حوزه هنری

اهدای جایزه «هنرگردان» در اختتامیه هفتۀ هنر انقلاب اسلامی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، نخستین دوره اهدای جایزه «هنرگردان» به ابتکار مرکز هنری رسانه‌ای سلوک، همزمان با آیین اختتامیۀ هفتۀ هنر انقلاب اسلامی برگزار می‌شود. این جایزه قرار هست به چهره‌ای تعلق گیرد که در طول سال‌های عمر هنری و حرفه‌ای خود، با فعالیت‌های مستمر و الهام‌گرفته از مبانی انقلاب اسلامی، نقشی اثرگذار در شکل‌گیری نهادها، جریان‌ها و گفتمان‌های نوین هنری ایفا کرده هست.

برطبق این گزارش و در تعریفی که از سوی برگزارکنندگان این جایزه ارائه شده، «هنرگردان» شخصیتی هست که در مرز میان «هنرمند» و «مدیر هنری» ایستاده هست. او نه صرفاً به خلق اثر هنری می‌پردازد، و نه تنها در جایگاه مدیر یا ناظر ایستاده، بلکه با نگاهی جامع‌نگر و با اتکا به پشینۀ فکری خود، آنچه که در بطن یک جامعه رخ می‌دهد را به هنرمند می‌رساند تا نمونه‌سازی کند، جریان‌های هنری را به راه می‌اندازد، نهاد می‌سازد، نسل جدیدی از هنرمندان متعهد را گرد هم می‌آورد و صحنه هنر را از حالت ایستا و فردی، به فضایی زاینده، پویا و جمعی بدل می‌سازد.

لازم به ذکر هست که درمراسم اختتامیۀ هفتۀ هنر انقلاب، که هرساله در حوزۀ هنری انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، جایزه «هنرگردان» به چهره‌ای برگزیده از سوی هیئت انتخابی پنج‌نفره اهدا خواهد شد.

این مراسم در فروردین‌ماه ۱۴۰۴، هم‌زمان با سالگرد شهادت شهید سید مرتضی آوینی برگزار می‌شود و از جمله رویداد‌های شاخص این هفته فرهنگی به‌شمار می‌آید.

گفتنی هست جایزه هنرگردان در سال‌های آینده نیز به شکل مستمر برگزار خواهد شد و قرار هست در هردوره، یکی از چهره‌های جریان‌ساز و الهام‌بخش حوزۀ هنرِ متعهد شناسایی و تجلیل شود.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اهدای جایزه «هنرگردان» در اختتامیه هفتۀ هنر انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

سروده «علی انسانی» برای سید مقاومت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «ضاحیه مقدسه» مجموعه‌ای از اشعار شاعران بنام معاصر هست که در قالب‌های گوناگون در سوگ شهید «سیدحسن نصرالله» سروده شده و توسط محمود حبیبی کسبی و احمد بابایی، دو شاعر آیینی، گردآوری و در انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شد.

علی انسانی از شاعران آیینی سروده‌ای را به شهید حسن نصرالله تقدیم کرد. 

تو نصرالله شدی، فتحا قریبا…

جدا یک لحظه ز این باور نبودی

لب نانی به لبنان داد ایران

که غیر از حلقه بر این در نبودی

به عمری سوختی از درد مردم

به جز اسپند بر مجمر نبودی

خمینی از خم خود باده‌ات داد

که مست از باده‌ای دیگر نبودی

نبوده در کتابت واژه ترس

که جز در ترس از داور نبودی

به میدان و به محراب و به مکتب

به هرجا بوده، بی سنگر نبودی

گرفتم این‌که گشتی ارباً اربا

تو که رعناتر از اکبر نبودی…

گفتنی هست؛ «ضاحیه مقدسه» گزیده اشعار ۱۰۰ شاعر فارسی‌زبان در سوگ علم‌دار مقاومت شهید سید حسن نصرالله هست که در ۲۱۵ صحنه توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده هست.

سید محمد حسین ابوترابی، سید محمدصادق آتشی، زینب احمدی، حسین اسرافیلی، محمدرضا اسلامی، فائزه امجدیان، علی انسانی، محمدحسین انصاری‌نژاد، احمد بابایی، مریم بسحاق، سید محمدباقر بنی‌هاشمیان، فاطمه‌سادات پادموسوی، حمیده پارسافر، ایوب پرندآور، متین پسندیده، سعید تاج‌محمدی، هادی جانفدا، عاطفه جوشقانیان، سورنا جوکار، مهدی جهاندار، زهرا حاجی‌پور، محمود حبیبی‌کسبی، حامد حجتی، سعید حدادیان، لیلا حسین‌نیا، سید عبدالله حسینی، سید احمد حسینی(شهریار)، مرتضی حیدری آل کثیر، محمدمهدی خان‌محمدی، مجتبی خرسندی، عاطفه خرمی، حسن خسروی‌وقار، سمانه خلف‌زاده، علی داودی، میثم داودی، ماهرخ درستی، عارفه دهقانی، عمادلدین ربانی، مریم رزاقی، کاظم رستمی، محمد رسولی، اباصلت رضوانی، مهدی زارعی، محمد زارعی، اعظم سعادتمند، محمدمهدی سیار، عباس شاه‌زیدی، فاطمه معصومی شریف، زهرا شعبانی، سید علی‌رضا شفیعی، خاطره شیوندی، قاسم صرافان، الهام صفالو، حسن صنوبری، ایمان طرفه، قادر طهماسبی، فاطمه عارف‌نژاد، محمدمهدی عبدالهی، زهرا عراقی، میلاد عرفان‌پور، افشین علا، احمد علوی، محمدجواد غفورزاده، علی اکبر فرهنگیان، ناصر فیض، وحید قاسمی، امیرحسین قاسمی‌پور، فرزانه قربانی، علی‌رضا قزوه، هاشم کرونی، ولی‌الله کلامی زنجانی، سید حسین متولیان، مصطفی محدثی خراسانی، حسین محسنات، حسنا محمدزاده، جواد محمدزمانی، منصوره محمدی مزینان، نغمه مستشار نظامی، هادی ملک‌پور، محمدحسین ملیکان، علی محمد مودب، سید ضیا موسوی، سید امیرحسین موسوی، مرتضی مولوی،سمیه مومنی، عالیه مهرابی، مهرداد مهرابی، محمدسعید میرزایی، یوسف‌علی میرشکاک، محسن ناصحی، فاطمه نانی‌زاد، محمدحسین نجفی، الهام نجمی، مهدیه نژاد ابراهیم، احمد رفیعی وردنجانی، رضا یزدانی و محمود یوسفی از شاعرانی هستند که در این مجموعه شعر دارند.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سروده «علی انسانی» برای سید مقاومت بیشتر بخوانید »

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، «شب هنر ایثار» آیین تجلیل از هنرمندان حوزه ایثار و شهادت با معرفی و رونمایی ۱۱۰۰ اثر هنری در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد. 

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد

سعید اوحدی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، یعقوب سلیمانی معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید، حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی مقدم نماینده ولی‌فقیه در بنیاد شهید، نامدار عبداللهیان معاون حقوقی بنیاد و عباسعلی رضایی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ، قادر آشنا مشاور وزیر و دبیر شورای فرهنگ عمومی، حسین نصرالله مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگردان شهرستان‌های تهران، فریده اولاد قباد معاونت تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید و محمد کرم‌اللهی مدیرکل امور هنری بنیاد شهید از جمله حاضران در این مراسم بودند که اجرای آن را عبداله روا، برعهده داشت.

تولید آثار هنری؛ اراده در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به زبان والای هنر هست

یعقوب سلیمانی در ابتدای این مراسم با بیان اینکه شهادت هنر مردان خداست، اظهار داشت: شهادت، هنر مردان خداست. هنر مردان خدا در مرحله اول نیازمند درک صحیح و شناخت کامل و در مرحله دوم توانایی در انتقال این شناخت به جامعه مخاطبان هست. هنر مردان عرصه فرهنگ ایثار و شهادت، طلایه‌داری و پیش‌آهنگی در ترویج و گسترش ارزش‌های فکری و فرهنگی شهید و شهادت هست. 

وی ادامه داد: تولید آثار هنری در بنیاد شهید و امور ایثارگران به معنای اراده و اهتمام این نهاد انقلابی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به زبان والای هنر هست. شهادت و ایثار از مضامین مهم در آثار هنرمندان معاصر از ابتدای نهضت حضرت امام خمینی (قدس) تا شکل‌گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی تا دفاع مقدس و تا پاسداری از ارزش‌های دینی، اعتقادی، انقلابی مردم هست. 

سلیمانی افزود: فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان سرمایه غنی و راهبردی برای حفظ هویت و فرهنگ ملی به کار می‌رود. به قول شهید آوینی شهادت پایان نیست بلکه آغاز هست. آغازی که دو مسیر دارد؛ مسیر اول، آغاز حرکت قدسی شهید که مخصوص خود شهید هست و مسیر دوم، آغاز بهره‌مندی جامعه اسلامی از فیوضات و برکات و رحمت بی پایان شهادت در تحکیم و گسترش ارزش‌های دینی، اعتقادی، میهنی و انقلابی هست و هنرمند در همین مسیر دوم فعال هست و جهاد می‌کند. 

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد

وی در پایان سخنانش عنوان کرد: می‌توان با تلاش بیشتر و خلق آثار تاثیرگذارتر رابطه خود و مخاطب را تقویت کرد تا به اعتبار این رابطه زمینه انتقال پیام والا و نام ایثار و شهادت را به جامعه فراهم کرد. امید که سال آینده برای بنیاد شهید و امور ایثارگران سال تولید آثار فاخر و ممتاز خواهد بود و سال ارتباط قوی‌تر و مستحکم‌تر بر مخاطب و سال شکوفایی هنر ایثار و شهادت. نگاه ما در تولید اثار هنری به کمیت نیست بلکه به کیفیت هست و امیدواریم با همدلی، هماهنگی و وحدت و مودت و طبق شعار هفته شهید «شهدا مظهر وفاق، موافقت و همدلی» شاهد تعالی برنامه‌ها باشیم. 

هنر جلوه‌ای از اعتقادات و باور‌های انسان‌هاست
سعید اوحدی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، دیگر سخنران این مراسم گفت: یکی از موضوعاتی که در قرآن و آموزه‌های دینی مورد تأکید قرار گرفته، تاریخ هست. بیش از ۲۰۸ داستان تاریخی در قرآن اشاره شده که خداوند از طریق آنها، انسان را به تفکر و تدبر دعوت می‌کند. یک نوع نگاه دقیق به تاریخ وجود دارد که نشان می‌دهد وقایع تاریخی، سرنوشت انسان‌ها را در یک مدار وسیع‌تر قرار می‌دهد. جریان کربلا با تمام هجمه باطل در قالب آفرینش‌های مختلف هنری و ادبی ماندگار کرد. جریان نفاق همیشه به دنبال تحریف ارزش‌ها بوده هست.

وی ادامه داد: امروز، جنگ ما جنگ نرم‌افزاری و جنگ نرم هست. چه رسالتی بالاتر از رسالت شما هنرمندان که باید با زبان هنر، این ارزش‌ها را منتقل کنید؟ در حال حاضر، بیش از ۴۰۰ کانال تلویزیونی در دنیا وجود دارد که در حال جهت‌دهی به افکار عمومی و علیه کشور ما هستند. در چنین شرایطی، غیر از زبان هنر، هیچ ابزار دیگری نمی‌تواند به‌درستی از ارزش‌های شهدا پاسداری کند.

معاون رئیس جمهور، هنر را جلوه‌ای از اعتقادات و باور‌های انسان‌ها دانست و گفت: هنر، تجلی اعتقادات وجودی انسان هست. همان‌گونه که وصیت‌نامه‌های شهدا، عصاره جان و اندیشه آنان را به تصویر می‌کشد، هنر نیز رسالتی مشابه دارد و می‌تواند پیام شهدا را برای نسل‌های آینده ماندگار کند.

ما به دنبال نتیجه نبودیم به تکلیف عمل کردیم
قادر آشنا، مشاور وزیر و دبیر شورای فرهنگ عمومی، در این مراسم ضمن یادی از خاطرات دوران اسارت با اشاره به نقش هنر در انتقال پیام انقلاب، گفت: هنر می‌تواند یک اثر را ماندگار کرده و جریان‌سازی کند و یادگاری ارزشمند از خود به جا بگذارد. ما در دوران دفاع مقدس با اراده و ایمان، سخت‌ترین شرایط را پشت سر گذاشتیم و به پیروزی رسیدیم. اولین درس انقلاب اسلامی و جامعه ایثارگری این هست که «ما می‌توانیم» و «می‌شود» و این روحیه را باید حفظ کنیم. 

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد

وی بیان کرد: ما در دوران جنگ، به دنبال نتیجه نبودیم، بلکه به تکلیف خود عمل می‌کردیم؛ برخلاف امروز که عقل معاش به نتیجه نگاه می‌کند. امروز نیز باید به مسئولیت خود در قبال خون شهدا پایبند باشیم. جمهوری اسلامی ایران خون بهای هزار انسان نازنین هست و امروز ایران در جهان از اقتدار لازم برخودار هست. 

تجلیل از هنرمندان عرصه شعر و داستان 
 رونمایی از مجموعه کتاب‌های تازه چاپ شده «لب چوبی‌ام هنوز زنده هست»، «خط به خط ادبیات جنگ را بلدم»، «آسمان را نمی‌شود خط زد» و «استعاره سرمستی» سرآغاز تقدیر از برگزیدگان حوزه شعر و داستان بود. 

همچنین از زهره مجتهد‌زاده (همسر شهید محمد خانجانی) و علی خلیل ارجمندی (رزمنده و ایثارگر هشت سال دفاع مقدس) تجلیل شد. 

نرگس حاجی‌ملا باقری نویسنده کتاب «شب دیجور»، محسن مومنی شریف نویسنده رمان «ماه و بلوط»، حسن احمدی نویسنده داستان «در خواب‌های دیگران»، قاسم صرافان به واسطه تولیدات ارزشمند و سال‌ها فعالیت در عرصه ایثار و شهادت و مرتضی حیدری آل‌کثیر شاعر ایثار و مقاومت در این بخش مورد تقدیر گرفتند. 

رونمایی از آلبوم بوئم سمفونی «ابر و آتش» با آهنگسازی بهزاد عبدی، خوانندگی هادی فیض‌آبادی و اشعار محمدمهدی سیار و همچنین تقدیر از خانواده شهید سیدهادی حسینی، تقدیر از احمد رمضی (به واسطه تولیدات ارزشمند و سال‌ها فعالیت در عرصه ایثار و شهادت از مرکز موسیقی هنر‌های انقلاب اسلامی) و غلامرضا صنعتگر (خواننده و آهنگساز معاصر) دیگر بخش‌های تجلیل از هنرمندان عرصه شعر و داستان به شمار می‌رفت. 

تجلیل از هنرمندان عرصه تئاتر 
در این بخش ضمن تجلیل از مجید کلهر (فرزند شهید حاج حسینعلی کلهر) از هنرمندان فعال در عرصه تئاتر عاطفه حسینی (هنرمند فعال در مدارس شاهد)، امیرحسین شفیعی (تهیه‌کننده تئاتر)، ابوالفضل همراه (بازیگر و کارگردان نمایش‌های میدانی کنگرده شهدا) و پژمان شاهوردی (نویسنده و کارگردان فعال در عرصه تئاتر خیابانی) تقدیر شد.

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد

بخش هنر‌های تجسمی و صنایع دستی 
همچنین در بخش هنر‌های تجسمی و صنایع دستی ضمن تجلیل از پدر شهیدان مصطفی و موسی شجاعی از حسین نظارت (جانباز هنرمند و فعال در عرصه نقاشی)، حسینعلی اسفندیاری (هنرمند جانباز و فعال در عرصه خوشنویسی)، مجید آریایی‌نژاد (جانباز هنرمند و دبیر انجمن کارآفرینان برتر هنرمندان صنایع دستی) و عباس عباسی (جانباز هنرمند و دبیر کانون هنر نخبگان شاهد و ایثارگر) تجلیل شد. 

تجلیل از هنرمندان فعال در عرصه آثار سینمایی و تلویزیونی
ضمن تجلیل از مهدی صیاد شیرازی، فرزند شهید سپهبد علی صیاد شیرازی از محمدرضا شفیعی (تهیه‌کننده فیلم سینمایی «صیاد»)، نیما مهدیان (کارگردان مستند «یک وجب خاک»)، سید مهدی سجادی (مدیرعامل بنیاد فارابی)، احمدرضا درویش (کارگردان مطرح حوزه ایثار و شهادت)، مجتبی قاسمی (تهیه‌کننده و کارگردان مستند «شهدای غریب») و فرهاد قائمیان (بازیگر سینما و تلویزیون) برای تولید آثار فاخر در عرصه سینما و تلویزیون تجلیل شد. 

در پایان با حضور محمد زمردیان، آزاده دوران دفاع مقدس و دبیر کنگره ملی شهدای غریب از پوستر این کنگره ملی رونمایی شد.

اجرای موسیقی و اجرای نمایش «قهرمان» با محوریت زندگی شهید مهدی باکری به تهیه‌کنندگی امیرحسین شفیعی و کارگردانی پژمان شاهوردی از جمله بخش‌های مراسم «شب هنر ایثار» به شمار می‌رفت.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«شب هنر ایثار»؛ با معرفی و رونمایی از ۱۱۰۰ اثر هنری برگزار شد بیشتر بخوانید »

دستگاه‌های فرهنگی اقدام زیادی درباره آزادگان انجام نداده‌اند


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، در نشست خنده در اسارت که به همت دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری برگزار شد، گروهی از آزادگان حضور داشتند و خاطرات خود را از رخداد‌ها و موقعیت‌های خنده‌آوری که در طول دوران اسارت برایشان رخ داده بود بازگو کرده و از تاثیر این موقعیت‌ها بر روحیه خود و قدرت تحمل رنج اسارت سخن گفتند.

در ابتدا، داوود حسین‌پور، اسیر شده در تک عراق در ۳۱ تیر ماه (اردوگاه ۱ و ۲ کمپ ۷) که در ۳ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شده هست، اظهار داشت: بیشتر کتاب خاطرات آزادگان بسیار جدی هست و در نگارش اتفاقاتی که در روزمره اسارت اتفاق افتاده، پرده پوشی شده هست، اما جالب هست بدانید این طور نبود که ما در اسارت فقط شکنجه شویم یا فقط به دنبال نماز شب و دعا و عزاداری باشیم. خیر، ما هم روزمره‌هایی داشتیم.

جیب‌های پر از خالی!
وی با بیان اینکه در میان مفقود الاثر‌ها بوده هست و هیچ وقت صلیب سرخ از آنها بازدید نکرد، بیان کرد: بعد از اینکه اسیر شدیم ما را به بعقوبه، اردوگاه ۱۸ بردند، آنجا دو سوله با حدود ۴ هزار نفر وجود داشت. ما را با لگد به داخل یکی از این سوله‌ها پرت کردند، کمی بعد متوجه شدم تعداد زیادی از لشکر ما آنجا هستند.

این رزمنده ادامه داد: یک آیفای قدیمی بود که با آن برایمان صمون؛ نان عراقی می‌آوردند، آنجا غذایی وجود نداشت. این نان‌ها صبحانه، ناهار و شام ما محسوب می‌شد و وقتی آیفا می‌آمد، بچه‌های اردوگاه آنقدر گرسنه بودند که به سمت در هجوم می‌بردند و عراقی‌ها مجبور می‌شدند به آنها تیراندازی کنند، بالای در یک سری ایرانت بود که ما قسمتی از آن را شکستیم و نان‌ها را از همان سوراخ و شکستگی برای ما پرت می‌کردند. ما برای زنده ماندن مجبور بودیم نان‌ها را در هوا بگیریم تا زنده بمانیم. قد من بلند بود و می‌پریدم و دو نان می‌گرفتم، در این بین یکی از اسرا، قدش از من کمی بلندتر بود، او نمی‌پرید و فقط دستش را دراز می‌کرد و نان‌ها را در جیب‌ها ولباسش می‌گذاشت. وقتی دیدم نمی‌توانم نان به دست بیاورم، نان‌ها را از جیب‌های بغل او درآوردم. به گمانم ۵ تا ۶ نان از او زدم و در جیب‌هایم گذاشتم. وقتی برگشتم عقب و جیب‌هایم را نگاه کردم، دیدم نان‌ها نیست و فهمیدم که یکی هم نان‌های من را زده هست!

دندان پزشک اختصاصی اردوگاه
حسین‌پور در قسمت دیگری از خاطراتش گفت: در اسارت یک «اکبر نقاش» داشتیم که از دندان درد ناله می‌کرد، من گفتم نگران نباش عمو سعید هست. عمو سعید شخصی بود که سیم خاردار را شبیه سوزن کرده و شمع را روی آن گذاشته بود و دندان درد‌ها را درمان می‌کرد.

وی ادامه داد: اکبر نقاش را پیش او بردیم، دست و پایش را گرفتیم که تکان نخورد،  عمو سعید سنجاق را داغ کرد و تا آمد آن را روی دندان اکبر بگذارد، اکبر شروع کرد به جیغ و داد و، چون دست و پایش را هم گرفته بودیم، نمی‌توانست تکان بخورد، به او گفتیم چرا اینقدر شلوغ می‌کنی مگر نمی‌خواهی دندانت خوب شود. گفت آقا شما که می‌خواهید دندانم را درست کنید، حداقل قبلش بپرسید کدام دندان من درد می‌کند! و ما متوجه شدیم داشتیم دندان سالم را درمان می‌کردیم!

یک خوشحالی عجیب
در ادامه برنامه، سردار غلام عسگر کریمیان (اسیر شده در عملیات خیبر سال ۱۳۶۲) در کمپ ۱ و ۲ اردوگاه موصل که جزو دومین گروه آزاده شده در مرداد ۱۳۶۹ هست، گفت: خاطرات من در ۱۵۹ ساعت ضبط و ثبت شده هست و قسمت‌های طنز آن را محمد محمدی تبار برایتان می‌گوید.

وی در ادامه بیان کرد: برادران آزاده ما یک قدم از بقیه جلوتر هستند، چون هم مفقودالاثر، هم جانباز، هم رزمنده و در نهایت آزاده هستند، پس باید اینها به صحنه بیایند، ولی دستگاه‌های فرهنگی ما اقدامات زیادی در این باره انجام نداده‌اند و من از حوزه هنری برای برگزاری چنین نشست‌هایی تشکر می‌کنم و امیدوارم این برنامه‌ها، شرایطی برای تشکیل انجمن‌های روایت‌گری و آموزش شود و سازماندهی آن را در سراسر ایران فراهم کند.

این سردار در بخش دیگری از سخنان خود اظهارکرد: دشمن توانست جسم‌های ما را اسیر کند ولی هرگز نتوانست روح ما را به اسارات بگیرد. به خاطر دارم در اردوگاه، افسر استخبارات عراق کلاهش را از سر برداشت و دو دستی به سرش کوبید و گفت «شما اسیرید؟ والا که ما اسیریم، نه شما.» و وقت آزادی ما، ماموران و سربازان و درجه‌داران اردوگاه‌های عراقی خیلی خوشحال بودند و شادی می‌کردند. وقتی دلیل را می‌پرسیدیم، جواب می‌دادند ما داریم از دست شما راحت می‌شویم.

یک رئیس جمهور احمق!
در ادامه برنامه جواد خواجویی (اسیر شده در عملیات بیت المقدس، ۱۳۶۱) که در ۳ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شده هست، طی سخنانی درباره خاطرات آن دوران گفت: درباره اسارت خیلی نوشته و فیلم‌های زیادی ساخته شده هست که بیشتر آنها تراژدی هست،، اما در اسارت نکات طنزی هم وجود داشته که گفتن از آنها جالب هست.

وی ادامه داد: من جزو آن ۲۳ نفر نوجوان هستم که اسیر شدیم و رژیم بعث عراق تصمیم گرفته بود ما را به فرانسه بفرستد به همین دلیل ما اعتصاب غذا کردیم در روز دوم اعتصاب، ما را به دفتر فرمانده نظامی عراق که معاون صدام هم بود، بردند. او از ما پرسید چرا اعتصاب کردید. جواب دادیم شما تبلیغ کردید و گفتید ما یک سری بچه هستیم و ما را به زور به جبهه آورده‌اند. او خواست با ما همدردی کند و پرسید، کدام احمقی گفته که شما بچه‌اید، از بین ما ابوالفضل که آذری زبان بود، جواب داد، رییس جمهور خودتان! او بسیار عصبانی شد، اما در آن موقعیت هیچ چیزی نمی‌توانست بگوید.

قشنگ‌ترین خوش آمدگویی
درادامه این برنامه، رضا رحمانی (اسیر شده در تک عراق  در تیرماه ۱۳۶۷) در اردوگا‌های ۲ و ۵ تکریت که در ۱۹ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شده هست، عنوان کرد: من اول شهریور، دو روز بعد از آتش بس همراه ۷۵۰ نفر دیگر اسیر شدم، ما را به پادگان الرشید بغداد بردند، روز آزاد شدنم در روستایمان همه بنر‌ها و نوشته‌های بلند بالایی زده بودند. در بین این همه تبریک، یکی از دوستان پدرم، یک بنر سر در دهات زده بود که روی آن به ترکی فقط نوشته بود، «اسیر، خوش آمد!» و این قشنگ‌ترین خوش آمدی بود که به من گفته شد.

اسکندر و نذر سیگار
وی در ادامه بیان کرد: در دوران اسارت، یک اسکندر نامی داشتیم که سیگاری نبود، ولی ما همه سهمیه سیگار داشتیم. اسکندر سهم سیگارش را به کسی نمی‌داد و نگه می‌داشت. یک روز دیدیم که دارد در محوطه اردوگاه پا برهنه راه می‌رود. رفتم سراغش و پرسیدم، اسکندر چرا پا برهنه‌ایی؟ جواب داد فردا اربعین هست و نذر دارم.  فردا  که شد، به همه سیگاری‌های اردوگاه، یک نخ سیگار داد و نذرش را ادا کرد.  

رضا رحمانی ادامه داد: مدتی گذشت دوباره او را دیدم که پابرهنه در حال راه رفتن هست. گفتم حتما نذر دارد و پس بروم از او سیگار بگیرم. پیش اسکندر رفتم و گفتم اسکندر چه شده؟ دوباره نذر داری که پابرهنه‌ایی؟ گفت نه، دمپایی‌ام را دزدیده‌اند!

وی در پایان اظهار کرد: من برادر ندارم، اما تمام آزادگان کشور را مثل برادران تنی خودم می‌دانم و به آنها افتخار می‌کنم.

سرباز جمعه و جناب شلغم
در ادامه برنامه، ابوالقاسم افخمی (اسیر شده در عملیات والفجر مقدماتی ۱ در سال ۱۳۶۱) در موصل ۲ قدیم و رمادی ۱ و ۳ و تکریت که در ۴ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شده هست، گفت: ما اکثر خاطراتی که اینجا به آن طنز می‌گفتیم آنجا حقیقتا طنز نبود، بلکه تراژدی بود.

وی ادامه داد: من ۱۶ ساله بودم که اسیر شدم. وقتی در اردوگاه موصل بزرگ بودم، یک سرباز عراقی به اسم جمعه -که بسیار شکنجه‌گر و بی‌رحم بود- هم آن‌جا حضور داشت. از بین ما یک شیر پاک خورده‌ایی بود که موقع معرفی خودش، گفته بود اسمش شلغم، اسم پدرش چغندر و اسم پدربزرگش زردک هست و این سرباز آمد و پشت سرهم اسم‌های شلغم و چغندر و زردک را ردیف کرد و پرسید این چه کسی هست و هیچ کس پاسخگو نبود. این فضا و این اسم باعث خنده همه ما شده بود و بالاخره کمی که گذشت جمعه فهمید که سرکار بوده هست و بسیار خشمگین شد.

باور کن عربی بلد نیستم
وی در بخش دیگر سخنان خود بیان کرد: ما در اردوگاه رمادی بودیم، یک سرباز عراقی به اسم رحیم آن‌جا بود که فارسی بلد بود و همیشه به من می‌گفت تو چند زبان بلد هستی، حتما عربی هم بلدی و در خیلی از موارد تلاش کرد که دست من را رو کند و من مدام او را سر کار می‌گذاشتم و او همه مدتی که آن‌جا بودم نتوانست مچ من را بگیرد، ولی وقتی قرار شد ما به اردوگاه تکریت برویم و من مطمئن شدم که دیگر دست رحیم به من نمی‌رسد، سوار اتوبوس که شدم سرم را از شیشه اتوبوس بیرون آوردم و به زبان عربی هر چه لایق رحیم بود به او گفتم!

صدایت می‌زنند، جواب بده!
در بخش پایانی این نشست، محمد محمدی تبار (اسیر شده در عملیات خیبر سال ۱۳۶۲) در موصل ۱، کمپ ۲ که در ۲۸ مرداد ۱۳۶۹ آزاد شد، بیان کرد: وقتی که اسیر شدیم در بصره بودیم، در ساختمان وزارت دفاع عراق وقت چک کردن اسامی، نوبت به ما که رسید، گفتند اسم شما از این به بعد شامل اسم خودتان، اسم پدر و اسم پدربزرگتان هست.  

وی ادامه داد: من به فکر فرو رفتم که خدایا ما دیگر اسیر شدیم و خانواده‌مان را نمی‌بینیم. غم من را فرا گرفته بود و با خودم می‌گفتم پدرم می‌گفت که به جبهه نرو و من حرفش را گوش ندادم! یک‌دفعه شنیدم سرباز عراقی مدام با صدای بلند می‌گوید، محمد، محمدعلی، جعفر.

محمدی تبار در ادامه عنوان کرد: من هم گفتم چرا هیچکس جوابش را نمی‌دهد، جواب بده، الان پدرت را درمی آوردند. در همین فکر‌ها بودم که یکدفعه گفتم که محمد که منم، محمد علی که اسم پدر من هست و جعفر که پدربزرگم، یکدفعه از جا پریدم و گفتم، نعم، نعم. سرباز که از صدا زدن مداوم من عصبانی بود، من را که دید گفت جلو بروم و چند نفر دیگر از سرباز‌های عراقی را هم صدا زد و من را کلی کتک زدند.

«خنده در اسارت» از مجموعه برنامه‌های روایت پنهان به همت دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری سه‌شنبه ۷ اسفندماه در در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دستگاه‌های فرهنگی اقدام زیادی درباره آزادگان انجام نداده‌اند بیشتر بخوانید »

«روایت پنهان» سراغ «خنده در اسارت» می‌رود

«روایت پنهان» سراغ «خنده در اسارت» می‌رود


ششمین برنامه «روایت پنهان» در دفتر هنر و ادبیات اسارت برگزار می‌شود.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری، در ادامه سلسله برنامه‌های «روایت پنهان» این بار سراغ موضوع «خنده در اسارت» رفته است.

در نشست ششم «روایت پنهان»، گروهی از آزادگان خاطرات خود را از رخدادها و موقعیت‌های خنده‌آوری که در طول دوران اسارت برایشان رخ داده بازگو خواهند کرد و از تاثیر این موقعیت‌ها بر روحیه خود و قدرت تحمل رنج اسارت خواهند گفت.

«روایت پنهان» سراغ «خنده در اسارت» می‌رود

همچنین در این برنامه فیلم‌های مختلفی از خاطرات طنز اسارت پخش خواهد شد.

برنامه «خنده در اسارت» سه‌شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ تا ۱۷ در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار خواهد شد و پذیرای حضور تمامی علاقه‌مندان خواهد بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«روایت پنهان» سراغ «خنده در اسارت» می‌رود بیشتر بخوانید »