داعش

سردار سلیمانی چگونه «معمار محور مقاومت» شد؟

سردار سلیمانی چگونه «معمار محور مقاومت» شد؟



شهید قاسم سلیمانی نمایه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، از عملیات فتحالمبین تا شهادت سردار قاسم سلیمانی کافی است تا در دل خاطرات زیادی داشته باشد. حسن دانایی‌فر، سفیر پیشین ایران در عراق حدود ۴۰ سال با حاج قاسم همراه بوده و در عراق نیز به واسطه مسؤولیت در این کشور، همراهی متفاوتی با سردار سلیمانی داشته است.

او سردار سلیمانی را مدیر، معمار و فرمانده موفقی می‌داند که در همه تصمیم‌ها و اقدامات به خوبی درخشید و در کنار اقدامات نظامی و دفاعی و حتی تربیتی، به امور فرهنگی نیز اهتمام داشت و در هر شرایطی از توسعه عتبات غافل نبود.

در آستانه سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی گفت‌وگویی متفاوت با نگاه اقدامات فرهنگی مرد میدان نبردهای فرهنگی ـ نظامی با «حسن دانایی‌فر» سفیر پیشین ایران در عراق داشتیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم:

حدود ۴۰ سال رفاقت از جنگ تحمیلی تا شکست داعش

آقای دانایی‌فر! با توجه به حضور شما در جنگ تحمیلی چگونه با سردار سلیمانی آشنا شدید؟

سال ۱۳۶۰ بعد از پایان عملیات طریق‌القدس، سردار سلیمانی از این عملیات بازگشت و قرار بود برای عملیات فتحالمبین آماده شود که در آن دوران با سردار سلیمانی آشنا شدم. یعنی ۳۹ سال قبل که البته این رفاقت و همراهی تا روز شهادت ایشان ادامه داشت و توفیق داشتم در سال‌های قبل از شهادت در کنار ایشان خدمت کنم.

سردار سلیمانی در کنار فعالیت‌هایی که برای انقلاب و اسلام در ایران داشت، در حوزه مقاومت نیز فعالیت می‌کرد که یکی از اقدامات ایشان در عراق بود و شاید مأموریت مشترکی هم باهم داشتید. شخصیت سردار سلیمانی را با توجه به سابقه حدود ۴۰ سال رفاقت، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سردار سلیمانی، یک مدیر و فرمانده شجاع بود. مدیر از آن جهت که همه چیز را به خوبی اداره می‌کرد و تصمیم‌ها را به درستی به سرانجام می‌رساند و اجرا می‌کرد و فرمانده از آن جهت که خودش صاحب تصمیم و استراتژی بود. ممکن است فرماندهی، مدیر بسیار خوبی هم باشد، ولی هر مدیری فرمانده نیست. اما سردار سلیمانی هم «مدیر» و هم «فرمانده» بود. گام بعدی و یک گام بالاتر، «رهبر» است. طبیعتاً رهبر اگر مدیر یا فرمانده نباشد، رهبر نیست؛ چون از ویژگی‌های رهبر، اتخاذ تصمیم بهنگام است. 

سردار سلیمانی، «رهبر» و «معمار» بود. معماری یعنی هنر و خلق چیزی که دیگری تصور از آن ندارد. شما یک بنای زیبا را می‌بینی، از کنارش رد می‌شوی، چشم و دل و ذهن شما را می‌گیرد. معنایش این است که شما قبلاً این تصور را نداشتید. ذهن خلاق، انسان باذوق و باسلیقه‌ای آمده و قدرت تخیل خودش را با مواد بی‌روح ترکیب کرده و به جسم باروحی تبدیل شده است. این یعنی خلق ذوق، اندیشه، فکر، نگاه و نگرش. یکی از ویژگی‌های رهبران، معماری است. ممکن است رهبری در سطح کلان رهبری کند، ولی از ویژگی‌های معماری کم بهره برده­ باشد. امام (ره) معمار انقلاب است، مقام معظم رهبری آن مسیر و معماری امام (ره) را کاملاً تکمیل کرد، توسعه داد، خلق کرد و زوایای جدیدی به این اضافه کرد. مقام معظم رهبری آمد آن معماری را ادامه داد، معماری یعنی خلق چیزهای جدید که هرکس که ببیند متعجب می‌شود و برایش سؤال پیش می‌آید: عجب فکر و اندیشه‌ای!

چرا سردار سلیمانی معمار محور مقاومت نام گرفت؟

سردار سلیمانی را به واسطه اقدامات مختلف در شکست تکفیری‌ها و داعش و تلاش برای برقراری امنیت، معمار محور مقاومت هم می‌دانستند.

نگاه جامع‌الاطراف در معماری یکی از ویژگی‌های معماری است که به دلیل داشتن این نوع نگاه برخی ایشان را «معمار محور مقاومت» می‌شناختند. یعنی شما نمی‌توانید ساختمانی را طراحی کنید که مواد و مصالحش را بدون محاسبه میزان رطوبت آنجا بردارید و بیاورید. سردار سلیمانی، سردار دل‌ها، اسطوره ملی ما، نماد ملی ما، فرزند مکتب امام (ره)، شاگرد مقام معظم رهبری، دل­باخته مکتب اهل‌بیت (ع) و امام حسین (ع) بود.

سردار سلیمانی در اوج مبارزات، موضوع عتبات را فراموش نمی‌کرد

در این نوع نگاه جامع‌الاطراف، به طور حتم سردار سلیمانی در کنار مباحث نظامی و دفاعی به عرصه فرهنگ هم توجه داشتند و یکی از اقدامات فرهنگی ایشان تأسیس ستاد بازسازی عتبات بود. به نظر شما رویکرد فرهنگی ایشان چطور بود؟

ایشان فقط به مسائل نظامی، عملیاتی و امنیتی یا تربیت کادر و نیروی انسانی یا حتی فقط به روابط سیاسی، بین‌المللی و اقلیمی نگاه نمی‌کرد. یکی از نگاه‌هایش، نگاه فرهنگی بود و یکی از عناصر اصلی نگاه فرهنگی ایشان موضوع عتبات بود. موضوع عتبات از موضوعاتی بود که اهتمام ویژه‌ای به آن داشت. عتبات، کعبه آمال همه مسلمانان به ویژه شیعیان ایران و عراق است.

سردار سلیمانی ضمن آن‌که معمار مقاومت بود، مؤسس، مهندس و معمار ستاد عتبات عالیات بود و به این موضوع هم خیلی اهتمام داشت و از دغدغه‌های ذهنی جدی ایشان بود و مدام این موضوع را پیگیری می‌کرد. سردار سلیمانی در اوج موضوعات دیگری که مشغول بود، در اوج موضوعات ایام قبل و بعد از داعش در عراق، هیچ‌گاه توسعه عتبات را فراموش نمی‌کرد. مدل مدیریتی و رهبری ایشان، این بود و به‌طور جدی دنبال می‌کرد. این اهتمام کاملاً اهتمامی است که از ابتدای مأموریتش که نظام به ایشان ابلاغ و واگذار کرد، وقت گذاشت و به‌درستی هم از عهده آن برآمد و عناصر و سازوکارهایی را که باید در این مسیر قرار بگیرند تا آن هدف محقق شود، در داخل ایران و عراق و سوریه به نحو شایسته‌ای هماهنگ، حمایت، مدیریت، فرماندهی، رهبری و معماری می‌کرد.

حضور ایران در عراق نفوذ فرهنگی و معنوی است، نه دخالت

یکی از اقدامات سردار سلیمانی، ایجاد الفت بین مردم ایران و عراق و حتی منطقه بود. به نظر شما فعالیت فرهنگی ایشان یا همان راه‌اندازی ستاد بازسازی عتبات در امنیت پایدار ایران و منطقه چقدر مؤثر بود؟ البته برخی این اقدامات را دخالت ایران در عراق هم عنوان می‌کردند.

یکی از عناصر و مؤلفه‌های اصلی ایجاد امنیت، مؤلفه فرهنگی است. وقتی‌ شما می‌خواهید توازن خود را در زمانی که نبردی نامتقارن دارید یا خصمی دارید که ابزار و امکاناتش از شما بالاتر است، حفظ کنید، نیاز دارید که از همه عناصر امنیت‌­ساز استفاده کنید. یکی از ابزارها، عناصر و مؤلفه‌های امنیت‌­ساز، بخش فرهنگی است؛ یعنی ورود به دل‌ها. یکی از اساسی‌ترین بخش‌های ایجاد آرامش روحی و ورود به قلب‌ها و دل‌ها، اهتمام و توجه خالصانه، صادقانه و خودباورانه به موضوع عتبات عالیات است. نه فقط موضوع بازسازی که یکی از مسائل اساسی بازسازی است.

ممکن است بازسازی تمام شود، یک دوره‌ای داشته­ باشد، اما داشتن برنامه برای رفت­ وآمد به عتبات است. برای رفت‌وآمد به عتبات برای این‌که کسی­ به عتبات می‌رود زیارت کند، علاوه بر امنیت روحی، امنیت جسمی و امنیت به معنای ماهوی امنیت هم داشته باشد. سردار سلیمانی بازسازی عتبات که امروز اساسی‌ترین عنصر فرهنگی است، راه‌اندازی کرد. درباره موضوعاتی که برخی دخالت عنوان می‌کنند هم باید تصریح کرد که شیوه حضور ما در عراق دخالت نیست، بلکه ما نفوذ فرهنگی و معنوی داریم.

خاطراتی از حضور سردار سلیمانی در تنگه ابوقریب/ انفجاری که همه زخمی شدند، اما حاج قاسم سالم ماند

در مدت ارتباط با سردار سلیمانی حتما خاطرات زیادی هم با ایشان دارید. چند خاطره برای ما بازگو کنید.

از همان ابتدای آشنایی یعنی اواخر دی‌ماه سال ۶۰ تا شهادت ایشان تقریباً هیچ‌وقت هم ارتباطمان قطع نشد. با وجود اینکه مثلا ایشان در شرق بود و من شاید جای دیگری بودم اما ارتباط بین ما حفظ بود و دائم از هم مطلع بودیم. یکی از خاطراتی که خودشان چند جا در ایران و عراق تعریف می‌کردند، این خاطره بود که روز آخر عملیات طریق‌القدس، شب آخر عملیات، فرمانده گردانشان شهید شده بود. آن شب با وجود این‌که در قرارگاه بودم و برادر سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله بود، گفتم: «من گردان را می‌برم».

هیچ‌وقت ما مرز و حد و حدود نداشتیم. من آن‌موقع اطلاعات قرارگاه بودم، بچه‌های قدیمی لشکر می‌دانند ارتفاع ۲۰۲ یعنی چه. آنجا را تأمین کردیم. دیگر هوا داشت روشن می‌شد. ایشان آمد و با همدیگر گشتیم و دشمن هم فرار کرد. در تنگه ابوقریب، با هم برمی‌گشتیم که به مقر برویم، ایشان به مقر خود و من هم به مقر خود. آقای عزیز جعفری که فرمانده قرارگاه بود، به اتفاق چند نفر دیگر آمدند و گفتند: «ما می‌خواهیم به خط برویم». سر و ته کردیم، داخل یک استیشن سوار شدیم.

استیشن مال خود حاجی بود. من و ایشان جلو سوار شدیم، ولی ایشان اول سوار شد. چون اول سوار شد، معمولاً نفر اولی که سوار می‌شود پایش را سمت دنده می‌گذارد. من بعد از ایشان سوار شدم. شش یا هفت نفر بودیم. بی‌سیم‌چی و راننده و این‌ها. دنبال عراقی‌ها راه افتادیم. عراقی‌ها با تانک‌ فرار می‌کردند و می‌رفتند. ناگهان در ماشین ما انفجاری اتفاق افتاد. ما در لحظه اول فکر کردیم تانک زد به ما. همه افراد از جمله حاجی به بیرون پرت شدیم. به طور معجزه‌آسایی تنها کسی که از سرنشینان آن ماشین آسیب ندید، حاجی بود. همه به بیرون پرت شدند، یعنی این نبود که یک کسی بایستد تا در باز شود. از راننده تا همه بچه‌ها، آنها که جلو و وسط و عقب نشسته بودند. من از ناحیه پای چپ به‌شدت آسیب دیدم. یکی دیگر از بچه‌ها دستش قطع شد. یکی دو پایش قطع شد، همه آسیب دیدند، ولی در آن ماجرا خوشبختانه حاجی هیچ آسیبی ندید.

سردار سلیمانی در خط مقدم مبارزه با داعش قرار گرفت

سردار سلیمانی در عراق توانست هیمنه آمریکا را با حمله به عین الاسد بشکند و داعش را هم شکست دهد. نظر شما درباره این نوع اقدامات سردار سلیمانی که بدون ترس و واهمه به دل دشمن می‌زد، چیست؟

در سطح روابط بین‌الملل، هرکس زورش بیش‌تر است، نفوذ و حرفش بیش‌تر است. این در دنیای رقابت امروز و در باشگاه قدرت ظالمانه بین‌المللی امروز، یک واقعیت است. شما در این شرایط باید بتوانید علی‌رغم وضعیت اقتصادی و وضعیت داده‌های عینی و ملموس و محسوسی که دارید، به‌گونه‌ای طراحی کنید که حداکثر استفاده از این امکانات را ببرید تا بتوانید تعادل و توازن به وجود بیاورید، یا لااقل جلوی تقابل‌ها را بگیرید یا حداقل تقابل‌ها را پس بزنید تا بتوانید بمانید و درست هم بمانید، نه فقط برای زنده ماندن، برای زندگی کردن، بلکه برای حیات و حیات مؤثر داشتن. خب، این به نرم‌افزار نیاز دارد، امنیت هم یکی از آن‌ها است. امنیت پایدار، اقتصاد پایدار، فرهنگ پایدار، همه مؤلفه‌هایی که قدرت عام را تشکیل می‌دهند. قطعاً سردار سلیمانی این ذکاوت و هوش را داشت که از همه مؤلفه‌ها برای امور مختلف به ویژه عرصه بین‌الملل و مقاومت استفاده کند.

 داعش با نام اسلام به وجود آمد و تمام اصول بشری را نادیده گرفته و زیرپاگذاشت. آمریکا هم که حامی آنها بود، برای شکست این هیولا قدمی برنداشت. با این وجود، سردار سلیمانی در خط مقدم مبارزه با داعش قرار گرفت. به طوری که هیچ مسؤولی همچون ایشان برای مبارزه ثابت قدم و در صف اول مبارزه نبود. البته در این اقدامات مردم عراق هم در آنچه رقم می‌خورد، نقش مؤثری داشتند و ایران به عنوان حامی در کنار آنها ایستاد.

اتفاقی جدید در اربعین از سال ۱۳۸۹ با تدبیر سردار سلیمانی/ وقتی راهپیمایی اربعین بین‌المللی شد

یکی از بخش‌های فعالیت‌ شهید سلیمانی، ایجاد ساختار در راهپیمایی اربعین بود. آیا می­‌توان این کار را هم به عنوان اقدامی برای امنیت پایدار منطقه یا حتی سیاست خارجی تعریف کرد؟

انسان‌هایی که جامع‌الاطراف نگاه می‌کنند، الزاماً مهم نیست ایده‌های اولیه هم مربوط به خودشان باشد. ممکن است که ایده‌هایی، دیدگاه‌هایی و رویکردهایی وجود داشته ­باشد که به بعضی از رهبران یا به یک معمار یا به یک فرمانده و یا به یک مدیر گفته­ شود، ولی چون جامع‌الاطراف نیست، قدرت ذهنی و فکری و پردازش آن را ندارد؛ ممکن است آن را رها کند، اما چون ایشان این ویژگی‌ها را داشت، حتی اگر ایده‌ای هم مربوط به ایشان نبود، بلافاصله استقبال می‌کرد. قطعاً موضوع عتبات و موضوع اربعین، امروز از باقیات­ صالحات سردار شهید در کارنامه درخشان ایشان است.

به‌ واسطه مأموریت در آن سال‌ها، می‌­دیدم که راهپیمایی اربعین در سال ۱۳۸۹ پدیده نو و جدیدی بود و در مجموع ایده‌ها و ساختارهای ارائه‌ شده و حمایت، تأیید و گسترش آن، از جانب ایشان بود. موضوع اربعین، امروزه تبدیل به موضوعی کاملاً جهانی شده است، البته ما باید همانند خود شهید سلیمانی صحبت کنیم و نگوییم ما اربعین را راه انداختیم. راهپیمایی اربعین موضوعی بود که از گذشته‌ها در عراق مرسوم بوده و در دوره صدام کم‌کم ممنوع شد. بعد از فروپاشی رژیم بعث و سرنگونی صدام مجدد احیا شد، اما از سال‌۱۳۸۹  به بعد، وارد فاز جدیدی شد و منظر و نگاه نو و روح جدیدی در آن دمیده شد. یکی از آن چیزهایی که دمیده شد، بین­‌المللی شدن آن بود، آن‌موقع به ­عنوان حادثه­‌ای داخلی در داخل عراق بود، اما اکنون هم در داخل عراق گسترش خیلی بیش‌تری پیدا کرده و هم در منطقه و به‌عنوان میراث انسانی بین‌­المللی در سطح جهان مطرح شده ­است.



منبع خبر

سردار سلیمانی چگونه «معمار محور مقاومت» شد؟ بیشتر بخوانید »

تسلط الحشد الشعبی بر راه‌های نفوذ تروریست‌ها به ایران

تسلط الحشد الشعبی بر راه‌های نفوذ تروریست‌ها به ایران



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سازمان الحشد الشعبی عراق  روز شنبه اعلام کرد که مسیرهای نفوذ داعش بین استان شرقی دیالی(هم مرز با ایران) و استان صلاح الدین را در کنترل کامل خود نگاه داشته است.

«صادق الحسینی» سخنگوی محور دیالی الحشد الشعبی در گفت‌وگو با پایگاه خبری بغداد الیوم گفت: «نیروهای الحشد الشعبی با بازاستقرار گسترده در طول نوار مرزی حدفاصل بین دیالی و صلاح الدین و به خصوص در چارچوب عملیات اخیر نظامی خود در حوض المیته موفق شد همه مسیرهای نفوذ داعش از صلاح الدین به دیالی و بالعکس را کاملا در کنترل خود بگیرد.»

الحسینی با اشاره به اینکه الحشد الشعبی در حال حاضر ۳۰ کیلومتر از مرز میان دو استان را در کنترل خود گرفته است، گفت:« ۱۰ کیلومتر دیگر آن هم تحت کنترل واحدهایی از ارتش و حشد عشائری قرار دارد وبا این حساب امنیت بیش از ۳۰ روستای آزاد شده مصون می‌ماند و خطر نفوذ تروریست‌های داعش به دیالی کاهش خواهد یافت و به دنبال آن عملیات تروریستی که نیروهای امنیتی و غیرنظامیان را هدف می‌گیرد، کاهش خواهد یافت.»

سخنگوی محور دیالی الحشد الشعبی به وجود همکاری میان دیالی و صلاح الدین در چارچوب پیگرد بقایای داعش و پایان دادن به حضور آن به خصوص در المطیبیجه و مناطق نزیک آن اشاره کرد و گفت: «انتظار می‌رود طی هفته‌های آتی خانواده‌های آواره به مناطق سکونت قبلی خود در حد فاصل دو استان بازگردند.»

طی ماه‌های اخیر بقایای گروهک تروریستی داعش، بر روی کشتار و آدم‌ربایی ساکنان استان «دیالی» متمرکز شده بودند و به دنبال ایجاد فتنه طائفه‌ای و مذهبی و ایجاد کینه میان طیف‌های مختلف ساکن این استان بودند؛ اما تدبیر و تجربه عشائر و نیروهای مسلح عراق به خصوص الحشد الشعبی در دیالی این خطر را که نزدیک بود آتش جنگ طائفه‌ای و فرقه‌ای را برافروزد، دور کرد.

الحشد الشعبی بارها درباره خطر حضور هسته‌های خاموش داعش در دیالی، جایی که عرب‌های سنی و شیعی، کردها و ترکمان‌ها در کنار هم زندگی می‌کنند، هشدار داده است.

استان دیالی در شرق عراق کانون فعالیت باندهای خفته گروه تروریستی داعش است که با وجود شکست نهایی این گروه در سال ۲۰۱۷  به دلیل مطرح شدن ضرورت اخراج نظامیان خارجی و در رأس آنها آمریکایی طی چند ماه اخیر، فعالیت خود را  از سرگرفته‌اند و به همین دلیل ارتش عراق و نیروهای الحشد الشعبی  تاکنون چندین عملیات امنیتی ویژه و موفق برای دستگیری اعضای این گروه تروریستی انجام داده‌اند.

در طول سال‌های اشغال عراق توسط آمریکا (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱) نیز همواره تلاش‌هایی برای انتقال تروریسم از مناطق غرب عراق به خصوص استان های الانبار، صلاح الدین و نینوی به سمت استان دیالی وجود داشت و با تسلط داعش بر موصل مرکز استان نینوی در دهم ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۴ (۲۰ خرداد ۹۳) نیز این گروهک تروریستی در صدد حمله و تسلط بر دیالی برآمد تا از آنجا به داخل خاک ایران نفوذ کند که با عکس العمل سریع ایران و حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در میدان نبرد با این تروریست‌ها، نقشه آنها نقش بر آب شد.

منبع: فارس



منبع خبر

تسلط الحشد الشعبی بر راه‌های نفوذ تروریست‌ها به ایران بیشتر بخوانید »

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟


سرویس سیاست مشرق- روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه های مشرق» همراه شوید.

*******

**از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می شود!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «ترامپ و تهدید ایران» به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق نوشت: «امریکا که سال گذشته با ترور سردار سلیمانی بنزین بر آتش تنش در منطقه ریخته حالا مدعی است برخی اظهارات مقامات ایرانی پیرامون انتقام‌گیری خطرناک است و وعده برخورد سخت داده است. این رفتارهای یکجانبه‌گرایانه و خطرآفرین دولت ترامپ در روزهای آینده هم ادامه خواهد داشت و امیدواریم که ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند. چرا که هر اتفاقی در این میان بیفتد این مردم ایران هستند که آسیب می‌بینند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «همچنان نگرانی‌های زیادی وجود دارد چرا که دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا از سلامت روانی کافی برخوردار نیست و ممکن است بدون سنجیدن شرایط و در نظر گرفتن تبعات موضوع دست به هر اقدام خطرناکی بزند. باید در نظر داشت که طی این مدت به صلاح نیست که با اظهاراتی تند یا تهدید چنین فردی را تحریک کرد، زیرا ترامپ نشان داده بدون توجه به عواقب و مشکلاتی که می‌تواند اقداماتش به همراه داشته باشد، ممکن است دست به کارهایی بزند که توجیه عقلانی برای آنها نداشته باشد».

این دیپلمات سابق تاکید کرده است که «ترامپ از سلامت روانی کافی برخوردار نیست»؛ نکته جالب اینجاست که در سالهای اخیر فعالین اصلاح طلب از جمله نویسنده همین یادداشت در کنار حجاریان، تاجزاده، علوی تبار، عبدی، حسین موسویان، کرباسچی و…به دفعات اصرار می کردند که ما می توانیم با ترامپ مذاکره کرده و به توافق برد-برد برسیم.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در لفافه تاکید کرده که در آستانه سالگرد شهادت سردار سلیمانی، مقامات ایران باید از بیان اظهارات تند پرهیز کرده و ترامپ را تحریک نکنند.

این ادعای مضحک در حالی است که همین پارسال ایران- در اقدامی بی سابقه- با موشک باران پایگاه عین الاسد، آمریکا را تحقیر کرد. مقامات آمریکایی و از جمله ترامپ در ابتدا با لاف زنی از پاسخ قاطع سخن گفتند ولیکن به فاصله بسیار کوتاهی، از موضع قبلی عقب نشینی کرده و اقدامی انجام ندادند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشت مذکور ابراز امیدواری کرده است که «ایران و جامعه جهانی بتوانند در این بازه زمانی تا پایان دولت دونالد ترامپ به سلامت عبور کنند»؛ این در حالی است که «جو بایدن» و تیم وی سابقه تشکیل و تجهیز و حمایت همه جانبه از داعش را در کارنامه خود دارند.

در مقطعی که جو بایدن معاون اول رئیس جمهور بود، دانشمندان هسته ای در ایران ترور شده و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران تمدید شد.

بایدن در سال ۹۴ و در ماه عسل روابط دولت روحانی با دولت اوباما در اظهارنظری خصمانه گفت «لازم باشد با ایران وارد جنگ می شویم». بایدن و اوباما و کلینتون از جمله حامیان اصلی فتنه ۸۸ نیز بوده اند.

طیف تندرو اصلاح طلب همواره نسخه ضعف و حقارت و استیصال می پیچد؛ برای این طیف هیچ تفاوتی ندارد که اوباما در کاخ سفید است یا ترامپ یا بایدن، از نگاه فعالین این طیف، آمریکا کدخداست و ایرانی ها رعیت هستند و این رعیت است که باید تا ابد به کدخدا باج بدهد و صدایش هم درنیاید.

برخلاف فضاسازی جریان تندرو اصلاح طلب، انتقام خون حاج قاسم، قطعی و جدی است.

** برخورد اصلاح‌طلبان با مسئله جامعه مدنی، نمایشی بوده است

«محمد نعیمی‌پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اصلاح‌طلبان همواره با مسئله جامعه مدنی به صورت نمایشی برخورد کرده‌اند. برای مثال وقتی درباره حقوق کارگران سخن به میان می‌آید، می‌گویند کارگران هفت‌تپه را بازداشت کردند؛ یعنی مسئله کارگران از یک موضع کاملا سیاسی مورد پیگیری قرار می‌گیرد. یک تحلیل قابل اعتنا در این زمینه نمی‌بینیم…اصلاح‌طلبان باید به جامعه، گروه‌ها و سرمایه‌های اجتماعی خود توجه نشان دهند و موضوعات را واضح برای مردم بیان کرده و از کلی‌گویی حذر کنند. راهکار برای حل مشکلات، مسائل و معیشت مردم ارائه دهند. تنها گفتن لزوم ایجاد عدالت در جامعه کافی نیست، بلکه باید برای ایجاد عدالت در جامعه راه‌حل ارائه داد».

نعیمی پور در ادامه گفت: «نقطه ضعف جریان اصلاحات در ]انتخابات های[ سال‌های اخیر تصمیم‌گیری در دقیقه ۹۰ بوده است. روش اصلاح‌طلبان در ادوار گذشته این بوده که می‌توان موجی ایجاد کرد و بر آن موج سوار شد. سؤالی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا مردم همچنان به این موج‌ها توجه نشان می‌دهند؟».

اصلاح طلبان مردم را صرفا «ماشین رأی» و جوانان را «سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی» و «سپر بلای آشوب های خیابانی» و زنان را نیز  در حد «کاندیداهای نمایشی برای شهرداری و وزارت و…» می بینند.

این طیف هیچوقت به حقوق معوقه کارگران اشاره ای نمی کند، اما بلافاصله پس از مطرح شدن نام یک مدیر در مسئله «حقوق های نجومی» ، وی را ذخیره نظام و نخبه معرفی کرده و حقوق های نجومی را حق این فرد جا می زند.

هرگاه یک مفسد دانه درشت اقتصادی در دستگاه قضا مورد محاکمه قرار می گیرد، اصلاح طلبان به صف شده و او را کارآفرین برتر جا زده و محاکمه وی را اشتباه و ظلم جا می زنند.

این طیف هیچ واکنشی نسبت به پرواز قیمت دلار و سکه و مرغ و تخم مرغ و پراید ندارد و اتفاقا با ژست «آزادسازی قیمت ها» از این افزایش سرسام آور دفاع هم می کند.

اصلاح طلبان بارها از یک «قاتل» دفاع کرده اند، چه آن وقتی که شهردار سابق اصلاح طلب، همسر دومش را که زنی جوان بود به طرز فجیعی در حمام با گلوله به قتل رساند، و چه آن وقتی که یکی از اراذل و اوباش- که پیش از آن کشتی گیر بوده است- از پشت سر، پدر یک خانواده را با چاقو سلاخی کرد و سه فرزند وی را از داشتن نعمت پدر محروم کرد و…

اصلاح طلبان همان طیفی هستند که در سال ۹۶ مدعی شدند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، قیمت دلار ۵ هزارتومان خواهد شد؛ همین طیف در سال های بعد دلار را تا آستانه ۳۲ هزارتومان افزایش داده و حتی بابت آن فخر فروشی هم کردند.

همانطور که این فعال اصلاح طلب نیز اذعان کرده است، برخورد اصلاح طلبان با مسئله جامعه مدنی همواره نمایشی بوده است.

** آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟

«عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی در دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «طرح اصلاح قانون انتخـــابات ریاســــت جـــمهـــوری کـــه در مجلـس در دســـت بــــررســــی اســــــت، آشــکارا مشـحون از تبعیــض‌هــای نــاروا میـان شـــهرونــدان و موجب سلب حق از انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان است…اکنون پرسش این است که چرا چنین طرحی در دستور کار قرار می‌گیرد تا اعصاب و روان ملتی را آزار دهد و زمان ارزشمند مجلسیان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت را که در این روزگاران سخت باید در اندیشه گره‌گشایی از کار ملت باشند به چنین امر ناسنجیده‌ای مشغول می‌سازد».

آخوندی در این یادداشت از «آزرده خاطرشدن اعصاب و روان مردم» و «لزوم گره گشایی از کار ملت» سخن گفته است. گویا آقای آخوندی دچار ضعف حافظه شده است. ظاهرا وی فراموش کرده است که در دوران تصدی وزارت راه و شهرسازی، چگونه اعصاب و روان مردم را آزرده خاطر کرده و گره گشایی از کار ملت را به فراموشی سپرده بود.

در اصل ۳۱ قانون اساسی آمده است: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند».

روحانی-خرداد ۹۲- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفت: «تامین مسکن ارزان برای جامعه جزو برنامه‌های دولت تدبیر و امید است».وی در همان مقطع تاکید کرد: «مسئله مسکن در اولویت دوم جوانان [برای ازدواج] است که به آن توجه ویژه‌ای دارم. همین مشکل اقتصادی بسیاری از ازدواج‌ها را به طلاق رسانده است». روحانی در سال ۹۲ علی‌رغم انتقادهایی که به طرح مسکن مهر داشت در چندین نوبت قول داد که تا پایان فعالیت دولت یازدهم، طرح مسکن مهر تکمیل خواهد شد.

همچنین «عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی- مرداد ۹۲- در جلسه‌ رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دوره‌ی مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد».

نکته قابل توجه اینجاست که آخوندی در سال ۹۲ تاکید کرده بود که «من مسکن مهر وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم»؛ ولی در سالهای بعد با توهین به مردم گفت «مسکن مهر طرح مزخرفی است»!؛ البته وقتی یک مسئول دولتی با سرمایه چند صد میلیاردی در ویلای هزار و چندصد متری در لواسان ساکن می شود و همزمان مسئولیت تامین مسکن مردم را هم بر عهده می گیرد، باید هم انتظار اینگونه اظهارات تکبرآمیز و تاسف برانگیزی را داشته باشیم.

از ابتدای انقلاب تاکنون، عباس آخوندی قریب به ۹ سال وزیر مسکن و راه و شهرسازی بوده است. وی یکبار در دهه ۷۰ وعده داد که مسکن اجتماعی را برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه اجرا خواهد کرد. آخوندی در سال ۹۲ نیز مجددا تاکید کرد که مسکن اجتماعی به زودی ساخته خواهد شد.

اما حتی ماکت مسکن اجتماعی هم ساخته نشد، چه برسد به اجرایی شدن این پروژه و تحویل کلید به مردم! نمایندگان مجلس پیش از این تاکید کرده بودند که آخوندی متهم به «ترک فعل» است و باید به همین منظور پاسخگو باشد.

قیمت مسکن و همچنین اجاره بهای مسکن در دولت روحانی حدود ۶ برابر افزایش یافت. این وضعیت تنها یکی از نتایج حضور آخوندی در وزارت راه و شهرسازی است. به نظر شما آیا کارنامه آخوندی، مصداق بارز آزرده شدن اعصاب و روان مردم و بی توجهی به مسئله گره گشایی از کار ملت نیست!؟

آخوندی بجای یادداشت نویسی باید به افکارعمومی جواب پس بدهد؛ یک سوال مهم این است؛ آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟



منبع خبر

از «انتقام سخت» سخن نگویید، آمریکا عصبانی می‌شود! / آقای آخوندی؛ چند واحد مسکن اجتماعی برای مردم ساختی!؟ بیشتر بخوانید »