خانواده

این‌که چرا بوی قرمه‌سبزی در کوچه‌ها نمی‌پیچد، اتفاق مهمی است؟

این‌که چرا بوی قرمه‌سبزی در کوچه‌ها نمی‌پیچد، اتفاق مهمی است؟


خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: از خیابان‌ها که رد می‌شدیم، بوی غذای ایرانی در کوچه پس‌کوچه‌های شهر می‌پیچید و موقع ظهر در هر خانه‌ای بوی غذای سنتی از قرمه سبزی و قیمه گرفته تا کباب و آبگوشت به مشام می‌رسید. حالا این بوی غذا نه تنها در خیابان بلکه در خانه‌ها هم نمی‌پیچد و غذاهای آماده و فست فود جایگزین غذای ایرانی در سفره خانواده‌ها شده است.

حالا دیگر کمتر کسی برای تهیه غذا وقت می‌گذارد و سفره‌های ساده و رنگین ایرانی پهن می‌کند. بلکه هر کسی در گوشه‌ای، چه در خانه و چه بیرون از خانه غذا می‌خورد و دیگر خبری از جمع شدن خانواده‌ به بهانه ناهار و شام در کنار یکدیگر هم نیست.

این اتفاق در حالی است که سفره غذا در سنت دیرینه ما ایرانی‌ها، بهانه‌ محکمی برای گرد آمدن خانواده در کنار هم بود و صمیمت اعضای آن با برقراری ارتباط کلامی و دیداری بیشتر می‌شد. اما حالا با جمع شدن سفره‌های ایرانی و جایگزینی فستفودها، ارتباطات خانواده‌ها نیز تغییر کرده و روابط خانوادگی سردتر شده است.

اثرگذاری تبلیغات بر فرهنگ تغذیه ایرانی/ خانم‌ها برای تهیه غذای سنتی تنبل شده‌اند!

حتماً تبلیغی را که می‌گوید کشک بادمجان مادربزرگش بهترین کشک بادمجان دنیا بوده، اما دیگر مادربزرگ هم از کشک بادمجان آماده استفاده می‌کنند، دیده‌اید. سیما فردوسی، روانشناس بالینی هم در همین زمینه با ما صحبت می‌کند و درباره علت تمایل به فست فودها معتقد است: شایع‌ترین دلیل روی آوردن مردم به غذای آماده، تبلیغات است که به نوعی ذائقه افراد را تحت تأثیر قرار داده و به سمت فست فودها گرایش داده است.

فردوسی با بیان اینکه رستوران‌های بسیاری در فضای مجازی تبلیغات می‌کنند و همه چون با فضای مجازی سروکار دارند، به نوعی آن را می‌بینند و حتی یک بار هم که شده به سراغ این غذاها می‌روند، می‌گوید: علاوه بر تبلیغات گسترده و فرهنگسازی در تغییر ذائقه، خانم‌های خانه نیز این روزها تنبل‌ شده‌اند و حوصله ندارند برای تهیه غذا ساعت‌ها وقت بگذارند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند یا غذای کنسروی در خانه استفاده و یا غذای گرم از بیرون تهیه کنند. بعضی‌ها هم که شاغل هستند، فرصتی برای تهیه غذا ندارند و به همین دلیل مجبورند چند وعده در هفته از غذای بیرون یا فست فودها استفاده کنند.

گاهی اعضای خانواده به بهانه غذا هم یک جا جمع نمی‌شوند

وی با بیان اینکه بچه‌ها هم با توجه به اینکه غذای بیرون یا فست فودها به دلیل چاشنی، ادویه و سس‌های مختلف و از همه مهم‌تر روغن زیاد، خوشمزه است، تمایل به این نوع غذاها دارند، می‌افزاید: فست فودها جایگزین غذای سنتی شده و در بسیاری از خانه‌ها سفره‌ها کمتر پهن می‌شود و بهانه دورهمی در خانه وجود ندارد. گاهی دیگر اعضای خانواده به بهانه غذا هم یک جا جمع نمی‌شوند و هر کسی در دنیای خودش سیر می‌کند. مخصوصا با فضای مجازی که دیگر وارد همه خانه‌ها شده و به خاطر کرونا دست هر بچه‌ای یک گوشی یا تبلت است.

قبلا مادرها می‌پرسیدند: چی دوست دارید براتون بپزم

این یکی را هم حتماً یادتان هست که مادرها می‌پرسیدند: چی دوست دارید برایتان بپزم! اگر این سوال، هر روز هم پرسیده نمی‌شد، هفته‌ای یک بار و در تعطیلات به زبان مادر خانواده جاری می‌شد. آن غذا، چقدر دلچسب و دلپذیر بود!

فردوسی هم به این قضیه اشاره می‌کند و می‌گوید: «خانم خانه نقش مهمی در گرد آمدن اعضای خانواده دارد و حداقل کاری که او می‌تواند برای تحکیم خانواده و ایجاد روابط صمیمی با یکدیگر به وجود آورد، طبخ غذای مورد علاقه همسر و بچه‌هاست، تا به این بهانه هم شده در روز همه دور یک سفره جمع شوند. اگر پدر یا حتی مادر خانه، ظهرها بیرون است، عصرها زودتر به خانه برگردند و با عشق به طبخ غذا برای اعضای خانواده بپردازند و برای شب برنامه‌ریزی کنند تا شام را همه اعضای خانواده باهم باشند. حتی می‌شود قانونی در خانه بگذارند که همه شب‌ها برای شام دور هم جمع شوند و تا اعضای خانواده نیامده‌اند، کسی غذا نخورد.»

این قول و قرار، چیز تازه‌ای نیست البته؛ و هنوز در بین خیلی از خانواده‌های ایرانی در جریان است: سفره را وقتی می‌اندازم که همه آمده باشند.

این روانشناس بالینی به تأثیر کرونا در کاهش ترددها و بیرون رفتن از خانه اشاره می‌کند و می‌افزاید: کرونا و اجرای دورکاری تا حدی روابط اعضای خانواده را بیش‌تر کرده است؛ تا جایی که امکان طبخ غذا در خانه بالا رفته و افراد می‌توانند غذای گرم و خوشمزه ایرانی و یا حتی غذاهای جدید و نوظهور مورد علاقه بچه‌ها را در خانه تهیه کنند و از با هم بودن در کنار سفره لذت ببرند. البته این اتفاق هم به ساختار درون خانواده بستگی دارد که چطور زمان خود را برای در کنار یکدیگر بودن مدیریت کنند.

 فرهنگ غذایی اصیل ما، مک دونالدیزه شده است

امان‌الله قرایی، جامعه‌شناس نیز با بیان اینکه سبک و نحوه غذا خوردن شاید بیشتر از غذایی که می‌خوریم، اهمیت داشته باشد، می‌گوید: جمع شدن اعضای خانواده سر یک سفره به همراه یک تغذیه سالم و غذایی که با عشق در خانه طبخ می‌شود، روابط اعضای خانواده را صمیمی‌تر می‌کند و مشکلات درون خانواده را برطرف می‌سازد. علاوه بر این، صحبت کردن با یکدیگر قبل یا بعد از غذا، لحظات ماندگاری را رقم می‌زند که نشاط روانی را در خانواده حاکم کرده و از آسیب‌های اجتماعی می‌کاهد.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه جوانان به مصرف غذای آماده روی آورده‌اند و این نوع تغذیه را ترجیح می‌دهند، می‌افزاید: امروزه فرهنگ غذایی اصیل ما، مک دونالدیزه شده و همین امر شکاف فرهنگی و اجتماعی پدیده آورده  است. در گذشته غذای فرنگی به شرط ایرانیزه شدن در سفره‌های خانواده جای می‌گرفت، اما کم‌کم فرهنگ غذای غرب و فرنگی در زندگی ما جا باز کرد و دیگر کمتر سفره‌ای برای اعضای خانواده پهن می‌شود.

در دوره شتاب‌زدگی زندگی می‌کنیم

یکی دیگر از عوامل مؤثر در تغییر سفره‌های ایرانی و روی آوردن به غذای سنتی و حتی کمتر شدن روابط خانواده برای دورهم بودن بر سر یک سفره، اقتضای تغییرات جامعه به شمار می‌رود که در این باره محمدرضا ذوالفقاری، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی می‌گوید: ما در دوره تند بودن زندگی می‌کنیم و دوست داریم همه چیز را سریع انجام دهیم. از فعالیت‌های روزمره تا تهیه غذا و حتی خوردن آن. سریع بودن به نوعی اقتضای جامعه جدید است. وقتی خانواده از شکل سنتی گسترده به هسته‌ای تبدیل می‌شود، دیگر فرصتی وجود ندارد که خانم مطابق سنت قبل، برای خانواده غذای سنتی درست کند. بنابراین، به سمت آماده‌خوری روی می‌آورند و دیگر بوی غذای ایرانی در خانه نمی‌پیچد.

وی با بیان اینکه پویایی جامعه فرصتی برای پخت و پز و تهیه غذای سنتی که نیازمند زمان است، باقی نمی‌گذارد، می‌افزاید: البته همه مردم هم اینگونه نیستند و هنوز در بعضی خانه‌ها همچون گذشته بوی غذای ایرانی می‌پیچد. در کنار تغییرات جامعه، ذائقه افراد نیز مؤثر است. مثلا اگر کسی در خانه‌ای زندگی کرده که مادر خانه به هر دلیلی برای تهیه غذا وقت نمی‌گذاشته، اعضای این خانواده به ویژه دختران پس از تشکیل خانواده با این رویکرد زندگی می‌کنند.

سر سفره‌های ایرانی آبگوشت جایگاه ویژه‌ای داشت و اصلا غذای دورهمی به شمار می‌رفت. برای همین عمدتا ظهرهای جمعه که همه اعضای خانواده در خانه بودند، مادر خانه آبگوشت می‌گذاشت و اعضای خانواده هم منتظر بودند تا غذای محبوب ایرانی آماده شود و برای ملزومات آن هم همه همکاری می‌کردند. یکی سفره را می‌انداخت و دوغ می‌آورد و دیگری پیاز و ترشی را. اما حالا جای آبگوشت در سفره‌های ایرانی خالی است.

ذوالفقاری با اشاره به اینکه جمعه‌ها همه خانواده دور هم جمع می‌شدند و سر یک سفره آبگوشت می‌خوردند، دلیل کمتر شدن دورهمی خانوادگی بر سر یک سفره را اینچنین بیان می‌کند: با وضعیت اقتصادی تهیه ملزومات غذای ایرانی که بیشتر آنها با مواد اولیه گرانقیمت است، به سختی امکانپذیر است. سفره‌ها هر روز کوچک و کوچک‌تر می‌شوند و افراد به سمت غذای کنسروی و ساندویچ‌ها روی آورده‌اند. اقتضای فرهنگ جامعه موجب تغییراتی شده که روی ذائقه و سلایق افراد تأثیرات زیادی داشته است، اما نباید فراموش کنیم که سفره فقط مخصوص غذا خوردن نیست، بلکه به نوعی باورهای خانواده و در نگاه کلی فرهنگ یک جامعه را تجلی می‌کند.

با وجود اینکه این روزها کمتر به غذای ایرانی توجه می‌شود و بسیاری از جوانان به فستفودها روی آورده‌اند، هنوز غذاهای اصیل ایرانی همچون قرمه‌سبزی، کباب و آبگوشت از غذاهای محبوب بسیاری از افراد در نقاط مختلف جهان است و در برخی خانواده‌ها فرهنگ بر سر یک سفره نشستن پابرجاست.

انتهای پیام/





منبع خبر

این‌که چرا بوی قرمه‌سبزی در کوچه‌ها نمی‌پیچد، اتفاق مهمی است؟ بیشتر بخوانید »

عزیزان دلم نظرات خودتون رو در مورد محتوای این پست بنویسید ___________________________ برای…


عزیزان دلم نظرات خودتون رو در مورد محتوای این پست بنویسید
___________________________
برای انجام مشاوره با من
تنها به شماره
واتس اپ
۰۹۳۰۴۲۳۴۴۷۳
پیام ارسال نمایید
_______________
درمان



منبع

dr_hashemzadeh@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

عزیزان دلم نظرات خودتون رو در مورد محتوای این پست بنویسید ___________________________ برای… بیشتر بخوانید »

برای انجام مشاوره با من تنها به شماره واتس اپ ۰۹۳۰۴۲۳۴۴۷۳ پیام ارسال نمایید __________…


برای انجام مشاوره با من
تنها به شماره
واتس اپ
۰۹۳۰۴۲۳۴۴۷۳
پیام ارسال نمایید
_______________
درمان



منبع

dr_hashemzadeh@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برای انجام مشاوره با من تنها به شماره واتس اپ ۰۹۳۰۴۲۳۴۴۷۳ پیام ارسال نمایید __________… بیشتر بخوانید »

اگر دختر و پسر بعد از برقراری رابطه متوجه اشتباهشان شدند، چه کنند؟

اگر دختر و پسر بعد از برقراری رابطه متوجه اشتباهشان شدند، چه کنند؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس حمید حبشی کارشناس خانواده در برنامه «بدون توقف» که نهم آبان‌ماه از شبکه سه سیما پخش شد، با اشاره به اینکه کسب شناخت در ازدواج متوقف و منوط به ایجاد ارتباط نیست، تصریح کرد: اگر کسی قصد داشته باشد ویژگی که در خودش وجود دارد بپوشاند، هر قدر که ارتباط را طولانی کنید نمی‌توانید بگوئید در یک مرحله‌ای از دستش در می‌رود و خود واقعی‌اش را نشان می‌دهد، چون اغلب افراد در مدت رابطه عادات و ویژگی‌های بدشان را بروز نمی‌دهند.

حبشی با اشاره به اینکه ما در موضوع تأمین غرائز چند شبهه داریم، عنوان کرد: یکی اینکه این غرائز موقتی نیستند، دوم اینکه در یک رابطه تأمین‌ها در سطح باقی نمی‌مانند و سوم اینکه این تأمین نیاز آثارش روی افراد باقی ‌مانده و خاطره این سابقه روی روح و جسم اثر می‌گذارد، در تأمین عواطف اگر هیچ تأمین نیازی هم نباشد و فقط به قصد عاطفه برویم چون انسان فراتر از جسم است، اگر روحش در انس و عاطفه با کسی قرار گرفت، این عطش برای تجدید آن عاطفه آن قدر به روح و روان او می‌چسبد که از او جدا نمی‌شود و این می‌شود که فرد می‌گوید می‌خواهم فراموش کنم اما نمی‌توانم، پس در درگیر شدن عواطف همه آثار غزائز وجود دارد به علاوه آن فشار و کشندگی عمیق در افراد.

وی در ادامه در خصوص بحث وجود رابطه برای کسب شناخت نیز گفت: خیلی‌ها عقیده دارند برای کسب شناخت، رابطه ضرورت دارد من به عنوان آدمی که ۲۰ سال است مشغول مشاوره‌ام و ازدواج‌های ناموفق بسیاری دیدم که با ارتباط شکل گرفته اما لزوما شناخت درستی از آن حاصل نشده حرفم این است که اگر در این رابطه وابستگی شکل گرفت و بهره‌ها گرفته شد و فرد دید انتخابش اشتباه بوده و به خودش ضرر زده، چه باید کرد؟ چون در بدو ورود فرد ویژگی‌های خودش را نشان نداده است. بعضی‌ها اصلا به قصد سوءاستفاده وارد رابطه می‌شوند اما می‌گویند قصد ما شناخت است، اما بعد که دیگر سوءاستفاده خودش را کرد و بهره‌ها را برد برای اینکه مثلاً دختر را رد کند تازه از خودش اطلاعات منفی می‌بافد و می‌گوید تو حیفی برو، من آن کسی که فکر می‌کنی نیستم.

این کارشناس خانواده با تأکید بر اینکه اصلا شناخت از طریق رابطه به دست نمی‌آید، یادآور شد: چون اغلب افراد در مدت رابطه عادات و ویژگی‌های بدشان را بروز نمی‌دهند ممکن است قصدشان هم فریب نباشد، حرمت و شأن‌شان را جلوی طرف مقابل حفظ می‌کنند. لذا ما باید قبل از اینکه وابستگی‌ها شکل بگیرد بتوانیم طرف مقابل را بشناسیم. وقتی ارتباط اتفاق افتاد یک داد و ستدهایی شکل گرفته و فرد بخشی از وجودش را عرضه کرده و نمی‌تواند بگوید به اول خط بازمی‌گردم و چون دیگر عاطفه‌اش درگیر شده حتی اگر بفهمد که فرد مقابلش مناسبش نیست نمی‌تواند عقب بکشد، لذا شناخت متوقف و منوط به ایجاد ارتباط نیست. اگر کسی قصد داشته باشد ویژگی که در خودش وجود دارد بپوشاند، هر قدر که ارتباط را طولانی کنید نمی‌توانید بگوئید در یک مرحله‌ای از دستش در می‌رود و خود واقعی‌اش را نشان می‌دهد.

حبشی با طرح این سؤال که پس کدام ارتباط منجر به شناخت می‌شود بیان کرد: ارتباطی که آدم‌ها در آن صادق و صمیمی ویژگی‌های خودشان را در این ارتباط نشان دهند، دیگر نیاز به ارتباط نیست می‌توانیم همان ابتدا بگوئیم خودت را صریح و صادق معرفی کن، آن کسی که می‌خواهد راحت خودش را معرفی کند که برای شناخت او دیگر نیاز به ارتباط نداریم، پس چون می‌دانیم ممکن است طرف ویژگی‌های خودش را با صداقت مطرح نکند، به روش جایگزین نیاز داریم نه لزوما رابطه.

مدرس دوره‌های ازدواج دانشجویی در پایان عنوان کرد: ارتباط باید چیزی را بیاورد که مصاحبه و گفت‌وگو نمی‌آورد، مشکل اینجاست که ما مسیر مصاحبه با افراد را بلد نیستیم، علت این نیست که باید در مقدمه به ارتباط فکر کنیم، مشکل ما این است که در خواستگاری سراغ حرف‌های کلی می‌رویم در حالیکه باید به روشنی از خواسته‌ها و امیال واقعی خود و همچنین خصوصیات و ویژگی‌هایی حرف بزنیم که آزارمان می‌دهد. باید سراغ لوازم مصاحبه‌ای برویم که منجر به شناخت می‌شود، اما اگر نظرتان این است که این شناخت از طریق ارتباط به دست می‌آید، نه، چراکه چند اشکال دارد و ممکن است اصلاً تشخیص اشتباه پیدا کنید، در این صورت پاسخ ارتباطی که به انس ختم شده و فرد با وجود اینکه مطمئن است طرفش مناسب نیست به دلیل عاطفه‌ای که درگیر شده انتخابش می‌کند چگونه می‌دهید؟ آثار ارتباط و مصاحبه یکسان نیست مصاحبه در مسیرش شناخت است ولی ارتباط آثار دارد.

انتهای پیام/





منبع خبر

اگر دختر و پسر بعد از برقراری رابطه متوجه اشتباهشان شدند، چه کنند؟ بیشتر بخوانید »

«مومو» و شکل جدید کودک‌آزاری/ در فضای مجازی خطرات جدی‌تر از چالش مومو بچه‌ها را تهدید می‌کند

«مومو» و شکل جدید کودک‌آزاری/ در فضای مجازی خطرات جدی‌تر از چالش مومو بچه‌ها را تهدید می‌کند


گروه خانواده: خبر فوت یک کودک 11 ساله خوزستانی تحت تاثیر چالش مومو یکی از اخبار پرحاشیه چند روز گذشته بود که بسیاری از کودکان و والدین را ترساند. زن ترسناکی با چشمان از حدقه بیرون زده که عکسش در روزهای اخیر مدام دست به دست می‌شود و کودکان زیادی می‌ترسند که روزی سروکله‌اش در تلفن همراه آنها پیدا شود و آنها را آزار بدهد. اما پدیده مومو و چالش‌هایش طبق جستجوهای اینترنتی در منابع مختلف بیشتر یک افسانه‌است و چنین چیزی وجود ندارد. اما نمی‌شود منکر آزار و اذیت‌های اینترنتی کودکان توسط افراد سودجو و مزاحم فضای مجازی شد. افراد کودک آزاری که این بار از این عکس فراگیر شده برای آزار کودکانی که این روزها بسیار در این باره خیالاتی می‌شوند استفاده می‌کنند و از طریق آن به کودک ضربه می‌زنند. بسیار دیده‌شده است که آنها از این طریق کودک را واردار به کارهای مختلفی می‌کنند که بسیار آزاردهنده‌است و یا از طریق او به حساب‌های بانکی پدر و مادرش دست پیدا می‌کنند. «مومو» این روزها بحث روز رسانه‌های کشور است و افراد مختلف درباره آن اظهار نظر می‌کنند و برخی گفته‌ها و شنیده‌ها و حتی منابع باهمدیگر همخوانی ندارد.

در ویکی پدیای چالش مومو نیز آمده‌است که در ابتدا یک سایت اندونزیایی درباره خودکشی یک کودک درباره مومو خبری منتشر کرد و بعد از آن مومو و اتفاقات پیرامون آن جهانی شد. اما طبق آمارها شکایت مستقیم زیادی از «مومو» و ارتباط مستقیم کودکان با این پدیده ثبت نشده‌است. اما مومو یکباره تبدیل به یک موضوع جهانی شد.

خبرها درباره مومو از خود واقعی آن ترسناک‌تر است

معاون اجتماعی پلیس فتا درباره صحت و سقم این خبر و جزییات فوت این دانش آموز خوزستانی روی خط شبکه خبر آمد و گفت: «چالش مومو یک بازی است که در سال 2015 آخرین آپدیت این بازی در کشور انگلیس و قبل از آن در فرانسه و قبل از آن در آمریکا انجام شد. و اصولا بازی بود که بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین اجرا می‌شد. به هیچ عنوان و به هیچ عنوان چنین بازی در کشور ما تحت این عنوان دمو نمی‌شود. اما در حال حاضر چه اتفاقی می‌افتد؟ یک سری ژست‌های خاص وجود دارد که تبدیل به یک خرده فرهنگ شده‌است. بعضی از افراد که سابقه و نبوغ خاصی در امر شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها دارند می‌آیند با آزار و اذیت سایر کاربران برای خودشان عرض اندام می‌کنند. این اتفاق در کشورما به این شکل وجود دارد. لینک‌هایی را برای هموطنانمان می‌فرستند و ناخودآگاه خود هموطنانمان در چرخه تولید این نا‌امنی‌ها قرار می‌گیرند و برای دیگران هم این لینک‌ها را می‌فرستند و ما شاهد این هستیم که خبر بزرگتر از موضوع اصلی می‌شود. ما به همه دانش آموزان، معلمان و والدین که با مجموعه پلیس فتا تماس گرفتند این قول را می‌دهیم که این چالش در حد یک شوخی، سرگرمی و تشویش اذهان عمومی است که پلیس فتا علیه آن اقدام می‌کند.اما موضوع خوزستان این است که یک کودک 11 ساله متاسفانه به دلایل بیماری زمینه‌ای سکته قلبی و فوت می‌کند و پدر این فرزند طبق گزارش پروند هیچ عنوان شکایتی مبنی بر اینکه این کودک درگیر این بازی بوده‌است ندارد و چیزی که پزشکی قانونی هم تایید کرده‌ همین موضوع است. خانواده‌ها مراقب باشند این استرس مضاعف را به فرزندانشان منتقل نکنند.»

«بهاره مهرجویی» روانشناس نیز درباره مومو و کودک آزاری‌های انجام شده در قالب چنین مسائلی صحبت کرد و در ادامه هشدارهایی به والدین داد.

«مومو» وجود ندارد اما آزار کودک در قالب «مومو» وجود دارد

آوازه بازی «مومو» این روزها دیگر به گوش همه رسیده‌است. «مومو» یک بازی سیستماتیک است که یک پروفایلی در واتساپ دارد که با بچه‌های شما تماس می‌گیرد و ممکن است با هک کردن حسابشان آن‌قدر آزارشان دهد که بچه شما را وادار به هرکاری می‌کند و در نهایت احتمال دارد این خشونت و آزار به خودکشی کودک منجر شود. من در این باره مطالعات زیادی کردم و پیگیر بودم چون بازی ایرانی نیست خواستم بدانم منابع خارجی در این باره چه چیزی می‌گویند و دیدم که از اساس همچین چیزی وجود خارجی ندارد اما بسیاری از افراد کودک‌آزار و افراد ضداجتماع وقتی می‌خواهند در قالب یک چیز فراگیر شده به جامعه آسیب بزنند می‌توانند از این فرصت استفاده کنند و البته استفاده هم کردند. اگر شما همین الان در تلگرام و اینستاگرام جستجو کنید کلی حساب فارسی و غیر فارسی می‌آورد که اسم‌شان همین «مومو» است و حتی شما شاید بتوانید با آن‌ها تماس هم بگیرید. بسیاری از این‌ها افراد هویت باخته‌ای هستند که صرفا عکس پروفایلشان را عکس مومو قرارداده‌اند.

 

فرزندان ما در معرض مسائلی مهم‌تر از «مومو» در فضای مجازی هستند

جدای از اینکه این بازی، یک بازی کذب و دروغی است اما همواره بچه‌های ما را مسائلی این‌چنینی تهدید می‌کند که «مومو» و ماجراهایش یکی از آنهاست که به تازگی مد شده‌است. فارغ از اینکه راست یا دروغ باشد بچه‌ها در معرض این تهدیدها قرار دارند. به خصوص در شرایط فعلی که بچه‌های ما مدرسه‌هایشان به صورت مجازی برگزار می‌شود و بیش از پیش موبایل دستشان است و شما در دورافتاده‌ترین مناطق کشور بچه‌ها اگر بخواهند مدرسه بروند با یک تبلت یا تلفن همراه با مدرسه‌شان در ارتباط هستند.

خانواده‌های ما خانواده‌هایی هستند که معمولا امنیت لازم برای اینکه کودک مسائل و ترس‌های درونی‌‌اش را بگوید ایجاد نکرده‌اند و خیلی زیاد می‌بینیم که فرزندان ما در معرض مسائلی از فضای مجازی قرار گرفته‌اند که یا می‌ترسند به خانواده بگویند و یا آن طرف اعتماد بیشتری نسبت به خانواده به آنها داده‌است و بهتر توانسته‌است فرزند ما را به خودش جذب کند.

به طور مثال دخترخانمی که ممکن است مورد آزار یک مرد 40 ساله قرار گرفته باشد و روال زندگی‌ش بهم خورده‌ است و یک نفر عکس‌های مستهجنی برایش ارسال می‌کند و او به خانواده نگفته‌است. این مسائل متاسفانه وجود خارجی دارد.

فرزندان والدین ترسو به مشکلات بیشتری دچار می‌شوند

فارغ از اینکه مومو واقعی است یا واقعی نیست که اصلا این موضوع اهمیتی ندارد باید بدانیم امثال این خطرها بچه‌ها ما را در این فضا تهدید می‌کند و باید ببینیم کدام بچه‌ها جذب این افراد کودک آزار می‌شوند؟ کدام بچه‌ها این مسائل برایشان جذاب است و بیشتر از جذابیت آنها را ادامه می‌دهند؟ متاسفانه بسیاری از بچه‌ها در تنهایی زیادی به سر می‌برند. بچه‌ای که والدینش درگیر نزاع و دعواهای زن و شوهری هستند. بچه‌ای که در اتاقش نشسته‌است و پدر و مادر اصلا نمی‌دانند که او در اتاقش مشغول چه کاری است؟ بچه‌ای که اصلا ارتباط و گفتگویش با خانواده شکل نگرفته‌است. بچه‌ای که می‌گوید اگر به پدرم بگویم پدرم مرا خیلی دعوا می‌کند. یا پدر و مادرهایی که از بس بچه را ترسانده‌اند که بچه جرات این را ندارد که با آنها حرف بزند. یا آنقدر والدین ترسو هستند که بچه می‌گوید اگر من مشکلی که برایم پیش آمده‌است را به مادرم بگویم او سکته می‌کند و راهی بیمارستان می‌شود. والدین باید بدانند صرف اینکه به بچه اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی کنند فایده‌ای ندارد اگر خودشان در مقابل مشکلات ترسو باشند.

 

کودک‌ آزارها از هر نقطه ضعف خانوادگی استفاده می‌کنند

بسیار مشاهده کرده‌ایم کسی که پشت آن اکانت آزاردهنده نشسته ‌است و فرزند ما را می‌ترساند. آنقدر بلد کار است و آنقدر وارد است که از هر نقطه ضعف و ابزاری استفاده می‌کند. حالا شما تصور کنید والدینی ترسو هم باشند. او ذره ذره وارد زندگی فرزند ما می‌شود و ممکن است منجر به اتفاقی شود که شما به عنوان والد هیچوقت نتوانید جبرانش کنید. مثالی که می‌توانم در این باره بزنم این است که یک نفر اکانت یک دختربچه را داشت و او توانسته بود از طریق پیامهایی که به این کودک می‌فرستاد او را به انجام یکسری کارها دعوت کند و آن کودک هم آن کارها را انجام می‌داد و با همین پیام‌ها توانسته بود کل حساب‌های بانکی پدرش را خالی کند. در تمام این مدت این بچه می‌ترسیده که این موضوع را به خانواده‌اش بگوید. چون می‌گفت اگر پدرم متوجه همچین چیزی شود خیلی حالش بد می‌شود و من دوست ندارم پدرم را بترسانم.

 

این اعتماد را به کودک بدهید که مشکلاتش را به شما بگوید

والدین باید بدانند این ترسیدن‌ها خطرناک است و جامعه افراد کودک آزار هم دارد و ما تنها ابزاری که داریم این است که با فرزندانمان گفتگو داشته‌باشیم. تنهایی‌هایشان را درک کنیم. افسردگی‌هایشان را درک کنیم. گمان نکنیم اگر درگیری در خانه است تاثیری رو فرزندمان ندارد. حتما این درگیری در روان کودکمان تاثیر دارد و او آسیب می‌بیند. در نهایت باید به کودکمان این اعتماد را بدهیم که اگر هر اتفاقی برایت افتاد و هر کجای این ماجرا بودی بیا و به من بگو و نگران هیچ چیزی نباش. یعنی اگر وسطش هم قرار داشتی و اتفاقات وحشتناکی را هم پشت سر گذاشتی نترس و بیا مرا مطلع کن تا کمکت کنم. این «بیا به من بگو» واقعی باشد و فقط در لفظ و کلام نباشد که بچه نتواند به این جمله والدینش اعتماد کند.

 

انتهای پیام/

 

 





منبع خبر

«مومو» و شکل جدید کودک‌آزاری/ در فضای مجازی خطرات جدی‌تر از چالش مومو بچه‌ها را تهدید می‌کند بیشتر بخوانید »