خاطره

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس



صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+تصاویر

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، انتخابات در جبهه چگونه بود؟ این‌طوری بود که بالاخره یک عده رزمنده بوده‌اند و یک صندوق سیار هم می‌آورده‌اند و آن‌ها رأی می‌دادند؟ نه خیر! شور انتخابات بوده در جبهه‌ها و در دل رزمنده‌ها. یادمان نرود که در جبهه‌ها برای انتخاباتی رأی‌گیری شد که شهید رجایی برگزیده شد برای ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۶۰ و آیت‌الله خامنه‌ای برگزیده شدند در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۴ و البته یک دوره انتخابات مجلس خبرگان و ۲ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم در دوران دفاع مقدس برگزار شد.

چه شوری بوده در دل‌ها؟ خاطره یک رزمنده نشان می‌دهد آن شور و حال را: «قرار بود در آخرین روزهای مردادماه، انتخابات چهارمین دوره‌ ریاست‌جمهوری برگزار شود. خیلی دوست‌ داشتم در تهران باشم؛ هم به‌ این‌ دلیل که شناسنامه همراهم نبود تا رأی بدهم، هم این‌ که در کنار بچه‌های محل در جریان برگزاری انتخابات باشم. وقتی از برادر مصطفی عبدالرضا (معاون گردان شهادت) درخواست کردم که مرخصی دو ـ سه روزه‌ای بدهد تا بروم و برگردم، خندید و گفت: بین این همه رزمنده که این‌جا و جاهای دیگه‌ جبهه هستند، فقط حضرتعالی می‌خوای رأی بدی؟… صبح روز جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۶۴… صبحانه را که خوردیم، نزدیک ساعت ۸ بود که دو دستگاه نیسان پاترول به اردوگاه آمدند… به‌جای شناسنامه، پشت کارت پلاک مهر زدند. آن‌قدر سخت‌گیر بودند که به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند، اجازه‌ رأی‌دادن ندادند».

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

عمل به ۲ تکلیف در یک روز

در جبهه‌ها چه‌ وقت‌هایی رأی می‌گرفتند؟ وقتی عملیات نبود و جبهه امن و امان بود؟ باز هم نه خیر! خاطره دیگری را بخوانید که معلوم شود کجا و چطوری و چه‌وقت رأی می‌دادند رزمنده‌ها: ساعت ۷ صبح مقابل ایستگاه صلواتی پل کرخه رسیدیم. بچه‌ها با داد و فریاد ماشین‌ها را متوقف کردند. همه با تجهیزات کامل از ماشین‌ها پیاده شدند و سمت درب ورودی صلواتی هجوم بردند. مقابل ورودی صلواتی روی پارچه‌ای نوشته بود: «محل اخذ رأی». اما هنوز صندوقی برای رأی‌گیری نبود. بچه‌ها اسلحه‌ها را روی میزهای چوبی که داخل صلواتی بود گذاشتند و برای گرفتن صبحانه صف کشیدند. بساط نون و پنیر و چای شیرین داخل لیوان‌های پلاستیکی قرمز رو به راه بود.

تازه صبحانه‌ خوردن تمام شده بود که دست‌اندرکاران اخذ رأی از اندیمشک آمدند. ساعت ۸ بود که رأی‌گیری شروع شد و برادران ارتشی در صفوف منظم می‌آمدند و رأی می‌دادند…

از مسئولین صندوق سوال کردیم: «ما هم می‌توانیم رأی بدهیم؟» گفتند: «باید کارت شناسایی عکس‌دار داشته باشید.» گفتیم: «کارت داریم، ولی عکس نداره. خودمون که هستیم عکس برای چی؟» گفتند: «به ما این طور ابلاغ شده.» هر چی بچه‌ها اصرار کردند فایده‌ای نداشت.

فرماندهان اعلام کردند: «برادران! سوار ماشین‌ها شوند و کسی هم اسلحه و تجهیزاتش را جا نگذاره.» تقریبا ما آخرین نفراتی بودیم که از صلواتی کرخه بیرون آمدیم که مسئول صندوق با خوشحالی گفت: «برادرهای رزمنده تماس گرفتیم با مرکز و اجازه دادند که با کارت جنگی، شما رأی دهید.»

این خبر زود میان بچه‌ها پخش شد و صدها رزمنده تیپ سیدالشهداء (ع) در یک صف شدند و رأی خود را به صندوق ریختند… روز ۲۵ مرداد ۶۴ بچه‌های رزمنده به دو تکلیف عمل کردند. یکی شرکت در عملیات «عاشورای ۳» و انهدام دشمن بعثی و دیگری شرکت در انتخابات ریاست جمهوری.

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

مبادا بگویید اجناس گران شده!

آخرسر چشم به روشنایی بگشاییم و عکس‌هایی ببینیم چه بسیار دیدنی از صندوق‌های رأی و صف‌های رأی در جبهه‌ها. و یاد کنیم از این‌که خیلی‌ها از آنان که در این عکس‌ها هستند، شهیدند امروز و نزد خدایشان روزی می‌خورند. خیلی‌هایشان هم وصیت کرده‌اند به مردم ایران که قدر بدانید این صندوق‌های رأی را: «حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است» و وصیتی دیگر: «هرکس به‌اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به‌ عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کرده‌ایم».

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، انتخابات در جبهه چگونه بود؟ این‌طوری بود که بالاخره یک عده رزمنده بوده‌اند و یک صندوق سیار هم می‌آورده‌اند و آن‌ها رأی می‌دادند؟ نه خیر! شور انتخابات بوده در جبهه‌ها و در دل رزمنده‌ها. یادمان نرود که در جبهه‌ها برای انتخاباتی رأی‌گیری شد که شهید رجایی برگزیده شد برای ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۶۰ و آیت‌الله خامنه‌ای برگزیده شدند در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۴ و البته یک دوره انتخابات مجلس خبرگان و ۲ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم در دوران دفاع مقدس برگزار شد.

چه شوری بوده در دل‌ها؟ خاطره یک رزمنده نشان می‌دهد آن شور و حال را: «قرار بود در آخرین روزهای مردادماه، انتخابات چهارمین دوره‌ ریاست‌جمهوری برگزار شود. خیلی دوست‌ داشتم در تهران باشم؛ هم به‌ این‌ دلیل که شناسنامه همراهم نبود تا رأی بدهم، هم این‌ که در کنار بچه‌های محل در جریان برگزاری انتخابات باشم. وقتی از برادر مصطفی عبدالرضا (معاون گردان شهادت) درخواست کردم که مرخصی دو ـ سه روزه‌ای بدهد تا بروم و برگردم، خندید و گفت: بین این همه رزمنده که این‌جا و جاهای دیگه‌ جبهه هستند، فقط حضرتعالی می‌خوای رأی بدی؟… صبح روز جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۶۴… صبحانه را که خوردیم، نزدیک ساعت ۸ بود که دو دستگاه نیسان پاترول به اردوگاه آمدند… به‌جای شناسنامه، پشت کارت پلاک مهر زدند. آن‌قدر سخت‌گیر بودند که به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند، اجازه‌ رأی‌دادن ندادند».

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

عمل به ۲ تکلیف در یک روز

در جبهه‌ها چه‌ وقت‌هایی رأی می‌گرفتند؟ وقتی عملیات نبود و جبهه امن و امان بود؟ باز هم نه خیر! خاطره دیگری را بخوانید که معلوم شود کجا و چطوری و چه‌وقت رأی می‌دادند رزمنده‌ها: ساعت ۷ صبح مقابل ایستگاه صلواتی پل کرخه رسیدیم. بچه‌ها با داد و فریاد ماشین‌ها را متوقف کردند. همه با تجهیزات کامل از ماشین‌ها پیاده شدند و سمت درب ورودی صلواتی هجوم بردند. مقابل ورودی صلواتی روی پارچه‌ای نوشته بود: «محل اخذ رأی». اما هنوز صندوقی برای رأی‌گیری نبود. بچه‌ها اسلحه‌ها را روی میزهای چوبی که داخل صلواتی بود گذاشتند و برای گرفتن صبحانه صف کشیدند. بساط نون و پنیر و چای شیرین داخل لیوان‌های پلاستیکی قرمز رو به راه بود.

تازه صبحانه‌ خوردن تمام شده بود که دست‌اندرکاران اخذ رأی از اندیمشک آمدند. ساعت ۸ بود که رأی‌گیری شروع شد و برادران ارتشی در صفوف منظم می‌آمدند و رأی می‌دادند…

از مسئولین صندوق سوال کردیم: «ما هم می‌توانیم رأی بدهیم؟» گفتند: «باید کارت شناسایی عکس‌دار داشته باشید.» گفتیم: «کارت داریم، ولی عکس نداره. خودمون که هستیم عکس برای چی؟» گفتند: «به ما این طور ابلاغ شده.» هر چی بچه‌ها اصرار کردند فایده‌ای نداشت.

فرماندهان اعلام کردند: «برادران! سوار ماشین‌ها شوند و کسی هم اسلحه و تجهیزاتش را جا نگذاره.» تقریبا ما آخرین نفراتی بودیم که از صلواتی کرخه بیرون آمدیم که مسئول صندوق با خوشحالی گفت: «برادرهای رزمنده تماس گرفتیم با مرکز و اجازه دادند که با کارت جنگی، شما رأی دهید.»

این خبر زود میان بچه‌ها پخش شد و صدها رزمنده تیپ سیدالشهداء (ع) در یک صف شدند و رأی خود را به صندوق ریختند… روز ۲۵ مرداد ۶۴ بچه‌های رزمنده به دو تکلیف عمل کردند. یکی شرکت در عملیات «عاشورای ۳» و انهدام دشمن بعثی و دیگری شرکت در انتخابات ریاست جمهوری.

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

مبادا بگویید اجناس گران شده!

آخرسر چشم به روشنایی بگشاییم و عکس‌هایی ببینیم چه بسیار دیدنی از صندوق‌های رأی و صف‌های رأی در جبهه‌ها. و یاد کنیم از این‌که خیلی‌ها از آنان که در این عکس‌ها هستند، شهیدند امروز و نزد خدایشان روزی می‌خورند. خیلی‌هایشان هم وصیت کرده‌اند به مردم ایران که قدر بدانید این صندوق‌های رأی را: «حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است» و وصیتی دیگر: «هرکس به‌اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به‌ عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کرده‌ایم».

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس



منبع خبر

صندوق انتخابات وسط میدان جنگ و زیر آتش دشمن+عکس بیشتر بخوانید »

جوانی حاج قاسم در قابی پر خاطره

جوانی حاج قاسم در قابی پر خاطره



حاج قاسم سلیمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده محبوب نیروی قدس سپاه پاسداران بودند که مهرشان در دل اکثر ملت‌های ظلم ستیز دنیا ریشه دوانده بود و رشادت‌های ایشان برای شکست نیروهای تروریست همه را به تحسین وا داشته بود.

پس از شهادتشان در دی ماه سال گذشته بر اثر حادثه تروریستی که در فرودگاه بغداد رخ داد، دل‌های دوست‌داران این فرمانده مردمی به درد آمد و همواره سعی کردند با انتشار تصاویر، ویدئوها و دست خط‌های به جا مانده از ایشان، یاد و خاطره‌شان را در دل‌های خود زنده نگه دارند و ابعاد مختلف زندگی‌شان را با آموزه‌های حاج قاسم سلیمانی زینت ببخشند.

اخیرا نیز تصویری قدیمی از دوران جوانی حاج قاسم سلیمانی در فضای مجازی دست به دست شده و مورد توجه کاربران قرار گرفته است که در ادامه آن را مشاهده می‌کنید:

تصویری از جوانی حاج قاسم

انتهای پیام/

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده محبوب نیروی قدس سپاه پاسداران بودند که مهرشان در دل اکثر ملت‌های ظلم ستیز دنیا ریشه دوانده بود و رشادت‌های ایشان برای شکست نیروهای تروریست همه را به تحسین وا داشته بود.

پس از شهادتشان در دی ماه سال گذشته بر اثر حادثه تروریستی که در فرودگاه بغداد رخ داد، دل‌های دوست‌داران این فرمانده مردمی به درد آمد و همواره سعی کردند با انتشار تصاویر، ویدئوها و دست خط‌های به جا مانده از ایشان، یاد و خاطره‌شان را در دل‌های خود زنده نگه دارند و ابعاد مختلف زندگی‌شان را با آموزه‌های حاج قاسم سلیمانی زینت ببخشند.

اخیرا نیز تصویری قدیمی از دوران جوانی حاج قاسم سلیمانی در فضای مجازی دست به دست شده و مورد توجه کاربران قرار گرفته است که در ادامه آن را مشاهده می‌کنید:

تصویری از جوانی حاج قاسم

انتهای پیام/



منبع خبر

جوانی حاج قاسم در قابی پر خاطره بیشتر بخوانید »

• بعد از شهادتش رفتم خانه شان. خانمش به من گفت «حاج آقا تا زنده بود، نمی‌تونستیم درست ُو ح…



بعد از شهادتش رفتم خانه شان.
خانمش به من گفت «حاج آقا تا زنده بود، نمی‌تونستیم
درست ُو حسابی ببینیمش. وقت نداشت، اما حالا
برایِ ما وقت داره. هر کار داشته باشم، می‌رم به عکسش
نگاه می‌کنم و درد ُدل می‌کنم.
شب می‌آد به خوابم و مشکلم حل می‌شه…»

اشک هایش سرازیر شد. گفت «آقای دکتر، بعد از این
چهل پنجاه روزی که این‌جا جلویِ خونه‌ مون
عزاداری کردند، چند نفر اومدند در خونه مون گفتند
این آقا خرج زندگیمون رو می‌داد.
ما نمی‌دونستیم فرمانده ارتش بوده، نمی‌شناختیمش.»

از من می‌پرسند صیاد چطور آدمی بود، نمی‌دانم
چه جوابشان را بدهم. می‌خواهم بگویم
صیاد مثلِ یک گُل بین آدم های دوروبرش بود…؛

نمی‌دانم چه‌طور بگویم. کلمات آن‌طور که می‌خواهم
منظورم را نمی‌رسانند.
فقط می‌توانم در یک جمله بگویم؛ صیاد بود..””
..
|خاطره ای از دکتر حسیـن توانـا|

« شـادےِ ارواحِ طیبـه ، صلواتــــ »
..
.



منبع

miss_mahsa_sadat@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

• بعد از شهادتش رفتم خانه شان. خانمش به من گفت «حاج آقا تا زنده بود، نمی‌تونستیم درست ُو ح… بیشتر بخوانید »

رمز حرکت ما نام مقدس امام رضا علیه السلام بود از صبح تا عصر جستجو کردیم هفت شهید پیدا شد. …


رمز حرکت ما نام مقدس امام رضا علیه السلام بود از صبح تا عصر جستجو کردیم هفت شهید پیدا شد. گفتیم حتما باید شهید دیگری پیدا شود .
رمز حرکت امروز نام مقدس امام هشتم بوده. اما هرچه گشتیم شهید دیگری پیدا نشد .خسته بودیم ودلشکسته.
لحظات غروب بود. گفتند:امام جماعت  یکی از مساجد شیعیان عراق در نزدیکی مرز باشما کار دارد! به نقطه مرزی رفتیم. ایشان پیکر شهیدی را پیدا کرده وبرای تحویل آورده بود.
لباس بسیجی برتن شهید بود. با آمدن او هشت شهید روز توسل به امام هشتم کامل شد. اما عجیب تر جمله ای بود که بر لباس شهید نوشته بود. همه با دیدن لباس او اشک می ریختند. برپشت پیراهنش نوشته بود: یامعین الضعفاء

راوی: بسیجیان تفحص

منبع: کتاب شهید گمنام

هدیه به شهدا صلوات ?



منبع

shahidane.iran@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

رمز حرکت ما نام مقدس امام رضا علیه السلام بود از صبح تا عصر جستجو کردیم هفت شهید پیدا شد. … بیشتر بخوانید »