خرمشهر

راهیان نور از مصادیق جهاد تبیین است/دفاع مقدس فرهنگ را بیمه می‌کند

راهیان نور از مصادیق جهاد تبیین است/ دفاع مقدس فرهنگ را بیمه می‌کند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام «عباس محمدحسنی» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در جریان سفر خود به خرمشهر از نمایشگاه‌های راهیان نور واقع در پادگان دژ نیروی زمینی، پایگاه دریایی خرمشهر و نمایشگاه راهیان نور علقمه بازدید و از دست اندرکاران برپایی نمایشگاه تشکر کرد.

حجت‌الاسلام «محمدحسنی» اظهار داشت: حرکت راهیان نور یکی از مصادیق جهاد تبیین است که ضمن تبیین نقش ایثار و شهادت به بیان رشادت‍‌های رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد.

وی خاطرنشان کرد: ظرفیت عظیم دفاع مقدس که به عنوان گنجینه‌ای بزرگ در اختیار ما قرار دارد فرصت مناسبی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین اقشار مختلف جامعه به ویژه نسل جوان است که اگر از این ظرفیت به خوبی استفاده شود بخش مهمی از فرهنگ ما بیمه خواهد شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهیان نور از مصادیق جهاد تبیین است/ دفاع مقدس فرهنگ را بیمه می‌کند بیشتر بخوانید »

حضور معاون هماهنگ کننده ارتش در یادمان شهدای شلمچه

حضور معاون هماهنگ‌کننده ارتش در یادمان شهدای شلمچه + تصاویر


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر دریادار «حبیب‌الله سیاری» معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی ایران در یادمان شهدای شلمچه در بین زائران راهیان نور حضور یافت.

وی با حضور در یادمان شهدای شلمچه در جمع زائران راهیان نور قرار گرفت.

در این زیارت امیر بیدادی فرمانده قرارگاه جنوب غرب ارتش، امیر سیفی فرمانده قرارگاه راهیان نور آجا و امیر درخوران فرمانده پایگاه دریایی خرمشهر وی را همراهی کردند.

حضور معاون هماهنگ کننده ارتش در یادمان شهدای شلمچه

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضور معاون هماهنگ‌کننده ارتش در یادمان شهدای شلمچه + تصاویر بیشتر بخوانید »

نوروز. ۴/ خاطره مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت «درفشان»

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چذابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

این عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز و در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تیه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شده و ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شدند.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش «علی مسرتی» است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.

متن زیر روایت «صادق آهنگران» مداح اهل بیت (ع) از نحوه شهادت شهید «سعید درفشان» است:

«…شب عملیات فتح‌المبین رو به روی سنگر فرماندهی با یکی از دوستانم به نام «سعید درفشان» صحبت می‌کردم. سعید یک فشنگ در دستش بود و موقع حرف زدن با آن بازی می‎کرد. داشتیم در مورد رفقایی که شهید شدند صحبت می‌کردیم. سعید ناگهان ساکت شد و رو به من کرد و گفت: «اگر این فشنگ به موضع سجده، به پیشانی آدم برخورد کند، این سعادت خیلی به آدم مزه می‌دهد.»

صبح فردا به من خبر دادند که سعید شهید شده است. به سردخانه شوش رفتم. پیکر سعید روی تخت بود. دیدم تنها یک زخم دارد؛ آن هم وسط پیشانی‌اش. شب آرزو کرد و صبح به وصال رسید…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برآورده شدن آرزوی شاعرانه شهید «سعید درفشان» در عملیات بیت‌المقدس بیشتر بخوانید »

نوروز. ۳/ حکایت گروهی از بعثیان عراقی که تسلیم ایرانیان شدند// ناقص/

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در پی پاکسازی و تأمین منطقه عملیاتی طریق‌القدس، تنها دو منطقه «غرب رودخانه کرخه» و «غرب رودخانه کارون و خرمشهر» در اشغال متجاوزان باقی مانده بود. برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر منطقه، بحث‌های فراوانی شد و سرانجام منطقه غرب رودخانه کرخه برای عملیات انتخاب شد.

منطقه عمومی عملیات فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه قرار داشت که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب‌العبور «تیشه‌کن»، «دالپری»، «چاه نفت و تپه سیپتون» از جنوب به ارتفاعات بلند «میشداغ» تپه‌های رملی و چزابه (شیب) از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی در شمال و جنوب فکه محدود می‌شد.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین‌خوش به چم‌سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل‌های احداث شده روی رودخانه‌های «چیخواب» و «دویرج» از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی منطقه هستند.

موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، به دشمن آرایش خاصی را تحمیل کرده بود که آگاهی نیرو‌های خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد.

عملیات فتح‌المبین از نظر نظامی می‌توانست چنین اهدافی را تأمین کند:

۱. انهدام نیرو‌های دشمن برای کاهش توان نظامی او

۲. دستیابی به خطوط پدافندی مطمئن برای برداشت نیرو (آزاد شدن نیرو‌های خودی از خطوط پدافندی و کسب آمادگی برای عملیات بعدی)

۳. خارج کردن شوش، اندیمشک، دزفول و پایگاه چهارم شکاری از برد توپخانه دشمن

۴. خارج کردن جاده اندیمشک _ اهواز از برد آتش مؤثر دشمن

۵. آزادسازی مناطق مهمی، چون سایت و رادار، جاده مهم اندیمشک _ دهلران و…

۶. تصرف جاده‌های نفتی منطقه ابوغریب

عملیات ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ۱۳۶۱ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» با چهار قرارگاه مشترک فتح، فجر، نصر و قدس آغاز شد. این عملیات در سه مرحله انجام شد. پس از هشت روز درگیری، نیرو‌های خودی با تأمین تمام اهداف مورد نظر و استقرار بر روی ارتفاعات تینه، برقازه، رقابیه و میشداغ دشمن را تا رودخانه دویرج و تپه‌های ۱۸۲ در جنوب برقازه عقب راندند.

در این عملیات ۲۵ هزار تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی شدند و ۱۷ هزار تن دیگر اسیر شدند. همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ قبضه توپ به غنیمت نیرو‌های خودی درآمدند و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شدند. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیمای دشمن هم سرنگون شد.

نوشته زیر بخشی از خاطرات علی مسرتی یکی از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و همرزمان او از عملیات فتح‌المبین از کتاب «دِین» خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز به کوشش علی مسرتی است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد.

متن زیر خاطره برادر سوداگر از تسلیم شدن گروهی از نیرو‌های رژیم بعث عراق در عملیات فتح‌المبین است.

«…. برادر سوداگر نقل می‌کند:

زمانی که گروه «چهل شاهد» (گروهی که متشکل از ۴۰ بسیجی عکاس و فیلم‎بردار اهل اهواز که لحظات غم و شادی دفاع مقدس را ثبت تصویری می‌کردند.) تشکیل شد، اوایل دو گروه ۲۰ نفره شدیم که مسئولیت یکی از این گروه‌ها را من به عهده داشتم و «رضا عباباف» و «محمدعلی کمری» از اعضای گروه ما بودند.

در عملیات فتح‌المبین ۱۰ نفر در قالب پنج گروه دو نفره فیلم‌برداری با یک خودرو وانت لندکروز به لشکر محمد رسول‌الله (ص) رفتیم. آن چهار گروه را در گردان‌های مختلف پیاده کردیم و من به همراه «سعید جولایی» با وانت به گردان عمار رفتم.

یک پیرمرد بسیجی پرانرژی به عنوان راننده و راهنما از گردان با ما آمد و به طرف خط مقدم یعنی رادار ۴ و ۵ حرکت کردیم. ایام نوروز بود بود و زمین‌های تپه‌ای آن منطقه بسیار سرسبز و خرم شده بود.

داشتیم از لابه‌لای تپه‌ها به جلو می‌رفتیم که وارد یک دشت باز شدیم و با یک لشکر از تانک و نفربر‌های دشمن که در آن مستقر شده بود، مواجه شدیم.

من و «سعید جولایی» از این مواجهه ناگهانی جا خوردیم و سست و شدیم، اما آن پیرمرد اصلاً توجه نداشت و با سرعت جلو می‌رفت و با صدای بلند می‌گفت: «ای لشکر صاحب‌‎زمان (عج)، آماده باش آماده باش» چند نفر از نیرو‌های خودی پیاده در حال رفتن بودند که به آن‌ها هم می‌گفت: بپرید بالا.

یک نفربر عراقی به طرف مسیر راه ما آمد و جلوی ما را سد کرد. من آهسته به هم‌گروه خود گفتم: «سعید، تمام شد، اسیر شدیم.» متوقف شدیم.

یک افسر بلندپایه عراقی از نفربر پیاده شد و به طرف ما آمد. من درب را باز کردم که پیاده شویم که آن افسر من را هل داد و کنارم نشست. من متعجب بودم که منظور او از این کار چیست که از جیب خود یک قرآن کوچک بیرون آورد و گفت: «أنا مسلم»

تازه متوجه شدیم که او و نیروهایش قصد تسلیم شدن دارند. من با مختصر عربی که می‌دانستم، به او گفتم: «لاتخف، أنت فی امان‌الاسلام»

به او فهماندیم که با لشکرش پشت سر ما بیاید. ما به سرعت به طرف نیرو‌های خودمان راه افتادیم و آن‌ها هم به شکل منظم و ستونی به دنبال ما آمدند. از چند تپه که گذشتیم به نیرو‌های خودمان رسیدیم.

حسن باقری آنجا ایستاده بود. من پیاده شدم و موضوع را برای او توضیح دادم و او به نیرو‌هایی که همراهش بودند دستوراتی داد. لحظاتی بعد آن لشکر با تمام نفربر‌ها و تجهیزاتشان رسیدند و تسلیم شدند…»

منابع

۱. کتاب جنگ؛ بازیابی ثبات/ محمد درودیان

۲. کتاب دِین، خاطرات بچه‌های مسجد جزایری اهواز/ علی مسرتی

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای نظامیان بعثی که خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند بیشتر بخوانید »

از یادمان «هویزه» چه می‌دانیم؟

از یادمان «هویزه» چه می‌دانیم؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، یادمان زیارتی شهدای هویزه ویژگی‌هایی دارد که شاید در هیچ جای دیگری پیدا نمونه و نظیر آن پیدا نشود. گذشته از گنبد فیروزه‌ای و گلدسته‌های کاشی‌کاری شده‌اش که از کیلومتر‌ها آن‌طرف‌تر جلوه گری می‌کنـد، نحوۀ شهادت و تدفین برخی از شهدای حماسه هویزه در محل شهادتشان، حال و هوای زائرین منطقه را به روضه‌های کربلا پیوند می‌زند.

معماری زیبا و هنرمندانۀ این یادمان که در همان دوران جنگ توسط نیرو‌های جهاد سازندگی طراحی و اجرا شده است جاذبه‌های بصری این بنای مطهر را بیشتر می‌کنـد. در کنار حرم شهدا نمایشگاه، آشپزخانه، سالن غذاخوری و بازارچه فروش صنایع‌دستی منطقه برای رفاه بیشتر بازدیدکنندگان راه‌اندازی شده است.

این یادمان به دلیل قرار گرفتن در برنامۀ کاروان‌های دانش آموزی و دانشجویی بازدیدکنندۀ بیشتری نسبت به سایر یادمان‌های دشت آزادگان دارد. در این زیارتگاه شهیـد گمنام هم دفن گردیده است.

اغلب شهدای مدفون در این یادمان، در عملیات نصر به شهادت رسیده و بعد از آزادسازی این منطقه در عملیات بیت المقدس، شناسایی و با از خودگذشتگی خانواده‌های آن‌ها در محل شهادتشان دفن شدند.

عملیات نصر

– نام عملیات: نصر (هویزه)

– زمان اجرا: ۱۵/۱۰/۱۳۵۹

– مدت اجرا: ۳ روز

– محور عملیات: جاده حمیدیه- سوسنگرد

– تلفات انسانی دشمن (کشته، زخمی، اسیر): ۱۸۰۰ نفر

– یگان‌های عمل کننده: نیروی زمینی ارتش، گردان‌های سپاه پاسداران و تعدادی از نیرو‌های ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید دکتر مصطفی چمران

نصر به اهدافش نرسید و در ۲۷ دی‌ماه ۵۹ شهر هویزه به اشغال ارتش دشمن درآمد. عراق پس از اشغال هویزه شهر را به‌کلی ویران کرد. ستاد تبلیغات جنگ صدام با اعزام خبرنگاران و تصویربرداران متعدد به منطقه فتوحات نبرد هویزه را به رخ جهان می‌کشیـد.

در این عملیات جمعی از نیرو‌های لشکر ۱۶ زرهی قزوین و عده‌ای از دانشجویان پیرو خط امام و پاسداران به فرماندهی حسین علم الهدی تا آخرین نفس پایداری کردند و سرانجام د نهایت مظلومیت به شهادت رسیدند.

برخی معتقدند که مقاومت عاشورایی و ایستادگی شجاعانۀ شهید علم الهدی و یارانش اولین جرقه‌های لزوم تغییر استراتژی جنگ را زد و لذا بعد از آن استراتژی جنگ از تجهیزات محوری به‌سوی جنگِ مردمی و شهادت‌طلبی عاشورایی تغییر کرد.

شهیـد شاخص

سید حسین علم الهدی

حسین فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی علم الهدی یکی از شهدای شاخص و بزرگ دوران دفاع مقدس است که پس از گذر سال‌ها هنوز هم سیرۀ زندگی انقلابی‌اش برای ما درس‌آموز و اثربخش است. این جوان پرشور و شورآفرین اقدامات مؤثر و ماندگاری را در منطقۀ خوزستان انجام داد که نشان از عمق بصیرت وی دارد.

علاوه بر اقدامات مبارزاتی علیه حکومت پهلوی دوم مواردی نظیر برگزاری نمایشگاه پیش‌بینی جنگ در اهواز و تشرف خدمت حضرت امام (ره) به همراه عشایر خوزستان در کارنامۀ ایشان به چشم می‌خورد. علم الهدی در هنگام شهادت فرمانده سپاه هویزه بود.

نصرت اله محمودزاده در کتابی بنام «سفر سرخ» شهید سید حسین علم الهدی را معرفی کرده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

کیف چرمی را روی میز قرار داد و دفتر یادداشت را بیرون آورد. بحث ولایت فقیه را برای این کلاس انتخاب کرده بود. از دو ماه قبل که شروع کرد، هر روز برای آن‌ها جذابیت بیشتری پیدا می‌کرد. در ابتدای کلاس یکی از او پرسید:

– ما هنوز ارتباط بین امام و ولایت فقیه را روشن نکرده‌ایم. عشق به امام بیش از اینهاست.

– مشکل ما هم همین است. اگر امام را به اعتبار ولایت فقیه دنبال نکنید، تنها شخصیتی را دوست می‌دارید که نمی‌دانید ریشه‌اش از کجاست. اگر این شخصیت را از دست بدهیم، همه آن ارزش‌ها هم در نظرتان از بین خواهد رفت. ما در تاریخ و مبارزه جوامع مختلف، شخصیت‌های زیادی را می‌بینیم که رهبر خوبی برای مردمشان بودند، اما این جریان تداوم پیدا نکرد. امام به اعتبار ولایت فقیه دوست داشتنی‌تر و ماندنی‌تر است. ولایت فقیه ما را به ائمه وصل خواهد کرد. اگر به قرآن و عترت وصل نباشیم، تئوری‌های جهان علم ما را خواهند بلعید. چرا مارکسیست‌ها در باتلاق دست و پا می‌زنند؟ حتی آن‌ها که مسلمان هستند، اما مبانی خود را از ایدئولوژی این‌ها گرفته‌اند و در تبیین خود سرگردان شده‌اند. آرامش امام در این است که وصل به خاندان عصمت و طهارت است.

منبع: مشرق

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از یادمان «هویزه» چه می‌دانیم؟ بیشتر بخوانید »