حضرت محمد

فرمانده نیروی دریایی سپاه

پیام فرمانده نیروی دریایی سپاه به مناسبت هفته وحدت


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار دریادار پاسدار «علیرضا تنگسیری» فرمانده نیروی دریایی سپاه به‌مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع) و هفته وحدت پیامی صادر کرد.

متن این پیام به شرح زیر است:

واعتصموا بحبْل اللّه جمیعًا ولا تفرّقوا (آل عمران ۱۰۳)

سلام علیکم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُم

مسلمانان جهان با بانگ ملکوتی «اشهد انّ محمّداً رسول الله» همچون ریسمانی محکم به معبود حقیقی پیوند می‌خورند و بر خود می‌بالند که پیرو کامل‌ترین دینی هستند که خداوند متعال بر خاتم رسولان حضرت محمد مصطفی (صل الله علیه و آله وسلم) نازل کرده است و این مهم‌ترین عامل وحدت و همدلی مسلمانان عالم است.

این میراث ارزشمند برای مسلمانان، دعوت آنان به وحدت است و پیام روشن رسول گرامی اسلام (ص) که می‌فرمایند: الجَماعَهُ رَحمَهٌ و الفُرقَهُ عذابٌ «وحدت مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب است» بیانگر اهمیت یکپارچگی و وحدت امت در دین مبین اسلام است.

خدای بلندمرتبه را شاکریم که در ایران اسلامی نیز جلوه‌ی باشکوه از وحدت و یکپارچگی بین همه اقوام و ادیان الهی به مدد اندیشه‌ی بلند امامین انقلاب اسلامی و همت والای مردمان این دیار به وضوح مشهود است و همگی تحت لوای پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی می‌نمایند.

اینجانب ولادت با سعادت رحمةٌللعالمین حضرت محمد مصطفی (ص) و ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام جعفر صادق (ع) و فرارسیدن هفته‌ی وحدت را خدمت آحاد کارکنان و همه رزمندگان و هم‌سنگران عزیزم در نیروی دریایی سپاه تبریک و تهنیت عرض نموده و توفیق روزافزون همه شما عزیزان را در تحقق اهداف متعالی انقلاب اسلامی تحت عنایات خاص حضرت بقیةاالله الاعظم (عج) و زعامت فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) از درگاه خداوند منان خواستارم.

دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام فرمانده نیروی دریایی سپاه به مناسبت هفته وحدت

پیام فرمانده نیروی دریایی سپاه به مناسبت هفته وحدت بیشتر بخوانید »

سعیدی: شهید رئیسی از شجاعتی کم‌نظیر برخوردار بود

سعیدی: شهید رئیسی از شجاعتی کم‌نظیر برخوردار بود


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین «علی سعیدی» رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا صبح امروز در جمع روحانیون ستاد کل نیرو‌های مسلح اظهار داشت: شهید رئیسی و دولت سیزدهم یکی از مهم‌ترین رویش‌های انقلاب در عرصه دولت نمونه می‌تواند باشد و انقلاب اسلامی ایران یکی از رویشی‌ترین انقلاب‌ها در تاریخ معاصر به شمار می‌آید.

حجت‌الاسلام سعیدی در ادامه عنوان کرد: پنج یا شش نوع رویش و ریزش در تاریخ قابل ارزیابی هست که هم درس‌آموز و هم قابل عبرت‌گیری هست؛ «رویش و ریزش انقلاب‌ها»، «رویش و ریزش امت‌ها»، «رویش و ریزش انسان‌ها یعنی خواص»، «رویش و ریزش جامعه‌ها»، «رویش و ریزش احزاب» و «رویش و ریزش دولت‌ها». اگر بخواهیم بحث جامع و کامل در مورد رویش‌ها و ریزش‌ها داشته باشیم؛ باید این شش بخش را کاملاً مورد بررسی قرار بدهیم.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا پیرامون رویش و ریزش انقلاب‌ها گفت: ما در تاریخ از گذشته و حال شاهد رویش انقلاب‌ها و تمدن‌ها بودیم که در عرصه‌های مختلف بسیار تأثیرگذار بودند و در عین حال بسیاری از این انقلاب‌ها و تمدن‌ها دچار انحراف شده و ریزش کردند.

وی افزود: به گواه تاریخ، شاهد امپراتوری‌ها، انقلاب‌ها و تمدن‌ها هستیم که در دوره‌ای رشد و اعتلا داشتند و بعد هم آرام آرام گرفتار بحران و افول شدند؛ همچون تمدن یونان که هنوز هم آثارش در جوامع وجود دارد، ولی سرانجام ریزش کرد و از صحنه خارج شد؛ تمدن اسلامی در یک دوره با درخشندگی ایفای نقش کرد، ولی دچار ریزش شد؛ تمدن غرب از جمله تمدن‌هایی هست که با ریزش مواجه شده هست.

حجت‌الاسلام سعیدی اضافه کرد: امپراتوری روم و واتیکان، در یک دوره‌ای ۱۰ قرن ایفای نقش کرد، یعنی تلاقی بین دستگاه پاپ و دیکتاتوری رم که در نهایت سقوط کرد، امپراتوری عثمانی در یک دوره درخشندگی داشت و بعد افول کرد؛ امپراتوری ایران در دوره خود از ظرفیت بالایی برخوردار بود که آن امپراطوری هم شکسته شد و آخرینِ آن‌ها امپراطوری شوروی بود؛ امپراطوری شوروی یک دوره رشد و گسترش داشت و جهان را تحت سیطره خودش قرار داد و آمریکای لاتین و منطقه غرب آسیا همه جا را درنوردید، اما فروپاشید.

ریزش و رویش‌ها در انقلاب‌های توحیدی

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا گفت: یکی از انقلاب‌های توحیدی بزرگ، انقلاب پیامبر اعظم (ص) هست که هم خود انقلاب رویشی بزرگ و معجزه بود و هم منشأ رویش‌های بزرگ شد، قرآن نوید می‌دهد که انقلاب حضرت رسول (ص) جهانی شود و زمینه‌هایی که پیامبر (ص) پایه‌گذاری کرد و ساختار و سازمانی که ایجاد کرده بود و جانشینی که تعیین فرموده بود، می‌توانست این انقلاب در بستر امامت تمدن اسلامی را کاملاً جهانی کند؛ ولی انقلاب بعد از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) دچار ریزش و از مسیر اصلی خارج شد.

وی افزود: انقلاب بعدی انقلاب اسلامی ایران هست که در حقیقت بعد از ۱۵ قرن یک رویش نوین و قوی در تاریخ اتفاق افتاد و این انقلاب معجزه‌وار شکل گرفت. بعد از ۱۵ قرنی که تلاش دشمنان در جهت این بود که اسلام کاملاً محو و از صحنه خارج شود، انقلاب اسلامی از درون جامعه ایرانی سر درآورد و به‌عنوان یک انقلاب بزرگ در عرصه بین‌المللی مطرح شد.

حجت‌الاسلام سعیدی خاطرنشان کرد: شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران، پیامد‌هایی داشت؛ هم در رویش نیروی انسانی، پیشرفت‌ها در عرصه‌های مختلف و تأثیرگذاری در عرصه‌های منطقه و رویش مقاومت و همچنین در عرصه بین‌الملل نقش زیربنایی داشت؛ اما سوال این هست که آیا این انقلاب هم دچار ریزش شد یا نشد؟

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا ادامه داد: می‌توان ادعا کرد انقلاب اسلامی ایران بحمدالله تا به حال به برکت ایفای نقش حضرت امام (ره) و همچنین رهبر معظم انقلاب بعد از رحلت امام (ره)، به همان پایه اصلی استوار مانده و دچار ریزش نشده هست؛ زیرا ریزش انقلاب شاخص‌هایی دارد که آن شاخص‌ها در مبانی، اصول و جهت‌گیری‌ها و حرکت انقلاب مشاهده نمی‌شود و انقلاب اسلامی در همان ریل اصلی قرار دارد؛ اما اینکه از «دولت اسلامی» و یا «جامعه اسلامی» برخوردار هستیم یا خیر، بحث دیگری هست؛ اما اصل انقلاب اسلامی استخوان‌بندی و چارچوب آن و اصول و مبانی آن، استوار هست.

وی گفت: دومین محور، رویش و ریزش امت‌هاست. امت‌ها هم در چرخه رویش و ریزش قرار دارند. از جمله امت‌هایی که رویش داشتند، پیروان حضرت موسی (ع) قابل ذکر هست که بر اساس آیات قرآن در اثر صبر و پیروی از پیامبر و رهبری الهی به پیروزی رسیدند و به تعبیر قرآن میراث‌دار مشارق و مغارب ارض شدند؛ اما به هشدار‌های حضرت موسی یا جانشین ایشان هارون توجه نکرده و به علت کج‌روی‌ها و کج‌فکری‌ها و علل و عواملی که قرآن بیان می‌کند، در ورطه ریزش قرار گرفتند و سقوط کردند. بیان امام علی (ع) در خطبه «قاصعه» این هست که «قد خلع الله عنهم لباسَ کرامته» خداوند لباس کرامت را از تن بنی اسرائیل بیرون آورد.

رویش و ریزش خواص

حجت‌الاسلام سعیدی عنوان کرد: محور بعدی در ریزش و رویش‌ها، رویش و ریزیش خواص هست؛ آیا در انقلاب موسی بن عمران (ع) ریزش و رویشی در خواص داشتیم یا نداشتیم؟ یکی از این رویش‌ها آسیه همسر فرعون بود، همین‌طور قارون از منسوبین حضرت موسی (ع) و یا سامری از رویش‌ها بودند، عالمی به نام «بلعم باعورا» از رویش‌های قبل از انقلاب بود؛ اما به علت، ایستادگی مقابل رهبری الهی قبل از انقلاب ریزش و سقوط کرد. بیان امام صادق (ع) در سفینةالبحار این هست که «مالَ الی فرعون» علت ریزش را گرایش به سمت طاغوت معرفی می‌کند. به هر حال قارون گرفتار ریزش شد و سقوط کرد و سامری هم تبدیل شد به یک فتنه‌گر و سقوط کرد؛ اما آسیه به اعتقادات و عهد و پیمان الهی استقامت کرد و به مقامات عالی دست یافت.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا یادآور شد: مرحوم علامه طباطبایی در پاسخ به اینکه چرا خداوند منان آسیه را بر مریم مقدم می‌دارد، می‌فرماید که علتش این هست که این خانم در مرکز کفر پرچم اسلام را بلند کرده هست. شهید «رئیسی» هم یکی از چهره‌هایی هست که از جهات مختلف رفتار ویژه و برجسته داشت. در دست گرفتن تصویر شهید حاج قاسم سلیمانی در سازمان ملل، اعلام موضوع در مرکز کفر و الحاد بود. در دست گرفتن قرآن کریم هم دفاع از منشور مقدس الهی در انظار میلیون‌ها انسان بود و این شجاعتی کم‌نظیر به شمار می‌آید.

وی تصریح کرد: در زمان پیامبر (ص) در حوزه خواص هم رویش داشتیم هم ریزش؛ رویش‌های زیادی بود و انصافاً پیامبر اعظم (ص) با نفس مسیحایی خود توانست انسان‌سازی کند. حضرت حمزه و سلمان از جمله رویش‌ها بودند. در مورد ریزش‌ها هم در زمان پیامبر (ص) ریزش‌هایی اتفاق افتاد. عبدالله بن اُبی، مسیلمه کذاب و ابوعامر؛ البته بعضی از این‌ها از اول هم ریزش داشتند و منافق بودند؛ اما طلحه و زبیر ریزش‌های بعد از انقلابِ پیامبر (ص) هستند.

حجت‌الاسلام سعیدی گفت: در انقلاب اسلامی ایران هم ما شاهد رویش‌های فراوانی بودیم از شروع انقلاب انسان‌ها، گروه به گروه به انقلاب پیوستند و یک جامعه چند میلیونی رویش پیدا کرد و خواص زیادی با امام (ره) همراه شدند؛ ولی آرام آرام ریزش‌ها هم شروع شد؛ البته قبل از انقلاب ریزش زیادی نداریم، ولی بعد از انقلاب و در زمان حیات امام (ره) در بین خواص ریزش‌ها شروع می‌شود؛ اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی از جمله ریزش‌ها به حساب می‌آیند که ابتدا همراهی داشتند، اما به تدریج گرفتار ریزش شدند که در بین آن‌ها از روحانیون باسابقه هم بودند. ریزش خواص، هم در زمان امام (ره) بود و هم در دوران زعامت امام خامنه‌ای (مدظله) اتفاق افتاد ریزش‌ها در غائله ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و فتنه ۱۳۸۸ از اتفاقات دردآور به شمار می‌آید.

ریزش و رویش احزاب و گروه‌های سیاسی

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا افزود: ریزش و رویش بعدی در احزاب و گروه‌های سیاسی هست؛ احزاب قبل از انقلاب نظیر احزاب اسلامی، فداییان اسلام، جامعه روحانیت مبارز، حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه اسلامی دانشجویان جزء احزاب رویشی قبل از انقلاب هستند؛ البته پدیده ریزش در احزاب و گروه‌ها هم جریان پیدا کرد.

وی ادامه داد: سازمان مجاهدین انقلاب که در اصل پیشینه انقلابی داشتند، ولی جزو ریزشی‌هاست، انجمن حجتیه، سازمان مجاهدین خلق و جبهه ملی اینها ریزش‌هایی هستند که اتفاق افتاد. بعد از انقلاب، رویش‌های زیادی در احزاب داشتیم؛ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه اسلامی مهندسین پایداری، ایثارگران رهپویان و برخی از جریان‌های دیگر از جمله رویش‌ها هستند؛ اما در احزاب ریزش هم زیاد بود؛ مجمع روحانیون از جامعه روحانیت تفکیک شد. سازمان مجاهدین انقلاب، حزب مشارکت و برخی دیگر از احزاب و گروه‌ها در جرگه ریزش‌ها قرار می‌گیرند؛ البته برخی از احزاب و گروه‌های سیاسی بر اساس اساس‌نامه و مرام‌نامه آنان دارای اندیشه التقاطی هستند.

رویش و ریزش دولت‌ها

حجت‌الاسلام سعیدی خاطرنشان کرد: آخرین مورد، رویش و ریزش دولت‌هاست. رهبر انقلاب اسلامی در یک تقسیم‌بندی پنج مرحله را ذکر کرده‌اند؛ انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی، کشور اسلامی که زمینه برای تمدن اسلامی و امت اسلامی باید فراهم شود. دولت اسلامی شاخص‌هایی دارد و اولین شاخص برمی‌گردد به شخص رئیس جمهور؛ یعنی او باید با همه وجود به حاکمیت دینی و ولایت فقیه اعتقاد داشته باشد.

رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا اضافه کرد: شرط دوم هم‌سویی و هم‌جهتی با رهبری در اداره دولت، اداره حکومت و قوه مجریه هست و شرط سوم تعهد به تحقق شریعت و قانون در سیستم اجرایی کشور هست؛ یعنی دولت و تمام قوای سه‌گانه تا آخرین رده باید بر اساس قانون و شریعت شکل بگیرد؛ شرط چهارم هم ایجاد زمینه اصلاح جامعه هست.

وی گفت: معرفی دولت اسلامی به معنای واقعی کلمه با توجه به فراز و نشیب‌ها در دولت‌های بعد از جنگ، بسیار مشکل هست و با کمال تأسف، نوسان و فاصله گرفتن از مبانی و اصول در دولت وجود داشته هست؛ اما می‌توان ادعا کرد که دولت اسلامی با شاخص‌هایی که عرض کردیم، می‌تواند دولت آقای رئیسی به‌عنوان رویش یک دولت انقلابی و با ویژگی‌های خاص باشد.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سعیدی: شهید رئیسی از شجاعتی کم‌نظیر برخوردار بود

سعیدی: شهید رئیسی از شجاعتی کم‌نظیر برخوردار بود بیشتر بخوانید »

بهترین عمل در ماه رمضان چیست؟

بهترین عمل در ماه رمضان چیست؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام مسعود عالی – استاد حوزه علمیه – با اشاره به سخنرانی پیامبر اکرم (ص) در پایان ماه شعبان در مسجد مدینه می‌گوید: حضرت محمد (ص) در روز‌های پایانی شعبان در خصوص فضائل ماه رمضان شروع به سخنرانی کرد، در این میان امیرالمومنین (ع) که در آخر مسجد نشسته بود سوال کرد «ای رسول خدا (ص) افضل اعمال در ماه رمضان چیست؟».

پیامبر خدا (ص) در پاسخ فرمودند «گناه نکردن در این ماه برترین عمل است». گاهی انسان کار‌های زیادی انجام می‌دهد، اما با یک گناه تمام اعمال خیر خود را می‌سوزاند.

آیت‌الله پهلوانی از اساتید برجسته اخلاق و حوزه علمیه می‌فرمودند «من یک بار در خانه با زن و بچه خود در مورد یک موضوعی تندی کردم، بعد از آن به من فهماندن که ۲۰سال از گریه‌ها و ناله‌هایم به درگاه خدا سوخت».

گاهی انسان یک کاسه شیر را که به زحمت فراهم کرده با یک لگد همه را می‌ریزد. پس در ماه مبارک رمضان تمرین کنیم چشم، گوش و زبان خود را حفظ کنیم و این بالاترین عمل در ماه رمضان است.

اگر انسان همین یک کار یعنی ترک گناه را در کنار واجبات خود در ماه رمضان انجام دهد برای بالا رفتن درجات معنوی او کافی است. زیرا در این ماه خواب مومن و حتی نفس او ذکر محسوب می‌شود.

آنچه را که یک عارف پس از ۶۰سال عبادت به دست می‌آورد تا تمام زندگی‌اش با یاد خدا باشد و همیشه به یاد خدا زندگی کند در ماه رمضان به راحتی می‌توان کسب کرد، خداوند در ماه رمضان یک توفیق اجباری درست می‌کند که تمام زندگی تو عبادت می‌شود. پس ماه رمضان این ظرفیت را دارد که انسان را از نظر عرفانی بالا ببرد، فقط نباید در این ماه گناه کرد.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهترین عمل در ماه رمضان چیست؟

بهترین عمل در ماه رمضان چیست؟ بیشتر بخوانید »

ماه ربیع‌الاول؛ ماه شادی و نزول برکات که اعمال ویژه دارد

ماه ربیع‌الاول؛ ماه شادی و نزول برکات که اعمال ویژه دارد


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. ربیع به معنى بهار است. گفته شده علت اینکه به این ماه ربیع گفته مى شود این است که در زمان نامگذاری این ماه در فصل بهار قرار داشته است.

حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه سلام الله علیها، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام (عید الزهرا) و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.

همچنین غزوه بنی نضیر در سال ۴ قمری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال ۴۱ قمری، شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال ۶۴ قمری، حادثه صاحب زنج و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال ۲۵۸ از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.
روز اول
علما گفته اند مستحب است، به شکرانه هجرت موفقیت آمیز رسول خدا صلى الله علیه و آله این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند، [۱]و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است.

مرحوم «سید بن طاووس»، دعایى را براى این روز در کتاب اقبال نقل کرده است. [۲]روز دوازدهم
در این روز دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اول بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ای‌ها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود. [۳]روز هفدهم
همان گونه که قبلا گفته شد این روز مطابق نظر مشهور علماى امامیه، روز ولادت رسول خدا صلى الله علیه و آله و همچنین میلاد امام صادق علیه السلام است و روز بسیار مبارکى است و داراى اعمالى مى باشد:

غسل؛ به نیت روز هفدهم ربیع الاول. [۴]روزه؛ که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمه معصومین علیهم السلام آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرر مى فرماید. [۵]دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرفه رفتن.

[۶]زیارت رسول خدا صلى الله علیه و آله از دور و نزدیک؛ در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم بسوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور بسوى من سلام بفرستید. (که به من مى رسد.) [۷]زیارت امیرمؤمنان امام علی علیه السلام نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق علیه السلام در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت علیه السلام وى را زیارت کرد. (این زیارت در بخش زیارات، صفحه ۳۰۱ آمده است.)

تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سید بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اول عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبى اکرم صلى الله علیه و آله سفارش بسیار کرده است. بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایى جشن‌ها و تشکیل جلسات، هر چه بیشتر با شخصیت نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله، سیره و تاریخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمدى بهره کامل گیرند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماه ربیع‌الاول؛ ماه شادی و نزول برکات که اعمال ویژه دارد

ماه ربیع‌الاول؛ ماه شادی و نزول برکات که اعمال ویژه دارد بیشتر بخوانید »

از نوزادی همه عاشقش بودند

از نوزادی همه عاشقش بودند



همه دور هم نشسته بودند، عموها و پدربزرگ، این شیرین‌زبانی می کرد، همه هم بغلش می کردند اینقدر دوستش داشتند، بین آن همه بچه فقط او را قبولش داشتند. پدربزرگش بیشتر از همه دوستش داشت.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – «محمدتقی» خردادماه ۱۳۹۴ هنگام رفتن به سوریه از منزل به بهانه کارکردن در شهر دیگر خارج شد. تا بیست روز که در پادگان بود با گوشی خودش زنگ می زد و من اصلا شک نکردم که می خواهد سوریه برود…

تواضع، مظلومیت و غربت سه خصیصه مشترک رزمندگان مهاجری است که با عشق دفاع از حرم حضرت زینب(س) به مهاجرت دیگری دست زدند و چه زیبا مصداق واژه قرآنی مهاجران به سمت خدا را معنا کردند. لشکر فاطمیون در سال ۱۳۹۰ شمسی با استعداد یک گروهان اعلام موجودیت کرد و امروز با نام تیپ یا لشکر فاطمیون با نام عربی (لواء فاطمیون) شناخته می‌شود. بنیانگذار این گروه شهید علیرضا توسلی (متولد ۱۳۴۱) ملقب به ابوحامد بود که در سال ۱۳۹۳ در جبهه سوریه به درجه رفیع شهادت نائل گشت. در دوران هشت سال دفاع مقدس نیز بیش از ۲ هزار نفر افغانستانی در راه آرمان‌های انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.

جوان است و در سرش هزاران آرزو می پروراند و برای رسیدن به این آرزوها تمام تلاش خود را می کند. حال چگونه می شود که همین جوان همه آرزوهایش را زیر پا می گذارد و با تمام خواسته ها و تمایلات درونی خود مبارزه می کند و راه رفتن را بر می گزیند؟

شهید محمدتقی باقری با وجود اینکه از خطرات و مشکلات سوریه به خوبی آگاه بود درسال ۹۴ وارد میدان نبرد با تکفیری‌ها شد. او با وجود اینکه خوب می دانست در غربت چه خطرها و مشکلاتی همسر و دختر دوساله اش را تهدید می کند باز هم آن ها را به خدای خویش سپرد تا کربلایی دیگر برپا نشود. در ادامه و در چند قسمت، گفتگوی مشرق با مادر این شهید بزرگوار را می‌خوانیم.

از نوزادی همه عاشقش بودند

**: با عرض سلام و خدا قوت، لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.

مادر شهید: بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام به همه دوستان؛ باقری مادر شهید محمدتقی باقری هستم.

**: شما الان چند سالتان است؟

مادر شهید: ۴۷ ساله هستم.

**: افغانستان به دنیا آمدید؟

مادر شهید: بله.

**: کدام ولایت؟

مادر شهید: غزنی.

**: چند سال است به ایران آمده‌اید؟

مادر شهید: ۳۶ سال است.

**: الان ۳۶ سال است شما به ایران آمده‌اید، مثلا ده یازده سالتان بوده به ایران آمدید.

مادر شهید: موقع جنگ ایران و عراق بود.

**: موقع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آمدید. پس آن روزها یادتان هست دیگر. تقریبا فکر می کنم سال ۶۴ **: ۶۵ می شود.

مادر شهید: بله.

**: از آن موقعی که آمدید سمت ایران چیزی یادتان هست؟

مادر شهید: زیاد یادم نیست، کوچک بودم آن موقع. بعد با ماشین از مرز آمدیم، سختیِ زیادی ندیدیم، آمدیم داخل اصفهان.

**: از خود افغانستان، همان ولایت غزنی که شما گفتید چیزی یادتان هست؟ خاطره ای که پررنگ باشد؟

مادر شهید: پدر و مادرم کشاورز بودند، خیلی یادم نیست، کوچک بودم که آمدیم ایران.

**: شما در خود ولایت غزنی بودید یا یکی از روستاهای آنجا؟ یادتان است چه روستایی بود؟

مادر شهید: روستایش یادم نیست.

**: ولی گفتید پدر و مادرتان مثل سایر مردم کشاورزی می کردند، شغل های دیگری هم در کنار کشاورزی داشتند؟

مادر شهید: آره دیگه، کار دولتی هم می کردند.

**: یعنی کارمند دولت بودند؟

مادر شهید: در ایران می گویند فرمانده، آنجا می گویند در افغانستان قوماندان.

**: از جنگ شوروی، فکر می کنم چیزی یادتان نمی آید؟

مادر شهید: نه، من نبودم.

**: پدرتان که گفتید قوماندان (فرمانده) بودند یادتان هست برای مردم مظلوم افغانستان چه کارهایی انجام می دادند؟

مادر شهید: پدرم با یک کسی عهد و همکاری کرده بود که مظلوم ها را خیلی حمایت می کردند، می آمدند مثلا آنجاهایی که مردهای خانواده ها را در خود ماه رمضان می بردند و قبرش را خودشان می کندند و زنده به گورش می کردند، پدرم از اینها و از این مظلوم ها حمایت می کرد.

**: که صدایشان را برساند به دولت ها و حقشان را بگیرد.

مادر شهید: بله؛ با آقای سید جنرال همکاری می کرد.

**: شما گفتید که با پدر و مادر مستقیم آمدید ایران یا جای دیگری هم رفتید؟

مادر شهید: اول رفتیم پناهنده شدیم به پاکستان.

**: به خاطر جنگ و مشکلاتی که داشتید؟

مادر شهید: همان جنرال به پدرم دستور داد که آدم هایی که دنبال پدرم می گشتند و حسین داد صفری را باید دستگیرش کنید و با نفت آتشش بزنید.

از نوزادی همه عاشقش بودند

**: به خاطر اینکه از مردم مظلوم دفاع می کرد دولتی ها به خونش تشنه بودند؟

مادر شهید: دولتی نبودند، مثل طالبان یک گروهی بودند.

**: کمونیست بودند؟

مادر شهید: آره، کمونیستی بودند که با لباس طالب ها آمده بودند، اما به عنوان تروریسم حساب می شدند چون مردهای خانواده ها را در ماه رمضان اینطوری می کشتند و قبرشان را می کندند؛ بعد می گفتند بخواب، بعد دوباره رویشان خاک می‌ریختند و زنده به گور می کردند…

**: مخالف دین و تشیع بودند؟ می خواستند که کلا مردم شیعه بساطشان برچیده شود، هدفشان همین بود. چون پدر شما مدافع حقوق شیعه بوده اولویت بوده که حتما پدر شما را بتوانند یک طورهایی سر به نیست کنند.

مادر شهید: آره؛ می گفت با نفت آتشش بزنیم. به خاطر اینکه جانش خیلی در خطر بود آقای جنرال دستور داد که با خانواده ات باید از افغانستان بروی.

**: از طرف فرمانده کل‌شان دستور دادند که از افغانستان خارج شوی؟

مادر شهید: آره، گفت چند سال زحمت کشیدی دستور می دهم که با خانواده ات بروی که دستگیر نشوی. نه نفر فرستاده بودند که ما با قرآن می آییم پیش شما، برای عذرخواهی، خود جنرال این را فهمید که با قرآن می خواهند پدرن را گولش بزنند و می خواهند دستگیرش کنند.

**: اینها یک حزبی بودند که مثلا ظاهرنمایی می کردند.

مادر شهید: ظاهرنمایی مثل افرادی که می گویند حضرت محمد رسول الله است و باید به دین اسلام باشیم اما دستورات دین را اجرا نمی کنند.

**: شما نمی دانید چه گروهی بودند؟

مادر شهید: گروهش از طائفه نصری بودند، ما شورایی بودیم.

**: یعنی آن حزب هایی که بعد از جنگ شوروی در افغانستان شکل گرفت؟ چون بعد از این اتفاق، گروه ها و حزب های مختلفی شکل گرفت، گروه ها و حزب هایی که مخالف هم می جنگیدند یکی نصری با لباس های مبدل می رفتند که جبهه مخالفشان را از بین ببرند.

مادر شهید: می خواستند نفرات مهم و کشور افغانستان را نابود کنند.

**: شما گفتید که فرزند چندم خانواده هستید؟

مادر شهید: فکر کنم چهارمین فرزند هستم.

**: پس ده یازده سالتان بود و با خانواده تصمیم گرفتید از افغانستان بروید؛ چون فرمانده کلشان آقای جنرال به پدرتان دستور دادند که شما باید از افغانستان خارج شوید وگرنه جانتان در خطر است و هر اتفاقی که بیفتد به گردن خودتان است، حتما باید از اینجا خارج شوید.

مادر شهید: آره، چون خیلی پدرم را دوست داشتند برای همین گفتند تو نباید کشته شوی.

**: به خاطر آن خدمات ارزشمندی که انجام داده بودند برای ایشان.

مادر شهید: بله. به خانه بابام حمله کرده بودند، شبی که قرار بود ما فردایش برویم طرف پاکستان، شبش حمله کردند.

**: شما از آن حمله چیزی یادتان می آید؟

مادر شهید: کم کمش آره. حمله کردند بعد دوباره از زیر درخت ها بابام و نفراتشان رفتند، می خواستند بابام را دستگیر کنند و همانجا آتشش بزنند، با نفراتش فرار کردند، بعد از طرف پاکستان به صورت پیاده آمدیم.

**: شما مثلا در خانه ماندید، از یک راه مخفی خودشان را سعی کردند نجات بدهند.

مادر شهید: ما زن ها ماندیم.

**: بعد از اتفاقی که آن شب افتاد، چند روز بعدش شما مهاجرت کردید؟

مادر شهید: آنها رفتند یک جای دیگر و در منطقه کوهستانی منتظر ما بودند، بعدش من با مادرم و داداش هایم رفتیم.

**: شب بود؟

مادر شهید: روز بود، به ما کاری نداشتند.

**: پس هدفشان فقط پدرتان بود.

مادر شهید: آره، فقط می خواستند پدرم را دستگیر کنند.

**: شما خودتان را رساندید و پناهنده پاکستان شدید، چند سال پاکستان بودید؟

مادر شهید: حدودا سه سال انجا بودیم. خانه‌ای در آنجا خریدیم، خانه داشتیم، خانه را دوباره فروختیم. آمدیم ایران.

**: پدرتان به این فکر نیفتاد که از پاکستان برگردد به افغانستان؟

مادر شهید: به خاطر نبودن امنیت نتوانست برود. همان دشمن هایش آنجا و دنبالش بودند.

**: یادتان هست چرا پدرتان تصمیم گرفتند بیایند ایران؟ چرا ایران را انتخاب کردند؟

مادر شهید: ایران بهترین جا بود، شیعه بود، افغانستان که شیعه و سنی زیاد دارد.

**: به خاطر اینکه ایران یک حکومت شیعی بود پدرتان اولویتش ایران بود. و فکر می کنم سال ۶۷ وارد ایران شدید، درست است؟

مادر شهید: نه، شاید هم زودتر، شاید سال ۶۶  بود. نمی دانم. شهیدم سال ۶۸  به دنیا آمد. فکر کنم همان ۶۷ آمدیم به ایران.

**: بعد گفتید آمدید وارد ایران شدید، فکر می کنم گفتید وارد ایران که شدید ۱۱ سال داشتید؟

مادر شهید: از پاکستان که آمدم ایران ۱۱ ساله بودم.

**: پس شما تقریبا هشت ساله بودید که وارد پاکستان شدید، ۸ سالگی از افغانستان مهاجرت کردید بعد رفتید پاکستان، سه سال پاکستان بودید با خانواده بعد که ۱۱ ساله بودید آمدید ایران.

مادر شهید: بله.

**: ایران که آمدید اصفهان ساکن شدید؟

مادر شهید: بله؛ ما را فرستادند اصفهان.

**: چرا اصفهان؟ می دانید برای چی شما را به اصفهان فرستادند؟ در اصفهان فامیل  و اقوام داشتید؟

مادر شهید: نه، در اردوگاهی که ما بودیم، آنها خودشان تصمیم گرفتند بفرستند مشهد، قم یا اصفهان. ما را اصفهان فرستادند.

**: شما پناهنده شدید، یک طورهایی خودتان را به اردوگاه تسلیم کردید و گفتید می خواهید پناهنده شوید؟

مادر شهید: ما معرفی کردیم.

**: در راه هم عملاً اذیت نشدید؟

مادر شهید: نه دیگر، با ماشین آمدیم.

از نوزادی همه عاشقش بودند

**: آمدید دم مرز ایران و گفتید که ما می خواهیم پناهنده ایران شویم؟

مادر شهید: با ماشین آمدیم.

**: یک مدت باید در اردوگاه مانده باشید.

مادر شهید: حدود ده روز در آنجا بودیم.

**: از مشهد وارد ایران شدید؟

مادر شهید: کرمان بودیم، زاهدان بودیم بعدش به سمت اصفهان آمدیم.

**: از مرز پاکستان وارد شدید، پس شما یک مدت در کرمان بودید؟

مادر شهید: کرمان بودیم اما مشهد نبودیم.

**: بعد دیگر از آنجا شما را فرستادند اصفهان. حمایتی هم از شما کردند مثلا بخواهند فرضا وسایل اولیه زندگی را به شما بدهند؟

مادر شهید: آن زمان که آمدیم ایران، امام خمینی خیلی به ما کمک کردند.

**: زمان رهبری امام خمینی بود؟

مادر شهید: کمک زیاد کردند، مدارک ها را زود به ما دادند.

**: پس برای مدارک اصلا اذیت نشدید.

مادر شهید: زود ثبت نام کردیم، بعدش کوپن دادند، کارت آمایش به ما دادند.

**: کارت آبی که اوایل می دادند، به شما کارت دادند و اذیت نشدید.

مادر شهید: مستقیم ثبت نام کردیم.

**: وقتی آمدید ایران، شما درس خواندید؟

مادر شهید: چهار کلاس نهضت خواندم.

**: بعدش دیگر ازدواج کردید؟

مادر شهید: آره، بعدش ازدواج کردیم.

**: چند ساله بودید؟

مادر شهید: ۱۶، ۱۵ ساله بودم.

**: با پدر شهید نسبت فامیلی دارید؟

مادر شهید: پسرعمویم است.

**: می رسیم به تولد شهید. فرزند اولتان بود؟

مادر شهید: بله.

**: چند سال بعد از ازدواجتان به دنیا آمد؟

مادر شهید: سه ماه بعد از ازدواجم باردار شدم.

**: یک سال بعد پسرتان به دنیا آمد. از تولد پسرتان بگویید و اینکه مثلا تفاوتی داشت با سایر فرزندانتان.

مادر شهید: خیلی تفاوت داشت، اصلا تعجبی، وقتی به دنیا آمد، یکی از دوستانم، دختری که زمان دختری دست خواهری داده بودیم، بعد این آمد دید شهید ما، لباس سفید تنش کرده بودم، اینقدر سفید و خوشگل بود، آمد فقط این را بغل کرد، می گفت خدایا نمی توانم از این دل بکنم.

**: چهره اش هم انگار متفاوت است با دیگر فرزندانتان.

مادر شهید: اینقدر سفید و خوشگل بود، اصلا نمی توانست از بغلش بگذارد و برود خانه اش، هر روز می آمد دیدنش. بعد در خانواده، ما چهار جاری بودیم در یک خانه، با هم زندگی می کردیم. اول ها که آمده بودیم سه تا بچه جاری بزرگم داشتم، دو تا جاری دومم داشتم که خواهرم می شود، یکی هم جاری از من بزرگتر که یک دختر داشت، بین کل خانواده، آن همه بچه، همه خانواده عموها و پدربزرگ و مادربزرگ، همه شهید ما را دوست داشتند.

**: یک طوری خودش را در دل همه جا کرده بود…

مادر شهید: همه دور هم نشسته بودند، عموها و پدربزرگ، این شیرین‌زبانی می کرد، همه هم بغلش می کردند اینقدر دوستش داشتند، بین آن همه بچه فقط او را قبولش داشتند. پدربزرگش بیشتر از همه دوستش داشت، عمویش، اینقدر او را دوست داشتند که نگو…

**: بیمارستان به دنیا آمدند؟

مادر شهید: نه.

**: اصفهان در منطقه زینبیه.

مادر شهید: اصفهان در منطقه بیسیم، یک فروشگاه هست، بالای سر آن خانه مان بود.

**: گفتید در خانه به دنیا آمدند و خیلی زود زبان باز کردند؟

مادر شهید: خیلی شیرین‌زبان بود، به خاطر اینکه شیرین‌زبان بود همه دوستش داشتند.

**: گفتید با آن جمعیت بچه ها که زیاد بودند، سه تا جاری داشتید که هر کدام بچه داشتند، ولی باز پسر شما مثلا خیلی سریع خودش را در دل همه جا کرد. چرا اسمش را محمدتقی گذاشتید؟ دلیل خاصی دارد؟

مادر شهید: نمی دانم، من خودم به اسم محمدتقی علاقه داشتم. می‌خواستم اولش اسم محمد باشد؛ می‌گفتم اسم «محمد» باید باشد.

**: معمولا افغانستانی ها اول اسم پسرهایشان را محمد می گذارند، دلیل خاصی دارد به نظرتان؟

مادر شهید: خودم علاقه داشتم به حضرت محمد، این پسر کوچکم هم، دومی، این را هم اسمش را گذاشتم «محمدباقر».

**: در همین منطقه زینبیه پسرتان بزرگ شد تا اینکه به سن مدرسه رسیدند و شما ثبت نام کردید در همین محله زینبیه…

مادر شهید: اول مهدکودک می رفت. ثبت نامش کردیم.

* معصومه حلیمی

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از نوزادی همه عاشقش بودند

از نوزادی همه عاشقش بودند بیشتر بخوانید »