حضرت فاطمه

فردای شهادت حضرت زهرا (س) در بقیع چه گذشت؟

فردای شهادت حضرت زهرا (س) در بقیع چه گذشت؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، بعد از تغسل و تدفین حضرت فاطمه (س) اتفاقات تلخ بسیاری رخ داد که کمتر باز گو شده است در ادامه برشی از کتاب «کشتی پهلوگرفته» اثر «سید مهدی شجاعی» را با هم می‌خوانیم که به فردای تدفین این بانوی شهیده و ماجرای نبش قبر می‌پردازد:

دیشب که علی تو را غسل می‌داد، وقتی اشک‌های جانسوز او را دیدم. وقتی ضجه‌های حسن و حسین را شنیدم، وقتی مو پریشان کردن و صورت خراشیدن زینب و ام‌کلثوم را دیدم دیگر تاب نیاوردم. نه من که کائنات بی تاب شد و چیزی نمانده بود که من فرو بریزم و زمین از هم بپاشد و کائنات سقوط کند.

تنها یک چیز، آفرینش را برای جا نگاه داشت و آن تکیه علی بود بر عمود خیمه خلقت، ستون خانه تو. علی سرش را گذاشته بود بر دیوار خانه تو و زار زار می‌گریست.  این اگرچه اوج بی تابی علی بود، اما به آفرینش آرامش بخشید و کائنات را استقرار داد.

چه شبی بود دیشب! سنگینی بار مصیبت دیشب تا آخرین لحظه حیات بر پشت من سنگینی می‌کند. همچنان که این قهر بزرگوارانه تو کمر تاریخ را می‌شکند، از علی خواستی که تو را شبانه دفن کند و مقبره‌ات را از چشم همگان مخفی بدارد.

‌می‌خواستی به دشمنانت بگویی دود این آتش ظلمی که شما برافروخته‌اید نه فقط به چشم شما که به چشم تاریخ می‌رود و انسانیت تا روز حشر از مزار دُردانه خدا محروم می‌ماند. چه سند مظلومیت جاودانه‌ای! و چه انتقام کریمانه‌ای!   دل من به دل من به راستی خنک شد وقتی که صبح، دشمنان تو با ۴۰ قبر مشابه در بقیع مواجه شدند و نتوانستند بفهمند که مدفن دختر پیامبر کجاست.

من شاهد بودم که در زمان حیاتت آمدند برای دغل‌کاری و نیرنگ بازی، اما تو مجال ندادی و آن‌ها باقی مکر و سیاست را گذاشته بودند برای بعد از وفات و تو آن نقشه را هم نقشه برابر کردی. عمر گفت: نشد اینطور نمی‌شود، نبش قبر خواهیم کرد همه قبر‌ها را خواهیم شکافت، جنازه دختر پیامبر را پیدا خواهیم کرد، برای او نماز خواهیم خواند و دوباره… خبر به علی رسید. همان علی که تو گاهی از حلم سکوت و صبوری‌اش در شگفت و گاهی گلایه‌مند می‌شدی، از جا برخاست، همان قبای زرد رزمش را بر تن کرد، همان پیشانی بند جهاد را بر پیشانی بست، شمشیری را که به مصلحت در غلاف فشرده بود بیرون کشید و به سمت بقیع راه افتاد.

تو به یقین دیدی و برخورد بالیدی، اما کاش روی زمین بودی و می‌دیدی که چگونه زمین از صلابت گام‌های علی می‌لرزد. وقتی به بقیع رسید بر بالای بلندی ایستاد. صورتش از خشم، گداخته و رگ‌های گردنش متورم شده بود فریاد کشید: وای اگر دست کسی به این قبر‌ها بخورد همه‌تان را از لب تیغ خواهم گذراند. عمر گفت:‌ای ابوالحسن به خدا که نبش قبر خواهیم کرد و بر جنازه فاطمه نماز خواهیم خواند. علی از بلندای فرود آمد، دست در کمربند عمر بُرد او را از جا کند و بر زمین افکند، پا بر سینه‌اش نهاد و گفت: یابن السوداء! اگر دیدی از حقم صرف‌نظر کردم، از مثل تو نترسیدم، ترسیدم که مردم از اصل دین برگردند، مأمور به سکوت بودم، اما در مورد قبر و وصیت فاطمه سکوت نمی‌کنم، قسم به خدایی که جان علی در دست اوست اگر دستی به سوی قبر‌ها دراز شود آن دست به بدن باز نخواهد گشت. زمین را از خونتان رنگین می‌کنم.

عمر به التماس افتاد و ابوبکر گفت: ابوالحسن تو را به حق خدا و پیامبرش از او دست بردار ما کاری که تو نپسندی نمی‌کنیم. علی شوی با صلابت تو رهایشان کرد و آن‌ها سرافکنده به لانه‌هایشان برگشتند و کودکانی که در آنجا بودند، چیز‌هایی را فهمیدند که پیش از آن نمی‌دانستند…. راستی این صدا، صدای پای علی است. آرام و متین، اما خسته و غمگین. از این پس علی فقط در محمل شب با تو راز و نیاز می‌کند.

من لب ببندم از سخن گفتن تا علی بال بگشاید روی مزار تو. این تو و این علی و این نگاه همیشه مشتاق من…

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فردای شهادت حضرت زهرا (س) در بقیع چه گذشت؟ بیشتر بخوانید »

کتاب‌های خواندنی و پیشنهاد ویژه برای روز دختر

کتاب‌های خواندنی و پیشنهاد ویژه برای روز دختر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سالروز میلاد حضرت فاطمه معصومه (س) به عنوان روز «دختران» نامگذاری شده‌ است‎‎، هر ساله روز اول ماه ذی‌القعده سالروز تولد حضرت معصومه (کریمه اهل بیت) و روز ملی دختران به پاس قدرانی از این قشر وسیع و تأثیرگذار جامعه جشن گرفته می‌شود.

حضرت معصومه (س) به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته‌اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت. حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی‌ها و شبنم معطر آفرینش است.

شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره‌ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در این باره می‌گوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.

جایگاه دختران در اسلام در قرآن کریم و سوره نحل آیه ۵۸ و ۵۹ آمده است: هنگامی که به آنان (مردم قبل از اسلام) مژده تولد دختر داده می‌شد صورتشان سیاه رنگ شده و مملو از خشم و غضب و اندوه می‌شدند و از قوم و قبیله خود به خاطر این مژده بدی که به آن‌ها داده می‌شد خویشتن را پنهان می‌کردند و این پرسش مطرح می‌شد که آیا این ننگ را بر خود بپذیرند و دختر را نگه دارند یا او را در زیر خاک زنده به گور کنند. اما در وسائل الشیعه در خصوص جایگاه دختران از دیدگاه اسلام آمده است: دختران (پیش از آنکه به همسری درآیند و به افتخار مادری نایل شوند) از مقام، حرمت و حقوق خاصی برخوردار هستند. در فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) که ریشه در وحی و کلام الهی (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّی برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندی که برای دختران به کار گرفته شده است، حاکی از این موضوع است.

در ادامه چند کتاب که با موضوع زنان و مادران شهدا و همچنین روایت زندگی کریمه اهل بیت (ع) معرفی شده است تا مورد استفاده قرار گیرد.

«مسافر سرزمین آفتاب» | اثر حمید حسام|انتشارات سوره مهر

کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، اثر حمید حسام و مسعود امیرخانی روایت خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران است.

حمید حسام درباره این کتاب می‌گوید که یکی از بهترین کتاب‌های من است که به روایت خاطرات کونیکویامامورا می​پردازد. وی تنها مادر شهید است که اصالتی ژاپنی دارد و فرزند شهیدش جوان نوزده ساله​ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه​ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید.

یامامورا که پس از ازدواج با یک ایرانی مسلمان و مهاجرت به ایران اسم سبا با الهام از قرآن را برای خود برمی​گزیند، با دقتی بی​نظیر و زبانی ساده و شیوا خاطرات خود را از کودکی تا حال بیان می​کند. هرچند که سال‌ها قبل در کشور ژاپن و در خانواده​ای بودایی مذهب متولد شده و تا بیست و یک سالگی تحت آموزه​های بودایی بوده، اما ازدواج با یک جوان مسلمان ایرانی مسیر زندگی‌اش را تغییر داده و آنقدر روحیات انقلابی و اسلامی​اش را تقویت کرده که فرزند نوزده ساله‌اش در جبهه‌های جنگ تحمیلی ایران به شهادت رسیده است.

چیزی که داستان زندگی این مادر شهید را منحصر به​فرد می​کند حوادثی است که در طول زندگی​اش اتفاق می​افتد و مسیر زندگی وی را تغییر می​دهد تا جایی که خودش می​نویسد: هیچ​گاه تصور نمی​کردم داستان زندگی من روزی به صورت کتاب منتشر شود چون اگر در ژاپن و در کنار خانواده​ام می​ماندم یک زندگی کاملا عادی را تجربه می​کردم در حالی که آشنایی من با یک مسلمان ایرانی مسیر زندگِی​ام را تغییر داد و توسط او به دنیای جدید و ناشناخته​ای آمدم.

زندگی در ایران و جامعه اسلامی برای یامامورا بسیار جالب و پر از اتفاقات و حوادثی نظیر قیام 15 خرداد، انقلاب و تغییر حکومت و دوران جنگ تحمیلی است که یکی از پسران خود را در این مسیر تقدیم اسلام و کشور می​کند و معتقد است در زندگی هرچه جلوتر می​رود درهای جدیدی به رویش باز می​شود.

«اینک شوکران» اثر مریم برادران انتشارات روایت فتح

در این کتاب خاطرات همسر «شهید منوچهر مدق»، از سال های زندگی مشترک و خصوصیات اخلاقی و سرنوشت او، روایت شده است.

کتاب اينک شوکران او در هشتمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، مقام دوم را دریافت کرد. در این کتاب درباره رابطه عاشقانه فرشته و منوچهر است که جنگ آنها را از هم دور می کند. بعد از جنگ هشت ساله، منوچهر دچار بیماری می شود که از عوارض بمبهای شیمیایی است. این زندگی عاشقانه پس از ده سال به شهادت منوچهر و تنها شدن فرشته با دو فرزندش می رسد. رابطه عاشقانه این کتاب سوژه چند نمایش، مجموعه مستند داستانی، فیلم سینمایی و سریال در ایران بوده است.

«به سپیدی یک رؤیا» اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی انتشارات کتاب نیستان

رمان «به سپیدی یک رؤیا» اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی است. این رمان در وهله نخست از داستانی بهره می‌برد که تا پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است و می‌توان گفت اولین رمان درباره زندگی کریمه اهل بیت را روایت می‌کند.

نویسنده در داستان خود فرازی از زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) را از آغاز هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو را تا زمان وفات ایشان روایت می‌کند. حضرت معصومه (س) در پی درخواست امام قدم در راه سفر از مدینه به مرو می‌گذارند و در نهایت نیز در اثر بیماری در شهر قم به رحمت خداوند می‌روند. این فراز تاریخی و روایت داستانی از آن، برگ برنده نویسنده این کتاب است؛ که به خوبی از آن برای پرداخت داستانی بهره برده است.

این داستان از یک زاویه دید بسیار بدیع بهره برده است؛ راوی داستان «سلطان» یکی از کنیزان حضرت معصومه (س) است که در داستان به شکل و شمایلی تازه و واقعی به روایت داستانی پرداخته است. بیان زنانه و ترسیم ظرافت‌های بیانی که معمولاً در زبان زنان می‌توان سراغی از آن گرفت از سوی نویسنده در این متن به زیبایی ترسیم شده است. در کنار این زیبایی بیانی، فضاسازی نویسنده از اندرونی منزل امام معصوم و ساخت چندین شخصیت سپید و خاکستری در این فضا که شرح رفت و آمدها و نگاه مردم در آن دوران تاریخی به امام معصوم و بیت او را روایت می‌کند نیز از دیگر ویژگی‌های این متن است که نویسنده توانسته به خوبی از عهده آن برآید.

سومین ویژگی این رمان را باید در زبان خلق شده توسط نویسنده دانست. سلیمانی در روایت خود از زبانی بهره می‌برد که هم تاریخی است و هم کشش داستانی دارد. به عبارت دیگر نویسنده با توانایی و هوشیاری از عبارات و افعال و کلمات به شکلی بهره برده که مخاطب ناخودآگاه احساس کند در فضایی تاریخی و کهن در حال مواجه شدن با داستان است. خلق این زبان تازه با توجه به پیچیدگی‌های موجود در راه ایجاد آن در کنار جسارت نویسنده برای ورود به این وادی در کنار تجربه‌های بسیار موفقی که در این زمینه وجود دارد یکی دیگر از نقاط قوت این متن به شمار می‌رود.

در نگاهی تازه و کلی «به سپیدی یک رؤیا» رمانی است جسورانه و بسیار شیرین از داستانی تاریخی کمتر شنیده شده درباره یکی از منسوبان به خاندان عصمت که با تلاشی قابل تقدیر از سوی نویسنده، سعی کرده تا نمونه‌ای قابل احترام از یک رمان تاریخی شود.

رمان «به سپیدی یک رویا» در قطع رقعی و 132 صفحه از سوی انتشارات کتاب نیستان در دسترس علاقه‌مندان به رمان تاریخی مذهبی قرار گرفته است.

«راض بابا»  اثر طاهره کوه کن انتشارات شهید کاظمی

راضیه ۱۱شهریور۱۳۷۱ در مرودشت شیراز به دنیا آمد و تا قبل از بهار شانزده‌سالگی‌اش موقعیت‌های چشمگیری را در زمینۀ ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد. دختری که تمام تلاشش را به کار می‌بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه‌ای رخ می‌دهد و او را در رسیدن به خواسته‌اش کمک می‌کند؛ بر اثر انفجار بمب در حسینیۀ کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل هجده روز درد و رنج ناشی از جراحت، به جمع شهیدان سرفراز و سربلندی پیوست که ره صدساله را یک‌شبه پیمودند.

گزیدۀ متن یک‌دفعه در خود فرو رفت انگار می‌خواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم… دعا می‌کنین برآورده بشه؟» التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجره‌ش رو به کعبه باز بشه.»

«پرنیان» اثر محمد رضاخانی انتشارات شهید کاظمی

کتابی با پاسخ‌های زیبا برای کسانی که حاضرند درباره حجاب بخوانند. این اثر پرتیراژترین کتاب در زمینه حجاب است و در محور‌های متعددی هم‌چون تاریخچه، قرآن و روایات، احکام، مدگرایی و غریزه، گفتار بزرگان، شبهات، جهانی شدن حجاب و قوانین پوشش در دانشگاه‌های مختلف دنیا بحث می‌کند و به تبیین فرهنگ حجاب و عفاف می‌پردازد.

گزیدۀ متن وقتی حجاب را انتخاب کردم خیلی برای من سخت بود. اسماعیلم را ذبح کردم. در آمریکا وقتی اولین بار باحجاب شدم، همسرم از من دلیل کارم را پرسید. خیلی جدی به او گفتم: «این رابطه بین من و خداست، به شما هیچ ربطی ندارد، نه می‌خواهم مرا تحسین کنی، نه می‌خواهم به من بگویی دوست داری یا ندارد… اولین روزی که حجاب را انتخاب کردم دعا کردم که خدایا اگر یک روزی خواستی این حجاب دومرتبه از سر من برداشته شود، آن روز را آخرین روز عمر من قرار بده.

«دختر‌ها بابایی‌اند» | اثر بهزاد دانشگر | انتشارات شهید کاظمی
روایتی پراحساس از خانوادۀ شهید مدافع حرم، جواد محمدی محمدی از جوانان فعال فرهنگی و انقلابی در شهر درچه از توابع اصفهان بود. وی از همان دورۀ نوجوانی به فعالیت‌های انقلابی پایگاه‌های بسیج جذب شد و بعد‌ها به دلیل همین علاقمندی‌ها وارد سپاه پاسداران شد. این کتاب شرحی است از روابط پُراحساس و پُرعاطفۀ جواد محمدی و خانواده‌اش. از ارتباط جواد محمدی و مادرش، از ارتباط جواد محمدی و همسرش، شرحی است از جوانی که از همان دورۀ نوجوانی و جوانی نسبت به وقایع اطرافیانش بی‌تفاوت نبود و تلاش می‌کرد. در هر جمعی از اجتماعات خانوادگی قرار می‌گرفت، آنجا را پر از شور و هیجان می‌کرد. روایتی در قالب نو که هر راوی از منظری شخصی و تازه قهرمانش را روایت می‌کند. همۀ این روایت‌ها به‌گونه‌ای در هم آمیخته شده‌اند که ضمن تکمیل همدیگر استقلال خودشان را هم حفظ می‌کنند. درنهایت و با پایان یافتن کتاب، این قطعه‌های جورچین در کنار همدیگر تصویری کامل‌تر از شهید ارائه می‌دهند.

گزیده متن دلم می‌خواهد بابا بهم غذا بدهد. بابا وقتی بود، برایم لقمه می‌گرفت. خودم بلدم بخورم، ولی بابا لقمه می‌گرفت. خب دوست داشتم. به قول بابا دختر‌ها بابایی‌اند. بابا هم دوست داشت. لقمه‌هایش ماشین می‌شدند و می‌رفتند توی دهانم. انگار دهان من پارکینگ است. هواپیما می‌شدند، کشتی می‌شدند، سفینۀ آدم‌فضایی‌ها می‌شدند. هرچه می‌شدند دوست داشتند بروند توی شکم من.

علاقه‌مندان جهت تهیه کتب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی (nashreshahidkazemi.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را دریافت کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کتاب‌های خواندنی و پیشنهاد ویژه برای روز دختر بیشتر بخوانید »

نقش زنان در تربیت نسل آینده و ساخت مسیر پیش‌ رو مؤثر است

نقش زنان در تربیت نسل آینده و ساخت مسیر پیش‌ رو مؤثر است


«زینب سلطانی» مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس استان سمنان در گفت‎وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در سمنان در خصوص تلاش دشمنان برای ضربه زدن به کیان انقلاب اسلامی اظهار داشت: سال‌هاست که درخت تنومند انقلاب اسلامی با حملات دشمنان ضدانقلاب مواجه است، حملاتی فریب‌کارانه که تلاش می‌کند چهره انقلاب اسلامی را با تهمت و دروغ مخدوش کند و اعتماد را از مردم سلب نماید. در بین تمامی موضوعات مختلف و شبهه‌پراکنی‌های دائمی، یکی از موضوعات مهم و جدی، موضوع زن و خانواده است، چرا که غرب به‌ خوبی می‌داند که اگر زنان یک جامعه را نشانه بگیرد می‌تواند بر اندیشه تمام نسل آینده حاکم شود.

وی ادامه داد: امروز دشمن با امکانات گسترده، سعی در تأثیرگذاری بر روی جامعه را دارد، ولی اخلاص در عمل،ایمان و نیت الهی می تواند این حربه‌ها را خنثی کند. اگر در جنگ سخت، مردان در خط مقدم بودند و زنان وظیفه پشتیبانی و حمایتی داشتند، امروز در جنگ نرم، زنان در خط مقدم هستند و باید مردان از آنان حمایت کنند، زیرا دشمن آن‌ها را هدف گرفته است.

سلطانی با بیان این که امروز یکی از عرصه‌های نبرد علیه انقلاب اسلامی، حوزه زنان و در یک کلام هویت زن مسلمان ایرانی است. گفت: دشمنان نظام اسلامی به‌خوبی دریافته است که نقش زنان در تربیت و ساخت مسیر آینده مؤثر است، در دوران جنگ شاهد بودیم که مادران و همسران شهدا چگونه خوش درخشیدند و در صفوف مقدم جبهه انقلاب بودند، امروز نیز باید در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی جایگاه بانوان را مشخص کنیم. یکی از دستآورد‌های بزرگ انقلاب اسلامی، هویت یابی زنان در جامعه است.

مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس استان سمنان افزود: زنان، نقش ماندگاری در دفاع مقدس داشتند که قابل تعمیم با زمان حال است. بدون شک اگر دختران نسل امروز با دختران دفاع مقدس آشنا شوند می‌توانیم به سمت احیای زندگی ایرانی اسلامی حرکت کنیم و ضروری است تا نسل امروز و نسل‌های آینده نسبت به آن سال‌های پُر از حماسه، ایثار و فداکاری، شناخت پیدا کنند و بدانند استقلال و امنیت ایران اسلامی، مدیون مبارزه و جانفشانی شهدا و مردان و زنان قهرمان ایران است.

وی با بیان این که بانوان باید جهاد تبیین را از خانه آغاز کنند، گفت: امروز بانوان باید جهاد تبیین را از خانه و خانواده آغاز کنند، چرا که اگر خانواده سالم باشد بدون شک جامعه‌ای سالم خواهیم داشت، اگر فرزندانی با تربیت صحیح وارد جامعه شوند، آن جامعه به بیراه نخواهد رفت.

سلطانی ادامه داد: حضرت فاطمه زهرا (س) بهترین الگو برای زنان امروزی در تمامی زمینه‌های علم و دانش، حجاب و حیا، ازدواج و معیار‌های انتخاب همسر، فنون همسرداری و تربیت فرزند، کمک به اقتصاد خانواده، حضور زن در عرصه اجتماع و سیاست و سخنوری است و از بین همه صفات، ویژگی غیرت دینی در دفاع از ولایت و جهاد عظیم تبیین و روشنگری از امتیاز و برجستگی والاتری برخوردار است. برجسته‌ترین ویژگی دختر گرامی پیامبر که در فرهنگ فاطمی متبلور است نقش بصیرتی آن حضرت در تشخیص وظیفه یک مسلمان در جهاد تبیین و دفاع از ولایت است.

وی خاطر نشان کرد: امروز خطر تحریف و وارونه نمایی حقایق و بازنویسی تاریخ به سبک دشمن، بزرگ‌ترین خطر برای کشور، نظام اسلامی و مردم است و همه وظیفه داریم با وجود تلاش گسترده و بی‌سابقه رسانه‌های غربی برای دگرگون کردن فرهنگ متعالی حاکم بر خانواده، به هر شکل ممکن از این فرهنگ متعالی پاسداری و فعالیت‌های این رسانه‌ها را خنثی کنیم. بدین منظور باید خود را مسلح به سلاح‌های ارزشمند علم و آگاهی و تحقیق کنیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش زنان در تربیت نسل آینده و ساخت مسیر پیش‌ رو مؤثر است بیشتر بخوانید »

حجت‌الاسلام محمدحسنی

حضرت زهرا (س) نخستین جهادگر مکتب «جهاد تبیین» است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام «عباس محمدحسنی» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش صبح امروز (دوشنبه) در آیین اختتامیه جشنواره زوج‌های جوان نیروی پدافند هوایی ارتش که به میزبانی منطقه پدافند هوایی شمال شرق برگزار شد با اشاره به ایام ولادت حضرت زهرا (س)، اظهار داشت: سوره کوثر در شأن حضرت فاطمه (س) است؛ کوثر یعنی کسی که وجودش خیر پرشمار است.

وی افزود: حضرت فاطمه (س) حلقه اتصال بین نبوت و امامت است؛ چرا که همه امامان معصوم (ع) بعد از حضرت علی (ع) از نسل حضرت زهرا (س) هستند.

رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ادامه داد: طبق آمار، ۱۵۰ میلیون نفر در دنیا افتخار سیادت و انتساب به خاندان امامت را دارند که همه از برکت وجود حضرت زهرا (س) است و از این تعداد شش میلیون نفر در ایران هستند.

حجت‌الاسلام محمدحسنی اضافه کرد: برخی از این افراد هرکدامشان یک دنیا هستند، از جمله امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در ایران، آیت الله سیستانی در عراق، سیدحسن نصرالله در لبنان و بدرالدین حوثی در یمن.

وی با بیان اینکه مدافعان حرم تربیت شدگان مکتب فاطمی هستند، خاطرنشان کرد: نخستین بنیانگذار و مدافع حرم، حضرت زهرا (س) و نخستین شهید مدافع حرم نیز خود آن حضرت است.

رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش گفت: در مکتب «جهاد تبیین» هم حضرت زهرا (س) نخستین جهادگر است. اگر جهاد تبیین حضرت فاطمه (س) نبود، شاید امروز یک داعشی بودیم که از قتل عام لذت می‌بردیم.

حجت‌الاسلام محمدحسنی ادامه داد: امروز یکی از رسالت‌های زنان که در انقلاب و در دفاع مقدس هم پیشتاز بودند، این است که در جهاد تبیین هم پیشتاز باشند و روز زن وقتی مبارک است که «فاطمی» شویم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه تشکیل زندگی مشترک و حفظ بقا و دوام آن راحت نیست، افزود: رعایت احترام، اظهار محبت و وظیفه‌شناسی متقابل محکم‌کننده پایه‌های زندگی مشترک است.

رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش اضافه کرد: رازداری، وفاداری و صبوری متقابل از دیگر مواردی است که در استحکام و دوام زندگی نقش دارد.

چهارمین جشنواره زوج‌های جوان پدافند هوایی ارتش از روز شنبه هفته جاری با حضور ۵۰ زوج به میزبانی منطقه پدافند هوایی شمال شرق امام رضا (ع) در مشهد آغاز شد و صبح امروز پایان یافت.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضرت زهرا (س) نخستین جهادگر مکتب «جهاد تبیین» است بیشتر بخوانید »

جوانی که به عروس شهادت لبخند زد! +‌ عکس

جوانی که به عروس شهادت لبخند زد! +‌ عکس



شهید مجتبی محبی فر - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مجتبی محبی‌فر از دانش‌آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در پنجم مردادماه ۱۳۶۷ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بسمه تعالی

“شهادت کمال انسان است ” امام خمینی

باسلام و درود بر ارواح پاک شهدا و با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و باسلام و درود به تمام ملت مسلمان ایران و بعد از سلام وصیت خود را شروع می‌کنم؛

بدانید که شما برای آخرت آفریده شده اید نه برای دنیا و نه برای هستی در دنیا و نه برای زندگی کردن در دنیا، شما در جای کوچ می‌باشید و در سرای موقت و در راه به سوی آخرت و از مرگ نمی‌توانید فرار کنید و ناچار مرگ شما را در می‌یابد، پس بترسید از اینکه هر زمان مرگ به سراغ شما می آید و شما در حال گناه و معصیت باشید.

جوانی که به عروس شهادت لبخند زد! +‌ عکس

و باسلام به تو ای پدر عزیزم!
هم اکنون که وصیت نامه خود را می نویسم، لازم می دانم که از شما طلب حلالیت کنم و بگویم که شما یک عمر زحمت بنده را متحمل شدید و با خون جگر مرا بزرگ کرده‌اید، حال که فرزند خود را به نبرد حق علیه باطل فرستادید، اگر شهادت نصیب این حقیر شد که چه سعادتی بالاتر از این، چرا که شما رو سفید هستید پیش اباعبدالله الحسین علیه السلام، اگر شما یک فرزند برای اسلام فدا کردید، مولایم اباعبدالله فرزندان و برادران خود را فدای اسلام کرد و خود نیز فدای دین و آئین اسلام شد.

و باسلام به تو ای مادر عزیزم!
اگر خبر شهادت فرزند خود را شنیدید، مبادا گریه کنید! البته من میدانم که جوان خود را از دست داده اید و برای هر پدر و مادر سخت است، اما مبادا با گریه کردن زیاد خود، کاری کنید که دشمنان اسلام خوشحال بشوند!

و ای مادر این را بدان که با شهادت من شما هم پیش فاطمه زهرا سلام الله علیها رو سفید خواهید شد و در روز قیامت میتوانی پیش حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سر را بلند کنی و افتخار کنی!

مادر این را بدان که من به بالاترین آرزوهایم رسیدم، مگر شما نمی‌خواستید که فرزند خود را به آرزوهایش برسانید و من هم به آرزویم رسیدم، مادر برای من و برای تمام جوانان ایران ننگ است که در بستر بمیرند، پس چه بهتر که همچون مولایمان وارد جنگ شویم و همچون ایشان هم بسوی یار بشتابیم و این را بدان ای مادر شهید که شهادت در برابر من از مکیدن پستان مادر شیرین تر و خوشمزه تر است و مگر چیزی شیرین تر از شهادت هم سراغ داریم؟

و مادر این را بدان که سردارمان گفته: کربلا رفتن خون می خواهد!

دیگر حرفم به برادرانم هست که شما هستید که راه من و امثال من را باید بیائید و اگر اسلحه ما بر روی زمین افتاد شما باید بردارید و از اسلام عزیز دفاع کنید! چون اسلام احتیاج به ما دارد و اگر ما نتوانیم دین خود را ادا کنیم، در روز قیامت نمی‌توانیم سر خود را در مقابل سایر شهدا بلند کنیم.

ان شاالله که ما همه عاقبت بخیر شویم و خسر الدنیا و الاخره نشویم ان شاءالله.

و اما چند کلمه ای هم با خواهرانم بگویم باشد که صحبت برادر حقیر خود را بشنوید؛

خواهران عزیز!
سعی کنید در طی زندگی خود چند چیز را مد نظر داشته باشید؛ اول حجاب خود را که بهترین چیزهاست، دوم اخلاق نیکو می‌باشد و دیگر نماز، از اهم چیزهاست؛ چرا که نماز ستون دین می باشد و اگر ستون دین را محکم نکنید، دیگر از باقی چیزها نباید توقع داشت.

خدایا، دوست دارم در موقع شهادت، آغوشم باز باشد تا همه بدانند با آغوش باز به سراغ شهادت رفتم و شهادت را در بغل گرفتم، پروردگارا دوست دارم در موقع شهادتم لبخند برلبانم باشد تا همه بدانند که من به عروس شهادت لبخند زدم و رفتم و با رضایت کامل بوده و دوست دارم پاهایم حالتی داشته باشد که همه بفهمند که به سوی شهادت دوان دوان می رفتم.

واقعا از طرف من به همه کسانی که می خواهند در تشییع جنازه ام شرکت کنند، بگویید که راضی نیستم، کسی که با ولایت فقیه و امام و اسلام مخالف است در تشییع جنازه ام شرکت کند و اگر شرکت کرد، در روز رستاخیز از او بازخواست می‌کنم حتی اگر تعداد اندکی در تشییع جنازه باشند.

و اما محل دفنم، دوست دارم در بهشت زهرا قطعه ۲۹ باشد و اگر امکان داشت در کنار رفیق عزیز و شهیدم، شهید کتابچی و اگر در کنارش نشد در گوشه ای از قطعه ۲۹.

و اما پولی که دارم و می دهند، نیمی از آن را به عنوان پرداخت قرض هایم که یادم نیست و غیره به جبهه بدهید و نیمی دیگر را جهت مراسم ختم؛ و ختم مجالس را نمی خواهد پر شکوه و زیاد برگزار کنید؛ ختمی معمولی بگیرید.

نماز و روزه های قضا را تا جایی که بتوانم خودم بجا می آورم و باقی را مادرم می داند و به عهده شما می‌گذارم و اگر کسی از من طلب داشت به او بدهید و طلبی از کسی ندارم.

در ضمن مراسم دفن و ختم را به عهده برادرانم می‌گذارم.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاة.

مجتبی محبی فر
۶ اسفند ۱۳۶۶

از کلیه فامیل و آشنایان طلب حلالیت دارم.

یا رب! به منای عشق، قربانم کن
وانگه به سرای خویش مهمانم کن

گو هیچ نیم لایق این دعوت تو
از لطف ،  طفیلی شهیدانم  کن

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!

ولادت : ۲۷ فروردین ۱۳۵۰

شهادت :  ۵  مرداد  ۱۳۶۷

عملیات : عملیات مرصاد – اسلام آباد غرب

مزار : بهشت زهرا سلام الله علیها قطعه ۲۹  ردیف ۱۳۱  شماره  ۴



منبع خبر

جوانی که به عروس شهادت لبخند زد! +‌ عکس بیشتر بخوانید »