به گزارش مجاهدت از مشرق، وب سایت ضدایرانی «ایران اینترنشنال» در اقدامی مسبوق به سابقه با استقبال از اظهارات اخیر خاتمی نوشت: «محمد خاتمی، از چهرههای ارشد اصلاحطلبان در سخنانی با تاکید بر موضع قبلی خود گفت: پیش از این گفتم براندازی نه ممکن است نه مطلوب، اما آنچه الان جاری است خودبراندازی است و حرف اصلاحات به حاکمیت این است که خودبراندازی نکنید، اصلاح کنید تا جامعه راضی باشد و زمینه پیشرفت فراهم شود.»
یک سوال؛ چرا هر بار که خاتمی و دیگر لیدرهای جریان غربگرا اظهارنظری را مطرح می کنند، اظهارات آنها با استقبال ویژه رسانه های دشمن همراه می شود. چرا رسانه ای بدنام همچون اینترنشنال برای تبلیغ اصلاحات مدنظر خاتمی، پیش قدم شده است؟! آیا این رسانه ضدایرانی تغییر رویه داده و دلواپس منافع و عزت مردم ایران است؟! پاسخ قطعا منفی است. متاسفانه این جریان غربگرا است که به منافع و عزت مردم ایران پشت کرده و خود را در حد شیپورچی های دشمن تنزل داده است.
«اکبر گنجی» از فعالین اپوزیسیون پیش از این گفته بود:«وظیفه ما کارمندان بخش پروپاگاندای دولت آمریکا، انگلیس و اسرائیل، نابودی ایران و ایرانیان است. وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم.»
لازم به ذکر است که در سال ۷۸ و پس از فتنهای که در دولت اصلاحات رقم خورد، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و برخی دیگر از فرماندهان، نامه اعتراضآمیزی را به خاتمی رئیسجمهور وقت نوشتند که در آن تاکید شده بود: «نحوه برخورد با حوادثی که همه ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم، باعث شده جریانهای معاند با انقلاب گستاختر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظهکارانه و با دلزدگی توأم با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمره این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر میگزند… آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مؤمن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سؤال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار دهها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟.. ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی میبینیم… در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم.»
نکته قابل توجه اینجاست که نامه مذکوردر شرایطی نوشته شده بود که خیانتهای بعدی و بزرگتر خاتمی اتفاق نیفتاده بود. مرحومهاشمی در خاطرات روز ۲۹ شهریور ۱۳۷۸ مینویسد: «سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس آمد. درمورد نامهای که فرماندهان سپاه، چند هفته پیش به آقای خاتمی نوشتند و سروصدای زیادی به پا کرد، توضیحی داد. گفت، تصمیم همه بوده، ولی به قلم خود او نوشته شده و هدف سیاسی نداشتهاند و قبل از نوشتن، از آقای خاتمی وقت خواستهاند که تذکرات را خصوصی بگویند؛ چون وقت نداده، نوشتهاند.»
شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی همچنین مهرماه ۹۵ به صراحت درباره همصدایی با دشمن هشدار داد و گفت: «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است. خوارج، محصول ترویج همین نگاه بودند. اگر صاحب منصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دوصدایی دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شدهاند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بینبردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است.»
سانسور ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل در رسانه های غربگرا
واقعیت این است که رسانه های جریان غربگرا در مواجهه با اخبار مثبت، «سانسورچی های ماهری» هستند. فرض کنید شورای حقوق بشر سازمان ملل، ایران را محکوم می کرد. تجربه ثابت کرده است که اگر چنین اتفاقی رخ می داد، رسانه های جریان غربگرا همگی به صف شده و فریاد وامصیبتا سر داده و مدعی میشدند که ایران کشوری منزوی و تنش آفرین است و همه دنیا این را فهمیده است.
حالا به این خبر توجه کنید: «ایران رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل شد». انتخاب ایران به ریاست مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل با توجه به فرآیند انتخاب آن حاکی از یک دستاورد دیپلماتیک برای کشورمان است. بر اساس این فرآیند باید گروههای منطقهای از قارههای مختلف نامزدهای خود برای ریاست این مجمع را معرفی کنند که در این مرحله در اتفاقی کمنظیر تمام کشورهای آسیایی از جمله کشورهای عربی منطقه و از جمله عربستان که برای عضویت در نهادهای بینالمللی معمولا با ایران در رقابت بودند، این بار رقابت را کنار گذاشته و نام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تنها نماینده قاره آسیا برای ریاست این مجمع معرفی کردهاند.
این رویداد ناشی از توجه ویژه دولت سیزدهم به دیپلماسی منطقه ای و ارتباط موثر با همسایگان است. مسئله ای که متاسفانه در دولت قبل مورد غفلت قرار گرفت و همین غفلت، از یکسو فرصت های زیادی را هدر دادو از سوی دیگر خسارت های بزرگی را به کشور تحمیل کرد.
ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل خبر مهمی است. اما از آن مهمتر، روندی است که به این نتیجه منجر شده است. روندی که بیش از پیش ثابت می کند، اقتدار در دیپلماسی، قطعا از انفعال نتایج بهتری داشته و دارد.
دیپلماسی مقتدرانه در روابط بین الملل، قطعا هزینه هایی در پی دارد اما تجربه ثابت کرده که هزینه ای که دیپلماسی مقتدرانه در پی دارد، خیلی کمتر از هزینه ای است که دیپلماسی انفعالی به مردم تحمیل می کند.
نشان به آن نشان که رویکرد دولت اصلاحات در دیپلماسی منجر به آن شد که نهایتا رئیس جمهور آمریکا در اقدامی گستاخانه، ایران را بخشی از محور شرارت نامید. در یک نمونه دیگر دیپلماسی دولت قبل، خسارت محض برجام را در پی داشت.
نکته قابل تأمل اینجاست که همزمان با سانسور هماهنگ خبر ریاست ایران بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل در رسانه های جریان غربگرا، در آنسو رسانه های معاند با خشم و عصبانیت این خبر را منتشر کردند.