حلب

آموزندگی «صحیفه سجادیه» در قالب دعا/ اخلاق خراب، منشأ تمام مفاسد

مبارزه امام سجاد (ع) با منشأ تمام مفاسد از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی


آموزندگی «صحیفه سجادیه» در قالب دعا/ اخلاق خراب، منشأ تمام مفاسدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شماره ۳۰۲ نشریه خط حزب‌الله روز جمعه (۲۹ مرداد) با عنوان «سلاح مؤمن در سختی‌ها» منتشر شد.

این هفته‌نامه که به صاحب‌امتیازی پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هر هفته روز‌های جمعه منتشر می‌شود، به انتشار بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مسائل اساسی داخل کشور و یا دنیای اسلام می‌پردازد.

از آنجا که در آستانه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم توسط مجلس شورای اسلامی هستیم، خط حزب‌الله به انتشار بیاناتی از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد مدیران شایسته و ارائه برخی راهکار‌ها در مورد بهبود فعالیتشان پرداخته است.

همچنین از آنجا که در آستانه شهادت امام سجاد (ع) هستیم، خط حزب‌الله به انتشار بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مورد پرداخته است. همچنین به این علت که امام سجاد (ع) به شیوه دعا اقدام به آگاهی‌بخشی جامعه اسلامی می‌کردند، خط حزب‌الله در سخن هفتگی خود به بررسی نقش «دعا» در کنار «تلاش» پرداخته است.

خط حزب‌الله این شماره خود را به روح مطهر شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» تقدیم کرده است. شهید صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در حومه حلب به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار قرار دارد.

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص تبیین اقدامات امام سجاد (ع) برای اصلاح جامعه اسلامی به شرح زیر است:

«امام سجاد (ع) کمر به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه بستند برای آنکه طبق تحلیل ایشان بخش مهمی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا منجر شد، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید، ابن زیاد، عمر سعد و دیگران نمی‌توانستند آن فاجعه را خلق کنند.

اگر مردم آنطور پست نشده بودند، آنطور به خاک نچسبیده بودند، آنطور از آرمان‌ها فاصله نگرفته بودند و رذایل بر آن‌ها غالب نشده بود، امکان نداشت که حکومت‌ها هرچند هم فاسد، بی‌دین یا جائر باشند بتوانند مردم را وادار به ایجاد آن فاجعه عظیم کشتن پسر حضرت زهرا (س) کنند. این مگر شوخی است؟ وقتی اخلاق یک ملت خراب شد، منشأ همه مفاسد خواهد شد.

این امر را امام سجاد (ع) در چهره جامعه اسلامی جستجو کردند و تصمیم گرفتند جامعه را از این زشتی پاک کنند و اخلاق را نیکو کنند. به همین خاطر دعای «مکارم‌الاخلاق» و یا «صحیفه سجادیه» با آنکه مجموعه ادعیه هستند، اما هر کدام درس هستند.»

انتهای پیام/ ۱۱۸



منبع خبر

مبارزه امام سجاد (ع) با منشأ تمام مفاسد از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

دعا کنید تا محرم تمام نشده، من هم شهید شوم

آرزوی جوان‌ترین شهید مدافع حرم برای پیوستن به یک سردار شهید


دعا کنید تا محرم تمام نشده، من هم شهید شومبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید سید مصطفی موسوی جوان‌ترین شهید ایرانی مدافع حرم است که در سن ۲۰ سالگی به عنوان بسیجی تکاور به سوریه اعزام شد و در روز بیست و یکم آبان سال ۱۳۹۴ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید.

شهید سید مصطفی موسوی که به عنوان جوان‌ترین شهید ایرانی مدافع حرم شناخته شده است، به همگان ثابت کرد جنگیدن با دشمنان اسلام سن و سال نمی‌شناسد بلکه شجاعت و قلبی مطمئن به وعده خداوند می‌خواهد که همه درد‌ها و رنج‌ها را به جان بخرد و برای رضای خدا از همه چیز خود بگذرد.

در ادامه، گوشه‌ای از زندگی این شهید والامقام را از زبان پدر و مادرش می‌خوانید:

پدر شهید سید مصطفی موسوی با اشاره به هوش بالای این شهید بزرگوار اظهار داشت: «یک طرح زیردریایی داشت و من چندین بار به بنیاد نخبگان رفتم که ثبت کنم، اما متاسفانه پیگیری صورت نگرفت. گفتند که این طرح، هزینه بالایی دارد و مدت زمان زیادی می‌برد. مصطفی خودش طرح را برای کانادا فرستاد و تایید هم شد، اما او گفت من دوست دارم این طرح را به کشور خودم ارائه بدهم و از دادن طرحش صرف نظر کرد. مصطفی برای همه کارهایش برنامه‌ریزی داشت.»

مادر شهید سید مصطفی موسوی نیز با تاکید بر اینکه او عشق به شهادت داشت، گفت: «مصطفی به دوستانش گفته بود دعا کنید تا محرم تمام نشده، من هم شهید شوم و پیش شهید باقری بروم که روز آخر محرم، او هم شهید شد. وقتی اعلام کردند جوان‌ترین شهید مدافع حرم است، بسیار خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که باعث سربلندی و افتخارم شد.»

این شهید بزرگوار، بیست و یکم آبان سال ۱۳۹۴ همراه با شهیدان مسعود عسگری، احمد اعطائی و محمدرضا دهقان امیری در شهر العیس حلب به شهادت رسید و پیکر پاک او در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) تهران به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ ۱۱۸



منبع خبر

آرزوی جوان‌ترین شهید مدافع حرم برای پیوستن به یک سردار شهید بیشتر بخوانید »

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟



ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «مردادماه ۸۰ صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد.

– آقای میرزاخانی، برادر، هنوز که خوابیدی!

– نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟

– یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان.

آن طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیق بعد، جلوی خانه حاجی بودم.

یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز، چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. البته، خودم خجالت می‌کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم.

حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. محو ابهت حاج حسین بودم و با خودم فکر می‌کردم: «چقدر این لباس به حاج حسین می‌آید! خیلی زیبا شده است.» ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس‌ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. باخودم گفتم: «وای خدای من … حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم: «حاج حسین الان من را سرزنش می‌کند.»

سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد.

– میرزاخانی جان. سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم.

اسم استانداری که به گوشم رسید، عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. دلم لرزید. با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال حاج حسین!»، اما جالب بود که حاج حسین یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم.

جلوی استانداری همدان، حاج حسین، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: «میرزاخانی، من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.»

یک ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن‌ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد.

در راه بازگشت، حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: آقای میرزاخانی … دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین‌ها فرق می‌کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!»

خاطره‌ای از محمود میرزاخانی

برگرفته از کتاب «ساعت شانزده به وقت حلب»؛ روایت‌هایی از زندگانی شهید حسین همدانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «مردادماه ۸۰ صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد.

– آقای میرزاخانی، برادر، هنوز که خوابیدی!

– نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟

– یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان.

آن طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیق بعد، جلوی خانه حاجی بودم.

یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز، چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. البته، خودم خجالت می‌کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم.

حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. محو ابهت حاج حسین بودم و با خودم فکر می‌کردم: «چقدر این لباس به حاج حسین می‌آید! خیلی زیبا شده است.» ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس‌ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. باخودم گفتم: «وای خدای من … حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم: «حاج حسین الان من را سرزنش می‌کند.»

سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد.

– میرزاخانی جان. سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم.

اسم استانداری که به گوشم رسید، عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. دلم لرزید. با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال حاج حسین!»، اما جالب بود که حاج حسین یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم.

جلوی استانداری همدان، حاج حسین، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: «میرزاخانی، من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.»

یک ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن‌ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد.

در راه بازگشت، حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: آقای میرزاخانی … دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین‌ها فرق می‌کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!»

خاطره‌ای از محمود میرزاخانی

برگرفته از کتاب «ساعت شانزده به وقت حلب»؛ روایت‌هایی از زندگانی شهید حسین همدانی



منبع خبر

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟ بیشتر بخوانید »

درخواست شهید مدافع حرم از مسؤولان +فیلم

درخواست شهید مدافع حرم از مسؤولان +فیلم



درخواست شهید مدافع حرم از مسؤولان+فیلم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همزمان با سالروز شهادت مرتضی مسیب‌زاده شهید مدافع حرم، دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سوریه اقدام به انتشار فیلمی از این شهید کرد.

شهید مسیب‌زاده متولد سال ۱۳۶۱ است. او پس از وضعیت سوریه در درگیری با داعش، به عنوان مدافع حرم وارد این کشور شد و به دلیل تسلط به زبان عربی، در قالب مربی مستشاران نظامی فعالیت کرد.

مسیب‌زاده در ۱۴ خرداد ۹۵ در حلب به شهادت رسید و از او دو فرزند به یادگار مانده است.

در ادامه فیلمی از بازدید حجت‌الاسلام طباطبایی، نماینده سابق رهبری در سوریه در بازدید از مدافعان حرم و سخنان مسیب‌زاده درباره اهمیت دفاع از حرم را مشاهده می‌کنید:

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همزمان با سالروز شهادت مرتضی مسیب‌زاده شهید مدافع حرم، دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سوریه اقدام به انتشار فیلمی از این شهید کرد.

شهید مسیب‌زاده متولد سال ۱۳۶۱ است. او پس از وضعیت سوریه در درگیری با داعش، به عنوان مدافع حرم وارد این کشور شد و به دلیل تسلط به زبان عربی، در قالب مربی مستشاران نظامی فعالیت کرد.

مسیب‌زاده در ۱۴ خرداد ۹۵ در حلب به شهادت رسید و از او دو فرزند به یادگار مانده است.

در ادامه فیلمی از بازدید حجت‌الاسلام طباطبایی، نماینده سابق رهبری در سوریه در بازدید از مدافعان حرم و سخنان مسیب‌زاده درباره اهمیت دفاع از حرم را مشاهده می‌کنید:



منبع خبر

درخواست شهید مدافع حرم از مسؤولان +فیلم بیشتر بخوانید »

لحظات دیدنی حضور فاطمیون در ارتفاعات لاذقیه+ فیلم

لحظات دیدنی حضور فاطمیون در ارتفاعات لاذقیه+ فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، از ابتدای شهریور سال ۱۳۹۳ اولین گروه از نیرو‌های افغانستانی شامل ۲۲ رزمنده قدیمی تیپ محمد (ص) برای کمک و دفاع از حرم اهل بیت (ع) و ممناعت از حمله تکفیری‌ها، به سوریه اعزام شدند. تیپ محمد پیش از این در جهاد افغانستان مقابل شوروی مبارزات جانانه‌ای را داشتند. بعد‌ها با قوت گرفتن حضور نیرو‌های مقاومت در سوریه بر تعداد افغانستانی‌هایی که آمادگی مقابله با داعش را داشتند افزوده شد و این یگان نظامی نام «فاطمیون» به خود گرفت. فاطمیون ابتدا یگانی بود به فرماندهی شهید «علیرضا توسلی (ابوحامد)» که پس از مدتی به تیپ و پس از گذشت چند سال به لشکر تبدیل شد تا حضور موثر شیعیان دیگر کشور‌ها برای دفاع از ارزش‌های اسلام و مسلمانان را پررنگ‌تر از گذشته نشان دهد. این لشکر در بسیاری از عملیات‌های پیروزمندانه جبهه مقاومت حضور داشت.

لحظات دیدنی حضور فاطمیون در ارتفاعات لاذقیه+ فیلم

شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم و شهید حسین فدایی با نام جهادی ذوالفقار از فرماندهان فاطمیون بودند که سال‌ها در جبهه سوریه مقابل تکفیری‌ها جنگیدند.

شهید حسین فدایی از رزمندگان با سابقه فاطمیون بود که در جریان عملیاتی در حومه شهر حلب سوریه به شهادت رسید. او سابقه چندین مرتبه مجروحیت در جبهه افغانستان و سوریه را داشت.

«مصطفی صدرزاده» با نام جهادی «سید ابراهیم» در بحبوحه جنگ سوریه در تاسوعای سال ۹۴ به شهادت رسید، شهیدی که شهادتش در بین جوان تر‌ها با تاثیر زیادی همراه بود، رفتار و شخصیت مصطفی به عنوان الگویی از جوان انقلابی امروز که برای نبرد و جهاد پیشگام شد در بین اهالی جهاد و شهادت معرفی می‌شود.

مصطفی از اولین نیرو‌هایی بود که داوطلبانه به سوریه رفت و مدتی بعد با هویت فردی افغانستانی وارد لشکر فاطمیون شد و به عنوان فرمانده گردان عمار در کنار رزمندگان این لشکر ماند. او پس از سال‌ها مجاهدت در اولین روز از آبان ماه مصادف با تاسوعای حسینی در حلب سوریه به شهادت رسید.

در ادامه فیلمی از لحظات حضور رزمندگان فاطمیون در ارتفاعات لاذقیه سوریه و تصرف تپه‌ای از چنگ تکفیری‌ها با حضور شهید صدرزاده و فدایی را می‌بینید.

فاطمیون

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

لحظات دیدنی حضور فاطمیون در ارتفاعات لاذقیه+ فیلم بیشتر بخوانید »