حسین پورجعفری

تکلیف منتقمان شهیدحاج قاسم سلیمانی

تکلیف منتقمان شهیدحاج قاسم سلیمانی


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، سعید شهرابی فراهانی مدیر مرکز پژوهش و مطالعات انجمن بین المللی ضدصهیونیستی؛ حاج‌قاسم همان کسی بود که به اتکای تلاش‌های او، دوستان وی که در دوران جوانی جنگ تحمیلی را حس کرد و بعداً نیز اهمیت امنیت‌سازی را با تمام وجود خود دریافته بود تا به مسئولیت اداره نیرو قدس رسید؛ در همین عبارت کوتاه خلاصه می‌شد: نباید اجازه داد جنگ دیگری بر ضد ایران شکل بگیرد.

کارنامه حاج‌قاسم نشان می‌دهد که او در مسیر ایفای وظیفه خود و عهدش با مرشد علی‌رغم همه محدودیت‌ها و کمبودها، سربلند و روسفید بوده است.

بار‌ها درباره عدم تزاحم انتقام خون شهدای قتلگاه فرودگاه بغداد با پیگیری پرونده‌های سیاست خارجی و همچنین فهرست‌های آلفا و دلتا توضیح داده شده است.

قضیه خونخواهی شهدای بامداد خونین ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، نه تنها ذیل هیچکدام از پرونده‌های سیاست خارجی نمی‌گنجد بلکه فراتر از این گونه معادلات قرار دارد.

شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس یک حادثه عادی نبود که بخواهیم آن را با مصلحت اندیشی و در لعاب مفاهیمی، چون منافع ملی و استراتژی کل نگر و تاب آوری استراتژیک و … به جزئی از زد و خورد با جبهه استکبار تقلیل بدهیم و حواله‌اش کنیم به روز موعود.

مجازات انقلابی رأُس جنایت، چیزی نیست که تابع چرتکه اندازی‌های کسانی قرار بگیرد که بالا و پایین شدن یک ردیف از فیش حقوقی‌شان، ممکن است آنان را برافروخته و جمعی یا انجمنی را متلاطم کند.

پرونده انتقام از قاتلان شهدای فرودگاه بغداد از همان ابتدای تشکیل به صورت مجزا و تفکیک شده از تمامی پرونده‌های ملی و منطقه‌ای و بین المللی دنبال شده و می‌شود و مراودات و تعاملات پنهان و آشکار در توقف آن تاثیری نخواهد داشت، زیرا به فرموده و تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: «شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خون‌خواه اویند.»

اگر پرونده انتقام خون شهدا و مجازات انقلابی ترامپ و پمپئو بخواهد تابع متغیر دیگری باشد، آن متغیر هدفی، چون «آزادسازی قدس شریف» و «فلسطین مظلوم» خواهد بود که تمامی مسلمانان از هر مذهب و مسلک و همه آزادگان عالم بر محور آن اتفاق نظر دارند. چه اینکه سیره فرماندهان شهید مقاومت با آرمان رهایی‌بخش و مقدس مستضعفین در هم امیخته و از آن جدایی پذیر نیست.

تقاص ستاندن از ترامپ و پمپئو نیز قسمتی لاینفک و محتوم از همین مسیر است. هرچند که عده‌ای در داخل و خارج از ایران یا جبهه مقاومت آن را ناخوش دارند. «و آنان چنین روزی را دور می‌دانند و ما آن را نزدیک میدانیم.

یاران حاج قاسم این توانایی را دارند که زمین مسلح منطقه خاکستری را تا روی میز شخص نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس؛ گسترش دهند.

راستی! کسی چه می‌داند: شاید مرحله‌ای مهمی از انتقام و تقاص پس دادن قاتلان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، حسین پورجعفری و سایر شهدای بامداد خونین فرودگاه بغداد؛ به هزینه همین خطا‌های صهیونیست‌ها رقم بخورد!

شهدای بامداد خونین بغداد به قافله شهید بی‌کفن پیوستند. از آن روز پیمانی بین جوانمردان از شیعه و سنی و حتی اقلیت‌های مذهبی شکل گرفته تا خائنین و نفوذی‌هایی که به بهای خون کردن دل مردم، جاده‌صاف‌کن تروریست‌ها شده‌اند را از میان بردارند، هرچند که این موضوع یک نسل هم طول بکشد!

خون حسین را منتقمی بوده و هست؛ خون قاسم، ابومهدی و شهدای جبهه مقاومت نیز همچنان در جوشش خواهد بود تا آن زمان که با قصاص شدن اولیای شیطان و رسوایی خائنان به دست منتقمان؛ این خون آرام گیرد. قتله‌ی شهدای مظلوم، آن را دیر و دور می‌پندارند ولیکن ما آن را نزدیک می‌بینیم؛ زیرا این کلام حق است که: «انّا من المجرمین منتقمون»!

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تکلیف منتقمان شهیدحاج قاسم سلیمانی بیشتر بخوانید »

روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت

روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت


روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفتبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار حسنی سعدی به بیان خاطره‌ای از شهید پورجعفری درباره یک روز از زندگی شهید حاج‌ قاسم سلیمانی پرداخت و اظهار داشت: شهید پور جعفری عزیز می‌گفت من فقط یک روز از زندگی حاج قاسم را برایتان تعریف می‌کنم که ای‌ کاش وقت داشتیم و می‌نشستم بیشتر می‌گفتم. یک روز رفتیم کردستان عراق که داعش آنجا آمده بود. مردم خانه‌ها را خالی کرده و رفته بودند. در خانه‌ای مستقر شدیم و صبحانه خوردیم.

حاج قاسم دوربین را برداشت و در منطقه راه افتادیم. بر روی پشت‌ بام یک خانه کنار بالکن، دوربین را گذاشت و شروع به شناسایی منطقه کرد. من دیدم بلوکی آن کنار افتاده است. این بلوک را برداشتم و روی بالکن گذاشتم تا وی از سوراخ‌های بلوک، منطقه را دید بزند تا تک‌تیرانداز‌های داعش ما را نزنند.

هنوز بلوک را نگذاشته بودم روی بالکن که تک‌تیرانداز تیر زد و خورده‌های بلوک روی من و حاج قاسم پاشید. از این خانه به پشت‌ بام خانه دیگری برای شناسایی رفتیم. آنجا هم تیری زدند و آن هم از کنار گوش حاج‌قاسم رد شد و داخل دیوار رفت.

از آنجا هم رفتیم. حاج قاسم به من گفت: حسین، برو ببین اینجا سرویس بهداشتی کجا هست؟ جایی تمیز که در آن وضو بگیریم و آبی به صورت بزنیم. رفتم و گشتم اما جای تمیزی نبود در نتیجه به حاج قاسم گفتم به بغداد برویم، اینجا سرویس تمیز نیست.

حاج قاسم گفت: تا بغداد ۱۸۰ کیلومتر راه هست. می‌رویم خانه‌ای که امروز آنجا صبحانه خوردیم و من قبول کردم. وقتی رسیدیم، من نشستم و حاج قاسم رفت وضو بگیرد. احساس کردم که دلم شور می‌زند و استرس دارم. دنبال او رفتم تا ببینم کجا رفت. دیدم وضو گرفته است و اورکتش روی دست راستش و جوراب‌هایش هم در دست چپش هستند و دارد می‌آید.

گفتم: حاجی، از این جا برویم. گفت: حسین، تو را امروز چه شده؟ از او خواستم که برویم. گفت بگذار جوراب‌هایم را بپوشم.

گفتم داخل ماشین بپوش. با زحمت او را سوار ماشین کردم و در را بستم و راه افتادیم. ۱۰۰ متری که از آن خانه فاصله گرفتیم، تمام خانه با ۱۷ نفر از نیرو‌های خودی که داخلش بودند، منفجر شد.

در زمان دیگری برای شناسایی و ارتباط با بچه‌ها و دوستانمان رفتیم. سوار ماشین بودیم که یک مرتبه شنیدیم بچه‌ها داد زدند: «بایست، بایست و جلوتر نیا». ایستادیم. در جاده یک بمب کار گذاشته بودند که چاشنی کششی داشت و ۲۰ سانتی متر دیگر مانده بود تا ماشین ما روی آن برود و منفجر شود.

شب که برای استراحت به بغداد رفتیم، فقط حاج قاسم یک کلام گفت: عجب؛ امروز دو سه بار می‌خواستیم شهید شویم اما نشدیم.

سردار سعدی در آخر این خاطره گفت: تمام زندگی حاج قاسم استرس، خطر، ریسک، تلاش و کار و دست‌ و پنجه نرم کردن با مرگ بود.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت بیشتر بخوانید »

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!



شهدای شاخص و مغفول را از سایه بیرون بیاوریم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نشست خبری و همفکری جشنواره «یار سردار» ویژه گرامیداشت شهید حاج حسین پورجعفری، با حضور محمدعلی پورجعفری فرزند شهید پورجعفری و رئیس جشنواره، حسین قرایی دبیر جشنواره، گلعلی بابایی عضو شورای سیاست‌گذاری، علی فریدونی عضو شورای سیاست‌گذاری و رئیس بخش عکس و گرافیک و احمد ناطقی یکی از داوران بخش عکس این رویداد در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست، قرایی در پاسخ به این سوال که فکر برگزاری این جشنواره چگونه تولید شد، گفت: پیش از پاسخ این سوال باید بگویم ما خیلی از برکات زندگی امروزمان را از سال‌های دفاع مقدس داریم. نمونه نمادین آن دوران هم آقای گلعلی بابایی هستند که یک‌روز با من تماس گرفتند و گفتند چرا برای شهید پورجعفری کاری نمی‌کنی؟ می‌خواهند برای این شهید جشنواره‌ای برگزار کنند و تو باید کمک کنی. من هم با محمدعلی پورجعفری فرزند شهید تماس گرفتم و گفتم در خدمت هستم.

وی افزود: به این ترتیب نشستیم و همفکری کردیم و زحمت طراحی پوستر جشنواره را هم به بچه‌های خانه طراحان دادیم. در این مسیر به هرکسی گفتم می‌خواهیم برای شهید پورجعفری کار کنیم، رویم را زمین نینداخت و در خدمت، گوی سبقت را ربود. در نتیجه این رویکرد همه دوستان و علاقه‌شان به شهید پورجعفری، یک‌شورای سیاست‌گذاری برای جشنواره یار سردار تشکیل شد و تصمیم این شورا بر این مبنا شد فراخوان جشنواره در چندحوزه منتشر شود. فراخوان جشنواره ۲۲ بهمن منتشر و مهلت ارسال اثرش آغاز شد که تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ادامه دارد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چندروز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است دبیر جشنواره یار سردار در ادامه درباره محورهای این جشنواره گفت: شعر، داستان، دلنوشته، عکاسی و نقاشی‌وگرافیک عناوین پنج‌بخشی هستند که جشنواره با آن‌ها تشکیل می‌شود. مسئولان بخش شعر، آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفان‌پور هستند. مسئولان بخش داستان آقایان گلعلی بابایی و رحیم مخدومی، مسئول بخش دلنوشته آقای محمود اکرامی‌فر، مسئولان بخش عکاسی، علی فریدونی و احمد ناطقی و مسئول بخش نقاشی و گرافیک هم محمد صمدی و دیگر دوستان هستند.

قرایی گفت: تا به حال ۲۰ اثر در اینستاگرام و واتس‌آپ ارسال شده‌اند و به‌نظرم با انتشار اخبار این جشنواره، استقبال بیشتر خواهد شد. چون شهید پورجعفری از شهدایی است که اطلاعات کمی از آن‌ها وجود دارد، مصاحبه‌هایی با همسر و فرزند این شهید انجام داده‌ایم که برای نویسنده‌های مختلف ارسال می‌شوند تا جای کار و مانور بیشتری در جشنواره داشته باشند. بحث دیگر هم مستندنگاری و خاطره‌نویسی است. چون شهید پورجعفری کم‌حرف و بسیار بی‌حاشیه بوده، باید رفت و از افراد مختلف و شاهدان عینی درباره‌اش پرسید. مثلاً چند روز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است.

وی در ادامه گفت: به‌نظرم خاطرات مطهر زیادی از شهید پورجعفری به جا مانده که باید استخراج شوند و عکس هم حوزه مهمی درباره زندگی این شهید است. ما حتی یک‌نمایشگاه خوب از این شهید نداریم. بنابراین به‌نظرم رسید می‌شود یک‌نمایشگاه عکس خوب از شهید پورجعفری در اختتامیه جشنواره برپا کرد.

قرایی درباره بودجه و حمایت‌های لازم از جشنواره یار سردار گفت: در ابتدای کار وقتی من را از برگزاری این جشنواره مطلع کردم، فرزند شهید پورجعفری گفت خانواده ما گفته‌اند کاری به دولت و حمایت نداریم و مبلغی را برای هدیه به هنرمندانی که درباره این شهید تولید اثر کنند، در نظر گرفته‌ایم. یعنی می‌خواستند هزینه ۱۰ سفر مشهد را اهدا کنند. خود محمدعلی پورجعفری هم یک پوستر طراحی کرده بود. من گفتم این‌طور نمی‌شود آن هزینه را برای چاپ کتاب جشنواره در نظر بگیریم و کار را به‌گونه دیگری پیش ببریم. به‌همین‌دلیل از حوزه هنری و سازمان رسانه‌ای اوج به‌خاطر حمایتی که بنا شد از این جشنواره داشته باشند، تشکر می‌کنم.

در بخش بعدی این نشست محمدعلی پورجعفری خاطره آخرین سفر پدرش با حاج‌قاسم سلیمانی و شهادت‌شان را تعریف کرد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

سپس بابایی درباره قدم ابتدایی و شروع به‌کار جشنواره یار سردار گفت: اول کار، محمد صمدی به من زنگ زد و گفت چنین‌برنامه‌ای در کار است. خب متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند.

متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند وی افزود: در ماجرای شهادت حاج‌قاسم سلیمانی هم همین‌اتفاق دوباره افتاد و شهید بزرگی مثل پورجعفری در سایه قرار گرفت و دیده نشد. این شهید همان‌طور که در زمان حیات حاج‌قاسم در حاشیه بود و دیده نشد، در زمان شهادتش هم چنین‌شرایطی داشت. یعنی شرایط، طوری شد که فرزند این شهید احساس تکلیف کرد و به این نتیجه رسید که خود باید کاری کند. این‌که خانواده شهید پورجعفری خودش می‌خواهد پول وسط بگذارد تا جشنواره و رویدادی برای شهیدش برگزار شود، به‌خاطر همان نقص بزرگ در مملکت ماست.

این نویسنده دفاع مقدس درباره چاپ آثار مکتوب و داستانی جشنواره گفت: کتابی که بناست چاپ شود، از آثار مورد تائید داوران تشکیل می‌شود و به‌نظرم چاپش در فروردین‌ماه پیش‌رو که می‌خواهند اختتامیه را برگزار کنند، مقدور نیست. به‌نظرم این‌طور کار عجله‌ای می‌شود. چون فروردین، ماهِ مرده است و پیش از آن‌هم عید نوروز و عجله‌های اسفند را داریم. اواخر بهار هم که انتخابات ریاست‌جمهوری را داریم. بنابراین بهتر است با حوصله بیشتری کار را پیش ببریم.

بابایی در پایان گفت: در حال حاضر تحقیقات و پژوهش‌هایی درباره شهید پورجعفری در حال انجام است و بناست محمدعلی قربانی زندگینامه شهید را بنویسد. اگر این زندگینامه به اختتامیه جشنواره برسد، در مراسم پایانی رونمایی می‌شود.

در بخش بعدی این نشست، فریدونی گفت: همیشه آرزو داشتم چنین‌جشنواره‌هایی باشند و در طول سال ادامه پیدا کنند. حرف‌های آقای بابایی، دغدغه فکری ما بوده و به‌همین‌دلیل حرکتی که برای جشنواره یار سردار شده، ارزشمند است. امیدوارم این کار در حق شهدای دیگر هم انجام شود و جشنواره هم در قد و قواره آبرومندی که در سطح شهید پورجعفری باشد، برگزار شود تا خانواده‌اش آرامش پیدا کنند چون گلایه همیشگی این خانواده‌ها این بوده که چرا شهدای ما باید در سایه بمانند!

ناطقی هم در بخش پایانی این نشست گفت: من با آقای بابایی موافقم که کار با عجله به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین فرصت بیشتری نیاز است تا عکس‌های مناسب و کارآمدی از شهید پورجعفری گردآوری شود. اما در زمینه نادیده‌گرفتن و در سایه‌بودن برخی از شهدا، به فرمایش قرآن کریم فکر کردم که طبق آن، شهدایی که دیده نمی‌شوند و خدمات‌شان را در خفا و پنهانی ارائه می‌دهند، سهم و اجر بیشتری دارند. اما به‌خاطر نگرانی و فکر خانواده‌های شهدا که شهید خود را مظلوم و مغفول می‌بینند، باید حتماً چنین‌برنامه‌هایی را برگزار کرد. ولی در مجموع یادمان باشد کسانی که دیده نمی‌شوند، سهم محفوظی پیش خدا دارند.

وی افزود: درباره بخش عکس جشنواره به‌نظرم باید خیلی جزئی و دقیق کار کرد. یعنی به‌نظرم با فراخوان نمی‌توان کاری از پیش برد بلکه باید به تماس‌های مستقیم تلفنی متوسل شد. به‌نظرم بهتر است یک‌کتاب از زندگی و خاطرات شهید منتشر شود و به همین‌ترتیب، یک‌مجموعه‌عکس هم منتشر کرد. عکس را هم تنها رزمنده‌هایی که همراه این شهید بوده‌اند، می‌توانند به جشنواره بفرستند چون دیگران عکسی از او ندارند.

فریدونی هم در تکمیل سخنان ناطقی گفت: باید عملیات‌های دفاع مقدس را که شهید پورجعفری در آن‌ها شرکت داشته، فهرست کنیم و عکس‌های عملیات‌ها را پیدا کنیم تا ببینیم تصویری از او در آن سال‌ها پیدا می‌شود یا خیر.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نشست خبری و همفکری جشنواره «یار سردار» ویژه گرامیداشت شهید حاج حسین پورجعفری، با حضور محمدعلی پورجعفری فرزند شهید پورجعفری و رئیس جشنواره، حسین قرایی دبیر جشنواره، گلعلی بابایی عضو شورای سیاست‌گذاری، علی فریدونی عضو شورای سیاست‌گذاری و رئیس بخش عکس و گرافیک و احمد ناطقی یکی از داوران بخش عکس این رویداد در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست، قرایی در پاسخ به این سوال که فکر برگزاری این جشنواره چگونه تولید شد، گفت: پیش از پاسخ این سوال باید بگویم ما خیلی از برکات زندگی امروزمان را از سال‌های دفاع مقدس داریم. نمونه نمادین آن دوران هم آقای گلعلی بابایی هستند که یک‌روز با من تماس گرفتند و گفتند چرا برای شهید پورجعفری کاری نمی‌کنی؟ می‌خواهند برای این شهید جشنواره‌ای برگزار کنند و تو باید کمک کنی. من هم با محمدعلی پورجعفری فرزند شهید تماس گرفتم و گفتم در خدمت هستم.

وی افزود: به این ترتیب نشستیم و همفکری کردیم و زحمت طراحی پوستر جشنواره را هم به بچه‌های خانه طراحان دادیم. در این مسیر به هرکسی گفتم می‌خواهیم برای شهید پورجعفری کار کنیم، رویم را زمین نینداخت و در خدمت، گوی سبقت را ربود. در نتیجه این رویکرد همه دوستان و علاقه‌شان به شهید پورجعفری، یک‌شورای سیاست‌گذاری برای جشنواره یار سردار تشکیل شد و تصمیم این شورا بر این مبنا شد فراخوان جشنواره در چندحوزه منتشر شود. فراخوان جشنواره ۲۲ بهمن منتشر و مهلت ارسال اثرش آغاز شد که تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ادامه دارد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چندروز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است دبیر جشنواره یار سردار در ادامه درباره محورهای این جشنواره گفت: شعر، داستان، دلنوشته، عکاسی و نقاشی‌وگرافیک عناوین پنج‌بخشی هستند که جشنواره با آن‌ها تشکیل می‌شود. مسئولان بخش شعر، آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفان‌پور هستند. مسئولان بخش داستان آقایان گلعلی بابایی و رحیم مخدومی، مسئول بخش دلنوشته آقای محمود اکرامی‌فر، مسئولان بخش عکاسی، علی فریدونی و احمد ناطقی و مسئول بخش نقاشی و گرافیک هم محمد صمدی و دیگر دوستان هستند.

قرایی گفت: تا به حال ۲۰ اثر در اینستاگرام و واتس‌آپ ارسال شده‌اند و به‌نظرم با انتشار اخبار این جشنواره، استقبال بیشتر خواهد شد. چون شهید پورجعفری از شهدایی است که اطلاعات کمی از آن‌ها وجود دارد، مصاحبه‌هایی با همسر و فرزند این شهید انجام داده‌ایم که برای نویسنده‌های مختلف ارسال می‌شوند تا جای کار و مانور بیشتری در جشنواره داشته باشند. بحث دیگر هم مستندنگاری و خاطره‌نویسی است. چون شهید پورجعفری کم‌حرف و بسیار بی‌حاشیه بوده، باید رفت و از افراد مختلف و شاهدان عینی درباره‌اش پرسید. مثلاً چند روز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است.

وی در ادامه گفت: به‌نظرم خاطرات مطهر زیادی از شهید پورجعفری به جا مانده که باید استخراج شوند و عکس هم حوزه مهمی درباره زندگی این شهید است. ما حتی یک‌نمایشگاه خوب از این شهید نداریم. بنابراین به‌نظرم رسید می‌شود یک‌نمایشگاه عکس خوب از شهید پورجعفری در اختتامیه جشنواره برپا کرد.

قرایی درباره بودجه و حمایت‌های لازم از جشنواره یار سردار گفت: در ابتدای کار وقتی من را از برگزاری این جشنواره مطلع کردم، فرزند شهید پورجعفری گفت خانواده ما گفته‌اند کاری به دولت و حمایت نداریم و مبلغی را برای هدیه به هنرمندانی که درباره این شهید تولید اثر کنند، در نظر گرفته‌ایم. یعنی می‌خواستند هزینه ۱۰ سفر مشهد را اهدا کنند. خود محمدعلی پورجعفری هم یک پوستر طراحی کرده بود. من گفتم این‌طور نمی‌شود آن هزینه را برای چاپ کتاب جشنواره در نظر بگیریم و کار را به‌گونه دیگری پیش ببریم. به‌همین‌دلیل از حوزه هنری و سازمان رسانه‌ای اوج به‌خاطر حمایتی که بنا شد از این جشنواره داشته باشند، تشکر می‌کنم.

در بخش بعدی این نشست محمدعلی پورجعفری خاطره آخرین سفر پدرش با حاج‌قاسم سلیمانی و شهادت‌شان را تعریف کرد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

سپس بابایی درباره قدم ابتدایی و شروع به‌کار جشنواره یار سردار گفت: اول کار، محمد صمدی به من زنگ زد و گفت چنین‌برنامه‌ای در کار است. خب متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند.

متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند وی افزود: در ماجرای شهادت حاج‌قاسم سلیمانی هم همین‌اتفاق دوباره افتاد و شهید بزرگی مثل پورجعفری در سایه قرار گرفت و دیده نشد. این شهید همان‌طور که در زمان حیات حاج‌قاسم در حاشیه بود و دیده نشد، در زمان شهادتش هم چنین‌شرایطی داشت. یعنی شرایط، طوری شد که فرزند این شهید احساس تکلیف کرد و به این نتیجه رسید که خود باید کاری کند. این‌که خانواده شهید پورجعفری خودش می‌خواهد پول وسط بگذارد تا جشنواره و رویدادی برای شهیدش برگزار شود، به‌خاطر همان نقص بزرگ در مملکت ماست.

این نویسنده دفاع مقدس درباره چاپ آثار مکتوب و داستانی جشنواره گفت: کتابی که بناست چاپ شود، از آثار مورد تائید داوران تشکیل می‌شود و به‌نظرم چاپش در فروردین‌ماه پیش‌رو که می‌خواهند اختتامیه را برگزار کنند، مقدور نیست. به‌نظرم این‌طور کار عجله‌ای می‌شود. چون فروردین، ماهِ مرده است و پیش از آن‌هم عید نوروز و عجله‌های اسفند را داریم. اواخر بهار هم که انتخابات ریاست‌جمهوری را داریم. بنابراین بهتر است با حوصله بیشتری کار را پیش ببریم.

بابایی در پایان گفت: در حال حاضر تحقیقات و پژوهش‌هایی درباره شهید پورجعفری در حال انجام است و بناست محمدعلی قربانی زندگینامه شهید را بنویسد. اگر این زندگینامه به اختتامیه جشنواره برسد، در مراسم پایانی رونمایی می‌شود.

در بخش بعدی این نشست، فریدونی گفت: همیشه آرزو داشتم چنین‌جشنواره‌هایی باشند و در طول سال ادامه پیدا کنند. حرف‌های آقای بابایی، دغدغه فکری ما بوده و به‌همین‌دلیل حرکتی که برای جشنواره یار سردار شده، ارزشمند است. امیدوارم این کار در حق شهدای دیگر هم انجام شود و جشنواره هم در قد و قواره آبرومندی که در سطح شهید پورجعفری باشد، برگزار شود تا خانواده‌اش آرامش پیدا کنند چون گلایه همیشگی این خانواده‌ها این بوده که چرا شهدای ما باید در سایه بمانند!

ناطقی هم در بخش پایانی این نشست گفت: من با آقای بابایی موافقم که کار با عجله به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین فرصت بیشتری نیاز است تا عکس‌های مناسب و کارآمدی از شهید پورجعفری گردآوری شود. اما در زمینه نادیده‌گرفتن و در سایه‌بودن برخی از شهدا، به فرمایش قرآن کریم فکر کردم که طبق آن، شهدایی که دیده نمی‌شوند و خدمات‌شان را در خفا و پنهانی ارائه می‌دهند، سهم و اجر بیشتری دارند. اما به‌خاطر نگرانی و فکر خانواده‌های شهدا که شهید خود را مظلوم و مغفول می‌بینند، باید حتماً چنین‌برنامه‌هایی را برگزار کرد. ولی در مجموع یادمان باشد کسانی که دیده نمی‌شوند، سهم محفوظی پیش خدا دارند.

وی افزود: درباره بخش عکس جشنواره به‌نظرم باید خیلی جزئی و دقیق کار کرد. یعنی به‌نظرم با فراخوان نمی‌توان کاری از پیش برد بلکه باید به تماس‌های مستقیم تلفنی متوسل شد. به‌نظرم بهتر است یک‌کتاب از زندگی و خاطرات شهید منتشر شود و به همین‌ترتیب، یک‌مجموعه‌عکس هم منتشر کرد. عکس را هم تنها رزمنده‌هایی که همراه این شهید بوده‌اند، می‌توانند به جشنواره بفرستند چون دیگران عکسی از او ندارند.

فریدونی هم در تکمیل سخنان ناطقی گفت: باید عملیات‌های دفاع مقدس را که شهید پورجعفری در آن‌ها شرکت داشته، فهرست کنیم و عکس‌های عملیات‌ها را پیدا کنیم تا ببینیم تصویری از او در آن سال‌ها پیدا می‌شود یا خیر.



منبع خبر

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟! بیشتر بخوانید »

خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم

خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم



آخرین دیدار/خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم

 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، حسین پورجعفری را همه وقتی شناختند که دیگر در میان ما نبود. نزدیک‌ترین فرد به حاج قاسم سلیمانی که سال‌ها دستیار ویژه و محرم اسرارش بود و به بیشترین نقش را در موفقیت‌های فرمانده شهید نیروی قدس داشت؛ اهل کرمان و از نیروهای سابق لشکر۴۱ ثارالله که خود حاج قاسم فرماندهی‌اش را در زمان جنگ برعهده داشت.

حسین پورجعفری به همراه حاج قاسم، ابومهدی و همراهانشان در جریان حمله تروریستی ارتش آمریکا به کاروان آنها در فرودگاه بغداد به شهادت رسید و در کنار فرمانده خود در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

نزدیکی این دو شهید به هم به قدری بود که سردار سلیمانی در آخرین جملات وصیتنامه‌اش درباره این دوست و یار قدیمی خود اینگونه می‌نویسد: «نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک می‌کرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی می‌کنم.»

در گفتگوی کوتاهی با همسر شهید حسین پورجعفری به برخی خصوصیات ایشان و نحوه همکاری‌اش با سردار سلیمانی و نیز آخرین دیدار با او پرداختیم که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

*شما چه زمانی با شهید پورجعفری آشنا شدید و چند فرزند دارید؟

شهریور سال ۱۳۶۱ زندگی مشترک من با حسین پورجعفری آغاز شد. بعد از یک ماه از زندگی مشترک، حسین آقا  به عنوان بسیجی عازم جبهه شد و در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و بعد از ۴ ماه به مرخصی آمد.

بعد از تولد اولین فرزندمان دوباره به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۴ از ناحیه کمر مجروح شد طوری که به نظر رسیده بود که ایشان به شهادت رسیده است ولی داخل سردخانه با تکان دادن دستش متوجه می‌شوند که زنده است و به یکی از بیمارستان‌های شیراز منتقل می‌شود.

ماحصل زندگی مشترک ما ۴ فرزند است ۲ پسر و ۲ دختر.

*همکاری شهید پورجعفری با حاج قاسم از کجا شکل گرفت و چقدر شما از میزان فعالیت آنها اطلاع داشتید؟

شهید پورجعفری از سال ۶۲ همراه حاج قاسم بود و از سال ۷۶ که سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس منصوب شدند، در دومین سفر به کرمان، شهید پور جعفری با ایشان همراه شد.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

من آن موقع سه فرزند داشتم که هر سه در حال تحصیل بودند. ما در کرمان زندگی می‌کردیم و دار قالی داشتیم و با همان حقوق کم و در آمد دار قالی من و حسین به مکه و سوریه رفتیم.

زندگی سختی را تحمل می‌کردیم و بخاطر شرایط کاری حسین هم مجبور شدیم به تهران بیاییم. در تهران هم با توجه به شرایط کاری حسین، بزرگ کردن بچه‌ها در نبود او خیلی سخت بود ولی با همه اینها من خیلی دوستش داشتم.

یادم هست یک ماه قبل از شهادت، یک روز حسین در محل کار کمرش درد می‌گیرد و به بیمارستان منتقل می‌شود و خود حاج قاسم شخصا در بیمارستان همراهش بود. حاج قاسم با من تماس گرفت و اطلاع داد. وقتی که من به بیمارستان رفتم دیگر مرخص شده بود و فردای آن شب هم حاج قاسم با همسرش برای عیادت حسین به خانه ما آمدند. حاج قاسم خیلی حسین را دوست داشت.

* کدام ویژگی شهید پور جعفری بیشتر در خاطر شما مانده است؟

حسین انسان بسیار آرام و کم حرفی بود و سعی می‌کرد بیشتر گوش کند تا سخنی بگوید و فقط لبخند می‌زد.

 اگر کسی از او کمک می‌خواست، قول الکی نمی‌داد و فقط می‌گفت به امید خدا و در بعضی مواقع هم با حاج قاسم مشورت می‌کرد.

بخاطر نوع کاری که داشت، هیچگاه از سفرها و ماموریت هایش به ما چیزی نمی‌گفت. من همیشه می‌گفتم اگر یک روز بازنشسته شدی حتما باید یک مسافرت برویم.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

* آخرین دیدار شما با شهید پور جعفری چگونه رقم خورد؟

چند روز قبل از شهادتش، روز چهارشنبه به کرمان رفتیم و رفت سر مزار پدر و مادرش. علی‌رغم اینکه توقع داشتیم تا جمعه بمانیم، پنجشنبه به تهران برگشتیم. معمولا سفرهایش طولانی بود. اما این سفر آخرش با همه سفرهایش فرق داشت.

جمعه دور هم جمع شدیم و به بچه ها هدیه‌ای داد. شنبه دیر وقت از سرکار برگشت و به من گفت خیلی دوست دارم فرزندان و نوه‌هایم را ببینم. یک شنبه رفت قم. با اینکه چیزی در مورد ماموریت‌هایش به ما نمی‌گفت، ولی معلوم بود که می‌خواهد به یک سفر مهمی برود. دوشنبه سفرش لغو شد. صبح روز سه شنبه قبل از رفتن، از زیر قرآن ردش کردم.

 نزدیک ظهر تماس گرفت و گفت: «ناهار داریم بیام خونه؟» منم گفتم بله. سفرش به بعد از ظهر همان روز موکول شده بود. مدتی بود که کمرش درد می‌کرد و غذایش را روی میز می‌خورد. عادت داشت ظرف غذا و میوه را خودش بشوید و در کار خانه هم خیلی به من کمک می‌کرد. ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر دوباره از زیر قرآن ردش کردم و برای آخرین بار نگاه عمیقی به من کرد و رفت.

 همان شب با من تماس گرفت و از احوال خودش برایم گفت. همیشه به من می‌گفت نپرس کجا هستم. فقط گفت جای اول هستم و خداحافظی کردیم.

 پنج شنبه هم دوباره زنگ زد و باز هم احوال ما را پرسید و گفت از جای اول می‌روم به جای دوم. بعد از شهادت ما متوجه شدیم که جای اول سوریه بود و جای دوم عراق. این آخرین مکالمه ما بود.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

* چطور خبر شهادت ایشان را شنیدید؟

شب جمعه بود. خیلی بی تاب بودم و از نگرانی خوابم نمی‌برد. زیارت عاشورا  می‌خواندم و صلوات می‌فرستادم. انگار به من الهام شده بود که قرار است اتفاقی بیفتد.

بعد از نماز صبح دیدم گوشی پسرم زنگ خورد و برای صحبت رفت به سمت تراس. بعد که برگشت، هراسان گفت: تلویزیون را روشن کنید. وقتی تلویزیون را روشن کردم دیدم عکس حاج قاسم روی صفحه تلویزیون است. آنجا متوجه شدم حسین هم شهید شده است.

این اواخر به من می‌گفت ما طوری شهید می‌شویم که اثری از ما باقی نمی‌ماند.

 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، حسین پورجعفری را همه وقتی شناختند که دیگر در میان ما نبود. نزدیک‌ترین فرد به حاج قاسم سلیمانی که سال‌ها دستیار ویژه و محرم اسرارش بود و به بیشترین نقش را در موفقیت‌های فرمانده شهید نیروی قدس داشت؛ اهل کرمان و از نیروهای سابق لشکر۴۱ ثارالله که خود حاج قاسم فرماندهی‌اش را در زمان جنگ برعهده داشت.

حسین پورجعفری به همراه حاج قاسم، ابومهدی و همراهانشان در جریان حمله تروریستی ارتش آمریکا به کاروان آنها در فرودگاه بغداد به شهادت رسید و در کنار فرمانده خود در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

نزدیکی این دو شهید به هم به قدری بود که سردار سلیمانی در آخرین جملات وصیتنامه‌اش درباره این دوست و یار قدیمی خود اینگونه می‌نویسد: «نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک می‌کرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی می‌کنم.»

در گفتگوی کوتاهی با همسر شهید حسین پورجعفری به برخی خصوصیات ایشان و نحوه همکاری‌اش با سردار سلیمانی و نیز آخرین دیدار با او پرداختیم که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

*شما چه زمانی با شهید پورجعفری آشنا شدید و چند فرزند دارید؟

شهریور سال ۱۳۶۱ زندگی مشترک من با حسین پورجعفری آغاز شد. بعد از یک ماه از زندگی مشترک، حسین آقا  به عنوان بسیجی عازم جبهه شد و در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و بعد از ۴ ماه به مرخصی آمد.

بعد از تولد اولین فرزندمان دوباره به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۴ از ناحیه کمر مجروح شد طوری که به نظر رسیده بود که ایشان به شهادت رسیده است ولی داخل سردخانه با تکان دادن دستش متوجه می‌شوند که زنده است و به یکی از بیمارستان‌های شیراز منتقل می‌شود.

ماحصل زندگی مشترک ما ۴ فرزند است ۲ پسر و ۲ دختر.

*همکاری شهید پورجعفری با حاج قاسم از کجا شکل گرفت و چقدر شما از میزان فعالیت آنها اطلاع داشتید؟

شهید پورجعفری از سال ۶۲ همراه حاج قاسم بود و از سال ۷۶ که سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس منصوب شدند، در دومین سفر به کرمان، شهید پور جعفری با ایشان همراه شد.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

من آن موقع سه فرزند داشتم که هر سه در حال تحصیل بودند. ما در کرمان زندگی می‌کردیم و دار قالی داشتیم و با همان حقوق کم و در آمد دار قالی من و حسین به مکه و سوریه رفتیم.

زندگی سختی را تحمل می‌کردیم و بخاطر شرایط کاری حسین هم مجبور شدیم به تهران بیاییم. در تهران هم با توجه به شرایط کاری حسین، بزرگ کردن بچه‌ها در نبود او خیلی سخت بود ولی با همه اینها من خیلی دوستش داشتم.

یادم هست یک ماه قبل از شهادت، یک روز حسین در محل کار کمرش درد می‌گیرد و به بیمارستان منتقل می‌شود و خود حاج قاسم شخصا در بیمارستان همراهش بود. حاج قاسم با من تماس گرفت و اطلاع داد. وقتی که من به بیمارستان رفتم دیگر مرخص شده بود و فردای آن شب هم حاج قاسم با همسرش برای عیادت حسین به خانه ما آمدند. حاج قاسم خیلی حسین را دوست داشت.

* کدام ویژگی شهید پور جعفری بیشتر در خاطر شما مانده است؟

حسین انسان بسیار آرام و کم حرفی بود و سعی می‌کرد بیشتر گوش کند تا سخنی بگوید و فقط لبخند می‌زد.

 اگر کسی از او کمک می‌خواست، قول الکی نمی‌داد و فقط می‌گفت به امید خدا و در بعضی مواقع هم با حاج قاسم مشورت می‌کرد.

بخاطر نوع کاری که داشت، هیچگاه از سفرها و ماموریت هایش به ما چیزی نمی‌گفت. من همیشه می‌گفتم اگر یک روز بازنشسته شدی حتما باید یک مسافرت برویم.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

* آخرین دیدار شما با شهید پور جعفری چگونه رقم خورد؟

چند روز قبل از شهادتش، روز چهارشنبه به کرمان رفتیم و رفت سر مزار پدر و مادرش. علی‌رغم اینکه توقع داشتیم تا جمعه بمانیم، پنجشنبه به تهران برگشتیم. معمولا سفرهایش طولانی بود. اما این سفر آخرش با همه سفرهایش فرق داشت.

جمعه دور هم جمع شدیم و به بچه ها هدیه‌ای داد. شنبه دیر وقت از سرکار برگشت و به من گفت خیلی دوست دارم فرزندان و نوه‌هایم را ببینم. یک شنبه رفت قم. با اینکه چیزی در مورد ماموریت‌هایش به ما نمی‌گفت، ولی معلوم بود که می‌خواهد به یک سفر مهمی برود. دوشنبه سفرش لغو شد. صبح روز سه شنبه قبل از رفتن، از زیر قرآن ردش کردم.

 نزدیک ظهر تماس گرفت و گفت: «ناهار داریم بیام خونه؟» منم گفتم بله. سفرش به بعد از ظهر همان روز موکول شده بود. مدتی بود که کمرش درد می‌کرد و غذایش را روی میز می‌خورد. عادت داشت ظرف غذا و میوه را خودش بشوید و در کار خانه هم خیلی به من کمک می‌کرد. ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر دوباره از زیر قرآن ردش کردم و برای آخرین بار نگاه عمیقی به من کرد و رفت.

 همان شب با من تماس گرفت و از احوال خودش برایم گفت. همیشه به من می‌گفت نپرس کجا هستم. فقط گفت جای اول هستم و خداحافظی کردیم.

 پنج شنبه هم دوباره زنگ زد و باز هم احوال ما را پرسید و گفت از جای اول می‌روم به جای دوم. بعد از شهادت ما متوجه شدیم که جای اول سوریه بود و جای دوم عراق. این آخرین مکالمه ما بود.

سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , سپاه قدس | نیروی قدس , اخبار نظامی | اخبار دفاعی ,

* چطور خبر شهادت ایشان را شنیدید؟

شب جمعه بود. خیلی بی تاب بودم و از نگرانی خوابم نمی‌برد. زیارت عاشورا  می‌خواندم و صلوات می‌فرستادم. انگار به من الهام شده بود که قرار است اتفاقی بیفتد.

بعد از نماز صبح دیدم گوشی پسرم زنگ خورد و برای صحبت رفت به سمت تراس. بعد که برگشت، هراسان گفت: تلویزیون را روشن کنید. وقتی تلویزیون را روشن کردم دیدم عکس حاج قاسم روی صفحه تلویزیون است. آنجا متوجه شدم حسین هم شهید شده است.

این اواخر به من می‌گفت ما طوری شهید می‌شویم که اثری از ما باقی نمی‌ماند.



منبع خبر

خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم بیشتر بخوانید »

حضور سردار قاآنی بر مزار شهدای مراسم تشییع حاج قاسم

حضور سردار قاآنی بر مزار شهدای مراسم تشییع حاج قاسم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرتیپ پاسدار حاج اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در پایان سفر خود به کرمان شامگاه چهارشنبه 17 دی 99 با حضور مجدد در گلزار شهدای کرمان، ضمن حضور بر مزار فرمانده شهید جبهه مقاومت به زیارت مزار شهدای فاطمی رفت.

سردار قاآنی همزمان با سالگرد تشییع تاریخی و تدفین سردار شهید سلیمانی در کرمان و واقعه ناگوار شهادت تعدادی از هموطنان در این مراسم، شامگاه امشب پس از زیارت مزار شهید عالی‌مقام سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین پورجعفری، ضمن قرائت فاتحه و ادای احترام به مقام شامخ شهیدان جبهه مقاومت و دفاع مقدس، با حضور در مزار شهدای فاطمی جانباخته در 17 دی‌ 98 ضمن ادای احترام، نثار گل و قرائت فاتحه برای آنان از خداوند متعال طلب آمرزش و مغفرت و برای خانواده و بازماندگان ایشان آرزوی صبر نمود.

گفتنی است فرمانده نیروی قدس سپاه در سفری دو روزه به کرمان ضمن حضور در گلزار شهدای کرمان و زیارت مزار شهید سلیمانی‌ و سخنرانی در همایش یاران حاج قاسم، به دیدار خانواده شهیدان سلیمانی و پورجعفری رفت و پس از آن از موزه دفاع مقدس کرمان و مجموعه فرهنگی معنوی بیت الزهرا سلام الله علیها دیدن کرد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

حضور سردار قاآنی بر مزار شهدای مراسم تشییع حاج قاسم بیشتر بخوانید »