حضرت زهرا (س)

لباس بسیج عامل شهادت شهید عجمیان+فیلم

لباس بسیج عامل شهادت شهید عجمیان+فیلم

به گزارش مجاهدت از فضای مجازی دفاع‌پرس، آجرلو دوست شهید سید روح‌الله عجمیان گفت: شهید عجمیان در تماسی که با او گرفته شد، رفت تا خیابان را باز کند و امنیت مردم تامین شود؛ او را غریب گیر آوردند و چون لباس بسیج هم بر تنش بود توسط اغتشاشگران محاصره شد.

آنچه در هیئت‌های مذهبی درباره فاطمه زهرا (س) و امام حسین (ع) شنیدیم، همه در مورد شهید عجمیان اتفاق افتاد.

بار اولی که دوره‌اش کردند ولی نجات یافت، به جای اینکه به سمت دوستانش برود به سمت اغتشاشگران رفت زیرا آنقدر ضربه خورده بود که مسیر را اشتباهی رفت؛ چاقویی که یک نفر به بدن او زد، علت شهادتش بود به طوری که در آمبولانس به شهادت رسید.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 801

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لباس بسیج عامل شهادت شهید عجمیان+فیلم بیشتر بخوانید »

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران از ایثار و مقاومت آزادگان تجلیل کرد

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران از ایثار و مقاومت آزادگان تجلیل کرد


رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران از ایثار و مقاومت آزادگان تجلیل کردبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با توجه به عدم برگزاری کنگره «الماس‌های درخشان» با تعدادی از آزادگان دیدار و گفت‌وگو کرد.

وی با حضور در منزل آزاده و جانباز «سید مصطفی میراسماعیلی» ضمن تبریک سی و یکمین سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی با این آزاده سرافراز دیدار و از ایثار و مقاومت آزادگان در سال‌های اسارت تجلیل کرد.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دیدار با خانواده آزاده سرافراز متوفی «سید نورالدین سیدزاده قمی» نیز در جریان مشکلات خانواده این آزاده سرافراز قرار گرفت و از مقام والای این آزاده در سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی تجلیل و قدردانی کرد.

معاون رئیس جمهور همچنین در دیدار با آزاده سرافراز «حاج ناصر شفیعی» نیز مسائل درمانی این آزاده گرانقدر را مورد پیگیری قرار داد و دستورات لازم را در این خصوص صادر کرد.

وی همچنین در دیدار با آزاده و جانباز سرافراز «داود حدادی» در جریان مسائل درمانی این آزاده والامقام قرار گرفت و با اشاره به تشکیل کارگروهی برای بررسی وضعیت اشتغال فرزندان ایثارگران گفت: در برنامه هفتم توسعه مشکل اشتغال فرزندان ایثارگران پیگیری خواهد شد و با توجه به نگاه دولت سیزدهم و مجلس یازدهم به جامعه ایثارگری این موضوع با جدیت دنبال خواهد شد.

گفتنی است آزاده و جانباز سرافراز «سید مصطفی میر اسماعیلی» مدت پنج سال، آزاده و جانباز سرافراز «ناصر شفیعی» مدت هشت سال، آزاده سرافراز متوفی «سیدنورالدین سیدزاده قمی» مدت هفت سال و نه ماه و آزاده و جانباز سرافراز «داود حدادی» مدت هشت سال و یک ماه در اسارت رژیم بعث عراق بودند.

اوحدی همچنین با حضور در منزل شهید مدافع حرم «سردار حاج رضا فرزانه» با خانواده این شهید بزرگوار دیدار کرد و اظهار داشت: دیدار با خانواده‌های معظم شهدا توفیق بزرگی برای مسئولان و کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران است و با توجه به ایثار و ازخودگذشتگی ایثارگران مسئولیت خطیری بر عهده بنیاد شهید و امور ایثارگران است.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ادامه داد: شهدا چراغ هدایت برای بشریت هستند. اگر به ارزش‌های شهدا و هدفی که داشتند بیشتر توجه شود مشکلاتی که در جامعه وجود دارد به راحتی قابل حل است و باید به نقش و حضور معنوی شهدا در این مسیر توجه کرد.

معاون رئیس جمهور به مظلومیت شهدای مدافع حرم اشاره کرد و گفت: تاریخ در آینده به ارزش و نقش مدافعان حرم در زنده نگه داشتن اسلام بیش از این پی خواهد برد. دشمنان اسلام برای محو ارزش‌های اسلامی تلاش کردند، اما شهدای مدافع حرم با ایستادگی در برابر داعش و دشمنان اسلام توطئه‌های آن‌ها را خنثی کردند.

مهندس اوحدی در این دیدار به نقش بزرگ و رسالت خانواده شهدای مدافع حرم به ویژه همسران شهدا برای زنده نگه داشتن یاد شهدا اشاره و خاطرنشان کرد: حضرت زینب (س) و حضرت سکینه (س) نقش بزرگی بعد از شهادت امام حسین (ع) برای زنده نگه داشتن واقعه کربلا داشتند و اشعار بسیاری منتسب به حضرت سکینه (س) است.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به مشکلات خانواده‌های شهدا و جانبازان مدافع حرم گفت: هدف از دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم بررسی مشکلات این عزیزان است و تلنگر‌ها و پیشنهاد‌های خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران نقش مهمی برای حل مشکلات دارد. همچنین مقام معظم رهبری و رئیس جمهور نیز همواره بر حل مشکلات خانواده‌های معظم شهدا تأکید دارند.

گفتنی است سردار شهید حاج رضا فرزانه سال ۱۳۴۳ متولد شد و سال ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید و بعد از شش سال پیکر مطهرش به میهن اسلامی بازگشت و در بهشت زهرا (س) تشییع و به خاک سپرده شد.

در این دیدار‌ها سردار یعقوب سلیمانی معاون فرهنگی و آموزشی و جمعی از مدیران کل بنیاد شهید و امور ایثارگران حضور داشتند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران از ایثار و مقاومت آزادگان تجلیل کرد بیشتر بخوانید »

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نسبت بین عاشورا و دفاع مقدس هشت ساله ما در چیست؟ آیا اگر رزمنده‌ها عاشورایی نمی‌شدند با آن امکانات کم می‌توانستند بر صدام که بیشتر کشور‌های سرمایه‌داری پشتیبانش بودند، غلبه کند؟ چرا و چگونه عاشورا و دفاع مقدس ما با هم گره خوردند؟ این‌ها سؤالاتی است که سعید حدادیان به آن‌ها پاسخ داده است. وی معتقد است عاشورا و دفاع مقدس مفاهیم و گفتمان‌های جدای از هم نیستند.

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

آقای حدادیان شما مداح هستید و فضای هیئت و دفاع مقدس را از نزدیک لمس کردید. به اعتقاد شما دفاع مقدس ما چگونه با عاشورا و قیام اباعبدالله (ع) گره خورده است؟

یکی از بزرگان ریاضی دنیا زمانی که در مقطع ابتدایی درس می‌خواند، فقط جواب سوال‌های ریاضی را می‌نوشت و با او دعوا می‌کردند که چرا اینگونه است. هنوز کشف نکرده بودند که این آدم استاد ریاضی است. بعد‌ها مورد بررسی قرار دادند و دیدند که این سؤالات خیلی برای او آسان و بدیهی است.

من نمی‌خواهم بگویم جواب سوال شما آسان است اما پاسخ آن برای مردم ما بدیهی و روشن است. این مربوط به هشت سال دفاع مقدس نیست بلکه حدود ۲۰۰ سال است که نفس مسئله عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و ایام‌الله عاشورا گره‌گشای کار‌های مردم ماست.

شما نهضت تنباکو را ببینید یا به تبریز، مشهد، اصفهان و… نگاه کنید که چه تاریخ‌هایی دارند. مثلا در شب تاسوعا یا عاشورا در تبریز مردم می‌خواستند بیرون بریزند که حکومت به دست و پای حاج جواد آقا می‌افتد که او مانع شود و بنا به مصلحت دعوت به آرامش می‌کند. همین حرکت‌ها باعث می‌شوند که نهضت تنباکو به پیروزی برسد.

این حرکت‌ها فقط مختص نهضت تنباکو نبود. به مشروطه مراجعه کنید، به تحصن‌های اولیه و ثانویه در قم و در حرم سیدالکریم (ع) نگاه کنید. آن وقت است که به این نتیجه می‎رسید که نماد‌های مذهبی ما همین محرم‌ها و صفر‌ها هستند.

امام (ره) اردیبهشت ۵۷ در روز‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی عنوان می‌کنند که «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»؛ لذا می‌توان گفت که دفاع مقدس و عاشورا نه ‎تنها تقارن دارند بلکه با هم انطباق نیز دارند و انطباق امسال روز اول ماه محرم و هفته دفاع مقدس فقط یک انطباق ظاهری است وگرنه این دو اصلا قابل تفکیک نبوده و نیستند و ما زیر بیرق «هیهات من الذله» جمع هستیم و شهادت کرامت ماست؛ منتها در دفاع مقدس یک جور دیگری ظهور و بروز می‌یابد.

حاج حسین انصاریان می‌گفت که اگر کشور دیگری غیر از عراق به ما حمله کرده بود، شاید عامل انگیزشی برای دفاع به این قدرت و قوت نبود. حمله صدام به ما آرزوی زیارت کربلای امام حسین (ع) را متبلور کرده بود. این نکته خیلی در ارتقاء روحیه شهادت‌طلبی و مجاهدت مردم تاثیرگذار بود.

دفاع مقدس در آن هشت سال تمام شد اما راه حرم امام حسین (ع) باز شده است و این در پیاده‌روی اربعین دارد خودش را نشان می‌دهد. ۴۰ سال راه کربلا بسته بود و صدام ملعون عده قلیلی را که از قریه‌ای برای زیارت امام حسین (ع) رفته بودند، کشت.

از زیارت امام حسین (ع) انقلاب، نهضت و شورش علیه استکبار می‌تراود. هر چیزی که منصوب و متعلق به دستگاه امام حسین (ع) است، عامل ازدیاد مقاومت و زیاد شدن استقامت و روحیه مجاهدت و شهادت‌طلبی است. حال تصاویر متعددی دور سرم می‌چرخد. حاج عبدالله عرب نجفی می‌گفت: من اگر یک هفته روضه نشنوم، روحیه‌ام داغون می‌شود. من یادم می‌آید در عملیات بدر یک نفر دستش قطع بود و می‌خواست دوباره به عملیات برود. این افراد این روحیه را از کجا گرفتند؟ همه این درس‌ها را از کربلا گرفتند.

در سال ۶۶ فردی برادرش شهید شده بود و من به او گفتم که برادرتان شهید شده است و الان خانواده به شما احتیاج دارد. زود برگرد. گفت: نه نمی‌توانم بروم، باید باشم. بعد شروع کرد از کربلا گفتن و گریه کردن. یک حال ویژه‌ای داشت. به من گفت: آقا سید یا شاید هم حاج سعید؛ من کربلا را نبینم می‌میرم. عاشق امام حسین (ع) هستم. هر روز صبح همه گردان‌ها را یا هر جا می‌رفتید، زیارت عاشورا می‌خواندند. همه جای جبهه زیارت عاشورا می‌خوانند. همه رزمنده‌ها صبح «السلام علیک یا امام حسین (ع)» داشتند. این‌ها را باید چطوری از محرم سوایشان کنیم؟ امام حسین (ع) زیارت‌های دیگر هم دارد. اسمش زیارت عاشوراست. چرا مردم وارث نمی‌خواندند، چرا عرفه و رجبیه و شعبانیه و… نمی‌خواندند؟

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

حال و هوای محرم و صفر در جبهه‌ها چطور بود؟

برای تهرانی‌ها ویژه بود. بعضی از آدم‌ها مثل حاج منصور، خودشان یک شعله عظیم از کربلا بودند. در دهه محرم بچه‌ها خودشان را بیشتر به جلسات روضه می‌رساندند. می‌گفتند ما برویم در شهر و دیارمان علم امام حسین (ع) را برداریم. همین‌ها عده‌ای را با خودشان به جبهه می‌آوردند. این نکته مهمی است. دهه محرم، دهه یارگیری در شهر‌ها و روستا‌ها بود. دهه هل من ناصر رزمنده‌ها بود. می‌رفتند در شهر و دیارشان هل من ناصر می‌گفتند و می‌آمدند. خودشان هم انرژی می‌گرفتند.

از دهه محرم خاطره خاصی را در ذهن دارید؟

یکی از قشنگ‌ترین عاشورا‌های عمرم، عاشورای آخرِ مرصاد بود. شب عاشورا حاج عبدالله عرب‌نجفی آمد و گفت که بیا به تیپ و گردان ما برویم. من شب عاشورا بعد از اتمام برنامه خودمان، به آنجا رفتم. هم موقع رفتن تصادف کردیم و هم موقع برگشتن. این خاطرات بماند. در منطقه‌ای که بودند، یک فضای خیلی زیبایی درست کرده بودند. اخیرا عکس‌هایش را هم دیدم. خیمه‌گاه داشتیم و روز عاشورا خمیه‌سوزان داشتیم. شب عاشورا برنامه خیلی خوبی داشتیم. روز عاشورا ما دسته داشتیم. مقرمان کرمانشاه بود.

اهالی یک روستا اهل تسنن بودند که از رزمنده‌ها استقبال کردند. با اینکه ما یک گردان عظیمی بودیم ولی گوسفند کشتند و اسفند دود کردند. ما در روستا حسین حسین گفتیم و خودمان را دوباره به مقرمان رساندیم و به فضای خمیه‌سوزان رسیدیم. من رفتم و وسط خیمه‌ها ایستادم. یک طرف جنازه‎ای نمادین با لباس زمان کربلا درست کردند و طرف دیگر جنازه‌ای با نماد لباس امروزی و بچه‌های رزمنده‌ها. خون گلوی این‌ها به یک جا می‌رسید و یک جا جمع می‌شد. نماد نشسته حضرت زینب (س) را با چادری درست کرده بودند که آدم وقتی این‌ها را می‌دید، تکان می‌خورد.

کل شب عاشورا اینطور بود. یادم است ظرف آبی را نزدیک چهارپایه وسط خیمه‌گاه گذاشته بودم. وسط روضه‌خوانی نمی‌دانم چه گفتم و مقداری از این آب را در دست گرفتم و طرف مستمع پاشیدم. اصلا صدای گریه‌ای بلند شد. اوضاع خیلی عجیب و غریبی بود. آخر جنگ بود. این‌ها مانده بودند و از شهادت هیچ نصیبشان نشده بود. شهیدی به نام شهید دهقان داشتیم. در حال آرپی‌جی زدن، او را زده بودند. سرش رفته بود. به زین‌العابدینی گفتم که این کیست؟ گفت این دهقان است. عملیات تمام شده بود و من عقب آمده بودم. یادم نمی‌رود شهید آقاعشقی داشت با ما شوخی می‌کرد، گفتم شما شهید می‌شوید.

گفت: نه، من می‌خواهم فرمانده لشکر شوم. او از مسئولین گروهان بود. گفت من می‌خواهم بمانم. حالا جنازه او و جنازه هفت، هشت ۱۰ تا از بچه‌ها، روی زمین بود و من وسط این‌ها نشسته بودم. جالب اینجا بود که حرف زدن خودم را هم نمی‌شنیدم. این برایم خیلی سخت و خیلی بد بود. از لب‌خوانی بچه‌ها متوجه شدم که می‌گفتند برایمان بخوان.

من شروع کردم به دشتی خواندن. خیلی از بچه‌ها گریه کردند تا اینکه آمدند و به من حالی کردند که حاج علی سراج صدایم می‌کند. گفتیم در این اوضاع و احوال؟! حاج علی سراج هم اینجا بیاید. گفتند نه شما بروید. رفتم و وقتی در را باز کردم دیدم که یک جنازه وسط است و این‌ها دور آن جنازه حلقه زدند. فرمانده‌ها با هم بد جوری گریه می‌کردند. گفتند یک چیزی برای ما بخوان. گفتم بابا این همه شهید، حالا شما فقط این یکی را چسبیدید؟

یکی گریه کرد و گفت: بابا این حاج اکبری است. فرمانده گروهان است. داداش شهید است. مقام معظم رهبری آن زمان رئیس جمهور بودند. آقا به او گفته بودند که نروید. دو تا خانواده را باید سرپرستی می‌کرد. بچه شاه‌عبدالعظیم بود. شهید شده بود. می‌گفتند این سومین پسر از یک خانواده است که شهید شده و این برای ما خیلی سخت است. ما هم زانوهایمان سست شد و نشستیم. دعا کنید عاقبت ما ختم به خیر شود.

آن فضا را حساب کنید که عزیزترین کسان‌مان دوربرمان افتادند و شهید شدند. آدم‌هایی که ما را دوست داشتند و ما هم آن‌ها را دوست داشتیم، آدم‌هایی که عزیز ما بودند و ما هم عزیز آن‌ها بودیم. عشق‌ها راستین بود. الان در شهر، عشق‌ها بر سر چیست؟ آنجا یک حال دیگری بود. من خیلی شب عملیات دیدم. واقعا آدم یاد شب عاشورا می‌افتاد. وقتی مژده عملیات می‌آمد، بچه‌ها سر از پا نمی‌شناختند و همان احوالات شب عاشورا متجلی می‎شد.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست بیشتر بخوانید »