به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، این روزها و همزمان با فرا رسیدن ماه محرم بسیاری از کودکان و نوجوانان به همراه والدین خود در مساجد، هیأت ها و تکایا حضور پیدا کرده و پای صحبت های مداحان و سخنرانان مذهبی می نشینند، در حالی که فهم درستی از مباحث مطرح شده ندارند.
علاقه به امام حسین (ع) از کودکی در قلب بچه ها ریشه می کند اما ای کاش این دلبستگی همراه با آگاهی بخشی های متناسب با سن کودکان و نوجوانان باشد تا خیلی زود از حضور در این مراسم خسته نشوند.
شاید یکی از اقداماتی که می توان در این زمینه انجام داد این است که در هیأت ها از نوحهخوانهای جوان و کودک بهره برد، همچنین ایجاد محیطی باز و منحصر نکردن برنامههای آن به زمانهای خاص تأثیر بسزایی در جذب کودکان به هیأت های عزاداری دارد.
بسیار پیش آمده که والدین فرزندشان را با خود به هیأت برده و از او خواسته اند که برای مدتی طولانی در یک مکان مشخص بماند، یا گاهی پیش آمده که بچه ها به دلیل شیطنت هایی که اقتضای سن شان بوده با تذکر و رفتار بدی از سوی دیگران مواجه شده اند.
اینها بخشی از مشکلات حضور کودک و نوجوان در هیأت های بزرگسالان است، بماند که گاهی بچه ها به دلیل شدت گریه اطرافیان در هیأت ها و یا نحوه عزاداری هایی که شاهد آن بوده اند دچار ترس شده اند.
این روزها جای خالی هیأت های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان به شدت احساس می شود، هیأت ها و مراسم های مذهبی که در آن مباحث دینی به نحوی بیان شود که برای بچه ها مفید باشد و به نوعی با زبان خودشان مفاهیم دینی به آن ها منتقل شود.
هیأت هایی که در کنار آن ها شاهد برگزاری مسابقات و اردوها و کلاسهای آموزشی و ورزشی، نگاه کلان و برنامهریزی شده و آینده نگری در برنامهها، دوری از سوءنگری در برنامهها و بهره مندی از سخنران و مداح خوب باشیم اما واقعاً چه تعداد از مداحان، وعاظ، روحانیون و مخاطبان مساجد و هیأتها با ادبیات کودک آشنا هستند؟
بخش مهمی از ادبیات عاشورایی کودکان ما به حوزه پژوهش و مردمشناسی مرتبط می شود، اما متأسفانه ما در این حوزه بسیار ضعیف عمل کردهایم.
متأسفانه بخش بزرگی از وقایع عاشورا از دسترس مردم به دور مانده و تلقی رایج ما این است که ظهر عاشورا همه چیز تمام می شود، در صورتی که آن موقع تازه شروع ماجراست.
قدرت تأثیرگذاری واژهها برکسی پوشیده نیست و اگر نویسندهای بر این قدرت بی پایان احاطه داشته باشد می تواند به صورتی واقعه عاشورا را برای کودکان طرح کند که اثرش خیلی تلخ نشود، واقعه عاشورا از آن دست موضوعاتی است که می تواند حضوری مؤثر در ادبیات کودکان داشته باشد.
در همین راستا با سعید مدرسی دکترای علوم تربیتی و کارشناس سواد رسانه به گفت و گو نشستیم که مشروح آن را در زیر می خوانید.
در حوزه ادبیات مذهبی نوجوانان چقدر ضعف داریم؟
مدرسی: اگر منظور شما مناسبت های عاشورایی پیش رو باشد، مسأله ای که داریم این است که تدوین های ما محدود به یک برش تاریخی خاص شده و اتفاقاتی که در بازه زمانی ۵ روزه عاشورا پررنگ شده را در ادبیات برای نسل امروز فرآوری کرده ایم.
اگر هم خواستیم رمان یا داستانی برایشان فراهم کنیم، باز محدود به همان واقعه تاریخی چندروزه شده که آن را تبدیل به یک قصه اکشن، تراژدی یا درام کرده ایم، در واقع ما در لا به لای یک متن تاریخی متوقف شده ایم.
به عبارت بهتر به جای اینکه رئالیستی کار کنیم، ایده آلیستی جلو رفته ایم، حضرت سید الشهدا (ع) طبق فرمایش خودشان کاری که انجام می دادند احیای دین جدّشان بود، نگاه شان بحث عدالت طلبی، کمک به مظلوم، احیای حکومت شیعی و … بود اما هیچ کدام از این موارد در ادبیات مذهبی کودکان و نوجوانان بیان نشده است.
برای رفع این نقاط ضعف باید چه اقداماتی صورت گیرد؟
مدرسی: ما نیازمند این هستیم که حتماً این برش تاریخی را بیان کنیم تا به دلالت های آن هم اشاره داشته باشیم اما گاهی در تاریخ متوقف می شویم، با عرض ارادت به ساحت اهل بیت (ع) اما باید گفت برای نوجوان امروز باید درس آموزه های امروزی استخراج کرد، مثلاً کمک به همنوعان، یاری امام بر حق جامعه، گسترش دین نبی مکرم اسلام و…
در واقع کاری که امام حسین (ع) انجام دادند را تبدیل به یک درس امروزی کرده و در قالب ادبیات کودک و نوجوان عرضه کنیم، کار امام حسین (ع) بدعت بوده، یعنی آنچه که در دین نبوده و وارد دین شده است، حالا باید دید کودک و نوجوان ما چه کاری در این حیطه می تواند انجام دهد.
در زمان دفاع مقدس نوجوان های ما در این زمینه مصداق یابی کرده بودند و آن هم جهاد و حضور در جبهه بود، امام حسین (ع) در راه خدا جهاد کردند و حق جهاد را به جا آودند، یعنی آنچه در توان داشتند عرضه کردند، خب اگر این موضوع را به زندگی کودک و نوجوان یا به طور کلی زندگی امروز دلالت دهیم نتیجه اش این می شود که در هر نقطه ای که هستی اگر دانش آموز هستی، اگر معلم هستی، اگر فعال اجتماعی هستی تو هم اهل «حق جهاد» باش.
یعنی نهایت تلاش برای به ثمر رسیدن کاری، شاید این یک گذر تاریخی از سال ۶۱ هجری به ۱۴۰۰ و بالاترین درسی باشد که بتوان از سید الشهدا (ع) گرفت.
ما در زیارت سید الشهدا داریم که ایشان جانشان را فدا کردند تا امت را از جهالت و بی خبری نجات دهند، اگر نوجوان چنین چیزی را متوجه شود، آیا نسبت به انحرافات هم سن و سال های خود بی تفاوت خواهد بود؟ آیا نسبت به آسیب های اخلاقی که پیرامون خودش وجود دارد بی تفاوت عبور می کند؟
در واقع نوجوان می فهمد که اگر ترک گناه و فعل باطل را انجام دهد بخشی از هدف امام حسین (ع) را دنبال کرده و با امام در این مسیر همراه شده است، آن وقت به عنوان شیعه امروزی نسبت به آسیب های رفتاری، اخلاقی و اجتماعی اطرافش هم بی تفاوت عبور نمی کند، چون خود را سرباز امام می داند.
به همین جهت باید رفتارهای کلان سید الشهدا را از این واقعه تاریخی چند روزه و چند ساعته بیرون بکشیم، آن را امروزی کنیم و بگوییم اگر سید الشهدا الان بود چه می کرد و اگر یارانش بودند چه می کردند.
گاهی همراهی کودکان و نوجوانان با والدین و حضور آن ها در هیأت های مذهبی بزرگسالان باعث می شود پای صحبت هایی بنشینند که درک درستی از آن نخواهند داشت، والدین چگونه می توانند این بحث ها را مدیریت کنند تا واقعه عاشورا صرفاً برای بچه ها به لباس مشکی و عزاداری ختم نشود و پیش زمینه ذهنی حداقلی داشته باشند؟
مدرسی: قطعاً والدین باید در این زمینه مطالعات گسترده ای داشته باشند تا بتوانند به سوالات بچه ها جواب های قانع کننده ای بدهند، همین حضور در هیأت و پوشیدن پیراهن مشکی زمینه ارتباط عاطفی با امام حسین (ع) را فراهم می کند، به همین جهت باید به آیین ها و مراسم واقف باشند اما قرار بر این است که این مسیر را امتداد دهیم، این ارتباطات عاطفی زمینه را برای شبیه امام حسین (ع) شدن فراهم می کند.
بحث بر سر همین شناخت ویژگی ها و خصایص اخلاقی است، مادری برای من از دعوای دو فرزند ۷ و ۱۱ ساله خود بر سر مشکی پوش کردن خانه شان برای محرم صحبت می کرد و به عنوان یک مادر آگاه دعوای فرزندانش را با ترغیب آنها به گذشت و فداکاری که یکی از خصاصیص اخلاقی امام حسین بود پایان داد.
مدرسی: احسنت! ما داریم پرچم می زنیم، غذا می دهیم، روضه می خوانیم و اشک می ریزیم اما نباید در این مناسک متوقف شویم، چون اینها برای یک گام بلندتری قرار است اجرا شود.
امام حسین (ع) اهل ایثار، گذشت، فداکاری و کمک به دیگران بوده پس خروجی عزاداری باید این باشد که اگر اطراف ما خانواده هایی هستند که در دوره کرونا دچار مشکل شده اند طبق درسی که از امام حسین گرفتیم به آنها کمک کنیم، پس تو وقتی حسینی هستی که خلق و خوی حسینی داشته باشی.
ما چقدر از این پدران و مادران آگاه داریم که بتوانند این موضوعات را به فرزندان شان به بهترین شکل منتقل کنند؟ آیا در این زمینه هم ضعف داریم؟
مدرسی: قطعاً، ما تبیین های روزآمد از واقعه عاشورا انجام نداده ایم که در ادامه آن، شاهد خلق ادبیات و کودک و نوجوان در این زمینه باشیم. شنیده اید که به داعشی ها می گوییم تکفیری- سلفی، سلفی به این معناست که آنها در یک گذشته ای متوقف شده اند و سایرین برایشان محلی از اعراب ندارند.
ما گاهی اوقات در خلق ادبیات حادثه عاشورا دچار توقف مضمونی می شویم، والدین به روزآمد کردن ادبیات عاشورایی مسلط نیستند و همین می تواند بزرگترین ضعف در این راستا باشد.
ما از قالب های هنری که در بستر آن ها می توانستیم حادثه عاشورا را به بهترین شکل تببین کنیم، غفلت کرده ایم، نکته بعدی این است که کانال ارتباطی بچه ها با والدین خیلی وصل نیست چون ادبیات مشترکی ندارند، دلیل آن هم زیست رسانه ای بچه هاست.
در واقع فرصت گفت و گویی وجود ندارد که پدر بخواهد کتابی باز کند و یا پدر و مادر زمان و حس و حال گفت و گو را ندارند، ما برای صحبت باید ملات لازم را داشته باشیم، هم پدران و مادران آگاه باید در این زمینه خود را مسلح کنند و هم مبلغین بزرگوار باید کلان گزاره های عاشورایی را کشف، تبیین و تبلیغ کنند.
لزوم وجود هیأت های مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان چقدر احساس می شود؟
مدرسی: همانطور که صنایع غذایی کودک از صنایع غذایی بزرگسال جداست و با توجه به طبع کودک، مواد خوراکی تولید می شود، برای خوراک روح و ذهن بچه ها هم باید مخاطب شناسی صورت گیرد.
آن مبلغی که بالای منبر مشغول تببین حادثه عاشوراست به مخاطبین خود نگاه می کند و خب مخاطبین او هم آدم های بزرگی هستند که از قوه عقلانی حداکثری برخوردارند.
ولی اگر قرار باشد تبیین دقیق نسلی انجام شود نیازمند هیأت های مخصوص کودکان و نوجوانان با ابزار ها و ادبیات خاص خودشان هستیم، در واقع جای این جهاد تربیتی در بین مداحان اهل بیت (ع) خالی است.
مداحان باید به این نکته توجه داشته باشند که هیأت ویژه بزرگسالان کم نداریم، اما جای مجالس کودکانه ای که این خوراک و ادبیات تاریخی،مذهبی و معرفتی را به کودکان منتقل کند به صورت جدی خالی می بینیم، ما مهد قرآن داریم اما هیأت مخصوص کودکان نداریم.
متأسفانه در حوزه تولید آثار دینی هم توجهی به ویژگی های روانشناختی کودکان و نوجوانان نمی شود.
مدرسی: دقیقاً، باید به این نکته توجه شود که وقتی از حادثه عاشورا صحبت می کنیم سطح خشونتی که از این واقعه بازنمایی می کنیم مناسب سن بچه ها باشد، حتی القاء حزنی که صورت می گیرد باید متناسب با روحیات و ویژگی های روانی و ذهنی کودکان و نوجوانان باشد.
من مجبورم تلخ صحبت کنم اما واقعیت دارد که ما متأسفانه برای نسل جدید یک امام حسینِ شکست خورده تبیین کرده ایم، به فرموده شهید مطهری توجهی به وجوه حماسی آن چند ساعت نکرده ایم تا باعث انرژی مضاعف برای بچه ها شود.
به همین جهت هم من در ابتدای گفت و گو عنوان کردم که بچه ها محرم و واقعه عاشورا را صرفاً با لباس مشکی و عزاداری می شناسند و خبری از پشت پرده ها و جلوه های حماسی این واقعه تاریخی ندارند.
مدرسی،: بله، شاید نیاز است سازمان های مذهبی و نخبگان فرهنگی در این زمینه کاری انجام دهند، باید از سازمان تبلیغات سوال شود که در این چند سال برای خلق ادبیات عاشورایی برای بچه ها چه کارهایی کرده اند؟ منظور ما باز دوباره خوانی های صرف نیست بلکه درس آموزه های امروزی این واقعه تاریخی است.