حسین شریعتمداری

افلاطون اگر بود از خنده غش می‌کرد!

سلام فرمانده باطل‌السحر مارپیچ سکوت



چرا نباید پرچم باورها و هویت اسلامی و انقلابی خود را بی‌وقفه برافراشته نگاه داریم؟! باطل‌السحر ترفند مارپیچ سکوت، فریاد در اعلام باورهاست چیزی شبیه همان صلوات با صدای بلند.

حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- در دوران دانشجویی به اتفاق ۳ تن دیگر از دوستان دانشجو عازم اصفهان بودیم. افق مشرق نقره فام شده بود ولی راننده اتوبوس برای نماز صبح توقف نمی‌کرد. دوستانه از راننده پرسیدیم برای ادای نماز توقف نمی‌کنید؟ پاسخش مثبت بود اما دقایقی گذشت و توقف نکرد. یکی از دوستان به راننده گفت ما را برای نماز پیاده کنید و شکایتی هم نداریم. راننده اتوبوس به غیرتش برخورد و گفت من مخلص همه جوانان نمازخوان هستم و کنار استخر یکی از چاه‌های عمیق نزدیک جاده توقف کرد. از سی و چند مسافر اتوبوس ۲۳ نفر برای نماز پیاده شدند! 

با تعجبی آمیخته به شرم از آقایی که حدود ۵۰ سال داشت پرسیدم؛  شما که اهل نماز هستید چرا ساکت بودید؟ با شرمندگی گفت؛ نمی‌دانستیم که اکثر مسافران نمازخوان هستند!

۲- اگر افراد جامعه احساس کنند دیدگاه و نظر آنها در «اقلیت» قرار دارد و اکثر افراد جامعه دیدگاه و نظری متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس یک قاعده فراگیر -استثناها مورد نظر نیست- علاقه و تمایلی به ابراز نظر و عقیده خود نخواهند داشت و بیم آن دارند که به خاطر ابراز عقیده و نظر متفاوت خویش در انزوا قرار گیرند. بر این اساس یکی از ترفندهای خطرناک عملیات روانی ساخته شده است. ترفندی که سال‌هاست در حجم انبوهی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان به کار گرفته شده و مخصوصاً این روزها با شدت بیشتری مورد استفاده -بخوانید سوءاستفاده- دشمنان است. این ترفند که از آن با عنوان « مارپیچ سکوت -SILENCE  SPIRAL‌ » یاد می‌شود 

-و نگارنده در یکی از یادداشت‌های کیهان به آن پرداخته است- اولین بار در سال 1974 (1353) از سوی خانم «الیزابت نئول نیومن» آلمانی و در کتاب «افکار عمومی- پوست اجتماعی» مطرح شد. چگونگی بهره‌گیری از این نظریه یکی از ده‌ها -و اکنون صدها- ماده درسی است که در سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا به افسران عملیات روانی آموزش داده می‌شود و بخش قابل توجهی از فعالیت غول‌های رسانه‌ای وابسته به کلان‌سرمایه‌داران غرب، نظیر «رابرت مرداک» و برادران «وارنر» در این بستر صورت می‌پذیرد. 

۳- مارپیچ سکوت، یک دالان و کریدور فرضی است که دیواره آن را رسانه‌ها می‌سازند. کاربرد مارپیچ سکوت هنگامی است که اعتقادات و باورهای مردم با اهدافی که دشمن درپی آن است همخوانی نداشته باشد. دشمن در این حالت باور اکثریت را درون مارپیچ سکوت می‌ریزد و با استفاده از رسانه‌هایی که در اختیار دارد و روزنامه‌نگاران مزدوری که به خدمت گرفته است، تلاش می‌کند تا باورها و اعتقادات مورد قبول اکثریت مردم را در اقلیت و باورهای مورد نظر خود را به عنوان باور و خواست اکثریت مردم معرفی کند! 

اگر دشمن در بهره‌گیری از این ترفند موفق شود، کمترین نتیجه آن، این خواهد بود که شمار قابل توجهی از مردم (منهای توده‌های عظیم مردم ایران که حساب جداگانه‌ای دارند و به آن اشاره می‌کنیم) دیدگاه خود را در اقلیت تلقی کرده و ترجیح می‌دهند نظرشان را ابراز نکنند و در این حالت فضای جامعه به نفع دیدگاه دشمن شکل می‌گیرد و خطرناک‌تر آنکه نسل جدید از فضای موجود آدرس غلط دریافت می‌کند! 

۴- در آموزه‌های اسلامی آمده است که «صلوات بلند» نفاق را از بین می‌برد. چرا؟ برای این که وقتی کسی با صدای بلند صلوات می‌فرستد، هویت خویش را ابراز داشته و تابلوی باورها و اعتقادات خود را روی دست گرفته است. خاطره سفر اصفهان را که در صدر این وجیزه به آن اشاره شد می‌توان نمونه‌ای از این دست تلقی کرد. ۲۳ نفر از سی و چند مسافر اتوبوس نمازخوان هستند ولی از آنجا که صدایی به ضرورت ادای نماز بلند نمی‌شود، نیاز خود به نماز را فرو می‌خورند ولی هنگامی که پرچم نماز برافراشته می‌شود می‌بینند که نه فقط در اقلیت نیستند بلکه اکثریت نزدیک به اتفاق مسافران اهل نمازند.

۵- ترفند مارپیچ سکوت اگر چه مدت‌هاست که در ایران اسلامی به کار گرفته شده و هنوز هم می‌شود ولی هر از چند گاه با دیوار بلند و سد مستحکم باورهای اسلامی ملت روبه‌رو شده و ناکام مانده است و از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ بخوانید!

  درپی شهادت حاج قاسم سلیمانی، ده‌ها میلیون نفر در ایران اسلامی برای بزرگداشت مقام آن شهید بزرگوار به صحنه آمده و در تشییع پیکر پاک وی حماسه‌ای عظیم آفریدند. این حضور حماسی و عظیم تمام تبلیغات دشمن درباره کمرنگ شدن باور و اعتقاد ملت به اسلام و انقلاب و نظام را برباد داد.

  طرح عادلانه کردن یارانه‌ها با تبلیغات سوء و کم‌نظیر دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها روبه‌رو شد ولی در مجموع از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران اسلامی فقط چند هزار نفر در ۱۴ استان کشور به خیابان آمدند و بسیاری از آنها نیز از یک سو بعد از توضیح مسئولان و از سوی دیگر با مشاهده اراذل و اوباشی که جلودار بودند پا پس کشیدند.

  و اما، به عنوان تازه‌ترین نمونه از این دست می‌توان به سرود فاخر، جذاب و روح‌نواز «‌سلام فرمانده‌» اشاره کرد. این سرود از نخستین روزهای اجرای آن با انبوه پر حجمی از تبلیغات سوء دشمنان ریز و درشت خارجی و داخلی روبه‌رو شد ولی علی‌رغم این حجم گسترده هجوم، همه‌روزه بر استقبال پر شور مردم به ویژه نسل جوان و دهه نودی‌ها از آن افزوده شده است تا آنجا که کمتر کسی را می‌توان یافت که سرود سلام فرمانده را زیر لب زمزمه نکند.

سلام فرمانده، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و از جهان اسلام نیز فراتر رفته و همچنان به تسخیر قلب‌ها و حرکت ‌پُرشتاب خود ادامه می‌دهد. گستره فراگیر و پُرشتاب این سرود سند محکمی است که از باور عمیق و عشق مثال‌زدنی مردم از همه اقشار و طیف‌ها به حضرت صاحب‌الزمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء حکایت می‌کند باوری که تحقق آن را در انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن می‌دانند. در مثل، همان صلوات بلند است که عاشقان آل‌الله و دلباختگان بقیهًْ‌الله را در فراخوانی ملکوتی به میدان آورده است و خشم دشمن نیز که به هذیان‌گویی شبیه است سند دیگری بر عظمت آن است.

۶- و حالا این سؤال در میان است که وقتی همه شواهد از عمق و وسعت باورهای اسلامی و انقلابی در میان مردم حکایت می‌کند چرا باید صبر کنیم تا حماسه‌هایی نظیر سه نمونه یاد شده به میان کشیده شود و آنگاه گستره دلباختگی توده‌های عظیم مردم به اسلام و انقلاب و نظام را به نمایش بگذاریم؟ و چرا نباید پرچم باورها و هویت اسلامی و انقلابی خود را بی‌وقفه برافراشته نگاه داریم؟! باطل‌السحر ترفند مارپیچ سکوت، فریاد در اعلام باورهاست چیزی شبیه همان صلوات با صدای بلند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلام فرمانده باطل‌السحر مارپیچ سکوت بیشتر بخوانید »

حالا نوبت کره جنوبی است!

حالا نوبت کره جنوبی است!



اگر مقابله به مثل با کره جنوبی و توقیف شناورهای آن در تنگه هرمز، حق قانونی کشورمان است -‌که هست- چرا نباید از این حق قانونی خود برای حفظ و حراست از منافع ملی کشورمان استفاده کنیم؟! …

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱-‌ دیروز جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به دزدی دریایی یونان دو کشتی نفتکش این کشور را در آب‌های خلیج ‌فارس توقیف کرد. توقیف دو نفتکش یونانی پس از آن صورت گرفته که یونان روز ۲۶ فروردین ماه سال جاری یک نفتکش روسی حامل نفت ایران را که مطابق قوانین تعریف شده دریانوردی با پرچم کشورمان حرکت می‌کرد، در آب‌های ساحلی خود توقیف کرده بود و آخرین گزارش‌های رسیده حاکی از آن بود که یونان محموله نفتی این کشتی را برای انتقال به آمریکا به یک نفتکش آمریکایی تحویل داده است.

این اقدام دولت یونان هیچ خاستگاه و مبنای قانونی ندارد و صرفاً با درخواست آمریکا و در چارچوب تحریم‌های یکجانبه آمریکا و تحریم اتحادیه اروپا علیه روسیه صورت گرفته است!

سازمان بنادر و دریانوردی کشورمان با صدور بیانیه‌ای، این اقدام دولت یونان را «‌مصداق بارز دزدی دریایی‌» دانسته و وزارت خارجه نیز کاردار سفارت یونان را احضار کرده و ضمن یادآوری تعهدات بین‌المللی این کشور تاکید کرده بود که «‌تصرف در محموله کشتی با پرچم جمهوری اسلامی ایران مصداق راهزنی بین‌المللی است که مسئولیت آن با دولت یونان و تصرف‌کنندگان غیرقانونی می‌باشد» و در ادامه با احضار کاردار سوئیس اعتراض ایران به دولت آمریکا را که توقیف کشتی با دستور آن کشور صورت گرفته است، به وی ابلاغ شده بود!

۲- خوشبختانه مسئولان محترم کشورمان به این نتیجه رسیده‌اند که این‌گونه احضارها و اعتراض‌های صرفاً دیپلماتیک نمی‌تواند نتیجه‌ای در پی داشته باشد و ادامه این روال نیز نتیجه‌ای غیر از «هیچ‌» به دنبال نخواهد داشت!

از این روی به توقیف دو نفتکش یونانی روی آورده‌اند. اقدامی که اولاً با استناد به اصل پذیرفته شده «حق مقابله به مثل» -‌retaliation- حق قانونی و مسلم کشورمان است و ثانیاً؛ بر اساس دو کنوانسیون بین‌المللی ۱۹۵۸ ژنو و ۱۹۸۲ جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراه‌های بین‌المللی و حق عبور کشتی‌هاست» ایران حق دارد و می‌تواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه ‌هرمز را به روی تمامی کشتی‌های نفتکش و حتی کشتی‌های حامل کالای تجاری و تسلیحاتی کشورهایی که حقوق ملی و قانونی کشورمان را نقض کرده و مورد تعرض قرار داده‌اند، ببندد.

۳- گفتنی است که بند یک از ماده ۱۶ کنوانسیون ژنو، تصریح می‌کند که «‌تشخیص بی‌ضرر بودن عبور کشتی‌ها از یک تنگه بین‌المللی- در این‌جا هرمز- برعهده کشوری است- در این‌جا، ایران اسلامی- که تنگه در آب‌های ساحلی آن قرار دارد. از این روی توقیف دو نفتکش یونانی اقدامی قانونی و منطبق با قوانین تعریف شده در حقوق بین‌المللی است.

۴- اکنون انتظار آن است که جمهوری اسلامی ایران تنگه هرمز را به روی نفتکش‌ها و شناورهای حامل کالای تجاری کره جنوبی نیز مسدود کند و مادام که این کشور بدهی ۷ میلیارد دلاری خود به ایران را پرداخت نکرده است به شناورهای آن اجازه عبور از تنگه را ندهد و در همان حال معادل ۷ میلیارد دلاری که کره جنوبی به ایران بدهکار است، محموله‌های نفتی و تجاری آن کشور را توقیف و مصادره کند.

پیش از این در یادداشتی بر ضرورت این اقدام اشاره کرده بودیم. چرا که کره جنوبی نیز برای خودداری از پرداخت بدهی ۷ میلیارد دلاری خود به ایران هیچ توضیح و توجیه قانونی ندارد و صرفاً با استناد به گزاره موسوم به «تحریم‌های ثانویه – secondary sanctions» آمریکا علیه ایران از باز پرداخت مطالبات ما خودداری می‌کند! و حال آنکه «تحریم‌های ثانویه‌» یک قانون من‌درآوردی! آمریکا است و در حقوق بین‌الملل هیچ جایگاه و موضوعیتی ندارد. چرا باید کشورهایی که تحریم‌های آمریکا علیه ایران را عملیاتی و اجرا می‌کنند، از عواقب این اقدام غیرقانونی و پلشت خود در امان باشند؟!

اگر مقابله به مثل با کره جنوبی و توقیف شناورهای آن در تنگه هرمز، حق قانونی کشورمان است -‌که هست- چرا نباید از این حق قانونی خود برای حفظ و حراست از منافع ملی کشورمان استفاده کنیم؟! …

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حالا نوبت کره جنوبی است! بیشتر بخوانید »

افلاطون اگر بود از خنده غش می‌کرد!

افلاطون اگر بود از خنده غش می‌کرد!



افلاطون‌حکیم وقتی شنید شخص نادانی از او تعریف و تمجید کرده است به شدت نگران شده و گریسته بود؟ او خود می‌گوید نگران بودم چه کار احمقانه‌ای از من سر زده که مورد پسند آن احمق بوده است!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- از افلاطون، حکیم بلند آوازه یونان باستان حکایت کرده‌اند که در محفلی به او خبر دادند، فلان شخص که به نادانی شهره خاص و عام است از تو تمجید فراوان می‌کرد! حکیم زانوی غم به بغل گرفت و ‌گریست. شاگردان با تعجب پرسیدند؛ چه جای گریه است؟! او از شما تمجید و تجلیل کرده است! افلاطون گفت؛ علت ‌گریه من نیز همین است و نگرانم چه کار احمقانه‌ای از من سر زده است که آن احمق نادان را خوش آمده و زبان به تعریف و تمجید من گشوده است؟!

۲- طی بیش از ۴۳ سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد حتی یک روز را نمی‌توان آدرس داد که آماج سخت‌ترین توطئه‌ها و انواع حملات نظامی، اقتصادی، سیاسی و… نبوده باشد. در این هجوم همه‌جانبه تمامی قدرت‌های بزرگ و بسیاری از دولت‌های ریز و درشت سهیم بوده‌اند و دست به توطئه‌ها و حملاتی زده‌اند که برخی از آنها برای سرنگونی بزرگ‌ترین قدرت‌ها نیز کافی بوده است! فهم این واقعیت نیازی به اسناد محرمانه و سرّی و یا برخورداری از اذهان پیچیده ندارد. بلکه فقط یک نیم نگاه به راهی که پیموده‌ایم به وضوح از آن حکایت می‌کند.

۳- حالا جمهوری اسلامی و دشمنانش را در دو نقطه به ارزیابی و مقایسه بنشینید. نقطه آغاز و نقطه‌ای که امروزه ما و حریف در آن ایستاده‌ایم. چه می‌بینید؟ نظام تازه تشکیل‌شده جمهوری اسلامی ایران که به قول امام راحلمان(ره) با دست خالی شروع کرده بود و انبوهی از انواع حملات دشمنانش را پشت سر گذاشته است، امروزه به قول جرج فریدمن به بزرگ‌ترین قدرت نظامی و علمی و تکنولوژیک منطقه تبدیل شده است و دشمنانش به گفته هنری کیسینجر در اجلاس سال ۲۰۱۱ آتلانتیک، از قله به دره سقوط کرده‌اند. غیر از این است؟ یک بار دیگر به مقایسه بنشینید و حال‌وروز آن روز و جایگاه امروز کشورمان را نظاره کنید. موقعیت گذشته و حال آمریکا و اروپا را هم فراموش نکنید.

۴- هم‌اکنون، هزاران سایت در فضای مجازی و صدها کانال تلویزیونی فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی زبان همراه با صدها نشریه مکتوب، به طور شبانه‌روزی به تبلیغات سوء ، دروغ‌پراکنی و سیاه‌نمایی علیه ایران اسلامی مشغولند. خُب چه خبر است؟! حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- خطاب به آمریکا می‌فرمودند؛ اگر می‌گویید اتفاقی نیفتاده، چرا این‌قدر سر و صدا می‌کنید؟! آیا حجم انبوه توطئه‌ها و تبلیغات دشمنان ریز و درشت و پادوهای وطن‌فروش داخلی آنها، نشانه اوج قدرت و بلندای قله‌ای نیست که امروزه جمهوری اسلامی ایران بر فراز آن ایستاده است؟! اگر اینگونه نیست، اینهمه سر و صدا و هجوم بی‌وقفه برای چیست؟! اگر آنگونه که برخی از کاسه‌لیس‌های داخلی ادعا می‌کنند، انقلاب در گذر زمان رو به افول بوده است! چرا توطئه‌ها و حملات دشمنان هر روز شتاب بیشتری گرفته است؟!

۵- در این میان فلاکت‌بارترین اقدامات علیه ایران اسلامی از سوی ستون پنجم و پادوهای داخلی آمریکا و اسرائیل صورت می‌پذیرد. همان‌ها که نتانیاهو از آنان باعنوان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران یاد می‌کرد و شیمون پرز تاکید می‌کرد که آنها به نمایندگی از اسرائیل علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند! نگاهی به آنچه می‌گویند و می‌نویسند بیندازید! دروغ‌های خنده‌دار، تحلیل‌های آبکی، ناسزاهای چارواداری،کفگیرهایی که به تَه دیگ خورده است و چنته‌هایی که خالی مانده است و…

به عنوان مثال و فقط مشتی از خروارها از بی‌سوادی آمیخته به کینه‌توزی این جماعت می‌توان واکنش آنها به مردمی شدن یارانه‌ها را آدرس داد. نوشته‌اند « ‌احیای کوپن به جای احیای برجام دستاورد یک‌ساله دولت و مجلس انقلابی»! و اصلاً هم به روی خود نیاورده‌اند که نتیجه برجام تحویل ده‌ها امتیاز نقد به دشمن در مقابل وعده‌های نسیه بود تا آنجا که اعتراض سیف و صالحی و ظریف را نیز به دنبال داشت و هنوز نتوانسته‌اند حتی یک دستاورد برای آن معرفی کنند! ولی توزیع کالا برگ، کمک به معیشت مردم و برخوردار کردن آنها از امکاناتی است که تاکنون بخش قابل توجهی از آن به حلقوم دلال‌ها می‌رفت و…

نوع برخورد کاسه‌لیس‌های یاد شده به‌اندازه‌ای سخیف و دَم‌دستی است که اگر کسی کمترین اهمیتی برای شخصیت خود قائل باشد، هرگز به آن تن نمی‌دهد. از این روی تن دادن آنها به اینگونه اقدامات سخیف و دَم‌دستی فقط با دو احتمال قابل ارزیابی است‌، کم‌دانی و یا وطن‌فروشی! و صد البته کم‌دانی خوش‌بینانه‌تر از وطن‌فروشی است!

۶- حالا به ماجرای صدر این وجیزه برمی‌گردیم. چرا افلاطون‌حکیم وقتی شنید شخص نادانی از او تعریف و تمجید کرده است به شدت نگران شده و گریسته بود؟ او خود می‌گوید نگران بودم چه کار احمقانه‌ای از من سر زده که مورد پسند آن احمق بوده است! خُب می‌توان نتیجه گرفت که عکس این قضیه هم صادق است و هنگامی که جماعت احمق‌ها از حرکت و عملکرد یک جریان سیاسی و یا اجتماعی به خشم آمده و زبان به بدگویی بگشایند می‌توان و باید نتیجه گرفت که جریان یاد شده در مسیری درست و عاقلانه حرکت می‌کند.

با این حساب، وقتی مردم این مرز و بوم می‌بینند بیش از ۴۳ سال است که قدرت‌های ریز و درشت جهانی و دنباله‌های داخلی آنها همه توان خود را علیه ایران اسلامی به میدان آورده و طرفی نبسته‌اند ولی هنوز عبرت نگرفته و کماکان به حرکت بی‌نتیجه خود ادامه می‌دهند، باید به قول امام سجاد علیه‌السلام خدا را شاکر باشند که دشمنانشان احمق هستند و از کینه‌توزی و بدگویی این همه دشمن احمق خوشحال باشند؟! افلاطون حکیم اگر جای ما بود، از خوشحالی بال درآورده و از خنده غش کرده بود!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افلاطون اگر بود از خنده غش می‌کرد! بیشتر بخوانید »

نگذارید مسیر دور زدن تحریم را شناسایی کنند!

نگذارید مسیر دور زدن تحریم را شناسایی کنند!



انتظار آن بود که سفر نماینده ویژه لغو شود تا به قول شهید سلیمانی عزیز برای دشمن کوچه باز نشده و به آمریکا و اروپا اجازه داده نشود از مکانیسم و چگونگی دور زدن تحریم‌ها با خبر شده و آن را سد کنند…

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «نگذارید مسیر دور زدن تحریم را شناسایی کنند!» نوشت:

۱- در خبرها آمده است که خانم «آلنا دوهان»، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور مربوط به تحریم‌های قهری و یک‌جانبه، از ۱۷ تا ۲۸ اردیبهشت‌ ماه و به مدت ۱۱ روز برای تحقیق درباره آثار تحریم‌های یک‌جانبه بر حقوق انسانی شهروندان به ایران سفر ‌می‌کند! در برنامه سفر خانم دوهان دیدار با سازمان‌های غیردولتی، جامعه تجاری و جامعه مدنی، دانشگاهیان و سازمان‌هایی که فعالیت‌هایشان ممکن است تحت تأثیر اقدامات قهری یک‌جانبه قرار گرفته باشد و… گنجانده شده است‌، و همچنین ملاقات خصوصی با آژانس‌های سازمان ملل در ایران و سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های منطقه‌ای، نهادهای مالی بین‌المللی، نهاد ملی حقوق بشر و نمایندگان جامعه دیپلماتیک حاضر در تهران نیز بخشی از برنامه سفر ۱۱ روزه او به ایران و چند شهر دیگر کشورمان خواهد بود! این سفر با چه منظوری صورت می‌پذیرد و صورت ظاهری و چهره پنهان آن چیست؟! بخوانید!

۲- ظاهر قضیه آنگونه که اعلام شده، آن است که خانم گزارشگر ویژه قصد دارد درباره آثار تحریم‌های آمریکا و اروپا بر مردم ایران دست به تحقیق و بررسی بزند و گزارش خود را در سپتامبر سال ۲۰۲۲ (شهریور و مهر ماه سال جاری‌) به پنجاه و یکمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کند! این صورت ظاهری مسئله است که درباره آن اشاره به چند نکته ضروری است:

الف- گزارش خانم آلنا دوهان حتی در صورتی که بدون غرض و مرض (که بعید است) نیز تهیه و ارائه شود، هیچ تاثیری در روند تحریم‌ها نخواهد داشت و سازمان ملل خود را ملزم به پیگیری آن نمی‌داند و در نهایت به عنوان یک گزارش در شورای حقوق بشر سازمان ملل قرائت خواهد شد. مانند ده‌ها گزارش مشابه دیگر از آثار تحریم‌ها بر مردم سایر کشورهای درگیر با آمریکا و اروپا که هیچکدام -تاکید می‌شود که هیچکدام- تاثیری نداشته است!

ب- خانم آلنا دوهان پیش از این نیز گزارش‌های مبسوطی درباره تاثیر تحریم‌های آمریکا و اروپا بر مردم سوریه، ونزوئلا و… به سازمان ملل ارائه کرده بود که کمترین تاثیری درپی نداشته است. گفتنی است که خانم دوهان در گزارش خود از ونزوئلا به صراحت می‌نویسد؛ «‌اتحادیه اروپا چند ماه بعد از گزارش من، تحریم‌های جدیدتری علیه ونزوئلا تصویب کرده و به اجرا گذاشت»! و یا در دسامبر ۲۰۲۰ گزارشی درباره آثار تحریم‌های آمریکا بر مردم سوریه ارائه کرد و نوشت؛ «‌این تحریم‌ها حقوق بشر مردم سوریه را نقض کرده است‌» ولی فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه گزارش خانم دوهان را غیرواقعی دانسته و نفی کرد!

با توجه به نکات یاد شده این سؤال جدی در میان است که گزارشگر ویژه سازمان ملل با چه منظور و هدف تعریف شده‌ای رهسپار کشورمان شده است؟!

۳- کالیبراسیون «‌CALIBRATION‌» در صنعت به معنای سنجش میزان دقت دستگاه‌ها و ادوات ‌اندازه‌گیری است و در سیاست به معنای سنجش و ارزیابی میزان اثر و نتیجه میدانی یک طرح یا برنامه با اهدافی است که برای آن تعریف و در نظر گرفته شده است. اکنون با در نظر گرفتن مواردی که در بند دوم یادداشت پیش‌روی به آن اشاره شده و در آن از بی‌تاثیر و تشریفاتی بودن اینگونه گزارش‌ها یاد شده است، اهداف واقعی و پنهان سفر گزارشگر سازمان ملل به کشورمان را ارزیابی کنید.

۴- مقامات آمریکایی و اروپایی بارها به صراحت اعلام کرده‌اند که طرح فشار حداکثری آنها به ایران به‌گونه‌ای مفتضحانه با شکست روبه‌رو شده است و از تدابیر دولت سیزدهم در تکیه بر امکانات و ظرفیت‌های داخلی، مقاومت در مقابل باج‌خواهی غرب، خنثی‌سازی تحریم‌ها از طریق گسترش روابط اقتصادی با دولت‌های غیرغربی و دور زدن تحریم‌ها به‌عنوان ۴ عامل مؤثر در شکست طرح فشار حداکثری یاد می‌کنند.

حالا به سفر یازده روزه خانم دوهان، برنامه سفر و مراکزی که برای ملاقات و رایزنی با آنها در نظر گرفته شده توجه کنید. آیا سفر خانم گزارشگر با هدف ارزیابی عوامل شکست طرح فشار حداکثری و یافتن راهکارهای مورد نیاز آمریکا و اروپا برای سد کردن مسیر دور زدن تحریم‌ها (کالیبراسیون- CALIBRATION) تهیه و ارائه نمی‌شود؟! با توجه به ماهیت آمریکا و عملکرد ضدحقوق بشری سازمان ملل، آیا می‌توان در دورترین افق ذهن نیز اهدافی غیر از این را تعریف کرد؟! اگر چنین است که به یقین غیر از این نیست چرا به او اجازه ورود و تهیه گزارش داده شده است؟!

۵- گفته می‌شود که سازمان ملل اصرار داشته است «جاوید رحمان» گزارشگر ویژه حقوق بشر این سازمان را به کشورمان بفرستد که ایران با توجه به دروغ‌پردازی‌ها و نیز رابطه برملا شده او با عوامل موساد، از پذیرش وی خودداری کرده است و حالا مسئولان محترم برای جبران! مخالفت خود با سفر جاوید رحمان، از سفر گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور مربوط به تحریم‌های قهری و یک‌جانبه موافقت کرده‌اند! انگار به سازمان ملل (با آن عملکرد زشت و پلشت‌) بدهکار هستیم و حالا که با سفر «جاوید رحمان» عامل موساد مخالفت کرده‌ایم، باید با سفر آلنا دوهان موافقت کنیم! … جل الخالق!!

۶- طرفه آنکه برای ترغیب ایران به پذیرش گزارشگر مورد اشاره، یازده سازمان به‌اصطلاح حقوق بشری نیز در بیانیه مشترکی اعلام کرده‌اند که ایران «با هدف دور کردن توجه جهانی از موارد متعدد نقض حقوق بشر در این کشور» به این گزارشگر اجازه سفر داده است!!

۷- گفتنی است که « ستاد حقوق بشر قوه قضائیه» به مدیریت برادر عزیزمان آقای غریب‌آبادی میزبان گزارشگر ویژه سازمان ملل است! و هنوز دقیقاً توضیح داده نشده است که این دعوت بر اساس کدام محاسبه منطقی و علمی صورت پذیرفته است؟! دو روز قبل (روز جمعه‌) خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه گزارشی درباره این سفر منتشر کرد در این گزارش از شخصیت علمی! خانم آلنا دوهان یاد شده بود! به اذعان صریح او درباره بی‌اثر بودن برخی از گزارش‌های مشابهی که تهیه و به سازمان ملل ارائه کرده بود، اشاره‌ای نشده بود!

به عنوان مثال خبرگزاری میزان از تهیه گزارش خانم آلنا دوهان درباره سوریه و ونزوئلا به‌عنوان یک اقدام مثبت یاد می‌کند ولی به اظهارات او که گفته بود: «‌اتحادیه اروپا چند ماه بعد از گزارش من درباره ونزوئلا، تحریم‌های جدیدتری علیه ونزوئلا تصویب کرده و به اجرا گذاشت‌»! اشاره‌ای نمی‌کند! و یا به گزارش مجاهدت از خانم دوهان از سوریه اشاره می‌کند ولی توضیح نمی‌دهد که نماینده ویژه همان سازمان ملل در امور سوریه، گزارش او را غیرواقعی دانسته و نفی کرده بود! و … انتظار آن است که برادرانمان در خبرگزاری میزان دقت بیشتری داشته باشند.

۸- جناب غریب‌آبادی نمایندگی دائم ایران در دفتر سازمان ملل متحد در وین، نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سفارت ایران در هلند را برعهده داشته‌اند و به یقین با ترفندهای آمریکا و متحدانش ناآشنا نیستند و بارها شاهد اقدامات خصمانه آنها در پوشش‌های فریبنده بوده‌اند و به خوبی می‌دانند که سازمان ملل برخلاف ادعای دهان پُرکن آن مستقل نیست و بیرون از آنچه آمریکا به این سازمان دیکته می‌کند هویتی ندارد. از این روی و با توجه به آنچه گذشت، انتظار آن بود که سفر نماینده ویژه لغو شود تا به قول شهید سلیمانی عزیز برای دشمن کوچه باز نشده و به آمریکا و اروپا اجازه داده نشود از مکانیسم و چگونگی دور زدن تحریم‌ها با خبر شده و آن را سد کنند… راهکار برای لغو این سفر، بسیار آسان، منطقی و قانونی است. بخوانید!

۹- آقای غریب‌آبادی می‌توانند و باید چند پرسش، از جمله پرسش‌های زیر را با دبیر کل سازمان ملل در میان گذارده و پاسخ منطقی و قانونی بخواهند؛

اول آنکه؛ چرا سازمان ملل طی چندین و چند سال که از تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و اروپا می‌گذرد به فکر اعزام گزارشگر ویژه (با برنامه مورد اشاره‌) نیفتاده و اکنون که به اعتراف مقامات آمریکایی و اروپایی فشار حداکثری با شکست مفتضحانه روبه‌رو شده است اصرار بر اعزام گزارشگر ویژه دارد؟!

دوم اینکه؛ چرا تاکنون به اذعان و اعتراف همین خانم آلنا دوهان، به هیچیک از گزارش‌های مشابه نظیر گزارش درباره ونزوئلا و سوریه و … ترتیب اثر داده نشده؟!

سوم اینکه؛ چرا آقای گوترش، دبیرکل سازمان ملل ابتدا عربستان را به‌عنوان نقض حقوق بشر و جنایت علیه مردم یمن محکوم کرد و سپس به دستور آمریکا و پس از تهدید آل‌سعود به قطع کمک‌های مالی خود به سازمان ملل، نه فقط عربستان کودک‌کش را از فهرست ناقضان حقوق بشر خارج کرد بلکه این کشور را به دبیری کمیته حقوق بشر سازمان ملل نیز منصوب کرد؟!

چهارم آنکه؛ چرا سازمان ملل برای تهیه گزارش از آثار تحریم‌ها بر مردم مظلوم یمن و جنایات هولناک و بی‌شرمانه‌ای که از سوی ائتلاف سعودی و امارات و تحت مدیریت آمریکا و اروپا بر ملت مظلوم یمن تحمیل شده و می‌شود، گزارشگر ویژه نمی‌فرستد؟! و…

۱۰- جناب غریب‌آبادی! ابتدا پاسخ این پرسش‌ها و ده‌ها پرسش مشابه دیگر را از دبیرکل سازمان ملل بخواهند و چنانچه برای این سؤالات منطقی و قانونی پاسخ قانع‌کننده‌ای داشتند (که هرگز ندارند) به گزارشگر ویژه اجازه حضور داده شود و در غیراین‌صورت عذر او را بخواهند و انجام مأموریتش را به دریافت پاسخ رسمی پرسش‌های یاد شده موکول کنند. ضمن آنکه از برادر عزیز و بزرگوارمان حضرت آقای محسنی اژه‌ای که در تعهد و انقلابی بودن کم‌نظیرند نیز انتظار می‌رود که در این خصوص با همان صلابت همیشگی وارد عمل شوند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگذارید مسیر دور زدن تحریم را شناسایی کنند! بیشتر بخوانید »

واکنش شریعتمداری به یک توئیت جعلی/ ما چهره ز غم نمی خراشیم

واکنش شریعتمداری به یک توئیت جعلی/ ما چهره ز غم نمی خراشیم



مدیر مسئول کیهان به توئیت جعلی‌ای که اخیرا علیه وی منتشر شده واکنش نشان داد و گفت: بنده به این دروغ پردازی‌ها و اهانت‌هاپاسخ نمی‌دهم …

به گزارش مجاهدت از مشرق، در میان انبوه اتهاماتی که علیه حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان ساخته و منتشر می شود، اخیراً یک توئیت به او نسبت داده شده است و قابل توجه آن که سازندگان این توئیت قبلاً با همان مختصات بنام حداد عادل هم توئیت زده بود . 

در همین رابطه  حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در واکنش به این اتهامات گفت: قبل از  همه باید عرض کنم از پیگیری شما ممنونم ولی من اصلاً حساب توئیتری ندارم.

مدیر مسئول کیهان در ادامه عنوان کرد: بنده به این دروغ پردازی‌ها و اهانت‌ها و نسبت‌های ناروا پاسخ نمی‌دهم چرا که تعداد این موارد به اندازه ای زیاد است که اگر قرار بر پاسخگوئی باشد، نه فقط تمام وقت و فرصتی که خدای مهربان ارزانی داشته است بلکه باید چند برابر آن را صرف پاسخ به این دروغ بافی ها و ناسزا ها کنم.

شریعتمداری ادامه داد: اینگونه دروغ پردازی‌ها و نسبت‌های ناروا به اندازه‌ای ناشیانه است که ارزش پاسخگوئی ندارند؛ از حقوق ماهیانه ۱۷۸ میلیون تومان و حمام سونا در نیاوران و فروشگاه ( شاپینگ سنتر) در تورنتو کانادا  و ۲ میلیارد دلار در حساب بانکی سوئیس و مالکیت برج ۱۸ طبقه در سعادت آباد، گرفته تا ادعای این که مرحوم آیت الله بهجت فرموده اند حسین شریعتمداری آخرت سختی دارد و …

وی گفت‌وگوی خود را با این رباعی که وصف الحال خودش عنوان کرد پایان داد: هرکس بد ما به خلق گوید، ما چهره ز غم نمی خراشیم، ما خوبی او به خلق گوئیم ، تا هر دو دروغ گفته باشیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

واکنش شریعتمداری به یک توئیت جعلی/ ما چهره ز غم نمی خراشیم بیشتر بخوانید »