تحلیل رحیمپور ازغدی از ابعاد فرهنگی و حقوقی کرونا
تحلیل رحیمپور ازغدی از ابعاد فرهنگی و حقوقی کرونا بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: انتشار کاریکاتور موهن علیه پیامبر گرامی اسلام (ص) در نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» آنهم برای چندمینبار در سالهای اخیر، موجب جریحهدار شدن قلوب مسلمانان جهان شد و حمایت «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه از این اقدام توهینآمیز به بهانه «آزادی» نیز بر داغ دلهای مسلمانان افزود.
توهین به پیامبر اکرم (ص)، اینبار به بهانه قتل یک معلم توسط یک دانشآموز چچنیتبار رقم خورد و باعث شد تا رئیس جمهور فرانسه، این اقدام را «حمله تروریستی اسلامگرایانه» عنوان کند؛ این درحالی است که هنوز انگیزه این نوجوان برای قتل معلم خود مشخص نشده است؛ با این حال، گزارشهای رسانهها حاکی از آن است که والدین دانشآموزان مسلمان، از اینکه معلم مقتول مطالب «ضد اسلامی» برای آنها تدریس میکرده و حتی اقدام به نشان دادن کاریکاتور موهن علیه پیامبر اسلام (ص) کرده بود، از او شکایت داشتند.
انتشار کاریکاتور توهینآمیز علیه پیامبر اسلام (ص) در فرانسه، اگرچه برای چندمینبار است که صورت میگیرد، اما اینبار بهدلیل حمایت علنیتر مسئولان این کشور، واکنشهای جدیتری را بههمراه داشت که در این میان، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز ولادت پیامبر اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع)، بخشی از سخنرانی خود را به این موضوع اختصاص دادند.
امام خامنهای (مد ظلهالعالی) در این سخنان خود، به حمایت دولت فرانسه بهخصوص رئیس جمهور این کشور از هتاکی به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) اشاره کرده و در تبیین سیاست دولت فرانسه در زمینه «حقوق بشر» و «آزادی»، فرمودند: «این سیاست، همان سیاستی است که خشنترین و وحشیترین تروریستهای دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده؛ یعنی تروریستهایی که در کشور ما رئیسجمهور را به شهادت رساندند، نخستوزیر را به شهادت رساندند، رئیس قوه قضائیه را به شهادت رساندند، آحاد متعددی از نمایندگان و اجزای دولت و قوه قضائیه را به شهادت رساندند و طبق آماری که در اختیار است، هفده هزار [نفر] از مردم عادی را، مردم کوچه و بازار را، به شهادت رساندند؛ اینها تروریستهای معمولیای نیستند؛ پناهگاه اینها فرانسه و پاریس است، آنوقت اینها ادعای «حقوق بشر» میکنند، ادعای «آزادی» میکنند».
فرانسه؛ پناهگاه تروریستها
نگاهی گذرا به سابقه فعالیت سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در فرانسه، نشان میدهد که این کشور از سال ۱۳۶۰ پناهگاه این تروریستها بوده است؛ چراکه «مسعود رجوی» بهعنوان سرکرده سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» بههمراه «ابوالحسن بنیصدر» رئیس جمهور مخلوع کشور، سال ۱۳۶۰ با یک توطئه سازمانیافته، از «تهران» متواری و به فرانسه پناهنده شد و سالها در خاک آن کشور، به هدایت عملیاتهای تروریستی اعضای گروه تروریستی خود در خاک ایران پرداخت.
«مسعود رجوی» پس از ورود به فرانسه، یک خانه ویلایی در شهرک «اور سور واز» واقع در حومه پاریس که محل زندگی برادر بزرگترش بود را به مقر فعالیتهای خود تبدیل کرد؛ بهطوری که با تأیید دولت فرانسه، نقش سرفرماندهی جنگ مسلحانه و اقدامات این سازمان تروریستی علیه مردم ایران را به اشکال مختلف ایفاء کرد.
پادگان «اشرف» دوم در حومه پاریس
پایگاه خبری بنیاد «هابیلیان» در اینباره نوشته است: بهتدریج و در طول زمان، تعدادی از ویلاهای مجاور در کنار رودخانه «اواز» از سوی منافقین خریداری و به این محل اضافه شده و ساختمانهای قدیمی نیز خراب و بناهای جدید در این مکان احداث شد. همچنین دیوارهای این خانه هم روز به روز بالاتر رفت و سیمهای خاردار بر فراز آنها پدیدار گشت تا اینکه نهایتا به یک دژ و پادگان نظامی تبدیل شد.
با توجه به فوج ژاندارمهای فرانسوی مستقر در پیرامون این پادگان که حفاظت آن را به عهده دارند، این دیوارهای بلند و سیمهای خاردار بر فراز آنها نه برای ممانعت از ورود افراد غریبه به داخل آن، بلکه از جهت جلوگیری از فرار افراد اسیر در داخل آن به خارج تعبیه شدهاند. خروج نزدیکترین نیروهای سازمان از این پادگان صرفا با اجازه کتبی بالاترین سرکردههای منافقین امکانپذیر است و خروج تکنفره از این پادگان ممنوع بوده و افراد باید بهصورت جمعی خارج شوند تا کنترل بیشتری بر کار آنها در خارج از پادگان مربوطه وجود داشته باشد.
داخل این پادگان همچون پادگان «اشرف»، مقررات ویژه فرقهای حاکم است که هرگونه ارتباط با دنیای بیرون را از هرنظر محدود میکند. با عزیمت «مسعود رجوی» به عراق در سال ۱۳۶۵ و تشکیل ارتش باصطلاح «آزادیبخش ملی» و تأسیس پادگان اشرف در عراق تحت حاکمیت «صدام»، این پادگان همچنان نقش خود را بهعنوان مقر ثانویه، برای دادن پشتیبانی به عملیات نظامی منافقین در داخل کشور و اعمال کنترل بر نیروهای خارج از کشور حفظ کرده است.
پادگان مریم در حاشیه پاریس طی ۲۷ سال گذشته بهعنوان ستاد فرماندهی سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» عمل کرده و هماکنون به مثابه قلعهای محصور از منظر بیرونی و آزمایشگاهی برای رباتسازی در درون تشکیلات منافقین عمل میکند؛ بنابراین این مقر طی پنج سال اقامت «مسعود رجوی» در فرانسه و همچنین طی ۱۷ سال حضور وی تحت حاکمیت «صدام» در عراق و حتی بعد از ناپدید شدن او، نقش حیاتی در خط نظامی و فرقهای «مجاهدین خلق» ایفا کرده است. پادگان مریم بهنوعی نقشی که پادگان اشرف در عراق ایفا میکند را در اروپا برای منافقین به عهده دارد که پس از سقوط «صدام» در عراق، نقش این پادگان دوچندان شد.
اطلاع «کاخ سفید» و «کاخ الیزه» از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
«مسعود رجوی» در دیدار با سپهبد «طاهر جلیل حبوش» رئیس وقت سازمان کل اطلاعات عراق در سال ۱۳۷۸ شمسی، که اسناد آن پس از سقوط رژیم بعث بهدست آمده، صریحاً به حمایت دولتهای آمریکا و فرانسه از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر سال ۱۳۶۰ اعتراف کرده و گفته است: «من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سالها… به ما «تروریست» نمیگفتند، هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد… آنها میدانستند و خوب هم میدانستند، ولی صفت «تروریست» هم به ما نزدند».
انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی که به شهادت آیتالله بهشتی و جمعی از یاران ایشان منجر شد
همکاری منافقین با سازمان جاسوسی فرانسه
اعضای سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» همچنین با سازمان جاسوسی فرانسه نیز همکاری اطلاعاتی داشتهاند؛ بر این اساس، روزنامه «لیبراسیون» در تاریخ ۱۳ تیر سال ۱۳۶۶ در کشاکش بحران موسوم به «جنگ سفارتخانهها» و اتهام به «وحید گرجی» دیپلمات ایرانی مقیم پاریس، نوشت: «اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی ماندهاند و اتهام دولت علیه «وحید گرجی» دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همکاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و برخی سیاستمداران این کشور، به وی وارد شده است».
فرانسه؛ لابی «رجوی» و حزب «بعث»
از سویی دیگر، با اعطای پناهندگی از سوی دولت فرانسه به «مسعود رجوی» و حمایتهای دولت این کشور از سازمان تروریستی مجاهدین خلق، خاک این کشور به محلی برای هماهنگی و توطئههای مختلف میان رجوی و صدام تبدیل شد؛ در این راستا، در بخشی از کتاب «خوابگردها» که به واکاوی ارتباط رهبران سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» با نهادهای اطلاعاتی و نظامی رژیم بعث میپردازد، به امضای توافق میان «طارق ميخائيل يوحنا عزيز» نايب نخستوزير عراق و «مسعود رجوی» اشاره کرده و به نقل از سرکرده سازمان تروریستی «مجاهدین خلق»، نوشته است: «به یاد میآورم که وقتی «طارق عزیز» به خانه ما در پاریس آمد، با یکدیگر قرارداد صلح امضا کردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم… [امام] خمینی شکست میخورد و این مقاومت و مردم و عراق هستند که پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد. میدانید که این حرف در آن زمان کفر بود». امضای این توافق میان «مسعود رجوی» و «طارق عزیز» موجب شد تا اعضای این سازمان تروریستی به عراق مهاجرت کنند و در پادگان «اشرف» سازماندهی شوند.
«طارق عزیز»
فرانسه؛ مقصد سیاسی تروریستها
بعد از پایان جنگ تحمیلی و سرخوردگی فراوان اعضای سازمان تروریستی «مجاهدین خلق»، خصوصاً اینکه آنها شکست سنگینی را در عملیات «مرصاد» از رزمندگان اسلام متحمل شده بودند، سران این سازمان تروریستی برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت کشورهای خارجی، وارد فاز سیاسی شده و در این راستا «مریم رجوی» را بهعنوان رئیس جمهور خودخوانده شورای باصطلاح مقاومت معرفی کردند؛ بنابراین «مریم رجوی» رایزنیهای خود را با کشورهای غربی – عربی برای حمایتهای دوباره از این سازمان تروریستی آغاز کرد و در کنار آن نیز تلاش خود به فعال کردن ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور و تشویق آنها به عضویت در این سازمان تروریستی پرداخت.
به نوشته پایگاه خبری بنیاد «هابیلیان»، برای شروع فاز سیاسی مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود؛ در واقع جایگاه و امکانات آنها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آنها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه، مشکلات کمتری برای انجام فعالیتهای خود علیه ایران خواهند داشت. هرچند در آن ایام این سازمان تروریستی به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور «مریم رجوی» و بخشی از نیروهای مطرح منافقین در فرانسه، گشایشی در کار رجویها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
در سال ۲۰۰۱ میلادی، انگلیس٬ سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» را در لیست گروهکهای تروریستی قرار داد و فعالیتهای آن را در «لندن» ممنوع کرد؛ البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه «مجاهد» نبود؛ همچنین پس از آن اتحادیه اروپا نیز منافقین را در لیست تروریستی خود قرار داد؛ با سرنگونی «صدام» در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» به پاریس، «مریم رجوی» و ۱۶۵ نفر عناصر و سرکردههای این سازمان تروریستی در سال ۱۳۸۲ توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت و در دادگاه محاکمه شدند؛ اما پس از چندی با آزادی آنها موافقت شد.
در این برهه، منافقین با لابیگری در سازمانهای بینالمللی بهخصوص کنگره آمریکا، زمینه خروج خود را از فهرست گروههای تروریستی فراهم کردند. در این زمینه در سال ۲۰۰۷ میلادی دادگاه «استراسبورگ» بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا، منافقین را از فهرست گروهکهای تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹ میلادی نیز وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست «بروکسل» در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از «فهرست سیاه سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا» خارج کردند و نکته قابل تامل این است که فرانسه بهعنوان اولین کشور غربی اعلام کرد که حاضر است به عناصر منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد.
این اقدامات دولت فرانسه تا جایی ادامه پیدا کرده است که سالهاست سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در امنیت کامل اقدام به برگزار نشستهای سالیانه خود در این کشور میکند؛ بر اساس این گزارش، منافقین در یکی از سالنهای شهر «پاریس» بهنام «ویلپنت»، نشست مذکور را با هزینههای گزاف که از سوی حامیانش، خصوصاً عربستان سعودی تأمین میشود، برگزار میکنند؛ هرچند که جاهای خالی سالن «ویلپنت» نیز با افراد اجارهای که به آنها وعده تور گردشگری داده شده است، پُر میشود.
نشست سالیانه سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در «پاریس» با حضور افرادی نظیر جان بولتون، ترکی الفیصل و…
از سویی دیگر، سالهاست که پارلمان فرانسه به تریبون «مریم رجوی» تبدیل شده و سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» از این ظرفیت، برای دستیابی به اهداف سیاسی خود بهره میبرد و در مقابل نیز نمایندگان پارلمان فرانسه نیز به حمایت از این سازمان تروریستی میپردازند.
حضور «مریم رجوی» در میان نمایندگان پارلمان فرانسه
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دفاعپرس، این اقدامات دولت فرانسه نشان میدهد که این کشور بهعنوان مهد دروغین «آزادی» و «حقوقبشر» در اروپا، برای همیشه فرزندان تروریست خود را در آغوش گرفته است.
انتهای پیام/ ۱۱۳
آغوش باز مدعی دروغین «حقوق بشر» برای تروریستها بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: انتشار کاریکاتور موهن علیه پیامبر گرامی اسلام (ص) در نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» آنهم برای چندمینبار در سالهای اخیر، موجب جریحهدار شدن قلوب مسلمانان جهان شد و حمایت «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه از این اقدام توهینآمیز به بهانه «آزادی» نیز بر داغ دلهای مسلمانان افزود.
توهین به پیامبر اکرم (ص)، اینبار به بهانه قتل یک معلم توسط یک دانشآموز چچنیتبار رقم خورد و باعث شد تا رئیس جمهور فرانسه، این اقدام را «حمله تروریستی اسلامگرایانه» عنوان کند؛ این درحالی است که هنوز انگیزه این نوجوان برای قتل معلم خود مشخص نشده است؛ با این حال، گزارشهای رسانهها حاکی از آن است که والدین دانشآموزان مسلمان، از اینکه معلم مقتول مطالب «ضد اسلامی» برای آنها تدریس میکرده و حتی اقدام به نشان دادن کاریکاتور موهن علیه پیامبر اسلام (ص) کرده بود، از او شکایت داشتند.
انتشار کاریکاتور توهینآمیز علیه پیامبر اسلام (ص) در فرانسه، اگرچه برای چندمینبار است که صورت میگیرد، اما اینبار بهدلیل حمایت علنیتر مسئولان این کشور، واکنشهای جدیتری را بههمراه داشت که در این میان، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز ولادت پیامبر اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع)، بخشی از سخنرانی خود را به این موضوع اختصاص دادند.
امام خامنهای (مد ظلهالعالی) در این سخنان خود، به حمایت دولت فرانسه بهخصوص رئیس جمهور این کشور از هتاکی به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) اشاره کرده و در تبیین سیاست دولت فرانسه در زمینه «حقوق بشر» و «آزادی»، فرمودند: «این سیاست، همان سیاستی است که خشنترین و وحشیترین تروریستهای دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده؛ یعنی تروریستهایی که در کشور ما رئیسجمهور را به شهادت رساندند، نخستوزیر را به شهادت رساندند، رئیس قوه قضائیه را به شهادت رساندند، آحاد متعددی از نمایندگان و اجزای دولت و قوه قضائیه را به شهادت رساندند و طبق آماری که در اختیار است، هفده هزار [نفر] از مردم عادی را، مردم کوچه و بازار را، به شهادت رساندند؛ اینها تروریستهای معمولیای نیستند؛ پناهگاه اینها فرانسه و پاریس است، آنوقت اینها ادعای «حقوق بشر» میکنند، ادعای «آزادی» میکنند».
فرانسه؛ پناهگاه تروریستها
نگاهی گذرا به سابقه فعالیت سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در فرانسه، نشان میدهد که این کشور از سال ۱۳۶۰ پناهگاه این تروریستها بوده است؛ چراکه «مسعود رجوی» بهعنوان سرکرده سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» بههمراه «ابوالحسن بنیصدر» رئیس جمهور مخلوع کشور، سال ۱۳۶۰ با یک توطئه سازمانیافته، از «تهران» متواری و به فرانسه پناهنده شد و سالها در خاک آن کشور، به هدایت عملیاتهای تروریستی اعضای گروه تروریستی خود در خاک ایران پرداخت.
«مسعود رجوی» پس از ورود به فرانسه، یک خانه ویلایی در شهرک «اور سور واز» واقع در حومه پاریس که محل زندگی برادر بزرگترش بود را به مقر فعالیتهای خود تبدیل کرد؛ بهطوری که با تأیید دولت فرانسه، نقش سرفرماندهی جنگ مسلحانه و اقدامات این سازمان تروریستی علیه مردم ایران را به اشکال مختلف ایفاء کرد.
پادگان «اشرف» دوم در حومه پاریس
پایگاه خبری بنیاد «هابیلیان» در اینباره نوشته است: بهتدریج و در طول زمان، تعدادی از ویلاهای مجاور در کنار رودخانه «اواز» از سوی منافقین خریداری و به این محل اضافه شده و ساختمانهای قدیمی نیز خراب و بناهای جدید در این مکان احداث شد. همچنین دیوارهای این خانه هم روز به روز بالاتر رفت و سیمهای خاردار بر فراز آنها پدیدار گشت تا اینکه نهایتا به یک دژ و پادگان نظامی تبدیل شد.
با توجه به فوج ژاندارمهای فرانسوی مستقر در پیرامون این پادگان که حفاظت آن را به عهده دارند، این دیوارهای بلند و سیمهای خاردار بر فراز آنها نه برای ممانعت از ورود افراد غریبه به داخل آن، بلکه از جهت جلوگیری از فرار افراد اسیر در داخل آن به خارج تعبیه شدهاند. خروج نزدیکترین نیروهای سازمان از این پادگان صرفا با اجازه کتبی بالاترین سرکردههای منافقین امکانپذیر است و خروج تکنفره از این پادگان ممنوع بوده و افراد باید بهصورت جمعی خارج شوند تا کنترل بیشتری بر کار آنها در خارج از پادگان مربوطه وجود داشته باشد.
داخل این پادگان همچون پادگان «اشرف»، مقررات ویژه فرقهای حاکم است که هرگونه ارتباط با دنیای بیرون را از هرنظر محدود میکند. با عزیمت «مسعود رجوی» به عراق در سال ۱۳۶۵ و تشکیل ارتش باصطلاح «آزادیبخش ملی» و تأسیس پادگان اشرف در عراق تحت حاکمیت «صدام»، این پادگان همچنان نقش خود را بهعنوان مقر ثانویه، برای دادن پشتیبانی به عملیات نظامی منافقین در داخل کشور و اعمال کنترل بر نیروهای خارج از کشور حفظ کرده است.
پادگان مریم در حاشیه پاریس طی ۲۷ سال گذشته بهعنوان ستاد فرماندهی سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» عمل کرده و هماکنون به مثابه قلعهای محصور از منظر بیرونی و آزمایشگاهی برای رباتسازی در درون تشکیلات منافقین عمل میکند؛ بنابراین این مقر طی پنج سال اقامت «مسعود رجوی» در فرانسه و همچنین طی ۱۷ سال حضور وی تحت حاکمیت «صدام» در عراق و حتی بعد از ناپدید شدن او، نقش حیاتی در خط نظامی و فرقهای «مجاهدین خلق» ایفا کرده است. پادگان مریم بهنوعی نقشی که پادگان اشرف در عراق ایفا میکند را در اروپا برای منافقین به عهده دارد که پس از سقوط «صدام» در عراق، نقش این پادگان دوچندان شد.
اطلاع «کاخ سفید» و «کاخ الیزه» از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
«مسعود رجوی» در دیدار با سپهبد «طاهر جلیل حبوش» رئیس وقت سازمان کل اطلاعات عراق در سال ۱۳۷۸ شمسی، که اسناد آن پس از سقوط رژیم بعث بهدست آمده، صریحاً به حمایت دولتهای آمریکا و فرانسه از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر سال ۱۳۶۰ اعتراف کرده و گفته است: «من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سالها… به ما «تروریست» نمیگفتند، هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد… آنها میدانستند و خوب هم میدانستند، ولی صفت «تروریست» هم به ما نزدند».
انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی که به شهادت آیتالله بهشتی و جمعی از یاران ایشان منجر شد
همکاری منافقین با سازمان جاسوسی فرانسه
اعضای سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» همچنین با سازمان جاسوسی فرانسه نیز همکاری اطلاعاتی داشتهاند؛ بر این اساس، روزنامه «لیبراسیون» در تاریخ ۱۳ تیر سال ۱۳۶۶ در کشاکش بحران موسوم به «جنگ سفارتخانهها» و اتهام به «وحید گرجی» دیپلمات ایرانی مقیم پاریس، نوشت: «اعضای سازمان مجاهدین خلق به بهای جاسوسی برای دولت فرانسه در این کشور باقی ماندهاند و اتهام دولت علیه «وحید گرجی» دیپلمات ایرانی مقیم پاریس توسط این سازمان و با همکاری صاحبان صنایع نظامی فرانسه و برخی سیاستمداران این کشور، به وی وارد شده است».
فرانسه؛ لابی «رجوی» و حزب «بعث»
از سویی دیگر، با اعطای پناهندگی از سوی دولت فرانسه به «مسعود رجوی» و حمایتهای دولت این کشور از سازمان تروریستی مجاهدین خلق، خاک این کشور به محلی برای هماهنگی و توطئههای مختلف میان رجوی و صدام تبدیل شد؛ در این راستا، در بخشی از کتاب «خوابگردها» که به واکاوی ارتباط رهبران سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» با نهادهای اطلاعاتی و نظامی رژیم بعث میپردازد، به امضای توافق میان «طارق ميخائيل يوحنا عزيز» نايب نخستوزير عراق و «مسعود رجوی» اشاره کرده و به نقل از سرکرده سازمان تروریستی «مجاهدین خلق»، نوشته است: «به یاد میآورم که وقتی «طارق عزیز» به خانه ما در پاریس آمد، با یکدیگر قرارداد صلح امضا کردیم و من جلوی خبرنگاران گفتم… [امام] خمینی شکست میخورد و این مقاومت و مردم و عراق هستند که پیروزمندانه از این جنگ خارج خواهند شد. میدانید که این حرف در آن زمان کفر بود». امضای این توافق میان «مسعود رجوی» و «طارق عزیز» موجب شد تا اعضای این سازمان تروریستی به عراق مهاجرت کنند و در پادگان «اشرف» سازماندهی شوند.
«طارق عزیز»
فرانسه؛ مقصد سیاسی تروریستها
بعد از پایان جنگ تحمیلی و سرخوردگی فراوان اعضای سازمان تروریستی «مجاهدین خلق»، خصوصاً اینکه آنها شکست سنگینی را در عملیات «مرصاد» از رزمندگان اسلام متحمل شده بودند، سران این سازمان تروریستی برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت کشورهای خارجی، وارد فاز سیاسی شده و در این راستا «مریم رجوی» را بهعنوان رئیس جمهور خودخوانده شورای باصطلاح مقاومت معرفی کردند؛ بنابراین «مریم رجوی» رایزنیهای خود را با کشورهای غربی – عربی برای حمایتهای دوباره از این سازمان تروریستی آغاز کرد و در کنار آن نیز تلاش خود به فعال کردن ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور و تشویق آنها به عضویت در این سازمان تروریستی پرداخت.
به نوشته پایگاه خبری بنیاد «هابیلیان»، برای شروع فاز سیاسی مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود؛ در واقع جایگاه و امکانات آنها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آنها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه، مشکلات کمتری برای انجام فعالیتهای خود علیه ایران خواهند داشت. هرچند در آن ایام این سازمان تروریستی به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور «مریم رجوی» و بخشی از نیروهای مطرح منافقین در فرانسه، گشایشی در کار رجویها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
در سال ۲۰۰۱ میلادی، انگلیس٬ سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» را در لیست گروهکهای تروریستی قرار داد و فعالیتهای آن را در «لندن» ممنوع کرد؛ البته این ممنوعیت شامل حال شورای سازمان و همچنین انتشار نشریه «مجاهد» نبود؛ همچنین پس از آن اتحادیه اروپا نیز منافقین را در لیست تروریستی خود قرار داد؛ با سرنگونی «صدام» در عراق و بازگشت اعضای ارشد سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» به پاریس، «مریم رجوی» و ۱۶۵ نفر عناصر و سرکردههای این سازمان تروریستی در سال ۱۳۸۲ توسط نیروهای امنیتی فرانسه بازداشت و در دادگاه محاکمه شدند؛ اما پس از چندی با آزادی آنها موافقت شد.
در این برهه، منافقین با لابیگری در سازمانهای بینالمللی بهخصوص کنگره آمریکا، زمینه خروج خود را از فهرست گروههای تروریستی فراهم کردند. در این زمینه در سال ۲۰۰۷ میلادی دادگاه «استراسبورگ» بالاترین مرجع قضائی اتحادیه اروپا، منافقین را از فهرست گروهکهای تروریستی خارج کرد و در سال ۲۰۰۹ میلادی نیز وزرای خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا، در نشست «بروکسل» در رویکردی متناقض با ادعای مقابله با تروریسم، منافقین را از «فهرست سیاه سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا» خارج کردند و نکته قابل تامل این است که فرانسه بهعنوان اولین کشور غربی اعلام کرد که حاضر است به عناصر منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد.
این اقدامات دولت فرانسه تا جایی ادامه پیدا کرده است که سالهاست سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در امنیت کامل اقدام به برگزار نشستهای سالیانه خود در این کشور میکند؛ بر اساس این گزارش، منافقین در یکی از سالنهای شهر «پاریس» بهنام «ویلپنت»، نشست مذکور را با هزینههای گزاف که از سوی حامیانش، خصوصاً عربستان سعودی تأمین میشود، برگزار میکنند؛ هرچند که جاهای خالی سالن «ویلپنت» نیز با افراد اجارهای که به آنها وعده تور گردشگری داده شده است، پُر میشود.
نشست سالیانه سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» در «پاریس» با حضور افرادی نظیر جان بولتون، ترکی الفیصل و…
از سویی دیگر، سالهاست که پارلمان فرانسه به تریبون «مریم رجوی» تبدیل شده و سازمان تروریستی «مجاهدین خلق» از این ظرفیت، برای دستیابی به اهداف سیاسی خود بهره میبرد و در مقابل نیز نمایندگان پارلمان فرانسه نیز به حمایت از این سازمان تروریستی میپردازند.
حضور «مریم رجوی» در میان نمایندگان پارلمان فرانسه
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دفاعپرس، این اقدامات دولت فرانسه نشان میدهد که این کشور بهعنوان مهد دروغین «آزادی» و «حقوقبشر» در اروپا، برای همیشه فرزندان تروریست خود را در آغوش گرفته است.
انتهای پیام/ ۱۱۳
آغوش باز مدعی دروغین «حقوق بشر» برای تروریستها بیشتر بخوانید »
سرویس سیاست مشرق – روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**واعظی:تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد
«محمود واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان «تحریم زنگنه، استیصال و عصبیت آمریکا» نوشت: «آنچه اخیراً از تحریم وزیر نفت کشورمان و برخی دیگر از فعالان صنعت نفت گفته شده، همچون تحریم وزیر امور خارجه کشورمان که مقامات امریکا قبلاً آن را مرتکب شدند، یقیناً از همین سنخ تحریمهای نمایشی و بدون اثر واقعی است…این تحریمها در عین نمایشی و بیاثر بودن البته نشانه عمق عصبانیت و کینه کاخ سفید از دو عضو مؤثر کابینه تدبیر و امید نیز هست…اگرچه از لحظه آغاز دور جدید تحریمهای ایالات متحده علیه کشورمان، دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر ارکان حاکمیتی بهطور یکپارچه برای غلبه بر این تحریمها فعالیت کردهاند اما پیشقراولان این مواجهه دشوار و سرنوشتساز دکتر محمدجواد ظریف و مهندس بیژن زنگنه وزرای امور خارجه و نفت بودهاند».
واعظی در ادامه نوشت: «دکتر ظریف کارزار بسیار مؤثر مقابله روانی با تحریمهای امریکا را در سطح افکار عمومی جهان راهبری و تحریمگران را بیش از همیشه رسوا و بیآبرو کرده است…بال مهم دیگر دولت برای مقابله عملیاتی با تحریمهای ظالمانه، مجموعه مهندس زنگنه بوده است…در چنین شرایطی، طبیعی است که دولت امریکا نتواند خشم خود را از دو چهرهای که جانانه با تحریم جنگیدهاند پنهان کند و تحریم دو ژنرال ضدتحریم ایران، در این چارچوب قابل تحلیل است. این «افتخار دولت» است که ظریف و زنگنه، دو سرباز وطن در خط مقدم دفاع از ایران، توسط ضدایرانیترین دولت ایالات متحده تحریم میشوند».
رئیس دفتر رئیس جمهور در ادامه تصریح کرد: «این تحریم، مدال افتخار این عزیزان هم هست. بدون تردید، دشمن، بهتر و دقیقتر از هر کسی میداند که این دو چقدر آزارش دادهاند و چقدر در مقابل هدفگذاریهایش ایستادگی کردهاند؛ حتی اگر دیگرانی در داخل بر آنها ناجوانمردانه بتازند، تحریم امریکا خود گواه همه چیز است. به شخصه از اینکه همکار این دو عزیز در این دولت هستم، احساس سرافرازی میکنم.بیگمان با گذشت زمان و آن وقت که بتوانیم با بازگو کردن حقایق، «روایت راستین تحریم» را بازگو کنیم، تاریخ به احترام آنها خواهد ایستاد».
واعظی تاکید کرده است که «تاریخ به احترام ظریف و زنگنه خواهد ایستاد». این اظهارنظر عجیب و تأمل برانگیز در حالی است که این دو وزیر در دولت روحانی، کارنامه بسیار ضعیفی ارائه کرده اند.
برای نمونه، زنگنه با حذف کارت سوخت، حدود ۱۵۰ هزارمیلیاردتومان به کشور خسارت زد. آقای زنگنه علیرغم ارائه دلایل فنی و کارشناسی از سوی کارشناسان و صاحبنظران مبنی بر سابقه سیاه شرکت فرانسوی توتال، با این شرکت بدسابقه قرارداد بست و در نهایت، توتال پس از گرفتن اطلاعات سرّی وزارت نفت درباره پارس جنوبی، در اقدامی مسبوق به سابقه، بدون پرداخت هیچ خسارتی، قرارداد را یکطرفه فسخ کرد و با اطلاعات دقیقتر، به غارت مخازن مشترک با قطر اقدام کرد.
توتال متهم است که در مقطع وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که «مهدی هاشمی» در رأس مدیریت آن قرار داشته، رشوه ۳۰ میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در دادگاه فرانسه به جریمه ۵۰۰ هزار یورویی محکوم شد.
علاوه بر این، زنگنه نقش بسیار مهمی در قرارداد خارت بار کرسنت دارد. ایران در پرونده کرسنت تا مرز جریمه شدن ۱۴ میلیارد دلاری پیش رفته است. صادرات گاز مجانی به ترکیه، تنها یکی از نتایج خسارت بار و البته حقارت بار قرارداد کرسنت در زمان وزارت زنگنه است.
مخالفت های گسترده زنگنه با ساخت پالایشگاه و مخالفت با «خودکفایی در تولید بنزین» یکی دیگر از برگ های کارنامه بسیار ضعیف زنگنه در وزارت نفت است.
از سوی دیگر ظریف نیز در وزارت امور خارجه کارنامه بسیار ضعیفی ارائه کرده است. آقای ظریف همان وزیری است که در سال ۹۴ گفت «با برجام همه تحریم ها لغو خواهد شد» و در سالهای بعد در اظهارنظری عجیب گفت «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!
ظریف همان وزیری است که در اوج مذاکرات هسته ای و در مقطعی که طرفین باید به دنبال امتیازگیری حداکثری باشند، در اظهارنظری عجیب گفت «امضای هر توافق، بهتر از عدم توافق است».
آقای ظریف همان وزیری است که اصلا متن برجام را کامل نخوانده بود و در پاسخ به سوال یک نماینده مجلس گفته بود «من این بخش ها را در برجام ندیده بودم»! ؛ این در حالی است که بخش های مذکور از جمله بخش های بسیار مهم در توافق و درباره مسئله لغو تحریم ها بود. همان مسئله ای که دولت با وعده ای که درباره آن داد، در قلب راکتور هسته ای بتن ریخت!
بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای و از حرکت ایستادن چرخ سانتریفیوژها و امضای قراردادهای کرسنت و توتال و برجام و مرغ ۲۶ هزارتومانی و پراید ۱۶۰ میلیونی و «تضمین نامیدن امضای کری» و…همگی نتایج مدیریت آقایان ظریف و زنگنه است؛ به نظر شما تاریخ به احترام این افراد خواهد ایستاد!؟
** میردامادی:در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست
«محسن میردامادی» دبیرکل سابق حزب منحله مشارکت و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «به عقیده شما از فرصت برجام بهخوبی استفاده شد؟ نمیتوانستیم برخی دیگر از مشکلات را در دوره زمانی بعد از برجام با آمریکاییها حل کنیم؟ مثلا موضوع منطقهای را؟» گفت: «از نظر قدرتهای خارجی، برجام گام اول برای نرمالسازی روابط آن کشورها با ایران بود و تلقی این بود که این گام به عنوان نمونه و مدلی که میتواند منافع و خواستههای طرفهای مختلف را که خواستههای متفاوتی دارند به نقطه مشترک برساند، مدلی برای موضوعات دیگر شود، ولی ایران نپذیرفت که گامهای بعدی را ادامه دهد».
میردامادی در ادامه گفت: «این انتظار در طرفهای مقابل ایران بود که بعد از آن این مسیر به عنوان یک مدل ادامه داشته باشد…مثلا در مورد سوریه…و مسئله یمن و امثال آن هم…اگر مذاکرهای شود، هیچ طرفی نمیتواند انتظار داشته باشد همه خواستههایش پذیرفته شود و هیچیک از خواستههای طرف مقابل را نپذیرد…ایران نپذیرفت که گامهای بعدی را ادامه دهد و یکسری از حساسیتهای منطقهای را که نسبت به ایران به وجود آمده بود، با مذاکره رفع کند؛ بهخصوص اختلافات بین عربستان و ایران که بسیار مهم بود و باعث میشد روی سیاستهای کشورهای غربی با ما هم تا حدی تأثیر داشته باشد، اینها تعدیل نشد…این دو عامل؛ یعنی متوقفماندن توافق در حد برجام و ایجادنکردن چارچوبهای دیگر مذاکراتی در جهت کاهش تنشهای منطقهای و آمدن ترامپ، برجام را به بنبست رساند و نهتنها برای ایران مشکلاتی جدی به وجود آورد، بلکه برای مردم ایران گران تمام شد».
این فعال فتنه ۸۸ در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «اگر مذاکرهای صورت میگرفت باید اولویت را به کدام موضوع اختصاص میدادیم؟ حلوفصل کدام ادعا؟ مسائل منطقهای؟ حقوق بشر، تروریسم، خطر اشاعه تسلیحات اتمی؟» گفت: « اینکه بعد از برجام اولویت با حلوفصل کدام مسائل بود، به نظرم آنچه برای ما اهمیت داشت و میتوانستیم آن را به نحوی حلوفصل کنیم، مسائل منطقهای بود...طبعا در این مسئله که بعد از ۴۰ سال از انقلاب هنوز نتوانستهایم روابط نرمال و متعارف با دنیا برقرار کنیم، قدرتهای خارجی تأثیرگذار بودهاند، تردیدی نیست، اما به نظرم ما هم نقش بسیار مهمی در عدم عادیسازی روابط داشتهایم».
میردامادی تاکید کرد: «در روابط خارجی مسائل را تا حد زیادی سیاه و سفید و صفر و صدی میدانیم و اینطور نگاه میکنیم. به نظرم در دوران هیجانات انقلابی که نوعا در انقلابها شکل میگیرد، تا حدی طبیعی است که در دوران انقلاب چنین نگاهی باشد و انقلابیون قدرتهای خارجی را دشمنان خودشان تلقی کنند، ولی اینکه همیشه در چنین تصوری باقی بمانیم و همیشه نگاهمان اینطور باشد، طبیعتا نتیجهاش بنبستهایی میشود که تا به حال داشتهایم...در سیاست خارجی هیچ موضوعی برایمان حیثیتی نیست و مبنای تصمیمگیری منافع ملی و نتایج سیاستهای اتخاذشده برای کشور و آثارش بر روی مردم است».
این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت: «درصورتیکه بایدن در انتخابات پیروز شود، نباید انتظار تغییر ناگهانی داشته باشیم و تصور کنیم سیاست آمریکا با آمدن بایدن به دوران قبل از ترامپ برمیگردد و به شرایط دوران اوباما خواهد رسید. به نظرم چنین اتفاقی نخواهد افتاد…بایدن هم الان احساس میکند با تحریمهایی که ترامپ نسبت به ایران اعمال کرده، ابزار فشار مهمی در اختیارش هست و قاعدتا به این سمت نمیرود که این ابزار را زمین بگذارد و بدون استفاده از این ابزار بگوید بدون هیچ خواستهای به برجام برمیگردم. به نظرم هر رئیس دولتی باشد چنین ابزاری را رها نخواهد کرد، بلکه از ابزار کارآمد استفاده میکند تا وارد بدهبستان شود و اگر امتیازی میدهد، در قبالش امتیازی هم بگیرد».
چندی پیش «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی که پیش از این گفته بود «عذرخواهی از آمریکا کاری انسانی است»! در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «در فضاهای رادیکال و تند که منافع ملی فقط بر اساس ایدئولوژی ترسیم میشود، منافع ملی منافع ایدئولوژیک خواهد بود که در آن شرایط قدرت مانور برای ملت خیلی فراهم نخواهد بود…یک سیاستمدار انگلیسی گفته بود ما متحدان و دشمنان همیشگی نداریم، تنها منافع ملی ماست که همیشگی و دائمی است و وظیفه دولت هم دنبالکردن این منافع است».
همچنین «میر محمود موسوی» دیپلمات سابق و برادر یکی از سران فتنه پیش از این گفته بود: «کشورها روابط خارجی خود را براساس اصول تعیین می کنند. ممکن است یکی از این اصول آرمان ها و ارزش ها باشد که در جای خود بسیار مهم و محترم است، اما آرمان ها و ارزش ها در تفسیرها و نظریه پردازی های اکثر بزرگان حوزه سیاسی زیرمجموعه منافع ملی قرار می گیرد…آرمان حمایت از فلسطینی ها یا مخالفت با اسرائیل در طول سالیان گذشته در این چارچوب تعریف می شود».
امثال میردامادی و اصغرزاده و موسوی می گویند ایران باید در سیاست خارجی، به صورت کامل از آمریکا تبعیت کرده و به هیچ چیزی نگاه حیثیتی نداشته باشد. آمریکا می گوید ایران حق ندارد توان دفاعی و قدرت موشکی داشته باشد؛ ایران حق ندارد با تروریسم در منطقه مبارزه کند؛ ایران حق ندارد از دانش هسته ای برای درمان بیماری ها و تأمین برق برای شهروندان خود بهره مند شود؛ ایران حق ندارد ماهواره به فضا پرتاب کرده و از مزیت های اقتصادی و امنیتی آن استفاده کند؛ ایران به هیچ عنوان نباید فاکتورهای قدرت ساز داشته باشد.
از نگاه طیف تندرو اصلاح طلب، در سیاست خارجی هیچ چیز حیثیتی نیست؛ نه خون حاج قاسم، نه قدرت دفاعی و توان موشکی، نه دانش هسته ای، نه مبارزه با تروریسم در منطقه و…از نگاه این طیف، ما رعیت هستیم و آمریکا کدخداست؛ حال چه ترامپ در کاح سفید باشد، چه بایدن.
چندی پیش یکی از فعالین اصلاح طلب گفته بود: «جمهوری خواهان و دموکرات ها هیچگاه درباره منافع ملی خود و ارزش های آمریکایی، معامله نمی کنند».
**جریان اصلاحات نهایت ازخودگذشتگی را برای دولت روحانی انجام داد
«سهیلا جلودارزاده» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم که علیرغم تبلیغات گسترده و پرحجم در انتخابات مجلس یازدهم با ۶۷ هزار رأی از راهیابی به مجلس بازماند، در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «جریان اصلاحات نهایت ازخودگذشتگی را برای دولت حسن روحانی انجام داده است و افکار عمومی جامعه نیز این مسأله را مشاهده کردهاند. هدف اصلی اصلاحطلبان حمایت از یک چهره معتدل و عقلایی برای حفظ و اعتلای نظام بوده است. اصلاحات دارای اصول و قواعد خاص خود است. بدونتردید اگر این اصول را رعایت نکنیم موفق نخواهد شد. کاری که اصلاحطلبان انجام دادند این بود که با دادن خون به یک بیمار بدحال وی را نجات دادند».
جلودارزاده در ادامه گفت: «جریان اصلاحات بیش از این توانایی ندارد. این در حالی است که در سالهای اخیر جریان اصلاحات با موانع و فشارهای گسترده بیرونی نیز مواجه بوده است. تاریخ درباره همه قضاوت خواهد کرد…واقعیت این است که اصلاحطلبان از اینکه همه توانایی و ظرفیتهای خود را به میدان آوردهاند اما نتیجه مطلوب به دست نیاوردهاند، خسته شدهاند.در طول سالهای گذشته اصلاحطلبان نه موفق شدهاند احزاب خود را تقویت کنند و نه موفق شدهاند در کشور توسعه سیاسی ایجاد کنند. اغلب این مسائل نیز به دلیل فشارهای بیرونی و فراهم نبودن زمینهها بوده است».
گویا از نگاه اصلاح طلبان، تصاحب اکثریت مطلق دولت از معاون اولی رئیس جمهور گرفته تا وزارت نفت و صنعت و اقتصاد و بانک مرکزی و استانداری کلانشهرها و ریاست سازمان برنامه و بودجه و هیات مدیره شرکت های زیرمجموعه شستا و …همگی مصداق ازخودگذشتگی و ایثار است!
البته از طیفی که مدیران نجومی بگیر را ذخایر نظام جا می زند، اصلا بعید نیست که تصاحب پست های ارشد مدیریتی و صندلی های هیات مدیره شرکت های بزرگ اقتصادی را نیز ازخودگذشتگی بنامد.
اصلاح طلبان باید ضمن عذرخواهی از مردم برای جبران خسارت ها و تغییر رویه تلاش کنند، اما فعالین این طیف اصرار دارند که با توهین به فهم و شعور جامعه، بر زخم های مردم نمک بپاشند.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در اظهاراتی مواضع اسلام ستیزانه رئیس جمهور فرانسه و حمایت او از انتشار کاریکاتورهای موهن علیه رسول اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را محکوم کرد.
بیشتر بخوانید:
سرلشکر پاسدار محمد باقری اظهار داشت: اظهارات ضد حقوق بشری امانوئل مکرون در حمایت از تداوم انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز علیه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم)، که او آن را حمایت از ارزشهای سکولاریسم توصیف کرده است، بار دیگر ماهیت مدعیان دروغین حقوق بشری را عیان ساخت و نشان داد بر خلاف قواعد و اصول بین المللی، آنها کمترین توجهی در احترام به ادیان الهی ندارند، به گونهای که در هیچ یک از اسناد حقوقی و بین المللی نمی توان بهانهای برای توهین به ادیان دیگر یافت.
وی تاکید کرد: حال جای تعجب است که دولتهای غربی از جمله دولت فرانسه که گروههای تکفیری و تروریستی نظیر داعش، ساخته و پرداختهی دست آنهاست و بویی از اسلام ناب محمدی را نبردهاند، میخواهند اقدامات وحشیانه تروریستی را به دین رحمت، حکمت و عقلانیت، یعنی اسلام عزیز نسبت دهند.
سرلشکر باقری ضمن تاکید بر ناکارآمدی و شکست سیاستهای لیبرال دموکراسی در غرب افزود: دولت فرانسه که طی دو سال گذشته به دلیل چالشهای داخلی اعمال سیاست های تبعیض آمیز در پایینترین سطح مقبولیت قرار داشته و همچنان با جنبشهای اعتراضی ملت خود دست و پنجه نرم میکند، این بار برای سرپوش نهادن بر ناکارآمدی خود، در تدارک لایحهای برای محدود کردن فعالیت مسلمانان در این کشور است، تا به زعم خود با افراطگرایی مبارزه کند، حال آنکه این توجیه نابخردانه کمترین نسبتی با مشکلات داخلی فرانسه ندارد.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بار دیگر ضمن محکومیت اقدام دولت و رئیس جمهور فرانسه در اهانت به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و محدودیتهای پیشبینی شده برای مسلمانان در این کشور، از نخبگان فکری و اندیشمندان جهان خواسته است، ضمن توصیه به حاکمان و دولتمردان فرانسه (که پشت ماسکهای سیاسی، آشکارا به نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی و توهین به ادیان الهی میپردازند) از آنها بخواهند این بازی خطرناک را کنار بگذارند و بیش از این با عواطف، علایق و احساسات دینی ملتها، به خصوص بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان بازی نکنند.
دولت فرانسه بازی خطرناک توهین به پیامبر اسلام را کنار بگذارد بیشتر بخوانید »