حوادث

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار ‌احمدرضا رادان‌ در مرکز تربیت و عملیات سپکا استان البرز با تسلیت ایام فاطمیه اظهار داشت: کشورهای اروپایی و همچنین آمریکایی‌ها در موضوع مبارزه با مواد مخدر تنها شعار می‌دهند و هیچ گونه عملی انجام نمی‌دهند.

این مقام ارشد انتظامی بیان داشت: در موضوع آموزش، پرورش و تکثیر سگ‌های موادیاب، زنده یاب و مرده یاب و مواد منفجره قبلا با مشکل روبه‌رو بودیم‌، با تاسیس مرکز سپکای پلیس مبارزه با مواد مخدر به عنوان قطب آموزش، تکثیر و پرورش برای سگ های موادیاب و به طور کلی سگ های حوزه ماموریتی پلیس پیش‌بینی خوبی صورت گرفت.

وی افزود: در حال حاضر به لطف خدا نه تنها می توانیم بگوییم در این زمینه بی نیاز شده ایم بلکه این توانمندی وجود دارد که این دانش را به کشورهای دیگر هم صادر کنیم و آموزش هم به آنها بدهیم.

وی تصریح کرد: در این خصوص برخی از کشورها نیز با ما طرف قرارداد شده اند که جهت دریافت آموزش در کشور ما حاضر شوند.

این مقام ارشد انتظامی گفت: مبارزه بی امان پلیس با قاچاقچیان مواد مخدر از ابتدای سال جاری هم ادامه داشت اگر چه ما شهدایی را در این زمینه تقدیم کرده ایم خوشبختانه از ابتدای سال جاری تا کنون حدود ۲۶۰ تن انواع مواد مخدر کشف شده است.

فرمانده کل انتظامی کشور بیان داشت: در درگیری‌های مسلحانه‌ای که با قاچاقچیان مواد مخدر داشته‌ایم نزدیک به ۴۰ نفر از این قاچاقچیان کشته شده‌اند و بالغ بر ۱۰۰ نفر دستگیر که با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل تحویل مراجع قضائی شده اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داشت: حوالی ساعت ۳:۳۰ بامداد، واحد گشت پلیس آگاهی در محدوده خیابان فداییان اسلام به یک خودروی پژو ۲۰۶ با پلاک مخدوش و دو سرنشین که در حال باز کردن چرخ‌های یک خودروی پارک‌شده بودند، مشکوک شده که به‌محض مشاهده خودروی پلیس، سرنشینان به‌سرعت سوار بر خودرو شده و اقدام به فرار کردند.

وی افزود: با هشدار اولیه از طریق آژیر و چراغ‌گردان و صدور دستور ایست با بلندگو، کارآگاهان تلاش کردند آن‌ها را متوقف کند، اما راننده بدون توجه به هشدارها به مسیر خود ادامه داد که برای پیشگیری از خسارات بیشتر و با رعایت مقررات استفاده از سلاح، کارآگاهان با اسلحه کمری اقدام به شلیک سه تیر هوایی و دو تیر به سمت لاستیک‌های خودروی فراری کرد. بااین‌حال، خودرو همچنان به فرار ادامه داده و وارد بزرگراه آزادگان به سمت شرق شد.

رئیس پلیس آگاهی گفت: در موقعیت مناسب دیگری با اسلحه دو تیر دیگر به سمت لاستیک خودرو شلیک کرد که موجب اصابت به لاستیک‌ها شد. در نهایت، خودروی فراری در مقابل یک فروشگاه در مسعودیه، پس از برخورد با جدول کنار خیابان متوقف شد و با هوشیاری و درایت کارآگاهان، ۲ متهم بدون هیچ‌گونه آسیب‌دیدگی دستگیر شدند.

وی افزود: در بازرسی از داخل خودرو، چندین سوئیچ خودرو، یک چاقو، ابزار سرقت و یک پلاک خودرو کشف شد که پس از بررسی، اصالت پلاک تأیید و مشخص شد فاقد سابقه سرقت است که در نهایت خودروی متهمان به پارکینگ منتقل شد و با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد برادرشوهرش سارق است. زن جوان گفت: برادر شوهرم از زمانی که با همسر دومش ازدواج کرده، وضع مالی‌اش از این رو به آن رو شده است. من به این موضوع مشکوک شده بودم تا اینکه وقتی دختر کوچک برادرشوهرم به خانه ما آمده بود تا با بچه‌هایم بازی کند، من از او پرسیدم بابات چکار می‌کند که او جواب داد با دایی‌ام از دیوار خانه‌ها بالا می‌روند. تصور می‌کنم او دزدی می‌کند.

به دنبال این تماس، تحقیقات آغاز شد و در گام اول، سابقه پدرام و برادرزنش شایان استعلام شد. پدرام تنها سابقه‌ای که در پرونده‌اش داشت، بازداشت به خاطر مهریه بود اما شایان به اتهام سرقت از خانه چندین بار بازداشت شده بود.در ادامه بررسی‌ها، کارآگاهان با بررسی تصاویر به دست آمده از سارقان منازل که توسط دوربین‌های مداربسته ثبت شده بود و مطابقت با تصاویر پدرام و شایان، به راز سرقت‌های آنها پی بردند و بدین ترتیب کارآگاهان پس از هماهنگی‌های لازم با بازپرس پرونده وارد عمل شده و آنها را بازداشت کردند. در بازرسی از خانه پدرام، اموال سرقتی از خانه‌های شمال پایتخت به دست آمد. مرد جوان که در برابر مدارک و شواهد پلیسی قرار گرفته بود، به سرقت‌های سریالی از خانه با همدستی برادرزنش اعتراف کرد. تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

سرقت برای پرداخت بدهی

پدرام، مترجم زبان فرانسه است و بعد از آنکه به خاطر مهریه همسر اولش به زندان افتاد، پایش به خلاف باز شد و سناریوی سرقت از خانه‌های شمال تهران را اجرا کرد.

چطور وارد این سرقت‌ها شدی؟

من به خاطر شکایت همسر اولم برای دریافت مهریه‌اش به زندان افتادم. از شانس من همه هم‌سلولی‌هایم سارق بودند. همسرم زمانی که در زندان بودم طلاق گرفت و خانواده‌ام هم تمام دارایی‌شان را به او دادند. یکی از هم‌سلولی‌هایم در زندان شایان بود. او زمانی که فهمید به خاطر مهریه به زندان افتاده‌ام، به من پیشنهاد سرقت داد. من که همه زندگی‌ام نابود شده بود، قبول کردم. از طرفی وقتی آزاد شدم به خانه شایان رفت و آمد داشتم و با دیدن خواهرش به او علاقه‌مند شدم و ازدواج کردیم.

همسرت می‌دانست سرقت می‌کنی؟

برادرش سارق بود و بالاخره فهمید با هم کار می‌کنیم.

او در سرقت‌ها نقش داشت؟

گاهی اوقات وسایلی را که سرقت می‌کردیم مثل طلا یا تابلوفرش‌های گرانقیمت او به فروش می‌رساند. یک زن راحت‌تر می‌تواند این وسایل را بفروشد و کسی به او شک نمی‌کند.

شیوه سرقت‌هایتان چه بود؟

من پارکورکار حرفه‌ای هستم و مثل عنکبوت از دیوار بالا می‌روم. گاهی اوقات بالکن‌روی می‌کردم و با بریدن شیشه در بالکن‌های طبقه اول؛ وارد می‌شدیم و سرقت می‌کردیم. گاهی اوقات هم از در ورودی وارد می‌شدیم. به این صورت که وقتی در باز می‌شد تا کسی خارج یا وارد شود به این بهانه که میهمان یکی از طبقات هستیم، وارد شده و بعد هم با شاه‌کلید در را باز می‌کردیم و سرقت می‌کردیم.

دخترت از کجا می‌دانست از دیوار مردم بالا می‌روید؟

گاهی جلوی دخترم که از ازدواج اولم است، با همسرم یا برادرش در رابطه با سرقت‌هایمان حرف می‌زدیم. مثلاً برای همسرم تعریف می‌کردم که چطور از دیوار بالا رفتم، او هم ناخواسته شنیده بود و برای زن برادرم تعریف کرده بود.