حضرت_زینب

هر که دارد به دلش آرزوی کرب و بلا  بر منطق کوبنده ی زینب بفرستد صلوات …


هر که دارد به دلش آرزوی کرب و بلا 
بر منطق کوبنده ی زینب بفرستد صلوات



منبع

istgahe.salavaty@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

هر که دارد به دلش آرزوی کرب و بلا  بر منطق کوبنده ی زینب بفرستد صلوات … بیشتر بخوانید »

.یالطیف…. . همسر شهید برونسی نقل می کنند: روزی خود شهید خاطره ای را از جبهه برایم تعریف …


.یالطیف…. .
همسر شهید برونسی نقل می کنند: روزی خود شهید خاطره ای را از جبهه برایم تعریف کرد و گفت:
کنار یکی از زاغه های مهماتها سخت مشغول بودیم و مهماتها را درون جعبه های مخصوص می گذاشتیم و درشان را می بستیم.
گرم کار یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه با چادری مشکی. داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها. با خود گفتم : حتما از این خانمهایی است که میان جبهه.
اصلا حواسم  به این نبود که هیچ زنی را نمی گذارند وارد آن منطقه بشود.
به بچه ها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند.
انگار آن خانم را نمی دیدند. قضیه عجیب برام سوال شده بود.
موضوع عادی به نظر نمی رسید. کنجکاو شدم بفهم جریان چیست. رفتم نزدیکتر تا رعایت ادب شده باشد.
سینه ای صاف کرده و خیلی با احتیاط گفتم : خانم جایی که ما مردها هستیم شما نباید زحمت بکشین.

رویش به طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید؟
یک آن ، یاد امام حسین (سلام الله علیه) افتادم و اشک توی چشمهام حلقه زد.
خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست . بی اختیار شده بودم و نمی دانستم چه بگویم.
خانم همانطور که رویشان آن طرف بود فرمودند: هرکس یاور ما باشد، البته ما هم یاری اش می کنیم
.
? خاطره ای از زندگی سردار شهید عبدالحسین برونسی
? منبع : کتابهای خاک های نرم کوشک نوشته سعید .
.

موردعلاقه ام



منبع

ebrahim.hadi_delha@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

.یالطیف…. . همسر شهید برونسی نقل می کنند: روزی خود شهید خاطره ای را از جبهه برایم تعریف … بیشتر بخوانید »

وارد شدی…با همان لبخند معصومانه ات… با چادر زیبایت… و به همه نشان دادی که… چادر…


〰❤〰❤〰❤〰 وارد شدی…?با همان لبخند معصومانه ات…?
با چادر زیبایت…?
و به همه نشان دادی که…
چادر…ده ساله و بیست ساله نمیشناسد…
هر که عاشق باشد…سر میکند…❤
یتیم شدی…در سه چهار سالگی…
درست مثل حضرت رقیه(س)…??
پهلوی مادرت تیر خورد…
درست مثل زهرای اطهر (س)…??
پدرت جلوی چشمانت پر پر شد…
درست مثل حضرت سکینه(س)…??
تو…
دختر یک شهیدی…?
یکی از شهدای هسته ای…? تو آرمیتایی…
آرمیتا رضایی نژاد…
دختر داریوش رضایی نژاد…? آن شب…در صدا و سیما…جلوی دوربین…
لبخندتان به زیباییِ تمام این جمله حضرت زینب را نشان میداد??
ما رأیتُ اِلّا جَمیلا…❤
چیزی جز زیبایی ندیدم…❤ بله ؛ آشکار است…
شهادت…
زیباست…
به زیبایی آغوش خداوند…❤ محکم بایست آرمیتای پدر…✊?
چادرت را بر سرت نگهدار… ایستاده بمان…
و راه پدرت را ادامه بده…
من نیز الگو میگیرم…? ?❤


.
.



منبع

miss.hoseiny.ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

وارد شدی…با همان لبخند معصومانه ات… با چادر زیبایت… و به همه نشان دادی که… چادر… بیشتر بخوانید »

شهید مدافع حرم محمود رادمهر رضوان الله تعالی علیه. چه کاری برای خداست ؟؟؟ کار خالصانه…


?شهید مدافع حرم
محمود رادمهر
رضوان الله تعالی علیه.

? چه کاری برای خداست ؟؟؟

✍️ کار خالصانه یعنی از هیچ کس انتظار تشکر نداشته باشی ، حتی در درون تان…

???????️??

 



منبع

sokhanane_aleman@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

شهید مدافع حرم محمود رادمهر رضوان الله تعالی علیه. چه کاری برای خداست ؟؟؟ کار خالصانه… بیشتر بخوانید »

. به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛ « و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود » ‌ «کبوتران حرم» …


.
به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛
« و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود »

«کبوتران حرم» در طواف جان دادند
میان خون و گلوله ، میان آتش و دود

«جوان» برای کبوتر شدن دعا میکرد
و دل نهاد در آخر به آنچه دل فرمود

دمِ وداع در آغوش هم، دو کوه گریست
«پسر» ، کنار «پدر» مثل کودکی آسود

بخوان برای جوانت چهار قل! «مادر» !
بخوان که دور بماند سرش ز تیغ حسود!

جوانِ قصه ولی « سربلند » شد آخر …
اگرچه خاکی و بی سر ، اگر چه خون آلود!

چه خوب شد که ندیدی سر عزیزت را
چه خوب شد سر او بر فراز نیزه نبود…!

هزار آه ، که ماندیم و «کاروان» رفته ست
همیشه بوده تفاوت میان «برکه» و «رود»!

چه قدر سرو در این پهنه بر زمین افتاد
چه قدر لاله شد اینجا فدای یاس کبود

دلم گرفته و در بند این زمینی هاست
که پر کشید هرآنکس که آسمانی بود
.



منبع

ebrahim_hadi.01@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. به نام ربِّ شهیدانِ تا سحر به سجود ؛ « و پرکشید هر آنکس که آسمانی بود » ‌ «کبوتران حرم» … بیشتر بخوانید »