حضرت مهدی

شهید بهاءالدینی: حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم

شهید بهاءالدینی: حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاع‌پرس، وصیت‌نامه‌های شهدا چراغ راهی است که این روز‌ها پس از گذشت سال‌ها از پایان جنگ تحمیلی، همچنان راه را برای کسانی که می‌خواهند پای خود را جای پای شهدا بگذارند، مشخص می‌کند. در این راستا، یکی از شهدایی که در وصیت‌نامه او نکات ارزنده‌ای می‌یابیم، شهید «مرتضی بهاءالدینی» است.

این شهید والامقام در فرازی از وصیت‌نامه خود خطاب به مقتدای خود حضرت امام خمینی (ره) نوشته است: «ای امام عزیز، می‌دانم که تو نایب امام زمان و فرزند مقدس امام حسین (ع) هستی، این را هم می‌دانم که ندای «هل من ناصر ینصرنی» برای اسلام سر دادی، و من هم به ندای آسمانی لبیک گفتم و حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم».

متن کامل وصیت‌نامه شهید «مرتضی بهاءالدینی»

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی
خمینی را نگه دار

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید

وصیت‌نامه برادر شهید مرتضی بهاءالدینی 

بسم رب الشهداء والصدیقین 

اللهم الزقنا الشهادت خالصا فی سبیلک تحت رایه نبیک مع اولیائک‌ای خدای بزرگ و‌ای قادر متعال و‌ای رهنمون‌کننده سبحان، ما را به اسلام حقیقی و راستین که در این زمان امام بزرگ‌مان رهبر کبیرمان خمینی بت‌شکن پرچمدار آن است، رهنمون باش. 

خدایا از تو خواستارم که اگر شهادت را نصیبم کردی، فقط به‌خاطر رضایت ذات مقدست باشد، بار خدایا شهادت در راه خدا و اسلام را نصییم کن و مرا در صف شهدای اسلام قرار بده و ما را از بندگان مخلص خودت، مؤمنین به پیامبرت حضرت محمد (ص) و از شیعیان ولیت حضرت علی (ع) و از مطیعان ولی امرت حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش خمینی عزیز قرار بده

خدایا از تو می‌خواهم در لحظه‌ای که مرگ برایم فرا می‌رسد، از تمام دوستی‌ها و عشق و محبت‌ها جز دوستی و عشق و محبت بر خودت و از تمام وابستگی‌ها جز وابستگی به خودت، آزادم سازی.

و حال ای امام عزیز، می‌دانم که تو نایب امام زمان و فرزند مقدس امام حسین (ع) هستی، این را هم می‌دانم که ندای «هل من ناصر ینصرنی» برای اسلام سر دادی، و من هم به ندای آسمانی لبیک گفتم و حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم؛ از شما‌ ای امام عزیز می‌خواهم در روز قیامت شفیع من باشی و از خدای متعال برای من طلب مغفرت کنی؛ چون ما در گذشته گنه‌کار و جاهل بودیم و این تو بودی که روحی تازه از اسلام به ما دمیدی.

و حال‌ای پدر و مادر و خواهر و برادرانم و‌ای تمام دوستان و آشنایانم! امیدوارم هر بدی و رنجشی از من مشاهده کردید، مرا به بزرگواری و خوبی خودتان ببخشید و من این بنده حقیر و کوچک خدا را حلال کنید و برای آمرزش من دعا کنید و از شما پدر و مادرم خواهش می‌کنم برای من قطره‌ای هم اشک نریزید و ذره‌ای هم آه و ناله نکنید؛ چون من می‌خواهم دشمن شاد نگردد.

همگی شما را به خدای بزرگ می‌سپارم و برایتان آرزوی زندگی آرامی را می‌کنم و از خدای بزرگ می‌خواهم به شما صبر عنایت کند. از شما می‌خواهم که من را در بهشت زهرا دفن کنید. 

پولی هم ندارم و به کسی هم بدهکار یا طلبکار نیستم و وسایل درسی‌ام را به کسی که احتیاج دارد بدهید. یکسال هم برایم روزه و نماز بگیرید یا به کسی بگویید برایم بگیرد.

لا اله الا الله    محمد رسول‌الله  على ولى‌الله

والسلام علیکم و رحمت اله وبرکاته.

(وصیت‌نامه بنده حقیر خدا مرتضى بهاءالدینی)

در تاریخ ١٣٦١/١/٢

آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند

شهید بهاءالدینی: حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم

خاطرنشان می‌شود؛ شهید «مرتضی بهاءالدینی» یکم شهریور سال ۱۳۴۳ در شهرستان قم متولد شد. وی دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشته راه و ساختمان بود که به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید بهاءالدینی: حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جان‌فشانی کنم بیشتر بخوانید »

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، امام حسن عسکری علیه السلام در هشتم ربیع الثانی (یا ۲۴ ربیع الاول) سال ۲۳۲ ه. ق دیده به جهان گشود وبا نور خویش آسمان مدینه را نورانی کرد. پدر آن بزرگوار امام هادی علیه السلام و مادر با عظمتش «حُدَیْثه» بود که از او به عنوان «سوسن» و «سلیل» نیز یاد کرده اند. وی از بانوان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت آن حضرت، پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن دوران بحرانی و پر اضطراب بود.

امام عسکری علیه السلام، با وجود همه فشار‌ها و مراقبت‌های بی وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و علمی را در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد که می‌توان آن‌ها را بدین گونه خلاصه کرد:

۱. کوشش‌های علمی

گرچه امام به حکم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در جامعه نشد، اما در عین حال، با همان فشار و خفقان، شاگردانی تربیت کرد که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثری داشتند. شیخ طوسی تعداد شاگردان آن حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت کرده است که در میان آنان چهره‌های روشن، شخیت‌های برجسته و مردان وارسته‌ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عَمْری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم می‌خورند.

۲. ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان

در زمان امام عسکری علیه السلام تشیع در مناطق مختلف و شهر‌های متعددی، گسترش یافت و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. شهر‌ها و مناطقی مانند کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامّرأ، جرجان و بصره، از پایگاه‌های شیعیان به شمار می‌رفتند. در میان این مناطق، به دلایلی، سامرّأ، کوفه بغداد، قم و نیشابور از اهمیت ویژ‌های برخوردار بودند.

گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می‌کرد؛ تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با همدیگر از سوی دیگر، برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند. این نیاز، از زمان امام نهم احساس می‌شد و شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، به منظور برقراری چنین برنامه ای، از آن زمان به مورد اجرا گذاشته می‌شد.

این برنامه در زمان امام عسکری علیه السلام نیز ادامه یافت. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی، امام عسکری علیه السلام نمایندگانی از میان چهره‌های درخشان و شخصیت‌های برجسته شیعه در مناطق متعدد منصوب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این طریق، پیروان تشیع را در همه مناطق، زیر نظر داشت. از میان این نمایندگان، می‌توان از «ابراهیم بن عبده»، نماینده امام در «نیشابور» و «احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری» در قم و «ابراهیم بن مهزیار» در اهواز یاد کرد.

۳. فعالیت‌های سرّی سیاسی

امام به رغم تمامی محدودیت‌های و مراقبت‌هایی که از طرف دستگاه خلافت به عمل می‌آمد، یک سلسله فعالیت‌های سرّی سیاسی را رهبری می‌کرد که با گزینش شیوه‌های بسیار ظریف پنهانگاری، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار، به دور می‌ماند.

«عثمان بن سعید عَمْری» که از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام بود، زیر پوشش روغن فروشی، فعالیت می‌کرد و شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوهی را که می‌خواستند به امام تحویل دهند، به او می‌رساندند و او آن‌ها را در ظرف‌ها و مشک‌های روغن قرار داده، به حضور امام می‌رساند. «داود بن اسود»، خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه حضرت عسکری علیه السلام بود، می‌گوید: این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده. من چوب را گرفته، روانه شدم. در راه به یک نفر سقّا برخوردم. قاطر او، راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم وبه قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه‌ای افتاد که در داخل چوب بود؛ به سرعت چوب را زیر بغل گرفته، برگشتم.

وقتی به در خانه امام رسیدم، «عیسی»، خدمت گزار امام کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت می‌گوید: چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ گفتم: نمی‌دانستم داخل چوب چیست؟ امام علیه السلام فرمود: چرا کاری می‌کنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی. اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم می‌گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما، در شهر و دیار بدی به سر می‌بریم. تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می‌رسد. این قضیه نشان می‌دهد که امام، اسناد، نامه‌ها و نوشته‌هایی را که سرّی بوده، در میان چوب، جاسازی می‌کرد و برای «عثمان بن سعید» که شخص بسیار مورد اعتماد و رازداری بوده، می‌فرستاد و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و… بود و معمولاً سؤ ظن کسی را جلب نمی‌کرد، واگذار کرده بود.

۴. حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان

یکی دیگر از موضع گیری‌های امام، حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت، بود. گاهی برخی از یاران امام، از تنگنای مالی، در محضر امام علیه السلام شکوه می‌کردند و آن حضرت، گرفتاری مالی آنان را برطرف می‌ساخت و گاهی حتی پیش از آن که اظهار کنند، امام علیه السلام مشکل آنان را برطرف می‌کرد. این اقدام امام علیه السلام مانع از آن می‌شد که آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی شوند. ابو هاشم جعفری می‌گوید: از نظر مالی در مضیقه بودم؛ خواستم وضع خود را طی نامه‌ای برای امام عسکری علیه السلام بیان کنم؛ ولی خجالت کشیدم و از این کار خودداری کردم. وقتی که وارد منزل شدم، امام صد دینار برای من فرستاد و طی نامه‌ای نوشت: هر وقت احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا مکن و از ما بخواه که به خواست خدا، به مقصود خود می‌رسی.

۵. تقویت و توجیه سیاسی عناصر مهمّ شیعه

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی امام، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه در برابر فشار‌ها و سختی‌های مبارزات سیاسی، در جهت حمایت از آرمان‌های بلند تشیع بود. از آن جا که شخصیت‌های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام علیه السلام هر یک از آنان را به نحوی دل گرم و راهنمایی می‌کرد و روحیه آنان را بالا می‌برد؛ تا میزان تحمل و صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگنا‌ها و فقر و تنگدستی‌ها فزونی یابد و بتوانند مسئولیت‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند. امام علیه السلام در نامه‌ای به علی بن حسین بن بابویه قمی، یکی از فق‌های بزرگ شیعه، پس از ذکر یک سلسله توصیه‌ها و رهنمود‌های لازم، چنین یاد آوری می‌کند: صبر کن و منتظر فرج باش که پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده است: برترین اعمال امت من، انتظار فرج است. شیعیان ما پیوسته در غم و اندوه خواهند بود؛ تا فرزندم ظاهر شود؛ همان کسی که پیامبر بشارت داده که زمین را از قسط و عدل پر خواهد ساخت، همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد.‌ای بزرگمرد و مورد اعتماد و فقیه من! صبر کن و شیعیان مرا به صبر فرمان بده! زمین از آن خداست و هر کسی از بندگانش را که بخواهد، وارث (حاکم) آن قرار می‌دهد. فرجام نیکو، تنها از آنِ پرهیزگاران است. سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو و بر همه شیعیان باد!

۶. استفاده گسترده از آگاهی غیبی

می‌دانیم که امامان علیهم السلام، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهی غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح عالی امت اسلامی در معرض خطر قرار می‌گرفت، از این آگاهی به صورت ابزار هدایت، استفاده می‌کردند. پیشگویی‌ها و گزارش‌های غیبی امامان علیهم السلام، بخش مهمی از زندگی نامه آنان را تشکیل می‌دهد؛ اما چنین به نظر می‌رسد که: آن حضرت بیش از امامان دیگر آگاهی غیبی خود را آشکار می‌ساخته است.

بر اساس تحقیق یکی از دانشمندان معاصر، از کرامات و گزارش‌های غیبی و اقدامات خارق العاده امام عسکری علیه السلام، قطب راوندی در کتاب «خرائج»، چهل مورد، سید بحرانی در «مدینه المعاجز»، صد و سی و چهار مورد، شیخ حر عاملی در «اثبات الهداه»، صد و سی و شش مورد و علامه مجلسی در «بحار الأنوار»، هشتاد و یک مورد را ثبت کرده اند و این، به خوبی روشن گر فزونی بروز کرامات و گزارش‌های غیبی از ناحیه آن حضرت می‌باشد.

به نظر می‌رسد علت این امر، شرایط نامساعد و جوّ پر اختناقی بود که امام یازدهم علیه السلام و پدرش امام هادی علیه السلام در آن زندگی می‌کردند؛ زیرا از وقتی که امام هادی علیه السلام از سر اجبار به سامّرا منتقل شد، به شدّت تحت مراقبت و نظارت بود. از این رو، امکان معرفی فرزندش «حسن» به عموم شیعیان، به عنوان امام بعدی، وجود نداشت و اصولاً این کار، حیات او را از ناحیه حکومت وقت، در معرض خطر جدی قرار می‌داد. به همین جهت، کار معرفی امام عسکری علیه السلام به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماه‌های پایانی عمر امام هادی علیه السلام صورت گرفت؛ به طوری که هنگام رحلت آن حضرت، هنوز بسیاری از شیعیان از امامت حضرت حسن عسکری علیه السلام آگاهی نداشتند.

عامل دیگری که در این زمینه مؤثر بود، اعتقاد گروهی از شیعیان به امامت «محمد بن علی»، برادر حضرت عسکری علیه السلام، در زمان حیات امام هادی علیه السلام بوده است. این گروه بر اساس همین پندار او را در محضر امام هادی علیه السلام احترام می‌کردند؛ ولی حضرت با این پندار مبارزه می‌کرد و آنان را به امامت فرزندش حسن علیه السلام راهنمایی می‌نمود.

پس از شهادت حضرت هادی علیه السلام گروهی از خیانت کاران و نادانان، مانند «ابن ماهویه»، این پندار را دستاویز قرار داده، به اغوای مردم و منحرف ساختن افکار از امامت حضرت عسکری علیه السلام پرداختند.

این عوامل دست به دست هم داده، موجب شک و تردید گروهی از شیعیان در امامت آن حضرت، در آغاز کار شده بود؛ چنان که برخی از آنان در صدد آزمایش امام علیه السلام بر آمدند و برخی دیگر در این زمینه با امام علیه السلام مکاتبه کردند. این تزلزل‌ها و تردید‌ها به حدّی بود که امام علیه السلام در پاسخ گروهی از شیعیان در این زمینه، با آزردگی و رنجش فراوانی نوشت: «هیچ یک از پدرانم، مانند من، گرفتار شک و تزلزل شیعیان در امر امامت نشده اند…».

۷. آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت

از آن جا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای اغلب مردم دشوار می‌باشد، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.

این تلاش در عصر امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام که زمان غیبت نزدیک می‌شد، به صورت محسوس تری به چشم می‌خورد؛ چنان که امام هادی علیه السلام اقدامات خود را توسط نمایندگان انجام می‌داد و خودش کمتر با افراد تماس می‌گرفت.

این معنا در زمان امام عسکری علیه السلام، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام علیه السلام از یک طرف با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (عج)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان می‌داد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز برزو محدودتر و کمتر می‌شد؛ به طوری که حتی در خود شهر سامرّأ به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می‌داد و بدین ترتیب، آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام علیه السلام، آمده می‌ساخت و این همان روشی است که بعد‌ها امام دوازدهم علیه السلام در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.

۸. کیفیت شهادت

در این‌باره که آیا امام به مرگ طبیعی بدرود حیات گفته و یا به شهادت رسیده است، کماکان اختلاف نظر وجود دارد؛ گرچه بنا به نقل طبرسی، برخی از علمای شیعه با استناد به این سخن امام صادق (علیه‌السّلام) که فرمود: «ما منّا الّا مَسموم أو مَقتول» حتی درباره امامانی که روایتی درباره شهادتشان در دست نیست، بر این باورند که خلفای جور، آنان را به شهادت رسانده‌اند.

بررسی روایی شهادت امام
روایتی درباره شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام) در یکی از منابع تاریخی قرن ششم وجود دارد. «و گویند زهر دادنش» از این‌روی شهادت آن حضرت امری کاملاً محتمل است. سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتش بود و این‌که حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب می‌آمد و نیز رحلت آن حضرت در سنین جوانی، همگی می‌تواند مؤید شهادت باشد. از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هاله‌ای از غم و بهت‌زدگی فضای سامرا را فرا می‌گرفت.

احمد بن عبیدالله در روایتی که قسمتی از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: وقتی امام عسکری (علیه‌السّلام) رحلت کرد، صدای شیون و فریاد همه‌جا را فرا گرفت. مردم فریاد می‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی‌هاشم، شخصیت‌های نظامی و قضایی و منشیان و مردم به سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود.

با حضور امام (علیه‌السّلام) و پدرش – به مدت حداقل ۱۷ سال – در سامرا، نه تنها مردم جذب آنان شده بودند، بلکه بسیاری از شیعیان نیز بدین‌شهر هجوم آورده بودند. در چنین وضعیتی، طبیعی بود که هنگام رحلت آن حضرت، سامرا یک‌پارچه در ماتم فرو رود و در سوگ از دست دادن فرزند رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بی‌تابی کند و عزا بگیرد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی بیشتر بخوانید »

کارکنان نیرو‌های مسلح از منتظران واقعی ظهور هستند

کارکنان نیرو‌های مسلح از منتظران واقعی ظهور هستند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ «محمدحسن باقری» معاون تربیت و آموزش ستاد کل نیروهای مسلح، در همایش تربیتی و آموزشی با عنوان «گام دوم انقلاب، آمادگی برای ظهور» و جشنواره «طرح لبیک یا امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی) ۱۱» که با حضور فرماندهان و رؤسای آموزش یگان‌های نزاجا در ستاد نیروی زمینی ارتش برگزار شد، مهم‌ترین و محوری‌ترین بخش بیانیه گام دوم انقلاب را مهدویت و ظهور برشمرد و اظهار داشت: کارکنان نیرو‌های مسلح همواره با ارتقای ظرفیت وجودی خود در تمامی ابعاد از منتظران واقعی ظهور بوده و لحظه به لحظه این آمادگی را در خود پرورش می‌دهند.

معاون تربیت و آموزش ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به برقراری شرایط لازم برای آماده شدن ظهور منجی بشریت (عج)، گفت: سربازیِ منجی بزرگی که می‌خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللی مبارزه کند، نیازمند مقدمات و شرایطی است که از مهم‌ترین آن‌ها تلاش و تمرکز بر تقویت چهار بُعد عقلانی، روحانی و روانی، جسمانی و اخلاقی است که این مهم در راستای تربیت و آموزش دقیق و صحیح به وقوع می‌پیوندد.

همایش «گام دوم انقلاب، آمادگی برای ظهور» با حضور امیر سرتیپ «کیومرث حیدری» فرمانده نیروی زمینی ارتش و امیر سرتیپ «علیرضا شیخ» معاون تربیت و آموزش آجا برگزار و در پایان از فرماندهان و کارکنان برتر در حوزه تربیت و آموزش به نحو شایسته‌ای تجلیل شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارکنان نیرو‌های مسلح از منتظران واقعی ظهور هستند بیشتر بخوانید »