حوزه هنری

«صبح شام» با دستور «حاج قاسم» تدوین شد

«صبح شام» با دستور «حاج قاسم» تدوین شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آیین رونمایی از کتاب «صبح شام، روایتی از بحران سوریه خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان» پیش از ظهر امروز دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۹ با حضور حسین امیرعبداللهیان، محمدمهدی دادمان، رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی، بانو زینب سلیمانی، فرزند سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی، محسن مومنی شریف، رئیس پیشین حوزه هنری، حجت‌الاسلام والمسلمین سعید فخرزاده، مشاور در حوزه فرهنگ و مطالعات پایداری مراکز استانی حوزه هنری، در بنیاد شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار شد.

«صبح شام» به دستور سردار سلیمانی شکل گرفت

حسین امیرعبداللهیان سخنان خود در این آیین را با گرامیداشت یاد و خاطره سالار شهدای مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران و اصحابش آغاز کرد. وی گفت: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در اوج بحران‌ها و فشارهای کاری هیچ‌گاه از جزییات نیز غافل نمی‌شدند و این برداشت من از شخصیت ایشان پس از دو دهه آشنایی است.

وی افزود: کمتر از یکسال قبل از آسمانی شدن سردار سلیمانی، ایشان در یکی از دیدارهایمان فرمودند که: من به دلیل ملاحظات و همچنین مشغله‌هایم فرصتی برای بیان خاطراتم ندارم، هرچند که در ده‌ها دفتر هرآنچه را که در سال‌های مسئولیتم رخ داده، نوشته و مکتوب کرده‌ام. شما هرچقدر که در توان دارید خاطرات و دریافت‌هایتان از سوریه را بنویسید و برای نسل‌های بعدی به یادگار بگذارید.

امیرعبداللهیان ادامه داد: در کلام سردار سلیمانی بود که شهادت‌ها، شهامت‌ها، شجاعت‌ها و حتی خیانت‌ها را هر مقدار که می‌توانی به تصویر بکش تا نسل‌های جدید بدانند که چه اتفاقاتی افتاد و چه ایثارگری‌هایی در منطقه شکل گرفت. به همین دلیل نیز از بانو زینب سلیمانی خواهش کردم که چون «صبح شام» با دستور و نظر سردار به سرانجام رسیده است ما آیین رونمایی از این کتاب را در بنیاد مرتبط با سردار برگزار کنیم. این رونمایی همزمان شده است با تدفین پیکر هفت شهید از شهدای خان طومان که تا چندی پیش گمنام بودند و این خود گواه دیگری است بر رشادت‌های صورت گرفته در سوریه.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با تشکر از انتشارات سوره مهر برای انتشار کتاب «صبح شام» گفت: نیت اولیه من بر انتشار این کتاب در انتشارات وزارت امور خارجه بود. اما آقای محسن مومنی شریف توصیه کرد که چون این کتاب باید مخاطب عام و مخاطب خاص را باهم جذب کند، بهتر است که در حوزه هنری منتشر شود، چرا که انتشارات وزارت امورخارجه معمولاً مخاطب خاص دارد. از آقای محمد مهدی دادمان هم که پس از شروع مسئولیت‌شان در حوزه هنری تمام تلاش خود را به کار بردند تا کار به نتیجه برسد، کمال تشکر را دارم.

امیرعبداللهیان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که بخش مهمی از ناگفته‌های بحران سوریه در «صبح شام» روایت شده است، گفت: شاید بسیاری از مطالبی را که نمی‌شد مطرح کرد، در این کتاب درج شده است. با در بحران سوریه این اوصاف البته ملاحظاتی در حوزه سیاست خارجی بود که باعث شد بخشی از مطالب مصاحبه‌ها در آرشیو حوزه هنری حفظ شوند، چرا که فعلاً قابل انتشار نبودند. از فرصت حضور در این بنیاد استفاده کرده و یک نسخه از کتاب را به زینب سلیمانی به نمایندگی از خانواده سردار شهید تقدیم می‌کنم.

بحران‌های منطقه با مجاهدت سردار سلیمانی حل و فصل شد

محمد مهدی دادمان نیز در این آیین گفت: پیش از هرچیز تشکر می‌کنم از دکتر امیرعبداللهیان، آقای مومنی شریف و حجت‌الاسلام فخرزاده برای به سرانجام رساندن کتاب «صبح شام». ما امروز بحمدالله از یک روایت معتبر حول یکی از اصلی‌ترین مسائلی که در دهه اخیر در منطقه ما رخ داد، رونمایی می‌کنیم.

وی افزود: بحران‌هایی که در منطقه شکل گرفت به مجاهدت شهدای مقاومت در ایران، عراق، سوریه و لبنان حل و فصل شد و به سرمنزل مقصود رسید. دیدن ابعاد این روایت اهمیت راهبردی برای ما دارد. به همت دکتر امیرعبداللهیان و دیگر کسانی که در میدان حاضر بودند، این روایت محقق شده و ان‌شاالله نقطه شروعی باشد برای روایت بحران سوریه توسط دیگر عزیزانی که در متن بحران حاضر بودند.

دادمان ادامه داد: انشالله به برکت بنیاد شهید سلیمانی و با روایت ابعاد گوناگون حضور سردار در میدان مقاومت چه سیاسی و چه نظامی، همچنین با شرح وجوه شخصیتی ایشان و همراهانش، ابعاد مکتب حاج قاسم سلیمانی که آن گونه که حضرت آقا فرمودند مورد نیاز ما و منطقه است، روشن شود و برای مخاطبان رقم بخورد. ان‌شاالله حوزه هنری هم تمام همت خود را برای روایت دقیق از مکتب حاج قاسم سلیمانی و ابعاد بین‌المللی مجاهدت ایشاو همراهان و همرزمان‌شان، به کار گیرد.

هنوز هم حجم رشادت‌های ایرانیان در سوریه مشخص نشده است

محسن مومنی شریف، رییس پیشین حوزه هنری یکی دیگر از سخنرانان این آیین رونمایی بود. وی در بخشی از سخنان خود گفت: گرامی می‌دارم یاد و خاطره سردار پرافتخار اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش را. گرامی می‌دارم افتخارات بزرگی که این بزرگواران آفریدند و متاسفانه هنوز هم حجم این افتخارات برای من روشن نشده است. باید در هر فرصتی برای روایت فتح‌ها و پیروزی‌ها استفاده کرد. اگر حضور سردار و یارانش در سوریه رخ نمی‌داد، وضعیت امروز ما معلوم نبود.

وی افزود: مقام معظم رهبری در یکی از دیدارهای خود نکته مهمی را به حاضران فرمودند که اگر ما امروز در سوریه و عراق دفاع نمی‌کردیم و برابر تکفیری‌ها ایستادگی نمی‌کردیم، باید در شهرهای خودمان با آنها می‌جنگیدیم. هنوز اتفاقات حضور در سوریه برای مردم ایران و جهان اسلام روشن نشده است. به هر حال بخشی از این اتفاقات در حوزه دیپلماسی است.

مومنی شریف ادامه داد: خاطرات دیپلمات‌های کشورها پس از پایان ماموریت‌شان معمولاً منتشر می‌شوند، اما در ایران این کار کمتر معمول است. ما برای دفاع از حقیقت باید به سراغ انتشار خاطرات دیپلمات‌ها برویم. کاری که امیرعبداللهیان با همت حجت‌الاسلام فخرزاده انجام داد از این جهت بی‌مانند است. متاسفانه ما در حوزه کشورهای منطقه و جهان اسلام نتوانستیم از خودمان دفاع کنیم، به همین دلیل شاهد هستیم که دیگران و غربی‌ها روایت خود از این کشورها را در جهان سوار کردند. ما شاهد هستیم که در کشورهای منطقه، دیگرانی که کمتر از ما موثر بوده‌اند، اکنون حوزه‌های فرهنگی را در دست گرفته‌اند.

روایتی دیپلماتیک از بحران سوریه

حجت‌الاسلام فخرزاده نیز در این آیین گفت: «صبح شام» روایتی دیپلماتیک از بحران سوریه است. ما تاکنون با روایت‌های گوناگونی از حوادث سوریه مواجه بوده‌ایم، اما نیاز داریم تا یک روایت و یک نگاه کلی از حوادث و همچنین نقش جمهوری اسلامی ایران در بهبود این بحران را داشته باشیم. ما باید به این سوالات پاسخ دهیم که چرا جمهوری اسلامی ایران در مساله سوریه شرکت کرد؟ فضای کلی بحران سوریه چه بوده است و پایان این بحران چگونه رقم خورد؟

وی افزود: پاسخ سوالاتی را که مطرح کردم همگی در کتاب «صبح شام» وجود دارد. در بحران سوریه امیرعبداللهیان به عنوان مدیر ارشد سیاسی منطقه سمت داشته است. او کاملاً به حوادث سوریه اشراف داشته و تمام مذاکرات سیاسی نیز با نظارت او انجام شده است. بنابراین امیرعبداللهیان بهترین شخصیتی بود که می‌توانست روایتی دسته اول از بحران سوریه را به دست دهد.

حجت‌الاسلام فخرزاده ادامه داد: بیش از یکسال و نیم پیش بود که با راهنمایی محسن مومنی شریف برای ثبت روایت امیرعبداللهیان به سراغش رفتیم. حدود ۱۳ جلسه هم مصاحبه‌ها طول کشید و متنی فراهم آمد و در اختیار نویسنده اثر محمدحسین مصحفی قرار گرفت. او متن را با مستندات دیگر تطبیق داد و جلسات تکمیلی مصاحبه را پیشنهاد داد که انجام شد. در نهایت پس از رفت و برگشت‌های بسیار متن نهایی به سرانجام رسید. «صبح شام» روایت جامعی است از بحران سوریه. روایتی که پیش از این کتاب از منظر ایرانیان در اختیار مخاطبان قرار نگرفته بود.

در پایان این مراسم نسخه‌ای از کتاب توسط دکتر حسین امیرعبداللهیان تقدیم بانو زینب سلیمانی شد و تمامی سخنرانان لوح یادبود این آیین رونمایی را امضا کردند.

منبع: مهر



منبع خبر

«صبح شام» با دستور «حاج قاسم» تدوین شد بیشتر بخوانید »

تغییر مدیریت یا مدیریت تغییر در حوزه هنری

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری که نزدیک به دو دهه از تاسیس آن می گذرد، تنها کتابخانه تخصصی به معنای علمی آن در حوزه دفاع مقدس است که به عموم علاقمندان ارائه خدمات می کند. نصرت الله صمدزاده، مدیریت این کتابخانه به دنبال تغییر مدیریت حوزه هنری، طی یادداشتی، به نکات قابل توجهی اشاره کرده است. متن کامل یادداشت ایشان به این قرار است:

۱. از اندوخته‌های دوره تحصیلم در «مدیریت فرهنگی»، نکات کارسازی است که از صاحب‌نظران مدیریت آموخته‌ام. یکی از ایشان در بحث «مدیریت خود» زندگی شغلی هر فرد را به دو نیم تقسیم کرده است. از این منظر، چند ماهی است لیوان نیمه اول زندگی شغلی‌ام، در زیر چکه چکه کار تمام وقت، پر شده و دارد سر ریز می‌شود! برای همین، نشسته‌ام پای جمع و جور کردن داشته‌ها و کرده‌ها؛ و مشغول بستن چمدان سفر به نیمه دوم زندگی کاری‌ام هستم. حالا، این عمر چقدر با من راه خواهد آمد، خدا می‌داند!

از بسته‌هایی که در گوشه‌ای از این چمدان، وجودش برایم عزیز و دلچسب است، تجربه‌ای است که در تدبیرها و مسئولیت‌ها به آن رسیده‌ام و حاصل نزدیک به سی سال کار در حوزه هنری است. اسمش را «مدیریت تغییر» گذاشته‌ام، به دلیل آن که، سازمان را در موقعیت تغییرات پیوسته قرار می‌دهد. گرچه در دانش مدیریت، این اصطلاح وجود دارد و برایش تعریف‌ها، مؤلفه‌ها و شاخص‌های گوناگون برشمرده‌اند، اما من هم، برایش سه رکن مهم: «فرآیندسازی»، «دانشی کردن اطلاعات» و «سرمایه‌گذاری انسانی» ترسیم کرده‌ام. چندی است هر تدبیری را بخواهم بسنجم، با این سه مؤلفه، پیمانه می‌کنم. حوزه هنری، گرچه همواره برای این سه رکن مهم کوشیده است، اما هنوز راه‌های طی نشده فراوان در پیش رو دارد و اگر امروز، در میان همگنان خود، حرفی برای گفتن دارد به دلیل آن است که از میان این سه، در سرمایه‌گذاری انسانی بهتر عمل کرده و از این زاویه، چهره قشنگ‌تری دارد.

در واقع حوزه هنری ساخته و پرداخته همین سرمایه‌های انسانی است. هر کدام از آنها که به حوزه آمده‌اند، جریان کاری تازه‌ای شکل گرفته و به دنبال آن، واحد سازمانی جدیدی تشکیل شده است یا اینکه، کارهای قدیمی، رنگ و لعاب دیگری گرفته‌اند. حتی، با رفتن بعضی‌شان، این واحدها از میان رفته‌اند یا کارآیی خود را از دست داده‌اند. به همین دلیل، تا سالیان سال، حوزه ناتوان از معرفی یک تشکیلات اداری جامع بوده است. هر مدیر ارشدی که بالای سر حوزه آمده، تلاش کرده است این واحدها، را در کنار این سرمایه‌ها اداره کند، با آنها راه بیاید و تا آنجا که ممکن است به ترکیب‌شان دست نزند. بنابراین، مدیریت چنین سازمانی باید متفاوت از سازمانهای دیگر باشد. و اگر درباره مدیریت در حوزه هنری صحبت می‌کنیم با ملاحظه همین مسئله است.

محسن مؤمنی شریف، یکی از همین سرمایه‌های انسانی حوزه هنری است ، که ده سال پیش، در چنین روزهایی، به مدیریت سازمان خود رسید. همان روزها با یادداشتی در کتاب هفته، و این که «مؤمنی، دانش‌آموخته آکادمی حوزه هنری است …»، به استقبالش رفتم و نقش‌اش را در لباس مدیریت، مایه خیر و برکت حوزه هنری دانستم. حال، چند روزی است، با تمام شدن عمر مدیریتش، صندلی‌اش را به دیگری داده است. به این بهانه، می‌خواهم از منظر خاستگاه و نحوه انتصاب یک مدیر، سه دوره مدیریت در حوزه هنری را، که در واقع سه ضلع یک مثلث مدیریتی هستند، مرور کنم و نگاهی، هر چند کوتاه، به این ده سال مدیریت ایشان بیندازم.

۲. حوزه هنری انقلاب اسلامی، تا کنون سه مدیر ارشد را تجربه کرده است: محمدعلی زم، حسن بنیانیان و محسن مؤمنی شریف.

اولین مدیر، در موقعیت تأسیسی حوزه هنری، حدود چهل سال پیش، همراه نویسندگان و هنرمندان جوان، مستعد، باانگیزه و انقلابی، سنگ بنای حوزه کنونی را گذاشت و با آنان رشد کرد و همراه با رشد حوزه هنری، در آزمون و خطای قهر و آشتی‌ها، مدیریت کرد. تا آنجا که می‌توان گفت: هویت امروزی حوزه هنری، مرهون دوره مدیریت ایشان است. وی در سالهای آخر مسئولیت خود، تلاش کرد حوزه هنری را به بنگاهی فرهنگی – اقتصادی تبدیل کند؛ اما به‌سبب انتخاب مسیر نامتعارف، ناکام ماند و به سبب تسلط سرمایه‌های انسانی بر سازمان، حوزه هنری مجمع‌الجزایری شد در دریای پر تلاطم فرهنگ؛ گاهی نجات‌بخش، گاهی دورافتاده، گاهی تفریحگاه، گاهی تبعیدگاه، گاهی …؛ اما همواره امیدوار به تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی بود.

مدیر دوم در بیرون از حوزه هنری مدیریت را آموخته بود و با تدبیر اداری – اقتصادیِ آموزشْ پرورشی، وارد حوزه هنری شد و تلاش کرد حوزه را به اداره سامان‌یافته‌ای تبدیل کند. از ماحصل این زحمات، اداره‌ای ساخته شد که در آن، برای نویسندگان، هنرمندان و پژوهشگران نیز جایگاهی پیش‌بینی شده بود! ایشان توانست حوزه را، از حالت جزیره‌ای خارج کند و نظم و نسق اداری ببخشد. در نتیجه، حوزه هنری از مجمع‌الجزایر، به شبه جزیره تبدیل شد که از محل اداری و در لباس کارمندی، به بدنه اداری – فرهنگی کشور متصل می‌شد و … همچنان امیدوار به تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی!

وقتی سومین مدیر ارشد، سکان حوزه هنری را به دست گرفت، خوشحال شدیم که یکی از خود ما در این جایگاه قرار گرفته است. فردی سلیم‌النفس، که از جنس حوزه هنری است و زشت و زیبای کارمندی در حوزه را دیده و چشیده است. نویسنده‌ای که قلم‌اش در حوزه هنری به بلوغ رسیده و قدمش، به دلیل قبول مسئولیت‌های متعدد در واحدهای حوزه هنری، محکم و باتدبیر شده است. این نحوه ورود به مدیریت، یعنی از درون سازمان، برای ما مهم بود. بدین سبب، همیشه نگران بودم مبادا تجربه انتخاب درون‌سازمانی مدیر، ناموفق از آب درآید و ناکام جلوه کند. شاید به همین دلیل، در برخی موارد، برای نشان دادن پاره‌ای از کاستی‌ها، زبان من برای ایشان تلخ می‌شد و گاهی هم می‌رنجاند.

اکنون بعد از ده سال، ارزیابی من، در مقام کسی که از دیده‌ها و شنیده‌ها، جریان اداری حوزه هنری را در هر سه دوره مدیریت تجربه کرده، این است: محسن مؤمنی شریف وزنه‌هایی به پاها داشت که حرکتش را کُند می‌کرد یا وی را ناکارآمد نشان می‌داد، اما توانایی آن را به دست آورده بود که بتواند آن سه رکن مدیریت تغییر (فرآیندسازی، دانشی کردن اطلاعات و سرمایه‌گذاری انسانی) را تمام و کمال در این سازمان پیاده کند. بنابراین، از میان این سه مدیر ارشد، ایشان، در کنار میراث‌داری دو مدیریت پیشین و تغییر در برخی از روش‌ها و منش‌های اداری آنان، تنها مدیری بود که به رهبری سازمان نیز نزدیک شد. یعنی، به قول یکی از صاحب‌نظران علم مدیریت، نه تنها «خوب کار کردن» را، که از ویژگی‌های مدیریت کاراست از خود نشان داد، بلکه به‌سبب نزدیکی مؤثر با سرمایه‌های انسانی سازمان، «کار خوب کردن» را نیز در فضای اداری حوزه رسمیت بخشید که از خصوصیات رهبری مؤثر در سازمان است … در نتیجه حوزه، به تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی، بیش از پیش، امیدوار شد!

ایشان از روی صندلی مدیریت حوزه هنری بلند شد. از چرایی و چگونگی آن بی‌خبرم، اما می‌دانم کسی مثل او، ظرفیت آن را دارد که مانند مدیریت سازمانهای بزرگ فرهنگی دنیا، سالیان زیادی، بالای سر مراکزی چون حوزه هنری بماند و راهبری کند.

برای همکارمان محسن مؤمنی شریف، از درگاه الهی، سلامت و عاقبت به خیری خواهانم و برای جانشین جوان وی، که لیوانِ نیمه اول زندگی کاری‌اش را دارد پر می‌کند، شکیبایی، خوش اقبالی و موفقیت آرزومندم.

۱۰ تیر ۱۳۹۹

منبع خبر

تغییر مدیریت یا مدیریت تغییر در حوزه هنری بیشتر بخوانید »