خلیج عدن

فرمانده نیروی دریایی ارتش: اقتدار و توانمندی، پیام اصلی حضور ایران در اقیانوس اطلس بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن تشریح دستاوردهای حضور تاریخی نیروی دریایی کشورمان در اقیانوس اطلس و خلیج فنلاند گفت: پیام اصلی این حضور افتخارآمیز، نشان دادن اقتدار، توانمندی و خوداتکایی بود.

امیردریادار حسین خانزادی با اشاره به تصمیم مهم نیروی دریایی برای دریانوردی در اقیانوس اطلس گفت: این تصمیم به حدود ۷ سال پیش بازمی‌گردد، زمانیکه نیروی دربایی ارتش، تدبیری از مقام معظم رهبری، مبنی بر توسعه دریانوردی‌ها دریافت کرده بود.

دریادار خانزادی افزود: رهبر معظم انقلاب با اشاره به توسعه توان دریانوردی ارتش تاکید کرده بودند: منطقه اقیانوس اطلس برای جمهوری اسلامی ایران، منطقه مهمی است و اگر بتوان روزی در این اقیانوس دریانوردی کرد، برای کشور ما بسیار اهمیت خواهد داشت.

فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نمایش توانمندی‌ها و ظرفیت‌هایی که در بستر انقلاب قدرت گرفته و رشد کرده است، بخش مهمی از این راهبرد است.

وی گفت: این حضور برای ایران مهم و ارزشمند بود، چرا که نخستین بار تجربه دریانوردی اقیانوسی در اطلس، دریای شمال و خلیج فنلاند را بدست آوردیم و این به معنای باز شدن دروازه‌های این مناطق به روی جمهوری اسلامی ایران است.

دریادار خانزادی با بیان اینکه نیروی دربایی ایران روزی تنها در خلیج فارس دریانوردی می‌کرد و سقف این دریانوردی یک هفته بود، افزود: پس از آن به سوی خلیج عدن حرکت کردیم و مدت دریانوردی ما به یکماه و دوماه تبدیل شد، اما اکنون سه ماه است که همکاران ما دریانوردی کرده و به این نقطه رسیده‌اند و همین مدت نیز باید به سمت کشور بازگردند.

فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: چنین حضور مقتدرانه و طولانی مدتی، به این معناست که نیروی دریایی کشوری همچون ایران، ظرفیت پشتیبانی از نیروهای خود را در مناطق دور دست برای مدت‌های طولانی دارد.

وی با تمجید از رشادت و دریانوردان جوان انقلابی گفت: جوانانی که در بستر انقلاب متولد و تربیت شده‌اند، آموزش دریافت کرده و دریانورد شده‌اند، امروز می‌توانند یکی از پیچیده‌ترین آرایه‌های دفاعی و ناوشکنی که بطور کامل ساخت ایران است، با افتخار برای اولین بار در اقیانوس‌ها هدایت می‌کنند.

امیر دریادار خانزادی افزود: امروز که در اطلس حضور پیدا کرده‌ایم در حقیقت مبتنی بر اجرای تدابیر رهبر معظم انقلاب است، که همواره ما را به سوی افق‌های درخشانی رهنمون فرمودند که توسعه تمدنی را بدنبال خواهد داشت.

فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به اینکه برای اولین بار در تاریخ ایران، یک ناو تمام ایرانی در بندر سنت‌پترزبورگ پهلو گرفته است، گفت: حضور در اینجا به معنی عبور از اقیانوس‌ها و دریاهای متلاطم با شرایط خشن جوی است.

دریادار خانزادی گفت: چنین کار بزرگی به دریانورد ماهر، شناور با قابلیت دریانوردی اقیانوسی، علم و دانش و نیز ویژگی‌های منحصربفردی نیاز دارد که اگر یک مملکت پشتوانه آن نبود، هیچگاه محقق نمی‌شد.

فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران افزود: اینکه ثابت کنیم ایران می‌تواند ناوشکن بسازد و نیروی انسانی زبده و کارکشته‌ای تربیت کند که یک ناوشکن تمام ایرانی و بومی را از اقیانوس‌های جهان عبور دهد تا به نقطه‌ای برسد که برای تاریخ ایران اولین بار تلفی می‌شود.

دریادار خانزادی با بیان اینکه از بین حدود ۲۰ کشور شرکت کننده در رژه نیروی دریایی روسیه، تنها سه کشور به این مراسم ناو جنگی اعزام کردند، گفت: تنها ناو بومی و ساخت خود همان کشور، ناو ایرانی سهند بود.

وی افزود: آنچه با اقتدار به اینجا آمده، تمامیت ایران اسلامی است که توانایی فرزندان میهن را در توانایی طراحی، ساخت و هدایت ناوشکن در چنین مسیر طولانی و خشنی که بیش از ۱۶ هزار مایل دریایی بود، به نمایش گذاشت. نظامی معنا پیدا می‌کند.

منبع: فارس



منبع خبر

فرمانده نیروی دریایی ارتش: اقتدار و توانمندی، پیام اصلی حضور ایران در اقیانوس اطلس بود بیشتر بخوانید »

ناوگروه هفتاد و چهارم «نداجا» در بندر چابهار پهلو گرفت



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آیین استقبال از هفتاد و چهارمین ناوگروه اطلاعاتی رزمی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران متشکل از ناوشکن «نقدی» و ناوپشتیبانی «تنب» که جهت انجام مأموریت‌های محوله در خلیج عدن و تنگه باب‌المندب عازم آب‌های آزاد و بین‌المللی شده بود، بعد از ۹۱ روز دریانوردی و طی ۱۴ هزار و ۵۰۰ مایل دریایی (حدود ۲۹ هزار کیلومتر) بدون پهلوگیری در بنادر با استقبال فرماندهان و خانواده کارکنان با رعایت موارد بهداشتی در منطقه سوم این نیرو برگزار شد.

امیر دریادار دوم «مصطفی تاج‌الدینی» فرمانده منطقه سوم نیروی دریایی ارتش با تبریک دهه کرامت و خداقوت به کارکنان این ناوگروه، گفت: امروز به برکت حضور جوانان انقلابی، مؤمن، متعهد و متخصص در نیروی دریایی ارتش عبور از هر مانع و مشکلی بسیار سهل و آسان است.

وی ضمن قدردانی از صبوری و حمایت خانواده کارکنان تصریح کرد: حضور مقتدر و مستمر ناوگروه‌های نداجا در دریاهای آزاد و بین‌المللی نتیجه حمایت و پشتیبانی خانواده‌هاست که باعث شده نیروی دریایی ارتش پرچم‌دار مقابله با تهدیدات دریاپایه دشمن در آن سوی مرزهای ایران باشد.

فرمانده منطقه سوم نداجا در پایان با بیان اینکه دریادلان نیروی دریایی ارتش نقش تأثیرگذاری در حفاظت از منافع و منابع اقتصادی کشور در دریاها دارند، گفت: پیام ناوگروهای اعزامی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آب‌های آزاد و بین‌المللی صلح و دوستی برای تمام کشورهای دنیاست.



منبع خبر

ناوگروه هفتاد و چهارم «نداجا» در بندر چابهار پهلو گرفت بیشتر بخوانید »

آغاز به کار غول‌های نظامی ایران در دریا

آغاز به کار غول‌های نظامی ایران در دریا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، حوزه دفاعی یکی از عرصه‌هایی است که از ابتدای انقلاب در شدیدترین تحریم‌های استکبار جهانی قرار داشته است و حتی توافقنامه‌هایی مانند برجام نیز شامل تحریم‌های این حوزه نشد، در سال ۹۹ حوزه دفاعی کشورمان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود و شاید بتوان گفت سریع‌ترین روند رشد را نسبت به سایر حوزه‌ها تجربه کرد.

حوزه دریایی یکی از عرصه‌های نمایش پیشرفت و اقتدار کشورمان در عرصه دفاعی در سال‌های بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی است و الحاق ناو بندر مکران، ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی و ناو موشک انداز زره نشان در کنار رونمایی از دو شهر موشکی نیروی دریایی سپاه و تولید موشک کروز دریایی «شهید ابو مهدی» با بردی بیش از هزار کیلومتر نشان‌دهنده جهش توان دریایی ایران در سال ۹۹ است.

بیشتر بخوانید:

سنت دیرینه‌ای که توسط ارتش احیا شد

از سوی دیگر الحاق ناو بندر مکران، ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی و ناو موشک انداز زره به نیروی دریای ارتش و سپاه به برد مأموریتی و ماندگاری نیروهای دریایی ایران در آب‌های آزاد و پشتیبانی از سایر شناورها در ماموریت‌هایی که برای تأمین امنیت تجارت دریایی انجام می‌شود کمک بسیاری می‌کند که برای یادآوری مجدد، این دستاوردهای عظیم را مرور می‌کنیم.

ناو بندر مکران

ناوبندر مکران، یک جزیره متحرک ۱۲۱ هزار تنی است که نیروی دریایی ارتش آن را با تغییر کاربری به یکی از بزرگترین ناوبندرهای بالگردبر تبدیل کرده است که وظیفه پشتیبانی از ناوگروه‌های رزمی نیروی دریایی ارتش در آب‌های بین المللی و دور دست به ویژه منطقه شمال اقیانوس هند، تنگه باب المندب و دریای سرخ را برعهده دارد.

مکران در حقیقت حاصل تغییر کاربری یکی از شناورهای تجاری کشور است که متخصصان نیروی دریایی ارتش تنها در مدت شش ماه و با صرف ۷۲ هزار نفر ساعت کار مداوم و با ایجاد عرشه بالگرد ۹۵۰ تنی با مساحت ۳۲۰۰ متر مربع روی آن، این شناور را تبدیل به یک ناو پشتیبان تمام عیار کنند.

بیشتر بخوانید:

خبرهای خوبی درباره الحاق «ناوشکن دنا» در راه است

این ناو توانایی حمل ۸۲ هزار تن انواع نیازمندی‌های پشتیبانی یگان‌های شناور رزمی را داشته و قادر است بدون ارتباط با ساحل یک هزار شبانه روز دریانوردی کند.

مکران با توانایی حمل همزمان ۵ فروند بالگرد در واقع می‌تواند به صورت یک پایگاه متحرک هوا، دریا عمل کرده و با بهره گیری از بالگردهای مین روب، ضد زیردریایی و رزم سطحی از عملیات‌های نیروهای ویژه و همچنین عملیات‌های موشکی، پشتیبانی کند.

ظرفیت حمل یک گردان تکاور دریایی برای انجام عملیات در دریاهای دوردست با استفاده از شناورهای تندرو و زیردریایی‌های مرطوب، بالگردهای مستقر در عرشه پرواز از جمله دیگر قابلیت‌های ناوبندر مکران است.

این ناو با تجهیز به انواع سامانه‌های به روز جمع آوری اطلاعات، می‌تواند در نقش یک ناو اطلاعاتی به اجرای مأموریت پرداخته و هرگونه اطلاعات را جمع آوری، پردازش و تحلیل کرده و از کیلومترها دورتر در اختیار مراکز فرماندهی و کنترل در ساحل قرار دهد.

مکران به عنوان یک پایگاه اطلاعاتی دور ایستا و ایستگاه کنترل و هدایت پهپاد جهت پرواز در عمق مورد بهره برداری قرار می‌گیرد.

این ناوبندر با ۲۲۸ متر طول، ۲۱.۵ متر ارتفاع و ۴۲ متر عرض بزرگترین شناور نظامی ایران است که قادر است با سرعت ۱۵ گره دریایی دریانوردی کند.

مکران همچنین به عنوان یک بندر شناور توانایی ارائه خدمات فنی و طبقات ده‌گانه آمادی شامل آب، سوخت، مهمات و … را دارد.

مأموریت ناوبندر مکران برای برقراری امنیت دریایی در منطقه رأس الحد، خلیج عدن، دریای سرخ و تنگه باب المندب خواهد بود که به این مناطق اعزام خواهد شد.

ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی

ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی شناوری سنگین، چند منظوره و دوربرد است که قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما، پهپاد و سامانه‌های موشکی، پدافندی و راداری را دارد.

ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه ملحق شد

این ناو با وزن ۱۲ هزار تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای رادار آرایه فازی سه بعدی، موشک‌های سطح به سطح، سطح به هوا، سامانه‌های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگردها، پهپادها و شناورهای عملیاتی است که همه آنها از تولیدات داخلی بوده و توسط جوانان متخصص مؤمن انقلابی طراحی و عملیاتی شده است.

ناو سنگین رزمی، اطلاعاتی و پشتیبانی شهید رودکی به مثابه یک شهر دریایی متحرک است که با تمام تجهیزات و امکانات لازم آماده انجام مأموریت‌های اقیانوسی با ایجاد امنیت پایدار خطوط مواصلاتی دریایی و امدادرسانی به ناوگان تجاری و صیادی جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه‌ای می‌باشد.

با پیوستن این شناور سنگین به ظرفیت‌های نیروی دریایی سپاه، مأموریت دریادلان سپاه برای حضور مقتدر در آب‌های دوردست، آغاز شد.

ناو موشک انداز زره

ناو موشک انداز زره جدیدترین ناو موشک انداز کلاس پیکان است که به دست متخصصان کارخانجات نیروی دریایی راهبردی ارتش طراحی و ساخته شده است دارای ۴۷ متر طول و ۱۵ متر ارتفاع بوده و قادر است با سرعت ۳۵ گره دریایی حرکت کند.

ناو موشک انداز زره به ناوگان جنوب نیروی دریایی ارتش ملحق شد

ناو موشک اندازه زره به یک توپ ۷۶ میلیمتری فجر ۲۷ در سینه ناو و یک توپ ضد هوایی ۴۰ میلیمتری در پاشنه ناو مجهز است که با استفاده از آنها می‌تواند علیه انواع اهداف سطحی و هوایی اجرای آتش کند.

این ناو همچنین به سامانه موشکی کروز سطح به سطح قدیر با برد ۳۰۰ کیلومتر مجهز شده که به آن امکان درگیری با اهداف در عمق دریا را می‌دهد.

علاوه بر این، ناو موشک انداز زره نسبت به نمونه‌های قبلی شناورهای کلاس پیکان از سامانه‌های ارتباطی، شنود و جنگ الکترونیک پیشرفته‌تری برخوردار است.

الحاق ناو موشک انداز زره با قابلیت مانور و سرعت بالا به ناوگان جنوب نداجا امکان حراست از آب‌های تحت حاکمیت جمهوری اسلامی را فراهم می‌آورد.

پیش از این نیز ۴ فروند از شناورهای موشک انداز کلاس پیکان که به دست متخصصان نداجا طراحی و تولید شده بود در ناوگان شمال نیروی دریایی راهبردی ارتش و دریای خزر بکارگیری شده و زره اولین شناور کلاس پیکان است که در ناوگان جنوب نیروی دریایی ارتش بکارگیری می‌شود.

گیربکس بومی شناورهای گشتی، جستجو و نجات

نظر به نقش کلیدی سامانه‌های قوای محرکه در تولید شناورهای نظامی و غیرنظامی تندرو، سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع در راه دستیابی به خودکفایی در طراحی و تولید این زنجیره مهم و حیاتی و رفع گلوگاه‌های سامانه قوای محرکه شناور، موفق به بومی سازی گیربکس دریایی شد.

در صنایع کشتی سازی یکی از حوزه‌های اصلی و گلوگاه‌های مهم، سامانه‌های قوای محرکه و زیر مجموعه‌های آن شامل موتور، گیربکس و سامانه رانش است که کشورهای غربی طی دهه‌های گذشته و به روش‌های مختلف از ورود این سامانه‌ها به جمهوری اسلامی ممانعت می‌کردند و در نهایت همین تحریم‌ها برای سیستم دفاعی کشور فرصتی را فراهم آورد تا با تکیه بر ظرفیت و توانمندی بومی این محصولات را به مرحله تولید برسانند.

رفع گلوگاه‌های موجود در تأمین انواع سامانه‌های انتقال قدرت شناورها، دستیابی به فناوری و دانش طراحی و ساخت سامانه‌های هیدرولیک، کلاچ و سایر اجزای سیستم انتقال قدرت، صرفه جویی ارزی و اقتصادی کشور و همچنین ایجاد چرخه تأمین قطعات از مهمترین اهداف تولید گیربکس دریایی است.

آغاز به کار غول‌های نظامی ایران در دریا

تولید محصولات حوزه قوای محرکه و رانش دریایی به دلیل نیازمندی‌های این حوزه به زیرساخت‌های عمیق دانشی و همچنین هزینه‌های سرمایه‌ای سخت افزاری و نرم افزاری از پیچیدگی‌های زیادی برخوردار است که به فضل الهی متخصصان سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع با تحقیق گسترده در این حوزه و با توجه به نیاز مبرم حوزه نظامی و غیر نظامی به این سامانه‌ها موفق شدند طی ۱۲ ماه گیبرکس ۱۶۵۰ اسب بخار را طراحی و تولید کنند.

نیروها و یگان‌های نظامی در حوزه رزم، مأموریت و صحنه نبرد نیازمند استفاده از شناورهای سبک، تندرو، جستجو و نجات با قدرت مانور بالا هستند و این سیستم رانش نیاز نیروهای مسلح را تأمین خواهد کرد. همچنین از این سیستم می‌توان در شناورهای غیر نظامی مانند شیلات، سازمان اداره و بنادر و برخی از واحدهای امنیتی و حفاظتی ساحلی نیز بهره برد.

گیربکس دریایی یک واسط اصلی و ضروری بین تولید توان موتور و واحد پیشران است، طراحی و انتخاب یک گیربکس مناسب از ضروریات یک شناور است چرا که قادر است بوسیله اجزای تشکیل دهنده خود انتقال حرکت و گشتاور محور محرک را به سایر محورهای ضروری انتقال دهد.

منبع: مهر



منبع خبر

آغاز به کار غول‌های نظامی ایران در دریا بیشتر بخوانید »

برد بلند ناوگروه های نداجا با پشتیبانی «مکران»

برد بلند ناوگروه های نداجا با پشتیبانی «مکران»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، صبح دیروز، همزمان با آغاز رزمایش بزرگ نیروی دریایی ارتش در سواحل مکران و شمال اقیانوس هند، «ناوبندر مکران» با حضور جمعی از فرماندهان عالیرتبه ارتش و ستادکل نیروهای مسلح، ازجمله سرلشکر باقری رئیس ستادکل، سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش و دریادار خانزادی فرمانده نیروی دریایی به عنوان بزرگترین ناو لجستیک ایران به ناوگان دریایی ارتش الحاق شد.

این ناوبندر با قابلیت حمل ۵ بالگرد، در فاز اول خود می‌تواند ظرفیت پشتیبانی از ناوگروه‌های اعزامی ارتش به نقاط دوردست در آب‌های آزاد را به میزان چشمگیری افزایش دهد.

با این توضیح که «آنچه رونمایی شد، شناور تکمیل شده‌ی این پروژه نیست و در فازهای بعدی (احتمالا در آینده نزدیک) در بسیاری از حوزه‌ها ازجمله تسلیحات، با تغییرات مهمی مواجهیم خواهد شد»، در گزارش زیر به بررسی اهمیت این شناور و نقش آن در ارتقای توان رزم نیروی دریایی ارتش پرداختیم.

یکی از مؤلفه‌های نیروهای دریایی راهبردی در دنیا، قابلیت دریانوردی و عملیات نظامی در هر نقطه از جهان است. این امر به طور کلی نیازمند شناورهای رزمی است که بتوانند در آبهای آزاد عمل کنند اما هر شناور رزمی با طراحی‌های فعلی نیازمند پشتیبانی‌های پایه شامل سوخت، آذوقه، مهمات و خدمات پزشکی است.

در بحث رزمی نیز مهمترین جنبه پشتیبانی، پوشش هوایی است که عمدتاً شامل هواپیما، بالگرد و رادار پرنده می‌شود.

در زمینه سوخت و آذوقه و مهمات، کشتی‌های پشتیبانی و لجستیکی در کنار گروه شناورهای رزمی اعزام می‌شوند که حامل مقادیر زیادی از موارد فوق بوده و در نتیجه امکان تداوم عملیات را برای گروه فراهم می‌کنند. این شناورها معمولاً امکان ارائه طیفی از خدمات فنی تعمیراتی و خدمات پزشکی را نیز به نیروهای هر گروه رزمی دارند.

اما در زمینه پوشش هوایی، ناوهای هواپیمابر و -در رده‌ای پائین‌تر- ناوهای بالگردبر ساخته می‌شوند که حامل تعدادی هواگرد با مأموریت‌های متنوع بوده و کار پوشش هوایی را چه در قالب عمیات رزمی و چه اطلاعاتی به انجام می‌رسانند.

در صورت نیاز به اجرای عملیات آبی خاکی، بدیهی است که حمل یک یا نهایتاً دو بالگرد روی شناورهای رزمی معمولاً کفایت نمی‌کند و بالگردهای موجود روی ناوهای بالگردبر مورد نیاز هستند.

ترکیب دو گونه شناور فوق یعنی لجستیکی و حامل هواگرد، به شناوری چند منظوره منجر می‌شود که امکان اجرای طیف گسترده‌ای از مأموریت‌های پشتیبانی را از یک گروه رزمی دارد.

وجود چنین شناوری در هر گروه رزمی سبب بهبود کیفیت اجرای مأموریت‌ها و نیز تداوم اجرای آنها می‌شود. در نتیجه مشاهده شده که در سال‌های اخیر، گرایش به سمت توسعه شناورهایی که هم قابلیت پشتیبانی‌های پایه و لجستیکی را دارند و هم حامل تعدادی بیشتری بالگرد نسبت به شناورهای معمولی و البته کمتر از یک ناو اختصاصی بالگردبر هستند، بیشتر شده است.

نکته جالب توجه این است که برخی کشورها از جمله قوی‌ترین نیروها از نظر کمیت یا با سابقه زیاد در عرصه عملیات دریایی و حتی کشورهای دارای صنایع عظیم کشتی‌سازی، اقدام به تغییر یک شناور غیرنظامی برای رسیدن به شناور نظامی پشتیبانی و چند منظوره کرده‌اند.

معروف‌ترین مثال در این زمینه، تبدیل نفتکش به شناور چند منظوره در نیروی دریایی آمریکا است که اتفاقاً به دلیل رضایت از عملکرد این نوع شناورها، تعداد مد نظر برای به خدمت گرفتن را نسبت به قرارداد اولیه در چند نوبت افزایش داده‌اند.

تصویر گرافیکی از حجم بدنه و داخل یک شناور نفتکش بزرگ

اولاً مزیت تبدیل یک شناور موجود -چه نظامی و چه غیرنظامی- برای مأموریتی جدید به طور عمده در دو حوزه به کمینه رساندن زمان توسعه محصول و نیز کم کردن هزینه‌ها تا حد امکان است.

پروسه طراحی و ساخت یک شناور بزرگ چند منظوره حتی برای کشورهای صاحب صنایع عظیم کشی‌سازی و نیز کشورهایی که به صورت مشترک عمل می‌کنند، نیازمند زمانی چند ساله است. حتی در صورت استفاده از یک طراحی موجود، خود فرایند ساخت زمان قابل توجهی می‌برد که آن هم دستکم ۲ تا ۳ سال برای کشورهای فوق است. بنابراین در اختیار گرفتن یک شناور موجود برای تبدیل به شناوری با مأموریت متفاوت، صرفه‌جویی زمانی بسیار زیادی به دنبال دارد و این برای فرماندهان عملیاتی از اولویت بالایی برخوردار است زیرا اثر مستقیمی در قدرت و سیادت دریایی نیروی تحت امر و البته قدرت دستگاه سیاسی بالادستی آمر به آن نیرو دارد.

در نتیجه‌ی این ایده می‌توان یک شناور موجود حتی غیرنظامی را برای تبدیل مأموریت در اختیار گرفته و با ایجاد تغییرات لازم و نصب سامانه‌های موجود در سبد محصولات صنایع مربوط برای کاربردهای جدید در زمان بسیار کوتاهی آماده کرد.

بدیهی است که وقتی شناور انتخابی یک نفتکش غول پیکر و اقیانوس‌پیما باشد، اولاً به سبب توان حمل بار بسیار زیاد، سازه این شناور حجم کافی برای جا دادن بخش‌های مختلف پشتیبانی شامل سوخت برای خود شناور و سایر شناورهای گروه رزمی، مهمات، آذوقه، آب، کارگاه‌های فنی، بخش‌های پزشکی و هر مورد لازم دیگری را دارد.

به علاوه، مساحت بزرگ عرشه شناورهای نفتکش نیز برای نشست و برخاست بالگرد و حتی هواپیماهای عمودپرواز کافی است. در زیر عرشه نیز امکان ایجاد آشیانه نگهداری و تعمیرات به اندازه کافی فراهم است.

از سوی دیگر، به سبب طراحی شناورهای نفتکش یا کشتی‌هایی مانند کانتینربرها برای مأموریت‌های اقیانوسی در آب‌ و هوای مختلف، در عین حمل بار سنگین، سازه این شناورها از مقاومت بالایی برای دریانوردی طولانی مدت برخوردار است.

در نمونه‌های شناورهای غیرنظامی تغییریافته در دنیا برای مأموریت‌های نظامی، هر دو نوع کانتینربر و نفتکش قابل مشاهده است. شناورهای رده (کلاس) Shughart در نیروی دریایی آمریکا، سه شناور غیرنظامی و باربری هستند که در دهه ۱۹۸۰ برای شرکت مشهور Maersk ساخته شدند.

این شناورها در سال‌های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ توسط فرماندهی ترابری نظامی نیروی دریایی آمریکا در اختیار گرفته شد و برای کاربری ترابری نظامی در رده Roll-on/Roll-off در مدت کوتاه حدود یک سال، در شرکت NASSCO که از زیرمجموعه‌های شرکت مشهور جنرال داینامیکز است تغییر داده شدند. این شناورها ۲۷۷ متر طول، ۳۲.۲ متر عرض و حدود ۵۴۵۰۰ تن تناژ نهایی با بار کامل دارند.

شناور پشتیبانی USNS Shughart

مثال دیگر از شناورهای غیرنظامی تبدیل شده به نظامی، شناورهای رده USS Lewis B. Puller یا خانواده شناورهای  ESB هستند که از تغییر نفتکش‌های رده آلاسکا به دست آمده‌اند.

البته میزان تغییرات سازه‌ای در این شناورها در مقایسه با مثال قبلی به سفارش نیروی دریایی آمریکا بیشتر بوده است. هدف از این پروژه به دست آوردن یک پایگاه متحرک دریایی بود که قابلیت اجرای مأموریت‌های متنوعی را دارد. این شناور ۲۳۹.۳ متر طول، ۵۰ متر عرض، ۹۰۰۰۰ تن تناژ جابجایی و سرعت حدود ۱۵ مایل دریایی یا حدود ۲۷ کیلومتر بر ساعت دارد.

شناور آمریکایی USS Lewis B. Puller که از تغییر یک کشتی نفتکش به دست آمده است

این شناورها برای اجرای طیف گسترده‌ای از عملیات‌های پشتیبانی شامل عملیات بالگردها و قایق‌های تهاجمی، تیم‌های نیروهای ویژه و عملیات تخریب، پشتیبانی از نیروهای عمل کننده در شرایط بحران، عملیات‌های ضد دزدی دریایی، حفظ امنیت آبراه‌ها و مرزهای دریایی و نیز کمک در بلایای طبیعی آماده شده است.

عرشه فوقانی این شناور قابلیت حضور همزمان ۴ بالگرد بزرگ MH-۵۳ یا تیلت روتور V-۲۲ را دارد. آشیانه پذیرش نیز روی عرشه افزوده و فضای زیر عرشه نیز به طور گسترده برای مأموریت های مدنظر تغییر داده شده است.

استقرار ۴ بالگرد سنگین روی عرشه و آشیانه تعمیر و نگهداری بالگرد در جلوی عرشه شناور USS Lewis B. Puller

با بهره‌گیری از رویکرد فوق، نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران که بیش از ۱۰ سال حضور مستمر در آبهای آزاد خصوصاً در منطقه راهبردی باب المندب و خلیج عدن را با اعزام بیش از ۷۰ ناوگروه در کارنامه دارد، برای توسعه توان پشتیبانی راهبردی خود از شناورها در آب‌های آزاد و مأموریت‌های طولانی مدت، اقدام به در اختیار گرفتن یک کشتی نفتکش و تغییر کاربری آن برای رسیدن به یک پایگاه متحرک دریایی یا به اصطلاح بومی، «ناوبندر» با نام «مکران» کرده است.

این شناور در واقع همانند یک بندر کوچک به شناورهای رزمی در آب‌های آزاد خدمات می‌دهد و کاری که سایر کشورها با اعمال نفوذ سیاسی و دریافت خدمات بندری از کشورهای مختلف در جهان صورت می‌دهند، به صورت مستقل برای نیروی دریایی ارتش در هر نقطه از اقیانوس‌های جهان ارائه می‌کند. در نتیجه، مدت زمان فعالیت ناوگروه‌های ارتش برای حفاظت از خطوط کشتی‌رانی کشور خصوصاً در برابر دزدان دریایی که نهایتاً در حدود ۲ ماه بود، می‌تواند تا حد توان و تحمل خدمه ارتقاء یابد و به صورت کلی چند برابر شود.

حتی استقرار این ناوبندر در یک محدوده مشخص مانند رأس الحد امکان پشتیبانی همزمان از چند ناوگروه را فراهم می‌کند ضمن اینکه صرف حضور شناور نظامی ایرانی، سبب از بین رفتن حاشیه امن شناورهای نیروهای فرامنطقه‌ای در آن مناطق خواهد شد و تمام تحرکات آنها زیر نظر نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

همچنین با استقرار این شناور در این منطقه، می‌تواند به عنوان ایستگاه رله اطلاعات و کنترل پهادهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.

در یک سال اخیر که به علت شیوع بیماری کرونا، امکان دریافت خدمات بندری برای ناوهای نیروهای دریایی ارتش دشوارتر شده بود، لزوم رفع مشکل خدمات دهی به این شناورهای رزمی سبب شد تا فرایند توسعه ناوبندر مکران به دو فاز تقسیم شده و در فاز اول تنها با کمتر از ۵ ماه کار اجرایی، مکران آماده اعزام به مأموریت شود. فاز بعدی نیز شامل برخی تغییرات دیگر در سال آتی اجرایی خواهد شد.

شناور نفتکشی که برای تغییر به ناوبندر مکران تهیه شد در تصویر فوق مشاهده می‌شود

لازم به ذکر است در زمینه شناورهای غیرنظامی البته مجموعه صنعت دریایی کشور تجربه ساخت کشتی‌های غول پیکر نفتکش ۲۵۰ متری و ۱۱۳هزار تنی و کانتینربر ۱۸۵ متری و ۳۷هزار تنی را با وارد کردن موتور از خارج برای آنها دارد.

در زمینه شناورهای رزمی، ناوهای رده جماران با ۱۳۰۰ تن وزن و حدود ۹۴ متر طول، هم اکنون سنگین‌ترین رده در حال عملیات از شناورهای ساخت داخل در کشور است.

ناو آموزشی رزمی خلیج فارس از پروژه لقمان نیز با تُناژ بیش از ۳ هزار تن و طول ۲۰۷ متر به عنوان یک ناو بزرگ در دستور کار است. فرایند ساخت سازه و بدنه این پروژه در آذر سال ۹۸ به صورت رسمی آغاز شده و یک بلوک ۵۰۰ تنی از ۱۰ بلوک آن به اتمام رسیده که به تنهایی وزن بیش از یک شناور رزمی موشک انداز و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد وزن ناو رزمی در رده جماران را دارد.

کشتی کانتینربر اقیانوس پیمای ایران اراک با ۱۸۵ متر طول

ساخت نفتکش غول پیکر ۲۵۰ متری از رده افراماکس در ایران

اما واقعیت موجود در صنعت دریایی کشور در ۲۰ سال اخیر نشان داده با وجود توان خوب در ساخت سازه و بدنه شناور، موارد دیگری وجود دارد که سبب زمان‌بر شدن ساخت شناور در کشور می‌شود. پس راهکار خرید شناور آماده در رده فوق سنگین، رویکرد معقولی است.

شناور نفتکش تهیه شده توسط نیروی دریایی ارتش از نظر طول، ۲۴ متر بزرگتر از ناو لجستیکی خارک بوده که به عنوان بزرگترین ناو غرب آسیا (تا پیش از الحاق ناوبندر مکران) در اختیار ارتش است.

عرض بدنه در قسمت عرشه نیز نزدیک به ۶۰ درصد در ناوبندر مکران بزرگتر از ناو خارک بوده و عرشه این ناوبندر در قسمت جلوی روسازه، در حدود ۱۵ برابر بزرگتر از عرشه نشست و برخاست بالگرد در ناو خارک است.

مقایسه ابعاد ناو سرفرماندهی خارک به عنوان بزرگترین شناور نظامی غرب آسیا (تصویر بالا) و ناوبندر مکران پیش از شروع تغییرات (تصویر پائین)

ناوبندرها شناورهایی با اختصاصی‌سازی‌های مأموریتی گسترده هستند و لزوماً مأموریت‌های خط کشی شده و استانداردی ندارند و کاملاً وابسته به سطح انتظارات نیروی به خدمت گیرنده، تعریف می‌شوند.

نیروی دریایی ارتش نیز با توجه به نیازهای خاص خود، تغییرات و پیش بینی‌های لازم را روی یک شناور نفتکش در اختیار گرفته شده ساخت سال ۲۰۰۹ برای این امر کرده است تا به شناوری متناسب برسد.

ناوبندر مکران قرار است تا زمانی که خودش نیازمند تعمیرات سنگین نباشد در دریا بوده و به اسکله باز نگردد و موقعیت آن نیز متناسب با راهبردهای سیادت دریایی کشورمان در دریاهای آزاد تعیین می‌شود.

ناوبندر مکران با شماره بدنه ۴۴۱ به خدمت نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمده است

از نظر ظاهری، اصلی‌ترین تغییر در ناوبندر مکران نسبت به شناور نفتکش پایه، افزوده شدن یک باند بزرگ نشست و برخاست بالگرد در نیمه جلویی عرشه و به طول حدود ۷۶ متر و عرض برابر عرض بدنه است. (مساحت ۳۲۰۰ متر مربع)

این عرشه وسیع، امکان استقرار همزمان ۵ بالگرد را به راحتی فراهم می‌کند. از جمله ترکیب ۲ بالگرد بل۲۱۲، ۲ بالگرد SH-۳D سی کینگ و یک بالگرد RH-۵۳D سی استالیون روی ناوبندر مکران قابل اجرا است.

در زیر این عرشه نیز اتاقک های متعددی برای امور مختلف افزوده شده است که با توجه به وسعت عرشه، حجم و تعداد بالایی فضای کار را شامل می‌شود.

برخلاف ناوبندرهای آمریکایی که بخش زیرین عرشه به طور کامل دستخوش تغییر شده، در ناوبندر ایرانی مکران با توجه به نوع نیاز بومی، ظرفیت مخازن سابق نفتکش حفظ شده و تنها به منظور حمل سوخت و آب و آذوقه کمترین تغییرات لازم را دریافت کرده است.

استقرار ۵ بالگرد روی محوطه تعبیه شده بر عرشه ناوبندر مکران

۵ بالگرد امکان روشن کردن همزمان موتور و آمادگی برای برخاست را دارند

مکران در حال حاضر فاقد آشیانه نگهداری بالگرد است ولی با توجه به خبرهایی از ایجاد یک سازه جدید در قسمت سینه ناو، در جلوی باند بالگردها ممکن است آشیانه نگهداری در این بخش در فاز دوم توسعه افزوده شود. یک جرثقیل سنگین هم برای مأموریت های ناوبندر مکران به وسط عرشه و با فاصله از عرشه فرود بالگردها نصب شده است.

از نظر تسلیحات، علاوه بر دو سکوی پرتاب کانتینری موشک، ۶ موضع استقرار توپخانه پدافندی، انواع سامانه‌های جنگ الکترونیکی که روی شناورهای رزمی نیروی دریایی ارتش مشاهده شده بود، بر فراز دکل روی سازه فرماندهی مکران نیز نصب شده که در فضای نبردهای مدرن امروزی ارزش بسیار بالایی دارند.

علاوه بر سامانه شناسایی سیگنالی یا ESM ساخت صنایع دفاعی کشور، رادارهای دریایی باند X و سامانه‌های مخابرات دریایی نیز روی سازه ناوبندر مکران قابل تشخیص است.

دو اتاقک نیز روی سقف سازه فرماندهی و در مجاورت دکل اصلی افزوده شده است که ممکن است مربوط به کنترل پرواز پهپادها یا سایر مأموریت‌ها باشد.

ناوبندر مکران؛ دو سکوی توپخانه پدافندی در جلوی این شناور نصب شده است

نوع و تعداد موشک‌های مستقر شده در سکوی مذکور هنوز مشخص نیست اما این سبک و سیاق استقرار موشک برای اولین بار است که در شناورهای نظامی جمهوری اسلامی ایران مشاهده می‌شود.

موشک‌های برد بلند قدیر با برد ۳۰۰ و ابومهدی با برد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر گزینه‌های اصلی قابل طرح برای موشک‌های ضدکشتی در ناوبندر مکران هستند.

با توجه به اینکه به نظر می‌رسد کانتینرهای مذکور از نوع استاندارد ۴۰ فوت هستند ابعاد آنها طول ۱۲، عرض ۲.۳۴ و ارتفاع ۲.۲۸ متر خواهد بود. در نتیجه احتمال پذیرش ۴ موشک از نوع ابومهدی در هر یک از آنها قابل طرح است.

با توجه به اعلام تمایل نداجا به دریافت موشک‌های بالستیک روی ناوهای خود در آینده، ناوبندر مکران و این نوع کانتینترهای حامل موشک می‌تواند بستر به کارگیری موشک‌های بالستیک ساخت داخل باشد که در نمونه‌های تا برد ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر یعنی موشک‌های ذوالفقار و دزفول دارای طول کمتر از ۱۰.۵ متر و قطر ۶۸ سانتیمتر هستند که به راحتی دو فروند از آنها در هر یک از این کانتینترها به همراه ریل پرتاب قابل جانمایی است. خصوصاً موشک ذوالفقار بصیر به عنوان موشکی ضدکشتی با جستجوگر اپتیکی دست برتر را برای مکران در اجرای عملیات علیه شناورهای دارای پدافند قوی‌تر باز می‌کند.

برخی تجهیزات ناوبندر مکران؛ از سمت راست جرثقیل و قایق‌های تندرو و زیردریایی عملیات ویژه (کادر سفید)، پرتابگرهای کانتینتری موشک (کادر قرمز)، سکوهای توپخانه پدافندی (کادر مشکی) و رادار جستجوی سطحی و سایر تجهیزات الکترونیکی نظامی (کادر زرد)

چهار قایق تندرو با ظرفیت ۱۲ نفر و مجهز به راکت انداز ۱۱ لوله ۱۰۷ میلیتمری و چهار زیردریایی عملیات ویژه السابحات-۱۵ به همراه ظرفیت ۱۵۰ نیروی عملیات ویژه از دیگر قابلیت های ناوبندر مکران است.

همچنین پهپادهای مختلفی قابلیت اجرای عملیات از روی ناوبندر مکران را دارند از جمله پهپاد عمود پرواز پلیکان با برد ۱۲۰۰ کیلومتر که مجهز به سامانه‌های الکترواپتیک بوده و توانایی اجرای عملیات شناسایی و هدفیابی و نظارت هوایی روی محیط پیرامونی شناور را در فواصل مختلف دارد.

توانایی حمل ۸۰هزار تن سوخت و ۲۰هزار تن آب سبب می‌شود تا مکران بتواند در مدت ۹۳ روز، یک دور به دور کره زمین حرکت کرده و تا ۱۰ بار این قابلیت را بدون مراجعه به ساحل داشته باشد.

این غیر از قابلیت پشتیبانی از ناوهای رزمی در همین فرض مأموریتی است. برای مقایسه باید گفت ناو خارک ۱۸هزار تن سوخت حمل می‌کند و در صورت پشتیبانی همزان از ناوهای رزمی، ماندگاری آن در دریا نیز به میزان محسوسی کمتر می‌شود.

نمای جانبی ناوبندر مکران؛ دو سکوی توپخانه پدافندی در انتهای عرشه و پشت سازه فرماندهی نصب شده است

یکی از نکات مهم پیرامون ناوبندر مکران، امکان پشتیبانی گسترده از عملیات‌های تهاجمی در سواحل دشمن با افزوده شدن ظرفیت‌های آتی در فاز بعدی توسعه است که از این نظر بخشی از نیاز به توسعه توانایی عملیات‌های آبی-خاکی را نیز برای ارتش جمهوری اسلامی ایران مرتفع می‌کند.

اخباری از تجهیز به موشک‌های پدافند هوایی عمودپرتاب برد کوتاه نیز در فاز بعدی توسعه مکران به گوش رسیده است. همچنین با توجه به حساسیت و اهمیت راهبردی چنین شناوری احتمال نصب یک سامانه کمند در هر سمت این ناو بزرگ و ارزشمند در فاز بعدی توسعه دور از ذهن نیست.

به طور کلی ویژگی‌های ناوبندر مکران به عنوان اولین شناور از این نوع شامل موارد زیر است:

  • طول حدود ۲۲۸ متر و عرض ۴۲ متر و تناژ جابجایی نهایی ۱۲۱ هزار تن، سرعت نهایی ۱۴.۴ مایل دریایی معادل ۲۶.۷ کیلومتر بر ساعت.
  • قابلیت حمل ۵ تا ۷ فروند از انواع بالگردهای حتی سنگین خصوصاً سه نوع بالگرد یگان هوادریای ارتش شامل بل-۲۱۲، SH-۳D سی کینگ و RH-۵۳D سی استالیون
  • مجهز به تسلیحات دفاعی و جنگ الکترونیک مختلف
  • مجهیز به سامانه موشکی کروز
  • قابلیت حمل و به کارگیری پهپادها از جمله پهپاد پلیکان
  • برخورداری از بدنه دو لایه به دلیل استفاده از شناور نفتکش به عنوان مبنا
  • ظرفیت بسیار بالا برای حمل سوخت تا ۸۰هزار تن، آب تا ۲۰هزار تن و آذوقه
  • قابلیت دریانوردی اقیانوسی طولانی مدت
  • قابلیت ماندگاری و برد بسیار بالا در حد ۷ تا ۱۰ بار دور زدن کره زمین ضمن پشتیبانی از دو یا چند ناو رزمی در کنار خود
  • استقرار تیم های عملیات ویژه و قایق های تندرو و پشتیبانی از عملیات های خاص
  • امکان ارائه خدمات فنی و تعمیرگاهی به یگان های شناور در مأموریت آبهای آزاد

عرشه ناوبندر مکران در مراحل تغییر دهی

تصویری از ناوبندر مکران که ارتفاع بدنه آن به خوبی مشخص است

در نهایت با به خدمت گرفتن ناوبندر مکران، نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران صاحب یک شناور چند منظوره و البته بزرگترین شناور نظامی در اختیار کشورهای غرب آسیا می‌شود که تراز نظامی آن را در جهت عمق بخشی به قابلیت های راهبردی افزایش می‌دهد.

به بیان فرمانده نیروی دریایی ارتش، ناوبندر مکران معادلات دفاعی را در منطقه تغییر می‌دهد که این امر از آنجا که با اتکا به توان بومی کشور و یک راهکار اثبات شده در دنیا صورت گرفته در آینده هم قابل تکرار بوده و هم شناور مذکور قابلیت پذیرش بهسازی‌های بعدی را نیز دارد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

برد بلند ناوگروه های نداجا با پشتیبانی «مکران» بیشتر بخوانید »

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایمان محمدی* طی یادداشتی نوشت: پس از حدود سه سال کشمکش بین نیروهای جنوبی و دولت هادی در مناطق تحت کنترل ائتلاف عربی، در نهایت کابینه جدید هادی بر اساس توافق ریاض و با سهم مساوی از وزارتخانه‌ها بین شمال و جنوب تشکیل شد. مشارکت مجلس انتقالی به عنوان اصلی‌ترین مدعی تجزیه جنوب در حال حاضر و حضور آنها در دولتی که مدعی اتحاد و مخالف تجزیه یمن است نشان دهنده عدم جدیت این گروه برای پیگیری جدایی جنوب است. البته این رویکرد مجلس انتقالی ناشی از درک واقع بینانه نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی، داخلی و منطقه‌ای است که باعث می‌شود ایده تجزیه جنوب، چندان عملیاتی به نظر نرسد ولی منافع امارات به عنوان حامی اصلی این جریان ایجاب می‌کند که بحث از تجزیه همچنان در مناطق جنوبی پیگیری شود.

سابقه ناخوشایند تجزیه‌طلبی

استان‌های جنوبی و شرقی در یمن، کمتر از سی درصد جمعیت این کشور را در خود جای داده‌اند و مابقی جمعیت در مناطق شمالی ساکن هستند. طبیعی است درحالی که جنوب یمن از منابع اقتصادی مهمی از جمله منابع نفت و گاز در حضرموت و شبوه و بنادر عدن و مکلا برخوردار است، گروه‌های سیاسی شمال یمن نسبت به تجزیه آن حساس باشند. علاوه بر اینکه نیروی انسانی و قدرت اقتصادی شمال، سد بزرگی در برابر این ایده تجزیه محسوب می‌شود. تلاش برای تجزیه و استقلال جنوب یک بار با پاسخ کوبنده احزاب، قبائل و جریانات سیاسی شمالی مواجه شده است.

هر چند وحدت یمن برای جنوبی‌ها خاطره خوشی به دنبال نداشته و سرکوب قیام ۱۹۹۴م. و پس از آن محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی دولت صالح موجب بدبینی آنها به وحدت با مناطق شمالی یمن شده است ولی تجربه‌ی دولت کمونیستی یمن جنوبی و سیاست‌هایی که آن دولت در قبال بافت قبایلی مناطق تحت کنترل خود در پیش گرفت نیز چندان خوشایند نیست. مصادره دارایی‌ها و اعدام سران قبایل در دولت یمن جنوبی و اقدامات اقتصادی مخالف با بافت قبایلی در آن دوره موجب شده است خاطره مثبتی از دولت یمن جنوبی در برابر بسیاری از مردم آن مناطق وجود نداشته باشد. هرچند اجحاف‌های سیستماتیک دولت صالح بر ضد جنوب وشرق یمن موجب شد روند محرومیت در این مناطق ادامه یابد که به اعتراضات عظیم مردمی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ ختم شد ولی نبود خاطره مثبت از تشکیل دولت مستقل در جنوب و قدرت و نفوذ احزاب شمالی نظیر اصلاح در بین مردم جنوب موجب شده است بین گروه‌های سیاسی تجزیه طلب اتفاق نظر وجود نداشته باشد.

اختلافات داخلی

یکی از مهمترین دلایل عدم توفیق انتقالی در پیگیری تجزیه جنوب را باید در عدم وحدت نظر بین گروه‌های سیاسی و اجتماعی جنوب یمن نسبت به ایده تجزیه جستجو کرد. مجلس انتقالی مدعی نمایندگی از خواست قاطع مردم جنوب یمن برای رسیدن به دولت مستقل است در حالی که اختلافات داخلی بین قبایل و گروه‌های سیاسی تا جایی است که هرگز نمی‌توان چنین ادعایی را تایید کرد. پشتوانه اصلی مردمی انتقالی برای تجزیه بیشتر در استانهای جنوبی یمن به خصوص عدن، لحج و شبوه است در حالی که بخش مهمی از سرزمین، جمعیت و منابع مورد ادعای این گروه برای تاسیس دولت مستقل در استانهای حضرموت و المهره به عنوان استانهای شرقی یمن قرار دارد که نفوذ سیاسی و اجتماعی عمان در این مناطق موجب شده است رویکرد قبایل و گروه‌های سیاسی این مناطق در قبال تجزیه با انتقالی یکسان نباشد.

گروه‌های سیاسی این مناطق به دلیل سابقه تاریخی متفاوت و وجود حکمران های محلی تا پیش از تشکیل دولت یمن جنوبی در سال ۱۹۶۹ و سابقه بد جنوبی ها در این مناطق ترجیح می‌دهند قدرت سیاسی شمالی‌ها را به عنوان عنصر کنترل کننده جنوبی‌ها در این مناطق حضور داشته باشد. دولت عمان نیز که شرق یمن را حوزه نفوذ خود می‌داند ترجیح می‌دهد با استفاده از شمالی‌ها که از دیرباز رابطه خوبی با مسقط دارند برای مهار همپیمانان جنوبی امارات استفاده کند.

دیگر معضل بزرگ تجزیه طلبان در جنوب یمن نفوذ حزب اصلاح در این مناطق است. فعالیت‌های حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن در قالب‌های مختلف نظیر خیریه و تبلیغات دینی تا فعالیت گروه‌های جهادی در استانهای ابین، شبوه و حضرموت موجب شده است این گروه به عنوان یک حزب اصالتا شمالی و مخالف تجزیه بدنه مردمی غیر قابل حذفی در استانهای جنوبی داشته باشد.

عدم حمایت منطقه‌ای و بین المللی

تجزیه یمن برای قدرت‌های منطقه‌ای و بین المللی نیز مزیت چندانی ندارد و بالعکس می‌تواند تهدیدهایی را برای منافع آنها ایجاد کند و همین مسئله امکان حمایت آنها از ایده تجزیه جنوب را کاهش داده است.

برای سعودی‌ها به عنوان موثرترین قدرت منطقه‌ای در تحولات یمن تجزیه مساوی است با افزایش گرایش‌های تجزیه طلبانه در این کشور که با توجه به اختلاف مذهب قبایل در منطقه‌ی جنوب غرب و همچنین شمال‌شرق عربستان با مذهب حاکم می‌تواند مشکلات بزرگی برای امنیت داخلی عربستان به وجود بیاورد.

از طرفی تجزیه جنوب یمن موجب کاهش نفوذ سعودی‌ها و در مقابل افزایش نفوذ امارات به عنوان حامی اصلی انتقالی در این منطقه می‌شود که طبیعتاً با منافع راهبردی سعودی‌ها در تضاد است. ریاض معتقد است با تجزیه جنوب، و قرار گرفتن شمال تحت حاکمیت انصارالله ابزارهای کنترل خود بر دولت شمال یمن را تا حد چشمگیری از دست می‌دهد و به همین دلیل برای امکان کنترل جریان‌های فعال در شمال به دنبال حفظ اتحاد یمن است.

جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از قدرت‌های صاحب نفوذ در یمن از ابتدای این بحران مخالفت خود را با تجزیه یمن به صراحت اعلام کرده است و این نکته در سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با آقای محمد عبدالسلام سخنگوی این جنبش در سال ۹۸ مورد تاکید قرار گرفته است.

غرب و دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان که اولویت اولشان در مورد یمن، امنیت آبراه بین‌المللی خلیج‌عدن و تنگه باب‌المندب است نیز تشکیل دولت مستقل در جنوب را زمینه بروز درگیری و ناامنی در یمن و در نتیجه کاهش امنیت این آبراه می‌دانند، به همین دلیل ترجیح می‌دهند یک دولت مقتدر و واحد، سرتاسر سواحل جنوب شبه جزیره عربستان با خلیج عدن و دریای سرخ را تحت سیطره داشته باشد تا این سواحل صحنه نزاع و درگیری گروه‌های محلی نشوند.

احتمالاً امارات تنها قدرت منطقه‌ای مایل به تجزیه جنوب یمن است تا از این طریق بتواند منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود را در منطقه خلیج عدن و شاخ آفریقا تثبیت کند. مزیتی که برای عملیاتی شدن آن نیاز به تجزیه جنوب نیست و ایده دولت فدرال نیز می‌تواند آن را تامین کند. البته امارت در حال حاضر نیز با تسلط بر سواحل و بنادر جنوبی یمن، منافع خود را دنبال می‌کند ولی تداوم این منافع در جدایی و یا استقلال نسبی جنوب است.

بی اعتمادی

با توجه به مسائلی که گذشت می‌توان نتیجه گرفت ریشه تاکید ماه‌های اخیر مجلس انتقالی بر تجزیه نه یک تلاش واقعی برای جدایی و تشکیل دولت مستقل بلکه یک رویکرد سیاسی – اجتماعی برای حفاظت از منافع امارات در برابر سعودی‌هاست. امارات که از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن در سال ۲۰۱۵ کنترل سواحل جنوب یمن را به دست گرفت موفق شد در منطقه ساحل غربی نیز کنترل بنادر مهم مخا و الحدیده را به دست گرفته و سهم خود از غنیمت جنگ یمن را بر روی زمین تثبیت کند. اختلافات پیش آمده بین عربستان و امارات موجب شد امارات در ۲۰۱۹م. اعلام کند که نظامیان خود را از یمن خارج خواهد کرد.

هرچند افسران اماراتی هنوز در نقاط مهمی از سواحل یمن همچون فرودگاه الریان مکلا، تاسیسات گازی بندر بلحاف و بندر مخا مستقر هستند ولی توان امارات برای حمایت از همپیمانان یمنی و تثبیت منافع خود در روندهای سیاسی آینده یمن تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل تنها تضمین ممکن برای تامین منافع امارات در روندهای سیاسی یمن پس از جنگ را می‌توان در سیطره میدانی و حضور مستقل همپیمانان این کشور به عنوان یکی از اعضای مستقل مذاکرات یمنی‌ـ یمنی در آینده دانست. ایده‌ای که با راهکار عربستان برای بازسازی و تقویت دولت هادی به عنوان عنصر مذاکره کننده با انصارالله برای تعیین تکلیف پرونده یمن در تضاد است.

از همین رو می‌توان پیش‌بینی کرد که هرچه سعودی‌ها با ابزارهای مختلف از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، تلاش کنند که هرچه سریعتر دولت هادی را به سامان برسانند، امارات و مجلس انتقالی در مقابل سعی می‌کنند با ادامه کارشکنی در تثبیت دولت جدید هادی و ادامه وضعیت فعلی به معنی حفظ کنترل میدانی خود بر عدن، ساحل غربی و سقطری، خود را با دست پر به مذاکرات پایان جنگ یمن برسانند.

*اندیشکده مرصاد



منبع خبر

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات بیشتر بخوانید »