خلبان

ارتشیان همواره خود را فدایی ملت و مهیای شهادت می‌دانند

ارتش همواره خود را فدایی ملت می‌داند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌، امیر سرلشکر عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش در پیامی شهادت دو خلبان ارتش را تسلیت گفت.

متن پیام به این شرح است:

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا (سوره احزاب، آیه ۲۳)

طلیعه امروزمان، غروب غریبانه دو همرزم شهید ایثارگر و هموطن عزیزی از خطه قهرمان پرور تبریز بود، خلبانان شجاعی که نامشان را به خط سرخ شهادت در قاموس قهرمانان نگاشتند.

عزیزانی که دل از زمین کنده و سر به آسمان عزت بلند کردند، درس آموختگان دلاورانی، چون شهیدان بابایی، دوران، خلعتبری و ذوالفقاری؛ آن اسوه های نیک نامی و اخلاص، دیانت و ایثار و تخصص و شجاعت بودند.

ضمن عرض تسلیت به پیشگاه رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا (مد ظله‌العالی) و ملت عزیز، معروض می‌دارم گر چه مدافعان دین و وطن در ارتش داغدار این دو شهید آسمان چشیده و هموطن عزیزشان هستند، اما همواره خود را فدایی ملت و مهیای شهادت می‌دانند و به مصداق آیه شریفه «منهم من ینتظر»، مقصد و مقصود یاران شهید را چشم در راهند.

ملت عزیز نیک می دانند که خلبانان غیور ارتش جمهوری اسلامی غسل شهادت را همزمان با سوگند سربازی به جای آورده و این راه سرخ را برای اعتلای نام ایران سربلند اسلامی برگزیده، گام در راه دشوار و مقدس صیانت از آسمان کشور نهاده و جان خود را وقف آسایش و آرامش خاطر آحاد امت اسلامی کرده‌اند.

نیک مردانی که امروز به خلعت شهادت آراسته شدند، با ایثار شکوهمندشان همانند دیگر عرصه های خطیر، جان خود را در طبق اخلاص نهادند.

عروج شهیدان سرهنگ خلبان صادق فلاحی و سرگرد خلبان علیرضا حنیفه زاد و یکی از هم‌وطنان عزیز در تبریز قهرمان پرور را به محضر حضرت امام خامنه ای عزیز (مد ظله العالی)، آحاد امت حزب الله و مردم شریف تبریز، دلاوران نیروی هوایی الهی و خانواده معزز شهدا تسلیت عرض می کنم. برای این عزیزان علو درجات و مقام رضوان الهی و برای خانواده معظمشان و خانواده های صبور رزمندگان ارتش که همواره در سختی ها، پشتیبان کارکنان غیور ارتش بوده اند، صبر زینبی مسئلت دارم.

فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران

سرلشکر ستاد سید عبدالرحیم موسوی

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارتش همواره خود را فدایی ملت می‌داند بیشتر بخوانید »

«بیژن عاصم» علت ساخت «۲۸۸۸»بود/ اگر «عباس دوران‌ها» نبودند، ایران نبود

«بیژن عاصم» علت ساخت «۲۸۸۸»بود/ اگر «عباس دوران‌ها» نبودند، ایران نبود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نشست خبری «فیلم سینمایی ۲۸۸۸» با حضور کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری کارگردانان و علی اوجی تهیه کننده و عوامل فیلم برگزار شد.

در ابتدا، علی اوجی تهیه کننده فیلم اظهار داشت: در طول هشت سال دفاع مقدس ۲۶۵ شهید خلبان، ۱۸۴ خلبان جاویداثر، ۵۷ خلبان آزاده ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیم کرده‌ایم که از این تعداد خلبان آزاده هفت نفر عروج کردند.

کیوان علیمحمدی کارگردان فیلم در ادامه به تحقیق دو ساله برای تولید این فیلم اشاره کرد و گفت: پیش از تولید ۲۸۸۸ فیلم سینماشهر قصه را در جشنواره داشتیم. امیدوارم عشقی که به خلبانان قهرمان داشتیم را در این فیلم را توانسته باشیم منعکس کنیم. اگر دلاور مردان نیروی هوایی نبودند، اگر عباس دوران‌ و دیگر خلبان‌ها نبودند، ایران نبود.

هنر با یک تلنگر کشور را می‌سازد

شیرین اسماعیلی بازیگر فیلم ۲۸۸۸ نیز گفت: افتخار می‌کنم که در یک فیلم شریف هستم و قرارداست قصه آدم‌هایی را تعریف کنیم که پر از عشق‌اند.

سیاوش مفیدی نیز در سخنان کوتاهی اظهار داشت: این فیلم، فیلم من بازیگر نیست بلکه برای من یک افتخار بزرگ است در فیلمی بازی کرده‌ام که روایتی از قهرمانانی است که متاسفانه کمتر از آن‌ها صحبت کرده‌ایم. واقعا برای من یک افتخار بزرگ بود که سهم کوچکی در این فیلم داشته باشم که درباره قهرمانان کشورمات بود.

عدله گرشاسبی دیگر بازیگر این فیلم در سخنانی گفت: اگر جنگ یک مملت را ویران می‌کند اما هنر با یک تلنگر می‌تواند آن را بسازد.

کامبیز دیرباز از دیگر هنرمندان همکار در این فیلم سینمایی گفت: حتی اگر همین صداپیشگی را روی نقش کاپیتان محمود اسکندری در این فیلم نداشتم باز حتما این جمع قهرمانان بزرگ را از دست نمی‌دادم و برای ادای احترام در این نشست حاضر می‌شدم.

خلبان‌ها نگاهمان به زندگی را عوض کردند

مهدی اسلامی تصویربردار «فیلم سینمایی ۲۸۸۸» با بیان اینکه اشنایی با خلبان‌ها نگاه من را به زندگی عوض کردند، گفت: هرگاه که یک خلبان پرواز می‌کند احتمال بازگشت او بسیار کم است و این شرایط سختی را برای خانواده‌های آن‌ها ایجاد می‌کند و همین در عظمت خلبان‌ها کافی است.

 اوجی در پاسخ به سوالی درخصوص فیلم‌هایش در جشنواره چهلم گفت: من شانسی برای فیلم‌های قائل نیستم چون کارمان فیلم‌سازی است و امسال سه فیلم در جشنواره دارم و هر فیلم سختی‌های خودش را دارد و این فیلم ۲ سال پژوهش داشته است و با کمترین امکانات بیشترین کارها را انجام داده‌اند. تلاش، تحقیق، ممارست و ساعت‌ها فیلم مستند پشتوانه فیلم ۲۸۸۸ است. بعد از ساخت این فیلم ما آدم‌های قبل نیستم بخاطر اینکه روبرو شدن با این قهمرمانان که باعث شده‌اند امروز ما با خیال راحت حرف بزنیم و عید و چهارشنبه ‌سوزی بگذرانیم و نفس بکشیم.

حیدری در پاسخ به اینکه قصد فیلم برجسته کردن چه موضوعی بوده است، گفت: هدف «فیلم سینمایی ۲۸۸۸» برجسته‌سازی وجهی از دفاع مقدس است که هیچ وقت حرفی درباره آن گفته نشده است. روز اولی که بیژن عاصم و اتاق تاریکی که در آن اسمان را رصد می‌کرد جرقه ساخت این فیلم شد. بعد به تحقیقاتی پرداختیم که فکر کردیم این نقطه ای است که می‌شود به جنگ تحمیلی پرداخت‌ قهرمان‌های که عجلب انگیز است.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«بیژن عاصم» علت ساخت «۲۸۸۸»بود/ اگر «عباس دوران‌ها» نبودند، ایران نبود بیشتر بخوانید »

پیوستن ۵ خلبان افغان به نیروی هوایی طالبان

پیوستن ۵ خلبان افغان به نیروی هوایی طالبان



وزارت دفاع طالبان از پیوستن ۵ تن از خلبانان شاغل در دولت پیشین افغانستان به نیروی هوایی این گروه خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت دفاع دولت موقت طالبان اعلام کرد که پنج نفر از خلبانان ارتش دولت پیشین افغانستان در محل کار خود حاضر شدند.خبرگزاری باختر به نقل از وزارت دفاع این گروه گزارش داده که این افراد که در دولت گذشته افغانستان از پرسنل نیروی هوایی ارتش بودند و پس از تحولات اخیر از این کشور خارج شده بودند، مجددا و با تلاش طالبان در محل کار خود حاضر شدند.

وزارت دفاع طالبان همچنین اعلام کرد که تلاش‌ها جهت بازگرداندن کادرها و پرسنل ارتش پیشین همچنان ادامه دارد.

به دنبال تحولات اخیر بسیاری از نیروهای ارتش بخصوص نیروی هوایی افغانستان از این کشور به همراه بالگردهای خود به کشورهای مختلف از جمله ازبکستان و تاجیکستان فرار کردند. 

طالبان بارها به تاجیکستان و ازبکستان هشدار داده است که بالگردهای ارتش افغانستان را به این کشور برگرداند و در غیر اینصورت باید منتظر عواقب تصمیم خود باشند. 

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیوستن ۵ خلبان افغان به نیروی هوایی طالبان بیشتر بخوانید »

وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام!


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کاربرفضای مجازی در توییتر نوشت: ترکشی به سینه اش نشسته بود، بردنش برای آخرین عمل جراحی، قبل عمل بلند شد که بره، بهش گفتن بمون بعد از عمل مرخصت میکنن، اینجوری خطرناکه!

گفت: وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام!

امروز چهل و یکمین سالگرد شهادت احمد کشوری گرامی باد!

شادی روح بلندشان صلوات!

وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام!

وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام! بیشتر بخوانید »

عقاب تیز پرواز وطن، قهرمان بی همتای آسمان

عقاب تیز پرواز وطن، قهرمان بی همتای آسمان


عقاب تیز پرواز وطن، قهرمان بی همتای آسمانبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید عباس بابایی از مشهورترین فرماندهان و شهدای هست سال دفاع مقدس که از خلبانان نیروی هوایی بود که در طول هشت سال دفاع مقدس با حماسه آفرینی و رشادت‌‎هایی که از خود نشان داد به عنوان یکی از قهرمانان وطن نام خود را در بین بزرگمردان این سرزمین ثبت کرد. او نه تنها در کار و دفاع از کیان کشور بلکه در تقوا و ایمان نیز از سرآمدان دوران خود بود و خاطرات به جای مانده از او نشان از اوج خودسازی و مناعت طبع این قهرمان ملی است. در ادامه به زندگینامه سراسر مجاهدانه این شهید نگاهی خواهیم داشت.

شهید عباس بابایی در ۱۴ آذر سال ۱۳۲۹ و در شهر قزوین متولد شد. پس از طی دوره ابتدایی در دبستان «دهخدا» و دوره متوسطه در دبیرستان «نظام وفا»، در سال ۱۳۴۸ در رشتهٔ پزشکی پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به رشته خلبانی، به نیروی هوایی رفت و پس از گذراندن دوره مقدماتی برای تکمیل تحصیلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمریکا اعزام گشت.

شهید بابایی در بخشی از خاطرات خود در مورد تحصیلات خلبانی‌اش گفته بود: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به دلیل گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند، تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهار نظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال بر می‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت، زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال محو و نابودی است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا در آمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای کار مهمی به خارج از اتاق برود با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.

به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاءالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد. سرانجام نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم.

ژنرال پس از چند لحظه سکوت نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: عبادت می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعات زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست. این طور نیست؟ پاسخ دادم: آری همین‌طور است. او لبخندی زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پای‌بندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای بشاش خود نویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد.

سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم و من هم از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.

شهید بابایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرپرستی انجمن اسلامی پایگاه هشتم شکاری اصفهان را بر عهده گرفت. با شروع جنگ تحمیلی، عباس بابایی به انجام عملیات جنگی هوایی مشغول شد. در سال ۱۳۶۰ ضمن ارتقاء به درجهٔ سرهنگ دومی به عنوان فرمانده «پایگاه هوایی هشتم شکاری اصفهان» منصوب شد.

او در ۹ آذر ۱۳۶۲ به درجه سرهنگ تمامی ارتقاء یافت و به سمت معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی منصوب شد و به تهران عزیمت کرد. وی پس از چهار سال رزم در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی، در ۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه «سرتیپی» ارتقا یافت.

شهید بابایی در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۵۴ با دختردایی‌اش «ملیحه حکمت» ازدواج کرد و صاحب دختری به نام «سلما» و دو پسر به نام‌های «محمد» و «حسین» شد.

عباس بابایی پس از ۶۰ مأموریت جنگی موفق در صبح روز پانزدهم مرداد ماه روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف–۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. بابایی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در منطقه عملیاتی سردشت در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ از ناحیه سر مجروح شد و به شهادت رسید.

راوی در مورد بازتاب شهادت عباس بابایی در جمع فرماندهان سپاه نوشته است: «برخی از فرماندهان ارشد سپاه در جلسه‌ای مشغول بررسی عملیات بودند که تلفنی خبر شهادت عباس بابایی به اطلاع آناه رسید. با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشک در چشمان حاضرین حلقه زد. وی چند روز قبل ازشهادت در پاسخ پافشاری‌های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می‌رسانم. شهید بابایی در هنگام شهادت ۳۷ داشت. پیکر وی در مزار کشته شدگان جنگ ایران و عراق در شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد.

سرتیپ خلبان علی محمد نادری همرزم شهید بابایی در گفت‌وگویی به نقش بی بدیل شهید بابایی در نیروی هوایی اشاره کرد.

وی گفت: زمانی که ایشان معاونت عملیاتی نیروی هوایی شد، من هم جانشین پایگاه دوم شکاری بودم. چون مشخص کردن طرح کلی، هدف ها، مسیر‌ها و نوع مهمات با عملیات نیرو بود، ایشان به پایگاه دوم شکاری آمدند. او یکی دو سال قبل از من دوره آموزش در آمریکا را تمام کرده و به ایران آمده بود. ایشان خلبان اف ۵ (همان هواپیمایی که من پرواز می‌کردم)، بود. با ورود هواپیما‌های اف ۱۴ به ایران ایشان که از خلبان‌های تیزهوش نیرو بود برای پرواز با آن انتخاب شد.

سرتیپ نادری ادامه داد: اصولا اگر بحث و خاطراتی از او گفته شده از ساده، بسیجی و مخلص بودن مطرح گردیده که فقط یک بعد از ابعاد شخصیتی شهید بوده است. در حالی که او ابعاد گوناگونی، چون مدیر و فرماندهی قاطع و توانمند بود و مدیریت اسلامی دلسوزانه‌ای داشت و با هر کس یک بار رو به رو می‌شد او را شیفته خود می‌کرد. شهید بابایی یک نیرو‌های هوایی متحرک، مغز متفکر و طراح اکثر عملیات‌های هوایی بعد از معاون شدنش در نیرو بود. زمانی که تازه این سمت را داشت، گروهک‌ها و نفوذی‌هایی که در کشور ما بودند حتی در دفتر ویژه نیروی هوایی نیز نفوذ کرده بودند، پرواز‌ها و عملیات‌ها لو می‌رفت، به طوری که وقتی هواپیمای ما می‌خواست از مرز عبور کند با دیوار‌هایی از پدافند رو به رو می‌شد. از زمانی که ایشان محوریت عملیاتی نیرو را بر عهده گرفت به روش‌های قبلی پشت کرد و روش‌های جدیدی را به وجود آورد.

همرزم شهید بابایی درباره نقش شهید بابایی در عملیات کربلای ۵ اظهار داشت: عملیات پیروزمندانه «کربلای ۵» در نوع خود، عملیاتی منحصر به فرد نظامی است و هر چند تاکنون از زوایای کلاسیک و غیر کلاسیک، تجزیه و تحلیل شده است، از دیدگاه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، کم‌تر به آن دقت شده است. در حالی که فرماندهان و متخصصان نیروی زمینی با نگرش خاص خود این عملیات را تجزیه و تحلیل و نقد می‌کنند، از نگاه «قرارگاه رعد» قرارگاه عملیات هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران این عملیات از جهات گوناگون بسیار موثر بود که علاوه بر دستاورد‌های سیاسی و نظامی، باعث انهدام بسیار گسترده نیرو‌های زرهی عراق شد.

سازماندهی سریع نیرو‌های عملیایت به فاصله پانزده روز پس از عملیات «کربلای ۴» با تفکر بومی فرماندهان در قرارگاه خاتم الانبیا و در حالی که دشمن گمان می‌کرد نیرو‌های ایرانی دست کم تا چند ماه آمادگی عملیات نخواهند داشت، با اجرای دقیق اصل غافل گیری در یکی از دشوارترین مناطق جنگی، شوک بسیار سنگینی را بر دشمن وارد ساخت. در این عملیات، هر چند ما در جبهه کوچکی در شرق بصره با دشمن درگیر شدیم، انسجام و یکپارچگی همه نیروها، اعم از نیرو‌های بسیج و سپاه، نیروی زمینی و دریایی ارتش و هم چنین حضور گسترده و بسیار موثر نیروی هوایی، توانست تجهیزات زرهی و نیرو‌های عراقی را در بالاترین حد ممکن منهدم کند.

استراتژی نظامی شهید بابایی، ستاری و اردستانی در ایجاد تفکر بومی، تغییر تاکتیک‌های پروازی، رویکرد به خودکفایی به ثمر نشست و در این عملیات به رغم استفاده از تاکتیک پرواز در ارتفاع سطح که در این ارتفاع انواع آتش اعم از گلوله‌های توپ، تانک، خمپاره، سلاح‌های نیمه سنگین و سبک و انواع ترکش وجود دارد حتی یک گلوله یا ترکش به جنگنده‌های ما اصابت نکرد!

با ورود هواپیما‌های پیشرفته اف – ۱۴ به نیروی هوایی، شهید بابایی که از خلبان‌های تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف – ۵ بود که به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف–۱۴ انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد. با اوج گیری مبارزات علیه نظام ستم‌شاهی، شهید بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر انجام وظایف روزمره، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاورد‌های پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت. شهید بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در سال ۱۳۶۰، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهدهٔ او گذاشته شد. به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستا‌های حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تأمین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی کردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد. شهید بابایی برای پیشرفت سریع عملیات‌ها و حسن انجام امور، شخصاً پیشگام بود و در مأموریت‌های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبانی بود که شرکت می‌کرد.

«این شهید عزیزمان، انسانی مؤمن و متقی و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول این چند سالی که من ایشان را می‌شناختم، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پابرجا بود».

«او هیچ گاه به مصالح خود فکر نمی‌کرد و تنها مصالح سازمان و انقلاب و اسلام را مدّ نظر داشت. او فرمانده‌ای بود که با زیردستان بسیار فروتن و صمیمی بود؛ امّا در مقابل اعمال بد و زشت، خیلی بی تاب و سختگیر بود».

«این شهید عزیز، یک انقلابی حقیقی و صادق بود؛ و من به حال او حسرت می‌خورم و احساس می‌کنم که در این میدان عظیم و پر حماسه از او عقب مانده‌ام».

رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) درباره شهید بابایی فرموده است:در میان رزمندگان (چه ارتش و چه سپاه) شهید بابایی یک انسان بزرگ و یک چهره‌ماندگار و فراموش نشدنی است.

شهید بابایی حقیقتی انکار ناپذیر و مانند عقاب بلند پرواز و دارای سعه صدر اعلا و روحی ملکوتی بود که مانند پرنده‌ای سفید برای دفاع از ناموس و وطن خود به قلب دشمن زد و قلب او را درید و به درجه شهادت نائل شد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

عقاب تیز پرواز وطن، قهرمان بی همتای آسمان بیشتر بخوانید »