خاطرات دفاع مقدس

وحشت غربی‌ها از سیطره احتمالی ایران بر بصره و جنوب عراق در عملیات نصر ۸

وحشت غربی‌ها از سیطره احتمالی ایران بر بصره و جنوب عراق در عملیات نصر ۸


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: عملیات نصر ۸ با هدف تصرف ارتفاعات «گرده‌رش» در استان سلیمانیه عراق، با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد. منطقه شرق رودخانه «قلعه‌چولان» در شمال استان سلیمانیه عراق تا سورکوه در دو عملیات کربلای ۱۰ و نصر ۴ تصرف شده بود. گسترش عملیات به سمت غرب، مستلزم عبور از رودخانه قلعه‌چولان و عبور از این رودخانه نیز منوط به تصرف ارتفاع گرده‌رش بود.

عملیات نصر 8

عملیات نصر ۸ برای تصرف این ارتفاع با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران اجرا شد. [۱] قبل از این عملیات، عملیات نصر ۷ با هدف خارج کردن منطقه عمومی سردشت از دید عراقی‌ها و آزاد کردن ارتفاعات «دوپازا» و «بلفت» در ۱۳ کیلومتری غرب سردشت در ۱۴ مرداد ۱۳۶۶ اجرا و این منطقه آزاد شده بود. [۲] این عملیات زیر نظر قرارگاه «نجف» به فرماندهی «نورعلی شوشتری» و با شرکت لشکر‌های ۵۷ ابوالفضل‌ (ع)، ۲۱ امام رضا‌ (ع)، ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) و تیپ ۱۲ قائم (عج) ساعت ۱:۱۶ در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۶۶ با رمز «یا محمدبن‌عبدالله (ص) ادرکنی» در منطقه سردشت آغاز شد.

یگان‌های عملیاتی به دستور قرارگاه نجف به‌طور هماهنگ و هم‌زمان به مواضع دشمن یورش بردند و پس از یک ساعت، موفق به تصرف اهداف خود شدند. [۳] قله‌های ۱۴۲۶ (معروف به قله اول)، ۱۴۱۸ (قله دوم) و ۱۳۹۱ (قله سوم) و قرارگاه تاکتیکی تیپ ۳۹ عراق و مقر گردان یکم این تیپ سقوط کرد و تنها مقر گردان دوم در ادامه یال شمالی گرده‌رش در تصرف دشمن باقی ماند. پاتک اول دشمن در ساعت ۵ بامداد روز اول عملیات با استفاده از باقی‌مانده عناصر گردان ۲ تیپ ۳۹ آغاز شد و با فشاری که به نیرو‌های لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) وارد آمد، دشمن توانست نیرو‌های این یگان را حدوداً سه کیلومتر (از ادامه یال گرده‌رش) به عقب‌نشینی وادار کند. به لشکر ۵۷ دستور داده شد تا آمدن یک گردان از لشکر ویژه ۱۵۵ شهدا برای تصرف ادامه یال گرده‌رش، منطقه را حفظ کند. همچنین به ادوات و توپخانه دستور داده شد که آتش سنگینی روی ارتفاعات گرده‌رش بریزند. به علت مسافت زیاد و شیب تند گرده‌رش، تدارک یگان‌ها از راه زمینی بسیار دشوار بود و هوانیروز این کار را بر عهده داشت.

** خلاصه اول طرح عملیات

مانور عملیات برای تصرف ارتفاع گرده‌رش به شرح زیر طراحی شد:

– تصرف نیمه جنوبی ارتفاع ۱۴۱۸ (قله دوم) توسط لشکر ۲۱.

– تصرف نیمه غربی ارتفاع ۱۴۲۶ (قله اول) توسط لشکر ۱۱.

– تصرف نیمه شمالی ارتفاع ۱۴۱۸ (قله سوم) توسط لشکر ۵۷.

– تصرف نیمه شرقی ارتفاع ۱۴۲۶ (قله اول) توسط تیپ ۱۲.

– تصرف ارتفاعات ۱۳۱۷ و ۱۳۴۸ (قله چهارم) توسط لشکر ۱۵۵ ویژه.

 

** نقش هوانیروز در عملیات نصر ۸

به علت مسافت زیاد و شیب تند ارتفاعات گرده‌رش، تدارک یگان‌ها از راه زمینی بسیار دشوار بود، لذا با هماهنگی که از قبل شده بود یگان‌ها از شب عملیات وسایل مورد نیاز خود را در تور‌های اسلینگ آماده کرده و از صبح عملیات هوانیروز به اسلینگ وسایل تدارکاتی یگان‌ها پرداخت و در روز اول عملیات هوانیروز ۱۸ بار و در هر بار یک تن محموله را اسلینگ کردند و در روز دوم نیز ۲۵ بار عملیات اسلینگ صورت پذیرفت.

عملیات نصر 8

مرحله دوم این عملیات در شب دوم به تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۶۶ اجرا شد. قرارگاه «قدس» برای انحراف دشمن در شرق رودخانه «قلعه‌چولان» دست به اجرای تک ایذایی زد. قرارگاه نجف نیز با استفاده از تاریکی هوا به سوی محور سمت راست ارتفاع گرده‌رش حمله کرد و یگان‌های عمل‌کننده توانستند به‌سرعت مواضع عراقی‌ها را تصرف کنند. [۴] اوایل صبح روز دوم عملیات، ارتش عراق به مواضع لشکر ۲۱ امام رضا‌ (ع) روی قله اول ارتفاع گرده‌رش پاتک کرد. حمله با آتش شدید شروع شد و بعد هم نیرو‌های پیاده دشمن از تپه «هرمدان» و «گرده‌رش» به خط نزدیک شدند.

نیرو‌های ایرانی نیز در مقابله با این حرکت عراقی‌ها، به کمک آتش توپخانه، فشاری سنگین بر عراقی‌ها وارد کردند. با دستور قرارگاه نجف، نیرو‌ها به اجرای آتش منسجم و سنگین روی مواضع دشمن پرداختند که بسیاری از نیرو‌های پیاده ارتش عراق در محور جاده «گلاله» کشته و زخمی شدند. حدود یک ساعت بعد، عراقی‌ها مجبور به عقب‌نشینی شدند. فرمانده قرارگاه نجف برای تضمین خط نیرو‌های ایرانی از لشکر ۵۲ قدس و لشکر ۷ ولی‌عصر‌ (عج) خواست تا در خط مستقر شوند. [۵]

 روز سوم عملیات، یکم آذر، نیرو‌های عراقی با اجرای آتش در ساعت ۲ بامداد حمله را آغاز کردند که با مقاومت نیرو‌های ایران به شکست نیرو‌های عراقی و اسارت چندین تن از آنان انجامید. نیرو‌های عراق مجدداً پاتک کردند و توانستند بین لشکر ۷ ولی‌عصر‌ (عج) و لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) در قله ۲ و در مواضع لشکر ۷ ولی‌عصر‌ (عج) نفوذ کنند که آن هم با مقاومت نیرو‌های ایران دفع شد. بعدازظهر همین روز مجدداً عراق به قله ۲ حمله کرد که نتیجه‌ای در پی نداشت. [۶]

** خلاصه دوم طرح عملیات
استعداد نیرو‌های درگیر: 
ایران: ۱۱ گردان پیاده
عراق: ۲۳ گردان پیاده، زرهی و کماندویی و ۲ گردان توپخانه
هدف عملیات: تصرف ارتفاع گرده رش با هدف تکمیل خط جبهه در غرب ماووت
تلفات انسانی عراق: ۵۰۰ نفر
توضیحات: سپاه همچنان به گسترش جبهه در استان سلیمانیه عراق ادامه داد و در این عملیات با تصرف ارتفاع گرده رش ضمن تکمیل خطوط جبهه در غرب ماووت ابتکار عمل لازم برای گسترش به سمت شهر سلیمانیه را هم به دست آورد.

 

ارتش عراق در روز چهارم عملیات، به منظور پس گرفتن مواضع تصرف‌شده از سوی ایرانی‌ها، ساعت ۱۷:۱۵ قله‌های ۱ و ۲ را هدف قرار داد، اما با حمله متقابل ایرانی‌ها، حمله آنها با شکست مواجه و در حدود ساعت ۱۸ متوقف شد. [۷] روز پنجم عملیات، حمله عراق به ارتفاع گرده‌رش متوقف شد و عامل مؤثر در این توقف، عملیات روز گذشته اتحادیه میهنی کردستان عراق بود که به تصرف قسمتی از ارتفاع «ویولان» انجامید. به این بهانه و با درگیر کردن عراقی‌ها در ارتفاع ویولان، آنها از تمرکز و حمله در محور گرده‌رش بازداشته شدند، لذا در این روز تلاش عراق صرف تصرف ارتفاع ویولان شد و مواضع اتحادیه روی این ارتفاع را چهار بار با هواپیما بمباران کرد. نیرو‌های اتحادیه براثر فشار‌های وارده نیرو‌های عراقی به‌تدریج از ویولان عقب‌نشینی کردند. [۸]

در نهایت ارتفاعات ۱۴۲۶، ۱۴۲۸، ۱۳۹۱ از ارتفاعات گرده‌رش و چندین پاسگاه مرزی عراق که روی این ارتفاعات بود و روستا‌های گمالان زور و گمالان خوارد و برگر بالا و برگر پایین به دست نیرو‌های ایران آزاد و بیش از ۳۰ کیلومتر از شمال استان سلیمانیه عراق آزاد شد. در این عملیات تیپ ۳۹ از لشکر ۴۴ عراق و یک گردان تانک از لشکر ۲۷ منهدم و به تیپ‌های ۶۰۳، ۸۳ و ۷۷ پیاده و گردان کماندویی لشکر ۴۴ ضربات سنگینی وارد شد و مقر تاکتیکی تیپ ۳۹ ارتش عراق به تصرف نیرو‌های ایرانی درآمد. مقر گردان ۲ از تیپ ۵۰۴ مستقر در ارتفاعات «گاهو» هم زیر آتش توپخانه نیرو‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و خسارات سنگینی به دشمن وارد شد.

عملیات نصر 8
نقشه عملیات

علاوه بر این دو انبار مهمات لشکر ۱۳۹ در منطقه سورقلات و مقر‌های تیپ ۶۰۳ و ۸۳ و ۳۰۰ و مقر تاکتیکی تیپ ۹۱ در ارتفاعات هزار کامیان با آتشباری توپخانه خودی متحمل خسارات فراوانی شدند. [۹] در این عملیات حدود سه هزار عراقی کشته و زخمی و ۲۰۰ نفر اسیر شدند. همچنین شش دستگاه تانک و تعدادی تجهیزات دیگر منهدم شد و دو تانک، شش دستگاه رادار، تعدادی خودرو و یک دستگاه مخابراتی و بیش از ۵۰ قبضه خمپاره به دست نیرو‌های ایران افتاد. در این عملیات ۱۷۳ تن از نیرو‌های جمهوری اسلامی ایران شهید و ۸۷۷ تن مجروح شدند. [۱۰] لشکر ۶۴ ارومیه نیروی زمینی ارتش عملیات نصر ۹ را اول آذر ۱۳۶۶، در روز‌هایی که عملیات نصر ۸ در حال انجام بود، در منطقه حاج‌عمران اجرا کرد. [۱۱]

** موفقیت کامل ایران، واکنش رسانه‌های خارجی

واکنش اکثر تحلیلگران نظامی سیاسی جهان، انجام عملیات در مناطق شمال‌غرب را فریب ارزیابی می‌کنند و معتقدند هدف اصلی ایران تصرف بصره هست؛ ضمن اینکه اخبار خلیج فارس دیگر اخبارجنگ را تحت الشعاع قرار داده هست.

روزنامه «میدل ایست اکونومیک دایجست» دراین باره نوشت: «نیرو‌های مسلح عراق در سرتاسر جبهه جنگ در آماده‌باش کامل به‌سر می‌برند. هدف احتمالی ایران شهر بصره خواهد بود که عراقی‌ها می‌کوشند بار دیگر تدابیر دفاعی پیش‌بینی شده را به‌کارگیرند.

همچنین «ایندیپندنت» روزنامه دیگر لندن با اشاره به این نکته که عراق یک شبکه دیگر از مواضع دفاعی منطقه بصره ایجاد کرده هست، نوشت: «ایران به فشار‌های مداوم رزمندگان خود مبنی‏ بر ‏دست زدن به حملات پیاپی جهت درهم شکستن خطوط دفاعی عراقی‌ها تا عملی ساختن یک رسوخ پیروزمندانه، متکی خواهد بود. عکس‌های ماهواره‌ای نشان‌دهنده آمادگی گسترده ایرانی‌ها برای دست زدن به یک حمله جدید در جبهه جنوبی هست.»

این روزنامه همچنین درمقاله‌ای دیگر آورده هست: «ایران حملات آزمایشی خود را در نقاط دیگر به‌عمل می‌آورد تا تعادل عراقی‌ها را به هم بزند؛ اما در واقع در اطراف بصره و در جبهه جنوبی هست که نبرد واقعی صورت خواهد گرفت. هدف ایران بر آن هست که جنوب عراق و بصره را از سایر نقاط عراق جدا کند.»

درگیری نظامی در خلیج‌فارس که موجب تشدید حملات عراق به نفت‌کش‌ها و مقابله به مثل ایران و نیز حضور نظامی امریکا شده بود، باعث توجه بیشتر فرماندهی سپاه به آن جبهه شد. حدودا، از تیرماه سال ۱۳۶۶ با دخالت امریکا، جنگ ایران و عراق به طور محدود، جنبه بین‌المللی به خود گرفت.

اسکورت نفت‌کش‌های کویتی با ناو‌های ایالات متحده و فشار بیشتر بر روی ایران باعث شد که نیروی دریایی سپاه در خلیج‌فارس فعال شود و این روند که با حمله امریکا به چاه‌های نفتی ایران، تعرض به کشتی‌ها و حمله موشکی ایران به کشتی‌های امریکایی همراه بود، حدود سه ماه به درازا کشید. پس از آن، بار دیگر فرماندهان سپاه توجه خود را به جبهه زمینی معطوف کرده و در راستای استراتژی عملیاتی شمال غرب، عملیات نصر ۸ را به عنوان سرپل عملیات بزرگ زمستانی طرح‌ریزی کردند.

[۱]. رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چ دوم، ۱۳۸۹، ص ۹۶.

[۲]. درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۴: شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۷۶، ص ۱۹۴ و ۱۹۶.

[۳]. همان، ص ۱۹۹؛ اردستانی، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه‌ودوم: تکاپوی جهانی برای توقف جنگ، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۲، ص ۳۲.

[۴]. اردستانی، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه‌ودوم، ص ۵۰ و ۱۳۲ و ۱۳۳.

[۵]. همان، ص ۵۹ و ۶۰.

[۶]. همان، ص ۷۹.

[۷]. همان، ص ۹۲.

[۸]. همان، ص ۱۰۷ و ۱۱۹.

[۹]. سمیعی، علی، کارنامه توصیفی عملیات رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، تهران: معاونت تبلیغات و انتشارات نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی، ۱۳۷۶، ص ۳۶۳؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۲۴۶۰، ۱ آذر ۱۳۶۶، ص ۲.

[۱۰]. اردستانی، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه‌ودوم، ص ۱۲۰.

[۱۱]. همان، ص ۸۰.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

وحشت غربی‌ها از سیطره احتمالی ایران بر بصره و جنوب عراق در عملیات نصر ۸ بیشتر بخوانید »

کتاب «پزشک‌یار پست امداد» در اصفهان منتشر شد

کتاب «پزشک‌یار پست امداد» در اصفهان منتشر شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از اصفهان، کتاب «پزشک‌یار پست امداد» خاطراتی از رزمنده جانباز اسماعیل نوروزی، تدوین «حسین حسن‌نژاد» به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اصفهان منتشر شد.

این کتاب با مجموعه خاطراتی از رزمنده جانباز اسماعیل نوروزی،هست که توسط انتشارات «چشمه آفرینش» در ۱۰۰ صفحه به شماره شابک ۷-۵۷-۵۵۴۳-۶۲۲-۹۷۸ و رده بندی کنگره:DSR1629 و رده بندی دیویی ۰۸۴۳۰۹۲/۹۵۵ و شماره کتابشناسی ملی: ۹۴۹۵۱۵۱ در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه منتشر شده هست.

کتاب در قالب یک پیشگفتار به قلم ناشر، یک مقدمه با عنوان «چرا جنگ» به قلم راوی و ۲۰ بخش تنظیم شده هست.

انتهای پیام/

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کتاب «پزشک‌یار پست امداد» در اصفهان منتشر شد بیشتر بخوانید »

التماس آمریکا برای رهایی گروگان‌هایش از دست ایران

التماس آمریکا برای رهایی گروگان‌هایش از دست ایران


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادان و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد.

اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت. تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

امشب (۲۰ آبان ۱۳۵۹) هم مثل شب گذشته، آبادان آرام هست و بهتر از شب‌های گذشته خوابم برد. برایم گفته‌اند ترک عادت موجب مرض هست و این صدای دلخراش آمریکا عادت شده که چیز‌هایی هم شده از لحن این رادیو فهمید که لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی‌ادبان و این بی ادب امروز تمام بخشش در رابطه با گروگان‌ها بود و خبر می‌داد که یک هیئت از بلندپایگان آمریکا در حالی که جواب حکومت اسلامی ایران در مورد مسئله گروگان‌ها [را]همراه دارند برای تسلیم این نامه به الجزایر رفته‌اند، زیرا بعد از قطع رابطه ایران و امریکا، دولت الجزائر حافظ منافع ایران در آمریکا و رابط این دولتین هست.

لحن رادیو آمریکا طوری هست که به وضوح معلوم هست این به اصطلاح ابر قدرت سخت به التماس افتاده که شاید بتواند گروگان‌ها را نجات دهد. راستی قدرت از آن خداست این امریکا را ببین که یک روز چگونه بر ایران حکومت می‌کرد و حاکم صوری ایران محمدرضا پهلوی تمام حرکات و اعمالش زیر نظر این به اصطلاح ابر قدرت بود و در برابر کارتر برد‌های ذلیل بیش نبود.

این پیر، اما امروز یک پیرمرد هشتاد ساله نشسته در گوشه‌ای در تهران، جماران، یا در قم، یخچال قاضی و این چنین این غول کاغذی را به زانو درآورده و از صدا انداخته هست. رادیو کویت را هم گوش دادیم صدام بیچاره در یک کنفرانس مطبوعاتی لاطائلاتی به هم یافته و نشخوار می‌کند. چه کند کویت بیچاره که سخت از صدام ترسیده و وحشت برش داشته و در برابر این شیر بی‌یال و دم و اشکم خود را به کلی باخته و به عینه شعبه‌ای از رادیو بغداد شده هست.

تا حدود ساعت ۱۰ صبح منزل بودیم و سپس عازم رادیو شدم. تصمیم گرفته‌ام دهه اول محرم هر روز اقلا چند دقیقه‌ای بوسیله پیام رادیویی به ساحت شریف امام حسین علیه السلام عرض ارادتی کنم. پیامی مختصر درباره فداکاری‌های قهرمانان محرم دادم و محور سخن را قیس بن مسهر قرار دادم و شرح نامه رسانی او به مردم کوفه و شهادت درس آموزش را.

از رادیو به منزل آمدیم چند دقیقه‌ای در منزل بودیم و نزدیکی‌های ساعت ۱۲ به معمول هر روز با مهدی و محمود و مرتضی به مسجد قدس رفتیم. جلوی در مسجد عده‌ای جمع بودند معلوم شد چند دقیقه پیش ترکش‌های خمسه خمسه دو نفر را روبه‌روی مسجد کشته هست. برادران مسجدی قدری دلهرگی داشتند. نماز ظهر و عصر را به جا آوردیم نمازگزاران کم و بیش متفرق شده بودند و چند نفری نشسته مشغول دعا یا گفتگو بودند که خودم نیز نشسته بودم می‌خواستم دعای روز سه‌شنبه را بخوانم که ناگهان صدایی مهیب برخاست و گرد و غبار و خورده آجر  شبستان مسجد را فراگرفت.

خلاصه محشری در گرفت سراپایم غرق در گرد و غبار چند تکه آجر به کمر و بازوانم خورد و سراسیمه برخاستم، اما غبار طوری شبستان مسجد را فراگرفته که کسی کسی را نمی‌بیند ولی می‌شنوم که یکی از برادران مسجدی فریاد می‌کشد آقای جمی.

در میان غبار چشمم به فرزندم مهدی افتاد که با سر و صورت غرق در غبار مضطرب به جایگاه من می‌دود و فریاد می‌کشد که او را صدا زدم و گفتم و سلامتم و سراغ محمود و مرتضی و خردل [را]گرفتم آنها هم آمدند و سالم بودند و همه اصرار داشتند که به سرعت از مسجد بیرون رویم که دارند مسجد را می‌کوبند.

کفش‌ها را پیدا نکردم پای برهنه خود را به ماشین رساندم که دیدم زیر بغل یک نفر که خون آلود بود گرفته به طرف ماشین آمدند که او را به بیمارستان برسانیم جوانی هم که قدری خون آلود بود سوار شد. به سرعت آن دو را به بیمارستان رساندیم و به منزل برگشتیم دیدم عمامه و قبا و با غرق در گرد و غبار شده، همه را کناری گذاشتم که خردل آنها را تکاند و گرد و غبارشان را پاک کرد.

امروز دیگر ناهار نداریم چند دانه سیب زمینی که در منزل داشتیم آپ پز کردیم و با خرما خوردیم و در مورد حادثه گفتگو کردیم. معلوم شد مسجد را به توپ بسته‌اند که به سردر مسجد اصابت کرد که در نتیجه چند نفر در اثر اصابت آجر پاره‌ها زخمی شده‌اند؛ اما کسی از بین نرفت. قبل از ظهر نامه‌ای از ستاد عملیات جنگی جنوب داشتم که دعوت شده بودم برای بعضی از پرسنل سخنرانی کرده روحیه آنها را بالا برم. ساعت چهار به ستاد عملیات جنوب و اتاق جنگ رفتم. در ستاد عملیات دو نفر عراقی، یکی افسر و دیگری سرباز را دیدم که پناهنده شده بودند و مورد بازجویی قرار داشتند. تا غروب آنجا بودیم و بعد به منزل برگشتم.

انتهای پیام/ 161 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

التماس آمریکا برای رهایی گروگان‌هایش از دست ایران بیشتر بخوانید »

صدای درهم شکستگی صدام دارد به گوش می‌رسد

روزی که صدای در هم شکستن ارتش صدام به گوش رسید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادان و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد.

اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت. تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

** بوی شکست صدام را می‌شود استشمام کرد

امروز ۱۹ آبان ۱۳۵۹ هست، رادیو تهران خبر‌های خوبی داد از پیروزی سپاه ایمان بر جنود ابلیس، صدای آمریکا، بی‌بی‌سی و کویت که هر روز اعلامیه پر طمطراق رادیو بغداد که همه‌اش کذب محض بود را تکرار کردند. امروز هم جیش باطل صدام کافر خبری نگفتند مثل اینکه حضرات از اینکه صدام از پیشروی در ایران وامانده و دوران عقب‌نشینی و شکست مفتضحانه‌اش فرارسیده هست متعجب شده‌اند. امروز اول محرم [هست]و به فکر مطالعه‌ای در حوادث محرم و عاشورا افتاده‌ام، کتاب نفس‌المهموم را در کتابخانه‌ام پیدا نکردم می‌خواهم این روز‌ها مروری بر این کتاب داشته باشم. 

به آقای قائمی تلفن کردم ایشان کتاب را داشتند و مرحمت کردند به مناسبت اول محرم یک پیام رادیویی دادم و مختصری دربارۀ نبرد حق و باطل که امام حسین علیه السلام و یزید بهترین مظهر و مصداقش می‌باشند هم صحبت کردم تا یزید زمان صدام کافر در برابر حسین زمان امام خمینی. صدای شلیک خمسه خمسه صبح فروکش کرده بود، اما از بعدازظهر مجدداً شروع شده که کاتیوشا‌های ما ساکت نیستند و روی هم رفته مثل اینکه در هم شکستگی صدام دارد نمایان می‌شود و این گذشته از لحن صدای آمریکا و بی‌بی‌سی که از رادیو بغداد هم می‌شود استشمام کرد. 

ساعت نزدیک ۵ بعد از ظهر هست، ساعت ٦ از طرف ستاد هماهنگی دعوت شده‌ام که به آنجا بروم و در جمع آنها که سرهنگ شکرریز فرمانده عملیات جنگی آبادان و خرمشهر هم شرکت دارد حاضر شده و در گفت‌وگوی آنها شرکت کنم. ساعت ۵ به اتفاق فرزندم محمود از منزل خارج شدیم و من به ستاد هماهنگی رفتم و فرزندم محمود را گفتم به منزل برود و به فکر من نباشد که بعد از ختم جلسه با ماشین یکی از بچه‌ها می‌آیم. 

ساعت ۵ در ستاد هماهنگی بودم اندکی نشسته بودم که آقایان رشیدیان صفاتی وارد شدند آقای رشیدیان تازه از تهران مراجعت می‌کرد. شرح ملاقاتش با امام و فعالیت‌هایی که در رابطه با [رفع]محاصره آبادان در تهران به اتفاق برادرمان باتمانقلیچ و جوادی انجام داده بودند نقل کرد و همچنین اقداماتی که از طریق مجلس شورای اسلامی انجام داده بود. نماز مغرب و عشا را در ستاد هماهنگی به اتفاق برادران حاضر در ستاد خواندیم.

بعد از نماز سرهنگ شکرریز به اتفاق یکی از افسرانش که ظاهراً سروانی بود، آمدند جلسه به اصطلاح رسمیت یافت. سرهنگ فعالیت‌های جبهه و پیشرفت‌هایی که حاصل شده برایمان شرح داد و امید داد که ان شاءالله به همین زودی محاصره آبادان شکسته و پیروزی نصیبمان می‌شود. آقای باتمانقلیچ بعد از توضیحات سرهنگ در رابطه با جبهه‌های آبادان، غرض از این دعوت و تشکیل جلسه را چنین بیان داشت که اینجا ستادی تشکیل شده به نام ستاد هماهنگی و غرض و مقصد اصلی ستاد، تأمین تدارکات برای نیرو‌های رزمنده هست و آن وقت اعضای ستاد را به سرهنگ و مردم شهر معرفی کرد. 

آنها نیز هر کدام امکانات خود را در رابطه با نیازمندی‌های جبهه مسئول تأمین سوخت مسئول کمیته ارزاق مسئول بنیاد شهید مسئول هلال احمر، جهاد سازندگی و شهردار و بعضی دیگر از برادران که یادم نمانده توضیحاتی در مورد کار‌های خود و کمبود‌ها برای سرهنگ دادند و ایشان ضمن تشکر از این برادران راه حل‌هایی برای تأمین کمبود‌ها بیان داشت. ساعت از ۱۰ شب گذشته این جلسه با ذکر تکبیر خاتمه یافت و حقیر به اتفاق آقایان رشیدیان و صفاتی به منزل آمدیم آقایان مرا به منزل رساندند و خود به مقر برادران جامعه اسلامی معلمان رفتند. 

نوشتم تا بماند/ روزنگاری‌های آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روزی که صدای در هم شکستن ارتش صدام به گوش رسید بیشتر بخوانید »

روایت آیت‌الله جمی از تشییع برادر شهیدش

روایت آیت‌الله جمی از تشییع برادر شهیدش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادن و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. وی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف درآورد. اعلامیه‌های امام خمینی توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت. تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از حمله اقداماتی جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی اقدامات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

امروز تمام فکرم این هست که برادرم رسول را به منزل جدیدش منتقل انتقال داده در کنار شهدا خاکش کنم. روز گذشته با آقایان حجازی و محمد جعفری و صفاتی مذاکره درباره این کار کرده‌ام و قول داده‌اند که وسیله انتقال جسد را به قبرستان امروز فراهم کنند. حدود هفت تا هشت نفری از دوستان در منزل جمع‌اند که آمده‌اند با هم جنازه را به قبرستان ببریم. البته عده کثیری از دوستان امروز لطف کرده که به تشییع بیایند، اما مگر می‌شود. جاده شهر به قبرستان نوعاً زیر شلیک خمسه خمسه و خمپاره هست به اضافه اینکه وسیله نقلیه هم نیست و اگر وسیله‌ای یافت شود وسیله حرکتش که بنزین باشد نیست. 

خلاصه ساعت از ۱۰ گذشته آقای حجازی و محمد جعفری آمدند و خبر دادند که جنازه آماده هست رفتیم جنازه رسول با دو جنازه دیگر پشت یک وانت بار گذاشته بودند. جمعاً دو ماشین پیکان سواری و یک وانت بار تشییع کننده بودیم که به ده نفر نمی‌رسید به آقای شاکری، متصدی قبرستان سفارش داده بودم جنب قبر شهید صابری که با رسول در یک ساعت شهید شده‌اند. قبری آماده سازند که آقای شاکری هم زحمت کشیده و حقاً قبر خوبی تهیه دیده بودند.

یک دست برادرم به کلی از بدن قطع شده هست که دست قطع شده را روی سینه گذاشته بودند. دست دیگر هم از بالای کف دست آویزان بود. آقای شاکری او را تیمم داد گرچه خودم قبلاً با دفتر امام تماس گرفته بودم و درباره شهدایی مثل رسول که در کوچه و خیابان و منازل مورد اصابت خمپاره واقع شده و کشته می‌شوند پرسیده بودم و امام فرمود که همگی شهیدند و احتیاج به غسل ندارند. از آقای شاکری ممنونم که برادرم را تیمم داد و او را کفن کرد. بر جسد عرقه به خونش با همان عده قلیلی که حاضر بودند نماز خواندم و تحویل خاکش دادم. 

چه خوش بخت رسول و آن برادرانی که چون رسول ما با بدن‌های قطعه قطعه شده از خمپاره و خمسه خمسه‌های صدام کافر به دیدار حق می‌شتابند. از وقت حرکت به قبرستان تا وقتی که کار دفن برادر را تمام کردم همه غرش خمسه خمسه و بعضاً کاتیوشاهای خودمان گوش را می‌خراشد. الا که به منزل آمده‌ایم به فکر صرف غذایی افتادیم فرزندانم مهدی و محمود برای غذا به مسجد قدسی رفتند و غذا آوردند. به اتفاق آقای مزارعی و سیری و خردل و فرزندانم مهدی و محمود لقمه غذایی را صرف کردیم اما شلیک خمسه خمسه بیخ گوشمان رو به ازدیاد هست. در این ساعات صدای انفجاری وحشت را در این نزدیکی‌ها بلند شد. انفجار خیلی نزدیک به ما بود. 

دیگر وضع طوری هست که نمی توانیم در منزل بمانیم. به منزل تازه نقل مکان کردیم و حالا که بعداز ظهر هست و مشغول رقم زدن این سطور در منزل جدید هستم. به اتفاق آقای مزارعی و فرزندانم و مرتضی جایی دست و پا کرده و نشسته‌ایم. نماز مغرب و عشا را منزل خواندیم شب هم حادثه تازه‌ای نیست همان غرش توپ و انفجار مثل هر شب.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت آیت‌الله جمی از تشییع برادر شهیدش بیشتر بخوانید »