حضرت آیت الله خامنه ای

فیلم/روایتی از دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب

فیلم/روایتی از دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب



جمعی از خانواده‌های معظم شهدا صبح امروز با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.


دریافت
25 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/روایتی از دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب بیشتر بخوانید »

وقتی خبر مرگ یکی از فرماندهان منافقین به آیت‌الله خامنه‌ای رسید

وقتی خبر مرگ یکی از فرماندهان منافقین به آیت‌الله خامنه‌ای رسید



مقام معظم رهبری خاطره واقعی خودشان درباره اتفاقی که در فیلم ماجرای نیمروز یک افتاده را تعریف کرده و از فیلم تمجید می‌کنند.

سرویس سیاست مشرق – یکی از فیلم‌هایی که درباره جنایات منافقین پس از انقلاب ساخته شد، فیلم ماجرای نیمروز یک و دو بود که بخشی از جنایات آنها را در دهه ۶۰ به نمایش گذاشت.

مقام معظم رهبری خاطره واقعی خودشان درباره اتفاقی که در فیلم ماجرای نیمروز یک افتاده را تعریف کرده و اینگونه از فیلم تمجید می‎کنند: فیلمتان عالی بود. … خیلی خوب بود. نشستیم استفاده کردیم و لذت بردیم. کار شما  روی آن سکوی جشنواره هم بسیار بسیار خوب بود. اولاً کارگردانی عالی بود، بازیها عالی بود، قصه عالی بود، فیلم خوش‌ُساخت بود، خیلی خوب بود. آن روزی که این قضیه اتفاق افتاد من دفتر امام بودم، همان ظهر. این بچه‌ها از جمله این آقای سیف‌اللّهی و اینها که بودند در قضیه، (محاصره‌ی منزل موسی خیابانی) آمدند گفتند که قضیه تمام شد. آمده بودند به امام گزارش بدهند. حالا ان‌شاءاللّه یک کاری برای آقای لاجوردی بکنید. لاجوردی از آن شخصیتهایی است که شایسته است برایش کار بشود. لاجوردی کسی است که ما قبل از انقلاب توی دوستان مبارزی که عده‌ای از بازاریها هم در میان آنها بودند. به مرحوم لاجوردی می‌گفتیم “مرد پولادین”؛ آن روز، یعنی سالهای ۵۲ و ۵۳. یعنی واقعاً یک عنصر پولادین بود. گریمها خیلی خوب بود. شهید بهشتی را خیلی خوب از آب درآوردید. [۱]


[۱] – https://khl.ink/f/38778

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی خبر مرگ یکی از فرماندهان منافقین به آیت‌الله خامنه‌ای رسید بیشتر بخوانید »

عکس/دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس با رهبر انقلاب

عکس/دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس با رهبر انقلاب



«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هیئت همراه عصر چهارشنبه ( ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفت‌وگو کردند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس با رهبر انقلاب بیشتر بخوانید »

ورود نسل جوان مومن فلسطین به صحنه مبارزه، بشارت دهنده آینده روشن است

ورود نسل جوان مومن فلسطین به صحنه مبارزه، بشارت دهنده آینده روشن است



«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هیئت همراه عصر چهارشنبه ( ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفت‌وگو کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه با اشاره به حرکت رو به جلو قضیه فلسطین، احساس مسئولیت نسل جوان و مومن فلسطینی و ورود فردی و جمعی آنان به صحنه مبارزه را موضوعی بسیار مهم خواندند و تاکید کردند: قضایای روزهای اخیر «جنین» و محاصره نظامیان صهیونیست به‌وسیله جوانان فلسطینی نمونه بارز این صحنه جدید و بشارت دهنده آینده روشنِ همراه با پیروزی کامل است.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه موضوع فلسطین، قلب مسائل دنیای اسلام و امت اسلامی است، گفتند: هر مقدار که در قضیه فلسطین پیشرفت حاصل شود، مسائل امت اسلامی نیز پیش خواهد رفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تفاوت محسوس شرایط فلسطین نسبت به ۲ یا ۳ سال قبل، افزودند: علت اصلی توقف قضیه فلسطین در سال‌های نه چندان دور، عدم حضور جوانان در میدان بود اما اکنون جوانان به‌صورت خودجوش وارد میدان شده‌اند و مهمتر اینکه تکیه آنها بر اسلام است.

ایشان با تاکید مجدد بر موضوع وحدت و هماهنگی بیش از پیش میان گروه‌های مقاومت خاطر نشان کردند: در نبرد اخیر غزه شاهد بودیم که تلاش دشمن بر ایجاد اختلاف و دو دستگی میان گروه‌های مقاومت و القای این فضا بود که به لطف خدا به نتیجه نرسید، بنابراین باید هرچه بیشتر بر موضوع وحدت و هماهنگی تمرکز شود و این مسیر صحیح با قدرت ادامه یابد.

رهبر انقلاب اسلامی، غزه را مرکز مقاومت خواندند و افزودند: اما آن نقطه‌ای که دشمن را به زانو درخواهد آورد، منطقه ساحل غربی است که تاکنون پیشرفت‌های خوبی هم در این منطقه به‌دست آمده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: چه کسی تصور می‌کرد که روزی جوانان فلسطینی در «جنین» آنقدر عرصه را بر نظامیان صهیونیست تنگ کنند که آنها برای رهایی از محاصره جوانان مبارز مجبور به استفاده از جنگنده شوند اما این اتفاق چند روز پیش در جنین روی داد.

ایشان تبلیغات بین‌المللی را به‌رغم همه فشارها، به نفع مردم فلسطین دانستند و خاطر نشان کردند: در روز قدس امسال علاوه بر کشورهای اسلامی، حتی در کشورهای اروپایی نیز راهپیمایی برگزار شد و مردم اروپا با رژیم صهیونیستی ابراز مخالفت کردند که این موضوع بسیار مهمی است و باید تقویت شود.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر حمایت جمهوری اسلامی از قضیه فلسطین گفتند: امام خمینی(ره) از همان آغاز نهضت اسلامی بر مبنای ایمان و اعتقاد قلبی از فلسطین حمایت کردند و مبنای حمایت جمهوری اسلامی نیز ناشی از فقه و شریعت اسلامی است و نه حرکات تاکتیکی و یا دیپلماسی.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: سرزمین فلسطین متعلق به همه مسلمانان است بنابراین بر همه مسلمانان واجب است برای آزاد سازی آن وارد میدان شوند و این، یک وظیفه شرعی است.

در این دیدار آقای «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس ضمن تشکر از حمایت‌های همیشگی جمهوری اسلامی از موضوع فلسطین گزارشی از آخرین تحولات سرزمین‌های اشغالی به‌ویژه کرانه باختری ارائه کرد و گفت: غزه قلب مقاومت است اما امروز نبرد اصلی و سرنوشت ساز در کرانه باختری در جریان است و به‌رغم تصمیم‌های خطرناکی که دشمن صهیونیستی در حال اتخاذ آنها است ولی به دلیل دست برتر جوانان مبارز در کرانه باختری، این رژیم هیچ گزینه‌ای جز گزینه‌های بد و بدتر در پیش روی خود ندارد.

وی مهمترین تحول در فلسطین اشغالی را استقبال نسل جوان از مبارزه و جهاد و تشکیل هسته‌های خودجوش مقاومت مسلحانه در کرانه باختری خواند و افزود: شرایط کنونی و پیشرفت‌های جبهه مقاومت، در طول تاریخ اشغال فلسطین سابقه نداشته است.

آقای اسماعیل هنیه خطاب به رهبر انقلاب اسلامی گفت: ما در حضور جنابعالی تاکید می‌کنیم که گروه‌های مقاومت از یک وجب از خاک فلسطین هم عقب نشینی نخواهند کرد و رویکرد مبارزه و جهاد تا آزادی قدس ادامه خواهد داشت و به لطف خداوند و با کمک نسل جوان و مومن فلسطین، مسجدالاقصی در آینده‌ای نه چندان دور از چنگال اشغالگران رهایی خواهد یافت و همه ما به همراه شما، در آنجا نماز به پا خواهیم کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ورود نسل جوان مومن فلسطین به صحنه مبارزه، بشارت دهنده آینده روشن است بیشتر بخوانید »

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب!

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب!



خندیدم و گفتم: فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تقی دژاکام طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: خانم فرزانه روستایی همکلاسی ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تماس گرفت و گفت امشب می‌خواهم به خانه شما بیایم. جا خوردم و البته رویم هم نشد که بپرسم چرا و چطور این‌طور بی‌مقدمه و…. در هر صورت ایشان به همراه یکی از خانم‌های همدوره‌ای ما در دانشکده به منزل ما آمدند. آن‌موقع خانم دکتر روستایی در روزنامه اصلاح‌طلب جامعه دبیر بخش بین‌الملل یا معاون سردبیر یا هر دو بود و طبیعتاً بحث و گپ ما از همان سر شب خیلی جدی حول مسائل سیاسی روز دور زد.

اما فارغ از مسائل سیاسی روز، معلوم شد که خانم روستایی آمده است تا با اصرار، مرا راضی کند از کیهان جدا و در روزنامه جامعه مشغول شوم و هر چه توضیح می‌دادم که من در اکثر موارد با مواضع کیهان همراه و با بسیاری از موضع‌گیری‌های جامعه مخالفم و هیچ دلیل عقلی برای این جدایی ندارم، کوتاه نمی‌آمد و اصرارهای خودش را تشدید می‌کرد. اگر اشتباه نکنم بحث حقوق بیشتر را هم مطرح کرد و از آن مهم‌تر اینکه تو به جامعه بیا و همین چیزهایی را بنویس که در کیهان می‌نویسی! تعجب کردم و گفتم: مگر می‌شود من در آنجا هم همین مقالات و یادداشت‌ها را بنویسم؟! و او می‌گفت من تضمین می‌کنم که تو در جامعه هیچ منع و مانعی برای نوشتن نداشته باشی و هر چه نوشتی بدون تغییر منتشر شود.

در هر صورت، من در آن لحظه که دیگر به ساعت یک نیمه‌شب نزدیک می‌شدیم چیزی به ذهنم رسید. راستش فکر کردم که چه چیزی می‌تواند «خط قرمز» روزنامه جامعه و گردانندگانش که بسیار به دکتر سروش نزدیک بودند، باشد. اولین مورد بارز تفاوت شدید آن‌ها با دکتر شریعتی بود. شریعتی یک دینمدار معتقد به ایدئولوژی و تفکیک روحانیت به انقلابی و غیرانقلابی و سیاسی و غیرسیاسی بود. یاد فریادهایش در شب شام غریبان در مسجد جامع نارمک تهران افتادم که گفته بود: «اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا با خانه بت، مساوی است.» به‌خصوص یاد این جمله معروف او افتادم که به دینداران سیاست‌گریز گفته بود: «وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی شاهدِ عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه‌ات نیستی، هر کجا که می‌خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است». یاد این افتادم که شریعتی به تقلید و مرجعیت اعتقاد داشت و مرجع خودش را امام خمینی انتخاب کرده بود؛ نکته‌ای که در گزارش‌های متعدد ساواک هم آمده بود، با این تأکید که «شریعتی از طرفداران خود خواسته است که همه‌جا برای مرجعیت خمینی تبلیغ کنند.» خود شریعتی در چند جا با اشاره و تصریح به این موضوع اشاره می‌کند از جمله در کتاب خودسازی انقلابی: «.. ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت اسلام و مسلمین گاه به گاه در برابر استبداد، فساد و توطئه‌های استعمار قیام می‌کرده‌اند، از این‌گونه است. قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.» یا آنجا که در تحلیل قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از «پایان مماشات روحانیت با سلطنت» یاد و از امام خمینی تجلیل می‌کند. بگذریم از تصریح مکرر او در تفکیک روحانیت قاعد و ساکت و غیرسیاسی با روحانیان انقلابی و خوشفکری، چون مطهری، خامنه‌ای، صدر، طالقانی و بهشتی و اینکه: «اول گفتند با ولایت مخالف است! بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت، در دسترس مردم قرار گرفته، گفتند: نه؛ با روحانیت مخالف است! در این باره عرض می‌کنم (و تذکار این مطلب، نه به خاطر مصلحت است – چرا که خدا و خلق می‌دانند که تاکنون دروغی را به خاطر «مصلحت» نگفته بودم و نگفته‌ام و نخواهم گفت و سرنوشتم حاکی از این است که نگفته‌ام و به خاطر اعتقاد و ایمان خود و ضرورت اجتماعی و مسئولیت فکری من است) که من در طول این مدتی که می‌توانستم – در هر سطحی، چه در اروپا و چه در اینجا – کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قوی‌ترین، مؤمنانه‌ترین و متعصبانه‌ترین دفاع را از “‌روحانیت راستین و مترقی”، از جامعه علمیِ “‌درست و اصیل اسلامی‌” کرده‌ام و در اینجا حتی به خود شما هم گفته‌ام که دفاع، نگاهبانی و جانبداری از این جامعه علمی نه فقط وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه – از آنجا که آخرین و تنها سنگری است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می‌کند، وظیفه هر “‌روشنفکر مسئول‌” است ولو معتقد به مذهب هم نباشد.»

این‌ها و خیلی نمونه‌های دیگری را که به نقل از دکتر اینجا و آنجا به‌خصوص در سالگرد درگذشت شریعتی در کیهان نوشته بودم، در مغزم مرور کردم و گفتم: «خانوم روستایی! موافقید برای اولین مطلب، یک یادداشت جانانه برای دکتر شریعتی بنویسم؟!» خانم روستایی که نه انتظار موافقت من را داشت و نه انتظار چنین پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای! را، خیلی صریح گفت: «نه آقای دژاکام! ما در جامعه قرار نداریم در دفاع از شریعتی چیزی بنویسیم. شریعتی یک متفکر ایدئولوژی‌زده بود و ما باید برای نسل جوان و دانشجوی‌مان از شخصیت‌های مناسب و معاصر استفاده کنیم.» خندیدم و گفتم: «فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است. من همین‌جا می‌‎مانم و بدون خط قرمزهایی اینچنینی به وظیفه خودم عمل می‌کنم!»

خیلی از نیمه‌شب گذشته بود که دو خانم همکلاسی ما در دانشکده حقوق، منزل ما را در خیابان هانری کربن ترک کردند، در حالی که از شکار یک صید ناامید شده بودند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب! بیشتر بخوانید »