حسینی

سامانه ثبت‌نام زائران اربعین همچنان قطع است! +عکس

سامانه ثبت‌نام زائران اربعین همچنان قطع است! +عکس


در حالی پیش از این سامانه سماح برای ثبت‌نام از زائران اربعین اعلام شده بود که این سامانه همچنان از دسترس خارج است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، در حالی که ستاد مرکزی اربعین در روزهای گذشته با اعلام خبر آغاز ثبت‌نام زائران اربعین حسینی(ع) از طریق سامانه سماح از روز دوشنبه خبر داده بود که این سامانه همچنان از دسترس خارج است.

کربلا ,

منبع: تسنیم



منبع

سامانه ثبت‌نام زائران اربعین همچنان قطع است! +عکس بیشتر بخوانید »

عزاداری شب تاسوعای حسینی(ع) در پادگان ۰۶ ارتش



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شب گذشته مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی در پادگان ۰۶ ارتش، با حضور امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.

بیشتر بخوانید:

امیر موسوی: ارتشی که پادگانش حسینیه شود، شکست‌ناپذیر است

در این مراسم که با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین حامد کاشانی و نوحه‌سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) آقایان حاج محمود کریمی و حاج حنیف طاهری برگزار شد؛ عزاداران حسینی، به یاد علمدار دشت کربلا، حضرت ابالفضل‌العباس (ع) به سوگواری و سینه‌زنی پرداختند.

در پایان مراسم امیر سرلشکر موسوی، فرمانده کل ارتش از دست‌اندرکاران برگزاری مراسم و عزاداران حسینی که با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی مناسب، امکان اجرای مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) را در پادگان ۰۶ ارتش فراهم کردند، تشکر و قدردانی کرد.

گفتنی است، پادگان ۰۶ بنیاد تعاون ارتش جمهوری اسلامی ایران در دهه اول ماه محرم، با توجه به گستره بیش از ۵ هکتار فضای وسیع و روباز و امکان اجرای دقیق پروتکل‌های بهداشتی، امسال میزبان دو هیئت بزرگ مذهبی تهران شامل هیئت‌های مذهبی عبدالله‌بن‌الحسن (ع) و رأیت‌العباس (ع) تهران بود که این شب‌ها با حضور عاشقان ثارالله و امت شهیدپرور شاهد برپایی مجلس ماتم و عزای شهادت سرور و سالار شهیدان است.



منبع خبر

عزاداری شب تاسوعای حسینی(ع) در پادگان ۰۶ ارتش بیشتر بخوانید »

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود



شهید محمود بهشتی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۲۹ بهمن‌ماه ۹۶ بود که یک فروند هواپیمای ATR شرکت هواپیمایی آسمان تهران با کوه دنا برخورد کرد. پاسدار شهید محمود بهشتی به‌عنوان سر تیم امنیت پرواز در این پرواز حضور داشت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

به مناسبت سومین سالگرد شهادت وی، برخی خاطرات خواندنی و شنیدنی شهید محمود بهشتی از زبان برادرش آقای مجید بهشتی را مرور می‌کنیم:

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

در آرزوی شهادتِ کربلایی

اوایل اسفند ۹۶ بود، چند روز از حادثه سقوط هواپیما گذشته بود که یکی از همکاران محمود برای عرض تسلیت آمده بود درب منزل مادرمان.

بنده خدااشک میریخت و خیلی ناراحت بود. گفت: تحمل ندارم به داخل منزل بیایم و مادر شهید را ببینم. همین طور که‌گریه می‌کرد، گفت: دو هفته پیش کربلا بودم، قبل از رفتن از همکاران خداحافظی می‌کردم. وقتی با محمود خداحافظی کردم بهم گفت: برای من خیلی دعا کن، بگو آقا منم مثل خودت با بدن قطعه‌قطعه شهید بشوم.

آن آقا دیگه نمی‌توانست حرف بزند.‌گریه امانش را برید. بعد از چند دقیقه گفت: فکر نمی‌کردم امام حسین(ع) اینقدر زود جوابش را بدهد.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

عاشق و شیفته امام حسین(ع)

محمود از زمان کودکی عاشق و شیفته امام حسین(ع) بود. یادم می‌آید از سن حدوداً سیزده سالگی با بچه‌های کوچه هیئت نوجوانان راه انداخته بود و در تمام طول سال مراسم برگزار می‌نمودند.

محمود مقید بود که هیچ وقت هیئت رفتنش ‌ترک نشود. زمانهایی بود که با وجود پنج، شش پرواز پشت‌سر هم و در حالی که کاملاًً مشخص بود شدیداً نیاز به استراحت دارد، اما هرجور که بود خودش را به مراسم

هیئت می‌رساند.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

خدمتِ خالص و مخلص و بی‌ریا  

خواهرزاده‌ام که هم‌سن با محمود است و دوست و همکلاسی بودند، تعریف کرد در دوران کودکی در ایام محرم، محمود هر کاری که شاید بقیه خیلی راغب نبودند را انجام می‌داد؛ مثل هل دادن چرخ حامل موتور برق یا گرفتن چوب حامل لامپ مهتابی و….

یعنی از کودکی خالص و مخلص و بی‌ریا بود.

فدای لب تشنه‌ات یا حسین(ع)

باز خواهرزاده محمود تعریف می‌کند که روز عاشورا محمود کفشش را درمی‌آورد و پابرهنه همراه دسته می‌رفت و چون عاشورا روزه آب می‌گرفت در طول مسیر که مردم نذورات پخش می‌کردند، چیزی نمی‌خورد و تشنه لب مسیر را می‌رفت و می‌آمد.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

شفای امام حسینی

محمود حدوداً هجده ساله که بود، مادرمان در اثر سکته مغزی حال خوبی نداشت و با آنکه شدیدا تحت درمان بود، تقریباً امیدی به بهبودی‌اش نبود. با وجود آنکه وسعت خانه مناسب هیئت نبود، محمود که خیلی هیئتی و امام حسینی بود به نیت شفای مادر مراسم هفتگی را به جای محل همیشگی هیئت در خانه خودمان برگزار کرد. محمود در هیئت شور و حال عجیبی داشت به نحوی که آن‌قدر سینه زده بود کف دست‌ها و سینه‌اش کاملاًً سرخ شده بود و صدایش درنمی‌آمد. یکی دو روز بعد، حال مادر کم‌کم رو به بهبودی گذاشت و شکر خدا امام حسین به نیت پاک محمود پاسخ داد.

زیارت عاشورای خالصانه

حدود دو یا سه سال قبل از شهادت محمود، یک روز با یکدیگر در مسجد محل در ایام محرم برای مراسم رفته بودیم. محمود در تمام لحظات انگار در یک دنیای دیگری سیر می‌کرد. خیلی با توجه و خالصانه زیارت عاشورا می‌خواند و لحظه‌ای ‌اشک چشمانش خشک نمی‌شد. موقعی که مداح روضه می‌خواند با شدت غیرقابل وصفی‌گریه می‌کرد، طوری که کسی کنارش نشسته باشد، از ‌گریه او گریه‌اش می‌گرفت.

همیشه تا آخرین لحظه مراسم حضور داشت و در شور و سینه‌زنی و هروله سنگ تمام می‌گذاشت. همیشه یک گوشه بسیار ساده و بی‌ریا عزاداری می‌کرد. آن‌قدر با خلوص عزاداری می‌کرد که اصلاً حواسش به بقیه نبود.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

سلام دادن خالصانه به امام حسین(ع)

داداش محمود بعد از ادای نمازهای واجب، زمانی که از سر سجاده بلند می‌شد با یک خلوص عجیبی به امام حسین(ع) سلام می‌داد و تعظیم می‌کرد. به والله یک وقت‌هایی آرزو می‌کنم کل دنیا و آخرتم را بدهم و آن حالت محمود را تجربه نمایم.

همیشه یا حسین(ع) می‌گفت

هر کسی در لحظات بحرانی یک چیز خاصی را به زبان می‌آورد. محمود ورد خاصش «یا حسین» بود. با توجه به روحیاتش مطمئنم در لحظه شهادت هم کلام آخرش «یا حسین» بود.

چند روز بعد از تحویل پیکر محمود، یک انگشتر که موقع شهادت دستش بود از طرف پزشک قانونی یاسوج برایمان پست شد. انگشتر آسیب‌دیده بود اما چون خیلی برایمان ارزشمند است با کمک یک جواهرساز ماهر مرمت شد و به‌عنوان یادگاری ارزشمند نگهداری می‌کنم. بر روی انگشتر نام مقدس «یا حسین» حک شده است.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

باید شهید بود تا شهید شد

بعد از شهادت محمود می‌فهمم که استاد اخلاق بود و خاضعانه و بی‌تکلف درس می‌داد.

واقعاًً شهادت لیاقت می‌خواهد. به قول شهید سلیمانی آدم باید شهید باشد تا شهید بشود.

من اقرار می‌کنم با صدای بلند که سی سال با شهید بودم اما نشناختمش.

تمام حرکات و سکناتش درس بود.

منِ کمترین واقعاًً نمی‌دونم چه جوری بیانش کنم.

خوشا به حالش.

خوشا به حالش…. ‌

گوش دادن به صحبت‌های برادر شهید و مطالعه زندگینامه شهید که قبلاًً در روزنامه کیهان منتشر گردیده است، این مطلب را به ذهن متبادر می‌نماید که:

شهید محمود بهشتی، شهیدی است که آن قدر امام حسینی و شهیدانه زندگی کرد تا سرافرازانه شهید شد و به سید و سالار شهیدان پیوست.

*کامران پورعباس

به مناسبت سومین سالگرد شهادت وی، برخی خاطرات خواندنی و شنیدنی شهید محمود بهشتی از زبان برادرش آقای مجید بهشتی را مرور می‌کنیم:

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

در آرزوی شهادتِ کربلایی

اوایل اسفند ۹۶ بود، چند روز از حادثه سقوط هواپیما گذشته بود که یکی از همکاران محمود برای عرض تسلیت آمده بود درب منزل مادرمان.

بنده خدااشک میریخت و خیلی ناراحت بود. گفت: تحمل ندارم به داخل منزل بیایم و مادر شهید را ببینم. همین طور که‌گریه می‌کرد، گفت: دو هفته پیش کربلا بودم، قبل از رفتن از همکاران خداحافظی می‌کردم. وقتی با محمود خداحافظی کردم بهم گفت: برای من خیلی دعا کن، بگو آقا منم مثل خودت با بدن قطعه‌قطعه شهید بشوم.

آن آقا دیگه نمی‌توانست حرف بزند.‌گریه امانش را برید. بعد از چند دقیقه گفت: فکر نمی‌کردم امام حسین(ع) اینقدر زود جوابش را بدهد.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

عاشق و شیفته امام حسین(ع)

محمود از زمان کودکی عاشق و شیفته امام حسین(ع) بود. یادم می‌آید از سن حدوداً سیزده سالگی با بچه‌های کوچه هیئت نوجوانان راه انداخته بود و در تمام طول سال مراسم برگزار می‌نمودند.

محمود مقید بود که هیچ وقت هیئت رفتنش ‌ترک نشود. زمانهایی بود که با وجود پنج، شش پرواز پشت‌سر هم و در حالی که کاملاًً مشخص بود شدیداً نیاز به استراحت دارد، اما هرجور که بود خودش را به مراسم

هیئت می‌رساند.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

خدمتِ خالص و مخلص و بی‌ریا  

خواهرزاده‌ام که هم‌سن با محمود است و دوست و همکلاسی بودند، تعریف کرد در دوران کودکی در ایام محرم، محمود هر کاری که شاید بقیه خیلی راغب نبودند را انجام می‌داد؛ مثل هل دادن چرخ حامل موتور برق یا گرفتن چوب حامل لامپ مهتابی و….

یعنی از کودکی خالص و مخلص و بی‌ریا بود.

فدای لب تشنه‌ات یا حسین(ع)

باز خواهرزاده محمود تعریف می‌کند که روز عاشورا محمود کفشش را درمی‌آورد و پابرهنه همراه دسته می‌رفت و چون عاشورا روزه آب می‌گرفت در طول مسیر که مردم نذورات پخش می‌کردند، چیزی نمی‌خورد و تشنه لب مسیر را می‌رفت و می‌آمد.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

شفای امام حسینی

محمود حدوداً هجده ساله که بود، مادرمان در اثر سکته مغزی حال خوبی نداشت و با آنکه شدیدا تحت درمان بود، تقریباً امیدی به بهبودی‌اش نبود. با وجود آنکه وسعت خانه مناسب هیئت نبود، محمود که خیلی هیئتی و امام حسینی بود به نیت شفای مادر مراسم هفتگی را به جای محل همیشگی هیئت در خانه خودمان برگزار کرد. محمود در هیئت شور و حال عجیبی داشت به نحوی که آن‌قدر سینه زده بود کف دست‌ها و سینه‌اش کاملاًً سرخ شده بود و صدایش درنمی‌آمد. یکی دو روز بعد، حال مادر کم‌کم رو به بهبودی گذاشت و شکر خدا امام حسین به نیت پاک محمود پاسخ داد.

زیارت عاشورای خالصانه

حدود دو یا سه سال قبل از شهادت محمود، یک روز با یکدیگر در مسجد محل در ایام محرم برای مراسم رفته بودیم. محمود در تمام لحظات انگار در یک دنیای دیگری سیر می‌کرد. خیلی با توجه و خالصانه زیارت عاشورا می‌خواند و لحظه‌ای ‌اشک چشمانش خشک نمی‌شد. موقعی که مداح روضه می‌خواند با شدت غیرقابل وصفی‌گریه می‌کرد، طوری که کسی کنارش نشسته باشد، از ‌گریه او گریه‌اش می‌گرفت.

همیشه تا آخرین لحظه مراسم حضور داشت و در شور و سینه‌زنی و هروله سنگ تمام می‌گذاشت. همیشه یک گوشه بسیار ساده و بی‌ریا عزاداری می‌کرد. آن‌قدر با خلوص عزاداری می‌کرد که اصلاً حواسش به بقیه نبود.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

سلام دادن خالصانه به امام حسین(ع)

داداش محمود بعد از ادای نمازهای واجب، زمانی که از سر سجاده بلند می‌شد با یک خلوص عجیبی به امام حسین(ع) سلام می‌داد و تعظیم می‌کرد. به والله یک وقت‌هایی آرزو می‌کنم کل دنیا و آخرتم را بدهم و آن حالت محمود را تجربه نمایم.

همیشه یا حسین(ع) می‌گفت

هر کسی در لحظات بحرانی یک چیز خاصی را به زبان می‌آورد. محمود ورد خاصش «یا حسین» بود. با توجه به روحیاتش مطمئنم در لحظه شهادت هم کلام آخرش «یا حسین» بود.

چند روز بعد از تحویل پیکر محمود، یک انگشتر که موقع شهادت دستش بود از طرف پزشک قانونی یاسوج برایمان پست شد. انگشتر آسیب‌دیده بود اما چون خیلی برایمان ارزشمند است با کمک یک جواهرساز ماهر مرمت شد و به‌عنوان یادگاری ارزشمند نگهداری می‌کنم. بر روی انگشتر نام مقدس «یا حسین» حک شده است.

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود

باید شهید بود تا شهید شد

بعد از شهادت محمود می‌فهمم که استاد اخلاق بود و خاضعانه و بی‌تکلف درس می‌داد.

واقعاًً شهادت لیاقت می‌خواهد. به قول شهید سلیمانی آدم باید شهید باشد تا شهید بشود.

من اقرار می‌کنم با صدای بلند که سی سال با شهید بودم اما نشناختمش.

تمام حرکات و سکناتش درس بود.

منِ کمترین واقعاًً نمی‌دونم چه جوری بیانش کنم.

خوشا به حالش.

خوشا به حالش…. ‌

گوش دادن به صحبت‌های برادر شهید و مطالعه زندگینامه شهید که قبلاًً در روزنامه کیهان منتشر گردیده است، این مطلب را به ذهن متبادر می‌نماید که:

شهید محمود بهشتی، شهیدی است که آن قدر امام حسینی و شهیدانه زندگی کرد تا سرافرازانه شهید شد و به سید و سالار شهیدان پیوست.

*کامران پورعباس



منبع خبر

لحظه شهادت کلام آخرش «یا حسین» بود بیشتر بخوانید »

فرمانده کل دژبان ارتش: قلم‌ پای متجاوز به ایران را می‌شکنیم

فرمانده کل دژبان ارتش: قلم‌ پای متجاوز به ایران را می‌شکنیم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر سرتیپ دوم سید محمدرضا حسینی، فرمانده کل دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران  با اشاره به اقتدار دفاعی ایران، گفت: نیروهای مسلح به ویژه ارتش جمهوری اسلامی ایران، همیشه  قوی‌تر، مُنسجم‌تر و محکم‌تر با برخورداری از محصولات دفاعی ویژه، آماده دفاع از نظام جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران است.

ببینید:

عکس/ کار این دژبان در فضای مجازی غوغا کرد

ما ارتشی‌هادر کنار ملت بزرگ ایران هستیم

فرمانده کل دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران در هُشداری به مُتجاوزین در آینده به مرزهای ایران، تأکید کرد: هر مُتجاوزی برای اولین بار قَدم برخاک ایران بگذارد، آخرین باری است که روی زندگی را می‌بیند، ما ارتشی‌هادر کنار ملت بزرگ ایران هستیم.

حسینی با اشاره به اینکه ارتش جمهوری اسلامی ایران، سَدی پولادین مُقابل دشمنان نظام جمهوری اسلامی  است، اضافه کرد: از طرفی هم برادران مهربان برای ملت‌های دوست هستیم، اَلحمدالله در شرایط خوبی قرار داریم و قَوی و مُحکم، آماده دفاع از کشور و ملت ایران هستیم.

دشمنی و جنگ باهیچ کشوری نداریم، تنها از کشورمان دفاع می‌کنیم

فرمانده کل دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران در تشریح چهره اقتدار دفاعی نظام جمهوری اسلامی ایران، اظهار داشت: دشمنی و جنگ با هیچ کشوری نداریم، تنها از کشورمان دفاع می‌کنیم و هرکسی بخواهد قدم نامناسبی در خاک کشورمان بگذارد، قَلم‌ پای متجاوز به ایران را می‌شکنیم.

منبع: میزان



منبع خبر

فرمانده کل دژبان ارتش: قلم‌ پای متجاوز به ایران را می‌شکنیم بیشتر بخوانید »