حمله تروریستی ایذه

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس



درحالی خانواده کیان پیرفلک با کمک شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان سعی دارند تا روایتی جدید از ماجرای روز گذشته روستای پرچستان منتشر کنند اما جای گلوله‌ها روی خودروی قاتل حکایت از موضوع دیگری دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اقدام تروریستی پویا مولایی‌راد(پسرعموی ماه منیر مولایی‌راد، مادر کیان) منجر به شهادت سروان محمد قنبری شد که برای تأمین امنیت مراسم تولد کیان پیرفلک در محل حضور داشت.

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس
فرزندان شهید قنبری که در حادثه روز گذشته به شهادت رسید

پویا مولایی‌راد که روز گذشته در اقدامی خون‌بار یک مامور پلیس را به شهادت و مامور دیگر را زخمی کرد. مولایی پس از اصابت گلوله در بیمارستان فوت کرد.

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس
استوری اهانت‌آمیز پویا مولایی‌راد

ساعاتی پس از این اتفاق خانواده مولایی‌راد با استوری‌های مختلف که آن را هم در اختیار معاندین قرار دادند، مدعی شدند که برخورد خودروی پویا با مامور پلیس تعمدی نبوده و بر اثر سرعت بالا بوده! این درحالی است که روایت حاضران نشان می‌دهد که وی پس از برخورد بار دیگر با دنده عقب به ماموران حمله کرد.

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس
استوری نزدیکان پویا مولایی راد و تحریف واقعیت

این عده برای باور پذیر کردن روایت‌شان گفتند که مولایی پس از حمله خودرویی، خودش را تسلیم کرده و پس از پیاده شدن از ماشین بوده که به او شلیک شده و هیچ جای گلوله‌ای روی خودرو وجود ندارد.

اما در فیلم و تصاویر به دست امده جای گلوله روی خودرو مشخص است.

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس

در زمان حادثه تروریستی آبان ۱۴۰۱ نیز درحالی که گروهک‌های تروریستی در روز حادثه سرخوش از اجرای عملیات تروریستی در ایذه بودند و حتی فیلم شلیک به دوربین‌های مداربسته توسط تروریست ها منتشر شد، خانم مولایی ماموران را عامل کشته شدن پسرش معرفی کرد و بدون ارائه هیچ سندی بر روی این ادعا پافشاری کرد.

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس
اعتراف تروریست‌های ایذه‌ای پس از اجرای عملیات

در ادامه فیلمی از اعتراف قاتل کیان پیرفلک را مشاهده می‌کنید:

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گلوله‌هایی که روایت دروغ خانواده کیان پیرفلک را برملا کرد+ عکس بیشتر بخوانید »

تصاویری از بازداشت عوامل دخیل در حادثه ترورستی ایذه

تصاویری از بازداشت عوامل دخیل در حادثه ترورستی ایذه



دو نفر از عوامل دخیل در حادثه تروریستی آبان ماه در ایذه دستگیر و دو نفر دیگر کشته شدند.


دریافت
3 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویری از بازداشت عوامل دخیل در حادثه ترورستی ایذه بیشتر بخوانید »

آخرین وضعیت جسمانی پدر «کیان پیرفلک»

آخرین وضعیت جسمانی پدر «کیان پیرفلک»



رئیس مرکز آموزشی و درمانی گلستان اهواز، آخرین وضعیت میثم پیرفلک، مجروح حادثه تروریستی تیراندازی در شهر ایذه را تشریح کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، داوود شلیل احمدی در این خصوص گفت: عمل‌های اصلی این بیمار که شامل عمل جراحی عروق و جراحی اعصاب بوده در روزهای قبل انجام شده است ولی به خاطر حجم آسیب ناشی وارد شده از اصابت گلوله به بافت‌ها و استخوان‌ها، این بافت‌ها تخریب شدند و به همین دلیل محلی برای ایجاد التهاب و عفونت هستند.

رئیس مرکز آموزشی و درمانی گلستان اهواز ادامه داد: در روزهایی که بیمار، شرایط بعد از عمل را تجربه کرد، این التهاب و عفونت باعث نامساعد شدن حال وی شد. پس از این التهاب، بیمار دچار سپسیس (واکنش بیش از حد سیستم ایمنی بدن نسبت به عفونت) شد، که این موضوع باعث اختلال در تنفس و حرکت روده‌ها می‌شود. به همین دلیل دو بار و در روزهای پنجشنبه ۳ و شنبه ۵ آذر‎ماه ۱۴۰۱ در اتاق عمل، بررسی مجددی از لحاظ وجود عفونت در محدوده شکم انجام شد که خوشبختانه بیمار عفونت شکمی نداشت و فقط بافت‌ها و استخوان‌های تخریب شده دچار عفونت شده بودند.

شلیل احمدی به درمان عفونت‌های بیمار با داروی آنتی‌بیوتیک اشاره کرد و افزود: به علت شرایط شدید تخریب بافت‌ها و استخوان‌ها، درمان بیمار طولانی مدت خواهد بود و امیدواریم بدن وی بتواند مقاوم باشد تا شرایط موجود را تحمل و این مرحله از بیماری و درمان را به خوبی سپری کند.

رئیس مرکز آموزشی و درمانی گلستان در پایان خاطرنشان کرد: تیم‌های پزشکی به طور جدی در حال پیگیر و درمان میثم پیرفلک هستند اما متاسفانه امروز به خاطر شرایط سپسیس، قدرت تنفس بیمار کاهش یافت که تیم بیهوشی بیمارستان، بیمار را به دستگاه ونتیلاتور وصل کرد و شرایط وی در حال حاضر درمان با دارو و نگهداری در آی‌سی‌یو است.

گفتنی است؛ عصر چهارشنبه ۲۵ آبان ماه عده‌ای از اوباش و ترویست‌های مسلح با سواستفاده از اغتشاشات آن روز، عده‌ای از ماموران حافظ امنیت و مردم عادی را به رگبار می‌بندند که در پی آن ۷ نفر شهید و شماری زخمی نیز می‌شوند. کیان پیرفلک کودک ۹ ساله ایذه‌ای یکی از این شهدا و پدر وی نیز یکی از زخمی‌های آن شب بود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخرین وضعیت جسمانی پدر «کیان پیرفلک» بیشتر بخوانید »

ایستادن شرم‌آور کنار اشرار آدم‌کش و هشدار درباره چرخه خشونت؟!

ایستادن شرم‌آور کنار اشرار آدم‌کش و هشدار درباره چرخه خشونت؟!



در حالی که اشرار و تروریست‌ها در چندین نوبت مرتکب جنایات متعدد در شهرهای مختلف شده بودند،‌روزنامه هم میهن طبق معمول تحریف‌گری مدعیان اصلاح‌طلبی، برای راه افتادن چرخه خشونت ابراز نگرانی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: این روزنامه در تحلیلی با عنوان «نگرانی از راه افتادن چرخه خشونت» به اتفاقات ناگوار اخیر در ایذه و بوکان و مشهد و… پرداخت و نوشت: «با ادامه ناآرامی‌ها در نقاط مختلف کشور، این روزها شاهد اتفاقاتی هستیم که خروجی آن گاه جان باختن مردم است. جان‌های کوچک و خردسال، مادران و پدران، دختر و پسرانی که بزرگ شده‌اند و حتی نیروهای امنیتی و بسیجی. فرقی نمی‌کند هر جانی که بی‌جان می‌شود، ایرانی است و آنچه در این میان دردناک است، تقابل مردم با نیروهای امنیتی است که نتیجه‌ای جز تعارض و درگیری ندارد. اگرچه از دیدگاه برخی مسئولان بخشی از این افراد، اغتشاش‌گرند و باید آنها را از معترضان جدا کرد اما ماحصل شرایط کنونی افتادن جامعه در مدار خشونت است. خشونتی که در برخی جاها به درگیری مسلحانه رسیده است و می‌تواند آغازی برای درگیری‌های بیشتر باشد. در این میان کارشناسان نسبت به این رویه نقد دارند و هشدارهایی درباره حضور گروه‌های تروریستی و منافقان هم می‌دهند. همچنین باور آنها این است که باید شیوه و رویه نسبت به این اعتراضات تغییر کند».

سیدحسن رسولی، استاندار خراسان در دولت خاتمی، درباره حوادث رخ‌داده اخیر و افزایش خشونت‌ها، به هم‌میهن گفت: «آنچه در صحنه اجتماعی و سیاسی کشور جریان دارد، تقابل نسبتا جدی دو جریان کنشگر اصلی است. از یک طرف این حرکت اعتراضی بیشترین مانایی را از نظر زمانی داشته است، زیرا در گذشته این حد از ناآرامی‌ها تداوم نمی‌یافت. به همین دلیل روزبه‌روز خشونت‌ورزی نسبت به گذشته افزایش یافته است. از طرفی نیروهای امنیتی‌ای در صحنه حضور دارند که با هدف تامین امنیت عمومی به مقابله با پیشران‌های این حرکت در سطح شهرهای کشور مبادرت می‌کنند. به نظر می‌رسد که خشونتی که هر دو طرف در تعارض و تقابل با یکدیگر اعمال می‌کنند، نتیجه‌ای جز پیچیده‌تر شدن فضای امنیتی کشور ندارد.»

او ادامه داد: «چنانچه ملاحظه می‌کنید، در روزهای اخیر پدیده ترور که از سال ۶۰ تاکنون کمتر در صحنه‌ اجتماعی کشور بروز و ظهور کرده است، مجددا در حال بازتولید است. متاسفانه در زاهدان، شاهچراغ، ایذه، مشهد، اصفهان، سمیرم، سنندج و سایر شهرها شاهد مبارزه مسلحانه هستیم. به‌عنوان کارشناس امنیتی از تداوم این روند نگرانم و فکر می‌کنم این خشونت‌ورزی طرفین، به مثابه لبه‌های یک قیچی آنچه را که مورد تهدید قرار می‌دهد، امنیت عمومی و آسایش روانی و اجتماعی است. همچنین موجب افزایش مشکلات امنیتی بیشتر می‌شود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: «نگرانی دیگری که دارم این است که به‌طور طبیعی گروه‌هایی مانند داعش و منافقین و سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی برخی از کشورهای متخاصم و غیردوست، با طولانی شدن این تقابل، سوءتفاهم و نقش‌آفرینی بیشتری پیدا خواهند کرد. اگر جریان و مرجع واسط که می‌تواند در قالب شخصیت‌های حقوقی مانند احزاب و گروه‌ها و در کسوت شخصیت‌های حقیقی مانند افرادی که به‌طور نسبی مورد تایید طرفین باشد، واسطه شوند، منافع ملی کشور و مصالح مردم بهتر تامین می‌شود و زمینه سوءاستفاده نیز سلب می‌شود.»

نکته مهم در بررسی رویکرد روزنامه وابسته به غلامحسین کرباسچی و برخی نشریات مشابه این است که طیف مذکور اولاً از بانیان و تحریک‌کنندگان اغتشاشات منتهی به شرارت هستند و ثانیاً تمام توان خود را به کار بستند تا به هر نحو است، آتش اغتشاشات فروکش نکند.

اما چون از ابتدا هم قاطبه مردم با طراحان آشوب همراهی نکردند و به مرور هم صف مردم بیشتر جدا شد،‌طیف مورد بحث این بار کوشیدند با دفاع ضمنی از اشرار و تروریست‌ها، نگذارند آتش اغتشاش – ولو با جنایت- خاموش شود. به همین دلیل هم هر جا جنایت و شرارت و تروری اتفاق افتاد،‌ضمن پرهیز از اقدام اشرار تروریست، سعی کردند دست نیروهای انتظامی و امنیتی و قضایی برای برخورد با جنایتکاران را ببندند، بنابراین از خاتمی و برخی گروه‌های اصلاح‌طلب تا نشریات همسو، پشت بعد هر جنایت مزدوران دشمن،‌نسبت به راه افتادن چرخه خشونت هشدار دادند و مسئولان قضایی و امنیتی و انتظامی متولی امنیت جامعه را از مجازات اشرار برحذر داشتند. برخی از اینها حتی در ماجرای جنایت تروریستی داعش در حرم شاهچراغ، و با وجود پذیرش مسئولیت این جنایت از سوی آن گروهک تروریستی، مدعی شدند نباید در قضاوت ماجرا و معرفی متهمان عجله کرد!

اکنون که بالغ بر ۶۰ نفر از مدافعان امنیت به شهادت رسیده‌اند و همچنین شهروندان بسیاری قربانی اغتشاشات شرارت اخیر شده‌اند؛ بی‌تردید دستگاه‌های قضایی و امنیتی باید سراغ همین شاخه سیاسی و رسانه‌ای تحریک آشوب و متولیان برافروخته نگه داشتن آن بروند؛ چرا که در مأموریت آمریکایی – صهیونیستی، کنار دست تروریست‌ها و اشرار اجاره‌ای ایستاده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایستادن شرم‌آور کنار اشرار آدم‌کش و هشدار درباره چرخه خشونت؟! بیشتر بخوانید »

می‌کشند و عزا می‌گیرند!

می‌کشند و عزا می‌گیرند!



این روزها به لطف و مدد الهی می‌گذرد اما این آشوب‌ها و جنایت‌های غیرانسانی رخ داده در متن آن یک‌بار دیگر چهره منافقان و مدعیان ریاکار و دروغین انسانیت را برای مردم نمایان کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

طبق روایتی که علامه مجلسی آن را در بحارالانوار(جلد ۳۲، صفحه ۲۶۷، حدیث ۲۰۶) از احتجاج طبرسی نقل کرده است و آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در جلد ۲ صفحه ۲۴ کتاب پیام امام امیرالمومنین(ع) به آن اشاره کرده‌اند؛ عمرو بن عاص، روزی به عایشه گفت: «لوددت أنّک قتلت یوم الجمل!، من، دوست داشتم که تو، در روز جنگ جمل کشته شده بودی!» عایشه با تعجب پرسید: «و لم؟ لا أبا لک!» ای بی‌اصل و نسب! به چه دلیل؟». عمرو عاص در پاسخ گفت: «کنت تموتین بأجلک و تدخلین الجنّه و نجعلک أکبر التّشنیع علی علیّ،» تو با مرگ خود، از دنیا می‌رفتی و داخل بهشت می‌شدی و ما، قتل تو را، بزرگ‌ترین دستاویز برای بدگویی به علی قرار می‌دادیم.»

این شرح حالی است از کسانی که جنگ جمل را با برافراشتن پیراهن خونی خلیفه سوم و به بهانه خونخواهی بر امیرالمومنین علی علیه‌السلام تحمیل کرده بودند اما وقتی از این فتنه نتیجه مطلوب را نگرفتند، این چنین از اینکه همسر پیامبر اسلام در این جنگ کشته نشد تا خون وی را بهانه‌ای برای جنگ روانی علیه حضرت علی(ع) قرار بدهند حسرت می‌خورند.

مولای متقیان البته پاسخ قاطعی به جنگ روانی اهل جمل یعنی خونخواهان دروغین خلیفه مقتول داده‌اند، آنجا که در مورد آنها فرمودند:«وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ… آنها، حقّی را از من مطالبه می‌کنند که خود، آن را ترک گفته‌اند و انتقام خونی را می‌طلبند که خود، آن را ریخته‌اند…»(خطبه ۲۲ نهج‌البلاغه).

این روایت و کلام حضرت امیر(ع) نه به قصد قیاس مصادیق با یکدیگر بلکه صرفاً به این منظور نقل شد تا به یاد بیاوریم که از گذشته دور تاکنون جبهه نفاق و فتنه‌گران دنیاطلب برای رسیدن به خواسته‌های باطل خود نه از کشته‌سازی ابایی داشته‌اند و نه از انداختن خون مقتولی که خود دست به آن آلوده کرده‌اند به گردن طرف مقابل.

این روزها اما شاید خیلی راحت‌تر می‌توان آنچنان فضایی را درک کرد.

طی دو ماهی که از شروع اغتشاشات در کشورمان می‌گذرد انواع و اقسام تلاش پرحجم آشوبگران و جریان رسانه‌ای معاندان برای انحراف افکار عمومی از طریق دروغ و تهمت و کشته‌سازی‌های بی‌اساس را شاهد بوده‌ایم.

از فوت مهسا امینی که با وجود نامشخص بودن ابعاد دقیق آن در روزهای اول و در شرایطی که هیچ قرینه مستندی بر غیرطبیعی بودن فوت این دختر جوان وجود نداشت، ناجوانمردانه در یک عملیات روانی و رسانه‌ای پرحجم که متاسفانه برخی از چهره‌های سیاسی و رسانه‌های اصلاح‌طلب هم به نوعی به آن دامن زدند علت فوت مهسا امینی به دروغ ضرب و شتم توسط پلیس جلوه داده شد.

این روایت دروغ بهانه‌ای شد برای استارت اغتشاشاتی که بنابر شواهد؛ ماه‌ها برای آن برنامه‌ریزی شده بود.

هرچند ویدئوی منتشرشده از لحظه ایست قلبی مهسا امینی تا حد زیادی این ادعای دروغ را پاسخ داد اما جریان نفاق بنایی برای قانع شدن نداشت و هدفش چیز دیگری بود.

بعدها نیز که در اقدامی کم‌نظیر با تشکیل کمیته‌ای از ۲۰ متخصص و گزارش موشکافانه و کارشناسی پزشکی قانونی مشخص شد که آن مرحومه بر اثر مرگ طبیعی و نه ضربه وارده جان باخته و اسناد علمی و پزشکی بیماری و سابقه جراحی در دوران کودکی وی نیز منتشر شد و حتی پدر این دختر نیز برخلاف ادعاهای بی‌سند ابتدایی و کتمان بیماری فرزندش پذیرفت که ضربه‌ای به سر وی وارد نشده و سابقه بیماری هم داشته، اصرار بر ادعای دروغ شبکه‌های معاند ادامه پیدا کرد.

در جریان تجمعات ایجاد شده در شهرها و اقدامات تخریبی و آشوبگرانه بعدی که به ظاهر به بهانه مرگ یک دختر جوان اما در واقع برای اجرای دستور و تاکتیک طراحی شده از سوی سرویس‌های اطلاعاتی موساد و سیا و… شکل می‌گرفت وقتی اثر مانور روی مرگ مهسا کمرنگ شد و مردم بسیاری دلایل علمی و گزارش پزشکی قانونی را پذیرفته بودند، نیاز آشوبگران و صاحبکاران‌شان برای گرم نگه داشتن تنور اغتشاش باعث شد تا هر از گاهی با طرح نام‌هایی جدید همچون نیکا، سارینا، اسرا، آیلار و مائده و… که طبق شواهد متقن و مستندات روشن به علت‌های دیگری همچون سقوط از ارتفاع یا تصادف رانندگی و آنفلوانزا و… جان باخته بودند و ادعای بی‌سند ارتباط مرگ آنها در اغتشاشات به این بازی کثیف ادامه دهند.

حتی در چند مورد دختران و پسرانی که تصویر و نام آنها به‌عنوان جانباختگان اغتشاشات توسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی معاند منتشر شده بود با انتشار ویدئو و مصاحبه اعلام کردند که زنده هستند!

یکی از فوت‌شدگان ساختگی هم چند روز بعد در جلسه دادگاه به دروغ‌هایی که درباره او گفته بودند اشاره کرد!

عجیب آنکه هیچ وقت هیچ تصویر یا شواهدی از اینکه این افراد مورد ادعا در صحنه اغتشاشات جان خود را از دست داده‌اند یا تیر خورده‌اند ارائه نشد آن هم در عصری که هر اتفاقی در یک لحظه در فضای مجازی منتشر می‌شود.

چند روزی هم هست که معاندان به رسم دیرین منافقان و فاسقان با خون مردم بی‌گناهی که در حملات تروریستی نشأت‌گرفته از اغتشاشات جان خود را از دست دادند مشغول بازی هستند و شهادت آنها را به دروغ به نظام نسبت می‌دهند.

حتی وقتی داعش جنایتکار مسئولیت حمله تروریستی حرم شاهچراغ(ع) را رسماً پذیرفت باز هم از دروغ‌پردازی‌های خود دست برنداشتند.

حادثه تلخ تروریستی غروب چهارشنبه در ایذه که منجر به شهادت و مجروح شدن عده‌ای از مردم و نیروهای مدافع امنیت شد نیز آخرین پرده از جنگ روانی رسوا و دروغ‌پردازی معاندان و آشوبگران در نسبت دادن این جنایت به نظام که در جریان فراخوان خود آنها رخ داده بود به شمار می‌آید.

این تهمت‌ها به نظامی است که قریب ۶۰ روز است با خویشتنداری از برخورد خشن با آشوبگران ده‌ها نفر از بهترین فرزندان خود از بسیجی و طلبه و پاسدار و پلیس را فدا کرده است تا صف حق و باطل جدا شود.

اتفاقاً این روزها و پس از جنایت‌های متعدد اغتشاشگران تروریست در به شهادت رساندن فجیع جوانان مظلوم مدافع امنیت که برخی از تصاویر آن هم منتشر شده است این موضوع که چرا نیروهای پلیس و بسیج و سپاه با دست خالی و تنها با باتوم و نهایتاً پینت‌بال در برابر تروریست‌های داعش‌مسلک مسلح به قمه و قداره و سلاح گرم روانه میدان می‌شوند مورد انتقاد گسترده مردم قرار گرفته است.

در همین ماجرای ایذه؛ در رسوایی این دروغ‌پردازان منافق همین بس که وجود ماموران بدون سلاح در بین آسیب‌دیدگان تیراندازی تروریست‌ها خود گواه اصل ماجراست.

از طرفی چطور می‌شود که حساب‌های کاربری وابسته به آشوبگران لحظاتی پس از حادثه ایذه نسبت به هدف قرار گرفتن نیروهای مدافع امنیت ابراز خوشحالی می‌کنند اما بلافاصله پس از اینکه مشخص می‌شود در این تیراندازی کودکی هم جان‌باخته دقیقا همان حساب‌ها و صفحات که تا لحظاتی قبل وقوع این تیراندازی را به هم تبریک می‌گفتند خونخواه و عزادار کودکی می‌شوند که خود آن را پرپر کرده‌اند؟

چطور می‌شود که همزمان با این حادثه در اتفاقی مشابه در اصفهان نیروهای بسیج و پلیس هدف تیراندازی موتورسواران مسلح تروریست قرار می‌گیرند و تعدادی به شهادت می‌رسند اما حادثه ایذه کار نظام است و حادثه اصفهان نه؟ چون اینجا لاشخورهای تروریست پیکر کودکی را که خود جانش را گرفته‌اند برای بزم پلیدشان مناسب دیده‌اند.

از آشوبگرانی که براساس تصاویر اخیر شهر کامیاران خود به راحتی به نیروهای همفکرشان از فاصله نزدیک شلیک می‌کنند تا چرخ کشته‌سازی متوقف نشود انتظاری نیست، عجیب آنکه در این میان برخی سلبریتی‌ها و چهره‌های مطرود سیاسی که مدت‌هاست در زمین دشمن مشغول بازی شده‌اند هم با تکرار دروغ نسبت دادن شهادت مردم و کودک ایذه‌ای به نظام مشغول خوش‌خدمتی به اربابان خود هستند.

کسانی که باید تکلیف خود با دشمنان مسلح یورش آورده به امنیت و ناموس مردم را روشن کنند؛ یا عملا اعلام کنند که جزو آنها هستند یا با صراحت از آنها تبرئه بجویند و جنایت‌های آنها را محکوم کنند.

چطور است هنگامی که امثال آرمان علی‌وردی، روح‌اله عجمیان و ده‌ها شهید مدافع امنیت دیگر که برای حفاظت از نظم شهر و امنیت مردم با دست خالی و با سپر کردن جسم خود مقابل اغتشاشگران ایستادند و به سخت‌ترین وضعیت به شهادت رسیدند این چهره‌های سیاسی و ورزشی و سینمایی و… به روی دوروی خود هم نیاوردند تا با یک تسلیت یا محکومیت و همدردی، اندک فاصله‌گذاری حتی ظاهری بین خود و آشوبگران ترسیم کنند؟

البته این مدعیان ظاهری انسانیت وقتی حکم قصاص قاتلان شهدای امنیت صادر شود در قالب انسان دوستی وارد معرکه می‌شوند و باز هم به دفاع از قاتلان و جنایتکاران می‌پردازند.

این اولین‌بار نیست؛ از موج حمایتی از «نوید افکاری» که خود به صراحت به قتل یک انسان بی‌گناه در شیراز اعتراف کرد تا دفاع از «محمد ثلاث» از دراویش گنابادی که در ماجرای خیابان پاسداران با اتوبوس به صف نیروهای پلیس زد و چند نفر را به شهادت رساند و با صراحت هم به آن اعتراف کرد در کارنامه این چهره‌های کاسب انسانیت وجود دارد.

اما این جماعت باید پاسخ دهند که چرا همیشه جهت انسانیت‌شان به سمت قاتل‌ها و جنایتکارهاست؟ آن سلبریتی دست‌چندم که این روزها مدعی «نه به اعدام» قاتلان مدافعان امنیت شده است فراموش کرده است وقتی دزد گوشی همراه دختر نوجوانش را در اداره آگاهی روبه‌رویش نشانده بودند و وی با خشم و داد و فریاد به سمت دزد حمله‌ور شده بود اگر ماموران پلیس جلوی این آقا را نگرفته بودند چه می‌شد؟ حالا وی که به خاطر استرس وارده به دخترش در جریان دزدی گوشی او چنان فریاد می‌کشید، با بستن چشم خود بر زجر خانواده شهدای مدافع امنیت، اهل گذشت از قاتلان جوانان مردم شده است؟

قطعاً ورود جوانان فریب‌خورده در جنگ روانی و روایت دشمن به میدان اغتشاش برای همه ناخوشایند و ناراحت‌کننده است و ناراحت‌کننده‌تر احتمال آلوده شدن دست برخی از آنها به خون افراد بی‌گناه در این آشوب‌هاست، اما این چهره‌های سیاسی و سلبریتی‌های مدعی انسانیت باید پاسخ دهند چه کسانی با دروغ پرحجم و القائات هدفمند و مورد رضایت دشمن این جوان‌ها را تحریک کردند و به خیابان آوردند که خدای نکرده برخی از آنها بر اثر جو سنگین القایی و فریب دشمن و پادوهای خوش‌خدمت آن حالا قاتل شده باشند و مستوجب مجازات؟

این حضرات به نقش خود در این ماجرا فکر کرده‌اند؟ اصلا این افراد از کجا خط می‌گیرند؟ آیا حمایت پرحجم آنها از قاتلان و تروریست‌ها نوعی تقسیم کار دیکته‌شده است؟ آیا این حمایت احتمال تکرار جنایت‌های دیگر را بیشتر نمی‌کند؟

این روزها به لطف و مدد الهی می‌گذرد اما این آشوب‌ها و جنایت‌های غیرانسانی رخ داده در متن آن یک‌بار دیگر چهره منافقان و مدعیان ریاکار و دروغین انسانیت را برای مردم نمایان کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

می‌کشند و عزا می‌گیرند! بیشتر بخوانید »