حسین شریعتمداری

ما و آن سوی جنگ اوکراین

مرد آن است که از حرفش برگردد!



آرایش کنونی صحنه انتخابات پیش‌روی نیز بار دیگر از ضرورت ائتلاف شماری از نامزدها خبر می‌دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ کارنامه برخی از مدعیان اصلاحات که در ستاد یکی از نامزدها حضور پیدا کرده بودند، دغدغه آنچه بعدها پیش آمد را قابل پیش‌بینی کرده بود. از این روی بود که ائتلاف سایر نامزدها ضروری به نظر می‌رسید. آن روزها در یادداشتی با عنوان «‌چرا نهر، رودخانه باشد» خطاب به آن طیف از نامزدها آورده بودیم: «‌میزان آرای هریک از شما برادران به یک « نهر آب‌» شبیه است. نهرها وقتی با یکدیگر فاصله دارند، هرچند هم که پُر شمار باشند، به آسانی قابل عبور خواهند بود ولی اگر با یکدیگر جمع شوند و به هم بپیوندند، تبدیل به رودخانه می‌شوند و عبور از رودخانه به آسانی امکان‌پذیر نخواهد بود». برادران عزیزمان به آن توصیه مشفقانه توجهی نکردند و…

۲- آرایش کنونی صحنه انتخابات پیش‌روی نیز بار دیگر از ضرورت ائتلاف شماری از نامزدها خبر می‌دهد. پیش از این نیز در یادداشتی ضمن تاکید بر این نکته که «‌اگر برخی از سران و اصحاب فتنه و شماری از افراد بد سابقه که ده‌ها سند غیر قابل انکار از وابستگی و پادویی آنها برای دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کند، به حمایت از یک کاندیدا به صحنه نیامده بودند، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت‌…‌» بر لزوم ائتلاف تاکید ورزیده و خطاب به نامزدهای مورد اشاره آورده بودیم:‌ «‌با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت؛ اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است، می‌خواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که می‌دانیم دارید-‌ باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر این‌صورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه می‌نشیند».

۳- این روزها برخی از مدعیان اصلاحات و اعضای دولت آقای روحانی که مسئولیت‌های ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان را بر عهده ‌دارند حلقه‌ای از یک عملیات روانی را به صحنه آورده‌اند و در تبلیغات انتخاباتی برای ایشان با کنایه‌های آنچنانی اعلام می‌کنند که نامزدهای چندگانه جبهه انقلاب در پوشش نامزدهای نیابتی به صحنه آمده‌اند! و برای اثبات ادعای خود می‌گویند که آنها در روزهای پایانی منجر به روز انتخابات، از صحنه بیرون می‌روند! نامزدهای یاد شده نیز که می‌دانند نیابتی نیستند، برای اثبات جایگاه خود، تاکید می‌کنند که قصد کناره‌گیری ندارند! این گفت و شنید در جریان مناظره‌های انتخاباتی نیز اتفاق افتاده است. و اما، باید توجه داشت که این ترفند روانی برای پیشگیری از ائتلاف نیروهای مورد اشاره است. با این توضیح که آنها را بعد از اعلام عدم کناره‌گیری در حالتی از رودربایستی قرار داده و مانع از ائتلاف و کناره‌گیری آنها شوند! استفاده از این ترفند نیز به وضوح نشان می‌دهد که مدعیان اصلاحات و غربگراها تا چه اندازه از ائتلاف نیروهای انقلاب نگرانند.

۴- و اما، با این توضیح ضروری که شخص آقای پزشکیان را منهای همراهان بدسابقه ایشان در دایره انقلاب ارزیابی می‌کنیم، باید گفت؛ ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب یک ضرورت اسلامی و انقلابی است و نادیده گرفتن آن از سوی هرکه باشد، بی‌توجهی آشکار به این مبانی و اصول تلقی می‌شود. از این روی چنانچه برخی از نامزدها در جریان مناظره‌ها از باقی ماندن خود در عرصه خبر داده‌اند، نباید – خدای نخواسته- کناره‌گیری به نفع دیگری را بی‌توجهی به قول پیشین خود تلقی کنند چرا که انسان‌های متعهد تغییر نظر برای تامین نتیجه شایسته را اقدامی خداپسندانه و بایسته می‌دانند. از حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه پرسیده بودند «‌آقا! این چه جمله‌ای است که می‌گویند، مرد آن است که از حرفش بر نگردد»؟! و امام راحل در جواب فرموده بودند؛ «‌اتفاقاً بر عکس است. مرد آن است که از حرفش برگردد. اگر مطلبی را که بیان کرده مطلب خلافی بوده یا مطلب درستی نبوده است، اگر از حرف خود برگردد، این مرد است‌».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مرد آن است که از حرفش برگردد! بیشتر بخوانید »

‌روزی شعار کل جهان می‌شود علی(ع)

ائتلاف را از این زاویه ببینید!



«‌بسیاری از نیروهای انقلابی و متعهد، پرسش مشترکی بر زبان دارند که دهان به دهان می‌چرخد و پاسخ می‌طلبد. پرسش این است که «‌به کدامیک از نامزدهای جبهه انقلاب رای بدهیم»؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- اگر برخی از سران و اصحاب فتنه و شماری از افراد بدسابقه که ده‌ها سند غیر قابل انکار از وابستگی و پادویی آنها برای دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کند، به حمایت از یک کاندیدا به صحنه نیامده بودند، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت و اگر نامزد یاد شده با شخصیت شناخته شده خود به میدان آمده و از هویت واقعی گروه یاد شده باخبر بود نیز به یادداشت کوتاه پیش‌روی، نیازی نبود. ولی جریان وابسته مورد اشاره تنها به عنوان یک جریان سیاسی -ولو بدنام- در صحنه حضور ندارد، بلکه تقریباً تمامی امور انتخاباتی و برنامه‌های اعلام شده نامزد یاد شده را بر عهده ‌دارد و این‌گونه است که نمی‌توان نسبت به احتمال هرچند ضعیف رخداد پلشتی که در میان است بی‌تفاوت بوده و از کنار آن به آسانی عبور کرد.

تمامی اسناد و شواهد به وضوح حکایت از آن دارند که فتنه ۸۸، با طراحی مستقیم مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل شکل گرفته بود و سران و اصحاب فتنه نقش کارگزار و عوامل میدانی مثلث شوم یاد شده را بر عهده داشته‌اند. گفتنی است که اسناد آن خیانت بزرگ را بارها با ارائه مأخذ در کیهان آورده‌ایم و سرکردگان فتنه در مقابل آن کمترین پاسخی در چنته نداشته و ندارند. اگر پاسخی دارند بسم‌الله!‌… زین سوی که مائیم، ره قافله باز است.

۲- در این نکته حکیمانه که رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- فرمودند دقت کنید:

« انتخابات پرشور ۸ تیر مکمل حماسه بدرقه «شهیدان پرواز اردیبهشت» است. همانقدر که حضور در حماسه تشییع، دارای پیام‌های معنادار و متعدد برای دوستان و بدخواهان جمهوری اسلامی و ملت ایران بود، رقم زدن حماسه‌ای دیگر پای صندوق‌های رای نیز واجد پیام‌هایی بسیار مهم و اثرگذار است… این حماسه انتخابات، مکمّل حماسه‌ بدرقه‌ شهیدان است، این کار مکمّل کاری است که قبلاً در بدرقه‌ شهیدان کردید».

مردم در تشییع پیکر شهید رئیسی بر بینش و منش آن شهید بزرگوار و ادامه آن تاکید کرده‌اند و این‌گونه است که انتخابات، مکمل آن تشییع حماسی است. بدیهی است اگر این انتخابات با آن تشییع از یک جنس نباشد، نمی‌تواند مکمل آن باشد.

۳- تحقق خواسته حضرت آقا که خواسته توده‌های عظیم و چند ده میلیونی تشییع‌کنندگان شهدای پرواز اردیبهشت نیز هست با میدان‌داری اصحاب فتنه نه فقط ناممکن است، بلکه متناقض نیز هست. کسانی که تا دیروز به دشمنی با آن شهید بزرگوار برخاسته بودند و سابقه پادویی دشمنان بیرونی اسلام و انقلاب را در کارنامه خود دارند چگونه می‌توانند دلسوز نظام و مردم و راهی راه رئیسی عزیز باشند؟! احتمال موفقیت این جریان اگرچه بسیار ضعیف است ولی از آنجا که موضوع و مورد احتمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، عقل و شرع و منطق ایجاب می‌کند که نسبت به این احتمال – هرچند ضعیف- هوشیار بود و جانب احتیاط را از دست نداد. نگاهی به این سوی و آن سوی بیندازید، تمامی دشمنان بیرونی ایران و اسلام عزیز با تمامی توان رسانه‌ای و تبلیغاتی خود برای حمایت از جریان یاد شده به صف شده‌اند. نمی‌بینید؟! اگرچه مردم ما هوشمندتر از آنند که سره را از ناسره و سراب را از آب تشخیص ندهند ولی برای زمینه‌های فریب دشمن نیز باید حساب ویژه‌ای باز کرد.

۴- دو هفته قبل در یادداشت کوتاهی آورده بودیم «‌بسیاری از نیروهای انقلابی و متعهد، پرسش مشترکی بر زبان دارند که دهان به دهان می‌چرخد و پاسخ می‌طلبد. پرسش این است که «‌به کدامیک از نامزدهای جبهه انقلاب رای بدهیم»؟ پاسخ نگارنده نیز این است: «‌به نامزدی که بعد از ائتلاف آنها مشخص می‌شود» می‌پرسند: «‌اگر با یکدیگر ائتلاف نکردند چی‌»؟ پاسخ آن است که «‌در آن صورت فرق چندانی ندارد که به کدامشان رای بدهید»!‌… چرا که اگر ائتلاف نکنند، هریک از آنها بخشی از رای مردم را جذب می‌کنند و بدیهی است که در این صورت مجموعه آراء چند نفر به آسانی نمی‌تواند با مجموع آرائی که متفقاً به یک سبد ریخته می‌شود رقابت کند!»

۵- با تاکید بر این‌که شخص آقای پزشکیان را منهای احاطه‌کنندگان ایشان، بیرون از انقلاب نمی‌دانیم، باید گفت که ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب، صرفنظر از چگونگی انجام آن که می‌تواند با ارزیابی سبد رای، شایستگی‌های برجسته و مورد نیاز و… صورت بپذیرد، یک ضرورت حیاتی است و چاره‌ای جز آن نیست ضمن آن که برخی از کم و بیش‌های احتمالی در این سوی و آن سوی ماجرا و در برخی از محاسبات هرگز با ضرورت انجام آن قابل مقایسه هم نیست، چه رسد به این که مانع ائتلاف باشد.

۶- این روزها در آستانه عید سعید و بزرگ غدیر که عید امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است ایستاده‌ایم. از این روی اشاره به ماجرایی -‌مانند همیشه اسوه و درس‌آموز- از مولای بزرگوارمان می‌تواند و باید برایمان الگو و سرمشقی سرنوشت‌ساز باشد. ماجرا این‌گونه است که دو زن همراه با کودکی به قضاوت نزد حضرت امیر آمدند و هر دو ادعا می‌کردند که مادر آن کودک هستند! هنگامی که نصایح حضرت به جایی نرسید، وانمود کردند که قصد دارند کودک را با شمشیر به دو نیم کنند و هر نیمه را به یکی از آنها بدهند! در این هنگام مادر واقعی که جان فرزند دلبندش را در خطر می‌دید، دست از ادعا کشید و گفت که کودک از آن زن دیگر است و امیرالمؤمنین‌(ع) فرمودند که کودک از آن همان است که نگران جانش بود. نگارنده درباره واقعی بودن این ماجرا چیزی نمی‌داند ولی این نکته بدیهی است که مادر واقعی کودک دلواپس جان اوست و… چه حکیمانه است این سخن که «‌بی‌سنگ ترازوی علی، سود زیان است‌».

۷- با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت؛ اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است، می‌خواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که می‌دانیم دارید- باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر این‌صورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه می‌نشیند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ائتلاف را از این زاویه ببینید! بیشتر بخوانید »

دوستانه با آقای پزشکیان

دوستانه با آقای پزشکیان



برادر گرامی! حالا به هویت و کارنامه برخی از کسانی که در ستاد انتخاباتی خود به کار گرفته و به عنوان مشاور و همراه برگزیده‌اید، نیم نگاهی بیندازید!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- روی سخن در این نوشته با برادر گرامی، جناب آقای پزشکیان است. برادری که هرچند در بسیاری از موارد با یکدیگر سلیقه سیاسی مشترکی نداریم ولی از ارادت نگارنده به خود بی‌خبر نیستند. جناب ایشان علاقه فراوانی به نهج‌البلاغه و سخنان و رهنمودهای مولای متقیان، حضرت امیر علیه‌السلام دارند و در پی این علاقه و ارادت است که در بسیاری از موارد، بیانات ملکوتی حضرتش را بر زبان دارند و بر استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام اصرار و تاکید می‌ورزند. انگیزه نگارنده از نوشتن وجیزه پیش روی نیز برخاسته از همین ویژگی در خور تحسین جناب پزشکیان است.

۲- حضرت امیر علیه‌السلام در بخشی از نامه ۶۲ نهج‌البلاغه شریف برای ارزیابی کسانی که زمام امور ملتی را بر عهده می‌گیرند، فرمول و ملاکی ارائه می‌فرمایند به یقین جناب پزشکیان از آن بی‌خبر نیستند ولی از آنجا که شاید این رهنمود مولایمان در تراکم فعالیت‌های انتخاباتی از نظر ایشان دور مانده باشد، اشاره به آن ضروری به نظر می‌رسد و می‌تواند یادآور نکته‌ای باشد که شاید از یاد رفته باشد، بخوانید!

۳- امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بخشی از نامه ۶۲ با نگرانی و دلواپسی می‌فرمایند:

«… وَ لَکِنَّنِی آسَی أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً… اما تأسّفم از این است که حکومت این امت به دست بی‏خردان و تبهکاران افتد، کسانی که بیت‌المال را در میان خود دست به دست کنند، و بندگان خدا را به بردگی می‌گیرند، و با افراد صالح به جنگ وستیز بر می‌خیزند و با فاسقان همدست ‫و هم حزبی [والفاسقین حزباً‌] می‌شوند». ‬‬

۴- برادر گرامی! حالا به هویت و کارنامه برخی از کسانی که در ستاد انتخاباتی خود به کار گرفته و به عنوان مشاور و همراه برگزیده‌اید، نیم نگاهی بیندازید! آیا در میان آنها کسانی را نمی‌بینید که مصداق همان دلشوره‌های حضرت امیر علیه‌السلام باشند؟! همراهی با مفسدان اقتصادی، همسویی با دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب، بی‌مبالاتی نسبت به بیت‌المال مسلمین، ‌برخورد از بالا به پایین با بندگان خدا [‌‬فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا] و…

از آنها بپرسید کدامیک از مواضع سیاسی آنها با مواضع رسماً اعلام شده و به کارگرفته شده دشمنان تابلودار نظام اسلامی متفاوت بوده است؟! اگرچه نیازی به این پرسش نیست و ارزیابی این نکته برای جنابعالی، فقط با مراجعه‌ای گذرا به مواضع آنها و مقایسه آن با مواضع دشمنان نظام به آسانی امکان‌پذیر است.

۵- حضرتعالی اصرار دارید که دولت شما (در صورت موفقیت و تشکیل‌) دولت سوم آقای روحانی نیست و دولت پزشکیان است. در بیان، سخنی شایسته است ولی در میدان عمل، بایسته نیست! چرا که تقریباً تمامی همراهان و همکاران شما در فعالیت‌های انتخاباتی دقیقاً همان اعضا و کارگزاران دولت آقای روحانی هستند! این تناقض -با عرض پوزش- چگونه قابل توضیح است؟! و نمونه‌های پُرشمار دیگری از این دست.

۶- جناب آقای پزشکیان! حضرتعالی بارها بر ارادت خود به شهید رئیسی عزیز تاکید کرده‌اید و حتی فرموده‌اید که خواستار ادامه راه آن شهید بزرگوار هستید که درخور تحسین است ولی برخی از همراهان شما نه فقط ارادتی به شهید رئیسی نداشته و ندارند بلکه در صف مخالفان سر سخت و حتی دشمنان آن بزرگوار بوده و هستند. با یک نگاه گذرا به مواضع رسماً اعلام شده آنها می‌توانید به این واقعیت تلخ و پلشت پی ببرید. حتماً توجه دارید که سخن درباره مخالفت آنها با دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی شهید رئیسی نیست بلکه سخن درباره دشمنی آنها با شهید رئیسی و دروغگویی و تحریف و در بسیاری از موارد، وارونه‌نمایی دستاوردهای بزرگ آن شهید بزرگوار است. همان که رهبر معظم انقلاب با اشاره به آن فرمودند «‌دلم برای شهید رئیسی سوخت‌». حالا به چند نمونه از اظهارات سخیف همراهان خود در این خصوص که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست توجه بفرمایید (این اظهارات بعد از شهادت آن عزیز سفرکرده ایراد شده است‌)!

۷- آقای اسحاق جهانگیری در همایش ستاد انتخاباتی شما در برج میلاد می‌گوید «۳ سال از دولت فعلی گذشته ببینید تحریم‌ها چه شد؟ چه با زندگی مردم کردند؟ الان هم می‌گویند ما باید همان راه را ادامه دهیم. این راه باید متوقف شود»! و شما می‌فرمایید که خواستار ادامه راه آن بزرگوار هستید! از تحریف واقعیات می‌گذریم. این آقایان قرار بود تحریم‌ها را لغو کنند، آن را دو برابر کردند و حالا به جای پوزش از مردم به خاطر نابلدی‌های خود، طلبکار هم شده‌اند!

آقای عباس آخوندی که بعد از شش سال تکیه زدن بر کرسی وزارت راه و شهرسازی، افتخار می‌کرد که حتی یک مسکن مهر هم افتتاح نکرده است و… اکنون از حامیان تابلودار شماست بهنگام ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری درباره دولت شهید رئیسی می‌گوید: «‌اساسا دولتی در کار نیست و منافع ملی در زیر چرخ رقابت دولت‌های متعدد در حال له شدن است. اندیشه‌ ضدآزادی‌های فرهنگی که به‌ویژه در این سه سال اخیر بر این کشور چیره شده ‌بود، و هر روز با عنوانی علیه سبک زندگی انتخابی ملت صف‌آرایی می‌کرد شما را در وضعیت استیصال قرار داده است »! و…

جناب پزشکیان! با این طیف از همراهان دنبال ادامه راه دولت شهید رئیسی هستید؟!

۸-‌ آقای پزشکیان عزیز! ما که در کیهان از عالم غیب خبر نداشتیم. غیر از خدای متعال کسی از غیب آگاه نیست «‌لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَه». بنابراین سؤال این است که از کجا و چگونه تمامی مراحل فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را قبل از وقوع پیشبینی می‌کردیم و در کیهان از آن خبر می‌دادیم؟! پاسخ آن است که فتنه ۸۸ یک کودتای رنگی (به زعم دشمنان، انقلاب رنگی) علیه موجودیت نظام بود و سران فتنه که امروزه در کنار شما قرار دارند، اجراکننده دستورات مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل بودند. از ملاقات با جرج سوروس صهیونیست گرفته تا کارگاه‌های آموزشی با «‌جان کین‌»، «‌مایکل لدین‌»، «‌جین شارپ‌»، «هلوی» و… این وطن‌فروشان امروزه در کنار و حامی جنابعالی هستند!

در این خصوص فقط به یک نمونه اشاره می‌کنیم.

شب ۲۱ خرداد ۸۸ یعنی آن شب که فردای آن (‌۲۲ خرداد) روز انتخابات بود. آقای مایکل لدین، مقام امنیتی آمریکا در مصاحبه با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز می‌گوید:‌«‌فردا در ایران یک انتخابات برگزار نخواهد شد، بلکه یک انقلاب رنگی کلید می‌خورد… شبیه آنچه در اوکراین انجام دادیم‌… فردا ایران و سپس سوریه‌»! و فردا دقیقاً همان که مایکل لدین به خاتمی و موسوی و برخی دیگر از اصحاب فتنه دیکته کرده بود، اتفاق افتاد!

این جماعت نیز امروزه در کنار شما جا خوش کرده‌اند… در این باره گفتنی‌های دیگری هم هست که به بعد موکول می‌کنیم.

۹- جناب پزشکیان برادرانه عرض می‌کنم و کوتاه سخن آن که مراقب باشید شخصیت خود را با گروه یاد شده گره نزنید. این طیف از همراهان، شما را که در پی آب هستید،

به سوی سراب می‌برند و…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دوستانه با آقای پزشکیان بیشتر بخوانید »

حالا نوبت کره جنوبی است!

دوگانه‌های تخیلی نسازید!



این جماعت همان‌ها هستند که وقتی روحانی در مسئولیت خود با ناکامی روبه‌رو شد، ایشان را «رحم‌اجاره‌ای»! نامیدند، مرحوم‌ هاشمی را «عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای»! لقب دادند… آقای پزشکیان مراقب باشید

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- یکی از مدعیان اصلاحات در مصاحبه‌ای گفته است هرچه میزان مشارکت بالاتر برود و حضور مردم در انتخابات بیشتر باشد، شانس رای‌آوری نامزد جبهه اصلاحات بیشتر خواهد بود! مفهوم دیگر این سخن آن است که توده‌های مردم، هوادار و طرفدار جبهه اصلاحات هستند! و رای آنها به سبد نامزد جبهه اصلاحات ریخته می‌شود! از این روی، هرچه حضور مردم در صحنه و مشارکتشان در انتخابات پیش‌روی بیشتر و گسترده‌تر باشد، نامزد مدعیان اصلاحات از رای فراوان‌تری برخوردار شده و شانس بیشتری برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری چهاردهم خواهد داشت! در این خصوص بخوانید!

۲- مگر توده‌های مردم همان جمعیت انبوه چند ده میلیونی نیستند که در شهادت آن عزیز بزرگوار از عمق جان‌ گریستند و ادامه راه و بینش و منش شهید رئیسی را به عنوان یک خواسته جدی و مقدس از مسئولان نظام و رئیس‌جمهور بعدی مطالبه کردند؟ آیا این توده‌های مردم با این مشخصات به کسانی رای می‌دهند که به رئیسی عزیز تهمت می‌زدند، خدمات برجسته او را کتمان می‌کردند و پیشرفت‌های معجزه‌گون دولت ایشان را وارونه جلوه می‌دادند!؟

۳- آقای پزشکیان، نامزد جبهه اصلاحات برای ریاست جمهوری چهاردهم در اولین مصاحبه تلویزیونی خود به‌گونه‌ای تلویحی بر ادامه راه دولت کنونی تاکید کردند ولی این سخن جناب ایشان با دیدگاه و روش و منش سیاسی کسانی که در ستاد انتخاباتی خود به کار گرفته‌اند نه فقط همخوانی ندارد، بلکه در نقطه مقابل آن قرار داشته و متضاد نیز هست! آقای پزشکیان چگونه می‌خواهند با همراهی فلان جریان سیاسی و کسانی که بیشترین جفا و مخالفت آشکار با شهید رئیسی را داشته‌اند، ادامه‌دهنده راه آن شهید مظلوم باشند؟ آیا این نکات روشن و بی‌ابهام از نگاه توده‌های دوستدار رئیسی پنهان مانده است و یا پنهان می‌ماند!؟ این جماعت همان‌ها هستند که وقتی آقای روحانی در مسئولیت خود با ناکامی روبه‌رو شد، ایشان را «رحم‌اجاره‌ای»! نامیدند، مرحوم‌ هاشمی را «عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای»! لقب دادند، عارف را «اصلاح‌طلب قلابی»! گفتند. کروبی را «یک‌دنده و ساده‌لوح» خواندند و… آقای پزشکیان مراقب باشید!

۴- در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ بالاترین میزان مشارکت مردمی یعنی ۸۵ درصد رقم خورد ولی نامزد مدعیان اصلاحات با فاصله زیادی از رقیب خود عقب ماند. آن‌هم در حالی که علاوه‌بر صدها روزنامه و نشریه و رسانه مجازی، تمامی -تاکید می‌شود که تمامی- رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه نظیر بی‌بی‌سی، رادیو فردا، شبکه تلویزیونی VOA، رادیو زمانه، شبکه فارسی‌زبان دویچه وله، ایندیپندنت، تارنمای فارسی‌زبان وزارت خارجه اسرائیل و… مسئولان و مقامات رسمی آمریکا و اروپا نظیر اوباما، تونی بلر و… تمام‌قد به دفاع و حمایت از نامزد جبهه اصلاحات به صحنه آمده بودند. انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نیز همین‌گونه بود.

… و در این باره گفتنی‌های دیگری نیز هست که به بعد موکول می‌کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دوگانه‌های تخیلی نسازید! بیشتر بخوانید »

عصای موسی است، چوبدستی نیست!

بازرسان آژانس را چرا اخراج نمی‌کنید؟!



اقدام دیروز شورای حکام آژانس با هیچیک از قوانین و مقررات این نهاد بین‌المللی همخوانی و انطباق ندارد. از این روی باید علت صدور این قطعنامه را در نقاط دیگری، بیرون از برنامه هسته‌ای ایران جست‌وجو کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- آدم کلاهبردار و مال مردم‌خواری را حکایت کرده‌اند که از این و آن قرض می‌گرفت و پس نمی‌داد! شاکیان بسیار شدند و قاضی حکم کرد که او را بر قاطری سوار کنند و تمام روز در کوچه و بازار شهر بگردانند و جار بزنند که «ایها الناس! چهره این آدم حیله‌گر و حقه‌باز را خوب نگاه کنید و به خاطر بسپارید. پول و اموال خلق خدا را قرض می‌گیرد ولی باز پس نمی‌دهد! مراقب باشید که فریب او را نخورید». حکم قاضی اجرا شد و شب هنگام، صاحب قاطر او را به در خانه‌اش برد و کرایه قاطر را مطالبه کرد! مرد حقه‌باز و مال مردم‌خوار پوزخندی زد و گفت: مرد ناحسابی مگر از صبح علی‌الطلوع تاکنون فریاد نمی‌زدی و به مردمان هشدار می‌دادی فریب مرا نخورند که طلب هیچ‌کس را پس نمی‌دهم؟! حالا خجالت نمی‌کشی که از من کرایه قاطرت را می‌خواهی؟!

۲- در حالی که برنامه هسته‌ای ایران یکی از شفاف‌ترین برنامه‌ها در میان کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و میزان بازرسی حضوری، سرزده و برخط از آن در میان تمامی کشورهای عضو آژانس بی‌نظیر است، دیروز شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست فصلی خود قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای کشورمان صادر کرد. این قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان (‌تروئیکای اروپائی‌) و با حمایت آمریکا پیشنهاد شده بود و با ۲۰ رای موافق، دو رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع به تصویب رسید.

۳- اقدام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با هیچیک از قوانین تعریف شده و روال شناخته شده آژانس قابل توجیه و توضیح نیست. چرا که پرونده هسته‌ای ایران روال عادی خود را طی می‌کرد و از آژانس انتظار می‌رفت علیه آمریکا و سه کشور اروپائی که به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرده‌اند، قطعنامه صادر کند که نه فقط چنین نکرده بلکه دست به صدور قطعنامه علیه ایران اسلامی زده است. کشوری که مطالبه‌کننده حق پایمال شده خود است.

گزارش تیتر اول کیهان امروز درباره چند و چون این اقدام غیرقانونی و تحمیل شده آمریکا و اروپا به آژانس است. و اما در این وجیزه نکته دیگری را پی می‌گیریم.

۴- بعد از سومین سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس به ایران با تکیه بر چند سند و شاهد و قرینه اعلام کردیم که مسئله آژانس، فعالیت هسته‌ای ایران نیست، بلکه جاسوسی از صنایع نظامی و پیشگیری از شتاب علمی کشورمان را دنبال می‌کنند و پیشنهاد کردیم که با استناد به ماده ۱۰ معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای یا (NPT) از این پیمان خارج شویم. این پیشنهاد با اعتراض شدید آژانس و تروئیکای اروپایی روبه‌رو شد و صد البته دولت وقت به آژانس اعتماد داشت و اراده‌ای برای خروج نداشت‌… چند سال بعد جرج فریدمن از مشاوران برجسته اتمی آمریکا با صراحت اعلام کرد که مشکل ما با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست. مسئله ما این است که ایران نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه درحال درگیری با ایالات متحده به بزرگ‌ترین قدرت علمی و نظامی منطقه تبدیل شده است. بگذریم‌…

۵- اقدام دیروز شورای حکام آژانس با هیچیک از قوانین و مقررات این نهاد بین‌المللی همخوانی و انطباق ندارد. از این روی باید علت صدور این قطعنامه را در نقاط دیگری، بیرون از برنامه هسته‌ای ایران جست‌وجو کرد. جنگ غزه و انتخابات پیش‌روی در ایران. پرداختن به نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از نیروهای مقاومت و ارتباط قطعنامه یاد شده با آن را به بعد موکول می‌کنیم و در این مختصر به ارتباط این قطعنامه با انتخابات پیش‌روی، اشاره‌ای گذرا داریم. بخوانید!

۶- آمریکا و تروئیکای اروپا با تحلیل «‌مغز مگسی» خود در این توهم هستند که از قطعنامه یاد شده به عنوان سنگی در پیش پای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از این ماجرا به عنوان عصای زیر بغل نامزدهای غربگرای ریاست جمهوری ایران استفاده کنند. با این توضیح که صدور قطعنامه را زمینه‌ای برای افزودن به تحریم‌ها قلمداد کنند و به‌زعم خود از این رهگذر بر سبد رای نامزدهای طرفدار مذاکره بیفزایند! ترفندی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم به کار گرفتند و البته نتیجه نهائی نه فقط لغو تحریم‌ها نبود، بلکه دو برابر شدن تحریم‌ها را به دنبال داشت.

۷- بدیهی است که خاطره خسارت‌های کلان و بعضا غیرقابل جبران غربگرایان در جریان مذاکرات بی‌نتیجه و فاجعه‌بار از ذهن و خاطر مردم بیرون نرفته است. اما، در این میان و برای مقابله با این ترفند مستکبرانه غرب، وظیفه‌ای جدی و مؤثر بر عهده دولت محترم است و آن اخراج تمامی بازرسان آژانس از ایران است. بازرسانی که گزارش‌های غیرواقعی و مغرضانه داده‌اند و یا گزارش‌های آنها در تصمیم شورای حکام آژانس بی‌تاثیر بوده است. اعتماد به آژانس، شبیه اعتماد آن صاحب قاطر به کلاهبرداری است که خود بی‌اعتباری او را فریاد زده بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازرسان آژانس را چرا اخراج نمی‌کنید؟! بیشتر بخوانید »