حکم اعدام

مزدوری که حتی حاضر نیست "من پشیمانم" قاتلان را هم بشنود+ عکس

 پاسخ به ۷شبهه درباره اعدام قاتلان شهید عجمیان



حکم اعدام ۲نفر از عوامل شهادت سیدروح‌الله عجمیان در شرایطی اجرا شد که برخی رسانه‌های معاند سعی در شبهه‌افکنی در این‌باره دارند و با بهانه‌های مختلف تلاش می‌کنند به رأی دادگاه خدشه وارد کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق،حکم اعدام ۲نفر از عوامل شهادت سیدروح‌الله عجمیان در شرایطی اجرا شد که برخی رسانه‌های معاند سعی در شبهه‌افکنی در این‌باره دارند و با بهانه‌های مختلف تلاش می‌کنند به رأی دادگاه خدشه وارد کنند. این در حالی است که این احکام با رعایت همه موازین شرعی و قانونی صادر شد و به مرحله اجرا رسید. در این گزارش به برخی از شبهه‌های مطرح‌شده پرداخته و به روایت مرکز رسانه قوه قضاییه به آنها پاسخ می‌دهیم.

آیا محکومان در جریان محاکمه دارای وکیل‌مدافع بودند؟

یکی از وکلای دادگستری اخیرا مدعی شده است که وی برای وکالت محمدمهدی کرمی به مرجع قضایی مراجعه کرده و به او اجازه داده نشده است که وکالت محکوم‌علیه را برعهده بگیرد. پیگیری‌ها در رابطه با ادعای این وکیل دادگستری حاکی از آن است که محمد مهدی کرمی از زمان بازداشت تا صدور حکم، وکیلی به دادگاه معرفی نکرده بود و به همین جهت مطابق مقررات وکیل تسخیری برای وی تعیین شد. بعد از صدور حکم و زمانی که پرونده در دیوان‌عالی بود، یک وکیل دادگستری، راسا به دیوان‌عالی مراجعه و اعلام کرد که می‌خواهد وکالت این فرد را برعهده بگیرد. براساس قانون، وکالت، عقد و توافقی دوطرفه است، این وکیل دادگستری به‌صورت یک‌طرفه تقاضای وکالت از کرمی را داشت و تقاضایی از سوی محکوم برای اینکه حاضر است این فرد وکالت وی را برعهده بگیرد، توسط وکیل مورد اشاره ارائه نشد. پیگیری‌ها همچنین نشان می‌دهد، این وکیل دادگستری از دیوان‌عالی کشور نوشته‌ای ارائه کرد که می‌خواهد وکالت محمدمهدی کرمی را برعهده بگیرد و این تقاضا از سوی دادگستری کل استان نیز جهت اقدام قانونی برای دادگاه ارسال شد. دادگاه در این موارد درصورتی که احراز کند متهم یا محکوم نیز تمایل به اعطای وکالت داشته باشد، پس از امضای وکالتنامه از سوی وکیل و موکل، به آن ترتیب اثر می‌دهد. حسب اعلام دادگاه تقاضایی از سوی متهم کرمی که بخواهد به این وکیل دادگستری یا هر وکیل دیگری وکالت بدهد به دادگاه ارائه نشد. محمدمهدی کرمی نه در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرا و نه در دادگاه وکیلی معرفی نکرده بود. درباره سیدمحمد حسینی نیز او در زمان رسیدگی به پرونده در دیوان‌عالی کشور وکیل معرفی کرده بود و دارای وکیل انتخابی بود.

چرا در شرایطی که یک نفر به قتل رسیده، ۲نفر اعدام شدند؟

در پرونده‌ای که موضوع قتل مطرح باشد، قاتل بنابر درخواست اولیای دم و با رأی دادگاه به قصاص محکوم می‌شود. حال آنکه اتهام درنظر گرفته شده برای محکومان این پرونده محاربه است و طبق قانون ممکن است چندین نفر ولو اینکه فردی را به قتل نرسانده باشند اما عمل‌شان ازجمله مصادیق محاربه شمرده شود، به اعدام محکوم شوند.

آیا محکومان پیش از اجرای حکم با خانواده‌هایشان ملاقات کردند؟

یکی دیگر از ادعاهای مطرح‌شده در رابطه با این پرونده، این است که محکومان پیش از اجرای حکم، نتوانسته‌اند با خانواده خود دیدار کنند. این ادعا در حالی مطرح شده است که محمدمهدی کرمی مطابق مقررات ازجمله آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها در طول بازداشت به‌صورت متعدد تماس تلفنی، همچنین ملاقات حضوری با خانواده خود شامل پدر، مادر و برادر داشت و حسب بررسی صورت گرفته از زندان آخرین‌بار نیز در هفته قبل ملاقات حضوری با والدین و برادرش داشته است. محمد حسینی هم امکان تماس تلفنی و ملاقات حضوری داشته است اما با توجه به فوت والدین و براساس اعلام خودش مبنی بر اینکه هیچ ارتباطی با سایر اعضای خانواده خود ندارد، هیچ تقاضایی برای ملاقات با شخص یا اشخاصی نداشته و کسی هم برای ملاقات حضوری با ایشان تقاضا نداشته است.

در این پرونده چند نفر دیگر ازجمله دکتر قره‌حسنلو نیز به اعدام محکوم شده بودند. چرا این افراد مجازات نشدند؟

این پرونده ۱۶متهم داشت که براساس رأی دادگاه بدوی ۵نفر از آنها به اتهام محاربه به اعدام و ۱۱نفر دیگر به تحمل حبس محکوم شدند. با اعتراض متهمان پرونده به دیوان‌عالی کشور فرستاده شد و در آنجا قضات دیوان رأی دادگاه بدوی درخصوص ۲متهم ردیف اول را که به اعدام محکوم شده بودند، تأیید کرد و حکم اعدام درباره ۳محکوم دیگر ازجمله حمید قره‌حسنلو و احکام حبس ۱۱متهم دیگر نقض و پرونده بار دیگر به دادگاه فرستاده شد و آنها باید بار دیگر محاکمه شوند.

چه روند قانونی برای اجرای حکم اعدام یک محارب طی می‌شود ؟

پس از انجام تحقیقات مقدماتی در دادسرا درصورتی که اتهام محاربه برای متهم محرز شود، برای او قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست صادر شده و پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی فرستاده می‌شود. در ادامه روند رسیدگی متهم در دادگاه محاکمه می‌شود. قضات دادگاه ضمن توجه به کیفرخواست به دفاعیات متهم و وکیل مدافعش توجه کرده و در نهایت وارد شور می‌شوند و حکم صادر می‌کنند. پس از صدور حکم متهم حق اعتراض به آن را دارد و با اعتراض وی پرونده به دیوان‌عالی کشور فرستاده می‌شود و درصورتی که رأی در دیوان تأیید شود به‌منزله قطعی‌شدن حکم دادگاه است. اما اگر رأی نقض شود، پرونده دوباره به دادگاه ارجاع داده شده و متهم مجددا محاکمه خواهد شد.

در این پرونده برای اعدام این دو نفر به چه شواهدی استناد شد؟

ازجمله شواهد و مدارک قابل استناد برای صدور رأی شهادت شهود و اعتراف متهم است. در این پرونده محمدمهدی کرمی در جلسات دادگاه به تشریح کامل اقدامات خود در روز حادثه پرداخت و ضرباتی را که به شهید عجمیان وارد کرده بود، شرح داد. همچنین تصاویری نیز از این اقدامات وجود دارد که از مجرم بودن او حکایت دارد. در رابطه با اقدامات سیدمحمد حسینی نیز او صراحتا در دادگاه اعلام کرد که چاقوی خود را ۲مرتبه و به عمق ۲بند انگشت به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم. دیگر متهمان پرونده نیز صراحتا وی را به‌عنوان فردی معرفی کردند که به شهید چاقو زده است.

از نظر قانونی چه افرادی محارب هستند؟

طبق مفاد ماده‌۲ قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک‌فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می‌شود. در ماده‌۲۷۹ درباره جرم محاربه آمده: محاربه ‌عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنهاست، به‌نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. هرگاه کسی با انگیزه شخصی به ‌سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی‌شود. در ماده‌۲۸۲ قانون مجازات اسلامی حد محاربه یکی از ۴مجازات زیر است: الف- اعدام ب- صلب پ- قطع دست راست و پای چپ ت- نفی بلد و در ماده‌۲۸۳ قانون مجازات اسلامی انتخاب هر یک از امور چهارگانه مذکور در ماده‌۲۸۲‌ به اختیار قاضی گذاشته شده است.

منبع: روزنامه همشهری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

 پاسخ به ۷شبهه درباره اعدام قاتلان شهید عجمیان بیشتر بخوانید »

پدر شهید عجمیان: رضایت نخواهیم داد

پدر شهید عجمیان: رضایت نخواهیم داد



پدر شهید عجمیان با تکذیب موضوع رضایت قاتلان این شهید گفت: نمی‌توانیم اجازه دهیم خون این شهید پای مال شود و این شهید دیگر برای ما نیست؛ بلکه به امت اسلام و انقلاب اسلامی تعلق دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سیدمیرزا ولی عجمیان ، با رد موضوع بخشش قاتلان شهید روح الله عجمیان توسط خانواده، آن را دروغ و نادرست برشمرد و بیان داشت: هفته گذشته هم افرادی آمده بود و می‌خواستند که ما رضایت دهیم، اما واقعیت این است که نمی‌توانیم اجازه دهیم خون این شهید پای مال شود و این شهید دیگر برای ما نیست؛ بلکه به امت اسلام و انقلاب اسلامی تعلق دارد چرا که افرادی که او را به شهادت رساندند؛ روح الله را نمی‌شناختند و دعوای شخصی با او نداشتند بلکه بواسطه اینکه او بسیجی بوده و از رهبری و انقلاب دفاع کرده او را آنگونه به شهادت رساندند.

پدر شهید عجمیان بیان داشت: هفته‌های گذشته هم شایعه کرده بود که مادر شهید گذشت کرده است که این موضوع اصلاً صحت ندارد و ما از قاضی و دادگاه درخواست قصاص داریم.

وی با تاکید بر اینکه ملت ایران باید پای انقلاب اسلامی و خون شهدا ایستادگی کنند ابراز داشت: این انقلاب به سادگی حاصل نشده و خون جوانان بسیاری پای آن ریخته شده که نباید از این موضوع غفلت کنیم و در مسیر انقلاب اسلامی باید ثابت قدم باشیم.

پدر شهید مدافع امنیت با بیان اینکه شهید بارها در جاهایی که مشغول به کار بود به دلیل آنکه بی احترامی نسبت به نظام و ارزش‌ها از سوی دیگر افراد انجام می‌شد کار خود را رها کرد افزود: یک بار به او گفتم کار جای خودش و بسیج هم جای خودش و باید یکی را انتخاب کنید که گفت من کارم را رها می‌کنم.

وی عنوان داشت: سه پسر دیگر دارم که همه آنان در مسیر انقلاب و شهدا قرار دارند و آماده شهادت در این مسیر هستند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شهادت مظلومانه شهید آرمان علی‌وردی بیان داشت: گرد این شهید جمع شدند و هر کسی هر آنچه داشت بر بدون او زد و از او خواستند که به رهبری جسارت کند اما او این کار را نکرد و شاید اگر حرف‌هایی که آنان می‌خواستند را به زبان می‌آورد زنده می‌ماند اما در این مسیر استقامت کرد و این امر نشان از ایمان راسخ آن شهید دارد که برای همه ما درس و الگو است.

شهید عجمیان متعلق به انقلاب اسلامی است/ رضایت نخواهیم داد

شهید روح الله عجمیان دنبال شهادت می‌گشت

پدر شهید عجمیان در ادامه ابراز داشت: روح الله کارگر روزمزد بود، او وقتی در ارتش خدمت می‌کرد برای اعزام به سوریه ثبت نام کرده بود اما با وجود دیدن آموزش‌های لازم موفق نشد به سوریه برود و در شهریور ماه امسال هم برای حضور در مرز ثبت نام کرده بود که این بار هم نتوانست اعزام شود و باید بگوییم که او دنبال شهادت می‌گشت.

وی ابراز داشت: شهید روح الله، اکثر شب‌ها به مزار شهدای مدافع حرم و شهدای جنگ تحمیلی سر می‌زند و همیشه دنبال کارهای بسیج و جهاد بود.

وی گفت: بعد از شهادتش مقدمات انجام تدفین شهید در امامزاده طاهر را انجام داده بودیم که برخی از دوستانش گفتند سه روز قبل به ما وصیت کرده که اگر شهید شدم مرا در امامزاده محمد به خاک بسپارید که بنا بر همین وصیت او را در این امامزاده خاکسپاری کردیم.

پدر شهید عجمیان همچنین بیان داشت: من خودم در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها حضور داشتیم و آن روزها جوانی در کنارم به شهادت رسید که هنوز یادش از ذهنم خارج نمی‌شود و البته او را نمی‌شناسم و فقط می دانم اهل قزوین بوده است که وقتی می‌دانیم که چنین جوانانی برای دفاع از دین و کشور جان خود را فدا کردند این موضوع ما را نسبت به ادامه مسیر انقلاب اسلامی راسخ‌تر می‌کند.

بسیجی شهید سید روح الله عجمیان، زاده ۲۰ بهمن ۱۳۷۴ در کوهدشت استان لرستان از شهدای ناآرامی‌ها و اغتشاشات اخیر در خرمدشت کرج است که شامگاه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در کرج بر اثر جراحت شدید ناشی از حمله وحشیانه اغتشاشگران با ضربات چاقو مجروح و سپس به شهادت رسید.

از خانواده معظم «شهید روح الله عجمیان» از شهدای مدافع امنیت شامگاه جمعه در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تجلیل و نشان فاطمی حرم مطهر حضرت معصومه (س) به پدر شهید اهدا شد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پدر شهید عجمیان: رضایت نخواهیم داد بیشتر بخوانید »

معاون اول قوه قضاییه: تشخیص صدور آرا با قاضی است

معاون اول قوه قضاییه: تشخیص صدور آرا با قاضی است



معاون اول قوه قضاییه، در جلسه شورای معاونان دادسرای عمومی و انقلاب تهران، گفت: تشخیص صدور آرا با قاضی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، صبح امروز چهارشنبه ۳۰ آذر ماه جلسه شورای معاونان دادسرای عمومی و انقلاب تهران با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمد مصدق معاون اول قوه قضاییه، علی القاصی رئیس کل دادگستری تهران، علی صالحی دادستان عمومی و انقلاب تهران و سرپرستان نواحی مختلف دادسراهای پایتخت و معاونان دادستان تهران در دادسرای عمومی و انقلاب تهران برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، حجت الاسلام محمد مصدق معاون اول قوه قضاییه ضمن تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه (س)، بیان کرد: امروز قوه قضاییه بیش از هر زمان دیگر با قدرت و توان بیشتر و با برنامه‌ریزی منسجم از قبل در حال حرکت است.

حجت الاسلام مصدق تصریح کرد: قوه قضاییه به قدرت و با توان بیشتر در حال حرکت است و صرف نظر از مسائل سیاسی که افرادی امروزه در داخل و خارج کشور مطرح می‌کنند، اقدام می‌کند.

وی افزود: بنابر تاکید رئیس قوه قضاییه مسائل سیاسی و جناحی را به هیچ وجه در کار خود دخالت نخواهیم داد.

معاون اول قوه قضاییه با بیان اینکه می‌خواهیم کار خود را در قوه در معرض دید نخبگان قرار دهیم، افزود: تشخیص صدور آرا با قاضی است. برخی به صورت قصد ورزی از قوه قضاییه انتقادات نابجا می‌کنند، از طرفی دیگر برخی نیز از روی دلسوزی از قوه قضاییه انتقادهایی می‌کنند که قطعا از این انتقادها استفاده خواهیم کرد.

وی با تاکید بر انجام جهاد تبیین در دستگاه قضایی، گفت: باید جهاد تبیین در قوه قضاییه به درستی انجام شود تا مردم بدانند که مسئولان و کارکنان قضایی چه اقداماتی را برای آن‌ها انجام می‌دهند.

در پایان معاون اول قوه قضاییه در خصوص مباحث طرح شده سرپرستان دادسرای عمومی و انقلاب تهران موارد را بررسی و در خصوص برخی از این موضوعات دستوراتی را صادر کرد.

برگزاری جلسات هفتگی ملاقات مردمی در دادگستری تهران

علی القاصی رئیس کل دادگستری استان تهران نیز در این جلسه بیان کرد: با اتخاذ تدابیر لازم جلسات هفتگی مردم با دادستان تهران و معاونان وی دیدار داشته باشند، این امر در دادگستری تهران نیز در حال انجام است و هر هفته ملاقات مردمی در دستور کارمان قرار دارد.

رئیس کل دادگستری تهران با بیان اینکه اعتقاد بنده بر این بود که تعامل همه جانبه با تمام نهادها، دستگاه‌ها و مردم صورت گیرد، تصریح کرد: تلاش ما همواره بر این بوده تا بحث استقلال و بی طرفی مردم نسبت به مجموعه قضایی خدشه دار نشود.

تشکیل کمیته رفع اطاله دادسری در دادستانی تهران

علی صالحی دادستان عمومی و انقلاب تهران بیان کرد: در دوره ریاست حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در قوه قضاییه که دوره تحول و تعالی نام گذاری شده است، شاهد این هستیم گام‌هایی که دستگاه قضایی جهت خلق اعتماد نسبت به قوه قضاییه از طریق مردم و اعتماد سازی که در جامعه صورت می‌گیرد، نسبت به گذشته متفاوت است.

وی افزود: همکارانم در دادسرای تهران با تلاش و کوشش شبانه روزی و با اقدامات جهادی در حال انجام خدمت به مردم است که این هدف ما بوده و سعی کردیم تا فرایندها و برنامه‌های خود را بر اساس اعتماد سازی بین مردم نسبت به دستگاه قضایی اجرایی کنیم.

دادستان تهران تصریح کرد: به صورت هفتگی برنامه دیدار مردمی را برقرار کرده و در این خصوص اقدام به خدمت رسانی به مردم می‌کنیم.

وی با اشاره به موضوع اطاله دادرسی، گفت: جلسات کمیته رفع اطاله دادرسی به صورت مستمر با بررسی و ارزیابی شعب دادسرای تهران در حال تشکیل است.

صالحی اظهار کرد: در حوزه زندان‌ها با توجه به سیاست کاهش جمعیت کیفری در قوه قضاییه، در حال اجرای برنامه‌های ویژه خود از جمله حضور در زندان‌ها و دیدار چهره به چهره با مددجویان و بررسی پرونده‌های آن‌ها و … هستیم.

وی با اشاره به مدیریت پرونده‌های خاص و مهم به ویژه پرونده‌های کثیرالشاکی، گفت: به صورت هفتگی با حضور ضابط و معاون دادستان مربوطه در خصوص این پرونده‌ها تشکیل جلسه می‌دهیم.

در ادامه جلسه صالحی در خصوص اقدامات انجام شده در دادستانی تهران گزارش عملکردی را به معاون اول قوه قضاییه ارائه داد.

گفتنی است در این جلسه سرپرستان دادسراهای نواحی مختلف تهران در خصوص موضوعات مختلف صحبت‌هایی را با معاون اول قوه قضاییه مطرح کردند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معاون اول قوه قضاییه: تشخیص صدور آرا با قاضی است بیشتر بخوانید »

روحانی اهل سنت: حد محاربه از احکام شرعی است

روحانی اهل سنت: حد محاربه از احکام شرعی است



یک روحانی برجسته اهل سنت جنوب کشور گفت: قرآن تکلیف محارب را مشخص کرده و حد محاربه از احکام شرعی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شیخ حسین بازماندگان از روحانیون برجسته اهل سنت جنوب کشور امروز در گفت و گویی رسانه‌ای اظهار کرد: در تفسیر قصاص و حد محاربه باید گفت که قصاص یک حق شرعی شخصی است که قابل عفو و اسقاط می‌باشد، در حالی که حد محاربه از احکام شرعی است که پس از اثبات در محکمه شرعی قابل عفو و اسقاط نیست.

وی با اشاره به آیه ۳۳ سوره مائدة عنوان کرد: در این آیه آمده که”إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ” که در نفسیر آیه، محارب به شخصی گفته می شود که با در آوردن سلاح چه در شهر و چه در بیابان باعث ایجاد رعب و وحشت مردم شود.

بازماندگان تأکید کرد: تقویت فرهنگ بومی تهاجمات و تهدیدات دشمنان را خنثی می‌کند و جامعه باید بداند که پیروی از ولی امر مسلمین تنها راه ناامید کردن دشمنان است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روحانی اهل سنت: حد محاربه از احکام شرعی است بیشتر بخوانید »

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد



شهرداری تهران در اقدامی جالب و در خور تحسین، برای “زنان معتاد متجاهرِ دچار اختلال اعصاب و روان” مرکز نگهداری ویژه ایجاد کرده است.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

اقدام جالب شهرداری تهران در نگهداری از زنان معتاد متجاهرِ دارای اختلال اعصاب

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد

مصطفی هادیزاده، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران درباره نگهداری از زنان معتاد متجاهر دارای اختلالات اعصاب و روان به ایلنا گفته است:

“شهرداری تهران یک مرکز برای نگهداری این زنان نیز آماده کرده است و ۴۷ مددجو نیز پذیرش شده‌اند.

به گفته وی براساس برآوردهایی که از زنان معتاد متجاهر در سطح استان تهران صورت گرفته است، حدود هزار زن در استان تهران حضور دارند که البته ظرفیت پذیرش برای آنها وجود دارد و اگر زنی معتاد متجاهر باشد و در طرح‌ها جمع آوری شود ظرفیت برای نگهداری آن در مراکز وجود دارد.[1]

*این از ثمرات حکمرانی پیشرفته‌ی اسلامی است که یک کشور حتی برای جمع‌آوری معتادان متجاهری که دچار اختلال اعصاب هستند نیز مرکز نگهداری در نظر می‌گیرد و آنها را رها نمی‌کند.

امتیازی منشأ گرفته از ذات نجیب و همزادپندار ایرانی که شایسته است خواص کشور و رسانه‌ها در راستای الزام تأکید بر مثبتات کشور؛ اشاره‌ای درخور به آن داشته باشند.

***

“بستن سنگ و رها کردن سگ”!

دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد

جبهه اصلاحات، اخیراً در بیانیه‌ای اعتراضی خطاب به قوه قضائیه نوشته است: اجرای حکم اعدام جوان ۲۳ ساله، محسن شکاری، موجب حیرت و تأسف عمیق شد. همه کسانی که از شکل‌گیری چرخه خشونت در جریان اعتراضات اخیر بیمناک هستند، عواقب این تصمیم عجولانه و تبعات آن را با نگرانی دنبال می‌کنند.

به گزارش مجاهدت از جماران، این بیانیه می‌افزاید: به حکم وظیفه ملی، پیش از این در هنگام ملاقات با دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی و رئیس محترم قوه قضائیه هشدار داده بودیم که مبادا احکام اعدام صادره برای معترضان به مورد اجرا گذاشته شود، چرا که با آگاهی از میزان نارضایتی در بین مردم و خشم انباشته در بین معترضان قابل پیش بینی بود که این اقدام همچون ریختن بنزین بر آتش، نارضایتی‌ها را گسترش داده و آن خشم را شعله‌ورتر خواهد ساخت. به ما گفته شد بعضا شاکی خصوصی و حکم قصاص وجود دارد و چاره‌ای نیست. تأکید کردیم در این صورت، در اجرای احکام تعجیل نکنید تا امکان اخذ رضایت از شاکیان خصوصی و اولیاء دم وجود داشته باشد تا بر اساس آن، جامعه در عمل به سمت صلح و گذشت و پرهیز از خشونت رهنمون شود. اما گویا تأثیر خیرخواهی ما به اندازه‌ای نبود که بتواند اثرگذاری مراکز ذی‌نفوذ در این زمینه را خنثی‌کند، به طوری که اولین حکم اعدام در مورد کسی اجرا شد که جرمش نه تنها حکم قصاص نداشت بلکه به نظر کثیری از صاحبنظران حقوقی و شرعی، نمی‌توانسته است مشمول جرم محاربه باشد. باید دانست که وقتی وجدان عمومی جامعه با مجازاتی همراه نباشد، آن مجازات اثر بازدارنده نخواهد داشت.

اصلاح‌طلبان همچنین در بیانیه خود آورده‌اند: اکنون که تبعات این اعدام عجولانه در سطح داخلی و بین المللی مشخص شده و رو به فزونی است، لازم است که اجرای موارد دیگر احکام اعدام متوقف شود تا بر آتش التهابات دمیده نشود. از قضات و مقامات قضائی انتظار می‌رود در امور کیفری قانون را به نفع شهروندان تفسیر کنند و نه حاکمیت! [2]

*البته قابل پیش‌بینی بود جریانی سیاسی که دست به تحریم انتخابات می‌زند و فریب‌خوردگان خود را به سمت خیابان و برداشتن اسلحه سوق می‌دهد؛ از روی غریزه در مقام دفاع از مسلحین و سربازان خود نیز برآید و خواستار بستن سنگ و رها کردن سگ شود.

در بحث اشاره اصلاح‌طلبان به جلساتشان با رئیس قوه قضائیه و تأکید بر اینکه در مجازات تعجیل نکنید یا کسی را اعدام کردید که حکمش محاربه نبود! (محسن شکاری) نیز مشخص نیست که چرا این افراد خواستار رواداری اغتشاش و تعلل در مجازات کسانی هستند که امن و امان ایرانی‌ها را برای 70 روز سلاخی کردند!؟

ضمن اینکه گویا مراد اینان از “کثیری از صاحبنظران حقوقی و شرعی”! که قائل به حکم محاربه برای محسن شکاری نبوده‌اند هم امثال علی کریمی و تعدادی آدم مسئله‌دار و چند فعال توییتری بوده‌اند!

وگرنه قانون، قوه قضائیه و صاحبنظران مبرّز دینی و قانونی یکصدا تأکید کرده‌اند که برکشیدن سلاح سرد یا گرم در خیابان به قصد ارعاب مردم؛ صراحتا مصداق محاربه است. خواه قتلی رخ بدهد و خواه ندهد.

مقامات قوه قضائیه باید بدانند که این ملامت‌ها و تأکیدات شیطنت‌آمیز بر توقف روند مجازات‌ها صرفا برای تقویت جبهه اغتشاشگران و عمل‌آوردن پشتیبانی‌های جدید از آشوب صورت می‌گیرد و اگر دست مقتدر حکومت اسلامی از آستین بیرون نیاید و ناامن‌کنندگان فضای جامعه را در سریع‌ترین زمان ممکن به سزای عملشان نرساند؛ دقیقا فرصت مناسب برای “بانیان آشوب” فراهم آمده است. برای همان کسانی که قصد دارند در پیامد پیش‌لرزه‌هایی مثل اغتشاشات 70 روزه؛ کشور را به دامان “فتنه اقتصادی” بیافکنند و در این راه از هیچ دسیسه و خدعه‌ای هم فروگذار نیستند.

***

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی!

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد

عباس آخوندی، فعال اصلاح‌طلب، از وزرای دولت روحانی و از بانیان آشوب که در ایام اغتشاشات 70 روزه طی یادداشتی حمایت‌آمیز صراحتا نوشت: “جمهوری اسلامی بر اساس حاکمیت قانون تأسیس شد نه شرع! “، ‌اخیراً در قالب یک نامه سرگشاده به خاتمی و بهزاد نبوی به زعم خود اقدام به ارائه راه حل و شرحی از وضع موجود کرده است.

ما در شماره قبلی وبلاگ مشرق، خوانش تحلیلی بخشی از این نامه را با تیتر “آخوندی: قانون حجاب کاری لغو، مالایطاق، بیهوده و قبیح است! ” به استحضار مخاطبان محترم رساندیم.

گزیده بخش دیگری از نامه آخوندی که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرده به شرح زیر است:

_ اعتراض‌های گسترده این روزهای جوانان ایرانی در خیابان‌ها، دانشگاه‌ها و محیط‌های عمومی شهرهای مختلف یا به عبارتی ابراز نارضایتی جمعیت کثیری از ملت ایران از وضعیت موجود، نتیجه تعارض تمام عیار دو سبک زندگی ایرانی مدرن با تمام تنوع‌هایی که در درون خود دارد و سبک رسمی حکومتی است.

_ آنچه امروزها شاهد آن هستیم، بسیار بیش از بحث حجاب و پوشش زنان است. موضوع مورد اختلاف، عدم پذیرش رسمی 1- «سبک زندگی مدرن» -با تمام تکثری که در درون خود از رنگ و لعاب‌های ملی، دینی، سکولار و حتی ضددینی دارد، 2-تحولات ناشی از «توسعه شهرنشینی شتابان» در ایران، 3- «انقلاب فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات» و 4-ادغام در «شبکه ارتباطات جهانی» و پیامدهای آنها توسط نهادهای حکومت و مرجعیت دینی است. این اعتراض‌ها را باید به عنوان یک پدیدار و تحول تاریخی و نشان از تغییرات نهادی و ساختاری به‌ حساب آورد که به‌طور بسیار گسترده تمام جامعه ایران را تحت تاثیر و در آستانه یک استحاله یا تحول نوین قرار داده است.

_ هر چند به سبب وقوع انقلاب اسلامی، رهبران انقلاب برای پیشبرد امر انقلاب، بسیاری از موانع رشد زنان را در حوزه آموزش و پرورش و انتخاب کسب‌وکار برطرف کردند، لیکن زمانی که نوبت به قبول الزامات این تغییر از جمله پذیرش هویت رسمی «زن اجتماعی» در برابر «زن خانه» و قبول منزلت و جایگاه اجتماعی نوین آنان رسید، مقاومت‌ها آشکار شد. عملا زنان دریافتند که انتظار حاکمان از آنان همان انتظارات سنتی است و فضایی برای آنان، آنچنانکه شاید و باید گشوده نمی‌شود. سیستم رسمی با رفتار متعارض خود، در عمل، تنها به حضور نمادین چند زن در مجلس و در دستگاه دولتی و قضا به عنوان نمادین و برای نمایش در سطح بین‌المللی یا اقدام برای بستن زبان منتقدان در داخل اکتفا می‌کند.

_ با توجه به دو نکته پیش‌گفته، پرسشی که حاکمان از جمله من که زمان‌هایی در زمره آنان بوده‌ام، هیچگاه نتوانسته‌ایم به آن پاسخ سرراست دهیم «پدیده امتناع رشد و ارتقای اجتماعی نسل جدید مبتنی بر سبک زندگی جدید در سیستم حاکم موجود» است. به زبان ساده اگر کسی بخواهد در این جامعه «برای خودش کسی باشد» و «سری تو سرها داشته باشد» و در ضمن تمایلی به ریاکاری و ظاهرسازی نداشته باشد، چه باید بکند؟ البته همه افراد برای خودشان کسی هستند. لیکن منظور از آوردن این مثال عامیانه کسب منزلت و موقعیت‌های اجتماعی برتر در جامعه است. یک شهروند ایرانی پایبند به قانون اساسی، با سلامت کامل مالی و متخلق به اخلاق حرفه‌ای و انسانی لیکن رسما غیرِمتشرع و غیرمبادی به آداب رسمی آیا می‌تواند از مدارج اجتماعی صعود کند یا آنکه او محکوم به عقب‌ماندگی و قبول شهروند درجه دوم بودن است؟ [3]

*اصرار آخوندی بر تنفر نسل جوان از باورهای اصیل ایرانی و تفاوت سبک زندگی مدرن با سبک زندگی سنتی یا همان سبکی که حکومت آنرا ترویج می‌کند بر گرفته از انگاره‌های عوامانه ذهن آخوندی است نه از واقعیت.

چیزی که در سبک زندگی حائز اهمیت است عقلانیت است و یک سبک زندگی مادام که از عقلانیت برخوردار باشد مدرن است.

اگر بخواهیم صورت واضح‌تری از این سخن ارائه کنیم باید اذعان کرد که آخوندی به سبک زندگی دینی و غیر دینی اشاره دارد که البته خجالت کشیده از اینکه آنرا صریحا بیان کند.

تکلیف سبک زندگی بی‌دین هم که روشن است! یک سبک غیر عقلانی و ناپسند در محیط و تاریخ ایران که معتقدینش البته در دوران جدید یعنی در نظام جمهوری اسلامی ایران مکلف به رعایت الزامات اجتماعی آن هستند. (نظام اسلامی منطقا و قانونا هیچ ورودی به چارچوب‌های شخصی افراد ندارد)

اکنون آقای آخوندی تقلا می‌کند تا به اسم زنان و جوانان و مدرنیسم و… مروّج و مدافع این سبک بی‌دین زندگی باشد و جالب‌تر آنکه حاملان چنین سبکی را اکثریتی ایرانی جلوه دهد که می‌توانند علیه مردم ایران و حکومت خیزش تعیین‌کننده داشته باشند!

ما قضاوت درباره این القاگری را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

ماجرای “زن خانه و زن اجتماعی” که آخوندی به آن اشاره دارد نیز صورت دیگری از عوامزدگی آخوندی است. زن اجتماعی از نظر آخوندی چه الزامی در تغییر دارد که او گفته نظام اسلامی مخالف آن است!؟

اگر بخواهیم دقیقا به حاقّ آنچه که آخوندی منبعث از لیبرالیسم گفته اشاره کنیم باید گفت که منظور از الزامات زن اجتماعی و تفاوتش با زن خانه؛ یک گزاره ناروای ذهنی است که می‌گوید زن اساسا موجودی ضعیف و برای التذاذ مرد است. اگر در خانه باشد برای التذاذ و بردگی یک نفر و اگر در بیرون از خانه برای التذاذ و امربری هرکه خودش بخواهد! (این معنی از آنجا اثبات می‌شود که اگر گزینه التذاد و تبدیل شدن زن به کارگر را از حیطه فرضی زن اجتماعی حذف کنیم؛ دیگر هیچ جایی برای انفکاک این دو حیطه‌ی بر ساخته باقی نمی‌ماند)

در این دیدگاه هیچ جایی برای انسانیت زن نیست. همانطور که در آن هیچ احترامی به وظایف ذاتی زن از جمله مهربانی، مادری، زیبایی و علم منزل هم یافت نمی‌شود.

در واقع در این دیدگاه اساسا جایی برای عقلانیت وجود ندارد و همانطور که توضیح داد شد؛ همه چیز متوقف بر “لذت نفسانی و مد روز” است!

مد روزی که البته در آن هم جایی برای عقلانیت نیست.

“زن” به تعریف عقلانی و اسلامی همانقدر که زن خانه است، زن اجتماعی هم هست. و این دو شأن غیر قابل انفکاک البته در حیطه وظایف ذاتی و انسانی زن نیز مشترک هستند. (همانطور که در قبال مردان نیز چنین است)

یعنی یک زن شاغل همانقدر مادر است که یک زن خانه‌دار و یک زن خانه‌دار همان‌اندازه می‌تواند کمک‌کار اقتصاد خانواده باشد که زن شاغل.

پس مشخص است که منظور آخوندی از مخالفت حکومت اسلامی ما با الزامات زن اجتماعی؛ تنها در یک وجه یعنی مخالفت نظام اسلامی با دور شدن زنان شاغل از محیط خانواده و مادری و عقلانیت معنی می‌دهد.

که ما این قضاوت را نیز بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم که آیا این مخالفت حکومت با یک رخداد غیر عقلانی؛ یک مخالفت تنفرانگیز است یا یک مخالفت عقلانی و مورد احترام!؟

شبه‌افکنی سوم آخوندی مبنی بر اینکه اگر کسی بخواهد برای خودش کسی باشد و در عین حال سبک زندگی مورد دفاع حکومت را نیز قبول نداشته باشد نیز شبه‌ای است با تکلیف مشخص!

پیشرفت فردی صرفا در سایه قانونمداری ممکن است. یعنی مثلا فردی نمی‌تواند با پول زورگیری یا رباخواری به قول آقای آخوندی برای خودش کسی بشود و مدعی شود که من سبک حکومت را هم قبول نداشته‌ام!

شهروندان باید در حیطه‌های قانونی و عقلانی پیشرفت کنند و در مواردی هم که نظام اسلامی مخالفت اجتماعی با آن دارد؛ اهل التزام و رعایت باشند.

می‌ماند امور غیر قانونی و غیر شرعی در 2 حیطه اجتماعی و شخصی که همانطور که توضیح داده شد نظام اسلامی به حیطه شخصی (منظور خانه و فضای شخصی است) هیچ ورودی ندارد.

دقت شود که بیان این گزاره‌های فلسفی و عقلانیت‌های بدیهی از منابر و تریبون‌های رسمی کشور یکی از ضروریاتی است که موجب منقح شدن عقلانیت در جامعه و پاسخگویی به شبهات خواهد شد.

***

1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1308069

2_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1577248

3_https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-586833

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تفاوت‌های زن اجتماعی و زنِ خانه از نظر عباس آخوندی! / دفاع جبهه اصلاحات از سربازانی که به میدان محاربه فرستاد بیشتر بخوانید »