داعش

آیا فرود هواپیمای C-۱۷ آمریکا در بگرام واقعیت داشت؟

آیا فرود هواپیمای C-۱۷ آمریکا در بگرام واقعیت داشت؟



درحالی که حساب‌های کاربری مدعی فرود یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی در پایگاه بگرام افغانستان هستند، بررسی داده‌های راداری این ادعا را تکذیب می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در حالی که حساب‌های کاربری مدعی شده‌اند یک فروند هواپیمای C-۱۷ نیروی هوایی آمریکا با کد تماس MOOSE۵۹، حامل معاون سازمان سیا بوده و به‌صورت مخفیانه وارد پایگاه بگرام در افغانستان شده، داده‌های راداری این ادعا را تکذیب می‌کند.

کشور افغانستان , کشور پاکستان , کشور آمریکا , کشور تاجیکستان ,

بر اساس اطلاعات ثبت‌شده در سامانه‌های ردیابی پرواز، این هواپیما ابتدا در حوالی شهرستان «لورالایی» واقع در شمال شرق ایالت بلوچستان پاکستان رؤیت شده و بدون هیچ‌گونه توقف، مسیر خود را به سمت شمال ادامه داده و در نهایت بر فراز تاجیکستان و در مسیر فرودگاه «کولاب» فرود آمده است.

اطلاعات پروازی منطقه نشان می‌دهد این پرواز که حساب‌های وابسته به نهادهای امنیتی در پاکستان مدعی بودند در بگرام نشسته است، تنها از آسمان افغانستان و آن هم با خاموش کردن ترانسپاندر، عبور کرده و وارد تاجیکستان شده است.

کشور افغانستان , کشور پاکستان , کشور آمریکا , کشور تاجیکستان ,

بررسی جدید داده‌های راداری این هواپیما نیز نشان می‌دهد هواپیمای C-۱۷ مذکور پس از برخاستن از فرودگاهی در نزدیکی کولاب تاجیکستان، بار دیگر برای رؤیت نشدن در رادارها با خاموش کردن ترانسپاندر از حریم هوایی افغانستان عبور کرده، سپس در آسمان پاکستان ترانسپاندر را روشن کرده و در نهایت به حوالی جزیره داس در امارات رسیده است.

زمینه منطقه‌ای و سابقه شایعه پراکنی

این شایعه در حالی مطرح شده که تنش‌های میان پاکستان و طالبان در سال‌های اخیر افزایش یافته است. پاکستان طالبان را متهم به حمایت از تحریک طالبان پاکستانی (TTP) می‌کند، گروهی که حملات متعددی علیه نیروهای پاکستانی انجام داده است. در مقابل نیز پاکستان توسط حکومت طالبان به پشتیبانی از داعش شاخه خوراسان (ISKP) متهم شده، گروهی که مسئولیت چندین حمله در افغانستان را بر عهده گرفته است.

این تنش‌ها و فشار بر مهاجرین همچنین درگیری‌های مرزی و مشکلات تجاری باعث شده که برخی حساب‌های مرتبط با پاکستان بارها شایعاتی درباره فعالیت‌های مشکوک در بگرام منتشر کنند.

تحویل پایگاه در تضاد با ایدئولوژی طالبان است

«ترمذی سادات» تحلیلگر افغان نیز در واکنش به شایعات درباره فرود این هواپیمای نظامی در بگرام و توافق دو طرف برای تحویل این پایگاه هوایی به آمریکا تصریح کرد که امکان تحویل هرگونه پایگاه نظامی در افغانستان به آمریکا توسط طالبان به طور قطعی منتفی است.

وی توضیح داد: از سیاست‌های منطقه‌ای طالبان روشن است که آنها به خوبی از اهمیت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای آگاه هستند و به همین دلیل یک استراتژی سیاسی متوازن را در پیش گرفته‌اند و چنین اقدامی مغایر سیاست‌های کابل است.

تحلیلگر افغان ادامه داد: تحویل پایگاه نظامی به آمریکا نه تنها با ایدئولوژی طالبان در تضاد است، بلکه با تلاش‌های طولانی‌مدتی که آنها در طی دو دهه برای رسیدن به اهداف خود انجام داده‌اند نیز مغایرت دارد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا فرود هواپیمای C-۱۷ آمریکا در بگرام واقعیت داشت؟ بیشتر بخوانید »

نرم افزار و سخت‌افزار شکست دادن رژیم صهیونیستی را در اختیار داریم

سرلشکر سلامی: نرم افزار و سخت‌افزار شکست دادن رژیم صهیونیستی را در اختیار داریم


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی و امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جمع فرماندهان و مدیران ستاد فرماندهی کل سپاه ضمن تبریک فرارسیدن سال جدید و بهار طبیعت به همه برادران، همکاران، همرزمان، پاسداران مخلص انقلاب اسلامی، مجاهدان راه خدا و علمای عزیز، برای همگان قبولی طاعات و عبادات در ماه مبارک رمضان را مسئلت نمود.

وی با اشاره به تقارن بهار قرآن، (ماه مبارک رمضان) با بهار طبیعت (نوروز)، اظهار داشت: این همزمانی مبارک، نشاط و طراوت معنوی زائدالوصف و دل‌انگیزی را در جامعه ما ایجاد کرده است.

فرمانده کل سپاه همچنین از خداوند متعال به واسطه نزول برکات و رحمت الهی بر امت اسلام و به خصوص ملت ایران سپاسگزاری کرد.

سردار سلامی با بیان اینکه سال گذشته، سال فرازهای بسیار سنگین، بزرگ و سخت بود، افزود: در این سال، تمامی سپاه کفر در مقابل جبهه اسلام صف‌آرایی کرد و تمام استعداد ممکن خود را به صحنه آورد.

فرمانده کل سپاه پاسداران با تأکید بر اینکه رویارویی‌های واقعی و نبردهای بزرگی به وقوع پیوست، تصریح کرد: ماجرا در ذهن دشمن، به تسلیم کشاندن مسلمانان و ساختن تاریخی سرشار از ذلت برای مجاهدان و مؤمنان راه خدا بود.

وی با اشاره به شهادت جمعی از فرماندهان سپاه از جمله سردار زاهدی و سردار حاج رحیمی و همراهانشان در تهاجم ناجوانمردانه به کنسولگری ایران در دمشق، خاطرنشان کرد: در ایام پس از این حادثه، در حال تصمیم‌گیری و آمادگی برای آغاز یک نبرد مستقیم با دشمنی بودیم که دنبالهای جهانی داشت و برای اولین بار در تاریخ حیات اسلام، چنین نبرد بزرگی در حال تکوین بود.

سردار سلامی با تأکید بر اینکه عبور از این مراحل سخت، رهاورد بزرگی محسوب می‌شد، گفت: اتخاذ این تصمیم که به اندازه ساخت یک تاریخ عظمت داشت، در شرایطی صورت گرفت که دشمنان پیش رو و پشت سر، صف آراسته بودند و مدام، حتی در نیمه‌های شب، با پیغام‌های تهدیدآمیز یا توأم با تمنا، سعی در منصرف کردن ایران داشتند و آشکارا اعلام می‌کردند که پشت سر رژیم صهیونیستی ایستاده‌اند و در صورت اقدام ایران، وارد عمل خواهند شد.

فرمانده کل سپاه افزود: آنچه ما را در این تصمیم مصمم کرد، توکل، اعتماد به خداوند و وعده‌های او و توسلاتی بود که شخصاً در وجود رهبر عزیز و عظیم‌الشأنمان در آن لحظه‌های سخت دیدم؛ دعاهای ایشان در کنار بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج (ع) و عزم ایشان برای انتخاب مسیری مستحکم که روح مقاومت را در پیکره امت اسلام جاری ساخت.

وی با بیان اینکه عملیات «وعده صادق» انجام شد و عکس العمل دشمن بسیار خفیف بود، تأکید کرد: این البته پایان ماجرا نبود، بلکه یک نقطه آغاز بود.

سردار سلامی به حادثه تلخ و غم‌انگیز ۳۰ اردیبهشت سال گذشته و شهادت رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و همراهان ایشان در سانحه سقوط بالگرد اشاره و این حادثه را یک ضایعه دردناک برای نظام جمهوری اسلامی توصیف کرد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با اشاره به عبور جامعه از برخی مقاطع چالش برانگیز و بازگشت آرامش سیاسی، اظهار داشت: البته باز هم با آن نفس‌های الهام‌بخش و آرامش آفرین، با آن توکل و آن تدبیر که رهبر عزیزمان اندیشیدند، جامعه دوباره به آرامش سیاسی خود بازگشت و انتخابات برگزار شد، بی آنکه هیچ عارضه‌ای متوجه جامعه ما شود.

وی با بیان اینکه ذکر این نکات برای دانستن قدر موهبت‌های الهی است، افزود: باید قدر یک موهبت الهی را واقعی بدانیم؛ خداوند نعمت بزرگ ولایت را به این ملت ارزانی داشته است.

وی با تشبیه شرایط کنونی به عبور حضرت موسی (ع) از نیل، تصریح کرد: هنر اصلی ولایت، عبور دادن جامعه از همین خروش‌هاست، در حالی که فرعونیان پشت سر و پیش رو هستند. او [ولی فقیه] میگوید: “کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین” و خداوند دریا را برای او میشکافد “فَانفَلَقَ البَحرُ فَکانَ کُلُّ فِرقٍ کَالطَّودِ العَظیم” و نیل را میشکافد و فرعونیان را در امواج خود غرق میکند.

سردار سلامی با تاکید بر اینکه این مفاهیم تنها مربوط به دوران حضرت موسی نیست، گفت: واقعاً ما امروز شاهد این اعجازها در این میدان سخت و نابرابر هستیم. این، بزرگترین رویارویی تاریخ مسلمانان در برابر مشرکان، کفار و منافقان است و ابعاد این رویارویی، همه جبهه‌های مقاومت را گرم نگه داشته و نبرد بی‌وقفه در آنها جریان دارد.

وی با اشاره به تحولات پی در پی منطقه، ادامه داد: در شرایطی که نیروی قدس ما همزمان جبهه‌های یمن، عراق، لبنان و فلسطین را اداره می‌کرد و انتخابات در کشور برگزار شد، شهید اسماعیل هنیه توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و ما را دوباره برای یک انتقام بزرگ مصمم کرد. این ماجراها ادامه داشت تا حوادث غمگین و تلخ انفجار پیجرها و متعاقب آن، شهادت فرماندهان حزب الله و سپس شهادت رهبر معنوی و فرمانده اسطوره‌ای تاریخ اسلام، سید حسن نصرالله، به همراه برادر عزیزمان سردار عباس نیلفروشان رخ داد.

فرمانده کل سپاه افزود: در نگاه دشمن، این اقدام تیر خلاصی به مقاومتی بود که توانسته بود در طول یک سال، دشمن را در جبهه شمالی درگیر نگه دارد و با یک جنگ فرسایشی به کمک برادران و خواهرانمان در غزه و فلسطین برود.

سردار سلامی با تصریح بر این موضوع که اگر کسی ابعاد آرایش این صحنه را خوب نبیند متوجه عظمت اتفاق رخ داده نمی‌شود، خاطرنشان کرد: یک طرف، آمریکا با تمام ثقل و سنگینی سیاسی، تبلیغی، اقتصادی، روانی و نظامی خود، همراه با اروپا و بسیاری از رژیم‌های منافق، مرتجع و وابسته سیاسی به آمریکا، همه با تمام قدرت میجنگند و در طرف دیگر، مسلمانان قرار دارند.

وی با تاکید بر اینکه این جبهه، نابرابرترین نبرد تاریخ پس از عاشوراست، گفت: دشمن با تمام قدرت آمده است تا عزت، کرامت، هویت، اسلام و ولایت را تسلیم و نابود کند، اما نمی‌تواند. داستان غزه شگفت انگیزترین داستان تاریخ است؛ مردمانی در یک باریکه کاملا محاصره شده، بدون آب و غذا، زیر آتش بی‌رحمانه دشمن، قرآن می‌خوانند، حجاب کامل دارند، شهادتین می‌گویند و ایستاده‌اند و اذن غلبه به دشمن نمی‌دهند. این نبرد واقعی ایمان در برابر تمام سلاح و تجهیزات مدرن جهان است.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به ایستادگی سایر جبهه‌های مقاومت بیان داشت: یمنی‌ها، حزب الله لبنان و مقاومت عراق نیز با همین کیفیت ایستادگی می‌کنند. اینکه تصور کنیم در مقابل این جبهه عظیم و شیطانی، هیچ آسیبی نباید به حزب، فلسطین یا ما برسد، با منطق جنگ سازگار نیست. دشمن با آن همه قدرت بی‌وقفه شبانه روز می‌تازد، این طبیعی است.

سردار سلامی با طرح این سوال که چه کسی تسلیم می‌شود؟، گفت: ما با یک دشمن سرخورده و عصبی مواجهیم که نمی‌تواند بر یک قوم بی‌سلاح پیروز شود و روز به روز بر او شکست و نفرت نوشته می‌شود. این اسرائیلی‌ها هیچ آرامش روانی، سیاسی یا اقتصادی ندارند؛ آنها یک صفر در سمت راست عدد یک، یعنی آمریکا، هستند و اگر یک روز ارسال سلاح قطع شود، مثل برگ خزان فرو می‌ریزند.

سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی با اشاره به تقابل اخیر با رژیم صهیونیستی و عملیات «وعده صادق»، این رویارویی را یک «جنگ واقعی» و نبردی برای بقا و تقابل دو موجودیت توصیف کرد.

وی با بیان اینکه عملیات «وعده صادق» نشان‌دهنده عظمت اسلام بود، افزود: افتخار این بود که مسلمانان تسلیم نشدند، هرگز تسلیم نشدند. این عملیات یک تصمیم بزرگ بود.

سردار سلامی با یادآوری وعده صادق الهی، این اقدام را نمونه‌ای از تحقق آن دانست.

فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به عملیات دشمن علیه برخی تأسیسات ایران، به توان پدافندی رژیم صهیونیستی پرداخت و تصریح کرد: می‌دانیم متراکم‌ترین منطقه پدافندی جهان در طول تاریخ متعلق به رژیم صهیونیستی است.

وی با مقایسه این توان با دیگر کشورها افزود: تعداد پدافندها در واحدِ سطح در آمریکا حتی یک دهم اسرائیل هم نیست. آمریکا یک آسمان باز است، ولی اسرائیل یک محیط چگال و پرتراکم، جنگلی از پدافندها در پیشرفته‌ترین شکل خود، شامل سامانه‌های تاد، اَرو، فلاخن داوود، گنبدهای آهنین و ایجیس است که به اشباع در فناوری رسیده اند.

سردار سلامی با تأکید بر موفقیت عملیات ایران گفت: با وجود این حجم از پدافند، وقتی ما موشک زدیم، ۵۸۱ موشک به زمین اصابت کرد.

وی افزود: دشمن پس از عملیات ما، به سرعت عملیات روانی کرد که ایران دارای آسمان باز است، اما واقعیت نفوذپذیری سامانه‌های خودشان بود.

فرمانده کل سپاه با تصریح بر اینکه اراده نظام غالب شد، به وضعیت جبهه مقاومت اشاره کرد و گفت: اگر ما و جبهه مقاومت ضعیف شده بودیم، چرا دشمن در لبنان متوقف شد؟ چرا در غزه تن به آتش بس داد؟ چرا حزب الله همچنان قدرتمند است و فلسطین می‌جنگد؟ یمن علی‌رغم بمباران‌های مکرر، همچنان میغرد و حتی آمریکایی‌ها به بی اثر بودن بمباران‌ها اذعان کرده‌اند. این یک بن‌بست برای دشمن است.

وی در خصوص تحولات سوریه و تلاش دشمن برای مرتبط کردن آن به ضعف ایران، اظهار داشت: ما مسئول مستقیم دفاع از سوریه نبودیم، بلکه در لحظات سخت برای از بین بردن فتنه داعش و تکفیر کمک کردیم و موفق بودیم.

سردار سلامی با تأکید بر اینکه عوامل مرتبط با نظام سوریه به ایران مربوط نمی‌شود، افزود: بهره برداری ما از آن سرزمین برای حمایت از جبهه مقاومت بود و مرتبط دانستن تحولات به ضعف ما، خطای محاسباتی دشمن است.

وی با بیان اینکه دشمن با مفروضات غلط مبنی بر ضعف قدرت بازدارندگی ایران، تلاش دارد ما را بین دو گزینه مواجهه یا پذیرش شرایط دشمن قرار دهد، تأکید کرد: ما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستیم. موطن ما و زادگاه ما جهاد است. ما را برای نبردهای بزرگ و برای شکست دادن دشمنان بزرگ ساخته‌اند. ما از عاشورا آموخته‌ایم و شاگردان آن مکتبیم، اگرچه عاشورا تکرار نخواهد شد.

فرمانده کل سپاه با اشاره به گستردگی و آسیب پذیری دشمن تصریح کرد: دشمن ما روی زمین گسترده است و همه جا در تیررس ماست. رژیم صهیونیستی مانند سفره‌ای پهن مقابل ما است. فرمولهای غلبه بر این دشمن را آموخته ایم و آن را در تمام ارکان سلاح و تجهیزات خود وارد کرده ایم. نرم افزار و سخت افزار شکست دادن رژیم را، علی‌رغم حمایت مطلق آمریکا، کاملا در اختیار داریم.

وی با قاطعیت اعلام کرد: هیچ نگران نیستیم. ما از جنگ ابداً نگران نیستیم. شروع کننده جنگ نخواهیم بود، اما برای هر جنگی آماده‌ایم. عطش جهاد برای دفاع از کیان، هویت و موجودیت، یک حقیقت در نیروهای مسلح و مردم است. برای هر دو وضعیت عملیات روانی یا اقدام نظامی دشمن آماده‌ایم، اما یک گام در مقابل دشمن عقب نخواهیم نشست.

سردار سلامی با تصریح بر این موضوع که به دشمن‌مان دسترسی داریم بیان کرد: قدرت بزرگی انباشته شده است. اگر دشمن بخواهد دست‌های بسته ما را باز کند تا واقعیت قدرت ما را ببیند، آماده ایم.

فرمانده کل سپاه، ایران را قدرتی بزرگ با ملت، رهبر، کشور، مکتب، آرمان و قدرت بزرگ توصیف کرد و گفت: ما محاسبات ظاهری و توانمندی‌های مادی دشمن را می‌شناسیم، اما در منطق اعتقادی و باطنی، نگاه ما به دشمن همان نگاه قرآنی است که قدرت‌های غیرالهی حتی توان خلق مگسی را ندارند.

وی با اشاره به آیات قرآن، بر نقش ایمان و سکینه الهی در پیروزی مؤمنان تأکید کرد و افزود: جامعه ما با تهدید، ایمانش افزوده می‌شود. ما به وعده‌های خدا و نصرت‌های الهی اعتماد داریم و ذره‌ای به ظالمان تکیه نخواهیم کرد، چرا که این شرط نصرت الهی است.

سردار سلامی وضعیت جبهه مقاومت را رو به رشد و ارتقاء توصیف کرد و گفت: دشمن از برخورد با آن عاجز است. جبهه مقاومت هنوز تمام استعداد خود را به صحنه نیاورده و برای کنترل دامنه نبرد ملاحظه می‌کند. اما اگر قرار باشد دست‌ها باز شود، وسعت و آتش جنگ فراتر از تصور دشمن خواهد بود.

فرمانده کل سپاه، در پایان با یادآوری فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم دو برابر کردن تلاش توسط نیروهای مسلح، تأکید کرد: انشاءالله همه‌مان شبانه روزی کار می‌کنیم، در صحنه هستیم، نگران هیچ چیز نیستیم و مشتاقیم که خدا را با شکست دشمنانمان ملاقات کنیم.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرلشکر سلامی: نرم افزار و سخت‌افزار شکست دادن رژیم صهیونیستی را در اختیار داریم بیشتر بخوانید »

نام‌گذاری مسجدی در دمشق به نام امام خمینی (ره)


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «مقاومت زینبیه» که روایتی هست از ۱۶ ماه محاصره حرم حضرت زینب (س) و شکل‌گیری جریان مدافعان حرم، توسط مؤسسه فرهنگی هنری ایمان جهادی (صهبا) و با همکاری و حمایت مؤسسه فرهنگی «بنیاد رسانه‌ای بیان» نگارش و منتشر شده و در ۱۶ فصل تنظیم شده هست.

اصرار برای بازگشت

قبل از ماه مبارک رمضان، برای شرکت در همایشی به تهران آمده بودم که انفجار ساختمان امنیت ملی سوریه که معروف شد به «چهارشنبه سیاه» رخ داد. دوستان تماس گرفتند که اوضاع زینبیه خیلی خطرناک شده و از سفارت تماس گرفته‌اند که دفتر را خالی کنیم. گفتم: مبادا دفتر را ترک کنید. به هر قیمتی شده، بمانید و مقاومت کنید؛ من هم می‌آیم.

برای روز جمعه بلیت داشتم که برگردم، اما به‌خاططر اوضاع سوریه، بلیت را لغو کرده بودند. از سفارت ایران در سوریه هم به دفتر رهبری گفته بودند که صلاح نیست من برگردم. نظر من، اما چیز دیگری بود. نیاز می‌دیدم که در آن شرایط کنار مردم سوریه باشم. پنج‌شنبه بود که به دفتر رهبری رفتم.

موضوع اصرار من برای حضور در زینبیه و نهی مسئولان به گوش حضرت آقا رسیده بود. ایشان به شوخی فرموده بودند که اگر آقا سید مجتبی می‌خواهد شهید شود، بگذارید بروند.

کل منطقه «سیدة زینب (س)» دلشان به ما گرم هست

درواقع مسئل را تشخیص بنده محول کرده بودند. اتفاقاٌ خواست خدا بود که همانجا در دفتر رهبری حاج قاسم را دیدم. بعد از احوال‌پرسی به ایشان گفتم که من باید برگردم سوریه.

گفت: حاج‌آقا! شدنی نیست. چند وقتی باید صبر کنید تا ان‌شاءالله امنیت برقرار شود.

گفتم: مردم روحیه‌شان را باخته‌اند و ضرورت دارد که من کنارشان باشم.

گفت: الآن که دیگر دفتر امکان فعالیت ندارد. باقی دفاتر هم بسته‌اند.

گفتم: دفتر آقا حسابش فرق دارد. کل منطقه «سیدة زینب (س)» دلشان به ما گرم هست. اگر من باشم، می‌گویند حتماً اوضاع امن هست که فلانی مانده. تازه خودِ آقا هم منع نکرده‌اند و موضوع را به خودم واگذار کرده‌اند.

خدا رحمتش کند؛ در نهایت راضی شد. من را در آغوش گرفت، پیشانی‌ام را بوسید و گفت: اگر تشخیص شما این هست، من شما را روی دوش خودم تا سوریه می‌برم!

حالا دیگر پروازی نبود که بتوانم بروم. خلاصه حدود سه هفته طول کشید تا با پیگیری خودِ حاج قاسم، دوباره بلیت هماهنگ کردیم و یک روز جمعه به سوریه رفتم. با اصرار خودم، مستقیم از فرودگاه به زینبیه (ی) رفتم و با کمک الهی، همان روز نماز جمعه را برقرار کردیم. همانطور که پیش‌بینی می‌کردم، برپایی نماز جمعه در آن شرایط، خیلی تأثیرگذار بود و نشان داد امنیت تا حدی برقرار شده. بعد از آن رعب و وحشت ابتدایی، مردم روحیه‌شان را پیدا کردند و آرامش تا حدی به دل مردم بازگشت.»

خوشحال از اینکه توانسته‌ام این مقطع و اتفاق مهم در موضوع کارمان را از خودِ آیت‌الله حسینی بشنوم، با ایشان هم‌صحبت می‌شوم و کمی از خاطرات آن روز‌ها و همکاری‌ام با شهید خزایی می‌گویم. حاج‌آقا با شنیدن اسم شهید خزایی غمگین می‌شوند و از اخلاص و صفای حاج محسن تعریف می‌کنند.

مسجد امام خمینی (ره) در دمشق

از حاج‌آقا پرسیدم: تا جایی که می‌دانم، اسم‌گذاری مسجد امام خمینی (ره) کار شما بوده. این نام‌گذاری در «زینبیه (س)» واقعاً عجیب و جسورانه بود. می‌شود بگویید چرا این اسم را برای مسجد گذاشتید؟

آیت‌الله حسینی پاسخ داد: «می‌دانید که در کل «زینبیه (س)» شیعیان مسجدی نداشتند، در محلات حسینیه زیاد بود، اما مسجد نبود. وقتی مسجد «امام خمینی (ره)» با آن بزرگی و زیبایی در کنار دفتر ساخته شد، بنده گفتم اسمش باید مسجد «امام خمینی (ره)» باشد.

دوستان می‌گفتند چرا اسم امام (ره) را می‌گذارید؟ مثلاً بگذارید مسجد علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام).

من گفتم اگر اسم مسجد را امام خمینی (ره) بگذاریم، در دلش علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) هم هست، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) هم هست و تمام ائمه (علیهم‌السلام) را درون خودش دارد، اما اگر اسم اهل بیت (علیهم‌السلام) را بگذاریم، می‌شود مانند سایر مساجد شیعه و شاخصه‌ای ندارد که نشان دهد مسجدی انقلابی هست.»

از این سطح نگاه آقا سید مجتبی، آن هم در این سن‌وسال و درجه علمی کِیف می‌کنم و در دل می‌گویم که همین انقلابی‌گری و ارادت به امام این جرئت را به این سید داد که در دل آتش، وقتی همه می‌رفتند، به «زینبیه (س)» بیاید و سنگر مهمش را حفظ کند.

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نام‌گذاری مسجدی در دمشق به نام امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »

کدام فرمانده عراقی خود را سرباز شهید سلیمانی معرفی می‌کرد؟


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: ابومهدی المهندس از جمله فرماندهان و سیاست‌مداران شجاع و مبارز عراقی بود. او نقش بسزایی در سرنگونی داعش و ایجاد امنیت و آرامش در عراق و غرب آسیا داشت. ابومهدی، سردار سلیمانی را محبوب خود می‌دانست و خود را سرباز حاج قاسم می‌نامید و این همنشینی را نعمتی الهی برای خود قلمداد می‌کرد و سرانجام همراه حاج قاسم در فرودگاه بغداد خودروی حامل آنها توسط آمریکایی‌ها، مورد هدف قرار گرفت و هر دو فرمانده به شهادت رسیدند.

ابومهدی المهندس؛ فرمانده عراقی و سرباز شهید سلیمانی

در این گزارش سعی کردیم تا نگاهی کوتاه، به سرگذشت شهید ابومهدی المهندس فرمانده شجاع و مبارز عراقی از تولد تا شهادت توسط ارتش تروریست آمریکا در فرودگاه بغداد داشته باشیم.

«جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» مشهور به «ابومهدی المهندس» در سال ۱۳۳۳ هجری شمسی در شهرستان القرنه شهر بصره عراق از پدری عراقی و مادری ایرانی متولد شد.

وی تحصیلات خود را در دبستان و دبیرستان بصره گذراند و در سال ۱۳۵۲ وارد دانشکده «الجامعة التکنولوجیة» بغداد شد و در رشته مهندسی مخابرات در سال ۱۳۵۶ فارغ‌التحصیل شد. او پس از سپری کردن خدمت سربازی وارد «مؤسسه عمومی آهن و فولاد» بصره شد و به‌عنوان مهندس عمران در آنجا فعالیت خود را آغاز کرد. ابومهدی سپس در رشته کارشناسی ارشد علوم سیاسی تحصیل کرد و در همان سال به حزب «الدعوه» پیوست.

شهید ابومهدی زمانی که فعالیت حزب «الدعوه» از سوی صدام ممنوع شد، به اهواز مهاجرت کرد و در یک کمپ دوره آموزش‌های نظامی را گذراند. سپس ایران را به سوی کویت ترک کرد و چند سال در منطقه «جابریه» کویت گذراند و در زمینه سیاسی و امنیتی علیه رژیم صدام فعالیت می‌کرد.

کدام فرمانده عراقی خود را سرباز شهید سلیمانی معرفی می‌کرد؟

ابومهدی در سال ۱۳۸۲ و هم‌زمان با سرنگونی صدام به عراق بازگشت و به‌عنوان مشاور امنیتی در کنار «ابراهیم جعفری» اولین نخست‌وزیر عراق پس از حمله آمریکا، مشغول خدمت شد. او در سال ۱۳۸۴ در انتخابات پارلمانی به‌عنوان نماینده استان بابل انتخاب شد. در سال ۱۳۸۶ و به‌دنبال توطئه آمریکایی‌ها، ابومهدی به ایران آمد و بعد از خروج نظامیان آمریکایی به عراق بازگشت و پس از تشکیل بسیج مردمی عراق، معاون رئیس این نیرو‌ها شد.

ابومهدی از پایه‌گذاران کتائب حزب‌الله عراق بود و پس از شکل‌گیری حشدالشعبی در عراق، به عنوان جانشین فرمانده آن منصوب شد. البته به لحاظ میدانی و به عقیده کارشناسان، او فرمانده اصلی حشدالشعبی به شمار می‌آمد. این مجاهد شهید در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات برای نابودی داعش نقش ویژه‌ای داشت.

شهید ابومهدی به دشمنی با آمریکا مشهور بود و گفته می‌شود او جزء کسانی بوده که در سال ۱۳۹۸ به سفارت آمریکا در بغداد حمله کرد. آمریکا او را از سال ۱۳۸۸ در فهرست تروریست‌ها قرار داده بود.

ابومهدی پس از تشکیل حشدالشعبی، به عنوان جانشین فرمانده انتخاب شد و دائما در همه جبهه‌های نبرد حاضر بود. او در زمان حضور نیرو‌های ائتلاف به رهبری آمریکا، علیه این نیرو‌ها فعالیت نظامی داشت و همین عامل نیز موجب شد تا به وسیله آمریکا در فهرست تروریست‌های خطرناک جهان قرار داده شود. ابومهدی پس از آن به اتهام عملیات نظامی علیه نیرو‌های آمریکایی از منصب خود در پارلمان انصراف داد.

کدام فرمانده عراقی خود را سرباز شهید سلیمانی معرفی می‌کرد؟

شهید ابومهدی المهندس در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات نابودی گروه تروریستی داعش در عراق نقش برجسته‌ای داشت. او بعد‌ها پس از بازگشت به عراق و با بروز پدیده داعش به یکی از فرماندهان نیرو‌های تازه تأسیس حشدالشعبی تبدیل شد و حضور تأثیرگذاری در میدان‌های مبارزه با گروه‌های تروریستی داشت.

گروه کتائب حزب‌الله عراق یکی از گروه‌های زیر مجموعه حشدالشعبی محسوب می‌شود که توسط ابومهدی المهندس راه‌اندازی و ایجاد شده هست. این گروه مقاومت پیش از خروج نظامیان آمریکایی از عراق، درگیری‌هایی با آمریکایی‌ها داشت و این تقابل‌ها موجب شد آمریکا این گروه را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهد. کتائب حزب‌الله پس از خروج آمریکا از عراق به فعالیت‌های خود ادامه داد و نقش مهمی در مقابله با داعش و تروریست‌های تکفیری داشت.

شهید ابومهدی در مصاحبه‌ای قبل از به شهادت رسیدن توسط نیرو‌های جنایتکار آمریکایی پیش‌بینی جالبی در مورد بازگشت داعش داشت. وی گفت: «داعش تمام نمی‌شود. داعش شکلی از اشکال تروریسم هست. ابتدا نام آن حزب بعث بود. سپس نام آن القاعده شد و پس از آن در قامت داعش ظاهر شد و به صورت دیگری باز خواهد گشت.»

«سلفی با ابومهدی» عنوان فیلمی هست که چگونگی حضور ابومهدی المهندس به عنوان فرمانده حشدالشعبی در جبهه‌های مقاومت را روایت می‌کند. در این مستند چهل دقیقه‌ای که سید هاشم موسوی آن را کارگردانی کرده و سال ۱۳۹۵ تولید شده به جزئیات عملیات «صلاح الدین» و باز‌پس‌گیری «جرف الصخر» پرداخته شده هست.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کدام فرمانده عراقی خود را سرباز شهید سلیمانی معرفی می‌کرد؟ بیشتر بخوانید »

شرق سوریه سیاه می‌شود

شرق سوریه سیاه می‌شود


علی‌رغم گزارش‌های خوش‌بینانه، سوریه همچنان بی‌ثبات است و بیشتر شبیه مناطق منازعه‌زده است تا یک کشور واحد؛ وضعیتی که یادآور لیبی پس از سقوط قذافی است.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی به اوضاع و احوال این روزهای سوریه که شبیه لیبی پس از سقوط قذاقی شده است پرداخت و نوشت: نزدیک به سه ماه پیش که دولت اسد سقوط کرد، تردیدها و پرسش‌ها درباره خلأ قدرت در سوریه آغاز شد. با این حال، نمایش ۳۰ قسمتی جولانی با کراوات در کاخ دمشق قرار بود خیال مردم سوریه و منطقه را درباره دوره سوریه جولانی راحت کند. جولانی پس از دیدار با نماینده‌های کشورهای اروپایی و عربی در یک فرایند غیردموکراتیک و غیرشفاف برای ۴ سال آینده رئیس‌جمهور سوریه شد. این اتفاق در حالی افتاد که پشت سکانس‌های دولت‌سازی در سوریه واقعیتی پر هرج و مرج در جریان بود.

وضعیت سوریه جدید، ترکیب هولناکی از منازعات ژئوپلیتیکی، فرقه‌ای و فرصت‌طلبی قدرت‌های منطقه‌ای را آشکار کرده است. این وضعیت سوریه را به سوی ناپایداری و هرج و مرجی طولانی‌مدت سوق می‌دهد؛ وضعیتی که بیش از هر تجربه دور و نزدیک تاریخی، برای همه یادآور دوره پرآشوب لیبی پسا قذافی است. دستگاه روایت‌سازی جریان اصلی در این چند ماه تا حدی موفق شد که گذار سوریه از دولت اسد به رژیم جولانی را دموکراتیک، آرام و بی‌دردسر نشان دهد، اما تحولات روی زمین، از جمله پیشروی سریع رژیم تل‌آویو در خاک سوریه و اخبار نگران‌کننده حاکی از تحرکات داعش در شرق سوریه، ثابت می‌کند که دیگر نمی‌توان حقایق ژئوپلیتیک را زیر فرش پنهان کرد.

برخلاف گزارش‌های خوش‌بینانه درباره بازسازی دولت، نشانه‌های متعددی از عدم ثبات در سوریه وجود دارد که دیگر قابل کتمان نیست. با همگرایی این عناصر متفرق، سوریه بیش از آنکه یک کشور واحد به نظر برسد، به مجموعه‌ای از مناطق منازعه‌زده شباهت دارد؛ سناریویی که به طرز نگران‌کننده‌ای یادآور لیبی پس از سقوط قذافی است.

تبدیل قنیطره به یک کرانه باختری دیگر

پیشروی‌های اشغالگرانه نظامی تل‌آویو در جنوب‌غربی سوریه، مشخصاً در بلندی‌های جولان و مناطق مجاور همچون قنیطره و السویداء، بزرگ‌ترین چالش برای سوریه پس از سقوط اسد به شمار می‌رود. پس از سقوط اسد، اسرائیل بلافاصله منطقه حائل غیرنظامی تحت نظارت سازمان ملل که قانوناً متعلق به سوریه است را تصرف کرد؛ اقدامی که مقامات تل‌آویو ابتدا آن را به عنوان یک تدبیر امنیتی «موقت» برای جلوگیری از «سوءاستفاده گروه‌های افراطی» از خلأ قدرت توجیه کردند، اما مراجعه به پیشینه ۸۰ ساله این رژیم ثابت می‌کرد که واژه موقت در فرهنگ لغت اشغالگری این رژیم بی‌معنی است. اواخر فوریه ۲۰۲۵ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل اعلام کرد نیروهای اسرائیلی به طور نامحدود در منطقه خواهند ماند و خواستار «دمیلیتریزه کامل» (غیرنظامی کردن) سوریه در مناطق قنیطره، درعا و السویداء شد.

تصاویر ماهواره‌ای از ژانویه ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که اسرائیل در داخل منطقه حائل مشغول ساخت تأسیسات نظامی است، ازجمله پست‌های گارد و جاده‌هایی که به خاک فلسطین اشغالی متصل می‌شود، که نشان‌دهنده اشغال بلندمدت این مناطق است. ساکنان روستاهایی مانند الراعویه در استان قنیطره گزارش دادند که در پی پیشروی نیروهای اسرائیلی مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند و نگرانی‌ها در مورد احتمال گسترش کنترل و اشغالگری اسرائیل فراتر از بلندی‌های جولان افزایش یافته است.

هدف اعلام‌شده نتانیاهو و کاتص برای دو برابر کردن جمعیت اسرائیلی‌ها در جولان، احتمالات و گمانه‌زنی‌ها درباره آغاز فرایند زمین‌خواری و شهرک‌نشینی در مناطق تازه اشغال‌شده را افزایش می‌دهد. با این حال، هیئت تحریر شام و دولت سوریه هنوز پاسخی بازدارنده در برابر این اقدامات ارائه نکرده‌اند. الجولانی در بیانیه‌ها و سخنرانی‌هایی ابراز تمایل خود به حفظ توافق ۱۹۷۴ را نشان داده است، اما حملات هوایی اسرائیل به اهداف نظامی در نزدیکی دمشق در فوریه ۲۰۲۵ با کمترین مقاومتی روبه‌رو شد که نشان‌دهنده آسیب‌پذیری سوریه است.

این حضور اشغالگری بی‌چون و چرای اسرائیل در سوریه مشابه تجربه لیبی است، جایی که بازیگران خارجی مانند مصر و امارات به حمایت از گروه‌های نیابتی مختلف پرداختند تا منافع خود را تأمین کنند و تمامیت ارضی این کشور را تضعیف کردند و در نتیجه حاکمیت ملی در لیبی پسا قذافی عملاً غیرممکن شد. اقدامات اسرائیل نه‌تنها ادعاهای هیئت تحریر شام در حکومت را تضعیف می‌کند، بلکه نارضایتی‌های محلی را نیز دامن می‌زند، چنانکه اعتراضاتی در قنیطره و السویداء علیه حضور خارجی مشاهده شده است. بدون یک واکنش یکپارچه از سوی دولت سوریه، جنوب‌غربی ممکن است به یک منطقه کرانه باختری دیگر تبدیل شود.

ترکیه؛ پیش به سوی ۲ پایگاه نظامی جدید

اشغال شمال سوریه توسط ترکیه موضوع جدیدی نیست و پیشینه آن به مداخلات رسمی ارتش ترکیه در خاک سوریه در سال ۲۰۱۶ علیه نیروهای کرد بازمی‌گردد. حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه، به غیر از حمایت از گروه‌های سلفی، همچنان یکی از ارکان استراتژی منطقه‌ای آنکارا است. پس از دوران اسد، ترکیه هیچ قصدی برای ترک مناطق غربی فرات، از جمله عفرین و بخش‌هایی از حلب و استان ادلب، نشان نداده است. اخبار حاکی از آن است که با حمایت نیروهای معارض ارتش آزاد سوریه (گروهی معارض؛ جدا شده از ارتش ملی سوریه در دوره اسد)، آنکارا قصد دارد دو پایگاه نظامی جدید در شمال سوریه ایجاد کند. ادعای تاریخی اردوغان به این مناطق که ریشه در میراث عثمانی دارد و همچنین اهمیت استراتژیک مناطق کرد نشین، پشتوانه این موضع است.

ظهور تحریرالشام موضع ترکیه را پیچیده کرده است؛ چراکه افکار عمومی سوریه پس از برآمدن تحریرالشام تحت حمایت ترکیه، حضور مستقیم نظامی ترکیه را نمی‌پذیرند. حمله گروه‌های معارض در دسامبر و ژانویه به نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) در غرب فرات، اراده آنکارا برای حفظ منطقه حائل را نشان می‌دهد، علی‌رغم درخواست تحریرالشام برای خلع سلاح تمامی گروه‌ها. این اشغال مشابه وضعیت لیبی پسا قذافی است؛ در لیبی نیز ترکیه از دولت طرابلس در برابر همسایه‌های شرقی نظیر مصر حمایت و نفوذ خود را تثبیت می‌کرد.

آمریکا؛ بدون نفت سوریه هرگز

ایالات متحده با حضور تقریباً ۹۰۰ سرباز در سوریه شرقی در اوایل ۲۰۲۵، همچنان حضور خود را در پایگاه التنف و در کنار نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) در شمال‌شرق سوریه حفظ کرده است. همزمان با پیشروی تحریرالشام و ائتلاف فتح المبین به سمت دمشق، وزارت دفاع آمریکا طی بیانیه‌ای اعلام کرد که در سوریه باقی خواهد ماند. آمریکا این حضور را با اهداف دوگانه مقابله با داعش و حمایت از متحدان توجیه کرد. با این حال، تحلیلگران معتقدند مهار نفوذ روزافزون ترکیه در شرق فرات و تأمین دسترسی به میادین نفتی -که نفت ارزان از دیرالزور تولید می‌کند- انگیزه‌های مهم هستند. تا مارس ۲۰۲۵، حضور آمریکا به نقطه مرکزی برای لیبیزاسیون شرق سوریه تبدیل شده است که مشابه مناطق نفتی شرقی در لیبی تحت کنترل خلیفه حفتر است.

تحولات اخیر پیچیدگی‌های نقش آمریکا را برجسته‌تر کرده است. واشنگتن‌پست در گزارشی در ژانویه ۲۰۲۵، ادعا کرد ایالات متحده به طور غیررسمی با تحریرالشام تماس گرفته و اطلاعاتی برای جلوگیری از بازگشت داعش به اشتراک گذاشته است. این همکاری عملیاتی، تردیدها درباره برآمدن گروه‌های سلفی خودمختار خارج از رهبری و کنترل تحریرالشام را افزایش داده است.

دولت ترامپ که ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ رسماً کلید کاخ سفید را تحویل گرفت، هنوز استراتژی بلندمدت خود در قبال سوریه را روشن نکرده است، اگرچه تلاش‌های قبلی ترامپ برای خارج کردن نیروهای آمریکایی با مخالفت مشاوران نظامی روبه‌رو شد که احتمال تغییر رویکرد را نشان می‌دهد. در بیانیه‌ای در فوریه ۲۰۲۵، الجولانی بار دیگر از همه نیروهای خارجی، از جمله ایالات متحده، خواست تا از سوریه خارج شوند. با این حال، اصرار پنتاگون بر حفظ پایگاه التنف و حمایت از نیروهای قسد به معنای ابقاء و عدم خروج قریب‌الوقوع است. واکنش کاربران در توئیتر نشان‌دهنده شک و تردید عمومی مردم سوریه است؛ کاربران ادعا می‌کنند که اشغال میادین نفتی سوریه توسط ایالات متحده، اهرم اقتصادی بر دولت جدید ایجاد می‌کند، درکی که در اعتراضات ضد آمریکایی در دیرالزور در اواخر فوریه ۲۰۲۵ بازتاب یافت.

طبق گزارش نیویورک‌تایمز، کنفرانس گفت‌وگوی ملی سوریه با هدف اجتماع همه گروه‌های معارض برای گذار در دوره پسا اسد در ۲۵ فوریه ۲۰۲۵ در دمشق برگزار شد، اما نیروهای قسد در این کنفرانس حضور پیدا نکردند و حذف شدند. حذف کردها در این کنفرانس که برخی تحلیلگران آن را خواست و مطالبه آنکارا از دمشق می‌دانند، مجدداً بحث نمایندگی اقلیت‌ها در حاکمیت سوریه را داغ کرده است؛ برخی تحلیلگران می‌گویند این حذف آگاهانه صرفاً پروسه ادغام کردها در جامعه سوری را کند می‌کند. این رقابت‌های ژئوپلیتیکی، سوریه شرقی را به عنوان ابزاری استراتژیک قرار داده است که ایالات متحده در تلاش است با بهانه‌هایی نظیر مبارزه با تروریسم، مهار منطقه‌ای ترکیه و مباحث مربوط به سرقت انرژی آن را مدیریت کند.

خطر پرچم‌های سیاه در میان رمل‌ها

گزارش‌های متناقض و نگران‌کننده از فعالیت‌های داعش در بیابان‌های شرقی سوریه هراس‌ها درباره بازگشت این گروه جهادی را تشدید کرده است، تهدیدی که می‌تواند از آشفتگی خلأ قدرت در دوره پسا اسد بهره‌برداری کند. داعش به‌طور رسمی در سال ۲۰۱۸ با سقوط باغوز به‌عنوان آخرین شهرک تحت کنترل رسمی داعش از بین رفت، اما بقایای آن هنوز در پهنه وسیع و بیابانی استان دیرالزور در شرق سوریه باقی مانده‌اند. تا مارس ۲۰۲۵، ادعاهای غیر مستند از حملات به روستاهای دورافتاده در نزدیکی تدمر، همراه با پست‌های رسانه‌های اجتماعی از حساب‌های منتسب به داعش، گمانه‌زنی‌ها درباره بازگشت این گروه را تقویت کرده است. ارتش عراق در فوریه ۲۰۲۵ نیروهای خود را به مرز غربی اعزام کرده است که خود منعکس‌کننده ترس‌ها و تردیدها درباره ظهور مجدد داعش است. به نقل از شبکه الغد، نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، از اطلاعاتی خبر داده که نشان می‌دهد سلول‌های داعش در حال تجدید سازمان در مرزند.

این آسیب‌پذیری از عوامل مختلفی ناشی می‌شود. فروپاشی دستگاهامنیتی-اطلاعاتی اسد یک خلأ در شرق سوریه به وجود آورده است، در همین حال هیئت تحریر شام نتوانسته است که در این منطقه سیطره اطلاعاتی داشته باشد. قسد که بیشتر بر دفاع و حفظ موقعیت خود در شمال‌شرقی متمرکز است، ظرفیت محدودی برای گشت‌زنی در حاشیه‌های بیابانی دارد. در همین حال، حدود ۱۰,۰۰۰ داعشی و ده‌ها هزار نفر از خانواده‌های آن‌ها همچنان در زندان‌های تحت مدیریت قسد و آمریکا مانند الهول و روج نگهداری می‌شوند، که وزارت امور خارجه ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۵ آن‌ها را «بمب‌های ساعتی» توصیف کرده است. گزارش‌ها از فرار زندانیان در دسامبر ۲۰۲۴، در میان آشفتگی پیشروی هیئت تحریر شام، نشان می‌دهند که صدها داعشی ممکن است فرار کنند و شمار نیروهای داعش را افزایش دهند.

طبق اظهارات پنتاگون، ارتش آمریکا با انجام حملات هوایی علیه مخفیگاه‌های مظنون در فوریه ۲۰۲۵ اعلام کرد که حداقل ۲۰ داعشی را از بین برده است، اما منتقدان معتقدند این تمرکز بیشتر اهداف استراتژیک دیگر را پوشش می‌دهد، مانند کنترل نفت، و کمکی به رفع ناامنی ریشه‌ای نمی‌کند. رهبران قبایل محلی در دیرالزور که در اوایل مارس با آن‌ها مصاحبه شده است، از افزایش جذب نیرو توسط بقایای داعش گزارش داده‌اند که ریشه در نارضایتی‌ها و بحران‌های ناشی از فقر و عدم التفات دولت جدید سوریه دارد. انطباق‌پذیری داعش با تغییر به تاکتیک‌های چریکی پس از سقوط خلافتش، موجب نگرانی از احتمال آغاز یک شورش طولانی‌مدت شده است.

با مراجعه به آرشیوها، درمی‌یابیم وضعیت سوریه در این زمینه نیز مشابه لیبی است که در آن داعش از آشوب پس از ۲۰۱۱ برای ایجاد پایگاه‌هایی در سرت بهره برد، هرچند در سال ۲۰۱۶ توسط نیروهای پشتیبانی‌شده از ایالات متحده از آنجا اخراج شد، اما هیچ‌گاه به‌طور کامل از بین نرفت. در سوریه، نبود یک استراتژی ملی هماهنگ، خطر را تشدید می‌کند. تمرکز هیئت تحریر شام بر تحکیم قدرت شهری و مقابله با فشارهای خارجی، منطقه شرقی را در معرض آسیب قرار داده است. استحکامات مرزی عراق ممکن است از نفوذهای مرزی جلوگیری کنند، اما نمی‌توانند شرایط داخلی -دولت ضعیف مرکزی، جناح‌های رقیب و مداخله خارجی- را که می‌تواند به داعش اجازه بازسازی پایگاه‌های خود را بدهد، حل کنند. اگر این گزارش‌ها درست باشند، شرق سوریه می‌تواند به سکوی جدیدی برای رشد تروریسم تبدیل شود و توهم یک دولت متحد و باثبات پس از اسد را به‌طور کامل نابود کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شرق سوریه سیاه می‌شود بیشتر بخوانید »