خواهر شهید نوید صفری گفت: این عرصه نیاز به غربالگری دارد، ما راضی نیستیم که چنین افرادی در نقش عزیزانمان ظاهر شوند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، شهدای مدافع حرم بزرگمردانی هستند که امنیت امروز ایران و محور مقاومت مدیون جانفشانیهای آنها بعد از شروع فتنۀ جهانی داعش در غرب آسیا بود، مردانی از سپاه قدس، ارتش، فراجا، واجا، فاتحین، زینبیون، فاطمیون، بدریون، حشداشعبی، بسیج مردمی سوریه و … که همگی لباس رزم بر تن کردند و تحت فرماندهی میدانی شهید سلیمانی (ره) پای به میدان جهاد گذاشتند و جان خود را فدای این سرزمین خود، تمدن نوین اسلامی و دفاع از حرم کردند.
باید اذعان کرد که اگر امروز جانیان بیرحم داعشی در تهران، بغداد، دمشق و دیگر شهرهای محور مقاومت حضور ندارند، خبری از سر بریدنهای وحشیانه، کباب کردن کودکان و خوراندن آنها به مادرانشان، فروش زنان به عنوان برده در میادین اصلی شهر و … نیست به طور قطع مرهون جانفشانی این بزرگمردان بود که حقیقتاً مانع از سقوط سرزمینهای محور مقاومت شدند، مردانی تربیت شده در مکتب رهبری که معتقد بود ثواب همۀ عبادتهایش برابر با ثواب یک روز مجاهدت مادران در منزل نیست!
واقعیت این است که نباید زمانی که حماسهسازیهای این بزرگ مردان را مرور میکنیم از نقش مادران بزرگی که مدافعان حرم در دامان آنها بزرگ شدند، خواهرانی که همچون زینب بر فراغ برادر صبوری میکنند و همسرانی که همچون همسر اموهب در کوتاه زمانی بیوه شدهاند اما پای ایمان خود ایستادهاند به سادگی گذشت.
خواهر شهید نوید صفری، شهید مدافع حرم به فضای فرهنگی و هنری پیرامون شهدای مدافع حرم در روزهای میزند که پخش سریالی تحت عنوان سقوط در شبکۀ نمایش خانگی نقل محافل رسانهای شده است و میگوید: کلیپهایی از ابراز ناراحتیهای آقای فرخنژاد را در فضای مجازی دیدم به نظر میرسد که انتظار رقم بیشتری داشتند و حالا ابراز ناراحتی میکنند که چرا بابت بازی با در نقش یک مامور امنیتی مدافع حرم بیشتر از این پول نگرفتند.
این خواهر شهید معتقد است که باید افرادی در نقش مدافعان حرم و دیگر شهدا ظاهر شوند که قلباً به این راه اعتقاد داشته باشند و انگیزۀ آنها صرفاً دریافت دستمزد نباشد، این عرصه نیاز به غربالگری دارد، ما راضی نیستیم که چنین افرادی در نقش عزیزانمان ظاهر شوند.
وی ادامه داد: خجالت آور است که جوانان ما برای حفظ امنیت ملی در راه مبارزه با داعش به شهادت رسیدند و حالا برخی از سلبریتیهای منفعتطلب ابراز ناراحتی میکنند که چرا بابت بازی در نقش یک مامور امنیتی مدافع حرم در #سقوط بیشتر از این پول نگرفتند!؟
این خواهر شهید تاکید کرد: ما حتی دیه این شهید را نگرفتیم و حالا برخی برای بازی در نقش چنین شهدایی پول کلان گرفته و میگویند کم است. باید افرادی در نقش مدافعان حرم و دیگر شهدا ظاهر شوند که قلباً به این راه اعتقاد داشته باشند و انگیزۀ آنها صرفاً دریافت دستمزد نباشد، این عرصه نیاز به غربالگری دارد، ما راضی نیستیم که چنین افرادی در نقش عزیزانمان در سریالهایی مانند #سقوط ظاهر شوند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عجیب است که آزادسازی موصل یکی از عملیاتهای بزرگ سپاه قدس به فرماندهی سپهبد حاجقاسم سلیمانی نادیدهانگاری میشود و شکوه عظمت تیمی امنیتی به نمایش گذاشته میشود که توسط دولت عراق اخراج شدند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – محتوای سریال سقوط، مستقل از حضور حمید فرخنژاد ویژگیهای منفی امنیتی دیگری دارد که باید به صورت دقیقی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
پیمانکار ساخت سریالهای امنیتی باید بر اساس قصههای واقعی اثرش را تولید کند، نه اینکه تحت تاثیر سریال پرمخاطب غربی ریشههای روایتش را شکل دهد و با اینهمانیهای بسیار گل درشت سعی در بازفراهمآوری یک اثر ساخته شده داشته باشد.
رویکردهای اشتباه «مرتضی اصفهانی» پیمانکار تولید آثار امنیتی شبیه همان سکانس «گل به خودی» سریال خانه امن است که مامور امنیتی با قناصه (دراگونوف) {سلاح مخصوص تک تیراندازها} فردی معادل خاوری را در کشور خارجی ترور کند. اصفهانی که متاسفانه استاد آشفتهنگاریهای امنیتی است در اغلب آثارش این رویه را ادامه داده و در سریال سقوط تعدادهای اشتباهات امنیتیاش بشدت افزایش پیدا کرده است.
سریال سقوط از حیث محتوا و ساختار بشدت تحت تاثیر سریال خلافت است. به بهانه پخش سریال سقوط وجه تشابهات این سریال و آسیبهای امنیتی که در فرآیند این کپیبرداری رخ میدهد را از جنبههای مختلفی بررسی خواهیم کرد.
۱- سریال سقوط درباره زوج جوانی است که در دانشگاه با یکدیگر آشنا شدهاند و پس از ازدواج در سنندج زندگی میکنند. ژاکان به دلیل مشکلات اقتصادی دور از چشم همسرش در صدد پیوستن به داعش است. او با بهانه قصور در بردن سفر ماه عسل همسرش را به ترکیه میبرد و طی سفری زمینی به رقه، به داعش میپیوندد.
سریال خلافت سریالی محصول سوئد است که توسط پلتفرم نت فلیکس در سال ۲۰۲۰ توزیع جهانی شد.
تصویری از سریال خلافت محصول کشور سوئد/ در این تصویر تینه موبایلی را به پروین میدهد و او را با یک اسم رمز به نیروهای امنیتی متصل میکند
روایت سریال خلافت درباره دختری به نام پروین است که همراه با شوهرش حسام به رقه میروند و در شهری که در تسلط داعش است زندگی میکنند تا اینکه دختری به نام «تینه» به او موبایلی میدهد و پروین که شهروند کشور سوئد است با ماموری امنیتی به نام فاطیما فعال در سرویس «موست» {سرویس اطلاعات نظامی و امنیت سوئد} تماس میگیرد تا او از شهر رقه نجات دهد.
تصویری از سریال خلافت که نمونه فارسی آن با عنوان سقوط با هزینه بسیار ساخته شده است
«آیسان» سریال سقوط نیز در دورانی که شوهرش ژاکان، به ماموریتی تروریستی اعزام شده در ساختمانی مخصوص زنان داعشی در شهر موصل حضور پیدا میکند و با زنی ایرانی آشنا میشود که مدتی قبل شوهرش در جنگ کشته شده و طبق قانون داعش باید با یکی از اعضای تروریستی این فرقه ازدواج کند.
آیسان اعتماد این زن را جلب میکند و دور از چشم سایرین او به آیسان میگوید موفق شده چندی قبل موبایلی را تهیه کند و با نیروهای امنیتی در داخل ایران تماس بگیرد. ارتباط با با نیروهای امنیتی نیاز به یک اسم رمز دار که زن ایرانی هر دو را در اختیار آیسان قرار میدهد و از این بخش روایت ارتباط او با کاراکتر امنیتی که نقشش را فرخنژاد ایفا میکند آغاز میشود.
اتهام زنی به اقوام کرد برای پیوستن به گروههای تروریستی
ملاحظات: با توجه به شرایط کشور پس از فوت مرحومه مهسا امینی و گسترش التهابات در استانهای کردنشین آیا انتخاب کاراکتر ژاکان که تباری کرد دارد و پیوستن او به داعش توام با ملاحظات امنیتی بوده است؟
انتخاب قومیت افرادی که در روایتهای نمایشی چه در سینما، سیما و تولیدات شبکه نمایش به این گروهک تروریستی پیوند میخورند حواشی امنیتی بسیار منفی به همراه خواهد داشت.
شنیدههای حاکی از آن است که نمایندگان استانهای کردنشین از اینکه همچنان در این سریال انگشت اتهام اتصالات تروریسی به سوی این قوم نجیب ایرانی گرفته شده بسیار خشمگین هستند و یکی از دلایل مخالفت شوراهای بالادستی برای انتشار این سریال همین رویکرد منفی به اقوام کرد در شرایط کنونی است.
نمایی از سریال سقوط سجاد پهلوان زاده – محمد حسین مهدویان
مدیحه سرایی برای دشمن سبک مشترک مهدویانیسم و اصفهانی
۲- در قسمتهای بعدی سریال زمانی که موصل بمباران میشود، در اغلب سکانسها دوربین متمرکز روی خانوادههای غیرنظامی داعش است و مدیحه سرایی بصری نشات گرفته از همان رویکرد مهدویانیسم است .
این سکانسهای تصویری از قربانی شدن خانوادههای غیرنظای متصل به داعش را ترسیم میکند. این سبک خاص برای سمپاتیک کردن مخاطب با دشمن در تولیدات نمایشی یک رویه زیرکانه است که از تلاقی مهدویان و اصفهانی پدید میآمد و مهدویان حتی در غیبت اصفهانی این رویکرد را دنبال میکند. به عنوان مثال در سکانسهایی از فیلم درخت گردو مهدویان خلبان عراقی، مسئول مستقیم بمباران شیمیایی سردشت را رسما تطهیر میکند.
متاسفانه در شورای های مختلف نظارتی به این سکانسها اشکال وارد دانستهشده اما جریان خودسر کنونی در حوزه توزیع حاضر به نظارت و ممیزی ملاحظات نیست.
تصویری از سریال خلافت که نمونه فارسی آن با عنوان سقوط با هزینه بسیار گرانی ساخته شده است
تصویری از سریال خلافت که نمونه فارسی آن با عنوان سقوط با هزینه بسیار گرانی ساخته شده است
تقویت اتهام پرستوسازی در دستگاهها و نهادهای امنیتی
۳- آیسان سریال سقوط به سبک پروین سریال خلافت با مامور امنیتی تماس میگیرد و از او (حمید فرخنژاد ) تقاضای کمک میکند. در سریال «خلافت» که محصول کشور سوئد است پروین با فاطیما تماس میگیرد و از او کمک میخواهد.
در سریال خلافت فاطیما از پروین میخواهد اطلاعات یک حمله تروریستی قریبالوقوع را در کشور سوئد کشف کند و او باید به سراغ اطلاعات خاصی که در لپتاپ حسام است برود و با تخلیه این اطلاعات زمینه نجات خود را فراهم کند.
در سریال سقوط معادل همین روایت تبدیل به محتوایی فارسی شده با این تفاوت که سوئدیها باهوشتر از ایرانی هستند. در سریال خلافت مامور امنیتی زن از پروین میخواهد اطلاعات را از داخل لپتاپ شوهرش تخلیه کند.
در نمونه ایرانی متاسفانه روسای مامور امنیتی قصدی برای نجات دادن آیسان ندارند، مگر اینکه نقش پرستو را برای آنان بازی کند. ژاکان همسر آیسان در درگیریها کشته میشود و او در مقر زنان داعش مستقر میشود. یکی از زنان مسئول این مقر پی به تماسهای تلفنی آیسان میبرد و آیسان که کاراتهکار است موفق به قتل این زن میشود.
از سوی دیگر ابوخالد یکی از فرماندهان داعش به دنبال زنی ایرانی و بیوه است و آیسان را برای ازدواج انتخاب میکند. هاردی که دارای محتوای نقشهها و حملات تروریستی داعش است، نزد ابوخالد است.
آیسان باید نقش پرستو را برای دستگاه امنیتی بازی کند و به عقد ابوخالد دربیاید تا بتواند به هارد مذکور دسترسی پیدا کند تا در نهایت عمل نجات توسط نیروهای امنیتی فعال شود.
اگر سریال توسط پیمانکار سوئدی به سبک خلافت و با زبان فارسی ساخته میشد قطعا هنرمندان سوئدی پروژه پرستوسازی و سوء استفاده زنان را در عملیاتهای امنیتی در متن سریال لحاظ نمیکردند.
این خلاقیت خاص نسلی است که باورهای امنیتیاش را از اخبار جعلی میسازد و سعی در تئوریزه کردن آن در آثار نمایشی را دارد.
امنیتیها آیسان کریمی (الناز ملک) را مجبور میکنند پس از مرگ همسرش به عقد ابوخالد درآید و هاردهایی که حاوی عملیات تروریستی داعش است را تخیله کند.
آیسان در ابتدا نمیپذیرد اما در نهایت مجبور به این کار میشود. ابوخالد متوجه این توطئه شده و به زیردستانش دستوراتی میدهد اما قبل از آنکه جان این زن به خطر افتد تک تیراندازهای وابسته به نیروهای امنیتی در موصل سر میرسند و عاملان ابوخالد را هلاک میکنند.
اگر نیروهای امنیتی افرادی را مستقر و مسلح در موصل دارند چرا کسب اطلاعات را از مسیر پرستوسازی میخواهند پیش ببرند. چرا مسیرهای کثیف سرویسهای غربی را در مقابل آیسان قرار میدهند؟
روال کار نهادهای امنیتی در ایران با سایر کشورهای جهان بسیار متفاوت است.
چندیست که در فضای غیررسمی کشور اتهام پرستوسازی درباره دستگاههای امنیتی مطرح میشود که این ضد تبلیغ در سریال سقوط به صورت مصداقی مطرح میشود.
گویی از درون تولیدات امنیتی فرمایشی که پیمانکاریاش به مرتضی اصفهانی سپرده شده تکرار اتهام پرستو سازی کاملا مستند شود.
پروژه نادیدهانگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد
مهمترین ملاحظه در مورد سریال سقوط این است که معدود نیروهایی امنیتی که تصویر آنان در سریال سقوط نمایش داده میشود توسط دولت عراق و با اصرار حشدالشعبی اخراج شدند و این فانتزهای عملیات نجات در موصل و اصرار به نمایش پرستوسازی با واقعیت تطبیقی ندارد.هر چند در سریال از هماهنگی با نیروی قدس گفته میشود اما این سطح از کار امنیتی در موصل تخیلی غیرواقعی است.
در پس ساخت این سریال تماما کپی شده از یک نمونه سوئدی یک پروژه مهم نهفته است. این پروژه خاص نادیدهانگاری تام و تمام از زحمات سپاه قدس در آزادسازی موصل و فرماندهی حاج قاسم سلیمانی علیه تروریسم داعش را کلید میزند.
نباید به این سریال صرفا به عنوان یک اثر نمایشی نگریست. بسیار عجیب است که در انفعال نهادهای فرهنگی مرجع ، آزادسازی موصل یکی از عملیاتهای بزرگ سپاه قدس به فرماندهی سپهبد حاجقاسم سلیمانی نادیدهانگاری میشود و شکوه عظمت تیمی امنیتی به نمایش گذاشته میشود که توسط دولت عراق اخراج شدند.
و گرنه فیلیمو و این سامانه که برای جلب مخاطب به دنبال ساخت سریالهایی با موضوع مثلث، مربع و مکعب عشقی است ناگهان دچار تب عِرق ملیاش نشده است.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
حمید فرخ نژاد بازیگر سینما که چهار روز پیش از طریق قطر از کشور خارج شده بود، پس از خروج اقدام به اعلام مواضعی براندازانه در قبال کشور کرده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، بررسیها در مورد فرآیند رفع ممنوعیت خروج حمید فرخنژاد، حاکی از آن است این بازیگر سینما با ارائه درخواست به یکی از نهادهای امنیتی مبنی بر «همکاری متقابل» با این مجموعه، خواستار ارائه مجوز برای سفر به خارج از کشور، با وجود برخی تخلفات در دوران بازیگری شده است.
یک مقام اگاه قضایی نیز در گفت و گو با خبرنگار ما اعلام کرد ممنوعالخروجی این بازیگر مربوط به ارائه تعهد نامبرده به یکی از ضابطین قوه قضاییه بوده و مجوز خروج به درخواست کتبی یکی از ضابطین و منوط به تعهد کتبی این بازیگر صادر شده است. ️
حمید فرخ نژاد بازیگر سینما که چهار روز پیش از طریق قطر از کشور خارج شده بود، پس از خروج اقدام به اعلام مواضعی براندازانه در قبال کشور کرده است.
منبع: ایرنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جنبش «میتو ایران» که علیه تجاوز و آزار زنان سینماگر راه افتاد، در روزهای اخیر با انتقاداتی مواجه شده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای جنبش «میتو ایران» از افشاگری یک دستیار کارگردان در اینستاگرام شروع شد. در واقع، ماجرا از خیلی پیشتر آغاز شده بود؛ از افشاگریها علیه «آیدین. ا» نقاش مشهور، به ویژه پس از رکوردشکنی در حراج تهران. البته باز هم قبلتر از آن آغاز شد؛ جایی که دهها دختر فارغالتحصیل دانشگاه تهران علیه فردی به نام «کیوان. ا» در فضای توئیتر افشاگری کردند و تعداد روایات تجاوز به حدی زیاد شد که پلیس به ماجرا ورود و این فرد را دستگیر کرد.
پس از آن، جنبش میتو (MeToo) علیه سوءاستفاده و آزار جنسی در ایران هم با قوت ادامه یافت و هر از گاهی، روایتهایی جسته و گریخته از آزار و تعرض در فضای هنر، روزنامهنگاری و … منتشر میشد تا اینکه در اولین روزهای قرن جدید، «سمیه میرشمسی» دستیار کارگردان نسبت به آزارهایی که از جانب بازیگر مشهور «فرهاد. ا» حین فیلمبرداری یکی از آثار هاتف علیمردانی دیده بود، پرده برداشت و این آغاز دومینوی میتو بود. این افشاگری موجب شد تا جمعی از زنان دست اندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیهای صادر کنند. (+) پس از این بیانیه که ۸۰۰ امضا داشت، با رأی اکثریت این افراد هیأت ۵ نفره زنانه برای رسیدگی به آزار و خشونت جنسی در سینما شکل گرفت که هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی بودند.
حضور ترانه علیدوستی در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن و بیان سخنان سیاسی از یک سو و انتشار استوری از بازیگران فیلم «برادران لیلا» و حضور دو تن از مردان متهم به آزارگری در این استوری، آغازگر انحراف در جنبش میتو بود و برخی چنین تعبیر کردند که علیدوستی برای جلب توجه افکار عمومی و به طمع دریافت جایزه از جشنواره کن، سردمداری جنبش میتو را میکند.
در همین حین و زمانی که حضور سعید پورصمیمی بازیگر ۷۹ ساله «برادران لیلا» روی فرش قرمز کن، موجی از تمجیدها را به همراه داشت، کتایون ریاحی به گفته خودش بعد از ۲۵ سال سکوت را شکست و مدعی تعرض پورصمیمی به او در خانه سینما شد.
لادن طباطبایی بازیگر مهاجرتکرده از کشور هم ادعای مشابهی درباره پورصمیمی مطرح کرد. او البته بعداً درباره ادعای خود توضیح داد که تماس فیزیکی در کار نبوده، فقط تعرض کلامی بوده است.
* پس گرفتن برخی امضاها در واکنش به ادعاهای بدون سند
پس از ادعای کتایون ریاحی، تعدادی از زنان سینماگر از جمله مستانه مهاجر، هنگامه قاضیانی، پانتهآ بهرام و هدی زینالعابدین در حرکتی اعتراضی، امضای خود را از بیانیه مشهور زنان سینماگر پس گرفتند. انتقاد آنها به اتهامزنی به مردان سینماگر بدون ارائه سند و مدرک و پیش از اثبات جرم بود. برخی بازیگران هم معتقد بودند که نهادهای ذیربط نظیر خانه سینما، سازمان سینمایی و قوه قضائیه باید پیشقدم شوند و به این مسائل ورود کنند.
به عنوان نمونه، حمید فرخنژاد در اعتراض به این شیوه از اتهامزنی بدون مدرک نوشت: متهم با محکوم تفاوت دارد، هر حرکتی اگر قانونمند نباشد منجر به فساد میشود، اینکه هرکس بتواند نام شخصی را بدون اثبات جرم و بدون داشتن شرایط دفاع، رسانهای کند از ضعفهای حرکتی است که میتوانست مثبت باشد، این نوع عملکرد باعث رواج باجگیری و صدمه به اصل هدفی میشود که برای امنیت جامعه ما و در همه زمینههای شغلی لازم است، لطفا هوشیارتر عمل کنید تا این حرکت تبدیل به تفریح بیماران جنسی و باجگیران فضای مجازی نشود، قانون را محور قرار بدهیم اگر قصدمان تبلیغ و یادآوری خود فراموششدهمان و احیانا باجخواهی نیست.
پانتهآ بهرام، بازیگر سینما و تلویزیون هم گفت: من به یک بخش این حرکت در روزهای گذشته بهشدت معترض هستم و احساس میکنم جنبشی که داریم، در حال بدل شدن به ضدخودش است. من متوجه نمیشوم اسم بردن از آدمها به شکل واضح و رودررو چه کمکی به جنبش ما خواهد کرد؟ قرار نیست چون آزار دیدیم، آزار بدهیم! قرار نیست شبیه آدمهای انتقامجو عمل کنیم. ما قرار نیست روان دیگران را اعدام کنیم، چون خودمان آسیب دیدیم. از ابتدا هم قرار این نبود. ما میخواستیم جلوی این اتفاقات را بگیریم. اسم بردن از آدمها نهتنها کمکی به ماجرا نمیکند بلکه ما بهجای همکاری، شبیه آدمهایی میشویم که داریم مقابله میکنیم. خواهشم این است که ماجرا را شخصی نکنید و بگذارید به شکل خصوصیتری مشکلاتمان را حل کنیم.
ترانه علیدوستی هم در واکنش به متنی انتقادی با عنوان «ای کاش جا نمیزدید» نوشت: در حال انجام یک کار حقوقی ماندگار هستیم و هیچ حاشیهای جلوی آن را نخواهد گرفت. اساسنامه ماهها زمان میبرد چون بر خلاف واکنشها و نقدهای اینستاگرامی، کاری هیجانی و یکشبه نیست.
* حرف نسنجیده رائفیپور
اما در این میان، یک توییت نسنجیده از علیاکبر رائفیپور، صدای هنرمندان را درآورد. او نوشت: با توجه به آمار بالای تجاوز و تعرض جنسی در سینما و افشاگریهای روزانه این جماعت دوزاری علیه هم، به نظر میاد اگر کسانی که بهشون تجاوز نشده اعلام کنند کاربردیتر باشه.»
محمدحسین قاسمی تهیهکننده سینما در واکنش به رائفیپور چنین نوشت: تعمیم مسائل عدهای اندک در سینما به کل فعالین شریف این عرصه یا از سر حماقت و عداوت شماست یا رشد یافته فضایی هستید که تجاوز امری عادی و روزمره برایتان است. زین پس بر خلاف گذشتهات قبل از نشخوار هر سخنی به محتوای آن توجه کن.
هادی حاجتمند، کارگردان سینما هم با انتشار تصاویری از سردار قاآنی در پشتصحنه فیلم سینمایی «اشنوگل» با موضوع شهدای غواص نوشت: ادای احترام می کنم به سینمای پاک و غیور انقلاب اسلامی ایران. اگر فسادی بوده، در همه کارها این ممکن است، و دلیل نمی شود یک نفر که تصور همهچیزدانی دارد، اجازه دارد به همه ما توهین کند. با یک جستجوی ساده در نت شما با عمق نظرات «آقا» [رهبر انقلاب] درباره سینما آشنا میشوید.
به نظر میرسد جنبش میتو برای رسیدن به سرمنزل مقصود و دور ماندن از قضاوتهای طعنهآمیز، به جای افشاگریهای بدون پشتوانه، باید به دنبال اقدامات قانونی باشند.
در آخرین بیانیه نمایندگان زنان سینماگر هم این موضوع به چشم میخورد. آنها تأکید کردهاند که به جای افشاگری در حال تدوین یک آییننامه هستند و نوشتهاند: ما از این به بعد هیچ روایتی را منتشر نخواهیم کرد چون اساساً صلاحیت راستیآزمایی و انتشار روایتها را نداریم. ما همراه راویان خواهیم بود تا زمانیکه شکایت خود را به شکل مستدل در کمیتهای که در حال طراحی سازوکار آن هستیم مطرح کنند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران به نقل از برخی بازیگران سینما به فضاسازی علیه طرح ساماندهی یارانهها پرداخت.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: روزنامه سازندگی، همان روزنامه است که سال ۹۷ به هنگام تصویب ارز ۴۲۰۰ تومانی و واگذاری بیحساب و کتاب ارز دولتی، از «بازگشت اسحاق» خبر داده و معاون اول رئیسجمهور وقت (جهانگیری) را در هیبت سوپرمن و در حال پایین آوردن نرخ ارز نشان داده؛ هر چند که قیمت دلار در دولت روحانی تا بالای ۳۳ هزار تومان هم افزایش یافت.
این روزنامه چندی قبل اما از قول حسین مرعشی دبیرکل کارگزاران، ارز ۴۲۰۰ و تبعات آن را به عنوان «استخوان در گلو» تیتر کرد.
سازندگی در طول این چند سال، هرگز به هدررفت ۶۰ میلیارد دلار ارز دولتی و رانتخواری صدها هزار میلیارد تومانی از قبل آن در کنار تورم ۶۰ درصدی بر سر سفره مردم اشاره نکرد.
با این حال روزنامه مذکور اخیراً از قول برخی هنرمندان و بازیگران حامی روحانی تیتر زده «جراحی اقتصادی، یعنی همان تورم و گرانی؛ رضا کیانیان و هم به گرانیهای اخیر واکنش نشان داد». سازندگی مینویسد: تعدادی از هنرمندان در این چند روز اخیر به مشکلات معیشتی به وجود آمده برای مردم پس از گرانیهای اخیر اعتراض کردند و در صفحات شخصی خود به این شرایط واکنش نشان دادند. از پرویز پرستویی و شهاب حسینی تا حمید فرخنژاد و تهمینه میلانی و… رضا کیانیان هم طی یادداشتی در صفحه شخصی خود از جراحی اقتصادی نوشته که محسن رضایی بانی آن است و او را مسبب مشکلات کنونی میداند. این بازیگر نوشته است: «جراحی اقتصادی» تا به حال اسمهای گوناگونی داشته. تحریم، قبلتر توطئههای امپریالیسم و کارشکنی دشمنان. همه این اسمها، یعنی «تورم و گرانی»! برای جلوگیری از تورم و گرانی تمام رؤسای جمهور دستورهای قاطع دادند… و نهایتاً ستاد تنظیم بازار تشکیل دادند. ولی اتفاقی نیفتاد. فقط حقوقبگیر اضافه شد.
وی در ادامه میگوید «هیچ کس حاضر نیست مشکلات را به گردن بگیرد.»
به نظر میرسد آقای کیانیان و نظایر او، صحنه افکار عمومی را با صحنه بازیگری و هر چند وقت یک بار به رنگی متفاوت و تناقض درآمدن اشتباه گرفتهاند. برخی از همین بازیگران سینما، در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶، با توضیحات و وعدههای خلاف واقع، دولت غربگرای اشرافی را به مردم قالب کرده و البته خود نیز از برخی امتیازات هنگفت و رانتهای بادآورده برخوردار شدند اما اکنون که پیامدهای خسارتبار عملکرد آن دولت یکی پس از دیگری رخ مینماید. به جای ابراز شرمساری، قیافه حق به جانب میگیرند و با پنهان شدن پشت عنوان مردم، به تورمی حمله میکنند که خودشان جز مسببان آن بودهاند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است