خاطره

من خدمت سربازی را در گردان یازهرا (س) گذراندم. هنگامی که خدمتم به پایان رسید، برای تسویه …


من خدمت سربازی را در گردان یازهرا (س) گذراندم.
هنگامی که خدمتم به پایان رسید، برای تسویه حساب و امور ترخیص نزد آقای تورجی رفتم،
و این درست هنگامی بود که گردان آمادهٔ عملیات می‌شد
و قاعدتاً در این شرایط به کسی ترخیص نمی‌دادند؛
بخصوص که من هم مسئول دسته بودم؛
ولی ایشان خیلی راحت برگه را امضا کرد و با لحنی خاص گفت:
“نکنه جبهه و لشکر را رها کنی.”
لحن و نحوهٔ گفتارش طوری بود که هرکس دیگری هم جای من بود، نمی‌توانست به شهر برگردد و در جبهه می‌ماند.
.
راوی: تورج رمضانی
کتاب: یازهرا
.
.



منبع

shahid.toorajizade@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

من خدمت سربازی را در گردان یازهرا (س) گذراندم. هنگامی که خدمتم به پایان رسید، برای تسویه … بیشتر بخوانید »

عجب بابا عجب . . . . Y A T A T A L . . . . …


عجب بابا عجب
.
.
.
.
Y
A
T
A
T
A
L
.
.
.
.

 



منبع

aminam.tt@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

عجب بابا عجب . . . . Y A T A T A L . . . . … بیشتر بخوانید »

. بسم رب الشهدا . . از شهید تقریبا روزهایی بود که حمید آقا میخواست بره دلم براش تنگ ش…


.
?️بسم رب الشهدا
.
?????????
.
از شهید

تقریبا روزهایی بود که حمید آقا میخواست بره دلم براش تنگ شده بود بهش زنگ زدم گفتم فردا بعدازظهر میام خونتون میخوام ببینمت طبق معمول خیلی با و احترام و خیلی خوشحال شد فردا رفتم پیشش کلی با هم حرف زدیم من معمولا توی مهمونی‌ها میوه نمیخورم ولی حمید آقا انار بود برام انار آوردش گفتم حمید من سیب میخورم خیلی اسرار داشت انار بخورم ولی نخوردم با این وجود همش میزد حتی میخواست برام دون کنه که نذاشتم ولی کاش از دستش انار رو میخوردم .

? برادر شهید .
.
?????????
.

.
??????????
.
@hamidsiyahkalimoradi_ir
@hamidsiyahkalimoradi_ir
@hamidsiyahkalimoradi_ir
@hamidsiyahkalimoradi_ir
@hamidsiyahkalimoradi_ir
@hamid_siyahkali_m @hamid_siyahkali_m



منبع

hamid_siyahkali_m@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. بسم رب الشهدا . . از شهید تقریبا روزهایی بود که حمید آقا میخواست بره دلم براش تنگ ش… بیشتر بخوانید »

… فاز نخست باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس البرز صبح امروز همزمان با هفت استان کشو…



?فاز نخست باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس البرز صبح امروز همزمان با هفت استان کشور با سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامی به صورت افتتاح شد.

احداث باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس البرز که بخشی از ایثارگری ها و های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را به تصویر می کشد، در سال ۹۶ با مصوبه دوره پنجم شورای اسلامی شهر کرج آغاز شد و صبح امروز چهارشنبه ۲ مهر ۹۹ فاز نخست آن با اعتبار ۱۰ میلیارد تومانی با سه هزار مترمربع زیربنا شد.

شهرداری کرج برای فاز دوم این باغ موزه قراردادی به ارزش ۱۲ میلیارد تومان منعقد کرده و احداث تالارها و موزه ها در دستور کار قرار گرفته است. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در ارتباط ویدئو کنفرانسی با مراسم افتتاحیه یاد و شهدای هشت سال را گرامی داشت.
.
.
.



منبع

… فاز نخست باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس البرز صبح امروز همزمان با هفت استان کشو… بیشتر بخوانید »

. اولین فرمانده بهداری سپاه در جنگ تحمیلی مطرح کرد: اعلام آمادگی کادر پزشکی در …


.
? اولین فرمانده بهداری سپاه در جنگ تحمیلی مطرح کرد:
?اعلام آمادگی کادر پزشکی در اولین روزهای جنگ تحمیلی
.
?دکتر سیدمسعود خاتمی که این روزها در کسوت نماینده مردم گلپایگان و خوانسار در مجلس یازدهم مشغول خدمت است، اولین فرمانده بهداری سپاه در جنگ تحمیلی بود. او در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره مجاهدت‌های کادر درمان در دوران دفاع مقدس می‌گوید: با شناختی که از فضای رشته پزشکی داشتم، تصورم این بود که پزشکان خیلی وارد فضای جنگ نشوند. اولین روز که جنگ شروع شد و اعلام کردند که دشمن مناطقی از کشور را بمباران کرده، در حیاط سپاه فارس ایستاده بودم. همه دچار سردرگمی بودند. یک‌مرتبه دیدیم یک پیکان وارد محوطه سپاه شد و چند خانم روپوش پوشیده از ماشین پیاده شدند. یکی از این خانم‌ها اعلام کرد: «من دکتر فلانی هستم؛ مجروحانِ بمباران را کجا بردند؟ ما آماده مداوای مصدومان هستیم.» این اولین صحنه‌ای بود که دیدم پزشکان برای مداوای مصدومان اعلام آمادگی کردند.
.
?وقتی زمان جلوتر رفت، اقشار و اصناف مختلف در جبهه حاضر شدند. ما دیدیم در کنار سایر اقشار، پزشکان هم در جبهه حاضر هستند. در بین این پزشکان جهادگر پزشک عمومی، پزشک متخصص، پرستار ، بهیار و راننده آمبولانس بودند. حضور پزشکان به حدی چشم‌گیر بود که فراتر از حد تصور ما بود. همه‌ پزشکانی که به جبهه می‌آمدند حزب‌اللهی نبودند اما وقتی همین افراد بالای سر یک مجروح قرار می‌گرفتند و ایثار و از خودگذشتگی او را می‌دیدند، متأثر می‌شدند. همین پزشکان بعدها در محافل مختلف خاطرات خود را نقل می‌کردند. تعداد جانبازان و شهدای جامعه پزشکی بیانگر این است که این گروه دوشادوش سایر اقشار در جبهه‌ها حضور داشتند.
.



منبع

. اولین فرمانده بهداری سپاه در جنگ تحمیلی مطرح کرد: اعلام آمادگی کادر پزشکی در … بیشتر بخوانید »