خاندان پهلوی

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم



اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا باید بررسی کنیم که چه کسی برنده‌ است؟

  • تور آنتالیا

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – «حمید فرخ‌نژاد» در سال‌های اخیر بیش از آنکه با آثار سینمایی و تلویزیونی خود شناخته شود، به دلیل مواضع و اظهارنظرهای جنجالی‌اش در مرکز توجهات قرار گرفته است؛ چه در دوران حضورش در ایران و چه پس از مهاجرت به آمریکا.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی نقش‌ها یکنواخت می‌شوند، سیاست می‌آید به داد شهرت!

بازیگر «عروس آتش» علاوه بر فعالیت در مقام بازیگر، با انتشار دیدگاه‌های سیاسی منتقدانه در صفحه اینستاگرامش خود نیز نامش را پررنگ نگه داشت. در حالی‌که با افزایش سن، کیفیت نقش‌آفرینی‌های او در آثار نمایشی حالتی یکنواخت به خود گرفته بود و این مسئله جایگاه هنری‌اش را تهدید می‌کرد، اما تمرکز بر مباحث سیاسی و بهره‌گیری از فضای مجازی فرصتی برای بازسازی وجهه عمومی و حفظ توجه مخاطبان را برایش فراهم آورد.

این بازیگر اکنون در آمریکا اقامت دارد و همچنان با ذهنیت و تصورات مربوط به ایران زندگی می‌کند. او بر این باور است که فعالیت‌های مجازی می‌تواند زمینه‌ساز حضورش در پروژه‌های هالیوودی شود، اما به اعتقاد بسیاری، این تصور دور از واقعیت است.

در روزهای اخیر نیز ویدئوهایی از تقابل کلامی میان «حامد بهداد» و «حمید فرخ‌نژاد» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این ویدئوها چه به صورت جداگانه و چه در کنار یکدیگر، با اشکال گوناگون بازنشر می‌شوند و توجه کاربران فضای مجازی را جلب کرده‌اند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

این لفاظی جنجالی از زمانی آغاز شد که «حامد بهداد»، بازیگر سینما درباره علت ناراحتی‌اش از فرخ‌نژاد گفت: «حمید فرخ نژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ و رفتن یک انتخاب است، من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. ما به تصمیم آن‌هایی که رفتند احترام می‌گذاریم ولی آن‌ها به ما احترام نمی‌گذارند. من گلایه و دعوا دارم نمی‌بخشم کسی رو که نسخه خودش رو پیچیده و حالا می‌خوادراهکار جلوی پای ما بگذاره. من انتخاب کردم اینجا بمونم و علیر رغم تمام محدودیت‌ها کار کنم. »

اظهارنظر اخیر حامد بهداد موجب شد حمید فرخ‌نژاد در گفت‌وگویی با مهدی رستم‌پور به‌طور مستقیم واکنش نشان دهد و با لحنی صریح بگوید: «بله، من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قراردادی ندارم و درآمدی به دست نمی‌آورم. مرا عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانی‌ام

این رویارویی نشان می‌دهد مناقشه میان چهره‌های هنری وارد مرحله تازه‌ای شده است؛ نزاعی میان آنان که کشور را ترک کرده‌اند و آنان که مانده‌اند؛ جدالی که فرخ‌نژاد از آن بهره‌برداری کرد تا دوباره چهره فراموش شده خود در ایران را بازسازی کند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

چرا بازیگر ارتفاع پست، واردی بازی پست شد؟

این واکنش چندان دور از انتظار نیست. با این حال، او و دیگر چهره‌های هنری مهاجر پیش از ترک کشور، سال‌ها با نهادهای فرهنگی و حتی امنیتی همکاری داشتند و نمی‌توانند گذشته‌ خود را نادیده بگیرند. همین همکاری با نهادهای امنیتی زمینه پرسش‌هایی را درباره هنرمندانی که سال ۱۴۰۱ از ایران مهاجرت کردند تقویت می‌کند.

«بازیگر ارتفاع» پست، بازیگری است که بخش عمده‌ای از کارنامه‌اش به آثار حکومتی با دستمزدهای چشمگیر گره خورده است. با این حال، او در جریان حوادث سال ۱۴۰۱ مسیری متفاوت در پیش گرفت و با حضور در کانون‌های اعتراضی و تأکید بر حمایت از پروژه بازگشت پهلوی به قدرت، چنین تصور می‌کرد که می‌تواند جایگاه تازه‌ای برای خود به‌عنوان یک کنشگر سیاسی رقم بزند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

با وجود این، از نگاه افکار عمومی ـ به استناد رویکردهای منتشرشده در اکانت‌های اپوزیسیون و حتی کاربران منتقد حکومت، بازیگر سریال امنیتی «سقوط» محصول همان سیستمی است که اکنون در برابر آن موضع می‌گیرد.

بسیاری از کاربران فضای مجازی، حتی مخالفان حاکمیت، با ادبیاتی مشابه می‌نویسند: «این هنرمندان سال‌ها در ایران از امکانات مالی و موقعیت‌های اجتماعی ویژه برخوردار شدند؛ امتیازاتی که در خارج از کشور هرگز نصیبشان نمی‌شد. بنابراین حتی فرخ‌نژاد نیز نمی‌تواند برای کسانی که در ایران مانده‌اند تعیین تکلیف کند. »

حمایت تمام قد شبکه نمایش خانگی از بازیگران آنارشیست/ هر بازجویی ۱۰ ساعته فرخ‌نژاد چند دلار می‌ارزد!؟ +تصاویر

فرخ‌نژاد درست پیش از ترک ایران، مشغول بازی در واپسین صحنه‌های سریال «سقوط» بود؛ اثری که گفته می‌شود ارتباطاتمستقیم با نهادی امنیتی داشته است. دستمزد او در این پروژه با درنظر گرفتن تورم، حقوقی نجومی محسوب می‌شد و همزمان قرارداد تازه‌ای نیز برای فیلم «پالایشگاه» بسته بود. با این حال، در صفحه اینستاگرام خود ادعا می‌کرد: «دو بار احضار شدم، ده ساعت بازجویی شدم و ممنوع‌الخروج بودم، فقط برای اینکه ثابت کنند اشتباه کردم وقتی گفتم نمی‌شود حتی یک اعتراض مسالمت‌آمیز کرد. »

آیا حضور فرخ‌نژاد در آمریکا و همراهی او با پهلوی یک پروژه امنیتی است؟

او در حالی روی «حافظه کوتاه‌مدت مردم» حساب باز کرده بود که کاربران شبکه‌های اجتماعی این تناقض‌ها را نادیده نگرفتند. حتی شماری از مخاطبان معتقدند حضور وی در آمریکا یک پروژه امنیتی است.

به‌ویژه آنکه مشرق‌نیوز به فایل صوتی گفت‌وگوی او با یکی از مدیران فرهنگی دست یافت؛ گفت‌وگویی که نشان می‌داد امکان خروج او از کشور (در سال ۱۴۰۱) برخلاف بسیاری دیگر از هنرمندان، به‌سادگی فراهم شد. در این مکالمه فرخ‌نژاد تأکید می‌کند که قصد ترک دائم ایران را ندارد و تنها برای دیدار خانواده به آمریکا خواهد رفت و سپس برای چند سکانس فیلم «پالایشگاه» بازمی‌گردد، او همچنین اذعان می‌کند که انتقاداتش در فضای مجازی «از سر دلسوزی و مصلحت‌اندیشی» بوده است.

با وجود شایعات گسترده درباره «اپوزیسیون اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد، اثبات این موضوع نزد افکار عمومی دشوار است. با این حال، بررسی چند پرده از کارنامه او، اتصالاتش به بدنه حاکمیت را روشن می‌سازد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

کاسبی ۵۰۰ هزار دلاری فرخ‌نژاد در دوران پساجنبش سبز

دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد. فرخ‌نژاد در سال‌های پس از ۱۳۸۸ و در اوج جنبش سبز، از حمایت‌های دولت محمود احمدی‌نژاد بهره برد. او با حضور در پروژه‌های مهم حاکمیتی آن دوران، در سال ۱۳۸۹ برای فیلم‌های «دموکراسی تو روز روشن» و «شب واقعه» جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دفاع مقدس را دریافت کرد. تهیه‌کننده «شب واقعه»، احمد میرعلایی، از حلقه نزدیکان جواد شمقدری و از مدیران وقت سینما (بنیاد سینمایی فارابی) است.

با وجود این سوابق، فرخ‌نژاد در سال ۱۴۰۱ دستاویز تازه‌ای یافت، حمایت از اعتراضات. این در حالی است که در سال‌های پسا۸۸، شورش‌های وقت را به رسمیت نشناخت و در عوض از دولت وقت بیشترین بهره را برد. دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علی‌اکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیم‌میلیون دلار به نرخ روز برآورد می‌شد.

بهداد همیشه بازی کرد، اما دلارها به جیب فرخ‌نژاد رفت!

در مقایسه، دستمزدهای «حامد بهداد» هرگز به این ارقام نزدیک نشد. اگر تمامی دریافتی‌های حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به زحمت به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخ‌نژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمی‌شود. حالا شما بگویید چه کسی برنده‌ است؟

در سال ۱۳۹۰ فرخ‌نژاد برای فیلم نازل «گشت ارشاد» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت و سال بعد نیز برای «استرداد» جایزه‌ای مشابه دریافت کرد؛ امری که کمتر برای یک بازیگر در دو سال متوالی رخ می‌دهد و نشان از حمایت مدیران وقت داشت.

محکومیت خاندان پهلوی در پرده نقره‌ای تا سلامتی با رضا در لس‌آنجلس

امروز اما او در قامت حامی رضا پهلوی ظاهر می‌شود؛ در حالی که خود در فیلم «استرداد» نقشی ایفا کرد که به محکومیت خاندان پهلوی اشاره داشت. امروز که حمید فرخ‌نژاد جام‌ با رضا پهلوی بهم می‌زند می‌تواند به او بگوید من در ایران فیلمی بازی کردم که خاندان پهلوی را متهم و محکوم می‌کند که بخش عمده‌ای از طلاهای کشور را به عنوان پشتوانه‌های خودشان از این کشور خارج کرده‌اند تا در آینده از آن بهره‌مند شوند و برای همین فیلم به اندازه تمام دستمزدهای سینمایی حامد بهداد، حقوق دریافت کرده‌ است؟ منتقدان این تناقض را یادآور می‌شوند و آن را در تضاد با شعارهای امروزش می‌دانند.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

حامد بهداد هیچگاه‌ بازیگر مورد تایید ارگان‌های امنیتی نبوده است

از سوی دیگر، مقایسه تطبیقی کارنامه بهداد و فرخ‌نژاد نشان می‌دهد هرچند اولی در پروژه‌های دفاع مقدس نیز ایفای نقش کرده، اما هرگز بازیگر شاخص فیلم‌های ارگانی یا امنیتی نبوده و برخلاف فرخ‌نژاد، او به حمایت‌های مستقیم نهادهای امنیتی وابستگی نداشته است. .بدون هیچ پرده‌پوشی باید اذعان داشت که برای ایفای نقش‌های امنیتی باید تاییدی از سوی نهاد یا کمپانی سفارش دهنده وجود داشته باشد.

حالا یکبار دیگر باید گذشته فرخ‌نژاد بازیگررسمی فیلم‌های و سریال‌های امنیتی را بررسی کرد و باید به تقابل دو دیگاه فرخ‌نژاد – بهداد توجه داشت که کدامیک ارگانی‌تر، حکومتی‌تر و یا امنیتی‌تر هستند!؟

از بازجویی ۱۰ ساعته تا لوکیشن فیلمبرداری؛ مأموریتی غیرممکن اما واقعی!

مخاطبان عادی، حتی آنان که چندان درگیر مسائل سیاسی نیستند نیز نمی‌توانند محتوای سریال «سقوط» و شخصیت «حمید فرخ‌نژاد» را در نقش یک مأمور امنیتی باور کنند. این در حالی است که شنیده‌ها حاکی از کنار گذاشته شدن «مرتضی اصفهانی» ـ همکار نزدیک سعید امامی ـ از این پروژه است.

با وجود این تغییر، نوعی تسامح و تساهل در شیوه مدیریت پیمانکار آثار امنیتی مشاهده می‌شود؛ شرایطی که به گفته ناظران، احساس قدرت را در بازیگرانی چون فرخ‌نژاد تقویت کرده و موجب شده او علیرغم شکست برخی آثارش، همچنان از پرکارترین چهره‌های پروژه‌های امنیتی و ارگانی باقی بماند.

از سوی دیگر مخاطبی که همزمان با حوادث سال ۱۴۰۱ سریال سقوط را دنبال می‌کرد، نمی‌تواند باور کنند فرخ‌نژاد به محض اتمام بازجویی ۱۰ ساعته، به محل فیلمبرداری آخرین اثرش رفته، گریم شده و در مقابل دوربین ظاهر شده است، آنهم در پروژه‌ای که متعلق به وزارت اطلاعات است و این موضوع در مشرق‌ منتشر شد و هیچگاه تکذیبه‌ای برای آن ارسال نشد. این تناقض، باورپذیری نقش او و ادعاهایش را زیر سؤال برد.

با این حال، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این باورند که «حمید فرخ‌نژاد» همچنان در قامت یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار فعالیت می‌کند. به اعتقاد آنان، او نتوانسته از حقوق ماهیانه ۵۰ هزار دلاری خود در ایران چشم بپوشد و اکنون در پروژه‌هایی مانند نمایش «خانه امن» با دستمزدی حداقلی در آمریکا به زندگی هنری خود ادامه می‌دهد. از نگاه تحلیلگران، حضور در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی برای هنرمندانی که طی سال‌های فعالیتشان از ایران مهاجرت کرده‌اند، بازگشت به نقطه صفر است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

خانه امن؛ صحنه تئاتر یا مأموریت اجاره‌ای؟

فرخ‌نژاد پیش‌تر در گفت‌وگویی با «تی‌وی پلاس» ادعا کرده بود که برای تأمین زندگی خانواده‌اش ماهیانه ۱۰ هزار دلار ارسال می‌کرده، اکنون پرسش جدی مطرح می‌شود: آیا او می‌تواند با حضور در پروژه‌های پراکنده نمایشی، همچون نمایش «خانه امن»، به چنین سطحی از درآمد در آمریکا دست یابد؟

منتقدان در فضای مجازی بر این باورند که فرخ‌نژاد همچنان یک «اپوزیسیون اجاره‌ای» و پیمانکار است. آنها معتقدند او نتوانسته از درآمدهای کلان خود در ایران چشم‌پوشی کند و در آمریکا نیز با پروژه‌هایی همچون نمایش «خانه امن» معادل درآمد خود را بازتولید می‌کند. نمایش «خانه امن» در سالگرد حوادث ۱۴۰۱ در چند شهر آمریکا روی صحنه رفت.

برای یافتن سرنخ‌هایی از «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و نیز برای زیر سؤال بردن پروژه‌های سلطنت‌طلبان، می‌توان به همکاری مشترک او با «علیرضا امیرقاسمی» در قالب نمایش «خانه امن» اشاره کرد؛ همکاری‌ای که از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است.

امیرقاسمی – فرخ‌نژاد؛ پروکسی‌های جدید در آمریکا

«علیرضا امیرقاسمی» با فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری خود در خارج از کشور، به‌ویژه در ایالات متحده، جایگاه ویژه‌ای در میان جامعه ایرانیان مهاجر یافته، با این حال، اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی او گاه با واکنش‌های منفی مواجه شده و نشان‌دهنده پیچیدگی‌های هویتی، سیاسی و امنیتی او در دوران پس از مهاجرت است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

برای اثبات اجاره‌ای بودن او کافیست چند اظهارنظر فرخ‌نژاد را بررسی کنیم.

۱- تلویزیون لس‌آنجلسی «طپش» ـ که جز پخش موزیک ویدئو، موسیقی لس‌آنجلس و گفت‌وگو با خوانندگان ساکن این شهر برنامه دیگری پخش نمی‌کرد. یک روز داغ تابستان ۱۳۸۴، بسیاری از مخاطبان این شبکه انگشت حیرت به دهان گزیدند. مجری و گرداننده اصلی این شبکه مهمان ویژه‌ای داشت که باهمه حاضران در این شبکه متفاوت بود. نادر طالب‌زاده از چهره‌های تصمیم‌ساز شبکه «پرس تی‌وی» در این شبکه حاضر شد و با امیرقاسمی درباره وضعیت ایران سیاسی پسا احمدی‌نژاد گفت‌وگو کرد.

علیرضا معتمدی کارگردان فعلی سینما و روزنامه‌نگار سابق شرحی بر این گفت ‌وگو در یکی از مجلات نوشته و طالب زاده در گفت‌وگو با مشرق این موضوع را تصدیق کرد. پیام تغییر اوضاع سیاسی ایران پس از دوم خرداد توسط طالب زاده در این برنامه مورد بررسی قرار گرفت. هدف طالب‌زاده ادامه تعامل ایرانیان خارج از کشور با دولت تازه بر سرکار آمده محمود احمدی‌نژاد بود، سیاست طرح‌ریزی شده‌ای که بعدا توسط نزدیکان احمدی‌نژاد در قالب همایش‌های مختلف ادامه پیدا کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۲- امتداد رابطه طالب‌زاده و مدیر این شبکه در ویژه‌برنامه شب یلدا، نمود پررنگ‌تری پیدا کرد. امیرقاسمی با اشاره به سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۷ در دانشگاه کلمبیا که گفته بود «ما در ایران هم‌جنس‌گرا نداریم»، هم‌جنس‌گرایان را افرادی بیمار خطاب کرد. این اظهارات او با انتقادهای شدیدی از سوی ایرانیان در آمریکا مواجه شد. برخی معتقد هستند که این واکنش امیرقاسمی تاثیرپذیرفته از هادی رسانه‌ای او، نادرطالب‌زاده بود که با تیم رسانه‌ای احمدی‌نژاد همکاری می‌کرد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۳- تعاملات مدیر و مجری شبکه طپش در دوره احمدی‌نژاد بسیار افزایش یافت و او از جمله افرادی بود که مسئولیت اکران فیلم‌های سینمای ایران در لس آنجلس برعهده گرفت و ویدئوهای تبلیغاتی فراوانی درباره نمایش‌های مکرر این فیلم‌ها در آمریکا از شبکه طپش منتشر شد. البته رابطه محمدرضاشریفی‌نیا با مدیر این شبکه را نباید نادیده گرفت.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

۴-حضور پرستویی به بهانه نمایش مستند «داستان‌های هزار و یک روز» در آمریکا در اردیبهشت 1401 با اعتراضات علیه این بازیگر تبدیل به یک جنجال امنیتی شد اما امیرقاسمی از این بازیگر حمایت کرد و معترضان را به عضویت در گروه مجاهدین خلق متهم نمود.

این اظهارات با واکنش‌های منفی گسترده‌ای علیه او مواجه شد و رسانه‌های داخلی ایران نیز به پوشش آن پرداختند. کما اینکه بر اساس اخبار غیررسمی اف‌بی‌آی قصد بازداشت پرستویی را داشت و این اخبار توسط یکی از همسایگان امیرقاسمی که در این نهاد مشغول به کار است به او منتقل می‌شود و او در کمتر از ۴۸ ساعت پرستویی را از آمریکا خارج می‌کند.

این مستندات زمینه بررسی همکاری فرخ‌نژاد پس از خروج از ایران و همکاری با علیرضا امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند. بسیاری اعتقاد دارند حتی زمانی که فرخ‌نژاد همچنان در ایران فعالیت می‌کرد، در سفرهایش به آمریکا رابطه تنگاتنگی با مجری و تهیه کننده شبکه طپش داشته است و این رابطه آنقدر صمیمانه بود که تبادلات این دو در قالب پیاده‌روی ورزشی، قبل از خروج کامل او، هیچگاه قطع نمی‌شد.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم
تصویر مسعود جمالی در کنار علیرضا امیرقاسمی

منبعی آگاه به مشرق می‌گوید، مسعود جمالی شریک همیشگی امیرقاسمی در دبی ازدواج می‌کند و به اصرار همسرش به ایران سفر می‌کند. این منبع آگاه می‌گوید امان‌نامه جمالی از نهادهای ناظر توسط حمیدفرخ‌نژاد اخد شده است.

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

شورش‌ها از کف‌ خیابان‌های تهران، تبدیل به همایش‌های لس‌آنجلسی شد؟

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود. پازل‌های زیادی برای اثبات همکاری امنیتی مشترک این دو وجود دارد. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند تحرکات امثال فرخ‌نژاد و سایر افرادی که همراه او کشور را ترک کردند، بخشی از یک طراحی است که شورش‌ها از خیابان‌های تهران جمع شده و تبدیل به صفوف اعتراضی در شهرهای اروپایی و آمریکایی شود.

گفت‌وگوی آرین ریسباف، مجری شبکه صدای آمریکا، با عوامل این نمایش نیز ابعاد تازه‌ای از ماجرا را آشکار ساخت و بار دیگر موضوع «اجاره‌ای بودن» فرخ‌نژاد و شریک امنیتی او امیرقاسمی را شفاف‌تر می‌کند.

در این گفت‌وگو ریسباف در قالب طرح سئوالی به نمایندگی که نمایش خانه امن در آمریکا را دیده‌اند می‌گوید:

«یکی ازتندترین نقدهایی که به نمایش می‌شود این است که گره کار به دست مردم گشوده نمی‌شود و به دست یک نیروی امنیتی گشوده می‌شود، به نوعی نگاه اصلاح‌طلبانه در نمایش وجود دارد. »

در یکی دیگر از بخش‌های این نمایش اشاره به تجاوز نیروهای امنیتی با بطری نوشابه می‌شود. اتهامی که سال ۱۳۸۸ برای مواجهه با نیروهای امنیتی ساخته شد و در دستورالعملی نانوشته قرار شد که بسیاری از فیلم‌ها و سریال سینمایی کمدی این موضوع را هجو کنند تا این پروژه دروغ با شکست مواجه شود.

به عنوان نمونه این شوخی در فیلم مستقل بخارست وجود دارد و فرخ‌نژاد همین شوخی که برآمده از دستورالعمل‌های امنیتی غیررسمی داخلی را در نمایش خانه امن به روایت فرشید منافی استفاده می‌کند.

طرفدار شورش زن، زندگی، آزادی، جاانداز مفهوم گشت ارشاد

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

وقتی کسی آشکارا مهره نهادهای خاص باشد و در اتاق‌فکرهای آنان حضور داشته باشد به مهره ثابت تمامی پروژه‌های حکومتی و غیرحکومتی تبدیل می‌شود. در سینمای کمدی شوخی با بسیاری از مفاهیم به جااندازی آنان کمک می‌کند. فرخ‌نژاد بازیگر و یکی از تهیه کنندگان فیلم غیروابسته «گشت‌ارشاد»، با زبانی کمدی، به دنبال جاانداختن گزاره گشت ارشاد در افکار عمومی بود.

پروژه «خانه امن» فرخ‌نژاد- امیرقاسمی هم از جهتی ادامه همان پروژه سقوط در ایران است. فرخ‌نژاد مسئول جااندازی برخی مفاهیم امنیتی است و امکان دارد که ماهیانه ۵۰ هزار دلاری برای چنین اجراهایی همچنان برقرار باشد و گرنه چه کسی می‌توانست با درآوردن صداهای عجیب و یک گریه تصنعی موجب خندیدن ایرانیان سراسر دنیا به آخرین همایش سلطنت‌طلبان و رضاپهلوی شود، کمدین خوبی مثل فرخ‌نژاد می‌تواند برای چنین اجرایی که بیش از ۵۰ فیلم سینمایی در دنیا بیننده داشته باشد و در مسیر تخریب پهلوی اثرگذار بوده و همچنان ماهیانه چند هزار دلاری خود را دریافت کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم

«حمید فرخ‌نژاد» چگونه همایش سلطنت‌طلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها



یکی از فیلم‌های مشترک سازمان اوج با فارابی همان «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که قرار بود سال گذشته به جشنواره برسد، اما شرایط مهیا نشد و امسال به جشنواره می‌آید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یک‌ماه دیگر چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر کار خود را آغاز می‌کند، ۱۰۵فیلم برای حضور در جشنواره ثبت‌نام کرده‌اند و قرار است ۱۵دی‌ماه اسامی فیلم‌های منتخب اعلام ‌شود.

در این میان برخی از سازمان‌ها نیز با فیلم‌های سینمایی که حامی آنها بوده‌اند در جشنواره امسال، اسامی فیلم‌هایشان را اعلام کرده‌اند.

در این دوره بیش از ۱۰فیلم با حمایت سازمان‌ها در جشنواره ثبت‌نام کرده‌اند. ‌جز نام‌های شناخته شده، در این دوره از جشنواره باید منتظر حضور پدیده‌های فیلم اولی‌ باشیم؛ جشنواره‌ای که سال‌هاست بیشتر صحنه ظهور فیلمسازان جوان و جویای نام بوده تا آوردگاه بزرگان. باید دید امسال هم این اتفاق تکرار می‌شود یا خیر؟این فیلم‌ها بر اساس شنیده‌ها گزینه‌های جدی‌برای حضور در
فجر۴۳ هستند.‌

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

«ناتور دشت» به روایت خردمندان

فیلمبرداری و آخرین مراحل تولید فیلم سینمایی «ناتورِ دشت» به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان و تهیه‌کنندگی مهدی فرجی به پایان رسیده است.

فیلمنامه «ناتور دشت» با الهام از داستانی واقعی، توسط سیدمحمدرضا خردمندان و حمید اکبری خامنه به نگارش درآمده‌است. هادی حجازی‌فر و میرسعید مولویان زوج اصلی این فیلم هستند که برای اولین‌بار کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و اکنون نخستین تصویر از نقش‌آفرینی آنها در این پروژه رونمایی شده است. «ناتور دشت» دومین ساخته سینمایی محمدرضا خردمندان پس از فیلم سینمایی «بیست‌ویک‌روز بعد» به‌حساب می‌آید.

مرتضی‌امینی‌تبار و یوسف تیموری در «قهرمان جندی‌شاپور»

این فیلم به زندگی شهید مجید بقایی، دانشجوی نخبه پزشکی می‌پردازد که در ۲۳ سالگی به فرماندهی قوای یکم کربلا در رأس جبهه‌های جنوب منصوب شد و در کنار شهید حسن باقری از طراحان اصلی عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس بود که منجر به آزادسازی بخش زیادی از خاک کشور ازجمله خرمشهر شد. در این فیلم بازیگرانی چون نادر سلیمانی، مرتضی امینی‌تبار، الهام نامی، نوید لایقی‌مقدم، یوسف تیموری، نهال دشتی و محمد رشنو به ایفای نقش می‌پردازند.

«عاشق پاییز» نخستین تجربه بیدقی

فیلم سینمایی «عاشق پاییز» نخستین تجربه کارگردانی میثم بیدقی به تهیه‌کنندگی سحر صباغ‌سرشت آماده نمایش‌است. آریا دلفانی‌ از بازیگران جوان تئاتر، همراه با حسین مهری، مجید پتکی و فهیمه مومنی ، از بازیگران با سابقه سینما و تلویزیون ، در کنار سمیرا سوکی، یاسمین خلد برین و ماکان حسن‌پور، از چهره‌های جدید، ترکیب اصلی بازیگران را تشکیل می‌دهند. این فیلم که چهارمین تجربه تهیه‌کنندگی سحر صباغ‌سرشت محسوب می‌شود، یکی از آثار متقاضی حضور در چهل‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر است.

روایتی از «۱۹۶۸»

فیلم سینمایی «۱۹۶۸» به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی روزهای پایانی فیلمبرداری‌اش را پشت سر می‌گذارد. فیلمنامه این اثر که توسط جواد کتابی و داوود گنجوی نوشته شده، روایتی است متفاوت از حواشی بازی فوتبال ایران و اسرائیل درچهارمین دوره جام ملت‌های آسیا.

با رسیدن به روزهای آخر تصویربرداری و برنامه‌ریزی برای تحویل نسخه نهایی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، این اثر آماده اکران در جشنواره پیش‌رو می‌شود. امیر نوروزی از بازیگران اصلی این فیلم است.

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

«خدای جنگ» و «قرارگاه سری»

یکی از فیلم‌های مشترک سازمان اوج با فارابی همان «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که قرار بود سال گذشته به جشنواره برسد، اما شرایط مهیا نشد و امسال به جشنواره می‌آید.

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

«خدای جنگ» از دیگر فیلم‌های اوج است که امسال در جشنواره حضور خواهد داشت. این فیلم به کارگردانی حسین دارابی مقاطعی از زندگی شهید طهرانی‌مقدم را به تصویر می‌کشد.

«پیرپسر» راهی جشنواره می‌شود؟

«پیرپسر» به نویسندگی و کارگردانی اکتای براهنی سال۱۴۰۰ساخته شده است. در این فیلم لیلا حاتمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، محمدرضا داوودنژاد و رضا رویگری بازی می‌کنند.
دومین ساخته‌ اکتای براهنی پیش‌تر برنده جایزه بهترین فیلم از فستیوال فیلم روتردام شده بود و در فستیوال فیلم ترانسیلوانیا در رومانی نیز تحسین شد. شنیده‌ها حاکی از این است که ‌ هیأت انتخاب این فیلم را هم خواهد دید.‌

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

مجید صالحی و هادی کاظمی در تاکسیدرمی

فیلم سینمایی «تاکسیدرمی» به کارگردانی محمد پایدار و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد در جشنواره فجر حضور دارد. در این فیلم که قصه‌ای کمدی فانتزی دارد بازیگرانی چون مجید صالحی، حسن معجونی و هادی کاظمی نقش‌آفرینی می‌کنند. این فیلم داستانی درباره خاندان پهلوی را روایت می‌کند و فیلمبرداری آن مدتی پیش در شمال کشور به پایان رسیده است.

حاتمی‌کیا و پروژه طولانی حضرت موسی ع‌

ابراهیم حاتمی‌کیا قصد دارد ‌ ۳ نسخه ‌ سینمایی «حضرت موسی(ع)» را که درباره کودکی این پیامبر است، به جشنواره فیلم فجر بفرستد. حاتمی‌کیا آخرین بار با «خروج» (۱۳۹۸) در سی‌وهشتمین دوره جشنواره حضور داشت

حامد بهداددر یک روایت واقعی

«گیس» به کارگردانی محسن جسور در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی می‌شود؛ فیلمی که براساس یک پرونده قضایی در جنوب کشور ساخته شده است با نگاهی به فیلم‌های سینمایی از دهه ۷۰تا به امروز که براساس پرونده‌های واقعی ساخته شده‌اند. این فیلم در شهرهای جنوبی کشور تصویربرداری
شده است

عنایت بخشی و هومن برق‌نورد در شاه نقش

فیلمبرداری «شاه‌نقش» به کارگردانی شاهد احمدلو و تهیه‌کنندگی علی قائم‌مقامی به پایان رسید. به‌نظر می‌رسد شاهد احمدلو این فیلم را با بازیگرانی چون رضا رویگری، محمد متوسلانی، عنایت بخشی و هومن برق‌نورد به جشنواره فجر ۴۳ می‌رساند

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها

فجر، چشم‌انتظار فیلم‌اولی‌ها بیشتر بخوانید »

شاه، عید نوروز و کیش!

شاه، عید نوروز و کیش!



سفرهای تفریحی خاندان پهلوی را می‌توان کتاب کرد. از کیش و کلاردشت تا کشورهای اروپا و آمریکا. یکی از موسم‌های سفر تفریحی خاندان پهلوی در عید نوروز بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضاشاه و خاندان سلطنتی پهلوی در طول سال سفرهای تفریحی متعددی را در داخل و خارج ایران انجام می‌دادند.بازه مکانی این سفرها در طول سلطنت، از سواحل کیش و مازندران شروع و تا سوئیس و سواحل میامی واقع در فلوریدای آمریکا کشیده می‌شد.

نوع این سفرها بسته به شرایط زمانی متغیر بود. زمستان موسم اسکی روی برف بود و سوئیس یکی از مقاصد تفریحی خارجی او بود. مستغلات شاه در سوئیس شامل یک ویلا در سنت‌موریتس و یک آپارتمان در همان محل و یک اقامتگاه در کنار دریای ژنو بود.

آخرین خروج شاه از ایران نیز تحت عنوان «استراحت» انجام شد. همین موضوع نشان می‌داد که سفرهای تفریحی پهلوی تبدیل به فرآیندی روتین شده بود و به زعم مقامات وقت، این می‌توانست دستاویز خوبی برای خروج از کشور باشد.تفرج داخلی شاه معمولا در مواقعی نظیر تعطیلات عید نوروز انجام می‌شد.

شرح حال کلی آن را می‌توان از خاطرات اسدالله علم جستجو کرد. البته در آن به جزئیات پرداخته نمی‌شود. مقصد سفرهای نوروزی پهلوی عمدتا کیش بود. کاخ شاهنشاه، کاخ شهبانو، کاخ هویدا، کاخ علم، کاخ ولیعهد از جمله کاخ‌های شخصی در این جزیره بود.

دلیل اهمیت مجموعه هفت جلدی خاطرات عَلَم از این جهت است که عَلَم نزدیک‌ترین فرد به شاه پهلوی بود و پیش از انقلاب در روز ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ در آمریکا درگذشت. این موضوع نشان می‌دهد که نوشتار آن بدون حب‌ّوبغض نسبت به شخص محمدرضا است. خاطرات روزانه‌ی او بین سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ یادداشت شده است.

سال ۱۳۴۷

چهارشنبه ۱۳۴۷/۱/۷از جمعه دوم فروردین تا امروز در شمال بودم. ۲۴ ساعت با دکتر کنی، همکار سابق و دوست فعلی خودم بسیار خوش گذشت. بعد حضور شاهنشاه در بابل بودم. آن هم خوش گذشت. در رکاب مبارک سواری‌ها کردم، اسب تاختیم، بسیار خوب بود.

سال ۱۳۴۸: کاخ تازه ساخت شاهنشاه در جاجرود

جمعه ۱۳۴۸/۱/۱امروز صبح مراسم سلام عید بود و باز هم مثل سال کذشته شهبانو تشریف آوردند ولیعهد برای اولین بار پیام نوروزی فرستادند، خیلی قشنگ و خوب خواندند.

امروز مصادف با دوم محرم بود. قبلاً عده‌ای به عرض شاهنشاه رسانده بودند که چون دهه عاشورا است، خوب است سلام منعقد نشود. به من فرمودند. عرض کردم: «مراسم ملی را که نمی‌توان فدای این حرف‌ها کرد. » فرمودند: «درست می‌گویی».یکشنبه ۱۳۴۸/۱/۳صبح شاهنشاه اسکی تشریف بردند. من رفتم سوار اسب شدم. ولی باران آمد.

امسال بارندگی عجیب بود.دوشنبه ۱۳۴۸/۱/۴به جاجرود رفتم که ویلای تازه شاهنشاه را که ساخته‌ایم، بازدید کنم. بعد از ظهر شرفیاب شدم. کارهای جاری را عرض کردم ولی خیلی طولانی شد. چون شاهنشاه بیکار بودند، میل داشتند صحبت‌های متفرقه و حتی خانوادگی بکنم.

چهارشنبه ۱۳۴۸/۱/۶اولین صبح پس از تعطیلات نوروزی بود که به اداره رفتم. خوشبختانه ملاقات کم بود. نزدیک ظهر حضور شاهنشاه مشرق شدم و در رکاب مبارک به اتفاق علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ولیعهد و فرحناز به شاهدشت برای ناهار پیش علیاحضرت ملکه پهلوی رفتیم.

شنبه ۱۳۴۸/۱/۱۶[جهت شرکت در مراسم تدفین آیزنهاور] ساعت ۶ بعد از ظهر شنبه ۹ فروردین با طیاره دربست ایران ایر به لندن حرکت کردیم. از لندن صبح روز بعد با پان آمریکن به آمریکا رفتیم و بعد از ظهر روز یکشنبه دهم فروردین جلوی کلیسای محل تشریفات مذهبی با لباس رسمی از هلیکوپتر پیاده شدیم و در رکاب شاهنشاه برگشتم. باران در تهران سیل‌آسا بود. در ولایات هم خرابی کرده است. حالا شرح سفر و ملاقات‌ها را به اختصار می‌نویسم…. در واشنگتن دندان‌های شاه درد گرفت. تصیمیم گرفت. تصمیم گرفتند دو روز به زوریخ برای معالجه تشریف ببرند. با آنکه دو روز گرفتار معالجه دندان بودند ولی روی هم رفته خوش گذشت.

سال ۱۳۵۱

چهارشنبه ۱۳۵۱/۱/۲از روز دوم فروردین ۱۳۵۱ به کیش آمده‌ایم. امسال کیش تمام سبز است و علف تا زانوی اسب می‌رسد. چون بارندگی خیلی خوب بود. همه روزه در رکاب شاهنشاه سواری کردم. امسال ۱۰ اسب با هواپیما به کیش آوردم، بسیار فکر خوبی بود. زیرا شاهنشاه هر روز سوار شدند… روز ۱۳۵۱/۱/۱۴ از جزیره کیش برگشتیم، توقف آنجا بسیار خوب بود.

سال ۱۳۵۳

جمعه ۱۳۵۳/۱/۲ تا چهارشنبه ۱۳۵۳/۱/۱۴از دوم فروردین تا ۱۴ مطابق معمول همه ساله به کیش رفتیم. به وجود مبارک اعلیحضرت از هر حیث خوش گذشت. هر روز سواری فرمودند و شنا کردند و هوا هم بسیار عالی بود.

شاه، عید نوروز و کیش!

سال ۱۳۵۴

جمعه ۵۴/۱/۱ تا جمعه ۵۴/۱/۱۵سال ساعت ۹:۲۵ صبح تحویل شد و مراسم سلام از دو بعد از ظهر شروع و ساعت ۷ بعد از ظهر خاتمه پیدا کرد. به حمدالله به خوبی و خوشی گذشت.

صبح دوم فروردین در رکاب اعلیحضرتین به کیش رفتیم و بعد از ظهر پنجشنبه ۱۴ فروردین به تهران برگشتیم. والاحضرت همایون ولایتعهد روز جمعه یکم فروردین پس از سال تحویل تشریف بردند و یک روز هم بعد از ما یعنی جمعه ۱۵ برگشتند.

در کیش برنامه عبارت بود از صبح قایق سواری یا شنا و بعد از ظهر سواری اسب که من یک روز در میان شرکت می‌کردم که زیاد فرسوده نشوم.

در کیش منزل نخست وزیر [هویدا] هم ساخته و آماده شد که یک شب مهمانی افتتاح داد… یک شب من مهمانی دادم و یک شب هم گارد شاهنشاهی. بد نبود، هر دو شب خوش گذشت.روزهای سواری یا پیاده روی بعد از شاه یا قایق سواری فرصت‌های ممتد داشتم که در حضور ارباب بزرگوار خودم از مطالب مختلف صحبت کنم…. چند روزی که در کیش بودیم سری به جزایر ابوموسی زدیم… یک روز هم شاهنشاه به چابهار تشریف بردند… از چابهار شاهنشاه کمال منت را بر من گذاشتند و به مزرعه کوچکی که زن من در نزدیکی بندر عباس در محلی به نام رودخانه که اسم فعلی آن نازدشت است به نام دختر من، آباد می‌کند، برای ناهار تشریف آوردند. خیلی افتخار بزرگی بود.

سال ۱۳۵۵: حالت تهوع شاه در پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی

یکشنبه ۱۳۵۵/۱/۱صبح با آنکه باران کم و بیش بود، در حرم حضرت عبدالعظیم مراسم شروع سال پنجاهمین سلطنت شاهنشاهی پهلوی با شکوه و جلال خاصی برگزار گردید… در ضمن جشن، حال والاحضرت همایونی به هم خورد.

حالت تهوع پیدا کردند و ناچارایشان را به گوشه‌ای فرستادیم که قی کردند و برگشتند.دوشنبه ۱۳۵۵/۱/۲اعلیحضرت همایونی نزدیک ظهر [به کیش] تشریف فرما شدند.

هوا بهتر بود. علیا حضرت شهبانو به علت کسالت والاحضرت علیرضا بعد از ظهر تشریف آوردند… به محض ورود اعلیحضرت همایونی و علیاحضرت شهبانو، والاحضرت همایونی [ولیعهد] آن‌ها را به کاخ خودشان [مرجان] بردند و آنجا را نشان دادند. چون خیلی راضی هستند که چنین منزلی دارند و اولین منزل‌ایشان هم هست.

فروش کیش!

«خسرو معتضد» از تاریخ پژوهان برجسته ایران می‌گوید: «علی دشتی که سناتور اسبق ایران بود و خیلی آدم محکمی بوده است، بعد از انقلاب گفت من یک کتابی را می‌نویسم و از حقایق می‌گویم. شما می‌دانید که دشتی طرفدار شاه نبوده، نویسنده بزرگی در ایران بود.

او در کتاب خودش نوشته است که جزیره کیش را پهلوی می‌خواست بفروشد. جزیره کیش برای ایران است. در آنجا ۴ یا ۵ کاخ درست کرده بودند، کاخ شاهنشاه، کاخ علیا حضرت شهبانو، کاخ هویدا، کاخ علم، کاخ ولیعهد بعد فرانسوی‌های کلاهبردار را آوردند و آنجا ۱۰۰۰ ویلا ساختند، هتل شایان یعنی هتل شاهان و هتل سه طبقه و هتل پردیس را ساختند.

بعد قمارخانه و کازینو را آنجا راه انداختند، آن کازینو و هتل را مهندس یزدان‌پناه تخریب کرد و خیلی بهتر از آن را ساخت. پهلوی همه این حقه‌بازی‌ها را کرد تا مادام کلود بیاید. مادام کلود در فرانسه معروف است، قرار بود به کیش بیاید و برای برخی از کشورهای عربی روسپی‌خانه در کیش راه بیندازد.

اما اعراب آن سوی خلیج‌فارس گفتند ما نمی‌آییم. و آن‌ها می‌خواستند هتل کیش را بفروشند. کیش را که می‌خواستند بفروشند مهندس قباد فخری گفت خاک ایران را مگر می‌شود ما بخریم؟ شاه می‌گوید باید هتل کیش را شرکت نفت با بهای ۸۰۰ میلیون دلار بخرد. بعد که شاه دید نمی‌شود زمینش را فروخت، گفت تأسیساتش را بخرید.

دکتر اقبال به علی دشتی گفت من دق کردم، چطور من این ۸۰۰ میلیون دلار را از شرکت نفت به بنیاد پهلوی بدهم؟ چرا؟ چون پهلوی فهمیده بود که قرار است سقوط کند و چون می‌خواست از مملکت فرار کند، می‌خواست این زمین‌ها را بفروشد تا پولش را با خودش ببرد. »

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شاه، عید نوروز و کیش!

شاه، عید نوروز و کیش! بیشتر بخوانید »

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس



محال است در سیر وقایع سال های حکومت پهلوی دقیق شوی و خنده‌ات نگیرد از دایه مهربان‌تر از مادر شدن این روزهای پهلوی‌ها برای زنان ایرانی.

به گزارش مجاهدت از مشرق، انقلاب اسلامی ۵۷ به زن ایرانی یاد داد که حرمت دارد و ابزار سوداگری نیست. امام خمینی(ره) حتی برای زنان بدنام و بدکاره هم پیام داشت و به آنها فهماند که کالای جنسی نیستند. همشان هم حرمت دارند و هم منزلت. ابزار برهنگی و اجیرهرزگی های مقامات پهلوی نیستند. این حرف‌ها شعار و کلیشه نیست که ریشه در واقعیت دارد. ریشه در عقبه و تاریخ ایران در دوران پهلوی که محال است اگر در سیر وقایع آن سال‌ها دقیق شوی و روایت‌ها و تاریخ را بخوانی، خنده‌ات نگیرد از دایه مهربان‌تر از مادر شدن این روزهای پهلوی‌ها برای زنان ایرانی. یکی نیست بهشان بگوید که آقایان پهلوی شما همان‌هایی نیستید که لکه ننگی به نام شهرنو را با آن همه نکبت و سیاهی، در تاریخ از خودتان به جا گذاشتید؟! چه کردید با زنان آسیب دیده سرزمینتان!

قلعه‌ای نکبت بار دست و پا کردید و به جای دست گیری از زنان آسیب دیده به آنها کارت و مجوز قانونی تن فروشی و روسپی گری دادید! به جای آنکه کمک کنید و دستی بر سر و روی زندگی زنان گرفتار بکشید و از مهلکه نجاتشان دهید، آدم اجیرکردید و امکانات راه اندازی خانه فساد را به آدم‌هایتان دادید که این زنان را به باتلاق تن فروشی بکشانند و خودتان هم در بزنگاه‌ها بی نصیب نمانید. قطعاً کسی نیست که نشنیده باشد از شهرنو و محله‌ای که پهلوی برای ترویج فساد و فحشا در پایتخت راه انداخته بود. قلعه شهرنو برای خودش یک مافیای بزرگ بود؛ مافیایی که سردسته‌های قلعه، قاچاقچیان بزرگ و روسای شهربانی شاه اداره کننده‌اش بودند ودامنه فسادش چنان گسترده شده بود که از قلعه نو به سطح شهر تهران کشیده شد. این چند روایت از شهرنو دوران پهلوی و زد و بندهای سردسته‌های این محله با آدم‌های دربار را که بشنوید، عمق فساد دوران پهلوی پیش از پیش مقابل چشمتان به تصویر کشیده می‌شود.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*قوادی سردسته‌های شهرنو برای پارتی‌های شبانه رجال پهلوی

زن بارگی از سنن غالب خاندان پهلوی بود؛ از دربار گرفته تا کارگزاران حکومت. این حرف ما نیست. گزارش‌های به جا مانده از تاریخ گواه این واقعیت است ویکی از شمه‌هایش اینکه دست روسای محله بدنام شهرنو با رجال سیاسی دربار پهلوی در یک کاسه بود.

سردسته‌های معروف شهرنو از پری بلنده و مژگان سوخته تا اشرف چهارچشم و… با مقامات بالای کشور جیک تو جیک بودند و با آنها بر و بیایی داشتند عجیب و غریب. آن‌ها همکاری پر و پیمانی با اداره تشریفات نخست وزیری و وزارت امور خارجه داشتند و مثلاً زنی معروف به پری بلنده برای میهمانان خارجی که به دعوت رسمی شاه یا نخست وزیر یا وزارت امور خارجه می‌آمدند بساط عیش و نوش و فساد می‌چید و زنان و دخترانی که در محله شهرنو تحت اختیار او بودند را به پارتی‌های شبانه و رجال و سردمداران رژیم می‌فرستاد. البته خدمات روسای محله شهرنو برای دربار بدون مزد هم نمی‌ماند. این خانم‌های قواد از حمایت مسئولان بلند پایه کشور و روسای شهربانی وساواک برخوردار بودند. هیچ کس جلودار آنها نبود و دستشان برای انجام هر نوع خلافی که فکرش را بکنید باز بود.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

تصاویری واقعی از محله شهرنو دوران پهلوی

*خدمت پهلوی به زنان بدکاره/ مهد کودک ویژه فرزندان فواحش

هر چه بیش‌تر پیش می‌رویم روایت‌ها از خدمات پهلوی به زنان در دوران طاغوت و مثلاً ارج و قرب دادن به آنها بیشترمی شود! نمونه‌اش خدمتی که یکی از مسئولان به زنان بدکاره کرد و دسته جمعی از این اقدام تعرف و تمجید هم می‌کردند. وقتی «مهناز افخمی» مشاور نخست وزیر در امور زنان می‌شود، کاری می‌کند کارستان. زنی که قرار است نماینده زنان ایران باشد و برای رفع مشکلات چاره اندیشی کند، به جای آنکه عزمش را جزم کند تا مراکز فساد و دست به دست شدن زنان آسیب دیده را تعطیل کند، مقرر می‌کند که در محله جمشید یا همان قلعه نو یک مهدکودک برای نگهداری فرزندان نامشروع و خردسال زنان بدکاره ساخته شود تا در طول روز که مادرانشان مشغول بردگی جنسی هستند از این کودکان نگهداری شود!(برگرفته از کتاب مجله زنان شماره ۲۲)

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*ماجرای آگهی برای استخدام زنان بدکاره در روزنامه‌های کثیرالانتشار پهلوی/ پهلوی بالاخواه سردسته‌های شهرنو

حمایت بی چون و چرای رژیم پهلوی از مراکز فساد در پایتخت شبیه به یک تراژدی تلخ و غمبار است و این روزها بازخوانی این روایت‌های به جا مانده مثل روسیاهی است که به زغال می‌ماند. کار پهلوی به جایی رسیده بود که بالاخواه سردسته مراکز فساد در می‌آمد. سردسته‌های فواحش در دوران پهلوی حسابی در صحنه بودند، آنقدر که برای فریب دختران جوان و کشاندن آنها به فحشا و محله شهرنو در روزنامه‌های کثیر الانتشار آن زمان آگهی هم می‌دادند.

در سال‌های دهه ۵۰، موسسه اطلاعات، نشریه هفتگی داشت به نام جوانان امروز که نشریه‌ای عوام پسند بود. در سال ۵۶ زنی جوان با دفتر این مجله تماس می‌گیرد و از پشت پرده آگهی‌هایی می‌گوید که هر روز در صفحه نیازمندی‌های یکی از روزنامه‌ها چاپ می‌شود و می‌گوید آگهی دهنده یکی از روسای محله شهرنو هست و ترفند آن هم اینطور است که هر روز آگهی ماشین نویس و تلفن چی می‌دهد و وقتی زنان و دختران جویای کار برای استخدام به محلی که در آگهی نوشته شده می‌روند نقشه‌اش برای به فریب کشاندن آنها را اجرا می‌کند. این زن قواد معروف به پری بلنده و عواملش آنقدر این زنان و دختران را بازی می‌دهند و می‌آورند و می‌برند تا بالاخره آنها را با وعده‌های آنچنانی به دام بیندازند و طعمه‌ها را وارد قلعه نو کنند.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

* عاقبت گزارش نویسان روزنامه اطلاعات از گزارش رو کردن باند فساد پری بلنده

خبرنگاران مجله یکی از افرادشان را مأمور می‌کنند تا نقش طعمه را بازی کند و به صحت و سقم ادعای زن جوانی که به دفتر مجله تلفن کرده بود پی ببرند که اتفاقاً نقشه‌شان خوب پیش می‌رود. محمدرضا رفیع‌زاده و کاویانی؛ خبرنگار و عکاس روزنامه اطلاعات هم دورادور و دوربین به دست همکارشان را زیرنظر دارند تا مستنداتشان برای به دام انداختن پری بلنده کامل شود. القصه ماجرا همان بود که زن جوان در تماس با دفتر نشریه گفته بود.

شرح این ماجرا با عکس‌های مستند، چند روز بعد در همان مجله چاپ می‌شود و معلوم می‌شود که پری بلنده با این روش و دادن آگهی در روزنامه‌ها تعداد قابل توجهی از زنان و دختران را فریب داده است. انتشار آن گزارش در آن زمان، آن هم در یک روزنامه پرطرفدار احساسات مردم را برانگیخت و عمق فساد و تباهی در رژیم شاهنشاهی پهلوی را نشان داد اما جالب است بدانید بر اساس همان گزارش‌ها پری بلنده حتی یک روز هم در بازداشت نماند.

وقتی ماجرای آگهی‌ها رسانه‌ای شد و گند کار در آمد، نه تنها پری بلنده بازداشت نشد که وزارت اطلاعات پاپیش گذاشت اما نه برای قدردانی از عوامل مجله وخبرنگارانش بلکه برای توبیخ. وزارت اطلاعات آن زمان از ادامه انتشار گزارش جلوگیری کرد. البته کار به همین جا ختم نشد. از دفتر مخصوص فرح و دفتر مخصوص اشرف و از دفتر رییس شهربانی کل کشور و حتی ساواک هم به مجله تلفن کردند و ضمن بد و بیراه گفتن به عوامل نشریه آنها را تهدید هم کردند که دیگر از این گزارش‌های روشن گرایانه نزنند؛ مبادا به تیریژ قبای روسای شهر نو بربخورد وکار و کاسبی ما هم به هم بخورد.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*وقتی رییس با سابقه محله شهرنو مسئول شورای داوری می‌شود

هر چقدر بیشتر تاریخ می‌خوانیم و می‌شنویم، حرف‌های امروز پهلوی‌ها و شعار زن زندگی آزادی‌شان برایمان خنده دار تر می‌شود. این روزها کسانی برای زنان ایرانی دایه عزیزتر از مادر شدند که در سال‌های دهه ۵۰، وزارت دادگستری‌شان هم برای پر و پیمان کردن محله شهرنو و ترویج فساد و فحشا پای کار بود. چطور و چرایش را روایت‌های به جا مانده از تاریخ می‌گوید. آن زمان در دهه ۵۰ وزارت دادگستری برای حل و فصل دعواهای خانوادگی مراکزی به نام شورای داوری را راه انداخته بود که در کنار کلانترها کار می‌کردند و یک جوری شبیه شورای حل اختلاف امروز ما بودند. اما کارکرد این شوراهای داوری در نوع خودش عجیب و غریب بوده است. مثلاً رییس شورای داوری کلانتری خیابان جمشید خودش یکی از سردسته‌های باسابقه محله بدنام شهرنو بوده است. حالا این بخش به کنار، ماجرای عزت و احترام پهلوی‌ها به زنان! آنجا اوج می‌گیرد که سردسته‌های محله بدنام شهرنو در کلانترهای و شوراهای داوری عواملی داشتند برای فریب زنانی که مشکلات خانوادگی داشتند. این افراد وظیفه‌شان شناسایی زنانی بود که مشکلات خانوادگی داشتند و گرفتاری مالی داشتند. آن‌ها این افراد را در طی مراجعه به شورای داوری به طلاق گرفتن تحریک می‌کردند و معرفی‌شان می‌کردند به سردسته‌های محله شهرنو و در نهایت کارشان از شورای داوری می‌رسید به فحشاء و سهمشان می‌شد یکی از اتاق‌های قلعه و بردگی جنسی برای سردسته‌ها.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

زنان روسپی قلعه شهرنو سرنوشت بغرنجی در این چهاردیواری‌های پر از فتنه داشتند. دختران و زنانی که به لطایف الحیلی توسط سردسته‌ها و خانم رییس ها وارد شهرنو می‌شدند به دلیل بردگی جنسی پس از یکی دو سال طوری فرسوده می‌شدند که سردسته‌ها آنها را از خیابان‌های شهرنو رانده و به کوچه پسکوچه هایی که محل زندگی فواحش معتاد و آلوده به بیماری‌های مقاربتی بودند متتقل می‌کردند. شهرنو بزرگ‌ترین خیانت رژیم پهلوی به زنان ایرانی بود و هست وخواهد بود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس بیشتر بخوانید »

وجود دو تاج پهلوی در موزه جواهرات

وجود دو تاج پهلوی در موزه جواهرات



وزیر میراث فرهنگی وجود دو تاج پهلوی را هنگام بازدید از موزه جواهرات تایید کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، چند روز پیش سخنگوی دولت در توییتی که به موضوع تاراج ثروت ملت پرداخته شده بود اعلام کرد که دو تاج پهلوی به علاوه جواهرات دیگر توسط خاندان پهلوی از کشور خارج شده است این سخنان با واکنش‌های بسیاری رو به رو شد همچنین از آنجا که موزه جواهرات ایران از زمان کرونا به روی مردم بسته است، شایعات درباره سرنوشت این دو تاج گرانبها نیز بیشتر شد.

 وجود دو تاج پهلوی در موزه جواهرات

تا اینکه لحظاتی پیش، سید عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در توییتی نوشت: امروز از گنجینه جواهرات سلطنتی بانک مرکزی بازدید کردم. باید امکان بازدید عمومی از دیدنی‌های آن فراهم شود.

وی افزود: آن دو تاج معروف را که می‌بینیم. جای خالی دارایی‌های عظیم به غارت رفته ملت توسط پهلوی را بیشتر حس می‌کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وجود دو تاج پهلوی در موزه جواهرات

وجود دو تاج پهلوی در موزه جواهرات بیشتر بخوانید »