حقوق حیوانات

نظر فقه درباره نگهداری از حیوانات خانگی

نظر فقه درباره نگهداری از حیوانات خانگی



امروزه با وجود تغییرات محسوس در مسکن و تبدیل آن به محیط‌ آپارتمانی و همزیستی تنگاتنگ با اهل خانه و فزونی شرایط مزاحمت برای همسایگان، عملاً شرایط نگهداری از حیوان خانگی سخت شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نگهداری از حیوانات خانگی به ویژه سگ و گربه از موضوعاتی است که به سبب اثرگذاری سبک زندگی کشورهای دیگر بر جامعه ایرانی رو به فرونی نهاده و امروزه بسیاری از مردم به نگهداری از این حیوانات اقدام می‌کنند. از سوی دیگر به جهت بیماری‌های مرتبط با سگ و همچنین خلأ و اشکالات قانونی که برای حضور این حیوانات در محیط‌های شهری وجود دارد، چالش‌ها و مشکلاتی در این زمینه پدیده آمده است و این موضوع زمینه ایجاد دوقطبی میان موافقان و مخالفان نگهداری از حیوانات خانگی از جمله سگ را موجب شده است.

به همین جهت با افتخار دانش پور، کارشناس فقه اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی پیرامون نگرش اسلام به نگهداری از حیوانات و همچنین احکام ویژه این مسئله گفتگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

*در ابتدا به عنوان مقدمه درباره نگرش کلی فقه اسلامی نسبت به همزیستی انسان و حیوان و نگهداری از حیوانات توضیح بفرمائید.

نگاهی به آموزه‌ها و متون فقه اسلامی، به خوبی این مطلب را می‌رساند که حقوق چهارپایان، بلکه درختان و گیاهان نیز در این آیین، جایگاه ویژه دارد و هیچ گونه آسیب به این جایگاه را بَر نمی تابد. فقه با اینکه با زبان تکلیف سخن می‌گوید، از زیبایی‌ها، جلوه‌ها و نکته‌های اخلاقی نیز برخوردار است و پیوندی استوار با مقوله حق، حتی حق حیوان دارد.

اهمیت حق حیوان در فقه اسلامی تا جایی است که برخی دانشوران فقه در پاره‌ای موارد، آن را در زمره حق الله دانسته‌اند. به عنوان مثال مرحوم صاحب جواهر در بحث ودیعه می‌نویسد اگر مالک حیوان، به شخصی که حیوان را به امانت گرفته، بگوید به آن آب و علف نده، پذیرش دستور او روا نیست و بر او، آب و علف دادن حیوان، واجب است، زیرا باید حق الله، پاس داشته شود، گرچه آدمی حق خود را فروافکنده است.

حق الله بودن حق حیوان نیز می‌تواند بر این مهم استوار باشد که اگر چه بر اساس نصوص دینی مانند آیه شریفه: «والانعام خلق‌ها لکم»، چارپایان، برای خدمت رسانی و سوددهی به برترین آفریده‌ها، یعنی انسان، آفریده شده‌اند ولی این امر به هیچ وجه به معنای عزیز و گرامی نبودن آنها نزد خداوند و نادیده انگاری حقوق آنها نیست.

*لطفاً به برخی از مهمترین عناوین و مصادیق حقوق حیوانات که در فقه اسلامی تاکید شده است اشاره بفرمائید.

مورد نخست، حق حیات است. بخش مهمی از سخنان فقیهان در همزیستی با چارپایان، ناظر بر حق زندگی برای آنان و پافشاری بر بایستگی نگهداشت این حق بر انسان هاست. برای مثال اگر پیش شخصی، مقداری آب برای نوشیدن باشد و او بترسد که اگر با آن وضو بگیرد، دچار تشنگی شود، بر او واجب است تیمم کند و آب را صرف وضو نکند. مرحوم صاحب جواهر، پس از نقل این فتوا، می‌نویسد: اگر به تشنگی حیوانی که خونش محترم است نیز بترسد، حکم همین است، گرچه آن حیوان، سگ باشد.

مورد دوم، حق نفقه است. از جمله حقوق حیوان بر انسان، برآوردن آب و آذوقه آن است. البته مراد از حیوان هرگونه جانداری است که در خدمت انسان و برآورنده یکی از نیازهای او باشد. برخلاف حق حیات، که براساس آنچه از فقیهان نقل گردید و روایاتی که اشاره شد، فراتر از جانداران اهلی و دربرگیرنده هرگونه حیوانی است که جان و مال آدمی را به خطر نیندازد.

مورد سوم حق مسکن است. از جمله نیازهای اولیه حیوان، مکان استراحت و آرامش است. کوتاهی ورزیدن در این امر، افزون بر آنکه مورد نکوهش عقل است، از مصداق‌ها و نمونه‌های آزار و اذیت به حیوان است که مورد نکوهش و سرزنش شرع مقدس واقع شده. پیامبر (ص) در وصف لانه پرندگان می‌فرمایند: لانه پرندگان برای پرنده‌های آن امنیت و حرمت دارد، مبادا شب هنگام به لانه آنها دست درازی کنید. از این رو مرحوم صاحب جواهر، حق مسکن برای حیوان را در ردیف حق نفقه او می‌شمارد و می‌نویسد: واجب است برای برآوردن نیازهای حیوان: از خوراکی و آب و مکان به تلاش برخاست.

چهارمین حق حیوان، حق عدالت است. بی تردید نباید با حیوان به گونه‌ای رفتار شود که حیوان آزار و ستم ببیند. باید عدالت در حق حیوان به درستی و بی کم و کاست مورد توجه قرار گیرد. ستم بر حیوان از نظر شرع ناپسند، زشت و نفرت انگیز است و در این مورد عدالت ورزی مورد سفارش و تأکید قرار گرفته است. برای نمونه مرحوم صاحب جواهر می‌نویسد: حیوان را به بیش از آنچه توان دارد، مانند بردن بار سنگین و ادامه سفر، وادار نمی‌کنند و بدین جهت از سوار شدن سه نفر بر او و خواستن کاری که بر آن سخت دشوار است و با عرف و عادت ناسازگار، بازداشته شده است.

مورد بعد، حق آزار ندیدن است. بسیاری از حقوق و احکام چارپایان و جانداران، می‌تواند بر ناپسند بودن، یا حرام بودن آزردن آنها استوار باشد. برای مثال در کتاب مسالک مرحوم شهید ثانی چنین آمده: مستحب است شیر حیوان را تا آخر ندوشد و ناخن‌های خود را کوتاه کند، تا هنگام دوشیدن شیر، حیوان اذیت نشود.

ششمین حق، حق احترام است. بنابر نصوص فراوان و براساس ضرورت فقه اسلامی، انسان می‌تواند، بلکه شایسته است، از گوشت و شیر و دیگر فراورده‌های حیوان استفاده کند و از خدمات رسانی آن، بهره فراوان ببرد؛ اما این امر، به هیچ وجه، رواکننده بی احترامی به این آفریده و نادیده گرفتن کرامت الهی آن نیست.

هفتمین حق عبارت است از حق دوستی. می‌توان پاره‌ای از احکام و سخنان معصومان (ع) را دلیل بر این امر گرفت که گاه، حیوان به گونه‌ای حق دوستی بر انسان پیدا می‌کند که شایسته است مورد توجه او قرار گیرد. از باب نمونه، صاحب جواهر در احکام ذبح می‌نویسد: ناپسند است که انسان حیوانی را که خود پرورانده، سر ببرد.

هشتمین مورد، حق میهمانی است. براساس آموزه‌های فقهی و آداب پسندیده اجتماعی، اگر شخصی به خانه کسی وارد شود، نسبت به او حق میهمانی پیدا می‌کند. جالب اینکه برابر پاره‌ای از روایات، این حق، برای چارپایان و جاندارانِ بی آزاری که به منزل انسان پناه آورند نیز ثابت است.

آخرین حق نیز حق سرپرستی است. انسان حق ندارد حیوانش را به حال خود رها کند و به امنیت و نیازهای دیگر آن، بی توجه باشد. بنابرآموزه های دینی، حیوان در حکم زمین است که اگر صاحبش از آن رفع ید کند، دیگران می‌توانند برای آباد کردن آن پا پیش گذارند و به ملک خود درآورند.

باید تفاوت وضعیت مسکن و سکنی در گذشته را با شرایط امروزی مد نظر قرار داد چراکه در گذشته، منازل، فضاهایی روباز مانند حیاط یا حیاط خلوت داشتند که شرایط مناسبی به دور از اهل خانه جهت نگهداری حیوان خانگی را در خود داشت که امروزه با وجود تغییرات محسوس در مسکن انسان و تبدیل آن به محیط‌های آپارتمانی و ارتباط و همزیستی تنگاتنگ با اهل خانه و فزونی شرایط مزاحمت برای همسایگان عملاً شرایط مراقبت و نگهداری را سخت می‌کند

همه این حقوق برشمرده شده برای حیوان، نیک گویای این نکته است که حیوان، برخوردار از شأن و کرامت و منزلت الهی است و انسان حق ندارد به بهانه اشرف آفریده‌ها بودن، مقام و کرامت الهی این آفریده را نادیده انگارد. بنابراین در تعامل و همزیستی کاملاً حقوقش باید رعایت گردد.

*آیا نگهداری از حیوانات خانگی در شریعت اسلامی توصیه شده است؟

نگهداری حیوانات در خانه، مزایا و معایبی دارد و سبب می‌شود که نتوان هر حیوانی را در خانه نگهداری کرد؛ بدین ترتیب از نظر اسلام نگهداری بعضی از حیوانات در خانه مشکل دارد و بعضی دیگر مستحب است.

برای نمونه نگهداری برخی حیوانات در خانه برای دفع بلا مورد سفارش واقع شده است. در این رابطه در حدیث معتبر از امام صادق (ع) نقل شده است که «خروس بال گشاده سفیدی که در خانه باشد آن خانه و هفت خانه دور آن خانه را از بلاها نگاه می دارد».

پیامبر (ص) نیز فرمود: کسی که خروس سفید را در خانه نگهداری نماید از سه شر در امان خواهد بود: از کافر، از کاهن، از ساحر. همچنین بیان شده است که فردی نزد پیامبر (ص) آمد و از ترس خود شکایت کرد و از پیامبر (ص) درخواست کمک کرد و پیامبر (ص) به وی توصیه کردند که از یک جفت کبوتر نگهداری کن. در روایت دیگری امام علی (ع) فرمودند: بال زدن کبوتران شیاطین را می‌راند.

امام کاظم (ع) در روایتی به نگهداری حیواناتی چون کبوتر، مرغ و بزغاله اشاره کرده‌اند. روایتی از پیامبر (ص) نقل شده است که از حیوان خانگی مراقبت کنید چرا که شیاطین مشغول حیوانات شما شده و کودکان شما از شر شیاطین محفوظ خواهند ماند. علاوه بر این، نگهداری گوسفند در خانه به دلیل برکت آن نیز توصیه شده است. از حضرت صادق (ع) بیان شده است که هر که گوسفندی را نگهداری کند، خداوند روزی آن خانه را فزونی بخشد و به اهل خانه برکت بسیار می‌دهد.

در عین حال که اسلام به نگهداری از برخی حیوانات در خانه توصیه کرده است، حیواناتی مانند سگ و خوک را نجس می‌داند و نجاست آنها را به گونه‌ای بیان کرده که با پاک کننده‌ای پاک نمی‌شوند. همچنین نجاست این دو حیوان، از تماس با شیء و یا عنصر دیگر انتقال داده می‌شود؛ به این معنا که در اثر برخورد سگ با چیزی، آن عنصر آلوده و نجس می‌شود. وجود باکتری و ویروس‌هایی در بزاق دهان حیوان از جمله دلایلی است که موجب نجاست آنها شده است. به همین خاطر گفته شده است اگر ظرفی را سگ زبان بزند، می‌بایست آن ظرف را برای تمیز شدن به مراتب با خاک تطهیر کرد؛ همچنین وجود ویروس‌هایی در بدن سگ و خوک باعث پدید آمدن امراضی در بدن انسان می‌شود و احکامی درباره آن بیان شده است. از سوی دیگر نگهداری سگ در منزل به دلیل سروصدا که موجب آزار همسایگان می‌شود نهی شده است.

*بر اساس این توضیح، آیا نگهداری از سگ مطلقاً حرام است؟ سوال دیگر اینکه آیا عنصر زمان و مکان تفاوتی در حکم این مسئله ایجاد نمی‌کند؟

باید توجه داشت که استثنائاتی در این مورد وارد شده است. مثلاً دین اسلام نگهداری سگ را به جهت نگهبانی، پاسبانی و شکار منع نکرده. در همین رابطه امام صادق (ع) در مورد سگ نگهبان فرموده است: اگر در خانه‌ای سگ و یا سگ‌هایی نگهداری شود، فرشتگان به آن خانه نمی آیند؛ مگر آنکه سگ، نگهبان خانه باشد. البته نکته قابل تأمل در این زمینه این است که باید تفاوت وضعیت مسکن و سکنی در گذشته را با شرایط امروزی مد نظر قرار داد چراکه در گذشته، منازل، فضاهایی روباز مانند حیاط یا حیاط خلوت داشتند که شرایط مناسبی به دور از اهل خانه جهت نگهداری حیوان خانگی را در خود داشت که امروزه با وجود تغییرات محسوس در مسکن انسان و تبدیل آن به محیط‌های آپارتمانی و ارتباط و همزیستی تنگاتنگ با اهل خانه و فزونی شرایط مزاحمت برای همسایگان عملاً شرایط مراقبت و نگهداری را سخت می‌کند.

جا دارد اشاره کنم که کتب متعددی در رابطه با احکام این مسائل توسط محققان به رشته تحریر درآمده که علاقمندان می‌توانند جهت تحلیل و بررسی بیشتر به آنها مراجعه کنند از جمله کتاب آیت الله سیداصغر ناظم زاده که در این زمینه مباحث درس خارج دارند. در مباحث ایشان چنین آمده که تمام فقهای عظام شیعه امامیه و بزرگان مذاهب اهل سنت (غیر از مالک) به صراحت بر نجاست مطلق سگ، اعم از تربیت شده و ولگرد، فتوا داده‌اند. همچنین بیش از ده روایت مستند و معتبر به صراحت دلالت بر نجاست سگ دارد، بنابر این، ادعای طهارت سگ، خلاف نظر اجماع فقهای شیعه است؛ بلکه به فرموده صاحب جواهر خلاف ضرورت مذهب نیز می‌باشد.

با توجه به اهمیت شرعی موضوع نگهداری حیوانی مانند سگ و مخاطرات بهداشتی در این خصوص، فقها آن را مسئله‌ای عرفی نمی‌دانند که با تغییر شرایط سبک زندگی امکان تحول و تغییر در این احکام وجود داشته باشد؛ بدین جهت به نظرمی رسد حکمی لایتغیر باشد و متغیراتی مانند زمان و مکان بر آن بی تأثیرند.

* لطفاً به برخی از احکام مورد ابتلاء که در ارتباط با نگهداری حیوانات باید به آنها توجه داشت اشاره بفرمائید.

نکته اول اینکه نگهداری سگ در منزل اگر آزاد باشد و با زندگی انسان سر و کار داشته باشد، از نظر اسلام حرام نیست ولی کراهت شدید دارد، زیرا نجس بودن آن اگر با رطوبت باشد، سبب نجس شدن زندگانی و اثاث و لباس صاحب خانه می‌شود و کسانی که به اسلام معتقدند، اگر با رطوبت، با سگ ملاقات داشته باشند باید برای نماز خواندن و غذا خوردن، دست و لباس خود را تطهیرنمایند وگرنه عبادت و نمازشان باطل و خوردن غذا هم آلوده به نجاست باشد، حرام است. به طور خلاصه نگهداری سگ اگر در زندگی انسان باشد ممکن است از نظر بهداشتی برای مجموعه خانواده آسیب و آلودگی‌هایی به همراه داشته باشد و دلیل کراهت آن از همین جهت است و اینکه سگ را حمام می‌برند تأثیری بر رفع کراهت ندارد. بلکه تمام قطرات آبی که از او می‌ریزد نجس است.

هیچکس حتی شهرداری‌ها حق کشتن یا آزار رساندن به سگ ولو ولگرد باشد را ندارند مگر سگ‌های هار، یا ضرررسان، که بلامانع است و فقط حق کشتن آن‌ها را دارند و جایز نیست آنها را تا زنده‌اند آتش بزنند و یا مثله کنند

نکته دوم اینکه سگ بازی از نظر شرعی حرام نیست ولی کراهت دارد و افرادی که به سگ بازی مبتلا هستند، اگر با رطوبت یا با آب دهان سگ تماس دارند، باید در موقع خواندن نماز، خود و لباس خود را تطهیر نمایند، در غیر این صورت نماز باطل است و در موقع خوردن غذا اگر دست و دهان به تماس با سگ نجس شده آب بکشد بلامانع است وگرنه خوردن غذای نجس حرام است.

در ارتباط با خرید و فروش حیوان هم باید اشاره کنم خرید و فروش سگ اگر تربیت شده باشد، مثل سگ‌های شکاری، سگ گله و مراقب خانه و سگ پلیس و غیره، جایز است و رد و بدل پول بلامانع است؛ اما خرید و فروش سگ‌های کوچک زینتی که در خانه‌ها نگاهداری می‌شود، اگر تربیت شده‌اند و فایده عقلایی دارند با اینکه نجس‌اند ولی خرید و فروش آن‌ها جایز و بلامانع است. و نیز دریافت پولی که برای معالجه یا اصلاح موی او پرداخت می‌شود اگر عقلایی باشد، جایز و بلامانع است.

نکته دیگر اینکه هیچکس حتی شهرداری‌ها حق کشتن یا آزار رساندن به سگ ولو ولگرد باشد را ندارند مگر سگ‌های هار، یا ضرررسان، که بلامانع است و فقط حق کشتن آن‌ها را دارند و جایز نیست آنها را تا زنده‌اند آتش بزنند و یا مثله کنند؛ یعنی نباید حیوان ولو سگ هار و ضررسان را تا زنده است، دست و پا و گوش او را ببرند و اسلام از آن نهی کرده است.

مطلب بعد اینکه رفت وآمد و مهمانی به خانه افرادی که سگ دارند، ولو سگ در داخل زندگیشان است شرعا بلا مانع است؛ اما در صورتی که با سگ یا چیزهایی که با این حیوان نجس شده باشد، ملاقات با رطوبت صورت گیرد؛ برای نماز، خود و لباسشان را تطهیر کنند.

*در پایان اگر نکته‌ای برای جمع بندی دارید بفرمایید.

در مجموع از بیان این نکات به این نتیجه می رسیم که نگهداری از سگ در خانه و ویلا به منظورِ بهره بردن از منافع واقعی آن به خودی خود، اشکالی ندارد و به فریضه نماز و دعا و ارتباط با خداوند، نیز آسیبی وارد نمی‌کند؛ البته به شرطی که هیچ نجاستی در لباس و مکان نمازگزار نباشد؛ به این معنی که نباید مانع رعایت پاکیزگی و طهارت برای صحت عبادات و نماز باشد.

اما نگهداری از آن دسته از سگ‌هایی که به منظور سرگرمی خریداری شده‌اند، به خودی خود، باعث رویگردان شدن خداوند و دوری ملائک می‌شود و کم کم رحمت و عنایت پروردگار، از آن خانه و ساکنانش برداشته می‌شود. در همین زمینه امام صادق (ع) می‌فرمایند: «در خانه‌ای که سگ نگهداری می‌شود، نماز برپا نمی‌شود، زیرا فرشتگان و ملائکه در خانه‌ای که سگ در آن نگهداری شود، نمی‌گردند، مگر اینکه سگ نگهبان یا شکاری بوده و او را در قسمت مجزایی از خانه نگهداری نمایند که در این صورت ایرادی ندارد».

بنابراین مساله نجس بودن سگ، غیر از حرمت نگهداری از آن است. نگهداری از سگ برای کسانی که استفاده عقلایی و مجاز از آن ندارند، کراهت شدید دارد و در این احکام نیز اختلافی بین مذهب امامیه با سایر مذاهب اهل سنت نیست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نظر فقه درباره نگهداری از حیوانات خانگی

نظر فقه درباره نگهداری از حیوانات خانگی بیشتر بخوانید »

در جست‌ وجوی قلمروی امن برای حیات وحش 

در جست‌ وجوی قلمروی امن برای حیات وحش 



نگهداری از حیوانات وحشی در منازل در سال‌های اخیر افزایش یافته است. شواهد نشان می‌دهد که انواع و اقسام حیوانات وحشی در فضاهای مجازی و یا در بازارهای غیرمجاز به عنوان حیوانات خانگی عرضه می‌شوند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از توله شیر گرفته تا مار پیتون و سمندر، سنجاب ایرانی، میمون رزوس، انواع پرنده مانند شاهین، بحری، هوبره و بالابان، انواع شاهین، انواع بی‌مهرگان، انواع خزندگان مانند لاک پشت‌های بومی و غیربومی، انواع مارها و ایگواناها جزو بیشترین گونه‌های وحشی هستند که به صورت غیرقانونی خرید و فروش و نگهداری می‌شوند.

قاچاق گونه‌های حیات وحش به یکی از بزرگترین تهدیدها برای تنوع زیستی کشور بدل شده است و تبلیغات در فضای مجازی با افزایش تقاضا و به‌دنبال آن افزایش عرضه و ترغیب مردم به نگهداری حیات وحش در منازل، این پدیده ناصواب را ترویج کرده است.

تمامی گونه‌های جانوری وحشی موجود در طبیعت اعم از گونه بومی و غیربومی، در رسته‌ حیوانات وحشی قرار دارند و «قاچاق حیات وحش» بعد از قاچاق سلاح و مواد مخدر یکی از پرسودترین انواع قاچاق در دنیا به شمار می‌رود.

قاچاقچیان حیات‌وحش به‌دلیل ناآگاهی مردم این قبیل حیوانات را قاچاق می‌کنند و به فروش می‌رسانند. درباره گونه‌های بومی نیز، بهار و تابستان فصول پررونق سوداگران حیات وحش است. در طول این فصول، بیشتر آگهی‌های آنلاین در شبکه های مجازی به چشم می‌خورد.

فروش همه گونه‌های حیات وحش در ایران غیرقانونی است. نگهداری، خریدوفروش، جابه‌جایی و نگهداری حیوانات حیات‌وحش و اجزای بدن مرده حیات‌وحش مانند تاکسیدرمی، شاخ، گوشت، پوست، سم و پنجه آن‌ها هم غیرقانونی است. بررسی‌ها بیانگر این است که ۲۵ درصد از گونه‌های آگهی شده برای فروش، در فهرست کنوانسیون بین‌المللی تجارت گونه‌های جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض (سایتیس) به عنوان گونه‌های ممنوعه در تجارت بین‌المللی مشخص شده‌اند.

براساس نتایج بررسی مراکز پژوهشی همچون مرکز پژوهش‌های مجلس، مهمترین دلایل قاچاق حیات وحش در کشور عبارتند از نیاز مالی، بیکاری، سرگرمی و لذت‌جویی، اظهار تفاخر و تمکن مالی، دلالی حیوانات زنده و محصولات حیات وحش، باورهای خرافی و ناآگاهی از عواقب قاچاق حیات وحش.

ناآگاهی عمومی یکی از مهمترین عوامل قاچاق حیات وحش است. در کنار مقابله قانونی با متخلفان، باید سازوکارهای اطلاع‌رسانی و آموزشی جدیدی برای افزایش دانش محیط زیستی در سطح عمومی تدوین و اجرا کنیم. این کار می‌تواند میزان تقاضا برای خرید گونه‌های حیات وحش را کاهش دهد و در نتیجه به کاهش «توله‌کشی‌ها» منجر شود.

به عنوان یک مثال عینی، نگهداری سنجاب ایرانی در منزل باعث کاهش جمعیت این گونه و در وسعت گسترده‌تر منجر به نابودی جنگل‌های زاگرس در کشورمان می‌شود. با کمال تاسف سودجویان گاهی برای زنده‌گیری سنجاب، اقدام به آتش‌زدن یا قطع درختان جنگلی می‌کنند، درحالی‌که سنجاب با جمع‌آوری دانه‌ها به بقای جنگل و زادآوری درختان جنگلی کمک می‌کند.

بدون تردید آگاهی جوامع محلی و مردم موجب می‌شود که هم از زنده‌گیری این موجودات از زیستگاهشان جلوگیری شود و هم مردم آگاهانه از خرید این جانوران و نگهداری آنها در خانه خودداری کنند. ما در سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حفظ تنوع زیستی کشور سه اقدام اصلی را در پیش خواهیم گرفت:

۱ -ما تلاش می‌کنیم در تعامل با سایر نهادهای نظارتی و انتظامی از سازوکارهای قانونی مقابله با این جرم آشکار و مجازات متخلفان استفاده کنیم. افزایش سطح همکاری میان سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد مرکزی قاچاق کالا و ارز و استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی بخشی از این اقدامات خواهد بود.

۲ – به‌روزرسانی قوانین و مقررات مرتبط با قاچاق حیات وحش یکی دیگر از اقدامات بخش حقوقی سازمان خواهد بود که پس از مشورت با فعالان این حوزه و نهادهای پژوهشی و دانشگاهی نهایی می‌شود.

۳ – اما یکی از مهمترین اقدامات برای تحقق «قلمروی‌ امن» حیات وحش، اقدامات ایجابی و پویش‌های اجتماعی است که باید از طریق ایجاد شبکه همکاری با سازمان‌های مردم نهاد دنبال کنیم.

از همه فعالان محیط‌زیست، حفاظت‌گران، محیط‌بانان، پژوهشگران، حقوقدانان، کارشناسان زبده سازمان در ادارات کل استان‌ها و سایر دلسوزان دعوت کنم که پیشنهادهایشان را درباره سه اقدام بالا با ما در میان بگذارند.

* رئیس سازمان حفاظت ار محیط زیست

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در جست‌ وجوی قلمروی امن برای حیات وحش 

در جست‌ وجوی قلمروی امن برای حیات وحش  بیشتر بخوانید »

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!


سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خاطره علامه جوادی‌آملی درباره “اثر حبس کردن حیوانات”

حضرت آیت‌ا… جوادی آملی، مفسّر برجسته قرآن کریم و از مراجع عظام تقلید، در ویدئویی که اخیراً از ایشان در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت، به ملاقاتشان با مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب از فقها و مجتهدین بزرگ شیعه و ذکر خاطره‌ای از این دیدار اشاره کردند.

ایشان در این ویدئو می‌گویند:

“من که رفتم در اصفهان به زیارت مرحوم آقای حاج‌آقا رحیم ارباب. ما هرگز یک حرف عادی از ایشان نشنیدیم…

گفته بود در همین مدرسه صدر بالاخره قبلا وسیله بهداشت و اینها کم و در اتاق‌ها موش بود.

گفت یک موشی در این حجره‌ها بود… یکی از همین آقایان مدرسین و استادانی که در مدرسه صدر بودند؛ این موش مزاحم بود. همینطور که می‌رفت ایشان یک ظرفی روی این موش گذاشت تا گربه‌ای که می‌آید (او را بخورد!)

همین که گربه آمد؛ -آن آقا- ظرف را برداشتند و گربه موش را گرفت.

مرحوم حاج‌آقا رحیم ارباب –به نقل از آن استاد- می‌گفت که تا مدت‌ها –بواسطه این کار- توفیق نماز شب از من گرفته شد.”

*شیعه و اسلام ناب، سختگیرانه‌ترین قوانین را نسبت به رعایت حقوق حیوانات (اعم از هر حیوانی!) اعمال کرده‌اند.

دقت شود آنچه که از زبان علامه جوادی‌آملی خواندیم مربوط به دفع یک حشره موذی و کثیف البته به شیوه‌ای ظالمانه بوده است و اینکه این ظلم چطور توانست موجب سلب عبادت و توقف در مراتب عرفانی شود.

چه رسد به حیوانات دیگری که لزوما موذی نیستند و حتی فوائدی هم دارند (مثل سگ و گربه و پرنده) ولی برخی انسان‌ها با حبس کردن این موجودات زبان‌بسته، با عقیم کردن آنها، با انتظار رفتارهایی غیر از طبیعت اصلی این حیوانات، با در قفس کردن آنها و… به حقوق آنان تعدی می‌کنند و در این قضیه ضمن ظلم به این حیوانات، موجب ظلم به خود در دنیا و آخرت نیز می‌شوند.

ضمن اینکه باید دانست همدم شدن با حیوانات و مقولاتی مثل سگ‌بازی و گربه‌بازی و… جدای از اینکه برای زیست فردی و اجتماعی انسان خطراتی دارد و گاها تعدی به حقوق سایر شهروندان است؛ منطقا نیز رفتارهایی پسندیده و منطبق با فطرت نیستند و موجب افول از انسانیت می‌شوند.

***

ریشه اینهمه عناد با نظام اسلامی در کجاست؟

نمایش یأس فلسفی محسن آرمین برای تشویق براندازی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک مصاحبه، اظهارات عجیبی را پیرامون امروز و اکنون سیاست ایرانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اعتمادآنلاین او گفته است: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمان‌های سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمان‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخ گویی به مبرم‌ترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه می‌دهد…حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسی‌تر و مبنایی‌تر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواه‌ناخواه گفتمان اول را از میدان به درخواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. در حال حاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد برای اصلاحات نمی‌شناسم!

او در عین حال تصریح می‌کند: البته گفتمان اصلاح طلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاح طلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازها و ضرورت‌های این مرحله از مبارزات سیاسی اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور به روز شود.

آرمین در عین حال با بیان اینکه راه حل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمی‌شناسم، گفته است: جامعه دیگر از انتخابات غیر رقابتی که در آن عرصه رقابت کاملاً مهندسی شده باشد استقبال نمی‌کند!

این فعال چپ در بخش دیگری از اظهارات خود نیز تأکید می‌کند: راه حل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر می‌کنم اول بپذیریم که کف خیابان راه حل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیده‌تر، آزادی‌ها را محدودتر می‌کند و هزینه‌هایی فراتر از ظرفیت‌های جامعه به جامعه تحمیل می‌کند، بعد می‌توان در باره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.

آرمین در ترجیع‌بند اظهاراتش همچنین گفته است: در واقع جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد و از تحقق آینده بهتر ناامید شده است. به عبارت بهتر شکاف بی اعتمادی میان جامعه و نظام عمیق‌تر شده است![1]

*سیاست یک امر پیچیده و سخت است که شناخت سره از ناسره در آن کار بصیرت نافذ است. از همین روست که شاید با خوانش ابتدایی از اظهارات آرمین، نکته چندانی فهم نشود و با نور انداختن به زوایای پنهان اظهارات اوست که حقایق تلخ نمایان می‌شود!

دقت شود که آرمین در صحبت‌های مغشوش خود همه دستاویزهای سپهر سیاست برای بهبود اوضاع را در ظاهر امر از حیّز انتفاع خارج می‌کند.

او اصلاح‌طلبی را فاقد توان لازم برای حل مشکلات معرفی می‌کند، سپس از این می‌گوید که در جهت حل مشکلات، رقیبی هم برای اصلاح‌طلبی نمی‌شناسد، در ادامه از راهکار صندوق رأی می‌گوید اما همزمان از استقبال نداشتن جامعه نسبت به انتخابات حرف می‌زند و در بحث انتخاب آخر یعنی فتنه و اعتراض خیابانی هم می‌گوید خب! این راه خوبی نیست…

به سخن دیگر اینکه آقای آرمین تقلا کرده یک تناقض فلسفی را در استتار کلمات بپوشاند و ادعا کند که می‌شود همزمان هم روز باشد و هم شب!

اما این ممکن نیست.

و منطق می‌گوید وقتی چنین چیزی ممکن نباشد، یکی از دو امر استیلا خواهد داشت. یا اصلاح یا حرکت خیابانی!

در صحبت‌های آرمین نیز بر اساس سابقه فتنه‌گری آقایان و طبق آنچه که مثلا سعید حجاریان اخیراً مبنی بر “مرگ اصلاحات صندوق‌محور” اظهار کرد؛ باید این نکته بدیهی را فهمید که آرمین با ایما و اشاره و علیرغم مذمت ظاهری اما در حال تشویق جامعه و مخاطبان خود به سمت اعتراض است و آدرس کف خیابان را با ایما و اشاره نشان می‌دهد.

این دریافت تحلیلی هنگامی تقویت میشود که بدانیم این فرد در اظهارات ترجیع‌بند خود مبنی بر اینکه “جامعه نسبت به کارآمدی نظام در حل مشکلات بی اعتماد شده است”! در حال کشیدن آخرین ضامن برای انفجار اعتراضات خیابانی است.

زیرا در کتب علوم سیاسی به وضوح آمده است که:

“پایه حیثیت و اعتبار نظام سیاسی در توانایی و کارآیی‌اش در حل دشواری‌ها و خواست‌های مردم جامعه است. اگر نظام سیاسی کارآیی نداشته باشد و در پاسخ خواست‌های شهروندان ناتوان گردد، پشتیبانی مردم نیز از نظام سیاسی کم یا ناپدید می‌شود و بی‌حمایت مردم از حاکمیت، پایه‌های مشروعیتش لرزان شده و اندیشه مشروعیت تازه‌ای پدیدار می‌شود.”(مبانی علم سیاست _ سیدداود آقایی)

اکنون واضح‌تر شد که آقای آرمین و دوستان ایشان ضمن تقلا برای از دسترس خارج کردن بزرگترین راهکار حل مشکلات مردم یعنی “صندوق رأی” و ناامیدسازی افکار عمومی؛ طرح بی‌حیثیت‌سازی نظام را نیز با هدف گرفتن توانمندی نظام برای حل مشکلات در دستور کار دارند و فی‌النهایه به چیزی به نام “امکانات مشروعیت تازه” یا همان براندازی می‌اندیشند!

اگرچه آقایان برای فرار از برخوردهای امنیتی، در ظاهر امر، چنین چیزی را تقبیح می‌کنند ولی با دست و ایما و اشاره آدرس همان را می‌دهند.

ریشه و علت این‌همه عناد آرمین و امثال آرمین با نظام اسلامی و کارآمدی‌ها و مثبتات آن البته بر ما پوشیده است…

***

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

محمدرضا باهنر، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره رئیس‌جمهور منتخب گفته است:

“یکی از پیشنهادات من به آقای رئیسی این است. بالأخره یکی از مسئولین سیاسی ما سفرای ما در کشورهای خارجی هستند. اعتقاد من این است که 10 تا 15 کشور در دنیا داریم که نیاز هست سفیر سیاسی باشد. ارتباط ما با 190 کشور دیگر باید اقتصادی باشد. یعنی سفیری که می خواهد در کشوری مستقر شود زمان تحویل کارنامه باید بگوید روز اولی که رفته معاملات ما با آن کشور چند میلیون یورو بوده و روز آخری که دارد می آید چند میلیون یورو شده است. اتفاقا بیشترین نقش سفرا این است که باید ارتباطات اقتصادی را بالا ببرند.

متأسفانه من در بعضی از کشورها دیده‌ام آقای سفیر هیچ کاری برای خودش قائل نیست؛ فقط سالی دو مرتبه با وزیر خارجه آن کشور ملاقات کند و در آن ملاقات بگویند تو خوبی، من خوبم و بیایید با هم خوب باشیم. وزیر خارجه ما باید یک معاون اقتصادی قدرتمند بگذارد و به سفرایی هم که نصب می‌کند و می‌فرستد بگوید که شاخص من برای موفقیت تو «میزان رشد ارتباطات اقتصادی» است.”[2]

*این پیشنهاد راهبری و معقول در صورت توجه رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران و خاصّه در بحث نصب سفرای ایران رقم بزند.

فصل جدیدی که البته نتایج ملموس آن در اقتصاد کشور و زندگی مردم نیز احساس خواهد شد.

***

1_ https://etemadonline.com/content/505218

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1517434

محسن آرمین

محسن آرمین اخیراً در یک مصاحبه برای تشویق گزینه براندازی، یک نمایش “یأس فلسفی” را اجرا کرده است. نمایشی که دانستن پشت پرده آن یک ضرورت است.

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین!

منبع خبر

توصیه باهنر درباره وزارت خارجه رئیسی/ نمایش یأس فلسفی محسن آرمین! بیشتر بخوانید »

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!


سرویس جامعه مشرق – “اسب” قدیمی‌ترین دوست بشر در میان سایر مخلوقات الهی است. حیوانی نجیب، کارآمد و باهوش که در هزاره‌های متمادی توانسته اعتماد انسان را به خود جلب کند و یاریگر او باشد.

اسب‌ها نژادها و تیره‌های مختلفی دارند. نژادها و تیره‌هایی که هریک فرم و صفات خاص خود را دارا هستند. و مردمان کشورهایی که صاحب تیره‌های خاص اسب هستند؛ به این نژادها افتخار می‌کنند و آنها را نمادی از غرور و اقتدار ملی خود می‌دانند.

در واقع تقریبا هیچ کشوری در جهان نیست که در کنار اساطیر واقعی یا افسانه‌ای آن تصویر یا پیکره‌ی یک اسب نباشد.

دین اسلام نیز نگاه محبت‌آمیزی نسبت به اسب دارد و او را محترم می‌شمارد.

در احادیث شیعی و مثلا در کتاب محترم مفاتیح‌الحیات علامه جوادی آملی این روایت نقل شده است که به اسب‌ها سلام کنید. و همینطور احادیث دیگری در سایر منابع که می‌گویند نباید به صورت اسب شلاق زد و یا “نگهداری اسب از اعمال نیک است که در قیامت محاسبه می‌شود”. همینطور روایت مشهور لزوم آموختن سوارکاری به فرزندان که عموم مسلمانان آنرا شنیده‌اند.

در بحث اسب و سوارکاری البته ایران ما از سرآمدان تاریخ است.

گفته می‌شود ایرانی‌ها نخستین قومی در جهان بوده‌اند که اسب را رام کردند و بر آن سوار شدند.

و همانان بودند که ورزش‌های مفرّح اما پر مخاطره “چوگان” و یا “بُز کشی” را بنیاد گذاشتند. ورزش‌هایی که از افتخارات حکمرانان و پهلوانان ایرانی در همه اعصار بوده است و در ایرانی‌بنیاد بودن آنها هیچ شک و تردیدی نیست.

افسانه‌های زیادی از برخورد مهربانانه ایرانی‌ها با اسب‌ها و محترم بودن این حیوان نجیب وجود دارد که رامشگری اسب‌ها در طول تاریخ ایرانیان شاهدی بر درستی آن افسانه‌هاست. این در حالی است که مثلا در سفرنامه مارکوپولو می‌خوانیم که مغول‌ها هنگام طی طریق برای جنگ‌های کشورگشایانه خود گاهی رگی از بدن اسبشان را می‌بریده و خونش را می‌نوشیدند تا بدنشان قوی بماند! رفتارهای وحشیانه و ددمنشانه‌ای علیه “اسب” که هرگز در تاریخ ایران و در رفتار با اسب‌ها بصورت یک رویه جاری، دیده و شنیده نشده است.

ارزش اسب‌ها قبل از هرچیز با نژاد آنها و خصلت‌های نژادی‌شان سنجیده می‌شود و ایران یکی از کشورهایی است که نژادهای اصیل و چندگانه اسب از قبیل عرب، دره‌شوری، ترکمن، فارسی، کاسپین و… قرن‌هاست که در آن میزی‌اند.

جالب است که بدانیم حتی گفته می‌شود اسب عرب که یکی از نژادهای مشهور در جهان است نیز ریشه‌ای ایرانی دارد.

رسمی در تمام کشورهای جهان وجود دارد که از نژادهای اصیل اسب‌های خویش حمایت می‌کنند و به انحاء مختلف مراقب آن هستند.

حتی می‌دانیم که در برخی کشورها که به داشتن یک نژاد خاص مشهور هستند؛ واردات اسب ممنوع است و اسبی هم که به هر دلیلی توسط صاحبش از آن کشور خارج شود؛ دیگر اجازه بازگشت ندارد. برای اینکه نژاد اصیل اسب در یک کشور دچار خلط ژنتیکی، چند خونی و ضعف نژادی نشود.

جالب است که بدانیم برای تولد یک اسب خوب و دارای تمام خصائل نژادی باید از چند نسل قبل شروع کرد و اجداد خوبی را در کنار یکدیگر آورد تا در نهایت یک کرّه‌ی خالص، زیبا و خوش‌نژاد به دنیا بیاید.

اسب‌های نژاد خالص البته مهربان‌ترند، رفتارهای بهتری دارند، از نجابت و قدرت بیشتری برخوردارند و می‌توانند اصالت نژادی و خون خالص خود را نیز به کرّه‌هایشان منتقل کنند.

از همین روست که همیشه در مطالعه اسب‌ها و برای انتخاب آنها، نام پدر و مادر و حتی اجداد و گاهی جد اول اسب نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

*وقتی ملکه پهلوی “خوشرو”، اسب اصیل ایران را مقطوع‌النسل کرد/ رسوایی نمایش ایرانی‌گری پهلوی‌ها با فدا شدن یک اسب اصیل

اکنون که بیش از گذشته راجع به اسب‌ها، احترام‌انگیزی آنها در نزد مسلمانان ایرانی و اهمیت غیر قابل انکار نژاد اسب‌ها در هر کشوری دانستیم شاید اهمیت خاطره تلخ و ظلمی که در ادامه خواهیم خواند بیشتر و ملموس‌تر باشد.

جنایتی رخ داده از سوی “فرح پهلوی” نسبت به یکی از اصیل‌ترین اسب‌های ایرانی که خوانش آن قلب هر انسانی را به درد می‌آورد.

این داستان واقعی، روایت شکنجه و مقطوع‌النسل کردن یک اسب اصیل دره‌شوری (از نژادهای خالص ایرانی و متعلق به استان فارس) است که نمی‌خواست به فرح پهلوی سواری بدهد!

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!

تصویری از یک اسب درّه‌شوری

این قضیه را مرحوم “مهرداد شیدفر” از بزرگان معاصر سوارکاری و چوگان ایران در خاطرات خود گفته است که نشریات و کانال‌های تخصصی مربوط به اسب از جمله کانال تلگرامی horse و مجله دنیای اسب نیز آنرا نقل کرده‌اند.

ماجرای این ظلم بزرگ پهلوی را در ادامه و به روایت مرحوم شیدفر می‌خوانید:

“می خواهم واقعیتی را که انجمن بهبود نژاد و پرورش اسب ایرانی –در دوران پهلوی- در مورد این نژاد ایرانی (اشاره به اسب نژاد دره‌شوری) مرتکب شد و من به نوعی شاهد آن بوده و خودم هم در آن دخیل گردیدم را به عرض شما خوانندگان برسانم…

جریان این طور بود که در سال ۱۳۵۲ یک سیلمی داغ ۲ (اشاره به یک اسب نر با شناسنامه ثبت‌شده) به عنوان تحفه به فرح پهلوی تقدیم شد.

که اسبی بود به رنگ کهر سیر به غایت زیبا با سری بسیار ظریف و کوچک و قدی نسبتا بلند که حقا و شاید جز دو یا سه تا اصیل‌ترین اسب‌های دره شوری در آن زمان بود.

و چون من به جهت تماس با دوست شیرازیم از جریان مطلع شده بودم، از طریق نزدیکانم در اصطبل شاهنشاهی شنیدم که پس از امتحان‌های بسیار از این اسب که بی خطر بودن سواری با او را تضمین می‌کرد، برای اولین بار فرح پهلوی بر آن سوار شد، ولی به سبب ضعف او در سواری، نتوانست اسب را کنترل کند و سریعا پیاده گردید.

در اینجاست که می خواهم از شما دوستان خواننده در قضاوت کمک بگیرم. در هر کشوری اگر این اتفاق می افتاد؛ مسئولین با دانایی بر اینکه این اسب درجه یک که نژادش در حال نابودی است ولی برای ملکه کشور مناسب نیست و با توجه به این که ده‌ها اسب دیگر در اختیار دارند که ملکه با آنها سواری می‌کند؛ فورا به هر قیمت که شده چندین مادیان اصیل باقیمانده را خریداری کرده و شروع به کشش این اسب (جفتگیری این اسب نر) با مادیان‌ها می‌نمودند تا شاید در آخرین فرصت‌های باقیمانده برای این اسبان اصیل احیایی صورت گیرد و بر تعداد آنها افزوده شود. “

مرحوم شیدفر در ادامه خاطره خود اما از حقیقتی تلخ خبر می‌دهد و می‌گوید:

“خلاصه اسب را اخته کردند. نشان به آن نشان که طبق اخباری که از اصطبل شاهنشاهی به من می رسید، فرح یک بار دیگر هم پس از اخته کردن بر آن اسب نشست و یک بار دیگر هم به این نتیجه رسید که نمی‌تواند با این اسب سواری کند و این یعنی پایان کار یک اسب، وقتی ارباب او را نمی‌خواهد. “

شیدفر همچنین با اشاره اینکه نوکران فرح حتی این تعقّل را نداشتند که لااقل قبل از مقطوع‌النسل کردن این اسب اصیل از او کره‌های اصیل بگیرند به ادامه سرنوشت این اسب بیچاره اشاره می‌کند و می‌گوید:

“دیر زمانی طول نکشید که اسب از اصطبل دربار به دلال‌های خیابان قزوین فروخته شد و سر از کاروانسرای مرحوم مشهدی عبدا… درآورد و من هم به محض این که خبر را شنیدم، سریعا به کاروانسرا رفته و اسب را به مبلغ ۱۰۰۰ تومان برای یکی از اقوامم خریدم و او هم پس از خرید یک اسب دیگر، هر دوی آنها را به منطقه کلاردشت که محل کارش بود، حمل کرد. و دیر زمانی هم نگذشت که در سال ۱۳۵۴، ایشان به من تلفن کرد و گفت که نمیتواند با اسب کنار بیاید و لذا نگهداریش امکان ناپذیر شده و از من خواست تا او را برایش بفروشم. بلافاصله به او گفتم که خریدارش آماده است و او که تعجب کرده بود، گفت کی به این سرعت مشتری‌اش شده؟

که فرصت ادامه‌ی حرف را به او ندادم و گفتم خودم اسب را برای چوگان بازی می‌خواهم و او هم لطف کرده و در همان پای تلفن او را به من بخشید.

دو روز بعد اسب در تهران و اصطبل فدراسیون چوگان بود و من هم سریعا او را به کار کشیدم و شروع به ساختن بدنش نمودم. (اشاره به اقدامات تمرینی برای بهبود عضلانی اسب)

بعد از ۳ ماه دیگر کمتر کسی او را می شناخت و در بهار ۱۳۵۴ اسب چنان آب و رنگی پیدا کرده بود که حتی از جاهای دور برای دیدنش می‌آمدند و داوطلب خرید او میشدند که جواب من منفی بود.

از طرفی چون بدنش عضلانی شده بود، با آن سر کوچکش بیشتر از اسب، شبیه آهوان صحرا خود را نشان میداد و به این طریق شد که من هم نام او را “خوشرو” گذاشتم.

خوشرو حدود ۷ ماه پس از شروع تربیتش در میدان چوگان بازی روز به روز هم پیشرفت میکرد و حالا که فکرش را می‌کنم، او یکی از سریع‌ترین اسبهایی بود که در طول سالها که چوگان بازی می‌کردم، در اختیار داشتم و اگر به لطف انجمن سلطنتی او را اخته نکرده بودند! شاید حالا هم نوه و نتیجه‌هایش در میادین مختلف جرأت، سرعت و حرف شنوی جدشان را به رخ اسب های دوخون امروزی می‌کشیدند. “

*این خاطره تلخ و دردآور هنگامی دچار تأملات بیشتر می‌شود که تاریخ به ما می‌گوید شاه پهلوی و ملکه او در انظار عمومی البته مدعای اصالت و ایرانی‌گری داشتند و چه خرجها و بودجه‌های کلانی را که در نمایش این ژست و مثلا در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی هدر ندادند.

اما کسی نمی‌دانست که آنها در تاریکخانه خود حتی از شکنجه حیواناتی هم که برآمده از خاک و اصالت ایرانی بودند؛ هیچ اِبایی نداشتند.

لازم به توضیح است که در دوران نظام جمهوری اسلامی ایران اقدامات حقوقی و حمایتی گسترده‌ای در دفاع از حقوق حیوانات بعمل آمده است.

در بحث اسب نیز شاهد اقدامات مطلوب وزارت جهاد کشاورزی و فدراسیون سوارکاری در بهبودبخشی به اسب‌های ایرانی و تکثیر نژادهای خالص ایرانی هستیم.

نظر فقهی نظام جمهوری اسلامی در بحث حرمت آزار رساندن به حیوانات و نیز محترم بودن اسب‌ها در نصوص دینی ما؛ ‌ یکی از اصلی‌ترین دلایل جلوگیری از بروز ظلم و شکنجه در حق این مخلوق الهی است که به مدد نظام جمهوری اسلامی ایران محقق شده است.

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد!

منبع خبر

شکنجه اسبی که به "فرح پهلوی" سواری نداد/ قصه یک اسب اصیل ایرانی که مقطوع‌النسل و منقرض شد! بیشتر بخوانید »