حلبچه

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه کرد؟

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه کرد؟



«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، رژیم بعث عراق پس از تحمیل جنگ هشت‌ساله علیه ملت ایران، انواع و اقسام تسلیحات، خصوصاً تسلیحات شیمیایی را که عمدتاً آن‌ها را از کشورهای غربی تأمین کرده بود، بر سر مردم ایران و حتی مردم کشور خودش، فرو ریخت.

در این راستا، «صدام» ۵۷۲ حمله شیمیایی را در هفت مرحله (از ۱۵ مهر ۱۳۵۹ تا ۴ شهریور ۱۳۶۷) انجام داد که حاصل این حملات، ۱۷ هزار و ۲۵۰ شهید و ۱۲۷ هزار نفر مصدوم شیمیایی شد که تنها ۷ هزار نفر از این شهدا، مربوط به بمباران شیمیایی «حلبچه» در سال ۱۳۶۶ هستند.

این بمباران‌ها با استفاده از عوامل تاول‌زا، اعصاب، سیانور، خون، خفه‌کننده فسفری و ناپالم، V و VX در مناطق خوزستان، کردستان، ایلام، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ده‌ها شهر و روستای دیگر صورت گرفت که در اغلب بعد از پیروزی‌های بزرگ ایران در عملیات‌های «والفجر ۲»، «والفجر ۴»، «خیبر» و «بدر» بود.

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟+ فیلم

اولین حمله شیمیایی «صدام» در جنگ تحمیلی، برمی‌گردد به ۲۳ مهر سال ۱۳۵۹ در محور دزفول به هویزه که ارتش بعث برای اولین‌بار از عامل «خردل» استفاده کرد و یک شهید و ۱۰ مجروح برجای گذاشت؛ اما این تازه آغاز ماجرای تلخ بمباران شیمیایی بود و پس از آن، چنان جنایاتی اتفاق افتاد که نام «صدام» و حامیانش را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و بی‌رحم‌ترین جنایت‌کاران، در تاریخ بشریت ماندگار کرد.

ارتش بعث عراق همچنین در ۲۳ دی سال ۱۳۵۹، بلندی‌های «میمک» را بمباران شیمایی کرد که به شهادت ۴۰ نفر و مجروحیت ۱۰۰ نفر دیگر منجر شد؛ این درحالی بود که عراق جزو امضاکنندگان پروتکل منع استفاده از تسلیحات شیمیایی بود؛ اما کشورهای مدعی حقوق بشر با سکوت معنادار خود، در واقع به صدام برای ادامه حملات شیمایی، چراغ سبز نشان می‌دادند.

«صدام» در ادامه جنایات خود در استفاده از تسلیحات شیمیایی، در اسفند سال ۱۳۶۲ برای نخستین‌بار در تاریخ، گاز «اعصاب» را علیه مردم بی‌گناه ایران آزمود و در حملات هوایی به پاسگاه شهید برزگر و جزیره، از آن استفاده کرد و پس از آن نیز در حمله بعثی‌ها به «نودشه»، «اشنویه» و «پیرانشهر»، از بمب فسفری، گاز اعصاب و ترکیبات سیانور، علیه ده‌ها شهر و روستا استفاده شد.

یکی از طولانی‌ترین بمباران شیمایی تاریخ جنگ، بعد از پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر ۸» رقم خورد که در این راستا، ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۴، ارتش بعث عراق منطقه «فاو» را با استفاده از حدود ۳۲ فروند هواپیما، به‌صورت گروه‌های کوچک و هماهنگ، به‌مدت یک ساعت، توسط گازهای اعصاب و به‌مقدار کمتری با خردل و سیانید، مورد بمباران شیمیایی قرار داد و پس از آن نیز این منطقه بااستفاده از توپ‌خانه، بمباران شیمیایی شد.

همچنین گلوله‌باران منطقه با توپ حاوی گاز «خردل» در روزهای بعد نیز باعث تداوم آلودگی محیط شده و در مواردی نیز از ارتش بعث عراق، از هلی‌کوپتر جهت پرتاپ سلاح شیمیایی استفاده کرد. بر این اساس، تعداد مصدومین شیمیایی عملیات فاو که در روز اول ۲ هزار ۵۰۰ نفر اعلام شده بود، طی دو روز بعد (با توجه به پایداری گاز خردل) تا ۸ هزار ۵۰۰ نفر افزایش یافت.

بمباران شیمیایی «سردشت»، بزرگ‌ترین، بی‌رحمانه‌ترین و فجیع‌ترین جنایت صدام در استفاده از تسلیحات شیمیایی به‌شمار می‌رود که ۷ تیر سال ۱۳۶۶ به‌وقوع پیوست و منجر به شهادت ۱۱۹ غیرنظامی و مصدومیت بیش از ۸ هزار نفر شد. حجم بمباران شیمایی نقاط پرجمعیت «سردشت»، به‌حدی بود که این شهر اولین قربانی جنگ‌افزارهای شیمیایی در جهان، پس از بمباران‌های هسته‌ای «هیروشیما» و «ناکازاکی» نامیده شد.

رژیم جنایت‌کار و بی‌رحم «بعث» عراق در جریان جنگ تحمیلی، حتی به مردم کشور خودش هم رحم نکرد و در این راستا، شهر کردنشین «حلبچه» را در ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶ توسط بمب‌افکن‌های میراژ و سوپراتاندارد «فرانسوی»، با گازهای اعصاب وی ایکس، سارین، تابون و خردل، با دستور مستقیم صدام، بمباران شیمایی کرد که بر اثر آن، ۵ هزار نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر مجروح شدند.



منبع خبر

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه کرد؟ بیشتر بخوانید »

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رژیم بعث عراق پس از تحمیل جنگ هشت‌ساله علیه ملت ایران، انواع و اقسام تسلیحات، خصوصاً تسلیحات شیمیایی را که عمدتاً آن‌ها را از کشور‌های غربی تأمین کرده بود، بر سر مردم ایران و حتی مردم کشور خودش، فرو ریخت.

در این راستا، «صدام» ۵۷۲ حمله شیمیایی را در هفت مرحله (از ۱۵ مهر ۱۳۵۹ تا ۴ شهریور ۱۳۶۷) انجام داد که حاصل این حملات، ۱۷ هزار و ۲۵۰ شهید و ۱۲۷ هزار نفر مصدوم شیمیایی شد که تنها ۷ هزار نفر از این شهدا، مربوط به بمباران شیمیایی «حلبچه» در سال ۱۳۶۶ هستند.

این بمباران‌ها با استفاده از عوامل تاول‌زا، اعصاب، سیانور، خون، خفه‌کننده فسفری و ناپالم، V و VX در مناطق خوزستان، کردستان، ایلام، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ده‌ها شهر و روستای دیگر صورت گرفت که در اغلب بعد از پیروزی‌های بزرگ ایران در عملیات‌های «والفجر ۲»، «والفجر ۴»، «خیبر» و «بدر» بود.

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟+ فیلم

اولین حمله شیمیایی «صدام» در جنگ تحمیلی، برمی‌گردد به ۲۳ مهر سال ۱۳۵۹ در محور دزفول به هویزه که ارتش بعث برای اولین‌بار از عامل «خردل» استفاده کرد و یک شهید و ۱۰ مجروح برجای گذاشت؛ اما این تازه آغاز ماجرای تلخ بمباران شیمیایی بود و پس از آن، چنان جنایاتی اتفاق افتاد که نام «صدام» و حامیانش را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و بی‌رحم‌ترین جنایت‌کاران، در تاریخ بشریت ماندگار کرد.

ارتش بعث عراق همچنین در ۲۳ دی سال ۱۳۵۹، بلندی‌های «میمک» را بمباران شیمایی کرد که به شهادت ۴۰ نفر و مجروحیت ۱۰۰ نفر دیگر منجر شد؛ این درحالی بود که عراق جزو امضاکنندگان پروتکل منع استفاده از تسلیحات شیمیایی بود؛ اما کشور‌های مدعی حقوق بشر با سکوت معنادار خود، در واقع به صدام برای ادامه حملات شیمایی، چراغ سبز نشان می‌دادند.

«صدام» در ادامه جنایات خود در استفاده از تسلیحات شیمیایی، در اسفند سال ۱۳۶۲ برای نخستین‌بار در تاریخ، گاز «اعصاب» را علیه مردم بی‌گناه ایران آزمود و در حملات هوایی به پاسگاه شهید برزگر و جزیره، از آن استفاده کرد و پس از آن نیز در حمله بعثی‌ها به «نودشه»، «اشنویه» و «پیرانشهر»، از بمب فسفری، گاز اعصاب و ترکیبات سیانور، علیه ده‌ها شهر و روستا استفاده شد.

یکی از طولانی‌ترین بمباران شیمایی تاریخ جنگ، بعد از پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر ۸» رقم خورد که در این راستا، ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۴، ارتش بعث عراق منطقه «فاو» را با استفاده از حدود ۳۲ فروند هواپیما، به‌صورت گروه‌های کوچک و هماهنگ، به‌مدت یک ساعت، توسط گاز‌های اعصاب و به‌مقدار کمتری با خردل و سیانید، مورد بمباران شیمیایی قرار داد و پس از آن نیز این منطقه بااستفاده از توپ‌خانه، بمباران شیمیایی شد.

همچنین گلوله‌باران منطقه با توپ حاوی گاز «خردل» در روز‌های بعد نیز باعث تداوم آلودگی محیط شده و در مواردی نیز از ارتش بعث عراق، از هلی‌کوپتر جهت پرتاپ سلاح شیمیایی استفاده کرد. بر این اساس، تعداد مصدومین شیمیایی عملیات فاو که در روز اول ۲ هزار ۵۰۰ نفر اعلام شده بود، طی دو روز بعد (با توجه به پایداری گاز خردل) تا ۸ هزار ۵۰۰ نفر افزایش یافت.

بمباران شیمیایی «سردشت»، بزرگ‌ترین، بی‌رحمانه‌ترین و فجیع‌ترین جنایت صدام در استفاده از تسلیحات شیمیایی به‌شمار می‌رود که ۷ تیر سال ۱۳۶۶ به‌وقوع پیوست و منجر به شهادت ۱۱۹ غیرنظامی و مصدومیت بیش از ۸ هزار نفر شد. حجم بمباران شیمایی نقاط پرجمعیت «سردشت»، به‌حدی بود که این شهر اولین قربانی جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جهان، پس از بمباران‌های هسته‌ای «هیروشیما» و «ناکازاکی» نامیده شد.

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟+ فیلم

رژیم جنایت‌کار و بی‌رحم «بعث» عراق در جریان جنگ تحمیلی، حتی به مردم کشور خودش هم رحم نکرد و در این راستا، شهر کردنشین «حلبچه» را در ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶ توسط بمب‌افکن‌های میراژ و سوپراتاندارد «فرانسوی»، با گاز‌های اعصاب وی ایکس، سارین، تابون و خردل، با دستور مستقیم صدام، بمباران شیمایی کرد که بر اثر آن، ۵ هزار نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر مجروح شدند.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

«صدام» با تسلیحات شیمیایی خود چه جنایاتی انجام داد؟ بیشتر بخوانید »

مادر شهیدان «جعفری پنجی» آسمانی شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، خانم «بتول سمیعی» مادر شهیدان «حسین و حسن جعفری پنجی» روز گذشته دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد.

پیکر مطهر این مادر ایثارگر، با حضور خانواده معظم شهید و خادمان شهدا در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) آرام گرفت.

شهید «حسین جعفری پنجی» سال ۳۸ متولد شد و سال ۵۹ در خرمشهر به درجه شهادت نایل آمد.

شهید «حسن جعفری پنجی» سال ۴۵ به دنیا آمد و سال ۶۷ در عملیات والفجر ۱۰، در منطقه حلبچه شیمیایی شد و به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

مادر شهیدان «جعفری پنجی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »

پدر سردار شهید «خیرالله صفری‌زاده» دار فانی را وداع گفت


پدر سردار شهید «خیرالله صفری‌زاده» دارفانی را وداع گفتبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حاج «ویس صفری‌زاده» پدر سردار سرتیپ پاسدار شهید حاج «خیرالله صفری‌زاده» دارفانی را وداع و به فرزند شهیدش پیوست.

سردار سرتیپ پاسدار شهید «خیرالله صفری‌زاده» عضو شورای فرماندهی و فرمانده حفاظت قرارگاه مقدم کربلا در دوران دفاع مقدس بود که در ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۶ در عملیات «والفجر ۱۰» در منطقه «حلبچه» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
 
انتهای پیام/ 113



منبع خبر

پدر سردار شهید «خیرالله صفری‌زاده» دار فانی را وداع گفت بیشتر بخوانید »

امام(ره) در پذیرش قطعنامه آبروی خودش را با خدا معامله کرد/تصمیم امام برای پایان جنگ منطقی و عاقلانه بود نه احساسی

امام(ره) در پذیرش قطعنامه آبروی خودش را با خدا معامله کرد/تصمیم امام برای پایان جنگ منطقی و عاقلانه بود نه احساسی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار«محمدرضا نقدی» در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» در پاسخ به این سؤال که «آیا ضعف روحیه رزمندگان و شکست‌های ایران در پایان جنگ باعث پذیرش قطعنامه شد» گفت: پس از پذیرش قطعنامه وقتی در قرارگاه از ما دعوت شد تا برای ما مسئله را توضیح دهند تمام فرماندهان لشکر معترض بودند، هیچ‌کدام راضی و قانع نبودند، روحیه رزمندگان و فرماندهان اصلا پائین نبود، منتظر چنین چیزی نبودند، من یک جمله مثبتی نشنیدم که مثلا موقعش بود یا باید این اتفاق می‌افتاد، آن زمان منطقه بزرگی از جمله حلبچه را گرفته بودند، بعد از این ماجرا هم درعملیات مرصاد نشان دادند که آمادگی دارند، شکست‌هایی که اتفاق افتاد علتش استراتژیکی بود، نه تاکتیکی. در طول جنگ ما بیشتر حمله می‌کردیم چون آنها یکبار پیش آمده و مناطقی را گرفته بودند و بعد از آن ما پیش می‌رفتیم و مناطق را پس می‌گرفتیم.

ببینید:

فیلم/ روایت سردار نقدی از دلیل سفر مخفیانه بشار اسد به ایران

فیلم/ سردار نقدی: نگاه امنیتی به پیام رسان‌ داخلی، بازی روانی است

وی ادامه داد: و بعد هم چون حاضر نبود که به حق تن دهد مجبور بودیم داخل خاک عراق شویم که باز هم نیروهای آفندی نیروهای ما بودند و آنها دائما سعی می‌کردند دفاع کنند به خاطر همین هم عادت شده بود ما همیشه مهاجم باشیم، اما در جاهایی که فتح می‌شد نیروی ضعیفی گذاشته می‌شد و نیروها سراغ جاهای دیگر می‌رفتند، لذا آنها توانستند جاهایی را پس بگیرند این به علت ضعف روحی رزمندگان نبود، شرایط خاصی بود که کسی انتظار حمله را از جانب دشمن نداشت، در قبال پیشروی ما در غرب کشور به جای اینکه آنجا درگیر شوند آنجا را با کار ضعیفی نگه داشتند و نیروهای‌شان را بردند سراغ فاو و جزیره مجنون و اینطور عمل کردند که موفق شدند، لذا اگر مشکلاتی به وجود آمد و نقاطی که به دست آورده بودیم از دست رفت نمی‌توانیم به ضعف روحی رزمندگان نسبت دهیم بلکه موضوع تغییر استراتژی عراق بود که همیشه مدافع بود ولی در نقش مهاجم در یک نقطه غیرقابل انتظار ظاهر شد.  

این سردارسپاه در پاسخ به این سؤال که «نظرتان در خصوص اینکه حضرت آقا فرمودند پذیرش قطعنامه اقدامی مدبرانه و عاقلانه بوده چیست» یادآور شد: امام برای موضوع جنگ جانشینی تعیین کرده بودند و جانشین ایشان به فرماندهان می‌گوید برای اینکه در جنگ نتیجه بگیریم چه می‌خواهید؟ آنها هم صادقانه درخواست لجستیکی و تسلیحاتی می‌دهند فکر نمی‌کنند قرار است استفاده سیاسی و راهبردی از این درخواست‌ها شود، این جانشین فرماندهی کل قوا نامه را گرفت یک نامه هم از دولت گرفتند که خزانه خالی است و وضع جبهه و فرماندهان این طور بود، مسؤل اقصاد و نخست‌وزیر هم نامه نوشتند اینها را بردند خدمت حضرت امام. ایشان در یک فرایند احساسی قرار نگرفتند در یک فرایند منطقی تصمیم گرفتند، همانطور که روز اول که دشمن حمله کرد احساسات به ما می‌گفت که کوتاه بیائید یک دشمن آماده مجهز با پشتوانه همه قدرت‌های بین‌المللی به صحنه آمده ولی امام با یک حساب درست و منطقی تصمیم گرفتند که بجنگند و گفتند اگر اینجا نتوانیم بجنگیم انسجامی شکل نمی‌گیرد و باید قدم به قدم امتیاز بدهیم تا  دشمن عقب برود، لذا یک تصمیم منطقی در ابتدای جنگ گرفته شد که صلح و سازش نکنیم و یک تصمیم عاقلانه و منطقی هم در پایان جنگ گرفته شد جایی که احساسات می‌گفت بجنگ.

سردار نقدی در خصوص نظر فرمانده وقت سپاه با پذیرش قطعنامه نیز اظهار کرد: ایشان ابراز مخالفت کرد و نامه‌ای به حضرت امام(ره) داد که اجازه دهید ما ادامه دهیم ولی امام پاسخ دادند که در پذیرش قطعنامه جدی هستیم و اهل فریبکاری نیستیم، ایشان تصور نمی‌کرد که چنین بهره‌برداری بخواهند از آن نامه درخواست ایشان بکنند و اینطور خدمت حضرت امام بگویند، درهر صورت یک واقعیتی بود که در جبهه عقب‌نشینی‌هایی انجام شده و یک نامه از طرف نظامیان رفته بود و یک نامه از طرف دولت که امام را به این جمع‌بندی رسانده بود.  

وی در پاسخ به این سؤال که «ظاهرا یک اختلاف نظر بین مسؤلان نظامی و سیاسی کشور در آن زمان اتفاق افتاده بود» گفت: بله، به هر حال این پذیرش برای حضرت امامی که از دهه 40 در افکار عمومی و دنیا به عنوان نمادی از صلابت و ایستادگی و عقب ننشستن از مواضع‌شان شناخته شده بود و تا همین چند هفته قبل از پذیرش قطعنامه هم قاطع‌ترین بیانیه‌ها را در ضرورت ایستادگی و دفاع صادر کرده بود واقعا کار سختی بود. اما ایشان در آن زمان رسید به نقطه‌ای که حالا که مصلحت کشور در این است من باید تصمیم بگیرم، واقعا خیلی خارق‌العاده بود که بتوانند با آن سابقه تاریخی چنین تصمیم تاریخی را بگیرند، این جهاد با نفس برای همه غیرقابل باور بود، امام واقعا فداکاری کرده و آبروی خودش را با خدا معامله کرد و خدا هم پاداش بزرگ را به او داد. در هر حال ما باید چه در جنگ و چه صلح به تکلیف‌مان عمل کنیم، در این صورت اتفاقات آنطور که به مصلحت ماست می‌افتد کما اینکه بعد از آن دیدیم چه اتفاقاتی بین صدام و آمریکا افتاد و حوادث به نفع جمهوری اسلامی پیش رفت.  

وی در پاسخ به این سؤال که «شکست‌های پایان جنگ ریشه در اختلاف بین فرماندهان نظامی دارد یا ناآگاهی آنها و یا برتری گروه مقابل» عنوان کرد: اختلافات فرماندهان موجب بروز آن مشکلات نشد، بیشتر این جنبه مطرح بود که یک نوع اطلاعات راهبردی با اشراف اطلاعاتی به سبب حضور آمریکایی‌ها اتفاق افتاد، ماهواره‌های و آواکس‌های‌شان را فعال کردند، قرارگاه مشترک اطلاعاتی با صدام در بغداد زدند و تشخیص دادند که نیروهای ما در جنوب نیستند که با حمله به فاو بلافاصله چند تیپ پاتک‌ها را جواب دهد و همه آمدند غرب و به این جهت توانستند آن حملات را انجام دهند.  

معاون هماهنگ‌کننده سپاه در پاسخ به این سؤال که «عده‌ای مهندسی شده امام را به این تصمیم رساندند که قطعنامه را بپذیرند یا شرایط کشور این طور ایجاب کرد» گفت: امام که بی‌ارتباط با مرم نبودند که بگوئیم یک عده‌ای این امور را کانالیزه کردند، منتهی یک واقعیت‌هایی به وقوع می‌پیوندد بالاخره تکیه‌گاه پشتیبانی‌های جنگ دولت است، این دولت مسؤلیت جنگ را نمی‌پذیرد می‌گوید نمی‌توانم، چکار می‌خواهید بکنید؟ بالاخره پیامبر خدا هم باشد ابزار اجرایی این کار این آدم‌ها هستند، آن دولت هیچ موقع آن طور که باید پای کار جنگ نیامد، یعنی امکاناتی در شهر بود و خیلی از نیازها در جبهه وجود داشت و ما همیشه گله‌مند بودیم و مشکل داشتیم، تفکر آنها به جز تفکر امام بود، آنها از سال‌ها قبل می‌گفتند یک عملیات فوق استراتژیک انجام بدهید و با همان جنگ را تمام کنید، یعنی امام و رزمندگان از اول نظرشان این بود که تا آخر ادامه دهیم.

وی اضافه کرد: البته این پذیرش حق هم تا حدی به شکل نسبی در قطعنامه حاصل شده بود و آن هم محصول عملیات کربلای پنج بود و آنها یک عقب‌نشینی بزرگی کرده بودند، قطعنامه‌های قبلی خیلی ظالمانه‌تر و یک طرفه‌تر بود، این قطعنامه یک مقدار معتدل‌تر بود، منتهی فضای عملیات اجازه نمی‌داد همین هم پذیرفته شود ولی هم یک سری اتفاقات میدانی پیش آمد، یک اتفاقاتی در میدان عمل رقم خورد و یک اتفاقاتی هم در میدان سیاست و افرادی که دنبال این بودند که زودتر جنگ را تمام کنند، اینها با هم تلاقی کرد و نتیجه آن شد پذیرش قطعنامه 598 و این‌طور هم نبود که اختلافی در سپاه مابین فرماندهان باشد.

این چهره نظامی کشور در پاسخ به این سؤال که «شما در این موضوع رئیس‌جمهور را جدای از دولت فرض کردید؟» بیان کرد: رئیس‌جمهور در آن زمان صاحب اختیارات دولت نبود و براساس قانون اساسی آن زمان هیچ‌کدام از اختیارات امروز را نداشت، اختیارات متمرکز در نخست‌وزیری بود، موضع مقام معظم رهبری در خصوص ایستادگی و مقاومت در جنگ در بین سیاسیون آن موقع جنگ نظیر نداشت و تا زمانی که از طرف امام منع نشدند مثل یک رزمنده وسط جبهه بودند نه در قرارگاه فرماندهی، قطعنامه را حضرت آقا با یک دید دیگر نگاه می‌کنند، منتهی من رزمنده احساسی نگاه می‌کنم داغ هستم، به هرحال   ولی‌فقیه این تصمیم را گرفته و اطاعت از ایشان واجب است.

سردار نقدی در پاسخ به این سؤال که «ممکن است در آینده هم شاهد چنین پذیرشی باشیم» یادآور شد: باید ببینیم چطورعمل می‌کنیم تا امروز که مردم نشان دادند که پای کار انقلاب بودند، ما باید خوب عمل کنیم الان روی نوار پیروزی هستیم درست است که شرایط معیشت یک قدری برای مردم سخت است و مردم خیل فداکارانه برخورد کرده و اجازه ندادند دشمن از این شرایط بهره‌برداری کند، همین آرامش مردم به سهم خودش حماسه بزرگی است.  

این سردار سپاه در پایان در پاسخ به این سؤال که «اگر قرار شود جنگی بین ایران و آمریکا رخ دهد وضعیت چطور خواهد بود» اظهار کرد: آمریکا آمریکای سابق نیست، آمریکا روزی که تصمیم گرفت به عراق و افغانستان حمله کند وضعیت دیگری داشت، امروز رئیس‌جمهور آمریکا به پشتوانه مخالفت با هر نوع جنگ و تخلیه خاورمیانه و هزینه نکردن نظامی رأی آورده پس با چه پشتوانه‌ای می‌خواهد وارد جنگ شود.



منبع خبر

امام(ره) در پذیرش قطعنامه آبروی خودش را با خدا معامله کرد/تصمیم امام برای پایان جنگ منطقی و عاقلانه بود نه احساسی بیشتر بخوانید »