حسین شریعتمداری

حالا بفرمائید چه کاسه‌ای زیر این نیم کاسه است!؟

حالا بفرمائید چه کاسه‌ای زیر این نیم کاسه است!؟



حق مسلم مردم است که بدانند در ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس صهیونیست چه گذشته است که مدعیان اصلاحات (البته برخی از آنها و نه همه آنان) از افشای آن تا این ‌اندازه هراس دارند؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان حالا بفرمائید چه کاسه‌ای زیر این نیم کاسه است!؟ نوشت:

روزنامه شرق در شماره دیروز خود (۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۰) مصاحبه‌ای با خانم‌ها، ابتکار، شجاعی و مولاوردی داشته است. در بخشی از این مصاحبه، خانم ابتکار به گونه‌ای غیرمنتظره که احتمالاً از یک ماموریت قبلی حکایت دارد! می‌گوید: «داستان ملاقات با سوروس ساختگی بود و فرد اتهام‌زننده هم اقرار کرد»! خانم ابتکار که می‌داند دروغ بزرگی گفته است بلافاصله از موضوع خارج می‌شود و درباره آن هیچ توضیح دیگری نمی‌دهد. در این خصوص گفتنی‌هایی هست. بخوانید!

۱- ماجرای ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس (سرمایه‌دار صهیونیست آمریکایی و پشتیبان و تامین‌کننده مالی فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸) را نگارنده بر اساس شواهد و اسناد غیرقابل‌انکار مطرح کرده بودم و آقای خاتمی برای رد گم کردن از اینجانب شکایت کرده است ولی از آنجا که از اسنادی که در اختیار داریم با خبر است جرأت پیگیری شکایت خود را نداشته و هنوز هم ندارد. چرا که افشای این اسناد، از پشت صحنه آمریکایی- اسرائیلی فتنه ۸۸ پرده بر می‌دارد.  

۲- خانم ابتکار نمی‌گوید چه کسی ماجرای این ملاقات وطن‌فروشانه را اتهام ناروا ‌(!) دانسته و به قول ایشان به دروغ بودن آن اعتراف کرده است!؟ اگر طرح این ملاقات از جانب نگارنده بوده است -که بوده است- باید انکار آن نیز از سوی اینجانب صورت گرفته باشد و حال آنکه بنده بیش از یک زونکن از اسنادی در اختیار دارم که در انجام این ملاقات کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد. برفرض که فردی ادعا کرده باشد که ماجرای این ملاقات را او مطرح کرده و دروغ هم بوده است! که باید گفت این فرد سَر پیاز بوده یا تَه پیاز!؟ و در کدام نقطه از ماجرا قرار داشته است!؟ آنچه در میان است ماجرای ملاقات خاتمی با جرج سوروس صهیونیست و اسناد غیرقابل تردیدی است که انجام این ملاقات را تائید می‌کند. حالا اگر به کسی ماموریت داده باشید که ادعا کند داستان ملاقات را او مطرح کرده و دروغ بوده است! چه تغییری در اصل ماجرا پدید می‌آورد!؟ درباره اسناد چه می‌گویید!؟ ضمناً علاوه‌بر اسناد فراوانی که از این ملاقات حکایت می‌کند، کیان تاجبخش که از جانب جرج سوروس برای تسهیل فتنه ۸۸ انتخاب شده و در ایران حضور داشت نیز بعد از بازداشت در مصاحبه تلویزیونی خود به این ملاقات اعتراف کرده است.

۳- یک بار در پاسخ به انکار این ملاقات از سوی مدعیان اصلاحات، خطاب به آنها نوشته بودیم چرا از آقای ظریف نمی‌پرسید!؟ و توضیح نداده بودیم چرا باید از آقای ظریف بپرسند! اما، اکنون اعلام می‌کنیم که آقای ظریف نیز که در آن هنگام نماینده ایران در سازمان ملل بود، در ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس حضور داشته است. آقای ظریف تاکنون در این‌باره سکوت کرده‌اند و با شناختی که نگارنده از آقای ظریف دارم تصور می‌کنم که ایشان نخواسته است با انکار این ملاقات مرتکب دروغ شده باشد.  

گفتنی است که در مرداد ماه ۱۳۸۸ «کیان تاجبخش» مشاور «بنیاد سوروس» در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اغتشاشات فتنه ۸۸، از دیپلماسی «مسیر دو» (Track Two) میان چهره‌های سیاسی ایرانی و آمریکایی با حمایت مالی «بنیاد راکفلر» و «بنیاد سوروس» پرده برداشت و از جمله، گفت؛ «اگر ما یکی از اولین نمونه‌های این برگزاری ارتباط، [را] سفر آقای «عطریانفر» به بنیاد سوروس ببینیم، می‌توانیم نهایتا [آن را در] ملاقات مستقیم جناب آقای «خاتمی» ‌همراه با جناب آقای «ظریف» با آقای «سوروس» ببینیم، بنابراین، این یک ارتباط مستمری بوده که ادامه داشته است.».

۴- با توجه به اسنادی که کمترین تردیدی در انجام ملاقات یاد شده باقی نمی‌گذارد، اصرار آقای خاتمی بر انکار ملاقاتش با جرج سوروس را می‌توان اعتراف ایشان به زشتی و پلشتی اقدامی دانست که مرتکب شده است. جرج سوروس یک کلان‌سرمایه‌دار صهیونیست است که به تامین‌کننده منابع مالی کودتاهای رنگی در کشورهای مخالف آمریکا شهرت دارد و خود او نه فقط این واقعیت تلخ و استکباری را انکار نمی‌کند، بلکه با افتخار نیز از آن یاد می‌کند. سوروس مدیر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، شریک اقتصادی بنیادهای اعانه ملی برای دموکراسی (NED)،

و خانه آزادی (FREEDOM HOUSE)، بنیانگذار موسسه جامعه باز (OPEN SOCIETY INSTITUTE)، صاحب موسسه مالی بین‌المللی فاند منیجمنت (FUND MANAGEMENT) و… است. سوروس کینه‌توزی خود علیه اسلام و دشمنی با انقلاب اسلامی را پنهان نمی‌کند. او بعد از شکست فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ که در آن نقش ویژه‌ای داشت، در مصاحبه‌ای گفته بود؛ قول می‌دهم که تا پایان سال جاری (سال ۲۰۱۰) جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد!

۵- اکنون این سؤال از آقای خاتمی در میان است که مگر بین شما و جرج سوروس چه موضوعات و مسائلی رد و بدل شده است که از افشای آن نگرانید تا آنجا که ترجیح می‌دهید اصل ملاقات را انکار کنید!؟ هویت سوروس به عنوان دشمن سرسخت اسلام و انقلاب اسلامی کاملاً شناخته شده است و حضور پررنگ شما به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نیز قابل انکار نیست. آیا ملاقات شما و جرج سوروس با فتنه ۸۸ بی‌ارتباط بوده است!؟ فتنه ۸۸ با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته بود و تمامی مراحل آن با فرمول کودتاهای مخملی انطباق داشت تا آنجا که ما در کیهان تمامی مراحل فتنه را از قبل پیش‌بینی می‌کردیم. بدیهی است که فقط خداوند تبارک و تعالی از غیب آگاه است بنابراین پیش‌بینی‌های ما از نوع غیب‌گویی نبود، بلکه به علت آگاهی ما از فرمول کودتاهای مخملی بود. به عنوان مثال از قبل می‌دانستیم که نقطه هدف‌گذاری شده فتنه انتخابات نیست، و به همین علت تیتر یک روزنامه کیهان روز چهارشنبه ۲۰ خرداد۱۳۸۸ اینگونه بود «این هشدار جدی است: آخرین پرده سناریوی افراطیون آشوب پس از شکست».

و … بعدها، فتنه‌گران از اصل ماجرا پرده برداشتند با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! هدف واقعی سران و اصحاب فتنه (بخوانید آنچه جرج سوروس و سایر مدیران بیرونی فتنه در پی آن بودند) را برملا کردند. جناب خاتمی حتماً به خاطر دارند که بعد از حماسه ۹ دی که نقشه آمریکایی- اسرائیلی فتنه را نقش بر آب کرد، ریچارد ‌هاوس مسئول شورای روابط خارجی آمریکا با تاسف گفت؛ دوستان ما در ایران (یعنی همان‌ها که نتانیاهو از آنها با عنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل یاد کرده بود)، خیلی زود به پایان ماجرا پرداختند. یعنی خیلی زود شعار یاد شده را سر دادند!  

اکنون باید گفت؛ مگر خواست جرج سوروس دقیقاً همان نبود که سران و اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ انجام دادند!؟ بنابراین حق مسلم مردم است که بدانند در ملاقات آقای خاتمی با جرج سوروس صهیونیست چه گذشته است که مدعیان اصلاحات (البته برخی از آنها و نه همه آنان) از افشای آن تا این ‌اندازه هراس دارند!؟ مگر آقایان شعار نمی‌دادید که دانستن حق مردم است!؟ خُب حالا بفرمائید زیر این کاسه چه نیم کاسه‌ای بوده است!؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حالا بفرمائید چه کاسه‌ای زیر این نیم کاسه است!؟ بیشتر بخوانید »

عصای موسی است، چوبدستی نیست!

عصای موسی است، چوبدستی نیست!



نجم‌الدین شریعتی مجری فرهیخته برنامه تلویزیونی «سمت خدا» از قول حضرت آقا نقل می‌کرد که درباره تلویزیون فرموده بودند «تلویزیون عصای موسی است و معجزه می‌کند مبادا از آن به عنوان چوبدستی استفاده کنید.»

به گزارش مجاهدت از مشرق،   حسین شریعتمداری طی یادداشتی با عنوان عصای موسی است، چوبدستی نیست! ” در روزنامه کیهان نوشت:

۱- در کلام خدا (آیات ۱۱۷ تا ۱۲۳ سوره مبارکه اعراف) به داستان مواجهه حضرت موسی علیه‌السلام با ساحران اشاره شده و آمده است؛

«وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ *

فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ * فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرینَ*

وَ أُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدینَ * قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ * رَبِّ مُوسَی وَهَارُونَ *

و به موسی وحی کردیم: عصایت را بینداز. ناگهان آنچه را جادوگران به دروغ بافته بودند، به سرعت بلعید * پس حق به اثبات رسید و آنچه همواره جادوگران [به عنوان سِحر] انجام می‌دادند، باطل و پوچ شد * [فرعونیان] در آنجا مغلوب شدند و با ذلت و خواری بازگشتند * و ساحران [با دیدن آن معجزه عظیم و باطل شدن سِحر خویش] به سجده افتادند * گفتند: [از روی حقیقت] به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم * پروردگار موسی و ‌هارون».

ساحران که به دعوت فرعون برای مقابله با حضرت موسی‌(ع) آمده بودند، بر این باور بودند که موسی نیز یکی از ساحران است و از آنجا که هیچ ساحری را برتر از خود نمی‌دانستند، کمترین تردیدی نداشتند که در مقابله پیش ‌روی بر موسی غلبه می‌کنند و پیروز این آوردگاه خواهند بود اما، وقتی عصای موسی را دیدند که به اژدهایی تبدیل شده و همه آنچه به سحر آورده بودند را بلعیده و از میان برداشته است، از ژرفای دل به حقانیت موسی علیه‌السلام و خدای یگانه ایمان آورده و در پیشگاه پروردگار جهانیان به سجده افتادند. چرا؟ چون اهل فن بودند و سره را از ناسره تشخیص می‌دادند و می‌دانستند که آنچه موسی‌(ع) آورده است از نوع سحر و جادو نیست. آنها خود از چیره دست‌ترین ساحران بودند و فرق میان سحر و معجزه را می‌دانستند.

۲- وقتی ساخت موشک‌های نقطه زن سپاه به نتیجه رسید، ژنرال بلندپایه رژیم صهیونیستی که از کارشناسان برجسته صنایع موشکی بود گفت؛ اگرچه سپاه دشمن اسرائیل است ولی به عنوان یک متخصص کارکشته، آنچه پدید آورده‌اند را دستاوردی بزرگ می‌دانم و به احترام متخصصان ایران کلاه از سر برمی‌دارم و نمونه‌های دیگری از این دست و در عرصه‌های مختلف، علمی، تکنولوژیک و… که فهرست آن هم به درازا می‌کشد و بیرون از محدوده این وجیزه محدود است.

۳- سفر آقای رئیسی، رئیس‌جمهور کشورمان به روسیه که به دعوت چندباره پوتین صورت پذیرفت و مواضع مقتدرانه ایشان در این سفر، به وضوح از آغاز فصل جدیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و ضربه شکننده‌ای بر پیکر آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آن بود و نشان می‌داد که ایران اسلامی را نمی‌توان در تنگنای تحریم‌ها به بند کشیده و در انزوا ‌انداخت بلکه جمهوری اسلامی به قطب قدرتمندی تبدیل شده است که نه فقط در نقشه دیگران خوانده نمی‌شود بلکه خود نقشه‌پرداز و طرح‌آفرین است و…

آمریکا و اسرائیل و متحدان اروپایی و منطقه‌ای آنها می‌دانستند سفر رئیسی و آنچه در پی‌ داشته و دارد، نقطه عطفی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و پایان رویکرد منفعلانه‌ای است که [متاسفانه] در مواردی از سوی برخی مسئولان دنبال می‌شده است و آن را ضربه سنگینی تلقی می‌کردند که موجودیت و باج‌خواهی آنان را در منطقه با چالش جدی روبه‌رو خواهد کرد.

۴- اکنون نگاهی به اظهارات و مواضع آمریکا و متحدانش درباره سفر آقای رئیسی به روسیه بیندازید. چه می‌بینید؟ انبوهی از ابراز نگرانی و عصبانیت و ابراز استیصال و ناامیدی از ادامه فشارها بر ایران و… چرا!؟ چون می‌دانند چه اتفاقی افتاده است و می‌دانند قطب قدرتمندی در حال شکل‌گیری است که موجودیت آنها را با خطر جدی روبه‌رو کرده است و…

حالا نیم نگاهی هم به مواضع یک جریان غربگرا (بخوانید غربگدا) و آلوده داخلی داشته باشید. با انواع دروغ‌ها و تهمت‌ها و یقه جر دادن‌ها علیه این سفر راهبردی به میدان آمده‌اند! اظهارات و نوشته‌های این پادوها با توجه به هویت وابسته آنها اصلاً تعجب‌آور نیست، بلکه فقط خنده‌دار است.

چرا میز مذاکره رئیسی و پوتین دراز بود!؟ چرا از پوتین برای فروش S۴۰۰ تضمین نگرفتیم!؟ مردم ایران از تزار خوششان نمی‌آید چه تزار نیکلای چه تزار پوتین! انقلابیون درباره روسیه و چین حرف‌های حزب توده و مائوئیست‌ها را تکرار می‌کنند و … ادعاهای دیگری در اوج کینه‌توزی و بی‌سوادی.

سفر آقای رئیسی با توجه به هویت ایشان که خود را فرزند و شاگرد دو امام انقلاب می‌داند فقط پرده‌ای از برکات ناشی از حرکت در مسیر انقلاب را به نمایش گذارده است. انقلابی که به قول «اَبا اِبان» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی دنیا را به لرزه ‌انداخته است. امید آنکه قدر این انقلاب را بدانیم و در همه امور بر صدر بنشانیم.

و بالاخره برادر عزیزم آقای نجم‌الدین شریعتی مجری فرهیخته برنامه تلویزیونی «سمت خدا» از قول حضرت آقا نقل می‌کرد که درباره تلویزیون فرموده بودند «تلویزیون عصای موسی است و معجزه می‌کند مبادا از آن به عنوان چوبدستی استفاده کنید.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عصای موسی است، چوبدستی نیست! بیشتر بخوانید »

دوستان پنجره باز نماند !


حسین شریعتمداری نمایه

مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت:دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریم‌ها قابل قبول نیست.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «دوستان پنجره باز نماند !» نوشت:

۱- در اظهارات این روزهای مسئولان محترم مذاکرات هسته‌ای کشورمان با آنچه در آغاز مذاکرات مطرح شده بود، تفاوت‌هایی دیده می‌شود که امید است نشانه تغییر در اهداف از پیش اعلام شده نباشد.

پیش از این و قبل از شروع دور دوم مذاکرات وین (در دولت سیزدهم) سخن از لغو همه تحریم‌ها در میان بود که تحریم‌های برجامی بخشی از آن است. به عنوان مثال، آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر محترم امورخارجه کشورمان طی یادداشتی در شماره ۱۶ آذرماه (۷ دسامبر) روزنامه کامرسانت، چاپ مسکو تاکید کرده بودند که «بدون لغو تمامی تحریم‌ها، راهی برای احیای برجام وجود ندارد».

و یا اوایل آذرماه، آقای علی باقری مذاکره‌کننده ارشد کشورمان با انتشار مقاله‌ای در وبگاه « فایننشال تایمز» اعلام کرده بودند که: «تحریم‌ها باید به طور کامل برداشته شود».

۲- دیروز (۲۴ آذر ماه)، جناب امیر عبداللهیان در گردهمایی سفرا و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در کشورهای همسایه اظهار داشت؛ «رویکرد ما رفع کامل تحریم‌های برجامی در مقابل رفع نگرانی‌های مورد ادعای طرف‌های مقابل درخصوص برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران است» و همان روز آقای دکتر باقری نیز در مصاحبه با پرس تی وی گفت؛ « از نظر ما هر تحریمی که متناقض با مفاد برجام باشد‏ باید لغو شود؛ چه این تحریم‌ها در دوران اوباما وضع و اعمال شده باشند چه در دوران ترامپ، چه بایدن. همینطور همه تحریم‌های مرتبط با برجام و تمامی تحریم‌هایی که تحت کارزار فشار حداکثری دولت قبلی اعمال شده‌اند، چون مرتبط با برجام است می‌بایست لغو شوند».

۳- همان‌طور که ملاحظه می‌شود، سخن از لغو «تحریم‌های برجامی» است و نه « لغو همه تحریم‌ها» و این درحالی است که بسیاری از تحریم‌های آمریکا علیه ایران به بهانه‌های غیرهسته‌ای وضع شده است. آمریکا در دوران اوباما ۵۰۰ نهاد را به بهانه‌های مختلف تحریم کرد و در دوره ‌ترامپ این تحریم‌ها دو برابر شد. و بایدن هم، که دولت آقای روحانی انتخاب او را به فال نیک گرفته بود! تحریم‌های جدیدی بر تحریم‌های قبلی افزود! و در مجموع تحریم‌های آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و … که عمدتاً در دوران اوباما وضع شده‌اند از جمله آنهاست.

۴- اگر قرار است لغو تحریم‌ها فقط شامل تحریم‌های برجامی باشد و همان تحریم‌ها به بهانه‌های واهی و خصمانه دیگر نظیر حقوق بشر و تروریسم و صنایع موشکی و حضور در منطقه و امثال آن باقی بمانند، مذاکرات وین چه سودی دارد و با چه انگیزه‌ای صورت پذیرفته و قابل توجیه است؟! با شناختی که از دوستان تیم هسته‌ای داریم بی‌تردید در پی‌آنند که راه را بر سوء‌استفاده حریف ببندند، از این روی باید مراقب باشند که بعد از بستن در، دشمن از پنجره وارد نشود!

آمریکا از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم علیه اقتصاد کشورمان بهره می‌گیرد و از آنجا که توان استفاده از همه اهرم‌های دیگر – از جمله اهرم نظامی-‌ را از دست داده است، به سختی می‌توان باور کرد از تحریم‌ها دست بکشد. از این روی ضمن تاکید بر لغو همه تحریم‌ها، باید در پی خنثی کردن تحریم‌ها بود. همانگونه که خوشبختانه دولت سیزدهم بودجه و سایر برنامه‌های عمرانی خود را بدون دخالت دادن عامل و فاکتور تحریم‌ها بسته و دنبال می‌کند.

در همین زمینه گفتنی است که اوباما بعد از تصویب برجام در «کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل» موسوم به ایپک ضمن ابراز خشنودی از برجام گفته بود، تحریم‌های ایران قابل ادامه نبود و همپیمانان ما تداوم آن را به زیان خود دانسته و حاضر به همراهی مستمر نبودند.

۵- بهانه غرب ابراز نگرانی از تولید سلاح هسته‌ای در ایران است! و حال آنکه اطمینان دارد ایران در پی تولید سلاح هسته‌ای نیست و آن را حرام می‌داند، ولی چنانچه بر بهانه واهی خود اصرار دارد، مذاکرات هسته‌ای باید بعد از نابودی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی، هند، پاکستان و … موکول شود چرا که براساس معاهده NPT هیچیک از دو کشور پاکستان و هند و رژیم جعلی اسرائیل مجاز به داشتن سلاح هسته‌ای نیستند ‪و چنانچه ادعا می‌شود آنها ‬عضو NPT نمی‌باشند، چرا باید ایران در عضویت ان پی تی باقی بماند و حال آنکه مطابق بند ۱۰ ان پی تی، می‌تواند از این معاهده خارج شود.‬

۶- این نکته نیز گفتنی است که راهبرد هسته‌ای و در نتیجه راهبرد مذاکراتی دولت سیزدهم با دولت قبلی تفاوت جدی و بنیادین دارد. دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریم‌ها قابل قبول نیست.



منبع

دوستان پنجره باز نماند ! بیشتر بخوانید »

دوستانه با آقای مسیح مهاجری

دوستانه با آقای مسیح مهاجری


جناب آقای مسیح مهاجری! دکتر زاکانی یک پزشک متخصص است و در جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است. حالا با عرض پوزش جای این سؤال است که در آن هنگام بنده و شما کجا بودیم؟!

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «دوستانه با آقای مسیح مهاجری» نوشت:

۱- روزنامه جمهوری اسلامی که تا چند سال قبل ادعای انقلابی بودن داشت و مدتی است به جمع روزنامه‌های زنجیره‌ای و غربگرا پیوسته است، در شماره روز شنبه‌خود این خبر را نقل کرده است که «محب‌الله موفق از تک‌تیراندازان ماهر گروه طالبان، شهردار میمنه مرکز ولایت فاریاب شد». و در تفسیر آن نوشته است «شباهت‌های طالبان با ما، دارد آشکارتر می‌شود»! و از این طریق به کنایه، آقای دکتر زاکانی شهردار جانباز تهران که همه عمر خود را در خدمت به اسلام و انقلاب سپری کرده و در جبهه‌های جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است، با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر نشانده است!.

۲- خطا اگر یک، دو، سه و یا چند بار باشد می‌توان آن را خطا ارزیابی کرد ولی چنانچه پی‌درپی بود و به تکرار نشست، «خط» است. متاسفانه بعد از پیوستن روزنامه جمهوری اسلامی به غربگراهای وطنی، نمونه‌هایی از این دست، ‌اندک و کم‌شمار نیست و به طور طبیعی و منطقی این تلقی را پیش می‌آورد که مواضع یاد شده از نوع «خط» است و نه خطا!

۳- در این وجیزه اما، سخنی کوتاه و دوستانه با جناب آقای مسیح مهاجری، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی در میان است و آن، اینکه؛

الف: جناب مهاجری چه شباهتی میان تک‌تیرانداز طالبان و دکتر علیرضا زاکانی، شهردار بسیجی و جانباز تهران دیده‌اید که باعث شده ایشان را با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر و همسان معرفی کنید؟!

ب: آیا شهردار تهران را به این علت که در جنگ تحمیلی حضور داشته است با تک‌تیرانداز طالبان که او نیز اهل جنگ بوده است، یکسان و هم‌طراز دانسته‌اید؟! یعنی حضرتعالی که در کسوت شریف روحانیت هستید، نمی‌دانید «جنگجو» بودن به تنهایی نمی‌تواند ملاک ارزیابی باشد که حضور دکتر زاکانی در جنگ تحمیلی و دفاع ایشان از جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم را با حضور تک‌تیرانداز طالبان در جنگی که دستکم در گذشته آمریکا و اسرائیل مدیریت آن را برعهده داشته‌اند، برابر دانسته‌اید و این دو را شبیه یکدیگر معرفی کرده‌اید؟! جناب آقای مهاجری!
به یقین منظور شما طالبانی نیست که امروزه -ولو به ظاهر- با آمریکا در ستیز است، چرا که در این صورت مشکل دیگری نیز پیش می‌آید و آن اینکه حضرتعالی مقابله با آمریکا را هم زشت و ناپسند می‌دانید؟!
آیا ده‌ها آیه از کلام خدا و از جمله، این آیه از سوره مبارکه نساء به گوشتان آشنا نیست که « الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الله وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ – آنان که ایمان آورده‌اند، در راه خدا می‌جنگند؛ و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت می‌جنگند»؟!
هر دو می‌جنگند اما، این کجا و آن کجا؟!

ج: جناب آقای مسیح مهاجری! دکتر زاکانی یک پزشک متخصص است و در جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است. حالا با عرض پوزش جای این سؤال است که در آن هنگام بنده و شما کجا بودیم؟!

۴- و بالاخره، علی‌رغم مواضع چند سال اخیر روزنامه جمهوری اسلامی، این احتمال هر چند ضعیف نیز وجود دارد که مطلب یاد شده از سر غفلت در آن روزنامه آمده و آقای مهاجری از آن بی‌اطلاع بوده‌اند که در این صورت پوزش رسمی و صریح ایشان را می‌طلبد…
و… آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِین.



منبع

دوستانه با آقای مسیح مهاجری بیشتر بخوانید »

تفکر بسیجی پویا و انسان ساز است/شرایط امروز ما خطیر است نه خطرناک

تفکر بسیجی پویا و انسان ساز است/شرایط امروز ما خطیر است نه خطرناک


مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه پروژه امروز دشمن مسأله ناامیدی است، گفت: هر جا تفکر بسیجی حاکم بوده، ما برنده بوده‌ایم؛ تفکر بسیجی پویا و انسان‌ساز است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول نشریه کیهان ظهر امروز در همایش «جوان نخبه بسیجی کارآمد» که به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند برگزار شد، ضمن ارج نهادن به تفکر پویای بسیجی اظهار کرد: امام خمینی(ره) غبار بداندیشی‌ها را از اسلام ناب زدود و به قول مقام معظم رهبری بعثت دوباره انجام داد و در این میان بسیجیان، مردم خداجویی هستند که راهیان اسلام ناب‌اند.

وی افزود: همواره بررسی رخدادهای انقلاب نشان می‌دهد که هر جا تفکر بسیجی حاکم بوده، ما برنده بوده‌ایم؛ تفکر بسیجی پویا و انسان‌ساز است.

مدیر مسئول روزنامه کیهان ادامه داد: شرایط امروز ما خطیر است، اما خطرناک نیست؛ خطیر است، چون از عقبه‌ای سخت عبور می‌کنیم، ولی خطرناک نیست، چون عقبه‌های سخت زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم؛ خطراتی مثل جنگ تحمیلی، درگیری‌های داخلی با منافقین، ماجرای طبس و غیره و غیره.

شریعتمداری تصریح کرد: امروز دشمن تقریباً تمامی برگ‌های برنده‌اش را به بازی آورده و شکست خورده است؛ ترساندن ما از گزینه نظامی، مسئله هسته‌ای و غیره تنها بخشی از این برگ‌ها بوده است.

وی گفت: وظیفه ما این است که نقشه راه را بشناسیم؛ پروژه امروز دشمن مسئله ناامیدی است و از دو محور رسانه و نفوذ این پروژه را دنبال می‌کند؛ ما باید نگاهمان به نقشه اصلی باشد و حاشیه نرویم؛ شبهه را بشناسیم و پاسخ دهیم، ولی درگیرش نشویم؛ روشنگری و مدیریت افکار عمومی بر عهده جوانان نخبه انقلابی است.

تفکر بسیجی پویا و انسان ساز است/شرایط امروز ما خطیر است نه خطرناک

در پایان این مراسم که حسن پور، معاون بسیج علمی پژوهشی استان تهران، امام جمعه شهرستان دماوند، فرمانده سپاه، رییس و هیات رییسه دانشگاه، رییس سازمان تبلیغات و جمعی از نخبگان دانشگاه و شهرستان حضور داشتند، از نخبگان شهرستان دماوند و دانشگاه تقدیر به عمل آمد و از دستاوردها و اختراعات آنها بازدید شد.

منبع: فارس



منبع

تفکر بسیجی پویا و انسان ساز است/شرایط امروز ما خطیر است نه خطرناک بیشتر بخوانید »