فرهنگی در صیانت از میراث عزاداری تاریخی بازار

علم، بخش مهمی از گنجینه عزاداری بازار  است. بخش دیگری از آن، مربوط به منِش اجتماعی عزاداران است. در کنار آن، شعرها، نواها، شعارها و نوحه‌های عزاداری بازار را نباید از قلم انداخت. تمام این‌ها، جزوی از میراث ناملموس بشری به شمار می‌روند. میراثی که در برابر هجوم بی‌رحمانه مدرنیسم، بسیار حساس و آسیب‌پذیر است و نیاز به مراقبت‌های خاص دارد.

بازار تاریخی تبریز سال ١٣٨٩ در میراث جهانی یونسکو ثبت شد و دو سال بعد از آن، عزاداری باشکوه این بازار، در فهرست میراث ناملموس ملی، به ثبت رسید. اما هیچ‌یک از این ثبت‌های ملی و جهانی، نتوانسته در صیانت از عزاداری فاخر بازار تبریز، نقشی داشته‌باشد. عزاداری‌های بازار، با تمام شئوناتی که دارد، عمدتاً توسط خود عزاداران و محبان اهل‌بیت(ع) حفظ و حراست می‌شود و انگار همین موضوع باعث شده متولیان میراث فرهنگی، احساس مسئولیتی در صیانت از میراث ناملموس بازار نداشته‌باشند. دریغ از یک طرح مستندسازی یا یک سطر کار پژوهشی از سوی متولیان فرهنگی برای صیانت از عزاداری‌های بازار. بعید به نظر می‌رسد نهادهای فرهنگی تا کنون از ماهیت و اهمیت موضوعی مثل علم‌های تاریخی بازار تبریز، خبردار شده باشند، چه برسد به اینکه احساس مسئولیتی در این مورد داشته‌باشد. 

بسیار تلخ و ناگوار خواهد بود اینکه برای نسل‌های آتی از حال‌وهوای عزاداری‌هایی بگوییم که ممکن است در آن روزگار، بخش‌ اعظمی از آن، فراموش شده‌باشد. 

منبع: فارس

علم‌های تاریخی دستجات تبریز، مهم‌ترین عنصر بصری در عزاداری‌های بازار این شهر است که با وجود غنای مفهومی، جلوه زیبا و دیرینگی قدمت، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است.



منبع خبر

نشانه‌شناسی علم‌های عاشورایی و ساختار هنری آنها +عکس بیشتر بخوانید »

عموزادگانی که حماسه آفریدند

عموزادگانی که حماسه آفریدند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بنی‌هاشم از بسیاری جهات در قبیله قریش جایگاهی خاص و ممتاز دارند. به روایت کتاب «تاریخ قریش» نوشته حسین مونس (این کتاب با ترجمه حمیدرضا شیخی به سال ۱۳۹۵ با شمارگان هزار نسخه، ۸۹۶ صفحه و بهای ۴۴ هزار تومان توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شد.) هاشم نخستین کسی بود که بنیاد تجارت با کشورهای اطراف را در مکه بنیان گذاشت و اقتصاد این شهر را سامان داد و ثروت پایدار را موجب شد. همو بود که خورد و خوراک و آب گوارا را برای حاجیان فراهم ساخت و به کرم و سخاوت و جوانمردی شهره شد.

فرزندان و نوادگان او نیز اکثراً راه بزرگ خود را پیش گرفتند. آنها همچنین به مردانگی و سلحشوری نیز شهره بودند و در میدان نبرد درخشان عمل می‌کردند. در دوران سیادت ابوطالب بر بنی‌هاشم که حضرت محمدبن عبدالله (ص) از همین تیره بنی‌هاشم از طرف خداوند مامور به ابلاغ دین مبین اسلام شد، بنی‌هاشم به حمایت از جناب ایشان پرداختند و بعدها نیز عموم آنان ائمه معصومین را با شمشیر و مال خود حمایت کردند. هرچند این بدان معنا نیست که جملگی این تیره از نیکان بوده باشند. مشهور تاریخ است که عباسیون از این خاندان در دوران بنی‌امیه توانستند با برافراشتن علم حمایت از ائمه معصومین دکانی برای خود باز کنند. آنها با شکست آخرین خلیفه اموی حکومت و خلافت را در دست گرفته و در ظلم به ائمه و پیروانشان گوی سبقت را از امویان ربودند که از این بحث گذر می‌کنیم.

اما یکی از اوراق زرین کتاب سلحشوری بنی‌هاشم در رکاب سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) در حادثه کربلا رقم خورد. از میان هاشمیان در رخداد کربلا اولاد عقیل بن ابوطالب (ع) حماسه آفریدند و در دفاع از امام و مقتدای خود سنگ تمام گذاشتند. متاسفانه امروزه این سلحشوران میان شیعیان و ایرانیان چندان شناخته شده نیستند. در این گزارش به معرفی این شهدای دشت نینوا پرداخته‌ایم.

درباره جناب عقیل بن ابوطالب و فرزندانش

جناب عقیل دومین فرزند حضرت ابوطالب (ع) بود و اگرچه بینایی خود را از دست داد اما هوش و استعداد بسیاری داشت. او آگاهی بسیاری از اصل و ریشه قبایل اعراب داشت و نسب شناس مشهور عرب بود. اسلام آوردن عقیل و هجرت او به مدینه باعث خوشحالی بسیار پیغمبر مکرم اسلام (ص) شد و او در جنگ موته به همراه برادرش جعفر (ع) و سایر بنی‌هاشم حضور داشت. عقیل بجز آنکه محبوب پیغمبر بود میان اعراب نیز جایگاهی والا داشت و همه بدو به دیده احترام می‌نگریستند.

حضرت امام سجاد (ع) خاندان عقیل را بسیار دوست می‌داشت و می‌فرمود: من هرگاه به یاد حماسه بزرگ آنان و دفاعشان از پدرم اباعبدالله (ع) می‌افتم دلم برای آنها می‌شکند جناب عقیل فرزندان بسیاری داشت اما در تاریخ نامی از آنها به جز کسانی که در نهضت امام حسین (ع) شرکت کردند به چشم نمی‌خورد. مرحوم شیخ عباس قمی در «سفینه البحار» به نامه‌ای از جناب عقیل اشاره کرده که در آن از برادرش حضرت امیر (ع) خواسته تا او و فرزندانش در نبردهای حضرت (ع) در رکاب او باشند، اما امیرالمومنین به دلایلی ایشان را از نبردها معاف کرده بود. برخی از مورخان یکی از دلایل این امر را خردسالی فرزندان عقیل ذکر کرده‌اند. بنابراین طبیعی است که آنها هنگام آغاز نهضت حسینی همه در قافله عشق حضور پیدا کنند. به طور کل فرزندان عقیل علاوه بر ایمان، همگی تعهد، اخلاص، شجاعت، جود و سخاوت و سلحشوری نیز داشتند.

مشهورترین فرزند جناب عقیل، یار نزدیک امام حسین (ع) و فرستاده ویژه او یعنی مسلم بن عقیل است. در منابع تاریخی از عبدالله اکبر، علی، محمد، ابی سعید، عبدالرحمن، جعفر و عون نیز به عنوان فرزندان جناب عقیل ذکر شده است. آنها از زمانی که سالار شهیدان به عنوان اعتراض به خلافت یزید مدینه را به قصد مکه ترک گفت، در صف مخالفان نظام بنی‌امیه قرار گرفته و از مواضع امام (ع) دفاع کردند و هیچگاه حتی زمان رسیدن خبر شهادت مسلم از مواضع خود عقب نشینی نکردند. آنان گوش به فرمان امام و مولای خود بودند و حضرت سیدالشهدا را برحق می‌دانستند و بر این اعتقاد خود تا پای جان ایستادگی کردند. در منابع تاریخی نقل است که وقتی شب عاشورا حضرت سیدالشهدا (ع) در تاریکی خطبه خواند و به تمامی یاران اجازه و رخصت رفتن داد، فرزندان عقیل نیز همراه با برادران و فرزندان امام (ع) و بویژه حضرت قمر بنی‌هاشم ابوالفضل العباس (ع) گفتند که هرگز چنین کاری نخواهیم کرد. خدا چنان روزی را نیاورد که پس از شما زنده باشیم. روایت است که حضرت (ع) به فرزندان عقیل فرمود که عزیزانم شهادت مسلم شما را بس است، به شما اجازه می‌دهم که بروید. آنان پاسخ دادند: مردم درباره ما چه می‌گویند؟ آیا نخواهند گفت که ما سید، امام و سرور و بزرگترمان را در سخت‌ترین شرایط رها کرده در حالی که نه به دشمنانش تیری انداخته‌ایم و نه شمشیری زده‌ایم. به خدا سوگند که هرگز نمی‌رویم بلکه جان و مال و اهل و کسان خود را فدای تو می‌کنیم و همراه تو خواهیم جنگید تا به جایگاهت وارد شویم. خداوند آن زندگی پس از تو را برای ما زشت گرداند.

مسلم بن عقیل

مسلم در زمان خلافت حضرت امیر (ع) کوچک بود. در منابع نقل است که او افتخار دامادی حضرت امیر (ع) را داشت. مسلم جایگاهی رفیع نزد حضرت سیدالشهدا داشت و به همین جهت نیز به عنوان سفیر و نماینده ویژه و دارای اختیارات تام به کوفه فرستاده شد تا اوضاع را بسنجد و از مردم بیعت بستاند. اقدامات مسلم در کوفه برگ درخشانی از تاریخ نهضت حسینی است. او کوفه را آماده ورود حضرت (ع) کرد اما با ورود شخصیت سیاس و مکاری چون ابن زیاد اوضاع به هم خورد و جناب مسلم با خیانت کوفیان دستگیر و به شهادت رسید. پیکر او را از کنگره قصر دارالاماره کوفه به زیر افکندند. او از جمله شهدای پرافتخار امر ولایت پذیری است.

جعفر بن عقیل

از جمله افتخار آفرینان خاندان عقیل در نبرد عاشوراست که گویا در میدان چنین رجز می‌خواند: من جوان ابطحی طالبی و از خاندان بنی‌هاشم و غالب هستم و ما از بزرگان و سادات هستیم و حسین میان ما پاکیزه‌ترین پاکان است. روایت است که ۱۵ نفر از سپاه کفر به دست او به هلاکت رسیدند. درباره شهادت او نیز چند روایت وجود دارد و روایت پرتکرارتر این است که هنگام حمله دسته جمعی آل ابی طالب به شهادت رسیده است.

عبدالرحمن، محمد، علی و عبدالله الاکبر

عبدالرحمن نیز رجزهایی محکم و بلیغ می‌خواند و هفده نفر از لشکر اموی را به هلاکت رساند و آنگاه برای مهارش تعداد بسیاری دورش حلقه زدند و او را به شهادت رساندند. محمد بن عقیل نیز از فقهای زمان خود بود که روز عاشورا نبرد سختی کرد و جلوی چشمان حضرت سیدالشهدا به شهادت رسید. علی بن عقیل نیز از سلحشوران بود و نبرد سختی کرد. دیگر برادرش یعنی عبدالله الاکبر نیز حماسه به خرج داد.

نوادگان عقیل

ابن شهرآشوب عالم شیعی قرن ششم هجری در کتاب «مَناقِبُ آلِ أبی طالب» اشاره کرده که در حادثه جانسوز کربلا چهار تن از نوادگان عقیل نیز به شهادت رسیدند. شاخص‌ترین آنها عبدالله بن مسلم است. او که نواده حضرت امیر (ع) نیز هست پس از شهادت علی اکبر پا به میدان نبرد گذاشت و از سلحشوری او روایت‌های مهمی در دست است. او سه نوبت بر لشکر ظلم و کفر حمله کرد و حدود ۹۸ نفر را به هلاکت رساند. همین امر بر عمر سعد گران آمد و دستور داد تا به دور او حلقه بزنند و با تیراندازی پیاپی از دور او را به شهادت برسانند و عمال کفر نیزدستور را اجرا کردند.

از جمله افتخار آفرینان خاندان عقیل در نبرد عاشورا جعفر بن عقیل است که گویا در میدان چنین رجز می‌خواند: من جوان ابطحی طالبی و از خاندان بنی‌هاشم و غالب هستم و ما از بزرگان و سادات هستیم و حسین میان ما پاکیزه‌ترین پاکان است. روایت است که ۱۵ نفر از سپاه کفر به دست او به هلاکت رسیدند پس از شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل، بنی‌هاشم و فرزندان ابوطالب به صورت هماهنگ بر سپاه کوفه حمله کردند و در این حمله دیگر نواده عقیل یعنی محمد بن مسلم نیز به شهادت رسید. محمد بن ابی سعید بن عقیل و جعفر بن محمد بن عقیل نیز به روایت شهرآشوب از دیگر شهدای کربلا از خاندان عقیل هستند. در تاریخ همچنین از دو طفل مسلم نیز یاد شده است که می‌توان آنها را نیز در زمره شهدا نهضت حسینی به شمار آورد.

شهدای خاندان عقیل از نظر معصومین (ع)

سلحشوری خاندان عقیل در کربلا و حمایت تمام و کمال آنان از نهضت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باعث شد تا آنان ائمه با سخنانی ستایش‌آمیز از آنان یاد کنند. حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا هنگامی که حمله دسته جمعی و گروهی خاندان ابوطالب شروع شد و بر اثر آن برخی فرزندان عقیل به شهادت رسیدند، فرمود: ای عموزادگان من صبر و مقاومت کنید و اهل بیت من شکیبا باشید که بعد از امروز دیگر روی سختی و مصیبت را نخواهید دید. خداوندا قاتلان خاندان عقیل را نابود کن. ای آل عقیل صبر و مقاومت کنید که وعده‌گاه بهشت است.

روایت است که حضرت سیدالساجدین امام سجاد (ع) نیز هرگاه به یاد خاندان عقیل می‌افتاد دلش برای آنها می‌شکست. حضرت امام (ع) خاندان عقیل را بسیار دوست می‌داشت و می‌فرمود: من هرگاه به یاد حماسه بزرگ آنان و دفاعشان از پدرم اباعبدالله (ع) می‌افتم دلم برای آنها می‌شکند.

همچنین در زیارت ناحیه مقدسه نیز حضرت بقیةالله (عج) نیز به پنچ نفر از شهدای خاندان عقیل به نام‌شان اشاره فرموده و سلام می‌دهند و بر قاتلانشان نفرین می‌فرستند.

معرفی کتاب

حضرت آیت‌الله محمدجواد مروجی طبسی یکی از مورخانی است که تلاش بسیاری در زمینه روایت و همچنین واکاوی حادثه عظیم دشت نینوا کرده است. او استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و فرزند مرحوم آیت‌الله العظمی محمدرضا مروجی طبسی، پایه‌گذار تبلیغ در حوزه‌های علمیه قم و نجف است. او متولد نجف اشرف است و از محضر برجسته‌ترین استادان حوزه‌های علمیه قم و نجف بهره برده است.

یکی از مهم‌ترین تالیفات حجت الاسلام مروجی طبسی «المقتل الحسینی (ع) الماثور: عرض روانی لاحداث کربلا علی لسان المعصومین (ع)» است که در قم و لبنان به زبان عربی منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب در سال ۱۳۹۴ با ترجمه محمد صفری از سوی انتشارات آرام دل در دست مخاطبان قرار گرفت.

از دیگر کتاب‌ها و پژوهش‌های منتشر شده مروجی طبسی درباره قیام اباعبدالله الحسین (ع) می‌توان به این موارد اشاره کرد: «امام حسین (ع) و قرآن»، «با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه»، «جانبازان حماسه عاشورا»، «یاران امام حسین»، «پیوسته با حسین از خاک تا افلاک» و…

مروجی طبسی در کتاب «یاران امام حسین (ع)» همه اصحاب سیدالشهدا (ع) را که در کربلا شهید شدند، معرفی مبسوط کرده است. بحث کتاب با حماسه خاندان عقیل بن ابی‌طالب در کربلا و روایت سلحشوری آنها آغاز شده و با معرفی عمرو بن عبدالله جندعی خاتمه می‌پذیرد. این کتاب در سال ۱۳۹۴ با شمارگان هزار نسخه، ۱۴۶ صفحه و بهای هفت هزار تومان توسط انتشارات دارالرسول در قالب چهل و هفتمین مجلد از مجموعه آثار استاد مروجی طبسی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

نویسنده در این کتاب از منابع متعدد تاریخی و روایی بهره برده است. نحوه مواجهه و بهره‌برداری او از منابع نیز اجتهادی و انتقادی است. به عنوان مثال نویسنده از کتاب «معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین» نوشته شیخ مهدی حائری مازندرانی (از شاگردان شیخ فضل الله نوری) هم بهره برده که برخی از محققان و عاشوراپژوهان آن را ضعیف کرده‌اند. به عنوان مثال شهید محراب آیت‌الله سیدمحمد علی قاضی طباطبایی درباره این کتاب نوشته است: «به نقلیات کتاب معالی السبطین از هر جهت چندان اعتماد نیست، مگر اینکه مدارک و مصادر نقلیات خودش را نشان داده و ذکر کند و از کتبی نیست که آن را بتوان مدرک نقل قرار داد.» مروجی طبسی اما سعی کرده در پژوهش خود مطالب کتاب «معالی السبطین» را با کتب دیگر مورد همسنجی قرار دهد تا روایت‌های متقن این کتاب خود را نشان دهند.

در این کتاب با زبانی ساده و همه فهم شهدای دشت کربلا و دیگر شخصیت‌هایی که به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع) یاری رساندند اشاره و مختصری از سلحشوری آنان روایت شده است که از جمله آنان خاندان جناب عقیل بن ابوطالب (ع) است. مطالعه این کتاب را به جهت آنکه تفکر حسینی را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد، می‌توان به عموم مردم توصیه کرد. همچنین هیات‌های عزاداری اگر می‌خواهند برنامه‌های فرهنگی خود را متنوع کنند می‌توانند یا این کتاب را به اعضا و حاضران در مراسم عزاداری هدیه دهند و یا اینکه جلسات کتابخوانی این کتاب را برگزار کنند. همچنین این کتاب می‌تواند خط فکری خوبی نیز به مداحان اهل بیت نیز بدهد.

منبع: مهر

بجز مسلم بن عقیل که پیش از محرم شهید شد، دیگر پسران عقیل و همچنین چهار نواده او نیز در نبرد عاشورا همراه حضرت سیدالشهدا (ع) به شهادت رسیدند، اما امروزه کمتر از سلحشوری این خاندان یاد می‌شود.



منبع خبر

عموزادگانی که حماسه آفریدند بیشتر بخوانید »