حضرت ابوالفضل العباس

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید



فرمانده کل سپاه گفت: ما بر آسیب پذیری‌های دشمن مسلط هستیم، خودشان هم می‌دانند چقدر آسیب پذیر هستند، به آنها می‌گوئیم به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه حمله می‌کنیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار حسین سلامی صبح امروز در آئین تشییع پیکر مطهر سرلشکر شهید عباس نیلفروشان در میدان بزرگمهر اصفهان اظهار کرد: باز هم اصفهان صاحب یک نشان افتخار جاودانه در تاریخ اسلام و ایران شد و یک صفحه درخشان از حماسه، افتخار، فضیلت بزرگ بر صفحات فضائل این استان و این شهر آسمانی که پر است از ستاره‌های پر فروغ و بی غروب سپهر شهادت، اضافه شد.

وی ادامه داد: این یک سند زیبا، محکم و مطمئن برای مردم است که هر چندگاه یکبار یک سردار بزرگ، یک قهرمان فداکار، یک اقتدا کرده به حضرت ابوالفضل العباس از سرزمین‌های دوردست بلاد اسلامی برای دفاع از اسلام، امنیت و حرکت و کرامت مسلمانان در دفاع از نوامیس مسلمین به شهادت می‌رسد و در این میدان همانند نگینی درخشان در حلقه انگشتری مردمان پر مهر و فداکار اصفهان قرار می‌گیرد و در عرش الهی بدرقه می‌شود تا در کنار شهیدان آرام گیرد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه ما خاطره سردار سید محمد حجازی، حاج علی زاهدی را به یاد داریم، آنها هم از لبنان آمده بودند، امروز در دستان خود یک شهیدی سرافراز، سربلند، وفادار، فداکار، جاودان، بلند آوازه در افلاک را تشییع می‌کنیم، سردار شهید سرلشکر پاسدار حاج عباس نیلفروشان از همین شهدا است.

وی اضافه کرد: شهید عباس نیلفروشان در دامان پاک پدر و مادری نیکوسرشت، مؤمن به اسلام، انقلاب و ولایت پرورش یافت، او را تا آنجا که ذهنم اجازه می‌دهد می‌شناختم، سال‌ها با او زندگی کردم و تا حدودی شخصیت او را می‌شناسم، او از ۱۵ سالگی هنگامی که به سن تکلیف رسید در میدان جهان حاضر شد، لباس جهاد را بر تن کرد و تا ششم مهر ماه که در حادثه استثنایی تاریخ اسلام در کنار سیدالشهدای مقاومت به آسمان پر کشید یک لحظه از میدان جهاد دور نماند، شخصیت رفیعی داشت. خاصیت شهیدان بزرگ شهرت گریزی است، اینکه نامشان پرآوازه شود، اجتناب می‌کنند، برای خداوند شمشیر می‌زنند، هرگز از میدان بر نمی‌گردند جز با جسم خونین.

سردار سلامی گفت: سال‌ها قبل از لبنان معاون عملیات حاج علی زاهدی بود، لبنان را می‌شناخت و با مجاهدان آن بلاد آشنا بود و سال‌ها چشم در چشم دشمن دوخته بود، دشمن را به خوبی می‌شناخت، متفکر، اندیشمند بود که دامنه تفکر و اندیشه او فراتر از موضوعات نظامی بود، شناخت عمیقی از تحولات جهان داشت، خوب فکر می‌کرد و آنقدر به بلوغ فکری رسیده بود که معاونت عملیات سپاه پاسداران که مرکز طراحی عملیات بزرگ علیه دشمنان بود.

وی افزود: شهید نیلفروشان خلاق بود و ذهن وسیعی داشت، هم در لبنان و هم در سوریه شخصیت، جامع، کامل، بالغ، شامل بود و نخبه و مؤمن و متقی و متواضع و مؤدب و آرام بود، د سنجیده سخن می‌گفت، دقیق و حساب شده نظرات خود را می‌گفت و نظرات قابل توجه بود.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه وقتی به سردار شهید عباس نیلفروشان مأموریت فرماندهی سپاه لبنان واگذار شد به او گفتیم باید پرچم شهید زاهدی را بر دوش بگیرد و در قلب خطر ظاهر شود و آنجا شاهکار جهاد را نشان دهد، گفت: این شهید با آرامشی دل انگیز آن را پذیرفت و گفت این آخرین مسئولیت من در سپاه است و چند بار آمد و رفت و هر بار خداحافظی می‌کرد می‌گفت این بار شهید می‌شوم و تصورم این بود که تمایلات درونی خود را مطرح می‌کند و ما باور نمی‌کردیم فرمانده رشید، شجاع، متفکر، مؤمن و مجاهد ما به این سرعت خداوند را ملاقات کند اما آنچه مقدر بود زیباترین تقدیر الهی بود که در راه خدا به شهادت رسید.

شهید نیلفروشان همه درجات نیکی را پشت سر گذاشت

وی تصریح کرد: شهید نیلفروشان همه درجات نیکی را پشت سر گذاشت تا به درجه شهادت رسید و سند افتخاری برای امت اسلام شد.

سردار سلامی با بیان اینکه مردم ایران، عراق، سوریه و لبنان برای شهید نیلفروشان به خیابان‌ها آمدند، اشک ریختند و او را بدرقه کردند و با راه و اهداف او پیمان بستند، عهدی جدید برای ادامه راه.

وی با بیان اینکه تصور اشتباه معاندان و دشمنان اسلام است که فکر می‌کنند با شهادت مردان بزرگ نهضت‌ها خاموش و مقاومت‌ها تمام می‌شود، گفت: آنها باید از عاشورا، قله رفیع رشادت‌ها درس بگیرند چرا که در این میدان نابرابر اسلام بارور شد. آنها باید محاسبه می‌کردند وقتی شهید سلیمانی را به ظاهر از ما گرفتند نهضت قوی‌تر و مستحکم‌تر شد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد: دشمنان فک کردند مشعل جهاد در محور مقاومت با شهادت شهید زاهدی خاموش می‌شود، این اوهام باطل دشمنان را به اشتباه واضح در محاسباتشان وادار می‌کند، دشمنان همواره در محاسبات خود دچار اشتباه می‌شوند، بعد از زاهدی نیلفروشان شجاعانه به میدان رفت، شهید نیلفروشان در کلامش اراده، شجاعت آشکار بود.

وی تاکید کرد: باز هم دشمنان دچار یک اشتباه بزرگ در محاسبه شدند، همانطور که سعی داشتند با شهادت شهید هنیه، سید حسن نصرالله و نیلفروشان و فرماندهان بزرگ محور مقاومت را زدند، تصور کردند راه برای آنها هموار شده است تا وعده صادق ۲ پیش آمد، یک نمایش شکوهمند از اقتدار یک ملت بزرگ بود که هنرش ثبت اتفاقات بزرگ، نهراسیدن و از پای ننشستن است، ما به اسرائیل و همراهانش هشدار می‌دهیم، وعده صادق ۲ فقط یک هشدار بود، یک اخطار بود و کوچک‌ترین مقیاس عملی بود که ما می‌توانیم انجام دهیم.

وعده صادق ۲ تنها بخش کوچکی از توانایی ما بود

سردار سلامی گفت: وعده صادق ۲ تنها بخش کوچکی از توانایی ما بود، ما وعده صادق ر ا انجام دهیم تا محاسبات شم را دقیق کنیم، تا بفهمید وقتی ما می گوئیم به شهروندان، شخصیت‌ها، منافع و منابع ما حمله کنید ما شما را می زنیم، ما زدیم تا بدانید که اگر حاکمیت ملی ما نقض شود، مهمان ما درتهران شهید شود ما شما را در سرزمین تان مورد هدف قرار می‌دهیم، ماتعارفی در این زمینه نداریم، می‌خواستیم به شما بگوئیم بر سپر دفاع موشکی تکیه نکنید این سپر تکیه گاه مطمئنی برای شما نیست چرا که ما از آن عبور می‌کنیم و می‌خواستیم به شما اثبات کنیم که رفتارتان را تنظیم کنید و اکنون هم می‌گوئیم و میدانید وقتی می‌گوئیم عمل می‌کنیم، مراقب باشید دست از پا خطا نکنید به هر هدفی از ما تعرض کنید ما باز هم شما را دردناک می زنیم.

سردار سلامی خطاب به رژیم غاصب صهیونیستی گفت: شاید تصور کنند سامانه «تاد» می‌تواند به آن‌ها کمک کنند، این اشتباه است، به لوله‌های این لانچرها اعتماد نکنید، شما نمی‌توانید ملت‌های مسلمان را قتل عام کنید ولی ایمنف امن و آرام باشید، این معادله جایی در میان مسلمانان ندارد.

وی تصریح کرد: ما بر آسیب پذیری‌های دشمن مسلط هستیم، خودشان هم می‌دانند چقدر آسیب پذیر هستند و به آنها می‌گوئیم به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به هر نقطه‌ای تجاوز کنید دردناک به همان نقطه از شما حمله خواهد شد/ به اسرائیل و مقاماتش می‌گویم «وعدۀ صادق۲» فقط یک هشدار بود/ ما در هدف‌قراردادن اسرائیل تعارفی نداریم/ به «تادها» اعتماد نکنید؛ شما نمی‌توانید قتل عام کنید اما ایمن بمانید بیشتر بخوانید »

عکس/ کربلای معلی در آستانه اربعین حسینی

عکس/ کربلای معلی در آستانه اربعین حسینی



در آستانه فرارسیدن اربعین اباعبدالله الحسین(ع)، عزاداران حسینی از کشورهای مختلف خود را به کربلا رسانده‌اند و با حضور در بین الحرمین، حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) به عزاداری می‌پردازند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ کربلای معلی در آستانه اربعین حسینی بیشتر بخوانید »

حفر خندق در پشت خیمه‌ها/ آرایش نظامی سپاه امام حسین (ع)/ چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟

حفر خندق در پشت خیمه‌ها/ آرایش نظامی سپاه امام حسین (ع)/ چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟



امام حسین (ع) در روز عاشورا از تاکتیک جنگی استفاده کردند تا با توجه به کم بودن تعداد سپاه خود، زمان مبارزه طولانی‌تر شود و هر کدام از یاران آن حضرت حماسه‌ای داشته باشند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در روز عاشورا مشاهده می‌کنیم که امام حسین (ع) یاران خود را یکی‌یکی به میدان می‌فرستادند و هر کدام از آن‌ها با ورود به میدان رجزی می‌خواندند، خود را معرفی می‌کردند و می‌جنگیدند. برای همین می بینیم که قیام ایشان در تاریخ ماندگار شده است.

روز عاشورا لشکر امام حسین(ع) ۷۲ سرباز داشت. این در حالی بود که عبیدالله بن زیاد حدود ۳۵ هزار نفر از مردان کوفی را تجهیز نظامی کرده بود و به میدان کربلا فرستاده بود تا امام خود را به شهادت برسانند. با این وجود وقتی شرح مبارزه در روز عاشورای سال ۶۱ هجری را در منابع گوناگون می‌خوانیم، این نکته برای ما مشخص می‌شود که تعداد تلفات لشکر عمر بن سعد بسیار زیاد بود و جنگی که در ظاهر می‌توانست در مدت کوتاهی به پایان برسد، از صبح تا عصر ادامه پیدا کرد.

برای دانستن دلایل این موضوع لازم است تدبیرهای نظامی امام حسین (ع) در روز عاشورا را بشناسیم و نوع آرایش نظامی لشکر آن حضرت را مرور کنیم تا پاسخ ابهاماتی از این دست مشخص شود.

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام علی حیدری، استاد و محقق اسلامی انجام داده به بررسی تدبیرهای مبارزاتی و جنگی امام حسین (ع) در روز عاشورا پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی توضیح می‌دهد، در میان عرب رسم بر این بود که اگر در جنگ‌ها، کسی «هل من مبارزه» می‌طلبید و خواستار جنگ تن به تن می‌شد، به خواسته او احترام می‌گذاشتند و گروهی به او حمله نمی‌کردند.

امام حسین (ع) در روز عاشورا از همین تاکتیک جنگی استفاده کردند تا با توجه به کم بودن تعداد سپاه خود، زمان مبارزه طولانی‌تر شود و هر کدام از یاران آن حضرت حماسه‌ای داشته باشند.

به این ترتیب در روز عاشورا مشاهده می‌کنیم که امام حسین (ع) یاران خود را یکی‌یکی به میدان می‌فرستادند و هر کدام از آن‌ها با ورود به میدان رجزی می‌خواندند، خود را معرفی می‌کردند و می‌جنگیدند. به این صورت بود که امروز می‌بینیم پیام قیام امام حسین (ع) در تاریخ ماندگارتر شده و برای هر یک از شهدای کربلا ماجراها و رجزهایی وجود دارد.

نکته مهم و قابل توجه این است که لشکر عمر سعد به هیچ عنوان این اصل جنگی که آن زمان رایج بود را رعایت نکرد. در بسیاری از موارد، وقتی یک نفر از لشکر امام حسین (ع) وارد میدان می‌شد، از لشکر عمر سعد گروهی به او حمله می‌کردند. البته همین نوع رفتار آن‌ها می‌توانست در بیداری عده‌ای از دشمن مؤثر واقع شود. چون می‌دیدند که لشکر دشمن هرگز پایبند حداقل حقوق انسانی هم نیست و این موضع، جنایت آن‌ها را به وضوح بروز داده است.

آرایش نظامی سپاه امام حسین (ع)

برای اینکه روش مبارزاتی امام حسین (ع) را بدانیم، باید با آرایش نظامی آن لشکر حق در روز عاشورا آشنا شویم. امام حسین (ع) چه آرایش نظامی در برابر لشکر دشمن داشتند؟

صبح عاشورا امام حسین (ع) نماز را به جماعت همراه یاران و خانواده‌ها اقامه کردند. بعد از آن لشکر خود را صف‌آرایی کرده و در این میان، زهیر بن قین را فرمانده میمنه یعنی جناح راست لشکر کردند و میسره یعنی چپ لشکر را به حبیب بن مظاهر سپردند. در این میان حضرت ابوالفضل العباس (ع) را به عنوان پرچم‌دار انتخاب کردند و لشکر را در مقابل خیمه‌ها قرار دادند. به این ترتیب خیمه‌ها در پشت سر لشکر قرار داشت.

این در حالی است که به هر حال آن‌ها می‌دانستند که با لشکر کوچک خود در برابر لشکر چند هزار نفری عمر بن سعد به شهادت می‌رسند.

درست است. امام حسین (ع) از هر کسی نسبت به این موضوع آگاه‌تر بودند و از همان ابتدا این موضوع را برای یاران خود عنوان کرده بودند. همه آن‌ها می‌دانستند که نمی‌توانند بر این لشکر سی و پنج هزار نفری با انبوه تجهیزات نظامی غالب شوند اما به دلیل ایمان واقعی خود به خداوند توکل کردند و مانند کسی وارد جنگ شدند که خود را غالب می‌دانستند. حتی در تمام طول مبارزه تک‌تک شهدای کربلا مشاهده می‌کنیم که شجاعت و رشادت آن مردان مانند کسی است که خود را پیروز میدان می‌داند.

هرچند که حقیقت امر هم همین بود که امام حسین (ع) و یاران ایشان پیروز میدان بودند. چون آن‌ها بر حق بودند و خدای متعال در قرآن کریم وعده داده است که: باطل نابودشدنی است.

رعایت اصول نظامی در یک جنگ نابرابر

اما به هر حال این لشکر کوچک امام باایمان و شجاع و بر حق در مقابل آن لشکر انبوه صف‌آرایی کردند و شامل میمنه و میسره و قلب لشکر و سواره‌نظام و پیاده‌نظام بود. امام همه یاران خود را مرتب کردند و قوانین نظامی را در این نبرد و جنگ نابرابر رعایت فرمودند.

چرا این اندازه اصول نظامی رعایت می‌شد؟

به این دلیل که آن‌ها بر حق بودند و می‌دانستند که اگر کشته شوند باز هم پیروز میدان خواهند بود. در کنار این مسئله، نکته‌ای مشخص می‌شود که لشکر امام حسین (ع) در آن شرایط حساس، خود را نباخته بودند و بر همه هم و غم آن‌ها این بود که از جان امام خود محافظت کنند و البته در این راه تا پای جان ایستادند و مقاومت کردند تا مبادا آسیبی به جان مبارک امام حسین(ع) وارد شود.

در عین حال یاران باوفای آن حضرت در روز عاشورا هیچ لحظه‌ای از یکدیگر و از امام حسین(ع) جدا نشدند و تا جایی که توان داشتند، اجازه ندادند دشمنان به امام دسترسی پیدا کند.

حفر خندق در پشت خیمه‌ها/ آرایش نظامی سپاه امام حسین (ع)/ چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟

تدابیری که دشمن را خسته کرد

در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که با وجود اینکه تعداد یاران امام حسین (ع) بسیار کم بود، چرا این جنگ تا عصر عاشورا ادامه پیدا کرد؟ چرا زودتر تمام نشد؟

لشکر عمر بن سعد می‌خواستند هر چه زودتر جنگ را فیصله بدهند و هر چه زودتر امام حسین (ع) و یاران آن حضرت را به شهادت برسانند تا بتوانند هدایای پیشنهادی عبیدالله بن زیاد و یزید ملعون را دریافت کنند. اما جالب این است که همان تعداد یاران امام حسین (ع) به قدری با شجاعت و رشادت در میدان حاضر می‌شدند و مبارزه می‌کردند که جنگ ساعت‌ها طول کشید.

نکته قابل توجه این است که امام حسین (ع) تدابیر جنگی دقیق و سنجیده‌ای داشتند و توانستند مدت زیادی در مقابل دشمن ایستادگی کنند. یاران آن حضرت هم به فنون و آموزه‌های جنگی تسلط بالایی داشتند و می‌توانستند هر کدام مدت‌ها در میدان با دشمنان مبارزه کنند.

این در حالی است که لشکر دشمن از هر راهی و با هر روشی وارد میدان جنگ می‌شدند و به یاران آن حضرت حمله می‌کردند. گروهی تیراندازی می‌کردند، عده‌ای مبارزه تن به تن داشتند، بخشی از آن‌ها نیزه پرتاب می‌کردند و در قالب نیروهای سواره‌نظام و پیاده‌نظام بودند. اما یاران امام حسین (ع) در هر مرحله با تدابیر جنگی آن حضرت به خوبی در برابر دشمن ایستادگی می‌کردند و از امام خود دفاع می‌کردند.

چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟

با این وجود در واقعه جان‌سوز کربلا مشاهده می‌کنیم که یاران امام حسین (ع) یکی‌یکی از آن حضرت اجازه می‌گیرند تا به میدان مبارزه بروند. چرا همه سپاه امام با هم وارد میدان نشدند، بلکه یکی‌یکی به میدان جنگ می‌رفتند؟

در میان عرب رسم بر این بود که اگر در جنگ‌ها، کسی هل من مبارزه می‌طلبید و خواستار جنگ تن به تن می‌شد، به خواسته او احترام می‌گذاشتند و گروهی و جمعی به او حمله نمی‌کردند. امام حسین (ع) در روز عاشورا از همین تاکتیک جنگی استفاده کردند تا با توجه به کم بودن تعداد سپاه خود، مدت و زمان مبارزه طولانی‌تر شود و هر کدام از یاران آن حضرت حماسه‌ای داشته باشند.

به این ترتیب در روز عاشورا مشاهده می‌کنیم که امام حسین (ع) یاران خود را یکی‌یکی به میدان می‌فرستادند و هر کدام از آن‌ها با ورود به میدان رجزی می‌خواندند، خود را معرفی می‌کردند و می‌جنگیدند. به این صورت بود که امروز می‌بینیم پیام قیام امام حسین (ع) در تاریخ ماندگارتر شده و برای هر یک از شهدای کربلا ماجراها و رجزهایی وجود دارد.

نمایش جنایتی عظیم

با این وجود لشکر دشمن این اصول جنگی را رعایت نکرد.

همین طور است. لشکر عمر بن سعد به هیچ عنوان این اصل جنگی که آن زمان در میان آن‌ها رایج بود، رعایت نکرد. وقتی یک نفر از لشکر امام حسین (ع) وارد میدان می‌شد، از لشکر عمر بن سعد گروهی به او حمله می‌کردند. البته همین نوع رفتار آن‌ها می‌توانست در بیداری عده‌ای از دشمن مؤثر واقع شود. چون می‌دیدند که لشکر دشمن هرگز پایبند حداقل حقوق انسانی هم نیست و این موضع جنایت آن‌ها را به وضوح نشان داده است.

حمله دشمن از پشت محقق نشد

یکی از رفتارهای بی‌اخلاقی دیگری که در بعضی از جنگ‌ها در دوران صدر اسلام مشاهده می‌کنیم، آن است که گاهی دشمن از پشت به لشکر مقابل حمله می‌کردند. می‌خواهیم بدانیم آیا چنین اتفاقی در واقعه عاشورا هم روی داد؟

خوشبختانه این اتفاق تا زمانی که امام حسین (ع) جان مبارکشان در بدن بود، روی نداد. چون آن حضرت از همان آغاز ورود به صحرای کربلا تدابیری را اندیشیده بودند که جلوی راه دشمن به سمت پشت لشکر را می‌گرفت.

در وهله اول امام حسین (ع) برای بر پا کردن خیمه‌ها نکاتی را در نظر گرفتند. از جمله اینکه وقتی جنگ درگرفت، کودکان و زنان در امنیت بیشتری باشند و از سوی دیگر دشمن حداقل توان و امکان برای حمله را داشته باشد.

به همین دلیل وقتی موقعیت برپایی خیمه‌ها را مرور می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که امام حسین (ع) دستور داده بودند که خیمه‌ها را در جایی بر پا کنند که پشت آن نیزار باشد.

این کار مانع از این می‌شد که لشکر از پشت به خیمه‌ها یا لشکر امام حمله کند. این مطلب را طبری در گزارشی ثبت کرده و نوشته است وقتی امام حسین (ع) راه خود را به سوی کربلا کرد، برای اینکه از یک جانب مبارزه کند، نیزار و گیاهان تازه را در پشت سر قرار داد و خیمه‌ها را بر پا کرد.

حفر خندق در پشت خیمه‌ها

در منابع دیگری هم این طور نوشته شده که یاران امام حسین (ع) در نزدیکی رود فرات خیمه‌هایی را برای امام و خانواده آن حضرت بر پا کردند و خیمه‌های خود را در اطراف خیمه آن حضرت زدند.

در عین حال در قسمت پشت خیمه‌ها و یا پشت نیزار هم گودالی مانند جوی آب وجود داشت که امام حسین (ع) در شب عاشورا دستور دادند که آن را کندند و چیزی شبیه به خندق درست شد که در آن هیزم و نی ریختند تا وقتی دشمن حمله کرد، آن‌ها را آتش بزنند و مانع دیگری برای حمله دشمن از پشت سر باشد.

آیا از بین خیمه‌ها راهی نبود که دشمن خودش را وسط خیمه‌ها برساند؟

اتفاقاً امام حسین (ع) و یاران آن حضرت برای این موضوع هم تدبیری اندیشیده بودند. به طوری که طبق فرمان امام حسین (ع)، یاران آن حضرت در شب عاشورا خیمه‌های خود را در کنار هم قرار دادند و با طناب آن‌ها را از سه طرف به یکدیگر وصل کردند. به این صورت فقط یک راه از روبرو برای مواجهه با دشمن باقی می‌ماند و لشکر دشمن نمی‌توانست خود را وسط خیمه‌ها برساند.

تلفات بالای لشکر عمر سعد

این تدبیرها و راهکارهای مبارزاتی در روز عاشورا چقدر کارساز واقع شد؟

اگر این روش‌ها نبود و اعمال نمی‌شد، لشکر عمر بن سعد ملعون در روز عاشورا به راحتی از پشت به لشکر امام حسین (ع) حمله می‌کرد و در همان لحظه‌های شروع جنگ به سادگی آن‌ها را محاصره کرده و شهید یا اسیر می‌کرد. در حالی که قرار گرفتن نیزار پشت خیمه‌ها، خندق و آتش زدن نی‌ها و همچنین کنار هم قرار گرفتن خیمه‌ها و اتصال آن‌ها به هم مانع از نفوذ دشمن شد و راه را بر روی آن‌ها بست.

چقدر به لشکر دشمن آسیب وارد شد؟

اتفاقاً با این تدبیرها لشکر عمر بن سعد تعداد زیادی کشته داد. به طوری که آن‌ها فقط از یک طرف می‌توانستند به امام حسین (ع) و یارانش حمله کنند اما دست لشکر امام برای مقابله با آن‌ها باز بود.

بر اساس گزارش‌ها، لشکر دشمن وقتی در همان صبح روز دهم محرم خواست حمله را شروع کند ناگهان خودش را در مقابل انبوهی از دود و آتش دید که از اطراف خیمه امام و یارانش شعله می‌کشد. به همین دلیل حتی چشمشان هم مقابل خیمه‌ها بسته شده بود و راه نگاهشان را گرفته بود. به این صورت یاران امام توانستند مدت‌ها در مقابل دشمن مقاومت کنند و تعداد زیادی از آن‌ها را به هلاک برسانند.

در گزارش طبری این طور نوشته شده که تا ظهر با دشمن جنگ سخت و بی‌سابقه‌ای کردند و دشمنان به دلیل اینکه خیمه‌ها در کنار هم قرار گرفته بود فقط توانستند از یک طرف حمله کنند.

در این میان عمر بن سعد گروهی از لشکر خودش را فرستاد تا خیمه‌ها را خراب کنند تا بتواند آن‌ها را در محاصره خودش بگیرد. اما این کار را هم نتوانستند انجام بدهند. چون یاران امام حسین (ع) در قالب گروه‌های سه یا چهار نفری در بین خیمه‌ها کمین می‌کردند و وقتی دشمن سمت خیمه‌ها می‌آمد، آن‌ها را هلاک می‌کردند.

به این صورت تعداد تلفات لشکر عمر بن سعد بسیار بالا رفت در حالی که از این اقدام هم نتیجه‌ای نگرفتند. در اینجا بود که عمر سعد دستور داد که خیمه‌ها را آتش بزنند.

آیا موفق به آتش زدن خیمه‌ها شدند؟

یاران امام حسین (ع) در این مرحله می‌خواستند مانع از آتش زدن خیمه‌ها توسط دشمن شوند. اما امام فرمودند: «آن‌ها را رها کنید تا خیمه را بسوزانند، که اگر آن‌ها را به آتش بکشند نمی‌توانند از بین آن‌ها عبور کنند و دسترسی پیدا کنند.»

به این صورت بود که دشمن قسمتی از خیمه‌ها را که مانع از راه خود می‌دید، به آتش کشید. اما همان طور که امام حسین (ع) فرموده بودند، باز هم موفق نشدند که از آن مسیر رد شوند و در بین حلقه دفاعی یاران امام نفوذ کنند. به این صورت بود که لشکر امام حسین (ع) تا آخرین نفر موفق شدند در برابر آن خیل عظیم مقاومت کنند.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حفر خندق در پشت خیمه‌ها/ آرایش نظامی سپاه امام حسین (ع)/ چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟ بیشتر بخوانید »

رسم رود فرات این بار برای لشکر فاطمیون تکرار شد

رسم رود فرات این بار برای لشکر فاطمیون تکرار شد



یکی از رزمندگان فاطمیون می‌گوید: با فرات فاصله‌ چندانی نداشتیم؛اما برای برداشتن آب نمی‌توانستیم به آن نزدیک شویم؛ چون از آن طرف شط به سمتمان تیراندازی می‌شد. بچه‌ها می‌گفتند: رسم فرات، همین است!

به گزارش مجاهدت از مشرق، امروز، روز تاسوعای حسینی است، روزی که تداعی‌کننده نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) در دفاع حرم است. روزی که ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) داستان رود فرات و نرسیدن آب به خیمه را برای عزاداران حسینی بازتعریف می‌کنند. اما این بار، روایت مصطفی نجیب از مدافعان حرم درباره رود فرات و حکایت دوباره زنده شدن آن مرثیه است. آنچه در ادامه می‌خوانید روایت این رزمنده لشکر فاطمیون از آزادسازی شهر بوکمال سوریه از کتاب «ابوباران» است:

فرات این بار آب رودش را از مدافعان حرم دریغ کرد

در حالی که ما با شط فاصله‌ چندانی نداشتیم، برای برداشتن آب نمی‌توانستیم به آن نزدیک شویم، چون به سمتمان از آن طرف شط تیراندازی می‌شد. بچه ها با این قضیه کنار آمده بودند و بین خودشان می‌گفتند: رسم فرات، همین است؛ کسانی را که نزدیکش هستند، تشنه نگه می‌دارد.

فردا صبح، چند ماشین برای انتقال مردم به آنجا آمد؛ چون احتمال هجوم داعش زیاد بود و گاهی هم خانه‌ها را با خمپاره شصت می‌زدند. از مردم خواستیم وسایلی را که می‌خواهند همراه خود ببرند، جمع کنند و بعد سوار ماشین‌ها بشوند. ما نهایت تلاش خودمان را می‌کردیم عزت و احترام مردم حفظ بشود و بچه‌ها نترسند، اما باز هم بسیاری از کودکان با صدای بلند گریه می کردند، و مادرانشان نمی‌توانستند آرامشان کنند.

در همین زمان، یکی از دوستانم را دیدم که سید بود. در گوشه‌ای ایستاده بود و گریه می‌کرد. رفتم کنارش، و پرسیدم: چرا گریه می‌کنی؟. همان‌طور که دستش را روی پیشانی‌اش گذاشته بود و شانه‌هایش تکان می‌خورد، گفت: مگر نمی‌بینی؟ ما به این مردم این‌قدر احترام کردیم و حواسمان بود آب توی دلشان تکان نخورد، اما بچه‌ها ترسیده‌اند و گریه و زاری می‌کنند. حالا ببین کربلا چه خبر بوده و با فرزندان امام حسین چه کرده‌اند؟.

به خاطر دل پاکش، پیشانی‌اش را بوسیدم و چند دقیقه ای کنارش ماندم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رسم رود فرات این بار برای لشکر فاطمیون تکرار شد بیشتر بخوانید »