خنده

خنده حلال با رزمندگان

#حیدرکرار #حضرت_علی #حدیث #کلیپ #امام_حسین #کربلا #عاشورا...

خنده حلال با رزمندگان #حیدرکرار #حضرت_علی #حدیث #کلیپ #امام_حسین #کربلا #عاشورا…


خنده حلال با رزمندگان???

#حیدرکرار #حضرت_علی #حدیث #کلیپ #امام_حسین #کربلا #عاشورا #جواد_مقدم #کربلایی_جواد_مقدم #عزاداری #هیئت #محرم #مدافعان_حرم #رهبری #محسن_حججی #امام_خامنه_ای_حفظه_الله #مدافع_حرم #مجید_قربانخانی #حسین_امیدواری?#چفیه #رزمنده #جبهه_انقلاب #روغن_فکر#شهید_محمد_اینانلو #خانطومان_سوریه #شهید_مرتضی_کریمی#دفاعمقدس #شهدا_دفاع_مقدس #شهدا_شرمنده_ايم #@mrzbnyshhdy @@mobo1234.mb7 @shohada_modafan_haram @shohadaye_modafe_.haram @shalamcheh.ir @rezvaan530

 



منبع
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

خنده حلال با رزمندگان #حیدرکرار #حضرت_علی #حدیث #کلیپ #امام_حسین #کربلا #عاشورا… بیشتر بخوانید »

وجه تمایز پلاک ۱۳ با سریال‌های طنز دهه اخیر چیست؟

وجه تمایز پلاک ۱۳ با سریال‌های طنز دهه اخیر چیست؟


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس – ولی منصوریان؛ مقوله طنز و خنده ریشه در ادبیات کهن کشورمان دارد که می‌توان حافظ را بزرگترین طنزسرای تاریخ ادبیات ایران دانست. کارگردانان و نویسندگان ایرانی از دهه ۷۰ تقریبا به صورت جدی و حرفه‌ای به حوزه ساخت سریال‌های طنز ورود پیدا کردند و به فراخور زمان خود آثار قابل دفاعی را تولید کردند. اما متاسفانه چند سالی است که سریال‌های طنز دیگر رمق و جان‌مایه گذشته را ندارند و رسالت اصلی خود را فراموش کرده‌اند چراکه یکی از وظایف طنز بیان دردها و مشکلات جامعه در قالب شوخی و خنده است و اینک سریال‌های طنز با محتواهای سطحی، شوخی‌های ناپسند و انتقادات ضعیف نه تنها مشکلی از جامعه را بازگو نکردند بلکه مخاطب را نیز از پای تلویزیون فراری داده اند.

در این میان سریال طنز پلاک ۱۳ به کارگردانی آرش معریان حدود دو ماهی است که بر روی آنتن شبکه سه رفته است. این سریال این روزها با واکنش‌های بسیاری از سوی اهالی رسانه و هنر مواجه شده است چراکه از قالب روتین سریال‌های روتین دهه اخیر خارج شده و نقاط ضعف و مشکلات جامعه را مورد اصابت خود قرار داده است.

در روزگاری که درد و آلام ناشی از فشارهای اقتصادی و معیشتی جسم و روح مردم را خسته کرده است، سریال پلاک ۱۳ با ثبت سکانس‌های طنز و خنده‌دار و با صرف نظر از لودگی و شوخی‌های پیش پا افتاده توانسته بار دیگر فضای سریال‌های طنز قوی در دهه ۷۰ و ۸۰ را تداعی کند.

یکی از وجوه تمایز سریال پلاک ۱۳ نسبت به سایر آثار طنز، پرداختن به مسائل اعتقادی و مذهبی همچون نماز، روزه، عبادت و… است. عناصری که تنها می‌توان در آثار محدودی از سینما و تلویزیون مشاهده کرد. از سوی دیگر نمایش مسائل اعتقادی در چارچوب اثری طنز می‌تواند خط بطلانی بر نگرش‌های منفی و افراطی درباره تضاد خنده و شادی با مسائل اعتقادی و مذهبی باشد.

این روزها در سطوح مختلف جامعه شاهد نقدهای یک سویه و تفریطی درباره مشکلات و معضلات کشور هستیم. یکی از جلوه‌های بارز سریال پلاک ۱۳، نقدهای کارشناسی و فاقد افراط درباره مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… است که توامان با مفاهیم طنز و طنازی آن را همچون سیلی بر گوش مخاطب اصلی خود می‌نوازد.

از سوی دیگر، معرفی و نهادینه‌سازی مفاهیمی همچون بیمه، قوانین راهنمایی و رانندگی، پندهای اخلاقی و خانوادگی بخشی دیگر از اهداف ساخت سریال پلاک ۱۳ است که با زبان طنز و مزاح آن را به مخاطب خود القا می‌کند.

پرداختن به موضوعات روز و تراوش شده از بطن جامعه همچون حراجی تابلوهای هنری تهران یکی دیگر از نقاط قوت سریال پلاک ۱۳ است که با سلاح طنز و بداهه گویی به مبارزه و نقد آن پرداخته است. البته این شگرد سریال پلاک ۱۳ به مذاق عده‌ای سودجو خوش نیامده است و با راه انداختن جریان رسانه‌ای در صدد تخریب سریال پلاک ۱۳ برآمدند.

لذا رسالت رسانه در این وضعیت ایجاب می‌کند که بدون هیچ گونه حب و بغضی و فرار از دام‌های سودجویان، به وظیفه خود عمل نماید و واقعیت‌های موجود را انعکاس دهد چراکه تنها در این صورت است که سازندگان آثار هنری به ویژه طنزنویسان ترغیب به بازگویی مسائل و مشکلات جامعه در قالب نقادی می‌کنند تا شاید از این راه گوشه‌ای از چالش‌ها حل شود.

جای شکر دارد که نقادی‌های پلاک ۱۳ حال و اوضاع عده‌ای را ناخوش و ساز آنان را ناکوک کرده است .البته پلاک ۱۳ برای موفقیت در مسیر نقدهای به جا و کارشناسی نسبت به مشکلات جامعه راه طولانی و سختی را پیش روی خود دارد که هموارسازی این مسیر، حمایت بیش از پیش مسئولان را می‌طلبد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وجه تمایز پلاک ۱۳ با سریال‌های طنز دهه اخیر چیست؟ بیشتر بخوانید »

یک تدریس پُر از خنده و شادی/ روزی که قرار بود حرف «ح»  را درس دهم + فیلم

یک تدریس پُر از خنده و شادی/ روزی که قرار بود حرف «ح» را درس دهم + فیلم


خبرگزاری فارس ـ گروه تعلیم و تربیت: خانم معلم پُر از شوق است و برق امید چنان در نگاهش می‌درخشد که حس آرامش را منتقل می‌کند؛ از اواخر بهمن سال 98 که کرونا آمد تا امروز، او معلمی را به شکل جدیدی تجربه کرده است؛ به شکلی که برای خودش هم جذاب است و روز به روز، از خلاقیت‌های جدید و ابتکاراتش رونمایی می‌کند. 

شاید هیچوقت فکرش را هم نمی‌کرد که روزی یک بازیگر شود؛ بازیگری که مخاطبانش، بچه‌های کلاسش هستند و کلی هم برایش ذوق می‌کنند و هورا می‌کشند و او غرق لذت می‌شود وقتی می‌بیند از پس این بازیگری‌اش، توانسته است، دریچه‌های دانش را به روی دانش‌آموزانش بگشاید.

دلش برای مدرسه و کلاس درس حضوری تنگ شده است؛ ارتباط گرفتن با بچه‌ها از قاب دوربین سخت است؛ به ویژه برای بچه‌های کلاس اول؛ هرچند توانسته است که احساس دو طرفه را بین خودش و دانش‌آموزانش ایجاد کند.

* من معلم کلاس اول هستم

فرزانه نوری معلم اول ابتدایی مدرسه عمار یاسر منطقه ۱۹ تهران است؛ او مثل دیگر معلمان کشورمان، در این روزها که کرونا همچنان می‌تازد، به فکر آموزش بچه‌های کلاسش است و از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند.  

خودش می‌گوید: «چند سال است که در کلاس اول تدریس  می‌کنم و واقعا هم لذت می‌برم؛ بچه‌های کوچک را خیلی دوست دارم. تدریس در کلاس اول ابتدایی را با هیچ پایه‌‌ای عوض نمی‌کنم.

حالا تصور کنید که با این شور و شوقم، مدارس تعطیل شد؛ نمی‌دانید چقدر دوری از بچه‌ها سخت است. خیلی».

* به خانواده‌ها گفتم خیالتان راحت، نمی‌گذارم بچه‌های‌تان با مشکل مواجه شوند

کرونا که آمد، 5 ماه از سال تحصیلی 99ـ1398 گذشته بود؛ معلمان با شاگردان‌شان آشنا شده بودند و آن ارتباط بین معلم و شاگردی شکل گرفته بود اما وقتی سال تحصیلی 1400ـ1399 شروع شد، شرایط متفاوت بود؛ ترس از کرونا موجب شد که برخی خانواده‌ها در انتخاب اختیار حضوری یا عدم حضور فرزندشان در مدرسه، عدم حضور را برگزینند.    

خانم معلم اظهار می‌کند: «سال تحصیلی جاری از نیمه شهریور شروع شد و آن اوایل کلاس‌ها حضوری بود. حدود دو هفته به صورت حضوری کلاس داشتیم و همین مدت موجب شد که بتوانم با بچه‌ها ارتباط برقرار کنم.

مادرها خیلی دلنگران بودند. می‌گفتند بچه‌های‌شان کلاس اولی هستند و آنها نمی‌دانستند چه کنند. می‌گفتند نمی‌دانند چکار باید بکنند. خیلی سردرگم بودند. اما چون تجربه از سال قبل داشتم و کلاس‌های مجازی برگزار کرده بودم. گفتم «خیالتان راحت باشد، مطمئن باشید نمی‌گذارم بچه‌هایتان با مشکل برخورد کنند و کنارشان هستم». 

* بازی تئاتر برای آموزش به بچه‌ها

خانم معلم به مدد تجربه سال قبل، آستین‌های همت را بالا زد و شروع به کار کرد؛ با اندک وسایلی که داشت شروع به تهیه فیلم کرد و با اینکه تجربه بازیگری نداشت، برای آموزش به دانش‌آموزان نقش بازی می‌کرد. نقش‌هایی که بتواند با دانش‌آموزانش ارتباط برقرار کرده و حروف را به آنها بیاموزد.

خانم نوری می‌گوید: «سعی می‌کنم کلاس را برای بچه‌ها جذاب کنم و به همین دلیل تئاتر بازی می‌کنم؛ ضمن اینکه فضای خانه را هم متناسب با نوع درس تغییر می‌دهم. حتی برای بچه‌ها در خانه‌ام به صورت مجازی جشن هم می‌گرفتم.  

برای هر فیلم باید تدارکاتی هم داشته باشم، برای آموزش هر حرفی فکر می‌کنم و موضوعاتی را در نظر می‌گیرم. مثلا برای تدریس درس ایران، تصمیم گرفتم با لباس محلی درس دهم و یک روزه از گیلان برایم لباس محلی آوردند یا مثلا برای آموزش حرف «ش»، آش درست کردیم.

خوشحالم که بچه‌ها هم کلاس‌های درس مجازی را دوست دارند و می‌گویند که لذت می‌برند. مادرها هم می‌گویند که بچه‌های‌شان کلاس‌های درس را دوست دارند و فیلم‌ها را چندین بار می‌بینند. اینکه بچه‌ها مرا دوست دارند، حس شیرینی است».

* ماجرای آموزش درس «ح»

شاید به ظاهر ساخت فیلم آموزشی راحت به نظر بیاید اما خانم معلم برای هر کدام از آموزش‌ها کلی وقت گذاشته است و نکته دیگر اینکه خانواده‌اش هم درگیر ساخت فیلم هستند؛ به عبارت دیگر تا قبل از کرونا، هر روز صبح از خانه بیرون می‌آمد و به مدرسه می‌رفت و خانواده درگیر آموزش‌ها نبودند اما حالا شرایط فرق می‌کرد و او همه خانواده را برای تهیه فیلم‌های آموزشی به خط کرده است. 

خانم معلم می‌گوید: «یک روز قرار بود درس «ح» را بدهم؛ همان زمان بود که تمام رستوران‌ها تعطیل بود و برای این درس هم می‌خواستم صبحانه را با حلیم و نان محلی نشان دهم؛ نام محلی را از سوپرمارکت سر کوچه خریداری کردم اما برای خرید حلیم با مشکل مواجه شدیم.

ماندم چه کنیم، فکری به ذهنم خطور کرد. یک کم بلغور داشتیم، پختم و رویش دارچین ریختم و میز صبحانه را آماده کردم. قرار بود من و مادر سر میز صبحانه باشیم و من روبروی مادر بودم اما مادرم می‌گفت که حاضر نیست حلیم بلغوری بخورد! تا تدارکات کار آماده شود ساعت 3 نیمه شب شد.

مادرم می‌گفت «من حلیم نمی‌خورم؛ به من نگو بخور» گفتم «باید غذا بخوری». مادرم پذیرفت ولی با اکراه می‌خورد و من هم وقتی به چهره مادر نگاه می‌کردم، خنده‌ام می‌گرفت و اصلا نمی‌شد فیلم بگیریم.

خلاصه آنقدر خندیدیم که تا صبح طول کشید فیلم بگیریم. آخر سر هم به جای مادرم، خواهرم روبرویم نشست اما واقعا بهترین فیلمی بود که گرفتیم».

 

* اندر حکایت آموزش مجازی

خانم معلم در مسیر تهیه فیلم‌ها هم زحمات زیادی کشیده است و کلی هم تمرین می‌کند؛ گاهی اوقات برای ساخت یک فیلم چند دقیقه‌ای، ساعت کار می‌کند.

خانم نوری می‌گوید: «وقتی می خواهم درس جدید را بدهم از بچه ها و مادرها می پرسم آیا مشکلی دارید یا خیر؟ اگر مشکلی دارید حتما بگویید که برطرف کنیم. چون شیوه درسی‌ام به صورت نمایشی است، حوصله بچه‌ها سر نمی‌رود، ضمن اینکه زمان فیلم‌ها هم کوتاه است.

البته در این مسیر، اذیت هم شدم. مثلا متوجه قطع دوربین نشدم و همانطور ادامه دادم یا خوب اجرا نکردم و مجبور شدم بارها و بارها فیلم بگیرم یا اینکه وسط فیلمبرداری یکدفعه دوربین افتاده است.

البته من فقط به فیلم‌ها اکتفا نمی‌کنم؛ با بچه‌ها در ارتباطم و همیشه هم آنلاین هستم. برخی افراد می‌گویند خوش به حالتان، مدارس تعطیل شده و در خانه درس می‌دهید اما نمی‌دانند که کارمان چند برابر شده است؟».

خانم معلم خیلی دلتنگ مدرسه است؛ دلش گرفته است و دوست دارد مدارس دوباره باز شوند؛ او می‌گوید: جای بچه‌ها و معلمان در مدارس خالیست.

انتهای پیام/





منبع خبر

یک تدریس پُر از خنده و شادی/ روزی که قرار بود حرف «ح» را درس دهم + فیلم بیشتر بخوانید »

عجب بابا عجب . . . . Y A T A T A L . . . . …


عجب بابا عجب
.
.
.
.
Y
A
T
A
T
A
L
.
.
.
.

 



منبع

aminam.tt@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

عجب بابا عجب . . . . Y A T A T A L . . . . … بیشتر بخوانید »